جمع بندی یک جن چگونه از انسان سوء استفاده می کند؟
تبهای اولیه
هو
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و عرض ادب
میخواستم بدونم یک جن چگونه میتواند از بدن یک انسان بهره کشی و یا سو استفاده کنه؟ بدن انسان به چه درد
جن میخورد ؟
ممنون
width: 700 | align: center |
---|---|
[TD="align: center"]با نام و یاد دوست | |
[/TD] | |
[TD="align: center"][/TD] | |
کارشناس بحث: استاد حافظ | |
[TD][/TD] | |
بسم الله الرحمن الرحیم
میخواستم بدونم یک جن چگونه میتواند از بدن یک انسان بهره کشی و یا سو استفاده کنه؟ بدن انسان به چه درد
جن میخورد ؟
سلام علیکم
خواهش میکنم به دقت پاسخ را مطالعه فرمایید
جنیها به عنوان موجودات مختار، هم دارای صنف خوب و هم بد اند. اما چه خوب و چه بد، از نظر درجه وجودی، نسبت به انسان در درجه وجودی پایینتری هستند وا گر کسی بخواهد با آنها ارتباط برقرار کند باید پایین بیاید.
به همین جهت در سوره جن مشخص است که رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله مستقیما با جنیان ارتباط برقرار نکردند بلکه خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله خبر میدهد (قل أوحی إلی انه استمع نفر من الجن ...) (جن: ۱ و ۲).
ترجمه: ای پیامبر بگو به من وحی شده که تنی چند از جنیان گوش فرا داشتند و گفتند راستی ما قرآنی شگفت آور شنیدیم که به راه راست هدایت میکند پس به آن ایمان آوردیم ... .
با این وصف؛ جادوگران با بدترین جنیان و شرورترین آنها ارتباط برقرار میکنند.
از آیه «و اذ قلنا للملائکه اسجدوا لآدم فسجدوا الا ابلیس کان من الجن ...»
برداشت میشود که شیطان از جنس جنیان است (با تواناییهای خاصی که جنیان دارند؛ ثانیا از امر بندگی خدا سر باز زده.
برخی جادوگران واقعا به کمک شیاطین کارهایی از دستشان بر میآید قرآن در رابطه با این ها میفرماید:
و اتبعوا ما تتلوا الشیاطین علی ملک سلیمان و ما کفر سلیمان و لکن الشیاطین کفروا یعلمون الناس السحر و ما انزل علی الملکین ببابل هاروت و ... و ما هم بضارین به من احد إلا بإذن الله و یتعلمون ما یضرهم و لا ینفعهم و لقد علموا لمن اشتراه ما له فی الاخرة من خلاق و لبئس ما شروا به انفسهم لو کانوا یعلمون» (بقره: ۱۰۲)
خداوند در این آیه میفرماید شیاطین به مردم سحر میآموزند. پس موضوع نقش شیاطین در آموزش سحر به جادوگران چیزی است که قرآن نیز به آن اشاره کرده.
از ویژگیهای دیگر جنیان، سرعت انتقال اشیاء است که در داستان حضرت سلیمان و تخت ملکه بلقیس مشهود است.
ظاهرا یکی از جنیان شرور در خدمت حضرت سلیمان بوده و ایشان او را اسیر کرده بوده و از این طریق میتوان به نقش ایمان در اسیر کردن جنیان شرور اشاره کرد.
گاهی از اشخاصی میشنویم که چیزهایشان گم شده و جنیها بردهاند اگر چه این مطلب ممکن است اما الا و لابد اینچنین نیست چون ممکن است خودشان یادشان رفته که وسیلهشان را کجا گذاشتهاند و بیخودی به گردن جنیها میاندازند. اما این کار از توان جنیان خارج نیست.
جادوگران واقعی با ریاضتهای سخت، پدر خود را در میآورند تا با جنیان مرتبط شوند تا آنها خبرهایی نیمهکاره و به درد نخور را برای آنها بیاورند و انسانها را به خودشان مشغول کنند و حال آنکه اگر این جادوگران قدرت میداشتند ابتدا خود را از فقر و فلاکت نجات میدادند.
ادامه دارد...
میخواستم بدونم یک جن چگونه میتواند از بدن یک انسان بهره کشی و یا سو استفاده کنه؟ بدن انسان به چه درد
جن میخورد ؟
قسمت دوم از پاسخ:
پس قطعا جنیها از نظر حوزه زندگی در حوزه زندگی ما قرار ندارند. در ساحت و مرتبهی دیگری در این عالم زندگی میکنند و هیچ ربطی هم به ما ندارند اما اگر ما وارد زندگی آنها شدیم و با انواع حیله خواستیم آنها را تسخیر کنیم و یا از کار آنها سر در بیاوریم ماجرا شروع می شود.
ما اگر با صرف انرژی زیاد جنیها را وارد حوزه خودمان بکنیم بالاخره بین ما و آنها تصادم پیش میآید و نمونه این تصادمها حکایت زیر است:
در کتاب سفینة الصادقین آمده: «جناب آیت الله شیخ مرتضی طالقانی استاد علامه محمد تقی جعفری میفرماید تصمیم گرفتم در مسجد سهله چله بگیرم. و چون دیدم وقت ندارم برای خود غذای گوشتی تهیه کنم بنا را بر آن گذاشتم که غذای حیوانی تناول نکنم. چند روز گذشت؛ در حالی که در حجره تنها بودم متوجه شدم یک نفر کنارم نشسته است کمی جا خوردم! گفت آقای شیخ مرتضی نترس، چون شما تصمیم گرفتید حیوانی نخورید ما جنیان میتوانیم به شما نزدیک شویم. من از اجنه هستم، آمدهام خدمت شما کارهایتان را انجام دهم، و با هم رفیق میشوند. اتفاقا یکی از خانوادههای نجف، از اعراب بادیه نشین خدمت حاج آقا شیخ مرتضی آمد و گفت: مدتی است به داخل خانهی ما سنگ پرتاب میکنند، هر چه نگاه میکنیم هیچ کسی نیست، فقط سنگ میزنند، اگر میشود کاری بکنید. آقای شیخ مرتضی از جنی که با او رفیق شده بودند میخواهند که بگو به خانه این بنده خدا سنگ نزنید، آنها هم به دستور آقا، دیگر نمیزنند گویا عصبانیت آنهااز آن شخص باقی بوده و به همین جهت بعد از رحلت آقا، دباره سنگ میزدند».
با عنایت به حکایت بالا، روشن است که علت آزار بعضی از جنیان، خود ما هستیم.
متأسفانه از سر بیکاری فضولیهای بیخود میکنیم و در اثر این تجسسها پای جنیان را به زندگی خود باز میکنیم.
همانطور که فضولی میکنیم تا ببینیم همسایه امشب چه غذایی میخورد نقشهها میکشیم تا از کار مردم سر در بیاوریم و موجب ناراحتی این و آن میشویم ... .
آزار جنیان فرقی با این که کسی پشت سر شما دروغ ببافد نمیکند در آن جا شما در حد خود از خودتان دفاع میکنید و باقی آن را هم به خدا واگذار میکنید که خدا مدافع بزرگی است. مشکل این جاست که فکر میکنیم جنیان آزادند هر کاری خواستند بر علیه ما بکنند و ما در مقابل آنها دستبسته هستیم. اما اینطور نیست. ما چوب تصورات غلط خود را میخوریم حال اگر خدا بخواهد این چوب را به شما بزند ممکن است از طریق ساحر و جن بزند. و لذا باید ابتدا از خدا طلب بخشش کنیم.
ادامه دارد...
قسمت سوم از پاسخ:
با دقت در آیه ۱۰۲ بقره (... و ما هم بضارین به من أحد إلا بإذن الله) میفهمیم که آنها هرگز نمیتوانند به کسی ضرر بزنند مگر آن که خدا بخواهد.
زیرا این سنت خداست که آدمهای نادان، تنبیه شوند.
حال سنت تنبیه آدم نادان صورتهای مختلفی دارد؛ یک صورتش این که ماشین به او میزند یا دزد اموال او را میبرد. یکی دیگر با درگیری با مسئول ادارهاش تنبیه میشود و حقوقش کم میشود و دیگری هم از طریق جادوگران ضربه میخورند.
نه این که جادوگر همه کاره است و هر کاری خواست میتواند انجام دهد مگر دزد همه کاره است؟! چرا دزد به دلش میافتد این ماشین را ببرد چرا ماشین دیگری را نمیبرد؟!
اینها همه روی حساب است و همه در مسیری که خداوند اذن بدهد انجام میشود و اذن خدا هم بیحکمت نیست.
خیلی از اتفاقاتی که برای ما می افتد ظاهرش اتفاق است اما باطنش تنبیه خداست.
درست است که قدرت ما به جنیان نمیرسد اما قدرت خدا به آنها میرسد پس نباید خودمان را در مقابل قدرت جادوگران و جنیان دست بسته بدانیم و فکر کنیم خداوند سرنوشت ما را در دست آنها قرار داده
لذا این که برخی میگویند فلانی برای من جادو کرده! سخن غلطی است. اگر خدا مصلحت بداند میتواند و زمینه را ما با بیایمانی خودمان فراهم میکنیم.
راه نجات: بازگشت به بندگی خدا و راضی بودن به آنچه خداوند برای ما مقدر کرده است. اگر بنا نباشد خدا مرا تنبیه کند هیچ جادوگری نمیتواند به ما ضربهای وارد کند.
یک حرفی بین خود جادوگران است که فلانی ضد جادو است؛ نه او ضد جادو نیست بلکه به جادوگر باید گفت خدا اجازه نداد. شما فکر میکنید آنجاییکه جادو میکنید جادو بود که اثر کرد!
انسانها با آرزوهای دنیای زمینهیی تأثیر جادوی جادوگران را فراهم میکنند.
از قرآن استفاده میشود که شیاطین ما را میبینند وولی ما آنها را نمیبینیم (انه یراکم هو و قبیله من حیث لا ترونهم) ولی با این که اینچنین است در جای دیگر ما را متوجه میکنند نه تنها وسعت دید آنها محدود است و به عمق عقلها و قلب ها دسترسی ندارند حتی به حریم مادی اولیاء الهی نیز نمیتوانند وارد شوند (فلما قضینا علیه الموت ما دلهم علی موته إلا دابة الارض تأکل منسأته فلما خر تبینت الجن ان لو کانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فی العذاب المهین)
این آیه گویای آن است که اگر ما اجازه ورود به جنیان ندهیم از بسیاری از احوال و افکار ما غافل اند و میتوان با وارد شدن در قلعهی شریعت الهی از تیررس حیلههای آنها به دور بود.
پس بهترین حرز، عمل به شریعت است.
پس اینچنین نیست که حالا که آنها ما را میبینند و ما آنها را نمیبینیم آنها اجازه داشته باشند به راحتی وارد حریم شخصی ما شوند و با ما مقابله نمایند.
جالب است که جنیان طبق آیه فوق میگویند اگر از غیب آگاهی داشتیم در عذاب خوارکننده گرفتار نمیماندیم این نشان میدهد که جنیانِ شروری بوده اند که جناب سلیمان آنها را در اسارت خود در آورده بود و بعلاوه با همه زرنگی که داشتهاند نفهمیدند جناب سلیمان رحلت کرده است.
قسمت دوم از پاسخ:در کتاب سفینة الصادقین آمده: «جناب آیت الله شیخ مرتضی طالقانی استاد علامه محمد تقی جعفری میفرماید تصمیم گرفتم در مسجد سهله چله بگیرم. و چون دیدم وقت ندارم برای خود غذای گوشتی تهیه کنم بنا را بر آن گذاشتم که غذای حیوانی تناول نکنم. چند روز گذشت؛ در حالی که در حجره تنها بودم متوجه شدم یک نفر کنارم نشسته است کمی جا خوردم! گفت آقای شیخ مرتضی نترس، چون شما تصمیم گرفتید حیوانی نخورید ما جنیان میتوانیم به شما نزدیک شویم. من از اجنه هستم، آمدهام خدمت شما کارهایتان را انجام دهم، و با هم رفیق میشوند. اتفاقا یکی از خانوادههای نجف، از اعراب بادیه نشین خدمت حاج آقا شیخ مرتضی آمد و گفت: مدتی است به داخل خانهی ما سنگ پرتاب میکنند، هر چه نگاه میکنیم هیچ کسی نیست، فقط سنگ میزنند، اگر میشود کاری بکنید. آقای شیخ مرتضی از جنی که با او رفیق شده بودند میخواهند که بگو به خانه این بنده خدا سنگ نزنید، آنها هم به دستور آقا، دیگر نمیزنند گویا عصبانیت آنهااز آن شخص باقی بوده و به همین جهت بعد از رحلت آقا، دباره سنگ میزدند».
سلام .. یعنی هرکسی ترک حیوانی کنه اجنه میتونن بهش نزدیک بشن؟
سلام .. یعنی هرکسی ترک حیوانی کنه اجنه میتونن بهش نزدیک بشن؟
با سلام
سلام .. یعنی هرکسی ترک حیوانی کنه اجنه میتونن بهش نزدیک بشن؟
خیر؛ چون بنای ایشان بر این نقل قول، عوامل تسخیر جن نبوده؛ قطعا عوامل دیگری هم دخیل است.
اما از این گذشته، سخن این بود که تمایل به نزدیکی به جن، یک تمایل سطح پایین است؛ زیرا گویا صاحب این تمایل، شخصیت -کمال- آنها (اجنه) را از شخصیت خود برتر دانسته و تکمیل خود را در نزدیکی به آنها دیده؛ و حال آنکه انسان کاملتر از جن است.
بسم الله الرحمن الرحیم ، با سلام ، سوالم از استاد این هست که جن های سیاه چه فرقی با سایر اجنه دارند و کلا اجنه به چند گروه هستند ؟ چرا گاهی جن ها با یک انسان همراه میشوند ؟ راه و روش در امان ماندن از جن های سیاه چیست ؟ آیا آنها خودشان می آیند یا جادوگر و ساحر آنها را میفرستد ؟ اگر جادوگر و ساحر آنها را میفرستند روش باطل کردن طلسمی که آنها را وادار به این کار میکند ( اگر اینطور است ) چیست ؟
سوالم از استاد این هست که جن های سیاه چه فرقی با سایر اجنه دارند و کلا اجنه به چند گروه هستند ؟ چرا گاهی جن ها با یک انسان همراه میشوند ؟ راه و روش در امان ماندن از جن های سیاه چیست ؟ آیا آنها خودشان می آیند یا جادوگر و ساحر آنها را میفرستد ؟ اگر جادوگر و ساحر آنها را میفرستند روش باطل کردن طلسمی که آنها را وادار به این کار میکند ( اگر اینطور است ) چیست ؟
با سلام و تحیت؛
برای مخاطب ساختن دیگران در تاپیکها عمومی، ابتدا نقل قول آنان را به حالت انتخاب شده در آورید و سپس مستطیل آبیرنگی که در بالای آن ظاهر میشود -که در آن نوشته:نقل قول قسمت انتخاب شده- را کلیک کنید
کتاب ارتباط با اجنه؛ ویژگیها و شگفتیها، قم: نسیم کوثر، چ اول، نوشته محمدرضا نوائی
تحلیلی است پیرامون ماهیت جن و ویژگیهای آن و چگونگی ارتباط آنان با انسان، نویسنده با بهرهگرفتن از آیات قرآن و روایات و اقوال بزرگان دین در ضمن شش بخش ابتدا به خلقت جن و زندگانی آنان اشاره دارد سپس ویژگی های این موجودات از جمله قدرت و سرعت را مورد بررسی قرار داده و با نقل حکایاتی از نحوه ارتباط آنان با انسان سخن گفته است ایمان گروهی از جنیان به اسلام و محبت آنان به اهل بیت از دیگر مطالب کتاب است. اقسام جن، تسخیر جن،و ازدواج انسان با جن از دیگر موضوعات کتاب است. بخش پایانی کتاب مربوط به جنزدگی و راههای استعاذه از جن است.
کتاب ارتباط با اجنه
با سلام و تشکر حتما باید نسخه ی کاغذی این کتاب رو تهیه کنم یا اگر نسخه ی pdf رو هم بخرم میشه ؟ البته بنده نسخه ی PDF رو از اینترنت خریدم و دارم میخونم کفایت میکنه یا حتما باید روی کاغذ باشه ؟
با سلام و تشکر حتما باید نسخه ی کاغذی این کتاب رو تهیه کنم یا اگر نسخه ی pdf رو هم بخرم میشه ؟ البته بنده نسخه ی PDF رو از اینترنت خریدم و دارم میخونم کفایت میکنه یا حتما باید روی کاغذ باشه ؟
با سلام
بستگی به خودتون داره و الا تفاوت چندانی نداره
بستگی به خودتون داره و الا تفاوت چندانی نداره
سلام بنده پی دی اف رو خریدم و دعایی که توش بود رو خوندم اما به نظرم اومد در نقل حدیث دعا در این کتاب تفاوت هایی با دیگر نسخه ها وجود داره در ضمن که ظاهرا اینطور که یادمه در این کتاب نقل شده حضرت پیامبر به ابی دجانه میگه دعارو بردار ولی در نسخه های دیگری که مفصل تر هستن بنده دیدم که گفتن بر ندار .
در ضمن بنده قبلا با یکی که توی علوم غریبه کار میکرد مشورت کردم که این دعارو بنویسم یا نه ایشون گفت خودت ننویس چون ممکنه رجعت عمل بخوری و بلا سرت بیارن شیاطین ولی بده به یک عالم بنویسه .
انسان یعنی اشرف مخلوقات باید خود را به قدری در راه رسیدن به خدا خالص کند تا آن وجودات خودشان را به انسان نزدیک کنند و نه برعکس آن و آن انسانی که به این درجه والا رسیده که دیگر وجودات بخواهند خود را به او نزدیک کنند او قبول نخواهد کرد و از خداوند میخواهد که این ارتباط ها و..تجربه ها از او دور شود خودش بماند و خالقش.
جنیها به عنوان موجودات مختار، هم دارای صنف خوب و هم بد اند. اما چه خوب و چه بد، از نظر درجه وجودی، نسبت به انسان در درجه وجودی پایینتری هستند وا گر کسی بخواهد با آنها ارتباط برقرار کند باید پایین بیاید.
جادوگران واقعی با ریاضتهای سخت، پدر خود را در میآورند تا با جنیان مرتبط شوند تا آنها خبرهایی نیمهکاره و به درد نخور را برای آنها بیاورند و انسانها را به خودشان مشغول کنند و حال آنکه اگر این جادوگران قدرت میداشتند ابتدا خود را از فقر و فلاکت نجات میدادند.
شگفت این است که معمولا سقوط از درجه انسانیت از نقطه نظر دینی امر بسیار ساده و سهلی است!! این صعود و کمال است که سالها ریاضت و تذهیب و طی الطریق میطلبد. چگونه است که در این فقره سقوط و در نتیجه دیدار با جن و پری! (و سایر موهومات)اینقدر سخت و خارق العاده شده است!!
دوستان بزرگوار چنان راجع به این امور فرمایش میفرمایند که انگار امری کاملا حقیقی را دارند گزارش میدهند! حتی به این درجه از دقت کمتر کسی امور حقیقی و ملموس را میتواند توصیف کند!
این مخلص این موضوع رابارها در این سایت درخواست کرده ام، که البته هیچ نتیجه ای دربرنداشته است. حقیقتا هم برای دانستن و فهمیدن این موضوع را بیان کرده و به آن نیاز دارم. امیدوارم از این بابت کسی را آزرده نسازم. ولی عرض میکنم:
این مخلص از تمامی کارشناسان به همراه همگی دوستان مومن و معتقد حاضر در این سایت، و اگر امکانش برای عزیزان هست لطفا از همه کسانی که به هر نحوی میتوانند این کار را بکنند و از هر کسی کمک بگیرند از کلیه جادوگران ساحران عابدان عارفان ...چه عرض کنم! از تمامی اعضای بشریت!!!! که میتوانند آنها را در کمک به این مخلص بسیج کنند خاضعانه خواهشمندم به هر طریقی که می توانند یا علم دارند و روشی که میدانند یا به تمسک به هر ادعیه و اوراد یا هر طریق دیگری (بجز حقه های مرسوم و تردستی و امور مادی البته!) که خود صلاح میدانند کاری کنند که یکی از این جنیان (از هر نوعی که میخواهد باشد اعم از کافر ، مسلمان، ستمگر ظالم مظلوم و ....) هر چه که میخواهد باشد تحت عنوان جن! به هر طریقی و هر کاری که جناب جن یا اجنه صلاح میداند (اعم از سخن گفتن، کاری کردن، حتی ضرر و زیان یا سود رساندن و ....هرکاری که تصورش را بکنید که جناب جن صلاح بداند! ) در حق مخلص انجام دهد!!!
این مخلص بجز امور مادی و استفاده کردن از انسانهای عادی و امور عادی و ملموس که به طریق فریبکارانه بخواهند کاری انجام دهند(که دراینصورت و البته در صورت نیاز حق تعقیب قضایی را هم برای مخلص محفوظ خواهد داشت !) مابقی کلیه امور را در حق خودم مجاز میدانم و هیچ اعتراضی برای هر گونه آسیب از ناحیه اجنه را برای خودم مجاز میدانم. پس لطفا عذاب وجدان هم نداشته باشید. دیگر چه عرض کنم؟؟!
من نمیدانم امثال مخلص که له له میزنیم برای زیارت جمال یکی از این اجنه! چرا این اجنه عنایتی نمیفرمایند! ولی پشت سرهم مزاحم کسانی میشوند که هیچ علاقه ای به دیدارشان ندارند و معمولا هم این بیچارگان را مجبور به هزینه کردن مبالغ قابل توجه در حق رمالان و دعانویسها و موکلین (و سایر جماعت کلاش و کلاه بردار) میکنند که آنها را ازیشان دور کند!!!(البته خود یا اطرافیانشان عقل و خرد داشتند به روانشناس مراجعه میکردند!)
باور بفرمایید این تحدی گونه! خدای ناخواسته تمسخر یا توهین یا امر مشابهی نیست. خواهشمندم این مورد را به نوعی مخالفت با بخشی از اعتقادات دینی یا مذهبی تلقی نفرمایید و این فقره را در این امورخواهشاً دخالت ندهید. همچنین لطفا برای مخلص از روایات و آیات مستند نیاورید. و یا داستانها و ماجراهای محیرالعقولی که برای خودتان یا دیگران رخ داده یا شنیده و خوانده اید هم نفرمایید. (البته اگر مستند چیزی میتوانید بگویید حتما بفرمایید) لذا اگر میتوانید خواهشی که کرده ام را اجابت بفرمایید. بالاخره در این باب شاید چیزی باشد که مخلص به آن نادانم! بالاخره این سایت برای کمک به نادانان است.
این گوی و این میدان!
متشکرم
لازم به توضیح است:
هرچند پرواضح است اگر کسی چنین قدرتی را فی الواقع دارا باشد در حد تنبه! مخلص کفایت میکند! و لازم نیست لزوما این مخلص کمترین را از زندگی ساقط کند!!! ولی به هرحال اگر کنترل جن از دستشان هم در رفت! اشکالی ندارد!
این گوی و این میدان!
دوستان بزرگوار مخلص تاکنون از آن روز که استدعا کرده ام، در زندگی شخصی خود کوچکترین و کمترین احساسی از وجود اثری از جماعت اجنه را مشاهده نکرده ام. گفتم عرض کنم در جریان باشید. بالاخره مخلص تا هر وقت که شما بفرمایید وقت دارم ولی به نظر میرسد مدت زمان باز بودن تاپیک در سایت محدود باشد. پس عجله کنید لطفا!
بسم الله الرحمن الرحیم
سؤال:
آیا اجنه میتوانند از بدن یک انسان سوء استفاده کنند و به او ضربه وارد کنند؟
پاسخ:
۱- جنیان به عنوان موجودات مختار، هم دارای صنف خوب و هم بد اند.
۲- از آیات قرآن دانسته میشود که شیاطین از جنس جن میباشند.
«وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليسَ كانَ مِنَ الْجِنِّ...»[1]
ترجمه: و [ياد كن] هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم: براى آدم سجده كنيد. پس همه سجده كردند، جز ابليس كه از گروه جن بود.
۳- از آیات قرآن استفاده میشود که برخی انسانها –جادوگران- میتوانند از طریق شیاطین –شیاطینی که گفته شد از جنس جن میباشند- به انسانهای دیگر ضربه وارد کنند:
«وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّياطينُ عَلى مُلْكِ سُلَيْمانَ وَ ما كَفَرَ سُلَيْمانُ وَ لكِنَّ الشَّياطينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما يُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ يَتَعَلَّمُونَ ما يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ»[2]
ترجمه: و [يهوديان] از آنچه شياطين در زمان پادشاهى سليمان [از علم سحر بر مردم مىخواندند] پيروى كردند. و [سليمان دست به سحر نيالود تا كافر شود، بنابراين] سليمان كافر نشد، ولى شياطين كه به مردم سحر مىآموختند، كافر شدند. و [نيز يهوديان] از آنچه بر دو فرشته هاروت و ماروت در شهر بابل نازل شد [پيروى كردند]، و حال آنكه آن دو فرشته به هيچ كس نمىآموختند مگر آنكه مىگفتند: ما فقط مايه آزمايشيم [و علم سحر را براى مبارزه با ساحران و باطل كردن سحرشان به تو تعليم مىدهيم]، پس [با به كار گرفتن آن در مواردى كه ممنوع و حرام است] كافر مشو. اما آنان از آن دو فرشته مطالبى [از سحر] مىآموختند كه با آن ميان مرد و همسرش جدايى مىانداختند؛ در حالى كه آنان به وسيله آن سحر جز بهاذن خدا قدرتآسيب رساندن بهكسى را نداشتند؛ و همواره چيزى را مىآموختند كه به آنان آسيب مىرسانيد و سودى نمىبخشيد؛ و يقيناً [يهود] مىدانستند كه هر كس خريدار سحر باشد، در آخرت هيچ بهرهاى ندارد. و همانا بدچيزى است آنچه خود را به آن فروختند اگر معرفت مىداشتند.
نتیجه:
میتوان گفت اجنهی شرور با داشتن قابلیتهایی متفاوت از انسانها -مثل سرعت انتقال- میتوانند در زندگی انسانها دخل و تصرفاتی داشته باشند.
تبصره:
اگر چه جنیان نسبت به انسانها دارای قابلیتهای اختصاصی اند اما اینچنین نیست که گمان کنیم خداوند سرنوشت ما را به دست آنان داده و ما کاملا مقهور و اسیر اراده آنان در استفاده از این قابلیتها هستیم؛ بلکه اگر خدا بخواهد –بر اساس مصالحی از جمله مصلحت امتحان و یا تنبیه- دست آنان نسبت به اِعمال قدرت نسبت به ما باز خواهد بود.
با دقت در آیه ۱۰۲ بقره (... و ما هم بضارین به من أحد إلا بإذن الله) میفهمیم که آنها هرگز نمیتوانند به کسی ضرر بزنند مگر آن که خدا بخواهد.
یکی از انگیزههای خداوند در این خواستن، تنبیه است؛ زیرا این سنت خداست که آدمهای نادان و خاطی، تنبیه شوند.
از طرفی، تنبیه شخص نادان صور مختلفی دارد؛ گاهی با تصادف، گاه با دزدیده شدن اموال وی، و گاه با تصرفات جادوگران و باز گذاشتن دست آنان برای ایراد هر گونه خسارت.
اما نه به این گونه که جادوگر و یا اجنه، هر کار که دلش خواست بلامنازع انجام دهد؛ زیرا همه چیز در عالم دارای حساب و کتابی است. و خداوند فرمود:
«... ما مِنْ دَابَّةٍ إِلاَّ هُوَ آخِذٌ بِناصِيَتِها إِنَّ رَبِّي عَلى صِراطٍ مُسْتَقيم»[3]
ترجمه: هيچ جنبندهاى نيست مگر آنكه زمام اختيارش به دست او است چون سنت او در همه مخلوقات واحد و صراط او مستقيم است.
پس بهتر است حداقل برای رهایی از تنبیه توسط اجنه و یا جادوگران هم که شده، رابطه خود را با خدا تقویت کرده، با قرار گرفتن در حصار تقوا، آرامش خود و اطرافیانمان را فراهم کنیم؛ زیرا آیات قرآن ما را به این نکته رهنمون میسازد که جنیان نه تنها وسعت دیدشان محدود است و به عمق عقلها و قلب ها دسترسی ندارند؛ حتی به حریم مادی اولیاء الهی نیز نمیتوانند وارد شوند آنجا که فرمود:
«فَلَمَّا قَضَيْنا عَلَيْهِ الْمَوْتَ ما دَلَّهُمْ عَلى مَوْتِهِ إِلاَّ دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنْسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَنْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ ما لَبِثُوا فِي الْعَذابِ الْمُهينِ»[4]
بعد از آنكه قضاى مرگ بر او رانديم، كسى جنيان را از مرگ وى خبر نداد، مگر موريانه زمين، كه عصايش را خورد، و او به زمين افتاد، همين كه افتاد جنيان فهميدند: كه اگر از مرگ او خبر مىداشتند (در اين مدت طولانى) در عذابى خوار كننده به سر نمىبردند.
منابع
[1]. کهف: ۵۰.
[2]. بقره: ۱۰۲.
[3]. هود: ۵۶.
[4]. سبأ: ۱۴.