یقین

شَک عجیب من

در حالت غیر معمول. یعنی مثلا همین حالا که ذهنم رو مساله ی وجود خدا متمرکزه وجودش رو قبول دارم. اما وقتی میخوام دعا کنم تا میام دعا کنم یه لحظه کلی شک در مورد وجود خدایی که به درگاهش دارم دعا میکنم میاد سراغم و آزارم میده. اینجوری حلاوت دعا رو هم ازم میگیره.
گاهی فکر میکنم وسوسه ی شیطانه. اما حس میکنم اگر اینطور فکر کردم که وسوسه ی شیطانه در واقع خودم رو گول زدم. چون بعدش بالاخره با دل صاف که دعا نمیکنم. همش پس ضمیرم میگم یعنی واقعا دارم با خدایی حرف میزنم؟ نکنه دارم خودمو مسخره میکنم؟
نمیدونم کجای کارم مشکل داره و باید چیکار کنم.
راستی یه چیز دیگه. این قانون جذب هم پاک منو کافر کرده! گاهی معجزات خدا رو به قانون جذب ربط میدم. خودم میام برا خودم فلسفه چینی میکنم و بین آیات قرآن و قوانین جذب نکات کاملا مشابه پیدا میکنم. بعدش میگم خب قانون جذب هم که از قوانینیه که خدا بر دنیا حاکم کرده. بعدش میگم چه خدای بزرگی که....
وقتی میگن از خدا بخواه قطعا بهت میده. به این فکر میکنم که این یعنی انرژی مثبت بفرست و قطعا میشه. خب پس این انرژی مثبت فرستادن کافیه. تمسک به خدا نیاز نیست دیگه!
شایدم ندیدنش آزارم میده. چرا نباید خدایی که نمیبینم رو بپرستم
نمیدونم... در حالت معمول خیلی چیزا در مورد اثبات خدا میدونم اما همونطور که احتمالا از نوشته هام فهمیدین کلا ذهنم آشفته است. تو رو خدا کمکم کنید. من که میدونم خدایی هست. فقط این ذهن سرکش من رام باورهام نمیشه!!!!!!! (مگه اعتقادات من تو ذهنم نیست؟!)
همه اینا رو میدونم اما تا میام بگم خدا؟ یه هو شک میاد تو دلم که کدوم خدا؟!

چگونه به یقین برسیم؟

چگونه به یقین برسیم ؟
همان یقینی که باعث میشه از گناه دوری کنیم؟

برهانی از خودم

سلام علیکم
من سالها در مورد خداشناسی تفکر کرده ام در این باره به برهانی به نظر جدید رسیدم که شاید تصور آن کمی مشکل باشد ولی کسی که آن را بفهمد دیگر هیچ گونه مشکلی در مورد خداشناسی ندارد
شرح برهان:
طبق این برهان ما هر چیزی که در اطراف خود می بینیم دارای تعریف خاص به خود است به طور مثال بر چوب تعریفی وجود دارد که چوب ماده ای سخت و... است و اینکه تعریفی برای آن وجود دارد نشان دهنده این است که دارای یک تعریف کننده است و اگر این تعریف کننده نباشد این تعریف از بین می رود و این چیز نیز از بین می رود و این برهان همه چیز را در برگرفته و هیچ نقطه شک و خللی ندارد از اعضایی که این موضوع را می خوانند می خواهم اگر شکی در این برهان دارند آن را بنویسند واگر کسی خلاف یا رد آن را می داند بنویسد چون این برهان را در هیچ کجا ندیده ام و هر کس این برهان را فهمیده لطفا در پست خود تایید را بنویسد
:Ealam:

شک و یقین

شک چیست؟ و منشاء آن چیست؟
یقین چیست؟ و راه رسیدن به آن چیست؟
آیا یقین و شک با هم رابطه دارند یا دو چیز جدا از هم هستند؟

وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم

وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ ﴿۴۶﴾
حَتَّى أَتَانَا الْيَقِينُ ﴿۴۷﴾

وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ ﴿۹۹﴾

معنی یقین، مرگ هست؟ یا دست یافتن به حقیقت؟
چرا بعد از مرگ به یقین می رسند؟

فرق کلمه اتانا و یاتیک در چیست؟
آیا ما باید پروردگار را بدون یقین عبادت کنیم بعد به یقین برسیم؟
آیا خاتم النبین (ص) به پروردگار خود یقین نداشت؟

برچسب: