llı.✿.ıll دستی بر فراز غدیر llı.✿.ıll ویژه نامه جشن بزرگ عید غدیر
تبهای اولیه
[b]content[/b]
چون بيفتم ز پا علي گويم
يا كه خيزم ز جا علي گويم
گر بيفتد تنم به بحر بلا
من به بحر بلا علي گويم
گر دلم غرق غم بود غم نيست
من به هر ابتلا علي گويم
تا ببخشد خدا گناهم را
عوض هر دعا علي گويم
:Gol: عید سعید غدیر مبارک :Gol:
امر حیّ قدیر بود و روز غدیر، جبرئیلْ سفیر و علی امیر، و محمد صلی الله علیه و آله که قبیله آفتاب را با آوای بلند
«من کنتُ مولاه فهذا علیّ مولاه»
به پیشوایی علی علیه السلام می سپرد.
در آن روز در برکه غدیر، دریای شادی می جوشید و علی علیه السلام بر سریری از نور می نشست که عرشِ شکوه مند امامت بود.
سال گشت آن روز بی غروب و آن عید اوج مند، بر همه مؤمنان و ره روان ولایت مبارک باد.
تا شد به روي دست نبي (ص) مرتضي (ع) بلند
شد رايت جلال خدا برملا بلند
بشنيد چون كه نغمه «يا ايهاالرسول»
گرديد منبري همه از پشتهها بلند
مرآت پاك لميزلي، آيت جلي
شد بر سرير دست حبيب خدا بلند
آيين پاك ختم رسل ناتمام بود
گر بر نميشد آن مه برج ولا بلند عید سعید غدیر خم بر شما مبارک باد
عید کمال دین .سالروز اتمام نعمت وهنگامه اعلان وصایت و ولایت امیر المومنین علیه السلام بر شیعیان وپیروان ولایت خجسته باد
خورشید چراغکی ز رخسار علیست / مه نقطه کوچکی ز پرگار علیست
هرکس که فرستد به محمد صلوات / همسایه دیوار به دیوار علیست
عید غدیر مبارک
روز عید غدیرخم از شریف ترین اعیاد امت من است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
نازد به خودش خدا که حیدر دارد / دریای فضائلی مطهر دارد
همتای علی نخواهد آمد والله / صد بار اگر کعبه ترک بردارد
عید غدیر خم مبارک باد
علی در عرش بالا بی نظیر است
علی بر عالم و آدم امیر است
به عشق نام مولایم نوشتم
چه عیدی بهتر از عید غدیر است؟
آنان که علی خدای خود پندارند / کفرش به کنار عجب خدایی دارند
چون نامه ی اعمال مرا پیچیدند
بردند به میزان عمل سنجیدند
بیش از همه کس گناه ما بود ولی
آن را به محبت علی بخشیدند
عیدتان مبارک
تمام لذت عمرم در این است / که مولایم امیرالمومنین است
عیدشما مبارک
نه فقط بنده به ذات ازلی می نازد
ناشر حکم ولایت به ولی می نازد
گر بنازد به علی شیعه ندارد عجبی
عجب اینجاست خدا هم به علی می نازد
هان! ای مردمان! علی را برتر بدانید، که او برترین انسان از زن و مرد بعد از من است... هرکه با او بستیزد و بر ولایتش گردن ننهد نفرین و خشم من بر او باد. (خطبه ی غدیریه)
قرآن به جز از وصف علی آیه ندارد
ایمان به جز از حب علی پایه ندارد
گفتم بروم سایه لطفش بنشینم
گفتا که علی نور بود سایه ندارد
عید غدیر مبارک
شبی در محفلی ذکر علی بود
شنیدم عارفی فرزانه فرمود
اگر آتش به زیر پوست داری
نسوزی گر علی را دوست داری
خورشید شکفته در غدیر است علی
باران بهار در کویر است علی
بر مسند عاشقی شهی بی همتاست
بر ملک محمدی امیر است علی
نام علی : عدالت -- راه علی : سعادت -- عشق علی : شهادت -- ذکر علی : عبادت -- عید علی : مبارک
ما زین جهان از پی دیدار میرویم ، از بهر دیدن حیدر کرار میرویم ، درب بهشت گر نگشایند به روی ما ، گوییم یا علی و ز دیوار میرویم
جلوهگر شد بار دیگر طور سینا در غدیر
ریخت از خمّ ولایت می به مینا در غدیر
رودها با یکدگر پیوست کمکم سیل شد
موج میزد سیل مردم مثل دریا در غدیر
غدیر، عید همه عمر با على بودن
غدیر، آینهدار على ولی الله ست
غدیر، حاصل تبلیغ انبیا همه عمر
غدیر، نقش ولای على به سینه ماست
غدیر، یک سند زنده، یک حقیقت محض
غدیر، از دل تنگ رسول عقده گشاست
غدیر، صفحه تاریخ «وال من والاه»
غدیر، آیه توبیخ «عاد من عاد» است
جمع کرد آنگاه اقیانوسها را در غدیر
ریخت موج التهابی در دل آن آبگیر
آبگیر آیینهای شد از جهان در اهتزاز
موج، پشت موج بالا رفت با دست امیر
ولایت امیر المؤمنین علیهالسلام ، چشمه حیات لازَمان و لا مکانی است که در جوشش همواره خویش، هیچ کس را از آن بیعت تاریخی محروم نمیکند.
غدیر، یک کلمه نیست، یک برکه نیست؛ یک دریاست؛ رمزی است بین خدا و انسان
غدیر، یک تاریخ است؛ تاریخى سرخ که اولش مدینه است،میانش کربلا و سرانجامش ظهور
کشتی اسلام را لنگر علیست هر که او صاحب ولا ,رهبر علیست
الغرض تلخیص می گویم کلام ما مسلمانیم تنها والسلام
غدیر علی ، هنوز هم چشمه ای لبریز از آب حیات و دریایی موّاج از کرامتهاست .
غدیر دریایی از باور و بصیرت ، در کویر حیرت و هامون ضلالت است ، تا کام جان ها از آن سیراب شود .
علی ، برگزیده محمد نیست ، بلکه منتخب خداست و پیامبر فقط ابلاغگر پیام الهی نسبت به امامت اوست
کاش در این نورانی ترین لحظات زندگی ( ایام عید الله الاکبر ) با باران مداوم حضورش این عطش بی پایان را به پایان برساند که تنها عشق او شایسته تسخیر دلهاست.
از ولایت عهدی حیدر، خدا تاج شرف بار دیگر بر سر زهرای اطهر می زند
در حریم ناز و عصمت زین همایون افتخار فاطمه لبخند بر سیمای شوهر می زند
باز تابید از افقْ روزِ درخشانِ غدیر شد فضا سرشار عطرِ گل ز بستان غدیر
موج زد دریای رحمت در بیابان غدیر چشمه های نور جاری شد ز دامان غدیر
بیاویزد آن کس به غدر خدای که بگریزد از عهد روز غدیر
چه گویی به محشر اگر پرسدت از آن عهد محکم شَبَر یا شُبیر
حکیم ناصرخسرو قبادیانی
غدیر، محل تلاقی رودخانه به دریاست. غدیر، پیوند نبوت به امامت است. غدیر، قله شکوهنده دستگیری و دلالت پیوسته آدمیان در جاری صلابت اعصار است.
خطابه غدیر، منشور راهبردی تشیع است؛ تشیع نه به عنوان یک فرقه و اقلیت، بلکه به عنوان شیوع انسانی و همگرایی کلی.
ای خدای مرتضی ، گردی از گامهای فتوت مرتضی را بر سر جهانیان بپاش تا ریشه نامردی در جهان بخشکد . عید غدیر خم ، عید ولایت و امامت مبارک
اگر خلق عالم علی را می شناختند ، دوستش میداشتند و اگر خلق عالم علی را دوست میداشتند ، جهنم آفریده نمیشد .
به روز غدیر خم از مقام لم یزلی ، به کائنات ندا شد به صوت جلی . که بعد احمد مرسل به کهتر و مهتر ، امام و سرور و مولا علیست علی ، عید غدیر خم بر شما مبارک
چیست این بهار خجسته؟ چیست این لحظه شگفت زیبا، زیبای شگفت؟
انگار این شگفتی تنها در آسمان نیست؛ گویی کره زمین را هالهای از انوار سبز، احاطه کرده است! گویی تکامل واپسین زمین، در حال شکلگیری است! این تنها معجزه نوروز نیست. این تنها شکوه آغازین بهار نیست. این نور، برای آسمانیان، آشناتر از زمینیان است. امروز، روز تمام زیباییهاست؛ روز تبلور عشق در تمام آینههاست؛ روز زیبای «ولایت» است؛ روز تکامل مادی و معنوی آفرینش. امروز، روز شکوفایی ولایت در قاموس خلقت است؛ یک روز «توحیدی» زیبا که ترجمان «عدل» الهی در قامت «امامت» است؛ ترجمان صداقتِ «معاد» در بلاغتِ «نبوت»، نتیجه تلاش هزاران پیامآور الهی.
صدای دلنشین حضرت جبرئیل علیهالسلام است و جان مشتاق حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله .
ندای وحی، جان و تن حضرت را میآشوبد و تبسمی دلنشین، بر لبهای مبارکش مینشیند. احساسی سبک و شعفناک، سراسر وجودش را فرا گرفته است.
«کیست مولا، آنکه آزادت کند!»
اینک زمان، آغاز دیگری را تجربه میکرد. فصلی تازه در حال شکفتن و تبلوری تازه در حال شکل گرفتن بود؛ آغاز فصل عشق، فصل ارادت، فصل زیبای ولایت؛ فصلی که میطلبید دستهای حضرت پیامبر صلیاللهعلیهوآله را برای توسل؛ برای دعا: دعایی به زیبایی اجابت:
«اللهم وَالَ مَن وَالاهُ و عَادِ مَن عاداهُ، وانصُرْ مَن نَصَرَهُ، وَاخْذُلْ مَن خَذَلَهُ»
... اندک اندک جمعها به هم پیوست. نجواها به زمزمههای بلند بدل شد. آنگاه، چشمها فراتر از نگاهها به چهره زیبا و متبسّم پیامبر صلیاللهعلیهوآله دوخته شد. سکوت... سکوتی در نهایت زیبایی، آسمان و زمین را در بر گرفت. اینک، پیامآور خوبیها بود و پیامی دیگر؛ پیامی که باعث شادمانی اهل دل و غمگینی نفاقپیشگان بود. پیام پیامآور مهربانی به همه رسید. اینک کائنات باید شاهد پیوند «امامت و نبوت» میشد؛ پیوندی که انوار آن، با گره خوردن دستها در همدیگر، تمامی آسمان و زمین را در برگرفت و ذره ذره هستی، شروع به تسبیح ذات اقدس باریتعالی کردند.
اینک خداوند، آرمانیترین اندیشه را به پیامبر خویش ارزانی داشته بود؛ اندیشهای که در جهان خاکی، تحولی عظیم و در جهان افلاکی، ذوقی سلیم، برای عبادت حضرت پرورگار به وجود میآورد. گویی هنگام عاشقانگیها بود؛ هنگام به وجد آمدن تمامی سلولها، با ذکر «یا علی».
فرمود: هر کسی را که من مولای اویم، علی مولای اوست؛ مولایی که شما را از بند خودپرستیها آزاد خواهد کرد؛ «کیست مولا؟ آنکه آزادت کند».
هر دو دست، نشان عظمت همدیگر بودند؛ عظمتی که خداوند، آن را در ادیان دیگر بشارت داده بود؛ بشارت امامت و حکومت صالحین بر زمین! بشارت فصلی که عدالت الهی را در نقطه نقطه زمین مستقر کند. بشارت ولایت مولا امیر المؤمنین، عدل مجسم خداوند در زمین.
درود خداوند بر امین وحی الهی و کشتیبان نبوت، حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلیاللهعلیهوآله و روح نماز، مولای جوانمردان، حضرت علی مرتضی باد.
آحاد ملک چو سجده بر آدم کرد
بر نام علی و شوکت خاتم کرد
در روز غدیر خم نه تنها آدم
بر قامت مرتضی فلک سر خم کرد
دین، چیزی کم داشت و فاصلهاش تا کامل شدن، علی علیهالسلام بود...
وقتی دستان محمد صلیاللهعلیهوآله و علی علیهالسلام در آسمان اوج گرفت و به هم رسید، برکه کمجان غدیر، اشک شوق جاری کرد.
غدیر، همه همهمهها را میشنید: «بیعت میکنیم با دلهای خود و جانهای خود و دست و زبان خود...»
گیسوان بلند نخلستانها در هوای علی علیهالسلام وزیدن گرفت. گل از روی گل شکفت و دلهای خسته و بیرمق روزگار، سرشار از شادمانی شد.
ولایت
بازوی علی علیهالسلام را گرفت و بالا برد. آسمان، همپای او قد کشید. سروها، خودشان را بالا کشیدند.
نسیم، در گوش آسمان زمزمه میکرد:
«هر کس من پیشوای اویم، علی علیهالسلام پیشوای اوست...»
جبرئیل فرود آمد. بوی خوش پیامش، زمین را عطرآگین کرد. خدا او را با عهد بزرگی فرستاده بود؛ عهد ولایت.
هیچگاه زمین بیحجت نمیماند...
بسم الله الرحمن الرحیم
[="]بركه خورشيد[/]
[="]بركه دلگرفته وتنها ، مدتها بود كه راز خلقتش درآن برهوت خاكي را جستجو مي كرد [/]
[="]وتب زمزم شدن اورا ، درذوب خورشيد ، چكه چكه هاي آسماني مي كرد.[/]
[="]ناگاه طنيني ازدور گوشش را به آرامي نواخت وطومار شيشه اي افكارش را درهم شكست .[/]
[="]بركه باخودگفت : بازهم كارواني كه ميوه جانشان راازصفاي زمزم سيراب كرده اند ، [/]
[="]پيش مي آيند تاطراوت روحشان را به رخ جهانيان بكشند.[/]
[="]اما انگار اينبار كاروان تبلوري ديگر دارد ؛ مردي شبيه هيچ مرد ديگري ، دستور ايستايي مي دهد.[/]
[="]منبري آسماني برسنگ وجهاز اشتران برايش بالا مي رود وناگاه پيامبر براين صعود معراج گون ، فرياد مي زند.[/]
[="]آسمان طوق بندگي برگردن افكنده ، آماده نوشيدن كلام پيامبر است وفرشتگان دست دردست هم ، انتظار مطلبي ژرف به عمق 120 هزار نفر را نفس مي كشد.[/]
[="]وناگاه درديده بركه خورشيد ، منظره اي به شكوه ( من كنت مولاه ) چشم نوازي مي كند.[/]
[="]آري ! زلال معرفت جوشيد ونسيم سخن نور ، فضا را از رايحه ستايش ، سرمست كرد.[/]
[="]روح زنده بودن درتاروپود دنيا دميد وآغاز دوباره ( قالوا بلي ) رانويد داد.[/]
[="]زمزم ها به طواف غدير آمدند وهاله تابان نور ، فضا را شكوهي به وسعت ابديت بخشيد .[/]
[="]مبدأ تراوش نور ، نقطه تلاقي دودست مهرباني والفت ومقصد آن تهنيت هاي دسته دسته جهان بود.[/]
[="]علي (ع) با غديرپيوند خورد وغدير زان پس ، نه بركه اي دربيابان خشك بي كسي بلكه اقيانوسي به مصدر تاريخ ديانت بود وزان پس برخود باليدن را برمنهج ( اليوم اكملت لكم دينكم واتممت لكم نعمتي ورضيت لكم الاسلام دينا ) سزاوار خويش دانست.[/]
[="]غدير بركه ي بي كران غايت آفرينش ، عصاره اديان الهي وخلاصه دانشگاه وحي شد. [/]
[="]( الحمد لله الذي جعلنا من المتمسكين بولايه علي بن ابي طالب ) [/]
نیمه راه حجة الوداع، آغاز بیدارى چشم هاى زمینیان بود. آسمان، در بلندى ها، سکته اى ملیح کرد تا شعر شعور على، در سینه عاشقانش سروده شود. آن روز، نگاه محمد صلى الله علیه و آله ، اشاره به جبروت کرد و آرامش على علیه السلام اشاره به ملکوت. رزیتا نعمتى
( سپاس خدا را که ما را از کسانی قرار داد که به ولایت امیرالمومنین علی (ع) و ائمه اطهار (ع) تمسک می جویند )
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ كَمَالَ دِینِهِ وَ تَمَامَ نِعْمَتِهِ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَم
( سپاس خداى را كه مقرر فرموده كمال دین و تمامیت نعمت خود را بر ولایت حضرت امیر المؤمنین على بن ابى طالب كه بر او درود و سلام باد )
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَكْرَمَنَا بِهَذَا الْیَوْمِ وَ جَعَلَنَا مِنَ الْمُوفِینَ بِعَهْدِهِ إِلَیْنَا
( سپاس خداى راست كه ما را بدین روز گرامى داشته و ما را از وفا كنندگان به عهدى كه به ما سپرده قرار داده است )
وَ مِیثَاقِهِ الَّذِی وَاثَقَنَا بِهِ مِنْ وِلاَیَةِ وُلاَةِ أَمْرِهِ وَ الْقُوَّامِ بِقِسْطِهِ
( و قرار داده ما را از وفا كنندگان پیمانى كه از ما گرفته است براى ولایت والیان امرش و قائمان به عدلش )
وَ لَمْ یَجْعَلْنَا مِنَ الْجَاحِدِینَ وَ الْمُكَذِّبِینَ بِیَوْمِ الدِّین
( و ما را از منكران و تكذیب كنندگان به روز قیامت نكرده است. )
[=times new roman][=times new roman][=times new roman][=verdana][=times new roman][=verdana][=tahoma, new york, times, serif]
درب بهشت گر نگشايند به روي ما .... گوييم يا علي(علیه السلام) و ز ديوار مي رويم