تحلیل و بررسی ازدواج موقت !!!
تبهای اولیه
سلام خدمت همه عزیزان.
ان شاالله به یاری حضرت حق, قصد داریم به بررسی شبهات و مسایل پیرامون ازدواج موقت بپردازیم!
امیدوارم کارشناسان محترم ,ما رو از راهنمایی هاشون بی بهره نگذارند.
هر امری اگر عاقلانه و درست انجام نشود مایه ناخوشایندی شده و برای انسان دردسر ایجاد می کند(حتی اگر فی نفسه امری
مستحب و نیکو باشد)
و این قاعده مخصوص ازدواج موقت نیست بلکه حتی ازدواج دائم و هر امر دیگری را نیز شامل می شود!
عسل که مایه شفا است اگر با خربزه خوشمزه میل بشه مایه اذیت و شکم دردِ انسانه چون در جای خودش مصرف نشده!
گذشته از اینکه باید بگم مشکل خیلی ها, یه قدم عقب تره و از نظر اعتقادی و فکری است!
تصورِ تعارضِ ازدواج موقت با مراتبِ سعادت و کمال در انسان یکی از موضوعات مهمی است که باید ان شاالله در زمینه اش
بحث بشه!
ازدواج موقت در جامعه ما پذیرفته شده نیست و اکثرا با این موضوع مخالف اند لذا بخاطر رعایت شئون و دوری از موضع تهمت نباید سراغ اینگونه امور رفت تا مورد سوظن مردم قرار نگیریم خصوصا مذهبی ها که, باعث بد نام کردن دین می شوند!
آیا شخص عاقل, این را می پذیرد که بجای دعوت به زدودن آلودگیها و بجای حفظ این نعمت الهی از دست مگسان ,افراد را به نخوردن و بِالکُل بی خیال شدن استفاده از آن دعوت کنیم؟!
(1) نظام حقوق زن در اسلام ص 82
شبهه :
ازدواج موقت در جامعه ما پذیرفته شده نیست و اکثرا با این موضوع مخالف اند لذا بخاطر رعایت شئون و دوری از موضع تهمت نباید سراغ اینگونه امور رفت تا مورد سوظن مردم قرار نگیریم خصوصا مذهبی ها که, باعث بد نام کردن دین می شوند!پاسخ:اگر قرار باشه بخاطر اکثریت, امور دینی را کلا کنار بگذاریم که دیگه ,عَلَی الاسلام السلام ,فاتحه دین خوانده است.فوقش اگه بخواهیم از موضع تهمت دوری کنیم و مایه دردسر دنیایی ما نشود با تدبیر و درست و پوشیده از چشم نااهلان ,عمل می کنیم نه اینکه صورت مساله را پاک کنیم!ضمنا اگه قرار باشه بحث سر روشنگری دینی, حتی با دلیل ,مایه بد نامی دین باشه,باید درِ علم و اجتهاد رو بست.این شهید مطهری (رحمة الله علیه) است که می گوید: امام جعفر صادق ( علیه السلام ) ميفرمود يكی از موضوعاتی كه من هرگز در بيان آن تقيه نخواهم كرد موضوع متعه است .(1)درست است که کار فرهنگی ,یک دفعه ممکن نیست و شاید اینگونه فایده و تاثیر نداشته باشه ولی آیا این به معنی : توقف و ساکت ماندن و دست روی دست گذاشتن ,است؟!وقتی امری واقعا درست و پسندیده بود ,آیا صحیح است که چون به آلودگی کشیده شده ,مثل عسلی که مگس ها روی آن نشسته اند و باعث آلودگی آن شده اند ,بگوییم: کلاً (عسل )آلوده است و ما بخاطر این, سراغ آن نمی رویم.؟!
آیا شخص عاقل, این را می پذیرد که بجای دعوت به زدودن آلودگیها و بجای حفظ این نعمت الهی از دست مگسان ,افراد را به نخوردن و بِالکُل بی خیال شدن استفاده از آن دعوت کنیم؟!....................
(1) نظام حقوق زن در اسلام ص 82
باعرض سلام و تشکر از شما که موضوعی جنجالی و مورد نیاز جامعه فعلی را مطرح کرده اید به طور خلاصه باید بگویم که ازدواج موقت در چاچوب خاصی با مقررات خاص و در موقعیت خاص و برای افراد خاص بسیار مفید خواهد بود که متأسفانه فرسنگ ها از آن استاندارد و چار چوب واقعی دوریم یکی از مهمترین آسیب هایی که در ازدواج موقت پیش می آید کاهش عاطفه و محبت و بی حوصلگی نسبت به همسر اول و دایمی است که باعث تعارض ها شدیدی شده و بنده شاهد ارتباطات نامشروع و خیانت هایی بوده ام که با تحلیل این ارتباطات نامشروع می توان به این نتیجه رسید که همسر اول به دلیل کاهش صمیمیت و تخلیه انرژی روانی همسرش دچار کمبودهایی شده و با هدف انتقام جویی و یا جبران کمبود های عاطفی به ارتباطی خارج از خانواده دست زده است د حالی عذاب وجدان و احساس گناه شدیدی اورا احاطه کرده و باعث افسردگی اش شده است این یکی از آسیب ها بود که باید با فرهنگ سازی و مجبور کردن متقاضی برای ازدواج موقت به کلاس های توجیهی این آسیب را تا اندازه ای کاهش دهیم. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
باعرض سلام و تشکر از شما که موضوعی جنجالی و مورد نیاز جامعه فعلی را مطرح کرده اید به طور خلاصه باید بگویم که ازدواج موقت در چاچوب خاصی با مقررات خاص و در موقعیت خاص و برای افراد خاص بسیار مفید خواهد بود که متأسفانه فرسنگ ها از آن استاندارد و چار چوب واقعی دوریم یکی از مهمترین آسیب هایی که در ازدواج موقت پیش می آید کاهش عاطفه و محبت و بی حوصلگی نسبت به همسر اول و دایمی است که باعث تعارض ها شدیدی شده و بنده شاهد ارتباطات نامشروع و خیانت هایی بوده ام که با تحلیل این ارتباطات نامشروع می توان به این نتیجه رسید که همسر اول به دلیل کاهش صمیمیت و تخلیه انرژی روانی همسرش دچار کمبودهایی شده و با هدف انتقام جویی و یا جبران کمبود های عاطفی به ارتباطی خارج از خانواده دست زده است د حالی عذاب وجدان و احساس گناه شدیدی اورا احاطه کرده و باعث افسردگی اش شده است این یکی از آسیب ها بود که باید با فرهنگ سازی و مجبور کردن متقاضی برای ازدواج موقت به کلاس های توجیهی این آسیب را تا اندازه ای کاهش دهیم. موفق باشید
سلام و تشکر
درسته که ازدواج موقت چهارچوبی داره ولی نه اون چهارچوب و محدودیتی که امروزه براش تصور می کنند !
وقتی در شرع برخی محدودیتها برای ازدواج موقت تعریف نشده چرا باید بعضی ها اونو مخصوص موارد خاص کنند؟!
متاسفانه این نوع نگاه ,در میان پیشگامان جامعه وجود داره و اونها بخاطر برداشت اشتباهی که از منابع دینی دارند,برای ازدواج موقت حد و مرز های نا بجا تعیین می کنند.
وقتی نخبگان جامعه, امری رو منفی جلوه دادند ,مردم که دنبال رو آنها هستند نیز تاثیر می پذیرند .
لذا مردمی که می خواهند از این حق خود استفاده کنند خیال می کنند دارند فراقانون عمل می کنند .اونها تحت تاثیر نظرات القایی قرار می گیرند.تصور می کنند واقعا دارند خیانت می کنند بهشون القا میشه که نمی شه با گرفتن همسر موقت ,به همسر دائم وفا دار بود و به او توجه کرد وحقوقش را رعایت کرد. (و همانگونه که فرمودین نیاز به فرهنگ سازی و جلسات توجیهی برای مردم هست. )
لذا من تقسیم عشق رو قبول ندارم و اینکه در تعدد زوجات دائم(نه در ازدوج موقت)( بخاطر رعایت عدالت )رسیدگی به همسران تقسیم می شود,این منافاتی با دوست داشتن همسر اول, ندارد.فرض کنید شخصی مثل امیرالمومنین علیه السلام که محور عدل و درستی بود آیا با گرفتن همسر دوم محبتش نسبت به قبلی کم می شد؟ ( البته همونطور که گفتم جامعه ما با مشکل تبلیغات منفی القایی مواجه است که افراد تلقی خیانت و بی توجهی از اینگونه ازدواج ها دارند)
تازه این موارد در ازدواج موقت نیست چون وقتی همسر موقت حقوقی مثل همخوابگی وغیره ندارد در مورد رسیدگی و توجه ,حقوق همسر دائم سرجای خودش است.
اما از نظر عاطفی خانم ها دوست ندارند رقیب داشته باشند چون تصور می کنند که با این کار , توجه عاطفی شوهرشون به خودشون کم می شه ( خب رفتار مردان هم در شکل گیری این تصورات دخیل است.صد البته تبلیغات القایی سر جای خود موثر است )در حالیکه ممکنه واقعا اینطور نباشه.
مثال بارزی که در این زمینه می تونم برای بزرگواران بزنم :تولد فرزند دوم درخانواده است .در این حالت محبت پدر و مادر نسبت به فرزند اول کم نمی شود اما توجه شان به فرزند تازه متولد شده ,این تصور را در بچه اول ایجاد می کند که بابا و مامان دیگه منو دوست ندارن. عملکرد والدین اینجا باعث می شود تا فرزندی که تابه حال بدون رقیب ,صاحب تمام نگاه و توجه اونها بوده,احساس حسادت , کمبود و تقسیم محبت نکند!
ممنون از توجه تون
موفق باشید.
شبهه:
اگه یه دختر مجرد ازدواج متعه بکنه بعد کدوم مرد یا پسر خوبی سراغ اون برای ازدواج دائم می ره؟
جز اینکه مرد ای سن بالا زن مرده و .... می رن سراغش؟ شما برای خواهر خودتون به همچین مسئله ای راضی می شین؟ هر چقدر هم بگید که راضی میشید باور نمی کنیم.
پاسخ:
1:
به نظر من این سخن شاید توی تئوری خوب باشه ولی در عمل ,جامعه ما با تغییر فرهنگی ای که داره پیدا می کنه(به قول امروزی :حرکت به سوی مدرنیته)از این مسایل صرف نظر می کنه. مثلا زنانِ طلاق گرفته در فرهنگ شهری ما ,موقعیت ازدواج براشون (اگه خودشون خواهان باشن) خیلی هم کم نیست.(بگذریم از اینکه برخی متعه رو بدتر از طلاق می دونن)
2:
ازدواج موقت برای یک دختر خانم (اگر مرجع تقلیدش اجازه بده)در صورتی می تونه یک حرکت موفق و تام باشه که با رفتار درست و تدبیر عاقلانه انجام بشه.
آیا یه دختر خانم مجرد می تونه ازدواج موقتی کنه که عاقلانه و درست باشه؟!آیا فکر می کنید میشه؟!
شاید شما بگید نه!اصلا نمیشه!در هر صورت خودشو بدبخت می کنه!
اما من می گم : چنین شخصی هم می تونه از این نعمت خدا استفاده کنه ولی نه اینکه بی گدار به آب بزنه!
باید مسائلی رو در نظر بگیره :
اولا:پسری که می خواد باهاش ازدواج موقت کنه چه آدمیه ؟ آیا متعهد و مقید به احکام هست؟آبرو دار و امین هست؟
ثانیا:بخاطر آینده رعایت مسایلی مانند حفظ دختری رو بکنه که این بستگی به تعهد شخص مقابلش هم داره .
ثالثا: اگر بخواد آبرو مندانه باشه باید مخفیانه باشه.لزومی هم نداره به شوهر آیندش بگه که چنین تجربه ای داشته (و این ,نه خیانته نه دروغ.دروغ گفتن حرامه ولی گفتن مطلب راست که واجب نیست!)
و شرایط دیگری که ممکنه وجود داشته باشه...
3:
فکر می کنید چرا نباید به متعه برای خواهرم راضی بشم؟!البته درست و در شرایط عاقلانه و آبرومندانه و مخفی و...اونم نه با هر کس و ناکسی!
البته اگر او نپسنده,مجبور به این عمل نیست .نه تنها برادر که پدر هم حق اجبار دختر رو بر کاری نداره.
این نعمتی است که هر کی خواست و دوست داشت اختیار میکنه و الا مجبور نیست!
شبهه: اگه یه دختر مجرد ازدواج متعه بکنه بعد کدوم مرد یا پسر خوبی سراغ اون برای ازدواج دائم می ره؟
جز اینکه مرد ای سن بالا زن مرده و .... می رن سراغش؟ شما برای خواهر خودتون به همچین مسئله ای راضی می شین؟ هر چقدر هم بگید که راضی میشید باور نمی کنیم.
پاسخ:
1:
به نظر من این سخن شاید توی تئوری خوب باشه ولی در عمل ,جامعه ما با تغییر فرهنگی ای که داره پیدا می کنه(به قول امروزی :حرکت به سوی مدرنیته)از این مسایل صرف نظر می کنه. مثلا زنانِ طلاق گرفته در فرهنگ شهری ما ,موقعیت ازدواج براشون (اگه خودشون خواهان باشن) خیلی هم کم نیست.(بگذریم از اینکه برخی متعه رو بدتر از طلاق می دونن)
باسلام
این مشکل از فرهنگ جامعه است، نگاهی که مردم به ازدواج موقت و متعه دارند موجب می شود که در اکثر موارد، کسی برای ازدواج به سراغ دخترانی که متعه کرده اند نرود.
در حالیکه به حد وفور می بینیم که از یک طرف، معمولاً مردم برای ازدواج مجدد و یا اختیار همسر، زنان مطلقه را راحت تر بر می گزینند. و از طرف دیگر در وضعیتی که همه می دانند اگر فرهنگ درست و جایگزینی برای جلوگیری از فساد و ارتباطات نامشروع زنان و مردان و خصوصاً دختران و پسران نباشد، اکثریت غالب دختران ممکن است به مسائل نامشروع جنسی آلوده شوند، با این وجود و با این علم احتمالی، باز هم می بینیم که مردان، در زمان اختیار همسر، عموماً به دخترانی که متعه و ازدواج موقت را تجربه نکرده اند بیشتر اقبال نشان می دهند هر چند که روابط نامشروع و حرام دختر مورد گزینش را هم احتمال بدهند.
برای اصلاح مشکلات اخلاقی جامعه و جلوگیری از فساد روابط نامشروع دختران و پسران، باید فرهنگ جامعه و نگاه مردم به احکام الهی و خیراتی که از قِبَل این توجه عاید جامعۀ اسلامی شده و نیز مشکلات و شروری که در نتیجه بی توجهی و غفلت، جامعه اسلامی بدان گرفتار می شود را اصلاح نمود.
2:
ازدواج موقت برای یک دختر خانم (اگر مرجع تقلیدش اجازه بده)در صورتی می تونه یک حرکت موفق و تام باشه که با رفتار درست و تدبیر عاقلانه انجام بشه.
ازدواج موقت طبق نظر مراجع تقلید شرایطی دارد که در جای خودش بسیار بحث شده و اگر پس از اصلاح فرهنگ جامعه و توجه دادن فکر و اندیشۀ مردم به خیرات و برکات آن، حسن تدبیر و رفتار درست و منطقی و توأم با تقوا و توکل به خدا را مؤثر در تمام و توفیق داشتن آن بدانیم.
باید عرض کنم، که هیچ کدام از مراجع عظام تقلید، اجازۀ ازدواج موقت را در عهدۀ مرجع تقلیدش نمی دانند. بلکه قائلند که ازدواج موقت نیاز به اجازۀ پدر دارد. (رسالۀ دانشجوئی، ص258.)
مگر اینکه منظورتان از از "اجازۀ مرجع تقلید"، در ازدواج موقت مخفیانه و بدون اجازۀ پدر باشد که البته این امر خارج از تدبیر عاقلانه و درستی رفتار و اندیشه ورزی و آینده نگری است. که شما نیز بر آنها تأکید ورزیدید؟؟؟
و معمولاً اینگونه ارتباطات مخفیانه اگر تحت عنوان مجوز شرعی و متعه و ... هم باشد معمولاً همراه با مفسده بوده و آسیب ها در اکثر موارد متوجه زنان و دختران می شود.
بعلاوه اینکه سنت اسلام در امر ازدواج، علنی کردن آن است.
موفق باشید:Gol:
سلام و تشکر
برای اصلاح مشکلات اخلاقی جامعه و جلوگیری از فساد روابط نامشروع دختران و پسران، باید فرهنگ جامعه و نگاه مردم به احکام الهی و خیراتی که از قِبَل این توجه عاید جامعۀ اسلامی شده و نیز مشکلات و شروری که در نتیجه بی توجهی و غفلت، جامعه اسلامی بدان گرفتار می شود را اصلاح نمود.
بله درست می فرمایید
باید نگاه مردم به تمام احکام الهی ,اصلاح بشه که یکیش بحث ازدواج موقته.
خداوند متعال همانگونه که دوری از گناهان شهوانی را واجب کرد ,ازدواج (چه دائم چه موقت)را مستحب قرار داد.بلکه فقها در صورتیکه مرد ازدواج نکنه به حرام می افته,ازدواج را بر او واجب دانستن! ( مساله 2442 رساله نُه مرجع)
ازدواج موقت طبق نظر مراجع تقلید شرایطی دارد که در جای خودش بسیار بحث شده و اگر پس از اصلاح فرهنگ جامعه و توجه دادن فکر و اندیشۀ مردم به خیرات و برکات آن، حسن تدبیر و رفتار درست و منطقی و توأم با تقوا و توکل به خدا را مؤثر در تمام و توفیق داشتن آن بدانیم. باید عرض کنم، که هیچ کدام از مراجع عظام تقلید، اجازۀ ازدواج موقت را در عهدۀ مرجع تقلیدش نمی دانند. بلکه قائلند که ازدواج موقت نیاز به اجازۀ پدر دارد. (رسالۀ دانشجوئی، ص258.)
منظور من از اجازه مرجع تقلید : حکم شرعیِ ازدواج دختر, بدون اذن پدر و جدّ بود.
در بین مراجع تقلید ,هستند کسانی که این اذن رو لازم نمی دونند (مثل آیة الله روحانی و شاهرودی و ...)و اگر مرجعی حکم به احتیاط واجب به اذن پدر داده باشه , میشه به مرجعی که فتوا به جواز داده رجوع کرد (با رعایت اعلمیت که تشخیص این بر عهده مکلف است)
مگر اینکه منظورتان از از "اجازۀ مرجع تقلید"، در ازدواج موقت مخفیانه و بدون اجازۀ پدر باشد که البته این امر خارج از تدبیر عاقلانه و درستی رفتار و اندیشه ورزی و آینده نگری است. که شما نیز بر آنها تأکید ورزیدید؟؟؟ و معمولاً اینگونه ارتباطات مخفیانه اگر تحت عنوان مجوز شرعی و متعه و ... هم باشد معمولاً همراه با مفسده بوده و آسیب ها در اکثر موارد متوجه زنان و دختران می شود.
اینکه شما می فرمایید (خارج از تدبیره و مفسده داره)مطلق نیست!
اگر کسی از عهده این کار بر بیاد چی؟!وقتی آدم با جامعه و با خانواده ای روبرو است که ممکنه نیازهای او را درک نکنند ,چرا نباید عمل خودش رو تدبیر کنه و مخفی نگه داره؟!
بعلاوه اینکه سنت اسلام در امر ازدواج، علنی کردن آن است.
این در ازدواج دائم صادق است نه ازدواج موقت
سلام و تشکر
این در ازدواج دائم صادق است نه ازدواج موقت
با تشکر
لطف بفرمائید سند حرفتون رو هم ارائه کنید.؟
:Gol:سلام و تشکر
اینکه شما می فرمایید (خارج از تدبیره و مفسده داره)مطلق نیست!
اگر کسی از عهده این کار بر بیاد چی؟!وقتی آدم با جامعه و با خانواده ای روبرو است که ممکنه نیازهای او را درک نکنند ,چرا نباید عمل خودش رو تدبیر کنه و مخفی نگه داره؟!این در ازدواج دائم صادق است نه ازدواج موقت
با سلام و تشکر مجدد
در ادامۀ پست قبلی که با شناختی که از شما دارم، انشاءالله مدرک و سند حرفتون و ارائه می دهید، باید اضافه کنم.
در بارۀ مشکلات مخفی داشتن ازدواج موقت، (البته در خصوص دختران باکره) و مفسده هائی که بر آن مترتب است چند نکته گفتنی است:
1. ازدواج موقت دختران و پسران (بصورت مخفی) خصوصاً مخفی نگه داشتن از خانواده، در صورتیکه راضی به امر نیستند، نه تنها با حقیقت ازدواج که رسیدن به آرامش است در اکثر موارد تنافی پیدا می کند، به عبارتی حالت (دزد و پلیسی) بین طرفین حاکم می شود و این نه تنها آرامشی در بر ندارد بلکه به روح شان آسیب می رساند.
2. با توجه به اینکه زمینه های تهمت و افتراء و خطرات بی آبروئی را در بارۀ افراد و خانواده ها ایجاد می کند. به هیچ وجه به صلاح نیست از طرفی نیز، با دستور اسلام در روایات معصومان (ع) که به مؤمنان فرار از مواضع تهمت را توصیه می کند، منافات جدی دارد.(دقت کنید)
3. پذیرفتن ازدواج موقت مخفیانه و عرفی دانستن آن، در خصوص دختران و پسران، باب ناصواب (نا ثواب) ارتباطات نامشروع را برای دختران و پسرانی که به مسائل شرعی و اخلاقی هیچ توجهی ندارند باز نموده و دست آویزی برای زیاده خواهی، سوء استفاده های جنسی و رواج ارتباطات نامشروع و ... می شود.
2. چنانکه گفتیم، ازدواج موقتِ مخفی، با قیدی که ذکر کردیم، در اکثر موارد، مفسده دارد و در این میان، معمولاً عمدۀ آسیب ها متوجه دختران می شود، و این وضعیت، عدم صلاح و مصلحت را بر آن مترتب می سازد. اگر مقدمۀ اول را بپذیریم مقدمۀ دوم خود بخود ثابت می شود زیرا روشن و مسلم است که معمولاً شرع مقدس، در موضوعات،(مصالح و مفاسد) بسته به اقتضاء و شرایط کلی حاکم بر جامعه و به خیر و صلاح کلی، جمعی و اکثری حکم می کند، و وجود بعضی استثناءات و شرایط خاص، موجب عدول از حکم اصلی و کلی نمی شود.
این مورد (ازدواج موقت) نیز از این قاعده مستثنی نبوده و بدلیل وجود مفسده در اختفاء، علنی بودن امر ازدواج موقت، موضوعیت پیدا نموده و به خیر و مصلحت نزدیکتر است.
البته موارد دیگری را نیز می شود اضافه کرد که به وقت دیگری و یا به لطف و مشارکت دیگر دوستان می سپارم.
موفق باشید ...
سلام علیکم
با تشکر لطف بفرمائید سند حرفتون رو هم ارائه کنید.؟
از امام صادق علیه السلام در حدیث متعه :
...یتزوج منهن ما شاء بغیر ولی و لا شهود
ازدواج می کند از آنها آنچه می خواهد بدون ولی و بدون شاهد.
(وسائل الشیعه. ابواب متعه)
یک موید هم میارم:
عن ابی عبدالله علیه السلام قال سالته عن التمتع بالابکار قال هل جعل ذلک الا لهن فلیستترن منه و لیستعففن
در کتاب من لایحضره الفقیه باب متعه این روایت نقل شده که :
از امام صادق علیه السلام از متعه با دختران باکره سوال کردم . حضرت فرمود:آیا آن[متعه]قرار داده شده جز برای آنها .پس مخفی کنند آنرا و عفت داشته
باشند.
در بارۀ مشکلات مخفی داشتن ازدواج موقت، (البته در خصوص دختران باکره) و مفسده هائی که بر آن مترتب است چند نکته گفتنی است: 1. ازدواج موقت دختران و پسران (بصورت مخفی) خصوصاً مخفی نگه داشتن از خانواده، در صورتیکه راضی به امر نیستند، نه تنها با حقیقت ازدواج که رسیدن به آرامش است در اکثر موارد تنافی پیدا می کند، به عبارتی حالت (دزد و پلیسی) بین طرفین حاکم می شود و این نه تنها آرامشی در بر ندارد بلکه به روح شان آسیب می رساند. 2. با توجه به اینکه زمینه های تهمت و افتراء و خطرات بی آبروئی را در بارۀ افراد و خانواده ها ایجاد می کند. به هیچ وجه به صلاح نیست از طرفی نیز، با دستور اسلام در روایات معصومان (ع) که به مؤمنان فرار از مواضع تهمت را توصیه می کند، منافات جدی دارد.(دقت کنید) 3. پذیرفتن ازدواج موقت مخفیانه و عرفی دانستن آن، در خصوص دختران و پسران، باب ناصواب (نا ثواب) ارتباطات نامشروع را برای دختران و پسرانی که به مسائل شرعی و اخلاقی هیچ توجهی ندارند باز نموده و دست آویزی برای زیاده خواهی، سوء استفاده های جنسی و رواج ارتباطات نامشروع و ... می شود. 2. چنانکه گفتیم، ازدواج موقتِ مخفی، با قیدی که ذکر کردیم، در اکثر موارد، مفسده دارد و در این میان، معمولاً عمدۀ آسیب ها متوجه دختران می شود، و این وضعیت، عدم صلاح و مصلحت را بر آن مترتب می سازد. اگر مقدمۀ اول را بپذیریم مقدمۀ دوم خود بخود ثابت می شود زیرا روشن و مسلم است که معمولاً شرع مقدس، در موضوعات،(مصالح و مفاسد) بسته به اقتضاء و شرایط کلی حاکم بر جامعه و به خیر و صلاح کلی، جمعی و اکثری حکم می کند، و وجود بعضی استثناءات و شرایط
خاص، موجب عدول از حکم اصلی و کلی نمی شود. این مورد (ازدواج موقت) نیز از این قاعده مستثنی نبوده و بدلیل وجود مفسده در اختفاء، علنی بودن امر ازدواج موقت، موضوعیت پیدا نموده و به خیر و مصلحت نزدیکتر است. البته موارد دیگری را نیز می شود اضافه کرد که به وقت دیگری و یا به لطف و مشارکت دیگر دوستان می سپارم. موفق باشید ...
اما در مورد مشکلاتی که فرمودید:
1:کسی که کارش رو درست و سنجیده انجام می ده یقیناً آرامش داره!
2:وقتی روایات, ما را از موضع تهمت ,منع کرده اند فرقی نداره که کلا عمل را ترک کنی یا اینکه عملی که مخفی است و در معرض تهمت نیست را انجام دهی!
3:همونطور که امام رضا علیه السلام فرمود که متعه بر کسانی که نسبت به اون جاهل اند, حرامه ,لذا اول آگاهی دادن درست به اونها ملاکه بعد دعوت به انجام این سنت!
4:
اولا: اینکه می گویید اینها موارد استثنا اند درست نیست .
ثانیا:کدوم مصالح و مفاسد ؟آیا مصالح و مفاسدی که به فکر ما میاد بر خلاف مصالح اولیه ای که شرع مقدس در نظر گرفته؟!پس مصلحت ازدواج و مفسده گناهانی از
چشم چرانی و زنا و غیره چی می شه ؟ از کجا می دونید این مفاسد از مفاسدی که شما می گید مهمتره
!!!
چنین به نظر می رسد کاربر محترم جناب محمد صادق با توجه به دغدغه ای که نسبت به معظل روابط ازاد بین دختر و پسر و مشکلاتی که بر سر راه ازدواج جوانان قرار دارد،در صدد ارائه راه کار برای رفع این مشکلات (با شرعی کردن این روابط و ترویج ازدواج موقت) هستندکه در جای خود قابل تقدیر است،اما نقدهایی نیز به این نظریات وارد است.
نقد 1:
در خلال این مباحث در پستهای مختلف روایاتی از ائمه اطهار مبنی بر تأکید ان بزرگواران بر امر متعه اورده شده. اوردن بدون مقدمه و توضیح شرایط وعوامل مقتضی روایات از یک سو ممکن است باعث ایجاد اسیب های غیر قابل جبرانی برای افراد ظاهر بیین و ساده لوح گردد واز سویی دیگر تلقی و طرز فکر ناصوابی از شخصیت و منش ائمه اطهار در اذهان عوام مردم شکل ببندد.
درست است که در مکتب تشیع ازدواج موقت یک عقیده اصیل است وتحقق ان در رفع بعضی از مشکلات اجتماعی حیاتی ست اما تأکید ائمه بر این امر به این معنا نیست که نوش دارویی باشد برای هر بیماری واین امر مستحبی برای همه افراد جامعه قابل تجویز باشد.
بعد از پیامبر اکرم عده ای از مسلمانان عقیده داشتند ایه 23 سوره نساء (که مسئله ازدواج موقت را بیان کرده بود ) نسخ شده ، در زمان خلیفه دوم ،ازدواج موقت توسط عمر حرام شمرده شد
«مُتعَتان کانتا علی عهد رسول الله و اَنا انهی عَنهُما و اعقاب علیهما:متعه النّساء ومتۀ الحج»
دو متعه را که در زمان پیامبر(ص) مورد عمل بوده ،من حرام می سازم و هرکس که آن دو را انجام دهد،مجازاتش می کنم:یکی متعه ی حج است و دیگری متعه ی زنان»1
زمانی که در حج جبرئیل دستور خروج از احرام عمره را به پیامبر داد عمر معترضانه به پیامبر می گفت مارا به حج داخل می کنی در حالیکه اب غسل جنابت از سر ما می ریزد؟! خلیفه دوم که شخصی عصبانی و زاهد مآب بود از انحرافات مسلمش بدعت گذاری در دین بود
سیره ائمه اطهار مقابله با این بدعت ها و اجرای اسلام ناب بود تا جایی که امام حسین (ع) یکی از علل قیام خود رادر نامه ای به سران بصره مقابله با این بدعتها شمرده است
«انّ سُنّتَ قد اَمیتت و انّ البدعتَ قد اُحییت»
حضرت علی می فرماید:«لولا انّ عمر نهی عن المتعه ما زنی الاّ شقیٌِِِّ
اگر عمر ازدواج موقت را حرام نمی کرد،جز افراد پلید کسی تن به زنا نمی داد،» 2
اینکه امام باقر (ع) می فرمایند متعه تا روز قیامت حلال است حتی در این امر با عبدالله بن عمیر حاضر به مباهله شدند 3 ، اینکه امام صادق (ع) فرمودند هر رحمتی که خدا بر مردم گشوده هیچ کس نمی تواند ببندد و متعه یکی از اینهاست 4 ؛به این جهت است که ائمه همواره در مقام احتجاج نسبت به احکام اسلام در مقابل مخالفین سنت پیامبر بر امدند تا بدعتها را از جامعه اسلامی بزدایند.در جایی که پذیرش حکم متعه یا مخالفت با ان موجب شناسایی مذهب افراد می گردید باید تأکیدات و سفارشاتی نسبت به ان به شیعیان می شد.
ما نباید از این روایات استفاده ابزاری کنیم با بیان این احادیث در زمره افرادی قرارمی گیریم که لاتقرب الصلاة را گرفته وانتم سُکری را ،رها کرده اند
با این روش نه تنها دردی دوا نمیشود بلکه مشکلات جامعه راپیچیده تر می کنیم.
امام صادق (ع)می فرماید: ازدواج موقت حلال، مباح وآزاد است،ولی برای کسانی که نیازمند ان باشند 5
امام موسی بن جعفر(ع)در پاسخ علی بن یقطین که از متعه پرسیده بود فرمود :
«و ما انت و ذاک فقد اغناک الله عنها
تو را چه به متعه ، در حالیکه خداوند تو را از این امر بی نیاز ساخته است» 6
کلام اخر اینکه توصیه و سفارش اسلام و ائمه برای همه به طور مطلق ، توصیه به ازدواج موقت نیست واستحباب ان را برای همه نمی توان جاری کرد گذشته از اینکه در دین ما مستحبات فراوانی وارد شده ایا به سایر مستحبات و تأکیدات دین تا این اندازه پایبند هستیم؟؟ ایا در صدد ترویج و فرهنگ سازی سایر آداب دینی که تعطیل شده اند برامدیم؟؟؟
1- مستدرک،ج2،ص483
2- جامع الاحادیث الشیعه،ج21،ص4
3- کافی ،ج5،ص449
4- وسائلالشیعه،ج14،ص439
5- کافی ،ج5،ص452
6- همان
نقد 2
وقتی در شرع برخی محدودیتها برای ازدواج موقت تعریف نشده چرا باید بعضی ها اونو مخصوص موارد خاص کنند؟![=b lotus]بسیاری از مسائل شرعی در زمان مادر حیطه قوانین و مقررات قرار گرفته اندو این امر لازمه زندگی مدرن است در حالیکه هیچ منافاتی با شرع هم ندارد .لازمه زندگی در شرایط فعلی ودنیای مدرن اجرای قوانین قراردادی برای ایجاد نظم ، آرامش و امنیت است واین از اقتضائات جامعه است وگرنه هرج و مرج جامعه را فرا می گیرد به عنوان مثال در مورد قوانین ازدواج ؛انجام آزمایشات تالاسمی،اعتیاد ، قوانین مربوط به ثبت ازدواج هیچ کدام در شرع نیامده اما از جهت قانونی و عقلایی لازم الاجراست .بر کسی پوشیده نیست که اجرای این قوانین بسیاری از مشکلات احتمالی را در اینده رفع می کند.
[=b lotus]این طرز تفکر که اگر لازم بود شرع برای ازدواج موقت قوانین و محدودیتی می گذاشت ، حال که نگذاشته پس کسی نباید ان را محدود کند کاملا اشتباه است گذشته از اینکه چنین نیست که ائمه هم بدون هیچ محدودیتی سفارش به ازدواج موقت کرده باشند که نمونه های ان در پست قبل اورده شد.
با سلام و تشکر از کارشناس محترم احکام
ما نباید از این روایات استفاده ابزاری کنیم با بیان این احادیث در زمره افرادی قرارمی گیریم که لاتقرب الصلاة را گرفته وانتم سُکری را ،رها کرده اند با این روش نه تنها دردی دوا نمیشود بلکه مشکلات جامعه راپیچیده تر می کنیم.
ای کاش روایات دیگه رو هم می آوردید که معلوم بشه آیا من دارم استفاده ابزاری می کنم؟!
امام صادق (ع)می فرماید: ازدواج موقت حلال، مباح وآزاد است،ولی برای کسانی که نیازمند ان باشند 5 امام موسی بن جعفر(ع)در پاسخ علی بن یقطین که از متعه پرسیده بود فرمود : «و ما انت و ذاک فقد اغناک الله عنها تو را چه به متعه ، در حالیکه خداوند تو را از این امر بی نیاز ساخته است» 6
1:
روایت اول که ضعیف السند است و روایت علی بن یقطین نیز با این روایت صحیحه از وسائل در تعارض است :اسماعیل بن فضل هاشمی می گوید:امام صادق علیه السلام به من فرمود: آیا از وقتیکه از پیش خانواده ات خارج شدی متعه کردی ؟ گفتم : بخاطر کثرت همسرانی که با من هستند خداوند مرا از متعه بی نیاز کرده است. حضرت فرمود: و اگرچه بی نیاز بودی ولی من دوست دارم که سنت رسول الله (صلی الله علیه و آله) را زنده کنی.
وقتی امام کاظم علیه السلام آنگونه علی بن یقطین را خطاب قرار می دهد که تو را با متعه چکار و حتی متعه را به کتاب علی علیه السلام ارجاع می دهد و برای او سربسته می گذارد , نشان دهنده جایگاه حساس علی بن یقطین در دربار هارون ملعون بود که جانش ,به خطر می افتاد.لذا این اعلام بی نیازی, نوعی دلداری و برنامه برای حفظ موقعیت و جان او بود.
از این روایت صحیحه هم فهمیده می شه متعه فرانیازه :امام صادق علیه السلام فرمود:همانا خداوند تبارک و تعالی ,مست کننده از هر نوشیدنی را بر شیعیان ما حرام کرد و بجای آن متعه ( ازدواج موقت ) را برایشان قرار داد.(من لا یحضر ج 3 ص 467)
2:
وقتی گرفتن چهار همسر دائم و بدون محدودیت همسر موقت,برای مردان نه تنها جایز ,بلکه مستحب(1) است,چگونه شما اونو محدود می کنید؟!در حالیکه شرط نیازمندی در او نیست!
گذشته از اینکه در دین ما مستحبات فراوانی وارد شده ایا به سایر مستحبات و تأکیدات دین تا این اندازه پایبند هستیم؟؟ ایا در صدد ترویج و فرهنگ سازی سایر آداب دینی که تعطیل شده اند برامدیم؟؟؟
اولا:معلوم نیست کسی که می خواهد متعه کند چرا ضامن انجام بقیه مستحبات هم هست؟!
ثانیا :آیا سخن گفتن از این مستحب به معنی فراموشی بقیه مستحبات است؟!
بسیاری از مسائل شرعی در زمان مادر حیطه قوانین و مقررات قرار گرفته اندو این امر لازمه زندگی مدرن است در حالیکه هیچ منافاتی با شرع هم ندارد .لازمه زندگی در شرایط فعلی ودنیای مدرن اجرای قوانین قراردادی برای ایجاد نظم ، آرامش و امنیت است واین از اقتضائات جامعه است وگرنه هرج و مرج جامعه را فرا می گیرد به عنوان مثال در مورد قوانین ازدواج ؛انجام آزمایشات تالاسمی،اعتیاد ، قوانین مربوط به ثبت ازدواج هیچ کدام در شرع نیامده اما از جهت قانونی و عقلایی لازم الاجراست .بر کسی پوشیده نیست که اجرای این قوانین بسیاری از مشکلات احتمالی را در اینده رفع می کند. این طرز تفکر که اگر لازم بود شرع برای ازدواج موقت قوانین و محدودیتی می گذاشت ، حال که نگذاشته پس کسی نباید ان را محدود کند کاملا اشتباه است گذشته از اینکه چنین نیست که ائمه هم بدون هیچ محدودیتی سفارش به ازدواج موقت کرده باشند که نمونه های ان در پست قبل اورده شد.
آیا قوانین خلاف شرع که حق ازدواج مردان را محدود می کند, اسمش رفتار عقلایی است؟!یا رفتار تاثیر پذیرفته از محیط آلوده به غربگرایی ؟!اگر اون قوانینی که برای ازدواج دائم میگید گذاشتند ما هم می گیم اشکال نداره برای ازدواج موقت هم بزارن ولی چرا از اصل, ازدواج موقت رو برای برخی ممنوع می کنند !
آیا به اسم مدرنیته و مصلحت نظام می شود احکام شرعی را لگد مال کرد؟!
قبلا هم گفتم محدودیتهایی که در ازدواج موقت هست خیلی فرق داره با محدودیتهای من در آوری فعلی!
...............
(1) : عروة الوثقی کتاب نکاح
- دوست عزیز، جناب محمد صادق
- کاربران محترم
با سلام و احترام
بحث های خوب و مفیدی در باب ازدواج موقت، از سوی جنابعالی، با مشارکت برخی کاربران و کارشناسان محترم از انجمن های مختلف، در این پست و برخی پست های مشابه انجام گرفت.
از آنجائیکه بحث ازدواج موقت، از جمله مباحثی است که حلیت و تشریع آن از سوی شارع مقدس و نیز لزوم و ضرورت وجود آن در جامعه بر کسی پوشیده نیست، علاوه بر این، تشریع بالضرورة آن برای موارد خاص و ضروری نیز به حکم عقل، شرع و عرف نیز ثابت است. و امری بدون قاعده و بی مبنا و ملاک نیست که آن را، هر گونه که مطابق میل و نظر خودمان بود تفسیر و تأویل نموده به مقام قضاوت بنشینیم. بلکه از سوی عالمان دینی، در حدود و کیفیات ان، در جای جای شرع مقدس و احکام فقهی به قدر مستوفی بحث شده است.
لذا پرداختن بیش از این، در این فضا، پیامدی جز تکرار و تکرّر و یا احیاناً گرفتار آمدن به تفسیر و قضاوت های شخصی در بر نخواهد داشت، از اینرو با کسب اجازه از مدیریت محترم سایت، مدیر محترم انجمن مشاوره و خانواده و کارشناسان محترم و ارجمند این انجمن، با ذکر مطالبی چند، بحث را جمعبندی نموده و به آن خاتمه می دهیم:
از میان شرایع الهی، اسلام برترین و کاملترین شریعت هاست که در آن به همۀ نیازهای فطری انسان توجه شده است. یکی از نیازها و غرایز بشر و شاید قوی ترین غریزۀ او، غریزۀ جنسی است، حکمت الهی و کامل بودن دین، اقتضا می کند که برای رفع آن، راه های مشروعی را قرار دهد.
یکی از راه های رفع این نیاز ازدواج دائم است؛ لیکن بدیهی است که ازدواج دائم برای همۀ انسان ها از سن بلوغ میسر نیست و موانع مانند نداشتن بلوغ فکری، امکانات اقتصادی، موقعیت اجتماعی و غیره وجود دارد که مانع تحقق این امر مقدس می گردد. و به فرض امکان ازدواج دائم، بسیاری افراد، خصوصاً جوانان، بدلیل مشکلات و محدودیت های ناشی از ازدواج و نیز فرار از مسئولیت، به آسانی به آن تن نمی دهند.
افزون بر این، در برخی موارد برای مردان همسردار نیزامکان ارضای غریزۀ جنسی فراهم نیست؛ مانند اینکه یکی از طرفین به سفر طولانی رفته و یا زن مریض باشد.
بنابر این، ضرورت فردی و اجتماعی (دقت کنید) ایجاب می کند که خداوند از سر حکمت، برای رفع نیاز بشر و جلوگیری از سقوط انسان در دام فساد و فحشا راه دیگری جز ازدواج دائم را تشریع کند.
تشریع ازدواج موقت در اسلام در واقع پاسخی به همین نیاز فطری انسان است. از اینرو که ایجاد چنین راهی (ازدواج موقت)، در کنار شاهراه اصلی (ازدواج دائم)، از نیازهای اساسی بشر و ضروریات هر جامعه است.
تا اینجای بحث که ازدواج موقت یک نیاز ضروری برای تأمین نیاز جنسی مردان و زنان در مواقع خاص و ضروری از طرف خدای حکیم تشریع شده و فرع بر ازدواج دائم است به حکم عقل و نقل امری پذیرفتنی است.
اما اینکه ازدواج موقت را هم سنگ ازدواج دائم بشمریم و مطلب را به گونه ای طرح کنیم که حتی در شرایط عادی و غیر ضروری می تواند جایگزین ازدواج دائم شود؟؟؟ و یا آنکه نسخۀ این حلال الهی را که برای موارد و مواقع ضرورت و به منظور پیشگیری از رواج فساد و فحشا در جامعه تشریع شده، برای همۀ افراد اعم از متأهل و مجرد، بی نیاز و مضطر و بهره مند و محروم بطور یکسان بپیچیم و در فلسفۀ تشریع آن انحراف ایجاد کنیم؟؟؟ امری مذموم و ناپسند نزد عقلا و متشرعین بوده و از زیاده خواهی و هواپرستی و گرفتاری های نفسانی انسان ناشی می شود.
چنانکه با نگاهی به آیات ازدواج با الفاظ «فانكحوا من انفسكم ازواجاً»؛ «النساء حرث لكم» ـ «جعل منها زوجها لیسكن الیها» ـ «فلمّا تغشاها حملت حملاً» ـ «جعل منه الزوجین الذكر والانثی» ـ «لكم نصف ما ترك ازواجكم» ... «و لهن الرُبُع»[1] همگی به گونهای بر دائمی بودن اصل ازدواج دلالت میكند.[2]، به عبارتی بر اصالت ازدواج دائم نسبت به موقت آن تأکید می ورزد.
بعلاوه بحث نكاح در بسیاری از آیات قرآن همراه با بقاء نسل، تسکین و آرامش، بیان سهم الارث و تكمیل زوج است كه هیچكدام از اینها در عقد موقت جایی ندارد.
بعلاوه در روایات ما آمده است كه زوج میتوانند در عالم بقاء، با هم زندگی خود را ادامه دهند. كه خود شاهدی است بر جریان تفاوت بین دائم و موقت و نیز ارجحیت ازدواج دائم.
از طرف دیگر طبق اصول و قواعد زبانشناسی هر جا لفظی بدون قید آمد، فرد اعلی اراده شده است از میان دو نوع ازدواج، نوعی كه ملتزم بقاء نسل است نوع دائم آن میباشد پس به حكم عقل و قرینه حكمت در جایی كه متكلم، توان آوردن قید را دارد و از آن امتناع میكند مرادش فرد قویتر است كه همان ازدواج دائم است.[3]
با این بیان روشن می شود که آیات مربوط به ازدواج، عموماً به ازدواج دائم اشاره داشته اند. و تنها آیه 24 از سوره نساء به اجماع علما و مفسرین آیه عقد موقت یا متعه است در آیه آمده است: «... فآتوهنّ اجورهنّ، این تصریح به اجر، كاملاً ناظر به متعه است چون درباره نكاح دائم الفاظی چون صداق (مهر) بكار برده میشود.
علاوه بر اینكه سیاق آیه 24 سوره نساء كاملاً دلالت بر اختصاص به متعه دارد چون پس از بیان پارهای از احكام به یكباره نوع دیگری از ازدواج را طرح میكند كه كاملاً احكامی خاص دارد. مضافاً مفسرینی چون محمد بن جریر طبری، جلال الدین سیوطی، امین الاسلام طبرسی و... این آیه را حمل بر متعه كردهاند كه نشان از نوع دیگری از ازدواج است. [4]
و این تخصیص خود گواهی دیگر بر آن است که آیاتی که بدون قید، در خصوص ازدواج، مطرح شده، به ازدواج دائم اشارت دارند.
با این تفصیل روشن می شود که: «اسلام براي ارضاي صحيح مسايل جنسي، ازدواج دائم و در صورت مهيّا نبودن شرايط آن، ازدواج مدّتدار و موقّت را (با توجّه به ضوابط و شرايط شرعي[5] و رعايت جوانب اخلاقي) توصيه نموده است.[6]
چنانکه می دانید از دیدگاه اسلام و همۀ ادیان آسمانی، هوس رانی و شهوت رانی مذموم و مردود است؛ از اینرو روایات اسلامی مرد "ذوّاق" یعنی کسی که زنان را برای کامجوئی به خدمت گرفته سپس طلاق می دهد، لعن و نفرین نموده است؛ زیرا که هدف، رفع نیاز غریزی بشر برای رسیدن انسان به تکامل معنوی و جلوگیری از گرفتار شدن انسان ها به فحشا و حرام است، نه زیاده خواهی و نفس پرستی و نه اسارت زن و شهوت.
غرض همۀ انبیاء و ادیان الهی و نیز دین اسلام، رساندن انسان به تکامل معنوی و الهی و رهائی از اسارت های مادی و نفسانی است. بدون شک راه اعتدال و میانه در رساندن انسان به این مقصود مثمر ثمرتر است. قطعاً همۀ امورعالم واجد یک 3 راهی اند: دو راه "افراط و تفریط" و به تعبیر امیر بیان علی (ع) "الیمین و الشمال" و یک راه میانه و اعتدال؛ بی شک، راهی که به مقصد سعادت می انجامد راه میانه و اعتدال است. که امر ازدواج نیز از این ویژگی مستثنی نیست.
بنابر این قرار گرفتن در مسیر اعتدال و میانه روی، با ازدواج دائم میسور و امکان پذیرتر است. از آنسوی ترک ازدواج، گرفتار آمدن در وادی تفریط و افتادن در مسیر ازدواج موقت، خارج از نیاز و ضرورت و زیاده طلبی به صرف حلال بودن، گرفتار آمدن در وادی افراط و زیاده خواهی نفس است.
اگر چه در برخی روایات، در خصوص فضیلت های ازدواج موقت (متعه) توصیه شده است اما شیوه و روش خود اهل بیت (ع) و تکیه و تأکید قولی و عملی ایشان، بیشتر گویای اصالت، اهمیت و اولویت دادن به ازدواج دائم است. بعلاوه اینکه در مقابل اين تشويقات، گروه ديگری از حديثها هستند كه به احتياط، دقّت و مواظبت دعوت ميكنند كه مبادا خود متعه، مورد سوء استفاده عياشان و بوالهوسان قرار گيرد و به جاي عامل اصلاح و تامين كننده ايمني جامعه، به ابزار فساد تبديل شود در ادامه به چند مورد از روایات اشاره می کنیم:
" سألت ابا الحسن (ع) عن المتعة، فقال: هي حلال، مباح، مطلق، لمن لم يغنه اللّه بالتزويج، فليستعفف بالمتعه،فتح بن یزید می گوید: از امام کاظم (ع) در بارۀ ازدواج موقت سؤال کردم، فرمود: این ازدواج، حلال مطلق است برای کسی که ازدواج دائم نکرده، البته باید چنین شخصی عفت خویش را از راه ازدواج موقت حفظ کند." [7]
"در روایت دیگری آمده: " قال سألت ابا الحسن (ع) عن المتعة. فقال: ما انت و ذاك قد اغناك اللّه عنها..."؛ علی بن یقطین از امام رضا (ع) در بارۀ ازدواج موقت سؤال کرد، حضرت در جواب فرمود: تو را با آن چکار، با آنکه همسر دائمی داری و خداوند تو را از ازدواج موقت بی نیاز ساخته است." [8]
از طرفی متعه نبايد به بهداشت جسمي و رواني انسان لطمه بزند.
در روایتی از عبداللّه بن سنان: "سألت ابا عبداللّه (ع) عن المتعة، فقال: لا تدلس (لا تدنّس) بها نفسك"[9] از امام صادق (ع) درباره متعه پرسيدم، فرمود: خودت را با آن آلوده نكن.
به ويژه در اين عصر و زمانه كه ايدز و امثال آن، غوغا ميكند. در این شرایط اگر كاغذ و قلم برداريد و از هر فقيهي بپرسيد: «اگر در متعهاي خطر ايدز و بیماری های دیگر باشد، آیا حلال است؟» جواب خواهد آمد: «حلال نيست».
اگر چه سخن در این باب بسیار و دلائل دیگری نیز قابل طرح است اما در این مجال، به همین اندازه بسنده می کنیم.
دوست عزیز، کاربران محترم
با توجه به اینکه همه نوع دیدگاه اعم از موافق و مخالف، به ضمیمۀ پاسخ های کارشناسان محترم سایت در این تایپیک موجود است، قطعاً کاربران محترم و فرهیختۀ سایت پس از مطالعه، بهترین قضاوت و برداشت را خواهند نمود.
در صورتیکه کاربران محترم، پس از مطالعۀ مطالب نسبت به جزئیات برخی مطالب در موضوع مذکور، سؤال بخصوصی داشتند می توانند در تایپیک مستقلی طرح کنند تا از کارشناسان سایت، پاسخ لازم را دریافت نمایند.
موفق باشید ...:roz:
پاورقی__________________________________
[1] . آیات قرآن در خصوص بحث زوج و رابطه این دو نشان از دائمی بودن میكند. پس با بررسی این آیات پی میبریم كه رابطه زوج در نظام خلقت یك رابطه همیشگی برای بقاء نسل و... است.
[2] . برای توضیح آن باید گفت كه واژه زوج در لغت به معنای همتایی و همپایی در یك جریان تكاملی است وقتی میگویند انسان از یك جفت است به منزله وجود یك شیء تكاملی و مكملی در كنار یك وجود شبیه به آن با شرائط متفاوت ولی سنخیت واحد. و این با موقتی بودن سازگار نیست بلكه حاكی از دوام است. احكام شریعت (تولد نسل، نفقه، اذن شوهر در مسائل زندگی و...) همگی حكایت از یك دوام دارد و هرگاه بحث مقطعی بودن یك ارتباط در بین باشد احكامی غیر از دوام دارد پس عبارت زوج، ازدواج در قرآن با توجه به احكام آن همگی حكایت از دائمی بودن است و هر جا اینها بوده واژه زوجیت هم مطرح نبوده است از جمع بین این دو پی میبریم كه واژگان ازدواج، نكاح در قرآن برای علقه دائمی است و استمتاع كه با مقطعی بودن و موقت بودن نیز میسازد برای نكاح موقت است.
[3] . آخوند خراسانی، كفایه، مبحث مطلق و مقید (اصول فقه مرحوم مظفر، علم الاصول شهید صدر و...)، بنقل از پایگاه اندیشه قم.
[4] . لمعه شهید ثانی، با تحقیق كلانتر، كتاب النكاح، مبحث متعه. ج 5، ص 250.
[5] ـ رجوع شود به توضيح المسائل مراجع عظام، كتاب نكاح.
[6] ـ رجوع شود به کتاب اخلاق جنسي در اسلام و جهان غرب، شهيد مطهري (ره)، انتشارات صدرا، بيتا، قم، ص 47.
[7]- الکافی، 5، 337، بنقل از گنجینۀ معارف، ج 3، ص 68.
[8]- مستدرک الوسائل، 2: 588، بنقل از همان منبع.
[9]- وسائل الشیعه، ج 14، ص 450.
بسم الله الرحمن الرحیم
ضمن عرض تشکر از اقایان محترم صدیق و شفا!!!:Nishkhand:
اصل اولی در ازدواج تک همسری و ازدواج دائم است یعنی اسلام هیچ گاه ابتدا به ساکن چند همسری و ازدواج موقت را ترویج نمی کند ولی جامعه نیز مانند یک انسان گاهی دچار بیماری می شود .شخص بیمار در جهت علاج بیماری مجبور به استفاده از داروی تلخ و گاه داغ عضو اسیب دیده نیز می شود یعنی اصل در خوردن خوراک طیب و طاهر و لذیذ است ولی انسان بیمار به امر ثانوی و اضطرار خوراک غیر مشتهی نفس نیز اجبارا می خورد .در ازدواج موقت نیز چنین است برای علاج جامعه بیمار و در حا ل اضطراربه امر ثانوی ازدواج موقت و یا چند همسری تجویز می شود . لذل دستور دین به این مسأله به طور مطلق نیست نیازمند شرایط و ضوابطی خاص خود است.
ازدواج موقت یک حلال شرعی است ولی متاسفانه عده ای از این مسأله سوء استفاده کرده اند چه در مرحله تئوری و نظر و چه در مرحله عمل .بحث بسیار ظریفی است و نگاه یک بعدی و غفلت از سایر ابعاد بسیار ضربه به پیکره اسلام و جامعه اسلامی خواهد زد و دست آویزی برای دشمنان اسلام در جهت متهم کردن اسلام به رواج فساد و فحشا.
این مهم مستلزم آگاهی قشر خاص جامعه که آسیب پذیر نیز هستند می باشد .تمسک به یک روایت در جهت سری بودن ان و آزاد بودن دختران مجرد و عدم اذن پدر از یک شخصی که خود را خبره کارمی داند امری سخیف است .
جالب است جناب محمد صادق به روایاتی اشاره کردند ،انسان احساس می کند چقدر فقهاء بی اطلاع از این روایات هستند که فتوای غالب شرطیت اذن ولی را مطرح می کنند.در عین حال باید سایر روایات را در نظر داشت و در بحث ؛نومن ببعض و نکفر ببعض ؛نباشیم مانند این روایت؛ان الله لایحب الذواقین و الذواقات؛وسائل الشیعه ج 22 ص 9 حدیث 27881. ذواق یعنی کسانی که دائم ازدواج می کنند و زن را رها می کنند و یا طلاق می دهند .بنابر این از منظر شرع مقدس نیز این امر پسندیده نیست
مستحضر هستید برای رجوع احتیاط واحب به فتوا نمی توان فتوای هر مجتهدی را اخذ کرد بلکه باید به مجتهد اعلم پس از آن مجتهد اعلم رجوع نمود .
بیان نکردن تمام ابعاد یک مسأله باعث به دام افتادن بسیاری از زنان و دختران به دام سود جویان و هوی پرستان می شود که ظلمی بزرگ در حق آنان است.
سلام
اصل اولی در ازدواج تک همسری و ازدواج دائم است یعنی اسلام هیچ گاه ابتدا به ساکن چند همسری و ازدواج موقت را ترویج نمی کند ولی جامعه نیز مانند یک انسان گاهی دچار بیماری می شود .شخص بیمار در جهت علاج بیماری مجبور به استفاده از داروی تلخ و گاه داغ عضو اسیب دیده نیز می شود یعنی اصل در خوردن خوراک طیب و طاهر و لذیذ است ولی انسان بیمار به امر ثانوی و اضطرار خوراک غیر مشتهی نفس نیز اجبارا می خورد .در ازدواج موقت نیز چنین است برای علاج جامعه بیمار و در حا ل اضطراربه امر ثانوی ازدواج موقت و یا چند همسری تجویز می شود . لذل دستور دین به این مسأله به طور مطلق نیست نیازمند شرایط و ضوابطی خاص خود است.
کتاب عروة یکی از تفصیلی ترین کتب فقهی معاصر است که از آیة الله گلپایگانی و امام خمینی رحمهما الله تا خیلی از مراجع بزرگ بر اون حاشیه و تعلیقه زدن.
زحمت بکشید در کتاب نکاح مساله 1 تا 4 را مطالعه بفرمایید
در مساله 2 می فرماید: استحباب[نکاح]با یکی, از بین نمی رود بلکه تعدد نیز مستحب است خداوند متعال فرمود: "فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی و ثلاث و رباع" و ظاهر این است که استحباب, اختصاص به ازدواج دائم یا ازدواج موقت ندارد بلکه مستحب اعم از این دو است و این استحباب به کنیز نیز سرایت می کند.
من ندیدم که کسی از علما در تعلیقه به این مساله ایراد گرفته باشه!!
یک تقاضای منصفانه : با دفتر مرجع تقلیدتون تماس بگیرید بپرسید آیا ازدواج موقت به امر ثانوی مستحب است یا امر اولی؟! یعنی آیا ابتدا به ساکن مستحب نیست بلکه وقتی ازدواج دائم فراهم نشد, مستحب می شه؟!
من منتظر جواب تون هستم
تمسک به یک روایت در جهت سری بودن ان و آزاد بودن دختران مجرد و عدم اذن پدر از یک شخصی که خود را خبره کارمی داند امری سخیف است . جالب است جناب محمد صادق به روایاتی اشاره کردند ،انسان احساس می کند چقدر فقهاء بی اطلاع از این روایات هستند که فتوای غالب شرطیت اذن ولی را مطرح می کنند.
اولا :تا اونجایی که من اطلاع دارم دو تا از مراجع آیه الله سیستانی و آیه الله زنجای حفظهما الله فتوا به اذن ولی دادند و بقیه اکثرا احتیاط واجب کردن و برخی هم مثل آیه الله روحانی و آیه الله شاهرودی فتوا به جواز بدون اذن ولی دادن.
همونطور که گفتید احتیاط واجب نیز فتوا نیست و میشه در اون به مراجعی که فتوا دارن رجوع کرد به ترتیب اعلم فالاعلم و تشخیص این با مکلف است.
قابل توجه شما : که مراجعی مثل آیه الله مکارم قبلا بدون اذن ولی ,جایز می دونستند اما الان ,گرفتن اذن را به احتیاط واجب لازم کردن و اگر برید مبانی ایشون رو مطالعه کنید می بینید به حکم ثانوی است که این حکم رو فرمودن.(اگه خواستید آدرس می دم البته عربیه )
ثانیا: من با یک روایت حکم نکردم .تازه من اون روایت رو دلیل نیاوردم بلکه موید آوردم !
در عین حال باید سایر روایات را در نظر داشت و در بحث ؛نومن ببعض و نکفر ببعض ؛نباشیم مانند این روایت؛ان الله لایحب الذواقین و الذواقات؛وسائل الشیعه ج 22 ص 9 حدیث 27881. ذواق یعنی کسانی که دائم ازدواج می کنند و زن را رها می کنند و یا طلاق می دهند .بنابر این از منظر شرع مقدس نیز این امر پسندیده نیست
چرا روایت رو نصفه آوردید در همون آدرس می فرماید :
27881- قال و قال علیه السلام تزوجوا و لاتطلقوا فان الله لا یحب الذواقین و الذواقات
در ابتدای روایت صریحا می گوید ازدواج کنید و طلاق ندهید که خداوند ذواقین و ذواقات رو دوست ندارد و این صریحا کسی را می گوید که طلاق می دهد نه کسی که ازدواج می کند!!
در ازدواج موقت هم طلاق اصطلاحی وجود ندارد و این روایت شامل ازدواج موقت نیست!!
لذا اگر کسی زیاد ازدواج کنه ولی طلاق نده شامل این روایت نیست.
بیان نکردن تمام ابعاد یک مسأله باعث به دام افتادن بسیاری از زنان و دختران به دام سود جویان و هوی پرستان می شود که ظلمی بزرگ در حق آنان است.
ما بحث تحلیل و بررسی ازدواج موقت رو برای همین ایجاد کرده بودیم که به جزییاتش پرداخته بشه که خب دیدید آقایان لطف کردن اونو قفل فرمودن.
باتشکر از جناب تسنیم و محمد صادق.
البته با رجوع به قرآن و طبق حکم فقهاء معظم می توان گفت سخن جناب تسنیم صحیح است.صریح قرآن در سوره مبارکه نساء می فرماید ؛و ان خفتم ان لا تعدلوا فواحده؛معلوم می شود اصل اولی همان تک همسری است زیرا چنانچه بخواهد چند همسری هدف اصلی ازدواج را که آرامش روحی روانی است که در سایه آن فرزندان نیکو تربیت شوند،تحت الشعاع خود قرار دهد و تبعات منفی داشته باشد قران تصریح دارد به ؛فواحده؛
بحث ارث و نفقه زن و فرزند در ازدواج دائم مطرح می شود و این دلیل دیگر بر اولی بودن ازدواج دائم است .
استحباب ازدواج موقت قابل تردید از دید روایات نیست ولی باید گفت این امر منافاتی بر امر ثانوی بودن آن ندارد .
معنای احتیاط واجب الزاما عمل نکردن به آن نیست بلکه رخصتی است که چنانچه صاحب فتوا را اعلم بداند به وی رجوع کند. .و در این باره مستحضر هستید نمی توان نظر خود را تحمیل کرد(اعلم بودن مجتهدی).
جناب تسنیم که به روایتی استناد کردند نیاوردن قسمت اول آن ؛آنگونه که ما برداشت کردیم از منظور ایشان ؛دخالتی در تغییر نتیجه ای که گرفته اند ،ندارد.
فقها معظم می فرمایند باید اذن پدر باشه متأسفانه این همه فساد صورت می گیره حالا اگه طبق تفسیر شما اذن پدر نباشه دیگه چی میشه.
آقایان سوای از این مطلب در معرض اتهام هستن .حالا ما همه مستحبات انجام دادیم باید پر وپیمون این یکی رو هم انجام بدیم.نماز شب هر شبمون ترک نمی شه؟
این نوع موضع گیری شما باعث می شه که خود را در معرض اتهام قرار بدین.
به نام الله باتشکر از جناب تسنیم و محمد صادق. البته با رجوع به قرآن و طبق حکم فقهاء معظم می توان گفت سخن جناب تسنیم صحیح است.صریح قرآن در سوره مبارکه نساء می فرماید ؛و ان خفتم ان لا تعدلوا فواحده؛معلوم می شود اصل اولی همان تک همسری است زیرا چنانچه بخواهد چند همسری هدف اصلی ازدواج را که آرامش روحی روانی است که در سایه آن فرزندان نیکو تربیت شوند،تحت الشعاع خود قرار دهد و تبعات منفی داشته باشد قران تصریح دارد به ؛فواحده؛
با تشکر از شما و آقا یا خانم تسنیم
لطف می کنید برای من معنی اصل اولی رو توضیح بدید؟ منظور, اصل عرفیه یا شرعی یا غیره؟
استحباب ازدواج موقت قابل تردید از دید روایات نیست ولی باید گفت این امر منافاتی بر امر ثانوی بودن آن ندارد .
لطفا امر ثانوی بودن ازدواج موقت رو هم توضیح بدید!
با وجود دلایل جناب زمزم دلیلی بر به درازا کشیدن بحث نمیبینم .
یادتون هست گفتید: نومن ببعض و نکفر ببعض نباشیم
پس چرا بی خیال اون چیزایی که در مورد ذواق گفتم شدید؟!
فقها معظم می فرمایند باید اذن پدر باشه متأسفانه این همه فساد صورت می گیره حالا اگه طبق تفسیر شما اذن پدر نباشه دیگه چی میشه.
اگر از نظر شرعی اذن پدر لازم نباشه دیگه فساد نیست بلکه ازدواج شرعی میشود!!
آقایان سوای از این مطلب در معرض اتهام هستن .حالا ما همه مستحبات انجام دادیم باید پر وپیمون این یکی رو هم انجام بدیم.نماز شب هر شبمون ترک نمی شه؟
کی گفته ازدواج موقت , باید با قصد قربت و قصد انجام مستحب باشه؟!حتی بدون اون هم ایرادی نداره!
قبلا گفتم : کسی که می خواهد متعه کند ضامن انجام مستحبات دیگه نیست!
این نوع موضع گیری شما باعث می شه که خود را در معرض اتهام قرار بدین.
اگر متهم به حقیقت گویی ام, ایرادی نداره!
با سلام به كارشناس و همكار گرامي زمزم و و كاربران محترم جناب محمد
صادق و تسنيم مباحث خوبي را مطرح و بحث جالبي بود ، منتهي به نظر
مي رسد كه هيچ كدام از بزرگواران مخالف اين حكم قرآني نباشند . ولي در
شرايط و جزئيات ان اختلاف دارند
كه البته ازدواج موقت هم مانند ازدواج دائم داراي ضوابط و شرايطي است
كه بايد رعايت شود .
البته از اين رهگذر هم اگر كسي سوء استفاده كند قطعا محكوم است . و
همون طور كه در تاپييكي كه قبلا قفل شد اين ازدواج تحت شرايط و ضوابط
خاص خودش بايد باشد .
ازدواج موقت نيز مانند ازدواج دائم داراى مقررات و شرايطى است، مانند
تعيين مهر، اجازه ولى در دختران به فتواي اكثريت فقهاء عظام ، تعيين مدت،
اجراى صيغه و... .
افزون بر آن چه گذشت، ازدواج موقت در راستاى هوس رانى مردان
نيست،
بلکه حکمت حلال بودن آن در موارد اضطرارى، مانند مسافرت مردان
و تأمين بهداشت روان و جلوگيرى از انحراف جامعه به راه هاى
نامشروع است.
شايسته ترين راه براى جوانى که هنوز ازدواج نکرده، ازدواج دائم است، و
ازدواج موقت نبايد سبب فرار از مسئوليت هاى اجتماعى و دورى از خانواده و
توليد نسل باشد.
از طرفى تعداد آيات و رواياتى که بر ازدواج دائم تأکيد و سفارش دارند، به
مراتب فراوان تر از ازدواج موقت است و اصل و مبناى زندگى اجتماعى بر
ازدواج دائم و تشکيل کانون گرم خانواده و تربيت فرزندانى صالح براى فردايى
بهتر مى باشد.جوانى که در آغاز زندگى است و هنوز ازدواج نکرده، مناسب
است که به ازدواج موقت رو نياورد، زيرا چنين کارى ميل، اشتياق و انگيزه او
را براى ازدواج دائم سرد مى کند.
بلکه حکمت حلال بودن آن در موارد اضطرارى، مانند مسافرت مردان
و تأمين بهداشت روان و جلوگيرى از انحراف جامعه به راه هاى
نامشروع است.
تكليف تعهد و وفاداري به خانواده ؟؟؟؟!!!! :Gig:
تكليف تعهد و وفاداري به خانواده ؟؟؟؟!!!! :Gig:
بزرگوار
اولا منظور بنده مطلق حليت و اصل حليت حكم بود نه اينكه فقط ازدواج موقت را مخصوص مردان متاهل بدانيم ، بلكه بنده اين نوع ازدواج را اصلا براي مردان متاهل توصيه نميكنم ، مگر تحت شرايط خاص و ويژه اي كه چاره اي ديگر نباشد .
در ثاني اين حكم هيچ منافاتي با تعهد ندارد چون نه خيانت محسوب مي شود و نه جنايت . بله اگر مرد به اين وسيله وظيفه اي از وظايف خود را در قبال خانواده ترك كرد و يا كوتاهي كرد اون وقت مي توان گفت مرد متعهد و وفادار نبوده است . يه مثال براتون ميزنم اگر يك مرد در خارج خانواده به خاطر گرسنگي شديد و اضطرار غذايي بخورد اين خيانت و جنايت است ؟؟. البته اگر همين مرد در بيرون از خانه چلو كباب بخورد و حال آنكه زن و فرزندان او نون و پنير مي خورند قطعا اين مرد به تعهدش عمل نكرده و بي وفايي نموده است و قابل سرزنش مي باشد .
_کاربر محترم جناب محمد صادق با مغالطه گویی کار به جایی نمیرسد
_اگر واقعا دنبال پاسخ این سوال هستین در تاپیک اول در ضمن مثال کاملا توضیح داده شد
_احساس می شود بحث شما مصداق بارز این سخن است که :کلمةحق یراد بها الباطل
_شخصی که بنا گذاشته به عدم پذیرش اگر مثل روز روشن دلیل بیاوری باز هم نمی پدیرد و سخنی آماده برای عدم پدیرش ارائه میدهد
ازدواج موقت در راستاى هوس رانى مردان نيست، بلکه حکمت حلال بودن آن در موارد اضطرارى، مانند مسافرت مردان و تأمين بهداشت روان و جلوگيرى از انحراف جامعه به راه هاى نامشروع است.
با سلام و تشکر از همه دوستان
لازم شد که در مورد عنوان هوسرانی ,توضیحاتی خدمتتون عرض کنم :
ارتباط و اندیشه یک مرد در برخورد با زن و نگاه و فکر یک زن در برخورد با مرد کاملا مختلفه
بخاطر همینه که حجاب واجب شده چون زن به صورت طبیعی حکم برانگیزاننده شهوت برای مرد را دارد لذا برای کنترل این حس در اجتماع به صورت دو سویه هم زن و هم مرد وظایفی دارند
ولی به صورت طبیعی ,نگرش زن به مرد شهوانی نیست.
طبق این مبنا دو رده بحث ایجاد می شود:
1:فرض بحث, جای تردیده که چطور شخصی که نیازش تأمینه می خواد بخاطر شهوت درونی متعه کنه؟ ( به قول معروف سری رو که درد نمی کنه دستمال نمی بندن)پس معلومه که نیازش تأمین نیست
اونم بخاطر اینکه زن و مرد از نظر جنسی متفاوت اند .
نتیجه اینکه مردها محکم تر و بیشتر باید افسار شهوت خودشون رو بکشند (و درست نیست که ما اونا رو در اِعمال شهوت با زنان مقایسه کنیم ; مثل مقایسه مقدار غذای مورد نیاز یک بزرگسال با غذای یک کودک[این فقط یه مثاله نه بی ادبی به زنان] )
2:ممکنه نیاز مرد, از نظر تنوع طلبی باشه ( که تنوع طلبی هم یکی از تفاوت های بین زن و مرده)
خواسته های شهوانی انسانها می تونه موارد و جهات مختلفی رو شامل بشه ( از قبیل خودارضایی ,همجنس گرایی و غیره) . یکی ش هم تنوع طلبی مردان است
خب اگه ما ملاک دین رو نداشته باشیم چه بسا عقل مون به تنهایی قادر به نفی این موارد نیست و حتی ممکنه تایید هم بکنه!
ولی در صورتیکه دین رو بپذیریم ,نگاه می کنیم, کدام یک از موارد, خلاف مصلحت انسان شمرده شده است.حال, از حد حرام گرفته تا امر مکروه و ناشایست.
در این میان, ادله ای از دین,که بتونه , تنوع طلبی مرد را(فی نفسه و به عنوان اولی)نفی کنه, ندیدیم. (الا اینکه این تنوع طلبی به عنوان ثانویه, حکم دیگه ای پیدا کنه)
استاد حکیم مثال خوبی زدند:
اگر يك مرد در خارج خانواده به خاطر گرسنگي شديد و اضطرار غذايي بخورد اين خيانت و جنايت است ؟؟. البته اگر همين مرد در بيرون از خانه چلو كباب بخورد و حال آنكه زن و فرزندان او نون و پنير مي خورند قطعا اين مرد به تعهدش عمل نكرده و بي وفايي نموده است و قابل سرزنش مي باشد .
من با کمی تغییر از همین مثال استفاده می کنم:
مگه آدم باید گرسنگی شدید و اضطرار داشته باشه تا غذا بخوره حتی بعضی وقتا برای تنوع بعد غذا دِسِر هم می خوره
حالا اگه شکم بارگی کنه , خب این افراطه و مذموم, ولی اگه تنوع طلبی حلال داشته باشه ,اشکالی نداره مثل اینکه: همیشه میوه سیب در اختیار شخص هست که بخوره ولی برای تنوع دوست داره موز هم بخوره.
اگه انسان بگه : من چون تنوع طلبم باید هر غذایی رو تجربه کنم از گوشت خوک گرفته تا شراب و غیره, ما می گوییم:
انسان به همه مصالح و مفاسد خودش آگاه نیست و ملاک دین میاد و این محدوده ها رو مشخص می کنه که آدم چه غذایی رو بخوره و چیو نخوره.
لذا کسی نمی تونه به خدا اعتراض کنه که چرا اینا رو حرام کردی اینا رو حلال؟!
کاربر محترم جناب محمد صادق با مغالطه گویی کار به جایی نمیرسد _اگر واقعا دنبال پاسخ این سوال هستین در تاپیک اول در ضمن مثال کاملا توضیح داده شد _احساس می شود بحث شما مصداق بارز این سخن است که :کلمةحق یراد بها الباطل _شخصی که بنا گذاشته به عدم پذیرش اگر مثل روز روشن دلیل بیاوری باز هم نمی پدیرد و سخنی آماده برای عدم پدیرش ارائه میدهد
با تشکر از شما
ببینید حرف من اینه که شما بر چه اساس و دلیلی می گید نظر اسلام اونه!
با اینکه من دلیل آوردم از کتاب فقهی و نظر علما !
در باره رابطه ازدواج دائم و موقت اینو هم ببینید بد نیست
لازم شد که در مورد عنوان هوسرانی ,توضیحاتی خدمتتون عرض کنم :
ارتباط و اندیشه یک مرد در برخورد با زن و نگاه و فکر یک زن در برخورد با مرد کاملا مختلفه
بخاطر همینه که حجاب واجب شده چون زن به صورت طبیعی حکم برانگیزاننده شهوت برای مرد را دارد لذا برای کنترل این حس در اجتماع به صورت دو سویه هم زن و هم مرد وظایفی دارند
ولی به صورت طبیعی ,نگرش زن به مرد شهوانی نیست.
طبق این مبنا دو رده بحث ایجاد می شود:
1:فرض بحث, جای تردیده که چطور شخصی که نیازش تأمینه می خواد بخاطر شهوت درونی متعه کنه؟ ( به قول معروف سری رو که درد نمی کنه دستمال نمی بندن)پس معلومه که نیازش تأمین نیست
اونم بخاطر اینکه زن و مرد از نظر جنسی متفاوت اند .
نتیجه اینکه مردها محکم تر و بیشتر باید افسار شهوت خودشون رو بکشند (و درست نیست که ما اونا رو در اِعمال شهوت با زنان مقایسه کنیم ; مثل مقایسه مقدار غذای مورد نیاز یک بزرگسال با غذای یک کودک[این فقط یه مثاله نه بی ادبی به زنان] )
2:ممکنه نیاز مرد, از نظر تنوع طلبی باشه ( که تنوع طلبی هم یکی از تفاوت های بین زن و مرده)
خواسته های شهوانی انسانها می تونه موارد و جهات مختلفی رو شامل بشه ( از قبیل خودارضایی ,همجنس گرایی و غیره) . یکی ش هم تنوع طلبی مردان است
خب اگه ما ملاک دین رو نداشته باشیم چه بسا عقل مون به تنهایی قادر به نفی این موارد نیست و حتی ممکنه تایید هم بکنه!
ولی در صورتیکه دین رو بپذیریم ,نگاه می کنیم, کدام یک از موارد, خلاف مصلحت انسان شمرده شده است.حال, از حد حرام گرفته تا امر مکروه و ناشایست.
در این میان, ادله ای از دین,که بتونه , تنوع طلبی مرد را(فی نفسه و به عنوان اولی)نفی کنه, ندیدیم. (الا اینکه این تنوع طلبی به عنوان ثانویه, حکم دیگه ای پیدا کنه)
استاد حکیم مثال خوبی زدند:
من با کمی تغییر از همین مثال استفاده می کنم:
مگه آدم باید گرسنگی شدید و اضطرار داشته باشه تا غذا بخوره حتی بعضی وقتا برای تنوع بعد غذا دِسِر هم می خوره
حالا اگه شکم بارگی کنه , خب این افراطه و مذموم, ولی اگه تنوع طلبی حلال داشته باشه ,اشکالی نداره مثل اینکه: همیشه میوه سیب در اختیار شخص هست که بخوره ولی برای تنوع دوست داره موز هم بخوره.
اگه انسان بگه : من چون تنوع طلبم باید هر غذایی رو تجربه کنم از گوشت خوک گرفته تا شراب و غیره, ما می گوییم:
انسان به همه مصالح و مفاسد خودش آگاه نیست و ملاک دین میاد و این محدوده ها رو مشخص می کنه که آدم چه غذایی رو بخوره و چیو نخوره.
لذا کسی نمی تونه به خدا اعتراض کنه که چرا اینا رو حرام کردی اینا رو حلال؟!
با تشكر از محمد صادق عزيز
چند نكته :
اسلام و شريعت ما با هر نوع لذتي حتي حلال به شيوه افراطي آن مخالف است .
انسان نبايد عنان عقل و روح خود را به دست نفس و غريزه شهوت بدهد تا هر جا كه خواست او را ببرد و به نام تنوع طلبي او را مشغول خود سازد و از امور و عبادات ديگر باز دارد .
هدف اسلام و دستورهاي آن سير انسان به سوي كمال و خود سازي و تهذيب نفس است و با مشغول شدن به لذايذ مادي و دنيوي نمي توان اين سير را پيمود . لذا بسياري از بزرگان وادي عرفان و خود سازي و اساتيد اخلاق ، حتي از لذتهاي حلال مانند غذاهاي لذيذ و ساير نعمت هاي خدا دست مي كشند تا نفس و روح خود را پرورش دهند و در عوض راه كمال و رشد معنوي را هموار سازند .
بنابر اين اصل در اسلام تربيت نفس و كنترل غرائض نفساني و شهواني است . و با حفظ اين موارد بهره برداري از نعمت هاي مادي نيز اشكالي ندارد .
افزون بر اين دوست من ؛ شما مثال منو مقداري خراب كردي ! چون وقتي شما موز ميخوري و دوست داري بخوري در برابر ميوه هاي ديگه مثل خيار و شلغم و .... وظيفه اي و تعهدي نداري . ولي ازدواج اين گونه نيست بلكه بويژه اگر مرد همسر اول داشته باشد بايد به گونه اي عمل كند كه حتي خوف ترك عدالت و فراهم شدن ظلم نسبت به همسر اولش نشود . و تحقق اين امر با توجه به نظر شما در مورد تنوع طلبي كه مطرح كرديد بسيار مشكل است .
با تشکر از شما استاد حکیم
با تشكر از محمد صادق عزيز چند نكته : اسلام و شريعت ما با هر نوع لذتي حتي حلال به شيوه افراطي آن مخالف است . انسان نبايد عنان عقل و روح خود را به دست نفس و غريزه شهوت بدهد تا هر جا كه خواست او را ببرد و به نام تنوع طلبي او را مشغول خود سازد و از امور و عبادات ديگر باز دارد .
بله درسته ما هم منظورمون تنوع طلبی به جا و در حد اعتداله نه اونی که انسان رو از وظایفش غافل کنه!
هدف اسلام و دستورهاي آن سير انسان به سوي كمال و خود سازي و تهذيب نفس است و با مشغول شدن به لذايذ مادي و دنيوي نمي توان اين سير را پيمود . لذا بسياري از بزرگان وادي عرفان و خود سازي و اساتيد اخلاق ، حتي از لذتهاي حلال مانند غذاهاي لذيذ و ساير نعمت هاي خدا دست مي كشند تا نفس و روح خود را پرورش دهند و در عوض راه كمال و رشد معنوي را هموار سازند .
فرقی که غذا خوردن با ازدواج داره در اینه که ازدواج فی نفسه مستحبه حتی بدون قصد قربت .همچنین روایت امام صادق علیه السلام در مورد زن متبتله هم در این زمینه قابل توجه است.(کافی ج 5 ص 509 )
لذا ازدواج ,در راه سعادت و کمال انسان قرار می گیره و بر خلاف تصور برخی, منافاتی با عرفان و زهد ندارد.
چرا در ازدواج, زن دوم در نظر گرفته نمی شود ؟! برکات و مرحمتی که نسبت به او روا داشته می شود آیا از صدقه و کار خیر کم تر است؟!
ضمنا بحث ما سر اینه ,کسی که می خواهد بدون افراط از نعمت خدا استفاده کند کار اشتباهی نکرده و مذموم نیست.
بنابر اين اصل در اسلام تربيت نفس و كنترل غرائض نفساني و شهواني است . و با حفظ اين موارد بهره برداري از نعمت هاي مادي نيز اشكالي ندارد .
همونطور که بالا گفتم ازدواج ,خود باعث تکامل و تربیت نفس است.
و طبق فرموده شما بهره برداری از نعمت های مادی نیز اشکالی ندارد که یکی از این نعمت ها متعه است.
افزون بر اين دوست من ؛ شما مثال منو مقداري خراب كردي ! چون وقتي شما موز ميخوري و دوست داري بخوري در برابر ميوه هاي ديگه مثل خيار و شلغم و .... وظيفه اي و تعهدي نداري . ولي ازدواج اين گونه نيست بلكه بويژه اگر مرد همسر اول داشته باشد بايد به گونه اي عمل كند كه حتي خوف ترك عدالت و فراهم شدن ظلم نسبت به همسر اولش نشود . و تحقق اين امر با توجه به نظر شما در مورد تنوع طلبي كه مطرح كرديد بسيار مشكل است .
تنوع طلبی ای که بیان کردم تنوع طلبی در حد اعتدال است نه اونی که باعث تضییع حقوق دیگران شود
چرا در ازدواج موقت رضایت همسر اول اهمیتی ندارد؟
با سلام و تشکر از شما
اگرچه در برخی موارد اجازه زن در ازدواج دخیله مثل ازدواج با برادر زاده و خواهر زاده زن ,اما طبق آنچه توی تاپیک تحلیل و بررسی ازدواج موقت گفتم: تصور کم مهری شوهر نسبت به زن و اختصاص بخشی از توجه عاطفی به زنی دیگر باعث ناراحتی همسر اول می شود.
در اونجا مثال تولد فرزند دوم خانواده رو زدم که وقتی یه بچه بدون رقیب صاحب تمام توجه پدر و مادره یک دفعه کسی می یاد که این موقعیت رو ازش می گیره ,باعث رنجش او میشه.
سوال شما در این مثال اینطور می شه که چرا رضایت فرزند اول در فرزند دار شدن پدر و مادر لحاظ نمی شه؟!
لذا توجه بیشتر شوهر به همسر اول و دلجویی از او باعث رفع تصور بی مهری می شود مثل توجه بیشتر والدین به فرزند اول.
اجازه بدید یه مثال دیگه بزنم: (البته این مثال کمی با بحث ما فرق داره)
شما می خواهید ماشینی بخرید ولی می دونید همسایه تون ممکنه حسودی کنه(ان شاالله که چنین همسایه ای وجود نداره)در این حالت چندین گزینه پیش روی شماست :یا اینکه ماشینو بی خیالش بشید و نخرید و از این حق استفاده نکنید یا اینکه وقتی ماشین خریدید جوری با همسایه رفتار کنید (مثل اینکه چند بار سوارش کنید و به مقصد برسونیدش یا ...) که حسادت و این حس رو از بین ببرید.
البته گذشته از تمام این مطالب, تبلیغات القایی غرب گرایانه ای که ازدواج دوم مرد را خیانت معرفی کردن و ازدواج موقت رو یک امر شنیع و پست,تاثیر بسزایی در ایجاد تصورات غلط فیمینیستی در ذهن مردم جامعه داشتن اگرچه ما خودمان هم نفهمیم که گرفتار چنین دامی شدیم!!!
لذا توجه بیشتر شوهر به همسر اول و دلجویی از او باعث رفع تصور بی مهری می شود مثل توجه بیشتر والدین به فرزند اول.
نوش داروی بعد از مرگ سهراب
اگه به همسر اول توجه داشت ، چرا می رفت سراغ دومی و سومی و چهارمیی و دِسر
من خودم شاهد بودم که شخصی ابتدا نسبت به همسر اولش بی توجه شد (البته شاید در اثر آشنایی با خانمی که در آینده همسر دوم شد :Gig: ) و بعد با اون خانوم ازدواج کردددد.
گاهی بی مهری ها و بی توجهی های همسر اول هم بی تاثیر نیست البته.
بله کاملا درست می فرمایید ، ولی تکلیف بی مهریهای آقایون چی میشه؟؟؟؟
خانومها اگه مورد بی مهری و بی توجهی قرار بگیرن باید چیکار کننن؟؟؟
نوش داروی بعد از مرگ سهراب اگه به همسر اول توجه داشت ، چرا می رفت سراغ دومی و سومی و چهارمیی و دِسر من خودم شاهد بودم که شخصی ابتدا نسبت به همسر اولش بی توجه شد (البته شاید در اثر آشنایی با خانمی که در آینده همسر دوم شد ) و بعد با اون خانوم ازدواج کردددد.
با سلام و تشکر
من درکتون می کنم .واقعا تحمل چنین حالتی سخت و دشواره .
ولی مردها اینطور که شما فکر می کنید نیستن .اینکه یکی دیگه رو دوست داشته باشن به این معنی نیست که همسر اولشون رو دوست ندارن! بالاخره یه عمر زندگی,تعلق میاره.
در مورد بی مهری ها هم باید عرض کنم همون القاءات جامعه که می گه :نمی شه دو تا رو با هم دوست داشت یا فقط این و یا اون خیلی نقش داره
هر جور راحتید فکر کنید ، دلائل قرآنی و دینی و نقلی که کارشناسان محترم فرمودند شما رو راضی نکرد، انتظار نداریم که دلائل روان شناختی و اجتماعی شما را قانع کند.
هر جور راحتید فکر کنید ، دلائل قرآنی و دینی و نقلی که کارشناسان محترم فرمودند شما رو راضی نکرد، انتظار نداریم که دلائل روان شناختی و اجتماعی شما را قانع کند.
با سلام و تشکر
انگار قضیه برعکس شده, دلائل نقلی صحیح و معتبری که من آوردم کسی رد نکرد و کارشناسای محترم تو خود همین تاپیکی هم که موضوعش امر اولوی و ثانوی است هنوز توضیح درستی در مورد اثبات حرفشون نیاوردن!
حالا بخاطر این حرفی که فرمودین من هر بزرگواری که بخواد رو به مناظره مستقیم توی چت یاهو, دعوت می کنم وان شاالله متن شو اینجا منعکس می کنیم. (اگه مرد میدون پیدا بشه!! )
کارشناسای محترم تو خود همین تاپیکی هم که موضوعش امر اولوی و ثانوی است هنوز توضیح درستی در مورد اثبات حرفشون نیاوردن!
جناب محمد صادق عزيز
توقع و انتظار فرافكني از بزرگواري همچون شما كه ظاهرا اهل تدبير و تدقيق هستي
نداشتم .
فكر ميكنم ما در اثبات اصل مباحثي كه مطرح شد اختلافي نداشتيم و تنها بحث در
برخي جزئيات بود كه من توضيحات لازم را در پست هاي قبلي دادم و دلايلي هم آوردم .
بنابر اين شايسته بود كه به اين كليت همه كارشناسان را مورد خطاب قرارنميداديد.و آنها
را به مناظره تهديد نميكرديد .
با تشكر
جناب محمد صادق عزيز توقع و انتظار فرافكني از بزرگواري همچون شما كه ظاهرا اهل تدبير و تدقيق هستي نداشتم . فكر ميكنم ما در اثبات اصل مباحثي كه مطرح شد اختلافي نداشتيم و تنها بحث در برخي جزئيات بود كه من توضيحات لازم را در پست هاي قبلي دادم و دلايلي هم آوردم . بنابر اين شايسته بود كه به اين كليت همه كارشناسان را مورد خطاب قرارنميداديد.و آنها را به مناظره تهديد نميكرديد . با تشكر
تشکر
استاد جان, منظورم شما نبودی منظورم استاد زمزم بود که در مورد اولیه و ثانویه بودن توضیح نفرمودن!
ضمنا مناظره تهدید نیست بلکه تبادل نظر مستقیمه که دو نفر مدعی برای اثبات سخنشون به بحث می پردازن و خود این باعث می شه که مخاطبین به یه نتیجه بهتری برسند.
ممنون از لطف تون
این ,پاسخ به جمع بندی ای است که استاد صدیق در تاپیک زیر ,انجام دادن و نمی دونم چقدر این بحث خطرناک بود که اونو قفل کردند.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=3226&page=2
با سلام و تشکر از کارشناس محترم صدیق
من نمی دونم چرا با این همه دلیل بر حرفم, شما ,اینگونه جمع بندی فرمودید؟
اما اینکه ازدواج موقت را هم سنگ ازدواج دائم بشمریم و مطلب را به گونه ای طرح کنیم که حتی در شرایط عادی و غیر ضروری می تواند جایگزین ازدواج دائم شود؟؟؟ و یا آنکه نسخۀ این حلال الهی را که برای موارد و مواقع ضرورت و به منظور پیشگیری از رواج فساد و فحشا در جامعه تشریع شده، برای همۀ افراد اعم از متأهل و مجرد، بی نیاز و مضطر و بهره مند و محروم بطور یکسان بپیچیم و در فلسفۀ تشریع آن انحراف ایجاد کنیم؟؟؟ امری مذموم و ناپسند نزد عقلا و متشرعین بوده و از زیاده خواهی و هواپرستی و گرفتاری های نفسانی انسان ناشی می شود.
چرا اصرار دارید متعه را در تعارض با ازدواج دائم قرار دهید؟ می تونند در کنار هم باشند و هیچکدوم جای دیگری رو تنگ نکنند .
شما که تا به حال شرعا, این فلسفه ای که می فرمایید و اینکه برای مواقع خاص باشه رو ثابت نفرمودید .
سخن گفتن با دلیل و مدرک, هواپرستیه ؟!
چنانکه با نگاهی به آیات ازدواج با الفاظ «فانكحوا من انفسكم ازواجاً»؛ «النساء حرث لكم» ـ «جعل منها زوجها لیسكن الیها» ـ «فلمّا تغشاها حملت حملاً» ـ «جعل منه الزوجین الذكر والانثی» ـ «لكم نصف ما ترك ازواجكم» ... «و لهن الرُبُع»[1] همگی به گونهای بر دائمی بودن اصل ازدواج دلالت میكند.[2]، به عبارتی بر اصالت ازدواج دائم نسبت به موقت آن تأکید می ورزد...........................
این مطالب رو هم که در آدرس زیر حسابی سرش بحث کردیم .
http://www.askdin.com/showthread.php?t=2683&page=2
http://www.askdin.com/showthread.php?t=2683&page=3
ضمنا دقت کنید که چنین آیاتی در قرآن کریم وجود ندارد " فانکحوا من انفسکم ازواجا" " النساء حرث لکم"
چنانکه می دانید از دیدگاه اسلام و همۀ ادیان آسمانی، هوس رانی و شهوت رانی مذموم و مردود است؛ از اینرو روایات اسلامی مرد "ذوّاق" یعنی کسی که زنان را برای کامجوئی به خدمت گرفته سپس طلاق می دهد، لعن و نفرین نموده است؛ زیرا که هدف، رفع نیاز غریزی بشر برای رسیدن انسان به تکامل معنوی و جلوگیری از گرفتار شدن انسان ها به فحشا و حرام است، نه زیاده خواهی و نفس پرستی و نه اسارت زن و شهوت.
انسانهای هوسباز ,افراد بی بند و بار و لاوبالی اند که هیچ تقیدی نسبت به احکام دین ندارند اما شهوت حلال مذموم نیست!
چطور مرد تک همسری که نسبت به زن خود در شهوت افراط می کند را آنقدر شهوت ران و هوس ران و کارش را مذموم نمی دانید که اگر کسی بخواهد متعه کند را هوسباز می دانید؟!
همونطور که خودتون اعتراف کردید روایات ذواق در مورد کسی است که آخرش طلاق می گیرد و بخاطر همین طلاقشه که مذمومه نه اصل ازدواج !!
خواسته حلال و مشروع و طبق حق, زیاده خواهی نیست!!
برخی خیال کردند که ذواق چون صیغه مبالغه کلمه "ذوق" است باید معنی آن "زیاد چشنده" باشد ,ولی اینطور نیست و شما اگر تونستید یک کتاب لغت پیدا کنید که کلمه ذواق رو اینطور معنی کرده باشه!!
غرض همۀ انبیاء و ادیان الهی و نیز دین اسلام، رساندن انسان به تکامل معنوی و الهی و رهائی از اسارت های مادی و نفسانی است. بدون شک راه اعتدال و میانه در رساندن انسان به این مقصود مثمر ثمرتر است. قطعاً همۀ امورعالم واجد یک 3 راهی اند: دو راه "افراط و تفریط" و به تعبیر امیر بیان علی (ع) "الیمین و الشمال" و یک راه میانه و اعتدال؛ بی شک، راهی که به مقصد سعادت می انجامد راه میانه و اعتدال است. که امر ازدواج نیز از این ویژگی مستثنی نیست.
چه ملازمه ای بین متعه و افراط هست؟!بهره مندی از تکامل معنوی در سایه این نعمت الهی نه تنها زیاده روی بلکه کاملا عین تکامل و اعتدال است.
اگر چه در برخی روایات، در خصوص فضیلت های ازدواج موقت (متعه) توصیه شده است اما شیوه و روش خود اهل بیت (ع) و تکیه و تأکید قولی و عملی ایشان، بیشتر گویای اصالت، اهمیت و اولویت دادن به ازدواج دائم است.
کلام ائمه طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین پر از تاکید به ازدواج موقته و هیچکدام بر دیگری فی نفسه ترجیح نداره!
ضمنا این اولویتی که می فرمایید هنوز شرعا ثابت نفرمودید!
بعلاوه اینکه در مقابل اين تشويقات، گروه ديگری از حديثها هستند كه به احتياط، دقّت و مواظبت دعوت ميكنند كه مبادا خود متعه، مورد سوء استفاده عياشان و بوالهوسان قرار گيرد و به جاي عامل اصلاح و تامين كننده ايمني جامعه، به ابزار فساد تبديل شود در ادامه به چند مورد از روایات اشاره می کنیم:
" سألت ابا الحسن (ع) عن المتعة، فقال: هي حلال، مباح، مطلق، لمن لم يغنه اللّه بالتزويج، فليستعفف بالمتعه،فتح بن یزید می گوید: از امام کاظم (ع) در بارۀ ازدواج موقت سؤال کردم، فرمود: این ازدواج، حلال مطلق است برای کسی که ازدواج دائم نکرده، البته باید چنین شخصی عفت خویش را از راه ازدواج موقت حفظ کند." [7]
"در روایت دیگری آمده: " قال سألت ابا الحسن (ع) عن المتعة. فقال: ما انت و ذاك قد اغناك اللّه عنها..."؛ علی بن یقطین از امام رضا (ع) در بارۀ ازدواج موقت سؤال کرد، حضرت در جواب فرمود: تو را با آن چکار، با آنکه همسر دائمی داری و خداوند تو را از ازدواج موقت بی نیاز ساخته است." [8]
ما هم نگفتیم بدون احتیاط و مواظبت دعوت به متعه کنیم!
روایتی از امام کاظم علیه السلام آوردید ضعیف السنده و با روایت موثق در تعارضه!
روایت دوم در پست های قبلی گذشت.
از طرفی متعه نبايد به بهداشت جسمي و رواني انسان لطمه بزند.
در روایتی از عبداللّه بن سنان: "سألت ابا عبداللّه (ع) عن المتعة، فقال: لا تدلس (لا تدنّس) بها نفسك"[9] از امام صادق (ع) درباره متعه پرسيدم، فرمود: خودت را با آن آلوده نكن.
به ويژه در اين عصر و زمانه كه ايدز و امثال آن، غوغا ميكند. در این شرایط اگر كاغذ و قلم برداريد و از هر فقيهي بپرسيد: «اگر در متعهاي خطر ايدز و بیماری های دیگر باشد، آیا حلال است؟» جواب خواهد آمد: «حلال نيست».
چرا می خواهید با این حرف ها متعه رو مخصوص افراد لجن مال قرار بدید در حالیکه شان این سنت الهی بالاتر از اینهاست و من هم قبلا گفتم کار آدم باید عاقلانه باشه!