جمع بندی آیا تبعیض شامل دو نوع خوب و بد میشود؟
تبهای اولیه
با سلام و احترام
در مورد حقوق زنان بحثهای زیادی شده که معمولاً هم به نتیجهء مطلوبی نرسیده
خود من نیز بارها و بارها با خانمها در این باره بحث کردهام که تنها نتیجه این مباحث برای من، دلزگی صد چندان از جنس مؤنث بوده است
البته این به معنای عدم احترام از سوی من برای خانمها نیست. ولی بدون تعارف، مدتهاست که دیگر کوچکترین علاقهای به جنس زن ندارم
لذا در این تاپیک تمایلی ندارم که درمورد خودِ بحثِ حقوق زن و مرد و درستی یا نادرستی آن گفتگو کنم
پس از شما کاربران عزیز خواهش میکنم بحث را به سمت حقوق زن و مرد نکشانید، مگر اینکه به بحث اصلی تاپیک مربوط بشود
در این تاپیک قصد دارم موضوعی را که برایم جالب و البته عجیب بوده مورد بررسی قرار دهم
آنچه توجه مرا جلب کرد این است که اگر تبعیضی علیه خانمها انجام شود، حتی اگر تبعیضی کوچک و بیتأثیر در زندگی باشد
اکثر خانمها و حتی تعداد زیادی از آقایان به این تبعیض اعتراض میکنند و به دنبال احقاق حقوق زنان هستند
مثلاً بحث ورزشگاه رفتن خانمها به عنوان یک تبعیض بر علیه زنها بطور کلان مطرح میشود و نقل محافل میشود
برای آن کمپین میزنند، دفاعیه میخوانند، به حدی که حتی تبدیل به یک اهرم سیاسی میشود
کاری به درست و غلط بودن این خواسته از سوی خانمها ندارم، اما قطعاً رفتن یا نرفتن به ورزشگاه موضوعی نیست که زندگی را تغییر بدهد
ولی میبینیم که در کمپینها، روزنامهها، جلسات رسمی و دوستانه و سوالها مدام مطرح میشود
در مقابل تبعیضهای بسیار مهمتری علیه مردها وجود دارد اما ابداً حرفی از آنها به میان نمیآید
به عنوان مثال بحث سربازی رفتن پسرها که اولاً 2 سال از زندگی آنها را میگیرد و یک مانع بزرگ بر سر راه پسران جامعه است
ثانیاً این وقفهء 2 ساله تأثیرات بعدی نیز در پی دارد از جمله اینکه دیگر میل آنچنانی برای ادامه تحصیل برای پسر باقی نمیماند
در حالیکه دخترها این مانع را بر سر راه خود ندارند. اما هیچکس این را تبعیض نمیداند و حرفی از آن نمیزند
بلکه برای جامعه کاملاً طبیعی است و اصلاً کسی به آن فکر هم نمیکند
دوستان دوباره عرض میکنم لطفاً دقت کنید بحث ما بر روی خود این حقوق نیست، بلکه نوع نگاه به حقوق است
لذا با توجه به توضیحات بالا، سوال من این است که آیا تبعیض اگر به سود مردها باشد بد است، اما اگر به سود زنها باشد خوب است؟
width: 700 | align: center |
---|---|
[TR] | |
[TD="align: center"]با نام و یاد دوست | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: center"]![]() | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD] | |
کارشناس بحث: استاد مسلم | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD][/TD] | |
[/TR] |
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و احترام
آیا تبعیض اگر به سود مردها باشد بد است، اما اگر به سود زنها باشد خوب است؟
تبعیض در هیچ صورتی مطلوب نبوده و قابل دفاع نیست، و چیزی که شما می فرمایید را هم تا حدی قبول دارم.
این تفاوت نگاه نشأت گرفته از یک سری علل و عوامل روانشناختی و جامعه شناختی است که البته گاهی مورد قبول اسلام هست، و گاهی نه.
به عنوان مثال جریان های فمنیستی و گاهاً افراطی که برای دفاع از حقوق زن در غرب شکل گرفته، نشأت گرفته از یک تفریطی بود که پیش از آن در حق زنان اتفاق افتاده بود. و از آنجا که متاسفانه جامعه ایران تا حد زیادی تأثیرپذیر از جریان های فمیستی و مدافعان حقوق زن در غرب و هیاهوی آنهاست، از این مسئله تأثیر پذیرفت و برخی عَلَم دفاع از حقوق زن را به دوش گرفتند. در حالی که با وجود نظام حقوقی زنان در اسلام اصلا نیازی به مقوله ای به نام «فمنیسم» وجود ندارد، ما که فمنیسم اسلامی نداریم!
بزرگ کردن مسائلی چون حق ورود زنان به ورزشگاه ها یا آزادی در پوشش و مانند آن، و اصالت داادن و معرفی کردن این مسائل به عنوان شاخصه های اساسی حقوق زنان هم در حقیقت از همین نگاه ها نشأت گرفته است؛ در حالی که اسلام نه آن تفریط را قبول دارد، و نه این افراط را. اینکه روزی زن را از پایین ترین حقوقش محروم کنند، و سپس تفاوت های جنسیتی را نادیده گرفته و مسیر افراط را بپیمایند هیچ کدام مورد قبول اسلام نیست.
یک سری علل دیگر هم در این راستا وجود دارد مانند این که بالاخره جنس زن ضعیف تر است و باید از حمایت بیشتری برخوردار باشد، تفاوت های در این حد تبعیض تلقی نمیشود، مثل این که می گویند در زلزله و سیل و مانند آن زنان و کودکان و سالخوردگان برای خروج و کمک و حمایت تقدم دارند. این مصادیق تفاوت ها از پشتوانه منطقی برخوردار هستند.
البته این به معنای عدم احترام از سوی من برای خانمها نیست. ولی بدون تعارف، مدتهاست که دیگر کوچکترین علاقهای به جنس زن ندارم
با سلام
عنوان کردید کوچکترین علاقه ای به زنها ندارید
پس چرا در مورد مسائل مختلف همیشه با خانمها بحث میکنید ؟ : )
صحیح تر بگم چرا همش تو جمع خانمها هستید و میخواهید اونارو به قول خودتون از بعضی موضوعات آگاه کنید ؟ : )
آیا به این رفتارها میگن علاقه نداشتن به جنس مونث ؟ : )
. . . . .
دوستان دوباره عرض میکنم لطفاً دقت کنید بحث ما بر روی خود این حقوق نیست، بلکه نوع نگاه به حقوق است
لذا با توجه به توضیحات بالا، سوال من این است که آیا تبعیض اگر به سود مردها باشد بد است، اما اگر به سود زنها باشد خوب است؟
بشخصه کلا با مسئله تبعیض نمیتونم کنار بیام
تبعیض چه به نفع مرد یا زن به نظرم بی معناست نباید تبعیضی بین این دو قائل شد
ولی سوال بنده از شما اینه
اگه خود شما هم بجای همین زنها بودین بازهم به همین مسائل پیش پا افتاده اعتراضی نمیکردید ؟
عنوان کردید کوچکترین علاقه ای به زنها نداریدبرای دفاع از خودم به عنوان یک مرد و البته توجه دادن خانمها به راه درست مطالبهء حقوق
پس چرا در مورد مسائل مختلف همیشه با خانمها بحث میکنید ؟
چرا همش تو جمع خانمها هستید و میخواهید اونارو به قول خودتون از بعضی موضوعات آگاه کنید ؟ : )مگر خانمها در این انجمن جمع خصوصی دارند که میفرمائید در جمع خانمها هستم؟!
آیا به این رفتارها میگن علاقه نداشتن به جنس مونث ؟
درمورد اینکه چرا میخواهم آنها را آگاه کنم، بلاتشبیه، مثل زمانی است که یک مسلمان بخواهد یک کافر را به راه اشتباهش آگاه کند
تا زمانی که آن شخص کافر باشد مورد علاقه یک مسلمان نیست، اما دلیلی هم ندارد مسلمان برای آگاهی او تلاش نکند بنده هم تا زمانی که خانمها روی موضعگیریهای جنگطلبانه happy خود پافشاری کنند علاقهای به آنها ندارم
اما تلاش میکنم آنچه از نظر خودم صحیح است را برایشان بازگو کنم. آنها مختار هستند بپذیرند تا نپذیرند
سوال بنده از شما اینهبنده در این تاپیک سؤالی پرسیدم و توقع شنیدن پاسخ دارم، نه طرح سؤال!!
اگه خود شما هم بجای همین زنها بودین بازهم به همین مسائل پیش پا افتاده اعتراضی نمیکردید؟با عذرخواهی، متوجه ارتباط این پرسش با موضوع تاپیک نشدم
انتهای پست اول بنده را دوباره بخوانید لطفاً:
دوستان دوباره عرض میکنم لطفاً دقت کنید بحث ما بر روی خود این حقوق نیست، بلکه نوع نگاه به حقوق است
لذا با توجه به توضیحات بالا، سوال من این است که آیا تبعیض اگر به سود مردها باشد بد است، اما اگر به سود زنها باشد خوب است؟
تبعیض در هیچ صورتی مطلوب نبوده و قابل دفاع نیست، و چیزی که شما می فرمایید را هم تا حدی قبول دارم.توضیح شما خلاصه ولی کامل و مفید بود
این تفاوت نگاه نشأت گرفته از یک سری علل و عوامل روانشناختی و جامعه شناختی است که البته گاهی مورد قبول اسلام هست، و گاهی نه.
به عنوان مثال جریان های فمنیستی و گاهاً افراطی که برای دفاع از حقوق زن در غرب شکل گرفته، نشأت گرفته از یک تفریطی بود که پیش از آن در حق زنان اتفاق افتاده بود. و از آنجا که متاسفانه جامعه ایران تا حد زیادی تأثیرپذیر از جریان های فمیستی و مدافعان حقوق زن در غرب و هیاهوی آنهاست، از این مسئله تأثیر پذیرفت و برخی عَلَم دفاع از حقوق زن را به دوش گرفتند. در حالی که با وجود نظام حقوقی زنان در اسلام اصلا نیازی به مقوله ای به نام «فمنیسم» وجود ندارد، ما که فمنیسم اسلامی نداریم!بزرگ کردن مسائلی چون حق ورود زنان به ورزشگاه ها یا آزادی در پوشش و مانند آن، و اصالت داادن و معرفی کردن این مسائل به عنوان شاخصه های اساسی حقوق زنان هم در حقیقت از همین نگاه ها نشأت گرفته است؛ در حالی که اسلام نه آن تفریط را قبول دارد، و نه این افراط را. اینکه روزی زن را از پایین ترین حقوقش محروم کنند، و سپس تفاوت های جنسیتی را نادیده گرفته و مسیر افراط را بپیمایند هیچ کدام مورد قبول اسلام نیست.
یک سری علل دیگر هم در این راستا وجود دارد مانند این که بالاخره جنس زن ضعیف تر است و باید از حمایت بیشتری برخوردار باشد، تفاوت های در این حد تبعیض تلقی نمیشود، مثل این که می گویند در زلزله و سیل و مانند آن زنان و کودکان و سالخوردگان برای خروج و کمک و حمایت تقدم دارند. این مصادیق تفاوت ها از پشتوانه منطقی برخوردار هستند.

فقط یک نکته استاد. بخش بولد در پرسش من این بخش که "چرا حقوق زنها بسیار مطرح میشود" نبود (البته قطعاً بخشی از پرسشم بود که به خوبی پاسخ دادید)
بلکه بولد در پرسش من این است که چرا تبعیض علیه مردها اینقدر طبیعی دیده میشود و کسی هم اعتراض چندانی به آن نمیکند، حتی خود مردها؟
سلام.
بررسی این موضوع خودش دنیاییه، انسان شناسی جالبی ازش درمیاد. اینکه چطور شرایط میتونه منجر به ایجاد نوع خاصی از افکار و عقاید بشه که شاید خود اشخاص هم از ریشه های افکار و عقایدشون مطلع نباشند. من یه نتیجه گیری هایی برای خودم کردم، خیلی علاقه ای به طرحش ندارم، ولی حالا که شما هم درباره ش گفتید، میگم.
ترکیبی از عوامل مختلف مثل:
اجحاف در حقوق زنان شاید از دوره غار نشینی تا الان
ایجاد زمینه ها و عرصه های جدید برای زنان در دوره معاصر
امکان دسترسی راحت تر به اطلاعات و افزایش سطح دانش عمومی
و روحیه ی احساسی تر خانم ها
باعث شده طوری از نظر ذهنی به هم بریزن که فکر میکنن با این شکل از اعتراضات و انتقاد ها میتونن به حق و حقوقشون برسن. به کمپین و راهپیمایی هم محدود نمیشه. توی ریزترین مسائل هم حالت تهاجمی و نگرانی همیشگی خانم ها از ضایع شدن حقوقشون رو میشه دید. مثلا شما جمله ی "چرا همیشه آقایون باید تصمیم بگیرن؟" رو خیلی جاها میشنوید. در حالی که این جمله ایراد داره و غلطه و کمکی در برقراری عدالت نمیکنه. (توضیح چرایی غلط بودنش طولانیه، پس بازش نمیکنم)
یه دلیل دیگه ش هم میتونه این باشه که خانم ها معمولا قصد به دست آوردن چیزهایی رو دارن که (به حق یا به ناحق) ندارن. اما آقایون اکثرا خواهان تغییر و بهبود داشته هاشون هستند. شاید این دلیل انگیزه بیشتر خانم ها در اعتراض باشه.
روحیه حمایت گری آقایون از خانم ها که کارشناس گفتن هم میتونه توضیح خوبی باشه برای اینکه چرا اینقدر که آقایون به فکر احقاق حقوق خانم هستند، به فکر خودشون نیستند.
اینکه غالبا چه انگیزه ای پشت این حمایت گری هست بماند، اما خب، مشخصا این انگیزه برای خود آقایون موضوعیت نداره.
تفاوت مدل فکری در آقایون و خانم ها در تشخیص اهم و مهم هم کاملا مشخصه. معمولا برای خانم ها پیروزی بر آقایون اهمیت زیادی تو این دوره زمونه پیدا کرده (از این نظر، میتونم بگم خوش بحال قدیمی ها)
اما آقایون اینطوری نیستند، آقایون یا قاطعانه حرف خودشون رو به کرسی مینشونن بدون مذاکره، یا برای تمام شدن قضایا، کوتاه میان و با یه "هر چی شما بگی" قضیه رو تموم میکنن، در هر دو حالت عدم تمایل به زورآزمایی و مسابقه دادن در آقایون مشخصه. دوست دارن مسائل بی سروصدا تموم شه.
در نقطه مقابل، در شرایطی که آقا کوتاه میاد، شادی رو از این پیروزی دشمن شکن (که همون آقایون هستند) تو چهره خانم میتونید ببینید، خود خانم ها اگر این گفته ام رو قبول ندارید، از این به بعد بیشتر دقت کنید، میرسید به حرفم.
تنها نتیجه این مباحث برای من، دلزگی صد چندان از جنس مؤنث بوده است
بنده هم مدت زمان زیادی سعی کردم مسیر شما رو برم، نه تنها نتیجه قابل توجهی نگرفتم، بعضی جاها یه چی هم بدهکار شدم.
بعد از اینکه تو خودم جستجو کردم، دیدم واقعا دلیلی برای ادامه دادن ندارم.
هم به این دلیل که معتقد شدم اگه کسی از نظر ذهنی به هم ریخته، فقط خودش میتونه به خودش کمک کنه. پس این مسئله تا زمانی که خانم ها قصد ادامه دادنش رو داشته باشن، ادامه پیدا میکنه، از دست من و شما هم کاری بر نمیاد.
هم به این دلیل که متوجه شدم این تلاش های من، کمی هم به اون انگیزه ای که گفتم بماند مربوط میشد که خوب نیست دیگه. بالاخره جوون بودم ...
الان دیگه وقتی میبینم خانم هایی دارن به چیزی اعتراض میکنن، فقط وایمسم یه لبخند میزنم و بعدش راهمو میکشم و میرم. وقتی خودشون نمیخوان از راهش برن، راهش رو هم نشون میدی، چوب به دست میشن، پس بذار اینقدر اعتراض کنن تا [...]
والله!!
حتی خانمی بود که بنده برای ازدواج زیر نظر داشتمشون، به نظرم همه ی معیارای منو داشت، ولی یکی دو حرکت سر این قضایا ازش دیدم، با خودم گفتم زیر یه سقف با این خانم محترم، با کمربند نیفته به جونم شانس آوردم، به جرات میتونم بگم فقط همین یه نکته منفی رو داشت. (حیف، زوج خوبی میشدیم!!)
پ.ن: تمام مطالبی که گفتم، شامل خانم هایی میشه که این گفته ها شاملشون میشه!!
پس اگه خانمی هست ک فکر میکنه شاملش نمیشه، دلیلی برای ناراحت شدنش هم وجود نداره.
یه دلیل دیگه ش هم میتونه این باشه که خانم ها معمولا قصد به دست آوردن چیزهایی رو دارن که (به حق یا به ناحق) ندارن. اما آقایون اکثرا خواهان تغییر و بهبود داشته هاشون هستند. شاید این دلیل انگیزه بیشتر خانم ها در اعتراض باشهتوضیحات شما خیلی خوب و مفید بود

فقط این بخش را که نقل قول کردم بیشتر و دقیقتر توضیح بدهید لطفاً
گفتم اجحاف از دوره غارنشینی.
میگن دلیل علاقه زیاد خانم ها به خرید، ریشه در اجداد غارنشین ما و قبایل ابتدایی داره. در اون دوره مردها مسئولیت تهیه غذا از طریق شکار رو بر عهده داشتن. باقی مسئولیت ها، از نگه داری از بچه ها گرفته تا تهیه ملزومات زندگی بر عهده ی زنان بوده. یعنی به غیر از شکار، زن مسئول تهیه ی هر آنچه برای گذران زندگی لازمه بوده. زنان برای انجام این وظیفه، مجبور بودن دانش و مهارت های بسیاری به دست بیارن.
این نابرابری از همون موقع وجود داشته، ضعیف تر بودن جنس مونث در کنار سازگارتر بودنشون موجب شده در گذر زمان، بیشمار از حقوق تضییع شده برای زنان روی هم جمع بشه. پس حالا که ظاهرا چرخ روزگار داره بالا و پایین میشه، زنان در تلاش هستند تا به آنچه که تا الان نداشتن رو به دست بیارن.
مردها نقطه ی مقابل این ماجرا هستند. مسولیت هایی که بر عهده مردان بوده و هست، نه اینکه مسئولیت های کم ارزش یا ساده ای باشن، اما متناسب با جسم و روح مردان به عهده شون گذاشته شده و معمولا در عوض این مسئولیت ها، مزد و پاداش هم دریافت میشه. پس در اصل برای مردان چیزی نیست که بخوان برای اولین بار به دست بیارن، همه چی فراهم بوده و هست، دغدغه ی آقایان صرفا به بهبود و ارتقای داشته هاشون محدود میشه، نه به دست آوردن نداشته ها.
تو همین مثالی که خودتون زدید (البته شاید مقایسه ی سربازی با ورزشگاه درست نباشه، اما خب شما این مثال ها رو ذکر کردید) خب وظیفه دفاع از میهن، به عهده ی مردان هست دیگه، پس اصلش درسته. کمتر کسی به اصل سربازی اعتراض داره، چیزی که مورد اعتراض آقایونه، شیوه ی اجرای مزخرف و بدون توجیهشه.
اما تقاضای حضور در ورزشگاه برای خانم ها، تقاضای چیزیه که اصلا وجود نداره.
به همین دلیل من فکر میکنم انگیزه ی بیشتری برای مبارزه برای خانم ها وجود داره، اما انگیزه ی بیشتر، لازمش دانش بیشتر و بینش قوی تره که نیست متاسفانه.
دوستان دوباره عرض میکنم لطفاً دقت کنید بحث ما بر روی خود این حقوق نیست، بلکه نوع نگاه به حقوق است
لذا با توجه به توضیحات بالا، سوال من این است که آیا تبعیض اگر به سود مردها باشد بد است، اما اگر به سود زنها باشد خوب است؟
سلام جناب رضا تبعیض در هر صورت خوب نیست چه به نفع زن باشه چه به نفع مرد.
البته دیگه تو جامعه هم به این شدتی که گفتید نیست من ندیدم تو همه مجالس و محافل بحث حقوق زنان ورد زبون ها باشه، این مطالب و جدال ها معمولا در سایتی مثل اسک دین بخاطر فضای سئوال و جوابی که داره، دیده میشه
اگه اجازه بدید منم مشاهدات چندساله ام رو بگم میشه انسان شناسی جالبی ازش درآورد !!
اولین سالی که وارد انجمن شدم با مشاهده حجم عظیمی از احکام ( بقول خودمان احکام ضد زنان ) بدجور شوکه شدم. برای منی که قبلا چنین چیزایی رو نخونده بودم یا حداقل به این وضوح نشنیده بودم، واقعا تعجب آور و غیرقابل باور بود بدجور اون زمان نگاهم رو به دین و ائمه تغییر داد. و این برای من نوعی طبیعیه، که بخوام مقابله کنم یا سئوال بپرسم و .............
از تایپک ها و بحث و جدل های اون موقعه که بگذریم در اون زمان رفتار خونسرد برخی خانم ها هم برام تعجب آور بود مگه میشه خانمی این چیزا رو بخونه و اینقدر خونسرد برخورد کنه !!!
کاربر فاطمه اون زمان یه حرف جالبی زد گفت برای شما هم عادی میشه و عادی شد ...
نه از این بابت که من پذیرفتم چون هنوز خیلی چیزها جای سئواله؟ آیا واقعا منظور این بوده؟ شاید کج فهمی ها باعث چنین برداشتی شده؟ شاید جو مردسالارانه و وجود برخی باورهای غلط جامعه باعث شده ؟ الله اعلم
درسته جواب برخی سئوالات رو نگرفتم ولی برام عادی شد و کم اهمیت .. خیلی کم اهمیت تر
چون می دیدم تو زندگی واقعی این مسائل به این شدت که اینجا نشان داده شده، نمود پیدا نمیکنه.
اون بیرون دخترها و پسرها زندگیشون رو میکنن، کسی نمیگه تو بی عقلی نظر نده،
یا حرفت قابل قبول نیست چون احساسی برخورد میکنی، یا .............
در بین اون همه بحث و جدل نگاه و حضور برخی کاربران مرد به اون نوع تایپک ها هم جالب بود
در واقعی یه چیزی که من خانم رو اون موقع بیش از خود احکام عصبانی میکرد برخورد و رفتار متضاد برخی کاربران مرد بود.
می دیدم طرف در تایپک های دیگه بسیار منطقی و منصف صحبت می کنه و حتی من باهاش هم نظرم. ولی در تایپک زنان روی یه نکته ( بفرض بی عقلی زنان ) کلیک کرده و دیگه کوتاه نمیاد کارشناس بحث هم باید هم با زنان سر و کله میزد و هم باید مردان به ظاهر خونسرد و منطقی رو قانع میکرد که برادر من منظور این نیست و .....
هم اون زمان هم الانی که دارم این مطالب رو مینویسم اون کاربران مرد این چنین در ذهن من مجسم میشن یک مرد لبخند به لب، خونسرد و بی تفاوت که براش مهم نیست چه تو تایپک پیش میاد یا قراره بحث به کجا کشیده بشه ولی ریشخند و تمسخر در تک تک حالات و گفتارش مشهوده.
تو اون تایپک ها یه چیزی هم که مدام تو سر خانم ها میکوبیدن اینه که متوجه نیستی، احساسی برخورد میکنی، منطقی نگاه نمیکنی.
واقعا تو گود و بیرون گود بودن خیلی متفاوته باید دید آقایونی که زنان رو متهم به بی منطقی بودن میکنن تو تایپک های مرتبط با خودشون میتونن روی احساسشون سرپوش بزارن یا نه، یا میتونن در همه موارد منطقی تصمیم بگیرن یا نه ؟ ( من که دیدم به شما هم توصیه میکنم یه نگاهی به تایپک های آقایون بندازید ببینید چطور برخی کاربران مرد نتونسته اند نظر کارشناس رو تاب بیارن و نهایتا برخی تایپک ها آنقدر تند پیش رفته که بسته شده)
نکته آخر هم بگم رفع زحمت کنم
یکبار زمان انتخابات مجلس یکی از کاندیداهای مرد به دبیرستان ما اومده بود، تا برای مایی که اولین سال رأی دادنمون بود، سخنرانی کنه. بعد از رفتنش مدیر مدرسمون گفت نمیدونم این کاندید اصلح هست یا نه ؟
ولی یه چیز رو خوب میدونم هیچ مردی نمیتونه مطالبات زنان رو به شایستگی یه زن طلب کنه پس حتی اگه از طرف خونواده و آشنایان مجبور به رأی دادن به کاندیداهای مرد شدید همیشه جای اسم یک کاندید شایسته زن رو تو برگه رأیتون خالی بزارید .
حالا می فهمم حق داشت هیچ مردی نه توان داره با حضور در تایپک های زنان حال آنان را بفهمد و نه این شایستگی رو داره که بتونه با حضور در این تایپک ها به شناخت زنان دست پیدا کنه.
سلام.
کاربر فاطمه اون زمان یه حرف جالبی زد گفت برای شما هم عادی میشه و عادی شد
توی پستی که سه دقیقه قبل از شما ارسال شد به روحیه سازگارتر زنان اشاره کردم، یعنی مثلا اگه 50 درصد احتمال بدیم آقایی ممکنه برای به دست آوردن خواسته ش بجنگه (خواسته ی به حق یا به ناحق) در شرایط برابر، یه خانم ممکنه مثلا 10 درصد قصد جنگیدن داشته باشه. این کم اهمیت شدن به دلیل سازگارتر بودن شماست. این سازگاری در مواردی مفید و در مواردی غیرمفیده، تشخیص مفید یا غیر مفید بودنش با خودتون.
تو اون تایپک ها یه چیزی هم که مدام تو سر خانم ها میکوبیدن اینه که متوجه نیستی، احساسی برخورد میکنی، منطقی نگاه نمیکنی.
به کار بردن تعبیر بی منطقی صحیح نیست، اول این که منطق چیزیه که بسته به شرایط میشه اون رو شخصی سازی کرد، مثلا من میتونم با منطق هم به شما ثابت کنم تا یک ماه دیگه قیمت دلار بالا میره، هم میتونم ثابت کنم پایین میاد. بستگی داره من قصد اثبات چه چیزی رو داشته باشم.
بعدشم مردان و زنان هر کدام به منطق خاص خودشون مجهزند که هر کدوم در جای خودش کارامدی خاص خودش رو داره، نمیشه به یکی از هر کدوم ویژگی بی منطقی رو نسبت داد.
اما صرف نظر از اینکه هر کدام از این منطق ها چه شکلی هستند، در حالت کلی،
تمایلات انسان واسش منطق سازی میکنه، تمایلات هم از احساسات نشات میگیره، دیگه فکر میکنم منظورم واضح بود ...
هیچ مردی نمیتونه مطالبات زنان رو به شایستگی یه زن طلب کنه
یکی از کاربران خانم سایت تاپیکی ایجاد کرده بود در رابطه با همین به هم ریختگی ذهنی خانم ها و اینکه چرا اینجوری شدید.
در جواب این کاربر من گفتم مقصرش خودتون هم هستید، شما همزمان که از مسائل در رنج هستید، به شکل مناسبی برای رفع این رنج ها تلاش نمیکنید، مثالی که برای ایشون زدم این بود که در همین سایت، تمام پاسخگوها آقا هستند، یعنی در این مملکت، یه خانم پیدا نمیشه که توان پاسخگویی داشته باشه؟
در همون تاپیک هایی که ازش صحبت میکنید، اگه پاسخگوش خانم بود، بدون شک با لحن متفاوتی رو به رو میشدید.
مشخصا همونطور که شما خانم ها علی رغم روحیه احساسی و شخصیت مهربان تر، نمیتونید دغدغه ها و دردهای درونی یک مرد رو درک کنید، عکس این موضوع هم صادقه.
اگه اکثر کاندیدهای نمایندگی مجلس یا پاسخگوهای سایت آقا هستند، از کم کاری خودتونه که یا بیخیالش میشد و پیش رو نمیگیرید، هر چند در دل به غرغر کردن ادامه میدید، یا از شیوه ی غلطش پیش میرید که منجر به واکنش تدافعی آقایون و ایجاد دور باطلی از رقابت و تقابل بی نتیجه میشید.
در نهایت قرار نیست هیچکدام از جنس های مخالف، به درک جنس دیگه بپردازند. این برای هر دو جنس صادقه.
توی پستی که سه دقیقه قبل از شما ارسال شد به روحیه سازگارتر زنان اشاره کردم،
کی از کاربران خانم سایت تاپیکی ایجاد کرده بود در رابطه با همین به هم ریختگی ذهنی خانم ها و اینکه چرا اینجوری شدید.
در جواب این کاربر من گفتم مقصرش خودتون هم هستید، شما همزمان که از مسائل در رنج هستید، به شکل مناسبی برای رفع این رنج ها تلاش نمیکنید، مثالی که برای ایشون زدم این بود که در همین سایت، تمام پاسخگوها آقا هستند، یعنی در این مملکت، یه خانم پیدا نمیشه که توان پاسخگویی داشته باشه؟
در همون تاپیک هایی که ازش صحبت میکنید، اگه پاسخگوش خانم بود، بدون شک با لحن متفاوتی رو به رو میشدید.
سلام
من منظورم از عادی شدن به معنی کوتاه اومدن و سازگاری نیست
من پذیرفتم این نگاه ها وجود داره، این احکام وجود داره( حالا درست و غلطش بماند)،
بخاطر همین از اون لحن جنگ طلبانه به قول جناب رضا ( در فضای اون تایپک ها ) دور شدم.
واقعا تلاش نکردن ؟
یه نگاه به جامعه بندازید از کجا به کجا رسیدیم یه زمانی حتی حق تحصیل و اشتغال از زنان سلب شده بود
ولی الان می بینیم اکثر پذیرفته شده ها کنکور سراسری خانم هستن( کاری به فضای دانشگاه ها ندارم)
تلاش میکنن، انگیزه هم دارن ولی بعضی وقتها علل بیرونی دست و پا گیرن. هر تلاشی نیازمند تحقق علل درونی و بیرونیه. در جوامع دیگه که مثل کشور ما درگیر قیدو بندهای زیادی نیستن طی چند دهه مبارزه و تلاش تونستن خیلی از حقوقشون رو به دست بیارن .
اما روشنه تو ایران به خاطر اضاع و عقاید حاکم بر جامعه نمیشه به سرعت پیشرفت کرد. حتی سالها پس از پیروزی انقلاب، تا مدت مدیدی هیچ زنی رو تو کابینه دولت راه نمیدادن. اونم تو کابینه دولت انقلابی، که موفقیتش رو مدیون زنان هم بود.
با این حال باز هم بیکار ننشستن تو ایران زنان زیادی داوطلب تصدی پست نمایندگی مجلس میشن ولی زیر فیلتر شورای نگهبان به راحتی ( یا شاید به جرم زن بودن) رد میشن.
زنان حتی داوطلب ریاست جمهوری هم شدن اولین بار در سال 1376 اعظم طالقانی کاندید شد ولی شورای نگهبان ردش کرد در سال 1384، 90 زن داوطلب ریاست جمهوری شدند ولی قید " رجل " باعث حذف زنان شد.
اخرش هم شورای نگهبان خیال خودش رو راحت کرد گفت زنان نمیتونن ریئس جمهور شن پس عملا کاندید شدنشون هم بی معنیه.
هنوز هم تفکر مردسالارانه، برنامه ریزی های نامناسب اجتماعی، قید و بندهای ناگسستنی دین و .... مانع بزرگی بر سر راه زنان است. ولی با این حال باز هم بیکار نشستن هرچند ممکنه برچسب فمینیسم بودن بخورن و خیلی از سالهای عمرشون رو در زندان بگذرونن.
جناب momi14 مسلما اگر وضعیت برعکس میشد ، مردان هم حتی با وجود روحیه مبارزه طلبی که عنوان کردید نمیتونستند به سرعت از این همه موانع عبور کنن و پیشرفت کنن.
اینم یادم رفت بگم هیچ چیزی سخت تر از این نیست که سعی کنی زنان مخالف رو متقاعد کنی
اینکه برخی از زنان ظلم های شده در حقشون رو خواست خدا و صلاحدید ائمه میدونن سخت ترین مانعیه که برداشتنش خیلی زمان میبره
مشخصا همونطور که شما خانم ها علی رغم روحیه احساسی و شخصیت مهربان تر، نمیتونید دغدغه ها و دردهای درونی یک مرد رو درک کنید، عکس این موضوع هم صادقه.
قطعاً همینطوره منم نمیتونم مردان رو بشناسم. حتی خیلی از دغدغه های شما رو من نمیتونم درک کنم
پس وقتی من شناختی از جنس مرد ندارم ( یا حداقل اون شناخت قاطع رو ندارم)
نمیتونم وقتی مردی در تایپکی مدعی آشفتگی روحی مردان شد
منم همه مردان حاضر در اون تایپک ها، یا مردان مدافع اون حقوق رو متهم به آشفتگی روحی و ذهنی کنم.
همانطور که من تو تایپک های حقوق زنان خانم هایی رو دیدم که در سلامت کامل روحی بدور از هر آشفتگی به سئوالات پاسخ دادن
و هنوز هم دغدغه اون احکام رو دارن و در تایپک ها شرکت میکنن.
با سلام و احترام
در مورد حقوق زنان بحثهای زیادی شده که معمولاً هم به نتیجهء مطلوبی نرسیده
خود من نیز بارها و بارها با خانمها در این باره بحث کردهام که تنها نتیجه این مباحث برای من، دلزگی صد چندان از جنس مؤنث بوده است
البته این به معنای عدم احترام از سوی من برای خانمها نیست. ولی بدون تعارف، مدتهاست که دیگر کوچکترین علاقهای به جنس زن ندارم
لذا در این تاپیک تمایلی ندارم که درمورد خودِ بحثِ حقوق زن و مرد و درستی یا نادرستی آن گفتگو کنم
پس از شما کاربران عزیز خواهش میکنم بحث را به سمت حقوق زن و مرد نکشانید، مگر اینکه به بحث اصلی تاپیک مربوط بشود در این تاپیک قصد دارم موضوعی را که برایم جالب و البته عجیب بوده مورد بررسی قرار دهم
آنچه توجه مرا جلب کرد این است که اگر تبعیضی علیه خانمها انجام شود، حتی اگر تبعیضی کوچک و بیتأثیر در زندگی باشد
اکثر خانمها و حتی تعداد زیادی از آقایان به این تبعیض اعتراض میکنند و به دنبال احقاق حقوق زنان هستند مثلاً بحث ورزشگاه رفتن خانمها به عنوان یک تبعیض بر علیه زنها بطور کلان مطرح میشود و نقل محافل میشود
برای آن کمپین میزنند، دفاعیه میخوانند، به حدی که حتی تبدیل به یک اهرم سیاسی میشود
کاری به درست و غلط بودن این خواسته از سوی خانمها ندارم، اما قطعاً رفتن یا نرفتن به ورزشگاه موضوعی نیست که زندگی را تغییر بدهد
ولی میبینیم که در کمپینها، روزنامهها، جلسات رسمی و دوستانه و سوالها مدام مطرح میشود در مقابل تبعیضهای بسیار مهمتری علیه مردها وجود دارد اما ابداً حرفی از آنها به میان نمیآید
به عنوان مثال بحث سربازی رفتن پسرها که اولاً 2 سال از زندگی آنها را میگیرد و یک مانع بزرگ بر سر راه پسران جامعه است
ثانیاً این وقفهء 2 ساله تأثیرات بعدی نیز در پی دارد از جمله اینکه دیگر میل آنچنانی برای ادامه تحصیل برای پسر باقی نمیماند
در حالیکه دخترها این مانع را بر سر راه خود ندارند. اما هیچکس این را تبعیض نمیداند و حرفی از آن نمیزند
بلکه برای جامعه کاملاً طبیعی است و اصلاً کسی به آن فکر هم نمیکند دوستان دوباره عرض میکنم لطفاً دقت کنید بحث ما بر روی خود این حقوق نیست، بلکه نوع نگاه به حقوق است
لذا با توجه به توضیحات بالا، سوال من این است که آیا تبعیض اگر به سود مردها باشد بد است، اما اگر به سود زنها باشد خوب است؟
سلام
چون از قدیم الایام جنس زن مورد ظلم قرارگرفته
هیچوقت نشنیدیم بگن زنده به گور کردن پسران.به زور زن دادن پسران البته این میدونیم وجودداره ولی درصدش ناچیزبوده
.
قهرمانان همیشه مردبودن
پیامبرا مرد بودن
معصومین مرد بودن
واقعا دوس داشتم راجب این موضوع صحبت بشه
اینکه مثلا ایا واقعا حق زنان هست برن ورزشگاه؟
البته این فقط یه مثال بود
سلام
هر تلاشی نیازمند تحقق علل درونی و بیرونیه.
و تحققش برای هر کی به عهده خودشه.
تو ایران به خاطر اضاع و عقاید حاکم بر جامعه نمیشه به سرعت پیشرفت کرد.
اصولا خود حرکت از سرعتش اهمیت بیشتری داره. من هم منکر کارهایی که انجام شده نیستم. دقت کنید اختلاف نظری در این مورد وجود نداره بین ما.
مسلما اگر وضعیت برعکس میشد ، مردان هم حتی با وجود روحیه مبارزه طلبی که عنوان کردید نمیتونستند به سرعت از این همه موانع عبور کنن و پیشرفت کنن.
منتظر بودم خودتون به این نکته اشاره کنید تا ادامه بدم. البته شاید بهتر بود خودم قبلا واضح تر توضیح میدادم که مبادا سوءتفاهم پیش بیاد.
بنده اصلا قصد نداشتم بگم خانم ها از پس اهدافشون برنمیان و این یه مشکل زنانه ست. مطمئنا هدف بزرگتر، مسیر سخت تری هم داره. تعداد ناکام ها و شکست خورده هاش هم بیشتره.
ولی وقتی هدف بزرگتر انتخاب شد، دیگه هیچکی حق نداره از سختی بیشتر شکایت کنه.
موضع من از این بابت نیست که شما مشکل دارید، موضع من اینه که سنگ بزرگی پیش پاتونه، باید راه و روش برداشتنش رو بلد باشید تا از پسش بربیاد. این سنگ پیش پای آقایون نیست، هیچوقت نبوده، اگه میبود، شاید همین مشکل یعنی به هم ریختگی ذهنی برای ما هم به وجود میومد، البته شاید ...
عیار عقل و احساس آدم ها در شرایط بحرانی سنجیده میشه، و گرنه در شرایط عادی، همه هم عاقلند، هم با احساس.
دیکته ی ننوشته هم که غلط نداره.
منم همه مردان حاضر در اون تایپک ها، یا مردان مدافع اون حقوق رو متهم به آشفتگی روحی و ذهنی کنم.
تاکید بر عمومیت یا خاص بودن مخاطب از نظر من لزومی نداره، معلومه که وقتی ویژگی خاص به قشری نسبت داده میشه، همه اون قشر رو شامل نمیشه. اما اکثریت رو چرا.
ضمنا شخصیت پیچیده تر خودتون رو که انکار نمیکنید؟ شخصیت پیچیده تر، یعنی مشکلات پیچیده تر و مشکلات پیچیده تر یعنی موفقیت کمتر در حل مشکلات.
در کل من فکر میکنم منظور همو فهمیدیم و در اصل اختلافی وجود نداره. بهتره از کیبورد فرسایی بیشتر خودداری کنیم. خود این هم نظری در باطن و اختلاف نظر در ظاهر نشانه ی به هم ریختگی ذهنیه که شامل خودمم میشه.
اگه تلخی تو صحبت هام بود، پوزش میخوام. نیت بدی پشتش نیست.
[SPOILER]انسان با "عقل و احساس" تعریف میشه. عیار این عقل و احساس زمانی مشخص میشه که با چالش رو به رو بشیم. به این شکل که چقدر در شرایط چالشی، عقل جای احساس و احساس جای عقل رو میگیره. ترکیب عقل و احساس کنترل شده میشه همونی که بهش میگم "هوش هیجانی" و البته هیچکس نمیتونه ادعا کنه هوش هیجانیش در بالاترین سطح ممکنه. برای هر انسانی، بالاخره شرایطی پیش میاد که عملکردش زیر سوال بره.
احساس: در حالت عادی همه ی انسان ها به هم احساس دوستی و محبت دارن، اما وقتی شرایط بحرانی و پیچیده پیش میاد، متناسب با شدت بحران، کم کم آدم ها به موجودات بی احساس تبدیل میشن، ابتدا به فرمان "عقل"، اقدام به حذف احساس در روابطشون با غریبه ها میکنن، در صورت تشدید بحران، به حذف دوستان و آشنایان و حتی اعضای خانواده میرسه و دست آخر به جز یک موجود متکبر تنها، کسی باقی نمیمونه.
مثلا دو دوست یا مثلا یک زوج که سالها مشکلی بینشون نبوده، همدیگه رو دوست دارن و از دوستی باهم لذت میبرن، اما زمانی که مسئله ی ناراحت کننده ای پیش میاد که موجب رنجیدن یکی یا هر دوتای اونها میشه، میبینیم که اون دوست داشتن متناسب با شدت ناراحتی، کم کم رنگ میبازه و جای خودش رو به احساس منفی میده. در حالی که دوستی واقعی زمانی مشخص میشه که بین دو دوست ناراحتی پیش بیاد، اما مدیریت بشه. عشق واقعی زمانی مشخص میشه که یک زوج با هم به اختلاف بخورن، اما تمام کنش هاشون هنوز هم بر مبنای عاشقی کردن باشه. و الا در شرایط عادی دوست داشتن که کار شاقی نیست. دوست داشتن در شرایط عادی، صرفا پاسخ به یکی از نیازهای انسانیه، مثل پاسخ به گرسنگی، خواب و غیره.
عقل: در حالت عادی همه انسان ها قدرت تشخیص مفید و مضرهای زندگیشون رو با عقل دارن، اما وقتی شرایط پیچیده و سخت پیش میاد، متناسب با شدت پیچیدگی، کم کم آدم ها به موجودات بی عقلی تبدیل میشن، ابتدا به فرمان احساس، ترجیح میدن شواهد و مدارک رو ندید بگیرن، و سعی میکنن مسائل رو تو ذهنشون بر اساس اون چیزی که بهش میل دارن بسازن، بعد در صورت تشدید سختی، سعی میکنن از پذیرشش فرار کنن، انکارش میکنن، توجیه میارن، گردن بقیه میندازن، خلاصه آسمون و ریسمون رو به هم میبافن تا سهم خودشون رو در حل مسئله پرداخت نکنن، چون پذیرش این سهم، "احساس" ناخوشایندی به همراه داده. غافل از اینکه هیچ دستاوردی نخواهد داشت، هیچ فایده ای به دست نمیاد و هیچ ضرری دفع نمیشه. دست کم به تجربه همه مون لمس کردیم این مسیر رو، ولی همیشه تکرارش میکنیم. چون عقل درست حسابی نداریم.
مثلا ما میتونیم هرج و مرجی که هنگام بلایای طبیعی دامن گیر مناطق بحران زده میشه ببینیم، همون هایی که تا دیروزش همشهری همشهری میکردن و هر جا میشینن، پرچم شهرشون رو میبرن بالا، موقع بلا، به هم رحم نمیکنن و گزارش هاش رو همه مون در زلزله سرپل ذهاب شنیدیم. (البته یه چیزهایی رو باید خودتون اهل اون جا باشید تا به گوشتون خورده باشه)
در نقطه مقابل، در سیل شیراز، با نوعی همدلی و همیاری سازمان یافته از طرف خود مردم شیراز حتی نسبت به مسافران و گردشگرانی که شیرازی هم نبودن رو به رو میشیم که نشان دهنده ی یک ارتقای اساسی در ساختار فکری و احساسی مردم اون منطقه ست.
تفاوت آدم ها در تفاوت سطح جا به جایی عقل با احساس مشخص میشه و نمودش رو میشه در میزان دستاوردهای انسانی مشاهده کرد[/SPOILER]
من با دید مردانه خودم میبینم حالا که شرایطش فراهم شده، بانوان محترم و گرامی جامعه ما در حالت کلی، در برابر مسائلی که باعث رنجششون شده و میخوان رفعش کنن، با شدت و عصبانیت برخورد میکنن و میخوام بگم اینجوری به چیزی که دنبالش هستید نمیرسید، ما آقایون هم داریم زدگیمون رو میکنیم، دیگه خود دانید ...
کمتر کسی به اصل سربازی اعتراض داره، چیزی که مورد اعتراض آقایونه، شیوه ی اجرای مزخرف و بدون توجیهشه.دقیقاً سوال من همین است
اما تقاضای حضور در ورزشگاه برای خانم ها، تقاضای چیزیه که اصلا وجود نداره
اگر همین دو موضوع برعکس بود چه اتفاقی میافتاد؟ یعنی زنها 2 سال به سربازی میرفتند اما مردها از آن معاف بودند
شما شک دارید به اینکه الان خانمها کلهء ما را کچل کررده بودند که در حق ما تبعیض شده؟ بخش دوم صحبت شما را که اصلاً متوجه نشدم یعنی چه تقاضای چیزی است که اصلاً وجود ندارد؟!
مگر الان خانمها نمیتوانند به ورزشگاههای زنانه بروند و حتی خودشان ورزش کنند و موفق بشوند؟
از طرفی، شما چند مرد را میشناسید که به گستردگی زنان، درخواست داشته باشند که رفتن به ورزشگاه زنانه برای مردها آزاد بشود؟
مردها نقطه ی مقابل این ماجرا هستند. مسولیت هایی که بر عهده مردان بوده و هست، نه اینکه مسئولیت های کم ارزش یا ساده ای باشن، اما متناسب با جسم و روح مردان به عهده شون گذاشته شده و معمولا در عوض این مسئولیت ها، مزد و پاداش هم دریافت میشهصحبت من هم این است که چرا وظایف مرها کاملاً طبیعی جلوه داده میشود؟
چرا اینکه تمام مخارج زندگی زن بر عهدهء مرد باشد کاملاً طبیعی جلوه داده شده و کسی به آن اعتراضی ندارد؟
آیا کار کردن زن در کارخانهها و ادارت منطبق با روحیهء زن است؟
مگر زن برای کارهایش مزد دریافت نمیکند؟
زن در خانهء شوهر غذا میپزد و ظرف میشوید و.... در مقابل مرد بخش زیادی از دستمزد خود را صرف تأمین نیازهای همین زن میکند
یعنی غذا، لباس، مسکن، بهداشت، مسافرت و.... را برای زن تأمین میکند یعنی شما عقیده دارید تأمین نیازهای زن مطابق با روحیهء مرد است اما تأمین نیازهای مرد مخالف با روحیهء زن است؟
میگن دلیل علاقه زیاد خانم ها به خرید، ریشه در اجداد غارنشین ما و قبایل ابتدایی داره. در اون دوره مردها مسئولیت تهیه غذا از طریق شکار رو بر عهده داشتن. باقی مسئولیت ها، از نگه داری از بچه ها گرفته تا تهیه ملزومات زندگی بر عهده ی زنان بوده. یعنی به غیر از شکار، زن مسئول تهیه ی هر آنچه برای گذران زندگی لازمه بوده. زنان برای انجام این وظیفه، مجبور بودن دانش و مهارت های بسیاری به دست بیارناولاً مسئولیت مردها فقط تهیه غذا نبوده بلکه تهیه سایر لوازم هم بوده، از جمله تهیه لباس یا گرمکن از پوست حیوانات
همچنین وظیفه دفاع از خانواده در مقابل خطرات از جمله در مقال حیوانات درنده نیز هم برعهده مردها بوده
نمیدانم شما بر چه اساسی میگوئید تمام مسئولیتها بر عهده زن بوده!!
اما سوال من همین است که چرا از وظایف مردها به آسانی رد میشویم؟
از نظر شما تهیه شکار کار خیلی راحتی بوده؟ مقابله با درندگان وحشی خیلی لذتبخش بوده؟
خب وظیفه دفاع از میهن، به عهده ی مردان هست دیگهخب برادر عزیز سوال من هم همین است دیگر!
چرا درمورد مردها خیلی راحت و بدون اعتراض و نق زدن و کمپین زدن و شعار دادن، میپذیریم که وظیفهء آنهاست؟
واقعا دوس داشتم راجب این موضوع صحبت بشهانشاالله در تاپیکهای دیگر
لطفاً در این تاپیک روی سوالات من متمرکز شوید @};-
هیچوقت نشنیدیم بگن زنده به گور کردن پسرانمن تصور میکنم دوستان هنوز بطور دقیق متوجه پرسش من نشدهاند و متأسفانه علیرغم تذکر من بحث را به سمت خود حقوق بردهاند
به زور زن دادن پسران البته این میدونیم وجودداره ولی درصدش ناچیزبودهقهرمانان همیشه مرد بودن
پیامبرا مرد بودن
معصومین مرد بودن
مطلبی میگویم امیدوارم منظور را بهتر متوجه بشوید.
ببینید دوستان، تبعیض درجات متفاوتی دارد. برخی از تبعیضها
فرضاً 10 درصد سختی دارند، برخی 80 درصد، برخی 40 درصد و....مثلاً ما یک نوع تبعض داریم مثل آنچه خانم "nazak" گفتند یعنی زنده به گور کردن دختران که سختی آن بسیار شدید و منزجر کننده است
یک تبعیض هم داریم به این صورت که شما سر صف نانوایی هستید و کسی که بعد از شما آمده اما نانوا بخاطر آشنایی به او زودتر نان میدهد
کاملاً واضح است که درجه این دو تبعیض اصلاً با هم قابل مقایسه نیست
سوال من در این تاپیک این است که:
چرا اگر در حق یک زن حتی تبعیضی حتی کوچک که هیچ تأثیر اساسی در زندگی ندارد انجام شود، خیلی به آن پرداخته میشود
اما اگر شدیدترین تبعیضها در حق مردها انجام شود با دلایل مختلف مثل اینکه وظیفهاش است، با روحیهاش سازگار است و.... توجیه میشود
حرف من همین است که اگر در قدیم پسرها زنده به گور میشدند الان فراموش شده بود و اصلاً کسی درموردش حرفی نمیزد
خانمهای زیادی سوال میکنند و حتی اعتراض میکنند به اینکه چرا معصومین و پیامبران مرد بودند
اما ما روایت داریم که تمام امامان خود را با رفتار مادرشان حضرت فاطمه(س) تنظیم میکردهاند یعنی مبنای راه صحیح حضرت زهرا(س) هستند
شما تمام اینترنت را زیر و رو کنید اگر توانستید 1 درصد اعتراض خانمها، اعتراضی از سوی آقایان به این مطلب بیاورید جایزه دارید
وجداناً تا الان شنیدهاید مردی اعتراض کند که چرا خدا باید یک زن را مبنای رفتار امامان که مرد هستند قرار بدهد؟
اگر همین دو موضوع برعکس بود چه اتفاقی میافتاد؟
اصلا میشه برعکسش رو تصور کنیم؟! شکل فعلی سربازی کاملا مردانه ست. از همین رو گفتم شاید مقایسه سربازی با ورزشگاه رفتن خانم ها درست نباشه. اگه ساختار سربازی به شکلی بود که امکان حضور خانم ها هم فراهم میشد، ولی معاف میشدن، اون موقع میشد به تبعیض موجود اعتراض کرد. ولی سربازی فعلی، خانم ها نصف روز هم نمیتونن تحمل کنن، از در که میری تو فحش کشت میکنن ... شما سربازی رفتی؟؟
مگر الان خانمها نمیتوانند به ورزشگاههای زنانه بروند و حتی خودشان ورزش کنند و موفق بشوند؟
شما سطح هیجان ورزش آقایون در مقایسه با خانم ها رو یکی میدونین؟ اون چیزی که خانم ها بهش اعتراض دارن چرایی محرومیت از دیدن مسابقات هیجان انگیز آقایون از نزدیکه نه مسابقات خودشون.
البته به نظر من این شکل از اعتراضات نادرسته، اما من طبق گفته ی خودتون که با درستی یا نادرستیش کاری ندارین مطالب قبلی رو گفتم.
شما چند مرد را میشناسید که به گستردگی زنان، درخواست داشته باشند که رفتن به ورزشگاه زنانه برای مردها آزاد بشود؟
....
زن در خانهء شوهر غذا میپزد و ظرف میشوید و.... در مقابل مرد بخش زیادی از دستمزد خود را صرف تأمین نیازهای همین زن میکند
یعنی غذا، لباس، مسکن، بهداشت، مسافرت و.... را برای زن تأمین میکند
نه دیگه من با این بخش موافق نیستم. دست کم خودم شخصا وظایف همسرم رو شست و شو و پخت پز نمیدونم، نیازهاشم پوشاک و مسکن نمیدونم. اگه حقوق و تکالیف یک زن در این چیزهایی که شما ذکر کردید خلاصه میشه، خب چه کاریه من برم ازدواج کنم؟ الان که تنها زندگی میکنم خودم همه رو انجام میدم دیگه. خرجم هم کمتر درمیاد تو این گرونی.
یعنی شما عقیده دارید تأمین نیازهای زن مطابق با روحیهء مرد است اما تأمین نیازهای مرد مخالف با روحیهء زن است؟
نه برادر من چرا بحثو میپیچونی؟ اصلا صحبت سر نیاز و این حرفا نبود، معلومه دلت پره ها !!!
شما از چرایی تفاوت در نگاه به حقوق گفتید، تاکید هم کردید با خود حقوق کاری ندارید، منم چراییش رو طبق برداشت ها و دریافت های خودم گفتم. گفتم که یک از علل این تفاوت و در واقع ریشه ش، تنظیم شدن جامعه و قوانین جامعه طبق دیدگاه های مردانه ست، ولی باقی دلایل رو خود خانم ها دارن بهش شاخ و برگ میدن. هیچ اتفاقی یک دلیل نداره.
یه نگاه به جامعه بندازید از کجا به کجا رسیدیم یه زمانی حتی حق تحصیل و اشتغال از زنان سلب شده بودبرای افتتاح یک پروژه چند نفر از مسئولین رفته بودند تا کلنگش را بزنند
ولی الان می بینیم اکثر پذیرفته شده ها کنکور سراسری خانم هستن( کاری به فضای دانشگاه ها ندارم)
مسئولی که کلنگ در دستش بود وقتی کلنگ را زد مردم برایش کف و سوت زدند، او هم جوگیر شد و کل زیربنا را با کلنگ خاک برداری کرد!
با عذرخواهی حکایت شما خانمها هم مشابه همان شخص است
یک سری حقوق واقعاً حق شما بود که باید هم برایش تلاش میکردید و در این تردیدی نیست که باید برای برابری و عدالت تلاش میکردید
اما الان شما خانمها در جایگاهی هستید که دیگر نه برای عدالت، بلکه برای تصرف صددرصد حقوق در حال تلاش هستید
قطعاً همینطوره منم نمیتونم مردان رو بشناسم. حتی خیلی از دغدغه های شما رو من نمیتونم درک کنمببخشید خواهر گرامی اما اکثر خانمها در عمل به این حرف اعتقادی ندارند
به احتمال زیاد خانم "باربارا دیآنجلیس" را میشناسید. ایشان کتابی دارند با عنوان آنچه مردان باید بدانند
در واقع این کتاب از زاویهء دید خانمها به موضوعات نگاه کرده و از زبان آنها به مردان میگوید که زنها چه چیزهایی را طالب هستند
خانم "باربارا دیآنجلیس" در ابتدای این کتاب صحبتی دارد که نقل به مضمون عرض میکنم. ایشان اینطور مینویسند: "آقای دکتری (خانم دیآنجلیس نام دکتر را ذکر میکند ولی من یادم نیست) کتابی نوشتهاند با همین عنوان که در آن کتاب علائق و زوایای فکری زنها را مطرح کرده و به مردها آموزش میدهند که چطور باید با زنها رفتار کنند. گر چه تلاش ایشان قابل تقدیر است، اما به هرحال او یک مرد است و هرگز نمیتواند تمام زوایای فکری زنان را مانند یک زن بشناسد. برای تحلیل فکری زنان، عاقلانه آن است که یک زن مطلب بنویسد نه یک مرد. به همین دلیل من این کتاب را نوشتم تا به عنوان یک زن بتوانم زوایای صحیح و درستی از تفکر خانمها را به مردان معرفی کنم و روش برخورد با زنان را به آنها آموزش بدهم"
قطعاً اگر خانم باربارا دیآنجلیس هم امروز در این تاپیک بود در جواب کاربر "momi14" همین پاسخ شما را میداد
و میگفت بله همانطور که من مدعی هستم مردها نمیتوانند ما را کاملاً بشناسند، من هم نمیتوانم مردها را بشناسم
اینکه خانم باربارا دیآنجلیس خودش کتابی نوشته با عنوان آنچه زنان باید بدانند! و در این کتاب زوایای فکری مردها را بررسی کرده!
و اصلاً هم نگران این نبوده که او یک زن است و نمیتواند مانند یک مرد، مردها را درک کند!
ببخشید خانم شبنم ولی چند پست و تاپیک از شما و خیلی دیگر از خانمها بیاورم که جای مردها نظر دادهاید، جای آنها احساسات و خواستههایشان را تعریف کردهاید، حتی بجای مردها تشخیص دادهاید که مردها به چه چیزهایی باید علاقه داشته باشند و به چه چیزهایی نباید علاقه داشته باشند؟ و حتی وقتی مردی به شما یا آن خانمها گفته که من با این حرفها مخالفم، به او گفتهاید که تو داری درمورد خودت اشتباه میکنی! و آن تعریفی که ما از مرد میدهیم درست است نه آن تعریفی که خودشان ارائه میدهند! امیدوارم از حرفم ناراحت نشوید ولی این حرفها چه از سوی شما خانمها و چه از سوی ما مردها فقط تعارف است. این نوع پذیرش حرف طرف مقابل مثل صحبت یکی از دوستانم است که در مباحثهها خطاب به طرف مقابل میگوید:
"تو درست میگی ولی حق با منه" :Khandidan!:اولاً مسئولیت مردها فقط تهیه غذا نبوده بلکه تهیه سایر لوازم هم بوده، از جمله تهیه لباس یا گرمکن از پوست حیوانات
حالا دیگه اینا بحثای تخصصیه، کار ما نیست. من اونطوری خوندم.
از نظر شما تهیه شکار کار خیلی راحتی بوده؟ مقابله با درندگان وحشی خیلی لذتبخش بوده؟
نه مگه من گفتم کار راحتی بوده؟ ظاهرا در منابع اطلاعاتیمون اختلاف داریم.
چرا درمورد مردها خیلی راحت و بدون اعتراض و نق زدن و کمپین زدن و شعار دادن، میپذیریم که وظیفهء آنهاست؟
چون درستش اینه. مگه خود شما به اینکه خانم ها خیلی راحت و بدون اعتراض و نق زدن و کمپین زدن و شعار دادن، مسئولیت هاشون رو نمیپذیرن معترض نیستید؟
فکر کنم شما نقطه قوت آقایون که سرشون تو کار خودشونه رو یه نکته منفی در نظر میگیرید.
اما نکتهء جالب موضوع کجاست؟
اینکه خانم باربارا دیآنجلیس خودش کتابی نوشته با عنوان آنچه زنان باید بدانند! و در این کتاب زوایای فکری مردها را بررسی کرده!
و اصلاً هم نگران این نبوده که او یک زن است و نمیتواند مانند یک مرد، مردها را درک کند!
=d>
شکل فعلی سربازی کاملا مردانه ست
شما سطح هیجان ورزش آقایون در مقایسه با خانم ها رو یکی میدونین؟
قرار بود به خود حقوق بصورت ریز نپردازیم
من رفتن به ورزشگاه را به عنوان تبعیضی که تأثیر آنچنان در سرنوشت یک فرد ندارذ و سربازی رفتن را به عنوان تبعیضی که تأثیر مستقیم در زندگی فرد دارد مطرح کردم
آن وقت شما برادر عزیز شروع کردهاید به تجزیه تحلیل این دو مثال!
شما بجای مثال اول، هر نمونهای که نشاندهنده تأثیر ناچیز در زندگی است قرار بدهید و برای مثال دوم، هر نمونهای که نشاندهنده تأثیر مستقیم در زندگی است
شخصا وظایف همسرم رو شست و شو و پخت پز نمیدونم، نیازهاشم پوشاک و مسکن نمیدونم.ای بابا! #:-s
شما خودتان در ابتدا صحبت از غارنشینی و وظایف زنان کردید و از مزد و پاداش سخن گفتید
شما بودید که از تناسب کارها با روحیه حرف زدید. من هم طبق صحبتهای خودتان پاسخ دادم
اصلاً مگر بحث ما الان جدال عشق و وظیفه است که بحث را بردید به این سمت؟
یک از علل این تفاوت و در واقع ریشه ش، تنظیم شدن جامعه و قوانین جامعه طبق دیدگاه های مردانه ست، ولی باقی دلایل رو خود خانم ها دارن بهش شاخ و برگ میدن. هیچ اتفاقی یک دلیل نداره@};-@};-@};-@};-
یه دقیقه صبر کن، یه نفس عمیق بکش ....
من و شما باید حضوری گفت و گو کنیم. اینجوری نمیشه. بازگرداندن بحث به اون ریلی که مدنظر شماست، با خودتون. اصلا "هر چی شما بگی"
این مقاله همین الان دستم رسید. دیدگاهش رو تایید نمیکنم، ولی جالبه و خوندنش خالی از لطف نیست.
https://3danet.ir/اخلاق-زنانه-اخلاق-فمنیستی/
چون درستش اینه. مگه خود شما به اینکه خانم ها خیلی راحت و بدون اعتراض و نق زدن و کمپین زدن و شعار دادن، مسئولیت هاشون رو نمیپذیرن معترض نیستید؟نه برادر، سوالم این است که چرا خانمها فکر میکنند اگر اعتراض نکنند و نق نزنند یعنی شکست خوردهاند؟ مثال جالبی برایتان میزنم. حتماً افرادی را که به دنبال لاغری هستند و مدام در حال امتحان کردن انواع دمنوشها و داروهای لاغری هستند دیدهاید
فکر کنم شما نقطه قوت آقایون که سرشون تو کار خودشونه رو یه نکته منفی در نظر میگیرید
چند وقت پیش و طبق تحقیق که داشتم به موضوع جالبی برخورد کردم. این افراد ابتدا به قصد لاغر شدن تلاش میکنند و راههای مختلف را امتحان میکنند
اما بعد از مدتی دیگر به دنبال لاغر شدن نیستند و خودِ تلاش کردن برایشان تبدیل به هدف میشود! مثلاً میبینی در جمعها با افتخار تعریف میکند که تا کنون 25 نوع رژیم مختلف را امتحان کرده است و با تمام زوایای رژیم گرفتن آشنایی دارد
برخی از این افراد بخش زیادی از عمر خود را در رژیم غذایی و در حال استفاده از انواع قرص و دمنوش صرف میکنند و دیگر به آن خو گرفتهاند
اصلاً انگار یادشان رفته قرار بود برای چه رژیم بگیرند! فقط خوششان میاید که رژیم بگیرند
جالب اینکه تعداد زیادی از آنها (اگر نگوئیم تمام آنها) اضافه وزن داشته و اندام نامتناسبی دارند!
به همین ترتیب، نکتهای که درمورد خانمها وجود دارد این است که
معمولاً خانمهایی موفق میشوند به موفقیتهای بزرگ برسند که بسیار کمتر از سایر خانمها دنبال بحث تساوی حقوق بودهاند
یا اگر بودهاند به تلاش خودشان متکی بودهاند و البته هدفشان رسیدن به حق خود بوده، نه مبارزه با مردها و شکست دادن آنها
این مقاله همین الان دستم رسید. دیدگاهش رو تایید نمیکنم، ولی جالبه و خوندنش خالی از لطف نیستبله مقاله جالبی بود
بخشهایی درست و بخشهایی اشتباه
این مقاله باعث شد مثالی به ذهنم برسد که باز هم نظرات من را واضحتر نشان خواهد داد
دو نفر را تصور کنید که با هم دعوایشان میشود. و در این بین هر کدام آسیبی به دیگری وارد میکند
اما این دو نفر از این اتفاق تعریف متفاوتی دارند و هرکدام با نگاه خود این اتفاق را تعریف میکند
نفر اول اینطور به این اتفاق نگاه میکند:
دو تا دوست بودیم که سر موضوعی با هم درگیر شدیم، حالا من هم چند تا کشیده از او خوردم ولی مهم نیست و ارزش پیگیری ندارد
اما نفر دوم اینطور به موضوع نگاه میکند:
او پا روی دوستی ما گذاشت و حرمت مرا شکست، باید تاوان تک تک کشیدههایی که به من زده است را پس بدهد
به عبارتی نفر اول آسیبهایی که میبیند را نادیده میگیرد اما دومی پیگیر آسیبهای خود میشود
و اینطور به نظر میرسد که در آن دعوا فقط نفر اول بوده که نفر دوم را کتک زده و نفر دوم کوچکترین خطایی مرتکب نشده است
بلکه نقد من این است که: "چرا هر چیزی که به نفعتان نباشد را به نام حق از دست رفته تعبیر میکنند؟"
نقد من به این نوع نگاه است: زن کار میکند = تبعیض است
مرد کار میکند = وظیفه است
فقط مردها میتوانند قاضی شوند = تبعیض است
فقط زنها مرخصی زایمان دارند = حقشان است و طبیعی است
مردها وظیفه تأمین نیازهای زن را دارند = طبیعی است
در استخدام اولویت با مردان است (که وظیفه تأمین نیازهای زن را دارند) = تبعیض است
نویسندهء آن مقاله که لینک دادید به قول خودش خواسته برعلیه تبعیض سخن بگوید درحالیکه سراتاسر مقالهاش پر است از تبعیض برعلیه مردان!
برای مثال جایی از مقاله عنوان میکند که:
"قدرت سیستم مردسالاری در طبیعی جلوه دادن تبعیضهای ارزشی بر مبنای جنسیت است، چرا که اگر افراد بپذیرند که ارزشهای جنسیتی و قطب بندی جنسیتی طبیعی هستند دیگر تلاش برای تغییر آن بیمعنا خواهد بود. تبعیضهای جنسیتی که علیه زنان و مردان وجود دارد، در واقع ارزشهای سیستم مردسالاری هستند. برای اینکه به این موارد به عنوان «تبعیض جنسیتی» نگاه کنیم میبایست از سیستم ارزشی جنسیتی مردسالاری رها شده باشیم. اشاره به «تبعیض جنسیتی» یعنی فراتر رفتن از سیستم ارزشی مردسالاری، سیستمی که در آن به جای استفاده از «تبعیض» برای توصیف یک واقعیت اجتماعی از واژههایی مانند «طبیعی» استفاده میشود و بدین شکل امری اجتماعی یا فرهنگی به عنوان امری طبیعی تلقی میشود."
بنابر نظر این مقاله نویس دانشمند! مرخصی زایمانی که در ادارات برای خانمها در نظر گرفته میشود فریبی است از سوی خانمها که در حق مردان تبعیض میکنند اما برای فریب افکار عمومی بجای استفاده از تبعیض، از واژهء طبیعی استفاده میکنند!
"چرا هر چیزی که به نفعتان نباشد را به نام حق از دست رفته تعبیر میکنند؟"
صحبت در این باره زیاده، بالاخره یه اعصاب هایی این وسط خورده، درستش اینه با هم آشتی کنیم، ولی ظاهر امر نشون میده آشتی در کار نخواهد بود، پس به ناچار باید تحمل کنیم.
انشاالله در تاپیکهای دیگر
لطفاً در این تاپیک روی سوالات من متمرکز شوید @};-من تصور میکنم دوستان هنوز بطور دقیق متوجه پرسش من نشدهاند و متأسفانه علیرغم تذکر من بحث را به سمت خود حقوق بردهاند
مطلبی میگویم امیدوارم منظور را بهتر متوجه بشوید.ببینید دوستان، تبعیض درجات متفاوتی دارد. برخی از تبعیضها فرضاً 10 درصد سختی دارند، برخی 80 درصد، برخی 40 درصد و....
مثلاً ما یک نوع تبعض داریم مثل آنچه خانم "nazak" گفتند یعنی زنده به گور کردن دختران که سختی آن بسیار شدید و منزجر کننده است
یک تبعیض هم داریم به این صورت که شما سر صف نانوایی هستید و کسی که بعد از شما آمده اما نانوا بخاطر آشنایی به او زودتر نان میدهد
کاملاً واضح است که درجه این دو تبعیض اصلاً با هم قابل مقایسه نیستسوال من در این تاپیک این است که:
چرا اگر در حق یک زن حتی تبعیضی حتی کوچک که هیچ تأثیر اساسی در زندگی ندارد انجام شود، خیلی به آن پرداخته میشود
اما اگر شدیدترین تبعیضها در حق مردها انجام شود با دلایل مختلف مثل اینکه وظیفهاش است، با روحیهاش سازگار است و.... توجیه میشودحرف من همین است که اگر در قدیم پسرها زنده به گور میشدند الان فراموش شده بود و اصلاً کسی درموردش حرفی نمیزد
خانمهای زیادی سوال میکنند و حتی اعتراض میکنند به اینکه چرا معصومین و پیامبران مرد بودند
اما ما روایت داریم که تمام امامان خود را با رفتار مادرشان حضرت فاطمه(س) تنظیم میکردهاند یعنی مبنای راه صحیح حضرت زهرا(س) هستند
شما تمام اینترنت را زیر و رو کنید اگر توانستید 1 درصد اعتراض خانمها، اعتراضی از سوی آقایان به این مطلب بیاورید جایزه دارید
وجداناً تا الان شنیدهاید مردی اعتراض کند که چرا خدا باید یک زن را مبنای رفتار امامان که مرد هستند قرار بدهد؟
خب جناب رضا منم جوابتونو دادم
گفتم که چون همیشه مورد ظلم بودن الان اینطورن
اگر مردا رو از اول زنده بگور میکردن
الان دقیقا قضیه عکس بود
مردا اعتراضی به جایگاه حضرت فاطمه نمیکنن مشخصه چون پیامبر اول شخصه
البته دلیل اصلیش برمیگرده به اینکه مردا نیازی به اعتراض نمیبینن
ببینید ادمی که درحقش ظلم نشده نیازی نمیبینه به اعتراض
یه زنو مبنا قرار دادن اما باز ریاست تو دست اونا بود همیشه..
کلا قضیه مشخصه نمیدونم چجور بگمش واضحه
ببینید اگر مردا رو زنده بگور میکردن و همیشه بزور براشون زن میگرفتن و این مثالاالان مردا برای یه پفک خریدن بزرگتر از زنا هم ذوق زده میشدن
با سلام و تبریک سال نو
اولا به نظر من باید تعریف ما از تبعیض مشخص باشد.
شما هر نوع تفاوتی در مسوولیت ها را نمی توانید اسم تبعیض رویش بگذارید. مثلا مسوولیت مرد در مورد تامین معاش خانواده اسمش نمی تواند تبعیض باشد.
صحبت من هم این است که چرا وظایف مرها کاملاً طبیعی جلوه داده میشود؟
چرا اینکه تمام مخارج زندگی زن بر عهدهء مرد باشد کاملاً طبیعی جلوه داده شده و کسی به آن اعتراضی ندارد؟
چرا درمورد مردها خیلی راحت و بدون اعتراض و نق زدن و کمپین زدن و شعار دادن، میپذیریم که وظیفهء آنهاست؟
همان طور که یک زن بدون اعتراض و نق زدن و کمپین زدن مسوولیت نه ماه بارداری و زایمان و نگه داری بچه را قبول می کند.
همان طور که یک زن حتی اگر مادر هم نشود شرایط فیزیولوژیک بدنش طوری طراحی شده که در هر ماه چند روز شرایط سخت جسمی و روحی و دردهای غیرقابل تحمل و کم خونی و تبعات ناشی از آن را تحمل میکند و نمی تواند و نباید اعتراض کند که این چه تبعیضی است؟
همان طور که یک زن بعد از دوران یائسگی به علت تغییرات هورمونی احتمال ابتلا به نرمی و پوکی استخوان در او بیشتر است ولی باز غیر منطقیست که اعتراض کند.
ما تا حالا کمپینی ندیده ایم که زنان نسبت به وظایف مادریشان اعتراض کنند بلکه با جان و دل انجام می دهند. چون وظیفه آنهاست و به قول شما امری طبیعی است.
متقابلا پدر خانواده را هم ندیده ایم اعتراض کند که چرا من باید برای زن و بچه ام جان بکنم و این چه تبعیضی است. چون او هم کارکردن را وظیفه طبیعی خودش می داند و نه تبعیض.
تبعیض آنجایی معنا پیدا می کند که در شرایط کاملا برابر حق یکی از دو طرف ضایع شود مثل دریافت نابرابر محبت از سوی والدین . بنابراین همه آن چه گفتید تحت تعریف تبعیض قرار نمی گیرند که مردان بخواهند در موردش اعتراض کنند و البته متقابلا خیلی از مسائلی هم که زنان به عنوان تبعیض مطرح می کنند هم اصلا تبعیض حساب نمی شود و بنابراین جایی برای اعتراض نمی ماند.
قبل از اینکه به بحث اصلی بپردازم نکته ای را در مورد دفاع مردها از حقوق زنان عرض کنم:
در خیلی موارد مردها هم از حقوق زنان دفاع می کنند و من نمی خواهم در صدق نیت آنها شک کنم و سپاسگزار هم هستم به نوبه خودم. اما گاهی وقت ها در مورد بعضی قوانینی که می بینیم مردها شروع به دفاع از حق زنان می کنند پای منافع خودشان در میان هست. مثلاً در مورد آزادی حجاب اگر دقت کرده باشید بسیاری اوقات این مردان هستند که از آن دفاع می کنند چون بی حجابی زنها به کام این عده از مردان خواهد شد. یا مثلا همان حضور خانمها در ورزشگاه.
برعکسش تا حالا دیده اید یک مرد بیاید بگوید من مخالف مدیر و رئیس بودن مرد در امور خانواده هستم؟
یا من مخالف این هستم که همسرم از من اجازه خارج شدن از منزل را بگیرد؟
یا من مخالف دوبرابر بودن سهم ارث خودم هستم؟
البته باز تاکید می کنم منظورم این نیست که هر مردی از حقوق زنان دفاع کرد حتما نیت بدی دارد.
بگذریم...
من از زمان تولد دختر و پسر شروع می کنم. می دانیم که یکی از اصلی ترین و ابتدایی ترین نیازهای هر انسانی دریافت محبت و دوست داشته شدن هست. پسران اکثرا در دوران کودکی و بعد از آن به طور محسوسی از محبت والدین بیشتر برخوردارند. بیشتر مورد توجه قرار می گیرند. بیشتر موردستایش و تشویق قرار می گیرند. یعنی شما نگاه که بکنید از همان اول تولد ما آثار تبعیض را بین دختر و پسر می بینیم. البته استثناها را کنار گذاشتم عموم جامعه را عرض کردم.
وقتی از همان ابتدا تبعیض به این روشنی و وضوح مشخص است شما تا آخر را خودتان بخوانید...
۱- وقتی تبعیض این قدر آشکار بر ضد زنان هست خب معلوم است که نارضایتی و شکایت هم بیشتر از جانب زنان خواهد بود تا مردان
۲- مردها به واسطه ویژگی های جسمی که دارند آزادی های ظاهری بیشتری دارند مثلا از لحاظ پوشش محدودیت کمتری دارند. می توانند راحت سوار هر وسیله نقلیه ای شوند هر جا خواستند بروند شب دیر به خانه بیایند. این ها برای بعضی زنان ممکن است حالت مقایسه ایجاد کند و زنان را برای درخواست همین آزادی ها تحریک کند. در حالی که برعکسش صدق نمی کند یعنی زن بودن و محدودیت های آن برای مردان جذابیت و امتیازی ندارد که بخواهند برای داشتن آن ویژگی ها اعتراضی کنند.
۳-مردها به واسطه ویژگی های مردانه مسولیت های خاص خودشان را دارند و به تبع آن مدیریت و تصمیم گیری ها بیشتر با مردهاست تا با زنان. چه در سطح خانواده و چه در سطح جامعه.
آیا کسی که مدیریت و ریاست به عهده اوست بیشتر مورد ظلم قرار می گیرد یا آنکه تحت مدیریت و تصمیم قرار می گیرد؟
آن جنسی که امور تصویب قوانین، امور اجرایی ، امورقضایی عموما به دست اوست بیشتر مظلوم است یا جنس دیگر؟
آنکه از نظر جسمی قوی تر هست بیشتر مورد ظلم قرار می گیرد یا آنکه ضعیف تر هست؟
( البته شاید در راستای سوال شما نبود)
۴- در بسیاری موارد هم از طرف زنان به مردان ظلم شده و می شود اما شاید چند حالت وجود داشته باشد :
یا مردان خیلی اهل شکایت کردن و نق زدن نیستند و تحمل پذیری بالایی دارند
یا با قدرت جلوی ظلم می ایستند
یا نحوه ظلم به گونه ایست که به چشم نمی آید
مثلا وقتی یک مرد یک زن را کتک بزند خیلی بیشتر به چشم می آید تا وقتی که مثلا یک زن با زخم زبان روح و روان یک مرد را آزار بدهد.
یا مثلاً خودداری مرد از دادن نفقه خیلی بیشتر از عدم تمکین زن نسبت به همسرش به چشم می آید.
۵-یک مساله دیگر هم شاید به مساله اعتماد به نفس برگردد. چون همیشه جنس مرد به عنوان جنس برتر نشان داده شده بنابراین زنان به دنبال به دست آوردن ویژگی های مردانه و آزادی های مردانه و حق و حقوق مردانه هستند تا به این وسیله شایستگی های خود را اثبات کنند. بسیاری اوقات زنان شایسته بودن را در شبیه مردان شدن می بینند و بنابراین به اشتباه گمان می کنند اگر شبیه مردان عمل کنند و یا حق و حقوقی شبیه مردان داشته باشند به مقصودشان می رسند و همین زمینه اعتراض زنان به وضعیت موجود را باعث می شود در حالیکه برعکسش صدق نمی کند یعنی مردان معمولا به خاطر اعتماد به نفس بالاتر چیزی درون جنسیت خودشان به عنوان نقص نمی بینند که بخواهند برای تغییرش تلاش کنند و همینی که هستند را قبول دارند پس زمینه اعتراض در آنها کمتر می شود.
۶- مساله دیگر شاید نگاه کردن خانمها صرفاً به ظاهر بعضی قضایا و اصطلاحاً "مرغ همسایه را غاز دیدن" باشد.
مثلا در مورد همین قدرت جسمی مرد: این قدرت جسمی مسولیت مرد را در امور اقتصادی بیشتر می کند. در کنار مسولیت اقتصادی، احکامی برای پیشبرد بهتر این مسولیت مرد وضع شده. مثلا ارث مرد را دوبرابر زن قرار داده. حالا آن چیزی که یک زن از مجموع این مسولیتها و حق و حقوق نگاه می کند فقط همان بخش دوبرابر بودن سهم ارث است دیگر به آن بخش مسولیت بیشتر مرد در امور اقتصادی نگاهی نمی کند و همین خودش منشا اعتراض می شود. در مورد خیلی از احکام دیگر هم شاید بتوان این نوع نگاه را دید یعنی زنان فقط به آن بخش از حق و حقوقی که به مرد اختصاص داده شده نگاه می کنند و در کنارش به مسولیت هایی که به عهده یک مرد گذاشته شده توجه نمی کنند.
نمی دانم شاید بعضی مطالبم در جهت پرسش شما نبود فقط خواستم نوع نگاه زنان به حق و حقوق خودشان را کمی باز کنم.
با تشکر
با سلام و تبریک سال نو
اولا به نظر من باید تعریف ما از تبعیض مشخص باشد.
شما هر نوع تفاوتی در مسوولیت ها را نمی توانید اسم تبعیض رویش بگذارید. مثلا مسوولیت مرد در مورد تامین معاش خانواده اسمش نمی تواند تبعیض باشد.همان طور که یک زن بدون اعتراض و نق زدن و کمپین زدن مسوولیت نه ماه بارداری و زایمان و نگه داری بچه را قبول می کند.
همان طور که یک زن حتی اگر مادر هم نشود شرایط فیزیولوژیک بدنش طوری طراحی شده که در هر ماه چند روز شرایط سخت جسمی و روحی و دردهای غیرقابل تحمل و کم خونی و تبعات ناشی از آن را تحمل میکند و نمی تواند و نباید اعتراض کند که این چه تبعیضی است؟
همان طور که یک زن بعد از دوران یائسگی به علت تغییرات هورمونی احتمال ابتلا به نرمی و پوکی استخوان در او بیشتر است ولی باز غیر منطقیست که اعتراض کند.
ما تا حالا کمپینی ندیده ایم که زنان نسبت به وظایف مادریشان اعتراض کنند بلکه با جان و دل انجام می دهند. چون وظیفه آنهاست و به قول شما امری طبیعی است.
متقابلا پدر خانواده را هم ندیده ایم اعتراض کند که چرا من باید برای زن و بچه ام جان بکنم و این چه تبعیضی است. چون او هم کارکردن را وظیفه طبیعی خودش می داند و نه تبعیض.
تبعیض آنجایی معنا پیدا می کند که در شرایط کاملا برابر حق یکی از دو طرف ضایع شود مثل دریافت نابرابر محبت از سوی والدین . بنابراین همه آن چه گفتید تحت تعریف تبعیض قرار نمی گیرند که مردان بخواهند در موردش اعتراض کنند و البته متقابلا خیلی از مسائلی هم که زنان به عنوان تبعیض مطرح می کنند هم اصلا تبعیض حساب نمی شود و بنابراین جایی برای اعتراض نمی ماند.
سلام عیدت مبارک بنظرم خیلی کامل توضیح دادی
بااجازه استارتر یه سوال میپرسم دیگه نمیدونم کی بتونم بپرسم فرصتو غنیمت میشمرم
یه سوال واسم پیش اومد اگر خواستید میتونید جواب ندین
نوشتی:
متقابلا خیلی از مسائلی هم که زنان به عنوان تبعیض مطرح می کنند هم اصلا تبعیض حساب نمی شود و بنابراین جایی برای اعتراض نمی ماند.
میشه بگی چی؟
قبل از اینکه به بحث اصلی بپردازم نکته ای را در مورد دفاع مردها از حقوق زنان عرض کنم:
در خیلی موارد مردها هم از حقوق زنان دفاع می کنند و من نمی خواهم در صدق نیت آنها شک کنم و سپاسگزار هم هستم به نوبه خودم. اما گاهی وقت ها در مورد بعضی قوانینی که می بینیم مردها شروع به دفاع از حق زنان می کنند پای منافع خودشان در میان هست. مثلاً در مورد آزادی حجاب اگر دقت کرده باشید بسیاری اوقات این مردان هستند که از آن دفاع می کنند چون بی حجابی زنها به کام این عده از مردان خواهد شد. یا مثلا همان حضور خانمها در ورزشگاه.
برعکسش تا حالا دیده اید یک مرد بیاید بگوید من مخالف مدیر و رئیس بودن مرد در امور خانواده هستم؟
یا من مخالف این هستم که همسرم از من اجازه خارج شدن از منزل را بگیرد؟
یا من مخالف دوبرابر بودن سهم ارث خودم هستم؟البته باز تاکید می کنم منظورم این نیست که هر مردی از حقوق زنان دفاع کرد حتما نیت بدی دارد.
بگذریم...
من از زمان تولد دختر و پسر شروع می کنم. می دانیم که یکی از اصلی ترین و ابتدایی ترین نیازهای هر انسانی دریافت محبت و دوست داشته شدن هست. پسران اکثرا در دوران کودکی و بعد از آن به طور محسوسی از محبت والدین بیشتر برخوردارند. بیشتر مورد توجه قرار می گیرند. بیشتر موردستایش و تشویق قرار می گیرند. یعنی شما نگاه که بکنید از همان اول تولد ما آثار تبعیض را بین دختر و پسر می بینیم. البته استثناها را کنار گذاشتم عموم جامعه را عرض کردم.
وقتی از همان ابتدا تبعیض به این روشنی و وضوح مشخص است شما تا آخر را خودتان بخوانید...
۱- وقتی تبعیض این قدر آشکار بر ضد زنان هست خب معلوم است که نارضایتی و شکایت هم بیشتر از جانب زنان خواهد بود تا مردان۲- مردها به واسطه ویژگی های جسمی که دارند آزادی های ظاهری بیشتری دارند مثلا از لحاظ پوشش محدودیت کمتری دارند. می توانند راحت سوار هر وسیله نقلیه ای شوند هر جا خواستند بروند شب دیر به خانه بیایند. این ها برای بعضی زنان ممکن است حالت مقایسه ایجاد کند و زنان را برای درخواست همین آزادی ها تحریک کند. در حالی که برعکسش صدق نمی کند یعنی زن بودن و محدودیت های آن برای مردان جذابیت و امتیازی ندارد که بخواهند برای داشتن آن ویژگی ها اعتراضی کنند.
۳-مردها به واسطه ویژگی های مردانه مسولیت های خاص خودشان را دارند و به تبع آن مدیریت و تصمیم گیری ها بیشتر با مردهاست تا با زنان. چه در سطح خانواده و چه در سطح جامعه.
آیا کسی که مدیریت و ریاست به عهده اوست بیشتر مورد ظلم قرار می گیرد یا آنکه تحت مدیریت و تصمیم قرار می گیرد؟
آن جنسی که امور تصویب قوانین، امور اجرایی ، امورقضایی عموما به دست اوست بیشتر مظلوم است یا جنس دیگر؟
آنکه از نظر جسمی قوی تر هست بیشتر مورد ظلم قرار می گیرد یا آنکه ضعیف تر هست؟
( البته شاید در راستای سوال شما نبود)۴- در بسیاری موارد هم از طرف زنان به مردان ظلم شده و می شود اما شاید چند حالت وجود داشته باشد :
یا مردان خیلی اهل شکایت کردن و نق زدن نیستند و تحمل پذیری بالایی دارند
یا با قدرت جلوی ظلم می ایستند
یا نحوه ظلم به گونه ایست که به چشم نمی آید
مثلا وقتی یک مرد یک زن را کتک بزند خیلی بیشتر به چشم می آید تا وقتی که مثلا یک زن با زخم زبان روح و روان یک مرد را آزار بدهد.
یا مثلاً خودداری مرد از دادن نفقه خیلی بیشتر از عدم تمکین زن نسبت به همسرش به چشم می آید.۵-یک مساله دیگر هم شاید به مساله اعتماد به نفس برگردد. چون همیشه جنس مرد به عنوان جنس برتر نشان داده شده بنابراین زنان به دنبال به دست آوردن ویژگی های مردانه و آزادی های مردانه و حق و حقوق مردانه هستند تا به این وسیله شایستگی های خود را اثبات کنند. بسیاری اوقات زنان شایسته بودن را در شبیه مردان شدن می بینند و بنابراین به اشتباه گمان می کنند اگر شبیه مردان عمل کنند و یا حق و حقوقی شبیه مردان داشته باشند به مقصودشان می رسند و همین زمینه اعتراض زنان به وضعیت موجود را باعث می شود در حالیکه برعکسش صدق نمی کند یعنی مردان معمولا به خاطر اعتماد به نفس بالاتر چیزی درون جنسیت خودشان به عنوان نقص نمی بینند که بخواهند برای تغییرش تلاش کنند و همینی که هستند را قبول دارند پس زمینه اعتراض در آنها کمتر می شود.
۶- مساله دیگر شاید نگاه کردن خانمها صرفاً به ظاهر بعضی قضایا و اصطلاحاً "مرغ همسایه را غاز دیدن" باشد.
مثلا در مورد همین قدرت جسمی مرد: این قدرت جسمی مسولیت مرد را در امور اقتصادی بیشتر می کند. در کنار مسولیت اقتصادی، احکامی برای پیشبرد بهتر این مسولیت مرد وضع شده. مثلا ارث مرد را دوبرابر زن قرار داده. حالا آن چیزی که یک زن از مجموع این مسولیتها و حق و حقوق نگاه می کند فقط همان بخش دوبرابر بودن سهم ارث است دیگر به آن بخش مسولیت بیشتر مرد در امور اقتصادی نگاهی نمی کند و همین خودش منشا اعتراض می شود. در مورد خیلی از احکام دیگر هم شاید بتوان این نوع نگاه را دید یعنی زنان فقط به آن بخش از حق و حقوقی که به مرد اختصاص داده شده نگاه می کنند و در کنارش به مسولیت هایی که به عهده یک مرد گذاشته شده توجه نمی کنند.
نمی دانم شاید بعضی مطالبم در جهت پرسش شما نبود فقط خواستم نوع نگاه زنان به حق و حقوق خودشان را کمی باز کنم.
با تشکر
سلام
سال نو شما هم مبارک
چقدر عالی و تقریبا کامل نوشتین اما خب بعضی تبعیض ها رو هم نگفتین مثال میزنم الان در تعداد زیادی از خانواده ها اگر پسرشون با ده تا دختر دوست باشه و با تک تک هم رابطه جنسی داشته باشه از نظرشون هیچچچ اشکالی نداره موقع ازدواج هم به خواستگاری دختری میرن که بحث محرم و نامحرم واسش مهمه و محجبه و ترجیحا چادری باشه . . .
حالا اگر دختر این خانواده توی عمرش فقط با یه پسر رابطه دوستی بدون هیچ تماس بدنی ای داشته باشه از طرف پدر و مادر و خواهر و برادر مورد سرزنش قرار میگیرد و چیزی که میشنوه اینه که دختر با پسر تفاوت داره و پسر آزاده با هر تعداد که دلش میخواد دوست باشه و رابطه جنسی داشته باشه ...
پسر مذهبی در زمان مجردی سابقه ازدواج موقت با چندین خانم رو داره اما زمان ازدواج دائم از دختری که میره خواستگاریش انتطار داره با هیچ پسری ولو بصورت حلال هم نبوده باشه . . .
من یه مورد جالب دیدم همین چندهفته پیش که یه پسر در زمان مجردی با دختری در دانشگاه دوست میشه چندسالی و حتی رابطه جنسی هم داشتن قرار بود باهم ازدواج کنن ولی خب پسره حاضر نمیشه با دختره ازدواج کنه چندماه بعد میره خواستگاری یه دختر شاغل تو جلسه خواستگاری به دختر خانم میگه من مهریه بیشتر از 10 سکه قبول نمیکنم از شما هم حتما گواهی بکارت ( !!! ) میخوام و جهیزیه خوب هم باید بگیرید !!!
اوه ! مهریه و جهیزیه رو نگفتین !
چندماهی هست که بشدت روی قضیه مهریه مانور میدن و میگن که باید سقف مهریه رو بکنن چهارده تا که تا الان هم تصویب نشده و خیلی صحبت راجع بهش هست که سقف رو کاهش بدن اما یک نفر هم نگفت لوازم خانگی گرون شده و بیایم خانواده ی دخترها رو هم درک و ازشون انتظار جهیزیه برند و آنچنانی نداشته باشیم . . .
از چند ماه قبل تا الان هم قسط بندی مهریه باتوجه به بخشنامه جدید خیلی خوب شده چهار پنج نفری رو که دیدم هفت ماه یک سکه ، سالی یک سکه و پونزده ماه یک سکه تعیین شده بود واسشون حتی شاید اگه دادخواست مجدد تعدیل بدن و چندتا شاهد بیارن بازم طولانی تر بشه . . . و بطور کلی طبق بخشنامه جدید طوری قسط بندی میکند که کسی تا حد ممکن زندان نره مگر دیگه واقعا هیچی نداشته باشه ...
در بعضی کشورها هم اختیار طلاق بدست زن و شوهر هردو هست و در زمان طلاق اموال هم نصف میشوند در اینجا اختیار طلاق فقط بدست مرد ( اگر زن وکالت نداشته باشه ) مهریه تعیین میشه دختر جهیزیه میبره وقتی میرن سر خونه و زندگی مرد هر بلایی سر زنش میاره و بعد میگه اگه ناراحتی و طلاق میخوای در قبال جهیزیه ادعایی نداشته باش مهریه رو ببخش یه مقدار پول هم بهم بده تا طلاق بدم !!!
من کشور های دیگه نرفتم ببینم چجوریه اما هرکسی رو از اطرافیان دیدم رفته راضی بوده چیزی که میدونم اینه که تبعیض جنسیتی توی ایران خیلی احساس میشه ...
اگر مرد بدون هیچ دلیلی خیانت کنه بطور قطع زنش مقصر خیانتشه اما اگر زن سالها نه نیازعاطفیش از سمت شوهر برطرف بشه نه نیاز جنسی و کوچکترین لغزشی بکنه فقط و فقط خود زن مقصره و آبروش میره ...
اما درباره حجاب و ورزشگاه راستش موافق نیستم و با حجاب اصلاااااا مشکلی ندارم به نظرم محجبه بودن در بسیاری از موارد به نفع خود دختره خودمم در هروقت با حجاب و چادر بیرون رفتم دیدم افراد کمتری مزاحمم میشن درباره ورزشگاه رفتن بانوان هم تو ایران باید بگم من برادر خودم دوسه باری رفت ورزشگاه و خیلی ناراضی بود دیگه نرفت به نظر خودمم جو خیلی داغونی دارن استادیوم های اینجا راحت فحاشی و دعوا میشه گاهی سنگ هم به همدیگه پرتاب میکنن با خودشون ...
و موارد بسیار دیگری که خودتون هم در جامعه مشاهده می کنید ......
و طبیعیه که اگر آمار بگیرید میبینید در چنین جامعه ای حداقل نصف دختران دوست داشتند پسر متولد میشدند ...
با سلام و احترام
چون همیشه مورد ظلم بودن
در اینکه ظلمی که در گذشته به زنان میشده است موجب شکل گرفتن جریان های حقوقی زنان شده است حرف شما درست است اما نباید با چاشنی احساسات همراه شود:
مردا اعتراضی به جایگاه حضرت فاطمه نمیکنن مشخصه چون پیامبر اول شخصه
انصفا در مسائل اعتقادی و محبت به اهل بیت(ع) بحث جنسیت ایشان مطرح نیست، واقعا عشق و ارادت ما نسبت به خانم فاطمه زهرا(س) به خاطر این نیست که مردی چون پیامبر(ص) بالاتر از اوست. حضرت فاطمه(س) در نگاه شیعه جایگاه ویژه ای دارد و در روایات حجت بر ائمه(ع) معرفی شده است.
همانطور که خود خانم ها هم هنگام توسل و عشق و ارادتشان به اهل بیت(ع) مرد بودن دوازده امام برایشان مطرح نیست.
اگر مردا رو از اول زنده بگور میکردن
الان دقیقا قضیه عکس بود
این مسئله هم در عربستان مطرح بوده است که نسبت به گذشته تمدنی محسوب نمیشده است. پدران و مادران ما در ایران چنین کاری نمی کرده اند، اگرچه قبول دارم به روش های دیگری در حق زنان ظلم میشده است.
سلام عیدت مبارک بنظرم خیلی کامل توضیح دادی
بااجازه استارتر یه سوال میپرسم دیگه نمیدونم کی بتونم بپرسم فرصتو غنیمت میشمرم
یه سوال واسم پیش اومد اگر خواستید میتونید جواب ندین
نوشتی:
متقابلا خیلی از مسائلی هم که زنان به عنوان تبعیض مطرح می کنند هم اصلا تبعیض حساب نمی شود و بنابراین جایی برای اعتراض نمی ماند.
میشه بگی چی؟
سلام عزیزم
راستش موضوع تاپیک پرداختن به حقوق زنان نیست اما چون پرسیدید من با اجازه جناب Reza-D و کارشناس محترم یک توضیح کوچکی می دهم و البته قبلش عذر خواهی می کنم که مربوط به موضوع نیست.
البته این نظر شخصی من هست و ممکن است برخی خانم ها به مذاقشان خوش نیاید. ببینید بعضی مسائلی که خانمها اعتراض می کنند کاملا اعتراض به جا و درستی هست. مثل همین مساله پاکدامنی و روابط قبل ازدواج که خانم بهار اشاره کردند. از نظر اخلاقی و دینی هیچ تفاوتی بین زن و مرد در زمینه پاکدامنی نیست. و اگر فعل حرامی باشد برای هر دو حرام است اما متاسفانه در جامعه ما زنان در اینگونه مسائل بیشتر زیر ذره بین هستند.
ولی بعضی موارد هست که زنان بدون اینکه شرایط جسمی یا روحی خودشان را ارزیابی کنند دقیقا به دنبال حق و حقوقی مشابه مردان هستند. یک مثال همان مساله ارث که گفتم. یا مثلاً کار بیرون از منزل که یک وظیفه برای مرد هست خیلی از زنان هم تمایل دارند که بیرون از منزل کار کنند اما نکته اینجاست که می خواهند کار بیرون از منزل برایشان حالت اختیاری داشته باشد نه مثل مردان وظیفه شان باشد. یعنی از یک طرف ظاهر قضیه که کارکردن هست را می خواهند اما از آن طرف نمی خواهند مسئولیت کار بیرون اجبارا و قانونا به عهده آنها باشد. ( در واقع اگر دقیق تر بخواهیم نگاه کنیم کارکردن بیرون از خانه اصلاً حق و مزیتی نیست بلکه یک وظیفه و مسئولیت است).
یا در مورد حضانت فرزند فکر می کنید اگر قرار بود قانون حضانت را بر عهده مادر می گذاشت آیا زنان اعتراض نمی کردند که چرا این به عهده ما گذاشته شده؟
در حالی که الان اگر هم اعتراض می کنند فقط برای این هست که اختیاری و دل بخواه هر وقت خواستند از فرزندشان نگه داری کنند وگرنه اگر قانون به آنها این مساله را از اول تحمیل کرده بود خیلی از زنان زیر بار آن نمی رفتند.
خیلی چون درگیر حقوق زنان نیستم مثال آنچنانی به ذهنم نمی رسد و البته فکر می کنم در تاپیک های دیگر در مورد حقوق زنان به اندازه کافی بحث شده بنابر به همین حد اکتفا کردم.
سلام
سال نو شما هم مبارک
چقدر عالی و تقریبا کامل نوشتین اما خب بعضی تبعیض ها رو هم نگفتین مثال میزنم الان در تعداد زیادی از خانواده ها اگر پسرشون با ده تا دختر دوست باشه و با تک تک هم رابطه جنسی داشته باشه از نظرشون هیچچچ اشکالی نداره موقع ازدواج هم به خواستگاری دختری میرن که بحث محرم و نامحرم واسش مهمه و محجبه و ترجیحا چادری باشه . . .
حالا اگر دختر این خانواده توی عمرش فقط با یه پسر رابطه دوستی بدون هیچ تماس بدنی ای داشته باشه از طرف پدر و مادر و خواهر و برادر مورد سرزنش قرار میگیرد و چیزی که میشنوه اینه که دختر با پسر تفاوت داره و پسر آزاده با هر تعداد که دلش میخواد دوست باشه و رابطه جنسی داشته باشه ...
پسر مذهبی در زمان مجردی سابقه ازدواج موقت با چندین خانم رو داره اما زمان ازدواج دائم از دختری که میره خواستگاریش انتطار داره با هیچ پسری ولو بصورت حلال هم نبوده باشه . . .
من یه مورد جالب دیدم همین چندهفته پیش که یه پسر در زمان مجردی با دختری در دانشگاه دوست میشه چندسالی و حتی رابطه جنسی هم داشتن قرار بود باهم ازدواج کنن ولی خب پسره حاضر نمیشه با دختره ازدواج کنه چندماه بعد میره خواستگاری یه دختر شاغل تو جلسه خواستگاری به دختر خانم میگه من مهریه بیشتر از 10 سکه قبول نمیکنم از شما هم حتما گواهی بکارت ( !!! ) میخوام و جهیزیه خوب هم باید بگیرید !!!
اوه ! مهریه و جهیزیه رو نگفتین !
چندماهی هست که بشدت روی قضیه مهریه مانور میدن و میگن که باید سقف مهریه رو بکنن چهارده تا که تا الان هم تصویب نشده و خیلی صحبت راجع بهش هست که سقف رو کاهش بدن اما یک نفر هم نگفت لوازم خانگی گرون شده و بیایم خانواده ی دخترها رو هم درک و ازشون انتظار جهیزیه برند و آنچنانی نداشته باشیم . . .
از چند ماه قبل تا الان هم قسط بندی مهریه باتوجه به بخشنامه جدید خیلی خوب شده چهار پنج نفری رو که دیدم هفت ماه یک سکه ، سالی یک سکه و پونزده ماه یک سکه تعیین شده بود واسشون حتی شاید اگه دادخواست مجدد تعدیل بدن و چندتا شاهد بیارن بازم طولانی تر بشه . . . و بطور کلی طبق بخشنامه جدید طوری قسط بندی میکند که کسی تا حد ممکن زندان نره مگر دیگه واقعا هیچی نداشته باشه ...
در بعضی کشورها هم اختیار طلاق بدست زن و شوهر هردو هست و در زمان طلاق اموال هم نصف میشوند در اینجا اختیار طلاق فقط بدست مرد ( اگر زن وکالت نداشته باشه ) مهریه تعیین میشه دختر جهیزیه میبره وقتی میرن سر خونه و زندگی مرد هر بلایی سر زنش میاره و بعد میگه اگه ناراحتی و طلاق میخوای در قبال جهیزیه ادعایی نداشته باش مهریه رو ببخش یه مقدار پول هم بهم بده تا طلاق بدم !!!
من کشور های دیگه نرفتم ببینم چجوریه اما هرکسی رو از اطرافیان دیدم رفته راضی بوده چیزی که میدونم اینه که تبعیض جنسیتی توی ایران خیلی احساس میشه ...
اگر مرد بدون هیچ دلیلی خیانت کنه بطور قطع زنش مقصر خیانتشه اما اگر زن سالها نه نیازعاطفیش از سمت شوهر برطرف بشه نه نیاز جنسی و کوچکترین لغزشی بکنه فقط و فقط خود زن مقصره و آبروش میره ...اما درباره حجاب و ورزشگاه راستش موافق نیستم و با حجاب اصلاااااا مشکلی ندارم به نظرم محجبه بودن در بسیاری از موارد به نفع خود دختره خودمم در هروقت با حجاب و چادر بیرون رفتم دیدم افراد کمتری مزاحمم میشن درباره ورزشگاه رفتن بانوان هم تو ایران باید بگم من برادر خودم دوسه باری رفت ورزشگاه و خیلی ناراضی بود دیگه نرفت به نظر خودمم جو خیلی داغونی دارن استادیوم های اینجا راحت فحاشی و دعوا میشه گاهی سنگ هم به همدیگه پرتاب میکنن با خودشون ...
و موارد بسیار دیگری که خودتون هم در جامعه مشاهده می کنید ......
سلام عزیزم
بله متاسفانه این تبعیض ها وجود دارد و من منکر آن نیستم. در حالیکه از نظر دین و اخلاق هیچ تفاوتی در مورد پاکدامنی زن و مرد نیست اما در فرهنگ ما این طور جاافتاده که مردان در قبال خیلی از مسائل این چنینی نیازی نیست جوابگو باشند اما زنان به شدت زیر ذره بین می روند.
در مورد قضیه مهریه هم مساله جنبه حقوقی و جزایی پیدا می کند در حالی که در مورد جهیزیه مساله اینگونه نیست.
وگرنه حرف شما کاملا درست است و واقعا در مورد این مسائل باید فرهنگ سازی شود.
با سلام و احترام
در اینکه ظلمی که در گذشته به زنان میشده است موجب شکل گرفتن جریان های حقوقی زنان شده است حرف شما درست است اما نباید با چاشنی احساسات همراه شود:
انصفا در مسائل اعتقادی و محبت به اهل بیت(ع) بحث جنسیت ایشان مطرح نیست، واقعا عشق و ارادت ما نسبت به خانم فاطمه زهرا(س) به خاطر این نیست که مردی چون پیامبر(ص) بالاتر از اوست. حضرت فاطمه(س) در نگاه شیعه جایگاه ویژه ای دارد و در روایات حجت بر ائمه(ع) معرفی شده است.
همانطور که خود خانم ها هم هنگام توسل و عشق و ارادتشان به اهل بیت(ع) مرد بودن دوازده امام برایشان مطرح نیست.این مسئله هم در عربستان مطرح بوده است که نسبت به گذشته تمدنی محسوب نمیشده است. پدران و مادران ما در ایران چنین کاری نمی کرده اند، اگرچه قبول دارم به روش های دیگری در حق زنان ظلم میشده است.
سلام جناب مسلم
باچاشنی احساسات همراش نکردم
من خودم تاحالا به همچین چیزی توجه نکردم اعتراضی هم نداشتم اینو کار خدا میدونم و اعتقاددارم که هراتفاقی هم بیفته زن و یه مرد یه فرقایی باید باهم داشته باشن و مثل هر مکانی هرجایی باید مدیری داشته باشه که به دلایلی بهتره مردا بیشتر از زنا مدیریتو به عهده داشته باشن.
واتفاقا با منطق دلیلمو گفتم که چرا مردا اعتراضی به قضیه پیامبرا و اماما ندارن.
تازه خودم جوری بزرگ شدم که واقعا ظلمی بهم نشده و اکثرا همه چی بر وفق مراد من بوده بهمین خاطرم کمتر از بقیه زنا معترضم.
یادمه ازبین ائمه با حضرت فاطمه راحتتر بودم حس خوبی بهشون داشتم حس میکردم چون زنه منو بیشتر درک میکنه.
مسئله اینه که مردا نیازی به اعتراض نمیبینن...
و اتفاقا خیلی از ظلمایی که امروزه لااقل تو این صدسال اخیر به زنا شده رو مقصرشو خود زنا میدونم اونیکه میزاره بهش ظلم شه و ظالم تقویت شه من اونو بیشتر مقصر میدونم...
سلام عزیزمراستش موضوع تاپیک پرداختن به حقوق زنان نیست اما چون پرسیدید من با اجازه جناب Reza-D و کارشناس محترم یک توضیح کوچکی می دهم و البته قبلش عذر خواهی می کنم که مربوط به موضوع نیست.
البته این نظر شخصی من هست و ممکن است برخی خانم ها به مذاقشان خوش نیاید. ببینید بعضی مسائلی که خانمها اعتراض می کنند کاملا اعتراض به جا و درستی هست. مثل همین مساله پاکدامنی و روابط قبل ازدواج که خانم بهار اشاره کردند. از نظر اخلاقی و دینی هیچ تفاوتی بین زن و مرد در زمینه پاکدامنی نیست. و اگر فعل حرامی باشد برای هر دو حرام است اما متاسفانه در جامعه ما زنان در اینگونه مسائل بیشتر زیر ذره بین هستند.
ولی بعضی موارد هست که زنان بدون اینکه شرایط جسمی یا روحی خودشان را ارزیابی کنند دقیقا به دنبال حق و حقوقی مشابه مردان هستند. یک مثال همان مساله ارث که گفتم. یا مثلاً کار بیرون از منزل که یک وظیفه برای مرد هست خیلی از زنان هم تمایل دارند که بیرون از منزل کار کنند اما نکته اینجاست که می خواهند کار بیرون از منزل برایشان حالت اختیاری داشته باشد نه مثل مردان وظیفه شان باشد. یعنی از یک طرف ظاهر قضیه که کارکردن هست را می خواهند اما از آن طرف نمی خواهند مسئولیت کار بیرون اجبارا و قانونا به عهده آنها باشد. ( در واقع اگر دقیق تر بخواهیم نگاه کنیم کارکردن بیرون از خانه اصلاً حق و مزیتی نیست بلکه یک وظیفه و مسئولیت است).
یا در مورد حضانت فرزند فکر می کنید اگر قرار بود قانون حضانت را بر عهده مادر می گذاشت آیا زنان اعتراض نمی کردند که چرا این به عهده ما گذاشته شده؟
در حالی که الان اگر هم اعتراض می کنند فقط برای این هست که اختیاری و دل بخواه هر وقت خواستند از فرزندشان نگه داری کنند وگرنه اگر قانون به آنها این مساله را از اول تحمیل کرده بود خیلی از زنان زیر بار آن نمی رفتند.
خیلی چون درگیر حقوق زنان نیستم مثال آنچنانی به ذهنم نمی رسد و البته فکر می کنم در تاپیک های دیگر در مورد حقوق زنان به اندازه کافی بحث شده بنابر به همین حد اکتفا کردم.
اره درسته ولی میگم ریشه ش همون ظلمای قدیمیه والبته اینکه نمیدونن بامردا فرق دارن بهمین خاطر به مشکل میخورن حتی تو اعتراضاتشون.
فقط به دوچیز اعتراض دارم که اون دوتا هنوز برام حل نشدن و قطعا یروزی برام حل میشن .
خیلی لطف کردی جواب دادی ممنونم ازت
سلام
اتفاقا با منطق دلیلمو گفتم که چرا مردا اعتراضی به قضیه پیامبرا و اماما ندارن.
اگه منظورتون از اعتراض، اعتراض به کار خدا باشه که خب قاعدتا اعتراضی نمیشه داشت. البته میدونم منظور شما این نوع اعتراض نیست.
احتمالا منظورتون از اعتراض اینه که آدما گاهی اوقات ممکنه به یه سری چیزها حسادت کنن و معترض به اینکه چرا ازش بی بهره اند.
چون خود آقایون جایگاه ائمه و پیامبران که آقا هستند رو بالاتر میدونن، پس دلیلی برای حسادت و اعتراض نمیبینن.
خب باید بگم اینطوریا هم که شما میگی نیست ...
[/COLOR]اما نکتهء جالب موضوع کجاست؟
اینکه خانم باربارا دیآنجلیس خودش کتابی نوشته با عنوان آنچه زنان باید بدانند! و در این کتاب زوایای فکری مردها را بررسی کرده!
و اصلاً هم نگران این نبوده که او یک زن است و نمیتواند مانند یک مرد، مردها را درک کند!
ببخشید خانم شبنم ولی چند پست و تاپیک از شما و خیلی دیگر از خانمها بیاورم که جای مردها نظر دادهاید، جای آنها احساسات و خواستههایشان را تعریف کردهاید، حتی بجای مردها تشخیص دادهاید که مردها به چه چیزهایی باید علاقه داشته باشند و به چه چیزهایی نباید علاقه داشته باشند؟ و حتی وقتی مردی به شما یا آن خانمها گفته که من با این حرفها مخالفم، به او گفتهاید که تو داری درمورد خودت اشتباه میکنی! و آن تعریفی که ما از مرد میدهیم درست است نه آن تعریفی که خودشان ارائه میدهند! امیدوارم از حرفم ناراحت نشوید ولی این حرفها چه از سوی شما خانمها و چه از سوی ما مردها فقط تعارف است. این نوع پذیرش حرف طرف مقابل مثل صحبت یکی از دوستانم است که در مباحثهها خطاب به طرف مقابل میگوید:
"تو درست میگی ولی حق با منه" :Khandidan!:[/B]
جناب رضا من دقیق نگرفتم منظورت چیه !
اگه حقی هست باید کامل کسب نشه ناقصش به چه درد من و شما میخوره.
در ضمن کسب این حق چه حقی از شما سلب میکنه ؟ حق اشتغال، تحصیل و .... خانم ها چه حقی از شما ضایع میکنه؟
من ایشان رو نمیشناختم به لطف شما شناختم .
ایشان روانشناس، مشاور، نویسنده و سخنران مشهوری هستن.
حرف اولشون کاملا درسته هیچ مردی به خوبی یه زن نمیتونه زنان رو بشناسد پس چه بهتر یه خانم بتونه خصوصیات و ویژگی های زنان رو بیان کند. ولی بنده خدا مانع مردان که نشده. همانطور که میدونید خیلی از مردان هم در این زمینه کتاب نوشتن.
اما در مورد کتاب دومش : توصیه هایی که به زنان در خصوص روابط و زندگی زناشویی داشتن اونم با توجه به شناختی که کسب کرده
جناب رضا بحث من و کاربر momi14 رو دنبال کردی حتما که اومدی از صحبت بنده ایراد گرفتی
یه سوال از شما دارم ؟ شما من و خودتون رو با این خانم یکی دونستی ؟ شناخت شما از زنان چقدره ؟ نهایت ده بیست تا تایپک با من و چند نفر دیگه صحبت کردی این باعث شناخت دقیقتون از جنس زنان شد ؟ اگه اینجوریه چه نیازی به روانشناسه؟
من نمیتونم مردان رو بشناسم شما هم نمیتونید زنان رو به درستی بشناسید ولی بحث روانشناسان جداست. فکر نکنم لازم باشه در مورد کارشون و نحوه کسب این شناخت توضیح بدم
هرچند اگر مشکلی برای بنده پیش بیاد ترجیح میدم پیش روانشناس زن برم تا مرد. شما هم مسلما ترجیح میدی به روانشناس مرد مراجعه کنی ولی نمیتونی دانش و علم روانشناس خانم هم زیر سوال ببری .
من که یادم نمیاد از قول شما صحبت کرده باشم تو تمام تایپک های قبلی من از نگاه خودم قضیه رو بررسی کردم و صحبت کردم
سلاماگه منظورتون از اعتراض، اعتراض به کار خدا باشه که خب قاعدتا اعتراضی نمیشه داشت. البته میدونم منظور شما این نوع اعتراض نیست.
احتمالا منظورتون از اعتراض اینه که آدما گاهی اوقات ممکنه به یه سری چیزها حسادت کنن و معترض به اینکه چرا ازش بی بهره اند.
چون خود آقایون جایگاه ائمه و پیامبران که آقا هستند رو بالاتر میدونن، پس دلیلی برای حسادت و اعتراض نمیبینن.خب باید بگم اینطوریا هم که شما میگی نیست ...
سلام جناب مومی خب همه که توحیدشناسیشون خوب نیست که میگید قطعا نمیشه اعتراض داشت..
بعدشم ادما به یه چیزایی معترضن بنظرم حقشونه یعنی میگم قرار نیست ما بگیم چون کار خداست ما هم هیچی نگیم ( گاهی برای اینکه عاشق خدا بشی اول باید کافر شی).
اشتباه نوشتم منظورم اعتراض مردا به حضرت فاطمه بوده که همه اماما از اونن و همون توضیح جناب مسلم..
منظورخودمم ازاون اعتراض که گفتم کار خداست اعتراض به جنسیت بود به اینکه پیامبر و اماما مردهستن.
اما راجب برداشت شما که میگید حسادت وبرتری..
واقعیتش خودم به شخصه به اینکه مقامشون بالاتر از ماست فک کردم البته فارغ از جنسیت و ناراحت شدم یعنی نتونستم بپذیرم برتری و پاکی رو و اینکه اونارو بیشتر دوس داشته باشه
و اینطور باخودم کنار اومدم که خدا خودش اینارو اینطور پاک افریده و منم میتونم یروزی معصوم بشم وهمینکه میگن همنشینشون تو بهشت شیم ..و قضیه شون مثل فرشته هاست
ادما بااونا فرق دارن... میدونم اختیار هم داشتن ولی بنظرم فرق دارن باادما.
احتمالا مردا هم همین حسو دارن...
با سلام و احترام
در مورد حقوق زنان بحثهای زیادی شده که معمولاً هم به نتیجهء مطلوبی نرسیده
خود من نیز بارها و بارها با خانمها در این باره بحث کردهام که تنها نتیجه این مباحث برای من، دلزگی صد چندان از جنس مؤنث بوده است
البته این به معنای عدم احترام از سوی من برای خانمها نیست. ولی بدون تعارف، مدتهاست که دیگر کوچکترین علاقهای به جنس زن ندارم
لذا در این تاپیک تمایلی ندارم که درمورد خودِ بحثِ حقوق زن و مرد و درستی یا نادرستی آن گفتگو کنم
پس از شما کاربران عزیز خواهش میکنم بحث را به سمت حقوق زن و مرد نکشانید، مگر اینکه به بحث اصلی تاپیک مربوط بشود
در این تاپیک قصد دارم موضوعی را که برایم جالب و البته عجیب بوده مورد بررسی قرار دهم
آنچه توجه مرا جلب کرد این است که اگر تبعیضی علیه خانمها انجام شود، حتی اگر تبعیضی کوچک و بیتأثیر در زندگی باشد
اکثر خانمها و حتی تعداد زیادی از آقایان به این تبعیض اعتراض میکنند و به دنبال احقاق حقوق زنان هستند
مثلاً بحث ورزشگاه رفتن خانمها به عنوان یک تبعیض بر علیه زنها بطور کلان مطرح میشود و نقل محافل میشود
برای آن کمپین میزنند، دفاعیه میخوانند، به حدی که حتی تبدیل به یک اهرم سیاسی میشود
کاری به درست و غلط بودن این خواسته از سوی خانمها ندارم، اما قطعاً رفتن یا نرفتن به ورزشگاه موضوعی نیست که زندگی را تغییر بدهد
ولی میبینیم که در کمپینها، روزنامهها، جلسات رسمی و دوستانه و سوالها مدام مطرح میشود
در مقابل تبعیضهای بسیار مهمتری علیه مردها وجود دارد اما ابداً حرفی از آنها به میان نمیآید
به عنوان مثال بحث سربازی رفتن پسرها که اولاً 2 سال از زندگی آنها را میگیرد و یک مانع بزرگ بر سر راه پسران جامعه است
ثانیاً این وقفهء 2 ساله تأثیرات بعدی نیز در پی دارد از جمله اینکه دیگر میل آنچنانی برای ادامه تحصیل برای پسر باقی نمیماند
در حالیکه دخترها این مانع را بر سر راه خود ندارند. اما هیچکس این را تبعیض نمیداند و حرفی از آن نمیزند
بلکه برای جامعه کاملاً طبیعی است و اصلاً کسی به آن فکر هم نمیکند
دوستان دوباره عرض میکنم لطفاً دقت کنید بحث ما بر روی خود این حقوق نیست، بلکه نوع نگاه به حقوق است
لذا با توجه به توضیحات بالا، سوال من این است که آیا تبعیض اگر به سود مردها باشد بد است، اما اگر به سود زنها باشد خوب است؟
سلام،
خیلی ساده است، به همان دلیل که احکام آقایان و خانمها متفاوت است چون این دو موجود متفاوت هستند، پس طبیعی است که رفتارهایشان هم در قبال مسائل متفاوت متفاوت باشد ...
حالا بگوییم آقایان هم راه بیفتند اعتراض کنند یا بگوییم که خانمها دست از اعتراض کردن بردارند؟ به نظرم میرسه همینطور که هست طبیعیه، اگرچه طبیعی یک چیزه و مطلوب چیز دیگر ...
شما که آقا هستید راضی هستید مادرتان یا خواهرتان یا دخترتان برود سربازی؟ راضی هستید کارهای خشنی مثل حمّالی و امثال آن را انجام بدهد؟ راضی هستید سختیهای مردانه بکشند؟ خداییش دلتان میآید؟ آنها هر چه بگویند حقهای ما را بدهید آیا شما حاضر هستید با ایشان مقابله به مثل کنید؟ وقتی صاحب آن حقهای به قول شما مورد تبعیض اعتراضی ندارند زنها بیایند بگویند که ما حق شما را خوردهایم و باید به ما اعتراض کنید؟ ما هم باید زجر بکشیم و سختی تحمل کنیم و غیره؟ البته عجیب است که این کار را هم میکنند ... یعنی زنها گاهی یک پا مرد شدهاند ... طرف احساس میکند که باید در خرج زندگیاشان شریک همسرش باشد! نه اینکه مریضی داشته باشند که داروهای آنچنانی نیاز دارد، نه اینکه در اجارهی خانهاشان مانده باشند، کلاً چنین تصوری درشان هست ... حالا خداوکیلی دیگر شما جای اعتراضی دارید؟
جایگاه زن در اسلام خیلی متعالی است ... یعنی خیلی خیلی متعالی است ... تا آنجا که کلاً سر مردها منت دارند که فقط وجود دارند ... وقتی کار خانه با مرد است و زن فقط باید چراغ خانه باشد، وقتی خدا قابلیتهایی به زنان داده که مردها به گرد پای آنها هم نمیرسند، در تحمل مشکلات روانی، در تحمل ناملایمتها، در جنگیدن برای حفظ کانون خانواده وقتی به یک مو بند است، در تحمل سردیهای در روابط و وفادار ماندن به همسری که خداییش به درد لای جرز دیوار نمیخورد، در تحمل مشکلات تکتک اعضای خانوادهاشان، در تحمل شبانهروزی بچهای که نگهداری مرد از او برای یک ساعت هم طاقتفرساست ... زنها ثابت کردند که در خیلی از کارهایی که سنتاً به مردها اختصاص داشته است وقتی وارد میشوند از خیلی جهات بهتر از مردها عمل میکنند ... اما فقط یک ایراد دارد، و آن اینکه نقش خودشان به عنوان تاج سر مردها از دست دادهاند و دیگر زن نیستند ... جاذبههایشان بیشتر دارد تا حدّ جنسی کاهش مییابد، در حدّ دوست جنسی و شریک اقتصادی و همکار تنزل جایگاه پیدا میکنند، به کالایی آن هم از نوع فراوانش که هر جا بری انواعش پیدا میشود تبدیل میشوند ... شدهاند مردهای توانمند، و البته که گاهی در این نقشهای مردانهاشان هم کارهایی میکنند که خیلی روی اعصاب مردهاست و حرص مردها را درمیآورند ... زنها نشان دادند که میتوانند تناسخ پیدا کرده و مرد شوند، مردها خیلی این هنر را ندارند که زن بشوند، گرچه برخی هم معتقدند که مردها هم در کارهایی که معمولاً اختصاصی خانمها بوده تبحر بیشتری از خانمها دارند، مثل آشپزی ...
از نظر دینی ظاهراً زن از باطن مرد خلق شده ... همینطوری در سیر انفسی از خلق به سوی حق زنها یک مرحله از مرد به خدا نزدیکتره ... جایگاهش شبیه به نور شمرده میشود، چیزی که باعث دیده شدن اشیاء میشود ولی خودش دیده نمیشود ... به قول عالمی میگفت که وقتی خداوند فرموده است که الرّجال قوّامون علی النّساء یعنی مردها بر روی زنان ایستادهاند، یعنی شالوده و پی جامعهی انسانی زنها هستند، زنها پی و ریشه و اساس بنا هستند و مردها دیوار و درب و پنجرهی بنا ... چنین تعبیری در بحث شجرهی طیّبه هم اگر درست خاطرم باشد در روایات آمده که ریشهی این درخت که منشأ هر خیری است حضرت زهراء هستند سلاماللهعلیها که کوثر هستند ... مرد اگر بخواهد جایگاه زن را به چالش بکشد تبر به ریشهی خودش زده ... این جایگاه خیلی عالیه، اما ... اما ... زنها وقتی خواستند دیده شوند، از نور بودن خودشان خارج شدند، اگر خودشان دیده شوند دیگر نور نیستند که باعث دیده شدن چیزهای دیگر شوند، دیگر چراغ خانه نیستند، چراغ دل خانه و خانواده نیستند، دیگر زن نیستند، دیگر ریشه نیستند ... دیگر الرجال قوامون علی النساء نخواهد بود، هر دو در کنار هم روی هوا یا خاک سست ایستادهاند، زنها میشوند ریشههای بیرون خاک که کاراییاشان به شدت کم میشود و کارش را درست انجام نمیدهد ...
این مردها نیستند که باید همپای زنها اعتراض کنند تا ریشه و شاخوبرگدرخت هر چه بیشتر در جایگاه هم دخالت داده شوند به این امید که ریشه را هم شاخه فرض کنند ... به جای این اعتراضها باید جواب خانمها را بدهند که «جهان چون چشم و خط و خال و ابروست که هر چیزی به جای خویش نیکوست» ... باید جواب اعتراض خانمها را بدهند که مدام دشمن راندهشدهی انسانیت نشسته زیر پایشان به ایشان میگوید که چرا تو نور باشی او نور نباشد؟ چرا این افتحار را به شوهرت نمیدهی که او نور باشد و تو به جای او در میان جمع ندرخشی؟ ... کلاً وسوسههایش اینطوریه، به حضرت آدم و حوا علیهما السلام هم میگفت اگر از آن درخت بخورید شما هم مثل خدا میشوید و برای اینکه نشوید خدا گفته که از آن درخت نخورید ... و خدا هم فرموده که وعدههای شیطان دروغ است ... یعنی به چیزی که این زنان تمنایش را میکنند نمیرسند مگرآنکه چیز باارزشتری را در مقابل آن از دست خواهند داد ...
جناب رضا، هیچ مدله اعتراض شما به این تبعیض وارد نیست ... مردها اعتراضی به اینکه بروند سربازی و خانمها نروند سربازی ندارند ... مردها اعتراضی ندارند که زنها تکیهگاه روانی ایشان باشند و مردها کارهای خشن مثلاً در معدن و سر زمین کشاورزی و امثال ان داشته باشند ... اگر داشتند هم دور از جان شما شاید بخاطر این است که مرد هم مردهای قدیم ...
شما هر نوع تفاوتی در مسوولیت ها را نمی توانید اسم تبعیض رویش بگذاریدخداوند ما مردهای فمنیست را که به هر نوع تفاوت در مسئولیتی نام تبعیض گذاشتهایم ببخشد! [-O
همان طور که یک زن بدون اعتراض و نق زدن و کمپین زدن مسوولیت نه ماه بارداری و زایمان و نگه داری بچه را قبول می کند.شما مطمئن هستید که خانمها به این موارد اعتراضی ندارند؟! «شولامیت فایراستون» در کتاب «دیالکتیک جنس»، بدن جنس مؤنث را عامل ستمدیدگی زنان میداند، زیرا از نظر وی زنان قدرت لازم برای انجام برخی از کارها را ندارند و به مرور، تن به کارهای پست همچون خانهداری میدهند و همیشه اسیر ساختار بدنشان خواهند بود، زیرا همواره نیازمند مردان بوده و مورد بهرهکشی جنسی آنان قرار میگیرند. فایراستون معتقد است که روابط جنسی و فرزندزایی سلطهی مردان را بر زنان تقویت میکند. به نظر وی با پیشرفت تکنولوژی میتوان بارداری و تولید نسل را از دوش زنان برداشت تا به تبع آن، تسلط جسمی مردان نیز برداشته شود و هر دو جنس در پرورش کودک سهیم گردند. وی به شدت تحت تأثیر سیمون دوبوار معتقد است که حاملگی و تولد بچه اعمالی تحقیرآمیز و ستمگرانه میباشد
همان طور که یک زن حتی اگر مادر هم نشود شرایط فیزیولوژیک بدنش طوری طراحی شده که در هر ماه چند روز شرایط سخت جسمی و روحی و دردهای غیرقابل تحمل و کم خونی و تبعات ناشی از آن را تحمل میکند و نمی تواند و نباید اعتراض کند که این چه تبعیضی است؟
همان طور که یک زن بعد از دوران یائسگی به علت تغییرات هورمونی احتمال ابتلا به نرمی و پوکی استخوان در او بیشتر است ولی باز غیر منطقیست که اعتراض کند.
ما تا حالا کمپینی ندیده ایم که زنان نسبت به وظایف مادریشان اعتراض کنند بلکه با جان و دل انجام می دهند. چون وظیفه آنهاست و به قول شما امری طبیعی است.
متقابلا پدر خانواده را هم ندیده ایم اعتراض کند که چرا من باید برای زن و بچه ام جان بکنم و این چه تبعیضی است. چون او هم کارکردن را وظیفه طبیعی خودش می د
(Firestone, 1970: P 83) «سیمون دوبوار» از نظریهپردازان و فیلسوفان مهم فمینیست در کتاب معروف خود تحت عنوان «جنس دوّم» ریشه ستم و ظلم نسبت به زنان را در ارتباط جنسی با مردان میداند. وی تصریح میکند که برای مردان، زنان «بیگانه» و «دیگری» هستند که فقط باید برای تمتع جنسی، از آنها استفاده کرد؛ بنابر نظر وی پدیدههایی چون حاملگی، قاعدگی و شیردهی برای مردان قابل درک نیستند و همین عوامل بیولوژیکی باعث شده تا زنان ضعیف و زیردست مردان قرار گیرند. دوبوار زن بودن را حاصل کلیشههای جنسی میداند و جمله معروف وی در کتاب جنس دوّم بر این مطلب تأکید میکند. وی میگوید: «هیچ کس زن به دنیا نمیآید، بلکه بعداً زن میشود». براساس عقاید دوبوار ازدواج و عشق مسائلی هستند که منجر میشوند. تا زنان استقلال خود را از دست بدهند و نتوانند مانند مردان خلاقیت داشته و همیشه محتاج آنان باشند. وی از مدافعان سرسخت حق بدن و سقطجنین و تغییر در امکان حاملگی بدون نیاز به مردان بود
(cf. De Beauvoir, 1949) «میشل بارت» در کتاب خود تحت عنوان «ستم امروز بر زنان» نظام خانواده را رمز ستمدیدگی زنان میداند، به طوری که در تقسیم نامتوازن کار، براساس ایدئولوژی خانوادهگرایی؛ کار بیمزد خانگی، نصیب زن و کسب درآمد و اعتبار اجتماعی، نصیب مرد میشود که این امر از مختصات نظام سرمایهداری است
(Barrett, 1989 : P 70) در سال 1969 نیز «مارلین دیکسون» استاد روانشناسی دانشگاه شیکاگو میگوید:
بنیاد ازدواج اصلیترین وسیله برای جاودانگی ظلم علیه زنان است و نقش زن به عنوان تابع در این بنیاد حفظ میشود. زن در نقش همسری، زنانی را خواهد آفرید که مانند خود در طول تاریخ اسیر ظلم باشند «جسی برنارد» جامعهشناس دانشگاه پنسیلوانیا در طرحی به نام «طبیعت مخرب» به این نتیجه میرسد که زنان متأهل دارای بدن و ذهنی ضعیفتر، ناتوانتر و بیمارتر از زنان مجرد هستند و ازدواج، زنان را دچار نوعی بیماری میسازد که شکل طبیعی ذهنشان را تغییر میدهد. برنارد در ادامه اظهاراتش کودکان را مخل سعادت و خوشبختی میداند و برای دستیابی به سعادت، محو همه روابط سنتی از جمله رابطهی کودک و والدین را پیشنهاد مینماید
(Bernard, 1972 : P 12)
مثلاً بحث ورزشگاه رفتن خانمها به عنوان یک تبعیض بر علیه زنها بطور کلان مطرح میشود و نقل محافل میشود
برای آن کمپین میزنند، دفاعیه میخوانند، به حدی که حتی تبدیل به یک اهرم سیاسی میشود
کاری به درست و غلط بودن این خواسته از سوی خانمها ندارم، اما قطعاً رفتن یا نرفتن به ورزشگاه موضوعی نیست که زندگی را تغییر بدهد
ولی میبینیم که در کمپینها، روزنامهها، جلسات رسمی و دوستانه و سوالها مدام مطرح میشود
در مقابل تبعیضهای بسیار مهمتری علیه مردها وجود دارد اما ابداً حرفی از آنها به میان نمیآید
باسلام
فقط پست اول رو خوندم
خب مشخصه چون نمیشه آقایان رو از نظر احساسی تحت تاثیر قرار داد به اندازه خانومها، باید دید که پشت این همه اعتراض چی هست هدف چیه و خانمها هم نباید به راحتی تو اینجور مسائل جوگیر بشن و وارد بازی افراد سود جو قرار بگیرند
و از طرفی چون آقایان نسبتا نگاه احساسی به مسائل ندارند به نظرم به راحتی با خیلی از مسائل مهم هم کنار میان
خداوند ما مردهای فمنیست را که به هر نوع تفاوت در مسئولیتی نام تبعیض گذاشتهایم ببخشد! [-Oشما مطمئن هستید که خانمها به این موارد اعتراضی ندارند؟!
«شولامیت فایراستون» در کتاب «دیالکتیک جنس»، بدن جنس مؤنث را عامل ستمدیدگی زنان میداند، زیرا از نظر وی زنان قدرت لازم برای انجام برخی از کارها را ندارند و به مرور، تن به کارهای پست همچون خانهداری میدهند و همیشه اسیر ساختار بدنشان خواهند بود، زیرا همواره نیازمند مردان بوده و مورد بهرهکشی جنسی آنان قرار میگیرند. فایراستون معتقد است که روابط جنسی و فرزندزایی سلطهی مردان را بر زنان تقویت میکند. به نظر وی با پیشرفت تکنولوژی میتوان بارداری و تولید نسل را از دوش زنان برداشت تا به تبع آن، تسلط جسمی مردان نیز برداشته شود و هر دو جنس در پرورش کودک سهیم گردند. وی به شدت تحت تأثیر سیمون دوبوار معتقد است که حاملگی و تولد بچه اعمالی تحقیرآمیز و ستمگرانه میباشد
(Firestone, 1970: P 83)«سیمون دوبوار» از نظریهپردازان و فیلسوفان مهم فمینیست در کتاب معروف خود تحت عنوان «جنس دوّم» ریشه ستم و ظلم نسبت به زنان را در ارتباط جنسی با مردان میداند. وی تصریح میکند که برای مردان، زنان «بیگانه» و «دیگری» هستند که فقط باید برای تمتع جنسی، از آنها استفاده کرد؛ بنابر نظر وی پدیدههایی چون حاملگی، قاعدگی و شیردهی برای مردان قابل درک نیستند و همین عوامل بیولوژیکی باعث شده تا زنان ضعیف و زیردست مردان قرار گیرند. دوبوار زن بودن را حاصل کلیشههای جنسی میداند و جمله معروف وی در کتاب جنس دوّم بر این مطلب تأکید میکند. وی میگوید: «هیچ کس زن به دنیا نمیآید، بلکه بعداً زن میشود». براساس عقاید دوبوار ازدواج و عشق مسائلی هستند که منجر میشوند. تا زنان استقلال خود را از دست بدهند و نتوانند مانند مردان خلاقیت داشته و همیشه محتاج آنان باشند. وی از مدافعان سرسخت حق بدن و سقطجنین و تغییر در امکان حاملگی بدون نیاز به مردان بود
(cf. De Beauvoir, 1949)«میشل بارت» در کتاب خود تحت عنوان «ستم امروز بر زنان» نظام خانواده را رمز ستمدیدگی زنان میداند، به طوری که در تقسیم نامتوازن کار، براساس ایدئولوژی خانوادهگرایی؛ کار بیمزد خانگی، نصیب زن و کسب درآمد و اعتبار اجتماعی، نصیب مرد میشود که این امر از مختصات نظام سرمایهداری است
(Barrett, 1989 : P 70)در سال 1969 نیز «مارلین دیکسون» استاد روانشناسی دانشگاه شیکاگو میگوید:
بنیاد ازدواج اصلیترین وسیله برای جاودانگی ظلم علیه زنان است و نقش زن به عنوان تابع در این بنیاد حفظ میشود. زن در نقش همسری، زنانی را خواهد آفرید که مانند خود در طول تاریخ اسیر ظلم باشند«جسی برنارد» جامعهشناس دانشگاه پنسیلوانیا در طرحی به نام «طبیعت مخرب» به این نتیجه میرسد که زنان متأهل دارای بدن و ذهنی ضعیفتر، ناتوانتر و بیمارتر از زنان مجرد هستند و ازدواج، زنان را دچار نوعی بیماری میسازد که شکل طبیعی ذهنشان را تغییر میدهد. برنارد در ادامه اظهاراتش کودکان را مخل سعادت و خوشبختی میداند و برای دستیابی به سعادت، محو همه روابط سنتی از جمله رابطهی کودک و والدین را پیشنهاد مینماید
(Bernard, 1972 : P 12)
نیازی به جمع آوری این همه مدرک نبود. من کلیت را بیان کردم وگرنه قطعا خودم هم کسانی را دیده ام که به خلقتشان ایراد می گیرند که چرا مثلا باید فرزندآوری به عهده آنها باشد و مردهایی هم دیده ام که دوست دارند از زیر کار در برن. فکر می کردم برای شما نیاز نبود دیگه این واضحات را توضیح بدهم. بقیه نوشته هایم را هم انشاءلله با دقت خوانده باشید.
البته اشتباه از من بود که وارد تاپیک شما شدم بدرود...
شما مطمئن هستید که خانمها به این موارد اعتراضی ندارند؟!«شولامیت فایراستون» در کتاب «دیالکتیک جنس»
«سیمون دوبوار» از نظریهپردازان و فیلسوفان مهم فمینیست در کتاب معروف خود تحت عنوان «جنس دوّم»
«میشل بارت» در کتاب خود تحت عنوان «ستم امروز بر زنان»
در سال 1969 نیز «مارلین دیکسون» استاد روانشناسی دانشگاه شیکاگو
«جسی برنارد» جامعهشناس دانشگاه پنسیلوانیا در طرحی به نام «طبیعت مخرب»
البته آقا رضای عزیز خانم های فمنیست غربی رو با خانم های مسلمان ایرانی هم نباید مقایسه کرد، برخی از این فمنیست های رادیکال غربی تا مرز حکم به نابودی مردان هم پیش رفتند!!
فضای رقابتی زن و مرد در غرب با فرهنگ و دین ما قابل مقایسه نیست، اسلام زنان و مردان را در حکم خواهر و برادر معرفی می کند.
البته آقا رضای عزیز خانم های فمنیست غربی رو با خانم های مسلمان ایرانی هم نباید مقایسه کرد، برخی از این فمنیست های رادیکال غربی تا مرز حکم به نابودی مردان هم پیش رفتند!!
فضای رقابتی زن و مرد در غرب با فرهنگ و دین ما قابل مقایسه نیست، اسلام زنان و مردان را در حکم خواهر و برادر معرفی می کند.
استاد عزیز، 1400 سال پیش، در کشوری دیگر، در یک مقطع زمانی خاص، تعدادی دختران دیگری که از اقوام زنان ما هم نیستند زنده به گور شدهاند؛ ولی خانمها دارند انتقامش را از ما مردها میگیرند!
آن وقت چرا من نباید به سخنان زنانی استناد کنم که اولاً هم عصر با ما هستند، ثانیاً تعداد قابل توجهی از زنان ما بطور کامل یا تقریبی پیرو عقاید آنان هستند
من نظرات آن زنان را به عنوان سردمداران اعتقاد به برابری جنسیتی مطرح کردم. اما معنایش این نیست که نشود از زنان مسلمان خودمان نیز نمونه آورد
از کجا میخواهید برایان نمونه بیاورم؟ از بالاترین ردههای مسئولیت زنان برایتان دلیل دارم تا همین خواهران محترمه که هر روز تاپیک میزنند که چرا وقتی مردا نفس میکشند هوای بیشتری وارد ریهء آنها میشود؟!
اتفاقاً من با زنهای مسلمان خیلی بیشتر مشکل دارم. چون زنان غربی لااقل روراست هستند. رک و پوست کنده میگویند که دنبال چه هستند
وقتی هم که ادعای برابری میکنند برای این برابری تلاش میکنند و تاوانش را هم میدهند و تا آخر پای حرف خود هستند
اما زنان مسلمان یکی به نعل میزنند یکی به میخ! ابتدا مانند زنان غربی ادعای برابری کردند که در نتیجه ادارات و دانشگاهها را مثل قوم مغول اشغال کردند!
تعدادی از پسرها که باید نان آور خانه باشند بیکار شدند و تعدادی از خانمها جای آنها را گرفتند. منشیهای زن، فروشندههای زن، بازاریاب زن و.....
بعد گفتند زن و مرد در همه چیز برابرند بنابراین دلیلی ندارد که مردها بتوانند ازدواج مجدد داشته باشند. حق طلاق هم نباید دست مرد باشد. حق سرپرستی فرزندان هم نباید دست مرد باشد در نتیجه تعداد زنان شاغل و تعداد مردهای بیکار روز به روز بیشتر شد و زنها هم گفتند به ما چه؟! وظیفهء دولت است که برای این مردها کار فراهم کند
توقعاتشان هم روز به روز بالاتر رفت جوری که الان نه تنها شاهد مهریههای تاریخ و تولد و امثال آن هستیم
بلکه تازه اگر زنی مهریهاش 500 سکه باشد منت هم سر شوهر میگذارد که در این شرایط که دخترها مهریه 2000 و 3000 سکهای دارند من خیلی لطف کردم که 500 سکه مهریه زدم
تالارهای جشن آنچنانی، لباس عروس و شیرینی و غذای عروسی آنچنانی و.....
اینجا بود که پسرها دست به مقابله به مثل زدند از جمله اینکه کمکم از ازدواج فاصله گرفتند و مجردی را ترجیح دادند
و برخی هم تنها با این شرط حاضر بودند با دختری ازدواج کنند که بخش زیادی از مخارج را به گردن دختر بیندازند
خانمها دیدند سرشان دارد بی کلاه میماند و از طرفی میخواستند امتیازات
یک دفعه توقعاتشان پایین آمد و یادشان آمد که میود بجای نیت 124000 پیامبر، 14 سکه هم به نیت 14 معصوم مهریه زد
یک دفعه و خیلی اتفاقی یادشان آمد که زن مسلمان باید کم توقع باشد و تالار پل صراط نیست که حتماً باید قبل از ورود به زندگی از آن عبور کرد ولی استاد عزیز انسان عاقل بیشتر از یک بار فریب نمیخورد. الان دیگر پسرها فهمیدهاند که گربه محض رضای خدا موش نمیگیرد
فهمیدند که این کم توقع شدن ناگهانی نه از روی عشق و محبت زنها نسبت به مردها، بلکه از ترس مجرد ماندن خودشان بوده است و میبینید که دیگر پسرها به این راحتیها تن به ازدواج نمیدهند
حالا هم هر روز باید شاهد این باشیم که خانمها بیایند و تاپیک بزنند که چرا من خواستگار ندارم؟! چرا 40 سالم شده ولی شوهر نکردهام؟!
فضای رقابتی زن و مرد در غرب با فرهنگ و دین ما قابل مقایسه نیستیک نکته را فراموش کردم عرض کنم
دین ما همان دینی است که میگوید زن وظیفه ندارد حتی یک لیوان آب دست شوهرش بدهد و اگر هم این کار را انجام بدهد در حق شوهرش لطف کرده!!
لذا عقل سالم میگوید با زنی که ممکن است فردا دادن یک لیوان آب به دستت را لطف و منت بداند، ازدواج نکن
استاد عزیز شما میدانید که نه تمام زنهای ایرانی نجیب هستند و نه تمام زنهای غربی فاسد
لذا اگر امروز کسی از من بپرسد بین یک زن مسلمان ایرانی و یک زن خوب خارجی کدام را برای ازدواج انتخاب کنم قطعاً زن خارجی را پیشنهاد میکنم
چون لااقل اطمینان خواهد داشت که فردا برای دادن یک لیوان آب، زیر بار منت زنش نخواهد بود
تبعیض آنجایی معنا پیدا می کند که در شرایط کاملا برابر حق یکی از دو طرف ضایع شود مثل دریافت نابرابر محبت از سوی والدین
دو سوال از شما دارم:
1 - نظرتان درمورد این روایت از پیامبر(ص) چیست:
2 - اگر همین روایت برعکس بود خانمها عکسالعملشان چه بود؟
وقتی صاحب آن حقهای به قول شما مورد تبعیض اعتراضی ندارند زنها بیایند بگویند که ما حق شما را خوردهایم و باید به ما اعتراض کنید؟من دلیل گرمای خورشید را پرسیدم و شما سردی ماه را برایم توضیح میدهید!
سوال من این نبود که چرا مردها اعتراض نمیکنند، سوالم این است که چرا زنها مثل مردها به حق خود قانع نیستند؟
من نگفتم مردها بروند اعتراض کنند، میگویم زنهایی که مدام قدرت ریزبینی خود را توی سر مردها میکوبند و مدام از مقالات علمی دلیل میآورند که مغز زنها قویتر از مردهاست
زنهایی که شما و خودشان آنها را اینگونه تعریف میکنید که اسطورهء وفاداری و فداکاری و عشق هستند
پس چرا ذرهای، تأکید میکنم ذرهای توانایی دیدن زنجها و سختیهای مردها را ندارند؟
کار خانه با مرد است و زن فقط باید چراغ خانه باشدگفت:
توبه کردم که دگر می نخورم، بجز این امشب و فردا شب و شبهای دگر...! این هم از همان حرفهاست برادر. زن وظیفه ندارد کار خانه را انجام بدهد، وظیفه ندارد غذا بپزد، وظیفه ندارد حتی لیوانی آب دست شوهرش بدهد، اگر درآمد یا مالی داشته باشد وظیفه ندارد حتی 1 ریال از آن را به شوهر بدهد و در مخارج زندگی به او کمک کند، در قبال بزرگ کردن فرزند خودش و برای شیر دادن به فرزند خودش میتواند پول بگیرد. کلا زن هیچ وظیفهای ندارد ولی چراغ خانه است!! درست مثل اینکه بروی پول بدهی و چراغی برای خانهات بخری ولی حق نداشته باشی آن را روشن کنی! عجب چراغی!
باید جواب اعتراض خانمها را بدهند که مدام دشمن راندهشدهی انسانیت نشسته زیر پایشان به ایشان میگوید که چرا تو نور باشی او نور نباشد؟بروید ببینید خانمها این نظرات شما را چگونه پاسخ میدهند happy
چرا این افتحار را به شوهرت نمیدهی که او نور باشد و تو به جای او در میان جمع ندرخشی؟
۱- وقتی تبعیض این قدر آشکار بر ضد زنان هست خب معلوم است که نارضایتی و شکایت هم بیشتر از جانب زنان خواهد بود تا مردانبسیار لذت بردم خواهر گرامی. عجب پاسخ دقیق و کاملی دادید۲- مردها به واسطه ویژگی های جسمی که دارند آزادی های ظاهری بیشتری دارند مثلا از لحاظ پوشش محدودیت کمتری دارند. می توانند راحت سوار هر وسیله نقلیه ای شوند هر جا خواستند بروند شب دیر به خانه بیایند. این ها برای بعضی زنان ممکن است حالت مقایسه ایجاد کند و زنان را برای درخواست همین آزادی ها تحریک کند. در حالی که برعکسش صدق نمی کند یعنی زن بودن و محدودیت های آن برای مردان جذابیت و امتیازی ندارد که بخواهند برای داشتن آن ویژگی ها اعتراضی کنند.
۳-مردها به واسطه ویژگی های مردانه مسولیت های خاص خودشان را دارند و به تبع آن مدیریت و تصمیم گیری ها بیشتر با مردهاست تا با زنان. چه در سطح خانواده و چه در سطح جامعه.
آیا کسی که مدیریت و ریاست به عهده اوست بیشتر مورد ظلم قرار می گیرد یا آنکه تحت مدیریت و تصمیم قرار می گیرد؟
آن جنسی که امور تصویب قوانین، امور اجرایی ، امورقضایی عموما به دست اوست بیشتر مظلوم است یا جنس دیگر؟
آنکه از نظر جسمی قوی تر هست بیشتر مورد ظلم قرار می گیرد یا آنکه ضعیف تر هست؟
( البته شاید در راستای سوال شما نبود)۴- در بسیاری موارد هم از طرف زنان به مردان ظلم شده و می شود اما شاید چند حالت وجود داشته باشد :
یا مردان خیلی اهل شکایت کردن و نق زدن نیستند و تحمل پذیری بالایی دارند
یا با قدرت جلوی ظلم می ایستند
یا نحوه ظلم به گونه ایست که به چشم نمی آید
مثلا وقتی یک مرد یک زن را کتک بزند خیلی بیشتر به چشم می آید تا وقتی که مثلا یک زن با زخم زبان روح و روان یک مرد را آزار بدهد.
یا مثلاً خودداری مرد از دادن نفقه خیلی بیشتر از عدم تمکین زن نسبت به همسرش به چشم می آید.۵-یک مساله دیگر هم شاید به مساله اعتماد به نفس برگردد. چون همیشه جنس مرد به عنوان جنس برتر نشان داده شده بنابراین زنان به دنبال به دست آوردن ویژگی های مردانه و آزادی های مردانه و حق و حقوق مردانه هستند تا به این وسیله شایستگی های خود را اثبات کنند. بسیاری اوقات زنان شایسته بودن را در شبیه مردان شدن می بینند و بنابراین به اشتباه گمان می کنند اگر شبیه مردان عمل کنند و یا حق و حقوقی شبیه مردان داشته باشند به مقصودشان می رسند و همین زمینه اعتراض زنان به وضعیت موجود را باعث می شود در حالیکه برعکسش صدق نمی کند یعنی مردان معمولا به خاطر اعتماد به نفس بالاتر چیزی درون جنسیت خودشان به عنوان نقص نمی بینند که بخواهند برای تغییرش تلاش کنند و همینی که هستند را قبول دارند پس زمینه اعتراض در آنها کمتر می شود.
۶- مساله دیگر شاید نگاه کردن خانمها صرفاً به ظاهر بعضی قضایا و اصطلاحاً "مرغ همسایه را غاز دیدن" باشد.
مثلا در مورد همین قدرت جسمی مرد: این قدرت جسمی مسولیت مرد را در امور اقتصادی بیشتر می کند. در کنار مسولیت اقتصادی، احکامی برای پیشبرد بهتر این مسولیت مرد وضع شده. مثلا ارث مرد را دوبرابر زن قرار داده. حالا آن چیزی که یک زن از مجموع این مسولیتها و حق و حقوق نگاه می کند فقط همان بخش دوبرابر بودن سهم ارث است دیگر به آن بخش مسولیت بیشتر مرد در امور اقتصادی نگاهی نمی کند و همین خودش منشا اعتراض می شود. در مورد خیلی از احکام دیگر هم شاید بتوان این نوع نگاه را دید یعنی زنان فقط به آن بخش از حق و حقوقی که به مرد اختصاص داده شده نگاه می کنند و در کنارش به مسولیت هایی که به عهده یک مرد گذاشته شده توجه نمی کنند.
نمی دانم شاید بعضی مطالبم در جهت پرسش شما نبود فقط خواستم نوع نگاه زنان به حق و حقوق خودشان را کمی باز کنم.
واقعاً احسنت =d>

با خواندن کامل این پست شما (چند بار خواندم) یک تلنگر جدی به مغزم خورد. نه اینکه اشکالاتم به خانمها از بین رفته باشد، اما به نظرم باید ریشه معایب را در هر دو گروه زن و مرد جستجو کنم
فقط چند ابهام هست که اگر موافق باشید با هم درموردش گفتگو کنیم
مثلا در مورد همین قدرت جسمی مرد: این قدرت جسمی مسولیت مرد را در امور اقتصادی بیشتر می کند. در کنار مسولیت اقتصادی، احکامی برای پیشبرد بهتر این مسولیت مرد وضع شده. مثلا ارث مرد را دوبرابر زن قرار داده. حالا آن چیزی که یک زن از مجموع این مسولیتها و حق و حقوق نگاه می کند فقط همان بخش دوبرابر بودن سهم ارث است دیگر به آن بخش مسولیت بیشتر مرد در امور اقتصادی نگاهی نمی کند و همین خودش منشا اعتراض می شود. در مورد خیلی از احکام دیگر هم شاید بتوان این نوع نگاه را دید یعنی زنان فقط به آن بخش از حق و حقوقی که به مرد اختصاص داده شده نگاه می کنند و در کنارش به مسولیت هایی که به عهده یک مرد گذاشته شده توجه نمی کنند.احسنت بر شما
تمام پرسش من در این تاپیک همین است خواهر گرامی، بطور کامل این چند خطی که از شما نقل کردم و بطور خلاصه بخش بولد شده
خب چرا اینگونه است؟ چرا زنان نمیتوانند مسئولیتهای مرد را هم ببینند؟
اشتباه از من بود که وارد تاپیک شما شدم بدرود...خب بزرگوار یعنی من این حق را نداشتم که پاسخ مورد نظرم را به صحبتهای شما بدهم؟
من نه توهینی به شما کردم و نه جسارتی، طبق روال معمول دارم با شما گفتگو میکنم
لذا متوجه نمیشوم به چه دلیل چنین حرفی میزنید
این هم از همان حرفهاست برادر. زن وظیفه ندارد کار خانه را انجام بدهد، وظیفه ندارد غذا بپزد، وظیفه ندارد حتی لیوانی آب دست شوهرش بدهد، اگر درآمد یا مالی داشته باشد وظیفه ندارد حتی 1 ریال از آن را به شوهر بدهد و در مخارج زندگی به او کمک کند، در قبال بزرگ کردن فرزند خودش و برای شیر دادن به فرزند خودش میتواند پول بگیرد. کلا زن هیچ وظیفهای ندارد ولی چراغ خانه است!!
سلام،
خوب بله این وظیفهها را ندارد و وقتی انجام میدهد از سر لطف است، برای شیرین کردن زندگی است، میتوانند انجام ندهند و مرد اگر خودش نتواند باید برود کسی را بیاورد و بهش مزد بدهد تا این کارها را انجام بدهد ... مزد کار کردنش هم برای خودش هست ... از آن حرفهاست یعنی چی؟ شما هم میخواهید فقط چیزی که به نفعتان هست را از شریعت بپذیرید؟ چیزی که دوست دارید درست باشد و منطقش را فهم میکنید را بپذیرید؟
درست مثل اینکه بروی پول بدهی و چراغی برای خانهات بخری ولی حق نداشته باشی آن را روشن کنی! عجب چراغی!
چرا حق ندارید روشن کنید؟ حق نزدیکی را مردها ندارند؟ حق طلاق برای وقتی که چراغ خانهاشان دیگر تصمیم بگیرد که چراغ نباشد را ندارند؟
یک نفر اگر از همسرش بدش بیاید تا آنجا که از او کراهت داشته باشد، یعنی مثلاً حتی خوشش نیاد که ریخت زنش را ببیند، باز خدا میگوید که اگر این همسر را نگاهش دارد امید است که خیر کثیر از آن زن به او برسد ...
... عَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۚ فَإِن كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَىٰ أَن تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّـهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا
... با ايشان به شيوهاى نيكو و پسنديده زيست كنيد، پس اگر آنان را خوش نداريد چه بسا چيزى را خوش نداريد و خداوند در آن نيكى بسيار پديد مىآورد.
خیر کثیر میدانید یعنی چه؟ یعنی کوثر ... از همان زنی که از او کراهت دارد ... ببینید اگر زن خوب و بساز باشد چه خواهد بود ...
بروید ببینید خانمها این نظرات شما را چگونه پاسخ میدهند
مگر مهم است که چطور پاسخ بدهند؟
کسی که به دنبال همسر است برود همسری بگیرد که جواب خوب به این سؤالها بدهد ... تا شجرهی زندگیاشان ریشههایش محکم در خاک باشد ... زندگیای که هر کسی حدود و جایگاه خودش را بداند و عزت نفس داشته باشد و از چیزی که هست بخاطر حرفهای مفت دیگران شرمنده نباشد ...
همه مثل هم نیستند ...