اگر دانش در ثریا هم باشد مردانی از..(کارشناس :مجید)
تبهای اولیه
سلام
می خواستم درباره حدیث پیامبر که می فرمایند: «اگر دانش در ثریا هم باشد مردانی از پارس به آن دست میابند»بدونم، از کسی شنیدم که این حدیث جعل شده است و پیامبر گفتند مردانی از عجم!
اگه دوستان منبع موثقی میشناسند به من معرفی کنید تا بدانم منظور پیامبر کدام مردان بوده؟
در ضمن می خواستم درباره کلمه عجم نیز بدونم که در زمان پیامبر به چه گروهی عجم می گفتند؟ آیا صرفا به ایرانی ها عجم می گفتند یا منظور غیر اعراب بوده؟
[=Century Gothic]سلام[=Century Gothic]
[=Century Gothic]عجم (Ajam-Ajaam- Hajam) در زبان فارسی و در بیشتر زبانهای آسیایی مانند زبان هندی، زبان اردو، زبان پشتو، زبان بلوچی، زبان ترکی، معنی ایرانی و زبان فارسی میدهد، اما در زبان عربی امروزه بیشتر به معنی غیر عرب بکار میرود.
[=Century Gothic]درطول تاریخ کاربردهای متعددی داشته است و به گونه های مختلفی بکار رفته است. در برههای از تاریخ به کسی که زبان عربی را متوجه نمیشد اعجمی میگفتند که این لقب در دوره موالی بیشتر به ایرانیان اطلاق میشد. برای اولین باردر دوره بنی امیه کاربرد تحقیر آمیز کلمه عجم برای مترادف فارس و مجوس بیان شدهاست. اما امروزه کاربرد معنای تحقیر آمیز"زبان کند(الکن)" در ادبیات عرب جایگاهی ندارد. البته هنوز هم در بعضی از شهرهای خلیج فارس بعضی اعراب سنی تندرو و یا عدهای قوم گرایان، کلمه عجم را بویژه به شکل "اعجمی " برای تحقیر بر ضد شیعیان و ایرانیان بکار میبرند.کلمه عجم قبل از اینکه به این معنی بکار برود قرنها فقط برای پارسها بکار میرفت کما اینکه امروزه در خوزستان، اعراب هنوز هم به فارس عجم میگویند و این عبارت نه تنها تحقیر آمیز نبود بلکه موجب افتخار هم بود بطوری که بعضی از عربها حتی در دوره جاهلی داستانهای شکوه کسرایان عجم و ملک جم را با افتخار نقل میکردند[نیازمند منبع] سپس عجم در یک برهه از تاریخ فقط برای فارسها و مترادف پارسیان بکار گرفته میشد.[نیازمند منبع] بعدها بدلیل قابل صرف بودن زبان عربی جم و عجم به واژههای متعددی مانند معجم، عجمه و غیره تبدیل شد.
[=Century Gothic]
[]
[=Century Gothic]این فرضیه که آیا عجم و هخم از یک ریشهاند، نیازمند بررسی است. در قدیمیترین متون فارسی، جمشیدیان، جم، عجمیان و عجمان به چشم میخورداماواژه هخامنشیان در ادبیات فارسی بعد از اسلام نیست. کما اینکه کلمات کوروش - خشایار - اردشیر و .... نیز در پارسی قدیم شکل دیگری داشته اند بطوریکه کوروش برگشت یافته به فارسی است. گمان میروداصل آن کوروس باشد و لفظ کوروش تلفظ عبری ان اشد
[=Century Gothic]ریشههای واژه عجم
[=Century Gothic]جم +ال = الجم = اجم =عجم پیوند واژهای و تاریخی با جم شید و جم دارد.
[=Century Gothic]جم نام کوچک جمشید پادشاه افسانهای ایران است که با شخصیت سلیمان یکی دانسته میشود. جمشید از دو واژه جم و شید تشکیل شدهاست. جم و یم از یک ریشهاست و معنی دریا و اقیانوس و گروه میدهد شید یعنی درخشندگی همیشگی و هم معنی خور است که برای مبالغه در معنی با شید ترکیب میشود و خورشید خوانده میشود که تابناکی ابدی را برساند. جمشید بر روی هم مفهوم جم درخشان، دریای نور، خورشید تابان، دریای تابناک، فروغ جاودان را میرساند.
[=Century Gothic]ریشه
[=Century Gothic]کلمه یم و جم به معنی گروه و دسته و به معنی آب و رودخانه و یا دریا است. نام یکی از مشهورترین پادشاهان اساطیری ایران نیز با آن پیوند دارد. ریشه سامی و یا آریایی این کلمه قابل اثبات نیست امادرعربی کلمه با حروف (وای) شروع نمیشود پس یم نمیتواند عربی باشد. چون وزن آن هم عربی نیست. طبق قاعده زبان عرب به اسم جم الزاماٌ ال اضافه میشود بصورت الجم. اما چون ج در «جم» اگرچه از حروف قمری است اما به چند دلیل و از جمله اینکه اصل کلمه غیر عربی است در هنگام خواند ال جم همان قاعده حروف شمسی انجام میشود و بنا برین در آن حرف «ل» تلفظ نمیشود. جم و یم در زبان عرب نیز به معنی دریا برکه و انجمنی بوده و همان معنی لفظی نام طبقه روحانیون قدیم ایران یعنی مغ مجوس ، همان عاد تورات و قرآن بودهاست.
[=Century Gothic]عجم در حدیثها و روایتها
[]
[=Century Gothic]واژه (عجم) را در تفسیرها، روایتها و حدیثها, بيشتر به (غیر عرب) معنی میکنند, ولی پارهای از روایات بطور روشن نشان میدهد که (عجم) تمام غیر عرب را در بر نمیگیرد.بلکه عجم, تنها به گروه خاصّی از غیر عربها و آنهم ایرانیان و بخصوص فارسها گفته میشدهاست.در کتب سفر نامهها یا اسفار مذهبی نیز عبارت هایی مانند این زیاد است: مردمان آن ناحیه از ترک ، خزر، ارمن، رومی ، عرب و یهودی و عجم هستند. همچنین روایات متعددی گویای آن است از جمله :
[=Century Gothic]پیامبر اکرم(ص) : (یا ابا الحمراء! انطلق فادع لی مائة من العرب وخمسین رجلاً من العجم وثلاثین رجلاً من القبط وعشرین رجلاً من الحبشة… ثمّ قال(ص): یا معشر العرب والعجم والقبط والحبشة…)۱ برای من 100نفر عرب و همچنین 50 نفر عجم (ایرانی) و 30 نفر مصری و 20 نفر از حبشه (سومالی و اتیوپی) دعوت کن. امام صادق(ع) : (یا هشام! النبط لیس من العرب ولامن العجم.) ای هشام! نبطی ها نه از عرب هستند و نه از عجم.
[=Century Gothic]امام علی(ع) : (یسیر المهدی حتّی ینزل بیت المقدّس وتنقل الیه الخزائن وتدخل العرب والعجم واهل الحرب والروم وغیرهم فی طاعته.)حضرت مهدی(ع) حرکت میکند, تا در بیت المقدس منزل میکند و خزینهها به سوی او سرازیر میشوند و عرب و عجم و جنگاوران و اهل روم و غیر آنها, سر بر فرمان او مینهند.
[=Century Gothic]هنگامی که پیامبر اسلام(ص) خودرا به عدّهای از یهودیان, (رسول ربّ العالمین) معرّفی فرمود, آنان پرسیدند: (الی من؟ الی العرب ام الی العجم ام الینا؟) به سوی چه کسی فرستاده شده ای؟ به سوی عرب یا عجم یا ما؟
[=Century Gothic]عجم کدام گروه غیر عرب هستند؟ روایات گذشته نشان داده که به همه غیر عربها (عجم) گفته نمیشدهاست. پس از جست وجو, احادیثی یافته شدند که نشان میدهد آن گروه, ایرانیانند و به روایتی بر نخوردیم که به جز ایرانیان (عجم) اطلاق گردد: حدیث از بحار الانوار:
[]
[=Century Gothic]بدرستیکه عجمها ماههای خود را اینگونه نام گذاری کرده اند" آبان ماه و آذر ماه و ...
[=Century Gothic]روشن است که فقط در بین ایرانیان, ماهها, آبان و آذر, و… نامیده میشده است و نه در بین همه غیر عربها.
[=Century Gothic]معلّی بن خنیس میگوید: امام صادق(ع) به من فرمود: آیا با نوروز آشنایی داری؟ عرض کردم: فدایت گردم, این روز, روزی است که عجم آن را بزرگ میشمارد و در این روز به یکدیگر هدیه میدهند. در پایان روایت بالا امام صادق(ع): هیچ نوروزی فرا نمیرسد, مگر این که در انتظار فرج هستیم; زیرا این روز, از روزهای ما و شیعیان ماست که عجم آن را حفظ کرده, ولی شما آن را از بین بردید. در اینجا نیز روشن است که در آن زمان تنها ایرانیان نوروز را بزرگ میشماردند و آن را حفظ کردهاند. در جنگ احزاب, هنگامی که پیامبر با مهاجران و انصار رایزنی فرمود, سلمان گفت: هرگاه برای عجم, چنین مشکلاتی پیش آید, پیرامون شهرهای خود را خندق میکنند و از یک سوی میجنگند.
[=Century Gothic]وقتی سلمان فارسی میگوید: عجم چنین میکنند, مراد او و نمونههای مشابه آن فقط ایرانیان است.بویژه که خود سلمان از منطقهای در اصفهان موسوم به جم(جیم = جی) بوده است و او رادر بسیاری از منابع سلمان عجمی می نامیدند.اما در زمان صدام حسین نام این شخصیت اسلامی و تاریخی را مانند نام خلیج فارس تغییر دادند و به او لقب سلمان پاک دادند. امیرالمؤمنین(ع) :
[=Century Gothic]و امّا در مورد فراوانی عجم و ترسیدن از جمعیت ایشان که سخن گفتی, باید بگویم: ما در زمان رسول خدا(ص) با تکیه به فراوانی نیرو نمیجنگیدیم…. روایت: هرکس در سرزمین عجم ها, بنایی بسازد و به نوروز و عید مهرگان عمل کند از عجمها به شمار میآید.( در اینجا بهنظر میرسد منظور از" عجم" ، مجوس باشد
[=Century Gothic]پیامبر اسلام(ص): بر شما بشارت باد ای فرزندان بنی فرّوخ! اگر ایمان به ستاره ثریا آویزان باشد, عرب به آن دست نمییابد, امّا عجم, به آن خواهد رسید.
[=Century Gothic]با توجه به این که واژه (فرّخ) فارسی و به معنای فرخنده( پرخنده)است واین که مضمون این حدیث, بارها از جانب پیامبر(ص) درباره ایرانیان گفته شده, میتوان گفت: مراد از (بنی فرّوخ) ایرانیان هستند. ۱ . شیخ صدوق مینگارد: عبدالمطلب, ده نام داشت که عرب و قیصرها( کی سر = تاجدار) و پادشاهان عجم و پادشاهان حبشه… به آن نامها, او را میشناختند.
[=Century Gothic]۲ . مجلسی در بحار جلد ۲۰ صفحه ۳۷۷ عنوان یکی از بابها را این گونه نگاشتهاست: (باب ۲۱ مراسلاته(ص) الی ملوک العجم والروم وغیرهم.) در بحار جلد ۴۸ صفحه ۳۰۵ قسمتی از کلام امیرالمؤمنین(ع) درباره قیام حضرت مهدی (ع) آورده شدهاست: ... [۱]
[]
[=Century Gothic]امام علی: (کأنّی بالعجم فساطیطهم فی مسجد الکوفة یعلّمون النّاس القرآن کما انزل.) گویا خیمههای ایرانیان را در مسجد کوفه میبینم که قرآن را همان گونه که نازل شده یاد میدهند.
[=Century Gothic]امام صادق: (لو انزل القرآن علی العجم ما آمنت به العرب وقد نزل علی العرب فآمنت به العجم فهذه فضیلة العجم.) اگر قرآن به ایرانیان نازل میشد, عرب به آن ایمان نمیآورد, ولی بر عرب نازل شد و ایرانیان به آن ایمان آوردند. این فضیلتی است برای ایرانیان.
[=Century Gothic]پیامبر اکرم(ص): (معاشر قریش! تضربون العجم علی الاسلام هذا واللّه لیضربنّکم علیه عوداً.) ای گروه قریش! شما, ایرانیان را به خاطر اسلام با شمشیر میزنید. به خدا سوگند, آنان در آینده شما را برای بازگرداندن به اسلام با شمشیر میزنند
از شما خیلی ممنونم توضیح جامع و کاملی بود.
فقط درباره سوال اولم ، یک منبع معتبر برای این حدیث می خواهم و اینکه در این حدیث منظور پیامبر پارس بوده یا ایرانی ها یا کلا غیر اعراب؟
بین پارس و ایرانی تفاوت قائل شدم به خاطر اینکه پارس یک نژاد است ولی ایران تشکیل شده از چندین نژاد مثله ترک و کرد و لر و ... است.
از شما خیلی ممنونم توضیح جامع و کاملی بود.
فقط درباره سوال اولم ، یک منبع معتبر برای این حدیث می خواهم و اینکه در این حدیث منظور پیامبر پارس بوده یا ایرانی ها یا کلا غیر اعراب؟
بین پارس و ایرانی تفاوت قائل شدم به خاطر اینکه پارس یک نژاد است ولی ایران تشکیل شده از چندین نژاد مثله ترک و کرد و لر و ... است.
:Ealam:
احاديثي از پيامبر
« مَنْ سَلَكَ طَريقًا يَطْلُبُ فيهِ عِلْمًا سَلَكَ اللّهُ بِهِ طَريقًا إِلَى الْجَنَّةِ... وَ فَضْلُ الْعالِمِ عَلَى الْعابِدِ كَفَضْلِ الْقَمَرِ عَلى سائِرِ النُّجُوم لَيْلَةَالْبَدْرِ.»:
هر كه راهى رود كه در آن دانشى جويد، خداوند او را به راهى كه به سوى بهشت است ببرد، و برترى عالِم بر عابد، مانند برترى ماه در شب چهارده، بر ديگر ستارگان است.
ايمان خواهي مسلمانان غير عرب
« إِذا نَزَلَتْ عَلَيْهِ(صلى الله عليه وآله وسلم) سُورَةُ الْجُمُعَةِ، فَلَمّا قَرَأَ: وَ آخَرينَ مِنْهُمْ لَمّا يَلْحَقُوا بِهِمْ. قَالَ رَجُلٌ مَنْ هؤُلاءِ يا رَسُولَ اللّهِ؟ فَلَمْ يُراجِعْهُ النّبِىُّ(صلى الله عليه وآله وسلم)، حَتّى سَأَلَهُ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ أَوْ ثَلاثًا. قالَ وَفينا سَلْمانُ الفارْسىُّ قالَ فَوَضَعَ النَّبِىُّ يَدَهُ عَلى سَلْمانَ ثُمَّ قالَ: لَوْ كَانَ الاِْيمانُ عِنْدَ الثُّرَيّا لَنالَهُ رِجالٌ مِنْ هؤُلاءِ.»:
وقتى كه سوره جمعه بر پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) نازل گرديد و آن حضرت آيه وَ آخَرينَ مِنْهُمْ لَمّا يَلْحَقُوا بِهِمْ را خواند.
مردى گفت:اى پيامبر خدا! مراد اين آيه چه كسانى است؟ رسول خدا به او چيزى نگفت تا اين كه آن شخص يك بار، دوبار، يا سه بار سؤال كرد.
راوى ميگويد: سلمان فارسى در ميان ما بود كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم)دستش را روى دوش او نهاد، سپس فرمود: اگر ايمان به ستاره ثريّا برسد، هر آينه مردانى از سرزمين اين مرد به آن دست خواهند يافت
************
صحيح البخاري - (ج 15 / ص 176)
4518 - حَدَّثَنِي عَبْدُ الْعَزِيزِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنِي سُلَيْمَانُ بْنُ بِلَالٍ عَنْ ثَوْرٍ عَنْ أَبِي الْغَيْثِ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ
كُنَّا جُلُوسًا عِنْدَ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَأُنْزِلَتْ عَلَيْهِ سُورَةُ الْجُمُعَةِ
{ وَآخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ }
قَالَ قُلْتُ مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَلَمْ يُرَاجِعْهُ حَتَّى سَأَلَ ثَلَاثًا وَفِينَا سَلْمَانُ الْفَارِسِيُّ وَضَعَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَدَهُ عَلَى سَلْمَانَ ثُمَّ قَالَ لَوْ كَانَ الْإِيمَانُ عِنْدَ الثُّرَيَّا لَنَالَهُ رِجَالٌ أَوْ رَجُلٌ مِنْ هَؤُلَاءِ
حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ الْوَهَّابِ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَزِيزِ أَخْبَرَنِي ثَوْرٌ عَنْ أَبِي الْغَيْثِ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ عَنْ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لَنَالَهُ رِجَالٌ مِنْ هَؤُلَاءِ
صحيح مسلم - (ج 12 / ص 383)
4619 - حَدَّثَنَا قُتَيْبَةُ بْنُ سَعِيدٍ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَزِيزِ يَعْنِي ابْنَ مُحَمَّدٍ عَنْ ثَوْرٍ عَنْ أَبِي الْغَيْثِ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ قَالَ
كُنَّا جُلُوسًا عِنْدَ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِذْ نَزَلَتْ عَلَيْهِ سُورَةُ الْجُمُعَةِ فَلَمَّا قَرَأَ
{ وَآخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ }
قَالَ رَجُلٌ مَنْ هَؤُلَاءِ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَلَمْ يُرَاجِعْهُ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ حَتَّى سَأَلَهُ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ أَوْ ثَلَاثًا قَالَ وَفِينَا سَلْمَانُ الْفَارِسِيُّ قَالَ فَوَضَعَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَدَهُ عَلَى سَلْمَانَ ثُمَّ قَالَ لَوْ كَانَ الْإِيمَانُ عِنْدَ الثُّرَيَّا لَنَالَهُ رِجَالٌ مِنْ هَؤُلَاءِ.
با سلام وتشکر از تمام دوستان. اصل حدیث در منابع شیعه این است.ان رسول الله ص قال :لو کان العلم منوطا با ثریا لتناوله رجال من فارس (در بحار ج1 ص195 به نقل از قرب الاسناد)و در منابع عامه اینطور نقل شده لو کان العلم معلقا باثریا لتناوله قوم من ابنا فارس (نهج الفصاحه ح 2339)اما راجع به جعل این حدیث در مقدمه دوم نهج الفصاحه ایشان قایل به تغییر 2 کلمه از نقل عامه شده اند که البته اینجانب قانع نشدم و مشکلی در روایت نمیبینم.(والبته اینکه فارس نیامده و کلمه عجم بوده تا به حال از عالمی مشاهده نشده و 2 کلمه اشاره شده هم این کلمه یعنی عجم نیست )اما راجع به پارس .با توجه به کلمه فارس در هر دو نقل پارس صحیح به نظر می ایدو البته این اثبات شی است ونفی فضیلت از اقوام دیگر نمیکندوشاید هم کلمه فارس را از باب تغلیب اورده باشن و منظور ایران باشد که در این صورت اقوام ایرانی را شامل میشود.
اگر >>> "دانش"
در ثریا هم باشد مردانی از(فارس)به آن دست میابند
یا
اگر >>> "ایمان"
یعنی در کدام فرهنگ لغت "دانش=ایمان" تلقی شده است؟
2 چرا "ثریا" آیا منظور خاصی دارد؟ یا فقط دوری یا بزرگی مد نظر است؟
اگر >>> "دانش"در ثریا هم باشد مردانی از(فارس)به آن دست میابند
یا
اگر >>> "ایمان"
یعنی در کدام فرهنگ لغت "دانش=ایمان" تلقی شده است؟
2 چرا "ثریا" آیا منظور خاصی دارد؟ یا فقط دوری یا بزرگی مد نظر است؟
با سلام و خوشامد گویی
دوست گرامی جواب شما در پست ۹ داده شده است !
یا حق
یکی از آیاتی که این موضوع در ذیل آن مورد بحث قرار گرفته شده است:
«ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا في سَبيلِ اللَّهِ فَمِنْكُمْ مَنْ يَبْخَلُ وَ مَنْ يَبْخَلْ فَإِنَّما يَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ وَ اللَّهُ الْغَنِيُّ وَ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثالَكُمْ» (محمد 38) شما همان [مردمى] هستيد كه براى انفاق در راه خدا فرا خوانده شده ايد. پس برخى از شما بخل مى ورزند، و هر كس بخل ورزد تنها به زيان خود بخل ورزيده، و [گرنه] خدا بىنياز است و شما نيازمنديد؛ و اگر روى برتابيد [خدا] جاى شما را به مردمى غير از شما خواهد داد كه مانند شما نخواهند بود.
ذیل این آیه بحث شده است که پیامبر فرمود: «منظور این مرد (سلمان فارسی) و قوم اوست. سوگند به آن کس که جانم به دست اوست، اگر ایمان به ستاره ثریا بسته شده باشد، گروهی از مردان فارس، آن را به چنگ می آورند». امام صادق علیه سلام نیز فرمود:« به خدا سوگند که خداوند به این وعده خود وفا کرد و گروهی از غیر عرب را که از آنها بهترند جانشین آنها فرمود».
تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی، ج 21 ص 497.
[=Book Antiqua]با سلام وعرض ادب
[=Book Antiqua]در سوره ی مبارکه ی محمد (ص)آدرس هایی برای این حدیث آورده اند که متن را خدمت شما ارسال می کنم ،امید وارم استفاده کنید .
[=Book Antiqua]ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا في سَبيلِ اللَّهِ فَمِنْكُمْ مَنْ يَبْخَلُ وَ مَنْ يَبْخَلْ فَإِنَّما يَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ وَ اللَّهُ الْغَنِيُّ وَ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثالَكُمْ (38)
[=Book Antiqua]آگاه باشيد! شما همان مردمى هستيد كه براى انفاق در راه خدا دعوت مىشويد، پس برخى از شما بخل مىورزند، و هر كه بخل پيشه كند، فقط نسبت به [سعادت و خوشبختى] خود بخيل است، و خدا [از انفاق و صدقات شما] بىنياز است، و شماييد كه نيازمند هستيد و اگر [از فرمانها او] روى بگردانيد به جاى شما گروه ديگرى را مىآورد كه مانند شما [روى گردان، سست عقيده و بخيل] نخواهند بود. (38)
[=Book Antiqua]
[=Book Antiqua]آخرين جمله (وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثالَكُمْ). هشدارى است به همه مسلمانان كه قدر اين نعمت بزرگ و موهبت عظيم را بدانيد كه خداوند شما را پاسدار آئين پاكش قرار داد تا حاميان دين و ياوران پيامبر او باشيد، اگر به اين نعمت بزرگ ارج ننهيد. و اگر روىگردان شويد اين ماموريت را به گروه ديگرى مىسپارد گروهى كه همانند شما نخواهند بود!
[=Book Antiqua]آرى اين بار هرگز بر زمين نمىماند، اگر شما به اهميت موقفتان پى نبريد، و اين رسالت عظيم را ناديده بگيريد، خداوند قوم ديگرى را برمىانگيزد و اين رسالت عظيم را بر دوش آنها مىافكند، قومى كه در ايثار و فداكارى و بذل جان و مال و انفاق فى سبيل اللَّه به مراتب از شما برتر و بالاتر باشند! اين تهديد بزرگى است كه نظير آن در آيه 54 سوره مائده نيز آمده است:
[=Book Antiqua]«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ يُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هر كس از شما از آئين خود بازگردد (به خدا زيانى نمىرساند) خداوند در آينده جمعيتى را مىآورد كه آنها را دوست دارد و آنها نيز خدا را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر كافران نيرومند و شكست ناپذير، مردانى كه در راه خدا جهاد مىكنند و هرگز از سرزنش سرزنش كنندگان هراسى به خود راه نمىدهند.» (مائده- 53).
[=Book Antiqua]جالب توجه اين كه اكثر مفسران در ذيل آيه مورد بحث نقل كردهاند كه بعد از نزول اين آيه جمعى از اصحاب رسول خدا (ص) عرض كردند: «من هؤلاء الذين ذكر اللَّه فى كتابه؛ اين گروهى كه خداوند در اين آيه به آنها اشاره كرده كيانند؟!» در اين هنگام سلمان نزديك پيامبر( ص ) نشسته بود، پيامبر دست بر پاى سلمان (و طبق روايتى بر شانه سلمان) زد و فرمود:«هذا و قومه، و الذى نفسى بيده لو كان الايمان منوطا بالثريا لتناوله رجال من فارس؛منظور اين مرد و قوم او است، سوگند به آن كس كه جانم به دست او است اگر ايمان به ثريا بسته باشد گروهى از مردان فارس آن را به چنگ مىآورند!» اين حديث و مشابه آن را محدثان معروف اهل سنت مانند محدث معروف بيهقى و ترمذى در كتب معروف خود آوردهاند، و مفسران معروف شيعه و اهل سنت بر آن اتفاق دارند، مانند: نويسنده تفسير قرطبى، روح البيان، و مجمع البيان و فخر رازى و مراغى و ابو الفتوح رازى و مانند آنها.
[=Book Antiqua]در تفسير" در المنثور" در ذيل همين آيه نيز چندين حديث در همين زمينه آورده است «1».
[=Book Antiqua]حديث ديگرى از امام صادق ع نقل شده كه مكمل حديث فوق است فرمود:
[=Book Antiqua]و اللَّه ابدل بهم خيرا منهم، الموالى
[=Book Antiqua]:« به خدا سوگند كه خداوند به اين وعده خود وفا كرده و گروهى را از غير عرب بهتر از آنها جانشين آنها فرمود» «2».
[=Book Antiqua]اگر با دقت و خالى از هر گونه تعصب به تاريخ اسلام و علوم اسلامى بنگريم، و سهم عجم، و مخصوصا ايرانيان را در ميدانهاى جهاد و مبارزه با دشمنان از يك سو، و تنقيح و تدوين علوم اسلامى را از سوى ديگر بنگريم به واقعيت اين حديث پى خواهيم برد .«3»
[=Book Antiqua]__________________________________________________
[=Book Antiqua](1)الدر المنثور" جلد 6 صفحه 67.
[=Book Antiqua](2) تفسير" مجمع البيان" جلد 9 صفحه 108.
[=Book Antiqua](3)تفسیر نمونه ،ج21،ص497
[=Book Antiqua]:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol: