رویارویی با کمرویی(بلند خواندن نماز صبح)
سؤال: برخى از مؤمنين نمازگزار، نمازهاى صبح و مغرب و عشاى خود را آهسته مىخوانند و علّت آن را شرم و حيا و خجالت بيان مىكنند، آيا شرم و حيا مجوّز آهسته خواندن اين نمازها براى مردان مىشود؟ مکارم: هرگز مجوّز نيست بايد بلند خواند، و اين حيا، حياى جاهلانه است نه حياى عاقلانه.[1] بهجت: خير، نمىتواند.[2]
[1] . مكارم، استفتائات جديد، ج2، ص106. [2] . بهجت، استفتائات ؛ ج2، ص 142.
سلام
همین نکات کوچک و دستورات را کم نگیریم. کمرویی یک معلولیت اجتماعی است و دستورات شرعی انسان را هل می دهد تا به پشتبانه باورهایی دینی با خجالت غیر منطقی روبرو شویم.
تمرين جرات آقای قرائتی می گوید: «كسى آمد گفت: آقاى قرائتى من مى خواهم سخنرانى كنم، خجالتى ام. چه كنم؟ گفتم: اذان بگو. اذان. در را ببند بگو الله اكبر. گفتم: اگر پهلوى عمهات، خالهات، مادرت و زنت، اگر پهلوى داخلىها داد زدى بعد پهلوى همسايه ها داد بزن. اول توى اتاق داد بزن بعد دلت سفت مى شود، مى روى توى حياط بعد مى روى راه پله، بعد مى روى پشت بام، يك ذره يك ذره داد مى زنى. قربانش بروم امير المومنين، حديث ديدم، حضرت على چنان اذان صبح مى گفت كه كل مردم كوفه صداى امير المومنين را مى شنيدند. اين تمرين جرات. بابا فساد ديدى بگو. آقا گوش نمىدهد. بگو: در تو تمرين جرات است. اين تمرين جرئت يك ارزش انسانى است. اصلا يك عبادت است.»[1] جایی دیگر چنین می گوید:« بهترين دارو، تمرين است؛...حضرت امير عليهالسلام مى فرمايد: از هر كارى وحشت داريد، خود را در آن بيندازيد.[2]در اينجا لازم است به پدران، مادران و اولياى مدارس تذكر دهم كه هرگاه كودكى خواست از خود ابراز وجود كند، او را سركوب نكنيد و به او ميدان بدهيد؛ حتى اگر كار ناقصى انجام داد، روحيه او را نشكنيد؛ زيرا سرچشمه بسيارى از خجالتها، ناشى از تحقيرهاى زمان كودكى است؛ همان گونه كه ريشه بسيارى از جرأتها، تشويقهاىدوران كودكى است. ترس يكى از مسائل روحى و روانى است كه سرچشمه و زمينه منكرات زيادى مى شود. چه بسيار دروغ ها، فرار از جبهه ها، كتمان ها، توجيهات ناروا، اقرارهاى ناروا و گواهى هاى به ناحق كه از ترس ريشه مىگيرد. ترس از جمله حالاتى است كه امام سجاد (ع) در سحرهاى ماه رمضان از خطر آن به خدا پناه مىبرد. اگر ترس سران كشورهاى اسلامى از ابرقدرت ها نبود، امروز مسلمانان چنين تحقير نمى شدند يا همان گونه كه اگر شجاعت امام خمينى (ره) نبود، ايران به اين عزت نمى رسيد. حضرت على (ع) در نهج البلاغه به افراد بى حال و ترسو سخت ترين تعبيرات را نثار مى كند. گاهى مى فرمايد:" اراكم اشباحاً بلا ارواح"؛" اى لاشه هاى بى روح!" گاهى مى فرمايد:" يا اشباه الرجال و لا رجال"؛" اى كسانى كه قيافه مرد داريد، ولى مرد نيستيد!" در جايى ديگر مى فرمايد:" با افراد ترسو مشورت نكن!" و در جاى ديگر نيز مى فرمايد:" با زن مشورت نكن؛ زيرا كه رأى آنها انسان را متزلزل مى كند." ناگفته پيداست كه اين بيان حضرت على عليه السلام، شامل مردان نيز مى شود؛ يعنى با هركسى كه تو را از قاطعيت و جرأت باز مى دارد و در تو روحيه ترس و يأس مى دَمَد، مشورت نكن! ولى در جاى ديگر مى فرمايد:" اگر از زنى تجربه ارشاد و تعقل و كمال دارى، با او مشورت كن!"به هر حال، داشتن روحيه و غيرت دينى، شرط اول امر به معروف و نهى از منكر است.[FONT="][3]
نه خجالت بکشیم نه خجالت بدهیم يك وقت داشتم «اعوذ» ها را بررسى مى كردم، يكى از «اعوذ» ها اين است كه، «اعوذ» يعنى پناه مى برم. امام مى گويد: خدايا پناه مى برم كه پير شوم، بىپول شوم. اولادم پولدار باشد. آن وقت من به اولادم بگويم: پول بده. چون اولاد خجالت نمى كشد به پدرش بگويد: پول بده. اما پدر و مادر خجالت مى كشد به بچه اش بگويد: بده. مى گويد: خدايا پناه مى برم، نمى خواهم اين خجالت را بكشم. كه به بچه ام بگويم: پول بده. خيلى مهم است. آقازاده هايى كه وضع ماليتان خوب است، خودتان برويد در كيف پدرتان، در كيف مادر، در كيف پدر خودتان پول بگذاريد. نگو: مادر، پول خواستى به من بگو. خوب خجالت مى كشد. خجالت مى كشد. اين كه مى گويم گوش بدهيد. هر اولادى وضع مالى اش خوب است، نگويد: مادرم، مادر زنگ بزن گوشت برايت بخرم. زنگ بزن نمى دانم برنج برايت بخرم. چيز برايت بخرم. چرا زنگ بزند؟ رويش نمى شود زنگ بزند. قبل از آن، اصلًا حديث داريم اگر كسى گفت: بده، به او دادى، اين هنر نكردى. اين مزد آبرويش را به او دادى. خودش را كوچك كرد. آبروى خودش را ريخته، حالا كه پهلوى تو آبرويش ريخته تو يك مبلغى، چيزى. اين هنر نيست. هنر اين است كه قبل از آنكه بگويد. بعضى ها را نبايد بگوييم به ما بگوييد.[FONT="][1]
[FONT="][1] . برنامه درسهايى از قرآن سال 87، خطرهاوسپرها(3)، ص 6.
درون گرايي : (Introversion) ـ تعريف نظري : ويژگي خُلقي است كه با ديدگاه دروني ذهني همراه بوده و فرد دورن گراآمادگي بيشتري براي خود داري و تسلط بر نفس از خود نشان ميدهد. اين افراد كمتر تمايل به حضور در جمع دارند و و بيشتر دقت خود را به مطالعه و فعاليت هاي ذهني انفرادي ميگذرانند. يك فرد درون گرا ميل دارد، اغلب تنها باشد، طوري رفتار كند كه كمرو به نظر مي رسد و فعاليتهاي فردي را به فعاليت هاي كه مستلزم تعامل اجتماعي است ترجيح مي دهد. اين قبيل افراد هنگامي كه در زندگي خود با عوامل فشار رواني مواجه شوند، گرايش پيدا مي كنند كه به درون خود فرو روند. برون گرايي: (Extraversion) ـ تعريف نظري: ويژگي خُلقي است كه با ديدگاه عيني و خارجي مشخص شده و با فعاليت عملي بالاتري همراه است، افراد برونگرا از آمادگي كمتري براي تسلط بر نفس خويش برخوردارند. مقايسه روانشناسانه بين افراد درونگرا و برونگرا بعضيها ترجيح ميدهند كه تنها باشند و تنها كار كنند و بعضي برعكس، ترجيح ميدهند در جمع زندگي كنند و با يكديگر كار كنند و بيشتر با مردم روبهرو شوند. روانشناسان به آن افرادي كه جزو دسته اول هستند، درونگرا و به آن دسته از افرادي كه در دسته دوم هستند، برونگرا ميگويند. بيشتر ما با افرادي كه سبك فكري آنها با سبك فكري ما همسويي دارد، راحتتر و خودمانيتر هستيم. روانشناسان ميگويند نويسندهها، نقاشان و باغبانان معمولاً درونگرا هستند و فروشندهها، خدمه كشتي و هواپيما و هتلها معمولاً برونگرا هستند. افراد درونگرا با امور دروني سر و كار دارند. ميتوان گفت آنها افرادي هستند كه به درون توجه ميكنند. درونگرايي، ويژگي افرادي است كه تودار هستند و به دروننگري، وظيفهمداري، كنارهگيري از ديگران و گاهي ناآگاهي اجتماعي گرايش دارند. آنها تمايل دارند كه به تنهايي كار كنند و برتري آنها ضرورتاً استفاده از هوش در مورد اشيا و عقايد، جداي از ديگران است. تيپهاي احساسي، درونگرا هستند و تفكر همراه با قضاوتشان نشان ميدهد كه آرام و جدي باشند و براي كسب موفقيت، به طور دقيق بر امور مربوطه متمركز شوند. آنها متقاعد شدهاند كه عملگرا، نظمپذير، واقعگرا و قابل اطمينان باشند و به حقيقت امر توجه كنند و در محيط بيروني زندگي خود بيشتر با تفكر عمل كنند، ولی در محيط زندگي با احساسات عمل كنند. افراد برون گرا بيشتر به محيط بيرون گرايش دارند و مردمدار هستند. غالباً داراي حساسيت اجتماعي هستند و از آنچه براي ديگران اتفاق ميافتد، آگاهي دارند. آنها تا جايي كه ممكن است دوست دارند با ديگران كار كنند. افراد برونگرا چون دوست دارند به صورت گروهي كار كنند، احتمالاً وقتي با يكديگر كار ميكنند، بهتر ياد ميگيرند. افراد درونگرا و برونگرا به طور متوسط در دو انتهاي مخالف يك خط قرار دارند. افراد درونگرا چون ترجيح ميدهند به تنهايي كار كنند، ممكن است در فعاليتهاي گروهي دچار اضطراب شوند. البته اين به آن معنا رونگرا به هيچوجه نبايد كار گروهي انجام دهند و يا افراد برونگرا نبايد به تنهايي فعاليت كنند. آنچه مسلم است، اين است كه افراد بايد ياد بگيرند كه در موقعيتهاي مختلف انعطافپذيري بيشتري داشته باشند.
دستورات دینی به همین برون گرایی و درون گرایی نظم می دهد و مانع افراط و تفریط می شود. الف: به ما دستوراتی می دهد که از خودگرایی بیرون بیاییم مانند صله رحم، سخن حق گفتن در برابر سلطان جور، عبادت گروهی، تعاون در امور خیر، امر به معروف و نهی از منکر و.... ب:به ما دستوراتی می دهد که گاهی به خود و خدای خود خلوت کنیم. مانند نماز شب، محاسبه نفس (بررسی اعمال روزانه)، توبه، تلاوت و تدبر در قرآن، و.... به هرحال برون گرایی و دورن گرایی صرف نداریم یعنی درست است که به طور کلی سبک شخصیتی افراد یا برون گرا است یا درون گرا. ولی دستورات دین این الگوی شخصیتی را تعدیل می کند. به عنوان نمونه فرد درون گرا موظف است برای صله رحم، اهتمام به امور مسلمان، دست گیری فقیر و یتیم از خود بیرون بیاید و فرد برون گرا با عبادات مستحبی فردی یا محاسبه نفس گاهی با خود و خدای خود خلوت می کند. برخی از افراد به دلائلی ممکن است در مسیر زندگی میل افسردگی داشته باشند یا برخی ممکن است کمرو باشند. دستورات دینی مانند احکام شرعی که در حدود 10-12 پست بیان کردیم ما را از لاک خود بیرون می کشد. به همین دلیل بود که به این احکام شرعی از بعد روان شناختی نگاه کردیم و اینجا ذکر کردیدم.
تشويق كودك به سخنرانى امام على(عليه السلام) فنِّ خطابه و سخنورى را به فرزندان خود مىآموخت. روزى امام حسن(عليه السلام) را واداشت تا به منبر رفته، براى مردم خطبه بخواند. وقتى امام مجتبى(عليه السلام) سخنرانى ايراد كرد، امام على(عليه السلام) او را ستود.در يكى از شب هاى عيد، امام على(عليه السلام) خطاب به فرزندش امام مجتبى(عليه السلام) فرمود: برخيز و براى مادران و برادران و خواهران خود سخنرانى كن،امّا امام مجتبى(عليه السلام) در حضور پدر خجالت مى كشيد. امام على(عليه السلام) براى اينكه فرزندش آسوده خاطر برخيزد و خطابه ايراد كند از اطاق خارج شد و روبروى درب ورودى منزل ايستاده، سخنان فرزند را زير نظر داشت،امام مجتبى(عليه السلام) برخاست و با حمد و ستايش خدا، سخن آغاز كرد، و به جدّش رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) درود فرستاد و آنگاه با سخنرانى جالبى نظر همگان را به خود جلب كرد، در پايان سخنرانى او، امام وارد اطاق شد، امام حسن(عليه السلام) را در آغوش كشيد و از خطابه زيباى او تشكّر كرد.[FONT="][1] [1] . الگوهاى رفتارى، جلد 13 امام على (عليه السلام) و مباحث تربيتى، محمد دشتى
[quote=حامی;314778]حفظ حرمت سؤال:اگر فردى غيبت فرد ديگر را كرد، آيا بايد براى توبه كردن، از طرف مقابل طلب رضايت كند، يا اينكه تنها استغفار كافى است؟ در صورت مانع بودن شرم و حيا، چه بايد كرد؟ فاضل: استغفار كافى است.[1] [1] . فاضل، جامع المسائل؛ ج1، ص243. [/quote]
[quote=حامی;314771]
حفظ حرمت(اموال مسروقه در کودکى) سؤال:من در كودكى و نوجوانى از چند جا دزدى كردهام (از خانه، بستگان يا مغازه و...) ولى حالا كه مى خواهم جبران كنم، نمىدانم چكار كنم؟ چون خجالت مى كشم كه بگويم دزدى كردهام. آيا مى توانم از طرف آنها صدقه بدهم؟ خامنه ای: اگر صاحبان اموال مسروقه، حتى ورثه آنها مشخص و موجود باشند، نسبت به آنها ضامن هستيد و به هر شكل مىتوانيد عين آنها و اگر عين تلف شده قيمت آنها را به صاحبانش برگردانيد و يا داخل اموال آنها بکنيد، و لازم نيست آنها مطلع شوند كه اين اموال از آنها به سرقت رفته است. اما اگر به صاحبان آن دسترسى نداريد مىتوانيد به نيت صاحبانش بنابر احتياط واجب با اذن حاکم شرعى به فقرا صدقه دهيد.[1] [1] . خامنه ای، أجوبة الاستفتائات، س1264. ^^^^^^^÷÷÷÷÷÷٪^٪٪٪٪٪٪٪٪٪^^^^^^^^^^ سؤال: اگر كسى حقّ الناسى بر گردن داشته باشد و خجالت بكشد كه پول را به فرد مورد نظر بدهد، آيا اگر به نام او پول را صدقه بدهيم قبول است يا خير؟ تبریزی: بسمه تعالى در فرض سؤال كه صاحب حق مالى را مىشناسد بايد حقّ مالى را به خود او برساند و لازم نيست بدهكار خودش مال را به صاحب حق بدهد، مىتواند شخصى را واسطه كند كه واسطه مال را به صاحب حق بدهد و به او بگويد كسى به شما بدهكار بود و اين مال را داد و لازم نيست واسطه اسم بدهكار را به صاحب حق بگويد بلكه در بعضى از موارد جايز نيست، و اللّه العالم.[1] [1] .تبريزى، استفتائات جديد، ج2، ص: 233[/quote]
[quote=حامی;314181]حفظ حرمت نفس فقیر
سؤال24: هنگام دادن صدقه یا زکات به فقیر برای این که احساس شرم نکند چه کنیم آیا لازم است به او بگوییم صدقه یا زکات است؟ امام خمینی: چيزى را كه انسان بابت زكات به فقير مىدهد لازم نيست به او بگويد كه زكات است بلكه اگر فقير خجالت بكشد، مستحبّ است به طورى كه دروغ نشود به اسم پيشكش بدهد ولى بايد قصد زكات نمايد. اراكى، گلپايگانى، صافى: چيزى را كه انسان بابت زكات به فقير مىدهد لازم نيست به او بگويد كه زكات است بلكه اگر فقير خجالت بكشد، مستحبّ است به اسم پيشكش بدهدولى بايد قصد زكات نمايد. خوئى، فاضل، تبريزى، سيستانى، زنجانى: مستحبّ است مال را به قصد زكات به او داده و زكات بودنش را اظهار ننمايد. بهجت: موقع دادن زكات به فقير لازم نيست به او بگويد كه زكات است. مكارم: مسأله لازم نيست به فقير بگويند كه اين مال زكات است بلكه مىتوان زكات را به صورت هديه به او داد (البتّه به طورى كه دروغ نشود) ولى در هر حال بايد قصد زكات كند.[1] ........................ [1]توضيح المسائل (محشى - امام خمينى)؛ ج2، ص146 ،مسأله 1935. [/quote]
[FONT=B Mitra]امام هادی علیه السلام فرمود: «من هانت علیه نفسه فلاتامن شره؛ [FONT=B Mitra]کسی که نفس او در نزدش خوار و ذلیل باشد، از شر او ایمن مباش .»[2] [FONT=Calibri][1] . عیون الحکم و المواعظ، ص 439 . [FONT=Calibri][2] . تحف العقول، ص 483 .
عقب ماندگى ذهنى سؤال: تعدادى از دانش آموزان دختر و پسر مؤسسه ما طبق تاريخ تولدشان به سن بلوغ رسيده اند و بر اثر مشاهده اختلال در حافظه و ضعف آن، مورد معاينات پزشكى قرار گرفتند تا هوش و حافظه آنان آزمايش شود، نتيجه آن بررسى ها اثبات عقب ماندگى ذهنى آنان از يك سال پيش يا بيشتر بود، ولى بعضى از آنان را نمى توان مجنون محسوب كرد زيرا در حدّى هستند كه مسائل اجتماعى و دينى را درك مى كنند، آيا تشخيص اين مركز مانند تشخيص پزشكان اعتبار دارد و براى آن دانشآموزان ملاك است؟ بهجت: معيار توجه تكاليف شرعى به انسان اين است كه او شرعا بالغ و از نظر عرف عاقل باشد، ولى درجات درك و هوش معتبر نيست و دراين رابطه تأثيرى ندارد.[1]
بازي شطرنج برای تقويت فكر و حافظه بازى با شطرنج، بدون برد و باخت و به منظور تقويت فكر و حافظه، چه حكمى دارد؟ آيات عظام امام، تبريزى، خامنه اى، فاضل، مكارم و نورى: اگر (واقعاً) در نظر عرف از آلت قمار بودن خارج شده باشد، بازى با آن اشكال ندارد. آيات عظام سيستانى و صافى: بازى با شطرنج حرام است و انگيزه ياد شده، هيچ تأثيرى در حكم ندارد و باعث جواز آن نمى گردد. آيات عظام بهجت و وحيد: اگر بدون برد و باخت باشد، بنابر احتياط واجب جايز نيست و اين احتياط بسيار شديد است.[1] ......................... [1] . تبريزى، استفتاءات، س 983؛ دفتر: امام، خامنهاى، فاضل، مكارم، نورى و وحيد؛ صافى، جامع الاحكام، ج1، س1041؛ سيستانى، سايت (شطرنج)، س 4 و 5؛ بهجت، توضيح المسائل، متفرقه، م 9. به نقل از احكام موسيقي، سيد مجتبي حسيني، ص98.
فلسفه حرمت استمنا فلسفه حرمت استمناء در اسلام چيست؟ آيا آيه و حديثى در اين زمينه وجود دارد؟ پاسخ: درباره حرمت استمنا و خودارضايى از امام صادقعليه السلام پرسش شد. حضرت فرمود: گناهى بزرگ است، خداوند در كتاب خود از اين عمل نهى فرموده است. كسى كه به چنين عملى دست مىزند، گويى با خود ازدواج كرده است! و اگر از كار وى آگاه شوم با وى غذا نمىخورم. سؤالكننده پرسيد: منبع اين سخن از كتاب خدا كجاست؟ حضرت فرمود: در آيه «فَمَنِ ابْتَغى وَراءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ»[1] مراد از «وَراءَ ذلِكَ» استمناء مىباشد.[2] گفتنى است؛ كه حرمت استمنا تنها به خاطر آثار و زيان جسمانى آن نيست، بلكه حكمتهاى ديگرى نيز دارد كه بر ما مخفى است. پارهاى از زيانهاى جسمانى، روانى و اجتماعى استمنا عبارتند از: 1. خستگى و كوفتگى، 2. عدم تمركز حواس، 3. ضعف حافظه، 4. استرس و اضطراب، 5. حساسيت بيش از حد و زودرنجى، 6. كمر درد، 7. ريزش موها، 8. ناتوانى جنسى زودرس در جوانى، 9. بىخوابى يا بدخوابى و مشكلات مشابه، 10. انزال زودرس و غيرارادى يا خروج منى به صورت قطره قطره، 11. بىميل شدن به همسر و ازدواج، ناتوانى در ارتباط با جنس مخالف و همسر، احساس طرد شدن، دير ازدواج كردن و لذت نبردن از زندگى مشترك.[3] [1] . مؤمنون (23)، آيه 7. [2] . وسايل الشيعه، ج 28، ص 364. .[3]ر.ك: پرسشها و پاسخها، شماره 7، ص 285. احكام وضو غسل و تيميم، سيدمجتبي حسيني، ص95.
[FONT=B Mitra]عدم حفظ اذكار نماز سؤال: در صورتي که مريض نتواند قرائت و ذکرهاي نماز را به حافظه بسپارد و همچنين قادر به خواندن از روي نوشته هم نباشد، آيا بر اطرافيان واجب است قرائت و ذکرهاي نماز را بلند بخوانند تا وي تکرار کند؟
هوش و حافظه سؤال: آيا ناقلان اخبار و بيان كنندگان وقايع، شرايط خاصّى دارند؟ مکارم: آرى شرايط خاصّى دارند؛ و ثاقت و امانت، هوش كافى براى فهم مطالب، و حافظه قوى براى نگهدارى و حفظ مطالب، و از همه مهمتر، بى نظرى و حُسن نيّت، و آلوده نكردن اخبار با سليقه شخصى، از جمله اين شرايط است.[1] ................................. [1] .مکارم، استفتائات جدید،ج3، س1642.
حواسپرتی و کثیرالشک شدن در نماز سؤال: بر اثر كمى حافظه و ناراحتىهاى جسمى و روحى و خانوادگى، كثيرالشك شدهام و در نمازها زياد حواسم پرت مىشود، هر چه مسائل مربوط به شكيات را مىخوانم زود فراموشم مىشود، به همين جهت تاكنون به شكيّات كمتر اعتنا كردهام يا به "سجده سهو" اكتفا مىكنم؛ در حالى كه بارها نماز را تكرارى خواندهام امّا باز هم حواسم پرت مىشود، تكليف چيست؟ امام: شك كثير الشك اعتنا ندارد و نماز صحيح است.[FONT=Calibri][1]
شخصى در نمازهاى اخفاتيّه اگر يك كلمه را آهسته بخواند صحيح ادا نمى كند و اگر كمى به جهر بخواند صحيح ادا مى شود، آيا جايز است اين كار را انجام دهد؟ اگر در نمازهاى جهريه براى تلفّظ صحيح آهسته بخواند چه طور؟ج. در نمازهاى اخفاتيه، تمام كلمات بايد اخفات باشد و در جهريه تمام كلمات بايد جهر باشد، و به شك و وسوسه اعتنا نكند. كسى كه در صحّت ذكرهاى نماز، وسواس دارد يا زياد شكّ مى كند و تكرار مى كند، آيا نمازش باطل مى شود؟ ج. تا اخلال به نظم واجب و موالات نشود، اشكال ندارد؛ ولى وسواس جايز نيست. حد وسواس با تشخیص خود فرد یا مراجعه به عرف است و دربرکاته باید« ه »تلفظ شود و فقط گفتن ضمه کفایت نمی کند.
ايجاد اميدوارى در دل بيمار ياءس و نوميدى ، موجب تشديد بيمارى است و بيش از بيمارى براى بيمار، رنج آور است . به گفته امام على (عليه السلام ): اعظم البلاء انقطاع الرجاء.(1) سخت ترين بلا، گسستن اميد است.
بلكه گاه نوميدى، سبب مرگ بيمار مى گردد، چنان كه امام على (عليه السلام ) مى فرمايد:
قتل القنوط صاحبه.(2)
نوميدى، آن كس را كه دامنگيرش بشود، مى كشد.
به عكس ، اميد به درمان، از رنج بيمارى مى كاهد و به بيمار، قدرت غلبه بر بيمارى مى دهد و درمان را تسريع مى نمايد. از اين رو، يكى از وظايف مهم پزشكى ، بويژه در مورد بيمارى هاى خطرناك ، تقويت روحيه بيمار و ايجاد اميد در اوست .
بهترين راه اميدوار كردن بيمار، تقويت حس مذهبى ، توكل به خدا و اعتقاد به اين حقيقت است كه طبيب واقعى اوست و درمان هيچ دردى براى خداوند متعال ، دشوار نيست و چه بسا دردهاى بى درمان كه با دعا شفا يافته و به هر حال ، خداوند متعال ، چيزى جز خير و صلاح و سود انسان را نمى خواهد. ------------------------
1- غررالحكم : ح 2860.
2- غررالحكم : ح 6731 و ح 6823.
[FONT=Mitra]ناتوانی جنسی مرد و تمکین زن سؤال:زنى كه شوهرش عنّين است، در زمانى كه شوهر او را به ملاعبه مىطلبد آيا مىتواند به بهانة اينكه شوهر عنن دارد از ملاعبه سرباز زند و اطاعت نكند؟
صافى گلپايگانی:عنن زوج مجوز تخلف زوجه از تقاضاى ملاعبه توسط زوج نمىشود.[1]
عِنّين: مردى كه نمىتواند آميزش كند. عِنَن: نوعى بيمارى كه توانايى جماع را از مرد سلب مىكند.
............................... [1] .[FONT="]صافى, جامع الأحكام، ج2، ص33[FONT="].
سؤال: آيا بوسيدن زوجه و يا انجام عمل جنسى در حضور زوجة دوم و يا انجام اين اعمال با هر دو در يك زمان جايز است؟
صافى گلپايگانی: در مورد سؤال بوسيدن اشكال ندارد، ولى جماع كراهت دارد البته نگاهكردن زوجه به عورت زوجة ديگر حرام است. و اللّٰه العالم.[1] ......................... [1] . صافى, جامع الأحكام، ج2، ص33.
نکته های روان شناختی: گاهی به دلائلی مرد همسر دوم اختیار می کند. در بسیاری از موارد، به دلیل هوسرانی مرد است و گاهی مواقع هم به دلیل مشکلات و بیماری ها و عقیم بودن همسر اول است. مردی که هوسران است و کنترل هیجانی و مدیریت شهوت ندارد. نمی تواند زندگی دو همسری را اداره کند او مانند راننده مست و گیج است که رانندگی برایش خطرناک است و جان دیگران را نیز به خطر می اندازد. به هرحال، برخورد با دو همسر باید حتی در مواقعی که دو همسربا هم نیستند مثلا تلفنی در حضور یک همسر با همسر دیگر صحبت عاشقانه می کند یا درباره یکی با دیگری صحبت می کند سنجیده و دقیق باشد. اظهار علاقة پر رنگ به یکی می تواند شعله حسادت را برافروز و طمع زندگی دو خانواده را تلخ تر از زهر کند. فردی که به هر دلیلی دو همسر دارد باید این را بداند که ازدواج متعدد و دو همسری در زندگی امروزی خلاف عرف( نه شرع) است و گویی فرد برخلاف مسیر و جهت آب می خواهد شنا کند بنابراین باید با قدرت روان شناختی بالاتر رفتار کند. در نقاط مرزی کشور ما بین اهل تسنن و کشورهای عربی پدیده ازدواج متعدد و داشتن چند زن امر متداول است به همین خاطر به زنان در آنجا فشار روحی نمی آید اما در ایران وقتی برای زنی هوو می آید زن اول احساس می کند به او توهین شده است و گاهی نگاه بدبینانه و حرف و حدیث های دیگران این امر را تلخ تر می کنند.
چرا به جای خار گل دماغ پرور نباشیم و سبب آرامش دیگران؟ زنی به همسایه خود که برایش هوو آمده بود می گفت: نو که اومد به بازار کهنه میشه عتیقه و قیمتی تر فقط نباید خودت را ببازی تا شوهرت گمان کند تو به دردش نمی خوری. گاهی بد از ازدواج فشار روانی زیادی که به زن اول وارد می شود سبب بهانه گیری و تندخویی او می شود و مرد بیشتر به سمت زن دوم می رود. وقتی مرد بیشتر رفت باز بد اخلاقی زن اول شدید تر می شود و باز مرد بیشتر دور می شود و این امر یک دور حلزونی است که توقف ندارد.مرد باید برخی از تندخویی های همسر اول را تحمل کند، انصاف و رفتار انسانی را رعایت کند تا آرامش از آنها گرفته نشود. دروغ یک صفت زشت اخلاقی است اما اگر بین مردی احساس کند یکی از همسران ممکن است رنجیده خاطر شود و تخم کینه و عداوت در دلش کاشته شود می تواند برای رفع مفسده و ایجاد مصلحت و آرامش کلامی غیرواقع و دروغی بگوید. اما همین امر هم باید فوق العاده با دقت باشد.
یک نمونه ناموفق:
مردی به دلیل بیماری همسر اول همسر دوم گرفته است. همسر دوم جوان تر است. ولی این مرد به دلیل مشکلات کاری کمتر به همسر دوم سر می زند. به همین دلیل دختران او زندگی موفقی نداشتند. در زندگی اهل سازش با همسر نیستند و از آرایش در حد بزک استفاده می کنند که به گونه ای که انگشت نمای زنان می شوند چه رسد به مردان که نزده می رقصند.
نمونه موفق
روحانی ای اهل نجف آباد به دلیل این که از همسرش بچه دار نمی شد بعد از سال ها انتظار با هماهنگی همسر اول ازدواج کرد. او همسر دوم انتخاب کرد سال های متمادی یک هفته نزد همسر اول در نجف آباد بود و هفته بعد نزد همسر دوم در شهر قم می رفت.
برای کاری دم منزل او رفته بودم فرزند او که معلم است می گفت رأس ساعت 4 بعد از ظهر پدر پیرش را به منزل همسر اول که اخیر به قم آورده می رساند.
او می گفت: پدرم پیر است و مسافرت برایش سخت شده به همین دلیل همسر اول را اینجا آورد. الان می رود و فردا دقیقا ساعت 4 بعد از ظهر به منزل ما بر می گردد.
جالب است که بدانید زن دوم بدرقه همسر آمده بود تا از شوهرش که منتظر بود تا فرزندش با ماشین دنده عقب بیاید و سوار شود مراقبت کند.
در کل در بسیاری از موارد افرادی که دو همسر انتخاب می کنند زندگی هر دو به خصوص تربیت فرزندان را ضایع می کنند. بررسی علل جامعه شناختی و روان شناختی این امر مجال دیگری را می طلبد
Q: Is it permissible to do hypnosis the leader: There is no objection to it if it is done out of a sensible motive, with the consent of the person to be hypnotized, without considerable harmful effect on the body and it is not associated with any ḥarām act
Istikhārah Q: Is it proper to resort to istikhārah, by consulting the Holy Qur'an or by rosary beads, in decisive matters, such as marriage the leader: For making decision on a matter, it is preferable to ponder about it and to consult experienced trustworthy people. If these steps failed to remove his/her indecision, one can resort to istikhārah. Accordingly, doing charitable work, which does not call for indecision, should not necessitate resorting to istikhārah. Istikhārah is not a means to foretelling the future of the person or the work
&&&&&&@@@@@@@&&&&&&&
Music in Mourning Q: Are sad music and songs ḥarām the leader: If lahwī Music or ghinā’ is involved, they are ḥarām. Otherwise, it is permissible
یک نمونه ناموفق: مردی به دلیل بیماری همسر اول همسر دوم گرفته است. همسر دوم جوان تر است. ولی این مرد به دلیل مشکلات کاری کمتر به همسر دوم سر می زند. به همین دلیل دختران او زندگی موفقی نداشتند. در زندگی اهل سازش با همسر نیستند و از آرایش در حد بزک استفاده می کنند که به گونه ای که انگشت نمای زنان می شوند چه رسد به مردان که نزده می رقصند.
کار هر کس نیست خرمن کوفت گاو نر می خواهد و مرد کهن
گام نر این جا کنایه از مرد متعادل است:khaneh:
عنوان :فرهنگ نامه آرزو مولف :محمدی ری شهری، محمد موضوع :تك نگاريهای موضوعی تعداد جلد :1 ناشر :سازمان چاپ و نشر دارالحدیث محل نشر :قم تاریخ انتشار :1385 نوبت چاپ :اوّل
تشکر از زحمت آس و پاس گرامی
بله می خواستم این فهرست را اضافه کنم که شما زحمتش را کشدید
در واقع تنظیم نکرد کوک یا باد آزرو ما گرفتار خیلی از اختلالات روانی مانند اضطراب، خشم و استرس و...می شویم.
سؤال: مشكل اصلى من ديوار خانه و شستن بچّه ام مى باشد، زيرا دستمالى را كه نجس بود روى لبه ديوار كه رنگ روغن شده گذاشتم. البتّه عين نجس روى ديوار ريخته نشد، ولى رطوبت دستمال با ديوار ارتباط داشت. و چون بچّه ام به تازگى چهار دست و پا راه مىرود، و دستهايش را مرتّب به ديوارها مىز ند، من مرتّب دستهايش را آب مى كشم، و اين مرا آزار مىدهد. لطفاً به سؤالهاى زير پاسخ دهيد، تا ان شاء اللَّه نجات يابم.
1) راه هاى سرايت نجاست را خوانده ام، ولى نمى دانم منظور از رطوبت كم و غير مسرى چقدر است؟ خواهش مى كنم توضيح دهيد.
2) آيا ديوارهاى خانه بخاطر مسألهاى كه پيش آمده نجس است؟
3) ظرفى كه زير شير (منظور آب لوله كشى) گذاشته مى شود، حتّى اگر سر نرود آيا حكم آب كر را دارد؟ آيا مىتوان لباس نجس را در آن آب كشيد؟
4) اگر جايى مثل دسته در، سردى آن احساس شود، آيا نجاست با دست خشك به آن منتقل مىگردد؟ مکارم شیرازی: جواب1: شما به ىشك گرفتار وسواس شده ايد، و اگر به دستوراتى كه مى دهيم عمل كنيد بزودى نجات خواهيد يافت، والّا مشكلات شما زياد خواهد شد.
ابتدا پاسخ سؤالهاى شما، و بعد يك دستور كلّى:
منظور از رطوبت براى سرايت اين است كه وقتى دست خشك بر آن شىء مرطوب بگذارد، انسان به آسانى آثار ترى را ببيند. جواب2: ديوارهاى خانه به صورتى كه نوشته ايد كاملًا پاك است. جواب3: ظرفى كه زير آب لوله كشى است حكم آب كر دارد؛ پر باشد، يا خالى. جواب4: سردى دسته در هيچ ارتباطى به رطوبت ندارد، و نجاست به آن منتقل نمى شود، و اين سؤال دليل وسواسى بودن شماست. و امّا دستور كلّى:
وسواسى بودن شما به علّت ندانستن مسائل است. اگر مسائل را درست، ياد بگيريد، راحت مى شويد.
مسأله مهم اين است كه علم و يقين وسواسى نه ملاك نجاست است، نه ملاك طهارت؛ و به عبارت واضح تر، بايد ببينيد افراد عادى متديّن چه موقع علم به نجاست پيدا مى كنند، و چه موقع علم به طهارت، به همان مقدار قناعت كنيد،
و اگر قلب شما راضى نشد به آن اعتنا نكنيد، و مسؤوليّت آن را به عهده ما بگذاريد. به شك و ترديد اعتنا نكنيد،
حتّى كف توالت مادامي كه با چشم خود نجاستى در آن نبينيد بگوييد پاك است؛ كوچه ها، خيابان ها، مغازه ها همه پاك است. اتوميبل هاى عمومى، صندلى ها و دسته درهاى آنها پاك است، حمّام مادامى كه چيز نجسى به يقين در آن نباشد پاك است. تمام مسلمان ها و بچّه هاى آنها مادامى كه نتوانيد قسم به نجس بودن آنها بخوريد پاك هستند.
وظيفه شرعى شما اين است كه به آنچه گفته ايم عمل كنيد، و بعد از يك هفته آثار مثبت آن را خواهيد ديد[1].
همه مراجع:اگر وضو را طول بدهد به اندازهاى كه رطوبت اعضاى قبلى به طور كامل خشك شود و يا اينكه در شستن دست چپ زياده روى كند، وضويش اشكال پيدا مى كند.[1]
....... [1] العروة الوثقى، م 47، به نقل از احكام وضو غسل و تيميم، سيدمجتبي حسيني،ص 47
تكرار مسح سؤال: آيا در وضو، مى توان مسح پا را دوبار پشت سر هم (بعد از خشك كردن آن) تكرار كرد؟ همه مراجع: اشكال ندارد؛ ولى بايد از وسوسه اجتناب كرد.[1]
.................. [1] . مكارم، استفتاءات، ج 2، س 67؛ فاضل، جامع المسائل، ج 2، س 116، دفتر: همه مراجع، به نقل از احكام وضو غسل و تيميم، سيدمجتبي حسيني،ص 37.
[FONT="]وضوي وسواسي [FONT="]در كارهاى وضو بسيار شك مى كنم، وظيفه ام چيست؟ [FONT="]همه مراجع (به جز تبريزى و وحيد): [FONT="]نبايد به شك خود اعتنا كنيد (و مطابق متعارف مردم انجام دهيد).[FONT="][1] [FONT="] آيات عظام تبريزى و وحيد: [FONT="]اگر به حد وسواس برسيد، نبايد به شك خود اعتنا كنيد (و مطابق متعارف مردم انجام دهيد). [FONT="][2]
[FONT="][1] . توضيح المسائل مراجع، م 299؛ نورى، توضيح المسائل، م 300؛ دفتر: خامنه اى.
[FONT="][2] . وحيد، توضيح المسائل، م 305 و تبريزى، توضيح المسائل مراجع، م 299 به نقل از احكام وضو غسل و تيميم، سيدمجتبي حسيني، ص
حكم كثيرالشك در وضو در هنگام غسل و وضو زياد شك مى كنم، وظيفه ام چيست؟ همه مراجع (به جز تبريزى و وحيد ): نبايد به شك خود اعتنا كنيد (و مطابق متعارف مردم انجام دهيد).[1] آيات عظام تبريزى و وحيد: اگر به حد وسواس برسيد، نبايد به شك خود اعتنا كنيد (و مطابق متعارف مردم انجام دهيد). [2]
بستن شير هنگام وضو بستن شير آب در حال وضو، چه حكمى دارد؟ همه مراجع: اشكال ندارد. تبصره: اگر بعد از ريختن آب روى اعضاى وضو، نخست شير آب بسته شود و سپس وضوى اعضا كامل شود:
1. از اسراف جلوگيرى خواهد شد، 2. براى مسح، اشكالى پيش نخواهد آمد.[1]
[FONT="][1] . امام، استفتاءات، ج 1، س 34 ؛ العروة الوثقى، ج 1، افعال الوضو، م 43 ؛ نورى، استفتاءات، ج 2، س 43 ؛ خامنهاى، اجوبة الاستفتاءات، س 112.رساله دانشجويي، سيد مجتبي حسيني
[1] توضيح المسائل مراجع، م 300؛ وحيد، توضيح المسائل،م 306؛ نورى، توضيح المسائل، م 301؛ دفتر: خامنه اى به نقل از احكام وضو غسل و تيميم، سيدمجتبي حسيني، ص59.
نکته روان شناختی وسواس ریشه در اضطراب دارد. فرد وسواسی که اضطراب دارد همیشه نگران و دلواپس است این هیجان های منفی و افکار تکراری مزاحم روی بینش و شناخت او اثر می گذارد بنابراین گرفتار موهوم و گمان می شود درست مانند فردی که در شب از شدت ترس واقعا در عالم خیال و وهم خود گویی شبهه یا جن یا روح دیده است و براساس همان موهومات و تخیلات خود رفتار می کند. یکی از وهم های رائج در افراد وسواسی توهم خروج باد معده و باطل شد وضو است. براساس نظر مراجع این افراد نباید به شک و گمان خود اعتنا کنند. مراجع به این افراد می فرمایند: نگران درستی اعمال تان نباشید شما مقلد هستید و نزد خدا می توانید بگویید من مقلد بودم و براساس نظر مرجعم عمل کردم. برهمین اساس مراجع خیال این افراد را راحت کرده اند و فرموده اند: نگران نباشید قیامت گیر نیستید ما مسئولیت آن را به عهده می گیریم. بنابراین وسواسی جایز نیست به شک و گمان و یقین خود اعتنا کند. باید معیار رفتارش را عرف قرار دهد. او مانند فرد نابینا باید عمل کند فرد اضطرابی بینش درست نیستعرف متدینان عینک و عصای و الگوی او هستند.
زیاد شك کردن در نماز كسانى كه زياد شك مى كنند، در نماز چه تكليفى دارند؟ همه مراجع:كثيرالشك به كسى مى گويند كه نمى تواند، سه نماز پشت سر هم را بدون شك بخواند در اين صورت نبايد به شك خود اعتنا كند؛ يعنى، هر طرف را كه به نفع او است، انتخاب كند. براى مثال اگر در نماز صبح بين دو و سه شك كند، بگويد دو ركعت خوانده ام و اگر در به جاى آوردن سجده و ركوع شك كند، بگويد انجام داده ام.[1]
وسواس ریشه در اضطراب دارد. فرد وسواسی که اضطراب دارد همیشه نگران و دلواپس است این هیجان های منفی و افکار تکراری مزاحم روی بینش و شناخت او اثر می گذارد بنابراین گرفتار موهوم و گمان می شود درست مانند فردی که در شب از شدت ترس واقعا در عالم خیال و وهم خود گویی شبهه یا جن یا روح دیده است و براساس همان موهومات و تخیلات خود رفتار می کند.
عجب
سلامتی هم نعمتی است ها
عجب گرفتاری های عجیب و غریبی
ضرر کمرویی
[FONT="][FONT="][1] . مكارم، استفتائات جديد، ج1، ص111.
سلام
همین نکات کوچک و دستورات را کم نگیریم. کمرویی یک معلولیت اجتماعی است و دستورات شرعی انسان را هل می دهد تا به پشتبانه باورهایی دینی با خجالت غیر منطقی روبرو شویم.
تمرين جرات
آقای قرائتی می گوید: «كسى آمد گفت: آقاى قرائتى من مى خواهم سخنرانى كنم، خجالتى ام. چه كنم؟ گفتم: اذان بگو. اذان. در را ببند بگو الله اكبر. گفتم: اگر پهلوى عمهات، خالهات، مادرت و زنت، اگر پهلوى داخلىها داد زدى بعد پهلوى همسايه ها داد بزن. اول توى اتاق داد بزن بعد دلت سفت مى شود، مى روى توى حياط بعد مى روى راه پله، بعد مى روى پشت بام، يك ذره يك ذره داد مى زنى. قربانش بروم امير المومنين، حديث ديدم، حضرت على چنان اذان صبح مى گفت كه كل مردم كوفه صداى امير المومنين را مى شنيدند. اين تمرين جرات. بابا فساد ديدى بگو. آقا گوش نمىدهد. بگو: در تو تمرين جرات است. اين تمرين جرئت يك ارزش انسانى است. اصلا يك عبادت است.»[1] جایی دیگر چنین می گوید:« بهترين دارو، تمرين است؛...حضرت امير عليهالسلام مى فرمايد: از هر كارى وحشت داريد، خود را در آن بيندازيد.[2] در اينجا لازم است به پدران، مادران و اولياى مدارس تذكر دهم كه هرگاه كودكى خواست از خود ابراز وجود كند، او را سركوب نكنيد و به او ميدان بدهيد؛ حتى اگر كار ناقصى انجام داد، روحيه او را نشكنيد؛ زيرا سرچشمه بسيارى از خجالتها، ناشى از تحقيرهاى زمان كودكى است؛ همان گونه كه ريشه بسيارى از جرأتها، تشويقهاىدوران كودكى است. ترس يكى از مسائل روحى و روانى است كه سرچشمه و زمينه منكرات زيادى مى شود. چه بسيار دروغ ها، فرار از جبهه ها، كتمان ها، توجيهات ناروا، اقرارهاى ناروا و گواهى هاى به ناحق كه از ترس ريشه مىگيرد. ترس از جمله حالاتى است كه امام سجاد (ع) در سحرهاى ماه رمضان از خطر آن به خدا پناه مىبرد. اگر ترس سران كشورهاى اسلامى از ابرقدرت ها نبود، امروز مسلمانان چنين تحقير نمى شدند يا همان گونه كه اگر شجاعت امام خمينى (ره) نبود، ايران به اين عزت نمى رسيد. حضرت على (ع) در نهج البلاغه به افراد بى حال و ترسو سخت ترين تعبيرات را نثار مى كند.
گاهى مى فرمايد:" اراكم اشباحاً بلا ارواح"؛" اى لاشه هاى بى روح!"
گاهى مى فرمايد:" يا اشباه الرجال و لا رجال" ؛" اى كسانى كه قيافه مرد داريد، ولى مرد نيستيد!"
در جايى ديگر مى فرمايد:" با افراد ترسو مشورت نكن!"
و در جاى ديگر نيز مى فرمايد:" با زن مشورت نكن؛ زيرا كه رأى آنها انسان را متزلزل مى كند."
ناگفته پيداست كه اين بيان حضرت على عليه السلام، شامل مردان نيز مى شود؛ يعنى با هركسى كه تو را از قاطعيت و جرأت باز مى دارد و در تو روحيه ترس و يأس مى دَمَد، مشورت نكن! ولى در جاى ديگر مى فرمايد:" اگر از زنى تجربه ارشاد و تعقل و كمال دارى، با او مشورت كن!" به هر حال، داشتن روحيه و غيرت دينى، شرط اول امر به معروف و نهى از منكر است.[FONT="][3]
[FONT="][1] . برنامه درسهايى از قرآن سال 71،ص9.
[FONT="][2] . اذا هبت امراً فقع فيه/ بحار 71/ ص 362
[FONT="][3] . امر به معروف و نهى از منكر، ص: 286
نه خجالت بکشیم نه خجالت بدهیم
يك وقت داشتم «اعوذ» ها را بررسى مى كردم، يكى از «اعوذ» ها اين است كه، «اعوذ» يعنى پناه مى برم. امام مى گويد: خدايا پناه مى برم كه پير شوم، بىپول شوم. اولادم پولدار باشد. آن وقت من به اولادم بگويم: پول بده. چون اولاد خجالت نمى كشد به پدرش بگويد: پول بده. اما پدر و مادر خجالت مى كشد به بچه اش بگويد: بده. مى گويد: خدايا پناه مى برم، نمى خواهم اين خجالت را بكشم. كه به بچه ام بگويم: پول بده. خيلى مهم است. آقازاده هايى كه وضع ماليتان خوب است، خودتان برويد در كيف پدرتان، در كيف مادر، در كيف پدر خودتان پول بگذاريد. نگو: مادر، پول خواستى به من بگو. خوب خجالت مى كشد. خجالت مى كشد. اين كه مى گويم گوش بدهيد. هر اولادى وضع مالى اش خوب است، نگويد: مادرم، مادر زنگ بزن گوشت برايت بخرم. زنگ بزن نمى دانم برنج برايت بخرم. چيز برايت بخرم. چرا زنگ بزند؟ رويش نمى شود زنگ بزند. قبل از آن، اصلًا حديث داريم اگر كسى گفت: بده، به او دادى، اين هنر نكردى. اين مزد آبرويش را به او دادى. خودش را كوچك كرد. آبروى خودش را ريخته، حالا كه پهلوى تو آبرويش ريخته تو يك مبلغى، چيزى. اين هنر نيست. هنر اين است كه قبل از آنكه بگويد. بعضى ها را نبايد بگوييم به ما بگوييد.[FONT="][1]
[FONT="][1] . برنامه درسهايى از قرآن سال 87، خطرهاوسپرها(3)، ص 6.
درون گرايي : (Introversion)
ـ تعريف نظري : ويژگي خُلقي است كه با ديدگاه دروني ذهني همراه بوده و فرد دورن گراآمادگي بيشتري براي خود داري و تسلط بر نفس از خود نشان ميدهد. اين افراد كمتر تمايل به حضور در جمع دارند و و بيشتر دقت خود را به مطالعه و فعاليت هاي ذهني انفرادي ميگذرانند. يك فرد درون گرا ميل دارد، اغلب تنها باشد، طوري رفتار كند كه كمرو به نظر مي رسد و فعاليتهاي فردي را به فعاليت هاي كه مستلزم تعامل اجتماعي است ترجيح مي دهد. اين قبيل افراد هنگامي كه در زندگي خود با عوامل فشار رواني مواجه شوند، گرايش پيدا مي كنند كه به درون خود فرو روند.
برون گرايي: (Extraversion)
ـ تعريف نظري: ويژگي خُلقي است كه با ديدگاه عيني و خارجي مشخص شده و با فعاليت عملي بالاتري همراه است، افراد برونگرا از آمادگي كمتري براي تسلط بر نفس خويش برخوردارند.
مقايسه روانشناسانه بين افراد درونگرا و برونگرا
بعضيها ترجيح ميدهند كه تنها باشند و تنها كار كنند و بعضي برعكس، ترجيح ميدهند در جمع زندگي كنند و با يكديگر كار كنند و بيشتر با مردم روبهرو شوند. روانشناسان به آن افرادي كه جزو دسته اول هستند، درونگرا و به آن دسته از افرادي كه در دسته دوم هستند، برونگرا ميگويند. بيشتر ما با افرادي كه سبك فكري آنها با سبك فكري ما همسويي دارد، راحتتر و خودمانيتر هستيم. روانشناسان ميگويند نويسندهها، نقاشان و باغبانان معمولاً درونگرا هستند و فروشندهها، خدمه كشتي و هواپيما و هتلها معمولاً برونگرا هستند.
افراد درونگرا با امور دروني سر و كار دارند. ميتوان گفت آنها افرادي هستند كه به درون توجه ميكنند. درونگرايي، ويژگي افرادي است كه تودار هستند و به دروننگري، وظيفهمداري، كنارهگيري از ديگران و گاهي ناآگاهي اجتماعي گرايش دارند. آنها تمايل دارند كه به تنهايي كار كنند و برتري آنها ضرورتاً استفاده از هوش در مورد اشيا و عقايد، جداي از ديگران است. تيپهاي احساسي، درونگرا هستند و تفكر همراه با قضاوتشان نشان ميدهد كه آرام و جدي باشند و براي كسب موفقيت، به طور دقيق بر امور مربوطه متمركز شوند. آنها متقاعد شدهاند كه عملگرا، نظمپذير، واقعگرا و قابل اطمينان باشند و به حقيقت امر توجه كنند و در محيط بيروني زندگي خود بيشتر با تفكر عمل كنند، ولی در محيط زندگي با احساسات عمل كنند. افراد برون گرا بيشتر به محيط بيرون گرايش دارند و مردمدار هستند. غالباً داراي حساسيت اجتماعي هستند و از آنچه براي ديگران اتفاق ميافتد، آگاهي دارند. آنها تا جايي كه ممكن است دوست دارند با ديگران كار كنند. افراد برونگرا چون دوست دارند به صورت گروهي كار كنند، احتمالاً وقتي با يكديگر كار ميكنند، بهتر ياد ميگيرند.
افراد درونگرا و برونگرا به طور متوسط در دو انتهاي مخالف يك خط قرار دارند. افراد درونگرا چون ترجيح ميدهند به تنهايي كار كنند، ممكن است در فعاليتهاي گروهي دچار اضطراب شوند. البته اين به آن معنا رونگرا به هيچوجه نبايد كار گروهي انجام دهند و يا افراد برونگرا نبايد به تنهايي فعاليت كنند. آنچه مسلم است، اين است كه افراد بايد ياد بگيرند كه در موقعيتهاي مختلف انعطافپذيري بيشتري داشته باشند.
دستورات دینی به همین برون گرایی و درون گرایی نظم می دهد و مانع افراط و تفریط می شود.
الف: به ما دستوراتی می دهد که از خودگرایی بیرون بیاییم مانند صله رحم، سخن حق گفتن در برابر سلطان جور، عبادت گروهی، تعاون در امور خیر، امر به معروف و نهی از منکر و....
ب:به ما دستوراتی می دهد که گاهی به خود و خدای خود خلوت کنیم. مانند نماز شب، محاسبه نفس (بررسی اعمال روزانه)، توبه، تلاوت و تدبر در قرآن، و....
به هرحال برون گرایی و دورن گرایی صرف نداریم یعنی درست است که به طور کلی سبک شخصیتی افراد یا برون گرا است یا درون گرا. ولی دستورات دین این الگوی شخصیتی را تعدیل می کند. به عنوان نمونه فرد درون گرا موظف است برای صله رحم، اهتمام به امور مسلمان، دست گیری فقیر و یتیم از خود بیرون بیاید و فرد برون گرا با عبادات مستحبی فردی یا محاسبه نفس گاهی با خود و خدای خود خلوت می کند.
برخی از افراد به دلائلی ممکن است در مسیر زندگی میل افسردگی داشته باشند یا برخی ممکن است کمرو باشند. دستورات دینی مانند احکام شرعی که در حدود 10-12 پست بیان کردیم ما را از لاک خود بیرون می کشد. به همین دلیل بود که به این احکام شرعی از بعد روان شناختی نگاه کردیم و اینجا ذکر کردیدم.
تشويق كودك به سخنرانى
امام على(عليه السلام) فنِّ خطابه و سخنورى را به فرزندان خود مىآموخت. روزى امام حسن(عليه السلام) را واداشت تا به منبر رفته، براى مردم خطبه بخواند. وقتى امام مجتبى(عليه السلام) سخنرانى ايراد كرد، امام على(عليه السلام) او را ستود. در يكى از شب هاى عيد، امام على(عليه السلام) خطاب به فرزندش امام مجتبى(عليه السلام) فرمود: برخيز و براى مادران و برادران و خواهران خود سخنرانى كن،امّا امام مجتبى(عليه السلام) در حضور پدر خجالت مى كشيد. امام على(عليه السلام) براى اينكه فرزندش آسوده خاطر برخيزد و خطابه ايراد كند از اطاق خارج شد و روبروى درب ورودى منزل ايستاده، سخنان فرزند را زير نظر داشت،امام مجتبى(عليه السلام) برخاست و با حمد و ستايش خدا، سخن آغاز كرد، و به جدّش رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) درود فرستاد و آنگاه با سخنرانى جالبى نظر همگان را به خود جلب كرد، در پايان سخنرانى او، امام وارد اطاق شد، امام حسن(عليه السلام) را در آغوش كشيد و از خطابه زيباى او تشكّر كرد.[FONT="][1]
[1] . الگوهاى رفتارى، جلد 13 امام على (عليه السلام) و مباحث تربيتى، محمد دشتى
دوست داشتن فرزند
امام علي سلام الله علیه :
يَجِبُ عَلَيكَ أن تُشفِقَ عَلى وَلَدِكَ أكثَرَ مِن إشفاقِهِ عَلَيكَ .
شفقت تو به فرزندت بايد بيشتر از شفقت او به تو باشد .
[quote=حامی;314778]حفظ حرمت
سؤال:اگر فردى غيبت فرد ديگر را كرد، آيا بايد براى توبه كردن، از طرف مقابل طلب رضايت كند، يا اينكه تنها استغفار كافى است؟ در صورت مانع بودن شرم و حيا، چه بايد كرد؟
فاضل: استغفار كافى است.[1] [1] . فاضل، جامع المسائل؛ ج1، ص243. [/quote]
[quote=حامی;314771]
حفظ حرمت(اموال مسروقه در کودکى)
سؤال:من در كودكى و نوجوانى از چند جا دزدى كردهام (از خانه، بستگان يا مغازه و...) ولى حالا كه مى خواهم جبران كنم، نمىدانم چكار كنم؟ چون خجالت مى كشم كه بگويم دزدى كردهام. آيا مى توانم از طرف آنها صدقه بدهم؟
خامنه ای: اگر صاحبان اموال مسروقه، حتى ورثه آنها مشخص و موجود باشند، نسبت به آنها ضامن هستيد و به هر شكل مىتوانيد عين آنها و اگر عين تلف شده قيمت آنها را به صاحبانش برگردانيد و يا داخل اموال آنها بکنيد، و لازم نيست آنها مطلع شوند كه اين اموال از آنها به سرقت رفته است. اما اگر به صاحبان آن دسترسى نداريد مىتوانيد به نيت صاحبانش بنابر احتياط واجب با اذن حاکم شرعى به فقرا صدقه دهيد.[1] [1] . خامنه ای، أجوبة الاستفتائات، س1264. ^^^^^^^÷÷÷÷÷÷٪^٪٪٪٪٪٪٪٪٪^^^^^^^^^^
سؤال: اگر كسى حقّ الناسى بر گردن داشته باشد و خجالت بكشد كه پول را به فرد مورد نظر بدهد، آيا اگر به نام او پول را صدقه بدهيم قبول است يا خير؟
تبریزی: بسمه تعالى در فرض سؤال كه صاحب حق مالى را مىشناسد بايد حقّ مالى را به خود او برساند و لازم نيست بدهكار خودش مال را به صاحب حق بدهد، مىتواند شخصى را واسطه كند كه واسطه مال را به صاحب حق بدهد و به او بگويد كسى به شما بدهكار بود و اين مال را داد و لازم نيست واسطه اسم بدهكار را به صاحب حق بگويد بلكه در بعضى از موارد جايز نيست، و اللّه العالم.[1] [1] .تبريزى، استفتائات جديد، ج2، ص: 233[/quote]
[quote=حامی;314181]حفظ حرمت نفس فقیر
سؤال24: هنگام دادن صدقه یا زکات به فقیر برای این که احساس شرم نکند چه کنیم آیا لازم است به او بگوییم صدقه یا زکات است؟
امام خمینی: چيزى را كه انسان بابت زكات به فقير مىدهد لازم نيست به او بگويد كه زكات است بلكه اگر فقير خجالت بكشد، مستحبّ است به طورى كه دروغ نشود به اسم پيشكش بدهد ولى بايد قصد زكات نمايد.
اراكى، گلپايگانى، صافى: چيزى را كه انسان بابت زكات به فقير مىدهد لازم نيست به او بگويد كه زكات است بلكه اگر فقير خجالت بكشد، مستحبّ است به اسم پيشكش بدهدولى بايد قصد زكات نمايد.
خوئى، فاضل، تبريزى، سيستانى، زنجانى: مستحبّ است مال را به قصد زكات به او داده و زكات بودنش را اظهار ننمايد.
بهجت: موقع دادن زكات به فقير لازم نيست به او بگويد كه زكات است.
مكارم: مسأله لازم نيست به فقير بگويند كه اين مال زكات است بلكه مىتوان زكات را به صورت هديه به او داد (البتّه به طورى كه دروغ نشود) ولى در هر حال بايد قصد زكات كند.[1] ........................ [1]توضيح المسائل (محشى - امام خمينى)؛ ج2، ص146 ،مسأله 1935. [/quote]
[FONT=B Mitra]امام هادی علیه السلام فرمود:
«من هانت علیه نفسه فلاتامن شره؛
[FONT=B Mitra]کسی که نفس او در نزدش خوار و ذلیل باشد، از شر او ایمن مباش .»[2]
[FONT=Calibri][1] . عیون الحکم و المواعظ، ص 439 .
[FONT=Calibri][2] . تحف العقول، ص 483 .
[FONT=Calibri][1] . بهجت، جامع المسائل، ج1، س 813.
[FONT=Calibri][1] . بهجت، جامع المسائل، ج1، س 883.
عقب ماندگى ذهنى
سؤال: تعدادى از دانش آموزان دختر و پسر مؤسسه ما طبق تاريخ تولدشان به سن بلوغ رسيده اند و بر اثر مشاهده اختلال در حافظه و ضعف آن، مورد معاينات پزشكى قرار گرفتند تا هوش و حافظه آنان آزمايش شود، نتيجه آن بررسى ها اثبات عقب ماندگى ذهنى آنان از يك سال پيش يا بيشتر بود، ولى بعضى از آنان را نمى توان مجنون محسوب كرد زيرا در حدّى هستند كه مسائل اجتماعى و دينى را درك مى كنند، آيا تشخيص اين مركز مانند تشخيص پزشكان اعتبار دارد و براى آن دانشآموزان ملاك است؟
بهجت: معيار توجه تكاليف شرعى به انسان اين است كه او شرعا بالغ و از نظر عرف عاقل باشد، ولى درجات درك و هوش معتبر نيست و دراين رابطه تأثيرى ندارد.[1]
[1] . بهجت، جامع المسائل، ج1، س 1892.
بازي شطرنج برای تقويت فكر و حافظه
بازى با شطرنج، بدون برد و باخت و به منظور تقويت فكر و حافظه، چه حكمى دارد؟
آيات عظام امام، تبريزى، خامنه اى، فاضل، مكارم و نورى: اگر (واقعاً) در نظر عرف از آلت قمار بودن خارج شده باشد، بازى با آن اشكال ندارد.
آيات عظام سيستانى و صافى: بازى با شطرنج حرام است و انگيزه ياد شده، هيچ تأثيرى در حكم ندارد و باعث جواز آن نمى گردد.
آيات عظام بهجت و وحيد: اگر بدون برد و باخت باشد، بنابر احتياط واجب جايز نيست و اين احتياط بسيار شديد است.[1]
.........................
[1] . تبريزى، استفتاءات، س 983؛ دفتر: امام، خامنهاى، فاضل، مكارم، نورى و وحيد؛ صافى، جامع الاحكام، ج1، س1041؛ سيستانى، سايت (شطرنج)، س 4 و 5؛ بهجت، توضيح المسائل، متفرقه، م 9. به نقل از احكام موسيقي، سيد مجتبي حسيني، ص98.
فلسفه حرمت استمنا
فلسفه حرمت استمناء در اسلام چيست؟ آيا آيه و حديثى در اين زمينه وجود دارد؟
پاسخ: درباره حرمت استمنا و خودارضايى از امام صادقعليه السلام پرسش شد. حضرت فرمود: گناهى بزرگ است، خداوند در كتاب خود از اين عمل نهى فرموده است. كسى كه به چنين عملى دست مىزند، گويى با خود ازدواج كرده است! و اگر از كار وى آگاه شوم با وى غذا نمىخورم.
سؤالكننده پرسيد: منبع اين سخن از كتاب خدا كجاست؟
حضرت فرمود: در آيه «فَمَنِ ابْتَغى وَراءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ»[1] مراد از «وَراءَ ذلِكَ» استمناء مىباشد.[2]
گفتنى است؛ كه حرمت استمنا تنها به خاطر آثار و زيان جسمانى آن نيست، بلكه حكمتهاى ديگرى نيز دارد كه بر ما مخفى است.
پارهاى از زيانهاى جسمانى، روانى و اجتماعى استمنا عبارتند از:
1. خستگى و كوفتگى،
2. عدم تمركز حواس،
3. ضعف حافظه،
4. استرس و اضطراب،
5. حساسيت بيش از حد و زودرنجى،
6. كمر درد،
7. ريزش موها،
8. ناتوانى جنسى زودرس در جوانى،
9. بىخوابى يا بدخوابى و مشكلات مشابه،
10. انزال زودرس و غيرارادى يا خروج منى به صورت قطره قطره،
11. بىميل شدن به همسر و ازدواج، ناتوانى در ارتباط با جنس مخالف و همسر، احساس طرد شدن، دير ازدواج كردن و لذت نبردن از زندگى مشترك.[3]
[1] . مؤمنون (23)، آيه 7.
[2] . وسايل الشيعه، ج 28، ص 364.
.[3]ر.ك: پرسشها و پاسخها، شماره 7، ص 285. احكام وضو غسل و تيميم، سيدمجتبي حسيني، ص95.
[FONT=B Mitra]«غم مخور، خدا با ماست.»
[FONT=B Mitra]بله درست گفته اند که با خدا باش پادشاهی کن. یا تا خدا را داریم غمی نداریم.
[FONT=B Mitra]عدم حفظ اذكار نماز
سؤال: در صورتي که مريض نتواند قرائت و ذکرهاي نماز را به حافظه بسپارد و همچنين قادر به خواندن از روي نوشته هم نباشد، آيا بر اطرافيان واجب است قرائت و ذکرهاي نماز را بلند بخوانند تا وي تکرار کند؟
خامنه ای: واجب نيست.[1]
بهجت: واجب نيست و مى توانند اجرت بگيرند.[2]
[FONT=Calibri][1] . خامنه ای، اجوبه الاستفتائات، س174.
[FONT=Calibri][2] . بهجت، جامع المسائل، ج1، س 473.
هوش و حافظه
سؤال: آيا ناقلان اخبار و بيان كنندگان وقايع، شرايط خاصّى دارند؟
مکارم: آرى شرايط خاصّى دارند؛ و ثاقت و امانت، هوش كافى براى فهم مطالب، و حافظه قوى براى نگهدارى و حفظ مطالب، و از همه مهمتر، بى نظرى و حُسن نيّت، و آلوده نكردن اخبار با سليقه شخصى، از جمله اين شرايط است.[1]
.................................
[1] .مکارم، استفتائات جدید،ج3، س1642.
حواسپرتی و کثیرالشک شدن در نماز
سؤال: بر اثر كمى حافظه و ناراحتىهاى جسمى و روحى و خانوادگى، كثيرالشك شدهام و در نمازها زياد حواسم پرت مىشود، هر چه مسائل مربوط به شكيات را مىخوانم زود فراموشم مىشود، به همين جهت تاكنون به شكيّات كمتر اعتنا كردهام يا به "سجده سهو" اكتفا مىكنم؛ در حالى كه بارها نماز را تكرارى خواندهام امّا باز هم حواسم پرت مىشود، تكليف چيست؟
امام: شك كثير الشك اعتنا ندارد و نماز صحيح است.[FONT=Calibri][1]
[FONT=Calibri].[FONT=Calibri][1] امام، استفتائات، ج1، ص1.
دو استفتای از آیه الله بهجت :
شخصى در نمازهاى اخفاتيّه اگر يك كلمه را آهسته بخواند صحيح ادا نمى كند و اگر كمى به جهر بخواند صحيح ادا مى شود، آيا جايز است اين كار را انجام دهد؟ اگر در نمازهاى جهريه براى تلفّظ صحيح آهسته بخواند چه طور؟ ج. در نمازهاى اخفاتيه، تمام كلمات بايد اخفات باشد و در جهريه تمام كلمات بايد جهر باشد، و به شك و وسوسه اعتنا نكند.
كسى كه در صحّت ذكرهاى نماز، وسواس دارد يا زياد شكّ مى كند و تكرار مى كند، آيا نمازش باطل مى شود؟
ج. تا اخلال به نظم واجب و موالات نشود، اشكال ندارد؛ ولى وسواس جايز نيست.
حد وسواس با تشخیص خود فرد یا مراجعه به عرف است و دربرکاته باید« ه »تلفظ شود و فقط گفتن ضمه کفایت نمی کند.
مرکز تنظیم و نشر آثار آیه الله بهجت به آدرس:
http://www.bahjat.org/index.php/ahkam-2/esteftahat/169-4-.html
http://www.askdin.com/post312073-21.html
ايجاد اميدوارى در دل بيمار
ياءس و نوميدى ، موجب تشديد بيمارى است و بيش از بيمارى براى بيمار، رنج آور است . به گفته امام على (عليه السلام ):
اعظم البلاء انقطاع الرجاء.(1)
سخت ترين بلا، گسستن اميد است.
بلكه گاه نوميدى، سبب مرگ بيمار مى گردد، چنان كه امام على (عليه السلام ) مى فرمايد:
قتل القنوط صاحبه.(2)
نوميدى، آن كس را كه دامنگيرش بشود، مى كشد.
به عكس ، اميد به درمان، از رنج بيمارى مى كاهد و به بيمار، قدرت غلبه بر بيمارى مى دهد و درمان را تسريع مى نمايد. از اين رو، يكى از وظايف مهم پزشكى ، بويژه در مورد بيمارى هاى خطرناك ، تقويت روحيه بيمار و ايجاد اميد در اوست .
بهترين راه اميدوار كردن بيمار، تقويت حس مذهبى ، توكل به خدا و اعتقاد به اين حقيقت است كه طبيب واقعى اوست و درمان هيچ دردى براى خداوند متعال ، دشوار نيست و چه بسا دردهاى بى درمان كه با دعا شفا يافته و به هر حال ، خداوند متعال ، چيزى جز خير و صلاح و سود انسان را نمى خواهد.
------------------------
1- غررالحكم : ح 2860.
2- غررالحكم : ح 6731 و ح 6823.
[FONT=Mitra]ناتوانی جنسی مرد و تمکین زن
سؤال:زنى كه شوهرش عنّين است، در زمانى كه شوهر او را به ملاعبه مىطلبد آيا مىتواند به بهانة اينكه شوهر عنن دارد از ملاعبه سرباز زند و اطاعت نكند؟
صافى گلپايگانی:عنن زوج مجوز تخلف زوجه از تقاضاى ملاعبه توسط زوج نمىشود.[1]
عِنّين: مردى كه نمىتواند آميزش كند.
عِنَن: نوعى بيمارى كه توانايى جماع را از مرد سلب مىكند.
...............................
[1] .[FONT="]صافى, جامع الأحكام، ج2، ص33[FONT="].
ناتوانی جنسی مرد و ارضا همسر
سؤال: مردى كه عنين است آيا مىتواند همسر خود را با شىء خارجى جنب نمايد؟
صافى گلپايگانی: زوجه مىتواند با هر نقطه از بدن زوج خود را جنب نمايد اما جواز استفاده از اشياء خارجى توسط زوج محل اشكال است.[1]
........................................
[1] . صافى, جامع الأحكام، ج2، ص33.
ارتباط جنسی با دو همسر
سؤال: آيا بوسيدن زوجه و يا انجام عمل جنسى در حضور زوجة دوم و يا انجام اين اعمال با هر دو در يك زمان جايز است؟
صافى گلپايگانی: در مورد سؤال بوسيدن اشكال ندارد، ولى جماع كراهت دارد البته نگاهكردن زوجه به عورت زوجة ديگر حرام است. و اللّٰه العالم.[1]
.........................
[1] . صافى, جامع الأحكام، ج2، ص33.
نکته های روان شناختی:
گاهی به دلائلی مرد همسر دوم اختیار می کند. در بسیاری از موارد، به دلیل هوسرانی مرد است و گاهی مواقع هم به دلیل مشکلات و بیماری ها و عقیم بودن همسر اول است. مردی که هوسران است و کنترل هیجانی و مدیریت شهوت ندارد. نمی تواند زندگی دو همسری را اداره کند او مانند راننده مست و گیج است که رانندگی برایش خطرناک است و جان دیگران را نیز به خطر می اندازد.
به هرحال، برخورد با دو همسر باید حتی در مواقعی که دو همسربا هم نیستند مثلا تلفنی در حضور یک همسر با همسر دیگر صحبت عاشقانه می کند یا درباره یکی با دیگری صحبت می کند سنجیده و دقیق باشد. اظهار علاقة پر رنگ به یکی می تواند شعله حسادت را برافروز و طمع زندگی دو خانواده را تلخ تر از زهر کند. فردی که به هر دلیلی دو همسر دارد باید این را بداند که ازدواج متعدد و دو همسری در زندگی امروزی خلاف عرف( نه شرع) است و گویی فرد برخلاف مسیر و جهت آب می خواهد شنا کند بنابراین باید با قدرت روان شناختی بالاتر رفتار کند. در نقاط مرزی کشور ما بین اهل تسنن و کشورهای عربی پدیده ازدواج متعدد و داشتن چند زن امر متداول است به همین خاطر به زنان در آنجا فشار روحی نمی آید اما در ایران وقتی برای زنی هوو می آید زن اول احساس می کند به او توهین شده است و گاهی نگاه بدبینانه و حرف و حدیث های دیگران این امر را تلخ تر می کنند.
چرا به جای خار گل دماغ پرور نباشیم و سبب آرامش دیگران؟ زنی به همسایه خود که برایش هوو آمده بود می گفت: نو که اومد به بازار کهنه میشه عتیقه و قیمتی تر فقط نباید خودت را ببازی تا شوهرت گمان کند تو به دردش نمی خوری. گاهی بد از ازدواج فشار روانی زیادی که به زن اول وارد می شود سبب بهانه گیری و تندخویی او می شود و مرد بیشتر به سمت زن دوم می رود. وقتی مرد بیشتر رفت باز بد اخلاقی زن اول شدید تر می شود و باز مرد بیشتر دور می شود و این امر یک دور حلزونی است که توقف ندارد.مرد باید برخی از تندخویی های همسر اول را تحمل کند، انصاف و رفتار انسانی را رعایت کند تا آرامش از آنها گرفته نشود.
دروغ یک صفت زشت اخلاقی است اما اگر بین مردی احساس کند یکی از همسران ممکن است رنجیده خاطر شود و تخم کینه و عداوت در دلش کاشته شود می تواند برای رفع مفسده و ایجاد مصلحت و آرامش کلامی غیرواقع و دروغی بگوید. اما همین امر هم باید فوق العاده با دقت باشد.
یک نمونه ناموفق:
مردی به دلیل بیماری همسر اول همسر دوم گرفته است. همسر دوم جوان تر است. ولی این مرد به دلیل مشکلات کاری کمتر به همسر دوم سر می زند. به همین دلیل دختران او زندگی موفقی نداشتند. در زندگی اهل سازش با همسر نیستند و از آرایش در حد بزک استفاده می کنند که به گونه ای که انگشت نمای زنان می شوند چه رسد به مردان که نزده می رقصند.
نمونه موفق
روحانی ای اهل نجف آباد به دلیل این که از همسرش بچه دار نمی شد بعد از سال ها انتظار با هماهنگی همسر اول ازدواج کرد. او همسر دوم انتخاب کرد سال های متمادی یک هفته نزد همسر اول در نجف آباد بود و هفته بعد نزد همسر دوم در شهر قم می رفت.
برای کاری دم منزل او رفته بودم فرزند او که معلم است می گفت رأس ساعت 4 بعد از ظهر پدر پیرش را به منزل همسر اول که اخیر به قم آورده می رساند.
او می گفت: پدرم پیر است و مسافرت برایش سخت شده به همین دلیل همسر اول را اینجا آورد. الان می رود و فردا دقیقا ساعت 4 بعد از ظهر به منزل ما بر می گردد.
جالب است که بدانید زن دوم بدرقه همسر آمده بود تا از شوهرش که منتظر بود تا فرزندش با ماشین دنده عقب بیاید و سوار شود مراقبت کند.
در کل در بسیاری از موارد افرادی که دو همسر انتخاب می کنند زندگی هر دو به خصوص تربیت فرزندان را ضایع می کنند. بررسی علل جامعه شناختی و روان شناختی این امر مجال دیگری را می طلبد
زن و شوهر و فیلم سکس
سؤال: زن و شوهرى پاى فيلم سكسى ويدئو مىنشينند و فيلم را مىبينند و تحريك مىشوند و عمل زناشوئى انجام مىدهند چه صورت دارد؟
صافى گلپايگانی: مشاهدۀ اينگونه فيلمها براى همه حرام است.[1]
**********************
خود ارضایی
سؤال: اگر شخصى با خود بازى كند اما هنگام خروج منى از خروج آن جلوگيرى نمايد و منى خارج نشود، آيا اين عمل حرام است؟
صافى گلپايگانی: حرام است.[2]
..............................
[1] . صافى, جامع الأحكام، ج2، ص33.
[2] . صافى, جامع الأحكام، ج2، ص33.
Hypnosis
Q: Is it permissible to do hypnosis
the leader: There is no objection to it if it is done out of a sensible motive, with the consent of the person to be hypnotized, without considerable harmful effect on the body and it is not associated with any ḥarām act
Istikhārah
Q: Is it proper to resort to istikhārah, by consulting the Holy Qur'an or by rosary beads, in decisive matters, such as marriage
the leader: For making decision on a matter, it is preferable to ponder about it and to consult experienced trustworthy people. If these steps failed to remove his/her indecision, one can resort to istikhārah. Accordingly, doing charitable work, which does not call for indecision, should not necessitate resorting to istikhārah. Istikhārah is not a means to foretelling the future of the person or the work
&&&&&&@@@@@@@&&&&&&&
Music in Mourning
Q: Are sad music and songs ḥarām
the leader: If lahwī Music or ghinā’ is involved, they are ḥarām. Otherwise, it is permissible
این دو حکم هم برای خارجی ها:ok:
ما که نفهمیدیم
اگر فحش محشه، به خودتون:Cheshmak:
کار هر کس نیست خرمن کوفت
گاو نر می خواهد و مرد کهن
گام نر این جا کنایه از مرد متعادل است:khaneh:
زاهد کیست؟
امام على سلام الله علیه : اَلزّاهِدُ فِي الدُّنيا مَن لَم يَغلِبِ الحَرامُ صَبرَهُ ولَم يَشغَلِ الحَلالُ شُكرَهُ؛
زاهد در دنيا كسى است كه حرام بر صبرش غلبه نكند و حلال از شكرش باز ندارد
نكته:
خواندن دو رکعت نماز در آغاز هر ماه قمرى مستحب است و صدقه دادن بعد از نماز، موجب سلامتى در هر ماه خواهد بود.
دنیا و آخرت از نگاه قرآن و حدیث: ح 815
متن کتاب فرهنک نامه آرزو
عنوان : فرهنگ نامه آرزو
مولف : محمدی ری شهری، محمد
موضوع : تك نگاريهای موضوعی
تعداد جلد : 1
ناشر : سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
محل نشر : قم
تاریخ انتشار : 1385
نوبت چاپ : اوّل
تشکر از زحمت آس و پاس گرامی
بله می خواستم این فهرست را اضافه کنم که شما زحمتش را کشدید
در واقع تنظیم نکرد کوک یا باد آزرو ما گرفتار خیلی از اختلالات روانی مانند اضطراب، خشم و استرس و...می شویم.
منبع: معارف حدیث>حدیث و زندگی>زندگی اجتماعی>خاندان>همسر>آميزش جنسي (بهداشت، آداب)
سایت دارالحدیثhttp://www.hadith.net/n481-e27301.html
مسؤلیت پذیری مرجع و وسواس
سؤال: مشكل اصلى من ديوار خانه و شستن بچّه ام مى باشد، زيرا دستمالى را كه نجس بود روى لبه ديوار كه رنگ روغن شده گذاشتم. البتّه عين نجس روى ديوار ريخته نشد، ولى رطوبت دستمال با ديوار ارتباط داشت. و چون بچّه ام به تازگى چهار دست و پا راه مىرود، و دستهايش را مرتّب به ديوارها مىز ند، من مرتّب دستهايش را آب مى كشم، و اين مرا آزار مىدهد. لطفاً به سؤالهاى زير پاسخ دهيد، تا ان شاء اللَّه نجات يابم.
1) راه هاى سرايت نجاست را خوانده ام، ولى نمى دانم منظور از رطوبت كم و غير مسرى چقدر است؟ خواهش مى كنم توضيح دهيد.
2) آيا ديوارهاى خانه بخاطر مسألهاى كه پيش آمده نجس است؟
3) ظرفى كه زير شير (منظور آب لوله كشى) گذاشته مى شود، حتّى اگر سر نرود آيا حكم آب كر را دارد؟ آيا مىتوان لباس نجس را در آن آب كشيد؟
4) اگر جايى مثل دسته در، سردى آن احساس شود، آيا نجاست با دست خشك به آن منتقل مىگردد؟
مکارم شیرازی:
جواب1: شما به ىشك گرفتار وسواس شده ايد، و اگر به دستوراتى كه مى دهيم عمل كنيد بزودى نجات خواهيد يافت، والّا مشكلات شما زياد خواهد شد.
ابتدا پاسخ سؤالهاى شما، و بعد يك دستور كلّى:
منظور از رطوبت براى سرايت اين است كه وقتى دست خشك بر آن شىء مرطوب بگذارد، انسان به آسانى آثار ترى را ببيند.
جواب2: ديوارهاى خانه به صورتى كه نوشته ايد كاملًا پاك است.
جواب3: ظرفى كه زير آب لوله كشى است حكم آب كر دارد؛ پر باشد، يا خالى.
جواب4: سردى دسته در هيچ ارتباطى به رطوبت ندارد، و نجاست به آن منتقل نمى شود، و اين سؤال دليل وسواسى بودن شماست.
و امّا دستور كلّى:
وسواسى بودن شما به علّت ندانستن مسائل است. اگر مسائل را درست، ياد بگيريد، راحت مى شويد.
مسأله مهم اين است كه علم و يقين وسواسى نه ملاك نجاست است، نه ملاك طهارت؛
و به عبارت واضح تر، بايد ببينيد افراد عادى متديّن چه موقع علم به نجاست پيدا مى كنند، و چه موقع علم به طهارت، به همان مقدار قناعت كنيد،
و اگر قلب شما راضى نشد به آن اعتنا نكنيد، و مسؤوليّت آن را به عهده ما بگذاريد. به شك و ترديد اعتنا نكنيد،
حتّى كف توالت مادامي كه با چشم خود نجاستى در آن نبينيد بگوييد پاك است؛ كوچه ها، خيابان ها، مغازه ها همه پاك است. اتوميبل هاى عمومى، صندلى ها و دسته درهاى آنها پاك است، حمّام مادامى كه چيز نجسى به يقين در آن نباشد پاك است. تمام مسلمان ها و بچّه هاى آنها مادامى كه نتوانيد قسم به نجس بودن آنها بخوريد پاك هستند.
وظيفه شرعى شما اين است كه به آنچه گفته ايم عمل كنيد، و بعد از يك هفته آثار مثبت آن را خواهيد ديد[1].
[1] . مکارم شیرازی، استفتائات جديد، ج3، ص28
وضوي وسواسي
آيا وضوى وسواس صحيح است؟
همه مراجع:اگر وضو را طول بدهد به اندازهاى كه رطوبت اعضاى قبلى به طور كامل خشك شود و يا اينكه در شستن دست چپ زياده روى كند، وضويش اشكال پيدا مى كند.[1]
.......
[1] العروة الوثقى، م 47، به نقل از احكام وضو غسل و تيميم، سيدمجتبي حسيني،ص 47
تكرار مسح
سؤال: آيا در وضو، مى توان مسح پا را دوبار پشت سر هم (بعد از خشك كردن آن) تكرار كرد؟
همه مراجع: اشكال ندارد؛ ولى بايد از وسوسه اجتناب كرد.[1]
..................
[1] . مكارم، استفتاءات، ج 2، س 67؛ فاضل، جامع المسائل، ج 2، س 116، دفتر: همه مراجع، به نقل از احكام وضو غسل و تيميم، سيدمجتبي حسيني،ص 37.
[FONT="]وضوي وسواسي
[FONT="]در كارهاى وضو بسيار شك مى كنم، وظيفه ام چيست؟
[FONT="]همه مراجع (به جز تبريزى و وحيد): [FONT="]نبايد به شك خود اعتنا كنيد (و مطابق متعارف مردم انجام دهيد).[FONT="][1]
[FONT="] آيات عظام تبريزى و وحيد: [FONT="]اگر به حد وسواس برسيد، نبايد به شك خود اعتنا كنيد (و مطابق متعارف مردم انجام دهيد). [FONT="][2]
[FONT="][1] . توضيح المسائل مراجع، م 299؛ نورى، توضيح المسائل، م 300؛ دفتر: خامنه اى.
[FONT="][2] . وحيد، توضيح المسائل، م 305 و تبريزى، توضيح المسائل مراجع، م 299 به نقل از احكام وضو غسل و تيميم، سيدمجتبي حسيني، ص
حكم كثيرالشك در وضو
در هنگام غسل و وضو زياد شك مى كنم، وظيفه ام چيست؟
همه مراجع (به جز تبريزى و وحيد ): نبايد به شك خود اعتنا كنيد (و مطابق متعارف مردم انجام دهيد).[1]
آيات عظام تبريزى و وحيد: اگر به حد وسواس برسيد، نبايد به شك خود اعتنا كنيد (و مطابق متعارف مردم انجام دهيد). [2]
[1] . توضيح المسائل مراجع، م 299 ؛ نورى، توضيح ا لمسائل، 300.
[2] . وحيد، توضيح المسائل، م 305 ؛ تبريزى، توضيح المسائل مراجع، م 299. رساله دانشجويي، سيد مجتبي حسيني
بستن شير هنگام وضو
بستن شير آب در حال وضو، چه حكمى دارد؟
همه مراجع: اشكال ندارد.
تبصره: اگر بعد از ريختن آب روى اعضاى وضو، نخست شير آب بسته شود و سپس وضوى اعضا كامل شود:
1. از اسراف جلوگيرى خواهد شد، 2. براى مسح، اشكالى پيش نخواهد آمد.[1]
[FONT="][1] . امام، استفتاءات، ج 1، س 34 ؛ العروة الوثقى، ج 1، افعال الوضو، م 43 ؛ نورى، استفتاءات، ج 2، س 43 ؛ خامنهاى، اجوبة الاستفتاءات، س 112.رساله دانشجويي، سيد مجتبي حسيني
شك در خروج باد
اگر در حين وضو يا نماز، شك در خروج باد معده كند، وظيفه اش چيست؟
همه مراجع: نبايد به شك خود اعتنا كند.[1]
[1] توضيح المسائل مراجع، م 300؛ وحيد، توضيح المسائل،م 306؛ نورى، توضيح المسائل، م 301؛ دفتر: خامنه اى به نقل از احكام وضو غسل و تيميم، سيدمجتبي حسيني، ص59.
نکته روان شناختی
وسواس ریشه در اضطراب دارد. فرد وسواسی که اضطراب دارد همیشه نگران و دلواپس است این هیجان های منفی و افکار تکراری مزاحم روی بینش و شناخت او اثر می گذارد بنابراین گرفتار موهوم و گمان می شود درست مانند فردی که در شب از شدت ترس واقعا در عالم خیال و وهم خود گویی شبهه یا جن یا روح دیده است و براساس همان موهومات و تخیلات خود رفتار می کند.
یکی از وهم های رائج در افراد وسواسی توهم خروج باد معده و باطل شد وضو است. براساس نظر مراجع این افراد نباید به شک و گمان خود اعتنا کنند.
مراجع به این افراد می فرمایند: نگران درستی اعمال تان نباشید شما مقلد هستید و نزد خدا می توانید بگویید من مقلد بودم و براساس نظر مرجعم عمل کردم. برهمین اساس مراجع خیال این افراد را راحت کرده اند و فرموده اند: نگران نباشید قیامت گیر نیستید ما مسئولیت آن را به عهده می گیریم.
بنابراین وسواسی جایز نیست به شک و گمان و یقین خود اعتنا کند.
باید معیار رفتارش را عرف قرار دهد. او مانند فرد نابینا باید عمل کند فرد اضطرابی بینش درست نیست عرف متدینان عینک و عصای و الگوی او هستند.
زیاد شك کردن در نماز
كسانى كه زياد شك مى كنند، در نماز چه تكليفى دارند؟
همه مراجع:كثيرالشك به كسى مى گويند كه نمى تواند، سه نماز پشت سر هم را بدون شك بخواند در اين صورت نبايد به شك خود اعتنا كند؛ يعنى، هر طرف را كه به نفع او است، انتخاب كند. براى مثال اگر در نماز صبح بين دو و سه شك كند، بگويد دو ركعت خوانده ام و اگر در به جاى آوردن سجده و ركوع شك كند، بگويد انجام داده ام.[1]
[1] . توضيح المسائل مراجع، م 6 - 1185 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتاءات، س 518 ؛ وحيد، توضيح المسائل،1193، نورى، توضيح المسائل، م 6 - 1185. رساله دانشجويي، سيد مجتبي حسيني، ص
عجب
سلامتی هم نعمتی است ها
عجب گرفتاری های عجیب و غریبی
الگوهاى رفتارى، جلد 14 امام على (ع) و بهداشت و درمان
محمد دشتى
حقيت جاودانه
سرآغاز
اوّل - الگوهاى رفتارى و عنصر زمان و مكان
دوّم - اقسام الگوهاى رفتارى
ضرورتها
اول - هماهنگى طبّ و دين
انسان چيست؟
1 - طرحهاى شگفتى آور
2 - خلقت حكيمانه و هدفدار
3 - خلقت قانونمند و هدفدار
4 - هدفدارى انسان
5 - كاوشهاى علمى و رهنمودهاى دينى
دوم - فراسوى طب
مقدمه
اوّل - راههاى كشف و شناخت داروها، درمانها
دوم - رهنمودهاى كشف شده
سوم - رهنمودهاى فراسوى طب
مقدمه
1 - روانشناسى تغذيه
2 - روحيّات و صفات گوشتها
3 - احكام بازدارنده اسلام
4 - سِيْرِ 40 روزه غذا در تَنِ آدمى
5 - درمان با امدادهاى غيبى
فصل اول - بهداست و سلامت روان
1 - درد دل در چاه گفتن
2 - نقش پاكى و پاكيزگى لباس در سلامت روح
3 - بهداشت روانى
فصل دوّم - بهداشت و پاكيزگى
1 - پرهيز از آب خوردن در ظروف شكسته
2 - تعريف از حمّام و پاكيزگى
3 - پاكيزه نگهداشتن خانه
4 - سفارش به پاكيزگى آب
5 - اقسام خوابيدن
6 - بهداشت
7 - پرهيز از ميكروبها
8 - راههاى تأمين بهداشت
الف - دفن كردن در خاك
ب - روش شانه كردن موها
ج - استعمال عطريّات و بوهاى خوش
د - روغن بر بدن ماليدن
ه - روش استفاده از حمّام
و - روش درست خوابيدن
ز - روش استفاده از آفتاب
ح - حجامت كردن
ط - احتياط در مصرف دارو
9 - آثار بهداشتى ختنه كردن فرزندان
10 - آداب غذا خوردن و آب نوشيدن
الف - آداب غذا خوردن
ب - آداب آب نوشيدن
ج - بهداشت فردى
فصل سوم - استفاده از تخصص طبيبان
1 - توجّه به ارزش تخصّصهاى علمى
2 - اجازه ويزيت كردن طبيب يهودى
فصل چهارم - روشهاى درمانى امام (ع)
1 - ساختن با بيمارى ل
2 - روش درمان تب و چشم درد
3 - درمان چشم درد
4 - بيمارىهاى پوستى
5 - درد بواسير
6 - درمان گياهى
فصل پنجم - بهداشت غذا
1- غذا و تندرستى
2 - روانشناسى غذا
3 - توجّه به نقش غذاها و ميوهها
الف - گوشت ماهى
ب - سركه
ج - مغز گردو
د - خوردن بِهْ
ه - نقش گُلابى در سلامت
و - فوائد انجير
ز - مصرف سبزيجات
ح - نقش ميوه جات
ط - موادّ روغنى
4 - آب درمانى
5 - آداب غذا خوردن
الف - راه پرهيز از زيان غذاها
ب - سادگى در غذا
ج - بهداشت غذا
د - نام خدا و درمان
6- پرهيز از اسراف و دور ريزى غذا
7 - استفاده از انواع غذاها و داروهاى گياهى
8 - بهداشت فردى
الف - كوتاه كردن شارب و مسواك زدن
ب - مسواك كردن
ج - بهداشت دستها و غذا
د - نقش سبزيجات در غذا
ه - بهداشت صورت
و - بهداشت دندان
9 - بهداشت عمومى
10 - بهداشت تن
11 - درمان با روغن زيتون
فصل ششم - بهداشت محيط زيست
1 - بهداشت محيط زيست
2 - جمعآورى زباله ها
3 - بهداشت خانواده
الف - پرهيز از سگ
ب - بهداشت خانه
ج - بهداشت روانى خانواده
د - راه مقابله با فقر و پريشانى
فصل هفتم - بهداشت تغذيه و درمان با داروهاى گياهى
1 - خُرما اَلتَّمْر
2 - انگور العنب
3 - كشمش الزبيب
4 - اَنار الرُّمَان
5 - سيب التُّفّاح
6- گُلابى السَّفَرْجَل ، الكمثرى
7 - اَنجير التين
8 - أدويه ، فلفل الغبيراء
9- بادرنگ ، بالنگ ، تُرنج الأترج
10- خربزه و هند وا نه البطيخ
11 - گِردو اَلْجَوز
12 - تَره الكراث
13 - كاسنى صحرائى الهندباء
14 - كدو الدبا
15 - تُرُبچه اَلْفُجْلَ
16 - قارچ اَلْكُماة
17 - كاهو اَلْخَسَ
18 - گُلْپَر اَلْصَعْتَر
19 - سير اَلثَّوم
20 - عَدَس العدس
21 - عنّاب اَلْعَنَّابْ
22 - كُنْدُر اللبان
23 - بنفشه ، گُلِ گاوزبان البنفسج
24 - اسپند اَلْحَرْمَلْ
25 - گُلِ خطمى الخطمي
26 - حَنا الحناء
27 - داروى نظافت (آهك) النورة
28 - مسواك زدن السواك
29 - عسل اَلْعَسَل
30 - گوشت اللَّحم
31 - تخم مرغ البيض
32 - شيراللّبن
33 - ماهى السَّمَك
34 - روغن اَلسَّمَنْ
35 - نَمَك المِلْح
36 - سركه الخِلّ
37 - حليم با گوشت و گندم الهريسة
38 - نانِ خيس خورده در آبگوشت الثَّريد
39 - روغن زيتون زيت الزيتون
40 - خلال كردن دندان الخلال
41 - آب درمانى الماء
42 - پُرخورى الإسراف فيالطعام (التَّخمة)
43 - سرما اَلْبَرد
44 - راه تقويت حافظه الحفظ
45 - حجامت الحجامة
46 - پرهيز غذائى الحمية
47 - روش درمان بيمار آداب المريض
48 - حمّام رفتن الحمام
49 - روش درمان تَب الحمى
در چشمه سار نهجالبلا غه
1 - پرهيز غذائى
2 - بدن و سرما
تأثير عوامل...
تأثير عوامل زيست محيطى در سلامت
ويژگى هاى تنِ آدمى:
3 - درمان دردها
قرآن و درمان دردها
ويژگىهاى قرآن
ارزش قرآن
ويژگىهاى قرآن
رابطه تقوا و درمان :
4 - شناخت طبيبان
پيامبر صلى الله عليه و آله طبيب دردها:
وصف پيامبر اسلام(صلى الله عليه و آله و سلم)
الگوهاى رفتارى، جلد 13 امام على (عليه السلام) و مباحث تربيتى
محمد دشتى
سر آغاز
اوّل - الگوهاى رفتارى و عنصر زمان و مكان
دوّم - اقسام الگوهاى رفتارى
ضرورتها
اوّل - تربيت از ديدگاه امام على (عليه السلام)
دوّم - ضرورت جاذبه و دافعه
قانون عمومى جاذبه و دافعه
1 - ضرورت جاذبه و دافعه در زندگى فردى
2 - ضرورت جاذبه و دافعه در روابطاجتماعى
1 - رابطه فرد با دوستان
2 - ضرورت جاذبه و دافعه در خانواده
3 - ضرورت جاذبه و دافعه در زندگىاجتماعى با مردم
4 - ضرورت جاذبه و دافعه در زندگى سياسى
5 - ضرورت جاذبه و دافعه برابر دشمن
6 - ضرورت جاذبه و دافعه برابر فاسدان وبدكاران
3 - ضرورت جاذبه و دافعه در مديريّتاسلامى
1 - ضرورت جاذبه در حكومت و رهبرى
2 - ضرورت برخوردارى حكومت از دافعهصحيح
فصل اول - روش تربيت
1 - چگونگى تربيت كودك
2 - كودكان و تمرين نماز
3 - رشد فكر دينى كودك
4 - تشويق كودك به سخنرانى
5 - شرائط تنبيه كودكان
6 - روش بازدارى كودك
7 - شتاب در تربيت كودك
فصل دوم - معرفى الگوها (معرفى امام (ع) به عنوان الگوئى كامل و برتر)
اوّل - ضرور الگو ها
1 - انسان در جستجوى الگوها
2 - ضرورت وجود الگوها
3 - هماهنگى فلسفه تربيت با فلسفه عصمت
4 - نقش رهبران معصوم در تكامل ارزشها
دوّم - معرّفى الگوها
اوّل - فضيلتهاى برتر
1 - حديث منزلت على (عليه السلام) و جانشينى پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم)
2 - على (عليه السلام) معيار شناخت مؤمن و منافق
3 - حضرت على (عليه السلام) محبوبترين بندگان
4 - ضرورت دوست داشتن چهار نفر
5 - على (عليه السلام) برادر پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) است
6 - على (عليه السلام) رهبر مؤمنان است
7 - علىّ از اهل بيت پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) است.
8 - منادى توحيد
دوّم - معرّفى الگوهاى كامل انسانيّت
الف - توصيف اميرالمؤمنين (ع) از زبان يكى ازامراى ارتش
ب - معرّفى الگوها از زبان زنى شجاع
سوم - الگو بودن على (عليه السلام) از زبان ديگران
چهارم - الگو بودن امام على (عليه السلام) از زبان پيامبر (صلى الله عليه و آله)
پنجم - الگو بودن امام على (عليه السلام) از زبان دوستو دشمن
ششم - الگو بودن على (عليه السلام) از زبان دانشمنداندنيا
فصل - سوم مجازات و تربيت
1 - روش صحيح مجازات و تربيت
الف - شلاّق و ازدواج
ب - عفو سارق و تربيت
2 - مبارزه با غرور زدگى
3 - برخورد با خلافكارىها
الف - برخورد همانند و عكس العمل
ب - هشدار سخت به خلافكار
ج - برخورد شديد با يكى از خويشاندان
فصل - چهارم روش برخورد با يتيمان
1 - ضرورت تأمين نيازهاى روانى يتيمان
الف - برطرف كردن نياز مادّى و روحى يتيمان
ب - توجّه به مسائل روانى كودكان يتيم
2 - رسيدگى به امور يتيمان
الف - كمك به يتيمان
ب - در خانه يتيمان
فصل - پنجم روش برخورد با مردم
1 - حفظ شخصيّت نيازمند
الف - روش خواستن، وبرطرف كردن نيازها
ب - بخشش امام و اعتراض ديگران
2 - احترام به پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم)
3 - احترام به بزرگان در نامگذارى فرزند
فصل ششم - پشتوانههاى تربيت و خودسازى
1 - ياد خدا در همه كارها
2 - علم سودمند
در چشمهسار نهجالبلاغه
1 - نقش الگوئى پيامبر اسلام خطبه 127نهجالبلاغه
افشاى گمراهى خوارج
2 - پرهيز از ...
3 - علل پذيرش حكميت
2 - نقش الگوئى پيامبران الهى
سيرى در زندگانى پيامبران
3 - نقش الگوئى امام على (عليه السلام)
خصائص الامام على(عليه السلام)
1 - ضرورت ساده زيستى كارگزاران
2 - امام الگوى ساده زيستى
3 - امام و دنياى دنيا پرستان
4 - نقش الگوئى امامان معصوم: (عترت)
يادآورى ويژگىهاى اهل بيت(عليه السلام) و اندرز ياران
ويژگىهاى امامان دوازدهگانه
5 - معرّفى الگوهاى كامل
پوينده راه خدا
الگوى كامل انسانيت
ضد ارزشها و هشدارها
ويژگيهاى دوستان خدا