جمع بندی تواضع چیست؟ ( آيه اي براي اهل تواضع )
تبهای اولیه
تواضع و فروتنى در روايات اسلامى
در منابع شيعه و اهل سنّت احاديث فراوانى در مورد تواضع به چشم مى خورد كه بعضى درباره اهميّت تواضع است و بعضى درباره علامت و آثار متواضعان و يا ثمره تواضع و حد و آداب آن مى باشد.
در اهميّت تواضع تعبيرات بسيار جالبى در روايات آمده:
1ـ در حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: روزى فرمود: «مَا لِى لاَ اَرى عَلَيْكُمْ حَلاَوَةَ الْعِبَادَةِ؟! قَالُوا وَ مَا حَلاَوَةُ الْعِبَادَةِ؟ قَالَ التَّوَاضُعُ!; چه مى شود كه شيرينى عبادت را در شما نمى بينم؟ عرض كردند: شيرينى عبادت چيست؟ فرمود: تواضع است!»(1)
ناگفته پيداست حقيقت عبادت نهايت خضوع در برابر پروردگار است. كسى كه شيرينى خضوع و تواضع در برابر خدا را دريابد در برابر خلق خدا نيز متواضع است.
2ـ در حديث ديگرى از اميرمؤمنان(عليه السلام) آمده است: «عَلَيْكَ بِالتَّوَاضُعِ فَاِنَّهُ مِنْ اَعْظَمِ الْعِبَادَةِ; بر تو باد تواضع كه از برترين عبادات است».(2)
3ـ از امام حسن عسكرى(عليه السلام) نقل شده است كه فرمود: «اَلتَّوَاضُعُ نِعْمَةٌ لاَيُحْسَدُ عَلَيْهَا; تواضع نعمتى است كه سبب حسادت ديگران نمى شود».(3)
معمولا هر نعمتى نصيب انسان مى شود مزاحمت هاى حسودان افزوده مى گردد و گاه اين حسادت چنان فضاى زندگى را تنگ مى كند كه زندگى بر صاحب نعمت مشكل مى شود، ولى تواضع از اين قاعده كلّى مستثنى است، نعمتى است كه حسادت حسودان را برنمى انگيزد.
اين بحث دامنه دار را با حديث ديگرى از نبىّ اكرم(صلى الله عليه وآله) پايان مى دهيم:
4ـ «يُبَاهِى اللهُ تَعَالَى الْمَلاَئِكَةَ بِخَمْسَة: بِالُْمجَاهِدِينَ، وَالْفُقَرَاء، وَالَّذِينَ يَتَوَاضَعُونَ لِلّهِ تَعَالَى، وَالْغَنِىِّ الَّذِى يُعْطِى الْفُقَرَاءَ وَ لاَيَمُنُّ عَلَيْهِمْ، و رَجُل يَبْكِى فِى الْخَلْوَةِ مِنْ خَشْيَةِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ; خداوند به پنج دسته از انسانها به فرشتگان مباهات مى كند: مجاهدان(راه خدا)،
1- تنبيه الخواطر(مطابق نقل ميزان الحكمه، جلد 4، حديث 21825); محجّة البيضاء، جلد 6، صفحه 222.
2- بحارالانوار، جلد 72، صفحه 119، حديث 5.
3- تحف العقول، صفحه 363.
...ادامه حدیث قبلی
فقرا(و نيازمندانى كه دين خود را به دنيا نمى فروشند) و آنها كه به خاطر خدا تواضع مى كنند و ثروتمندانى كه بى منّت به مستمندان كمك مى نمايند و كسى كه در خلوت از خوف خدا گريه مى كند!».(1)
در باره ثمرات و آثار مثبت تواضع نيز روايات فراوانى از معصومين به ما رسيده است كه چند حديث پر معنى را در ذيل مى آوريم:
در حديثى از امام اميرالمؤمنين(عليه السلام) مى خوانيم: «ثَمَرَةُ التَّوَاضُعِ الَْمحَبَّةُ وَ ثَمَرَةُ الْكِبْرِ الْمَسَبَّةُ!; ميوه درخت تواضع محبّت است و ميوه(شوم) تكبّر دشنام و ناسزاگويى مردم است!»(2)
در حديث ديگرى از همان حضرت آمده است: «بِخَفْضِ الْجَنَاحِ تَنْتَظِمُ الاُْمُورَ!; با تواضع و محبّت كارها نظم و سامان مى يابد!».(3)
روشن است كه نظم جامعه جز در سايه همكارى و همدلى حاصل نمى شود و همكارى و همدلى مردم در صورتى ممكن است كه شخص مدير نخواهد خود را بر آنها تحميل كند و يا فخرفروشى كند و خود را برتر از ديگران قلمداد نمايد، هميشه مديرانى موفّق هستند كه در عين قاطعيّت متواضع و پر محبّت باشند.
در حديث ديگرى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «اَلتَّوَاضُعُ لاَيَزِيدُ الْعَبْدَ اِلاّ رَفْعَةً فَتَوَاضَعُوا يَرْفَعْكُمُ اللهُ!; تواضع جز بزرگى بر انسان نمى افزايد پس تواضع كنيد تا خداوند شما را بلند مقام سازد!».(4)
گاه چنين تصوّر مى شود كه تواضع انسان را كوچك مى كند در حالى كه اين يك برداشت سطحى و نادرست است، همواره مى بينيم افراد متواضع در جامعه مورد احترام و داراى عظمت و شخصيّت هستند و تواضع بر منزلت آنها مى افزايد.
از احاديث اسلامى استفاده مى شود كه تواضع شرط قبولى عبادات و طاعات است، از جمله در حديثى از امام صادق(عليه السلام) آمده است: «اَلتَّوَاضُعُ اَصْلُ كُلِّ خَيْر نَفِيس وَ مَرْتَبَةٌ...
1- مكارم الاخلاق، صفحه 51.
2- غررالحكم، حديث 4614 ـ 4613.
3- غررالحكم، حديث 4302.
4- كنزالعمّال، 5719.
رَفِيعَةٌ... وَ مَنْ تَوَاضَعَ لِلّهِ شَرَّفَهُ اللهُ عَلَى كَثِير مِنْ عِبَادِهِ... وَ لَيْسَ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَادَةٌ يَقْبَلُهَا وَ يَرْضَيها اِلاّ وَ بَابُهَا التَّوَاضُعُ، وَ لاَيَعْرِفُ مَا فِى مَعْنَى حَقِيقَةِ التَّوَاضُعِ اِلاَّ الْمُقَرَّبُونَ الْمُسْتَقِلِّينَ بِوَحْدَانِيَّتِهِ، قَالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عِبَادُ الرَّحْمنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الاَْرْضِ هَوْناً وَ اِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلاَماً...; تواضع ريشه هر كار نيك و با ارزش است و مقام والايى است... و هر كس براى خدا تواضع كند خداوند او را بر بسيارى از بندگانش شرافت مى بخشد... و هيچ عبادتى براى خدا مورد رضا و قبول نخواهد بود مگر اينكه باب آن تواضع است و حقيقت تواضع را جز مقرّبانى كه مستقل در وحدانيّت خداوندند درك نمى كنند، خداوند عزّ و جلّ مى فرمايد: بندگان خداوند رحمان كسانى هستند كه در زمين با تواضع راه مى روند و هنگامى كه جاهلان آنها را(با سخنان نامناسب) خطاب كنند، به آنها سلام مى گويند(و با بى اعتنايى مى گذرند)».(1)
اين سخن را با حديثى كه از حضرت مسيح(عليه السلام) نقل شده است پايان مى دهيم. فرمود: «بِالتَّوَاضُعِ تَعْمُرُ الْحِكْمَةَ لاَبِالتَّكَبُّرِ، كَذَلِكَ فِى السَّهْلِ يَنْبُتُ الزَّرْعَ لاَ فِى الْجَبَلِ!; به وسيله تواضع، مزرعه علم و دانش آباد مى شود نه با تكبّر، همان گونه كه زراعت در زمين نرم و هموار مى رويد نه بر روى كوه!».(2)
كوتاه سخن اينكه: تواضع هم در زندگى علمى و فرهنگى انسان اثر مى گذارد(چرا كه افراد متكبّر به خاطر تكبّرشان از رسيدن به حق محجوبند) و هم در زندگى اجتماعى(چرا كه افراد متواضع از محبوبيّت فوق العاده اى در اجتماع بهره مى گيرند و همه مردم براى آنها احترام خاصّى قائلند) و هم در رابطه انسان با خدا مؤثّر است چرا كه روح عبادت، تواضع و كليد قبولى آن فروتنى است.
در مورد نشانه هاى تواضع نيز روايات جالبى در منابع اسلامى وارد شده است، در حديثى از امام على بن ابى طالب(عليه السلام) مى خوانيم: «ثَلاَثٌ هُنَّ رَأْسُ التَّوَاضُعِ: اَنْ يَبْدَءَ بِالسَّلاَمِ مَنْ لَقِيَهُ، وَ يَرْضَى بِالدُّونِ مِنْ شَرَفِ الَْمجْلِسِ، وَ يَكْرَهُ الرِّيَا وَ السُّمْعَةَ; سه چيز اخلاق در قرآناخلاق در قرآناست كه سرآغاز تواضع است: نخست اينكه انسان هر كس را ببيند ابتدا به او سلام كند و در پايين مجلس بنشيند و تظاهر و ريا و سمعه را ناخوش دارد».(3)
1- بحارالانوار، جلد 72، صفحه 121.
2- همان مدرك، جلد 2، صفحه 62.
3- كنزالعمّال، حديث 8506.
سوال اساسی بعد از مطالعه روایات این است که:
«تواضع» از مادّه «وضع» در اصل به معنى فرونهادن است، اين تعبير در مورد زنان باردار كه مولود خود را به دنيا مى آورند به عنوان وضع حمل گفته مى شود و در مورد خسارت و زيان كردن و كمبود تعبير «وضيعة» به كار مى رود و هنگامى كه به عنوان يك صفت اخلاقى گفته مى شود مفهومش اين است كه انسان خود را پايين تر از آنچه موقعيّت اجتماعى اوست قرار دهد، به عكس تكبّر كه مفهومش برترى جويى و قرار دادن خويشتن برتر از موقعيّت فردى و اجتماعى اوست.
بعضى از ارباب لغت «تواضع» را به معنى «تذلّل» تفسير كرده اند و منظور از تذلّل در اينجا خضوع و فروتنى و تسليم است.
مرحوم نراقى در «معراج السعاده» در تعريف تواضع مى گويد: «تواضع عبارت است از شكسته نفسى كه نگذارد آدمى خود را بالاتر از ديگرى ببيند و لازمه آن كردار و گفتار چندى است كه دلالت بر تعظيم ديگران و اكرام ايشان مى كند».(1)
تعبير به «فروتنى» در فارسى دقيقاً همين معنا را مى رساند و اين مسئله از خلال گفتار و رفتار انسانها نمايان مى شود.
1- معراج السعاده، صفحه 300.
بسم الله
ممنون از طرح این موضوع
اگر مصادیق عملی و عینی تواضع را هم ذکر بفرمایید.سپاسگزارم
مثلا در مجلس هر جایی که مقدور بود هر چند پایین مجلس باشد بنشینیم.
سلام کردن به کوچکتر از خود.
و ....
چند مصداق جزء از تواضع
1- اول سلام نمودن به دیگران(بچه ها و فقرا و ....)
2- با تفاخر و تکبر راه نرفتن و لباس نپوشیدن
3- خرد و ریز غذاهای خود را خوردن و ته ظرف را تمیز کردن
4- از فقیران و تنگ دستان دوری نکردن(دوری عمدی از روی تحقیر و خود را بالاتر دیدن)
5- نشستن هر کجای مجلس که جا باشد.(چه پائین مجلس چه بالای مجلس)
6- پذیرفتن تذکر حتی کوچکتر نسبت به خود و همینطور علم آموزی جتی از پائین تر از خود و رعایت ادب نسبت به او و....
ادامه دارد...
تواضع و كرامت انسان!
معمولا در اين گونه مباحث بعضى راه افراط را در پيش مى گيرند و بعضى راه تفريط، مثلا بعضى تصوّر مى كنند حقيقت تواضع آن است كه انسان خود را در برابر مردم خوار و بى مقدار كند و اعمالى انجام دهد كه از نظر مردم بيفتد و نسبت به او سوء ظنّ پيدا كنند، آن گونه كه در حالت بعضى از صوفيّه نقل شده است كه هنگامى كه در يك منطقه به خوش نامى معروف مى شدند مرتكب اعمال زشت و قبيحى مى شدند تا از نظر بيفتند، مثلا به بى بند و بارى در عبادات و خيانت در امانت مردم معروف شوند و مردم آنها را رها كنند و شايد اين كار را نوعى تواضع و رياضت نفس مى پنداشتند.
اسلام اجازه نمى دهد كسى به نام تواضع، خود را تحقير كند و در نظرها سبك و موهون سازد و كرامت انسانى خويش را پايمال كند، مهم اين است كه در عين تواضع، شخصيّت اجتماعى انسان ضايع نشود و خوار و ذليل و بى مقدار نگردد. اگر تواضع به صورت صحيح انجام شود نه تنها چنين اثرى نخواهد داشت بلكه به عكس ارزش او در جامعه بالاتر مى رود. به همين دليل در روايات اسلامى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) آمده: «بِالتَّوَاضُعِ تَكُونُ الرَّفْعَةُ; تواضع انسان را بالا مى برد!»(1)
مرحوم «فيض كاشانى» ـ رضوان الله عليه ـ تحت عنوان غَايَةُ الرِّيَاضَةِ فِى خُلْقِ التَّوَاضُع مى گويد: اين فضيلت اخلاقى مانند ساير صفات اخلاقى داراى طرف افراط و تفريط و حدّ وسط است، حدّ افراط «تكبّر» و حدّ تفريط «پذيرش ذلّت و پستى» و حدّ وسط «تواضع» است. آنچه صفت فضيلت محسوب مى شود و قابل ستايش است همان كوچكى كردن بدون پذيرش پستى و ذلّت است، سپس به ذكر مثالى در اينجا مى پردازد. مى گويد: كسى كه سعى دارد بر اقران و امثال خود برترى جويد و آنها را پشت سر اندازد متكبّر است و كسى كه خود را بعد از آنها قرار مى دهد متواضع است، ولى اگر پاره دوزى بر دانشمند بزرگى وارد شود او از جاى خود برخيزد و او را به جاى خود
بنشاند و كفش او را بردارد و پيش پاى او جفت كند و تواضعى در(حدّ يك عالم بزرگ) نسبت به او روا دارد، اين تواضع نيست، نوعى تذلّل محسوب مى شود، اين امر قابل ستايش نيست، چيزى شايسته ستايش است كه در حدّ اعتدال باشد و حقّ هر كس را نسبت به او ادا كند، در برابر عالم به گونه اى و در برابر افراد ديگر به گونه ديگر.(2)
1- فهرست موضوعى غرر الحكم، جلد 7، صفحه 405(چاپ دانشگاه تهران).1
2- المحجّة البيضاء، جلد 6، صفحه 271(با كمى تلخيص).
امام على (عليه السلام):
اءشرف الخلائق التواضع والحلم ولين الجانب
شريف ترين اخلاق ، تواضع ، بردبارى و نرم خويى است .
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
ان الله تعالى اءوحى الى اءن تواضعوا حتى لايفخر اءحد على اءحد ولايبغى اءحد على اءحد؛
خداى متعال به من وحى فرمود كه متواضع باشيد، تا هيچ كس بر ديگرى فخر نفروشد و احدى به ديگرى زورگويى و تجاوز نكند.
می گویند در ایامی که شیخ بهایی رحمه الله برای زیارت حرم امیرالمؤمنین علی علیه السلام به نجف اشرف وارد شد، روزی در درس مولانا احمد مقدس اردبیلی حاضر شد. وی دید که مقدس اردبیلی به دلیل تواضع و فروتنی به گونه ای در میان شاگردان نشسته است کسی بین استاد و شاگرد فرق نمی گذارد و صدر مجلس از وجود ایشان خالی است.
شیخ بهایی از این همه تواضع و شکسته نفسی در شگفت شد. با اصرار و خواهش، استاد را آورد و در صدر مجلس نشانید. در این اثنا شنیدند کسی با صدای بلند، این آیه ی شریفه را می خواند:
تلک الدار الأخره نجعلها للذین لا یریدون علوا فی الأرض و لا فسادا و العاقبه للمتقین
این سرای آخرت را (تنها) برای کسانی قرار می دهیم که اراده ی برتری جویی در زمین و فساد را ندارند. و عاقبت نیک برای پرهیزکاران است. 1
پس از پایان این آیه، هر چه گشتند، شخص گوینده را نیافتند. از شنیدن آیه، لرزه بر اندام مقدس اردبیلی افتاد و رنگش متغیر شد. گریه کنان و با ناراحتی برخاست و دوباره در میان شاگردان خود نشست و به درس و بحث مشغول شد. 2
تـــواضــع سر رفـعـــت انــــدازدت
تـکــبــــر بـــــه خــــــاک انـــدر انــدازدت
تواضع است دلیل رسیدن به کمال
سواره چون که به مقصد رسد پیاده شود
پی نوشت ها:
1- قصص، 83.
2- وقایع الایام، خیام، به نقل از تأثیر قرآن در جسم و جان، ص 302.
علی علیه السلام در هنگام خلافت، در بازارها قدم می زد، گم شده ها را راهنمایی می کرد، به یاری ضعیفان می شتافت و هنگامی که از کنار فروشندگان و کسبه می گذشت، همین آیه را برای آنان می خواند، سپس می فرمود:
نزلت هذه الآیه فی اهل العدل و التواضع من الولاه، و اهل القدره من الناس
این آیه درباره ی زمام داران عادل و متواضع و هم چنین دیگر قدرت مندان از توده های مردم نازل شده است
تفسیر آیه
خداوند در این آیه می فرماید که نعمت های جهان آخرت برای کسانی است که این دو صفت زشت در آنان نباشد:
1- برتری جویی؛
2- فساد در زمین.
آن چه انسان را از مواهب سرای آخرت محروم می کند و همه ی گناهان در آن جمع است، همین دو ویژگی است؛ زیرا هر آن چه را خدا نهی کند، حتما برخلاف نظام آفرینش انسان و تکامل وجود او بوده است. بنابراین ارتکاب آن، نظام زندگی او را بر هم می زند و مایه ی فساد در زمین است.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرموده اند: ان الرجل لیعجبه ان یکون شراک نعله اجود من شراک نعل صاحبه فیدخل تحتها گاه می شود که انسان از این لذت می برد که بند کفش او از بند کفش دوستش بهتر باشد و به خاطر همین مشمول این آیه می شود، (زیرا این هم شاخه ی کوچکی از برتری جویی است! ) 3
هم چنین نقل شده است که علی علیه السلام در هنگام خلافت، در بازارها قدم می زد، گم شده ها را راهنمایی می کرد، به یاری ضعیفان می شتافت و هنگامی که از کنار فروشندگان و کسبه می گذشت، همین آیه را برای آنان می خواند، سپس می فرمود:
نزلت هذه الآیه فی اهل العدل و التواضع من الولاه، و اهل القدره من الناس
این آیه درباره ی زمام داران عادل و متواضع و هم چنین دیگر قدرت مندان از توده های مردم نازل شده است. 4
یعنی همان گونه که من حکومت را وسیله برتری جویی خویش قرار نداده ام، شما نیز نباید قدرت مالی خود را وسیله ی سلطه بر دیگران قرار دهید؛ زیرا سرانجام و عاقبت نیک برای کسانی است که اهل برتری جویی و فساد نیستند.
منبع:مجله ی نور هدایت
شکوری-دین و اندیشه تبیان
پی نوشت ها:
1- قصص، 83.
که خود ملک عقبی کسی را سزد
که او از فساد و علو دم نزد
کسی را نکو گشت فرجام کار
که همواره او بود پرهیزکار
2- وقایع الایام، خیام، به نقل از تأثیر قرآن در جسم و جان، ص 302.
3- تفسیر «جوامع الجامع» ، ذیل همین آیه، به نقل از : نمونه، ج16، ص178.
4- نمونه، ج16، ص 179، به نقل از: مجمع البیان، ذیل همین آیه.
قالَ جواد عليه السلام :
خَفْضُ الْجَناحِ زينَةُالْعِلْمِ، وَ حُسْنُ الاْ دَبِ زينَةُالْعَقْلِ، وَبَسْطُ الْوَجْهِ زينَةُالْحِلْمِ.
امام جواد علیه السلام فرمودند :تواضع و فروتنى زينت بخش علم و دانش است ،
ادب داشتن و اخلاق نيك زينت بخش عقل مى باشد،
خوش روئى با افراد زينت بخش حلم و بردبارى است .
به نام یگانه هستی بخش
پیامبر اکرم(ص): إِنَّ أَفْضَلَ النَّاسِ عَبْداً مَنْ تَوَاضَعَ عَنْ رِفْعَة ( اى مردم بهترين مردم از نظر بندگى كسى است كه در بلندى فروتنى كند).بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج74، ص: 181
عن النبی(ص): «مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَهُ اللَّه» ( كسى كه براى خدا فروتنى كند خداوند رفعتش بخشد). تحف العقول عن آل الرسول (ص)، ص46.
امام علی (علیه السلام):« من تواضع قلبه لله لم يسأم بدنه طاعة الله» (هر كه دلش براى خدا خاضع است تنش از طاعت خدا خسته نشود).كنز الفوائد، ج1، ص: 278.
:Gol::Gol:
[=Courier New]اسلام , براى رساندن انسان به سعادت و كمال , در همه زمينه هاى مادى و معنوى , برنامه جامع و كامل دارد.
[=Courier New]هندسه اخلاق , آدمى را به دقيق ترين و زيباترين شكل ترسيم نموده و پيروان خويش را به آراستن خود به ارزشهاى والاى اخلاقى فرا خوانده است . درهندسه اخلاق , تواضع , جايگاه ويژه اى دارد.
[=Courier New]
تواضع , دلها را نرم و دورترين اشخاص رابه انسان نزديك مى كند. فروتنى رمز ايجاد محبت , دوستى و عطوفت و پايه سربلنديهاست .
تواضع كشتزارى است كه در آن گلهاى زيبا و عطرآگين برادرى , صفا, مهر و محبت و بزرگوارى مى رويد وارجمندى و منزلت واقعى را به ارمغان مى آورد.
فروتنى , ثمره پرارج درخت دانش و آگاهى است . تواضع , پديد آورنده عظمت , قدرت , عزت , شرافت , كرامت و حريت انسانى است . نخل وجودانسان رااز طوفان نفس اماره و تندباد تكبر و غرور و نخوت مصون مى دارد.
فروتنى از صفات نيكو و پسنديده اى است كه از كانال آن فيوضات و درهاى رحمت الهى بر روى بندگانش باز مى شود و ضعف و زبونى را به قدرتى آميخته با نرمى بدل مى سازد.
تواضع , مقام والا وارجمند پيامبران و ريشه واساس هر سعادت و نيكبختى است .
انسان برخوردارازاين صفت , داراى موهبتى است پرارج كه هيچ فردى به آن رشك و حسد نبرد.
در يك كلام , فروتنى دژى است مستحكم و پرصلابت كه دشمن را ياراى نفوذ در آن نباشد و تاج افتخارى است كه بندگان مخلص خدا بر سر مى نهند. على ( ع ) دراين باره مى فرمايد:
واعتمداووضع التذلل على روسكم والقاءالتعزز تحت اقدامكم , و خلع التكبر من اعناقكم , واتخذواالتواضع مسلحه بينكم و بين عدوكم ابليس و جنوده ... 1
تاج افتخار فروتنى را بر سرهاى خويش نهيد و گردن كشى را در زير پاهاى خود بيفكنيد و زنجيراسارت تكبر رااز گردن هايتان فرود آريد وافتادگى و تواضع را همچون سنگرى تسخير ناپذير ميان خود و دشمن بشماريد, شيطان و سپاهيان او.
در فرهنگ اسلامى ,احترام وارزشى انسانها بر معيارهاوملاكهاى معنوى واصيل بنيان شده است .
ملاكهاى دروغين و ظاهرى همچون : پول , مقام , جاه , قدرت و...ارزش به حساب نيامده است .
ارزش انسان به مال و مقام و فرزند و قوم و قبيله و رنگ و نژاد نيست ,بلكه به تقوىوعمل صالح ودانش و بصيرت است .
فروتنى در برابر مردم , به هر ميزان از شائبه دخالت ملاكهاى پوچ و ضدارزشى به دور باشد, به همان ميزان پرارج تر و پسنديده تراست . برخوردارى ازاين فضيلت اخلاقى از همگان زيبنده است . ولى از عالمان و حوزويان , زيبنده تر .
مومنان پاك نهاد و صالح , طريق بندگى و ستودن خدا را در فروتنى مى بينند و رسيدن به سر منزل توحيد را جز با آرامش و تواضع ميسر نمى دانندازاين روى , درادامه مباحث آداب واخلاق اهل علم] بر آن شديم كه درباره اين موضوع بحث كنيم.
سوال:
تواضع چیست؟
پاسخ:
«تواضع» از مادّه «وضع» در اصل به معنى فرونهادن است، اين تعبير در مورد زنان باردار كه مولود خود را به دنيا مى آورند به عنوان وضع حمل گفته مى شود و در مورد خسارت و زيان كردن و كمبود تعبير «وضيعة» به كار مى رود و هنگامى كه به عنوان يك صفت اخلاقى گفته مى شود مفهومش اين است كه انسان خود را پايين تر از آنچه موقعيّت اجتماعى اوست قرار دهد، به عكس تكبّر كه مفهومش برترى جويى و قرار دادن خويشتن برتر از موقعيّت فردى و اجتماعى اوست.
بعضى از ارباب لغت «تواضع» را به معنى «تذلّل» تفسير كرده اند و منظور از تذلّل در اينجا خضوع و فروتنى و تسليم است.
مرحوم نراقى در «معراج السعاده» در تعريف تواضع مى گويد: تواضع عبارت است از شكسته نفسى كه نگذارد آدمى خود را بالاتر از ديگرى ببيند و لازمه آن كردار و گفتار چندى است كه دلالت بر تعظيم ديگران و اكرام ايشان مى كند.(1)
تعبير به «فروتنى» در فارسى دقيقاً همين معنا را مى رساند و اين مسئله از خلال گفتار و رفتار انسانها نمايان مى شود.
پینوشت:
1- معراج السعاده، صفحه 300
سوال:
درباره اهمیت و ثمرات تواضع از روایات اسلامی نکاتی را بیان فرمایید.
پاسخ:
در مورد اهميّت تواضع می توان بدین روایات اشاره کرد:
1ـ در حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: روزى فرمود: «مَا لِى لاَ اَرى عَلَيْكُمْ حَلاَوَةَ الْعِبَادَةِ؟! قَالُوا وَ مَا حَلاَوَةُ الْعِبَادَةِ؟ قَالَ التَّوَاضُعُ!; چه مى شود كه شيرينى عبادت را در شما نمى بينم؟ عرض كردند: شيرينى عبادت چيست؟ فرمود: تواضع است»(1)
ناگفته پيداست حقيقت عبادت نهايت خضوع در برابر پروردگار است. كسى كه شيرينى خضوع و تواضع در برابر خدا را دريابد در برابر خلق خدا نيز متواضع است.
2ـ در حديث ديگرى از اميرمؤمنان(عليه السلام) آمده است:«عَلَيْكَ بِالتَّوَاضُعِ فَاِنَّهُ مِنْ اَعْظَمِ الْعِبَادَةِ» یعنی بر تو باد تواضع كه از برترين عبادات است»(2)
3ـ از امام حسن عسكرى(عليه السلام) نقل شده است كه فرمود:«اَلتَّوَاضُعُ نِعْمَةٌ لاَيُحْسَدُ عَلَيْهَا» تواضع نعمتى است كه سبب حسادت ديگران نمى شود»(3)
معمولا هر نعمتى نصيب انسان مى شود مزاحمت هاى حسودان افزوده مى گردد و گاه اين حسادت چنان فضاى زندگى را تنگ مى كند كه زندگى بر صاحب نعمت مشكل مى شود، ولى تواضع از اين قاعده كلّى مستثنى است، نعمتى است كه حسادت حسودان را برنمى انگيزد.
در باره ثمرات و آثار مثبت تواضع نيز روايات فراوانى از معصومين به ما رسيده است كه چند حديث پر معنى را در ذيل مى آوريم:
در حديثى از امام اميرالمؤمنين (عليه السلام) مى خوانيم: «ثَمَرَةُ التَّوَاضُعِ الَْمحَبَّةُ وَ ثَمَرَةُ الْكِبْرِ الْمَسَبَّةُ» (4) یعنی ميوه درخت تواضع محبّت است و ميوه(شوم) تكبّر دشنام و ناسزاگويى مردم است)
در حديث ديگرى از همان حضرت آمده است: «بِخَفْضِ الْجَنَاحِ تَنْتَظِمُ الاْمُورَ»(5)با تواضع و محبّت كارها نظم و سامان مى يابد.
از احاديث اسلامى استفاده مى شود كه تواضع شرط قبولى عبادات و طاعات است، از جمله در حديثى از امام صادق عليه السلام آمده است:«اَلتَّوَاضُعُ اَصْلُ كُلِّ خَيْر نَفِيس وَ مَرْتَبَةٌ رَفِيعَةٌ وَ مَنْ تَوَاضَعَ لِلّهِ شَرَّفَهُ اللهُ عَلَى كَثِير مِنْ عِبَادِهِ وَ لَيْسَ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَادَةٌ يَقْبَلُهَا وَ يَرْضَيها اِلاّ وَ بَابُهَا التَّوَاضُعُ، وَ لاَيَعْرِفُ مَا فِى مَعْنَى حَقِيقَةِ التَّوَاضُعِ اِلاَّ الْمُقَرَّبُونَ الْمُسْتَقِلِّينَ بِوَحْدَانِيَّتِهِ، قَالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عِبَادُ الرَّحْمنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الاَْرْضِ هَوْناً وَ اِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلاَماً» (6)
یعنی تواضع ريشه هر كار نيك و با ارزش است و مقام والايى است و هر كس براى خدا تواضع كند خداوند او را بر بسيارى از بندگانش شرافت مى بخشد و هيچ عبادتى براى خدا مورد رضا و قبول نخواهد بود مگر اينكه باب آن تواضع است و حقيقت تواضع را جز مقرّبانى كه مستقل در وحدانيّت خداوند درك نمى كنند، خداوند عزّ و جلّ مى فرمايد: بندگان خداوند رحمان كسانى هستند كه در زمين با تواضع راه مى روند و هنگامى كه جاهلان آنها را با سخنان نامناسب خطاب كنند، به آنها سلام مى گويند و با بى اعتنايى مى گذرند.
اين سخن را با حديثى كه از حضرت مسيح(عليه السلام) نقل شده است پايان مى دهيم. فرمود: بِالتَّوَاضُعِ تَعْمُرُ الْحِكْمَةَ لاَبِالتَّكَبُّرِ، كَذَلِكَ فِى السَّهْلِ يَنْبُتُ الزَّرْعَ لاَ فِى الْجَبَلِ(7) یعنی به وسيله تواضع، مزرعه علم و دانش آباد مى شود نه با تكبّر، همان گونه كه زراعت در زمين نرم و هموار مى رويد نه بر روى كوه
كوتاه سخن اينكه تواضع هم در زندگى علمى و فرهنگى انسان اثر مى گذارد چرا كه افراد متكبّر به خاطر تكبّرشان از رسيدن به حق محجوبند و هم در زندگى اجتماعى چرا كه افراد متواضع از محبوبيّت فوق العاده اى در اجتماع بهره مى گيرند و همه مردم براى آنها احترام خاصّى قائلند و هم در رابطه انسان با خدا مؤثّر است چرا كه روح عبادت، تواضع و كليد قبولى آن فروتنى است.
پی نوشتها:
[=Georgia][=Georgia]