ماجرای شیعه شدن دانشمند معروف هستهای کانادا
ارسال شده توسط یوسف در چهارشنبه, ۱۳۹۰/۰۱/۱۰ - ۰۰:۰۴انجمن:
ماجرای شیعه شدن دانشمند معروف هستهای کانادا
خاطره ای از استاد بزرگ ...
...در سفری که به پاریس داشتم به صورت اتفاقی با یکی از دانشمندان معروف هستهای کانادا آشنا شدم که سؤالات فروانی پیرامون اسلام و تشیع داشت که با وجود سفر به سرزمین وحی و پاسخ های غیر معقول سعودی ها، همچنان ذهن او درگیر پرسشها و ابهامات بیپاسخ بود!.
بزرگترین اندیشمندان جهان جذب می شوند، اگر...
روایات اهل بیت (علیهم السلام) آنچنان از جامعیت و عمقی برخورداراند که اگر به خوبی برای مردم تبیین شود، نه تنها عوام، بلکه بزرگترین و معروفترین اندیشمندان جهان را به سوی خود جذب کرده و به این کلمات ایمان می آوردند.
یکی از معروفترین دانشمندان و اساتید انرژی هستهای کشور کانادا که به دنبال دین حق میگشت، به طور اتفاقی مرا در شهر پاریس ملاقات کرد و از آنجایی که کاملاً به زبان عربی تسلط داشت، درباره دین اسلام و مکتب اهل بیت (علیهم السلام) سؤالات مهم و جدی مطرح کرد.
این اندیشمند کانادایی، بیش از 5 ساعت درباره دین اسلام و مکتب تشیع با من گفتوگو کرد و بیش از 30 سؤال مهم اعتقادی و کلامی پرسید و بعد از آنکه با حقایق دین اسلام آشنا شد و مکتب اهل بیت (علیهم السلام) را شناخت همانجا شیعه شد.
دستت را قطع کن تا با هم گفت وگو کنیم!
قبل از این ملاقات این اندیشمند کانادایی به عربستان سفر کرده بود تا با بزرگان دینی آنجا برای پیدا کردن دین حق گفتوگو کند، گویا سعودی ها نیز از این موضوع بسیار خوشحال می شوند و قبل از گفتوگو او را به صرف ناهار دعوت می کنند، اما از آنجایی که او غربی و چپ دست است،غذا را با دست چپ می خورد که با واکنش شدید بزرگان سعودی مواجه می شود که باید با دست راست غذا بخوری، او که ذاتاً چپ دست است، امتناع می کند و در عوض سعودی ها به او میگویند: چون بر خلاف سنت نبوی عمل کردی، ابتدا دستت را قطع کرده بعد با هم گفتوگو می کنیم، که این موضوع ناراحتی این دانشمند و ترک آن مجلس را به دنبال داشته است.
می ترسیدم به مسلمانان نزدیک شوم!
خودش می گفت که بعد از این حادثه از خیر دین اسلام گذشتم و چند وقت میترسیدم به مسلمانان نزدیک شوم ولی از آنجایی که مطالعات فراوانی در زمینه دین اسلام داشته و سؤالات زیادی برایش ایجاد شده بود به دنبال فردی برای تعامل و گفتوگو میگشت، او که از طریق سایت، اطلاعات نسبی از من داشت در پاریس با من ملاقات کرد.
بعد از آنکه به همه سؤالات او که بعضاً سؤالات عقلی و کلامی بود با حوصله و صبر پاسخ دادم، از من پرسید این جواب ها را چه کسی به تو آموخته است که در پاسخش گفتم: این جواب ها برای مکتب اهل بیت (علیهم السلام) است، مکتبی عقلی، انسانی و الهی که بر مبنای حکمت و علم بنا شده است.
می روم تا بر اساس مکتب اهل بیت (علیهم السلام) برنامه ریزی کنم
بعد از آنکه سؤالاتش را پرسید و با حقایق، ظرایف و لطایف دین اسلام آشنا شد، مرا بغل کرد و بوسید و گفت: به عنوان یک دانشمند صددرصد یقین دارم که مکتب اهل بیت (علیهم السلام) حق است؛ بنابراین می روم تا همه کارها و برنامههایم را بر مبنای دستورات این مکتب تنظیم و برنامه ریزی کنم.