امیر مومنان علی علیه السلامو هر کس قرآن را بخواند و سپس بمیرد و بر آتش داخل شود ،
از کسانی بوده است که آیات خداوندی را به مسخره می گرفتند و هر کس دلش به محبت دنیا شیفته گشت. دل او به سه چیز از دنیا می چسبد: اندوهی که از او ناپدید نگردد و طعمی که رهایش نسازد و آرزویی که به آن نخواهد رسید.
حکمت228
خیلی حرفه!
اگه همین واسه خیلی از ماها مخصوصا این سیاسیامون جا می افتاد دیگه اینهمه راهکار و دلیلی که واسه مشکلاتی که داریم (و آخرش هم هیچ کارساز واقع نمیشه) لازم نبود!
- در توصيف مؤمن فرمود - شادي مؤمن در چهره او، و اندوه وي در دلش پنهان است،
سينهاش از هر چيزي فراختر، و نفس او از هر چيزي خوارتر است.
برتري جويي را زشت، و رياكاري را دشمن مي شمارد، اندوه او طولاني، و همّت او بلند است،
سكوتش فراوان، و وقت او با كار گرفته است، شكرگزار و شكيبا و ژرف انديش است.از كسي درخواست ندارد و نرمخو و فروتن است، نفس او از سنگ خارا سخت تر امّا در دينداري از بنده خوارتر است.
اي مردم از خدا بترسيد، چه بسا آرزومندي كه به آرزوي خود نرسيد، و سازنده ساختماني كه در آن مسكن نكرد،
و گرد آورندهاي كه زود آنچه را گرد آورده رها خواهد كرد، شايد كه از راه باطل گرد آورده، و يا حق ديگران را باز داشته، و با حرام به هم آميخته، كه گناهش بر گردن اوست،
و با سنگيني بار گناه در ميگذرد، و با پشيماني و حسرت به نزد خدا ميرود كه:«در دنيا و آخرت زيان كرده و اين است زيانكاري آشكار»
335- امام علی (ع) : در نامه خود به یکی از فرماندارانش فرموده باشند : اما بعد، گاهی انسان شاد می شود برای بدست آوردن یکی از لذائذ فانی دنیا که اگر برای آن تلاش هم نمی کرد چون خدا آن را نصیب روزی او کرده بود بالاخره به او می رسید و گاهی آدمی ناراحت می گردد برای بدست آوردن چیزی از لذات فانی دنیائی که چون خدا آن را برایش مقّدر نفرموده بود هر قدر هم تلاش می کرد به آن نمی رسید. اما شادمانی تو باید برای بدست آوردن و کسب چیزهائی باشد که برای آخرت مفید است و تاثر و ناراحتی تو باید برای از دست دادن چیزهائی باشد که برای آخرتت نفع داشته است.
از سخنان حضرت علی علیه السلام هنگامی که دعا می کردند.
پروردگارا بر من ببخشا آنچه را که درباره ی من از من داناتری .
اگر بار دیگر به خطایی که کرده بودم ، برگردم بار دیگر با بخشش خود بر من عنایت بفرما.
خداوندا بر من ببخشا آنچه را که از نفس خود وعده کردم و تو درباره ی آن وعده از من وفا ندیدی.
و هو سمیع البصیر
از سخنان حضرت علی علیه السلام هنگامی که دعا می کردند:
بار الها برمن ببخشا آنچه را که بوسیله ی زبانم بر تو تقرب جستم سپس قلبم با کاری که زبان کرده بود مخالفت نمود . ای خدای من بر من ببخشا اشاراتی را که با چشمانم نموده ام و الفاظ بی معنی و باطل را که گفته ام و امیال و تمنیاتی را که در دلم سرزده اند و لغزش هایی را که با زبانم مرتکب شده ام .
همام از ويژگان درگاه اميرالمومنين عليه السلام ، بسيار دوست مي داشت که غالبا حديث پرهيزگاران در ميان باشد و علي عليه السلام از بندگان ناب خداوند سخن بازگويد، ولي موفق نمي شد تا يکروز بر تمناي خود پيروز گشت و امير المونين علي عيه السلام را واداشت تا لختي از پرهيزگاران سخن بدارد .
با آنکه پروردگار متعال از پرستش بندگان بي نياز بوده و گرد گناهانشان نيز بر دامن کبريايش نمي نشست مقرر فرمود به منظور طي تکامل و تهذيب نفس طاعت و بندگي کنند و از معاصي حتي المقدور بر کنار باشند . در جامعه ي بشر پرهيزگاران گروهي برجسته و ممتازند که نشانه هايي درخشان و صفاتي ويژه دارند . خطبه ی 193 نهج البلاغه
اينان در گفتار راستگو و در معاشرت و رفتار فروتن و متواضع اند .
چشمان عفيفشان پاک بين و بلند نظر و گوشهاي انها فقط بسخنان حکيمانه و پسنديده باز است.
مرغ روحشان در قفس تن آن چنان به آشیانه ی قدس و مرغزار ملکوت اعلی آرزومند است که اگر به مقدرات الهی پایبند نباشد .
لحظه ای نیارمیده آسیمه سر تا گلزار بهشت بال و پر می گشایند .
اینان بهشت زیبای خدا را هم در این جهان بچشم سر میبینند، زیرا دلهای بیدار و جانهای روشن و خرمشان مانند مینوی جاویدان با صفا و روانبخش است .
از دوزخ سخت بیمناک و ترسانند چون دوزخیان تیره بخت و تبهکار را بخوبی در جامعه تشخیص داده سقوط آنها را از اوج انسانیت با دیده ی تاسف و وحشت می نگرند . همواره قیافه ای متین و اندکی گرفته دارند چنانکه گویی در مصیبتی سخت ماتم زده و سوگوارند . بسیار اندک نیاز و قناعت پیشه اند و با همه ی پاکدامنی چشمانی با حیا و شرمنده دارند .
این دو روزه را در جهان به درویشی یا توانگری می گذرانند
و در سرای جاوید در بلند ترین کاخهای بهشت همچون پادشاهان ، بر چهار بالش عزت و آسایش تکیه می کنند .
نه تهی دستی آنها را به ستوه و گله می اندازد و نه زرق و برق دنیا از گلیم اقتصاد پایشان را بیرون می برد.
از فرط خاموشی و متانت بیمار بنظر می آیند ،
ولی سالمترین خونها در بدن آنها جوش می زند و پاکترین ارواح بر بالای سرشان سایه انداخته است .
وه که چه قلبهای گرم و حساس و بردبار و شجاع در آن سینه های لاغر می تپد که در عین سنگینی و ثبات مالامال عاطفه و مهربانی است .
و هو سمیع البصیر شباهنگام خداوند را بصمیمیت و اخلاص عبادت می کنند
و قرآن را چنانچه از سویدای دل حکایت کند تلاوت مینمایند
و بامدادان دانشمندانی پرهیزگاز و باوقارند که قدم در کوی و برزن می گذارند . دیو نفس در درونشان بزنجیر عفت و تقوی چنان بسته است که یارای جنبش و حرکت ندارد ،
ولی معذلک با کمال دقت و احتیاط زندگی خود را تحت نظر گرفته هرگز نمی گذارند از قانون انسانیت و دین اندکی غافل و منحرف شوند.
پرهیزگاران هرگز کینه ی کس به دل نمیگیرند و در مقابل مردم ناسزاوار و بدگو خونسرد و متبسمند .
با آنکه رفتارشان از نسیم سحر ملایمتر و لطیف تر است ،
چنان در تصمیم محکم و پایدارند که هیچ حادثه ای کوه شکن نمی تواند بنیان اراده ی آنها را متزلزل و خراب کند .
مردمی که در تحصیل علم وکسب دانش حریص و از هوس و شهوت پرهیزگارند ، در موقع تنگدستی صبور و با توانگری مقتصد می باشند ،
گفتارشان همیشه مقرون به کردار است ، در مصائب و بلیات پر طاقت و سپاس گذارند .
نسبت به دشمنان ملایم و منصف و با دوستان صمیم و خالص اند .
نکبت فقر ، نظافت و جمالشان را لکه دار نمیکند
و فشار گرسنگی چشمان نجیب آنها را به مال توانگران به حسرت نمی گشاید .
گاهی ترسناک و نگرانند که مبادا از ادای وظیفه باز مانند و زمانی با نشاط و خرسندند ، زیرا مطمئن می شوند که بخوبی تکالیف خود را انجام داده اند .
فقط بزور بازوان خود و الطاف الهی اتکا دارند و جز از نان حلال بهیچ خوراک گوارا دهن نمی آلایند.
بخطاي خويش پيش از قضاوت اعتراف مي کنند و اگر حقي را فراموش نمايند ، در حين ياد آوري از غفلت خود پوزش مي خواهند .
بعناوين موهوم طبقاتي با بي اعتنايي مي نگرند و همسايگان را آزار نمي رسانند.
برمصيبت زدگان شماتت روا نمي دارند .در وقت خنديدن کمتر قهقهه ميزنند . و اتفاقات طاقت فرساي روزگار اشک آنها را جاري نميکند و خداي متعال را در همه حال منتقم و بازپرس مي دانند .
دوري آنها از هرچه که صورت گيرد جز براي حفظ شرافت و احرام دين نيست ، و بهر چيز که نزديک مي شوند ، نظري جز عطوفت و مهرباني ندارند .
خطبه ی 193 نهج البلاغه
[="]و درود خدا بر او، فرمود: خدايا به تو پناه مى برم كه ظاهر من در برابر ديده ها نيكو و درونم در آنچه كه از تو پنهان مى دارم، زشت باشد، و بخواهم با اعمال و رفتارى كه تو از آن آگاهى ، توجه مردم را به خود جلب نمايم، و چهرة ظاهرم را زيبا نشان داده با اعمال نادرستى كه درونم را زشت كرده به سوى تو ايم، تا به بندگانت ، نزديك ، و از خشنودى تو دور گردم[/]
[="][/]
دوري آنها از روي تکبر و نخوت نيست و نزديکي شان بفريب و نيرنگ آميختگي ندارد .
چون سخن بدين جا رسيد همام فريادي سخت کشيد و آنچنان برزمين نقش بست که ديگر از جاي برنخواست. سپس امير المومنين (عليه السلام) چنين فرمودند : اينکه من از انجام خواهش همام خودداري مي کردم ، نگران پيش آمد امروز بودم ، ولي سخنی که از دل بر آيد چنين در دل جاي مي گيرد و نصايح سودمند و بليغ بايد در شنونده تا اين درجه تاثير بخشد .
تلاوت قران همراه با آرامش؛ تفکر و تصمیم به عمل کردن به آن از دیگر ویژگی های متقین است که در سحر انجام میشود .:Gol:
همه شب تا سحر آن عشقبازان زشوق دوست چون شمع گدازان کنند اجزاء قرآن را تلاوت به ترتیب و تفکر وز درایت کنند از فکر در آیات قرآن هزاران در د جان خویش درمان کتاب عشق قرآن است دریاب صحیفه سر سبحان است دریاب:ok:
آنچه را که نمی دانی مگو ،
بلکه هر آنچه را هم که می دانی مگو ،
زیرا خداوند سبحان برای اعضای تو تکالیفی را مقرر فرمود
و در روز قیامت به وسیله ی آن ها بر تو احتجاج می کند .
6- مردی که برای تشییع جنازه مرد مسلمان برود و بمیرد
امیدوارم همتون مرگ براتون شیرین تر از عسل باشه
(حداقلش اینه که خیلی از این جنگ و دعواها براتون ناچیز و بی ارزش میشه، ولی خودمونیما عجب دعاهایی میکنم ها! :Nishkhand:)
کاربر مهمان خوش آمدید
لِسَائِلٍ سَأَلَهُ عَنْ مُعْضِلَةٍ سَلْ تَفَقُّهاً وَ لَا تَسْأَلْ تَعَنُّتاً فَإِنَّ الْجَاهِلَ الْمُتَعَلِّمَ شَبِيهٌ بِالْعَالِمِ وَ إِنَّ الْعَالِمَ الْمُتَعَسِّفَ شَبِيهٌ بِالْجَاهِلِ (الْمُتَعَنِّتِ) .
- شخصي مسئله پيچيده اي سؤال كرد، فرمود - براي فهميدن بپرس، نه براي آزار دادن،
كه نادان آموزش گيرنده، همانند داناست،
و همانا داناي بي انصاف چون نادان بهانه جو است.
(حكمت 312) :Gol:
مَا ظَفِرَ مَنْ ظَفِرَ الْإِثْمُ بِهِ وَ الْغَالِبُ بِالشَّرِّ مَغْلُوبٌ .
پيروز نشد آن كس كه گناه بر او چيرگي يافت،
و آن كس كه با بدي پيروز شد شكست خورده است.
(حكمت 319) :Gol:
از کسانی بوده است که آیات خداوندی را به مسخره می گرفتند و هر کس دلش به محبت دنیا شیفته گشت. دل او به سه چیز از دنیا می چسبد:
اندوهی که از او ناپدید نگردد و طعمی که رهایش نسازد و آرزویی که به آن نخواهد رسید.
حکمت228
سوگند به خدا ، این دنیا ی شما در چشم من پست تر است از روده ی خوکی در دست مبتلا به بیماری جذام است.
حکمت 236
به نام خدا
خیلی حرفه!
اگه همین واسه خیلی از ماها مخصوصا این سیاسیامون جا می افتاد دیگه اینهمه راهکار و دلیلی که واسه مشکلاتی که داریم (و آخرش هم هیچ کارساز واقع نمیشه) لازم نبود!
در تربيت خويش تو را بس كه از آنچه بر ديگران نمي پسندي دوري كني.
(حكمت 412)
و درود خدا بر او، فرمود:
قلب، كتاب چشم است. (آنچه چشم بنگرد در قلب نشيند.)
(حكمت 409)
إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الطَّاعَةَ غَنِيمَةَ الْأَكْيَاسِ عِنْدَ تَفْرِيطِ الْعَجَزَةِ .
خداي سبحان طاعت را غنيمت زيركان قرار داد؛ آنگاه كه مردم ناتوان، كوتاهي كنند.
(حكمت 323) :Gol:
فِي صِفَةِ الْمُؤْمِنِ الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ أَوْسَعُ شَيْءٍ صَدْراً وَ أَذَلُّ شَيْءٍ نَفْساً يَكْرَهُ الرِّفْعَةَ وَ يَشْنَأُ السُّمْعَةَ طَوِيلٌ غَمُّهُ بَعِيدٌ هَمُّهُ كَثِيرٌ صَمْتُهُ مَشْغُولٌ وَقْتُهُ شَكُورٌ صَبُورٌ مَغْمُورٌ بِفِكْرَتِهِ ضَنِينٌ بِخَلَّتِهِ سَهْلُ الْخَلِيقَةِ لَيِّنُ الْعَرِيكَةِ نَفْسُهُ أَصْلَبُ مِنَ الصَّلْدِ وَ هُوَ أَذَلُّ مِنَ الْعَبْدِ .
- در توصيف مؤمن فرمود - شادي مؤمن در چهره او، و اندوه وي در دلش پنهان است،
سينهاش از هر چيزي فراختر، و نفس او از هر چيزي خوارتر است.
برتري جويي را زشت، و رياكاري را دشمن مي شمارد، اندوه او طولاني، و همّت او بلند است،
سكوتش فراوان، و وقت او با كار گرفته است، شكرگزار و شكيبا و ژرف انديش است.از كسي درخواست ندارد و نرمخو و فروتن است، نفس او از سنگ خارا سخت تر امّا در دينداري از بنده خوارتر است.
(حكمت 325) :Gol:
الْغِنَى الْأَكْبَرُ الْيَأْسُ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ .
برترين بي‌نيازي و دارايي، نوميدي است از آنچه در دست مردم است.
(حكمت326 ):Gol:الْمَسْئُولُ حُرٌّ حَتَّى يَعِدَ .
كسي كه چيزي از او خواسته اند؛ تا وعده نداده آزاد است.
(حكمت 327):Gol:
لَوْ رَأَى الْعَبْدُ الْأَجَلَ وَ مَسِيرَهُ لَأَبْغَضَ الْأَمَلَ وَ غُرُورَهُ .
اگر آدمي پايان زندگي و سرنوشت خويش را بيند، آرزوي دراز و فريب كاري را دشمن خواهد داشت.
(حكمت 328):Gol:
الدَّاعِي بِلَا عَمَلٍ كَالرَّامِي بِلَا وَتَرٍ .
دعوت كننده بيعمل، چون تير انداز بدون كمان است.
(حكمت 330):Gol:
الْعِلْمُ عِلْمَانِ مَطْبُوعٌ وَ مَسْمُوعٌ وَ لَا يَنْفَعُ الْمَسْمُوعُ إِذَا لَمْ يَكُنِ الْمَطْبُوعُ .
علم دو گونه است:
علم فطري و علم اكتسابي، علم اكتسابي اگر هماهنگ با علم فطري نباشد سودمند نخواهد بود.
(حكمت 331):Gol:
صَوَابُ الرَّأْيِ بِالدُّوَلِ يُقْبِلُ بِإِقْبَالِهَا وَ يَذْهَبُ بِذَهَابِهَا .
استواري رأي با كسي است كه قدرت و دارايي دارد، با روي آوردن قدرت، روي آورد، و با پشت كردن آن روي بر تابد.
(حكمت 332):Gol:
الْعَفَافُ زِينَةُ الْفَقْرِ وَ الشُّكْرُ زِينَةُ الْغِنَى.
پاكدامني زيور تهيدستي، و شكرگزاري زيور بي‌نيازي - ثروتمندي - است.
(حكمت 333):Gol:
گفتارها نگهداري ميشود، و نهانها آشكار، و هر كسي در گرو اعمال خويش است،
و مردم گرفتار كمبودها و آفتهايند جز آن را كه خدا نگهدارد.
در خواست كنندگانشان مردم آزار، و پاسخگويان به زحمت و رنج دچارند، و آن كس كه در انديشه از همه برتر است با اندك خشنودي يا خشمي از رأي خود باز ميگردد.
و آن كس كه از همه استوارتر است از نيم نگاهي ناراحت شود يا كلمهاي او را دگرگون سازد.
(حكمت 335):Gol:
اي مردم از خدا بترسيد، چه بسا آرزومندي كه به آرزوي خود نرسيد، و سازنده ساختماني كه در آن مسكن نكرد،
و گرد آورندهاي كه زود آنچه را گرد آورده رها خواهد كرد، شايد كه از راه باطل گرد آورده، و يا حق ديگران را باز داشته، و با حرام به هم آميخته، كه گناهش بر گردن اوست،
و با سنگيني بار گناه در ميگذرد، و با پشيماني و حسرت به نزد خدا ميرود كه:«در دنيا و آخرت زيان كرده و اين است زيانكاري آشكار»
(حكمت 336):Gol:
ضرورت توجّه به فنا پذيري دنيا
مِنَ الْعِصْمَةِ تَعَذُّرُ الْمَعَاصِي .دست نيافتن به گناه؛ نوعي عصمت است.
(حكمت 337):Gol:
مشكلات درخواست كردن
مَاءُ وَجْهِكَ جَامِدٌ يُقْطِرُهُ السُّؤَالُ فَانْظُرْ عِنْدَ مَنْ تُقْطِرُهُ .آبروي تو چون يخي جامد است كه درخواست آن را قطره قطره آب ميكند، پس بنگر كه آن را نزد چه كسي فرو ميريزي.
(حكمت 338):Gol:
با سلام خدمت کارشناسان محترم و دوستان گرامی
ببخشید من متوجه نمیشم این قسمت از حکمت به چه معناست ؟
میشه لطفا کمی توضیح بدید؟
ممنونم
:hamdel:
:Gol:امیر مومنان علی علیه السلام:Gol::hamdel:برکت عمر در خوب انجام دادن کارهاست.
:Sham:غررالحکم:Sham:
بخشنده باش اما زياده روي نكن، در زندگي حسابگر باش اما سخت گير مباش.
:roz:(حكمت 33):roz::roz:
:Gig:
به نام خدا
با سلام
خواری خواستن سر هم هستش
منظور قبل از اینکه شخص نیازمندی از شما درخواست و پیش شما سرافکنده بشه بخشش کنید
در پناه حق موفق و موید باشید
کوتاه و گرسنگی آن طولانی است.
خدا را در راضی نگهداشتن مردم به خشم نیاور، زیرا خشنودی خدا جایگزین هر چیزی بوده ،
اما هیچ چیز جایگزین خشنودی خدا نمی شود.
سخاوت آن است كه تو آغاز كني، زيرا آنچه با درخواست داده شود يا از روي شرم، و يا از بيم
سخن ناپسند شنيدن است
و هو سمیع البصیر امیر مومنان علی علیه السلام
بخل همه ی عیوب را در بر دارد .
این صفت خبیث افساری است که آدمی بوسیله ی آن به هر بدی کشیده می شود.
حکمت 387 نهج البلاغه
و هو سمیع البصیر
از سخنان حضرت علی علیه السلام هنگامی که دعا می کردند.
پروردگارا بر من ببخشا آنچه را که درباره ی من از من داناتری .
اگر بار دیگر به خطایی که کرده بودم ، برگردم بار دیگر با بخشش خود بر من عنایت بفرما.
خداوندا بر من ببخشا آنچه را که از نفس خود وعده کردم و تو درباره ی آن وعده از من وفا ندیدی.
خطبه ی 78 نهج البلاغه
و هو سمیع البصیر
از سخنان حضرت علی علیه السلام هنگامی که دعا می کردند:
بار الها برمن ببخشا آنچه را که بوسیله ی زبانم بر تو تقرب جستم سپس قلبم با کاری که زبان کرده بود مخالفت نمود . ای خدای من بر من ببخشا اشاراتی را که با چشمانم نموده ام و الفاظ بی معنی و باطل را که گفته ام و امیال و تمنیاتی را که در دلم سرزده اند و لغزش هایی را که با زبانم مرتکب شده ام .
خطبه ی 78 نهج البلاغه
و هو سمیع البصیر
همام از ويژگان درگاه اميرالمومنين عليه السلام ، بسيار دوست مي داشت که غالبا حديث پرهيزگاران در ميان باشد و علي عليه السلام از بندگان ناب خداوند سخن بازگويد، ولي موفق نمي شد تا يکروز بر تمناي خود پيروز گشت و امير المونين علي عيه السلام را واداشت تا لختي از پرهيزگاران سخن بدارد .
خطبه 193 نهج البلاغه
ادامه دارد ...
با آنکه پروردگار متعال از پرستش بندگان بي نياز بوده و گرد گناهانشان نيز بر دامن کبريايش نمي نشست مقرر فرمود به منظور طي تکامل و تهذيب نفس طاعت و بندگي کنند و از معاصي حتي المقدور بر کنار باشند . در جامعه ي بشر پرهيزگاران گروهي برجسته و ممتازند که نشانه هايي درخشان و صفاتي ويژه دارند .
خطبه ی 193 نهج البلاغه
ادامه دارد ...
و هو سمیع البصیر
اينان در گفتار راستگو و در معاشرت و رفتار فروتن و متواضع اند .
چشمان عفيفشان پاک بين و بلند نظر و گوشهاي انها فقط بسخنان حکيمانه و پسنديده باز است.
مرغ روحشان در قفس تن آن چنان به آشیانه ی قدس و مرغزار ملکوت اعلی آرزومند است که اگر به مقدرات الهی پایبند نباشد .
لحظه ای نیارمیده آسیمه سر تا گلزار بهشت بال و پر می گشایند .
اینان بهشت زیبای خدا را هم در این جهان بچشم سر میبینند، زیرا دلهای بیدار و جانهای روشن و خرمشان مانند مینوی جاویدان با صفا و روانبخش است .
خطبه ی 193 نهج البلاغه
ادامه دارد ...
و هو سمیع البصیر
از دوزخ سخت بیمناک و ترسانند چون دوزخیان تیره بخت و تبهکار را بخوبی در جامعه تشخیص داده سقوط آنها را از اوج انسانیت با دیده ی تاسف و وحشت می نگرند .
همواره قیافه ای متین و اندکی گرفته دارند چنانکه گویی در مصیبتی سخت ماتم زده و سوگوارند .
بسیار اندک نیاز و قناعت پیشه اند و با همه ی پاکدامنی چشمانی با حیا و شرمنده دارند .
خطبه ی 193 نهج البللاغه
ادامه دارد ...
این دو روزه را در جهان به درویشی یا توانگری می گذرانند
و در سرای جاوید در بلند ترین کاخهای بهشت همچون پادشاهان ، بر چهار بالش عزت و آسایش تکیه می کنند .
نه تهی دستی آنها را به ستوه و گله می اندازد و نه زرق و برق دنیا از گلیم اقتصاد پایشان را بیرون می برد.
از فرط خاموشی و متانت بیمار بنظر می آیند ،
ولی سالمترین خونها در بدن آنها جوش می زند و پاکترین ارواح بر بالای سرشان سایه انداخته است .
وه که چه قلبهای گرم و حساس و بردبار و شجاع در آن سینه های لاغر می تپد که در عین سنگینی و ثبات مالامال عاطفه و مهربانی است .
خطبه ی 193 نهج البلاغه
ادامه دارد...
شباهنگام خداوند را بصمیمیت و اخلاص عبادت می کنند
و قرآن را چنانچه از سویدای دل حکایت کند تلاوت مینمایند
و بامدادان دانشمندانی پرهیزگاز و باوقارند که قدم در کوی و برزن می گذارند .
دیو نفس در درونشان بزنجیر عفت و تقوی چنان بسته است که یارای جنبش و حرکت ندارد ،
ولی معذلک با کمال دقت و احتیاط زندگی خود را تحت نظر گرفته هرگز نمی گذارند از قانون انسانیت و دین اندکی غافل و منحرف شوند.
خطبه ی 193 نهج البلاغه
ادامه دارد ...
و هو سمیع البصیر
پرهیزگاران هرگز کینه ی کس به دل نمیگیرند و در مقابل مردم ناسزاوار و بدگو خونسرد و متبسمند .
با آنکه رفتارشان از نسیم سحر ملایمتر و لطیف تر است ،
چنان در تصمیم محکم و پایدارند که هیچ حادثه ای کوه شکن نمی تواند بنیان اراده ی آنها را متزلزل و خراب کند .
مردمی که در تحصیل علم وکسب دانش حریص و از هوس و شهوت پرهیزگارند ، در موقع تنگدستی صبور و با توانگری مقتصد می باشند ،
گفتارشان همیشه مقرون به کردار است ، در مصائب و بلیات پر طاقت و سپاس گذارند .
خطبه ی 193 نهج البلاغه
ادامه دارد ...
چگونه توصیف كنم سر منزلى را كه :
- ابتداى آن سختى و مشقت است و پایان آن فناو نیستى
- در حلال آن حساب است و در حرامش عذاب
- کسی که ثروتمند گردد فریب می خورد و آنکس که نیازمند باشد اندوهگین است
- چه بسیار كسانى كه به دنبالش بدوند و به آن نرسندو چه بسیار كسانى كه رهایش سازند و به آنها روى آورد
- کسی که با چشم بصیرت به آن بنگرد او را آگاهی بخشد و آن کس که چشم به دنیا بدوزد کور دلش می کند..
نسبت به دشمنان ملایم و منصف و با دوستان صمیم و خالص اند .
نکبت فقر ، نظافت و جمالشان را لکه دار نمیکند
و فشار گرسنگی چشمان نجیب آنها را به مال توانگران به حسرت نمی گشاید .
گاهی ترسناک و نگرانند که مبادا از ادای وظیفه باز مانند و زمانی با نشاط و خرسندند ، زیرا مطمئن می شوند که بخوبی تکالیف خود را انجام داده اند .
فقط بزور بازوان خود و الطاف الهی اتکا دارند و جز از نان حلال بهیچ خوراک گوارا دهن نمی آلایند.
خطبه ی 193 نهج البلاغه
ادامه دارد ...
بخطاي خويش پيش از قضاوت اعتراف مي کنند و اگر حقي را فراموش نمايند ، در حين ياد آوري از غفلت خود پوزش مي خواهند .
بعناوين موهوم طبقاتي با بي اعتنايي مي نگرند و همسايگان را آزار نمي رسانند.
برمصيبت زدگان شماتت روا نمي دارند .در وقت خنديدن کمتر قهقهه ميزنند . و اتفاقات طاقت فرساي روزگار اشک آنها را جاري نميکند و خداي متعال را در همه حال منتقم و بازپرس مي دانند .
دوري آنها از هرچه که صورت گيرد جز براي حفظ شرافت و احرام دين نيست ، و بهر چيز که نزديک مي شوند ، نظري جز عطوفت و مهرباني ندارند .
خطبه ی 193 نهج البلاغه
ادامه دارد ...
وَ قَالَ [عليه السلام] اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ تُحَسِّنَ فِى لَامِعَةِ الْعُيُونِ عَلَانِيَتِى وَ تُقَبِّحَ فِيمَا أُبْطِنُ لَكَ سَرِيرَتِى مُحَافِظاً عَلَى رِثَاءِ النَّاسِ مِنْ نَفْسِى بِجَمِيعِ مَا أَنْتَ مُطَّلِعٌ عَلَيْهِ مِنِّى فَأُبْدِيَ لِلنَّاسِ حُسْنَ ظَاهِرِى وَ أُفْضِيَ إِلَيْكَ بِسُوءِ عَمَلِى تَقَرُّباً إِلَى عِبَادِكَ وَ تَبَاعُداً مِنْ مَرْضَاتِكَ .
[="]و درود خدا بر او، فرمود: خدايا به تو پناه مى برم كه ظاهر من در برابر ديده ها نيكو و درونم در آنچه كه از تو پنهان مى دارم، زشت باشد، و بخواهم با اعمال و رفتارى كه تو از آن آگاهى ، توجه مردم را به خود جلب نمايم، و چهرة ظاهرم را زيبا نشان داده با اعمال نادرستى كه درونم را زشت كرده به سوى تو ايم، تا به بندگانت ، نزديك ، و از خشنودى تو دور گردم[/]
[="][/]
حكمت 276
وَ قَالَ [عليه السلام] كُلُّ مُعَاجَلٍ يَسْأَلُ الْإِنْظَارَ وَ كُلُّ مُؤَجَّلٍ يَتَعَلَّلُ بِالتَّسْوِيفِ .
[=times new roman][="]درود خدا بر او ، فرمود: آنان كه وقتشان پايان يافته خواستار مهلتند ، و آنان كه مهلت دارند كوتاهى مى ورزند[/]
[="]حكمت 285[/]
[/]دوري آنها از روي تکبر و نخوت نيست و نزديکي شان بفريب و نيرنگ آميختگي ندارد .
چون سخن بدين جا رسيد همام فريادي سخت کشيد و آنچنان برزمين نقش بست که ديگر از جاي برنخواست. سپس امير المومنين (عليه السلام) چنين فرمودند : اينکه من از انجام خواهش همام خودداري مي کردم ، نگران پيش آمد امروز بودم ، ولي سخنی که از دل بر آيد چنين در دل جاي مي گيرد و نصايح سودمند و بليغ بايد در شنونده تا اين درجه تاثير بخشد .
خطبه ی 193 نهج البلاغه
مِنْ کُنُوزِ الْجَنَّةِ الْبِرُّ وَ إِخْفاءُ الْعَمَلِ وَ الصَّبْرُ عَلَى الرَّزایا وَ کِتْمانُ الْمَصائِبِ.
از گنجهاى بهشت; نیکى کردن و پنهان نمودن کار[نیک] و صبر بر مصیبتها و نهان کردن گرفتاریها (یعنى عدم شکایت از آنها) است.
:Graphic (16):
اسرار شب:Hedye:
(تالین لاجزاء القران یرتلونها ترتیلا) خطبه 193 نهج البلاغه
تلاوت قران همراه با آرامش؛ تفکر و تصمیم به عمل کردن به آن از دیگر ویژگی های متقین است که در سحر انجام میشود .:Gol:
همه شب تا سحر آن عشقبازان زشوق دوست چون شمع گدازان
کنند اجزاء قرآن را تلاوت به ترتیب و تفکر وز درایت
کنند از فکر در آیات قرآن هزاران در د جان خویش درمان
کتاب عشق قرآن است دریاب صحیفه سر سبحان است دریاب:ok:
امیر مومنان علی علیه السلام
آنچه را که نمی دانی مگو ،
بلکه هر آنچه را هم که می دانی مگو ،
زیرا خداوند سبحان برای اعضای تو تکالیفی را مقرر فرمود
و در روز قیامت به وسیله ی آن ها بر تو احتجاج می کند .
حکمت 382 نهج البلاغه
از امیر مومنان(ع)نقل شده است که فرمود :
من بهشت را برای شش گروه ضمانت میکنم,
آنها عبارتند از :
1-کسی که در راه صدقه دادن مرگش فرا رسد
2-کسی که در راه عیادت مریض جان دهد
3-ان که در حال جهاد در راه خدا مرگش برسد
4- مردی که در راه حج از دنیا برود
5- کسی که در راه نماز جمعه اجلش برسد
6- مردی که برای تشییع جنازه مرد مسلمان برود و بمیرد
امیدوارم همتون مرگ براتون شیرین تر از عسل باشه
(حداقلش اینه که خیلی از این جنگ و دعواها براتون ناچیز و بی ارزش میشه، ولی خودمونیما عجب دعاهایی میکنم ها! :Nishkhand:)
اسرار شب:Hedye:
(تالین لاجزاء القران یرتلونها ترتیلا) خطبه 193 نهج البلاغه
تلاوت قران همراه با آرامش؛ تفکر و تصمیم به عمل کردن به آن از دیگر ویژگی های متقین است که در سحر انجام میشود .:Gol:
همه شب تا سحر آن عشقبازان زشوق دوست چون شمع گدازان
کنند اجزاء قرآن را تلاوت به ترتیب و تفکر وز درایت
کنند از فکر در آیات قرآن هزاران در د جان خویش درمان
کتاب عشق قرآن است دریاب صحیفه سر سبحان است دریاب:ok: