حسینیه مجازی عاشقان اباعبدالله _ ویژه محرم 1399 انجمن گفتگوی دینی
تبهای اولیه
حسینیه مجازی عاشقان اباعبدالله _ ویژه محرم 1399 انجمن گفتگوی دینی
عالم به ماتم تو حسینیۀ غم است
یعنی که فصل سوک و عزا، فصل ماتم است
از عرش تابه فرش تمام فرشتگان
فریاد می زنند که ماه محّرم است
هفت آسمـان پُر است ز گرد عزای تو
چشمـان مهر و ماه ز داغ تو پُر نم است
کعبه سیاهپوش عزایت شد و هنوز
شور غمت به سینۀ پُر شور زمزم است
ضمن عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم ، ان شاالله در این ایام مطالب مرتبط با عزای سالار شهیدان در حسینیه عاشقان اباعبدالله انجمن گفتگوی دینی درج خواهد شد.
برچسب:
صبح شد و بانگ الرحیل برخاست و قافله عشق عازم سفر تاریخ شد. خدایا، چگونه ممکن است که تو این باب رحمت خاص را تنها بر آنان گشوده باشی که در شب هشتم ذی الحجه سال شصتم هجری مخاطب امام بودهاند و دیگران را از این دعوت محروم خواسته باشی؟ آنان را میگویم که عرصه حیاتشان عصری دیگر از تاریخ کره ارض است. هیهات ما ذلک الظن بک ـ ما را از فضل تو گمان دیگری است. پس چه جای تردید؟ راهی که آن قافله عشق پای در آن نهاد راه تاریخ است و آن بانگ الرحیل هر صبح در همه جا بر میخیزد. واگر نه، این راحلان قافله عشق، بعد از هزار و سیصد چهل و چند سال به کدام دعوت است که لبیک گفته اند؟
الرحیل! الرحیل!
اکنون بنگر حیرت میان عقل و عشق را!
اکنون بنگر حیرت عقل و جرأت عشق را! بگذار عاقلان ما را به ماندن بخوانند... راحلان طریق عشق میدانند که ماندن نیز در رفتن است. جاودانه ماندن در جوار رفیق اعلی و این اوست که ما را کشکشانه به خویش میخواند.
بخشی از کتاب فتح خون اثر شهید آوینی
دارد نوای نوحهی خونخواه میرسد
هر شب صدای چاوشی ماه میرسد
لبهای قدسیان به دمت گرم میشود
«باز این چه شورش است»، که از راه میرسد
دارد هوای شهر، نفس تازه میکند
هر خانه را دمت پر از آوازه میکند
دستی لباسِ مشکی سالِ گذشته را
دارد برای نوکرت اندازه میکند
در کوچههای مشکی ماتم رسیدهاند
بعد از حسین و روضه؛ به این دَم رسیدهاند
«لطفا کمک کنید، به بزم عزایمان»
سینی به دستهای مُحرّم رسیدهاند
هر کوچهای که بزم عزایت در آن بپاست
یک تکه از حرم شده از جنس کربلاست
این پارچه؛ که حلقه زده دور خیمهات
چادر سیاهِ روضه نه؛ ششگوشهی شماست
آثار عظیم سجده بر تربت حضرت سیدالشهدا علیه السلام
#حجت_الاسلام_والمسلمین_کاشانی
امام صادق علیه السلام:
هر کس که خدا خیرخواه او باشد محبت حسین علیه السلام و زیارتش را در دل او می اندازد.
وسائل الشیعه ج 10 ص 388
شبِ اول محرم؛ سینه زنت آرزوشه
با دستای یه پیر غلامت، پیرهن سیاه بپوشه!
حاج محمود کریمی
معرفی چند موضوع مفید ویژه ایام محرم:
چرا باید برای شهادت امام حسین (ع) گریه کنیم؟
تاریخچه عزاداری امام حسین
چرا امام حسین (ع) دعوت مردم کوفه را پذیرفتند؟
تشبیه ذبح امام حسین در احادیث
تعداد همسران امام حسین (سلام الله علیه)
روضه ی امام حسین (ع) در روز محشر
چرا کارد گلوی اسماعیل را نبرید ولی گلوی امام حسین (ع) را برید؟
محبت امام حسین علیه السلام
آیا واقعاً شریح قاضی به قتل امام حسین(ع) فتوا داده بود؟
چرا امام حسین (علیه السلام) حج خود را نیمه تمام گذاشتند؟
چرا امام حسین (ع) با یزید بیعت نکرد، ولی امام رضا (ع) ولیعهدی مأمون را پذیرفت؟
دعای امام حسین (ع) در روز عاشورا
فلسفه گریه بر امام حسین علیه السلام
خون حسین واصحابش کهكشانی است که بر آسمان دنیا راه قبله را می نمایاند .بگذار اصحاب دنیا ندانند . کِرم لجن زار چگونه بداند که بیرون از دنیایی که او تن می پرورد ، چیست؟ زمین و آسمان او همان است ، و اگر او را از آن لجن زار بیرون کشند ، می میرد.
امت محمد را آن روز جز حسین ملجاً و پناهی نبود. چه خود بدانند و چه ندانند ، چه شكر نعمت بگزارند و چه نگزارند . واقعه عاشورا دروازه ای از نور است که آنان را از ظلم آباد یزیدیان به نورآباد عشق رهنمون می شود... اگر نبود خون حسین ، خورشید سرد می شد و دیگر در آفاق جاودانه شب نشانی از نور باقی نمی ماند... حسین چشمه خورشید است .
بخشی از کتاب فتح خون شهید آوینی
بدون تعارف با حاج مهدی رسولی، مداحی که تمام عمرش را صرف خدمت به اهل بیت(ع) کرده است.
مشاهده ویدئو
امام صادق علیه السلام:
کسی که در مرثیه حسین بن علی علیهما السّلام شعری خوانده و خود گریه کرده و ده نفر دیگر را بگریاند بهشت بر ایشان واجب میگردد و کسی که در مرثیه حسین علیه السّلام شعری خوانده و خود گریه کرده و یک نفر دیگر را بگریاند بهشت برای هر دو واجب میشود.
کامل الزیارات، جلد ۱، صفحه ۱۰۴
عجبا! امام مأمن کره ارض است و اگر نباشد ،خاك اهل خویش را یكسره فرو می بلعد ، و اینان برای او امان نامه می فرستند ... و مگر جز در پناه حق نیز مأمنی هست ؟ عقل را ببین که چگونه در دام جهل افتاده است! و عشق را ببین که چگونه پاسخ می گوید :» آن که مردم را به طاعت خداوند و رسول او دعوت می کند هرگز تفرقه افكن نیست و مخالفت خدا و رسول نكرده است . بهترین امان ، امان خداست .و آنكس که در دنیا از خدا نترسد ، آنگاه که قیامت برپا شود در امان او نخواهد بود . و من از خدا می خواهم که در دنیا از او بترسم تا آخرت را در امان او باشم« ...
بخشی از کتاب فتح خون شهید آوینی
پای تا سر همه آیینه زهراست وجودم
شاهدم این قد خم گشته و این روی کبودم
السلام علیک یا رقیه الشهیده
صحرای بلا به وسعت تاریخ است و کار به یك یا لیتنی کنت معكم ختم نمی شود . اگر مرد میدان صداقتی ، نیك در خویش بنگر که تو را نیز با مرگ انسی این گونه هست یا خیر! اگر هست که هیچ ، تو نیز از قبله داران دایره طوافی ، و اگر نه ... دیگر به جای آنكه با زبان «زیارت عاشورا» بخوانی ، در خیل اصحاب آخرالزمانی حسین با دل به زیارت عاشورا برو . «ضحاك بن عبداهلل مشرقی » را که می شناسی ! عصر عاشورا از جبهه حق گریخت بعد از آنكه صبح تا شام را در رکاب امام شمشیر زده بود. خوف ،فرزند شك است و شك ، زاییده شرك و این هرسه ، خوف و شك و شرك ، راهزنان طریق حقند... که اگر با مرگ انس نگیری ، خوف ، راهِ تو را خواهد زد و امام را در صحرای بلا رها خواهی کرد. شب هر چه در خویش عمیق ترمی شود، اختران را نیز جلوه ای بیشتر می بخشد و این ، سرالاسرار شب زنده داران است . اگر ناشئه لیل نباشد، رنج عظیم روز را چگونه تاب آوریم ؟
بخشی از کتاب فتح خون شهید آوینی
مدیر اجرایی_فرهنگی said in رهبر انقلاب: از رعایت اصول
رهبر انقلاب: از رعایت اصول بهداشتی در مجالس عزاداری تشکر می کنم مشاهده ویدئویکی نوشته بود نظمی در حد ارتش چین ولی این تصویر بنظر بنده بیشتر شبیه ، ارادتی در حد ملت عشق است ، در اندازه و قامت امت حسین .. والله اعلم
فایل:
گفتهاند آنگاه که حُر بن یزید ریاحی از لشکریان عمرسعد کناره میگرفت تا به سپاه حق الحاق یابد، «مهاجر بن اوس» به او گفت: «چه میکنی؟ مگر میخواهی حمله کنی؟» ... و حُر پاسخی نگفت، اما لرزشی سخت سراپایش را گرفت. مهاجر حیرت زده پرسید: «والله در هیچ جنگی تو را اینچنین ندیده بودم و اگر از من میپرسیدند که شجاعترین اهل کوفه کیست، تو را نام میبردم. اما اکنون این رعشهای که در تو میبینم از چیست؟»
راوی: تن چهرهای است که جان را ظاهر میکند، اما میان این ظاهر و آن باطن چه نسبتی است؟ آنان که روح را مرکبی میگیرند در خدمت اهوای تن، چه میدانند که چرا اهل باطن از قفس تن مینالند؟ تن چهره جان است، اما از آن اقیانوس بی کرانه نَمی بیش ندارد و اگر داشت که آن دلباختگان صنم ظاهر، حسین را میشناختند.
محتضران را دیدهای که هنگام مرگ چه رعشهای بر جانشان میافتد؟ آن جذبه عظیم را که از درون ذرات تن، جان را به آسمان لایتناهای خلد میکشاند که نمیتوان دید... اما تن را از آن همه، جز رعشهای نصیب نیست. این رعشه، رعشه مرگ است؛ مرگی پیش از آنکه اجل سر رسد و سایه پردهشت بالهای ملک الموت بر بستر ذلت حُر بیفتد... موتوا قبلَ اَن تَموتوا. اینجا دیگر این حُر است که جان خویش را میستاند، نه ملک الموت. پیش چشم سٌرادقات مصفای عشق است، گسترده به پهنای آسمانها و زمین، نورٌ علی نور تا غایت الغایات معراج نبی و در قفا، گور تنگی تنگ تر از پوست تن، آن سان که گویی یکایک ذرات تن را در گوری تنگتر از خود بفشارند.
حُر بن یزید، لرزان گفت: «والله که من نفس خویش را در میان بهشت و دوزخ مخیر میبینم و زنهار اگر دست از بهشت بدارم، هر چند پاره پاره شوم و هر پارهام را به آتش بسوزانند!» ... و مرکب خویش را هِی کرد و به سوی خیمه سرای حسین بن علی بال کشید.
بخشی از کتاب فتح خون شهید آوینی
آری ، انسان امانتدار آفرینش خویش است و عوالم بیرونی اش عكسی است از عالم درون او در لوح آینه سان وجود.طوفان کربلا ، طوفان ابتلایی است که انسانیت را درخود گرفته و آن کرانه های فراغت، سراب های غفلتی بیش نیست . انسان کشتی شكسته طوفان صدفه نیست، رها شده بر پهنه اقیانوس آسمان؛ انسان قلب عالم هستی و حامل عرش الرحمن است، و این سیاره؛ عرصه تكوین . اینجا پهنه اختیار انسان است و آسمان عرصه جبروت ، و امرتكوین در این میانه تقدیر می شود... آه از بار امانت که چه سنگین است! عالم همه در طواف عشق است و دایره دار این طواف، حسین است . اینجا درکربلا ، در سرچشمه جاذبه ای که عالم را بر محورعشق نظام داده است، شیطان اکنون در گیرودار آخرین نبرد خویش با سپاه عشق است و امروز در کربلاست که شمشیر شیطان از خون شكست می خورد؛ از خون عاشق،خون شهید.
بخشی از کتاب فتح خون شهید آوینی
به پایبوس تو آیم به سر، به گوشهی چشم
جواز طوف و زیارت دهد مرا گر دست
نه احتمال صبوری دهد پیاپی پای
نه افتخار زیارت دهد مکرر دست
(مرحوم ابوالفضل زروئی نصر آباد)
فایل:
زیارت آنلاین حرم امام حسین علیه السلام کلیک کنید
http://app.imamhussain.org/tour/
خداوند جمیع رفتگان و آقای زروئی نصرآباد رو غریق رحمت و معفرت کند
ثبت زیارت نیابتی
https://imamhussain.org/persian/