استجابت و عدم استجابت دعاها ( احساس می کنم خدا صدایم را نمی شنود )
تبهای اولیه
با سلام
یه حاجتی دارم 5 ساله که از خدا و ائمه خواستم ولی بهم داده نشده !!
چرا دعام مستجاب نمی شه
من هر نذری بوده کردم
هر دعایی بوده خوندم
اصلا چرا من باید چرا بیارم
گاهی اوقات شک می کنم که نکنه خدا منا دوست نداره
گاهی اوقات میگم این خدا که خودش گفته بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را پس چرا...
اصلاچرا من باید این همه خواستما تکرار کنم
خدا که می تونه همون بار اول که ازش می خواستم حاجتم را بهم بده
ولی الان 5 ساله که منا ...
ولی بعد از همه این دغدغه ها و فشارهای روحی و روانی که بهم وارد می شه میگم نه نباید چرا بگم باید راضی باشم !!
ولی بازهم وقتی یاد مشکلم می افتم تموم وجودم داغون می شه
گاهی اوقات فکر می کنم که من خدا را فقط برای حاجتم می خواستم که حالا اینطوری شدم
اما من نمی خوام که اینطوری باشم
چه کنم چاره چیه
من خسته شدم از این وضعیت :Ghamgin:
قاعده مهم در دعا و استجابت :
خداوند متعال در قرآن کریم وعده اجابت دعای دعا کنندگان را داده است .
و قال ربکم ادعونی استجب لکم .
و مالک و پروردگار شما فرمود که مرا بخوانید ( دعا داشته باشید و اظهار نیاز کنید ) تا من هم جوابتان دهم .
اصل اولیه در دعا اجابت دعاست و این وعده حق الهیست ولی رد دعا و عدم اجابت آن مربوط به بنده هست . چون خداوند می فرماید :
انما یتقبل الله من المتقین – خداوند از تقوا پیشگان می پذیرد .
یعنی تحقق وعده الهی منوط به تحقق حقیقت دعا از ناحیه دعا کنندگان است و دعا کننده باید در اعمال خود فحص و جستجو نماید که چه مقدار مراعات تقوای الهی را نموده است . چنان که حضرت باری تعالی در قرآن می فرماید :
و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب .
هر کس تقوا و پرهیزگاری پیشه می کند ( مراعات واجب و حرام الهی در حد علم و در حد قدرت ) خداوند برای او گشایش ایجاد می کند و رزق او را از جایی که گمان نمی کند میدهد .
برای درک بهتر از دعا دعا کننده می بایست آگاهی های مقدماتی از دعا داشته باشد مانند :
اولین آگاهی :
دعا کننده در دو مطلب تجدید نظر نماید :
1 – تجدید نظر در عملکرد خود نسبت به حق الله .
2 – تجدید نظر در عملکرد خود نسبت به حق مخلوق ( حق الناس و حق نفس و حتی حق حیوان ) .
کج فهمی در دعا :
بسیاری از موانع و مشکلات بشر ناشی از کج فهمی و ملاکات نادرست و اعمال نامناسب در زندگیست ، که با تجدید نظرو تغییر عملکرد در آنها بالتّبع مشکلات و گرفتاری های او نیز برطرف می شود . در حالیکه نادانسته می خواهد مشکلات خود را صرفاّ با دعا حل و فصل نماید ، و چون تغییری در نگرشها و اعمال خود ایجاد نمی کند از دعا هم نفع چندانی نمی برد و در نتیجه دچار کج فهمی در دعا شده ، نسبت به دعا دچار شک و بدبینی می شود و رویکرد منفی به آن پیدا می کند و همین عامل هست که اینان را از طلب کردن از خالق بی نیاز به مخلوق سراسر نیازمند می کشاند . مراجعه به رمّالان و جادوگران و دعانویسان را باید نتیجه این کج فهمی از دعا دانست .
دومین آگاهی :
دعا کننده بداند که اگر توفیق دعا کردن پیدا نموده قطع و یقین خدا آن را مستجاب می فرماید ، اگر چه از کیفیت و زمان و مکان آن مطلع نباشد . چون خداوند بهتر از هرکس به خیر و مصلحت بندگان آگاه است ، ممکن است مصلحت دعا کننده در تبدیل حاجت خواسته شده به حاجتی دیگر و یا تأخیر در اجابت آن باشد . و یا ممکن است دعایی بر خلاف موازات دعای ما یا دعا شونده باشد که آن اولی به استجابت باشد .
سومین آگاهی :
دعا کننده بداند که اصل در دعا عبادت است آنهم عبادتی که او را به مرکز دایره قدرت و ثروت و آرامش عالم پیوند می دهد و بر آورده شدن حاجات فرع است . و طبیعتاّ چون که صد آمد نود هم پیش ماست ، هر کس خدا را داشته باشد همه چیز دارد و آن که او را ندارد چه دارد ؟ .
چهارمین آگاهی :
دعا کننده بداند که خداوند علاوه بر امکانات و نعمات ظاهری که در اختیار بندگان قرار داده است ، یک سری از نعمتهای دیگر را موکول به درخواست بنده و اصرار و الحاح نموده است ، که اگر بنده از خداوند طلب نمود و یا در طلب کردن آن حاجت الحاح و پافشاری کرد ، ایجاد مصلحت می شود که خدای متعال آن نعمت را به اوعنایت بفرماید . و بداند که مصلحت دعا کردن با بنده و مصلحت اجابت با خداست .
پنجمین آگاهی :
دعا کننده بداند که دعا نباید خلاف تکوین و تشریع الهی باشد .
ششمین آگاهی :
دعا کننده در دعا ضرورتهای فردی یا اجتماعی را لحاظ نماید .
هفتمین آگاهی :
دعا کننده جهت گیری دعاها را از آخرت به سوی دنیا و از معنویات به سوی مادیات داشته باشد .
هشتمین آگاهی :
دعا کننده بداند که دعا علاوه بر جلب منفعت مادی و معنوی محسوس فوائد دیگری نیز دارد که با عقل ناقص بشری امکان درک همه آن برای عموم انسانها ممکن نیست ، مانند :
1 – بر طرف ساختن بلای حاضر و نازل .
2 – بر طرف ساختن بلای محتمل و غیر نازل .
3 - دوام نعمت های مادی و معنوی موجود .
4 – تخفیف بلا .
5 – فایده جبرانی ( جبران گذشته ) .
6 – فایده ترفیعی ( ارتقاء مقام ) .
7 – فایده تثبیتی ( ابقاء مقام ) .
8 – فائده معرفتی و تربیتی و سازندگی .
و بی شمار فائده دیگر در حوزه های مختلف فردی اجتماعی اقتصادی و ......... .
نهمین آگاهی :
دعا کننده می بایست مصداق اتم آیه شریفه :
یا ایها الذین آمنوا و ابتغوا الیه الوسیلة ذوات مقدسه اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را به عنوان واسطه های بزرگ فیض الهی و ضامن های معتبر الهی به پیشگاه خداوند متعال معرفی نماید لذا فرموده اند قبل از دعا و بعد از دعا و حتی در میان دعاهایتان صلوات داشته باشید چرا که اهل بیت علیهم السلام ضامن و صلوات هم ضمانت نامه دعا کنندگان است و این همان دعاییست که همیشه مستجاب است و شرط استجابت سایر دعاهاست .
دهمین آگاهی :
دعا کننده می بایست تا حد امکان آداب و شرائط استجابت را فراهم نماید که جزئیات آن در احادیث نورانی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام وارد شده است ، در این خصوص کتاب شریف عدة الداعی مرحوم ابن فهد حلی و کتاب « سلوة الحزین » معروف به « الدعوات » مرحوم قطب الدین سعید بن هبة الله راوندی ( قطب راوندی ) را توصیه می نماییم که هر دو ترجمه فارسی نیز شده است .
این مبحث همچنان ادامه دارد .
و من الله التوفیق
سلام! دوست عزیزی که دعا کردی و فکر می کنی مستجاب نشده.
اولا: به دلائل فراوان این حرف که ؛ دعا کردم مستجاب نشد،ندانسته اشتباه است؛چون در حدیثی از پیامبر اکرم صل الله علیه وآله نقل شده خداوند متعال می فرماید:
إذا دعوت فحاجتک بالباب
یعنی:زمانی که دعا کردی حاجتت پشت درب(خانه توست کافیست درب را باز کنی){ینابیع الحکمه/باب دعا،کتاب کلمة الله}
اگر توفیق دعا داده شد مساویست با استجابت.
دلیل در این زمینه زیاده ، که اگر قانع نشدید بفرمائید.
دوما:به این حکایت دقت بفرمائید تا اسراری را در جواب سوالتان ارائه دهد:
الف) کوهنوردی ، بلند پرواز که طمع داشت بتنهائی قله ای را فتح کند به طرف کوه مورد نظرش حرکت کرد.
لحظه ای نمی ایستاد و مصمم جلو می رفت حتی شب هم نتوانست مانع حرکت او بشود.
ناگهان سنگ زیر دستش شکست و او به پائین پرت شد همین طور که به ته دره سقوط می کرد با خود فکر می کرد که دیگر امیدی به زندگی ندارد و کسی نیست به کمکش بیاید و از طرفی چه قدر به مرگ نزدیک است،ناگاه کور سوئی در دلش روشنائی ایجاد کرد،بله او خدا بود.
طناب دور کمرش سفت شد و فهمید میان زمین و آسمان معلق است ، از خدا خواست؛ خدایا نجاتم بده و...
صدائی دل نواز خطاب به او گفت:اگر از من کمک می خواهی طناب را ببر.
درون دل او پر از تحیر و شک بود،تصمیم خود را گرفت و طناب را پاره نکرد.
فردا صبح او را درحالی که از طناب آویزان بود و فقط یک متر با زمین فاصله داشت و جان سپرده بود پیدا کردند.:Gol::Gol::Gol:
بعضی از دعاها ، بر خلاف مصالح بندگان عباد است . از این رو مستجاب نمی شود ؛ زیرا حق تعالی ، حکیم است و استجابت دعا به این معنی ، همان نحوی که دعا شود بر آورده گردد مستلزم محال است چون اجتماع ضدّین و نقیضین لازم می آید . عدّ ه ای دعا می کنند که خدا برف و باران نازل کند در همین حال عده ای از خدا می خواهند که برف و باران نبارد پس این شبهه پیش می آید که اطلاق اینکه خدا فرموده است دعا مستجاب می شود که در قرآن کریم وارد شده است :
«و اذا سئلک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوة الداع اذا دعان فلیستجیبوا لی و لیؤمنوا بی لعلهم یرشدون » به چه معنی خواهد بود .
چند جواب ممکن است گفته شود یکی اینکه تقیید به صورت مصلحت از قیود عقلیه متصله به کلام است مانند اعتبار قدرت در اوامر و نواهی الهیه نسبت به بندگان .
دیگر اینکه آن کسی که دعا می کند مقصود لبّی او تأمین مصلحت است پس دعا را مقید نموده به صورت مصلحت .
سوم آن چه به نظر این جانب رسیده هم مطابق با برهان است هم موجب تقیید اطلاق نیست چون در همه ی موارد ، اطلاق آیه شریفه مراعات شده و مطابق بعضی از روایات است .
این است که می گوییم معنی اجابت ، این است که هر دعایی عکس العملی دارد و بی جواب نافع نخواهد بود چه مطابق مصلحت باشد یا نباشد حق متعال مسلمَ بین کسی که از او جداَّ چیزی بخواهد و کسی که نخواهد فرق خواهد گذاشت ؛ چون حکیم است اگر روا کردن و نکردن از لحاظ علمی و مصالح ، مساوی باشد قهراَ روا خواهد نمود چون ترجیح روا نکردن بر روا کردن ترجیح مرجوح بر راجح است و اگر با فرض دعا ، باز طرف ترجیح داشت روا نمی کند ولی دعا را بی جواب نمی گذارد و لو در مورد مشابه آن یا غیر مشابه یا در دنیا یا در آخرت و هو العالم بالحقائق .1
پی نوشت :
1 – از نوشته های آیت الله شیخ مرتضی حائری ره .
پاسخی که صاحب عروه مرحوم سید یزدی از این اشکال داده اند :
این است که اینها از باب مقتضیات است نه علّت تامّه و استجابت موقوف است به وجود شرائط و فقد موانع ، به اینکه اگر دعایی یا نمازی یا وردی یا ختمی فرضاَ علت تامه باشد برای قضاء حاجات بدون حاجت به شروط ، تعلیم آن به عباد خلاف مصلحت و موجب اخلال نظام و هرج و مرج است . چنان چه واضح است و لذا اسم اعظم که علت تامه است مخفی شده نسئل الله العصمة من الزلل .1
پی نوشت :
1 - کتاب سئوال و جواب - آیت الله سید یزدی صاحب عروه اعلی الله مقامه .
هر وقت خواسته ای کمی دیر تر بر آورده میشه سرش همینه که مسائل زیادی مربوط به اون هستند که باید مهره های مکانی دقیق کنار هم چیده بشن تا خللی در مسیر حرکت جهان مادی ایجاد نشه .
توجه داشته باشد ما هیچ کدام پیامبر نیستیم که چهره معجزه بودنش حفظ بشه ! باید در عین معجزه بودن چهره مادی اون حفظ بشه
تا زمینه های امتحان بعدی بر قرار بشه !
مثلا پول زیادی میخواهیم
ملائک شروع بکار می شوند و ما در مسیری کاریی قرار میگیریم که سود زیادی از تجارت با توجه به شکست هایی که میخوریم بدست می آوریم یا فن و کاری را یاد میگیریم که باعث میشه مثلا خیلی ثروتمند بشیم
و اینو بیاد داشته باشید ممکن هست الان در کاری هستیم که 100 در صد روزیمون حلال نیست
و لی از ظاهر امر اینطور بنظر نمی رسه
ولی اگر اینطور نباشه ملائک نمیذارن تو اون کار پیشرفت کنید اگر مومن بالله هستید چون اون مالهای حتی کوچک و مشکوک جمع میشن و در اونم دنیا دخلتون در میاد
مال حروم همیشه پیش انسانهای فاسد جمع میشه
این موازنه جهان هستش
بهترینها پیش بهترینها و بدترینها پیش بدترینها
پس همیشه حسرت نخورید خدایا پس فلانی چطور اینقدر زود ثروتمند شد
ممکن هست اون جزو اون دسته هست که مالهای حرام بالکل کنارش جمع شدن چون انسان کثیفی هستش
اما تمام مالهای حلال برای انسانهای مومن بالله جمع میشن تا نه دنیاش خراب بشه نه آخرتش
از خداوند حتی ثروت زیاد هم می خواهید حلال بخواهید حتما قید کنید
میشه اما بمدت معلوم
3-7 سال مثلا تا زمینه جمع بشن
افراد مربوطه کنارتون جمع بشه و بتحصیل اون موردی که ثروت عظیمی لز نوع حلال براتون جمع بشه گرد هم بیان
و اینو بدونیم تمام بیماریها امتحان الهی هستند برای مومن تا خالص بشه و بارگرده چون خداوند عاشق بنده های پاکش هست و اگر میدانستیم چقدر دوستمون داره هر لحظه از شوق جان میباختیم
پس در اوج بلا شکر گذارباشیم
چون یک قدم بعد اون خوشبختی هست و مبادا از ناراحتی و القای شیاطین به کفر گویی بیافتیم
و باز ه یادمن باشه اشکی از چشمان انسانی جاری میشه قلب ملائک رو بدرد میاده و هراسان پیش خداوند کریم به وساطت می ایستند و از خداوند اذن تغییر در سرنوشت رو میخوان
اشک کیمیاییست که برای ارتباط با عالم بالا در چشمان انسانها جای داده شده
وقتی دل پر میشه و اشک بر گونه ها جاری میشه
قویترین ساحران هم در مقابل این انرژی ماورائی که بسوی بالا ساتع میشه هیچ قدرتی ندارن
ما بطور مستقیم به عالم بالا متصل میشیم و هیچ کسی قادر به انفصال این نور نیست
این اشرف مخلوقات چیز های عجیبی داره اگر قدرش رو بدونه
نصر من الله و فتح قریب
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
*** مگه ما از بندگی دنبال سودیم یا معامله و یا جامونو با خدا عوض کردیم که چرا چرا میکنیم؟؟؟!!!
*** اگر به او ایمان آوردیم پس نباید اعتماد و یقین چاشنی کار ما باشه؟؟؟!!!
ان شاءالله خداوند حاجت همه ما رو برآورده کند شاید اگه خداوند حاجت ما رو نمی ده می خواد ما بیشتر صداش کنیم یا اینکه مصلحت ما نیست یا .... به هر حال راضی هستیم به رضای خدا :hamdel:
1 - تمسک کننده به غیر خداوند :
وَ عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله قَالَ : قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ :
مَا مِنْ مَخْلُوقٍ يَعْتَصِمُ بِمَخْلُوقٍ دُونِي إِلَّا قَطَعْتُ أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ وَ أَسْبَابَ الْأَرْضِ مِنْ دُونِهِ فَإِنْ سَأَلَنِي لَمْ أُعْطِهِ وَ إِنْ دَعَانِي لَمْ أُجِبْهُ وَ مَا مِنْ مَخْلُوقٍ يَعْتَصِمُ بِي دُونَ خَلْقِي إِلَّا ضَمَّنْتُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ رِزْقَهُ فَإِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ وَ إِنِ اسْتَغْفَرَنِي غَفَرْتُ لَهُ.1
از نبی گرامی اسلام صلی الله علیه و آله است فرمود: خداى عز و جل فرمود:
هيچ مخلوقى نيست كه به مخلوقى غير از من تمسك جويد جز آنكه اسباب آسمانها و زمين را از او قطع كنم و اگر از من بخواهد به او نمىدهم و اگر مرا بخواند اجابتش نمىكنم و هيچ مخلوقى نيست كه به من تمسك كند نه به ديگران جز آنكه آسمانها و زمين را ضامن روزيش كنم و اگر مرا بخواند اجابتش كنم و اگر از من بخواهد به او ببخشم و اگر از من طلب استغفار كند از گناهانش درگذرم .
پی نوشت :
1- عدة الداعي و نجاح الساعي مرحوم سید بن طاووس
ادامه دارد ......
اکرام و اهانت شیطانی :
وَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله :
لَعَنَ اللَّهُ مَنْ أَكْرَمَ الْغَنِيَّ لِغِنَاهُ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ أَهَانَ الْفَقِيرَ لِفَقْرِهِ وَ لَا يَفْعَلُ هَذَا إِلَّا مُنَافِقٌ وَ مَنْ أَكْرَمَ الْغَنِيَّ لِغِنَاهُ وَ أَهَانَ الْفَقِيرَ لِفَقْرِهِ سُمِّيَ فِي السَّمَاوَاتِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّ الْأَنْبِيَاءِ لَا يُسْتَجَابُ لَهُ دَعْوَةٌ وَ لَا يُقْضَى لَهُ حَاجَة.1
از رسول خدا روايت شده فرمودند :
خدا لعنت كند هر كس را که اکرام بکند غنی را صرفاَ به خاطر دارایی اش و اهانت بکند به فقیر و نادارصرفاَ به خاطر فقرش ، این کار را کسی جز منافق انجام نمی دهد و هر كس گرامی بدارد غنی و دارا را صرفاَ به خاطر ثروتش و اهانت و جسارت كند به فقير صرفاَ به خاطر فقرش ، در آسمانها دشمن خدا و پيامبران ناميده مىشود و دعايش مستجاب نميشود و حاجتش برآورده نخواهد شد
.
پی نوشت :
1 - إرشاد القلوب إلى الصواب ج1 194 الباب الثاني و الخمسون في أحاديث منتخبة ..... ص : 187
بد زبان و فحّاش:
قال الامام السجاد سلام الله علیه :
وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَرُدُّ الدُّعَاءَ : ................وَ اسْتِعْمَالُ الْبَذَاءِ وَ الْفُحْشِ فِي الْقَوْلِ.1
امام سجاد سلام الله علیه فرمودند :
و گناهانى كه دعا را باز مىگرداند : ........ و بد دهنى و گفتن سخن زشت هستند.
سه سال بی جوابی از طرف خداوند به خاطر بد زبانی :
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ سلام الله علیه :
قَالَ كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ رَجُلٌ فَدَعَا اللَّهَ أَنْ يَرْزُقَهُ غُلَاماً ثَلَاثَ سِنِينَ فَلَمَّا رَأَى أَنَّ اللَّهَ لَا يُجِيبُهُ قَالَ يَا رَبِّ أَ بَعِيدٌ أَنَا مِنْكَ فَلَا تَسْمَعُنِي أَمْ قَرِيبٌ أَنْتَ مِنِّي فَلَا تُجِيبُنِي قَالَ فَأَتَاهُ آتٍ فِي مَنَامِهِ فَقَالَ إِنَّكَ تَدْعُو اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُنْذُ ثَلَاثِ سِنِينَ بِلِسَانٍ بَذِيءٍ وَ قَلْبٍ عَاتٍ غَيْرِ تَقِيٍّ وَ نِيَّةٍ غَيْرِ صَادِقَةٍ فَاقْلَعْ عَنْ بَذَائِكَ وَ لْيَتَّقِ اللَّهَ قَلْبُكَ وَ لْتَحْسُنْ نِيَّتُكَ قَالَ فَفَعَلَ الرَّجُلُ ذَلِكَ ثُمَّ دَعَا اللَّهَ فَوُلِدَ لَهُ غُلَام2.
از حضرت صادق عليه السّلام حديث شده كه فرمود:
در بنى اسرائيل مردى بود كه سه سال پيوسته دعا ميكرد كه خدا پسرى به او روزى كند (دعايش مستجاب نمي شد) همين كه ديد خدا خواهش او را برنمىآورد عرض كرد:
پروردگارا آيا من از تو دورم و تو سخن مرا نمي شنوى، يا تو به من نزديكى و پاسخم نمي دهى؟
كسى در خواب نزدش آمد و به او گفت:
تو سه سال تمام خدا را با زبانى بد و هرزه، ولى دلى سركش و ناپرهيزكار، و نيتى نادرست ميخوانى، پس بايد از هرزه گوئى بدر آئى، و دلت پرهيزگار، و نيتت درست گردد (تا خواهشت برآورده شود) حضرت فرمود: آن مرد به دستور عمل كرد سپس دعا كرد و خدا را خواند و داراى پسرى شد.
پی نوشت :
1 - معانی الاخبار ص 271 .
2 - الكافي ج2 324 باب البذاء ..... ص : 323
ترک تقرب به خدای متعال به وسیله نیکی و صدقه :
قال الامام السجاد سلام الله علیه :
وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَرُدُّ الدُّعَاءَ : ..... وَ تَرْكُ التَّقَرُّبِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْبِرِّ وَ الصَّدَقَةِ .1
امام سجاد سلام الله علیه فرمودند :
از گناهانی که موجب رد دعاست : ... و ترك تقرّب جستن بخدا به وسيله نيكى و صدقه است .
هدف غائی در دعا چیست ؟
هدف دعا کننده از دعا قبل از این که حاجات و نیاز مندیهای گوناگون او باشد ، اتصال و تقرّب به ذات اقدس الهی باشد که مهم ترین نیاز و ذاتی ترین احتیاج انسان است . انسان با دعا می تواند خود را به گلستان خوبی ها و زیبایی های عالم و مرکز دائره قدرت هستی یعنی حضرت باری تعالی برساند . و این نهایت آرمان بنده گان خاص خداوند است و این تقرب نیز حاصل نمی شود مگر به نیکی و صدقه ، که این دو عمل از راه های رسیدن به قرب جمال و جلال الهی می باشد . اگر تقرب به خداوند نیت اصلی او باشد خداوند درخواست های دیگر او که فرع بر این خواسته ی اصلی اوست را نیز اجابت خواهد فرمود قطعاَ . چون که صد آمد نود هم پیش ماست .
پی نوشت :
1 – معانی الاخبار مرحوم شیخ صدوق ج2 ص 271 .
ادامه دارد ...
تأخیر عمدی و قضا دادن نماز های واجب:
قال الامام السجاد سلام الله علیه :
وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَرُدُّ الدُّعَاءَ : .......وَ تَأْخِيرُ الصَّلَوَاتِ الْمَفْرُوضَاتِ حَتَّى تَذْهَبَ أَوْقَاتُهَا .1
امام سجاد سلام الله علیه فرمودند :
و گناهانی که موجب ردّ دعا و عدم استجابت آن می شود : ...و تأخير نمازهاى واجب است تا وقتش بگذرد .
کسانی که مهم ترین و جامع ترین عبادت تشریع شده الهی را که ستون خیمه دین نامیده شده است را ترک کنند یا عمداَ به تأخیر بیندازند یعنی خودشان را از خداوند بی نیاز می بینند ، قطعا توفیق دعا پیدا نمی کنند و اگر هم دعا بکنند دعایشان از سوی خداوند جواب داده نمی شود تا مانع را برطرف نمایند .
پی نوشت :
1 – معانی الاخبار مرحوم شیخ صدوق اعلی الله مقامه الشریف ص 271 .
ادامه دارد ...
قال الله تعالی :
« وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجيبُوا لي وَ لْيُؤْمِنُوا بي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ ».
و هنگامى كه بندگان من، از تو در باره من سؤال كنند، (بگو:) من نزديكم! دعاى دعا كننده را، به هنگامى كه مرا مىخواند، پاسخ مىگويم! پس بايد دعوت مرا بپذيرند، و به من ايمان بياورند، تا راه يابند (و به مقصد برسند)!
اجابت خداوند با استجابت بنده فرق دارد:
اجابت از طرف خداوند عطای حاجت بندگان است .
استجابت از طرف بندگان اطاعت است .
اجابت خدای متعال منوط به استجابت بندگان یعنی طاعت خداوند است . باید به عهد و پیمان بندگی با خدای متعال وفادار باشیم تا خداوند متعال نیز به عهد خود در اجابت خواسته های مشروع و معقولمان عمل بفرماید :
قال الله تعالی :
«... وَ أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ ..» .
و به پيمانى كه با من بستهايد وفا كنيد، تا من نيز به پيمان شما وفا كنم .
پی نوشت ها :
1 - سوره ی بقره آیه ی 186
2 - سوره ی بقره آیه ی 40
و من الله التوفیق .
[FONT=arial]مولی عبدالصّمد همدانی- ای عزیز! سرّ عدم استجابت دعوات به درگاه قاضی حاجات، با وجود خصوصیّت اماکن و اوقات و با آنکه حضرت حق ـ جلّا و علی ـ میفرماید که «اُدْعُونی اَسْتَجِبْ لَکُمْ»، آن است که نقض عهد و عدم وفا از جانب ما است.
[FONT=arial]
[FONT=arial]عهدها کردهایم با شه خویش
هیچ از آن عهدها وفا نکنیم
[FONT=arial]
[FONT=arial]و مواثیقی که با آن جناب بسته ایم، بالمرّه فراموش نموده، در طاق نسیان گذاشته ایم.
در روز اَلَست بَلی گفتی
امروز به بستر «لا» خفتی
قال اللّه تعالی: اُوفُوا بِعَهْدی اُوفِ بِعَهْدِکُم. پس شرط اجابت دعا وفا به عهد مولا است.
[FONT=arial]
[FONT=arial]در یکی از کتب آسمانی آمده است: من به امت محمد صلی الله علیه و آله دو چیز داده ام که اگر به تمام فرشتگان و پیامبران میدادم، بخشش را به آنان تمام نموده بودم؛ یکی اینکه گفته ام: «مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم» و دیگر اینکه: «به پیمانی که با من بستهاید وفا کنید تا به پیمان خود با شما وفا کنم.» و نزدیک به همین معنا است فرمایش پیامبر صلی الله علیه و آله : «خدا را در نظر دار تا تو را در نظر دارد. خدا را در نظر دار، او را پیشاپیش خود مییابی.» به ابراهیم بن ادهم گفتند: چرا هر چه خدا را میخوانیم، ما را اجابت نمی کند؟ گفت: زیرا خدا را شناخته اید، ولی فرمانش نمی برید و با قرآن آشنایید، ولی به دستورات آن گردن نمی نهید. از امام صادق علیهالسلام روایت شده است که فرمود: از رسول خدا صلیالله علیه وآله درباره اسم اعظم پرسش شد، فرمود: همه اسماء خداوند، اسم اعظم است. تو دل از هر چه غیر او است، خالی دار؛ سپس به هر اسمی که خواهی او را بخوان؛ زیرا در حقیقت پارهای از اسماء سوای دیگری ویژه خدا نیست بلکه او خدای واحد قهّار است (تفاوت در نامهای الهی به اعتبار زیادی و کمی توجه است و تأثیر کردن و نکردن و اجابت و عدم آن وابسته به اختلاف مراتب توجه است).
گر انگشت سلیمانی نباشد
چه خاصیّت دهد نقش نگینی
ابوالبرکات گفته است که هر کس که خواهد که دعای وی مستجاب شود، آداب دعا را باید نگاه دارد و آداب دعا آن است که دلش حاضر بود و طعام حلال خورد و لباس حلال پوشد.در توحید صدوق از امام کاظم علیه السلام روایت است که فرمود: گروهی به امام صادق علیه السلام گفتند: چرا هر چه دعا میکنیم مستجاب نمی شود؟ فرمود: چون کسی را میخوانید که بدو شناخت ندارید.
خداوند به عیسی علیه السلام خطاب کرد: و مرا بخوان که من به تو نزدیکم و مرا جز با حالت تضرّع و زاری و حالتی که تمام همّ و غمّ تو یک چیز باشد، مخوان که هرگاه مرا در چنین حالتی بخوانی تو را اجابت کنم. ای عیسی! به ظالمان بنی اسرائیل بگو: تا آن گاه که مال حرام در دامن و بتها در خانه دارید، مرا نخوانید. ای عیسی! مرا همچون کسی که در حال غرق است و فریادرسی ندارد، بخوان.
[FONT=arial] امّا ای عزیز! نه به استجابت دعا شاد باید بود؛ چه شاید که استدراج باشد و نه به عدم استجابت دلتنگ؛ زیرا که در حدیث وارد است که حق سبحانه و تعالی صدای بنده مؤمن را دوست میدارد و در حدیث دیگر است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند که چون شما مردی را میبینید که حق تعالی مرادش را میدهد و او در معصیت مقیم باشد، بدانید که آن استدراج است امّا با وجود آنچه ذکر شد، ترک دعا نباید کرد؛ زیرا در
[FONT=arial]
اهمیت و لزوم دعا: و در کتاب روح الاحباب گوید: روایت شده است: هرگاه مردی دو رکعت نماز بگزارد و از خداوند حاجتی در مورد دین و دنیا نخواهد، خدای متعال به فرشتگان فرماید: گویا بنده ام از من بی نیاز است و چون برای خود دعا کند و برای برادران خود دعا نکند، خدای متعال فرماید: ملائکه من! بنده ام گمان برده که از شخص بخیلی درخواست میکند و چون برایِ خود و دیگر مؤمنان دعا کند. ملائکه گویند: خداوند از تو شروع کند. و در کتاب شهات از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت کرده که دعا خود، عبادت است و از این حدیث معلوم میشود که بخش بیشتری از ابواب عبادت را دعا اشغال میکند و آن بزرگ ترین چیزی است که بدان سبب از آفتها جلوگیری میشود و جلیل ترین مقامات و درجات عبودیّت است و چنانکه گذشت، قرآن بدان ناطق و احادیث سرشار از ادعیه است و دعا راه و رسم پیامبران و فرستادگان خدا، بلکه بزرگترین مقامات اولیاء موحد و برترین درجات سالک است؛ زیرا دعا نشان گر نهایت خواری و شکستگی انسان در برابر خدا و نمایان گر صفت عجز و نیازمندی بنده است و این، منافات با قضا و قدر و راضی بودن به رضای حق ندارد.
اضافه میکنیم به این بیان روایتی را که عبدالعزیز از امام صادق علیه السلام نقل کرده که گفت: آن حضرت به من فرمود: دعا کن و نگو کار از کار گذشته (و سرنوشت قابل تغییر نیست)؛ زیرا که نزد خداوند منزلتی است که جز با دعا و درخواست به دست نیاید و چنانچه بندهای لب فرو بندد و چیزی درخواست نکند، البته چیزی به او عطا نخواهد شد. پس درخواست کن تا به تو عطا شود. دری نیست که کوبیده شود جز اینکه امید میرود به روی صاحبش گشوده میگردد. پس از این سخن امام علیه السلام ظاهر میشود که دعا خود یکی از اسباب حصول مطلوب است و اراده ازلی خداوند نیز بر این است که اشیاء را از راه به کارگیری اسباب ایجاد کند. بنابراین اگر حصول چیزی متوقّف بر اسباب آن باشد، منافات ندارد با اینکه خداوند حصول آن را مقدّر فرموده باشد؛ زیرا همان گونه که حصول آن را مقدّر فرموده، همین سبب و اینکه این چیز باید از چنین سببی حاصل آید را نیز مقدّر فرموده است. به همین دلیل از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که در نزد خداوند چیزی از دعا گرامی تر نیست؛ زیرا وقتی دعا کننده خدا را میخواند و فقر و فاقت خویش را بر او عرضه میدارد، کرم خداوندی اقتضا میکند که او را نراند و خواسته اش را برآورده سازد. بنابراین نزد خداوند چیزی گرامی تر از این نیست که بنده با دعا و اظهار خضوع و خشوع و شکستگی به حضرت او نزدیکی جوید.
اسباب اجابت دعا:
علما گفته اند که آن، فراهم شدن اسباب و عللِ آن است و آن اینکه دعا که خود یکی از اسباب است، در مورد درخواست مردی مثلاً که دعا میکند و نیز سایر اسباب تحقق و وجود این شی ء مجموعا و با هم طبق حکمت الهی مناسب قضا و قدر خداوند از جانب او باید فراهم گردد.اینجا است که دعا واجب است و انتظار اجابت نیز واقع است؛ زیرا انگیزش ما به دعا کردن، خود یکی از آن اسباب است و دعای ما که یک سبب اجابت است و قرین شدن دعا با حدوث چیزی که برای آن دعا شده، هر دو معلول یک علّتند و گاهی یکی از این دو سبب به واسطه دیگری پیدا میشود و گاه چنین توهّم شود که سماویات از ارضیات تأثیر میپذیرند و آن، این است که وقتی ما دعا میکنیم، مستجاب میشود... ولی این مطلب درست نیست؛ زیرا بدون شک، معلول در علّت خود مؤثر نمی افتد. هرگاه دعای دعاگو مستجاب نشود، هر چند به نظر خود او هدفی که از این دعا منظور داشته، دارای منفعت بوده است، علت عدم اجابت این بوده که آن غایت و هدف نافع چه بسا در واقع به حسب مراد او بلکه به حسب نظام کلی آفرینش نافع نباشد و به همین دلیل اجابت دعا تأخیر میافتد یا اینکه اصلاً دعا مستجاب نمی شود و کوتاه سخن اینکه: عدم اجابت دعا به جهت عدم و نبود یکی از شروط آن مطلوب، در وقت دعا کردن میباشد.
تارک جماعت :
کسی که عمدا و بی هیچ عذری حضور در بین جماعت مؤمنین را که مهم ترین مصداق آن نماز جماعت است ترک کند به نص صریح اخبار دعایش مستجاب نمی شود در حدیث قدسی خدای متعال می فرماید :
قال رسول الله صلی الله علیه و آله قال الله تعالی فی الحدیث القدسی :
« یا محمد تارک الجماعة لا استجیب له دعوة و لا انزل علیه الرحمة » 1
ای محمد دعای ترک کننده جماعت را مستجاب نمی کنم و بر او رحمت نازل نمی گردد .
مصداق کامل جماعت نماز جماعت و مراد از جماعت هم اهل حق و مؤمنین هستند .
پی نوشت :
1 - جامع الاخبار ص198 .
[FONT=arial]بد زبان و فحّاش[FONT=arial]:[FONT=arial]قال الامام السجاد سلام الله علیه :
[FONT=arial]وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَرُدُّ الدُّعَاءَ : ................وَ اسْتِعْمَالُ الْبَذَاءِ وَ الْفُحْشِ فِي الْقَوْلِ.1
[FONT=arial]امام سجاد سلام الله علیه فرمودند :
[FONT=arial]و گناهانى كه دعا را باز مىگرداند : ........ و بد دهنى و گفتن سخن زشت هستند.سه سال بی جوابی از طرف خداوند به خاطر بد زبانی :
[FONT=arial]عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ سلام الله علیه :
[FONT=arial]قَالَ كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ رَجُلٌ فَدَعَا اللَّهَ أَنْ يَرْزُقَهُ غُلَاماً ثَلَاثَ سِنِينَ فَلَمَّا رَأَى أَنَّ اللَّهَ لَا يُجِيبُهُ قَالَ يَا رَبِّ أَ بَعِيدٌ أَنَا مِنْكَ فَلَا تَسْمَعُنِي أَمْ قَرِيبٌ أَنْتَ مِنِّي فَلَا تُجِيبُنِي قَالَ فَأَتَاهُ آتٍ فِي مَنَامِهِ فَقَالَ إِنَّكَ تَدْعُو اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُنْذُ ثَلَاثِ سِنِينَ بِلِسَانٍ بَذِيءٍ وَ قَلْبٍ عَاتٍ غَيْرِ تَقِيٍّ وَ نِيَّةٍ غَيْرِ صَادِقَةٍ فَاقْلَعْ عَنْ بَذَائِكَ وَ لْيَتَّقِ اللَّهَ قَلْبُكَ وَ لْتَحْسُنْ نِيَّتُكَ قَالَ فَفَعَلَ الرَّجُلُ ذَلِكَ ثُمَّ دَعَا اللَّهَ فَوُلِدَ لَهُ غُلَام[FONT=arial]2.[FONT=arial]از حضرت صادق عليه السّلام حديث شده كه فرمود:
[FONT=arial]در بنى اسرائيل مردى بود كه سه سال پيوسته دعا ميكرد كه خدا پسرى به او روزى كند (دعايش مستجاب نمي شد) همين كه ديد خدا خواهش او را برنمىآورد عرض كرد:[FONT=arial]پروردگارا آيا من از تو دورم و تو سخن مرا نمي شنوى، يا تو به من نزديكى و پاسخم نمي دهى؟
[FONT=arial]كسى در خواب نزدش آمد و به او گفت:
[FONT=arial]تو سه سال تمام خدا را با زبانى بد و هرزه، ولى دلى سركش و ناپرهيزكار، و نيتى نادرست ميخوانى، پس بايد از هرزه گوئى بدر آئى، و دلت پرهيزگار، و نيتت درست گردد (تا خواهشت برآورده شود) حضرت فرمود: آن مرد به دستور عمل كرد سپس دعا كرد و خدا را خواند و داراى پسرى شد.پی نوشت :
1 - معانی الاخبار ص 271 .
2 - [FONT=arial]الكافي ج2 324 باب البذاء ..... ص : 323
mazerat safe kelidam englishe
[quote=man.network;59495]mazerat safe kelidam englishe
[/quote]
دوست گرامی شرطش در همان ادعونی نهفته است ، خواندن خداوند با تمام مقومات و شرائطش که مهم ترین آن اطاعت از خدای متعال است که در انجام واجبات و ترک محرمات جلوه می کند . اجمالاَ بدانیم که اجابت دو طرف دارد یکی از جانب خداوند و دیگری از جانب بنده . اجابت از جانب خداوند برآورده کردن حاجات و نیازمندی های ما و از ناحیه ی ما اطاعت است . اگر توجهی کامل تر به اطاعت داشته باشیم به جای نا امیدی و خبر دادن از عدم استجابت دعایمان ، خبر شادمانه از استجابت دعایمان خواهیم داد .
kholase harche doa mikone hiche nemishe migan anishtan fahmide joorab miposhe jorabesh sorakh mishe dege naposhid man ham pey bordam khodam ke kochik hastam dege enghad khodamoo khar nakonam chon vaghti baravarde nemishe ehsas mikonam aslan bande khoda nistam vase hamin doa ro gozashtam kenar injori khyle rahat taram
دوست گرامی این که احساس می کنی در برابر عظمت خدای متعال هیچی هستی این خیلی خوبه اما این که فکر می کنی خداوند جوابت نمی دهد این خطاست همین که توفیق پیدا کردی با خدای متعال راز و نیاز کنی این یعنی اجابت . اما این که ما گاهی آثار خارجی اجابت دعایمان را مشاهده نمی کنیم این بر می گردد به مصلحت الهی و جهل ما نسبت به آن مصلحت . یقین بدانیم که در دعا چیزی هدر نمی رود یا حاجت ما به اعطای نعمتی ضروری تر از سوی خدای متعال بدل می شود یا برای آینده ی نزدیک در دنیا و یا آینده ی دور در آخرت ذخیره می شود . گاهی نیز ما با اخلاق و عملکرد منفی خود در صعود و اجابت دعاهایمان موانع ایجاد می کنیم که با اصلاح و بر طرف کردن موانع ،دعای ما به بالا رفته و مستجاب می شود و ما حتی می توانیم آثار خارجی آن اجابت را به عینه ببینیم . چنان که تجربه ی مؤمنین مؤید این قضیه است .
نکته ی دیگر این که ما در ذهن خویش امری را برای خود خیر می دانیم و آن را از پروردگار عالم طلب می نماییم در حالی که خیری که خدای متعال برای ما در نظر دارد خیلی بهتر و والاتر است . ما از خداوند خیر طلب می کنیم و خدای متعال خیر خودش را برای ما مقدر می فرماید نه آن خیری که خود در نظر داریم که باطناَ برای ما ضرر یا شرّ است .
خداوند متعال تمام حوائج شرعی شما را بر آورده نماید به حق محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین
امشب با دلی پرغصه و چشم هایی خیس اومده بودم اینجا که بگم اخه چرا دعای من مستجاب نمیشه؟... تا اینکه این تاپیک رو دیدم.
والا بیشتر از قبل از خودم ناامید شدم. آخه خدا جون در اینکه من بدم و گناهکار که شکی نیست. اما تو خودت منو بهتر از خودم میشناسی که. تا من بیام خوب بشم که برای استجابت دعام دیر میشه! اخه خدا من اگه از فردا شروع کنم به خوب شدن که تا برسم به حد مورد نظر تو دیر میشه. خدایا اخه مشکل من باید تا عید حل بشه! میدونم نباید برات باید تعیین کنم. شاید تو صلاحی میدونی که من خبر ندارم. اما اخه اینجوری که من از غصه داغون میشم. من از کجا بدونم تو واقعا صلاحی در این تاخیر میبینی تا آروم بگیرم؟ نمیتونم خدا. ایمانم قوی نیست. من دوستت دارم اما نمیتونم ادم شم. خدایا این غصه حوصله ی همه چی رو ازم گرفته. حتی آدم شدن!
آهای شمایی که خدا اینقدر دوستتون داره تو اون لحظاتی که دعا میکنید یادتون بیارید که یه بدبختی هست که خدا دوستش نداره و دعاشو مستجاب نمیکنه. یکی هست که 6ساله صبح تا شب بغض داره و هر شب با گریه سر رو بالش میذاره. یکی هست که یه لحظاتی به اوج ناامیدی میرسه و جز خدا هیچ امیدی نداره اما اونم جوابشو نمیده... یکی هست که به هر دری زده اون در بسته شده...
آهای شمایی که خدا اینقدر دوستتون داره تو اون لحظاتی که دعا میکنید یادتون بیارید که یه بدبختی هست که خدا دوستش نداره و دعاشو مستجاب نمیکنه.
با سلام خدمت سرگشته ی گرامی
چرا فکر می کنید اگر خدا حاجت تون رو نده دوست تون نداره ؟
مگه حاجت هر کسی رو خدا بده یعنی خیلی دوستش داره ؟
میدونید ناامیدی یکی از گناهان کبیره هست ؟
شما میفرمایید خدا چون دوستم نداره و دعام رو مستجاب نمی کنه !!
ولی امیرالمومنین علیه السلام در یک کلام زیبا میفرمایند :
خداوند كليدهاي گنجينههاي خود را در دست تو قرار داده كه به تو اجازه دعا كردن داد، پس هر گاه اراده كردي ميتواني با دعا، درهاي نعمت خدا را بگشايي، تا باران رحمت الهي بر تو ببارد.
هرگز از تأخير اجابت دعا نا اميد مباش، زيرا بخشش الهي باندازه نيّت است، گاه، در اجابت دعا تأخير ميشود تا پاداش درخواست كننده بيشتر و جزاي آرزومند كاملتر شود، گاهي درخواست ميكني امّا پاسخ داده نميشود، زيرا بهتر از آنچه خواستي به زودي يا در وقت مشخّص، به تو خواهد بخشيد، يا به جهت اعطاء بهتر از آنچه خواستي، دعا به اجابت نميرسد، زيرا چه بسا خواستههايي داري كه اگر داده شود مايه هلاكت دين تو خواهد بود، پس خواستههاي تو به گونهاي باشد كه جمال و زيبايي تو را تأمين، و رنج و سختي را از تو دور كند، پس نه مال دنيا براي تو پايدار، و نه تو براي مال دنيا باقي خواهي ماند....
***********
واقعاً خیلی خوبه اگر درک کنیم که کارهای خدا در نهایت حکمت هست و ارحم الراحمین
یعنی واقعاً دوست مون داره و بدی بنده هاش رو نمیخواد
یکی هست که 6ساله صبح تا شب بغض داره و هر شب با گریه سر رو بالش میذاره. یکی هست که یه لحظاتی به اوج ناامیدی میرسه و جز خدا هیچ امیدی نداره اما اونم جوابشو نمیده... یکی هست که به هر دری زده اون در بسته شده...
برای اینکه بدونین فقط شما نیستید که چندین ساله که حاجت دارین و هنوز حاجت تون رو نگرفتید می نویسم : من هم حاجتی دارم که نزدیک ده ساله دارم در خونه ی خدا التماس می کنم ، حاجتم هم خیلی مهمه ولی هنوز نگرفتم
وقت درخواست حاجت و دعا اگرچه دل تون خیلی خیلی تمایل داره که برآورده بشه ولی از عمق دل از خدا بخواین که همونی که براتون مصلحت هست بفرسته نه به میل دل خودمون ...
اگر صبر کنید و کار رو به خود خدا بسپارید میبینید که بازی های سرنوشت رو اگر به خدا بسپارین و صبر کنید خیلی زیباست . :hamdel:
موفق و پیروز باشید
یکی هست که 6ساله صبح تا شب بغض داره و هر شب با گریه سر رو بالش میذاره. یکی هست که یه لحظاتی به اوج ناامیدی میرسه و جز خدا هیچ امیدی نداره اما اونم جوابشو نمیده... یکی هست که به هر دری زده اون در بسته شده...
سلام
هجرت کن
که در هجرت کامیابی و گشایش است
موفق در پناه حق
در این زمینه پروین اعتصامی اشعار خیلی خیلی زیبایی داره فعلاً یکی از اون شعرها رو براتون میذارم دوست داشتین بفرمایید تا یکی دوتای دیگه هم بذارم .
باور کنید اگر نخونید از دست تون رفته چون واقعاً زیباست باتامل بخونید :
با سلام و احترام به همه آنهایی که در این زندگی پر غوغا لحظاتی چند را با خالق خود به نجوا می پردازند.
خداوند به همه گنهکاران وعده استجابت دعا داده و به هیچ وجه ناامیدی از استجابت دعا در مورد حضرت دوست جایی ندارد،زیرا او هم گناه گنه کاران را یک جا می آمرزد و هم دعایشان را مستجاب می کند،آن جا که می فرماید:
قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعا(زمر 53)
بگو: «اى بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كردهايد! از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خدا همه گناهان را مىآمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است.
و آنجا که می فرماید:وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُون(بقره186)
و هنگامى كه بندگان من، از تو در باره من سؤال كنند، (بگو:) من نزديكم! دعاى دعا كننده را، به هنگامى كه مرا مىخواند، پاسخ مىگويم! پس بايد دعوت مرا بپذيرند، و به من ايمان بياورند، تا راه يابند (و به مقصد برسند).
دعا دیر یا زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد.یا دیر مستجاب می شود تا شرایطش فراهم می شود، و اگر مستجاب نشود ، رحمتی در آینده عوض آن ذخیره می شود و یا کفاره گناهان سابق می شود، پس هیچ دعایی بی تاثیر نیست.
اما استجابیت دعا شرایطی دارد. بهترین زمان ها برای دعا سحر ها بویژه سحر جمعه و هم چنین بین الطلوعین است، درباب استجابت دعا هنگام نزول باران هم دلیل خاص داریم.
اما شرایط دعا کردن بر اساس ادعیه نابی که از اهل بیت عصمت و طهارت برای ما مانده است به اختصار عبارت است از
1. ذکر صلوات ابتدا و انتهای دعا، زیرا صلوات بر پیامبر و آلش علیهم السلام اجمعین مستجاب است.
2. خواندن خدای متعال با اسماء حسنایش، مثلا کسی که خواهان مغفرت الهی است ذکر یا غفور ، یا ارحم الراحمین را بگوید.(وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها)و براى خدا، نامهاى نيك است خدا را به آن (نامها) بخوانيد.(اعراف 180)
3.شکر نعمت هایی که خدا به ما داده است ، که فرمود:لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُم( ابراهیم7) اگر شکر نعمت های الهی را انجام دهید ،خداوند آن ها را زیاد می کند.
4. اقرار به گناهان و استغفار از آنها که فرمود : تا زمانی که امت تو استغفار کنند خدا آن ها را عذاب نمی کند.آنجا که می فرماید:ِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيما(نساء 64)
و اگر آنها هنگامى كه به خود ستم مىكردند (و فرمانهاى خدا را زير پا مىگذاردند)، به نزد تو مىآمدند و از خدا طلب آمرزش مىكردند و پيامبر هم براى آنها استغفار مىكرد خدا را توبه پذير و مهربان مىيافتند.
5. درخواست حاجت از خداوند متعال، با این نکته که همان حاجت قلبی خود را برای دیگران بخواهد، در این مطلب حس انسان دوستی و نوع دوستی که تاکید همه اولیا ء خدا بوده است و مورد رضایت خداوند متعال است تقویت می شود، معایبی چون حسد، کینه، بخل از دل شخص دعا کننده زدوده می شود و روح انسانی با انوار هدایت الهی گره می خورد، که فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمود: الجار ثم الدار، ابتدائا برای دیگران دعا کن سپس برای خود.
6. در حاجت ها نتیجه را از خدا بخواهیم که جامع تراست ، زیرا که بواسطه آمدن آن وسایل نیز مهیا می شود.
7. همه حاجات را از خدا بخواهیم ، زیرا همان خدایی که حاجات بزرگ را برآورده می کند ، حاجات کوچک را نیز مستجاب می کند، که به موسی علی نبینا و آله و علیه السلام فرمود، موسی نمک آشت را نیز از ما بخواه.
با امتنان دوستان اهل نجوای الهی ، محتاج دعای خیرتان هستیم.
دوست گلم اگر قرار بود دعا کردن برای رفع نیازها به طور کامل آنهم بر طبق مراد ما و آسایش کامل این جهانی صورت گیرد ائمه معصومین و در راس ایشان امام سجاد علیه السلام که دارای صحیفه سجادیه آن کتاب کامل دعا با مضامین عرفانی بالا، باید از مرفهین جامعه خود و کسی که از تمام مواهب و نعمات بهرهمند بوده است باشد در حالی که میبینیم بین ائمه معصومین علیهم السلام یکی از کسانی که بیشترین ناکامی دنیا را البته از دید ما، کشیده است، آن وجود مبارک است. قدری به عقب باز گردیم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که نماز شبها و دعاهای ایشان معروف است و حضرت زینب سلام الله علیها، که حتی در شب عاشورا نماز شبشان را نشسته به جا میآورند از کسانی هستند که بیشترین شدائد و مصیبات را تحمل کردهاند و بسیاری از خوبیها و نعمات را که ما مناسب میدانیم نداشتهاند. پس فلسفه دعا بر آورده شدن حاجات، آن هم به سلیقه ما نیست. بلکه اثبات بندگی به درگاه الهی است.
آیا استجابت دعا، باید به صورتی باشد که ما میخواهیم؟ و یا آنگونه که مصلحت ما میباشد باید انجام گیرد. ممکن است دانش آموزی سالها ضجه بزند، دعا کند، خودش، اقوامش، و حتی مادر و پدرش که در کنکور قبول شود و یا در جایی مشغول به کار شود. با وجود تمام تلاشها و برنامه ریزیها موفق هم نشود. آیا میتوان گفت دعای او مستجاب نشده است. اگر او به دانشگاه میرفت و دچار مسائل خلاف اخلاق میگشت و یا حتی دچار بیماریهایی از قبیل ایدز و یا مصرف قرصهای روانگردان میشد می توان گفت او به مرادش رسیده بود در حالی که همان شخص اکنون که در کنکور قبول نشده, زندگی نسبتا آرامی را دنبال میکند.
و یا دختری که برای ازدواجش دعاهای فراوان کرده و یا برای مورد به خصوصی دعای زیادی کرده اما به مراد دل خود نرسیده میتوان گفت که از خوشبختی عقب مانده است؟ آیا این امکان وجود داشت که بعد از مدتی آن زندگی به طلاق بیانجامد؟ مساله این است که گاه همان دعاها و تضرعها باعث دفع بلاهای زیادی از زندگی انسان میشود که اگر نبود انسان در آنها می افتاد و نابود می گشت.(بحار الانوار10/99 و کافی 2/469)
یکی از دلایل اجابت دعای برخی که ایمان درستی ندارند نیز همین است که ممکن است خدای متعال آن حساسیتی که نسبت به بنده مومن خود دارد به آنها ندارد. ای بسا عمری را بتوان با فقر و کمی امکانات اما اعصاب راحت و آرامش درونی سپری کرد که تمام اشراف حسرت لحظهای آرامش شما را داشته باشند.
شاید استجابت آنگونه نباشد که شما درنظرتان است بلکه به صورتی مستجاب میگردد که مصلحتتان است و دیگر این که اگر دعای شما برای دیگران مستجاب میشود پس مقربید و حتما دعا برای خودتان هم مستجاب است فقط باید این عینک را از دیدگانتان بردارید که استجابت، تحقق بر طبق سلیقه و اراده شما نیست که ای بسا چنین امری برای شما مضر باشد و خود آگاه نباشید. اگر زندگی خود را مرور کنید از این نوع استجابت ها فراوان پیدا خواهید کرد.
باید مراقب بود, شیطان به دنبال انسانهایی با خصوصیات خود میگردد از جمله بارزترین خصوصیات شیطان، تکبر می باشد. و کسی که از دعا رویگردان است انسان متکبری است. (سوره غافر/60)
آنچه که در پایان باید به آن اشاره کنم این است که شما انسان معتقد و متعهدی هستید و این امتیاز بالای شما در بندگی خداست. اما باید تلاش کنید توحید و امامت و نبوت و معاد خود را تقویت نمایید. معرفت بیشتر شما، و شناخت فلسفه دعا، بسیاری از مشکلات شما را حل خواهد کرد. دعا یک معامله نیست که من کار خوب کنم و مزد آن را با دعا بگیرم. چنین مطالبهای بندگی خدا را به همراه ندارد. دعا در قاموس اهل دل، بهانهای برای کوبیدن در محبوب و راز دل گفتن با اوست. دعا نجوای عاشقانه با محبوب است. تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن - که خواجه خود روش بنده پروری داند.
رفت موسی آتشی آرد به دست/آتشی دید او که از آتش برست
بهر نان شخصی سوی نانوا دوید/داد جان چون حسن نانوا را بدید
هر که او بیدارتر هشیارتر/هرکه او آگاهتر رخ زردتر
پیش حق یک ناله از روی نیاز/به که عمری بی نیاز اندر نماز
چون خدا خواهد که مان یاری کند/میلمان را جانب زاری کند
گفت پیغمبر که گر کوبی دری/عاقبت زان در برون آید سری
من مواقعی که چنین احساسی پیدا می کنم ، این بیت شعر از حافظ رو واسه خودم یادآوری می کنم :
در دایره ی قسمت ، ما نقطه ی تسلیمیم
لطف آنچه تو اندیشی ، حکم آنچه تو فرمایی
این بیت به نظر من یک گفتگوی بسیار عاشقانه با خداست.من وقتی یادم بهش می افته خیلی آرامش پیدا می کنم.
شما هم بهش فکر کنید .
به این که حافظ چقدر خدا رو دوست داشته و چقدر با احترام با خدا حرف می زنه.
میگه من کمتر از اونم که بخوام در مقابل تو ابراز وجود کنم ، من کاملا تسلــیــــــــــــــــــــم توام.
هرچی که تو بگی ، هرچی که تو بخوای ، ....
البته خب چنین کسی در اطاعت از فرمان های خدا هم میگه هرچی تو بگی ، هرچی که تو از من بخوای ، ...
یاسخ دوستان عمدتا کلیشه ای است همیشه طوری برخورد می کنیم که مشکل ازاین طرفه وبعدهم باجملاتی طرف راتسلی می دهیم وبرای تکمیل هم به ایه وروایت درتایید حرفامون تمسک می کنیم
انسانی می گوید حاجتی دارم گریه کردم نذرکردم وبه تعبیری هرکاربود انجام دادم اماخبری نیامدبه کلماتش هم ایمان دارم اماوقتی نیامد گله کردم
اول اینکه گله ات درست است والله باید پاسخ گو باشد
دوم اینکه دیگران نمی توانند پاسخ گوباشند
سوم اینکه چقدرخوشحال میشوی وقتی براورد
پهارم اینکه می دهد ازالان شستشویی کن وبه احدی دیگرمگو
پنجم اینکه استقامت کن وپافشاری
ششم اینکه بایکی از ائمه که دلت بااو بیشتر رفیقه ونزدیک مطلب رادرمیان بگذاروبگوبره بگیره
هفتم اینکه محاله نده محاله نده محاله نده
دعادر لغت، به معناي نداو صدا زدن است دعوتُ فلاناً؛ يعني او را صدا زدم.ودر اصطلاح به این معناست که، فردي پست وپائين از فردي بالاتر از خود با حالت خضوع و سرافكندگي چيزي طلب كند . در روایت آمده است که: «الدعا انفذ من السنان الحديد.»دعا از سر نيزه آهنين برنده تر و نافذتر است. بهترین وکامل ترین دعاها ،دعا هایی است که:1-همراه ستايش خداوند باشد2-همراه اعتراف به گناهان باشد.3- در دعا اصرار ورزيده شود.5-. دعا به وسيله اسماء الهي باشد. دعا کننده نیز هنگام دعا باید آدابی را رعایت کند از جمله این که:1-اهميت دعا را بداند و آن را كم نشمارد.2-به اجابت دعا خوش گمان باشد.3-در دعا تضرع و ابتهال داشته باشد.4-با خوف و طمع دعا كند.5-يقين به اجابت دعا داشته باشد.6-هنگام دعا اميد به غير خدا نداشته باشد.7-با اخلاص دعا نمايد وحضور قلب داشته باشد.8-در دعا بلند نظر باشد
سلام
میخواستم بدونم وقتی دعایی مستجاب نمیشه چطوری می تونم صبرم رو در این مورد زیاد کنم ؟
وقتی بعد از کلی دعا کردن، دعام مستجاب نمیشه و با اینکه تا حدودی هم صبر میکنم و بازم نمیشه ...خیلی غصه میخورم. از دست خدا ناراحت نمیشم.
بلکه از دست خودم عصبانی میشم که چرا صبر درست و حسابی ندارم و زندگی رو تمام مدت برای خودم تلخ میکنم.
زندگی پر از مشکلات هست و این روزها گذرا، اگه بخوام برای برآورده شدن هر حاجتی کلی غصه بخورم تا چند سال آینده چیزی ازم باقی نمیمونه.
با تشکر:Gol:
بد زبان و فحّاش: قال الامام السجاد سلام الله علیه :
وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَرُدُّ الدُّعَاءَ : ................وَ اسْتِعْمَالُ الْبَذَاءِ وَ الْفُحْشِ فِي الْقَوْلِ.1
امام سجاد سلام الله علیه فرمودند :
و گناهانى كه دعا را باز مىگرداند : ........ و بد دهنى و گفتن سخن زشت هستند. سه سال بی جوابی از طرف خداوند به خاطر بد زبانی :عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ سلام الله علیه :
قَالَ كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ رَجُلٌ فَدَعَا اللَّهَ أَنْ يَرْزُقَهُ غُلَاماً ثَلَاثَ سِنِينَ فَلَمَّا رَأَى أَنَّ اللَّهَ لَا يُجِيبُهُ قَالَ يَا رَبِّ أَ بَعِيدٌ أَنَا مِنْكَ فَلَا تَسْمَعُنِي أَمْ قَرِيبٌ أَنْتَ مِنِّي فَلَا تُجِيبُنِي قَالَ فَأَتَاهُ آتٍ فِي مَنَامِهِ فَقَالَ إِنَّكَ تَدْعُو اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُنْذُ ثَلَاثِ سِنِينَ بِلِسَانٍ بَذِيءٍ وَ قَلْبٍ عَاتٍ غَيْرِ تَقِيٍّ وَ نِيَّةٍ غَيْرِ صَادِقَةٍ فَاقْلَعْ عَنْ بَذَائِكَ وَ لْيَتَّقِ اللَّهَ قَلْبُكَ وَ لْتَحْسُنْ نِيَّتُكَ قَالَ فَفَعَلَ الرَّجُلُ ذَلِكَ ثُمَّ دَعَا اللَّهَ فَوُلِدَ لَهُ غُلَام2.
از حضرت صادق عليه السّلام حديث شده كه فرمود:
در بنى اسرائيل مردى بود كه سه سال پيوسته دعا ميكرد كه خدا پسرى به او روزى كند (دعايش مستجاب نمي شد) همين كه ديد خدا خواهش او را برنمىآورد عرض كرد:
پروردگارا آيا من از تو دورم و تو سخن مرا نمي شنوى، يا تو به من نزديكى و پاسخم نمي دهى؟
كسى در خواب نزدش آمد و به او گفت:
تو سه سال تمام خدا را با زبانى بد و هرزه، ولى دلى سركش و ناپرهيزكار، و نيتى نادرست ميخوانى، پس بايد از هرزه گوئى بدر آئى، و دلت پرهيزگار، و نيتت درست گردد (تا خواهشت برآورده شود) حضرت فرمود: آن مرد به دستور عمل كرد سپس دعا كرد و خدا را خواند و داراى پسرى شد. پی نوشت :
1 - معانی الاخبار ص 271 .
2 - الكافي ج2 324 باب البذاء ..... ص : 323
خیلی ادم ها رو میشناسم همه کاری می کنند به همه خواسته هاشون هم میرسند اون چیزی که واسه ما ارزو شده واسه اونا خاطره است
اما اگه ما پامون رو کج بگذاریم ده سال توی اجابت دعامون وقفه می افته واقعا چرا؟؟؟؟!!!
چه طور ادم وقتی اوضاع رو اینجوری می بینه نا امید نشه اصلا به چه امیدی زندگی کنه؟؟!!
از کجا بفهمیم که دعا بعدا مستجاب میشه مثلا دوسال دیگه توی این دوسال باید زجر بکشیم
از کجا بفهمیم کدوک دعا به صلاحمونه کدوم نیست؟
خدا به بنی اسراییل این همه نعمت میده نمک رو میخورن نمکدون رو میشکونند اونوقت ما اگر این نعمتها رو داشتیم الان فکر کنید ایرانیها چی میشدند.البته خدارو باز هم شکر که کشور ما الان بهشته از لحظ اسلامی
توی کشورهای دیگه مثل عربستان به جز مکه و مدینه و کشورهای اروپایی که اصلا نمیشه زندگی کرد
خیلی ادم ها رو میشناسم همه کاری می کنند به همه خواسته هاشون هم میرسند اون چیزی که واسه ما ارزو شده واسه اونا خاطره استاما اگه ما پامون رو کج بگذاریم ده سال توی اجابت دعامون وقفه می افته واقعا چرا؟؟؟؟!!!
چه طور ادم وقتی اوضاع رو اینجوری می بینه نا امید نشه اصلا به چه امیدی زندگی کنه؟؟!!
باسلام
برآورده نشدن حاجت چند دلیل دارد که بعضی از آنها آدم رو دلگرم و بعضی آدم را بر این امر میدارد که بر حاجات و دعای خود اصرار کند. در ابتدا باید گفت که دعا کردن شرایطی دارد که میتوان حضور ذهن، دقت و توجه در دعا، پاک بودن قلب و زبان و… شمرد و در استجابت و نتیجه توسل مؤثر است. و حال اگر با وجود چنین شرایطی باز هم حاجات برآورده نشده، باز هم جای نگرانی نیست زیرا: 1- شاید حاجات ما بر طبق مصالح ما نبوده و خداوند و اهل بیت به این مطلب آگاهی دارند و طبق مصلحت ما حاجات را نمیدهند. 2- طبق روایتی از امام صادق (کافی / جلد 2 / ص 489) که وقتی عبد دعا میکند خداوند میفرماید من دعای او را استجابت کردم ولکن آن را محبوس ساختهام، بدرستی که من دوست دارم صدای او را (در حین دعا کردن) بشنود - الی آخر حدیث پس برآورده نشدن حاجات ما دلایل متعددی دارد که در ابتدا باید خودسازی و بعد هم تسلیم امر خداوند باشیم
میخواستم بدونم وقتی دعایی مستجاب نمیشه چطوری می تونم صبرم رو در این مورد زیاد کنم ؟
باسلام و عرض ادب
اگر علل استجابت نشدن دعاهایمان را بدانیم
که البته آیات و روایات دراین زمینه بسیار است و دوستان هم اشاره کرده اند
صبرمان بیشر و علممان به راه حل افزونتر می گردد
آنوقت هست که فکر نمی کنم کسی به حکمت تاخیر در اجابت آگاه باشد و بی صبری کند
انسان حکیم، آرامشی می یابد که صبر او زیاد خواهد شد
خیلی ادم ها رو میشناسم همه کاری می کنند به همه خواسته هاشون هم میرسند اون چیزی که واسه ما ارزو شده واسه اونا خاطره است
اما اگه ما پامون رو کج بگذاریم ده سال توی اجابت دعامون وقفه می افته واقعا چرا؟؟؟؟!!!
در احادیث که دوستان هم ذکر کردند، آمده که علت سریع اجابت شدن بعضی از افراد، این است که از بس گناه کارند، خداوند نمی خواهد صدای آنها را بشنود، سریع آنها را اجابت می کند که دیگر این طرفها پیدایشان نشود.
تا حدی که خدا برای بعضی،هر چه که در دنیا می خواهند، برآورده می کند تا حسابشان در دنیا تسویه شده باشد و پاداشی در آخرت نداشته باشند و در قیامت به حسابشان برسد. البته این برای کسانی است که خیلی ظالم و فاجر باشند.
چه طور ادم وقتی اوضاع رو اینجوری می بینه نا امید نشه اصلا به چه امیدی زندگی کنه؟؟!!
از کجا بفهمیم که دعا بعدا مستجاب میشه مثلا دوسال دیگه توی این دوسال باید زجر بکشیم
از کجا بفهمیم کدوک دعا به صلاحمونه کدوم نیست؟
خیلی اوقات می گویند چون مصلحت نبوده دعای شما مستجاب نشده است
اما همیشه اینطور نیست،
از بزرگی شنیدم که می فرمود:
بیش از آنکه دعاها بخاطر مصلحت، اجابت نشود، بخاطر نداشتن شرایط استجابت، مستجاب نمی شود
یعنی خدا چنین نخواسته که روی درخواست بنده مومنش، مهرِ رد و عدم صلاحیت بزند، مومن اگر دعا کند، مرده هم زنده می شود، کور، بینامی گردد... اصلا کجای دعاهای یک مومن با مصالح الهی ناسازگار است؟!
قلیلی از دعاهای ما به صلاح ما نیست که اجابت نمی شود، اکثرا به خاطر نداشتن شرایط، اجابت نمی گردد، سوراخ دعا را گم کرده ایم.
خوب دقت کنید، خدا با دعای بنده مومنش، مصلح ایجاد می کند، نه اینکه دعایش را خلاف مصلحت بداند و اجابت نکند
گیر، جای دیگری است و آن عدم داشتن شرایط قبولی دعاست، گیر در ایمان ماست،
اگر استجابت نرسید، طلبکارانه خدا را مقصر ندانیم، نگوییم خدا چرا مصلحت ندانستی؟!
بگوییم خدا موانع استجابت دعایمان، که خودمان هستیم، بر طرف فرما
در احادیث که دوستان هم ذکر کردند، آمده که علت سریع اجابت شدن بعضی از افراد، این است که از بس گناه کارند، خداوند نمی خواهد صدای آنها را بشنود، سریع آنها را اجابت می کند که دیگر این طرفها پیدایشان نشود.
تا حدی که خدا برای بعضی،هر چه که در دنیا می خواهند، برآورده می کند تا حسابشان در دنیا تسویه شده باشد و پاداشی در آخرت نداشته باشند و در قیامت به حسابشان برسد. البته این برای کسانی است که خیلی ظالم و فاجر باشند.
یعنی به نظر شما اشکالی داره بنده های خوب خدا هم توی این دنیا هم توی اون دنیا به ارزوشون برسند حتما باید توی یه دنیا زجر بکشند؟؟؟
مگه نعوذبالله خدا بخیله یا ازش چیزی کم میشه که حاجت همه بندگانش رو بده ؟مگه خدا رحمت بی انتها نیست....
اگه کسی بنده خوب خدا بود باید با زجر و حسرت زندگی کنه واسه اون دنیا..... 60 سال صبر کنه تا بره اون دنیا به خواسته هاش برسه!!!:Gig:
من که نه این دنیام رو داشتم و نه مطمئنا اون دنیام رو دارم
چیزی که من از خدا میخوام حتما به صلاحمه شک ندارم اگه بگن به صلاح ات نیست مثله اینه که بگویند به صلاح ات نیست نفس بکشی!!!!:Moteajeb!:
سلام به همه دوستانی که عمر گرانبهاشون رو در طریق علم ومعرفت برای قرب و نزدیکی بیشتر به خداوند میذارن.
به نظر من در بحث چرایی عدم استجابت دعاها (البته با رعایت همه اسباب و شرایطی که در روایات به ما یاد دادند، مثل طهارت دعاکننده و یا تاثیر زمان و مکان دعا وامثال اون)، باید به این کلام خداوند در قرآن کریم توجه بیشتری کرد که فرموده:
عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (البقره/216)
یعنی چه بسا شما چيزى را خوش نداشته باشيد، در حالی كه خيرِ شما در آن است. و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنكه ضرر و زیان شما در آن نهفته باشد و خدا مىداند، و شما نمىدانيد.
همچنین در آیه دیگه فرموده: «فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً (النساء/19)
یعنی چه بسا چيزى خوشايند شما نباشد، در حالی که خداوند خير فراوانى در آن قرار داده است.
امام على- عليه السّلام- در تفسیر همین معنی میفرمایند:
« رُبَّ أَمْرٍ حَرَصَ الْإِنْسَانُ عَلَيْهِ فَلَمَّا أَدْرَكَهُ وَدَّ أَنْ لَمْ يَكُنْ أَدْرَكَهُ. » (عدة الداعي و نجاح الساعي، ص22)
يعنى: «چه بسا انسان نسبت به چيزى حريص است و آن را مىطلبد و چون به آن دسترسى پيدا كرد، دوست مىدارد كه اى كاش! اصلا بدان نمىرسيد».
مولوی در مثنوی معنوی در معنای این آیه کریمه تمثیل و حکایت خوبی رو بیان کرده که در تایپیک بعدی براتون تعریف میکنم.
(چه کنم اخه نباید این تایپیکها طولانی بشه چون میترسم همون اول از حجم زیادش منصرف از خوندنش بشین.)
جناب مولوی میگه:
روزی یه دزدی از یک کسی که شغلش مارگیری بوده مارهاش رو میدزده، مارگیر که از دزدیده شدن اموالش ناراحت میشه دعا میکنه که دزد پیدا بشه و به اموالش برسه، ولی دعاش مستجاب نمیشه و از خدا شاکی میشه که چرا توئی که وعده دادی «ادعونی استجب لکم» دعام رو مستجاب نمیکنی. بعد از چند روزی میشنوه که مارها از انتهای همون کیسه که شکاف کوچیکی پیدا کرده بود، بیرون اومدن و دزد رو نیش زدن و کشتن. تازه میفهمه که سرّ به اجابت نرسیدن دعاش این بوده که خدا نمیخواسته مارها این مارگیر رو نیش بزن و در این عدم استجابت دعای مارگیر، مصلحت بزرگتری نهفته شده بود.
دزدکـــی از مـــارگیــــری مـــار بـرد
زابلهــــی آنـــرا غنیمت می شمرد
وارهیـــد آن مــــارگیر از زخــــم مار
مـــــار کشـــت آن دزد او را زار زار
مــــارگیـــرش دید پــس بشناختش
گفـــت از جـــان مــار من پرداختش
در دعــــا مــی خواستی جانم از او
کــــش بیابـــم ، مــار بستانم از او
شکــــر حـق را کان دعا مردود شد
مــــن زیان پنداشتم ، آن سود شد
بـس دعاها کان زیان است و هلاک
وز کــــرم مــــی نشنـود یزدان پاک
بس دعاها کان زیان است و هلاک
وز کرم می نشنود یزدان پاک
مصلح است و مصلحت را داند او
کان دعا را باز میگرداند او
وان دعا گوینده شاکی میشود
میبرد ظن بَد و، آن بَد بود
می نداند کو بلای خویش خواست
وز کرم حق آن بدو ناورد راست
دوستان خوبم واقعا خیلی وقتها باید خدا رو شکر کنیم از اینکه دعاهامون مستجاب نمیشه چون مصلحتی در به اجابت رسیدن بعضی دعاهامون وجود داره که ما به اونها علم و توجهی نداریم این مثل این میمونه که کودکی از سر بی خبری از سوزانندگی آتیش، میخواد اونو به دست بگیره ولی پدرش که میدونه دست زدن به آتیش موجب سوختنش میشه اونو به این خواستش نمیرسونه.
دوستان خوبم نکته دیگه در مورد استجابت دعا اینه که:
هیچ وقت دعاکننده بعد از دعایی که خونده دست خالی برنمیگرده، چون کاملترین فایده ها و مهمترین مصلحتهای نهفته در دعا چیزی جز اصلاح روح و نفس انسان و پیداکردن استعداد و ظرفیت بیشتر برای ادراک حقایق و معارف عالم نیست و دعا حقیقتیه که ولو به ظاهر هم به اجابت نرسه، این خصوصیت رو در خودش داره، یعنی هرکسی که دعا میخونه به نوعی داره خودش رو به خدا نزدیک میکنه و این نزدیکی طبیعتا موجب طهارت و پاکی روح و سعادت و نجات وبخشیده شدن گناهان میشه.
پس اگه برای طلب چیزی دست به دعا برداشتی و اون چیز برات حاصل نشد غمگین و ناراحت نشو و از خدا گله مند نباش، چون تبدیل به احسن شده و خدا بهتر از اونی رو که تو خواسته بودی در متن همین دعات بهت داده ولی تو از اون بی خبری، اونم نعمت بزرگ نزدیکی و قرب به حق و بیشتر شدن ظرفیت و استعداد روح برای مقامات بالاتره «قال ربکم ادعونی استجب لکم» بر اساس این معنی باید گفت وعده «ادعونی استجب لکم» در همه دعاها محقق شده و همه دعاها مطلقا مستجابه، منتهی استجابت به معنی نزدیکی و قرب به خدا که این نعمت از همه نعتهایی که در نظرمون بزرگه بزرگتره و استجابت واقعی همینه.
جناب مولوی هم در این معنا اشعار شیرینی سروده که در تایپیک بعدی براتون نقل میکنم.
جناب مولوی در مثنوی نقل میکند:
مردی بود كه هميشه با خدای خودش راز و نياز میكرد و " الله ، الله " میگفت . يك وقت شيطان بر او ظاهر شد و اونو وسوسه كرد و كاری كرد كه اين مرد برای هميشه خاموش شد. به او گفت : ای مرد ! اين همه كه تو " الله ، الله " میگی و با اين سوز و درد خدا را میخونی ، آخه يك دفعه هم شده كه تو لبيك بشنوی؟ تو اگر به در هر خانهای رفته بودی و اين همه فرياد كرده بودی، لااقل يك دفعه در جواب تو " لبيك " میگفتند . مرد به نظرش اومد كه اين حرف، خیلی منطقیه . پس دهانش بسته شد و ديگه" الله ، الله " نگفت. در عالم رؤيا هاتفی به او گفت: چرا مناجات خدا را ترك كردی؟ گفت: من میبينم اين همه كه دارم مناجات میكنم و با اين همه درد و سوزی كه دارم، يك بار هم نشد در جواب، به من لبيكی گفته بشه. هاتف به او گفت: من مأمورم از طرف خدا جواب را به تو بگويم:
نی كه آن الله تو لبيك ماست
آن نياز و سوز و دردت ، پيك ماست
تو نمیدانی كه همين درد و سوزی كه ما در دل تو قرار داديم و همين عشق و شوقی كه در دل تو قرار داديم ، خودش لبيك ماست .
لذا باید گفت خود نفس دعا برای انسان ، هم مطلوبه و هم وسيله ، يعنی دعا هميشه برای استجابت نيست، اگر استجابت هم نشود ، خودبخود به جهت قرائتش و قرب ونزدیکی به حق به استجابت رسیده.
[color="indigo"]آن يكي الله ميگفتي شبي
تا كه شيرين ميشد از ذكرش لبي
گفت شيطان آخر اي بسيارگو
اين همه الله را لبيك كو
مينيايد يك جواب از پيش تخت
چند الله ميزني با روي سخت
او شكستهدل شد و بنهاد سر
ديد در خواب او خضر را در خضر
گفت هين از ذكر چون وا ماندهاي
چون پشيماني از آن كش خواندهاي
گفت لبيكم نميآيد جواب
زان هميترسم كه باشم رد باب
گفت آن الله تو لبيك ماست
و آن نياز و درد و سوزت پيك ماست
ترس و عشق تو كمند لطف ماست
زير هر يا رب تو لبيكهاست
[/font[/color]]
من الان پیش خودم فکر میکنم اگر خداوند یکی از دعاهایی که توی این چند سال داشتم رو اجابت میکرد الان
خیلی زندگیم پر از معنویات و حالات عرفانی میشد.همش باید خون دل بخوریم و بدبختی تحمل کنیم.
سلام
درسته كه ممكنه مصلحت نباشه اما مشكل اينجاست كه يا ما باور نمكنيم كه صلاح نيست يا اينقدر سمجيم و فقط الانو ميبينيم كه نميخوايم فكر كنيم كه شايد به نفعمون نباشه اما به هر حال خود من اگه چيزي دارم از سماجتمه حتي وقتي كه صلاحم نبوده اين سماجت باعث شده خدا چيزاي بهتري بهم بده.
یعنی به نظر شما اشکالی داره بنده های خوب خدا هم توی این دنیا هم توی اون دنیا به ارزوشون برسند حتما باید توی یه دنیا زجر بکشند؟؟؟
باریک الله، ما هم همین رو می خواهیم بگیم، کسی که بنده خوب خداست، همه حاجاتش برآورده است، گلایه از خدا نداره. به همین خاطر بنده خوب خداشده. می داند مصلحت اندیش کیست. خودش را در اختیار خدا قرار داده. خدا هم بهترین مصالحش را برایش قرار داده و با این ایمان و اعتقاد زندگی می کند
می داند که مصلحت اندیشی خدا، یعنی مصلحت اندیشی. نه اون طوری که ما برای خودمان و دیگران مصلحت اندیشی می کنیم. می داند که به کار خدا گلایه و شکایت نمی شود کرد یعنی خدا نقصی در کارهایش نیست، می داند که خدا به ته دلها علم دارد«ان الله علیم بذات الصدور». می داند خدا قدرت بی نهایت دارد و از برآوردن حاجت او عاجز نیست، لذا اگر خدا حاجتی از او را نداد، به حساب مصلحت الهی می گذارد، حتی در حدیث داریم خدا از این که به مصلحت، حاجت بنده مومنش را به تاخیر انداخته در روز قیامت از او معذرت خواهی می کند و از دلش در می اورد، منتهی ممکن است بنده این مطلب را الان متوجه نشود و زبان به گلایه و شکایت بار کند.
حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: «من اصعد الي الله خالص عبادته، اهبط الله عزوجل اليه افضل مصلحته » هر کس خالصترین عبادتش را به سوی خداوند فرستد، پروردگار نیز برترین مصلحت او را برایش فرو می فرستد.
باریک الله، ما هم همی رو می خواهیم بگیم، کسی که بنده خوب خداست، همه حاجاتش برآورده است، گلایه از خدا نداره. به همین خاطر بنده خوب خداشده. می داند مصلحت اندیش کیست. خودش را در اختیار خدا قرار داده. خدا هم بهترین مصالحش را برایش قرار داده و با این ایمان و اعتقاد زندگی می کند
می داند که مصلحت اندیشی خدا، یعنی مصلحت اندیشی. نه اون طوری که ما برای خودمان و دیگران مصلحت اندیشی می کنیم. می داند که به کار خدا گلایه و شکایت نمی شود کرد یعنی خدا نقصی در کارهایش نیست، می داند که خدا به ته دلها علم دارد«ان الله علیم بذات الصدور». می داند خدا قدرت بی نهایت دارد و از برآوردن حاجت او عاجز نیست، لذا اگر خدا حاجتی از او را نداد، به حساب مصلحت الهی می گذارد، حتی در حدیث داریم خدا از این که به مصلحت، حاجت بنده مومنش را به تاخیر انداخته در روز قیامت از او معذرت خواهی می کند و از دلش در می اورد، منتهی ممکن است بنده این مطلب را الان متوجه نشود و زبان به گلایه و شکایت بار کند.
حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: «من اصعد الي الله خالص عبادته، اهبط الله عزوجل اليه افضل مصلحته » هر کس خالصترین عبادتش را به سوی خداوند فرستد، پروردگار نیز برترین مصلحت او را برایش فرو می فرستد.
اما من مطمئنم که به صلاح ام هست شک ندارم چیزی که من میخوام خیلی از جنبه هاش معنویه اگر بهم نده مطمئنم توی جنبه معنوی زندگی اثرات به مراتب بدتری میگذاره قضیه فلان شغل و فلان خونه نیست....
گاهی وقت ها تاخیر فقط باعث میشه اون شخص داغون که بشه هیچ کلا منصرف بشه..!!!
اگه کسی بنده خوب خدا بود باید با زجر و حسرت زندگی کنه واسه اون دنیا..... 60 سال صبر کنه تا بره اون دنیا به خواسته هاش برسه!!!
عزیز
کسی که بنده خوب خدا به واقع باشد، هیچ وقت حسرت نمی برد از خدا راضی است و خدا هم از او راضی است
خواسته هاشم، خواسته خداست، می گوید هر آنچه خدا خواهد، همان خوب است.
رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظيم.
به به، خدا می گه، من از اونها راضیم، اونهام از من. این فوز و رستگاری عظیم است.
ببین وقتی خدا میگه فوز عظیم، دیگه چی میشه، عظیم نزد خدای بی نهایت، خیلی باید عظیم تر باشد از آنچه که مافکر می کنیم.
باز ببینم، این بنده از خدا گلایه خواهد داشت. اکثر گلایه های ما از خدا بخاطر نداشتن این اطلاعات و معارف از خداست.
اما من مطمئنم که به صلاح ام هست شک ندارم چیزی که من میخوام خیلی از جنبه هاش معنویه اگر بهم نده مطمئنم توی جنبه معنوی زندگی اثرات به مراتب بدتری میگذاره قضیه فلان شغل و فلان خونه نیست....گاهی وقت ها تاخیر فقط باعث میشه اون شخص داغون که بشه هیچ کلا منصرف بشه..!!!
عزیز قرار نیست، صلاح را من و تو بدانیم. اگر چنین بود که دیگر خدا، خدا نبود، مصلحت اندیش نبود.
میدونی چی می شد؟ می شد، مصلحت اندیشیه من، یک طرف، مصلحت اندیشیه خدا هم یک طرف.
یعنی خدا تو اینقدر سرت نمیشه، این که من می فهمم، تو بفهمی؟!
یه خورده به سوالت دقت کن، گاهی انسان داغ که میکنه، متوجه نیست چی داره می گه و مقابل کی ایستاده.
اما اون چیزی که می خواستم بگم و بسیار مهمه، اینه:
خدا هیچ وقت خلاف مصلحتی که بنده اش برای خودش اندیشیده، عمل نمیکنه، یعنی، نمی خواد رویه بنده اش رو زمین بزنه، دوست داره همه مستجاب الدعوه بشن، اما بنده بیچاره شرایط استجابت دعا رو نداره، از راهش وارد نشده، فکر میکنه به راهه، در حالیکه بی راهه.
می دونی مثل کی میمونیم؟ مثل اون کسی که به دوستش می گفت، برام دعا کن تو قرعه کشی بانک، این ماشینو برنده بشم، خیلی برام دعا کن، آرزومه. دوستش گفت عزیزِمن تو اصلا تو این بانک حساب داری که اسمت باشه تا قرعه به نامت درآید؟ جواب داد: نه، ولی تو دعا کن اگه خدا بخواهد اسم من هم در می آید.
قضیه ی ما خیلی اوقات مثل این شخصه.
فلان حاجت، به مصلحت ماست، اما خدا چه کنه که ما سوراخ دعا رو گم کرده ایم، شرایطش رو نداریم،
بدون مقدمه و طی کردن مراحل، می خواهیم به بالاترین مقامهای عرفانی هم برسیم
ملائکه خدا به ما می خندند که این بنده چه می کنه؟
ولی خدا هم بیش از اونی که بنده اذیت شده، بیش از او مقامهای عرفانی که می خواسته بهش برسه و بخاطر عدم شرایط، بهش نرسیده، در اون دنیا بهش میده، حتی تو این دنیا چیز دیگه ای که اصلا نمی دونه به صلاحشه بهش میده.
[color="red"]تو روایات هست که اگر مردم می دانستند که خدا وند چه چیزی برایش در قیامت قرار داده، هر آینه آرزو می کردند دعاهایشان در دنیا مستجاب نشود و با قیچی قطعه قطعه گردند.[/color]