زنان پیامبر اهل اویند

تب‌های اولیه

121 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

خب اگر قبول دارید که حضرت علی جزء اهل بیت هست و طبق این آیه تطهیر شده است و اگر اعتقادتان بر این است که زنان پیامبر هم تطهیر شده اند ، پس من مانده ام که چطور 2 نفر که تطهیر می شوند با هم به جنگ می پردازند؟ بالاخره یک نفر حق هست از بین عایشه و حضرت علی و جنگ با حق هم که گناه بزرگی هست. یعنی یک نفر از اینها ناپاک هست. شما که میگید هر 2شون پاکند ؟!

سلام به جناب آلفا
تطهیر در این آیه ربطی به معصوم بودن ندارد و اراده تکوینی نیست بلکه ارده تشریعی نیست و ممکن است گناهی از هر کدام آنها (حضرت علی یا ام المومنین عایشه) سر بزند.
در ضمن بخاطر جنگ جمل هیچکدام از این دو بزگوار گناهی بر گردن ندارند چون منافقان بین آنها جنگ انداختند در حالی که این بزرگواران با جنگ مخالف بودند
در ضمن کتاب های بزرگ اهل سنت مانند صحیح مسلم ، صحیح ترمذی ، صحیح بخاری ، مسند احمدبن حنبل ، سنن بیهقی ، الدرّ المنثور سیوطی ، آیه تطهیر را در حق 4 نفر نقل کرده اند.(غایه المرام، ص 281 ) که عبارتند از حضرت فاطمه زهرا ، حضرت علی و امام حسن و امام حسین ( علیهم السلام )

در این روایات گفته شده که اینها اهل بیت پیامبرند و این مانع اهل بیت بودن زنان پیامبر نیست.
مثلا مردی می گوید ان دو پسر فرزندان من هستند وبا این حرف نمی توان استدلال کرد که این مرد دو فرزند دارد

سلام علیکم

زمانی که خداوند فعل ((یُریدُ)) را در قرآن آورده است یعنی می خواهد. یعنی فعل ماضی نیست که بگوییم پاک شدند و از این به بعد دیگر باز امکان دارد که گناه کنند.
خداوند به انسان عقل داده است. آیا خانم عایشه از این بی بهره است ؟ قطعا خیر. ما داریم از یک جنگ صحبت می کنیم. نه از یک صحبت. جنگ آن زمان مدتی طول می کشیده است که زمان برای فهم دقیق وجود میداشته است. همانطور که زبیر در جنگ جمل به پیش حضرت علی آمد و با هم صحبت کردند و پس از آن صحبت بود که زبیر از جنگ با حضرت علی پشیمان شد . آیا خانم عایشه نمیتوانست این کار را بکند؟

من از شما سوالی می کنم ، شان نزول آیه ی تطهیر را برایم بنویسید تا با هم صحبت کنیم.

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب سنی کرد

بنده مطلبی عرض کرده بودم که ظاهرا مشاهده ننموده اید!!!

دوباره ذکر می کنم :

1. آیا این مطلب را قبول دارید ؟ : همانطور که شما هم اشاره نمودید تا قبل از کلمه انما یرید الله ... همه ضمیرها جمع مونث آمده ولی بعد از انما ضمائر عوض شده اند. و این مطلب را می رساند که از این قسمت آیه به بعد مخاطبین آیه عوض می شوند وگرنه همان ضمائر ادامه میافتند.

2.

به نظر شما منظور آیه از آن مرد یا مردان چه کسی هست؟

باتشکر - یاعلی

1. آیا این مطلب را قبول دارید ؟ : همانطور که شما هم اشاره نمودید تا قبل از کلمه انما یرید الله ... همه ضمیرها جمع مونث آمده ولی بعد از انما ضمائر عوض شده اند. و این مطلب را می رساند که از این قسمت آیه به بعد مخاطبین آیه عوض می شوند وگرنه همان ضمائر ادامه میافتند. 2. به نظر شما منظور آیه از آن مرد یا مردان چه کسی هست؟

سلام
این مطلب را چندین بار جواب دادم اما نمی دونم خونده اید یا نه؟
بله قبل از انما همه ی ضمیر ها جمع مونث بوده ولی بعد از انما مخاطبین عوض نشده اند و مخاطبین بیشتر شده اند اول تنها مخاطبان زنان پیامبر هستند اما بعد از انما تمام اهل بیت از قبیل زنان پیامبر و حضرت علی و فاطمه و.... مورد خطاب هستند
البته نگفتید در این آیه که زن حضرت ابراهیم مورد خطاب است چرا صیغه ی مذکر آمده است
قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ
(
هود 73)
امیدوارم دوباره نگویید جواب ندادی

قسمت پایانی پست 51 ام تصحیح شد.

سلام بر سنی کرد گرامی
چند نکته را به شما بزرگوار یاد اوری می نمایم
1_اینکه علی وعایشه در جنگ جمل هیچ یک مقصر نیستند و منافقان بین انها جنگ انداخته اند جمله ای کلی است که برادران اهل سنت برای فرار از مشکل عدالت صحابه به ان پناه برده اند و در این راستا از روایت شخص کاذبی چون سیف بن عمر بهره برده اند در حالی که این ادعا خود اهانت بزرگتری به داماد و همسر پیامبر است به این نحو که نعوذ بالله ان دو انقدر نادان بوده اند که عده ای افراد یهودی الاصل منافق توانسته اند بین اندو را به گونه ای به هم بزنند که یکی از مکه به بصره رود وان جا را تصرف نماید و قتل و خونریزی به را ه اندزد و دیگری از مدینه به کوفه رود و لشکری تجهیز نماید و ده ها هزار نفر مسلمان در این میان به علت فریب خوردن دو صحابی بزرگوار پیامبر کشته شوند و همه هم به بهشت روند دوست من بهتر است به تاریخ و احادیث رجوع کنید و با دلیل چنین ادعایی را ثابت کنید تا گمان برد ه نشود ان علی زیرک که پیامبر فرمود اقضاکم علی وان عایشه باهوشی که برترین راوی اهل سنت است اینقدر ساده بوده اند
2-در رابطه با ایه شریفه تطهیر چه پاسخی به حدیث شریف کساء که در منابع حدیثی اهل سنت امده دارید که تصریح بر خروج همسران پیامبر از این جمع اهل بیت دارد

_اینکه علی وعایشه در جنگ جمل هیچ یک مقصر نیستند و منافقان بین انها جنگ انداخته اند جمله ای کلی است که برادران اهل سنت برای فرار از مشکل عدالت صحابه به ان پناه برده اند و در این راستا از روایت شخص کاذبی چون سیف بن عمر بهره برده اند در حالی که این ادعا خود اهانت بزرگتری به داماد و همسر پیامبر است به این نحو که نعوذ بالله ان دو انقدر نادان بوده اند که عده ای افراد یهودی الاصل منافق توانسته اند بین اندو را به گونه ای به هم بزنند که یکی از مکه به بصره رود وان جا را تصرف نماید و قتل و خونریزی به را ه اندزد و دیگری از مدینه به کوفه رود و لشکری تجهیز نماید و ده ها هزار نفر مسلمان در این میان به علت فریب خوردن دو صحابی بزرگوار پیامبر کشته شوند و همه هم به بهشت روند دوست من بهتر است به تاریخ و احادیث رجوع کنید و با دلیل چنین ادعایی را ثابت کنید تا گمان برد ه نشود ان علی زیرک که پیامبر فرمود اقضاکم علی وان عایشه باهوشی که برترین راوی اهل سنت است اینقدر ساده بوده اند

در مورد این گفته ی شما به حقیقت جویان کتاب "حقایقی از جنگ جمل و صفین" را مطالعه کنید البته این کتاب در کتابفروشی ها ممنوع است و کسی جرات فروش آن را ندارد اما در اینترنت می توانید آنرا دانلود کنید لینک دانلود: http://aqeedeh.myfw.us/ebook/view_book.php?rowID=17
در رابطه با ایه شریفه تطهیر چه پاسخی به حدیث شریف کساء که در منابع حدیثی اهل سنت امده دارید که تصریح بر خروج همسران پیامبر از این جمع اهل بیت دارد

این حدیث نگفته که زنان پیامبر از اهل بیت نیستند
اما در حدیثی که این تکهبه آن اضافه شده که ام المومنین ام سلمه گفت من هم هستم و پیامبر نگذاشت و گفت لا وأنت على خير به خاطر این بود که حضرت علی با ام سلمه محرم نبود و نمی شد زیر چادر روند به همین خاطر پیامبر گفت لا وأنت على خير یعنی نه و تو از برترین هایی و اگر معنی آن این بود که تو بر خیر و خوبی هستی باید می گفت انت بخیر

با سلام دوست عزیز کتابی که معرفی نموده اید بنده هم شما را به منابع تاریخ اسلام که اهل سنت نوشته اند ارجاع می ده و لطفا کتاب افسانه عبد الله بن سبا نوشته علامه عسکری را بنگرید
اما تفسیر شما از حدیث کسا بنده را شگفت زده نمود اولا بفرماید انت علی خیر چه دلالتی بر شمول ایه تطهیر دارد و چرا پیامبر نفرمود تو هم شامل این ایه ای ثانیا همینکه احتمال داده شود که زنان خارج هستند طبق این حدیث اثبات ان نیاز به دلیل دارد ثالثا چر اپیامبر نفرمود یا علی تو بیرون رو تا ام سلمه زیر عبا بیاید و رابعا ایا ام المومنین انقدر به احکام اسلام جاهل بود که نمی دانست این در خواست خلاف شرع است ؟

[FONT=&quot] شروع هرکاری فقط با نام ایزد یکتا
[FONT=&quot]برادر عزیز سنی کرد ،کتابی که معرفی کرده بودی خواندم . گرچه واقعا فرصتم بسیار کم است و مشغول تهیه مقالاتی تاریخی هستم . اما در توضیح این کتاب باید بگویم : این کتاب مسائلی را مطرح می کند که با نگاه دقیق ،ایرادات زیادی به آنها وارد است .ایشان در تعریف صحابه می گوید : تعريف ساده و عمومی ((صحابه)) اين است که فردی در حال حيات رسول الله [FONT=&quot]-صلی الله عليه وسلم-[FONT=&quot] را ديده به دين اسلام مشرف شده و با همان وضع يعنی با ايمان از دنيا رحلت نموده باشد چنين فردی را صحابی می گويند هر چند فقط برای لحظه ای در محضر رسول اکرم [FONT=&quot]-صلی الله عليه وسلم-[FONT=&quot] حاضر شده باشد[FONT=&quot]. این در حالی است که با تامل در تاریخ ،روشن می شود بسیاری از صحابه از مسیر حق خارج شدند و خلاف سیره رسول الله عمل کردند .[FONT=&quot][1] اما اهل سنت آنها را صحابی درستکار ،پیامبر می نامند . در ادامه ،نویسنده به گله گزاری از وضعیت اهل سنت در ایران می پردازد و البته هیچ توضیحی درباره وضعیت شیعیان در عربستان و یمن و ... نمی دهد .قبل از نقد کتاب این نکته را بگویم که از دیدگاه بنده بین اهل سنت و خلفا باید تمایز قائل شد . اهل سنت خلفا را نیک کردار شمرده و بدین جهت به آنان علاقه مند هستند . در حالی که شیعیان کردار خلفا را مخالف رفتار و سیره پیامبر دانسته و نمی پذیرند. پس باید به این نکته دقت نمود که حساب اهل سنت از خلفا کاملا جداست . آنها بدلیل اعتقاد به متونی خلفا راتایید می کنند به به دیده قبول به خلفا می نگرند. اما شیعیان متون و اسنادی دارند که با آن می توانند نقص های بزرگ و غیرقابل جبرانی بر خلفا وارد نمایند . لذا هرگز عمکرد خلفا را بر نمی تابند .بسیاری از متون استنادی شیعیان ،از کتب اهل سنتند . در ادامه نویسنده به شخصیت و کارهای ابن سبا اشاره می کند .در حالی که علامه عسکری در کتابی به همین نام به واکاوی ابن سباء می پردازد و به خوبی تخیلی بودن او را اثبات می کند .در اینجا دعوت می کنم ،به این کتاب حتما سری بزنید . مشکل اصلی کتاب آقای گنجی به نام «حقایقی از جنگ جمل و صفین » نداشتن سند در بیشتر موارد است .و این نشان می دهد که نویسنده نتوانسته متن قابل استنادی بنگارد . آنچه که وی در جریان قتل خلیفه سوم می نگارد در واقع معرفی جناح عثمانی درتاریخ است .حزبی که بعد ها عده ای در کربلا خود را از آن حزب و شیعه عثمان می نامیدند .مانند مزاحم بن حریث [FONT=&quot][2]. مشکل دیگر کتاب در موارد استنادی این است که به منابع جدید عمدتا مستند شده و از منابع متاخر خیلی کم استفاده شده است . و در خیلی از موارد اصلا استنادی وجود ندارد .در ضمن بعضی از مطالب کاملا متناقض است .از یک سو نگارنده کوشیده نشان دهد که آغاز گر فتنه ها منافقین هستند نه صحابه و از سوی دیگر مطالبی می آورد که در آن دعوای صحابه با هم ذکر شده اند . حضرت عمار به مردم کوفه گفت : ( اما و الله انّی لاَعلم أنَّها – يعنی عائشه – زوجه نَبيّکم فی الدّنيا والآخره و لکنَّ الله ابتلاکم بها لِينظر أتتبعونه او ايّاها ). آهای اهل کوفه ! مواظب باشيد ! نگاه کنيد که در مقابل چه کسی ايستاده ايد به خدا قسم من به درستی می دانم که عايشه در دنيا و آخرت همسر پيامبر تان است اما اين امتحانی است که خداوند به وسيله او شماها را آزمايش می کند که آيا از خدا پيروی می کنيد يا از او . نویسنده در حالی مناقین را پدید آورندگان جنگ می خواند که هیچ آدرس ونامی از آنها نیاورده و حداقل نمی گوید چگونه به این تحلیل رسیده و این افراد در جمل و صفین کجا بوده اند .او چنین القا می کند که دوطرف نمی خواهند جنگ کنند اما جنگ ناخواسته برپا می شود و سی هزار نفر هم کشته می شوند .نکته دیگر اینکه در نگارش این کتاب بسیاری از سندهای تاریخی نادیده گرفته شده اند .د رمقابل به روایتی می پردازد که در آن امام حسن ،پدر بزرگوارش را بدلیل شرکت در جنگ توبیخ می کند در حالی که نقل های تاریخی این را رد می کنند .نویسنده علی علیه السلام را آغاز گر جنگ معرفی میکند . در حالی که نگاهی به کتاب وقعة جمل پاسخی برای پاسخ این سوال کافی است .وی جریان اجبار حضرت علی علیه السلام از سوی خوارج را درصفین رد کرده و آنرا مخالف جایگاه و قدرت بدنی حضرت علی می داند در حالی که منابع تاریخ به صورت کامل به این مساله پرداخته و آنرا ذکر کرده اند .مثلا ابن خلدون می آورد : خوارج به حضرت گفتند یا علی به حکمیت کتاب خدا گردن نه و الا باتو آن می کنیم که با عثمان کردیم [FONT=&quot][3] . در نهایت این کتاب می کوشد مناسباتی نیک و دوستانه ای بین صحابه ثابت کند . اما حقایق تاریخی این را رد می کند ،همانطور که بعضی از شواهد را در این فرصت بسیارکمی که داشتیم نقل کردیم .اگر نویسنده می خواهد از این کتاب نتیجه بگیردکه بین صحابه هیچ درگیری واقعی نبوده و تنها در اثر کار منافقین آنها با هم جنگیده اند و از این جا بخواهد به این نتیجه برسد که باید گروههای اسلامی با تعاملی پسندیده با هم زندگی کنند این نتیجه خوبی است گرچه مقدمه ای که چیده شده اشتباه است . و نظرما هم این است که ضمن رد این کتاب با استنادهای تاریخی و معرفی کتب در رد آن ، باید حساب خلفارا از اهل سنت جدا دانست و به همزیستی برادرانه با اهل سنت اندیشید .


[FONT=&quot][1] [FONT=&quot]- از جمله افرادی که مثالب صحابه را نقل می کردند :ابن عقده و ابی المفضل است .هم چنین هشام بن محمد بن سائب کلبی متوفی 205 کتابی در مثالب صحابه داشته است.

[FONT=&quot][2] [FONT=&quot]- ارشاد شیخ مفید ج 2 ص 103؛ تاریخ طبری ج 4 ص 331

[FONT=&quot][3] [FONT=&quot]- تاریخ ابن خلدون ،ترجمه ج 1 ص 623

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب سنی کرد

ابتدا از تاخیری که پیش آمد معذرتخواهی می کنم.

اما بعد

بله قبل از انما همه ی ضمیر ها جمع مونث بوده ولی بعد از انما مخاطبین عوض نشده اند و مخاطبین بیشتر شده اند اول تنها مخاطبان زنان پیامبر هستند اما بعد از انما تمام اهل بیت از قبیل زنان پیامبر و حضرت علی و فاطمه و.... مورد خطاب هستند

خب دوست من اینکه مخاطب در بین آیه عوض شده پس مشکلی ندارید. اما اینکه آیا بعدا حضرات امیرالمومنین و فاطمه زهرا و حسنین علیهم السلام به همسران اضافه شده اند یا به تنهایی مورد اشاره آیه هستند این را شما نمی توانید از جانب خودتان بگویید باید برای ما با سند و مدرک اثبات کنید.
در ضمن زنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم متعدد بودند و در خانه های مختلف زندگی می کردند و لذا در آیه 32 جمله " و قرن فی بیوتکن " آمده است و اگر چنانچه که آیه تطهیر نیز شامل آنها ( زنان ) می شد باید جمله " اهل البیوت " می آمد نه " اهل البیت " .

البته نگفتید در این آیه که زن حضرت ابراهیم مورد خطاب است چرا صیغه ی مذکر آمده است
قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ
(
هود 73)

اگر قرار به آوردن آیه باشد باید خدمت شما عرض کنم که در خود قرآن اهل بیت تعریف یکسانی ندارد!!!

همانگونه که شما گفتید در آیه ی مذکور به همسر حضرت ابراهیم اهل بیت گفته می شود ولی در آیه زیر به پسر حضرت نوح اهل بیتش گفته نمی شود!!! خوب دقت کنید :

قالَ يا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صالِحٍ فَلا تَسْئَلْنِ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجاهِلينَ (سوره مبارکه هود آیه 46 )

خوب پسری که نه پسر خوانده بود و نه مورد دیگری خداوند تبارک و تعالی به حضرت نوح می فرماید لیس من اهلک!!!

پس معلوم می شود که اهل و اهل بیت در قرآن تعریف مشخص و یکسانی ندارد که مشکل ما را حل کند.

اما حال ما ( شیعیان ) و شما ( اهل سنت ) در اینکه در اینجا آیا همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم جزو اهل بیت ایشان می باشند یا نه با هم اختلاف داریم. شما می گویید می باشند ما می گوییم نمی باشند. به نظر شما باید چکار کنیم؟ بد نیست در این مورد به قرآن رجوع کنیم. به آیه شریفه زیر دقت کنید :

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في‏ شَيْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْويلاً (سوره مبارکه نساء آیه 59)

شاهد بنده قسمت وسط آیه است یعنی این قسمت : فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في‏ شَيْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ

آیه می فرماید اگر در چیزی اختلاف داشتید آن را به خدا و رسولش بازگردانید. حال بیایید به دستور آیه عمل کنیم.

این اختلاف را به خدا ( قرآن ) برگردانیم. همانگونه که در بالا اشاره شد قرآن تعریف خاصی از اهل بیت ندارد و نمی شود با آیات قرآن اختلاف را حل کرد.

پس این اختلاف را به رسول ( احادیث نبوی صلی الله علیه و آله و سلم ) برگردانیم. بنده در اینجا به احادیثی فقط از منابع اهل سنت اشاره می کنم تا شما با منابع مشکل نداشته باشید.

1. طبق روايت صحيح مسلم و غيره وقتي آيه تطهير نازل شد رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم حضرت علي و فاطمه و حسن و حسين علهم السلام را زير کساء قرار داد و آيه شريفه را قرائت فرمود:
قَالَتْ عَائِشَةُ خَرَجَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وسلم غَدَاةً وَعَلَيْهِ مِرْطٌ مُرَحَّلٌ مِنْ شَعْر أَسْوَدَ فَجَاءَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ جَاءَ الْحُسَيْنُ فَدَخَلَ مَعَهُ ثُمَّ جَاءَتْ فَاطِمَةُ فَأَدْخَلَهَا ثُمَّ جَاءَ عَلِيٌّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ قَالَ (إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا).
صحيح مسلم: 7 /130 ح 6414.
عائشه گفت که رسول خدا صبح هنگام بيرون رفتند و بر روي دوش ايشان عبايي طرح دار از موي سياه بود . پس حسن بن علي آمد پس او را در زير عبا گرفت . پس حسين آمد و او را نيز وارد کرد . پس فاطمه آمد او را نيز وارد کرد. پس علي آمد او را نيز وارد کرد . سپس فرمود : خداوند مي خواهد از شما اهل بيت پليدي ها را دور کند و شما را پاک نمايد .

2.ودعا رسول الله صلى الله عليه وسلم الحسن والحسين وعليا وفاطمة فمد عليهم ثوبا فقال اللهم هؤلاء أهل بيتي فأذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيرا.
سنن النسائي الكبرى ج5/ص113
رسول خدا، حسن حسين علي وفاطمه را خواست پس پارچه اي بر روي ايشان کشيد و گفت خداوندا ايشان اهل بيت من هستند پس بدي را از ايشان دور گردان وايشان را پاک نما

3. حدثنا محمود بن غيلان حدثنا أبو أحمد الزبيري حدثنا سفيان عن زبيد عن شهر بن حوشب عن أم سلمة أن النبي صلى الله عليه وسلم جلل على الحسن والحسين وعلي وفاطمة كساء ثم قال اللهم هؤلاء أهل بيتي وخاصتي أذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيرا فقالت أم سلمة وأنا معهم يا رسول الله قال إنك إلى خير قال هذا حديث حسن وهو أحسن شيء روي في هذا وفي الباب عن عمر بن أبي سلمة وأنس بن مالك وأبي الحمراء ومعقل بن يسار وعائشة
سنن الترمذي ج5/ص699
ام سلمه همسر رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم فرمود : رسول خدا بر روي حسن ، حسين ، علي وفاطمه عبايي کشيد .پس فرمود که حداوندا ايشان اهل بيت من و نزديکان من هستند . از ايشان پليدي را ببر و ايشان را پاک گردان . ام سلمه مي گويد : از رسول خدا پرسيدم که آيا من همراه ايشان هستم (از اهل بيتم)؟ فرمودند تو بر خوبي هستي (از اهل بيت نيستي اما از نيکاني) .

4. همچنين اين روايت ( شماره 3 ) را حاکم نيشابوري نقل کرده وگفته است:
هذا حديث صحيح على شرط البخاري ولم يخرجاه.
المستدرك: 416/2، 146/3.
اين روايت طبق نظر بخاري ومسلم صحيح است ولي آن را ذکر نکرده اند.

5. نيز احمد بن حنبل و طبراني در ضمن اين روايت نقل کرده اند که ام سلمه گفت:
فرفعت الكساء لأدخل معهم فجذبه من يدي وقال: إنّك على خير.
مسند أحمد ج 6 ص 323، المعجم الكبير للطبراني ج 3 ص 53
پس من عبا را بالا بردم تا همراه ايشان داخل شوم، پس حضرت آن را از دست من کشيده و فرمودند تو بر خير هستي.

پس دوست من زیاد اسرار نکن علمای شما هم عقیدشان این نبوده که همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم جزو اهل بیت ایشان می باشند.
حتی شما نمی توانی یک حدیثی پیدا کنی که خود زنان به این امر اشاره کرده باشند و خود را از اهل بیت دانسته باشند!

حالا شما لطف نموده و نظر خود را در مورد مطالب بنده بنویسید.

باتشکر - یاعلی


بسم الله لرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب سنی کرد


این حدیث نگفته که زنان پیامبر از اهل بیت نیستند
اما در حدیثی که این تکهبه آن اضافه شده که ام المومنین ام سلمه گفت من هم هستم و پیامبر نگذاشت و گفت لا وأنت على خير به خاطر این بود که حضرت علی با ام سلمه محرم نبود و نمی شد زیر چادر روند به همین خاطر پیامبر گفت لا وأنت على خير یعنی نه و تو از برترین هایی و اگر معنی آن این بود که تو بر خیر و خوبی هستی باید می گفت انت بخیر

دوست عزیزم اولا لا و انت علی خیر به این معنی نیست که بله تو از اهل بیت هستی ولی با علی نامحرمی پس نیا!!! به این میگن تفسیر به رای که ارزشی ندارد.

دوما دوست من مگر معنی کلمه لا ، نه نیست؟؟؟!!! حالا در ادامه چه تو از برترینهایی و چه تو به خیر هستی تفاوتی در معنای لا نمی کند!!!

سوما خدای نکرده شما فکر می کنید که العیاذ باالله زیر کسا همه بدون لباس بودند؟؟؟!!!
یعنی به نظر شما نمی شد که حضرت امیر و بعد حضرت فاطمه و بعد حضرت ام سلمه و بعد حضرت رسول سلام الله علیهم اجمعین بنشینند تا مشکل محرم و نا محرم پیش نیاید؟؟؟!!!

در ضمن در مورد جنگ جمل چرا به کتاب ارجاع می دهید اگر می خواهید بفرمایید با هم در این مورد صحبتی داشته باشیم.

باتشکر - یاعلی

در ادامه ،نویسنده به گله گزاری از وضعیت اهل سنت در ایران می پردازد و البته هیچ توضیحی درباره وضعیت شیعیان در عربستان و یمن و ... نمی دهد .

سلام جناب کاوه
یعنی می گویید چون آنها ظلم می کنند پس ما هم ظلم می کنیم نمی دانم آیا خودتان این را منطقی می دانید؟ البته من از عربستان خبر ندارم که در آنجا چه میگذرد.
این آقای ایوب گنجی نویسنده این کتاب هم اکنون متاسفانه در زندان است و به 10 سال زندان و 10 سال تبعید محکوم شده اند. آیا این ظلم نیست؟
آقای گنجی همشهری خودم بود و مسجدی که امام جمعه آنجا بود شلوغ ترین مسجد شهر بود اما حالا بی رونق شده. نمی دانم شما چه را تبعیض می دانید در حالی که علمای شیعه به بزرگان اهل سنت توهین می کنند و نه تنها زندانی نمی کنند بلکه ....
البته نمی خواستم این ها را بگویم چون مجبورم کردید گفتم.

خب دوست من اینکه مخاطب در بین آیه عوض شده پس مشکلی ندارید. اما اینکه آیا بعدا حضرات امیرالمومنین و فاطمه زهرا و حسنین علیهم السلام به همسران اضافه شده اند یا به تنهایی مورد اشاره آیه هستند این را شما نمی توانید از جانب خودتان بگویید باید برای ما با سند و مدرک اثبات کنید.

نمی دانم چرا آیه قرآن را قبول ندارید در حالی که صراحتا قرآن این رابیان می کند که زنان اهل بیت هستند و تنها نقد شما به این آیه این است که می گویید ضمیر مذکر برای زنان به کار نمی رود و من هم گفتم چون پیامبر خودش هم از اهل بیت خودش است ضمیر مذکر آمده است و آیه ی 73 هود هم با ضمیر مذکر زنان ابراهیم علیه السلام را مخاطب می سازد
قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ)هود 73)

اما اشکال دیگر شمااین که می گویید

زنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم متعدد بودند و در خانه های مختلف زندگی می کردند و لذا در آیه 32 جمله " و قرن فی بیوتکن " آمده است و اگر چنانچه که آیه تطهیر نیز شامل آنها ( زنان ) می شد باید جمله " اهل البیوت " می آمد نه " اهل البیت " .

این آیه را دوباره ببینید:
قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ (هود/ 73)
«گفتند : ای زن آيا از كار خدا تعجب مى‏كنى، در حاليكه رحمت‏خدا و بركات او شامل شما اهل بيت است، بى‏گمان او ستوده‏اى بزرگوار است»

حالا اگر بخواهیم از حرف شما تقلید کنیم، پس میتوانیم به همین بهانه بگوییم اسماعیل و هاجر ، اهل بیت حضرت ابراهیم نیستند زیرا الله در آیه فرموده اهل البیت..... و اگر منظور هاجر و اسماعیل هم میبودند باید نمینوشت «رَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْت» باید مینوشت «اهل البیتا !!!! »
و دوم اینکه باید بدانیم خود کلمه اهل البیت ، اسم جمع است پس نباید دوباره جمع بسته شود برای اثبات این موضوع باز بیایید قرآن را باز کنیم و آیه 12 از سوره القصص را بخوانیم:
«وَحَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ مِنْ قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ (12) »
«و از پيش شير دايگان را بر او حرام گردانيده بوديم پس [خواهرش آمد و] گفت:
آيا شما را بر خانواده‏اى راهنمايى كنم كه براى شما از وى سرپرستى كنند و خيرخواه او باشند. »
در کلمه { أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ } ( سرپرستی کنند ) دقت کنید در { يَكْفُلُونَهُ } دقت کنید. فعل بصورت جمع مذکر آمده در حالیکه مقصود فقط مادر موسی است
پس نتیجه اینکه:
اهل بیت جمع است اگر مقصود یک نفر هم باشد باید با فعل جمع، بکارش بگیریم ( مثال بالا ) اگر مقصود صد نفر هم باشد باز نیاز نیست که کلمه را جمع ببندیم چون خودش جمع است
پس بنابراین نیازی نبود که قرآن میگفت اهل البیوت ، و نه هیچ فرد عرب اینگونه میگوید!!
مرد عرب 4 زن و40 بچه هم داشته باشد و زلزله بیاید ، میگوید اهل بیتم ( خانواده ام )، همگی کشته شدند .نمیگوید اهالی بیتوم (خانواده هایم ) کشته شدند ، پس این قاعده در زبان عربیست و (حتی فارسی! )
اما اینکه چرا در آیه آمده (وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ) در خانه های خود بنشینید. و نگفته (قرن فی بیتکن) در خانه خود بنشینید
برای این است که اینجا صحبت از بیت است نه اهل بیت ، حرف خانه است نه اهلخانه و خانواده
پس کلمه بیت قابل جمع بستن است

همچنين اين روايت ( شماره 3 ) را حاکم نيشابوري نقل کرده وگفته است: هذا حديث صحيح على شرط البخاري ولم يخرجاه. المستدرك: 416/2، 146/3. اين روايت طبق نظر بخاري ومسلم صحيح است ولي آن را ذکر نکرده اند.

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پس دوست من زیاد اسرار نکن علمای شما هم عقیدشان این نبوده که همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم جزو اهل بیت ایشان می باشند.

این فقط گوشه ای از نظرات علمای ماست
1- زجاج (متوفای 311 هـ) می‌گوید: (اهل بیت در اینجا زنان پیامبر ص هستند. و گفته شده است: پیامبر و مردانی که از اهل بیت او هستند مراد است. و لغت بر این دلالت می‌کند که اهل بیت برای زنان و مردان استفاده می‌شود؛ چون خداوند می‌گوید: (عنکم) و (یطهرکم) و اگر تنها زنان مراد می‌بودند فقط می‌گفت: عنکن و یطهرکن...)[1].
2- و ثعالبی (متوفای 429 هـ) می‌گوید: (آنچه به نظرم می‌آید این است که اهل بیت زنان پیامبر و دخترش و پسرانش و شوهر دخترش یعنی علی بوده‌اند، به اقتضای کلمات آیه همسران پیامبر از اهل بیت هستند؛ چون آیه در مورد آنها نازل شده و آنها مورد خطاب قرار گرفته‌اند)[2].
3- و نسفی (متوفای 537 هـ) نیز چنین گفته است[3].
4- و زمخشری (متوفای 538 هـ) می‌گوید: (سپس بیان می‌کند که زنان پیامبرص را امر و نهی و موعظه کرده تا اهل بیت پیامبر ص مرتکب گناه نشوند، و با تقوا خود را از گناهان صیانت نمایند... و این دلیلی است بر اینکه زنان پیامبر ص از اهل بیت او هستند)[4].
5- و ابن جوزی (متوفای 597 هـ) بعد از بیان قول اول در مورد آیه، و ذکر اینکه اهل بیت زنان پیامبر هستند می‌گوید: (و از آن جا که ما قبل و ما بعد آیه متعلق به زنان پیامبر ص می‌باشد این قول بیشتر تأکید می‌شود، اما به کسانی که چنین می‌گویند اعتراضی وارد می‌شود، و آن این است که چرا با صیغه جمع مذکر مخاطب قرار داده، و فرموده (عنکم) و (یطهرکم)؟ پاسخ این است که پیامبر ص را هم شامل می‌شود)[5].
6- و رازی (متوفای 606 هـ) می‌گوید: (سپس خداوند خطاب با صیغه مونث را ترک نمود و با صیغه مذکر خطاب کرد، تا زنان اهل بیت پیامبر ص و مردان اهل بیت او در آن داخل باشند، و در مورد اهل بیت اقوال مختلفی است، و اولی و بهتر این است که گفته شود: اهل بیت فرزندان و همسران پیامبر ص هستند، و حسن و حسین و علی از اهل بیت می‌باشند...)[6].
7- و بیضاوی (متوفای 685 هـ) بعد از ذکر مذهب شیعه می‌گوید: (و استدلال از این بر عصمت آنها و بر اینکه اجماع آنها حجت است استدلال ضعیفی است؛ چون تخصیص دادن این قسمت از آیه به آنها با ما قبل و ما بعد آیه تناسب ندارد...)[7].
8- و ابوالسعود (متوفای 982 هـ) می‌گوید: (و این دلیل روشنی است بر اینکه زنان پیامبر ص از اهل بیت آنحضرت هستند...)[8].
9- و ابن عاشور (متوفای 1393 هـ) می‌گوید: (اهل بیت: زنان پیامبر ص هستند، و در این آیه آنها مورد خطاب قرار گرفته‌اند، و نیز قبل از این آیه و بعد از این آیه آنها مخاطب هستند، و هیچ‌کس در این شکی ندارد).
حتی شما نمی توانی یک حدیثی پیدا کنی که خود زنان به این امر اشاره کرده باشند و خود را از اهل بیت دانسته باشند!

این مسئله آنقر روشن است که پیامبر لازم نبود بگوید و اگر امروزه کسی بگوید همسرم اهل بیت من است به او نمی خندند و نمی گویند مگر زنان ما از اهل بیت ما نیستند

[1]- معانی‌القرآن (4/226-227).

[2]- تفسیر الثعالبی.

[3]- تفسیر النسفی.

[4]- الکشاف (3/546).

[5]- زادالمسیر.

[6]- مفاتیح الغیب (25/169).

[7]- تفسیر البیضاوی (4/371).

[8]- تفسیر أبی السعود (7/102).

دوست عزیزم اولا لا و انت علی خیر به این معنی نیست که بله تو از اهل بیت هستی ولی با علی نامحرمی پس نیا!!! به این میگن تفسیر به رای که ارزشی ندارد. دوما دوست من مگر معنی کلمه لا ، نه نیست؟؟؟!!! حالا در ادامه چه تو از برترینهایی و چه تو به خیر هستی تفاوتی در معنای لا نمی کند!!! سوما خدای نکرده شما فکر می کنید که العیاذ باالله زیر کسا همه بدون لباس بودند؟؟؟!!! یعنی به نظر شما نمی شد که حضرت امیر و بعد حضرت فاطمه و بعد حضرت ام سلمه و بعد حضرت رسول سلام الله علیهم اجمعین بنشینند تا مشکل محرم و نا محرم پیش نیاید؟؟؟!!!

البته این حدیث صحیح نیست اما با وجود ضعیف بودنش دلیلی برخروج ام سلمه از اهل بیت ندارد
اما تحقیقی مفصل درباره حدیث کساء:
اول: اسانید و طرق این حدیث:
این حدیث با دو سند روایت شده است:
اول: از عایشه -رضی الله عنها- روایت شده که تنها حدیث صحیح در مسئله کساء (عبا) است، مسلم از عایشه روایت می‌کند که گفت: در صبح یکی از روزها پیامبر ص در حالیکه جبه ای که از موی سیاه بافته شده بود بر تن داشت، آنگاه حسن بن علی آمد و پیامبر ص او را داخل آن نمود، سپس حسین و فاطمه و علی با فاصله کوتاهی و یکی پس از دیگری آمدند و پیامبر همه آنها را زیر چادر برد و گفت: ) $yJ¯RÎ)߉ƒÌãƒ ª!$# |=Ïdõ‹ã‹Ï9 ãNà6Ztã }§ô_Íh9$# Ÿ@÷dr& ÏMøt7ø9$# ö/ä.tÎdgsÜãƒur#ZŽÎgôÜs? (. (الأحزاب: 32). «خداوند می‌خواهد پلیدی را از شما دور کند و شما را کاملاً پاک سازد».
دوم: حدیث از ام سلمه - رضی الله عنها- روایت شده است، که از پنج طریق از او روایت شده است:
اول: روایت ترمذی، که آن را با سندش از عمرو بن ابی سلمه (پرورش یافتة خانة پیامبر ص) روایت کرده است که گفت: (وقتی این آیه که ) $yJ¯RÎ) ߉ƒÌãƒ ª!$# |=Ïdõ‹ã‹Ï9 ãNà6Ztã }§ô_Íh9$# Ÿ@÷dr& ÏMøt7ø9$# ö/ä.tÎdgsÜãƒur#ZŽÎgôÜs? ( در خانه ام سلمه بر پیامبرص نازل شد، آنحضرت فاطمه و حسن و حسین را فرا خواند، و آنها را با چادری پوشاند و علی پشت سرش بود و علی را نیز پوشاند و گفت: بار خدایا! اینها اهل بیت من هستند، پلیدی را از آنها دور کن، و آنان را کاملاً پاک بگردان.
ام سلمه گفت: من هم با آنها هستم ای پیامبر خدا؟ فرمود: تو در جایت باش و تو بر خوبی و خیر هستی[1].
دوم: عطاء از عمر بن ابی سلمه با همین سند روایت کرده است، و ترمذی آن را آورده است[2].
سوم: روایتی که از شهر بن حوشب، و او از ام سلمه روایت کرده است، اما در آن آیه و کیفیت پوشاندن ذکر نشده است[3].
چهارم: روایت عطاء بن أبی رباح که می گوید: مرا کسی خبر داد که از ام سلمه شنیده است... احمد با کلماتی طولانی‌تر آن را روایت کرده است[4].
پنجم: روایت عطاء بن یسار، و در آن آمده است: (گفتم: ای رسول خدا! آیا من از اهل بیت نیستم؟ گفت: بله، إن شاء الله). بیهقی.
بیهقی می‌گوید: سند این حدیث صحیح است، و راویان آن ثقه هستند، و روایاتی به عنوان شاهد برای آن ذکر شده‌اند، و نیز بر خلاف آن احادیثی روایت شده که صحیح نیستند، و در کتاب خداوند متعال شواهدی است واضح بر اینکه منظور از لفظ «آل» در استعمال پیامبر، زنان ایشانند، و یا اینکه همسران ایشان نیز شامل هستند)[5].

دوم: بررسی طرق حدیث:
طریق اول: در آن محمد بن سلیمان اصفهانی قرار دارد، که نسائی در مورد او می‌گوید: (ضعیف است)، و ابوحاتم می‌گوید: (از او دلیل گرفته نمی‌شود)، و ابن عدی می‌گوید: (مضطرب الحدیث و احادیث او اندک هستند، و در بسیاری به خطا رفته است)[6].
و ابن حبان او را در کتاب ثقات خود ذکر کرده است، اما بدون آن که او را ثقه قرار دهد یا مخدوش قرار دهد[7]، قبلاً شیوه او را بیان کردیم و گفتیم: فقط اینکه او راوی را در کتاب ثقات خود ذکر کند کافی نیست، چون او در ثقه قرار دادن متساهل است.
طریق دوم: در این طریق هم محمد بن سلیمان اصفهانی قرار دارد.
طریق سوم: در این طریق شهر بن حوشب قرار دارد، ابن عون می‌گوید: (به او طعنه زده‌اند). و موسی بن هارون در مورد او می‌گوید: (ضعیف است). و نسائی می‌گوید: (قوی نیست)، و ساجی می‌گوید: (ضعیف است)، و ابن عدی می‌گوید: (و بیشتر احادیثی که شهر بن حوشب روایت می‌کند قابل اعتراض هستند، و شهر در حدیث قوی نیست، و او از کسانی است که حدیث او حجت نیست، و براساس آن عبادت نمی‌شود)[8].
افرادی هستند که او را ثقه قرار داده‌اند، اما راجح این است که او ضعیف است.
مسلم در صحیح خود از او روایت نکرده مگر آن که او حدیثی را روایت کرده که دیگران نیز در کنار او روایت کرده‌اند. یعنی وقتی به تنهایی حدیثی را روایت کند مورد قبول نیست.
طریق چهارم: در این طریق راوی مجهولی هست، و او کسی است که عطاء از او روایت کرده است، پس روایت عطاء مرسل است.
احمد بن حنبل می‌گوید: (در میان روایات مرسل هیچ روایتی از روایات مرسل حسن و عطاء بن ابی رباح ضعیف‌تر وجود ندارد، چون آن دو از هر کس حدیث می‌گرفتند).
ابن مدینی می‌گوید: (عطاء از هر نوع افراد روایت می‌گرفت)[9].
طریق پنجم: بیهقی گفته که این روایت صحیح است و افراد سند آن ثقه هستند.
در سند این حدیث فردی هست که اصلاً شرح حال او را نیافتم، و بعضی را چون اسمهایشان مشابه است نمی‌دانم، و این را هم باید گفت که بیهقی امام محدثی است.

سوم- بررسی متون:
أ) صحیح‌ترین حدیث از این احادیث حدیث عایشه -رضی الله عنها- است.
و در اینجا به چند نقطه اشاره می کنیم:
اول: اینکه، در این قضیه - یعنی مسئله آیه تطهیر- حدیث صحیحی بجز حدیث عایشه وجود ندارد مگر آن که روایت بیهقی صحیح باشد.
دوم: در این حدیث فقط این بیان شده که پیامبر ص افرادی را زیر چادر قرار داد، و آیه را خواند. و از حدیث ثابت می‌شود که آن افراد از اهل بیت هستند، نه اینکه اهل بیت فقط همین افراد باشند؛ چون آیه در مورد زنان پیامبر ص است، و اگر پیامبر این را نمی‌گفت آل عبا شامل مفهوم آیه نمی‌شدند.


[1]- السنن (ح 3326).

[2]- السنن (ح 3948)، و المسند (26191).

[3]- السنن (ح 4038)، و مسند أبي يعلى (ح 7023).

[4]- المسند (26103).

[5]- السنن (2913).

[6]- تهذیب الکمال (25/310).

[7]- تهذیب الکمال (15/387).

[8]- تهذیب التهذیب (3/ 15).

[9]- تهذیب الکمال (12/ 190).

جناب سني كرد بنده در پستي نظر اهل سنت را در موزد فاطمه زهرا(س) پرسيده بودم ولي متاسفانه جوابي به انها نداديد

اگر لطف كنيد و جواب انها را بنويسيد ممنون مي شوم

در ضمن كارشناسي در مورد مطالبي كه در مورد سكوت 25 ساله حضرت علي(ع) نقدي بر مطالبتان نوشته بودند و لي باز شما جواب نداديد

نمي دانم كه چرا شما گير داديد به اين خانم و هي مي خواهيد از اين دفاع كنيد

خدا ان شاءالله شما را با او مهشور كند

دلم مي خواهد نظر شما را در مورد حضرت زهرا(س) بدانم من آدرس را هم برايتان مي اورم

http://www.askdin.com/showthread.php?t=3063&p=11760

ديكه بيشتر از اين منتظرمان نگذار

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب سنی کرد

نمی دانم چرا آیه قرآن را قبول ندارید در حالی که صراحتا قرآن این رابیان می کند که زنان اهل بیت هستند و تنها نقد شما به این آیه این است که می گویید ضمیر مذکر برای زنان به کار نمی رود و من هم گفتم چون پیامبر خودش هم از اهل بیت خودش است ضمیر مذکر آمده است و آیه ی 73 هود هم با ضمیر مذکر زنان ابراهیم علیه السلام را مخاطب می سازد
قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ)هود 73)

دوست گرامی یادتان هست من از شما پرسیده بودم:


1. آیا این مطلب را قبول دارید ؟ : همانطور که شما هم اشاره نمودید تا قبل از کلمه انما یرید الله ... همه ضمیرها جمع مونث آمده ولی بعد از انما ضمائر عوض شده اند. و این مطلب را می رساند که از این قسمت آیه به بعد مخاطبین آیه عوض می شوند وگرنه همان ضمائر ادامه میافتند. 2. به نظر شما منظور آیه از آن مرد یا مردان چه کسی هست؟

ولی شما با عصبانیت جواب داده اید :

این مطلب را چندین بار جواب دادم اما نمی دونم خونده اید یا نه؟
بله قبل از انما همه ی ضمیر ها جمع مونث بوده ولی بعد از انما مخاطبین عوض نشده اند و مخاطبین بیشتر شده اند اول تنها مخاطبان زنان پیامبر هستند اما بعد از انما تمام اهل بیت از قبیل زنان پیامبر و حضرت علی و فاطمه و.... مورد خطاب هستند
امیدوارم دوباره نگویید جواب ندادی

اما حالا می گویید :

... و من هم گفتم چون پیامبر خودش هم از اهل بیت خودش است ضمیر مذکر آمده است

سوال بنده و تاکید من در ابتدا به خاطر همین بود که می دانستم که شما در وسط کار مجبور به دوگانه گویی خواهید شد!!!

حالا در نهایت بفرمایید نظر شما کدام است؟ شخص پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم یا حضرات امیرالمومنین و صدیقه طاهره و حسنین علیهم السلام؟؟؟!!!

میبینید حتی خودتان هم نمی توانید یک کلام ثابت در این مورد بگویید!!!

اما اینکه نوشته اید نمی دانید چرا با صریح قرآن مخالفت می کنیم به این حدیث خوب دقت کنید:

إنّ زيد بن أرقم سئل عن المراد بأهل البيت هل هم النساء ؟ قال: لا / وأيم اللّه ، إنّ المرأة تكون مع الرجل العصر من الدهر ، ثمّ يطلّقها ، فترجع إلى أبيها وقومها.
صحيح مسلم: ج 7 ص 123، (رقم 6381)، كتاب فضائل الصحابة، باب فضائل علي بن أبي طالب (ع).
از زيد بن ارقم سؤال شد آيا به زنان پيامبر (ص) اهل بيت پيامبر گفته مي شود يا خير؟ پاسخ داد همسر يک مرد از اهل بيت آن به حساب نمي آيد زيرا چه بسا زني با مردي يک عمر زندگي مي کند ولي در آخر عمر طلاق گرفته و به خانه پدرش رفته و جزء اهل بيت پدر محسوب مي شود.

این نظر جناب زید ابن ارقم است و سندش در صحیح ترین کتاب شما بعد از قرآن و بخاری!!!

حالا به نظر شما جناب زید ابن ارقم و راویان و جناب مسلم هم با صریح قرآن مخالفت می کنند؟؟؟!!!

حالا اگر بخواهیم از حرف شما تقلید کنیم، پس میتوانیم به همین بهانه بگوییم اسماعیل و هاجر ، اهل بیت حضرت ابراهیم نیستند زیرا الله در آیه فرموده اهل البیت..... و اگر منظور هاجر و اسماعیل هم میبودند باید نمینوشت «رَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْت» باید مینوشت «اهل البیتا !!!! »

دوست گرامی از اینکه یا مطالب بنده را مطالعه نمی نمایید یا متوجه نمی شوید متاسفم!!!

یکبار دیگر مطلب را بیان می کنم. نیازی به رفتن به آیه دیگر نیست در همین آیه 33 سوره احزاب خوب دقت کنید :
وَ قَرْنَ في‏ بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى‏ وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتينَ الزَّكاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً

آیا در ابتدای آیه کلمه بیوتکن را می بینید یا نه؟ اینکه دیگر خود قرآن است و آیه دیگری هم نیست!!!

دقت کنید در اینجا چون پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم چند همسر دارند و هرکدام در خانه هایی متفاوت زندگی می کنند آمده است و قرن فی بیوتکن اما در ماجرای حضرت ابراهیم علیه السلام اشاره تنها به حضرت هاجر سلام الله عليها است كه حضرت اسماعيل عليه السلام هم فرزند ایشان و هم در همان خانه هستند.

پس خوب دقت کنید اینجا چند همسر با چند خانه متفاوت ولی آنجا یک همسر با یک خانه!!!

در ابتدای آیه که می فرماید بیوتکن اشاره به تمام خانه های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دارد ولی در آنجا که می فرماید اهل البیت منظور یک اهل خانه مشخص است نه همه خانه ها.

دیگر از این ساده تر نمی توان توضیح داد!!!

و دوم اینکه باید بدانیم خود کلمه اهل البیت ، اسم جمع است پس نباید دوباره جمع بسته شود برای اثبات این موضوع باز بیایید قرآن را باز کنیم و آیه 12 از سوره القصص را بخوانیم:
«وَحَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ مِنْ قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ (12) »
«و از پيش شير دايگان را بر او حرام گردانيده بوديم پس [خواهرش آمد و] گفت:
آيا شما را بر خانواده‏اى راهنمايى كنم كه براى شما از وى سرپرستى كنند و خيرخواه او باشند. »
در کلمه { أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ } ( سرپرستی کنند ) دقت کنید در { يَكْفُلُونَهُ } دقت کنید. فعل بصورت جمع مذکر آمده در حالیکه مقصود فقط مادر موسی است

دوست من اشتباه شما در همینجاست که درست است که اهل جمع است ولی آیا بیت هم جمع است؟؟؟!!!

وقتی گفته می شود اهل البیت منظور اهل یک خانه ولی اهل البیوت منظور اهل چندین خانه است. همانگونه که در ابتدای آیه برای اشاره به تمام همسران حضرت از بیوتکن استفاده شده است.

پس نتیجه اینکه:
اهل بیت جمع است اگر مقصود یک نفر هم باشد باید با فعل جمع، بکارش بگیریم ( مثال بالا ) اگر مقصود صد نفر هم باشد باز نیاز نیست که کلمه را جمع ببندیم چون خودش جمع است
پس بنابراین نیازی نبود که قرآن میگفت اهل البیوت ، و نه هیچ فرد عرب اینگونه میگوید!!
مرد عرب 4 زن و40 بچه هم داشته باشد و زلزله بیاید ، میگوید اهل بیتم ( خانواده ام )، همگی کشته شدند .نمیگوید اهالی بیتوم (خانواده هایم ) کشته شدند ، پس این قاعده در زبان عربیست و (حتی فارسی! )

لطفا از طرف تمام اعراب نظر ندهید آنهم به اشتباه!!!

اگر در مثال شما فرض کنید که همسران آن شخص در 4 خانه متفاوت زندگی کنند و زلزله بیاید ، می گوید اهل هر 4 خانه ام کشته شدند. اگر بگوید اهل بیتم کشته شدند آیا از او پرسیده نمی شود که اهل هر 4 خانه ات یا اهل کدام خانه ات؟؟؟!!!

پس از خودتان قاعده درست نکنید لطفا!!!

اما اینکه چرا در آیه آمده (وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ) در خانه های خود بنشینید. و نگفته (قرن فی بیتکن) در خانه خود بنشینید
برای این است که اینجا صحبت از بیت است نه اهل بیت ، حرف خانه است نه اهلخانه و خانواده
پس کلمه بیت قابل جمع بستن است

بنده هم در بالا کلمه بیت را جمع می بستم نه اهل را!!!

می شود لطف نموده و در جمله وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ کسانی را که این آیه مورد خطالب قرار می دهد و به آنها دستور ماندن در خانه هایشان را می دهد به عربی برای ما بفرمایید؟

لطفا حتما به این سوال پاسخ دهید.

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

احتمالا منظورتان این است که کدام حدیث!!! ( می توانستید واضح تر بفرمایید )


3. حدثنا محمود بن غيلان حدثنا أبو أحمد الزبيري حدثنا سفيان عن زبيد عن شهر بن حوشب عن أم سلمة أن النبي صلى الله عليه وسلم جلل على الحسن والحسين وعلي وفاطمة كساء ثم قال اللهم هؤلاء أهل بيتي وخاصتي أذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيرا فقالت أم سلمة وأنا معهم يا رسول الله قال إنك إلى خير قال هذا حديث حسن وهو أحسن شيء روي في هذا وفي الباب عن عمر بن أبي سلمة وأنس بن مالك وأبي الحمراء ومعقل بن يسار وعائشة
سنن الترمذي ج5/ص699
ام سلمه همسر رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم فرمود : رسول خدا بر روي حسن ، حسين ، علي وفاطمه عبايي کشيد .پس فرمود که حداوندا ايشان اهل بيت من و نزديکان من هستند . از ايشان پليدي را ببر و ايشان را پاک گردان . ام سلمه مي گويد : از رسول خدا پرسيدم که آيا من همراه ايشان هستم (از اهل بيتم)؟ فرمودند تو بر خوبي هستي (از اهل بيت نيستي اما از نيکاني) .

4. همچنين اين روايت ( شماره 3 ) را حاکم نيشابوري نقل کرده وگفته است:
هذا حديث صحيح على شرط البخاري ولم يخرجاه.
المستدرك: 416/2، 146/3.
اين روايت طبق نظر بخاري ومسلم صحيح است ولي آن را ذکر نکرده اند.

منظور این است که همان روایت را که با شماره 3 آورده ام جناب حاکم نیشابوری در کتاب مستدرک خود نقل کرده و نوشته این حدیث بنا به نظر جنابان بخاری و مسلم صحیح است ولی آن را ذکر نکرده اند!!!

این فقط گوشه ای از نظرات علمای ماست

پس دوست عزیز طبق گفته خودتان بین علمایتان در این مورد اختلاف وجود دارد!!!
اول بروید و اختلاف بین علمای خودتان را حل کنید و بعد تشریف بیارید با هم صحبت کنیم!!!

دوست عزیز از کجا معلوم که کدام دسته از علمایتان اشتباه کرده اند؟؟؟!!!

وقتی دنبال غیر معصوم می روید همین مشکلات وجود دارد !!!

این مسئله آنقر روشن است که پیامبر لازم نبود بگوید و اگر امروزه کسی بگوید همسرم اهل بیت من است به او نمی خندند و نمی گویند مگر زنان ما از اهل بیت ما نیستند

لازم نیست شما برای حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم تعیین تکلیف نمایید!!! وقتی خود ایشان به خاطر همینکه مثل شمایی امروز فکر نکند که زنان ایشان در این قسمت از آیه نیستند مکررا هم در حدیث کساء و هم در دیگر احادیث اهل بیت خود را معین کرده اند.

راستی در هنگام فرمودن این فرمایش العیاذ باالله هیچ کسی به ایشان نخندیده است!!! البته شاید برای شما خنده دار باشد ولی معین کردن یک مسئله ی به این مهمی در اسلام اصلا هم خنده دار نیست!!!


البته این حدیث صحیح نیست اما با وجود ضعیف بودنش دلیلی برخروج ام سلمه از اهل بیت ندارد

دوست عزیز یک سوال از شما دارم: به نظر شما ما حرف شما را بپذیریم یا حرف جناب حاکم نیشابوری را؟؟؟!!!

دقت کنید جناب حاکم می نویسد : هذا حديث صحيح على شرط البخاري ولم يخرجاه.
المستدرك: 416/2، 146/3.

فکر نکنم نظر شخصی شما در مقابل نظر جناب حاکم نیشابوری برای اهل سنت اعتباری داشته باشد!!!

اما ابنکه دلیل بر خروج هست یا نه در بالا بنده عرض کردم که معنی لا چیست ولی متاسفانه عموما مطالب بنده را مطالعه نمی نمایید!!!

اما تحقیقی مفصل درباره حدیث کساء:
اول: اسانید و طرق این حدیث:
این حدیث با دو سند روایت شده است:
اول: از عایشه -رضی الله عنها- روایت شده که تنها حدیث صحیح در مسئله کساء (عبا) است، مسلم از عایشه روایت می‌کند که گفت: در صبح یکی از روزها پیامبر ص در حالیکه جبه ای که از موی سیاه بافته شده بود بر تن داشت، آنگاه حسن بن علی آمد و پیامبر ص او را داخل آن نمود، سپس حسین و فاطمه و علی با فاصله کوتاهی و یکی پس از دیگری آمدند و پیامبر همه آنها را زیر چادر برد و گفت: ) $yj¯rî)߉ƒìãƒ ª!$# |=ïdõ‹ã‹ï9 ãnà6ztã }§ô_íh9$# Ÿ@÷dr& ïmøt7ø9$# ö/ä.tîdgsüãƒur#zŽîgôüs? (. (الأحزاب: 32). «خداوند می‌خواهد پلیدی را از شما دور کند و شما را کاملاً پاک سازد».

اولا دوست عزیز وقتی مطلبی را از جایی کپی می کنید دقت کنید که مطالب آن کامل کپی شود. به مطلب خودتان نگاه کنید!!!

دوما در مورد اینکه نوشته اید این حدیثی که مسلم از عایشه نقل کرده صحیح است. اتفاقا تنها و تنها این حدیث برای اثبات کلام ما کافیست!!!

دوست عزیز خوب دقت کنید. مگر راوی این حدیث جناب عایشه نیست؟ خوب معلوم است که جناب عایشه در هنگام این ماجرا در آنجا بود. ولی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فقط و فقط حضرات امیرالمومنین و صدیقه طاهره و حسنین علیهم السلام را به زیر کسا جمع نمودند ولی از همسران خود هیچ کدام را حتی عایشه را که به خاطر ناقل بودن حتما در صحنه بودند صدا نکردند!!!

و طبق نوشته ی شما که ترجمه آیه را نوشته اید : خداوند می خواهد پلیدی را از شما دور کند و شما را کاملا پاک سازد. کسانی که زیر کسا رفته اند و حضرت این آیه را برای ایشان خوانده اند کاملا پاک هستند!!! ( یعنی همان معصوم ). البته طبق ترجمه خودتان!!!

دوم: حدیث از ام سلمه - رضی الله عنها- روایت شده است، که از پنج طریق از او روایت شده است:
اول: روایت ترمذی، که آن را با سندش از عمرو بن ابی سلمه (پرورش یافتة خانة پیامبر ص) روایت کرده است که گفت: (وقتی این آیه که ) $yj¯rî) ߉ƒìãƒ ª!$# |=ïdõ‹ã‹ï9 ãnà6ztã }§ô_íh9$# Ÿ@÷dr& ïmøt7ø9$# ö/ä.tîdgsüãƒur#zŽîgôüs? ( در خانه ام سلمه بر پیامبرص نازل شد، آنحضرت فاطمه و حسن و حسین را فرا خواند، و آنها را با چادری پوشاند و علی پشت سرش بود و علی را نیز پوشاند و گفت: بار خدایا! اینها اهل بیت من هستند، پلیدی را از آنها دور کن، و آنان را کاملاً پاک بگردان.
ام سلمه گفت: من هم با آنها هستم ای پیامبر خدا؟ فرمود: تو در جایت باش و تو بر خوبی و خیر هستی[1].
دوم: عطاء از عمر بن ابی سلمه با همین سند روایت کرده است، و ترمذی آن را آورده است[2].
سوم: روایتی که از شهر بن حوشب، و او از ام سلمه روایت کرده است، اما در آن آیه و کیفیت پوشاندن ذکر نشده است[3].
چهارم: روایت عطاء بن أبی رباح که می گوید: مرا کسی خبر داد که از ام سلمه شنیده است... احمد با کلماتی طولانی‌تر آن را روایت کرده است[4].
پنجم: روایت عطاء بن یسار، و در آن آمده است: (گفتم: ای رسول خدا! آیا من از اهل بیت نیستم؟ گفت: بله، إن شاء الله). بیهقی.
بیهقی می‌گوید: سند این حدیث صحیح است، و راویان آن ثقه هستند، و روایاتی به عنوان شاهد برای آن ذکر شده‌اند، و نیز بر خلاف آن احادیثی روایت شده که صحیح نیستند، و در کتاب خداوند متعال شواهدی است واضح بر اینکه منظور از لفظ «آل» در استعمال پیامبر، زنان ایشانند، و یا اینکه همسران ایشان نیز شامل هستند)[5].

[1]- السنن (ح 3326).

[2]- السنن (ح 3948)، و المسند (26191).

[3]- السنن (ح 4038)، و مسند أبي يعلى (ح 7023).

[4]- المسند (26103).

[5]- السنن (2913).

ببخشید مستدرک حاکم نیشابوری یادتان رفته است!!!
جناب حاکم در مستدرک خودش در 8 حدیث در مورد اهل البیت و هردوی این احادیث را آورده ( هم حدیث عایشه و هم حدیث ام سلمه (س) ) و در آخر همه شان نوشته که این حدیث با روش بخاری و مسلم صحیح است ولی آنها ذکر نکرده اند!!!

انشاالله در آخر احادیث مستدرک را خواهم آورد!!!

دوم: بررسی طرق حدیث:
طریق اول: در آن محمد بن سلیمان اصفهانی قرار دارد، که نسائی در مورد او می‌گوید: (ضعیف است)، و ابوحاتم می‌گوید: (از او دلیل گرفته نمی‌شود)، و ابن عدی می‌گوید: (مضطرب الحدیث و احادیث او اندک هستند، و در بسیاری به خطا رفته است)[6].
و ابن حبان او را در کتاب ثقات خود ذکر کرده است، اما بدون آن که او را ثقه قرار دهد یا مخدوش قرار دهد[7]، قبلاً شیوه او را بیان کردیم و گفتیم: فقط اینکه او راوی را در کتاب ثقات خود ذکر کند کافی نیست، چون او در ثقه قرار دادن متساهل است.
طریق دوم: در این طریق هم محمد بن سلیمان اصفهانی قرار دارد.
طریق سوم: در این طریق شهر بن حوشب قرار دارد، ابن عون می‌گوید: (به او طعنه زده‌اند). و موسی بن هارون در مورد او می‌گوید: (ضعیف است). و نسائی می‌گوید: (قوی نیست)، و ساجی می‌گوید: (ضعیف است)، و ابن عدی می‌گوید: (و بیشتر احادیثی که شهر بن حوشب روایت می‌کند قابل اعتراض هستند، و شهر در حدیث قوی نیست، و او از کسانی است که حدیث او حجت نیست، و براساس آن عبادت نمی‌شود)[8].
افرادی هستند که او را ثقه قرار داده‌اند، اما راجح این است که او ضعیف است.
مسلم در صحیح خود از او روایت نکرده مگر آن که او حدیثی را روایت کرده که دیگران نیز در کنار او روایت کرده‌اند. یعنی وقتی به تنهایی حدیثی را روایت کند مورد قبول نیست.
طریق چهارم: در این طریق راوی مجهولی هست، و او کسی است که عطاء از او روایت کرده است، پس روایت عطاء مرسل است.
احمد بن حنبل می‌گوید: (در میان روایات مرسل هیچ روایتی از روایات مرسل حسن و عطاء بن ابی رباح ضعیف‌تر وجود ندارد، چون آن دو از هر کس حدیث می‌گرفتند).
ابن مدینی می‌گوید: (عطاء از هر نوع افراد روایت می‌گرفت)[9].
طریق پنجم: بیهقی گفته که این روایت صحیح است و افراد سند آن ثقه هستند.
در سند این حدیث فردی هست که اصلاً شرح حال او را نیافتم، و بعضی را چون اسمهایشان مشابه است نمی‌دانم، و این را هم باید گفت که بیهقی امام محدثی است.

[6]- تهذیب الکمال (25/310).

[7]- تهذیب الکمال (15/387).

[8]- تهذیب التهذیب (3/ 15).

[9]- تهذیب الکمال (12/ 190).

خوب به این احادیث از مستدرک حاکم دقت کنید:

3517 - عن أم سلمة رضي الله عنها ، أنها قالت : في بيتي نزلت هذه الآية إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت قالت : فأرسل رسول الله صلى الله عليه وسلم إلى علي وفاطمة والحسن والحسين رضي الله عنهم ، أجمعين فقال : « اللهم هؤلاء أهل بيتي » قالت أم سلمة : يا رسول الله ، ما أنا من أهل البيت ؟ قال : « إنك أهلي خير وهؤلاء أهل بيتي اللهم أهلي أحق » « هذا حديث صحيح على شرط البخاري ولم يخرجاه »
المستدرک: 8/220

این هم در مورد حدیث حضرت ام سلمه (س) که سعی در تضعیف آن دارید که البته و صد البته که نمی توانید. حتی اگر به دلایل خود نگاه کنید خواهید دید که مثلا گفته اید با اینکه مسلم روایت از طرف آورده ولی مستقیم نیاورده!!! و ...

پس این همه تلاشتان برای تضعیف حدیث بیجا و بی مورد بود چون جناب حاکم می گوید این حدیث بر شرط بخاری صحیح است.

حالا ما سخن شما را بپذیریم یا حاکم و بخاری را؟؟؟!!!

سوم- بررسی متون:
أ) صحیح‌ترین حدیث از این احادیث حدیث عایشه -رضی الله عنها- است.
و در اینجا به چند نقطه اشاره می کنیم:
اول: اینکه، در این قضیه - یعنی مسئله آیه تطهیر- حدیث صحیحی بجز حدیث عایشه وجود ندارد مگر آن که روایت بیهقی صحیح باشد.

این سخن شما اشتباه است که در بالا یک نمونه آوردم و در پایان بقیه نمونه ها را خواهم آورد!!!


دوم: در این حدیث فقط این بیان شده که پیامبر ص افرادی را زیر چادر قرار داد، و آیه را خواند. و از حدیث ثابت می‌شود که آن افراد از اهل بیت هستند، نه اینکه اهل بیت فقط همین افراد باشند؛ چون آیه در مورد زنان پیامبر ص است، و اگر پیامبر این را نمی‌گفت آل عبا شامل مفهوم آیه نمی‌شدند.

دوست من طبق گفته شما در بالا اینکه اینان از اهل بیت هستند دیگر جای اثبات ندارد و این را اگر به کسی بگویید می خندد!!!

میبینید سخنانتان پر از تناقض است!!!

اما احادیث دیگر در این زمینه از مستدرک حاکم:

3518 - حدثنا أبو العباس محمد بن يعقوب ، أنبأ العباس بن الوليد بن مزيد ، أخبرني أبي ، قال : سمعت الأوزاعي ، يقول : حدثني أبو عمار ، قال : حدثني واثلة بن الأسقع رضي الله عنه ، قال : جئت أريد عليا رضي الله عنه ، فلم أجده فقالت فاطمة رضي الله عنها : انطلق إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم يدعوه فاجلس فجاء مع رسول الله صلى الله عليه وسلم فدخل ودخلت معهما ، قال : فدعا رسول الله صلى الله عليه وسلم حسنا وحسينا فأجلس كل واحد منهما على فخذه وأدنى فاطمة من حجره وزوجها ، ثم لف عليهم ثوبه وأنا شاهد فقال : « إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا اللهم هؤلاء أهل بيتي » « هذا حديث صحيح على شرط مسلم ولم يخرجاه »
المستدرک: 8/221

قال ابن عباس : وكان علي أول من آمن من الناس بعد خديجة رضي الله عنها ، قال : وأخذ رسول الله صلى الله عليه وسلم ثوبه فوضعه على علي وفاطمة وحسن وحسين وقال : « إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا
المستدرک: 10/457

4688 - حدثنا أبو بكر أحمد بن سلمان الفقيه ، وأبو العباس محمد بن يعقوب قالا : ثنا الحسن بن مكرم البزار ، ثنا عثمان بن عمر ، ثنا عبد الرحمن بن عبد الله بن دينار ، عن شريك بن أبي نمر ، عن عطاء بن يسار ، عن أم سلمة قالت : في بيتي نزلت : إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت قالت : فأرسل رسول الله صلى الله عليه وسلم إلى علي وفاطمة والحسن والحسين ، فقال : « هؤلاء أهل بيتي » « هذا حديث صحيح على شرط البخاري ولم يخرجاه »
المستدرک: 11/12

4689 - حدثنا أبو العباس محمد بن يعقوب ، ثنا الربيع بن سليمان المرادي ، وبحر بن نصر الخولاني ، قالا : ثنا بشر بن بكر ، وثنا الأوزاعي ، حدثني أبو عمار ، حدثني واثلة بن الأسقع ، قال : أتيت عليا فلم أجده ، فقالت لي فاطمة : انطلق إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم يدعوه ، فجاء مع رسول الله صلى الله عليه وسلم فدخلا ودخلت معهما ، فدعا رسول الله صلى الله عليه وسلم الحسن والحسين فأقعد كل واحد منهما على فخذيه ، وأدنى فاطمة من حجره وزوجها ، ثم لف عليهم ثوبا وقال : إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا ثم قال : « هؤلاء أهل بيتي ، اللهم أهل بيتي أحق » « هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ، ولم يخرجاه »
المستدرک: 11/13

4690 - حدثنا أبو العباس محمد بن يعقوب ، ثنا الربيع بن سليمان المرادي ، وبحر بن نصر الخولاني ، قالا : ثنا بشر بن أحمد المحبوبي ، بمرو ، ثنا سعيد بن مسعود ، ثنا عبيد الله بن موسى ، أنا زكريا بن أبي زائدة ، ثنا مصعب بن شيبة ، عن صفية بنت شيبة ، قالت : حدثتني أم المؤمنين عائشة رضي الله عنها قالت : خرج النبي صلى الله عليه وسلم غداة وعليه مرط مرجل من شعر أسود ، فجاء الحسن والحسين فأدخلهما معه ، ثم جاءت فاطمة فأدخلها معهما ، ثم جاء علي فأدخله معهم ثم قال : « إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا » « هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ، ولم يخرجاه »
المستدرک: 11/14

4692 - حدثني أبو الحسن إسماعيل بن محمد الفضل بن محمد الشعراني ، ثنا جدي ، ثنا أبو بكر بن أبي شيبة الحزامي ، ثنا محمد بن إسماعيل بن أبي فديك ، حدثني عبد الرحمن بن أبي بكر المليكي ، عن إسماعيل بن عبد الله بن جعفر بن أبي طالب ، عن أبيه قال : لما نظر رسول الله صلى الله عليه وسلم إلى الرحمة هابطة ، قال : « ادعوا لي ، ادعوا لي » فقالت صفية من يا رسول الله ؟ قال : « أهل بيتي عليا وفاطمة والحسن والحسين » فجيء بهم فألقى عليهم النبي صلى الله عليه وسلم كساءه ثم رفع يديه ثم قال : « اللهم هؤلاء آلي فصل على محمد وعلى آل محمد » ، وأنزل الله عز وجل : إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا « هذا حديث صحيح الإسناد ، ولم يخرجاه »
المستدرک: 11/16

و اما حدیث بسیار جالب و مهم دیگری که باز سخنان ما را اثبات می کند این حدیث زیباست:

4731 - حدثنا أبو بكر محمد بن عبد الله الحفيد ، ثنا الحسين بن الفضل البجلي ، ثنا عفان بن مسلم ، ثنا حماد بن سلمة ، أخبرني حميد ، وعلي بن زيد ، عن أنس بن مالك رضي الله عنه ، أن رسول الله صلى الله عليه وسلم كان يمر بباب فاطمة رضي الله عنها ستة أشهر إذا خرج لصلاة الفجر ، يقول : « الصلاة يا أهل البيت ، إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا » هذا حديث صحيح على شرط مسلم ولم يخرجاه
المستدرک: 11/56

انس ابن مالک می گوید که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم شش ماه هنگامی که برای نماز صبح از منزلشان خارج می شدند وقتی به در خانه حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها می رسیدند می فرمودند: نماز ای اهل بیت. و بعد آیه تطهیر را تلاوت می نمودند.

حالا چرا این کار را در درب خانه ی هیچ کدام از همسرانشان این کار را نکرده اند خود مطلبی دارد که شاید متوجه شوید.

حال دوست گرامی این مطالب را خوب و با دقت مطالعه نمایید و بعد نظرتان را در موردش بفرمایید. فقط سعی کنید که اینبار مطالبتان درست و مستند باشد.

باتشکر - یاعلی

سوال بنده و تاکید من در ابتدا به خاطر همین بود که می دانستم که شما در وسط کار مجبور به دوگانه گویی خواهید شد!!! حالا در نهایت بفرمایید نظر شما کدام است؟ شخص پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم یا حضرات امیرالمومنین و صدیقه طاهره و حسنین علیهم السلام؟؟؟!!! میبینید حتی خودتان هم نمی توانید یک کلام ثابت در این مورد بگویید!!!

سلام
اولا معذرت می خواهم که دیر جواب دادم چون وقت نداشتم
زنان پیامبر به دلیل آیه ی تطهیر و دیگر اهل بیت به دلیل حدیث کساء از اهل بیت محسوب می شوند شما بگویید اگر زنان پیامبر تنها مخاطبان آیه باشند شما چه برداشتی می کنید و اگر دیگر اهل بیت هم مخاطبان آیه باشند چه برداشتی می کنید؟
سوال بنده و تاکید من در ابتدا به خاطر همین بود که می دانستم که شما در وسط کار مجبور به دوگانه گویی خواهید شد!!! حالا در نهایت بفرمایید نظر شما کدام است؟ شخص پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم یا حضرات امیرالمومنین و صدیقه طاهره و حسنین علیهم السلام؟؟؟!!! میبینید حتی خودتان هم نمی توانید یک کلام ثابت در این مورد بگویید!!!

شما بفرمایید چه برداشتی از این دو نظر می کنید آیا تفاوتی هم می کند؟
اما اینکه نوشته اید نمی دانید چرا با صریح قرآن مخالفت می کنیم به این حدیث خوب دقت کنید: إنّ زيد بن أرقم سئل عن المراد بأهل البيت هل هم النساء ؟ قال: لا / وأيم اللّه ، إنّ المرأة تكون مع الرجل العصر من الدهر ، ثمّ يطلّقها ، فترجع إلى أبيها وقومها. صحيح مسلم: ج 7 ص 123، (رقم 6381)، كتاب فضائل الصحابة، باب فضائل علي بن أبي طالب (ع). از زيد بن ارقم سؤال شد آيا به زنان پيامبر (ص) اهل بيت پيامبر گفته مي شود يا خير؟ پاسخ داد همسر يک مرد از اهل بيت آن به حساب نمي آيد زيرا چه بسا زني با مردي يک عمر زندگي مي کند ولي در آخر عمر طلاق گرفته و به خانه پدرش رفته و جزء اهل بيت پدر محسوب مي شود. این نظر جناب زید ابن ارقم است و سندش در صحیح ترین کتاب شما بعد از قرآن و بخاری!!! حالا به نظر شما جناب زید ابن ارقم و راویان و جناب مسلم هم با صریح قرآن مخالفت می کنند؟؟؟!!!

این گفته ی شما فقط گوشه ای از حدیث هست و شما آنرا قیچی کرده اید در اول حدیث گفته شده
فَقَالَ لَهُ حُصَيْنٌ وَمَنْ أَهْلُ بَيْتِهِ يَا زَيْدُ أَلَيْسَ نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ قَالَ نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَلَكِنْ أَهْلُ بَيْتِهِ مَنْ حُرِمَ الصَّدَقَةَ بَعْدَهُ قَالَ وَمَنْ هُمْ قَالَ هُمْ آلُ عَلِيٍّ وَآلُ عَقِيلٍ وَآلُ جَعْفَرٍ وَآلُ عَبَّاسٍ
((حصین پرسید: ای زید، مگر اهل بیتش کیستند؟ مگر نه این که زنهایش هستند؟! جواب داد: زنهایش هم از اهل بیتش هستند اما اهل بیتش، آنهایی هستند که صدقه بر آنها حرام است؛ یعنی، آل علی و آل عقیل و آل جعفر و آل عباس .)
اما در ادامه حدیث که گفته شده:((پرسیدیم : اهل بیتش چه کسانی هستند؟ مگر نه این که زنهایش هستند . گفت: نه والله ؛زیرا زن طلاق می گیرد و می رود خانه پدر یا شوهر می کند. بعد از مرگ شوهر اول هم می شود اهل بیت شخص دیگری . اهل بیت پیامبر کسانی هستند که صدقه بر آنها حرام است !))

معنی روایت این است که هیچ کس شک ندارد که زن از اهل بیت است ! اما چون پیامبر، پسر نداشت و دخترش هم در خانۀ مرد دیگری بود، مردم فکر کردند که اهل بیتش منحصر است به زنانش، لذا زید، برای مردم توضیح داد!
و ببینید سوال کننده ها در هردو حدیث چطور با تعجب می پرسند که مگر پیامبر غیر از زنهایش، اهل بیتی هم دارد؟
اما این که می گوید: اگر زن طلاق بگیرد، اهل بیت نیست؛ درست است. اما طلاق که نگیرد، هست ! و زنان پیامبر طلاق نگرفته بودند.
بیاد داشته باشید زن اگر شوهرش بمیرد تا در عده است اهل بیت شوهر است و حق عروسی ندارد، اما بعد از عده شاید دیگر اهل بیت نباشد، اما چون مدت عده زنان پیامبرتمام عمر بود، پس به همین خاطر تا دم مرگ اهل بیت رسول الله بودند و برای همین، خانه ای که از پیامبر برایشان مانده بود مال آنها شد تا دم مرگ !

دوست من اشتباه شما در همینجاست که درست است که اهل جمع است ولی آیا بیت هم جمع است؟؟؟!!! وقتی گفته می شود اهل البیت منظور اهل یک خانه ولی اهل البیوت منظور اهل چندین خانه است. همانگونه که در ابتدای آیه برای اشاره به تمام همسران حضرت از بیوتکن استفاده شده است.

نباید این دو کلمه را جدا جدا بحث کرد درست است که اهل خالی جمع است و بیت خالی مفرد ولی وقتی با هم به کار برده شوند یک گروه اسمی را تشکیل میدهند که به جمع دلالت دارد و آغاز آیه چون بیت تنها آمده است جمع بسته می شود اما اگر با اهل بیاید قابل جمع نیست و هیچکس در عربی کلمه ی اهل بیوت را نشنیده است.
می شود لطف نموده و در جمله وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ کسانی را که این آیه مورد خطالب قرار می دهد و به آنها دستور ماندن در خانه هایشان را می دهد به عربی برای ما بفرمایید؟ لطفا حتما به این سوال پاسخ دهید.

متوجه سخنتان نشدم لطفا واضح تر بگویید
پس دوست عزیز طبق گفته خودتان بین علمایتان در این مورد اختلاف وجود دارد!!! اول بروید و اختلاف بین علمای خودتان را حل کنید و بعد تشریف بیارید با هم صحبت کنیم!!! دوست عزیز از کجا معلوم که کدام دسته از علمایتان اشتباه کرده اند؟؟؟!!! وقتی دنبال غیر معصوم می روید همین مشکلات وجود دارد !!!

مگر علمای شما معصوم هستند و هیچ اختلافی با هم ندارند
دوست عزیز یک سوال از شما دارم: به نظر شما ما حرف شما را بپذیریم یا حرف جناب حاکم نیشابوری را؟؟؟!!! دقت کنید جناب حاکم می نویسد : هذا حديث صحيح على شرط البخاري ولم يخرجاه. المستدرك: 416/2، 146/3. فکر نکنم نظر شخصی شما در مقابل نظر جناب حاکم نیشابوری برای اهل سنت اعتباری داشته باشد!!!

مگر در میان علمای شیعه در صحیح و ضعیف بودن یک حدیث یا روایت اختلاف وجود ندارد
دوست عزیز خوب دقت کنید. مگر راوی این حدیث جناب عایشه نیست؟ خوب معلوم است که جناب عایشه در هنگام این ماجرا در آنجا بود. ولی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فقط و فقط حضرات امیرالمومنین و صدیقه طاهره و حسنین علیهم السلام را به زیر کسا جمع نمودند ولی از همسران خود هیچ کدام را حتی عایشه را که به خاطر ناقل بودن حتما در صحنه بودند صدا نکردند!!!

چون همه می دانستند عایشه از اهل بیت است
دوست من طبق گفته شما در بالا اینکه اینان از اهل بیت هستند دیگر جای اثبات ندارد و این را اگر به کسی بگویید می خندد!!! میبینید سخنانتان پر از تناقض است!!!

نمی دانم کجایش تناقض است؟ لطف کنید بفرمایید
.............................
سوال:
آیه قرآن به چه معناست و آیا ممکن است در یک آیه چند موضوع کاملا جدا از هم بحث شود؟

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب عقیل ( سنی کرد )

زنان پیامبر به دلیل آیه ی تطهیر و دیگر اهل بیت به دلیل حدیث کساء از اهل بیت محسوب می شوند شما بگویید اگر زنان پیامبر تنها مخاطبان آیه باشند شما چه برداشتی می کنید و اگر دیگر اهل بیت هم مخاطبان آیه باشند چه برداشتی می کنید؟

اولا دوست عزیز لطف کنید و نظر قبلی خود را با توجه دوباره بخوانید. قبلا در یکجا نوشته اید زنان و در جای دیگر حضرت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب و حضرت صدیقه زهرا و حسنین علیهم السلام !!!
حالا می گویید دیگر اهل بیت به دلیل حدیث کسا از اهل بیت هستند؟؟؟!!!
دوست عزیز کمی در مطالب خود دقت کنید.
ببینید دوست من در مورد سوال شما باید عرض کنم که بنده قبلا جواب شما را داده ام ولی شاید توجه نمی کنید!!!
بنده عرض کرده بودم که چون ضمیر مذکر آمده و ما نمی دانیم که منظور خداوند تبارک و تعالی از این کار چیست بنا به فرموده ی خود قرآن به فرمایشات حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم مراجعه ی کنیم و میبینیم که منظور خداوند در این آیه از اهل بیت چیست!

شما بفرمایید چه برداشتی از این دو نظر می کنید آیا تفاوتی هم می کند؟

بله دوست من تفاوت می کند. در یکجا شما شخص حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را به خاطر ضمیر مذکر داخل آیه می کنید و در جای دیگر حضرت امیر المومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام را به خاطر ضمیر مذکر وارد می کنید!!! به نظر شما این تفاوت ندارد؟؟؟!!!

این گفته ی شما فقط گوشه ای از حدیث هست و شما آنرا قیچی کرده اید در اول حدیث گفته شده
فَقَالَ لَهُ حُصَيْنٌ وَمَنْ أَهْلُ بَيْتِهِ يَا زَيْدُ أَلَيْسَ نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ قَالَ نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَلَكِنْ أَهْلُ بَيْتِهِ مَنْ حُرِمَ الصَّدَقَةَ بَعْدَهُ قَالَ وَمَنْ هُمْ قَالَ هُمْ آلُ عَلِيٍّ وَآلُ عَقِيلٍ وَآلُ جَعْفَرٍ وَآلُ عَبَّاسٍ
((حصین پرسید: ای زید، مگر اهل بیتش کیستند؟ مگر نه این که زنهایش هستند؟! جواب داد: زنهایش هم از اهل بیتش هستند اما اهل بیتش، آنهایی هستند که صدقه بر آنها حرام است؛ یعنی، آل علی و آل عقیل و آل جعفر و آل عباس .)
اما در ادامه حدیث که گفته شده:((پرسیدیم : اهل بیتش چه کسانی هستند؟ مگر نه این که زنهایش هستند . گفت: نه والله ؛زیرا زن طلاق می گیرد و می رود خانه پدر یا شوهر می کند. بعد از مرگ شوهر اول هم می شود اهل بیت شخص دیگری . اهل بیت پیامبر کسانی هستند که صدقه بر آنها حرام است !))

معنی روایت این است که هیچ کس شک ندارد که زن از اهل بیت است ! اما چون پیامبر، پسر نداشت و دخترش هم در خانۀ مرد دیگری بود، مردم فکر کردند که اهل بیتش منحصر است به زنانش، لذا زید، برای مردم توضیح داد!
و ببینید سوال کننده ها در هردو حدیث چطور با تعجب می پرسند که مگر پیامبر غیر از زنهایش، اهل بیتی هم دارد؟
اما این که می گوید: اگر زن طلاق بگیرد، اهل بیت نیست؛ درست است. اما طلاق که نگیرد، هست ! و زنان پیامبر طلاق نگرفته بودند.
بیاد داشته باشید زن اگر شوهرش بمیرد تا در عده است اهل بیت شوهر است و حق عروسی ندارد، اما بعد از عده شاید دیگر اهل بیت نباشد، اما چون مدت عده زنان پیامبرتمام عمر بود، پس به همین خاطر تا دم مرگ اهل بیت رسول الله بودند و برای همین، خانه ای که از پیامبر برایشان مانده بود مال آنها شد تا دم مرگ !

دوست عزیز اولا این دو حدیث با هم تفاوت دارند و دو حدیث جداگانه هستند که شما دوتای آنها را یکی می کنید!!!

خوب دقت کنید :

حدیث اول :
36 - ( 2408 ) حدثني زهير بن حرب وشجاع بن مخلد جميعا عن ابن علية قال زهير حدثنا إسماعيل بن إبراهيم حدثني أبو حيان حدثني يزيد بن حيان قال
: انطلقت أنا وحصين بن سبرة وعمر بن مسلم إلى زيد بن أرقم فلما جلسنا إليه قال له حصين لقد لقيت يا زيد خيرا كثيرا رأيت رسول الله صلى الله عليه و سلم وسمعت حديثه وغزوت معه وصليت خلفه لقد لقيت يا زيد خيرا كثيرا حدثنا يا زيد ما سمعت من رسول الله صلى الله عليه و سلم قال يا ابن أخي والله لقد كبرت سني وقدم عهدي ونسيت بعض الذي كنت أعي من رسول الله صلى الله عليه و سلم فما حدثتكم فاقبلوا وما لا فلا تكلفونيه ثم قال قام رسول الله صلى الله عليه و سلم يوما فينا خطيبا بماء يدعى خما بين مكة والمدينة فحمد الله وأثنى عليه ووعظ وذكر ثم قال أما بعد ألا أيها الناس فإنما أنا بشر يوشك أن يأتي رسول ربي فأجيب وأنا تارك فيكم ثقلين أولهما كتاب الله فيه الهدى والنور فخذوا بكتاب الله واستمسكوا به فحث على كتاب الله ورغب فيه ثم قال وأهل بيتي أذكركم الله في أهل بيتي أذكركم الله في أهل بيتي أذكركم الله في أهل بيتي فقال له حصين ومن أهل بيته ؟ يا زيد أليس نساؤه من أهل بيته ؟ قال نساؤه من أهل بيته ولكن أهل بيته من حرم الصدقة بعده قال وهم ؟ قال هم آل علي وآل عقيل وآل جعفر وآل عباس قال كل هؤلاء حرم الصدقة ؟ قال نعم. صحیح مسلم 4/1873

حدیث دوم :
37 - ( 2408 ) حدثنا محمد بن بكار بن الريان حدثنا حسان ( يعني ابن إبراهيم ) عن سعيد ( وهو ابن مسروق ) عن يزيد بن حيان عن زيد بن أرقم قال
: دخلنا عليه فقلنا له قد رأيت خيرا لقد صاحبت رسول الله صلى الله عليه و سلم وصليت خلفه وساق الحديث بنحو حديث أبي حيان غير أنه قال ألا وإني تارك فيكم ثقلين أحدهما كتاب الله عز و جل هو حبل الله من اتبعه كان على الهدى ومن تركه كان على ضلالة وفيه فقلنا من أهل بيته ؟ نساؤه ؟ قال لا وايم الله إن المرأة تكون مع الرجل العصر من الدهر ثم يطلقها فترجع إلى أبيها وقومها أهل بيته أصله وعصبته الذين حرموا الصدقة بعده. صحیح مسلم 4/1873

در حدیث اول می گوید زنانش هم هستند ولی در دومی می گوید لا ( نگویید که معنی لا چیز دیگری است ). دیگر اختلاف در احادیث صحیح شما مشکل خودتان است!!!

(اما در مورد خانه ای که فرموید خود جای بحث دیگر می طلبد که چگونه به نظر شما به حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها ارث نمی رسد ولی به زنان می رسد!!! که فعلا به خاطر منحرف شدن بحث وارد آن نمی شود. )

نباید این دو کلمه را جدا جدا بحث کرد درست است که اهل خالی جمع است و بیت خالی مفرد ولی وقتی با هم به کار برده شوند یک گروه اسمی را تشکیل میدهند که به جمع دلالت دارد و آغاز آیه چون بیت تنها آمده است جمع بسته می شود اما اگر با اهل بیاید قابل جمع نیست و هیچکس در عربی کلمه ی اهل بیوت را نشنیده است.

لطفا از طرف همه حرف نزیند!!! از کجا می گویید که کسی این کلمه را نشنیده است؟؟؟!!!

به این یک بیت شعر دقت کنید:

اهل بيوت تكهن الضيف وصحون *** بكنافها عاشوا يتامى وارامل

البته بازم هست ولی نیازی به ذکر نیست.

متوجه سخنتان نشدم لطفا واضح تر بگویید

سخن من خیلی واضح است. بنده عرض کرم که در این جمله طرفی از جمله که حذف شده را شما بفرمایید که چیست؟

ببنید می فرماید : وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ معلوم است در ابتدای جمله عده ای را خطاب نموده و بعد این کلمات را گفته که آن حذف شده است. اصلا خودم راهنماییتان می کنم:
به نظر شما در ابتدای این جمله کدام یک از این دو بوده؟:
یا اهل البیوت و یا اهل البیت ؟؟؟

مگر علمای شما معصوم هستند و هیچ اختلافی با هم ندارند

علمای ما معصوم نیستند ولی امامان ما علیهم السلام معصوم هستند. و وقتی حدیثی با اطمینان به آنها برسد دیگر علمای ما اگر اظهار نظر مخالف هم بکنند حجتی نیست.
ولی حتی امامان شما هم معصوم نیستند و سخنانشان پر از تضاد و تناقض است!!!

مگر در میان علمای شیعه در صحیح و ضعیف بودن یک حدیث یا روایت اختلاف وجود ندارد

اولا اول حدیث را بخوانید و بعد.
دوما جناب حاکم نوشته است که بنا به روش آنها صحیح است ولی نیاورده اند.
سوما نکند شما هم جزو علمایتان هستید که می خواهید سخن جناب حاکم را رد کنید؟؟؟!!!

چون همه می دانستند عایشه از اهل بیت است

من با همه کاری ندارم ولی خود عایشه می دانسته که از آنها نیست که تنها نظاره گر ماجرا بوده!!!

نمی دانم کجایش تناقض است؟ لطف کنید بفرمایید
.............................

ببیند در ابتدا نوشته اید که برای اهل بیت اثبات لازم نیست ولی در آنجا نوشته اید که برای اثبات اینکه آنها از اهل بیت هستند آن کار را انجام داده.

سوال:
آیه قرآن به چه معناست و آیا ممکن است در یک آیه چند موضوع کاملا جدا از هم بحث شود؟

بله می شود که در یک آیه موضوعات جداگانه بحث شوند. به این حدیث دقت کنید :

61 - ( 2424 ) حدثنا أبو بكر بن أبي شيبة ومحمد بن عبدالله بن نمير ( واللفظ لأبي بكر ) قالا حدثنا محمد بن بشر عن زكرياء عن مصعب بن شيبة عن صفية بنت شيبة قالت قالت عائشة
: خرج النبي صلى الله عليه و سلم غداة وعليه مرط مرحل من شعر أسود فجاء الحسن بن علي فأدخله ثم جاء الحسين فدخل معه ثم جاءت فاطمة فأدخلها ثم جاء علي فأدخله ثم قال إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا. صحیح مسلم 4/1883

ببین دوست من به نظر شما چرا حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در این ماجرا فقط این قسمت از آیه را تلاوت نموده اند؟؟؟!!!

4688 - حدثنا أبو بكر أحمد بن سلمان الفقيه ، وأبو العباس محمد بن يعقوب قالا : ثنا الحسن بن مكرم البزار ، ثنا عثمان بن عمر ، ثنا عبد الرحمن بن عبد الله بن دينار ، عن شريك بن أبي نمر ، عن عطاء بن يسار ، عن أم سلمة قالت : في بيتي نزلت : إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت. قالت : فأرسل رسول الله صلى الله عليه وسلم إلى علي وفاطمة والحسن والحسين ، فقال : « هؤلاء أهل بيتي » « هذا حديث صحيح على شرط البخاري ولم يخرجاه » المستدرک 11/12

و جالب تر اینکه جناب ام سلمه (س) می گویند که در منزل من این آیه نازل شد ولی فقط قسمتی از آیه است!!!

یعنی ایشان ناقص گفته اند یا فقط این قسمت از آیه در آنجا نازل شده؟؟؟!!!

در انتها باز به مطالب قبلی ام خوب دقت کنید و احادیثی که در آخر مطلب آورده ام خوب دقت کنید شاید برایتان راهگشا باشد.

راستی در مورد تضعیف حدیث مشکلتان حل شد؟؟؟!!!

یه زحمت دیگه هم براتون دارم. و آن اینکه لطف کنید و این احادیث را ترجمه کنید:

4692 - حدثني أبو الحسن إسماعيل بن محمد الفضل بن محمد الشعراني ، ثنا جدي ، ثنا أبو بكر بن أبي شيبة الحزامي ، ثنا محمد بن إسماعيل بن أبي فديك ، حدثني عبد الرحمن بن أبي بكر المليكي ، عن إسماعيل بن عبد الله بن جعفر بن أبي طالب ، عن أبيه قال : لما نظر رسول الله صلى الله عليه وسلم إلى الرحمة هابطة ، قال : « ادعوا لي ، ادعوا لي » فقالت صفية من يا رسول الله ؟ قال : « أهل بيتي عليا وفاطمة والحسن والحسين » فجيء بهم فألقى عليهم النبي صلى الله عليه وسلم كساءه ثم رفع يديه ثم قال : « اللهم هؤلاء آلي فصل على محمد وعلى آل محمد » ، وأنزل الله عز وجل : إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا « هذا حديث صحيح الإسناد ، ولم يخرجاه »
المستدرک: 11/16

4731 - حدثنا أبو بكر محمد بن عبد الله الحفيد ، ثنا الحسين بن الفضل البجلي ، ثنا عفان بن مسلم ، ثنا حماد بن سلمة ، أخبرني حميد ، وعلي بن زيد ، عن أنس بن مالك رضي الله عنه ، أن رسول الله صلى الله عليه وسلم كان يمر بباب فاطمة رضي الله عنها ستة أشهر إذا خرج لصلاة الفجر ، يقول : « الصلاة يا أهل البيت ، إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا » هذا حديث صحيح على شرط مسلم ولم يخرجاه
المستدرک: 11/56

و احادیث مطلب قبلی را خوب مطالعه نمایید.

باتشکر - یاعلی

اولا دوست عزیز لطف کنید و نظر قبلی خود را با توجه دوباره بخوانید. قبلا در یکجا نوشته اید زنان و در جای دیگر حضرت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب و حضرت صدیقه زهرا و حسنین علیهم السلام !!! حالا می گویید دیگر اهل بیت به دلیل حدیث کسا از اهل بیت هستند؟؟؟!!! دوست عزیز کمی در مطالب خود دقت کنید. ببینید دوست من در مورد سوال شما باید عرض کنم که بنده قبلا جواب شما را داده ام ولی شاید توجه نمی کنید!!!

حالا چه فرقی می کند که زنان پیامبر تنها مخاطب باشند و یا زنان همرا دیگر اهل بیت؟
هر چند صحیح تر این است که بگوییم زنان پیامبر مخاطب آیه هستند.
حالا شما فرض بکنید زنان پیامبر با دیگر اهل بیت مخاطب هستند
اولا دوست عزیز لطف کنید و نظر قبلی خود را با توجه دوباره بخوانید. قبلا در یکجا نوشته اید زنان و در جای دیگر حضرت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب و حضرت صدیقه زهرا و حسنین علیهم السلام !!! حالا می گویید دیگر اهل بیت به دلیل حدیث کسا از اهل بیت هستند؟؟؟!!! دوست عزیز کمی در مطالب خود دقت کنید. ببینید دوست من در مورد سوال شما باید عرض کنم که بنده قبلا جواب شما را داده ام ولی شاید توجه نمی کنید!!!

خداوند قرآن راقابل درک و فهم برای همه قرار داد و خداوند کاری نکرده است که مسلمانان دچار کج فهمی شوند
دوست عزیز اولا این دو حدیث با هم تفاوت دارند و دو حدیث جداگانه هستند که شما دوتای آنها را یکی می کنید!!! خوب دقت کنید : حدیث اول : 36 - ( 2408 ) حدثني زهير بن حرب وشجاع بن مخلد جميعا عن ابن علية قال زهير حدثنا إسماعيل بن إبراهيم حدثني أبو حيان حدثني يزيد بن حيان قال : انطلقت أنا وحصين بن سبرة وعمر بن مسلم إلى زيد بن أرقم فلما جلسنا إليه قال له حصين لقد لقيت يا زيد خيرا كثيرا رأيت رسول الله صلى الله عليه و سلم وسمعت حديثه وغزوت معه وصليت خلفه لقد لقيت يا زيد خيرا كثيرا حدثنا يا زيد ما سمعت من رسول الله صلى الله عليه و سلم قال يا ابن أخي والله لقد كبرت سني وقدم عهدي ونسيت بعض الذي كنت أعي من رسول الله صلى الله عليه و سلم فما حدثتكم فاقبلوا وما لا فلا تكلفونيه ثم قال قام رسول الله صلى الله عليه و سلم يوما فينا خطيبا بماء يدعى خما بين مكة والمدينة فحمد الله وأثنى عليه ووعظ وذكر ثم قال أما بعد ألا أيها الناس فإنما أنا بشر يوشك أن يأتي رسول ربي فأجيب وأنا تارك فيكم ثقلين أولهما كتاب الله فيه الهدى والنور فخذوا بكتاب الله واستمسكوا به فحث على كتاب الله ورغب فيه ثم قال وأهل بيتي أذكركم الله في أهل بيتي أذكركم الله في أهل بيتي أذكركم الله في أهل بيتي فقال له حصين ومن أهل بيته ؟ يا زيد أليس نساؤه من أهل بيته ؟ قال نساؤه من أهل بيته ولكن أهل بيته من حرم الصدقة بعده قال وهم ؟ قال هم آل علي وآل عقيل وآل جعفر وآل عباس قال كل هؤلاء حرم الصدقة ؟ قال نعم. صحیح مسلم 4/1873 حدیث دوم : 37 - ( 2408 ) حدثنا محمد بن بكار بن الريان حدثنا حسان ( يعني ابن إبراهيم ) عن سعيد ( وهو ابن مسروق ) عن يزيد بن حيان عن زيد بن أرقم قال : دخلنا عليه فقلنا له قد رأيت خيرا لقد صاحبت رسول الله صلى الله عليه و سلم وصليت خلفه وساق الحديث بنحو حديث أبي حيان غير أنه قال ألا وإني تارك فيكم ثقلين أحدهما كتاب الله عز و جل هو حبل الله من اتبعه كان على الهدى ومن تركه كان على ضلالة وفيه فقلنا من أهل بيته ؟ نساؤه ؟ قال لا وايم الله إن المرأة تكون مع الرجل العصر من الدهر ثم يطلقها فترجع إلى أبيها وقومها أهل بيته أصله وعصبته الذين حرموا الصدقة بعده. صحیح مسلم 4/1873 در حدیث اول می گوید زنانش هم هستند ولی در دومی می گوید لا ( نگویید که معنی لا چیز دیگری است ). دیگر اختلاف در احادیث صحیح شما مشکل خودتان است!!!

در پست قبلی جوابتان داده شده است حالا چه یک حدیث باشد یا دو حدیث
لطفا از طرف همه حرف نزیند!!! از کجا می گویید که کسی این کلمه را نشنیده است؟؟؟!!! به این یک بیت شعر دقت کنید: اهل بيوت تكهن الضيف وصحون *** بكنافها عاشوا يتامى وارامل البته بازم هست ولی نیازی به ذکر نیست.

تمام این شبهات به این دلیل است که ما اهل بیت را همان خانواده ترجمه میکنیم. در فرهنگ عرب اهل بیت فقط به افرادی که در خانه مرد و تحت کفالتش هستند گفته میشود و دختر و پسری که مستقل شده اند تنها عائله مرد هستند (یعنی خانواده) و اهل بیت محسوب نمیشوند.
پس از نزول آیه تطهیر در اینکه زنان پیامبر و خود پیامبر شاملش میشدند شک و تردیدی نبوده اما به دلیل حب شدید پیامبر به فاطمه و با توجه به اینکه نسل پیامبر از فرزندان حسن و حسین دنبال میشد پیامبر آنها را نیز زیر عبا قرار داده و اعلام میکند که ایشان هم از اهل بیت نبی هستند
سخن من خیلی واضح است. بنده عرض کرم که در این جمله طرفی از جمله که حذف شده را شما بفرمایید که چیست؟ ببنید می فرماید : وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ معلوم است در ابتدای جمله عده ای را خطاب نموده و بعد این کلمات را گفته که آن حذف شده است. اصلا خودم راهنماییتان می کنم: به نظر شما در ابتدای این جمله کدام یک از این دو بوده؟: یا اهل البیوت و یا اهل البیت ؟؟؟

هیچکدام چون در اول صحبت از بیت است نه اهل بیت
علمای ما معصوم نیستند ولی امامان ما علیهم السلام معصوم هستند. و وقتی حدیثی با اطمینان به آنها برسد دیگر علمای ما اگر اظهار نظر مخالف هم بکنند حجتی نیست. ولی حتی امامان شما هم معصوم نیستند و سخنانشان پر از تضاد و تناقض است!!!

ما هم احادیثمان از پیامبر است و پیامبر هم معصوم است اما این که می فرمایید علمای ما معصوم نیستند ولی امامان ما علیهم السلام معصوم هستند. و وقتی حدیثی با اطمینان به آنها برسد دیگر علمای ما اگر اظهار نظر مخالف هم بکنند حجتی نیست یعنی علمای شما در صحت احادیث که از ائمه به آنها رسیده اختلاف ندارند
ببیند در ابتدا نوشته اید که برای اهل بیت اثبات لازم نیست ولی در آنجا نوشته اید که برای اثبات اینکه آنها از اهل بیت هستند آن کار را انجام داده.

نظر من کاملا واضح بود من گفتم در اهل بیت بودن زنان پیامبر نیازی به اثبات ندارد اما برای اثبات امام علی و فاطمه و حسنین رضی الله عنه اجمعین پیامبر حدیث کساء را فرمودند
بله می شود که در یک آیه موضوعات جداگانه بحث شوند. به این حدیث دقت کنید : 61 - ( 2424 ) حدثنا أبو بكر بن أبي شيبة ومحمد بن عبدالله بن نمير ( واللفظ لأبي بكر ) قالا حدثنا محمد بن بشر عن زكرياء عن مصعب بن شيبة عن صفية بنت شيبة قالت قالت عائشة : خرج النبي صلى الله عليه و سلم غداة وعليه مرط مرحل من شعر أسود فجاء الحسن بن علي فأدخله ثم جاء الحسين فدخل معه ثم جاءت فاطمة فأدخلها ثم جاء علي فأدخله ثم قال إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا. صحیح مسلم 4/1883 ببین دوست من به نظر شما چرا حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در این ماجرا فقط این قسمت از آیه را تلاوت نموده اند؟؟؟!!! 4688 - حدثنا أبو بكر أحمد بن سلمان الفقيه ، وأبو العباس محمد بن يعقوب قالا : ثنا الحسن بن مكرم البزار ، ثنا عثمان بن عمر ، ثنا عبد الرحمن بن عبد الله بن دينار ، عن شريك بن أبي نمر ، عن عطاء بن يسار ، عن أم سلمة قالت : في بيتي نزلت : إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت. قالت : فأرسل رسول الله صلى الله عليه وسلم إلى علي وفاطمة والحسن والحسين ، فقال : « هؤلاء أهل بيتي » « هذا حديث صحيح على شرط البخاري ولم يخرجاه » المستدرک 11/12 و جالب تر اینکه جناب ام سلمه (س) می گویند که در منزل من این آیه نازل شد ولی فقط قسمتی از آیه است!!!

ای کاش برای مدعایتان برای مدعایتان دلیلی از قرآن می آوردید
درهیچکدام از این احادیث گفته نشده که این آیه فقط برای حضرت علی و فاطمه و حسنین نازل شده
یه زحمت دیگه هم براتون دارم. و آن اینکه لطف کنید و این احادیث را ترجمه کنید: 4692 - حدثني أبو الحسن إسماعيل بن محمد الفضل بن محمد الشعراني ، ثنا جدي ، ثنا أبو بكر بن أبي شيبة الحزامي ، ثنا محمد بن إسماعيل بن أبي فديك ، حدثني عبد الرحمن بن أبي بكر المليكي ، عن إسماعيل بن عبد الله بن جعفر بن أبي طالب ، عن أبيه قال : لما نظر رسول الله صلى الله عليه وسلم إلى الرحمة هابطة ، قال : « ادعوا لي ، ادعوا لي » فقالت صفية من يا رسول الله ؟ قال : « أهل بيتي عليا وفاطمة والحسن والحسين » فجيء بهم فألقى عليهم النبي صلى الله عليه وسلم كساءه ثم رفع يديه ثم قال : « اللهم هؤلاء آلي فصل على محمد وعلى آل محمد » ، وأنزل الله عز وجل : إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا « هذا حديث صحيح الإسناد ، ولم يخرجاه » المستدرک: 11/16 4731 - حدثنا أبو بكر محمد بن عبد الله الحفيد ، ثنا الحسين بن الفضل البجلي ، ثنا عفان بن مسلم ، ثنا حماد بن سلمة ، أخبرني حميد ، وعلي بن زيد ، عن أنس بن مالك رضي الله عنه ، أن رسول الله صلى الله عليه وسلم كان يمر بباب فاطمة رضي الله عنها ستة أشهر إذا خرج لصلاة الفجر ، يقول : « الصلاة يا أهل البيت ، إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا » هذا حديث صحيح على شرط مسلم ولم يخرجاه المستدرک: 11/56

بنده مترجم نبوده ام و نیستم و ادعا هم ندارم اگر می شود بفرمایید منظوتان چیست؟

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب عقیل

حالا چه فرقی می کند که زنان پیامبر تنها مخاطب باشند و یا زنان همرا دیگر اهل بیت؟
هر چند صحیح تر این است که بگوییم زنان پیامبر مخاطب آیه هستند.
حالا شما فرض بکنید زنان پیامبر با دیگر اهل بیت مخاطب هستند

اگر تفاوت نمی کرد که ضمیر عوض نمی شد!!!

در ضمن زنان همراه اهل بیت نه، چون ضمیز مذکر شده است. حتما فرد مذکری در آنجا هست. حال اینکه خود شخص رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم هست یا حضرت امیر المومنین و حسنین علیهم السلام اگر به حدیث رجوع کنید متوجه می شوید!!!

خداوند قرآن راقابل درک و فهم برای همه قرار داد و خداوند کاری نکرده است که مسلمانان دچار کج فهمی شوند

حال که شما اینقدر به خوبی قرآن را می فهمید لطف کنید و تعداد رکعات نمازهای یومیه را برای ما ذکر کنید. اگر نتوانید آیا باید بگویید که خداوند قرآن را قابل درک و فهم برای همه قرار نداده ؟ یا شما درک فهم نمی توانید بکنید و یا شما دچار کج فهمی شده اید؟؟؟!!! یا اینکه خدا خواسته و برخی مطالب را در قرآن واضح بیان ننموده و به مبیّن و معلم آن ارجاع داده است؟

در پست قبلی جوابتان داده شده است حالا چه یک حدیث باشد یا دو حدیث

وقتی جوابی ندارید باید هم همینطور بنویسید!!!

یعنی شما نمی دانید که چرا بنده حدیث دوم را در کنار حدیث اول نقل کرده ام؟؟؟!!!

دوباره بخوانید شاید خداوند کمکی کرد و دیدید!!!

تمام این شبهات به این دلیل است که ما اهل بیت را همان خانواده ترجمه میکنیم. در فرهنگ عرب اهل بیت فقط به افرادی که در خانه مرد و تحت کفالتش هستند گفته میشود و دختر و پسری که مستقل شده اند تنها عائله مرد هستند (یعنی خانواده) و اهل بیت محسوب نمیشوند.
پس از نزول آیه تطهیر در اینکه زنان پیامبر و خود پیامبر شاملش میشدند شک و تردیدی نبوده اما به دلیل حب شدید پیامبر به فاطمه و با توجه به اینکه نسل پیامبر از فرزندان حسن و حسین دنبال میشد پیامبر آنها را نیز زیر عبا قرار داده و اعلام میکند که ایشان هم از اهل بیت نبی هستند

اولا لطف کنید و فرهنگ عرب را که می فرمایید برای ما با سند نشان دهید. در ضمن این سخن شما باز با احادیث خودتان در تضاد است!!!

اگر در مورد زنان شک و تردیدی نبوده پس چرا حضرت ام سلمه سوال می کنند که آیا من هم با ایشان هستم یا نه؟؟؟!!!

اگر کمی دقت کنید خواهید دید که حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آنها را اختصاص می دهند و حتی به حضرت ام سلمه می فرمایند تو از اهلم هستی ولی از اهل بیتم نیستی!!!

در ضمن آنها را نیز زیر عبا نبرده اند بلکه تنها آنها را زیر عبا برده اند و تنها به آنها اهل بیت اطلاق نموده اند.

هیچکدام چون در اول صحبت از بیت است نه اهل بیت

برایتان متاسفم!!! برای اثبات اشتباهات خودتان حتی آیه را هم نفی می کنید!!!

در ابتدای آیه که می فرماید : وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ آیا به اهل آن بیوت دستور ماندن در خانه هایشان را نمی دهد؟؟؟!!! پس به چه کسانی دستور می دهد؟؟؟!!! یعنی به بیت دستور می دهد که در بیتهایتان بمانید؟؟؟!!! لطفا جواب دهید که به نظر شما به چه کسانی دستور می دهد؟

ما هم احادیثمان از پیامبر است و پیامبر هم معصوم است اما این که می فرمایید علمای ما معصوم نیستند ولی امامان ما علیهم السلام معصوم هستند. و وقتی حدیثی با اطمینان به آنها برسد دیگر علمای ما اگر اظهار نظر مخالف هم بکنند حجتی نیست یعنی علمای شما در صحت احادیث که از ائمه به آنها رسیده اختلاف ندارند

دوست عزیز هیچ می دانید که امامان شما چند سال با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فاصله داشته اند؟
ولی امامان ما دقیقا از زمان خود شخص رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هستند.

در افراد راوی شاید اختلاف باشد ولی در خود ائمه اطهار علیهم السلام هیچ اختلافی نیست و آنها معصوم هستند. ولی خود امامان شما هم معصوم نیستند و هم برخی شان برخی دیگر را قبول ندارند و با یکدیگر اختلاف دارند!!!

نظر من کاملا واضح بود من گفتم در اهل بیت بودن زنان پیامبر نیازی به اثبات ندارد اما برای اثبات امام علی و فاطمه و حسنین رضی الله عنه اجمعین پیامبر حدیث کساء را فرمودند

اگر سخن خودتان را بخوانید متوجه تضادش می شوید. ( البته شاید متوجه نشوید چون عموما متوجه نمی شوید!!! )
اگر در اهل بیت بودن همسران نیازی به اثبات نیست پس چرا حضرت ام سلمه از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم سوال می کنند و ایشان می فرمایند که تو از اهلم هستی ولی از اهل بیتم نیستی؟؟!!

ای کاش برای مدعایتان برای مدعایتان دلیلی از قرآن می آوردید
درهیچکدام از این احادیث گفته نشده که این آیه فقط برای حضرت علی و فاطمه و حسنین نازل شده

اتفاقا در اکثر احادیث اشاره شده ولی شما مجبور هستید نبینید!!!

مثلا در این حدیث :

4692 - حدثني أبو الحسن إسماعيل بن محمد الفضل بن محمد الشعراني ، ثنا جدي ، ثنا أبو بكر بن أبي شيبة الحزامي ، ثنا محمد بن إسماعيل بن أبي فديك ، حدثني عبد الرحمن بن أبي بكر المليكي ، عن إسماعيل بن عبد الله بن جعفر بن أبي طالب ، عن أبيه قال : لما نظر رسول الله صلى الله عليه وسلم إلى الرحمة هابطة ، قال : « ادعوا لي ، ادعوا لي » فقالت صفية من يا رسول الله ؟ قال : « أهل بيتي عليا وفاطمة والحسن والحسين » فجيء بهم فألقى عليهم النبي صلى الله عليه وسلم كساءه ثم رفع يديه ثم قال : « اللهم هؤلاء آلي فصل على محمد وعلى آل محمد » ، وأنزل الله عز وجل : إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا « هذا حديث صحيح الإسناد ، ولم يخرجاه »
المستدرک: 11/16

وقتی حضرت می فرمایند اهل بیتی علیا و فاطمه و الحسن و الحسین حالا شما باز می خواهید برای ما اثبات کنید که اهل بیت ایشان کسان دیگری هم بوده اند؟؟؟!!!

وقتی پس از جمع شدن آنها در زیر کسا آیه ی إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا نازل می شود باز شما می خواهید اثبات کنید که این آیه برای دیگران نازل شده است؟؟؟!!!

آیا واقعا این حقایق را نمی بینید؟؟؟!!!

بنده مترجم نبوده ام و نیستم و ادعا هم ندارم اگر می شود بفرمایید منظوتان چیست؟

پس این دو حدیث را برای خودتان بخوانید شاید کمی چشمانتان به حقایق باز شود :

4692 - حدثني أبو الحسن إسماعيل بن محمد الفضل بن محمد الشعراني ، ثنا جدي ، ثنا أبو بكر بن أبي شيبة الحزامي ، ثنا محمد بن إسماعيل بن أبي فديك ، حدثني عبد الرحمن بن أبي بكر المليكي ، عن إسماعيل بن عبد الله بن جعفر بن أبي طالب ، عن أبيه قال : لما نظر رسول الله صلى الله عليه وسلم إلى الرحمة هابطة ، قال : « ادعوا لي ، ادعوا لي » فقالت صفية من يا رسول الله ؟ قال : « أهل بيتي عليا وفاطمة والحسن والحسين » فجيء بهم فألقى عليهم النبي صلى الله عليه وسلم كساءه ثم رفع يديه ثم قال : « اللهم هؤلاء آلي فصل على محمد وعلى آل محمد » ، وأنزل الله عز وجل : إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا « هذا حديث صحيح الإسناد ، ولم يخرجاه »
المستدرک: 11/16

4731 - حدثنا أبو بكر محمد بن عبد الله الحفيد ، ثنا الحسين بن الفضل البجلي ، ثنا عفان بن مسلم ، ثنا حماد بن سلمة ، أخبرني حميد ، وعلي بن زيد ، عن أنس بن مالك رضي الله عنه ، أن رسول الله صلى الله عليه وسلم كان يمر بباب فاطمة رضي الله عنها ستة أشهر إذا خرج لصلاة الفجر ، يقول : « الصلاة يا أهل البيت ، إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا » هذا حديث صحيح على شرط مسلم ولم يخرجاه
المستدرک: 11/56

اینکه در حدیث دوم حضرت 6 ماه در درب منزل حضرت زهرا سلام الله علیها می ایستاده اند و آنها را با اهل البیت خطاب می نمودند و آیه تطهیر را می خواندند آیا برای شما روشن نمی کند که اهل بیت در این خانه اند و آیه مختص ایشان هست؟؟؟!!!

کاش بعد از روشن شدن حقیقت همه مان آن را قبول می کردیم!!!

باتشکر - یاعلی

سلام علیکم برای اینکه بدانیم مصداق آیه تطهیر چه کسانی هستند باید به چند نکته توجه داشته باشیم

1.انما در آيه دلالت بر حصر ميكند چون در لغت عرب براي حصر وضع شده است و هر جا كه حصر را نمي رساند مجاز

است مجازهم قرينه ميخواهد از آنجا كه در آيه قرينه اي بر مجاز بودن نداريم حصريت آن محفوظ است
2.مراد از اراده در آيه اراده تكويني است و نمي تواند اراده تشريعي مراد باشد چون خداوند تشريعا اراده كرده است تا همه با
اختيار خود سراغ گناه و رجس وپليدي نروند در حالي كه آيه ميفرمايد فقط وفقط شما را اراده كرده است
3.درآيات قرآن برخي از زنان پيامبر مذمت شده اند كه با آيه تطهير سازگاري ندارد مانند آبات اول سوره تحريم
4.در روايات شيعه و سني هم بطور فراوان برخي اززنان پيامبر(ص)مورد مذمت قرار گرفته اند (براي اطلاعات بيشتر به
كتابهاي نقش عايشه در اسلام نوشته علامه عسكري و كتاب از آگاهان بپرسيد ج 1 نوشته دكتر تيجاني مراجعه بفرمائيد )
5 .اگر مراد زنان پيامبر (ص)بود چرا يكدفعه ضماير از جمع مونث به جمع مذكر تبديل شد
6.دربسياري از منابع دست اول اهل سنت آمده است كه مراد از اهل بيت حضرت علي و فاطمه وحسن وحسين (عليهم السلام)
است از جمله صحيح مسلم باب فضائل اهل البيت النبي ج2ص368وج 7ص130 وصحيح ترمذي ج5ص351ومسند
احمدج1ص330ومستدرك حاكم ج3ص133و147وخصائص نسائيص49 و تفسير فخررازي ج2ص700وكشاف زمخشري ج3ص538وصواعق ابن حجرص143ودهها كتب ديگر
7.درمنابع روائي شيعه وسني آمده است كه رسولخدا (ص)بعد از نزول آيه مدت شش ماه قبل از نماز هنگام رفتن به مسجد
روبروي خانه امير المومنين كه ميرسيد با صداي بلند ميفرمود خدايا اينان اهل بيت منند (شما ملاحظه بفرمائيد اين چنين اقدامي
آنهم توسط پيامبر اكرم (ص)آيا جاي شكي براي كسي باقي ميگذارد ):Gol:




بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست عزیز جناب منصور

سلام علیکم برای اینکه بدانیم مصداق آیه تطهیر چه کسانی هستند باید به چند نکته توجه داشته باشیم

متوجه منظورتان نشدم!!! میشه توضیح بدین که منظورتون چیه؟

باتشکر - یاعلی

متوجه منظورتان نشدم!!! میشه توضیح بدین که منظورتون چیه؟[/quote]

سلام علیکم کدامیک از بندهای مذکور متوجه نشده اید

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

سلام علیکم کدامیک از بندهای مذکور متوجه نشده اید

دوست عزیز نوشته بودید :

سلام علیکم برای اینکه بدانیم مصداق آیه تطهیر چه کسانی هستند باید به چند نکته توجه داشته باشیم

و نکات را ننوشته بودید!!! یا لااقل برای بنده نشان نمی داد!!!

به خاطر همین بنده مطلب بالا را نوشتم.

اما در مورد مطالب شما کاملا درست است. البته می توانید در همین تاپیک مطالب بنده را که شما در بندهایتان برخی را تکرار نموده اید هم ببینید.

باتشکر - یاعلی:Gol:


[right]

حال که شما اینقدر به خوبی قرآن را می فهمید لطف کنید و تعداد رکعات نمازهای یومیه را برای ما ذکر کنید. اگر نتوانید آیا باید بگویید که خداوند قرآن را قابل درک و فهم برای همه قرار نداده ؟ یا شما درک فهم نمی توانید بکنید و یا شما دچار کج فهمی شده اید؟؟؟!!! یا اینکه خدا خواسته و برخی مطالب را در قرآن واضح بیان ننموده و به مبیّن و معلم آن ارجاع داده است؟

من نگفتم همه چیز در قرآن به صراحت وجود دارد ولی چیز هایی که خداوند ذکر کرده به واضحی و قابل فهم آورده است.
وقتی جوابی ندارید باید هم همینطور بنویسید!!! یعنی شما نمی دانید که چرا بنده حدیث دوم را در کنار حدیث اول نقل کرده ام؟؟؟!!! دوباره بخوانید شاید خداوند کمکی کرد و دیدید!!!

آقای حامدی اگر زن طلاق گیرد دیگر از اهل بیت مرد محسوب نمی شود و اگر برداشتی غیر از این از حدیث شود مخالف قرآن است با برداشتی که شما ازحدیث می کنید این است که زنان از اهل بیت اصلا محسوب نمی شوند در حالی که خداوند زنان حضرت ابراهیم موسی و لوط و... را از اهل بیت آنها دانسته
اولا لطف کنید و فرهنگ عرب را که می فرمایید برای ما با سند نشان دهید. در ضمن این سخن شما باز با احادیث خودتان در تضاد است!!! اگر در مورد زنان شک و تردیدی نبوده پس چرا حضرت ام سلمه سوال می کنند که آیا من هم با ایشان هستم یا نه؟؟؟!!! اگر کمی دقت کنید خواهید دید که حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آنها را اختصاص می دهند و حتی به حضرت ام سلمه می فرمایند تو از اهلم هستی ولی از اهل بیتم نیستی!!! در ضمن آنها را نیز زیر عبا نبرده اند بلکه تنها آنها را زیر عبا برده اند و تنها به آنها اهل بیت اطلاق نموده ان

شما همه اش به این حدیث متوسل می شوید درحال ی که استناد به حدیث ضعیف صحیح نیست
برایتان متاسفم!!! برای اثبات اشتباهات خودتان حتی آیه را هم نفی می کنید!!! در ابتدای آیه که می فرماید : وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ آیا به اهل آن بیوت دستور ماندن در خانه هایشان را نمی دهد؟؟؟!!! پس به چه کسانی دستور می دهد؟؟؟!!! یعنی به بیت دستور می دهد که در بیتهایتان بمانید؟؟؟!!! لطفا جواب دهید که به نظر شما به چه کسانی دستور می دهد؟

بله معلوم است که به زنان پیامبر دستور می دهد و این سوال کردن نمی خواهد
دوست عزیز هیچ می دانید که امامان شما چند سال با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فاصله داشته اند؟ ولی امامان ما دقیقا از زمان خود شخص رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هستند. در افراد راوی شاید اختلاف باشد ولی در خود ائمه اطهار علیهم السلام هیچ اختلافی نیست و آنها معصوم هستند. ولی خود امامان شما هم معصوم نیستند و هم برخی شان برخی دیگر را قبول ندارند و با یکدیگر اختلاف دارند!!!

شما طوری بحث می کنید که انگار علمای شیعه هیچ اختلافی با هم ندارند و اگر سری به رساله های مراج تقلید شیعه اثنی عشری بیندازید متوجه خواهید شد که در درون خود اثنی عشری ها هم اختلاف است حالا چه برسد به زیذی ها و ...
در مورد عصمت هم که ائمه خود به آن معتقد نبودند شما می خواهید عصمت را برای آنها درست کنید
نگاه کنید به احدیث ذیل

علی (ع):خدایا! چگونه تو را بخوانم در حالی که گناه کرده‌ام.

البحار: (40/199)، (100/449).

اگر سخن خودتان را بخوانید متوجه تضادش می شوید. ( البته شاید متوجه نشوید چون عموما متوجه نمی شوید!!! ) اگر در اهل بیت بودن همسران نیازی به اثبات نیست پس چرا حضرت ام سلمه از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم سوال می کنند و ایشان می فرمایند که تو از اهلم هستی ولی از اهل بیتم نیستی؟؟!!

استناد به حدیث ام سلمه چون ضعیف است صحیح نیست

اتفاقا در اکثر احادیث اشاره شده ولی شما مجبور هستید نبینید!!! مثلا در این حدیث : 4692 - حدثني أبو الحسن إسماعيل بن محمد الفضل بن محمد الشعراني ، ثنا جدي ، ثنا أبو بكر بن أبي شيبة الحزامي ، ثنا محمد بن إسماعيل بن أبي فديك ، حدثني عبد الرحمن بن أبي بكر المليكي ، عن إسماعيل بن عبد الله بن جعفر بن أبي طالب ، عن أبيه قال : لما نظر رسول الله صلى الله عليه وسلم إلى الرحمة هابطة ، قال : « ادعوا لي ، ادعوا لي » فقالت صفية من يا رسول الله ؟ قال : « أهل بيتي عليا وفاطمة والحسن والحسين » فجيء بهم فألقى عليهم النبي صلى الله عليه وسلم كساءه ثم رفع يديه ثم قال : « اللهم هؤلاء آلي فصل على محمد وعلى آل محمد » ، وأنزل الله عز وجل : إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا « هذا حديث صحيح الإسناد ، ولم يخرجاه » المستدرک: 11/16 وقتی حضرت می فرمایند اهل بیتی علیا و فاطمه و الحسن و الحسین حالا شما باز می خواهید برای ما اثبات کنید که اهل بیت ایشان کسان دیگری هم بوده اند؟؟؟!!! وقتی پس از جمع شدن آنها در زیر کسا آیه ی إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا نازل می شود باز شما می خواهید اثبات کنید که این آیه برای دیگران نازل شده است؟؟؟!!! آیا واقعا این حقایق را نمی بینید؟؟؟!!!

شما همیشه به احادیث مستدرک متوسل می شوید در حالی که حاکم نیشابوری (رح) با وجود تلاش زیاد نتوانستند احادیث صحیحی را گردآوری کنند

نکه در حدیث دوم حضرت 6 ماه در درب منزل حضرت زهرا سلام الله علیها می ایستاده اند و آنها را با اهل البیت خطاب می نمودند و آیه تطهیر را می خواندند آیا برای شما روشن نمی کند که اهل بیت در این خانه اند و آیه مختص ایشان هست؟؟؟!!! کاش بعد از روشن شدن حقیقت همه مان آن را قبول می کردیم!!

چرا فقط چیزهایی را که موافق عقیده خودتان است می بینید در جاهای زیادی پیامبر هم زنانش را با لفظ اهل بیت خوانده اند

در احادیث آمده که پیامبر ص زمانی که به حجره زنانش وارد می‌شد، می‌فرمود: «السلام علیکم أهل البیت ورحمـﺔ الله وبرکاته»

در احادیث نیز آمده که پیامبر ص زمانی که به حجره زنانش وارد می‌شد، می‌فرمود: «السلام علیکم أهل البیت ورحمـﺔ الله وبرکاته».

فتح الباری، شرح صحیح بخاری، ج8، ص429.

سوال مهم:

آیا شما هیچ زنی را از اهل بیت شوهرش نمدانید؟چرا؟

[/right]

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست عزیز جناب عقیل

من نگفتم همه چیز در قرآن به صراحت وجود دارد ولی چیز هایی که خداوند ذکر کرده به واضحی و قابل فهم آورده است.

جواب این مطلبتان را در تاپیک نسخ متعه دادم و برای طولانی نشدن بحث اینجا ذکر نمی کنم.

آقای حامدی اگر زن طلاق گیرد دیگر از اهل بیت مرد محسوب نمی شود و اگر برداشتی غیر از این از حدیث شود مخالف قرآن است با برداشتی که شما ازحدیث می کنید این است که زنان از اهل بیت اصلا محسوب نمی شوند در حالی که خداوند زنان حضرت ابراهیم موسی و لوط و... را از اهل بیت آنها دانسته

ببینید دوست من بنده قبلا هم عرض کرده ام اهل بیت در قرآن معنای ثابتی ندارد. به همین خاطر باید مصداقی برخورد کرد.
در مورد دو حدیث دقت بفرمایید :

37 - ( 2408 ) حدثنا محمد بن بكار بن الريان حدثنا حسان ( يعني ابن إبراهيم ) عن سعيد ( وهو ابن مسروق ) عن يزيد بن حيان عن زيد بن أرقم قال : دخلنا عليه فقلنا له قد رأيت خيرا لقد صاحبت رسول الله صلى الله عليه و سلم وصليت خلفه وساق الحديث بنحو حديث أبي حيان غير أنه قال ألا وإني تارك فيكم ثقلين أحدهما كتاب الله عز و جل هو حبل الله من اتبعه كان على الهدى ومن تركه كان على ضلالة وفيه فقلنا من أهل بيته ؟ نساؤه ؟ قال لا وايم الله إن المرأة تكون مع الرجل العصر من الدهر ثم يطلقها فترجع إلى أبيها وقومها أهل بيته أصله وعصبته الذين حرموا الصدقة بعده. صحیح مسلم 4/1873

ببین دوست من لا یعنی چی؟؟؟ یعنی نه و همه از نه یک معنی را متوجه می شوند که شما و ما هم همان معنی را متوجه می شویم!!!

حالا مخالف قرآن باشد یا نه صحیح ترین کتاب شماست!!!

اینجا نمی گوید که اگر طلاق بگیرد لا !!! بلکه می گوید لا !!! و بعد توضیح می دهد که ممکن است زنی طلاق بگیرد و ... .

شما همه اش به این حدیث متوسل می شوید درحال ی که استناد به حدیث ضعیف صحیح نیست

در بالا اثبات کرده ام که ضعیف نیست. مطالعه بفرمایید متوجه می شوید!!!

اگر یادتان نباشد به این جمله توجه کنید : « هذا حديث صحيح على شرط البخاري ولم يخرجاه »
المستدرک: 8/220

حالا ما سخن شما را بپذیریم یا سخن حاکم را؟ ( لطفا به این سوال پاسخ دهید )

در ضمن با تضعیف حدیث از جواب فرار نکنید.

بله معلوم است که به زنان پیامبر دستور می دهد و این سوال کردن نمی خواهد

واقعا متاسفم که حتی برای فرار از جواب خود را به آنراه هم می زنید!!! راهنماییتان می کنم :

به نظر شما در ابتدای این جمله کدام یک از این دو بوده؟:
یا اهل البیوت و یا اهل البیت ؟؟؟

شما طوری بحث می کنید که انگار علمای شیعه هیچ اختلافی با هم ندارند و اگر سری به رساله های مراج تقلید شیعه اثنی عشری بیندازید متوجه خواهید شد که در درون خود اثنی عشری ها هم اختلاف است حالا چه برسد به زیذی ها و ...

در مورد عصمت هم که ائمه خود به آن معتقد نبودند شما می خواهید عصمت را برای آنها درست کنید
نگاه کنید به احدیث ذیل



علی (ع):خدایا! چگونه تو را بخوانم در حالی که گناه کرده‌ام.
البحار: (40/199)، (100/449).



در مورد اختلاف قبلا جواب داده ام.
در مورد عصمت شما یکی از گناهان حضرت را در تواریخ به ما نشان دهید. البته این بحث جای خود را می طلبد که اگر دوست داشتید در تاپیک دیگری پی می گیریم.

استناد به حدیث ام سلمه چون ضعیف است صحیح نیست

جوابش در بالا ذکر شد!

لطف کنید و به سوال جواب دهید.

شما همیشه به احادیث مستدرک متوسل می شوید در حالی که حاکم نیشابوری (رح) با وجود تلاش زیاد نتوانستند احادیث صحیحی را گردآوری کنند

ببین دوست من وقتی حاکم می گوید که این حدیث با روش بخاری صحیح بوده و دیگر علمایتان به آن اعتراض نمی کنند یعنی این سخن شما برای اهل سنت ارزشی ندارد!!!

پس نه شما می توانید خود حاکم را زیر سوال ببرید و نه مستدرکش و نه روشش را. اگر راست می گویید نظر یکی دیگر از علمایتان را در مورد حدیث مذکور که حاکم گفته : « هذا حديث صحيح الإسناد ، ولم يخرجاه » المستدرک: 11/16بیاورید که آن عالم ردش کرده باشد. نظر شخصی شما که برای ما ارزش ندارد.

اگر نمی توانید جواب سوال من در مطلب قبلی زیر همین حدیث را بدهید.

چرا فقط چیزهایی را که موافق عقیده خودتان است می بینید در جاهای زیادی پیامبر هم زنانش را با لفظ اهل بیت خوانده اند


در احادیث آمده که پیامبر ص زمانی که به حجره زنانش وارد می‌شد، می‌فرمود: «السلام علیکم أهل البیت ورحمـﺔ الله وبرکاته»

در احادیث نیز آمده که پیامبر ص زمانی که به حجره زنانش وارد می‌شد، می‌فرمود: «السلام علیکم أهل البیت ورحمـﺔ الله وبرکاته».
فتح الباری، شرح صحیح بخاری، ج8، ص429.



ببخشید منظورتان را از این دو جمله جدا متوجه نشدم :

گفته اید :

در احادیث آمده که پیامبر ص زمانی که به حجره زنانش وارد می‌شد، می‌فرمود: «السلام علیکم أهل البیت ورحمـﺔ الله وبرکاته»

بعد گفته اید :

در احادیث نیز آمده که پیامبر ص زمانی که به حجره زنانش وارد می‌شد، می‌فرمود: «السلام علیکم أهل البیت ورحمـﺔ الله وبرکاته».
فتح الباری، شرح صحیح بخاری، ج8، ص429.

منظورتان از احادیث همین یک حدیث بود که دوبار تکرار کرده اید؟؟؟!!!

در ضمن وقتی شما وارد خانه ای بشوید و بگویید: " سلام بر اهل خانه " منظور شما این است که اهل آن خانه ، اهل خانه شما هستند؟؟؟!!!

به بیانی دیگر اگر شما وارد خانه بشوید و بگویید : "السلام علیکم أهل البیت ورحمـﺔ الله وبرکاته" منظورتان این است که اهل آن خانه اهل بیت شما هستند؟؟؟!!!

سوال مهم:


آیا شما هیچ زنی را از اهل بیت شوهرش نمدانید؟چرا؟



ببین دوست من دانستن یا ندانستن من در مورد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم صدق نمی کند!!! من می توانم جواب این سوال شما را اینگونه بدهم :

آیا شما هیچ یک از پسران یک مرد را فرزند و اهل پدرش نمی دانید؟

اگر بگویید می دانید من پسر حضرت نوح علیه السلام را مثال می زنم!!!

پس خوب بدانید اینکه چه عرفی در جامعه است مهم نیست مهم این است که خدا و رسولش در مورد مطلبی چه بفرمایند. مخصوصا در مورد مطلبی خاص که خودشان به کررات تعیین کرده اند.

آیا شما تمام دختران را بضعه تن پدران می دانید؟

آیا شما اذیت همه را اذیت خدا می دانید؟

آیا شما خوشنودی همه را خوشنودی خدا می دانید؟

اینها سوالاتی است که در مورد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و آنهایی که ایشان فرموده اند صدق می کند نه همه.

پس سوال شما اگر هم در مورد همه صدق کند در مورد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم باید دید که خود ایشان چه فرموده اند.

البته من هرچه می نویسم یا شما سندش را مخدوش می کنید( که البته سندشان مشکلی ندارد ) و یا مطالب قبلی خود را تکرار می کنید.
سعی کنید کمی با چشمی باز و بی طرفانه مطالب را مطالعه نموده و جواب دهید.

باتشکر - یاعلی

جناب عقیل با سلام


مباحث را خواندم جالب است، نکاتی به نظرم آمد که شاید دانستن آن برای شما نیز جالب باشد:


1- شما فرمودید: "من نگفتم همه چیز در قرآن به صراحت وجود دارد ولی چیز هایی که خداوند ذکر کرده به واضحی و قابل فهم آورده است."


آیا امکان دارد یک نمونه از این واضحات را با هم بررسی کنیم:


به عنوان مثال: اقیموا الصلوه را شما چه معنا می کنید؟ اگر به مفردات قرآنی مراجعه کنید در حدود 6 مورد می توانید برای این 2کلمه معنای قرآنی پیدا کنید. به پاداشتن نماز، روزه و محبت؛ و خواندن نماز، روزه و محبت.


2- باز هم شما فرمودید: " آقای حامدی اگر زن طلاق گیرد دیگر از اهل بیت مرد محسوب نمی شود و اگر برداشتی غیر از این از حدیث شود مخالف قرآن است با برداشتی که شما ازحدیث می کنید این است که زنان از اهل بیت اصلا محسوب نمی شوند در حالی که خداوند زنان حضرت ابراهیم موسی و لوط و... را از اهل بیت آنها دانسته"


یعنی شما می فرمایید صحیح مسلم و زید بن ارقم اشتباه فرمودند که زن از اهل بیت به جساب نمی آید.


در انتها من یک سوال از شما دارم:


اهل بیت با توجه به آیه از دید علمای اهل سنت چه کسانی هستند؟

ببینید دوست من بنده قبلا هم عرض کرده ام اهل بیت در قرآن معنای ثابتی ندارد. به همین خاطر باید مصداقی برخورد کرد. در مورد دو حدیث دقت بفرمایید : 37 - ( 2408 ) حدثنا محمد بن بكار بن الريان حدثنا حسان ( يعني ابن إبراهيم ) عن سعيد ( وهو ابن مسروق ) عن يزيد بن حيان عن زيد بن أرقم قال : دخلنا عليه فقلنا له قد رأيت خيرا لقد صاحبت رسول الله صلى الله عليه و سلم وصليت خلفه وساق الحديث بنحو حديث أبي حيان غير أنه قال ألا وإني تارك فيكم ثقلين أحدهما كتاب الله عز و جل هو حبل الله من اتبعه كان على الهدى ومن تركه كان على ضلالة وفيه فقلنا من أهل بيته ؟ نساؤه ؟ قال لا وايم الله إن المرأة تكون مع الرجل العصر من الدهر ثم يطلقها فترجع إلى أبيها وقومها أهل بيته أصله وعصبته الذين حرموا الصدقة بعده. صحیح مسلم 4/1873 ببین دوست من لا یعنی چی؟؟؟ یعنی نه و همه از نه یک معنی را متوجه می شوند که شما و ما هم همان معنی را متوجه می شویم!!! حالا مخالف قرآن باشد یا نه صحیح ترین کتاب شماست!!! اینجا نمی گوید که اگر طلاق بگیرد لا !!! بلکه می گوید لا !!! و بعد توضیح می دهد که ممکن است زنی طلاق بگیرد و ... .

باسلام
چطور می شود که خدا زنان ابراهیم و موسی و ... را اهل بیت آنها می داند اما زنان پیامبر اهل او نیستند پسر نوح بخاطر سرپیچی از پدرش اهل بیت او نبود اما زنان پیامبر چه گناهی کرده اند که از اهل بیت نباشند این چه عدالتی است که خدا به زنان پیامبر امر و نهی می کند و بجای پاداش آنان به کسانی دیگر پاداش می دهد آیا این است فهم شما از قرآن مبین.
در بالا اثبات کرده ام که ضعیف نیست. مطالعه بفرمایید متوجه می شوید!!! اگر یادتان نباشد به این جمله توجه کنید : « هذا حديث صحيح على شرط البخاري ولم يخرجاه » المستدرک: 8/220 حالا ما سخن شما را بپذیریم یا سخن حاکم را؟ ( لطفا به این سوال پاسخ دهید ) در ضمن با تضعیف حدیث از جواب فرار نکنید.

اگر شما این حدیث را قبول دارید باید عصمت را فراموش کنید چون در حدیث گفته شده که بعد از نزول آیه پیامبر برای حضرت علی و فاطمه و حسنین دعا کردند و تطهیر آنان را خواستند در حالی که قبل از این دعا آیه تطهیر آنان را معصوم گفته (بنابر نظر شما)
واقعا متاسفم که حتی برای فرار از جواب خود را به آنراه هم می زنید!!! راهنماییتان می کنم : به نظر شما در ابتدای این جمله کدام یک از این دو بوده؟: یا اهل البیوت و یا اهل البیت ؟؟؟

شما سوالتان را واضح بیان نمی کنید در ضمن کلمه اهل بیوت درست نیست و اهل بیت صحیح است
در مورد اختلاف قبلا جواب داده ام. در مورد عصمت شما یکی از گناهان حضرت را در تواریخ به ما نشان دهید. البته این بحث جای خود را می طلبد که اگر دوست داشتید در تاپیک دیگری پی می گیریم.

من هرگز چنین اجازه ای به خود نمی دهم که گناهان سیدنا علی را بنویسم و اگر علی علیه السلام معصوم بودند چنین دعایی نمی کردند
ببخشید منظورتان را از این دو جمله جدا متوجه نشدم : گفته اید : در احادیث آمده که پیامبر ص زمانی که به حجره زنانش وارد می‌شد، می‌فرمود: «السلام علیکم أهل البیت ورحمـﺔ الله وبرکاته» بعد گفته اید : در احادیث نیز آمده که پیامبر ص زمانی که به حجره زنانش وارد می‌شد، می‌فرمود: «السلام علیکم أهل البیت ورحمـﺔ الله وبرکاته». فتح الباری، شرح صحیح بخاری، ج8، ص429. منظورتان از احادیث همین یک حدیث بود که دوبار تکرار کرده اید؟؟؟!!! در ضمن وقتی شما وارد خانه ای بشوید و بگویید: " سلام بر اهل خانه " منظور شما این است که اهل آن خانه ، اهل خانه شما هستند؟؟؟!!! به بیانی دیگر اگر شما وارد خانه بشوید و بگویید : "السلام علیکم أهل البیت ورحمـﺔ الله وبرکاته" منظورتان این است که اهل آن خانه اهل بیت شما هستند؟؟؟!!!

ببخشید این اشتباه من بود که دوبار نوشتم پس شما قبول کردید که زنان جزء اهل بیت به شمار می روند اما بگویید که زنان پیامبر اهل بیت کی بودند؟
ببین دوست من دانستن یا ندانستن من در مورد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم صدق نمی کند!!! من می توانم جواب این سوال شما را اینگونه بدهم : آیا شما هیچ یک از پسران یک مرد را فرزند و اهل پدرش نمی دانید؟ اگر بگویید می دانید من پسر حضرت نوح علیه السلام را مثال می زنم!!! پس خوب بدانید اینکه چه عرفی در جامعه است مهم نیست مهم این است که خدا و رسولش در مورد مطلبی چه بفرمایند. مخصوصا در مورد مطلبی خاص که خودشان به کررات تعیین کرده اند. آیا شما تمام دختران را بضعه تن پدران می دانید؟ آیا شما اذیت همه را اذیت خدا می دانید؟ آیا شما خوشنودی همه را خوشنودی خدا می دانید؟ اینها سوالاتی است که در مورد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و آنهایی که ایشان فرموده اند صدق می کند نه همه. پس سوال شما اگر هم در مورد همه صدق کند در مورد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم باید دید که خود ایشان چه فرموده اند. البته من هرچه می نویسم یا شما سندش را مخدوش می کنید( که البته سندشان مشکلی ندارد ) و یا مطالب قبلی خود را تکرار می کنید. سعی کنید کمی با چشمی باز و بی طرفانه مطالب را مطالعه نموده و جواب دهید.

متاسفم که زنان پاک ومطهر پیامبر را با پسر نوح مقایسه می کنی قبل از نوشتن کمی در مورد مطالبت فکر کن.
جناب عقیل با سلام مباحث را خواندم جالب است، نکاتی به نظرم آمد که شاید دانستن آن برای شما نیز جالب باشد: 1- شما فرمودید: "من نگفتم همه چیز در قرآن به صراحت وجود دارد ولی چیز هایی که خداوند ذکر کرده به واضحی و قابل فهم آورده است." آیا امکان دارد یک نمونه از این واضحات را با هم بررسی کنیم: به عنوان مثال: اقیموا الصلوه را شما چه معنا می کنید؟ اگر به مفردات قرآنی مراجعه کنید در حدود 6 مورد می توانید برای این 2کلمه معنای قرآنی پیدا کنید. به پاداشتن نماز، روزه و محبت؛ و خواندن نماز، روزه و محبت.

شما بفرمایید این اقیموا الصلوه در آیه ی چند آمده تا من بگم منظور کدام بوده ما باید برای فهم خوب قرآن حتما مطالب قبلی و بعدی را بررسی نماییم در مورد آیه ی تطهیر نگاه کنید به چند آیه ی قبل و بعد همه در مورد زنان پیامبر است این طور ما معنی اهل بیت را می فهمیم
2- باز هم شما فرمودید: " آقای حامدی اگر زن طلاق گیرد دیگر از اهل بیت مرد محسوب نمی شود و اگر برداشتی غیر از این از حدیث شود مخالف قرآن است با برداشتی که شما ازحدیث می کنید این است که زنان از اهل بیت اصلا محسوب نمی شوند در حالی که خداوند زنان حضرت ابراهیم موسی و لوط و... را از اهل بیت آنها دانسته" یعنی شما می فرمایید صحیح مسلم و زید بن ارقم اشتباه فرمودند که زن از اهل بیت به جساب نمی آید.

یعنی شما نظر مسلم را (هر چند مسلم این عقیده را نداشته) بر نظر قرآن ترجیح می دهید
اهل بیت با توجه به آیه از دید علمای اهل سنت چه کسانی هستند؟

با توجه به آیه زنانش اهل بیت اویند اما با توجه به سخنان پیامبر کسانی دیگر همچون آل علی . آل عقیل و آل عباس و ... اهل بیت او محسوب می شوند
با تشکر - یا الله

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب عقیل

چطور می شود که خدا زنان ابراهیم و موسی و ... را اهل بیت آنها می داند اما زنان پیامبر اهل او نیستند پسر نوح بخاطر سرپیچی از پدرش اهل بیت او نبود اما زنان پیامبر چه گناهی کرده اند که از اهل بیت نباشند این چه عدالتی است که خدا به زنان پیامبر امر و نهی می کند و بجای پاداش آنان به کسانی دیگر پاداش می دهد آیا این است فهم شما از قرآن مبین.

ببینید اولا مگر شما صحیح مسلم را کاملا صحیح نمی دانید؟ این حدیث در همان کتاب سوم شما اهل سنت است!!!
دوما در مورد زنان وقتی خود شخص پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم حضرت ام سلمه را از این جرگه بخصوص بیرون می دانند شما چرا اصرار دارید که نه آنها در آن هستند؟؟؟!!!
سوما در مورد سرپیچی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم اگر در مورد عایشه و خفصه بخواهید اسنادی موجود است از کتب اهل سنت!!!
چهارما مگر خدا به همه حتی به مشرکین در قرآن امر و نهی نمی کند؟ مثلا به آنها می گوید اگر می توانید مثل این را بیاورید! این آیه این را می رساند که خداوند تبارک و تعالی می خواهد به آنها پاداش دهد؟؟؟!!! مطلبتان اصلا ربطی به موضوع نداشت!!!
پنجما در مورد فهم از قرآن مبین قبلا تذکر داده ام که اگر می توانید با فهمتان تعداد رکعات را بیاورید!

اگر شما این حدیث را قبول دارید باید عصمت را فراموش کنید چون در حدیث گفته شده که بعد از نزول آیه پیامبر برای حضرت علی و فاطمه و حسنین دعا کردند و تطهیر آنان را خواستند در حالی که قبل از این دعا آیه تطهیر آنان را معصوم گفته (بنابر نظر شما)

اولا بنده قبول دارم یا نه مهم نیست همچنانکه که نظر شخصی شما مهم نیست!!! این حدیث طبق گفته علمای اهل سنت صحیح است.( یعنی شما باید بپذیرید نه بنده!!! )
دوما فعلا بنده بحث عصمت را طرح نکرده ام. شما فعلا بفرمایید که حدیث صحیح است بعدا در مورد عصمت صحبت می کنیم.( البته همچنانکه گفتم نظر شما مهم نیست چون علمایتان صحیح می دانند! )

شما سوالتان را واضح بیان نمی کنید در ضمن کلمه اهل بیوت درست نیست و اهل بیت صحیح است

سوال بنده واضح است!!!

چه جالب یعنی شما می گویید اینچنین است : یا اهل بیت قرن فی بیوتکن!!!
فکر نمی کنید که یا اهل بیوت قرن فی بیوتکن درست باشد؟؟؟!!!

من هرگز چنین اجازه ای به خود نمی دهم که گناهان سیدنا علی را بنویسم و اگر علی علیه السلام معصوم بودند چنین دعایی نمی کردند

اجازه نه شما نمی توانید حتی یک مورد بیاورید!!! اما هرچه قدر بخواهید بنده از گناهان جنابان ابوبکر و عمر میاورم!!!

ببخشید این اشتباه من بود که دوبار نوشتم پس شما قبول کردید که زنان جزء اهل بیت به شمار می روند اما بگویید که زنان پیامبر اهل بیت کی بودند؟

بنده کجا چنین سخنی گفته ام؟؟؟!!! مطمئنید مطلب مرا خوانده اید؟؟؟!!!
بنده نوشته بودم :
در ضمن وقتی شما وارد خانه ای بشوید و بگویید: " سلام بر اهل خانه " منظور شما این است که اهل آن خانه ، اهل خانه شما هستند؟؟؟!!! به بیانی دیگر اگر شما وارد خانه بشوید و بگویید : "السلام علیکم أهل البیت ورحمـﺔ الله وبرکاته" منظورتان این است که اهل آن خانه اهل بیت شما هستند؟؟؟!!!

حالا لطفا شما جواب دهید

متاسفم که زنان پاک ومطهر پیامبر را با پسر نوح مقایسه می کنی قبل از نوشتن کمی در مورد مطالبت فکر کن.

اولا وقتی جوابی برای مطلب نیست می گویید با پسر نوح مقایسه می کنیم!!!
دوما منظورتان از پاک و مطهر چه کسانی هستند؟ آیا عایشه و حفصه را هم می گویید؟
سوما منظورتان از پاک و مطهر در چه حدی پاک و مطهر است؟ عصمت؟ یا مثلا تمیز و پاکیزه؟
چهارما ابتدا شما در احادیث صحیح خودتان فکر کن بعد به دیگران تذکر بده.

باتشکر - یاعلی

[font=tahoma]ما باید برای فهم خوب قرآن حتما مطالب قبلی و بعدی را بررسی نماییم در مورد آیه ی تطهیر نگاه کنید به چند آیه ی قبل و بعد همه در مورد زنان پیامبر است این طور ما معنی اهل بیت را می فهمیم.

جناب عقیل:
پس شما لطف بفرمایید از مجموع ایات قبل و بعد و با توجه به دستور زبان عربی بفرمایید اگر منظور از اهل بیت در آیه تطهیر همسران پیامبر هستند، چرا از ضمیر کم استفاده شده است و نیز در ادامه بفرمایید مرجع ضمیر کم کجای آیه است؟

یعنی شما نظر مسلم را (هر چند مسلم این عقیده را نداشته) بر نظر قرآن ترجیح می دهید

جناب عقیل:
شما یک مرتبه صحیح مسلم را بخوانید. زشت است که من اسکن این مطلب را از کتاب حیح مسلم برایتان در سایت قرار دهم. نگذارید بیشتر از این آبرویتان مقابل کاربران سایت برود.
بروید و کتب مورد تأیید علمای خودتان رو تورقی کنید.

با توجه به آیه زنانش اهل بیت اویند اما با توجه به سخنان پیامبر کسانی دیگر همچون آل علی . آل عقیل و آل عباس و ... اهل بیت او محسوب می شوند
با تشکر - یا الله

جناب عقیل:
یعنی شما می فرمایید پیامبر سخنی بجز کلام خدا را می فرموده است.
جالب شد.[/font]

  • با سلام به همه خوانندگان محترم
  • با اجازه كارشناسان محترم
  • جناب عقيل با وجود پاسخهاي منطقي و بسيار زيباي اين كاربران اگاه اگر واقعا دنبال حقيقت باشيددر مطالعه مطالب بايد دقت كافي داشته باشيد حال بنده يك سوال از شما دارم
  • ايا از نظر شما پيامبر صلي الله عليه واله فقط در رسالت معصوم بودند يا در رفتار و كردارشان هم به دور از خطا و اشتباه بودند؟هر چند بشري مثل ما هستد؟؟؟!
  • با توجه به توضيحاتي كه كارشناسان محترم فرمودند اگر شما تاكيد داشته باشيد همسران و فرزندان پيامبر صلي الله عليه واله در ايه تطهير جزو اهل بيت هستند پس با اين وجود همه سادات و امام زاده ها پاك و مطهرند چون نسل به نسل اهل بيت پيامبر صلي الله عليه واله به شمار ميروندو خود پيامبر صلي الله عليه واله هم كه فرزند حضرت ادم است پس تمام فرزندان ادم كه با هم برادرند جزءاهل بيت پيامبر صلي الله عليه واله به شمار ميروند پس همه انسانها پاك و مطهرند از ادم تا خاتم تا قيامت طبق استدلال شما پس هيچ فردي گنه كار نيست ايا اينه استدلال شما جناب عقيل؟

بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
خیلی وقت بود این تاپیک فراموش شده بود گفتم امروز یه سری بزنم و دوباره آن را بالا بیاورم
وقتی که من این تاپیک را زدم و با استناد به آیه ی 33 احزاب گفتم که زنان پیامبر اهل بیت پیامبرند

وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا

و در خانه‏هاى خود بمانيد، و همچون دوران جاهليّت نخستين (در ميان مردم) ظاهر نشويد، و نماز را برپا داريد، و زکات را بپردازيد، و خدا و رسولش را اطاعت کنيد؛ خداوند فقط مى‏خواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.

بعضی دوستان گفتند که چون ضمیر عوض شده و به کم تبدیل شده است پس زنان پیامبر جزو اهل بیت نمی باشند و ما جواب دادیم که این اشتباه است چون ما وقتی چند مونث و یک مذکر را صدا می زنیم از قاعده ی تغلیب استفاده می کنیم و از صیغه ی مذکر استفاده می کنیم در این جا هم به خاطر این که پیامبر هم خودش اولین اهل خانه است صیغه مذکر آمده مثل آیه ی 73 سور هود
قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ
گفتند: «آيا از فرمان خدا تعجب ميکنى؟! اين رحمت خدا و برکاتش بر شما خانواده است؛ چرا که او ستوده و والا است!»

در این جا خداوند برای زن ابراهیم صیغه ی کم آورده همانند آیه ی تطهیر
و دیگر دوستان پاسخی ندادند و فکر کنم قانع شدند
دوباره گفتند چون در این آیه اهل بیت آمده و اهل بیوت نیامده و پیامبر خانه های زیادی داشت و یک خانه نداشت پس زنان پیامبر به حساب نمی آیند
ما چند دلیل آوردیم که دوستان قبول نکردند و در آخر گفتیم شما چرا به یهودی و مسیحی و مسلمان می گویید اهل کتاب و نمی گویید اهل کتب در حالی که یهودیان برای خود یک کتاب و مسیحیان ... و در جمع سه کتاب می شود قرآن تورات و انجیل و دوباره جوابی نشنیدیم
دوستان که نتوانستند از این آیه چیزی را اثبات کنند رفتند سراغ روایات
و به روایات اهل کساء اشاره کردند و ما گفتیم در این روایات نگفته که فقط این پنج نفر اهل بیت هستند بلکه گفته این ها هم جزو اهل بیتند و دوستان این روایات را کنار گذاشتند و رفتند سراغ روایتی که ام سلمه به پیامبر می گوید آیا منم از اهل بیتم و پیامبر می گوید تو بر خیر هستی دوستان گفتند با توجه با این روایت زنان پیامبر نمی توانند در آیه قرار بگیرند و در واقع قرآن را به روایات عرضه کرده اند در حالی که باید ما روایات را به قرآن عرضه کنیم
ما هم گفتیم با توجه به آیه ی قرآن که همه ی شبهات را در مورد آن رد نمودیم منظور پیامبر این بوده که تو از اولین های اهل بیت هستی و مثل اهل کساء نیستی و تو از آنان برتری شاید دوستان بگویند این نوع تفسیر شما تفسیر به رای است اما خیراین تفسیر به قرآن است و ما از خود تفسیری نکرده ایم
و در آخر به چند گفته از علامه مجلسی اکتفا می کنیم
عن هذا الدلیل بوجوه:
الأول: أنا لا نسلم أن الآیة نزلت فیهم، بل المراد بها أزواجه صلى الله علیه و آله و سلم لكون الخطاب فی سابقها و لا حقها متوجها إلیهن، و یرد علیه أن هذا المنع بمجرده بعد ورود تلك الروایات المتواترة من المخالف و المؤالف غیر مسموع و أما السند فمردود بما ستقف علیه فی كتاب القرآن مما سننقل من روایات الفریقین أن ترتیب القرآن الذی بیننا لیس من فعل المعصوم حتى لا یتطرق إلیه الغلط، مع أنه روى البخاری و الترمذی و صاحب جامع الأصول عن ابن شهاب عن خارجة بن زید بن ثابت أنه سمع زید بن ثابت یقول: فقدت آیة فی سورة الأحزاب حین نسخت الصحف قد كنت أسمع رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم یقرأ بها فالتمسناها فوجدناها مع خزیمة بن ثابت الأنصاری" مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ" فألحقناها فی سورتها من المصحف، فلعل آیة التطهیر أیضا وضعوها فی موضع زعموا أنها تناسبه، أو أدخلوها فی سیاق مخاطبة الزوجات لبعض مصالحهم الدنیویة، و قد ظهر من الأخبار عدم ارتباطها بقصتهن، فالاعتماد فی هذا الباب على النظم و الترتیب ظاهر البطلان.
و لو سلم عدم التغییر فی الترتیب فنقول: سیأتی أخبار مستفیضة بأنه سقط من القرآن آیات كثیرة فلعله سقط مما قبل الآیة و ما بعدها آیات لو ثبتت لم یفت الربط الظاهری بینهما، و قد وقع فی سورة الأحزاب بعینها ما یشبه هذا، فإن الله سبحانه بعد ما خاطب الزوجات بآیات مصدرة بقوله تعالى:" قُلْ لِأَزْواجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیاةَ الدُّنْیا" الآیة عدل إلى مخاطبة المؤمنین بما لا تعلق فیه بالزوجات بآیات كثیرة، ثم عاد إلى الأمر بمخاطبتهن و غیرهن بقوله سبحانه:" یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ".
و قد عرفت اعتراف الخصم فیما رووا أنه كان قد سقط منها آیة فألحقت، فلا یستبعد أن یكون الساقط أكثر من آیة و لم یلحق غیرها.
مراه العقول ج‏3، ص: 244
و روى الصدوق فی كتاب ثواب الأعمال بإسناده عن عبد الله بن سنان عن أبی عبد الله علیه السلام قال: سورة الأحزاب فیها فضائح الرجال و النساء من قریش و غیرهم، یا بن سنان إن سورة الأحزاب فضحت نساء قریش من العرب و كانت أطول من سورة البقرة لكن نقصوها و حرفوها.
مراه العقول ج‏3، ص 245

توضیح جناب مجلسی در قسمت اول که زرد رنگ کردم اعتراف می کنید که سیاق ایات در ظاهر شامل ازواج رسول الله صلی الله علیه وسلم می شود زیرا قبل وبعد آیات 33 احزاب در شان ازواج رسول الله می باشد وحتی خود آیه انما یرید الله آیه ای جدا نیست بلکه بخشی از آیه 33 احزاب است

قسمتی که قرمز رنگ کردم در متن عربی مجلسی می گوید فریقین می دانند که این قرآن به ترتیب معصوم نقل نشده و از آن رفع غلط نشده یعنی ایشان می خواهد بگوید که جمع آوری قرآن در زمان صحابه خطا و همراه با غلط بوده یعنی ایشان این مصحف امروزی ما را قبول ندارند

در قسمت سوم که رنگ زرد شده در متن عربی می گوید اگر تسلیم شویم که در قرآن تغیری رخ نداده باید بگویم که اخبار مستفیضی به ما رسیده که بسیاری آیات قران تغییر داده شد و ساقط شد

ودر قسمت آخر روایت می آورد از شیخ صدوق که ابی عبدالله صادق به عبدالله بن سنان می گوید ای ابن سنان سوره احزاب زنان ومردان قریش را مفتضح کرد وطولانی تر از سوره بقره بود ولکن
تغییرش دادند وتحریفش کردند

نتیجه مجلسی چون در تغییر ظاهر آیه که سیاقش مربوط به امهات مومنین می باشد عاجز شده سعی کرده که از باب دیگری وارد شود وآنهم باب تحریف قرآن و اینطور می گوید که بله آیه در مورد ائمه شیعه بوده اما تحریفش کردند وترتیبش را بهم زدند

خوب برای شیعه دو را موجود است
1.همین مصحفی که مسلمین برآن اتفاق دارند وجمیع اهل سنت وجماعت که سیاقش همسران رسول الله هستند

واعتراف به اینکه قرآن تغییر وتحریف در آن رخ نداده

2.اینکه مانند علامه مذهبشان اعتقاد به تحریف قرآن داشته باشند که این هم کفر است و مخالف کلام الله تعالی انا نزلنا الذکر وانا له لحافظون

والسلام علی من اتبع الهدی

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر دوست گرامی عقیل :


1. ابتدا باید بگم بنده همین الان جلد 3 بحار رو از اینترنت دانلود کردم و هیچ کدوم از احادیثی که گذاشتید رو در اون نیافتم !

2. در مورد اینکه فرمودید علامه مجلسی به تحریف قرآن قائل است ، یا نداسته اشتباه کردید و یا دانسته ناشیگری فرمودید !

آنچه که علامه میگوید راجع به ترتیب آیات یا در حقیقت همان شأن نزول آیات است که قبلاً در همین سایت بارها و بارها راجع به آن توضیحات کافی داده شده و دیگر نیازی به توضیح نیست ، زیرا فکرکنم آنقدر که دوستان برای شما این مسئله رو روشن کردن خورشید زمین رو روشن نکرده !

3. و اما در مورد حدیثی که از جناب صدوق آوردید ، نظری نمی دم تا زمانی که بررسی اش کنم و ببینم که آیا این حدیث ( که علی الظاهر رفرنس هم نداره ) در ثواب الاعمال موجود هست یا خیر و اگر موجود است احتمالاً با اندکی قیچی کاری در این پست نیامده باشد !

انشاءالله بررسی شد به شما دوست عزیز گزارش خواهم داد .

و اما در مورد آیه تطهیر !

اینکه این آیه در شأن کیست ، به خوبی در تفاسیر عامه و نه شیعه ( اصلاً با تفاسیر شیعه کاری نداریم ) پیداست و تنها کسی که آنرا در شأن زنان پیامبر دانسته و حاضر بوده برسر تأویل آن مباهله کنه عکرمه بوده ، که به شهادت علمای علم رجال فردی فوق العاده کذاب بوده !

پس بهتره که شما هم اگر به دنبال حق هستید به تفاسیر موجود رجوعی کرده و از صحت وسقم آن مطلع شوید ، البته امیدوارم حکایت آیه 55 سوره مائده نشه ! که سخت شأن نزول آن را مورد تهاجم قرار میدادید و زمانی که سیر روایات وارده و نظرات مفسرین راجع به شأن نزول آن آورده شد عملاً پاسخی به آن ندادید .

دوست گرامی ، عقیل عزیز ، چرا شما نمیخواهید سیر ثابتی را در فهم آیات قرآن به کار گیرید ، خود شما با توجه به دانش قرآنی که دارید میدانید که قرآن کتابی نیست که به تنهایی هدایت گر باشد و همواره نیاز به مبینی دارد که علاوه بر علم کامل به قرآن از خطا و اشتباه مصون باشد تا بتواند پیام آنرا تام و کامل به همگان برساند !

آیا اینکه خداوند تنها پیامبر را بعنوان مبین قرار داده نوعی ظلم در حق امثال بنده و شما که بیش از 1400 سال با آن وجود مقدس فاصله داشته ایم نیست ؟

مگر من و شما که میخواهیم مسلمان باشیم چه گناهی مرتکب شده ایم که به حکم ضرورت و نه تقصیر باید از حقیقت قرآن بی اطلاع باشیم ؟
چرا خداوند اینگونه در حق بنده و شما ظلم نموده ؟

مثلاً در قرآن آمده نماز را به پا دارید !

شیعه میگوید که تعداد رکعات نمازهای واجب یومیه 17 تاست ، و مجموعاً با نوافل ( مستحبات ) میشود 54 رکعت !

اما اهل سنت میگویند علاوه بر 17 رکعت فرض تعدادی رکعات دیگر بعنوان سنت هم واجب است !

من پاسخ این تناقض را از کجای قرآن باید پیدا کنم ؟

یا در جایی از قرآن در مورد خداوند گفته که لیس کمثله شیء

و در جای دیگر گفته الله نور السماوات و الارض

بالاخره اگر هیچ چیز همانند ذات حضرت باری تعالی نیست پس چرا خداوند را نور خوانده ! آیا نور جسم نیست ! اگر نور جسم نیست پس این چه نوریست ؟


یا مثلاً در جایی از قرآن گفته که خداوند هر که را بخواهد گمراه کرده و هر که را بخواهد هدایت میکند ! پس چرا آنهایی را که گمراه کرده عذاب میکند ! مگر نه اینکه در قرآن گفته خداوند حتی اراده ظلم هم به عالمیان نمی کند ؟
این چه ظلمی است ؟

و . . . الی ماشاءالله تا فردا هم که بخواهم بنویسم میتوانم !



دوست گرامی به بنده بگویید چرا خداوند در حق امثال من و شما ظلم نموده ؟
چرا بنده و شما باید از تنها مبین قرآن بیش از 14 قرن فاصله داشته باشیم ؟

یا علی

بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

بسم الله الرحمن الرحیم سلام بر دوست گرامی عقیل : 1. ابتدا باید بگم بنده همین الان جلد 3 بحار رو از اینترنت دانلود کردم و هیچ کدوم از احادیثی که گذاشتید رو در اون نیافتم !

ببخشید اشتباه من بود که نگفتم این سخن در کدام یک از کتاب های مجلسی آمده این مطالب در کتاب مراه العقول مجلسی جلد 3 صفحه ی 245 و 246 آورده شده باز هم شرمنده که ادرس دقیق را از اول نگذاشتم
در ضمن مطلب آخر هم در همین کتاب آمده نه در کتاب شیخ صدوق


سوال از عقیل گرامی
1- برادران - خواهران و اهل بیت مقصود و منظور دین با برادران - خواهران و اهل بیت دنیوی چه تفاوتی دارند ؟

یاحق

سلام به بینای گرامی
بحث ما روی آیه ی 33 احزاب بود که منظور اهل بیت در این آیه کیست نه این که فرق بین اهل بیت دنیوی و دینی چیست
با تشکر

با سلام وتشکر از جناب آقای عقیل
در باب شمولیت آیۀ تطهیر سه قول میان مفسرین اهل سنت وجود دارد جنابعالی به کدام قول معتقدید؟
1-آیه مختص به زنان پیامبر «صلی الله علیه وآله» است.
2-آیه مختص به پیامبر «صلی الله علیه وآله» وامام علی و حضرت زهرا و امام حسن و امام حسین «علیهم السلام» است.
3-آیه شامل ازواج و اهل آن حضرت است.
انچه از سخن جنابعالی فهمیده می شود عمومیت است «قول سوم» آیا درست است؟

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم

با سلام وتشکر از جناب آقای عقیل در باب شمولیت آیۀ تطهیر سه قول میان مفسرین اهل سنت وجود دارد جنابعالی به کدام قول معتقدید؟ 1-آیه مختص به زنان پیامبر «صلی الله علیه وآله» است. 2-آیه مختص به پیامبر «صلی الله علیه وآله» وامام علی و حضرت زهرا و امام حسن و امام حسین «علیهم السلام» است. 3-آیه شامل ازواج و اهل آن حضرت است. انچه از سخن جنابعالی فهمیده می شود عمومیت است «قول سوم» آیا درست است؟

بنده معتقدم که این آیه در شان زنان پیامبر نازل گشته است و بعدا پیامبر دعا کردند که خداوند حضرت علی و حسن و ... را هم جزو اهل بیت قرار دهد

با سلام و تشکر از جنابعالی
آیا دلیلی در قرآن و سنت بر این تفسیر وجود دارد که ابتداء در حق ازواج النبی «صلی الله علیه وآله»و سپس به خاطر دعای پیامبر «صلی الله علیه وآله» حضرت علی و حسنین و حضرت زهرا «سلام الله علیهم اجمعین» جزو اهل قرار گرفته باشند؟ اگر اقوال محدثین و مفسرین را بیان بفرمایید ممنون می شوم.
متشکرم.

بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

با سلام و تشکر از جنابعالی آیا دلیلی در قرآن و سنت بر این تفسیر وجود دارد که ابتداء در حق ازواج النبی «صلی الله علیه وآله»و سپس به خاطر دعای پیامبر «صلی الله علیه وآله» حضرت علی و حسنین و حضرت زهرا «سلام الله علیهم اجمعین» جزو اهل قرار گرفته باشند؟ اگر اقوال محدثین و مفسرین را بیان بفرمایید ممنون می شوم. متشکرم.

اولا این که آیه در حق زنان پیامبر می باشد و دلیل قرآنی بزرگترین دلیل است ولی در مورد قسمت دومی که فرمودید دلیل من چیست دلیل من حدیث کساء است
حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرِ بْنُ أَبِي شَيْبَةَ وَمُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ نُمَيْرٍ وَاللَّفْظُ لِأَبِي بَكْرٍ قَالَا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بِشْرٍ عَنْ زَكَرِيَّاءَ عَنْ مُصْعَبِ بْنِ شَيْبَةَ عَنْ صَفِيَّةَ بِنْتِ شَيْبَةَ قَالَتْ قَالَتْ عَائِشَةُ
خَرَجَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ غَدَاةً وَعَلَيْهِ مِرْطٌ مُرَحَّلٌ مِنْ شَعْرٍ أَسْوَدَ فَجَاءَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ جَاءَ الْحُسَيْنُ فَدَخَلَ مَعَهُ ثُمَّ جَاءَتْ فَاطِمَةُ فَأَدْخَلَهَا ثُمَّ جَاءَ عَلِيٌّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ قَالَ
{ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمْ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا }
صحیح مسلم

بسم الله الرحمن الرحیم



با سلام به جناب آقای عقیل



قرآن کریم در سورۀ احزاب در بارۀ ازواج پیامبر «صلی الله علیه وآله وسلم » می فرماید:

يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زِينَتَها فَتَعالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَ أُسَرِّحْكُنَّ سَراحاً جَمِيلاً (28) وَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِناتِ مِنْكُنَّ أَجْراً عَظِيماً (29)
يا نِساءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَيْنِ وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيراً (30) وَ مَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صالِحاً نُؤْتِها أَجْرَها مَرَّتَيْنِ وَ أَعْتَدْنا لَها رِزْقاً كَرِيماً (31)
28- اى پيامبر! به همسرانت بگو: اگر شما زندگى دنيا و زرق و برق آن را مى‏خواهيد بيائيد هديه‏اى به شما دهم و شما را به طرز نيكويى رها سازم! 29- و اگر شما خدا و پيامبرش و سراى آخرت را طالب هستيد خداوند براى نيكوكاران شما پاداش عظيم آماده ساخته است.
30- اى همسران پيامبر! هر كدام از شما گناه آشكار و فاحشى مرتكب شود عذاب او دو چندان خواهد بود، و اين براى خدا آسان است.
31- و هر كس از شما براى خدا و پيامبرش خضوع كند، و عمل صالح انجام دهد، پاداش او را دو چندان خواهيم ساخت، و روزى پر ارزشى براى او فراهم ساخته‏ايم
يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً (32)
وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى‏ وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتِينَ الزَّكاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً (33)
وَ اذْكُرْنَ ما يُتْلى‏ فِي بُيُوتِكُنَّ مِنْ آياتِ اللَّهِ وَ الْحِكْمَةِ إِنَّ اللَّهَ كانَ لَطِيفاً خَبِيراً (34)
32- اى همسران پيامبر! شما همچون يكى از زنان معمولى نيستيد اگر تقوى پيشه كنيد، بنا بر اين به گونه‏اى هوس‏انگيز سخن نگوئيد كه بيماردلان در شما طمع كنند و سخن شايسته بگوئيد.
33- و در خانه‏هاى خود بمانيد و همچون جاهليت نخستين (در ميان مردم) ظاهر نشويد.
و نماز را بر پا داريد و زكاة را ادا كنيد، و خدا و رسولش را اطاعت نمائيد، همانا خداوند فقط مى‏خواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملا شما را پاك سازد.
34- و آنچه را در خانه‏هاى شما از آيات خداوند و حكمت دانش خوانده مى‏شود ياد كنيد، خداوند لطيف و خبير است.

- جنابعالی فرمودید «بنده معتقدم که این آیه درشان زنان پیامبر نازل گشته است و بعدا پیامبر دعا کردند که خداوند حضرت علی و حسن و ... را هم جزو اهل بیت قرار دهد».لازمۀ این سخن این است که حضرت علی وحضرت فاطمه و حسنین «علیهم السلام» در آیه داخل نباشند ،چون آیه طبق این برداشت قبل از دعای پیامبر «صلی الله علیه وآله» نازل شده و مصداق آن تنها زنان پیامبرمی شوند و بعدا به واسطۀ دعای حضرت حکم اهل البیت که همان اذهاب رجس است شامل حال آنان شده است و این کلامی نادرست است که روایتی ولو ضعیف دلالت بر این معنی ندارد.
علاوه بر اینکه طبق این برداشت باید تمامی ضمایر در «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ..» به صورت مونث می آمد وضمیر به صورت «عنکن» می آمد.و این بطلان سخن شما را بیان می کند.

2- روایتی که از جناب مسلم نقل نمودید در اثبات سخن خود ، خلاف نظر شما را اثبات می کند« خَرَجَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ غَدَاةً وَعَلَيْهِمِرْطٌ مُرَحَّلٌ مِنْ شَعْرٍ أَسْوَدَ فَجَاءَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّفَأَدْخَلَهُ ثُمَّ جَاءَ الْحُسَيْنُ فَدَخَلَ مَعَهُ ثُمَّ جَاءَتْفَاطِمَةُ فَأَدْخَلَهَا ثُمَّ جَاءَ عَلِيٌّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ قَالَ
«إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمْ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرا».

چه اینکه در این گونه روایات سخنی از ازواج رسول خدا نیست و پیامبر اکرم «صلی الله علیه وآله» در مقام بیان مصداق این آیه هستند که این مصداق غیر از ازواج هستند.

3-در این آیه شریفه سؤالاتی به ذهن می رسد که اگر پاسخ دهید متشکرم:
الف: مرا د از اراده در این آیۀ شریفه چیست؟
ب:چرا ضمایر در آیه متفاوتند،قسمت اول همه مؤنث،قسمت وسط مذکر،و قسمت آخر باز مؤنث؟
ج:قسمت اول آیه در مقام انذار است و جملات به صورت شرطیه آمده است و در این قضایا با فقدان شرط مشروط هم منتفی می شود ولی با این حال در ميان این سفارش ها،يك مرتبه لحن آیه عوض می شود و مى‏فرمايد: همانا خدا وند اراده نموده که رجس و ناپاکی را ازشما اهل بیت دور نماید .که اگر مخاطب واحد باشد ابهاماتی را در ذهن انسان ایجاد میکند .
د:چرا در قسمت اول آیه سخن از بیوتکن است و در محل بحث ،سخن از «البیت»است؟
ح:چرا برخی از ازواج مفاد این آیه را نقض نمودند و بر امام حق زمان خود شوریدند؟وبا این وصف بر فرض شمولیت ایا حکم آیه باقی است؟
متشکرم.

بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

- جنابعالی فرمودید «بنده معتقدم که این آیه درشان زنان پیامبر نازل گشته است و بعدا پیامبر دعا کردند که خداوند حضرتعلی و حسن و ... را هم جزو اهل بیت قرار دهد».لازمۀ این سخن این است که حضرت علی وحضرت فاطمه و حسنین «علیهم السلام» در آیه داخل نباشند ،چون آیه طبق این برداشت قبل از دعای پیامبر «صلی الله علیه وآله» نازل شده و مصداق آن تنها زنان پیامبرمی شوند و بعدا به واسطۀ دعای حضرت حکم اهل البیت که همان اذهاب رجس است شامل حال آنان شده است و این کلامی باطل است که روایتی ولو ضعیف دلالت بر این معنی ندارد.

جناب آقای صدرا این که من بگم مخاطبین این آیه زنان پیامبر و دیگر اهل بیت پیامبر بوده هیچ دردی از شما دوا نمی کند پس لطفا در این باره نکوشید که هیچ خیری برای شما ندارد
علاوه بر اینکه طبق این برداشت باید تمامی ضمایر در «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ..» به صورت مونث می آمد وضمیر به صورت «عنکن» می آمد.و این بطلان سخن شما را بیان می کند.

این را چندین بار جواب داده ایم اتفاقا در پست اخیر هم به جواب آن اشاره ای کردم اما اشکال ندارد هر چقدر که شما بخواهید ما آن را تکرار خواهیم کرد
نمی خواهم زیاد وارد دستور زبان عربی شوم و فقط به این آیه اشاره می کنم
قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ
گفتند: «آيا از فرمان خدا تعجب ميکنى؟! اين رحمت خدا و برکاتش بر شما خانواده است؛ چرا که او ستوده و والا است!»

در این آیه فرشتگان از ضمیر کم برای اهل بیت ابراهیم استفاده کردند در حالی که قبل از این مخاطب آیه فقط یکی از زنان ابراهیم علیه السلام بود
2- روایتی که از جناب مسلم نقل نمودید در اثبات سخن خود ، خلاف نظر شما را اثبات می کند« خَرَجَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ غَدَاةً وَعَلَيْهِمِرْطٌ مُرَحَّلٌ مِنْ شَعْرٍ أَسْوَدَ فَجَاءَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّفَأَدْخَلَهُ ثُمَّ جَاءَ الْحُسَيْنُ فَدَخَلَ مَعَهُ ثُمَّ جَاءَتْفَاطِمَةُ فَأَدْخَلَهَا ثُمَّ جَاءَ عَلِيٌّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ قَالَ «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمْ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرا». چه اینکه در این گونه روایات سخنی از ازواج رسول خدا نیست و پیامبر اکرم «صلی الله علیه وآله» در مقام بیان مصداق این آیه هستند که این مصداق غیر از ازواج هستند.

وقتی آیه ی قرآن صریحا زنان پیامبر را اهل بیت می خواند شما حق ندارید بگویید چون در روایات چنین چیزی نیامده پس این آیه باطل است و نذارید در مورد شما سوء ظن پیدا کنیم که نزد شما روایات مهم تر از قرآن است
الف: مرا د از اراده در این آیۀ شریفه چیست؟

ببخشید این موضوع ربطی به تاپیک ندارد و بحث بر سر این است که آیا زنان پیامبر هم مخاطب این آیه هستند یا نه؟
ب:چرا ضمایر در آیه متفاوتند،قسمت اول همه مؤنث،قسمت وسط مذکر،و قسمت آخر باز مؤنث؟

این سوال در بالا پاسخ داده شد
قسمت اول آیه در مقام انذار است و جملات به صورت شرطیه آمده است و در این قضایا با فقدان شرط مشروط هم منتفی می شود ولی با این حال در ميان این سفارش ها،يك مرتبه لحن آیه عوض می شود و مى‏فرمايد: همانا خدا وند اراده نموده که رجس و ناپاکی را ازشما اهل بیت دور نماید .که اگر مخاطب واحد باشد ابهاماتی را در ذهن انسان ایجاد میکند .

ببخشید می شه بفرمایید در کجای آیه یک مرتبه لحن عوض می شود اگر منظورتان تبدیل کن به کم است که پاسخ داده شد
چرا در قسمت اول آیه سخن از بیوتکن است و در محل بحث ،سخن از «البیت»است؟

این سوال هم چندین بار پاسخ داده شد خیلی ساده عرض کنم همان طور که کلمه ی اهل کتاب این طوری آمده که کتاب به صورت مفرد آمده در این جا هم بیت به صورت مفرد آمده است
ح:چرا برخی از ازواج مفاد این آیه را نقض نمودند و بر امام حق زمان خود شوریدند؟وبا این وصف بر فرض شمولیت ایا حکم آیه باقی است؟

خواهشا این تاپیک را هم مثل تاپیک های دیگر منحرف نکنید بحث ما روی موضوع دیگری است

والسلام علی من اتبع الهدی

سلام بر جناب آقای عقیل
در دادن جواب عجله نکنید سوال را خوب مطالعه بفرمایید بعد جواب را بدهید جوابهای فوق نشان دهنده عجله د رپاسخ گویی است .
اگر یک بار دیگر منصفانه نگاه کنید می بینید جواب ما داده نشد.متشکرم

به نام خداوند همه مهر مهرورز



با سلام ،

یک سوال ؟


از آنرو که مسلمانان موظف هستند برای درک بهتر آیات قرآن به مبین واقعی آن یعنی پیامبر صلوات الله علیه و آله رجوع کنند ، خواهش میکنم با توجه به منایع فریقین بررسی کنید و بفرمایید که پیامبر چه کسانی را اهل البیت میدانستند !

در ضمن ، این سوال من ، شما عزیزان را از ادامه گفت و گوهایتان باز ندارد !

با تشکر فراوان !

بسمه تعالی
سلام دوستان معنای اصلی و حقیقی (أهل) همسر است نه خويشاوندان و اقارب؛ قرآن نيز به همين معنا نازل گشته است
لازم به ذکر است که وقتی در زبان عربی به چند زن و مرد با هم اشاره شود از صیغه مذکر استفاده می شود
آیات مورد نظر با خطاب ﴿يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ = ای زنان پیامبر» آغاز شده و می‌فرماید
«ای زنان پیامبر، هر که از شما، آشکارا به کاری زشت، مبادرت ورزد او را عذاب دو چندان باشد و این بر خدا آسان است، و هر که از شما خدا و فرستاده‌اش را با فروتنی فرمان برد و کرداری شایسته به جای آرد، پاداشش را دو چندان می‌دهیم و برایش روزی بزرگوارانه آماده ساخته‌ایم».
آنگاه برای تبیین اینکه چرا محاسبة اعمال ایشان به صورتی غیر از سایرین خواهد بود بار دیگر کلام خود را با خطاب ﴿يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ﴾ آغاز کرده و می‌فرماید:
«ای زنان پیامبر، اگر پارسایی کنید همسان هیچ یک از زنان نیستید».
و پس از این مقدمه می‌فرماید:
«پس [طبیعی سخن بگویید و] گفتار خود را نرم و نازک نسازید تا آن که در دلش بیماری است طمع نورزد و گفتاری شایسته بگویید، در خانه‌هایتان قرار گیرید و به شیوة جاهلیت پیشین به خودنمایی برون نیایید و نماز بر پا دارید و زکات بپردازید و خدا و فرستاده‌اش را فرمان برید».
بدین ترتیب، در اینجا بجاست که تبیین کند چرا این اوامر را ـ که از همگان مطلوب است ـ بار دیگر متوجه آنان ساخته و چرا از آنها توقع می‌رود به اوامر، عمل و از نواهی، اجتناب کنند. از این رو در ادامة آیه ـ و نه حتی در آیة بعد ـ بلکه بلافاصله فرموده:
(احزاب / 33)
«جز این نیست که خدا [با این اوامر و نواهی] می‌خواهد پلیدی را از شما [ای] اهل این خانه بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند».
توجه داشته باشیم که لفظ «أهل» منصوب است، زیرا «منادی» است. یعنی «یا أهل البیت = ای اهل خانه». در واقع آیه بدین معنی است که: ای اهل این خانه جز این نیست که خداوند می‌خواهد (= اراده دارد) پلیدی را از شما بزداید و شما را چنانکه باید، پاک سازد
(احزاب / 34)
«و یاد کنید آنچه را که از آیات خدا و حکمت در خانه‌هایتان تلاوت می‌شود، همانا خداوند باریکدان و آگاه است».
ملاحظه می‌کنیم که در صدر آیة 33 لفظ «بیوت» و در میانة آیه «بیت» و در آیة 34 بار دیگر «بیوت» آمده. لازم است که بدانیم در مدینه، پیامبر اکرم ص در کنار مسجد، خانه‌ای نسبتاً وسیع داشت. که دارای حجره‌هایی بود و هر یک از همسران پیامبر ص در یکی از آنها اقامت داشت.

علت اینکه قرآن در صدر آیه «بیوت» و در میانة آیه «بیت» و باز بلافاصله در آیة بعدی «بیوت» فرموده آن است که به اعتبار کل محل زندگی پیغمبر ص و به اعتبار اینکه صاحب کل خانه، شخص پیامبر ص بوده، «البیت = این خانه» فرموده که همة آن منتسب به آن حضرت است، و در موارد دیگر به اعتبار اینکه همة که درون آن بوده، «بیوت» فرموده است. بنابراین، یک بار به اعتبار اینکه زنان منزل پیامبر ص به سبب انتساب به آن حضرت از اعضای خانوادة او و اهل خانة او هستند «أهل البیت = اهل این خانه» یا «اهل خانه» گفته می‌شوند یعنی فی‌المثل حجرة «ام سلمه» بیت پیامبر ص است، حجرة «جویریه» بیت پیامبر ص است و هکذا ... و بار دیگر به اعتبار اینکه هر یک از همسران پیامبر ص، با آن حضرت، خانواده‌ای را تشکیل می‌دهند، «بیوت» گفته می‌شود. و این دو تعبیر تخالف و تباینی با هم ندارند.
بنابراین، به اعتبار کلی، محل زندگی پیامبر ص و همسرانش «البیت» (یعنی بیت پیامبر ص) بود، چنانکه در قرآن آمده است:
(انفال / 5)
«چنانکه پروردگارت تو را به حق از خانه‌ات برون آورد».
و در عین حال به اعتبار هر حجره یا اطاق، آن را «بیوت» می‌توان گفت، چنانکه فرموده:
(احزاب / 53)
«ای کسانی که ایمان آورده‌اید، به خانه‌های پیامبر ص درنیایید مگر آنکه شما را رخصت داده شود».
به همین سبب است که در آیة 34 سورة احزاب به همسران پیامبر ص فرموده: «یاد کنید آنچه را که از آیات خدا و حکمت در «بیوتکن = خانه‌های شما (زنان)» تلاوت می‌شود. طبعاً تلاوت آیات الهی در «بیوت» آنها بدان سبب بوده که همسر پیامبر ص بوده‌اند و «بیوت» آنها «بیت النبی» بوده است که هر یک از همسرانش در یکی از حجره‌های آن اقامت داشته‌اند و چنین نبوده که هر یک از همسرانش خانه‌ای در جایی دیگر و جدا از سایر همسران داشته باشند، اصولاً کسانی که با سیرة پیامبر ص آشنایند، می‌دانند که رسول خدا ص خانه‌ای نداشته که هیچ یک از همسرانش در آن اقامت نداشته باشند!
اینک باید بدانیم که خواست و ارادة الهی که در آیه به صورت ﴿يُرِيدُ اللَّهُ = خدا می‌خواهد و اراده دارد» ذکر گردیده، کدام اراده است؟ ارادة تکوینی یا ارادة تشریعی؟
اگر بدون پیشداوری بنگریم مشکل نیست که دریابیم ارادة مذکور در آیه، «ارادة تکوینی» نیست. یعنی نه چنان است که خدا تکویناً ـ مانند آیة 82 سورة «یس» ـ اراده فرموده باشد «أهل البیت» را تطهیر نماید یعنی اراده‌ای که تخلف‌ناپذیر است و موجب عصمت می‌شود. زیرا این اراده را پس از چند نهی از قبیل
«پس [طبیعی سخن بگویید و] گفتار خود را نرم و نازک نسازید».
«و به شیوة جاهلیت پیشین به خودنمایی برون نیایید».
و پس از اوامری چون:
«و گفتاری شایسته بگویید، در خانه‌هایتان قرار گیرید و به شیوة جاهلیت پیشین به خودنمایی برون نیایید و نماز بر پا دارید و زکات بپردازید و خدا و فرستاده‌اش را فرمان برید».
آورده و فرموده جز این نیست که خدا اراده دارد که شما را پاک سازد یعنی تحقق پاکی منظور خدا، از طریق عمل به اوامر و اجتناب از نواهی خواهد بود (تأمل بفرمایید).
لازم است بدانیم اگر در ابتدای کلام سخن از مسایل طبیعی و تکوینی باشد و در آنجا «اراده» ذکر شود بدیهی است که مقصود «ارادة تکوینی» است، اما وقتی از باید و نباید و امر و نهی شرعی سخن به میان آید و سپس «اراده» ذکر شود پیداست که «ارادة تشریعی» منظور است. به عبارت دیگر، اگر «اراده» معطوف به امور تکوینی باشد، مقصود «ارادة تکوینی» است که تخلف‌ناپذیر و علت تامّة تحقق مراد است

ادامه دارد...

با سلام به آقای بلوچ
مقصود ما از مباحث نامه نگاری نیست بلکه سخن مستدل است.
فرمودید: «معنای اصلی و حقیقی (أهل) همسر است نه خويشاوندان و اقارب؛ قرآن نيز به همين معنا نازل گشته است».
بی زحمت این ادعا را از قرآن و کتب لغت اثبات بفرمایید .
انشاءالله بقیه سخن با شما بعد از اثبات این سخن.

با سلام به آقاي عقيل

خيلي با عجله جواب مرحمت فرموید لذا ما متوجه مقصودشما نشدیم

جنابعالی فرمودید «بنده معتقدم که این آیه درشان زنان پیامبر نازل گشته است و بعدا پیامبر دعا کردند که خداوند حضرت علی و حسن و ... را هم جزو اهل بیت قرار دهد».
ما جواب دادیم:
«لازمۀ این سخن این است که حضرت علی وحضرت فاطمه و حسنین «علیهم السلام» در آیه داخل نباشند ،چون آیه طبق این برداشت قبل از دعای پیامبر «صلی الله علیه وآله» نازل شده و مصداق آن تنها زنان پیامبرمی شوند و بعدا به واسطۀ دعای حضرت حکم اهل البیت که همان اذهاب رجس است شامل حال آنان شده است و این کلامی نادرست است که روایتی ولو ضعیف دلالت بر این معنی ندارد».
علاوه بر اینکه طبق این برداشت «که آیه در بارۀ زنان پیامبر است»باید تمامی ضمایر در «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ..» به صورت مونث می آمد وضمیر به صورت «عنکن» می آمد.و این بطلان سخن شما را بیان می کند.
بعد شما با عجله مرقوم فرمودید:
« جناب آقای صدرا این که من بگم مخاطبین این آیه زنان پیامبر و دیگر اهل بیت پیامبر بوده هیچ دردی از شما دوا نمی کند پس لطفا در این باره نکوشید که هیچ خیری برای شما ندارد».
آیا این را می توان جواب نامید؟
منتظر جواب شما هستم ولی باز عجله نکنید.


سلام

زنان پیامبر به دلیل آیه ی تطهیر و دیگر اهل بیت به دلیل حدیث کساء از اهل بیت محسوب می شوند شما بگویید اگر زنان پیامبر تنها مخاطبان آیه باشند شما چه برداشتی می کنید و اگر دیگر اهل بیت هم مخاطبان آیه باشند چه برداشتی می کنید؟

شما بفرمایید چه برداشتی از این دو نظر می کنید آیا تفاوتی هم می کند؟

.............................
سوال:
آیه قرآن به چه معناست و آیا ممکن است در یک آیه چند موضوع کاملا جدا از هم بحث شود؟

با سلام
اولا یاد آوری مناظره را کنم!!که تا الان طفره رفتید و قبول نکردید!!!:Cheshmak:
چرا!!چون کسی که چیزی درمنبع نداشته باشد !!حاضر به مناظره نیست!!!
اینرا یاد آور شدم که مدعی نشوید!!!
:Labkhand:
عقیل گرامی من نمیدانم چرا قانع نمیشوید و با کلمات بازی میکنید!!!
این همه منابع !اینهمه جوابهای محکم!!دیگه خود را به خواب زدن ندارد که!!!

1-در آيات ياد شده وقتي سخن از زنان پيامبر اکرم (ص) به ميان آمده ، ضمير جمع مؤنث به کار رفته مانند::Sham: من يات منکن - و من يقنت منکن - لستن - ان اتقيتن - تخضعن - وقرن - بيوتکن و ....
ولي وقتي به آيه تطهير رسيده ضماير جمع مذکر به کار رفته مانند::Sham:
ليذهب عنکم - ويطهرکم .

پس معلوم مي شود مخاطب در آيه تطهير غير از مخاطب در آيات قبل و بعد از آيه تطهير است.:Sham:

2 - زنان پيامبر گرامي (ص) متعدد بودند و در خانه هاي مختلف زندگي مي کردند و لذا در آيه 32 جمله (وقرن في بيوتکن) آمده است و اگر چنان که آيه تطهير نيز شامل آن ها مي شد بايد جمله (اهل البيوت) مي آمد و حال آن که (اهل البيت) آمده است.:Sham:

3 - طبق روايت صحيح مسلم و غيره وقتي آيه تطهير نازل شد رسول اکرم (ص) حضرت علي و فاطمه و حسن و حسين را زير کساء قرار داد و آيه شريفه قرائت فرمود روايت صحيح مسلم:
قَالَتْ عَائِشَةُ خَرَجَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وسلم غَدَاةً وَعَلَيْهِ مِرْطٌ مُرَحَّلٌ مِنْ شَعْر أَسْوَدَ فَجَاءَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ جَاءَ الْحُسَيْنُ فَدَخَلَ مَعَهُ ثُمَّ جَاءَتْ فَاطِمَةُ فَأَدْخَلَهَا ثُمَّ جَاءَ عَلِيٌّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ قَالَ (إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا).
صحيح مسلم: 7 /130 ح 6414.

4 - در صحيح مسلم آمده که از زيد بن ارقم سؤال شد آيا به زنان پيامبر (ص) اهل بيت پيامبر گفته مي شود يا خير؟
پاسخ داد همسر يک مرد از اهل بيت آن به حساب نمي آيد زيرا چه بسا زني با مردي يک عمر زندگي مي کند ولي در آخر عمر طلاق گرفته و به خانه پدرش رفته و جزء اهل بيت پدر محسوب مي شود::Sham:

إنّ زيد بن أرقم سئل عن المراد بأهل البيت هل هم النساء ؟ قال: لا / وأيم اللّه ، إنّ المرأة تكون مع الرجل العصر من الدهر ، ثمّ يطلّقها ، فترجع إلى أبيها وقومها.
صحيح مسلم: ج 7 ص 123، (رقم 6381)، كتاب فضائل الصحابة، باب فضائل علي بن أبي طالب (ع).

5 - زنان پيامبر هيچيک ادعا نکرده اند که آيه تطهير شامل ما نيز مي شود بلکه خلاف آن را نقل کرده اند مانند ام سلمه که مي گويد پس از نزول آيه تطهير و تکريم حضرت رسول گرامي علي و فاطمه و حسن وحسين عليهم السلام را ، من جلو رفته و از حضرت پرسيدم آيا من هم عضو اهل بيت هستم ؟
حضرت پاسخ داد تو آدم خوبي هستي و عضو اهل بيت نيستي بلکه از همسران پيامبر هستي :

صحيح ترمذي:
عن أمّ سلمة، أنّ النبي صلى الله عليه وسلم جلل على الحسن والحسين وعلى وفاطمة كساء ثمّ قال : «اللهم هؤلاء أهل بيتى وحامّتي أذهب عنهم الرجس وطهّرهم تطهيراً. فقالت أم سلمة : وأنا معهم يارسول الله ؟ قال: إنّك على خير. هذا حديث حسن صحيح . وهو أحسن شئ روى في هذا الباب.
سنن الترمذي: ج 5 ص 361.
رواه الحاكم قائلا: هذا حديث صحيح على شرط البخاري ولم يخرجاه. المستدرك: 2/ 416، 3/ 146. وقال بعد نقل رواية اخرى بعد ذلك: هذا حديث صحيح على شرط مسلم ولم يخرجاه. المستدرك: 2/ 416.
وروى أيضاً عن عن عمر بن أبي سلمة قال: (لما نزلت هذه الآية على النبي (صلى الله عليه وآله): (إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرا) في بيت أم سلمة، فدعا فاطمة وحسناً وحسيناً، فجللهم بكساء وعلي خلف ظهره، فجلله بكساء، ثم قال: اللهم، هؤلاء أهل بيتي، فاذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيراً، قالت أم سلمة: وأنا معهم يا رسول الله؟ قال: أنت على مكانك وأنت إلى خير).
سنن الترمذي 5: 328. قال عنه الألباني: صحيح. صحيح سنن الترمذي، الألباني 3: 306 ح 3205.
در روايتي که سيوطي و طبراني و احمد بن حنبل نقل کرده اند آمده که ام سلمه مي گويد من جلو رفته و طرف کساء را گرفته تا داخل شوم حضرت رسول گرامي (ص) کساء را از دست من گرفت و کشيد و به من اجازه ورود به درون عباء را نداد::Sham:
عن أمّ سلمة أنّها قالت: «فرفعت الكساء لأدخل معهم فجذبه من يدي وقال: إنّك على خير .
مسند أحمد ج 6 ص 323، المعجم الكبير للطبراني ج 3 ص 53،الدر المنثور ج 5 ص 198.

پس بنا بر اين عقیل جان [FONT=Comic Sans MS] به دوستان اهل سنت هم بگوید [FONT=Comic Sans MS] اگر کسي[FONT=Century Gothic] [FONT=Century Gothic]بخواهد [FONT=Comic Sans MS] بگويد که زنان پيامبر نيز داخل اهل بيت هستند و آيه تطهير آنان را نيز شامل مي شود بايد عبا را از دست پيامبر گرفته و به زور زنان حضرت را داخل آن نمايد .:Ealam:

یا حق

موضوع قفل شده است