جمع بندی ریاضت در عرفان اسلامی!!!!!
تبهای اولیه
با سلام و عرض ادب
ریاضت در عرفان اسلامی یک نوع است یا انواع مختلف دارد؟
تعریف ریاضت شرعی دقیقا چیست؟
فرق ریاضت شرعی با غیر شرعی در چیست؟
کارشناس بحث : سمیع
با سلام و عرض ادب
ریاضت در عرفان اسلامی یک نوع است یا انواع مختلف دارد؟
تعریف ریاضت شرعی دقیقا چیست؟
فرق ریاضت شرعی با غیر شرعی در چیست؟کارشناس بحث : سمیع
[/quote
باسمه تعالی
باسلام:
دربوته ریاضت یک چند اگر گذاری /قلب وجود خود را اکسیر می توان کرد(1)
1-ریاضت از ریشه لغوی ریض در لغت به معنی تمرین و ورزش،رام ساختن ،به کار انداختن،گوشه نشینی برای تفکر وعبادت می باشد(2)
ود ر اصطلاح عبارتست از:تحمل سختی ودشواری در سیر وسلوک عرفانی که از شرایط تهذیب نفس می باشد(3)ودر عرفان عملی عنصری محوری است
2-مرحوم ملا عبد الرزاق قاسانی ریاضت را به سه درجه تقسیم می نماید:
ریاضت عامه،ریاضت خاصه ،ریاضت خاصه الخاضه که هر کدام تعریف خاص خود را دارد(4
عرفا راههای مختلفی را برای ریاضت نفس مطرح کرده اند:
الف: یکی از راهها گرسنگی کشیدن است برخی از عرفا بنای ریاضت را بر این امر می دانند
ب:روش ذکر
ج:منع نفس حیوانی از اطاعت کردن قوه شهوی وغضبی
د:منع نفس ناطقه از متابعت کردن قوای حیوانی ورذایل اخلاقی (5
البته بزرگترین ریاضت دینداری است
ادامه دارد.....
ریاضت به مشروع و غیر مشروع تقسیم میشود.
حضرت امیرالمومنین علی (ع) فرمود: «إِنَّمَا هِیَ نَفْسِی أَرُوضُهَا بِالتَّقْوَى»؛ من نفس خود را با تقوا ریاضت میدهم. (نهجالبلاغه نامه ۴۵)
ریاضت واقعی و حقیقی (مشروع) این است که انسان متقی باشد، گناه نکند، نماز با کیفیت بخواند، نماز شب بخواند، به بندگان خدا نیکی و احسان کند و …
در ریاضت های غیر شرعی اگر کسی گرسنگی و بیخوابی بکشد یا ریاضتهای دیگری متحمل شود، نفسش قوت میگیرد و میتواند کارهایی انجام دهد.
هنگامی که انسان ریاضت میکشد و دنبالهرو مرتاضهای هندی میشود؛ به زورمندیهایی دست پیدا میکند لکن باید بداند این کارها، زورمندی است نه رسیدن به کمال و ارتقای مقام معنوی. به عنوان مثال، وقتی کسی وزنه ۳۰۰ کیلویی را به راحتی بر میدارد معنایش این نیست که تکامل روحی و معنوی پیدا کرده است بلکه معنایش این است که با تمرین و ممارست و داشتن استعداد بدنی، جسم خود را شکوفا کرده و زورمند شده و لذا قدرت بدنی بیشتری یافته است.
همچنین است کسی که ریاضت میکشد. یعنی؛ نفس مرتاض به وسیله ریاضتها قوت پیدا میکند و در نتیجه دست به کارهای عجیب و غریب میزند، این قوت پیدا کردن نفْس، غیر از کامل شدن انسان است.
به هر حال زحمت و ریاضت بینتیجه نیست، هیچ زحمتی در این عالم بی نتیجه نیست، بیخوابی کشیدن و گرسنکی تحمل کردن بینتیجه نیست، بعضی از مرتاضها ۶ ماه یا ۹ ماه مثلا روی یک پا بیحرکت میایستند، به طوری که سبزه در دستش سبز میشود، این کار زحمت دارد و بالاخره بینتیجه نیست. یا مثلاً برخی از مرتاضهای هندی یک سال داخل آب میایستند و سر را به سوی آسمان بلند کرده و به نقطهای خیره میشوند و حق ندارند سر را پایین بیاورند!(6)
هر قوت نفسی دلالت بر طهارت نفس ندارد در ریاضتهای شرعی نفس علاوه بر اینکه قوی می شود طاهر هم هست ولی در ریاضتهای غیر شرعی نفس فقط قوی می شود ولی طاهر نیست
پی نوشت:
1-صائب تبریزی
2-فرهنگ فارسی عمیدص671
3--فرهنگ اصطلاحات وتعبیرات عرفانی ص4376
4--شرح منازل السائرین ص43
5- مجموعه مصنفات سهروردی ص401
6- بیانات مرحوم استاد مهندسی
امام خميني در نجف روزي هوس هندوانه كرد.
ولي وقتي هندوانه را برايش آوردند، رويش نمك پاشيد و خورد.
دليلش را پرسيدند، در جواب فرمود: اين هندوانه تقاضاي نفسم بود اگر كنترلش نمي كردم فردا چيزهاي بيشتري از من مي خواست، تا آنجا كه مرا به بيراهه بكشد...
با سلام
اگر میشه کنار ریاضت رفق و مدارا با نفس رو هم توضیح بدید، چه جور میشه حد وسطش رو پیدا کرد؟ نه انقدر رها بشه که به هلاکت بیفتیم نه اونقدر سخت گرفته بشه که جا بزنه؟
الحمدلله
كارشناس محترم بزرگواري كنند تعريفي اگر از كرامات معنوي اهل معرفت و زهد اگر در متون وجود دارد را نيز ارائه بفرمايند.
اجركم عندالله
با سلام
اگر میشه کنار ریاضت رفق و مدارا با نفس رو هم توضیح بدید، چه جور میشه حد وسطش رو پیدا کرد؟ نه انقدر رها بشه که به هلاکت بیفتیم نه اونقدر سخت گرفته بشه که جا بزنه؟
باسمه تعالی
باسلام:
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام می فرمایند:
«لا تُکرهوا الی انفسکم العباده» یعنی: «خود را به اکراه به عبادت وادار مسازید.» (اصول کافی، ج 3، ص 129)
ایشان همچنین از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده اند که فرمودند: «یا علی! ان هذا الدین متینٌ، فَاَوغل فیه برفق و لا تبغض الی نفسک عباده ربک.» یعنی: «ای علی، این دین متین و استوار است؛ با رفق و مدارا در آن گام بگذار و پرستش پروردگارت را مبغوض خود مکن.» (اصول کافی، ج 3، ص 138)
در احادیث از امام حسن عسکری علیه السلام نیز نقل شده است که : «اذا نَشَطَتِ القُلوب فَاَودِعوها، و اذا نَفَرَت فَوَدِّعوها.» یعنی: «هنگامی که قلوب نشاط و بهجت دارند به آنها امانت بسپارید؛ و وقتی که گریزان اند آنها را واگذارید.» (بحارالانوار، ج 75، ص 377)
در این احادیث و احادیث دیگر به یکی دیگر از آداب قلبی عبادات اشاره شده است که از آداب مهم در سیر و سلوک الی الله است و آن عبارت از «مراعات» است. «مراعات»، یعنی سالک در هر مرتبه ای که هست، در حال مجاهدت علمی یا نفسانی یا عملی، مراعات حال خود را بکند و با رفق و مدارا با نفس رفتار نماید و چیزی بیش از طاقت و حالت خود بر خود تحمیل نکند.
«مراعات» خصوصاً برای جوانها و تازه کارها بسیار مهم است زیرا ممکن است اگر جوانها با رفق و مدارا با نفس رفتار نکنند و نیازهای طبیعی نفس را به اندازه ی احتیاج آن و از طریق حلال ادا نکنند، گرفتار خطر عظیمی شوند که قابل جبران نباشد. آن خطر این است که گاهی نفس به دلیل سخت گیری فوق العاده، عنان گسیخته می شود و زمام اختیار را از دست انسان می گیرد و نیازهای طبیعی که متراکم شد و خصوصاً آتش تیز شهوت که بیش از حد تحت فشار قرار گرفت ناگهان محترق شده و مملکت وجود را می سوزاند. و اگر خدای نخواسته سالکی عنان گسیخته شود یا زاهدی بی اختیار گردد چنان در پرتگاه می افتد که روی نجات را هم نخواهد دید و دیگر هرگز به راه سعادت و رستگاری باز نخواهد گشت
ادامه دارد......
باسمه تعالی
باسلام:
شرح حديث جنود عقل و جهل، امام خميني(ره)، ص 318
در باب ارتياض نفس و سلوك راه حق رفق و مدارا با نفس، از مهمات به شمار مي رود. و چه بسا در راه حق نيز رفق و مدارا با نفس، از مهمات به شمار مي رود. و چه بسا كه سختگيري بر نفس، خصوصا در اوائل امر و خصوصا براي جوانها اسباب تنفر نفس از ارتياض و سلوك شود، و از زير بار حق فرار كند
ادامه دارد......
باسمه تعالی
باسلام:
هر یک از مشایخ عرفان در باب ارتیاض و سلوک و مجاهدت نفس، برنامه خاصی برای خود داشته و رهروان را بر طبق آن به صراط مستقیم هدایت می کنند. این برنامه ها به گونه ای است که دارای حد و حدود مشخصی است به طوری که کمتر از آن حد از ریاضت و سلوک بیرون و بیشتر از آن باعث زمین خوردگی و شکستگی نفس می شود.بزرگان از این برنامه ها دو هدف دنبال می کنند.هدف اول آن است که بااین برنامه ها سالک را تربیت نموده ونفس او را به گونه ای رشد دهند که سر خود بار نیامده،و از مسیر اسلام بیرون نرود و دیگر آن که سالک را در حالت اعتدال نگه داشته و او را منع کنند از این که بخواهد به نفس خود بیش از اندازه فشار بیاورد.این به آن دلیل است که گاهی مشاهده می شود برخی سالکان از شدت شوقی که برای سلوک البته در ابتدا دارند، فشارهای بی مورد به خود آورده و بی خبر از این که این اعمال بیشتر به ضرر آنهاست تا به نفعشان، سعی می نمایند با این کارها خود را به خیالشان به خدا بیشتر نزدیک کنند. وظیفه یک پیر سالک در اینجا آن است که با
برنامه ای صحیح، سالک را در مسیر مستقیم که مرضیّ خدا و رسول است نگاه دارد.اسلام از ریاضات آن حدی را از انسان خواسته است که او را از راه سلوک باز ندارد؛بیش از این و غیر ازاین چیز دیگری نخواسته است.تنها اثری که این ریاضات بیش از حد اندازه برای انسان دارد آن است که، نفس از زیر بار مسئولیت تکلیف، شانه خالی کرده وبه جای آن که رهرو باشد از راه می ایستد. سالک آن است که پیوسته رود نه آن که گاهی تند برود و گاهی نرود. برای نمونه به موارد زیر توجه کنید
ادامه دارد......
باسمه تعالی
باسلام:
1-دستور برای خوردن: خداوند می فرماید: کلوا واشربوا ولا تسرفوا انه لایحبّ المسرفین؛(1) یعنی به اندازه بخورید وبیاشامید و در خوردن اسراف وزیاده روی نکنید که خداوند اسراف کاران را دوست ندارد.» زیرا زیاد خوردن دل را می میراند.پس نه زیاد بخورید و نه کم بلکه به اندازه بخورید.
نه چندان بخور کز دهانت برآید
نه چندان که از ضعف جانت برآید
2- دستور برای به اندازه حرف زدن: از پیغمبر(ص) روایت شده است که فرمود: لا تکثروا الکلام بغیر ذکر الله، فان کثرة الکلام بغیر ذکر الله، قسو القلب، ان ابعد الناس من الله القلب القاسی(2)؛زیاد صحبت نکنید به جز ذکر خدا زیرا زیادی صحبت کردن دل را سخت می کند و همانا دورترین مردم از خدا سنگدل ترین آنهاست. حدیث تأکید بر زیاد صحبت کردن دارد نه اصلاً حرف نزدن بلکه درجایی صحبت کردن بهتر از خاموشی است. برای نمونه امام خمینی(ره) می فرمایند: در اوایل امر که خود متعلم است باید به بحث و درس و تعلّم اشتغال پیدا کند و زبان از کلام به غیر ذکر خدا و آنچه مربوط به اوست بر بندد تا افاضات ملکوتی برقلب او سرشار شود و چون وجود او حقانی شد و از گفتار و اقوال خود مطمئن شد به سخن آید و به تعلیم وتربیت و دستگیری مردمان برخیزد ولحظه ای از خدمت آنها ننشیند تا خدای تعالی از او راضی شود واگر نقصی در میان داشته باشد به واسطه این خدمت خدایتعالی جبران کند(3) زیاده روی در هر چیز حتی عبادات خوب نیست بهترین امور متعادل ترین آنهاست.امام خمینی(ره) در بیان زیاده روی در کلام و مفاسد آن می فرمایند: سخنان لغو و بیهوده وکلمات زشت و ناشایسته بسیار مضر به حال روح است و نفس را از صفا و صلاح و سلامت و وقار و طمأنینه وسکونت ساقط می کند و کدورت و غفلت و ادبار می آورد و ذکر خدا را از نظر بیندازد و حلاوت عبادت و ذکر الله را از ذائقه روح ببرد و ایمان را ضعیف وناچیز کند و دل رابمیراند ولغزش وخطا از آن زیاد شود و پشیمانی بسیار ببار آورد و کدورت بین دوستان و دشمنی بین مردم ایجاد کند و مردم را به انسان بدبین کند و او را از نظر آنان بیندازد و اطمینان و وثوق از او ساقط شود و او را در نظر مردم بی وزن وبی مقدار کند واینها در صورتی است که برکلام او مترتب نشود معصیتهای گوناگون لسانی،(4) انسان واقعا باید درکلام خود تأمل کند. عادت ما انسانها این است که، درجایی که نباید حرف بزنیم حرف می زنیم و درجایی که باید حرف بزنیم حرفی نمی زنیم و این خود مفسده و عیبی بزرگ است که قدری احتیاج به مراقبه دارد.
ادامه دارد....
باسمه تعالی
باسلام:
ریاضت دارای سه درجه است:
1-ریاضت عامه
2- ریاضت خاصه
3-ریاضت خاصّة الخاصّة
در ریاضت عامه سه عمل باید صورت پذیرد
1-تهذیب اخلاق به علم
2-تصفیه اعمال به اخلاص
3-توفیر وادای کامل حقوق در ارتباط با خداو خلق
در ریاضت عامه سالک باید به تهذیب اخلاق خود بپردازد و اخلاق خود را با علم شرع هماهنگ و همسو سازد به گونه ای که همه حرکات و انگیزه ها و کلمات و خطورات قلبی او مطابق شریعت باشد و حقوق حق را با اطاعت از او و ذلت و خاکساری در برابر او ادا کند و نیز حقوق خلق را با حسن رفتار و معاشرت با آنان و و رعایت جانب انصاف در قول و عمل به طور کامل مراعات کند به گونه ای که وقتی از این جهان رخت بر می بندد حق هیچ کس به گردن او نباشد و مطالبات مردم را پاسخ گفته باشد
ادامه دارد....
در ریاضت خاصه نیز سه عمل باید صورت پذیرد:
1-قطع ریشه تفرق و توجه به غیر خدای متعال
2- قطع توجه به مقامی که از آن گذشته است
3- عمل بر اساس علم و حفظ اسرار
در عمل اول سالک باید بکوشد که همواره دل با خدا دارد و به ما سوی الله توجه نکند این کار باید به صورت اساسی انجام پذیرد یعنی سالک ریشه غفلت از خدای متعال و توجه به غیر او را در خود بخشکاند
ادامه دارد............
در عمل دوم،سالک باید توجه خود را از مقامی که از آن عبور کرده ،علوم واحکام و اعمالی که به دست آورده،انجام داده ،بر گیرد و به دستاورد سلوک خود به اعجاب ننگرد و از اشتغال به وظایف خود لحظه ای غفلت نکند،چرا که سرگرم شدن به این امور ،اورا از حرکت وسلوک باز می دارد وبه سوء ادب نیز دچار می سازد.سالک باید با تمام وجود به خدا رو کند واز ماسوای او روی بگرداند وبه احوال ومقامات خود مغرور نشود ودل خوش ندارد،
هرچه در این راه نشانت دهند /گر نستانی به از آنت دهند
که اگر به احوالات ومقامات خود مغرور شود باب زیادت وترقی به روی او مسدود می گردد
ادامه دارد.....
در عمل سوم،باید به ریاضتی بسیار دشوار دست بزند وخود را از خطری مهلک برهاند،خطری که برخی سالکان را تهدید می کند ،این است که ممکن است هجوم حالات عرفانی بر علم ودانش او غلبه کند وحکمی که بر خلاف اقتضای دانش اوست ،از او صادر شود وبر کتمان اسراری که از طریق کشف برای او حاصل شده است ،طاقت نیاورد وبه شطحیات وافشای اسرار گرفتار آید و گرفتار سوء ادب گردد زیرا اظهار آن چه شارع ظاهر نکرده است خلاف ادب است به هر حال استقامت در سیرو سلوک و ریاضت کاری است بسیار صعب و مرد افکن
ادامه دارد............
راوی می گوید به پیامبر صل الله علیه و آله وسلم گفتم آیا درست که شمافرموده اید شیّبتنی سورة هود ؟فرمود آری
گفتم چه چیزی شما را پیر کرده است ؟قصص انبیا وهلاک امت ها ؟فرمود :نه ولکن سخن خدای سبحان:فاستقم کما امِرت (1)
پی نوشت:
1- سوره هود 11
ر. ک.ولایت در عرفان
ریاضت برای تحصیل سه هدف است:
1-دور کردن موانع وشواغل که در اصطلاح (تزکیه) یا (تخلیه)نامیده می شود
2-جنبه سفلی نفس که نفس اماره نامیده می شود مطیع وتسلیم جنبه علوی وعقلی وی،که(نفس مطمئنه)نامیده می شود ،گرددوگرنه دائما در حال کشمکش ورفتن وبازگشتن وترقی وسقوط خواهد بود
جان کشیده سوی بالا بال ها/تن زده اندر زمین چنگال ها(1)
3-تلطیف روح تا آماده قبول انوار وتجلیات شود(2)
پی نوشت:
1-مولوی
2-ر.ک:خواجه نصیر الدین طوسی ،شرح الاشارات ج3 ص 380 و ولایت در عرفان
در دنیای ماوراء و آنچه از دید انسان مستور است بیش از آنچه مردم تصور میکنند مخلوقات گوناگون وجود دارند اما علما و اساتید به علت در پرده بودن این مخلوقات از ذکر اوصاف و نام آنها خودداری مینمایند و این قرار الهی است برای آنانکه بر نفس خود غلبه میکنند
ریاضت
هر ریاضتی نوعی پرهیز است و هر پرهیزی پاداشی بدنبال دارد همانگونه که میفرماید رستگار میشوند پرهیز کاران
ریاضت به دو نوع درست و نادرست تقسیم میشود :
ریاضت نادرست بدون استاد راه بلد و بدون در نظر گرفتن شرایط روحی ، روانی و جسمی فرد یا توسط خود شخص یا توصیه دیگران و یا صرفا خواندن کتاب صورت میگیرد که بسیار خطر ناک است و امکان دارد با فشارهای سنگین ، صدمه های جبران ناپذیری را در پی داشته باشد به همین دلیل بزرگان گفته اند اگر نیمی از عمر در انتخاب استاد سپری شود جا دارد .
هر ریاضتی به هر صورت به نتیجه ای ختم میشود اما اینکه به چه قیمت تمام شود خیلی مهم است ریاضت نادرت مانند این است که شخصی با داس بخواهد کیوی پوست کند صرف نیروی زیاد ، کارایی بسیار کم و نهایتا از بین رفتن میوه را بدنبال دارد اما ریاضت درست مانند جدید ترین دستگاهها برای پوست کندن کیوی به کار میرود کمترین انرژی ، نتیجه عالی از همه مهمتر سالم ماندن میوه است
فرق این مثال با واقعیت در این است که با توجه به لطافت روح اگر دچار ضربه شود گاهی اوقات جبران ناپذیر خواهد بود شما تا به حال حتما برایتان اتفاق افتاده که دل شکسته شوید تا مدتها نمی تواند حضور شخصی که دلتان را شکسته تحمل کنید در صورتی که ریاضت ها ارگ اثر بخش نبوده یا مشکل و اختلالات روحی ایجاد کند.
گاهی اوقات جنونهای سنگین مقطعی را بدنبال دارد بگذارید در این زمینه اتفاقی که برای یکی از اساتیدی که در این سایت کمک مستمر دارد برایتان نقل کنم آقای ع.احمدی میگفتند در ریاضتهایی که چند سال پیش داشتم اعمالی بود که چند ماهی را به تحقیق برای انجام آن سپری کردم سپس تصمیم به انجام گرفتم این ریاضت مربوط به دانستن اتفاقات آینده بود.
در اواخر دوره کم کم احساس میکردم سر درد سنگینی دارم و این اتفاق زمانی رخ میداد که از منزل به قصد خرید بیرون میرفتم گاهی اوقات گیج میشدم ناگهان پس از گذشت چند ساعت سر دردم خوب میشد و میدیدم در بازداشتگاه کلانتری هستم سوال که میکردم متوجه میشدم سه روز است که در آنجا هستم و مرا به جرم خیابان گردی با حالت مست به اینجا آورده اند و این اتفاق تا یکسال ادامه داشت و تقریبا 16 بار مشکلات شبیه کلانتری و تیمارستان برایم رخ داد اصلا دچار اختلال زمانی همراه با سردرد شدید شده بودم تا با استراحت مطلق در منزل و توسلات توانستم بهبود خود را به دست بیاورم ایشان گفتند هنوز بعد از گذشت تقریبا 7 سال از این موضوع گاهی اوقات در شلوغی ها همان سردرد به سراغم می آید جالب است بدانید آقای ع. احمدی حدود 30 سال است که در علوم غریبه فعالیت دارد .
ریاضت درست ریاضتی که طبق دستور راهنما یا با بنیه علمی، بدون آسیب رسانی و با در نظر گرفتن شرایط روحی ، روانی انسان صورت میگیرد مثل روزه که در غالب ادیان بوده است و بعضی از ادیان غیر از اسلام هم گرسنگی روزانه را به شکل روزه توصیه میکنند مثل دین بودا روزه نیز توسط استاد بزرگ اسلام پیغمبر اکرم آورده شده و همچنین با تحقیقاتی که انجام میشود هر ساله ده ها نکته علمی برای انجام این عمل ذکر و منتشر میشود لازم به ذکر است اسراری که در روزه برای ریاضت وجود دارد شاید در نوع خود بی نظیر باشد و اتفاق نظر اساتید در مورد اینکه مداومت در روزه به تنهایی بدون ریاضتهای ذکری و ..... میتواند آثار بسیار در رسیدن به مراحل بالای ارتباط با ماوراء داشته باشد البته با لحاظ کردن تمامی شرایط روزه.
باسلام:
مرحوم خواجه عبدالله انصاری در تعریف اصطلاحی ریاضت می گوید:الریاضة تمرین النفس علی قبول الصدق(1)ریاضت عبارت است از تمرین دادن و ورزیده نمودن نفس تا اینکه با حق و حقیقت هماهنگ شود و از دورویی ودلهره فاصله بگیرد و راست بگوید ،راست بجوید ،راست بشنود ،ودرست عمل کند کجی و معوجی را کتار گذاشته با ملکوت رو راست باشد و راستی را در مقام عمل آشکار کند
مرحوم خواجه عبدالله انصاری در ابتدای باب ریاضت به این آیه تمسک می جوید که درباره یکی از شاخه های مهم ریاضت است
والذین یوتون مآ ءاتوا وّقلوبُهم وَجٍلَة(2)یعنی مومنان کسانی هستند که در راه خدا از مال و جان مایه می گذارند به امید آنکه در درگاه الهی مورد قبول واقع شوند و خداوند آنها را بپذیرد
ادامه دارد....
پی نوشت:
1- منازل السائرین باب ریاضت
2- مومنون آیه 60
از مال و جان گذشتن و همه چیز را فدای حق کردن بالاترین ریاضت است ریاضت اسلام رهبانیت و غار نشینی نیست ریاضت اسلام فاصله گرفتن از جامعه و سر را در لاک خود فرو بردن نیست اسلام دین اجتماع است انسان باید در میان همین اجتماع ساخته و تربیت شود ریاضت این نیست که دنبال مال نروی و به بهانه زهد و بی میلی به دنیا بی کار باشی ریاضت آن است که کار کنی و خود و خانواده بهره ببرند و دیگران را هم در حاصل کار خویش شریک کنید ریاضت این نیست که دنیا را به طور کلی رها کنی و منتظر مرگ باشی
ریاضت آن است که مرگ را در برابر چشم خود ببینی و از انجام دادن وظیفه شانه خالی نکنی پیامبر اسلام صل الله علیه و اله فرمود :انما رهبانیة امتی الجهاد فی سبیل الله (1)همانا رهبانیت امت من جهاد در راه خدا است
ادامه دارد...
پی نوشت:
1- مستدرک الوسابل ج 2 ص 401
در بخشی از منازل السایرین بر خواجه عبدالله انصاری خرده گرفته اند و گفته اند چرا ایشان در ابتدای باب ریاضت به این ایه که درباره انقاق است تمسک جسته،خوب بود ایشان به این آیه وَالّذینَ جاهدوا فینا لَنَهدینّهم سبلنا(1)که مربوط به جهاد با نفس است تمسک می کرد
این خرده گیری به خواجه عبدالله وارد نیست چون ایشان به مصداقی مهم از مصادیق ریاضت بلکه به مهم ترین و شاخص ترین مصداق آن اشاره کرده است که معمولا به ان توجهی نمی شود و به حساب نمی آید ولی گذشته از این سطحی نگری ها باید اعتراف کرد که اگر انسان با کار و تلاش مالی به دست بیاورد و از آن برای نیازهای خود و دیگرنیازمندان استفاده کند کار ساده ای انجام نداده بلکه ریاضت سخت و مهمی کشیده است یا هنگامی که نظام اسلامی نیازمند جانفشانی ،جانبازی و فداکاری است انسان همه خواسته های خودش را کنار بگذارد سینه سپر کند و برای رضای خدا در برابر دشمنان بایستد کار آسانی را انجام نداده بلکه یکی از مهم ترین مصادیق ریاضت را انجام داده است
ادامه دارد...
پی نوشت:
1- عنکبوت 69
عزیزان ،دوستان همراه ،سالکان راه خدا و مشتاقان سیرو سلوک عرفانی
خوب است بدانیم دو جای بدن امام سجاد علیه السلام پینه بسته بود یکی پیشانی مبارکش بر اثر بسیاری سجده به در گاه خدا و دیگری شانه آن حضرت به سبب بر دوش گرفتن آرد و نان نیازمندان اکنون تو ای عزیز اگر اهل ریاضت هستی و صادقانه دم از سیر و سلوک می زنی راهش این است که خواندی
امامان ما اینگونه بودند و اینگونه عمل کردند سیره بزرگان ما و اولیای خدا این طور بود ریاضت یعنی این ،تربیت و تمرین دادن نفس یعنی این
شما و ما چه قدر به فکر هم نوعان خود هستیم ؟چه فدر در برطرف کردن مشکلات گرفتاران کوشش می کنیم تاکنون چند بار دست افتاده ای را گرفتیم ؟چند بار گره از کار گرفتاری گشودیم؟
پاسخ این پرسش را هرکس خود بهتر می داند به همان اندازه که در حل مشکلات هم نوعان خود آن هم برای خشنودی خدا کوشش می کنی به ریاضت مورد قبول اسلامی نزدیکی وبه همان اندازه که به گرفتاری دیگران بی اعتنایی از ریاضت درست فاصله گرفتی
ما باید خودمان را محک بزنیم و خوب بشناسیم که امیدوارم در این زمینه موفق باشیم و ان طور که باید عمل کنیم
ر. ک.ریاضت در عرف عرفان