پيامبر اكرم(ص) در كلام اهل بيت (ع)
تبهای اولیه
گواهى مى دهم كه پدرم محمد(ص) بنده و فرستاده او است، پيش از آنكه او را بفرستد برگزيد، و پيش از آنكه او را بيافريند، براى اين مقام نامزد فرمود، و قبل ار بعثتش او را انتخاب نمود.
در آن روز كه بندگان در عالم غيب پنهان بودند، و در پشت پردههاى هولانگيز نيستى پوشيده و به آخرين سرحد عدم مقرون بودند.
اين به خاطر آن صورت گرفت كه خداوند از آينده آگاه بود، و به حوادث جهان احاطه داشت، و مقدارت را به خوبى مىدانست.
او را مبعوث كرد تا فرمانش را تكميل كند، و حكمش را اجرا نمايد و مقدرات حتمى اش را نفوذ بخشد.
هنگامى كه مبعوث شد، امتها را مشاهده كرد كه مذاهب پراكندهاى را برگزيدهاند، گروهى بر گرد آتش طواف مىكنند، و گروهى در برابر بتها سر تعظيم فرود آوردهاند،
و با اينكه با قلب خود خدا را شناختهاند، او را انكار مىكنند.
خداوند به نور محمد(ص) ظلمتها را برچيد، و پردههاى ظلمت را از دلها كنار زد، و ابرهاى تيره و تار را از مقابل چشمها برطرف ساخت.
او براى هدايت مردم قيام كرد، و آنها را از گمراهى و غوايت رهائى بخشيد، و چشمهايشان را بينا ساخت، و به آئين محكم و پابرجاى اسلام رهنمون گشت، و آنها را به راه راست دعوت فرمود.
سپس خداوند او را با نهايت محبت و اختيار خود و از روى رغبت و ايثار قبض روح كرد، سرانجام او از رنج اين جهان آسوده شد و هم اكنون در ميان فرشتگان، و خشنودى پرودرگار غفار و در جوار قرب خداوند جبار قرار داد.
درود خدا بر پدرم پيامبر(ص) امين وحى، و برگزيده او از ميان خلائق باد، و سلام بر او و رحمت خدا و بركاتش(سخن حضرت زهرا(س) در خطبه فدك)
محمد(ص) امام رحمت و واسطه ى فيض و پيشواى خيرات و اصلاحات و كليد بركت و نعمت بود.
محمد(ص) دين مقدس تو را در زمين آن چنان كه سزاوار بود با علو و عظمت جلوه گر ساخت.
آن چنان كه جان عزيز خود را به رضاى تو در راه جهاد مقدس خويش بر كف گذاشت; تن نازنين خود را نيز به خاطر تو در طوفان حوادث به مشقت ها و رنج ها تسليم فرمود.
پيشانى بندگى در پيشگاه عظمت تو بر خاك نهاد و دست التجا و تضرع به درگاه تو برافراشت.
دودمان خويش را براى اعتلا و عظمت كلمه توحيد به قربانگاه گسيل كرد و بر خويشاوندان خود كه هم چنان به مكابره و عناد ادامه مى دادند و از انحراف به استقامت نمى گراييدند, حمله برد و رشته ى رحامت را با دم شمشير ببريد.
بيگانگان مومن و صالح را به خويشتن نزديك ساخت و خويشان ملحد و منافق را به جرم الحاد و نفاق, بيگانه شمرد و از جوار خويش طردشان كرد.
محمد(ص) در راه رضاى تو, سياه را بر سفيد و درويش را بر توانگر و بيگانه را بر خويش و دور را بر نزديك, برگزيد و عاشقانه به تبليغ وحى تو و اعلاى قانون تو و تعظيم قرآن تو پرداخت.
تا آن جا كه از شهر و ديار خود آواره ماند و خاك ((بطحا)) را به اميد آن كه در ادامه ى تبليغ آزادتر و قوىتر گردد, ترك گفت و رو به جانب ((يثرب)) گذاشت.
محمد(ص) از مكه كه زادگاه و معبد و مسجد و خانه ى آبإ و امهاتش بود, به مدينه ى غريب و ناشناس هجرت كرد تا قرآن مجيد را هم چون خورشيد تابان بر آسمان حيات بشرى بركشد و جهان را از فروغ اين چراغ آسمانى گرم و روشن بدارد.
محمد(ص) در اين فداكارى عظيم جز اعظام دين تو و اعلاى كلمه تو و سركوبى دشمنان تو, هدف ديگرى نداشت.
و بدين ترتيب در خانه ى هجرت به تجهيزات و تسليحات مسلمانان همت گماشت و از آن جا به اميد اين كه درخت كفر را از ريشه بركند و بر جايش نهال بارور راستى و درستى بنشاند, برضد بت خانه ها به جنگ برخاست.
همه جا دست تواناى تو پشتيبان او بود و لواى ظفر و سعادت از آسمان ها بر فرق گرامش سايه مى انداخت.
تا آن كه بت پرستان قريش را در خانه هايشان از پاى درآورد و بت خانه ها را بر سرشان ويران ساخت و فرمان گرانمايه ى تو را جبرا و قهرا بر زندگى ننگين و نكبت گرفته ى آنان تحميل كرد.
پروردگارا! روح مقدس محمد(ص) را در اعلى عليين به جوار خويش بپذير و به پاداش رنج ها و زحمت هايى كه آن روح مقدس در راه رضاى تو و سعادت بندگان تو به خود پذيرفته, قرين رضا و مسرتش فرماى.
آن چنان بر منزلت و مرتبتش بيفزاى كه از آفريدگان تو, كس هم سنگ و هم وزن وى نباشد و بر فرشتگان مقرب و پيامبران مرسل تو برترى و مهترى گيرد.
و هم چنان فرزندان صالح و پيروان صادق او را از شفاعت و محبتش بهره مند ساز و بيش از آنچه ما را به اكرام و انعام وعده فرموده اى, انعام و اكرام فرماى.
خداوندا! اى تو كه بندگانت را به وفادارى فرمان داده اى.
اى تو كه از هر وفادار, وفادارترى و از هر بخشنده, افزون تر و مطلوب تر همى بخشى.
تو كه اگر بخواهى بر دفتر كردار بندگانت به جاى گناه, ثواب بنويسى و عوض كيفر, پاداش فراوان فرستى.(صحيفه ى كامله ى سجاديه, ترجمه جواد فاضل, ص 64-68, امير كبير, تهران, چاپ شانزدهم, 1372)
براى تو كافى است كه راه و رسم زندگى پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلّم) را اطاعت نمايى، تا رهنماى خوبى براى تو در شناخت بديها و عيبهاى دنيا و رسوايي ها و زشتى هاى آن باشد، چه اينكه دنيا از هر سو بر پيامبر(صلى اللّه عليه و آله و سلّم) باز داشته و براى غير او گسترانده شد، از پستان دنيا شير نخورد، و از زيورهاى آن فاصله گرفت.(نهج البلاغه، محمد دشتى، نشر پارسايان، خطبه 160، ص 298)
در ادامه همين خطبه درباره اسوه بودن آن حضرت و لزوم اقتدا به او مى فرمايد:
پس به پيامبر پاكيزه و پاكت اقتدا كن، كه در (راه و رسم) او الگويى است براى الگو طلبان و مايه فخر و بزرگى است براى كسى كه خواهان بزرگوارى باشد، محبوبترين بنده نزد خدا كسى است كه از پيامبرش پيروى كند و گام بر جايگاه قدم او نهد .(نهج البلاغه، محمد دشتى، نشر پارسايان، خطبه 160، ص 300)؛