جمع بندی دوستان چادری ام بی چادر شده اند

هوالمحبوب

با سلام و احترام خدمت شما کاربرگرامی:

با همین اندک توصیفی که از شرایطتون کردین، نگرانی و تردید شما کاملا قابل درک می باشد. می شه تا حدودی فهمید که دچار ابهام توی زندگی هستید، ولی به نظر می رسد لازم هست چند سوال از شما پرسیده بشه تا شرایط بیشتر و بهتر توصیف شود. لطفا به سوالهای زیر پاسخ دهید.

-

چند سال دارید؟
- میزان تحصیلات شما چقدر است؟
- درصورت تأهل، کمی از شرایط زندگی متأهلی توصیف نمایید.
- ارتباط شما با خانواده چگونه است؟
- چقدر با دوستان خود ارتباط دارید و از زمانی که چادر را کنار گذاشته اند مدل ارتباطی شما تغییر کرده است؟

اگر پاسخ دادن به سوالات در فضای عمومی انجمن برای شما سخت است، می توانید پاسخهایتان را به صورت پیغام خصوصی برای بنده ارسال نمایید.

با تشکر از اینکه اهتمام کرده و به سوالها پاسخ می دهید

لطفا از ارتباطتتون با خانوادتون هم بگین متشکرم

هوالمحبوب

باید گفت بسیار جای خوشحالی داره از اینکه خانمی به سن شما آن هم در خانواده ای که خودتون شرایطش و توصیف کردین چادری بشه خیلی انگیزه و قدرت می خواد که تونستین چنین تصمیمی بگیرین.

همونطور که میدونی حجاب معنای گسترده ای داره و مانتو و یا چادر به تنهایی نمی تونن مصداق حجاب یا بی حجابی باشن. مثلا یک وقت یک خانم مانتویی با رنگ و مدل مناسب و اینکه تنگ نباشد و انگشت نما نشه می تونه از یک خانم چادری ای که طوری چادر پوشیده که انگشت نماست و جلب توجه می کنه و مصداق های حیا رو رعایت نمی کنه مثل حیا در گفتار، راه رفتن و .... با حجاب تر باشه.
ولی واقعیت این هستش که ما به مصداق های خانم های چادری کاری نداریم، خود چادر فی نفسه می تونه حجاب برتری باشه برای کسی که دنبال برترین هاست.چادر وسیله مناسبی است برای مفهوم حجاب.

مثل اینکه وقتی شما نماز میخونی می تونی با مانتو هم بخونی ولی یک چادر تمیز و خوشرنگ رو انتخاب می کنی تا نماز بخونی و سلیقه به خرج میدی توی انتخاب چادرت و سجاده نمازت. چون برات مهمه که در مقابل خدا مرتب و تمیز و با بهترین پوششی که مناسب نماز خوندن هست قرار بگیری. پس برای حضور در انظار عمومی که دستور خداست یک خانم حجاب داشته باشد هم باید به دنبال بهترین نوع پوشش بود که بر اساس مستندات، چادر بهترین نوع است.

حتی اگر بگوئیم که چادر یک بحث تاریخی هست و روایت و سندیت ندارد باز هم جای آن دارد که انتخاب شود چراکه هر نفس سلیم و منطقی بر پوشش برتر بودن چادر، سر تسلیم فرو می آورد اگر به معنای واقعی آن استفاده شود.

چیزیکه اسلام خواسته، حفظ حجاب و ترک زینته.

اما در باب چادر، آیه ای که خیلی در این باب به آن اشاره میشود این است:

«يا أَيهَا النَّبِي قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يدْنِينَ عَلَيهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يعْرَفْنَ فَلَا يؤْذَينَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا»؛ اي پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها [روسري‌هاي بلند] خود را بر خويش فروافکنند، اين کار براي اينکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است؛ (و اگر تاکنون خطا و کوتاهي از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحيم است. (احزاب/59)

که بنابر واژه جلباب، جامه ایست سرتاسری که تمامی بدن را بپوشاند.

در تفسیر المیزان اینچنین آمده: کلمه «جلابیب » جمع جلباب است، و آن جامه ای است سرتاسری که تمامی بدن را می پوشاند، و یا روسری مخصوصی است که صورت و سر را ساتر می شود، و منظور از جمله «پیش بکشند مقداری از جلباب خود را»، این است که آن را طوری بپوشند که زیر گلو و سینه هایشان در انظار ناظرین پیدا نباشد.[1]

پس حداقل احتمالش، احتمال ضعیفی نیست که علامه طباطبایی هم آن را اشاره نموده.

و همچنین به این ماجرای تاریخی:

«رَوَى عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ‏ بِإِسْنَادِهِ عَنْ آبَائِهِ ع‏ أَنَّهُ لَمَّا أَجْمَعَ‏ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ عَلَى مَنْعِ‏ فَاطِمَةَ علیها سلام فَدَكاً وَ بَلَغَهَا ذَلِكَ‏ لَاثَتْ خِمَارَهَا عَلَى رَأْسِهَا وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبَابِهَا»[2]
(وقتى أبو بكر و عمر براى منع حضرت زهرا عليها السّلام از فدك همدست شدند و حضرت از آن با خبر شد، مقنعه بر سر كشيده و پارچه‏اى بر سر انداخته‏).

که این ماجرا حکایت از آن دارد که بالاخره فرقیست بین مقنعه که حضرت بر سر کشیدند با آن جلبابی که حضرت روی آن مقنعه تن کردند!

---

[/HR][1] ترجمه تفسیر المیزان جلد 16 صفحه 510

[2] الإحتجاج للطبرسي ج‏1 ص 97

بحث دیگر اینکه دوستان شما می گویند که به خاطر نگرش منفی به چادر نباید ازش استفاده بشه،

این حرف را تا کجا باید پذیرفت. ممکنه زمانه طوری بشه که آدم ها به خیلی از مسائل دیگه مذهبی بدبین بشن. آیا باز هم باید کوتاه آمد و مطابق میل انسانهای دیگر رفتار کرد.

برای مثال دانشجویی می گفت وقتی وارد یکی از خوابگاه های دانشجویی شدم و شروع به نماز خواندن کردم هم اطاقی هایم مرا مسخره می کردند ولی من نمازم را ادامه دادم تا اینکه کم کم یکی دیگر از هم اطاقی هایم هم به من ملحق شد و گفت من چند وقت است به خاطر دیدگاه آنان نمازم را کنار گذاشته ام. اگر اینگونه بخواهیم بیندیشیم از خودمان چه خواهیم داشت.

بگذار مسأله را از جهت منطقی بررسی کنیم. انسانها به عقل طبیعی که خداوند عطا کرده؛ هم می توانند راههای درست زندگیشان را بیابند. عقل طبیعی اینگونه است که ما به صورت فطری می دانیم چه چیز درست و چه چیز غلط است. برای نمونه همه انسانها دروغ را دوست ندارند و محبت را دوست دارند.
یا نمی دانیم چه چیز درست و غلط است. دین در این مسائل برای ما برنامه ای ریخته و بسته آن برنامه توسط فرستادگان خداوند به ما رسیده است.

عقل انسان هر عملی را که باعث کرامت و ارزشمندی انسان شود، ارج می نهد حجاب از جمله این مقوله است وعقل سلیم حکم می کند که هر چیز ارزشمند در لفافه باشد، پس زن، این موجود که مظهر خلاقیت خداست اگر عقل و فهمش اوج گیرد جسمش را پوشیده می دارد، زیرا به حقیقت خویش دریافته و از حیوانیت خویش در حد لزوم بهره می گیرد و جسم دیگر سند افتخارش نیست که با عرضه در همه جا برای خویش مقبولیت بگیرد و زیبایی اندام ملاک برتری اش نیست. چون می داند جسمش به خاک برمی گردد و آنچه می ماند روحش است که باید پرورش دهد.

نظام آفرینش به گونه ای طراحی شده است که هر موجودی در آن مسئولیتی دارد که این مسئولیت با کیفیت وجودش تناسب کامل دارد. تدبیر آفرینش عفت و حیا را در نهاد زن فطری ساخت و حجاب را تشریع کرد تا ایفای همه مسئولیتهای زن متوقف بر حفظ این امر فطری باشد. خداوند حجاب را واجب نمود تا امر درونی عفت و حیا با حفاظ بیرونی حجاب محفوظ گردد.

حالا شما حجاب را در منابع دینی ببینید. در روایت آمده که:« و مِنَ الرُّشـدِ العِفَاف»[1]. یعنی نتیجه‌ی رشدیافتگی، حجاب است. پس رشد هر چه بیشتر باشد حجاب بیشتر است.

---

[/HR][1] تحف‌العقول، ص19

مسأله به لحاظ روانشناختی هم جای بررسی دارد از این جهت که:

کارهایی که انسانها در زندگی انجام میدهند و انتخابهایی که می کنند باید با ارزشهای او مطابقت داشته باشد. ارزشها خواسته های عمیق قلبی شما برای آنچه می خواهید انجام دهید. ارزش چیزی است که به زندگی جهت میده و زندگی از طریق ارزشهاست که ارزشمند می شه. شما اگر با شناخت چادر رو انتخاب کردی و برای آن با خانوادت جنگیدی، پس با رها کردنش و چادر رو کنار گذاشتن، زحمت زجری که از این جنگیدن کشیدی و برباد داده ای.

باید دید که حجاب برای شما ارزش است یا هدف؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

شاید بپرسید تفاوت اینها در چیست؟

هرزمان برای چیزی تلاش کنی وقتی نمی رسی و رنج می بری اون موضوع هدف بوده برای شما. مثلا اگر برای شما حجاب، یک هدف بوده از اینکه دیگران شما را فردی با حجاب به حساب آورند و به شما خوش بین باشند و حالا که اینگونه نیست برای شما زجرآور شده پس حجاب برای شما هدف است.

ارزش آن چیزی است که چه به آن برسی یا نرسی رنج ندارد چون فرآیندی است، ارزش پایان ندارد یعنی اگر حجاب برای شما ارزش باشد چه دیگران شما را باحجاب بدانند و یا فکر خوب راجع به شما بکنند یا نکنند برای شما مهم نیست چون خود حجاب برای شما ارزش است و ارزشها همواره در حال پیشرفت و متعالی شدن هستند. پس چادر وسیله ای کاملتر است برای ارزش حجاب.

هدف وقتی به آن رسیدی احساس پوچی به انسان می دهد ولی ارزش ناتمام است و هرچه بالاتر روی پله ای برتر پیش روی شماست. اگر حجاب هدفی بوده برای شما برای ارتباط دوستانه بیشترتان با دوستان باحجاب، مسلما با مدتی چادری بودن به آن هدف رسیده اید و دیگر راضیتان نمی کند بخصوص اینکه دوستانتان هم آن را کنار گذاشته اند.

اگر چادر وسیله ای باشد برای ارزش حجاب، به راحتی دچار تردید نخواهید شد بخصوص وقتی برای بدست آوردنش جنگیده ای. اگر ارزشهایت را در زندگی پیدا کنی دیگه کاری به دیگران نخواهی داشت که آنها چه می کنند و چه می گویند، خودت مسیر ارزشی ات را ادامه خواهی داد.

برای رسیدن به ارزشهایمان باید اهدافی را انتخاب کنیم ارزش حجاب، با پوشش چادر به معنای درستش میسّر خواهد بود یعنی چادر یک هدفی است برای رسیدن به ارزش حجاب. معمولا اگر ارزش ها درست انتخاب شوند پشیمانی در کار صورت نمی گیرد و همیشه فرد از انتخاب هایش راضی است.

درباره ارزشهای زندگیتان تفکر کنید و اهداف درستی برای رسیدن به آن درنظر بگیرید.

امیدوارم توانسته باشم تا حدودی از تردیدهایتان را کم کرده باشم.
اگر سوالی پیرامون مسائلی که مطرح شد داشتید در خدمتم.

موفق باشید.

معرفی منبع برای مطالعه:
هنر شفاف اندیشیدن اثر رولف دوبلی تلخیص: محمدصالح فضلی

هوالمحبوب

با سلام و احترام

در «بحارالأنوار» (ج43، ص84) به نقل از کتاب «مناقب»، از طریق اهل سنّت آمده است:

«وقال النبیّ(ص) لها: أیّ شیء خیر للمرأة؟ قالت: «أن لا تری رجلا ولایراها رجل». فضمّها إلیه و قال: ذرّیة بعضها من بعض».

پیامبر صلوات الله علیه از حضرت زهرا سلام الله علیها پرسیدند: چه چیزی برای زن بهتر است؟ حضرت زهرا در پاسخ گفتند: «اینکه زن، مردی را نبیند و نیز مردی وی را نبیند».پیامبر فاطمه را در آغوش کشیدند و فرمودند: «نسلی که همانند هم اند» (بخشی از آیه 34، سوره آل عمران).

در «بحارالأنوار» (ج104، ص37) به نقل از «مکارم الأخلاق»، در روایت دیگری می خوانیم:
امّ سلمه نقل می کند: خدمت پیامبر بودم؛ همسر دیگر حضرت، میمونه، نیز حضور داشت. ابن مکتوم (مؤذّن نابینای پیامبر) وارد شد و این البتّه پس از آن بود که دستور حجاب برای زنان پیامبر آمده بود.4 پیامبر صلوات الله علیه به ما فرمود: حجاب بگیرید. گفتیم: یا رسول اللّه، مگر او نابینا نیست و مگر ما را می بیند؟ حضرت فرمود: آیا شما دو نفر هم نابینا هستید و آیا شما او را نمی بینید؟!

همانطور که عرض کردم ارزش بودن حجاب از این جهت است که می تواند بیشتر و متعالی تر گردد.

نمی شه گفت مرتکب گناه می شن مثل اینکه مستحبات نماز اگر خوانده شود نماز متعالی تر خواهد بود ولی اگر مستحبات گفته نشود گناه صورت نگرفته و حد واجب انجام شده است.

  جمع بندی پرسش: طی یک سال گذشته پنج تا از دوستان صمیمی من چادرشان را کنار گذاشته اند با این استدلال که حجاب بدون چادر هم کامله و چادر یک مبحث تاریخی  است نه دینی. من در خانواده غیر مذهبی با فشار زیادی که از طرف خانوادم بود چادری شدم و الان در فشار روحی هستم. چون دلم خوش بود به همین دوستهای مذهبی ام. الان حس می کنم چقدر بیخود به خودم سختی دادم. واقعا سر دوراهی مانده ام. بدون چادر می شه حجاب کامل داشت؟ من به خاطر خدا چادري شدم ولي الان بعد تحمل سختي ها، حس ميكنم خسته شدم از چادر.   پاسخ: حجاب  معنای گسترده ای دارد. مانتو و یا چادر به تنهایی نمی توانند مصداق حجاب یا بی حجابی باشند. واقعیت این هست که نباید به مصداق خانم های چادری فقط نگاه کرد بلکه خود چادر فی نفسه می تواند حجاب برتری باشد؛ برای کسی که دنبال بهترین هاست. چادر وسیله مناسبی است برای مفهوم حجاب. پس برای حضور در انظار عمومی که دستور خداست یک خانم حجاب داشته باشد هم باید به دنبال بهترین نوع پوشش بود که بر اساس مستندات چادر بهترین نوع است. حتی اگر بگوئیم که چادر یک بحث تاریخی هست و روایت و سندیت ندارد باز هم جای آن دارد که انتخاب شود چراکه هر نفس سلیم و منطقی بر پوشش برتر بودن چادر، سر تسلیم فرو می آورد اگر به معنای واقعی آن استفاده شود. اما در باب چادر ، آیه ای که خیلی در این باب به آن اشاره میشود این است: «يا أَيهَا النَّبِي قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يدْنِينَ عَلَيهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يعْرَفْنَ فَلَا يؤْذَينَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا»؛ اي پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها [روسري‌هاي بلند] خود را بر خويش فروافکنند، اين کار براي اينکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است؛ (و اگر تاکنون خطا و کوتاهي از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحيم است.(1)   که بنابر واژه جلباب، جامه ایست سرتاسری که تمامی بدن را بپوشاند. در تفسیر المیزان اینچنین آمده: کلمه «جلابیب » جمع جلباب است ، و آن جامه ای است سرتاسری که تمامی بدن را می پوشاند، و یا روسری مخصوصی است که صورت و سر را ساتر می شود، و منظور از جمله «پیش بکشند مقداری از جلباب خود را»، این است که آن را طوری بپوشند که زیر گلو و سینه هایشان در انظار ناظرین پیدا نباشد( 2)پس حداقل احتمالش، احتمال ضعیفی نیست که علامه طباطبایی هم آن را اشاره نموده. بحث دیگر اینکه  دوستان شما می گویند که به خاطر نگرش منفی به چادر نباید از آن استفاده شود. این حرف را تا کجا باید پذیرفت. ممکن است زمانه طوری شود که مردم به خیلی از مسائل مذهبی بدبین شوند آیا باید باز هم کوتاه آمد و مطابق میل انسانهای دیگر رفتار کرد.    نظام آفرینش به گونه ای طراحی شده است که هر موجودی در آن مسئولیتی دارد که این مسئولیت با کیفیت وجودش تناسب کامل دارد. تدبیر آفرینش عفت و حیا را در نهاد زن فطری ساخت و حجاب را تشریع کرد تا ایفای همه مسئولیتهای زن متوقف بر حفظ این امر فطری باشد. خداوند حجاب را واجب نمود تا امر درونی عفت و حیا با حفاظ بیرونی حجاب محفوظ گردد. حالا شما حجاب را در منابع دینی ببینید. در روایت آمده که:« و مِنَ الرُّشـدِ العِفَاف» (3) یعنی نتیجه‌ی رشدیافتگی، حجاب است. پس رشد هر چه بیشتر باشد حجاب بیشتر است. مسأله به لحاظ روانشناختی هم جای بررسی دارد از این جهت که: کارهایی که انسانها در زندگی انجام میدهند و انتخابهایی که می کنند باید با ارزشهای او مطابقت داشته باشد. ارزشها خواسته های عمیق قلبی انسانهاست و زندگی از طریق ارزشهاست که ارزشمند می شود. شما اگر با شناخت چادر را انتخاب کرده ای و برای آن با خانواده خود جنگیدی، پس با رها کردن آن و چادر را کنار گذاشتن زحمت زجری را که کشیده اید بر باد خواهید داد. باید دید که حجاب برای شما ارزش است یا هدف؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ هرزمان  انسان برای چیزی تلاش کند ولی به آن نرسد و از نرسیدن رنج برد آن موضوع هدف بوده است. مثلا اگر برای شما حجاب، یک هدف بوده از اینکه دیگران شما را فردی با حجاب به حساب آورند و به شما خوش بین باشند و حالا که اینگونه نیست برای شما زجرآور شده پس حجاب برای شما هدف است. ارزش آن چیزی است که انسان چه به آن برسید یا نرسد رنج ندارد چون فرآیندی است، ارزش پایان ندارد یعنی اگر حجاب برای شما ارزش باشد چه دیگران شما را باحجاب بدانند و یا فکر خوب راجع به شما بکنند یا نکنند برای شما مهم نیست چون خود حجاب برای شما ارزش است و ارزشها همواره در حال پیشرفت و متعالی شدن هستند. پس چادر وسیله ای کاملتر است برای ارزش حجاب. اگر انسان ارزشهایش را در زندگی پیدا کنددیگه کاری به دیگران نخواهد داشت که آنها چه می کنند و چه می گویند، خودش مسیر ارزشی اش را ادامه خواهد داد. معمولا اگر ارزش ها درست انتخاب شوند پشیمانی در کار صورت نمی گیرد و همیشه فرد از انتخاب هایش راضی است. معرفی منبع برای مطالعه: هنر شفاف اندیشیدن اثر رولف دوبلی تلخیص: محمدصالح فضلی پی نوشت ها:

1. سوره احزاب، آیه 59.
2. ترجمه تفسير الميزان از محمدحسين طباطبائي مترجم محمدباقر موسوي همداني، قم:جامعه مدرسين حوزه علميه قم دفتر انتشارات اسلامي ۱۳۷۴.ج 16، ص 510.
3. تحف العقول، ابن شعبه، حسن بن علی، مترجم صادق حسن زاده، نشر آل علی، قم، 1382، ص 19