چرا در نماز حال پیدا نمی کنیم و از آن لذت نمی بریم؟!
تبهای اولیه
[="blue"]علل بی نشاطی در نماز
مکرّر مردم، خصوصاً جوانان می پرسند که چرا در نماز حال پیدا نمی کنیم؟ و چرا در نماز آن لذّتی را که باید ببریم، نمی بریم؟
حضرت سجاد(ع) در دعای ابوحمزه ثمالی پاسخ این پرسش را در ضمن چند «لعّل» بیان نموده است. حضرت عرضه می دارد:
«اَللَّهُمَّ اِنِّی کُلَّمَا قُلْتُ قَدْ تَهَیَّأْتُ وَ تَعَبَّأْتُ وَ قُمْتُ لِلصَّلَاةِ بَیْنَ یَدَیْکَ وَ نَاجَیْتُ أَلْقَیْتَ عَلَیَّ نُعَاساً إِذَا أَنَا صَلَّیْتُ وَ سَلَبْتَنِی مُنَاجَاتَکَ إِذَا أَنَا نَاجَیْتُ مَا لِی کُلَّمَا قُلْتُ قَدْ صَلُحَتْ سَرِیرَتِی وَ قَرُبَ مِنْ مَجَالِسِ التَّوَّابِینَ مَجْلِسِی عَرَضَتْ لِی بَلِیَّةٌ أَزَالَتْ قَدَمِی وَ حَالَتْ بَیْنِی وَ بَیْنَ خِدْمَتِکَ؛[1]
خدایا! براستی من هرگاه با [خودم] گفتم که مهیا و آماده شوم [برای یک نماز با حال] و برای نماز در پیشگاه تو و مناجات با تو ایستادم؛ چرت (و بی حالی) بر من عارض نمودی، آن هم در حال نماز، و از من (و دلم) حال مناجات با خودت (و راز و نیاز) را گرفتی؛ در حالی که من با تو مناجات می کردم، چه شده است هر وقت می گویم باطنم اصلاح شده و همنشینی من با توبه کاران نزدیک شده است، گرفتاری برایم رخ می دهد که قدمهایم می لرزد [و حال نماز و نزدیکی به توبه کاران از من گرفته می شود] و بین من و خدمت تو [و حضور قلب و همنشینی با پاکان] حائل ایجاد می شود.
[راستی راز این بی حالیها چیست؟]»[/]
----
[1]. مفاتیج الجنان، شیخ عباس قمی، قم، انتشارات مطبوعات دینی، 1377 دعای ابو حمزه ثمالی.
[="darkgreen"]آنگاه با استفاده از علوم الهی خود به بیان عوامل این بی حالی می پردازد:
1. «سَیِّدِی! لَعَلَّکَ عَنْ بَابِکَ طَرَدْتَنِی وَ عَنْ خِدْمَتِکَ نَحَّیْتَنِی؛ آقای من! شاید مرا از درگاهت رانده ای و از خدمت (و بودن در محضرت) دورم کرده ای.»
2. «اَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی مُسْتَخِفّاً بِحَقِّکَ فَأَقْصَیْتَنِی؛ یا شاید دیدی من حق [طاعت و بندگی] تو را سبک شمردم؛ پس [مرا از خود و ارتباط با خود در نماز و مناجات] دور نموده ای.»
3. «أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی مُعْرِضاً عَنْکَ فَقَلَیْتَنِی؛ یا شاید دیدی مرا که از تو رو گردان بودم [و اعراض از خدا زندگی تلخی را به دنبال دارد؛[2] چرا که] تو مرا بَد داشتی [و از من روگردان شدی].»
4. «أَوْ لَعَلَّکَ وَجَدْتَنِی فِی مَقَامِ الْکَاذِبِینَ فَرَفَضْتَنِی؛ یا شاید مرا در مقام دروغگویان یافتی پس مرا از خود دور نمودی.»
5. «أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی غَیْرَ شَاکِرٍ لِنَعْمَائِکَ فَحَرَمْتَنِی؛ یا شاید دیدی که [این همه] نعمتهای تو را شکر نگفتم [و در مسیر درست به کار نبردم]، پس مرا محروم ساختی.»
شکر نعمت، نعمتت افزون کند
کفر نعمت از کفت بیرون کند
6. «أَوْ لَعَلَّکَ فَقَدْتَنِی مِنْ مَجَالِسِ الْعُلَمَاءِ فَخَذَلْتَنِی؛ یا شاید مرا در مجالس علما نیافتی؛ پس خوارم داشتی[3] [و حال مناجات و نمازم را از من گرفتی].»
7. «أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی فِی الْغَافِلِینَ فَمِنْ رَحْمَتِکَ آیَسْتَنِی؛ یا شاید دیدی بین غافلان به سر می برم؛ پس مرا از رحمت خود؛ مأیوس کردی [تا با همان غافلان همنشین باشم].»
8. «أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی آلَفُ مَجَالِسَ الْبَطَّالِینَ فَبَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ خَلَّیْتَنِی؛ یا شاید دیدی که با اهل باطل و بیهودگان مأنوس و دمسازم؛ پس مرا به آنها واگذاشتی [و گفتی برو با همانها خوش باش! تو را با نماز و مناجات و راز و نیاز چه کار؟].»
9. «أَوْ لَعَلَّکَ لَمْ تُحِبَّ أَنْ تَسْمَعَ دُعَائِی فَبَاعَدْتَنِی؛ یا شاید [آن قدر گناه کردم] که دوست نداری صدای [مناجات و راز نیاز و] دعای مرا بشنوی؛ پس [با گرفتن حال] مرا [از خود] دور نمودی.»
10. «أَوْ لَعَلَّکَ بِجُرْمِی وَ جَرِیرَتِی کَافَیْتَنِی؛ یا شاید به خاطر جرم و گناهم کیفرم دادی [و اثر گناهم این بود که حال نماز و مناجات را از من بگیری؛ همچون غیبت و عمل نکردن به علم که حال نماز و ... را از انسان می گیرد].»
11. «أَوْ لَعَلَّکَ بِقِلَّةِ حَیَائِی مِنْکَ جَازَیْتَنِی؛ یا شاید بخاطر کمی حیای من از تو [و حال آنکه از مردم حیا کردم؛ ولی تو را بر خود حاضر ندانستم] مرا مجازات کردی [و حال نماز و دعا را از من گرفتی].»[/]
---
[2]. «مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکا.»
[3]. معلوم می شود در این عالم خیلی چیزها با هم ربط دارند و ما بی خبریم؛ آری مجالس علما تازیانه سلوک و حال پیدا نمودن در نماز است که وقتی نباشد، حال می رود.
[="Indigo"]در این یازده فقره به عوامل بی حالی در نماز، و دعا، مناجات و بی توفیقی اشاره شده است:
1. دور شدن از در خانة خدا؛
2. سبک شمردن حق طاعت و بندگی خدا؛
3. اعراض نمودن از خدا و یاد او؛
4. دروغگویی؛
5. شکر نعمت الهی را بجا نیاوردن و نعمتهای او را درست و صحیح و بجا مصرف نکردن؛
6. نرفتن به محضر علما و حاضر نشدن در مجالس وعظ و سخنرانی آنان؛
7. همراه بودن با رفقای بد؛ همچون غافلان، مرفهین بی درد، اهل لهو و لعب؛
8. نفرت پیدا کردن خداوند از بنده بر اثر گناهان؛
9. زیاد شدن گناهان و معاصی؛
10. حیا نکردن از خداوند و عالم را محضر خدا ندانستن... .[/]
منبع
کارشناس محترم سلام علیکم
راستش خودم از بی حالی در نماز و عبادتم خیلی رنج میبرم چند سوال دارم که ممنون میشم راهنمایی م کنید
[="darkorchid"]اول اینکه رعایت این 10 مورد برای یک بنده ی ساده و خاطی ای مثل من خیلی زمان بر هست خواستم ببینم آیا
راهکارهایی هست که ما رو قدم به قدم به خواندن یک نماز و عبادت مقبول انشالله راهنمایی کنه؟ در واقع زمانی که احساس میکنیم در قلبمون بسته ست باید برای نجات و رهایی چیکار کنیم؟[/]
* دو تجربه از خودم میگم برای اونهایی که مثل من این مشکل رو دارن. خواندن قرآن و رفتن به نماز جماعت دلمردگی من رو خیلی زود بهبود بخشیده
[="darkorchid"]دومین سوالم این هست که من گاهی با خوندن نماز حس سبکی و آرامشی بهم دست میده از کجا بفهمم این حس واقعی هست...چطور بگم...من همیشه در عذابم هم از حس خوب بعد عبادت هم از بی حسی بعد عبادت...بی حسی که برای همه عذاب آوره ولی وقتی حس خوبی بهم دست میده با خودم میگم آیا این حس خوب در خدا هم بر اثر عبادت من بوجود اومده؟آیا در حضور فرشته هاش به وجود بنده ش افتخار کرده؟ یا این حس خوبه من فقط توهمه؟؟[/]
باسلام
به قول استاد پناهيان نماز در مرحله اول براي آدم شدن وتربيت است نه لذت بردن
لازمه اين عبادت حضور قلب نيست يه جو معرفت است
عملي كه روزي 5 بار مكرر انجام شود در مرحله نخست فقط براي تربيت انسان به پيشگاه خداوند است در مراحل بعدي است كه راز ونياز و عشقبازي با خداميشود
باسلام[="Red"]لازمه اين عبادت حضور قلب نيست[/] يه جو معرفت است
واقعا ایشون اعتقاد دارن به این حرف؟
لازمه ی این عبادت حضور قلب نیست؟
البته اون یک جو معرفت باشه بنظرم حضور قلب باهاش همراه میشه:Gol:
کسی که معرفت نداره سر سجاده نمیره
کافیه پارو نفس بذاریم و سر نماز به هرچی غیر خـــــــــدا فکر نکنیم
کسی که معرفت نداره سر سجاده نمیره
کافیه پارو نفس بذاریم و سر نماز به هرچی غیر خـــــــــدا فکر نکنیم
گفتنش راحته
دوستان عزیز من اینکارو کردم خیلی نتیجه گرفتم شما هم همین کارو کنید
بیایید به تک تک جملاتی که تو نماز می گید دقت کنید که چی می گید و طوری بگید که تو ذهنتون هم تکرار بشه
راستی یه چیز دیگه که مانع لذت نماز می شه استرس هستش
تا زمانی که استرس منفی درونمون باشه نمی تونیم اونطور که باید لذت از نماز خوندن ببریم
دوستان عزیز من اینکارو کردم خیلی نتیجه گرفتم شما هم همین کارو کنید
بیایید به تک تک جملاتی که تو نماز می گید دقت کنید که چی می گید و طوری بگید که تو ذهنتون هم تکرار بشه
راستی یه چیز دیگه که مانع لذت نماز می شه استرس هستش
تا زمانی که استرس منفی درونمون باشه نمی تونیم اونطور که باید لذت از نماز خوندن ببریم
من اینکار و کردم فقط رکعت اول و دوام اوردم :Ghamgin:
استرس هم که دست ادم نیست وقتی استرس داری داری دیگه کاریش نمی تونی بکنی
به نظر من توجه به تک تک جملات و معانی اونها باعث میشه حواس ت به موضوعات دیگه پرت نشه (البته بی تاثیر هم نیست در حال خوش ولی زیاد اثر نداره)
ولی اون حال خوش عبادت به این راحتی ها به دست نمیاد
به نظر من توجه به تک تک جملات و معانی اونها
براستی که بهترین وسودمند ترین کاره... یک بار کافی نمازتو با التفات به معانی آنچه میگویی خصوصا معانی سوره های شریفه بخونی بخدا هیچ حالی به این حال نمیرسه
[="Times New Roman"][="Indigo"]به قول استاد پناهيان نماز در مرحله اول براي آدم شدن وتربيت است نه لذت بردن
همانطور که می دانید برای نماز جسمی هست وروحی.اعمال ظاهری نماز همچون رکوع وسجود به منزله ی جسم نمازند و حضور قلب و توجه درونى به حقيقت نماز، روح نماز است.
چنانچه تمایل داشته باشیم که از حضور قلب در نماز بی بهره نباشیم لازم است در وهله ی اول معرفتی را کسب نماییم تا به واسطه ی آن معرفت دنیا را کوچک وبی ارزش تلقی کنیم وخدا را بزرگ تر از هر امری در نظر خویش بدانیم.بنابراین با این نوع نگاه به دنیا،در موقع نماز هیچ امر مادی ما را از ارتباط وراز ونیاز با خدا منصرف نخواهد کرد.
توجه به معانی بلند عبارات نماز وفلسفه ی اعمال نمازبه ما کمک خواهد کرد که ذهنمان از افکار مشوش وپراکنده خالی شود واین امرنیز به حضور قلب در نماز می انجامد.
انتخاب محل و مكان نماز نيز، در اين امر، بی تآثیر نیست .البته فراموش نشود که هر چقدر در طول شبانه روز از میزان گناهانمان کم کنیم وازگناهان بپرهیزیم به همان نسبت توفیق حضور قلب در نماز را پیدا خواهیم کرد.چرا که گناه قلب انسان را از خداوند دور می کند.
انجام مستحبات نماز و آداب مخصوص آن چه در مقدمات و چه در اصل نماز نيز كمك مؤثرى به اين امر مى كند.
مراقبت، تمرين و استمرار عامل مهمی است که ما را زودتر به هدف می رساند بسيار مى شود كه در آغاز انسان در تمام نماز يك لحظه كوتاه قدرت تمركز فكر پيدا مى كند، اما با ادامه اين كار، و پى گيرى و تداوم، آنچنان قدرت نفس پيدا مى كند كه مى تواند به هنگام نماز دريچه هاى فكر خود را بر غير معبود مطلقاً ببندد!
وای خدای من
من هر وقت غرق در معانی ایات و جملات نماز میشم ،ناخودآگاه فراموش میکنم رکعت چندم نمازم.مجبورم که از نو نمازمو بخونم
اکثر اوقات سعی میکنم نمازمو یه کم سریعتر بخونم
سلام
نماز متعارف برای انجام وظیفه است از روی عادت است و لذا بعد از مدتی عادی میشود لذا نماز را برای قرب به خدا بخوانید برای اینکار انرا تکرار کنید یعنی بعد از نماز عادی نماز مستحبی بخوانید برای قرب به خدا بخوانید و انقدر تکرار کنید تا موجب حال شود بنده انجام دادم شد .
یه نظر دیگه ام دارم(خودم یه ماهه اعمال کردمو ناجور نتیجه داده):
نمازاتونو باهم نخونید(پیامبر اسلام(ص) جز در جنگ ومسافرت نمازشان را باهم نمیخواند.)
قبول دارم اولش سخته ولی1 اجرش بیشتر 2 لذتش بیشتره و...
حالا: نمازظهرو اذانش میخونم و عصر رو سه ساعت بعد و مغرب هم اذان مغرب و عشا رو یک ساعت ونیم بعدش...
توجه اولا ممکنه یادتون بره نماز دومو بخونید از زنگ هشدار گوشیاتون یوز کنید...
من از دنیای شما سه چیز را دوس دارم: زن بوی خوش نمــــاز
رسول الله(ص)
منم نمازامو باهم نمیخونم.عربستان برای هر نمازی یه اذون میزنن انشاءالله مشرف شده باشید اونجا ادم واقعا معنی نماز رو حس میکنه اینجا هم میشه فقط تمرین میخواد.التماس دعا.
با توجه به چیزی که قدس شریف گفته احتمالا باید نتیجه گرفت که طریقه ی رسیدن به این حس معنوی از شخصی به شخص دیگه فرق میکنه
چون من چند بار این کار رو کردم و نتیجه ی عکس گرفتم یعنی اصلا نماز عصرم و عشا م اون لذت همیشگی رو برام نداشت.....نمی دونم چرا شاید چون همیشه عادت داشتم باهم بخونم
ولی
وقتی بین نماز ظهر و عصرم رو با خوندن قرآن و ادعیه به مدت نیم ساعت تا 45 دقیقه سر سجاده م نشسته بودم،نتیجه عالی بود و واقعا از نماز دومم لذت میبردم
منتهی مشکل اینجاست که همیشه فرصت برای اینکار نیست
من میخوام راهکار هایی برای باز شدن راه قلبم پیدا بشه
که صد البته ترک گناه های ریزی که به چشم نمیان خیلی خیلی تاثیر گذاره...مثل کنترل نگاه,گوش نکردن به موسیقی غنا,...(همه ی اینها به مرور قلب رو تیره و آماده ی پذیر گناه میکنه)
دلم میخواد وقتی تو یه سفر بین راه نماز میخونم حس و حال معنوی ش برابر با زمانی باشه که با زمان کافی تو خونه نماز میخونم...حضور قلب میخوام در هر لحظه از زندگی م...حتی وقتی سرنماز نیستم...میخوام دلم بهم بگه برو تسبیح بردار و ذکر بگو نه اینکه فکر کنم به اینکه الان خوبه ذکر بگم....شاید توقع م از خودم خیلی زیاده ولی من انسانم پس میتونم انشالله:Gol:
من از دنیای شما سه چیز را دوس دارم: زن بوی خوش نمــــاز
رسول الله(ص)
این حدیثی که دوستمون مطرح کردند، سؤال این بحث را که: چه کنیم تا از نمازمون لذت ببریم» را پاسخ می دهد.
نماز کسی برایش لذت بخش است که به همه امور زندگی اش اهمیت لازم را بدهد و این امور را اولویت بندی نکند. کارهای مؤمن همه لازم است هیچ لغوی در آن نیست. استفاده از بوی خوش، محبت به زن و تکریم او درست هم وزن نماز ارزش دارد. اگر نماز برترین عمل شمرده می شود در حوزه عبادات این چنین است . نماز را با راستگویی و یا خوردن مال حلال و یا جهاد در راه خداوند نمی سنجند که بگویند آن برتر است.
وقتی مؤذن اذان می گوید بهترین کار نماز است. ولی در وقتهای دیگر بهترین کار همان کاری است که باید انجام بگیرد ممکن است آن کار حمام باشد و یا حتی خلوت نمودن با همسر باشد!
نظم در امور در کنار تقوا که وصیت امام علی به امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) است اهمیت درست یابد، آنوقت از نماز لذت برده می شود.
لذت در نماز جدای از لذت از کار نمودن و لذت از خانواده و لذت از غذا حلال هرچند کم باشد و ارزان و لذت از خوابی که باید انجام گیرد و لذت جهاد در راه خدا و لذت ... نیست. جدا که نیست متصل به همه انهاست.
لطفا تشریف بیارید
تاپیک خیلی جامعی است که راههای کسب حضور قلب در نماز رو خیلی کامل توضیح داده .
لازمه اين عبادت حضور قلب نيست يه جو معرفت است
لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
بسم الله الحکیم
سلام علیکم
اگر ما بیاییم معرفت رو افضل از حضور قلب بگیریم
این جمله به تفکر حقیر اشکالی ندارد
چگونه اینگونه
اگر معرفت را شناخت و حرکت به سوی شناخت و عملی کردن شناخت ترجمه کنیم
حضور قلب هم داخل این 3 مورد است که البته یکیش
که میشه عملی کردن شناخت:ok::Gol:
من اینکار و کردم فقط رکعت اول و دوام اوردم استرس هم که دست ادم نیست وقتی استرس داری داری دیگه کاریش نمی تونی بکنی
احساس نیاز کنید!!
اگر استرس دارید
به خود بقبولانید که نماز نیاز شما به ارامش را برطرف می کند
اگر پول می خواهید
به این بیاندیشید که نماز مشکلات را حل می کند(البته به طرقی که خود خدا در نظر داره)
و در همه حال باید راضی بود به رضای حق
امتحان کنید:Gol:
من هر وقت غرق در معانی ایات و جملات نماز میشم ،ناخودآگاه فراموش میکنم رکعت چندم نمازم.مجبورم که از نو نمازمو بخونم اکثر اوقات سعی میکنم نمازمو یه کم سریعتر بخونم :(
سلام
بخوانید و توجه کنید اما غرق نشید
مثل یک داستان که می خونیم و به معانی ان توجه می کنیم
اما مکث نمی کنیم
اینگونه باشه بهتره فکر کنم:khandeh!:
رسول خدا صلی الله وعلیه وآله فرمودند:
«إِنَّ الْعَبْدَ إِذا اشْتَغَلَ بِالصَّلاةِ جاءَهُ الشَّيْطانُ وَ قالَ لَهُ: أُذْكُرْ كَذا، أُذْكُرْ كَذا حَتَّى يُضِلَّ الرَّجُلَ أَنْ يَدْرِىَ كَمْ صَلَّى»
وقتى كسى به نماز مشغول مى شود، شيطان به سراغش مى آيد و مى گويد: اين را به ياد بياور، آن را به ياد بياور، تا آنجا او را گمراه مى كند كه نمى داند چقدر نماز خوانده است.
طمع شيطان در انسان ،براى نفوذ در دل و ربودن ايمان اوست و اگر بتواند در حال نماز بر او چيره شود، گمراه ساختن او در غير نماز آسانتر خواهد بود.
پس نمازگزار بايد هشيار باشد، وبهترین راهکار،عمل نمودن به خلاف است. یعنی تمام هم وغم نمازگذار این باشد که طائر خیال را در نماز حفظ نماید.یعنی به مجرد این که حواس انسان خواست پرت شود سریعا به حالت توجه برگرددالبته در آغازامر، ممکن است کمی مشکل باشد ویا حتی خسته کننده اما مراقبت باید به طور مداوم انجام گیرد تا برای انسان ملکه شود.شما متوقع نباشيد كه در اول امر بتوانيد درتمام نماز طاير خيال را حفظ نمایید. اما این امر به تدريج وهمراه بودن با صبر ممکن خواهد بود .
[="black"][="mediumturquoise"]يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ[/]
به نام یار
سلام
این سه فایل کوتاه صوتی رو تقدیم می کنم به همه ی کسائی که دغدغه ی نماز باحال خوندن رو دارند...
کسی میدونه منبع حرف های ایت الله پناهیان از کجاست؟؟
[spoiler]راستش رو بخاین من مدتی بود دنبال یه همچین موضوعی بودم برای بعضی از دوستان کاهل نمازم ولی بدونه مدرک و سند نمیتونم برم جلو[/spoiler]
اگه کسی ایه ای یا حدیثی در این مورد داره ممنون میشم بزاره اینجا تا همه ازش استفاده کنیم.[/]
خلاصه صحبت های ایت الله پناهیان
چطور باید نماز خوب بخوانیم ؟ نماز یک عباداتی نیست که لازم باشد شما با حال واشک سوز وعشق بخوانیدچون اگر شما خیلی اهل حال وسوز هم باشید همیشه اینگونه نخواهد بود چون امیر المومنین (ع) فرمود : ان للقلوب اقبالاً و ادباراً. فاذا اقبلت فاحملوها علی النوافل و اذا ادبرت فاقتصروا بها علی الفرائض. یعنی در دلها حالات رغبت و بی رغبتی است. در موقع رغبت به مستحبات اقدام کنید و در بی رغبتی به واجبات قانع باشید.
عبادتی که باید هر روز روزی 5 مرتبه انجام بدهید لازمه اش این نیست که سر نماز گریه کنید اگر قرار بود سر هر نماز گریه کنید خدا می فرمود : هر وقت حال داشتی نماز بخوان ولی [="red"]اتفاقا دستور نماز را جوری صادر کرده [/]،[="red"] که حالت را هم بگیرد[/] .
[="red"]خدا عبادتی را انتخاب کرده که انسان ازآن لذت نبرد . ودر سختی و تلخی این امر مکرر که طبیعتا چون تکراری است لذتش از بین میرود، انسان ساخته بشود بالا برود ورشد کند اگردر ابتدا از آن لذت ببرد رشد پیدا نمی کند.
[/]
آن موقع نماز خوندن باعث رشد انسان میشود وچرک روح آدم را می گیرد [="red"]که لبه زبر نماز بیاید و روح را صیقل دهد[/]. انسان نشسته غرق بازی ، کار واستراحت ؛ بانگ اذان بلند میشود وحالش گرفته میشود.چرا خدا صبح وقتی در خواب خوش هست بلندش میکند می خواهد حالش را بگیرد. خدا نمی گوید مثل مرتاض های هندی یکماه سرمیخ بخواب صدا وناله ات هم بلند نشود تا به همه قدرت ها و رشد برسی. انسان اگر میخواهد با خودش مبارزه کند باید سر نماز مبارزه کند.
اگر میخواهید کنترل زبان چشم و... داشته باشی باید اول وقت بلند شوی ونماز بخوانی .از امام رضا (ع) پرسیدند : چرا کسی که زنا می کند به او کافر نمی گویند ولی به کسی که نماز را ترک می کند کافر می گویند در «علل الشرایط »جواب فرمودند : چون او شرایط بهش فشار آورده ومرتکب گناه شده ؛ ولی مگر نماز نخوندن چقدر لذت دارد؟جز اینکه خواسته بخدا بی احترامی کند
همانطور که نماز نخوندن بی احترامی بخدا است دیر نماز خواندن هم بی احترامی بخداست نماز در مرحله اول رعایت ادب وسختی دادن بخود است نه عشق بازی با خدا وخوشی داشتن معنوی.
خداوند در قرآن می فرماید:
وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ
و نماز را بر پا دار، كه نماز (انسان را) از زشتى ها و گناه باز مى دارد
درتفسیرنمونه در رابطه با این آیه ی مبارکه نکات جالبی مطرح شده است که سعی می کنم به طور خلاصه مطرح کنم.در واقع این آیه فلسفه ی اصلی نماز را برای ما روشن میکند چرا که نماز، انسان را به ياد نيرومندترين عامل بازدارنده، يعنى اعتقاد به مبدأ و معاد مى اندازد، وهمین امر باعث می شود که دارای اثر بازدارندگى از فحشاء و منكر باشد.
انسانى كه به نماز مى ايستد،و تكبير مى گويد، خدا را از همه چيز برتر و بالاتر می بیند تمام افعال واقوال نماز، موجى از معنويت درانسان ايجاد مى كند، وهمین موج همچون سدی نيرومند در برابر گناه، محسوب مى شود.
منتها هر نمازى، به همان اندازه كه از شرايط كمال و روح عبادت برخوردار است، نهى از فحشاء و منكر مى كند، گاه، نهى كلى و جامع و گاه، نهى جزئى و محدود.
ممكن نيست، كسى نماز بخواند و هيچ گونه اثرى در او نبخشد، هر چند نمازش صورى باشد، هر چند آلوده گناه باشد، البته اين گونه نماز، تأثيرش كم است، اين گونه افراد اگر همان نماز را نمى خواندند، از اين هم آلوده تر بودند.
روشنتر بگوئيم: نهى از فحشاء و منكر، سلسله مراتب و درجات زيادى دارد و هر نمازى، به نسبت رعايت شرايط، داراى بعضى از اين درجات است.
در حديثى از پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله چنين مى خوانيم:
مَنْ لَمْتَنْهَهُ صَلْاتُهُ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ لَمْيَزْدَدْ مِنَ اللَّهِ الَّا بُعْداً
«كسى كه نمازش او را از فحشاء و منكر باز ندارد، هيچ بهره اى از نماز، جز دورى از خدا نبرده است»!.
اين اثر نماز به قدرى اهميت دارد، كه در بعضى از روايات اسلامى به عنوان معيار سنجش نماز مقبول و غير مقبول از آن ياد شده، چنان كه امام صادق عليه السلام مى فرمايد: مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَعْلَمَ أَقُبِلَتْ صَلوتُهُ أَمْ لَمْتُقْبَلْ؟ فَلْيَنْظُرْ: هَلْ مَنَعَتْهُ صَلوتُهُ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ؟ فَبِقَدْرِ ما مَنَعَتْهُ قُبِلَتْ مِنْهُ!:
«كسى كه دوست دارد ببيند آيا نمازش مقبول درگاه الهى شده، يا نه؟ بايد ببيند آيا اين نماز او را از زشتى ها و منكرات باز داشته يا نه؟ به همان مقدار كه بازداشته نمازش قبول است»!
روح و اساس و هدف و پايه و مقدمه و نتيجه و بالاخره، فلسفه نمازهمان ياد خدا است، همان «ذكر اللَّه» است البته، ذكرى كه مقدمه فكر، و فكرى كه انگيزه عمل بوده باشد.نماز، غفلت زدا است، بزرگترين مصيبت براى رهروان راه حق آن است كه هدف آفرينش خود را فراموش كنند، و غرق در زندگى مادى و لذائذ زود گذر گردند، اما نماز، به حكم اين كه: در فواصل مختلف، و در هر شبانه روز پنج بار انجام مى شود، مرتباً به انسان اخطار مى كند، هشدار مى دهد، هدف آفرينش او را خاطر نشان مى سازد، موقعيت او را در جهان به او گوشزد مى كند، و اين نعمت بزرگى است كه انسان، وسيله اى در اختيار داشته باشد، كه در هر شبانه روز چند مرتبه قويّاً به او بيدار باش گويد.
نماز قطع نظر از محتواى خودش، با توجه به شرائط صحت، دعوت به پاكسازى زندگى مى كند؛ چرا كه مى دانيم مكان نمازگزار، لباس نمازگزار، فرشى كه بر آن نماز مى خواند، آبى كه با آن وضو مى گيرد و غسل مى كند، محلى كه در آن غسل و وضو انجام مى شود، بايد از هر گونه غصب و تجاوز به حقوق ديگران پاك باشد، كسى كه آلوده به تجاوز و ظلم، ربا، غصب، كم فروشى، رشوه خوارى و كسب اموال حرام باشد، چگونه مى تواند مقدمات نماز را فراهم سازد؟
بنابراين تكرار نماز، در پنج نوبت در شبانه روز خود دعوتى است به رعايت حقوق ديگران.
نماز روح انضباط را در انسان تقويت مى كند، چرا كه دقيقاً بايد در اوقات معينى انجام گيرد، كه تأخير و تقديم آن هر دو، موجب بطلان نماز است، همچنين آداب و احكام ديگر در مورد نيت، قيام، قعود، ركوع، سجود و مانند آن كه رعايت آنها، پذيرش انضباط را در برنامه هاى زندگى كاملًا آسان مى سازد.
گفتار خود را در زمينه فلسفه و اسرار نماز، با حديث جامعى كه از امام على بن موسى الرضا عليه السلام نقل شده پايان مى دهيم:
امام عليه السلام، در پاسخ نامه اى كه از فلسفه نماز در آن سؤال شده بود، چنين فرمود:
«علت تشريع نماز اين است كه، توجه و اقرار به ربوبيت پروردگار است، مبارزه با شرك و بت پرستى، و قيام در پيشگاه پروردگار در نهايت خضوع و نهايت تواضع، اعتراف به گناهان و تقاضاى بخشش از معاصى گذشته، و نهادن پيشانى بر زمين، همه روز، براى تعظيم پروردگار!
و نيز هدف اين است كه: انسان همواره هشيار و متذكر باشد، گرد و غبار فراموشكارى بر دل او ننشيند، مست و مغرور نشود، خاشع و خاضع باشد، طالب و علاقمند افزونى در مواهب دين و دنيا گردد.
علاوه بر اين كه، مداومت ذكر خداوند در شب و روز، كه در پرتو نماز حاصل مىگردد، سبب مى شود: انسان مولا و مدبر و خالق خود را فراموش نكند، روح سركشى و طغيانگرى بر او غلبه ننمايد.
و همين توجه به خداوند، و قيام در برابر او، انسان را از معاصى باز مى دارد و از انواع فساد جلوگيرى مى كند».
[="DarkGreen"]سلام . من میگم چرا وقتی نماز می خونی حال پیدا نمی کنی .
سوال : آیا وقتی نماز می خونی ، باید خودت کیف کنی و حالش را ببری ؟
جواب : در مورد خودم . من وقتی نماز می خونم ، به خدا نگاه می کنم ، اگر خدا از نماز خوندن من کیف کرد و خوشحال شد ، یه احساسی بهم دست میده که توصیف نداره .
قبل از خوندن نماز ، ببین چطوری می تونی یه نماز قشنگ برای خدا قشنگیها بخونی ، که اول خدا را شاد کنی و به دنبال این شادی ، خدا تو را شاد کنه . یادت باشه وقتی که توی یه نماز احساس سرزندگی کردی ، بدون خدا طریقه نماز خوندنت را دوست داره .
خدایا ! من از من نیستم ، من را شایسته بودن برای خود کن .
خدایا ! من از من نیستم ، لیقات بودن برای خود را نصیبم کن .
به نام خدا
به نظرم یکی از مسائل حضور قلب باشه
توجه شما رو به این تاپیک جلب می کنم:
http://www.askquran.ir/thread31498.html
یا علی(ع)
[="Navy"]یه بار آقای جوادی آملی سخن بجایی میفرمود که: انسان برای اینکه نمازش قابل قبول و دارای حضور قلب باشد باید به کارهایی که در زمانهای قبل از نماز انجام میدهد دقّت کند،
کسی که پیش از نماز، افکار یا اعمال نامشروع و شیطانی دارد اثرش همین میشود که نمازش فاقد شرایط و فاقد حضور قلب و فاقد مقبولیّت خواهد بود.
واقعاً این یک مطلب قابل تأمّل و سزاوار دقّت است.[/]
[="Palatino Linotype"][="Black"]نمازاتونو باهم نخونید(پیامبر اسلام(ص) جز در جنگ ومسافرت نمازشان را باهم نمیخواند.)
با سلام خدمت همه دوستان و عزیزانی که در فکر زیبایی های نماز هستند.
نظر علما راجع به جمع خواندن و یا فاصله بین نمازها (وقت فضیلت) متفاوت است به عنوان مثال آیت الله صافی و آیت الله بهجت (ره) وقت فضیلت نمازهای عصر و عشاء را بلافاصله بعد از نماز های ظهر و مغرب می دانند، در این رابطه نظر مرجع تقلیدتان را جویا شوید.
در مورد جمع خواندن و یا فاصله انداختن بین نمازهای پیامبر (ص) گفته شده ایشان بعضی از اوقات بدون هیچ دلیلی نمازهای خود را جمع می خواندند تا اصحاب ایشان گمان نبرند که فاصله انداختن بین نمازها امری واجب است.
اما در مورد اینکه چه کنیم تا نمازی بهتر بخوانیم:
تجربه شخصی حقیر این است که هر وقت یکی از ظواهر و احکام ظاهری نماز را فرا گرفتم و رعایت کردم، برکات و عنایاتی از خداوند در حین عبادت مشاهده کردم.
[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]پست جمعبندی:[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]سوال:[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]
چرا در نماز حال پیدا نمی کنیم و از آن لذت نمی بریم؟[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]پاسخ:[=microsoft sans serif]
همانطور که می دانید برای نماز جسمی هست وروحی.اعمال ظاهری نماز همچون رکوع وسجود به منزله ی جسم نمازند و حضور قلب و توجه درونى به حقيقت نماز، روح نماز است.چنانچه تمایل داشته باشیم که از حضور قلب در نماز بی بهره نباشیم لازم است در وهله ی اول معرفتی را کسب نماییم تا به واسطه ی آن معرفت دنیا را کوچک وبی ارزش تلقی کنیم وخدا را بزرگ تر از هر امری در نظر خویش بدانیم.بنابراین با این نوع نگاه به دنیا،در موقع نماز هیچ امر مادی ما را از ارتباط وراز ونیاز با خدا منصرف نخواهد کرد.توجه به معانی بلند عبارات نماز وفلسفه ی اعمال نمازبه ما کمک خواهد کرد که ذهنمان از افکار مشوش وپراکنده خالی شود واین امرنیز به حضور قلب در نماز می انجامد.
انتخاب محل و مكان نماز نيز، در اين امر، بی تآثیر نیست .البته فراموش نشود که هر چقدر در طول شبانه روز از میزان گناهانمان کم کنیم وازگناهان بپرهیزیم به همان نسبت توفیق حضور قلب در نماز را پیدا خواهیم کرد.چرا که گناه قلب انسان را از خداوند دور می کند.
انجام مستحبات نماز و آداب مخصوص آن چه در مقدمات و چه در اصل نماز نيز كمك مؤثرى به اين امر مى كند.
مراقبت، تمرين و استمرار عامل مهمی است که ما را زودتر به هدف می رساند بسيار مى شود كه در آغاز انسان در تمام نماز يك لحظه كوتاه قدرت تمركز فكر پيدا مى كند، اما با ادامه اين كار، و پى گيرى و تداوم، آنچنان قدرت نفس پيدا مى كند كه مى تواند به هنگام نماز دريچه هاى فكر خود را بر غير معبود مطلقاً ببندد!
نمازگزار بايد هشيار باشد، وبهترین راهکار،عمل نمودن به خلاف است. یعنی تمام هم وغم نمازگذار این باشد که طائر خیال را در نماز حفظ نماید.یعنی به مجرد این که حواس انسان خواست پرت شود سریعا به حالت توجه برگرددالبته در آغازامر، ممکن است کمی مشکل باشد ویا حتی خسته کننده اما مراقبت باید به طور مداوم انجام گیرد تا برای انسان ملکه شود. متوقع نباشيد كه در اول امر بتوانيد درتمام نماز طاير خيال را حفظ نمایید. اما این امر به تدريج وهمراه بودن با صبر ممکن خواهد بود
الــلــه الکــبـــــــــر
بسم الله الرحمن الرحیم
الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
الرَّحْمـنِ الرَّحِیمِ
مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ
إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ
( این آیه همراه با خمیازه )
اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ
_ ای بابا همش گرفتاری
_ چیکار کنم ، یعنی امروز بازم این یارو می خواد بهم گیر بده ، اعصاب واسه آدم نمی زاره
_ آهان ، امروز فلان کارو واسش می کنم که بی خیال ما بشه
نه ! امروز که اصلا این یارو سر کار نمیاد بی خیال
خب
صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ
بسم الله الرحمن الرحیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ
اللَّهُ الصَّمَدُ
آخ
امروز باید ماشین رو کارواش هم ببرم
ای وااااای دیشب که بنزین زدم ، کارت سوخت رو برداشتم از جایگاه؟
نچ
الان چیکار کنم
اه اه اه ، لعنت به این حواس ، فردا یه سر برم کارت سوخت رو باطل کنم …
خب کجاش بودم
آهان
وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُواً أَحَدٌ
سبحان ربی العظیم و بحمده
(اینا هیچ چیزشون درست نیست ، جورابم کی سوراخ شد؟)
الله اکبر
سبحان ربی الاعلی و بحمده
الله اکبر
سبحان ربی الاعلی و بحمده
این فرشو آخرین بار کی شستیم که اینقدر تیره شده
به این زن می گم اینقدر واسه بچه مداد شمعی نگیر ، زده پدر فرش رو در آورده
بِحَوْلِ اللهِ وَقُوَّتِهِ اَقُومُ وَاَقْعُدُ
بسم الله الرحمن الرحیم
الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
امسال هم گذشت و نرفتیم خونه ی عمه خانوم ها
الرَّحْمـنِ الرَّحِیمِ
پارسال هم هی می گفتم ، نرفتیم و بریم ، اما نشد
مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ
آخه مگه کار میزاره که آدم یه وقت واسه خانوادش بزاره
إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ
همش تقصیره این رئیسه
این که بره همه چی حله ، یه وام میگیرم
اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ
مثه پارسال که رفتیم کیش ، میریم صفا
صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ
آخ که پارسال چقدر حال کردیم
بسم الله الرحمن الرحیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ
اللَّهُ الصَّمَدُ
لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ
وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُواً أَحَدٌ
ربنا آتنا …
من رکعت قبلی لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ گفتم ؟
_ آره گفتم ! اینها همش شکی هست که شیطان تو دل مومن می اندازه
می خواد نماز درست مومن رو شبهه ناک کنه
استغفر الله
فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه و قنا عذاب النار
سلام وااای منم تقریبا البته خییلی کمتر از این اینجوریم http://www.askdin.com/images/smilies/Small/Ghamgin.gif حتی وقتی میرم مسجد حواسم به در و دیوارش پرت میشه !!! دیگه اعصابم داره خورد میشه ... هر کاری هم که می دو نستم کردم ولی فایده ای نداره .. آخه یکی نیست به این حواس من بگه تو که انقد پرتی پس فردا با چند تا بچه و یه شوهر میخوای چی بشی !!!!!