[FONT=B Mitra]سؤال:[FONT=B Mitra]نگاه به فيلمهاى ايرانى و خارجى كه در آنها حجاب رعايت نمىشود و از صدا و سيما پخش مىشوند، چه حكمى دارد؟ [FONT=B Mitra]همه مراجع: [FONT=B Mitra]اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به گناه باشد و باعث مفاسد و انحرافات اخلاقى نشود، اشكال ندارد.[FONT=Calibri][1]
[FONT=Calibri][1] . آيت اللّه خامنهاى، اجوبة الاستفتاءات، س 1194 و 1206؛ آيت اللّه مكارم، استفتاءات، ج1، س775 و 772؛ آيت اللّه فاضل، جامعالمسائل، ج1، س1726 و 1727؛ آيت اللّه نورى، استفتاءات، ج1، س 450 و 452؛ آيتاللّه بهجت، توضيحالمسائل، (متفرقه)، م2؛ امام خمينى، استفتاءات، ج3، (نظر)، س15 و 19؛ آيت اللّه تبريزى، استفتاءات، س1081 و 1603؛ آيت اللّه صافى، جامعالاحكام، ج2، س1708 و 1719؛ آيت اللّه سيستانى، [FONT=Calibri]sistani.org، (فيلم)، س8؛ دفتر آيت اللّه وحيد . رک: احكام نگاه و پوشش، سيد مجتبي حسيني، ص54
پوشیدن لباس زنانه توسط مرد جهت فیلم سازی سؤال: پوشیدن لباس زن و آرایش و حرکات زنانه توسط مرد جهت فیلم سازی چگونه است؟ آیت الله فاضل لنکرانی: جایز نیست. آیت الله تبریزی: اشکال دارد. آیت الله بهجت: جایز نیست. آیت الله صافی گلپایگانی: اشکال دارد. آیت الله مکارم شیرازی: جایز نیست.[1]
خیر اشکالی ندارد. چون فیلم آدم برفی را تلویزیون پخش کرد و تلویزیون جمهوری اسلامی تبلیغ حرام نمی کند. هرچند زمان اکران این فیلم برخی مسلمانان تندرو بر طبق چنین فتاوایی سردر چند سینما را به آتش کشیدند. اما بر اساس عرف امروز اشکالی ندارد.
عکس بازیگران زن سؤال: اخيراً از بازيگران زن پوسترهايى تهيه شده است. برخى از آنان موهاى خود را بيرون انداختهاند و بعضى ديگر لباسهاى تنگ و اندامنما پوشيده و عكس انداختهاند، در اين مورد حكم چگونه است؟ همه مراجع: اگر نشر و نگاه به آنان باعث مفسده گردد، جايز نيست.[1] ........................ [1] دفتر همه. احكام نگاه و پوشش، سيد مجتبي حسيني،ص 53.
مشکل برخی بی دینی و برخی جهل و گروهی اغفال و برخی اختلال شخصیت و...است
[FONT=B Morvarid]ديدن شبکههای تلويزيونى و فیلمهای سينمائى
[FONT=B Morvarid]رفتن به سينما
[FONT=B Morvarid]رفتن به سينماهاى مختلط [FONT=B Mitra]سؤال: [FONT=B Mitra]آيا میتوان به سينماهاى مختلط و ديگر اماكن لهو و نا مشروع رفت با اين وجود كه مطمئن نيستيم در حرام نيفتيم؟
[FONT=B Mitra]روانشناسی ارشاد دینی [FONT=B Mitra]سؤال:[FONT=B Mitra]اينجانب پاى تلويزيون مینشینم و بچهها از 5 ساله تا 20 ساله، از دختر و پسر، از محصل مدرسه تا طلبه همه به تلويزيون نگاه میکنند و بنده مواردى خلاف شرع مشاهده میکنم و به خاطر اينكه فرهنگ اسلامى بچهها خراب نشود و حرام را حلال ندانند و منكر را معروف نشناسند، اين موارد را به آنان گوشزد میکنم. امّا بعضى از طلاّب برخورد شديدى با بنده میکنند. میگویند امام (رحمه الله) همه برنامههاى تلويزيون را حلال میدانند. حال بفرماييد در مقابل نشان دادن زنهاى نامحرم با آرايش و خنده و نازى كه میکنند و موسيقى كه پخش میکنند تكليف چيست؟ [FONT=B Mitra]آیت الله فاضل:[FONT=B Mitra]هنوز برنامههای تلويزيون و راديو صددرصد اسلامى نيست و در ميان آنها احياناً برخى از موارد غير مشروع وجود دارد، كه با عنايت خاص مسؤولان اصلاح خواهد شد. ولى لازم است در برخورد با جوانها و نوجوانها بهگونهاى عمل شود كه اعتقاد آنها نسبت به اصل نظام مقدس جمهورى اسلامى تزلزل پيدا نكند. زيراكه نظام مذكور حافظ اساس اسلام و تشيع است همانطور كه در صدر اسلام احكام الهى به صورت تدريج نازل و پياده میشد، دراين نظام هم كه مسبوق به رژيم ضد اسلامى طاغوت بوده، نبايد انتظار داشت كه جميع احكام اسلام در زمان كوتاهى پياده شود. بلكه نياز به مرور زمان دارد، اميد است در آينده نزديك شاهد پياده شدن همه احكام اسلام در سايه حكومت اسلامى باشيم. در عين حال از مواردى كه اطمينان به حرمت داريد اجتناب كنيد و چنانچه مفسدهای در كار نباشد، ديگران را ارشاد كنيد.[FONT=Calibri][1]
[FONT=B Mitra]سؤال[FONT=Calibri][FONT=Calibri]: [FONT=B Mitra]اخیرا در سیمای جمهوری اسلامی مسابقاتی برگزار می شود که شرکت کنندگان در مسابقه، پسران و دختران به طور مختلط و تماشاچیان هم زنان و مردان هستند و برخی حرکات زننده ـ مانند دویدن دختران در حضور جوانان نامحرم ـ صورت می گیرد و مجری برنامه هم معمولاً زنان و دختران جوان می باشند. نظر حضرت عالی در برپایی چنین مسابقات و شرکت در آن ها و نمایش آن از تلویزیون که موجب عادی شدن روابط دختران و پسران و ریختن حُجب و حیای جامعه می شود، چگونه است؟[FONT=Calibri]
[FONT=Calibri].[FONT=Calibri][1] سید محسن محمودی، مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع، ج1،ص175.
تا جایی که میدانیم شما دو بار تمام داراییتان را در راه خدا به فقرا بخشیدهاید. وقتی این کار را میکردید نظر همسرتان چه بود؟ ایشان با این کار شما مخالفت نمیکردند؟
راستش دوست نداشتم در این زمینه صحبت کنم اما حالا که شما مطرح کردید باید بگویم که کار مهمی انجام ندادهام. من چون از نسل امام حسن مجتبی (ع) هستم، دو بار کل مالم را در راه خدا دادهام. حتی به همسرم گفتم به منزل پدرش برود تا منزلی تهیه کنم. هرچه داشتم همه را در راه خدا دادم. همسرم نهتنها مخالفت نمیکرد که من اموالم را میبخشم بلکه خودش همیشه همراهم بود. حتی من به او گفتم: طلاهایت مال خودت. اگر مایل نیستی آنها را برای خودت نگهدار، اما او دلش میخواست در این بخشش با من همراه باشد. بههمین دلیل بود که او هم داراییاش را میبخشید. این بود که فرشها، ظروف و لوازم و حتی تعداد زیادی از لباسها و پول نقدمان را بخشیدیم. آن زمان صاحب دو بچه بودیم.
یکبار هم که خانهمان را به خانواده فقیری بخشیدیم، به منزل مادرم رفتیم. پدر آن خانواده خیلی تنگدست بود و بچههای بسیاری داشت. برای همین من و همسرم خانه را به همراه تمام دارایی و لوازم به نام آنها کردیم. وقتی با دست خالی به خانه مادرم رفتیم، مادرم اول دلخور شد که چرا این کار را کردهایم! اما وقتی برایش توضیح دادم که آن خانواده بیشتر از ما به خانه و سرپناه نیاز داشتند، قبول کرد. مدتی در منزل مادرم زندگی کردیم تا اینکه توانستیم برای خودمان خانهای تهیه کنیم.
بعد از بخشش وقتی با سختیهای مختلف روبهرو میشدید پشیمان نمیشدید؟
خیر، سختیها نه تنها ما را از کرده خودمان پشیمان نمیکرد بلکه طعم شیرین این بخشش باعث شد که به این کار بیشتر علاقهمند شویم. این بود که بارها از داراییهایمان به فقرا میبخشیدیم.
فکر میکنید چه شده که این روزها چنین بخششهایی حتی در بین افراد یک خانواده کمتر شده!؟
باید یادمان باشد که وقتی گره از کار کسی باز کنیم، خداوند هم گره از کار خودمان باز میکند. در واقع کمک به دیگران، راهحلی برای مشکلات ماست. وقتی فرهنگ دینی در جامعه رایج شود، مردم از بخشش و کمک به دیگران لذت میبرند و دنبال فرصتی هستند تا دست کسی را بگیرند. باید فرهنگ دینی را در جامعه رواج دهیم تا مشکلات خانوادهها و جوانان حل شود. برای کمک به دیگران هم لازم نیست که حتما کسی درآمد میلیونی و میلیاردی داشته باشد. با درآمد کم هم میشود به دیگران کمک کرد یا لااقل به درددل آنها گوش داد. نباید این کمکها را از هم دریغ کنیم.
منبع: خانه خوبان، فروردین سال 1392 شماره 50و 51 و نیز رک: مجله آیه
[FONT=B Mitra]سؤال: خنده زن هنگام صحبت با مرد نامحرم، چه حكمى دراد؟ [FONT=B Mitra]همه مراجع: اگر خنده او طورى باشد كه باعث تحريك نامحرم شود، جايز نيست.[FONT=Calibri][1]
[FONT=Calibri][1] . صافى، جامعالاحكام، ج2، س1670 ؛ سيستانى، منهاجالصالحين، ج3، النكاح، م29 ؛ نورى، مكارم و امام، تعليقات علىالعروة، النكاح، م39 ؛ دفتر: وحيد، تبريزى، بهجت و خامنهاى و فاضل. رساله دانشجويي، سيد مجتبي حسيني، ص229.
[FONT=B Morvarid]ارتباط شغلی سؤال: آيا ارتباط صميمى بين دختر و پسر در هنگام همكارى يا ميهمانى اشكال دارد؟ همه مراجع: دوستى بين دختر و پسر جايز نيست؛ چون ترس افتادن به گناه در ميان است. اما ارتباط شغلى، اگر باعث مفسده نشود و موازين شرع در آن رعايت شود، اشكال ندارد.[FONT=Calibri][1] [FONT=Calibri][1]. خامنهاى، استفتاء، س 779 و 651 و دفتر: همه مراجع. سید مجتبی حسینی نگاه و پوشش ، ص79.
[FONT=B Mitra]سؤال: آیا دست دادن با زنان کهنسال نامحرم - که دست خود را برای مصافحه دراز می کنند - گناه است ؟ [FONT=B Mitra] همه مراجع ( به جز بهجت ) : آری ، دست دادن با آنان جایز نیست . [FONT=B Mitra] آیة اللّه بهجت : بدون قصد لذت اشکال ندارد.[FONT=B Mitra][FONT=Calibri][1][FONT=B Mitra]
[FONT=B Morvarid]دست دادن با محارم
[FONT=B Mitra]سؤال: آیا می توان با زنان محرم دست داد؟ [FONT=B Mitra] همه مراجع: [FONT=B Mitra]آری ، اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد، اشکال ندارد.[FONT=B Mitra][FONT=Calibri][2]
[FONT=B Morvarid]دست دادن با غیر مسلمان
[FONT=B Mitra]سؤال: دست دادن با زنان غیرمسلمان چه حکمی دارد ؟ [FONT=B Mitra] همه مراجع : [FONT=B Mitra]دست دادن با زنان غیر مسلمان هم جایز نیست؛ خواه کافر حربی باشد یا کتابی( مانند یهود و نصارا ).[FONT=B Mitra][FONT=Calibri][3]
[FONT=B Morvarid]دوست داشتن جنس مخالف
[FONT=B Mitra]سؤال: [FONT=B Mitra]اظهار دوستی به جنس مخالف در این حد که بگوید من تورا دوست دارم چه حکمی دارد ؟[FONT=B Mitra] [FONT=B Mitra]
[FONT=B Mitra]همه مراجع: اين كار جايز نيست؛ چون ترس افتادن به گناه در ميان است.[FONT=Calibri][4]
[FONT=Calibri][1] . سید مجتبی حسینی نگاه و پوشش فصل 4 : ارتباط دختر و پسر، ص85.
[FONT=Calibri][2] . سید مجتبی حسینی نگاه و پوشش فصل 4 : ارتباط دختر و پسر، ص85.
[FONT=Calibri][3] . سید مجتبی حسینی نگاه و پوشش فصل 4 : ارتباط دختر و پسر، ص85.
[FONT=Calibri][4] . آيت اللّه سيستانى، [FONT=Calibri]sistani.org، (عشق)، س1 و 5 و محبت، س1؛ آيت اللّه خامنهاى، استفتاء، س 779، 640 و 651؛ آيت اللّه صافى، جامعالاحكام، ج2، س1661؛ دفتر همه. احكام نگاه و پوشش، سيد مجتبي حسيني، ص 82.
سؤال: شوخی کردن با نامحرم چه حکمی دارد؟ همه مراجع: اگر با قصد لذت (جنسی ) باشد یا بترسد که به گناه بیفتد ، جایز نیست[1].
نگاه استاد به شاگردان
سؤال: تكليف استادى كه به عدهاى از دختران درس مىدهد؛ ولى نمىتواند خود را از نگاه هوسآلود كنترل كند، چيست؟ همه مراجع: بايد تدريس براى آنان را رها كند.[2]
نگاه به برجستگی های بدن مرد نامحرم سؤال: آيا زنان مىتوانند به حجم بدن مرد نامحرم (مانند پشت و سينه) از روى لباس نگاه كنند؟ همه مراجع: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به گناه باشد، اشكال ندارد[3].
......................................... [1]. پرسشها و پاسخهای دانشجویی؛ نگاه و پوشش فصل ،3 گفتگوی نامحرم، ص73. .[2] امام خمينى، استفتاءات ج3، (نظر)، س28،آيت اللّه تبريزى، استفتاءات س 1581؛ آيت اللّه مكارم، استفتاءات ج1 س813 و ج2 س 1035؛ دفتر آيات عظام بهجت، صافى، نورى، وحيد، سيستانى و خامنهاى. احكام نگاه و پوشش، سيد مجتبي حسيني، ص37. [3] العروة الوثقى، ج2، (الستر) م3 و 16، و (احكام التخلى) م1؛ دفتر آيت اللّه خامنهاى. (احكام نگاه و پوشش، سيد مجتبي حسيني، ص 36.
مربی نامحرم سؤال: در هنگام آموزش دست مربی به دست و بدن من می خورد، این چه حکمی دارد؟ همه مراجع: اگر به طوراتفاقی باشد، اشکال ندارد؛ ولی اگر از روی عمد باشد و یا می دانید هنگام آموزش دست مربی با بدن شما تماس می یابد، باید دستکش به دست کنید.[1]
گريم زن توسط نامحرم
سؤال: آيا گريم زن توسط نامحرم جهت فيلم سازى و بازيگرى جايز است؟
همه مراجع: خير، گريم زن توسط نامحرم جايز نيست؛ هر چند براى فيلم سازى و بازيگرى باشد.[2]
××××
گریم زن و آرایش سؤال: آيا گريم زن جزء آرايش محسوب مىشود و بايد از نامحرم پوشاند؟همه مراجع (به جز آيات عظام مكارم، بهجت و صافى): اگر گريم به عنوان آرايش، يا آرايش و تغيير چهره براى خانمها باشد، بايد از نامحرم پوشانده شود و اگر تنها به عنوان تغيير چهره باشد، پوشاندن آن واجب نيست. بهجت و آيت اللّه صافى: اگر گريم به عنوان آرايش، يا آرايش و تغيير چهره براى خانمها باشد، بايد از نامحرم پوشانده شود و اگر تنها به عنوان تغيير چهره باشد، احتياط واجب پوشاندن آن است. آيت اللّه مكارم: اگر گريم به عنوان آرايش و تغيير چهره براى خانمها باشد، بنابر احتياط واجب بايد از نامحرم پوشانده شود و اگر تنها به عنوان تغيير چهره باشد، پوشاندن آن واجب نيست. تبصره. بايد توجه داشت كه گريم كردن زن به وسيله نامحرم جايز نيست.[3]
............................................ [FONT=Calibri][1] . احكام نگاه و پوشش، سيد مجتبي حسيني، ص89. [FONT=Calibri][2] . احكام نگاه و پوشش، سيد مجتبي حسيني، ص115. [FONT=Calibri][3] . احكام نگاه و پوشش، سيد مجتبي حسيني، ص115.
میدان شوخی و بازی و تفریح اسلامی مثل میدان فوتبال است وسیع و بزرگ. مثل بازی فوتبال هم مرز و حدود و قواعدی داره. باید مراقب باشیم خطا نکنیم، اوت و کرنر نزنیم و تو افساید نروید .....
بله همین و بس همین چندتا حدود را بدانیم کافی است که از بازی و شوخی حال ببریم و لذت. خدا همین را می خواد بکن بکن های خدا (فرصت ها و فرجه ها) در جمع از نکن نکن هایش(امر و نهی ها) زیادتر است. در احکام شوخی چندتا نکن نکن مطرح شده و به ما گفته شده حالا بروید میدان بازی و شوخی حلال.
مداحی جشن میلاد ائمه اطهار حضرت محمد(ص) حضرت زهرا(س) ، حضرت علی(ع) و ... – انواع موسیقی های شاد (مذهبی، سنتی و ... با موضوعات اخلاقی، بهار، حماسی)
حضرت پیامبر صلوات الله علیه و آله:
1. امشب دو مه دمیده در مکه و مدینه- سعید حدادیان
2. اهل عالم مژده احمد آمده- سعید حدادیان
3. ای نثار ماه رویت- سعید حدادیان
4. شد آسمانها غرق نور- محمد رضا طاهری
5. یا رسول الله یا محمد- محمد رضا طاهری و...
ازدواج امام علی علیه السلام:
1. علی علی یا زهرا- حسن خلج
2. به لب های همه بود این زمزمه-حسن خلج
3. خدا شاهد عقد علی شده داماد پیغمبر- محمود کریمی و...
امام زمان(عج):
1. ای پسر مرتضی یوسف زهرا بیا- حسن خلج
2. زیر سایه طاق نصرت با یه آینه و آب و قرآن- محمد رضا طاهری
3. آخرین عشق کامل محک حق و باطل- محمود کریمی و...
امام حسن علیه السلام، امام حسین علیه السلام، حضرت اباالفضل علیه السلام، حضرت زینب سلام الله علیها، حضرت علی اکبر علیه السلام، امام سجاد علیه السلام، حضرت معصومه سلام الله علیها.
اخلاقی:
1.شیردوست شاهرخ - گیلکی
2. محمدرضا تنها - سرشار از سرود از نغمه تار و پود
3. گروه بسوی فردا - ای یوسف خوشنام ما خوش می روی در بام ما
بهـــــار:
1. گروه محراب - ز کوی یار می آید نسیم باد نوروزی
2. گروه محراب - باد بهاری وزید از طرف مرغزار
3. گروه محراب - خواب روا نیست به صبح بهار
4. گروه سحر - عیدآمد عیدآمد...تمام جهان را فرا گرفت
[FONT=B Mitra]اگر بخواهیم با اقسام شوخی شوخی کنیم و سر به سرش بگذاریم می گوییم شوخی اقسام مختلفی دارد با هم بخوانیم و بخندیدم و تأمل کنیم:
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]1.[FONT=B Mitra]شوخی [FONT=B Mitra]و خنده زورکی: از بی رغبتی و برای دلخوش کردن طرف مقابل است. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]2.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده ریزکی: شوخی نقلی و جمع و جور که به موقع بیان شود کوتاه و مختصر و به جاست. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]3.[FONT=B Mitra]شوخی [FONT=B Mitra]و خنده فشارکی: خندهای است که برای کنترلش زحمت زیادی باید بکشیم آن هم معلوم نیست بتوانیم مهارش کنیم. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]4.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده خرکی: خنده ای است که در پی شوخی خرکی ایجاد میشود. در تقسمی دیگر شوخی است که برای فریب و خر کردن دیگران از آن استفاده میشود.[FONT=B Mitra]به همین دلیل هشدار داده اند که اگر یه خر تو را بوس کنه بهتره از اینه که یه بوس تو را خر. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]5.[FONT=B Mitra]شوخی [FONT=B Mitra]و خنده دروغکی: در پی شوخی دروغکی میآید. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]6.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده[FONT=B Mitra] سُرخکی: شوخی ای که فرد با شنیدن یا گفتنش مانند لبو از شرم سرخ میشود . [FONT=Calibri][FONT=Calibri]7.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده بمبکی: خنده و شوخیای که قابل کنترل نیست و مثل بمب منفجر میشود. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]8.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده شُلکی: این شوخی از افراد شل صادر میشود. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]9.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده سفتگی: شوخی ای که از افراد جدی و باوقار ساطع میشود. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]10.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده الکی: شوخی ای که از افراد الکی خوش بروز پیدا میکند. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]11.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده دلقکی: این نوع از افراد دلقک میجوشد. افرادی که خود را تخریب و لجن مال می کنن تا دیگران بخندند. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]12.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده پولکی: این نوع شوخی از افرادی ظاهر میشود که پول را میگیرند تا دیگران را بخنداند و نیز از افرادی که پول میگیرند برای گرمی مجلس الکی بخندند. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]13.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده بنگکی: خنده و شوخیمخصوص افراد بنگی و حشیشی. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]14.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده مستکی: شوخی افراد مست لایعقل. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]15.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده عقلکی: شوخی فلسفی، افراد حکیم و عاقل. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]16.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده گلکی: این خنده معصومانه ریشه در فطرت پاک نوزاد و بزرگان وارسته که مانند گلاند دارند. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]17.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده پاچه خارکی: پاچه خاري به فرد امكان ميدهد كه از مسيرهايي كه گذر از آنها براي ديگران سخت و يا غير ممكن است به راحتي عبور كرده و به مقصد خود برسد. خنده پاچه خارکی مخصوص افراد پاچه خاران متملق و چاپلوس و بادمجان دور قاب چینان است. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]18.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده پوفکی: از افراد چاق است [FONT=Calibri][FONT=Calibri]19.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده ترسکی: نزد شاهان اتفاق می افتد باید چون او می خواهد خوش باشی. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]20.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده یواشکی و دزدکی: جایی است که مکان و اجتماع و یا آداب و رسوم اجازه نمیدهد ولی فرد یا افرادی بنای شوخی دارند. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]21.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده زیرکی: شوخی ای که فرد زیرک میکند و با شوخی خواسته خود را بیان میکند.[FONT=Calibri][1] [FONT=Calibri][FONT=Calibri]22.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده شورکی: این قسم وقتی متولد میشود که شوخی از حد بگذرد. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]23.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده [FONT=B Mitra]جدّکی: شوخی ای است که شوخی تبدیل به جدی میشود. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]24.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده پیامکی:شوخی است که افراد برای هم با موج الکترونیک و با گوشی همراه میفرستند. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]25.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده شوتکی: شوخی ای که افراد پرت و شوت بروز پیدا میکند شوخی بی مزه و بی موقع. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]26.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده چشمکی: این نوع با لطافت و ظرافت و اشاره و غمزه همراه است. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]27.[FONT=B Mitra]شوخی پشمکی: شوخی لحاف دوز و پشمک فروش. و برخی گفته اند نوعی از شوخی الکی است. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]28.[FONT=B Mitra]شوخی کشککی: شوخی کشک فروش- نیز نوعی از شوخی الکی و پشمکی. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]29.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده شکلکی: شوخی هایی که با ادا و شکلک و گاهی میمون وار رخ می نماید. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]30.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده جفتکی: شوخی هایی که زن و شوهر با هم دارند بچه ها را به آن راه نیست. نیز شوخی های مخصوص دو دوست صمیمی. نیز به نوعی شوخی خرکی گفته میشود که افراد به هنگام شوخی به هم لگد و جفتک هم می زنند. [FONT=Calibri][FONT=Calibri]31.[FONT=B Mitra] شوخی و خنده چتکی: شوخی است که افراد برای هم با موج الکترونیک و با چت میفرستند. به شوخی پیامکی و چتکی شوخی جتکی هم میگویم چون به سرعت جت به سوی طرف مقابل میرود. 32- شوخی سُرفَکی: شوخی ای که به قهقهه می انجامد و با سرفه های مکرر قاطی و پاطی می شود.
[FONT=B Mitra][FONT=Calibri][1][FONT=B Mitra] .[FONT=B Mitra] نیز به ملاعبه و مداعبه و شوخی قبل از آمیزش با همسر گفته میشود(شوخی زبر لحاف که از مستحبات آمیزش است.). که رعایت نکردن آن توسط مرد سبب سردمزاجی زن و نفرت از رابطه می شود
برخي از برداشتها روايي - عقلي است. واقعاً در روز ميلادمان خداوند من را به عنوان خليفه الله و جانشين خودش در زمين آفريده. و ما را به نعمت كرامت ذاتي و بعد هم كرامت اكتسابي و هدايت تكويني و تشريعي سرمايه دار كرده است. و نعمت عقل و اختيار را از بين ما في السموات و في الارض به ما داده است. حضرت عيسي (ع) فرمود: السلام عليّ يوم ولدتُ و يوم اموت و يوم ابعث حيّاً ( سوره مريم/ 33) سلام و درود بر من باد روزي كه به دنيا آمدم و روزي كه ميميرم و روزي كه دوباره زنده ميشوم.
با توجه به نعمت هاي اصل وجود نعمت جانشيني خدا نعمت هدايت تكويني و تشريعي نعمت كرامت ذاتي و اكتسابي نعمت عقل در بين همه موجودات عالم و... جاي شكر گذاري دارد. البته به شرط اين كه در روز تولد ما اين نعمت ها را به ياد داشته باشيم با چشم و هم چشمي گناه (موسيقي لهوي، اختلاط زن و مرد و....) تجمل اسراف و ... از خداوند فاصله نگيريم. بزرگ ترين شكر: الشكر اجتناب المحارم كلها شكر دوري از همه گناهان است.
يك اشتباه در روز تولد يا مراسم ازدواج كادو ها باز مي شود تا ديگران ببينند به نظر مي رسد اين كار برابر است با شرمندگي افرادي كه كادوي آنها ارزان تر است. و ما نبايد آبروي مؤمن كه با عظمت تر از كعبه است را تخريب كنيم.
بهار حرف کمی نیست؛ تاریخی است دیرباز برای تغییر مزاج جغرافیای جهان، و لرزشی است پر راز از گیسوی گیتی که نسیم طراوت میپراکند. بهار، با سرود و سرور، ساده و صمیمانه از راه میرسد و از بقچه لطافتش به چشمان مشتاق رستن، تقویم گل میدهد و به جانهای در پی شکفتن، تقدیر پویایی.
اگر تدبير بهار نبود هیچکس اشراق درخت را نمیدید، تلاوت آب را نمیشنید، با اذان باران برنميخواست و هیچ دلی برای بهشت نمیگرفت. بهار فرصت سرسبزی است و حكمت سادهای تا از دل باغ عبور کنیم و اعجاز باغبان را بفهمیم.
در شور این همه مقلبالقلوب، باید که هر گل و هر گیاه محولالاحوال باشد و تذکری سبز برای ترنم ذکر، تراویدن شکر و یاد حق که این همه حقیقت را به لطف فرو فرستاده است.
در این میان، چه حلاوتی شیرینتر از صلوات که هم ذکر تعالی است و هم زمزمه همیشه فرشتگان و هم از زمره زلالترین جرعههای معرفت. با یک گل بهار نمیشود ولی با یک صلوات، شمیمی جانفزا از ریحان الهی بر باغ روح شما میوزد. بهار را با عطر صلوات بیامیزیم؛ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
منبع: ماهنامه خانه خوبان، ش 50 و 51، فروردین،1392 ، اصغر عرفان.
بهار، درسهای آموزنده و زندگیساز بسیار دارد اما شاید بتوان تنوع، تعادل و تحول را برترین آموزههای بهار دانست. نقاشی سحرآمیز گلها و گیاهان، شور و مستی پرندگان و رویش سبز دشتها همه و همه جلوه تنوع زمین است در تحول زمان. زندگی متعادل نیز باید از تنوع بهرهمند باشد؛ کار، استراحت، مطالعه، ورزش، اوقات فراغت، ارتباط با خدا و... همگی عناصری از یک زندگی متنوع، و در جای خود بسیار مهم و باارزش هستند. از زیباییهای بهار، تعادل در هواست؛ نه آنچنان سرد است که گزنده باشد و نه آن اندازه گرم، که سوزنده. هوای فرحبخش بهار، جانها را گرمی میدهد. در زندگی نیز باید با الهام از بهار، از هرگونه افراط و تفریط دوری کرد و مناسباتی گرم و ثمربخش را پیریزی نمود؛ روابطی نه افراطی که به وابستگی و اتکای بیش از حد بینجامد و نه سرد و قهرآمیز که بذرهای محبت و عاطفه را از قلبها برکند. در بهار، طبیعت پس از خمودی خزان، با طراوت به وجد میآید و اندام خشکیده گیاهان و درختان در گذر از رکود و رخوت زمستان به شور و جذبه بهار، جوانههای حیات را بر خود ظاهر میسازد. این تغییر و تحول، حاوی این پیام است که تنها انسانها برتر از طبیعتند و اشرف مخلوقات. اینان باید در این دگرگونیها بر طبیعت سبقت بجویند. هر فرد باید نیک بیندیشد که نسبت به از دست دادن سرمایه عمر و سپری نمودن بهترین سالهای زندگی چه حاصلی اندوخته؟ و با این سرمایه چه تجارتی کرده است؟ چنین اندیشهای، بارور و زاینده است و انسان را فراتر از پوچی و ابتذال به رشد و تعالی میخواند[FONT="].[FONT="][1][FONT=Calibri] [FONT="]
[FONT="][1][FONT="] .ماهنامه خانه خوبان، ش 50 و 51، فروردین،1392 ، اصغر عرفان.
يادكردي از توحيد و رستاخيز «همانا در خلقت آسمانها و زمین و آمد و شد شب و روز، نشانههایی برای صاحبان اندیشه است.» این را آیه 19 سوره آلعمران میگوید. اگر افتادن فقط یک سیب، سببکشف جاذبه زمین شد، چهطور این همه شگفتی خلقت و این همه شکوه گيتي، آدمی را به خالقی منزه و بزرگ راهنمایی نکند؟! میشود از روییدن یک گیاه درس گرفت و یا حتی از شکفتن یک گل. بهار، فصل شنیدن سورههاي رحمت است؛ فصل تأمل در آیههای آفرینش، وقت دیدن نقاش در پس زيباييهاي حیرتانگیزِ نقش، و بالاخره بهار فلسفه سادهای است برای اندیشیدن در مرگ. هر گلی که میشکفد و هر غنچهای که پیراهن شرم میدرد، برگی است از هدایت و اشارهای است رازناک به یک حقیقت ساده اما سختباور. این همه رستن و روییدن از پس خفّت و خفتنی طولانی، این همه شور و جوشش از پی سردی و سکوت و این همه نو شدن و زندگی یافتن، همه نشان قدرت بیپایان خداست و عبرتی برای آنان که روز واپسین را باور ندارند؛ «خداوند کسی است که بادها را فرستاد تا ابرهایی را به حرکت درآورند، سپس ما این ابرها را به سوی زمین مرده راندیم و بهوسیله آن، زمین را پس از مردنش زنده میکنیم» (سوره فاطر، آیه 9) و از همین رهگذر است كه پیامبر مهر و عطوفت (ص) میفرماید «هر وقت بهار را دیدید، بسیار از قیامت یاد کنید.»
چهارشنبه سوری زردی تو را نمیگیرد، اما ممکن است از سرخیاش به تو بدهد آنقدر که از سخاوتش بسوزی و بیرحمیاش را نفرین کنی. روايت آمار از سالهای گذشته تاسفزاست. اخبار روزنامهها و سايتها و تصاویری هم که از تلویزیون ميبينيم، دلخراش است. سخن از یک روز خاص هفته است؛ آخریناش در طول سال، و یک رسم دیرین که متأسفانه سالهاست که به درستی اجرا نمیشود. در واکاوی این سنت، به پیشینههایی در دوران پیش از اسلام میرسیم و اجداد زرتشتیمان و احترام و تقدسی که آتش نزد ایرانیان باستان داشته است. حالا برخیها خیلی محکم و استوار آن را رد میکنند و نشان آتشپرستیاش میدانند و خرافهای که با هیچ منطق و استدلالی سازگار نیست، و بعضی دیگر آن را یک رسم کهن ملی میدانند و قابل احترام، اما هر دو دسته بر یک نکته اتفاقنظر دارند. هر چیز، هرچند مبارک، اگر با مردمآزاری، اذیت و بیاحتیاطی همراه شود، نامحترم است و نامیمون.
نوروز شکیب اصفهانی، آنرا آثار بهروزی آیین عجم دانسته و این روزِ فیروزی را یادگار دوره جمشید جم.1 گفتهاند وقتی جم، پادشاه ایرانی به آذربایجان رسید، بر تخت جواهرنشانی نشست و تاج مرصعی بر سر گذاشت که در پرتو طلوع آفتاب، درخششی خیرهکننده داشت. مردم این روز را مبارک دانستند و به زبان خودشان (زبان پهلوی) به آن «نوکروچ» گفتند. فردوسی هم به این موضوع اشاره کرده و گفته: به جمشید بر گوهر افشاندند مر آن روز را «روز نو» خواندند اما جدای از این پیشینه و این اصطلاحات، این روز، حدیث دیرپایی است از پارینه ایام و سنت کهنی است که با روح و قلب ایرانیان پیوندی گران دارد. راز ماندگاری و فراگیریاش هم آن است که این روز یک قرارداد اجتماعی یا جشنی تحمیلی و فرمایشی نیست، جشن جهان است؛ روز فرخنده زدودن کینهها و زشتیها، روز خجسته مهرورزی. به باور برخیها نوروز فقط یک جشن باستانی است، یادگاری از پیشینیان ما، بدون هیچ نکته ستایشبرانگیز، و از همین رو نباید که تکریماش کرد! اما خیلیها با این سخن موافق نیستند و البته برای ارجمندی آن دلایل خودشان را دارند مثلاً میگویند: اگر این روز محترم نیست پس چرا برخی روایات در بزرگداشت آن آمده است؟ چرا غسل و روزه این روز مستحب است؟ اصلاً چرا در این روز نمازی خاص داریم و برخی دعاهای ویژه؟ و بعد ميافزايند: اگر مبارک دانستن آن بدعت بود یا سنتی خلاف دین، این همه عالمان بزرگ به آن احترام نمیگذاشتند، تعطیلاش نمیکردند، به همدیگر و به مردمان، فرا رسیدناش را تهنیت نمیگفتند، و بعد خیالتان را راحت میکنند که: اگر هیچکدام از اینها هم نبود خیلی از برکاتی که این روز همراه خودش برایمان سوغات آورده و حالا جزو فرهنگ غنی ما شده است، برای ستایش و تأیید گرفتناش کافی است، و در پایان از مخالفان این روز میخواهند اگر دلیل محکم و مستندی دارند، رو کنند. 1. آثار بهروزی بود آیین نوروز عجم/ این روز فیروزی بود از دوره جمشید جم
هفتسین انگار ما از گذشتگان ارث نبردهایم! چون خیلی از کارهایمان از روی حساب و کتاب نیست؛ بیتفکر است و بیمنطق، اما قدیمیها اینطور نبودهاند، دستکم کمتر از ما، نمونهاش همین سنت ریشهداری است که از گذشتههای دورمان به یادگار مانده، خوب که دقت کنی منطقی لطیف پشت این چینش میبینی، حتی میفهمی برای تعدادش هم دلیلی داشتهاند والا علت تأکیدشان بر این عدد چه بوده و چرا فقط آن، نه کمتر و نه بیشتر؛ آنها در پي عدد مبارکی بودهاند؛ عدد بیکرانگی، نماد بینهایت، و بعد، همه با یک حرف، اما اینکه چرا از میان حروف الفبا این حرف را برگزيدهاند، برای ما معلوم نیست. لابد اگر روی هر حرف دیگری دست میگذاشتند، همین سؤال بود، و خب، همین هم میتواند پاسخ پرسش ما باشد! بههر حال آنها برای هر کدام از این انتخابها دلیل داشتهاند یا دستكم بهدنبال یک نشانه بودهاند؛ یک نماد، نشانهای از صفتی نیکو، مثلاً یکی نماد زایش است و تولد، آن یکی نشانه بارور شدن طبیعت، یکی را برای طراوتاش گذاشتهاند و همچنین برای رنگ زیبندهاش، یکی نماد سلامت است، آن یکی نماد پاکیزگی، حتی از برکت و سرشاری مالی هم غافل نبودهاند و... با این وصف به من حق میدهید که با دیدن خیلی از کارهای بیمنطقی که حالا میان ما رایج شده، افسوس بخورم که انگار ما از گذشتگانمان ارث نبردهایم.
عيد شاید باور نکنید که برای این واژه مشهور ساده این همه معنا گفته باشند؛ معانی مختلف مثل «خوی گرفته»، «هر چه باز آید، از اندوه و بیماری و غم و اندیشه و مانند آن»، «روز فراهم آمدن قوم»، «هر روز که در آن، انجمن یا تذکار فضیلتمند یا حادثه بزرگی باشد»، «گویند از آنرو به این نام خوانده شده است که هر سال، شادی نوینی باز آرد1» برخی هم معتقدند اصل این کلمه از «عاده» است، چون مردمان بر جمع آمدن در آن روز عادت کردهاند.2 جالب است بدانید این واژه یکبار هم در قرآن به کار رفته، در آیه 114 سوره مائده، آنجا که حضرت عیسی به خداوند گفت: پروردگارا، برای ما مائدهای از آسمان فرو فرست که جشن و نشانهای از تو باشد... اگر دنبال تفسیر این آیه باشید اینگونه راهنماییتان میکنند: این واژه از ماده عود است به معنی بازگشت، و بههمین دلیل به روزهایی که مشکلات از قوم و جمعیتی برطرف شود و بازگشت به پیروزیها و راحتیهای نخستین کند، این کلمه را به کار میبرند مثلاً وقتی در پرتو اطاعت خدا در ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضه حج، صفا و پاکی فطری نخستین به روح و جان باز میگردد،3 این نام را همراه یک کلمه دیگر زیاد میشنویم. البته حضرت علی (ع) تعریف بسیار کلیتری از آن کرده و فرمودهاند: هر روزی که در آن معصیت خداوند نشود، شایسته این نامگذاری است.4 اين نکته آخري بر پايان اين سخن كافي است.[1]
پینوشتها:
1. دهخدا، ذیل واژه عید؛ زبیدی، تاجالعروس، ج 8، صص 439- 438.
2. لسانالعرب، ج 3، ص 319.
3. ر. ک: تفسیر نمونه، ج 5، ص 131.
4. کل یوم لا یعصی الله فیه فهو یوم عید.
[FONT="][1] [FONT="].ماهنامه خانه خوبانٰ ش 50 و 51، فروردین،1392 ، اصغر عرفان.
[FONT="]پيامهای شادباش [FONT="]* بهار، نـیم بهار، ربـع بـهار، بهار را قسمت کردند؛ بازارشان سکه شد! [FONT="]براي شما كاملترین و همیشگیترین بهارها را آرزومندم. [FONT="]* سال نو، از آغوش مطهر طبیعت سر میزند و قلب من نیایش میکند: خدایا! ما را متبرک کن تا هر روز که در راه رسیدن به «تو» گام برمیداریم با تحسین و حیرت، زیبایی را بجوییم که همانا سرشت «تو»ست. خدایا ما را برکت آن بخش که هر روز وظیفه خویش را به انجام برسانیم. [FONT="]* این روزها که زمان، به شادمانی زینت گرفته و زمین به شکوفه، باید با نگاهی ژرف به گیتی، از شگفتی به شکفتگی رسید و سرانجام به شیفتگی در بندگی. [FONT="]* اين بهار، یک نفس یاد خدا، یک سبد خاطر آسوده و شاد. یک بغل شبنم آرامش صبح، [FONT="]یک[FONT="]هزار آینه از جنس دعا. همه تقدیم شما... [FONT="]* [FONT="]سعادت، سخاوت، سربلندی، سرافرازی، سروری، سلامتی و سرور را که بهترین هفت سین زندگی است در این سال جدید برای شما دوست عزیز آرزومندم. [FONT="]* سال نو را، فرصتی نو برای تازه شدن و باز نگریستن بر چگونه زیستن ببینیم. [FONT="]برای وجود نازنینت در این فرصت نو شوری نو برای ساختن و بهتر زیستن آرزو میكنم. امیدوارم همیشه سلامت، سرزنده، مهربان و روشنبین باقی بمانی. [FONT="]* باز کن پنجرهها را که بهار روی هر شاخه کنار هر برگ، شمع روشن کرده است. [FONT="]فصل سبز زیستن و آغاز ترنم رویش بر شما مبارک[FONT="].[FONT="][1]
[FONT="]منبع: خانه خوبان فروردین 1392، شماره 50 و 51 .
[FONT="]بايد از نفس گل مدد گرفت [FONT="]پيامكهاي نوروزي
[FONT="]* از عطر نگاه باغ دانستم نام دگر بهار لبخند خداست.
* شکوفه بهاری سهم درختی است که ریشههایش در خواب زمستانی نمانده باشد.
* اگر جنگل پر رمز و راز و آسمان بیکرانه را بیشتر دوست داری، پیله ابریشمین را به دیگران ببخش. * بنگر به رستاخیز طبیعت که چه زیباست و هر سال رستاخیزی دیگر را تجربه میکنیم و چه زیباتر رستاخیز انسان در این عصر آهن و تباهی. * نوروز، نگاهبان رفاقتهاست تا باور کنیم قلبهايمان جای حضور دوستانمان هستند. * پروردگارا! تقدیر دوستان را در سال تازه بهگونهای قرار ده که در پایان سال، از گذشته خود افسوس نخورند.
* بوی یوسف میدهد پیراهنت / پیر کنعانم برای دیدنت
* امام صادق (ع) : هیچ نوروزی نیست مگر آنکه ما در آن منتظر گشایشیم. چرا که نوروز از روزهای ما و شیعیان است. * عید است و باید از نفس گل مدد گرفت از نغمههای قدسی بلبل مدد گرفت باید کنار پنجره رفت و سپید شد باید به بام عشق برآمد شهید شد * ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی * فرخنده باد بر همگان مقدم بهار نوروز، جاودانهترین جشن روزگار * نرم نرمک میرسد اینک بهار، خوش به حال روزگار، خوشبهحال چشمهها و دشتها، خوشبهحال دانهها و سبزهها، خوشبهحال غنچههای نیمهباز. * عطر بهار را در شیشه کن و وقت نماز آن را به سجاده خواهشت بزن. * به هوش باش! بهار، از گرانبهاترین کالاهای مصرفی جهان است. * آنان که هر روز تدارک اردوی آسمانی میبینند، پر شکوهترین «اوقات فراغت» را دارند. پرشکوهترین تعطیلات نصیبتان باد... * بهار، بهانهای است پر از شادي براي بهتر زيستن، فرارسيدن فصل طراوت مبارک! * زندگی وزن نگاهی است که در خاطر ما میماند. نوروز جشن نکوداشت نگاه توست پس نوروز بر شما فرخنده باد.
* جا برای من گنجشک زیاد است ولی من به درختان خیابان تو عادت کردم.
* مهم نیست چند بهار زندگی کردی مهم اینه که بهاری زندگی کردی و بهار زندگی مایی.
* بهخاطر خاطرههایت خاطرت در خاطرم خاطره انگیزترین خاطرههاست.
* دل کندن از دوست اگر آسان بود/ فرهاد به جای بیستون دل میکند
* سالی پر از توام و سرشار از آکنده را برایتان مملو از لبریزم!
* امیدوارم عید با بوسههایش، بهار با گلبرگهایش و زندگی با امیدهایش بر شما مبارک باشد.
* تقدیر، تقویم انسانهای عادی است و تغییر، تدبیر انسانهای عالی.
* یا مقلب! قلب یاران شاد کن. یا مدبر! خانهها آباد کن. یا محول! احسن الحالی نما، قلبها را از بدی خالی نما.
* بر سر سفره احساس اگر جایی بود/ سخن ساده تبریک مرا جا بدهید /سین هشتم سخن ساده تبریک من است/ جا سر سفره اگر نیست به دلها بدهید
* خدایا هر کسی یادم کند یادش بهخیر خدایا هرکسی یادم نکرد یادش بهخیر خدایا هرکسی یادش رود یادم کند یادش بهخیر.
* ای کاش نگذاریم روزگاران به عادت روزمرگی ما را به روزمردگی بکشاند. * برآمد باد صبح و بوی نوروز به کام دوستان و بخت پیروز مبارک بادت این سال و همه سال مبارک بادت این روز و همه روز.[1]
[FONT="]منبع: خانه خوبان ، شماره 50 و51 فروردین 1392.
اي گل هميشه بهار چند پيامك بهاري مهدوي * یا مقلبالقلوب و الابصار سال نو آمد و نیامد یار! یا مدبر اللیل و النهار بیحضورش چه اشتیاقِ بهار؟ یا محولالحول و الاحوال منتهی کن فراق را به وصال! حول حالنا الی أحسن الحال به امید فرج همین امسال * «خانهتکانی»، رسم قدیمی همه «منتظران» بهار است؛ خانهتکانی دل را برای رسیدن بهار دلها، مهدی زهرا فراموش نکنیم.
* خوش آن زمان که برآید به یک کرشمه دو کار / یکی ظهور امام و یکی شروع بهار
* سال نو، 52 جمعه دارد و 52 نماز جمعه، 52 روزی که روز اوست. او میآید، و این یقین فراتر از هر امیدی است. * آمد بهار و بی گل رویت بهار نیست/ باد صبا مباد چو پیغام یار نیست * جلوه حق عندلیبان را غزلخوان میکند/ نام مهدی صد هزاران درد درمان میکند مدعی گوید که با یک گل نمیگردد بهار/ ما گلی داریم که دنیا را گلستان میکند * گلها همه با اذن تو برخاستهاند از بهر ظهور تو خود آراستهاند مردم همه در لحظه تحویل، بیشک اول فرج تو از خدا خواستهاند * اي گل همیشه بهار! این بهار هم رفت و نیامدی! بیش از پیش دعایت میکنم و منتظرت هستم. تو هم به جان مادرت، دعا کن فصل بعد فصل وصل باشد... * بهار، همه طراوتش را مدیون یک گل است؛ گل زیبای نرگس. * برای تعجیل در حلول بهار بشریت باید با خزانها جنگید. فیروز باشید. * بهار را باید در حضور او دید. با صدای او شنید. بهار را باید در ظهور او باور کرد نه با صدای توپ تحویل سال. * باران که میآید، مژده بهار میآورد، اما باران مرا یاد او میاندازد که قرار است بر دنیای تاریکمان ببارد. * گناه بهار چیست، اگر ما هنوز در خواب زمستانی هستیم؟[FONT="][FONT="][1][FONT="]
عید و شادی سوال:همانطور که مستحضرید یکی از سنت های ملی ملت ایران برپایی عید نوروز است که پیرایه هایی نیز برای آن قرار داده شده که از جمله مراسم چهارشنبه سوری و سیزده بدر است که در طول سالهای اخیر برپایی این مراسم ها علاوه بر به جا گذاشتن تلفات و خسارات جانی و مالی، موجب هتک حرمت مسائل شرعی شده و به ویژه در روز سیزده بدر در صحراها و بیابان ها برخی علاوه بر اختلاط محرم و نامحرم به رقص و پایکوبی و انجام برخی محرمات دیگر می پردازدند. از آنجایی که متاسفانه روز به روز این گونه سنت ها در حال رواج است خواهشمند است نظر مبارک را در مورد این عید پیرایه های آن بیان فرمائید تا متدینین وظیفه خود را در قبال آن بدانند قبلا از ارائه طریق حضرتعالی سپاسگزارم. حضرت آیة الله خامنه ای: در اصل عید و عید گرفتن اشکالی نیست ولی باید از کارهای حرام احتراز شود. حضرت آیة الله صافی گلپایگانی: رقص و اختلاط محرم و نامحرم در هر روز و هر جا حرام است خواه در عید نوروز باشد یا سیزده یا غیر اینها و همچنین هر عملی که موجب هتک حرمت اسلام باشد و همچنین آتش بازی در چهارشنبه سوری و یا هر وقت دیگر، و شخص مسلمان باید اسلام را بر همه شوون و مراسم مقدم بدارد و آنچه که ایرانیان قبل از اسلام به عناوین مذکوره بنام مراسم ملی و غیره انجام می داده اند محکوم اسلام است و اسلام بر آن خط بطلان کشیده کسی که مجددا بخواهد تحت هر نامی و عنوانی آن را احیاء کند برخلاف وظیفه اسلامی خود عمل کرده است. حضرت آیة الله مکارم شیرازی: عید نوروز مراسم و جنبه های مثبتی دارد مانند پاک سازی منازل و صله رحم و دید و بازدید و امثال اینها که از نظر شرع مقدس اسلام خوب است ولی از مراسم خرافی مانند شب چهارشنیه سوری و سیزده بدر سزاوار است اجتناب شود. حضرت آیة الله فاضل لنکرانی: عید فی حد نفسه مانعی ندارد ولی انجام محرمات شرعی در هیچ حال و تحت هیچ عنوان جایز نیست و مسلمانان و مؤمنان باید از کار حرام همواره اجتناب کنند و در این گونه موارد نهی از منکر کنند. حضرت آیة الله تبریزی: فعل حرام حرام است و فعل حلال حلال است چه در عید نوروز و چه در غیر آن و تکلیف دیگران است که در این موارد امر به معروف و نهی از منکر کنند.[1]
[FONT="]
[FONT="][1][FONT="] سید محسن محمودی،"مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع"، ج1، ص159.
[FONT="]
اعمال عيد نوروز:
مرحوم «علاّمه مجلسى» در كتاب «زادالمعاد» آورده است كه امام صادق(عليه السلام) براى نوروز، اعمالى را به معلّى بن خنيس آموخت و به او فرمود:چون روز نوروز شود، غسل كن و بهترين لباسهای خود را بپوش و خود را كاملاً خوشبو كن (و اگر توانستى) آن روز را روزه بدار و پس از نمازهاى ظهر و عصر و انجام نافلههای آن، چهار ركعت نماز بخوان (هر دو ركعت به يك سلام) و در ركعت اوّل بعد از سوره حمد، ده مرتبه سوره إنّا أنزلناه را بخوان و در ركعت دوم بعد از سوره حمد ده مرتبه سوره قُل يا أيّها الكافرون را; در ركعت سوم بعد از سوره حمد ده مرتبه سوره قل هو الله را بخوان و در ركعت چهارم بعد از سوره حمد، ده مرتبه سورههای قُل أعوذ به رب الْفَلَق و قُل أعُوذ به رب النّاس را بخوان. بعد از نماز به سجده شكر برو، و اين دعا را بخوان:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد الاَْوْصِيآءِ الْمَرْضِيِّينَ، وَعَلى جَمِيعِ اَنْبِيآئِكَ وَرُسُلِكَ به افضل صَلَواتِكَ، وَبارِكْ عَلَيْهِمْ به افضل بَرَكاتِكَ، وَصَلِّ عَلى اَرْواحِهِمْ وَاَجْسادِهِمْ، اَللّـهُمَّ بارِكْ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَبارِكْ لَنا فى يَوْمِنا هذَا، اَلَّذى فَضَّلْتَهُ وَكَرَّمْتَهُ وَشَرَّفْتَهُ وَعَظَّمْتَ خَطَرَهُ، اَللّـهُمَّ بارِكْ لى فيـما اَنْعَمْتَ بِهِ عَلَىَّ، حَتّى لا اَشْكُرَ اَحَداً غَيْرَكَ، وَوَسِّعْ عَلَىَّ فى رِزْقِى، يا ذَا الْجَلالِ وَالاِْكْرامِ، اَللّهُمَّ ما غابَ عَنّى فَلا يَغيبَنَّ عَنّى عَوْنُكَ وَحِفْظُكَ، وَما فَقَدْتُ مِنْ شَىْء، فَلا تُفْقِدْنِى عَوْنَكَ عَلَيْهِ، حَتّى لا اَتَكَلَّفَ ما لا اَحْتاجُ اِلَيْهِ، يا ذَاالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ.
خدايا درود فرست بر محمّد و آل محمّد آن اوصياى پسنديده و بر همه پيمبرانو رسولانت به بهترين درودها و بركت ده بر ايشان به بهترين برکتهایتو درود فرست بر ارواح و اجسادشان خدايا بركت ده بر محمّد و آل محمّدو بركت ده به ما در اين روز كه آن را برترى داده و گراميش كرده و شرافتش دادى و مقامش را بزرگ كردىخدايا بركت ده به من در آنچه به من تفضل کردهای بد انسان كه هيچ كس را جز تو سپاس نگذارم و روزيم را وسيع گرداناى صاحب جلالت و بزرگوارى خدايا هر چه از من پنهان شده مبادا كمك و نگهدارى تو از من پنهان شودو هر چه را گم کردهام مبادا يارى خويش را بر آن از من گم كنى تا خود را بهزحمت نيندازم درباره آنچه را بدان نيازمند نیستمی صاحب جلالت و بزرگوارى.
×××××××
همچنين در برخى از كتب شده است كه در وقت تحويل سال اين دعا را كه مضمون خوب و سازندهای دارد، بخوانند:
يا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الاَْبْصارِ، يا مُدَبِّرَ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ، يا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَالاَْحْوالِ، حَوِّلْ حالَنا إلى اَحْسَنِ الْحالِ.
اى كسى كه تحوّل دلها و گردش چشمها در دست توست. اى تدبير كننده شب و روز و اى تغيير دهنده سال وحال; حال ما را به بهترين حال، تغيير ده!
مرحوم «علاّمه مجلسى» میافزاید: بعضى روايت کردهاند كه اين دعا را نيز، در روز نوروز، به عدد ايّام سال بخواند:
اَللّهُمَّ هذِهِ سَنَةٌ جَديدَةٌ، وانت مَلِكُ قَديم، اَسْألُكَ خَيْرَها وَ خَيْرَ ما فيها، وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّها وَ شَرِّ ما فيها، وَ اَسْتَكْفيكَ مَؤُونَتَها وَ شغلها، يا ذَاالْجَلالِ وَ الاِْكْرامِ.
خداوندا! اين سال نوى است و تو سلطان قديمى; از تو خير آن و خير آنچه در آن است رامیخواهم و به تو از شرّ آن و شرّ آنچه در آن است، پناه میبرم و حلّ مشكلات آن را از تو میخواهماى ذوالجلال و الاكرام.
البتّه اگر نتواند به اين مقدار بخواند به هر مقدار كه بتواند به قصد قربت مطلقه بخواند، خوب است.همچنين میتوان دعايى كه در اوّل ماه رمضان نقل شده است را، در اوّل سال شمسى به قصد قربت مطلقه خواند.
شادی و ناراحتی اعصاب سؤال: زدن ترقه یا استفاده از مواد منفجره در برخی مناسبتها اگر موجب ترس و سقط جنین یا ناراحتی اعصاب و روان افراد یا خسارت مالی گردد چه صورت دارد و آیا شخص نسبت به خسارت مال و جانی و روحی و روانی افراد ضامن میباشد؟ خامنهای: در فرض سؤال جایز نیست و موجب ضمان است. صافی گلپایگانی: اصل این اعمال از جهت اسراف و نیز تشبّه به آتش پرستان جایز نیست و چنانچه موجب ترس اشخاص شود حرمتش مؤکّد است و اگر موجب سقط جنین شود ضمانت نیز دارد و همچنین اگر موجب خسارت مالی شود. بهجت: اینگونه کارهای بیهوده جایز نیست چنانچه این اعمال خسارتی به دنبال داشته باشد ضمان میآورد. فاضل لنکرانی: اگر باعث خسارت شود ضمانت دارد. سیستانی: اگر عرفاً مستند به وی باشد ضامن است. تبریزی: در صورتی که موجب وحشت یا اضرار شود حرام است و در صورت وقوع جنایت یا خسارت مالی شخص مباشر ضامن است و در مورد جنایات نابالغ ولی او ضامن است.[FONT="][FONT="][1][FONT="]
[FONT="][FONT="][1][FONT="] . سید محسن محمودی مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ج 5، ص 169.
شادی و شادکامی شادی یک «حالت و جلوة هیجانی گذارا » و «شادکامی صفتی پایدار» است. برخی فعلاً شاد هستند ولی در کلِ زندگی ناشادکام اند. برخی به دلائلی ناشاد هستند، ولی در کل، زندگی شادکام دارند و از زندگی راضی اند. افراد مذهبی زیادی داریم که بیماراند، در فقر بسر می برند و...ولی زندگی یشان و حتی رنجشان معنا دارد و از زندگی راضی هستند. در مقابل افرادی هم هستند که در پارتی ها و مجالس سکس و اکس و... لحظانی گذرا، به ظاهر، شادند، ولی در کل زندگی شان بی معنا است و در واقع عیاشی، استفاده از الکل و مواد مخدر فراری ناشیانه از تنهایی، اضطراب، واقعیت ها و بی معنایی، پوچی و بی هدفی زندگی است.
مادر شوهر و مادر زن شهین خانم و مهین خانم توی خیابون به هم رسیدن ،بعد از کلی احوالپرسی و چاق سلامتی، شهین خانم پرسید: راستی از دخترت چه خبر؟ دوسالی باید باشه که ازدواج کرده، از زندگیش راضیه؟ بچه دار شد؟ مهین خانم یه بادی به غبغب انداخت و گفت: آره جونم، این پسره، شوهرش، مثل پروانه دور سرش میچرخه، اون سال اول عروسی که دایم مسافرت بودن، همه جا رو رفتن دیدن، عید اون سال هم رفتن اروپا برای من هم یه پالتوی خیلی قشنگ آورده بود، تو کار های خونه هم نمی گذاره دست از سیاه به سفید بزنه، وقتی هم که حامله بود دیگه هیچی، اینقدر بهش می رسید حالا هم که بچه اشون به دنیا اومده تا پوشک بچه رو هم این عوض میکنه، آره شکر خدا خوشبخت شد بچهام. شهین خانم گفت شکر خدا، ببینم پسرت چیکار میکنه از زنش راضیه!؟ مهین خانم یه آهی کشید و یه پشت چشم اومد که ای خواهر نگو که دلم خونه ، پسر بد بختم هر چی در میاره همش خرج مسافرت این دختره میکنه، انگار زمین خونه اشون میخ داره اون سال اول که اصلاً توی خونه بند نبودن، اصلاً فکر نمیکرد که بابا این بدبخت خرج این همه سفر رو از کجا بیاره، بعدش هم عیدیه رفتن دبی، دختره برا ننهاش رفته بود یه پالتو خریده بود ۱۰۰ دلار، پسره شده حمال خونواده زنش، طفلک بچهام توی خونه عین یه کلفت کار میکنه، زنه دست از سیاه به سفید نمیزنه، حامله که شده بود این پسره دیگه رسماً شده بود زن خونه، بعد هم که زایمان کرد حتی پوشک بچهاش رو میده این پسر بد بخت عوض میکنه.[1] [1] . نرم افزار نیش ها و نوش ها، مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی، سایت اسک دین دات کام.
سؤال: هرگاه در منطقه و یا محیطی رسم براین باشد که هنگام برخورد با یکدیگر مصافحه می کنند ( حتی زنان با مردان ) و اگر این کار را ترک کنند ، اهانت و اساعه ادب نسبت به طرف مقابل محسوب می شود ، حکم دست دادن زن و مرد با این فرض چیست ؟ همه مراجع : [FONT="]دست دادن با زن نامحرم جایز نیست و شعائر دینی باید حفظ شود و با تفهیم حکم شرعی، حمل بر اسائه ادب از بین میرود.[FONT="][1] [FONT="][1] [FONT="] . تبریزی، استفتاءات، س 1606؛ نوری، استفتاءات، ج 2، س 655؛ مکارم، استفتاءات، ج 1، س 818؛ صافی، جامع الاحکام، ج 2، س 1660؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1717؛ بهجت، توضیح المسائل، م 1934؛ سیستانی، منهاج الصالحین، ج 2، کتاب النکاح، م 16؛ امام، تحریرالوسیله، ج 2، کتاب النکاح، م 20؛ دفتر وحید و خامنه ای. رک: سید مجتبی حسینی، پرسشها و پاسخهای دانشجویی؛ نگاه و پوشش فصل 4 : ارتباط دختر و پسر.
سؤال: انجام چهار شنبه سوری و سیزده بدر و اعتقاد به نحسی سیزده و ملی گرائی مانند تفاخر به تخت جمشید و احیاء سفرهی هفت سین چگونه است؟( متأسفانه این اعمال تبلیغ میشود) و خرید و فروش و استفاده از ترقه و مواد قابل انفجار و ساخت آنها اعم از اینکه موجب آزار و اذیت شوند یاخیر، چه صورت دارد؟ خامنهای: موارد فوق مبنای عُقلائی ندارد و در فرض دوم اسراف، لطمات جانی و آزار مردم و خلاف مقررات حرام است. مکارم شیرازی: این کارها شایستهی مسلمان نیست. صافی گلپایگانی: اشکال دارد. تبریزی: هیچ یک از این امور رجحان شرعی نداردو تشویق مردم به این مورد تشویق به دنیا و غافل کردن از آخرت است و اینکه تصور میکنند این امور مردم را به حفظ وطن وعزّت، وامیدارد تصوری باطل است آنچه مردم را به عزّت میرساند و به حفظ وطن وامیدارد ایمان است و بس. فاضل لنکرانی: در فرض مزبور که دارای خطرات جانی و مالی است و موجب اذیت و آزار دیگران است و مخالف مقررات و قانون و نظم جامعه است جایز نیست. بهجت: این کارها مشروعیت ندارد. سیستانی: اموری که به جامعه ضرر میزند و موجب ایذاء مردم است مانند استعمال ترقه، خرید و فروش آن جایز نیست.[1]
[FONT="][1][FONT="] . مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ج 1، ص 155. نیز رک: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره27
سؤال: ریشه تاریخی سیزده بدر چیست؟ پاسخ: آیت الله مکارم شیرازی: مراسم خرافی سیزده بدر را من بررسی کردم، سرچشمهاش از نظر تاریخ بر میگردد به اصحاب الرّس که در قرآن به آن اشاره شده است و در یکی از شروح نهج البلاغه هم داستان مفصل آن را دیدم. دوازده روستا بود که هر روستا به نام یکی از ماههای سال خورشیدی بود. یکی اسمش فروردین بود، یکی اردیبهشت، یکی خرداد،... به ترتیب. مذهبشان هم بت پرستی بود که درختان صنوبر را پرستش میکردند صنوبر منبع درآمد خوبی برای آنها بود روز اول که میشد همه از تمام دوازده روستا در آبادی فروردین جمع میشدند و مراسم جشنی داشتند فردا به روستای اردیبهشت میرفتند و مراسمی داشتند روز سوم به روستای خرداد میرفتند تا به روستای اسفند که میرسید دوازده روستا تمام میشد روز سیزده دسته جمعی از روستاها به بیابانها میرفتند و مراسم سیزده و جشن و پایکوبی و آلودگی به انواع مفاسد را در آنجا برگزار میکردند بنابر این سیزده بدر سنتی بوده که از بت پرستان باقی مانده همان طوری که سنّت مراسم شب چهار شنبه سوری هم که احترامی برای آتش قائل میشدند سنتی از آتش پرستان است. این گونه امور وانمود میشود که نظافت از نیاکان ما به ما رسیده است در حالی که در اسلام نظافت بسیار سفارش شده و روز خاصّی ندارد و همیشه باید محیط و خودمان را تمیز نگاه داریم.[1]
[FONT=B Morvarid]فیلم زنان بدحجاب و بی حجاب
[FONT=B Mitra]سؤال:[FONT=B Mitra]نگاه به فيلمهاى ايرانى و خارجى كه در آنها حجاب رعايت نمىشود و از صدا و سيما پخش مىشوند، چه حكمى دارد؟
[FONT=B Mitra]همه مراجع: [FONT=B Mitra]اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به گناه باشد و باعث مفاسد و انحرافات اخلاقى نشود، اشكال ندارد.[FONT=Calibri][1]
[FONT=Calibri][1] . آيت اللّه خامنهاى، اجوبة الاستفتاءات، س 1194 و 1206؛ آيت اللّه مكارم، استفتاءات، ج1، س775 و 772؛ آيت اللّه فاضل، جامعالمسائل، ج1، س1726 و 1727؛ آيت اللّه نورى، استفتاءات، ج1، س 450 و 452؛ آيتاللّه بهجت، توضيحالمسائل، (متفرقه)، م2؛ امام خمينى، استفتاءات، ج3، (نظر)، س15 و 19؛ آيت اللّه تبريزى، استفتاءات، س1081 و 1603؛ آيت اللّه صافى، جامعالاحكام، ج2، س1708 و 1719؛ آيت اللّه سيستانى، [FONT=Calibri]sistani.org، (فيلم)، س8؛ دفتر آيت اللّه وحيد . رک: احكام نگاه و پوشش، سيد مجتبي حسيني، ص54
خیر اشکالی ندارد. چون فیلم آدم برفی را تلویزیون پخش کرد و تلویزیون جمهوری اسلامی تبلیغ حرام نمی کند. هرچند زمان اکران این فیلم برخی مسلمانان تندرو بر طبق چنین فتاوایی سردر چند سینما را به آتش کشیدند. اما بر اساس عرف امروز اشکالی ندارد.
همان طور که از نام کاملش (وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) پیداست مشکلی ندارد.
چون از جمله وظایف این نهاد بررسی اسلامی بودن محتوای محصولات فرهنگی است.
مشکل برخی بی دینی و برخی جهل و گروهی اغفال و برخی اختلال شخصیت و...است
[FONT=B Morvarid]ديدن شبکههای تلويزيونى و فیلمهای سينمائى
[FONT=B Morvarid]رفتن به سينما
[FONT=B Morvarid]رفتن به سينماهاى مختلط
[FONT=B Mitra]سؤال: [FONT=B Mitra]آيا میتوان به سينماهاى مختلط و ديگر اماكن لهو و نا مشروع رفت با اين وجود كه مطمئن نيستيم در حرام نيفتيم؟
..........................
[FONT=B Mitra][FONT=Calibri][1] . آیت الله سیستانی، استفتائات، سينما.
[FONT=B Mitra][FONT=Calibri][2] . آیت الله سیستانی، استفتائات، سينما.
[FONT=B Mitra][FONT=Calibri][3] . آیت الله سیستانی، استفتائات، سينما.
[FONT=B Mitra]روانشناسی ارشاد دینی
[FONT=B Mitra]سؤال: [FONT=B Mitra]اينجانب پاى تلويزيون مینشینم و بچهها از 5 ساله تا 20 ساله، از دختر و پسر، از محصل مدرسه تا طلبه همه به تلويزيون نگاه میکنند و بنده مواردى خلاف شرع مشاهده میکنم و به خاطر اينكه فرهنگ اسلامى بچهها خراب نشود و حرام را حلال ندانند و منكر را معروف نشناسند، اين موارد را به آنان گوشزد میکنم. امّا بعضى از طلاّب برخورد شديدى با بنده میکنند. میگویند امام (رحمه الله) همه برنامههاى تلويزيون را حلال میدانند. حال بفرماييد در مقابل نشان دادن زنهاى نامحرم با آرايش و خنده و نازى كه میکنند و موسيقى كه پخش میکنند تكليف چيست؟
[FONT=B Mitra]آیت الله فاضل: [FONT=B Mitra]هنوز برنامههای تلويزيون و راديو صددرصد اسلامى نيست و در ميان آنها احياناً برخى از موارد غير مشروع وجود دارد، كه با عنايت خاص مسؤولان اصلاح خواهد شد. ولى لازم است در برخورد با جوانها و نوجوانها بهگونهاى عمل شود كه اعتقاد آنها نسبت به اصل نظام مقدس جمهورى اسلامى تزلزل پيدا نكند. زيراكه نظام مذكور حافظ اساس اسلام و تشيع است همانطور كه در صدر اسلام احكام الهى به صورت تدريج نازل و پياده میشد، دراين نظام هم كه مسبوق به رژيم ضد اسلامى طاغوت بوده، نبايد انتظار داشت كه جميع احكام اسلام در زمان كوتاهى پياده شود. بلكه نياز به مرور زمان دارد، اميد است در آينده نزديك شاهد پياده شدن همه احكام اسلام در سايه حكومت اسلامى باشيم. در عين حال از مواردى كه اطمينان به حرمت داريد اجتناب كنيد و چنانچه مفسدهای در كار نباشد، ديگران را ارشاد كنيد.[FONT=Calibri][1]
[FONT=B Mitra][FONT=Calibri][1] . آیتالله فاضل لنکرانی، جامع المسائل، ج 1، خرید و فروش، سؤال 1002، ص 247.
[FONT=B Mitra][FONT=B Mitra]

[FONT=B Morvarid]مسابقات مختلط
[FONT=B Mitra]سؤال[FONT=Calibri][FONT=Calibri]: [FONT=B Mitra]اخیرا در سیمای جمهوری اسلامی مسابقاتی برگزار می شود که شرکت کنندگان در مسابقه، پسران و دختران به طور مختلط و تماشاچیان هم زنان و مردان هستند و برخی حرکات زننده ـ مانند دویدن دختران در حضور جوانان نامحرم ـ صورت می گیرد و مجری برنامه هم معمولاً زنان و دختران جوان می باشند. نظر حضرت عالی در برپایی چنین مسابقات و شرکت در آن ها و نمایش آن از تلویزیون که موجب عادی شدن روابط دختران و پسران و ریختن حُجب و حیای جامعه می شود، چگونه است؟[FONT=Calibri]
[FONT=Calibri].[FONT=Calibri][1] سید محسن محمودی، مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع، ج1،ص175.
[FONT="]اخلاق عملي
تا جایی که میدانیم شما دو بار تمام داراییتان را در راه خدا به فقرا بخشیدهاید. وقتی این کار را میکردید نظر همسرتان چه بود؟ ایشان با این کار شما مخالفت نمیکردند؟
راستش دوست نداشتم در این زمینه صحبت کنم اما حالا که شما مطرح کردید باید بگویم که کار مهمی انجام ندادهام. من چون از نسل امام حسن مجتبی (ع) هستم، دو بار کل مالم را در راه خدا دادهام. حتی به همسرم گفتم به منزل پدرش برود تا منزلی تهیه کنم. هرچه داشتم همه را در راه خدا دادم. همسرم نهتنها مخالفت نمیکرد که من اموالم را میبخشم بلکه خودش همیشه همراهم بود. حتی من به او گفتم: طلاهایت مال خودت. اگر مایل نیستی آنها را برای خودت نگهدار، اما او دلش میخواست در این بخشش با من همراه باشد. بههمین دلیل بود که او هم داراییاش را میبخشید. این بود که فرشها، ظروف و لوازم و حتی تعداد زیادی از لباسها و پول نقدمان را بخشیدیم. آن زمان صاحب دو بچه بودیم.
یکبار هم که خانهمان را به خانواده فقیری بخشیدیم، به منزل مادرم رفتیم. پدر آن خانواده خیلی تنگدست بود و بچههای بسیاری داشت. برای همین من و همسرم خانه را به همراه تمام دارایی و لوازم به نام آنها کردیم. وقتی با دست خالی به خانه مادرم رفتیم، مادرم اول دلخور شد که چرا این کار را کردهایم! اما وقتی برایش توضیح دادم که آن خانواده بیشتر از ما به خانه و سرپناه نیاز داشتند، قبول کرد. مدتی در منزل مادرم زندگی کردیم تا اینکه توانستیم برای خودمان خانهای تهیه کنیم.
بعد از بخشش وقتی با سختیهای مختلف روبهرو میشدید پشیمان نمیشدید؟
خیر، سختیها نه تنها ما را از کرده خودمان پشیمان نمیکرد بلکه طعم شیرین این بخشش باعث شد که به این کار بیشتر علاقهمند شویم. این بود که بارها از داراییهایمان به فقرا میبخشیدیم.
فکر میکنید چه شده که این روزها چنین بخششهایی حتی در بین افراد یک خانواده کمتر شده!؟
باید یادمان باشد که وقتی گره از کار کسی باز کنیم، خداوند هم گره از کار خودمان باز میکند. در واقع کمک به دیگران، راهحلی برای مشکلات ماست. وقتی فرهنگ دینی در جامعه رایج شود، مردم از بخشش و کمک به دیگران لذت میبرند و دنبال فرصتی هستند تا دست کسی را بگیرند. باید فرهنگ دینی را در جامعه رواج دهیم تا مشکلات خانوادهها و جوانان حل شود. برای کمک به دیگران هم لازم نیست که حتما کسی درآمد میلیونی و میلیاردی داشته باشد. با درآمد کم هم میشود به دیگران کمک کرد یا لااقل به درددل آنها گوش داد. نباید این کمکها را از هم دریغ کنیم.
منبع: خانه خوبان، فروردین سال 1392 شماره 50و 51 و نیز رک: مجله آیه
مصافحه با نامحرم از روی دستکش
سؤال: دست دادن با زن نامحرم به وسيله دستكش و مانند آن، چه حكمى دارد؟
امام خمينى و آيت اللّه خامنهاى: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به گناه باشد، اشكال ندارد؛ ولى بنابر احتياط واجب، نبايد دست را بر دست فشار دهند.
آيات عظام بهجت، تبريزى، سيستانى، صافى، مكارم و وحيد: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به گناه باشد، اشكال ندارد.
آيت اللّه نورى: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به گناه باشد، اشكال ندارد؛ ولى نبايد دست را به دست فشار دهند.
آيت اللّه فاضل: [FONT="]اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به گناه باشد، اشكال ندارد؛ ولى بهتر است دست را به دست فشار ندهند.[FONT="][1]
[FONT="][1][FONT="] . امام خمينى، تحريرالوسيلة، ج2، (النكاح)، م20 و آيت اللّه خامنه اى؛ استفتاء، س 479؛ آيت اللّه تبريزى، استفتاءات، س1606؛ آيت اللّه مكارم، تعليقات على العروة، (النكاح)، م40؛ آيت اللّه سيستانى، منهاج الصالحين، ج3، (النكاح)، م16؛ آيت اللّه صافى، هدايةالعباد، ج2، (النكاح)، م20؛ دفتر آيت اللّه وحيد و آيت اللّه بهجت؛آيت اللّه نورى، تعليقات على العروة، (النكاح)، م40؛ آيت اللّه فاضل، تعليقات علىالعروة، ج2، (النكاح)، م40. احكام نگاه و پوشش، سيد مجتبي حسيني، ص84.
[FONT=B Morvarid]خنده زن هنگام گفتگو با نامحرم
[FONT=B Mitra]سؤال: خنده زن هنگام صحبت با مرد نامحرم، چه حكمى دراد؟
[FONT=B Mitra]همه مراجع: اگر خنده او طورى باشد كه باعث تحريك نامحرم شود، جايز نيست.[FONT=Calibri][1]
[FONT=Calibri][1] . صافى، جامعالاحكام، ج2، س1670 ؛ سيستانى، منهاجالصالحين، ج3، النكاح، م29 ؛ نورى، مكارم و امام، تعليقات علىالعروة، النكاح، م39 ؛ دفتر: وحيد، تبريزى، بهجت و خامنهاى و فاضل. رساله دانشجويي، سيد مجتبي حسيني، ص229.
[FONT=B Morvarid]ارتباط شغلی
سؤال: آيا ارتباط صميمى بين دختر و پسر در هنگام همكارى يا ميهمانى اشكال دارد؟
همه مراجع: دوستى بين دختر و پسر جايز نيست؛ چون ترس افتادن به گناه در ميان است. اما ارتباط شغلى، اگر باعث مفسده نشود و موازين شرع در آن رعايت شود، اشكال ندارد.[FONT=Calibri][1]
[FONT=Calibri][1]. خامنهاى، استفتاء، س 779 و 651 و دفتر: همه مراجع. سید مجتبی حسینی نگاه و پوشش ، ص79.
[FONT=B Morvarid]دست دادن با پیرزن
[FONT=B Mitra]سؤال: آیا دست دادن با زنان کهنسال نامحرم - که دست خود را برای مصافحه دراز می کنند - گناه است ؟
[FONT=B Mitra] همه مراجع ( به جز بهجت ) : آری ، دست دادن با آنان جایز نیست .
[FONT=B Mitra] آیة اللّه بهجت : بدون قصد لذت اشکال ندارد.[FONT=B Mitra][FONT=Calibri][1][FONT=B Mitra]
[FONT=B Morvarid]دست دادن با محارم
[FONT=B Mitra]سؤال: آیا می توان با زنان محرم دست داد؟
[FONT=B Mitra] همه مراجع: [FONT=B Mitra]آری ، اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد، اشکال ندارد.[FONT=B Mitra][FONT=Calibri][2]
[FONT=B Morvarid]دست دادن با غیر مسلمان
[FONT=B Mitra]سؤال: دست دادن با زنان غیرمسلمان چه حکمی دارد ؟
[FONT=B Mitra] همه مراجع : [FONT=B Mitra]دست دادن با زنان غیر مسلمان هم جایز نیست؛ خواه کافر حربی باشد یا کتابی( مانند یهود و نصارا ).[FONT=B Mitra][FONT=Calibri][3]
[FONT=B Morvarid]دوست داشتن جنس مخالف
[FONT=B Mitra]سؤال: [FONT=B Mitra]اظهار دوستی به جنس مخالف در این حد که بگوید من تورا دوست دارم چه حکمی دارد ؟[FONT=B Mitra] [FONT=B Mitra]
[FONT=B Mitra]همه مراجع: اين كار جايز نيست؛ چون ترس افتادن به گناه در ميان است.[FONT=Calibri][4]
[FONT=Calibri][1] . سید مجتبی حسینی نگاه و پوشش فصل 4 : ارتباط دختر و پسر، ص85.
[FONT=Calibri][2] . سید مجتبی حسینی نگاه و پوشش فصل 4 : ارتباط دختر و پسر، ص85.
[FONT=Calibri][3] . سید مجتبی حسینی نگاه و پوشش فصل 4 : ارتباط دختر و پسر، ص85.
[FONT=Calibri][4] . آيت اللّه سيستانى، [FONT=Calibri]sistani.org، (عشق)، س1 و 5 و محبت، س1؛ آيت اللّه خامنهاى، استفتاء، س 779، 640 و 651؛ آيت اللّه صافى، جامعالاحكام، ج2، س1661؛ دفتر همه. احكام نگاه و پوشش، سيد مجتبي حسيني، ص 82.
شوخی با نامحرم
سؤال: شوخی کردن با نامحرم چه حکمی دارد؟
همه مراجع: اگر با قصد لذت (جنسی ) باشد یا بترسد که به گناه بیفتد ، جایز نیست[1].
نگاه استاد به شاگردان
سؤال: تكليف استادى كه به عدهاى از دختران درس مىدهد؛ ولى نمىتواند خود را از نگاه هوسآلود كنترل كند، چيست؟
همه مراجع: بايد تدريس براى آنان را رها كند.[2]
نگاه به برجستگی های بدن مرد نامحرم
سؤال: آيا زنان مىتوانند به حجم بدن مرد نامحرم (مانند پشت و سينه) از روى لباس نگاه كنند؟
همه مراجع: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به گناه باشد، اشكال ندارد [3].
.........................................
[1] . پرسشها و پاسخهای دانشجویی؛ نگاه و پوشش فصل ،3 گفتگوی نامحرم، ص73.
.[2] امام خمينى، استفتاءات ج3، (نظر)، س28،آيت اللّه تبريزى، استفتاءات س 1581؛ آيت اللّه مكارم، استفتاءات ج1 س813 و ج2 س 1035؛ دفتر آيات عظام بهجت، صافى، نورى، وحيد، سيستانى و خامنهاى. احكام نگاه و پوشش، سيد مجتبي حسيني، ص37.
[3] العروة الوثقى، ج2، (الستر) م3 و 16، و (احكام التخلى) م1؛ دفتر آيت اللّه خامنهاى. (احكام نگاه و پوشش، سيد مجتبي حسيني، ص 36.
مربی نامحرم
سؤال: در هنگام آموزش دست مربی به دست و بدن من می خورد، این چه حکمی دارد؟
همه مراجع: اگر به طوراتفاقی باشد، اشکال ندارد؛ ولی اگر از روی عمد باشد و یا می دانید هنگام آموزش دست مربی با بدن شما تماس می یابد، باید دستکش به دست کنید.[1]
گريم زن توسط نامحرم
سؤال: آيا گريم زن توسط نامحرم جهت فيلم سازى و بازيگرى جايز است؟
همه مراجع: خير، گريم زن توسط نامحرم جايز نيست؛ هر چند براى فيلم سازى و بازيگرى باشد.[2]
××××
گریم زن و آرایش
سؤال: آيا گريم زن جزء آرايش محسوب مىشود و بايد از نامحرم پوشاند؟همه مراجع (به جز آيات عظام مكارم، بهجت و صافى): اگر گريم به عنوان آرايش، يا آرايش و تغيير چهره براى خانمها باشد، بايد از نامحرم پوشانده شود و اگر تنها به عنوان تغيير چهره باشد، پوشاندن آن واجب نيست.
بهجت و آيت اللّه صافى: اگر گريم به عنوان آرايش، يا آرايش و تغيير چهره براى خانمها باشد، بايد از نامحرم پوشانده شود و اگر تنها به عنوان تغيير چهره باشد، احتياط واجب پوشاندن آن است.
آيت اللّه مكارم: اگر گريم به عنوان آرايش و تغيير چهره براى خانمها باشد، بنابر احتياط واجب بايد از نامحرم پوشانده شود و اگر تنها به عنوان تغيير چهره باشد، پوشاندن آن واجب نيست.
تبصره. بايد توجه داشت كه گريم كردن زن به وسيله نامحرم جايز نيست .[3]
............................................
[FONT=Calibri][1] . احكام نگاه و پوشش، سيد مجتبي حسيني، ص89.
[FONT=Calibri][2] . احكام نگاه و پوشش، سيد مجتبي حسيني، ص115.
[FONT=Calibri][3] . احكام نگاه و پوشش، سيد مجتبي حسيني، ص115.
انصاف و ايثار در رفتار
امام على سلام الله علیه :
عامِلْ سائِرَالنّاسِ بِالإِنصافِ و عامِلِ المُؤمِنينَ بِالإيثارِ؛
با ديگر مردمان به انصاف رفتار كن و با مؤمنان به ايثار
دانشنامه قرآن و حدیث: ج 2, ص 108، ح 152
http://www.askdin.com/thread26621.html#post326377
http://www.r-azar.com/
میدان بازی
میدان شوخی و بازی و تفریح اسلامی مثل میدان فوتبال است وسیع و بزرگ. مثل بازی فوتبال هم مرز و حدود و قواعدی داره. باید مراقب باشیم خطا نکنیم، اوت و کرنر نزنیم و تو افساید نروید .....
بله همین و بس همین چندتا حدود را بدانیم کافی است که از بازی و شوخی حال ببریم و لذت. خدا همین را می خواد بکن بکن های خدا (فرصت ها و فرجه ها) در جمع از نکن نکن هایش(امر و نهی ها) زیادتر است. در احکام شوخی چندتا نکن نکن مطرح شده و به ما گفته شده حالا بروید میدان بازی و شوخی حلال.
نرم افزار شادمانه
نرم افزار شادمانه - مجموعه سرودهای مذهبی رادیو معارف
http://radio.irib.ir/persian/modules...53&portalid=12/
توضیحات
مداحی جشن میلاد ائمه اطهار حضرت محمد(ص) حضرت زهرا(س) ، حضرت علی(ع) و ... – انواع موسیقی های شاد (مذهبی، سنتی و ... با موضوعات اخلاقی، بهار، حماسی)
حضرت پیامبر صلوات الله علیه و آله:
1. امشب دو مه دمیده در مکه و مدینه- سعید حدادیان
2. اهل عالم مژده احمد آمده- سعید حدادیان
3. ای نثار ماه رویت- سعید حدادیان
4. شد آسمانها غرق نور- محمد رضا طاهری
5. یا رسول الله یا محمد- محمد رضا طاهری و...
ازدواج امام علی علیه السلام:
1. علی علی یا زهرا- حسن خلج
2. به لب های همه بود این زمزمه-حسن خلج
3. خدا شاهد عقد علی شده داماد پیغمبر- محمود کریمی و...
امام زمان(عج):
1. ای پسر مرتضی یوسف زهرا بیا- حسن خلج
2. زیر سایه طاق نصرت با یه آینه و آب و قرآن- محمد رضا طاهری
3. آخرین عشق کامل محک حق و باطل- محمود کریمی و...
امام حسن علیه السلام، امام حسین علیه السلام، حضرت اباالفضل علیه السلام، حضرت زینب سلام الله علیها، حضرت علی اکبر علیه السلام، امام سجاد علیه السلام، حضرت معصومه سلام الله علیها.
اخلاقی:
1.شیردوست شاهرخ - گیلکی
2. محمدرضا تنها - سرشار از سرود از نغمه تار و پود
3. گروه بسوی فردا - ای یوسف خوشنام ما خوش می روی در بام ما
بهـــــار:
1. گروه محراب - ز کوی یار می آید نسیم باد نوروزی
2. گروه محراب - باد بهاری وزید از طرف مرغزار
3. گروه محراب - خواب روا نیست به صبح بهار
4. گروه سحر - عیدآمد عیدآمد...تمام جهان را فرا گرفت
حمــاسـی:
1. محمدجواد شوهانی - محلی کردی
2. فرهاد برنجان - ایران ایران ای جان جان من
3. فریبرز دانایی - آذری و...
[FONT=B Mitra][FONT=B Mitra][FONT=b rose]انواع شوخی و خنده
[FONT=B Mitra]اگر بخواهیم با اقسام شوخی شوخی کنیم و سر به سرش بگذاریم می گوییم شوخی اقسام مختلفی دارد با هم بخوانیم و بخندیدم و تأمل کنیم:
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]1. [FONT=B Mitra]شوخی [FONT=B Mitra]و خنده زورکی: از بی رغبتی و برای دلخوش کردن طرف مقابل است.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]2. [FONT=B Mitra]شوخی و خنده ریزکی: شوخی نقلی و جمع و جور که به موقع بیان شود کوتاه و مختصر و به جاست.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]3. [FONT=B Mitra]شوخی [FONT=B Mitra]و خنده فشارکی: خندهای است که برای کنترلش زحمت زیادی باید بکشیم آن هم معلوم نیست بتوانیم مهارش کنیم.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]4. [FONT=B Mitra]شوخی و خنده خرکی: خنده ای است که در پی شوخی خرکی ایجاد میشود. در تقسمی دیگر شوخی است که برای فریب و خر کردن دیگران از آن استفاده میشود.[FONT=B Mitra]به همین دلیل هشدار داده اند که اگر یه خر تو را بوس کنه بهتره از اینه که یه بوس تو را خر.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]5. [FONT=B Mitra]شوخی [FONT=B Mitra]و خنده دروغکی: در پی شوخی دروغکی میآید.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]6. [FONT=B Mitra]شوخی و خنده[FONT=B Mitra] سُرخکی: شوخی ای که فرد با شنیدن یا گفتنش مانند لبو از شرم سرخ میشود .
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]7. [FONT=B Mitra]شوخی و خنده بمبکی: خنده و شوخیای که قابل کنترل نیست و مثل بمب منفجر میشود.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]8. [FONT=B Mitra]شوخی و خنده شُلکی: این شوخی از افراد شل صادر میشود.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]9. [FONT=B Mitra]شوخی و خنده سفتگی: شوخی ای که از افراد جدی و باوقار ساطع میشود.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]10.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده الکی: شوخی ای که از افراد الکی خوش بروز پیدا میکند.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]11.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده دلقکی: این نوع از افراد دلقک میجوشد. افرادی که خود را تخریب و لجن مال می کنن تا دیگران بخندند.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]12.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده پولکی: این نوع شوخی از افرادی ظاهر میشود که پول را میگیرند تا دیگران را بخنداند و نیز از افرادی که پول میگیرند برای گرمی مجلس الکی بخندند.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]13.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده بنگکی: خنده و شوخیمخصوص افراد بنگی و حشیشی.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]14.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده مستکی: شوخی افراد مست لایعقل.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]15.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده عقلکی: شوخی فلسفی، افراد حکیم و عاقل.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]16.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده گلکی: این خنده معصومانه ریشه در فطرت پاک نوزاد و بزرگان وارسته که مانند گلاند دارند.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]17.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده پاچه خارکی: پاچه خاري به فرد امكان ميدهد كه از مسيرهايي كه گذر از آنها براي ديگران سخت و يا غير ممكن است به راحتي عبور كرده و به مقصد خود برسد. خنده پاچه خارکی مخصوص افراد پاچه خاران متملق و چاپلوس و بادمجان دور قاب چینان است.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]18.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده پوفکی: از افراد چاق است
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]19.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده ترسکی: نزد شاهان اتفاق می افتد باید چون او می خواهد خوش باشی.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]20.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده یواشکی و دزدکی: جایی است که مکان و اجتماع و یا آداب و رسوم اجازه نمیدهد ولی فرد یا افرادی بنای شوخی دارند.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]21.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده زیرکی: شوخی ای که فرد زیرک میکند و با شوخی خواسته خود را بیان میکند.[FONT=Calibri][1]
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]22.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده شورکی: این قسم وقتی متولد میشود که شوخی از حد بگذرد.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]23.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده [FONT=B Mitra]جدّکی: شوخی ای است که شوخی تبدیل به جدی میشود.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]24.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده پیامکی:شوخی است که افراد برای هم با موج الکترونیک و با گوشی همراه میفرستند.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]25.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده شوتکی: شوخی ای که افراد پرت و شوت بروز پیدا میکند شوخی بی مزه و بی موقع.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]26.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده چشمکی: این نوع با لطافت و ظرافت و اشاره و غمزه همراه است.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]27.[FONT=B Mitra]شوخی پشمکی: شوخی لحاف دوز و پشمک فروش. و برخی گفته اند نوعی از شوخی الکی است.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]28.[FONT=B Mitra]شوخی کشککی: شوخی کشک فروش- نیز نوعی از شوخی الکی و پشمکی.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]29.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده شکلکی: شوخی هایی که با ادا و شکلک و گاهی میمون وار رخ می نماید.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]30.[FONT=B Mitra]شوخی و خنده جفتکی: شوخی هایی که زن و شوهر با هم دارند بچه ها را به آن راه نیست. نیز شوخی های مخصوص دو دوست صمیمی. نیز به نوعی شوخی خرکی گفته میشود که افراد به هنگام شوخی به هم لگد و جفتک هم می زنند.
[FONT=Calibri][FONT=Calibri]31.[FONT=B Mitra] شوخی و خنده چتکی: شوخی است که افراد برای هم با موج الکترونیک و با چت میفرستند. به شوخی پیامکی و چتکی شوخی جتکی هم میگویم چون به سرعت جت به سوی طرف مقابل میرود.
32- شوخی سُرفَکی: شوخی ای که به قهقهه می انجامد و با سرفه های مکرر قاطی و پاطی می شود.
[FONT=B Mitra]تذکر: گفته اند شوخی شوخی جدی می شود. از این دوگونه می شود برداشت کرد برداشت رائج این است که شوخی شوخی کار به مشاجره و زد و خورد کشیده می شود. برداشت دیگه این که گاهی با شوخی شوخی می شود کارهای جدی کرد. مثلا فردی که از روی شوخی روزی یک صفحه شعر می خواند یا بادوستش عهد کرده روزی 10 صفحه کتاب بخواند ....بله اندک اندک جمع گردد وانگهی دریا شود
[FONT=B Mitra][FONT=Calibri][1][FONT=B Mitra] .[FONT=B Mitra] نیز به ملاعبه و مداعبه و شوخی قبل از آمیزش با همسر گفته میشود(شوخی زبر لحاف که از مستحبات آمیزش است.). که رعایت نکردن آن توسط مرد سبب سردمزاجی زن و نفرت از رابطه می شود
بخش هشتم:
اعیاد و جشن های اسلامی
نمودار اعياد اسلامي
برخي از برداشتها روايي - عقلي است.
واقعاً در روز ميلادمان خداوند من را به عنوان خليفه الله و جانشين خودش در زمين آفريده. و ما را به نعمت كرامت ذاتي و بعد هم كرامت اكتسابي و هدايت تكويني و تشريعي سرمايه دار كرده است. و نعمت عقل و اختيار را از بين ما في السموات و في الارض به ما داده است.
حضرت عيسي (ع) فرمود:
السلام عليّ يوم ولدتُ و يوم اموت و يوم ابعث حيّاً ( سوره مريم/ 33)
سلام و درود بر من باد روزي كه به دنيا آمدم و روزي كه ميميرم و روزي كه دوباره زنده ميشوم.
با توجه به نعمت هاي
اصل وجود
نعمت جانشيني خدا
نعمت هدايت تكويني و تشريعي
نعمت كرامت ذاتي و اكتسابي
نعمت عقل در بين همه موجودات عالم
و...
جاي شكر گذاري دارد.
البته به شرط اين كه در روز تولد ما اين نعمت ها را به ياد داشته باشيم با
چشم و هم چشمي
گناه (موسيقي لهوي، اختلاط زن و مرد و....)
تجمل
اسراف
و ...
از خداوند فاصله نگيريم.
بزرگ ترين شكر:
الشكر اجتناب المحارم كلها
شكر دوري از همه گناهان است.
يك اشتباه
در روز تولد يا مراسم ازدواج كادو ها باز مي شود تا ديگران ببينند به نظر مي رسد اين كار برابر است با شرمندگي افرادي كه كادوي آنها ارزان تر است. و ما نبايد آبروي مؤمن كه با عظمت تر از كعبه است را تخريب كنيم.
www.askdin.com/thread25447-38.html#post326462
http://www.askdin.com/thread10904-3.html#post326409
عطر صلوات
بهنام خدای زمین و زمان
خداوند بخشنده مهربان
خدای زمستان، خدای بهار
خدای دگرگونی روزگار
خداوند توفان، خداوند رعد
خداوند اکنون، خداوند بعد...
بهار حرف کمی نیست؛ تاریخی است دیرباز برای تغییر مزاج جغرافیای جهان، و لرزشی است پر راز از گیسوی گیتی که نسیم طراوت میپراکند. بهار، با سرود و سرور، ساده و صمیمانه از راه میرسد و از بقچه لطافتش به چشمان مشتاق رستن، تقویم گل میدهد و به جانهای در پی شکفتن، تقدیر پویایی.
اگر تدبير بهار نبود هیچکس اشراق درخت را نمیدید، تلاوت آب را نمیشنید، با اذان باران برنميخواست و هیچ دلی برای بهشت نمیگرفت. بهار فرصت سرسبزی است و حكمت سادهای تا از دل باغ عبور کنیم و اعجاز باغبان را بفهمیم.
در شور این همه مقلبالقلوب، باید که هر گل و هر گیاه محولالاحوال باشد و تذکری سبز برای ترنم ذکر، تراویدن شکر و یاد حق که این همه حقیقت را به لطف فرو فرستاده است.
در این میان، چه حلاوتی شیرینتر از صلوات که هم ذکر تعالی است و هم زمزمه همیشه فرشتگان و هم از زمره زلالترین جرعههای معرفت. با یک گل بهار نمیشود ولی با یک صلوات، شمیمی جانفزا از ریحان الهی بر باغ روح شما میوزد. بهار را با عطر صلوات بیامیزیم؛ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
منبع: ماهنامه خانه خوبان، ش 50 و 51، فروردین ،1392 ، اصغر عرفان.
درسهای بهار[FONT=Calibri]
بهار، درسهای آموزنده و زندگیساز بسیار دارد اما شاید بتوان تنوع، تعادل و تحول را برترین آموزههای بهار دانست. نقاشی سحرآمیز گلها و گیاهان، شور و مستی پرندگان و رویش سبز دشتها همه و همه جلوه تنوع زمین است در تحول زمان. زندگی متعادل نیز باید از تنوع بهرهمند باشد؛ کار، استراحت، مطالعه، ورزش، اوقات فراغت، ارتباط با خدا و... همگی عناصری از یک زندگی متنوع، و در جای خود بسیار مهم و باارزش هستند.
از زیباییهای بهار، تعادل در هواست؛ نه آنچنان سرد است که گزنده باشد و نه آن اندازه گرم، که سوزنده. هوای فرحبخش بهار، جانها را گرمی میدهد. در زندگی نیز باید با الهام از بهار، از هرگونه افراط و تفریط دوری کرد و مناسباتی گرم و ثمربخش را پیریزی نمود؛ روابطی نه افراطی که به وابستگی و اتکای بیش از حد بینجامد و نه سرد و قهرآمیز که بذرهای محبت و عاطفه را از قلبها برکند.
در بهار، طبیعت پس از خمودی خزان، با طراوت به وجد میآید و اندام خشکیده گیاهان و درختان در گذر از رکود و رخوت زمستان به شور و جذبه بهار، جوانههای حیات را بر خود ظاهر میسازد. این تغییر و تحول، حاوی این پیام است که تنها انسانها برتر از طبیعتند و اشرف مخلوقات. اینان باید در این دگرگونیها بر طبیعت سبقت بجویند. هر فرد باید نیک بیندیشد که نسبت به از دست دادن سرمایه عمر و سپری نمودن بهترین سالهای زندگی چه حاصلی اندوخته؟ و با این سرمایه چه تجارتی کرده است؟ چنین اندیشهای، بارور و زاینده است و انسان را فراتر از پوچی و ابتذال به رشد و تعالی میخواند[FONT="].[FONT="][1][FONT=Calibri]
[FONT="]
[FONT="][1][FONT="] .ماهنامه خانه خوبان، ش 50 و 51، فروردین،1392 ، اصغر عرفان.
بوسه زد بـاد بـهاری به لـب سـبزه به ناز
گفت در گوش شقایق، گل نسرین صد راز
نویسنده: اصغر عرفان
يادكردي از توحيد و رستاخيز
«همانا در خلقت آسمانها و زمین و آمد و شد شب و روز، نشانههایی برای صاحبان اندیشه است.» این را آیه 19 سوره آلعمران میگوید. اگر افتادن فقط یک سیب، سببکشف جاذبه زمین شد، چهطور این همه شگفتی خلقت و این همه شکوه گيتي، آدمی را به خالقی منزه و بزرگ راهنمایی نکند؟!
میشود از روییدن یک گیاه درس گرفت و یا حتی از شکفتن یک گل.
بهار، فصل شنیدن سورههاي رحمت است؛ فصل تأمل در آیههای آفرینش، وقت دیدن نقاش در پس زيباييهاي حیرتانگیزِ نقش، و بالاخره بهار فلسفه سادهای است برای اندیشیدن در مرگ.
هر گلی که میشکفد و هر غنچهای که پیراهن شرم میدرد، برگی است از هدایت و اشارهای است رازناک به یک حقیقت ساده اما سختباور.
این همه رستن و روییدن از پس خفّت و خفتنی طولانی، این همه شور و جوشش از پی سردی و سکوت و این همه نو شدن و زندگی یافتن، همه نشان قدرت بیپایان خداست و عبرتی برای آنان که روز واپسین را باور ندارند؛ «خداوند کسی است که بادها را فرستاد تا ابرهایی را به حرکت درآورند، سپس ما این ابرها را به سوی زمین مرده راندیم و بهوسیله آن، زمین را پس از مردنش زنده میکنیم» (سوره فاطر، آیه 9) و از همین رهگذر است كه پیامبر مهر و عطوفت (ص) میفرماید «هر وقت بهار را دیدید، بسیار از قیامت یاد کنید.»
چهارشنبه سوری
زردی تو را نمیگیرد، اما ممکن است از سرخیاش به تو بدهد آنقدر که از سخاوتش بسوزی و بیرحمیاش را نفرین کنی.
روايت آمار از سالهای گذشته تاسفزاست.
اخبار روزنامهها و سايتها و تصاویری هم که از تلویزیون ميبينيم، دلخراش است.
سخن از یک روز خاص هفته است؛ آخریناش در طول سال، و یک رسم دیرین که متأسفانه سالهاست که به درستی اجرا نمیشود.
در واکاوی این سنت، به پیشینههایی در دوران پیش از اسلام میرسیم و اجداد زرتشتیمان و احترام و تقدسی که آتش نزد ایرانیان باستان داشته است.
حالا برخیها خیلی محکم و استوار آن را رد میکنند و نشان آتشپرستیاش میدانند و خرافهای که با هیچ منطق و استدلالی سازگار نیست، و بعضی دیگر آن را یک رسم کهن ملی میدانند و قابل احترام، اما هر دو دسته بر یک نکته اتفاقنظر دارند. هر چیز، هرچند مبارک، اگر با مردمآزاری، اذیت و بیاحتیاطی همراه شود، نامحترم است و نامیمون.
نوروز
شکیب اصفهانی، آنرا آثار بهروزی آیین عجم دانسته و این روزِ فیروزی را یادگار دوره جمشید جم.1 گفتهاند وقتی جم، پادشاه ایرانی به آذربایجان رسید، بر تخت جواهرنشانی نشست و تاج مرصعی بر سر گذاشت که در پرتو طلوع آفتاب، درخششی خیرهکننده داشت. مردم این روز را مبارک دانستند و به زبان خودشان (زبان پهلوی) به آن «نوکروچ» گفتند. فردوسی هم به این موضوع اشاره کرده و گفته:
به جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن روز را «روز نو» خواندند
اما جدای از این پیشینه و این اصطلاحات، این روز، حدیث دیرپایی است از پارینه ایام و سنت کهنی است که با روح و قلب ایرانیان پیوندی گران دارد. راز ماندگاری و فراگیریاش هم آن است که این روز یک قرارداد اجتماعی یا جشنی تحمیلی و فرمایشی نیست، جشن جهان است؛ روز فرخنده زدودن کینهها و زشتیها، روز خجسته مهرورزی.
به باور برخیها نوروز فقط یک جشن باستانی است، یادگاری از پیشینیان ما، بدون هیچ نکته ستایشبرانگیز، و از همین رو نباید که تکریماش کرد! اما خیلیها با این سخن موافق نیستند و البته برای ارجمندی آن دلایل خودشان را دارند مثلاً میگویند: اگر این روز محترم نیست پس چرا برخی روایات در بزرگداشت آن آمده است؟ چرا غسل و روزه این روز مستحب است؟ اصلاً چرا در این روز نمازی خاص داریم و برخی دعاهای ویژه؟ و بعد ميافزايند: اگر مبارک دانستن آن بدعت بود یا سنتی خلاف دین، این همه عالمان بزرگ به آن احترام نمیگذاشتند، تعطیلاش نمیکردند، به همدیگر و به مردمان، فرا رسیدناش را تهنیت نمیگفتند، و بعد خیالتان را راحت میکنند که: اگر هیچکدام از اینها هم نبود خیلی از برکاتی که این روز همراه خودش برایمان سوغات آورده و حالا جزو فرهنگ غنی ما شده است، برای ستایش و تأیید گرفتناش کافی است، و در پایان از مخالفان این روز میخواهند اگر دلیل محکم و مستندی دارند، رو کنند.
1. آثار بهروزی بود آیین نوروز عجم/ این روز فیروزی بود از دوره جمشید جم
هفتسین
انگار ما از گذشتگان ارث نبردهایم! چون خیلی از کارهایمان از روی حساب و کتاب نیست؛ بیتفکر است و بیمنطق، اما قدیمیها اینطور نبودهاند، دستکم کمتر از ما، نمونهاش همین سنت ریشهداری است که از گذشتههای دورمان به یادگار مانده، خوب که دقت کنی منطقی لطیف پشت این چینش میبینی، حتی میفهمی برای تعدادش هم دلیلی داشتهاند والا علت تأکیدشان بر این عدد چه بوده و چرا فقط آن، نه کمتر و نه بیشتر؛ آنها در پي عدد مبارکی بودهاند؛ عدد بیکرانگی، نماد بینهایت، و بعد، همه با یک حرف، اما اینکه چرا از میان حروف الفبا این حرف را برگزيدهاند، برای ما معلوم نیست. لابد اگر روی هر حرف دیگری دست میگذاشتند، همین سؤال بود، و خب، همین هم میتواند پاسخ پرسش ما باشد! بههر حال آنها برای هر کدام از این انتخابها دلیل داشتهاند یا دستكم بهدنبال یک نشانه بودهاند؛ یک نماد، نشانهای از صفتی نیکو، مثلاً یکی نماد زایش است و تولد، آن یکی نشانه بارور شدن طبیعت، یکی را برای طراوتاش گذاشتهاند و همچنین برای رنگ زیبندهاش، یکی نماد سلامت است، آن یکی نماد پاکیزگی، حتی از برکت و سرشاری مالی هم غافل نبودهاند و... با این وصف به من حق میدهید که با دیدن خیلی از کارهای بیمنطقی که حالا میان ما رایج شده، افسوس بخورم که انگار ما از گذشتگانمان ارث نبردهایم.
عيد
شاید باور نکنید که برای این واژه مشهور ساده این همه معنا گفته باشند؛ معانی مختلف مثل «خوی گرفته»، «هر چه باز آید، از اندوه و بیماری و غم و اندیشه و مانند آن»، «روز فراهم آمدن قوم»، «هر روز که در آن، انجمن یا تذکار فضیلتمند یا حادثه بزرگی باشد»، «گویند از آنرو به این نام خوانده شده است که هر سال، شادی نوینی باز آرد1» برخی هم معتقدند اصل این کلمه از «عاده» است، چون مردمان بر جمع آمدن در آن روز عادت کردهاند.2
جالب است بدانید این واژه یکبار هم در قرآن به کار رفته، در آیه 114 سوره مائده، آنجا که حضرت عیسی به خداوند گفت: پروردگارا، برای ما مائدهای از آسمان فرو فرست که جشن و نشانهای از تو باشد... اگر دنبال تفسیر این آیه باشید اینگونه راهنماییتان میکنند: این واژه از ماده عود است به معنی بازگشت، و بههمین دلیل به روزهایی که مشکلات از قوم و جمعیتی برطرف شود و بازگشت به پیروزیها و راحتیهای نخستین کند، این کلمه را به کار میبرند مثلاً وقتی در پرتو اطاعت خدا در ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضه حج، صفا و پاکی فطری نخستین به روح و جان باز میگردد،3 این نام را همراه یک کلمه دیگر زیاد میشنویم.
البته حضرت علی (ع) تعریف بسیار کلیتری از آن کرده و فرمودهاند: هر روزی که در آن معصیت خداوند نشود، شایسته این نامگذاری است.4 اين نکته آخري بر پايان اين سخن كافي است.[1]
پینوشتها:
1. دهخدا، ذیل واژه عید؛ زبیدی، تاجالعروس، ج 8، صص 439- 438.
2. لسانالعرب، ج 3، ص 319.
3. ر. ک: تفسیر نمونه، ج 5، ص 131.
4. کل یوم لا یعصی الله فیه فهو یوم عید.
[FONT="][1] [FONT="].ماهنامه خانه خوبانٰ ش 50 و 51، فروردین،1392 ، اصغر عرفان.
[FONT="]پيامهای شادباش
[FONT="]* بهار، نـیم بهار، ربـع بـهار، بهار را قسمت کردند؛ بازارشان سکه شد!
[FONT="]براي شما كاملترین و همیشگیترین بهارها را آرزومندم.
[FONT="]* سال نو، از آغوش مطهر طبیعت سر میزند و قلب من نیایش میکند: خدایا! ما را متبرک کن تا هر روز که در راه رسیدن به «تو» گام برمیداریم با تحسین و حیرت، زیبایی را بجوییم که همانا سرشت «تو»ست. خدایا ما را برکت آن بخش که هر روز وظیفه خویش را به انجام برسانیم.
[FONT="]* این روزها که زمان، به شادمانی زینت گرفته و زمین به شکوفه، باید با نگاهی ژرف به گیتی، از شگفتی به شکفتگی رسید و سرانجام به شیفتگی در بندگی.
[FONT="]* اين بهار، یک نفس یاد خدا، یک سبد خاطر آسوده و شاد. یک بغل شبنم آرامش صبح، [FONT="]یک[FONT="]هزار آینه از جنس دعا. همه تقدیم شما...
[FONT="]* [FONT="]سعادت، سخاوت، سربلندی، سرافرازی، سروری، سلامتی و سرور را که بهترین هفت سین زندگی است در این سال جدید برای شما دوست عزیز آرزومندم.
[FONT="]* سال نو را، فرصتی نو برای تازه شدن و باز نگریستن بر چگونه زیستن ببینیم.
[FONT="]برای وجود نازنینت در این فرصت نو شوری نو برای ساختن و بهتر زیستن آرزو میكنم. امیدوارم همیشه سلامت، سرزنده، مهربان و روشنبین باقی بمانی.
[FONT="]* باز کن پنجرهها را که بهار روی هر شاخه کنار هر برگ، شمع روشن کرده است.
[FONT="]فصل سبز زیستن و آغاز ترنم رویش بر شما مبارک [FONT="].[FONT="][1]
[FONT="]منبع: خانه خوبان فروردین 1392، شماره 50 و 51 .
[FONT="]بايد از نفس گل مدد گرفت
[FONT="]پيامكهاي نوروزي
[FONT="]* از عطر نگاه باغ دانستم نام دگر بهار لبخند خداست.
* شکوفه بهاری سهم درختی است که ریشههایش در خواب زمستانی نمانده باشد.
* اگر جنگل پر رمز و راز و آسمان بیکرانه را بیشتر دوست داری، پیله ابریشمین را به دیگران ببخش.
* بنگر به رستاخیز طبیعت که چه زیباست و هر سال رستاخیزی دیگر را تجربه میکنیم و چه زیباتر رستاخیز انسان در این عصر آهن و تباهی.
* نوروز، نگاهبان رفاقتهاست تا باور کنیم قلبهايمان جای حضور دوستانمان هستند.
* پروردگارا! تقدیر دوستان را در سال تازه بهگونهای قرار ده که در پایان سال، از گذشته خود افسوس نخورند.
* بوی یوسف میدهد پیراهنت / پیر کنعانم برای دیدنت
* امام صادق (ع) : هیچ نوروزی نیست مگر آنکه ما در آن منتظر گشایشیم. چرا که نوروز از روزهای ما و شیعیان است.
* عید است و باید از نفس گل مدد گرفت
از نغمههای قدسی بلبل مدد گرفت
باید کنار پنجره رفت و سپید شد
باید به بام عشق برآمد شهید شد
* ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
* فرخنده باد بر همگان مقدم بهار
نوروز، جاودانهترین جشن روزگار
* نرم نرمک میرسد اینک بهار، خوش به حال روزگار، خوشبهحال چشمهها و دشتها، خوشبهحال دانهها و سبزهها، خوشبهحال غنچههای نیمهباز.
* عطر بهار را در شیشه کن و وقت نماز آن را به سجاده خواهشت بزن.
* به هوش باش! بهار، از گرانبهاترین کالاهای مصرفی جهان است.
* آنان که هر روز تدارک اردوی آسمانی میبینند، پر شکوهترین «اوقات فراغت» را دارند. پرشکوهترین تعطیلات نصیبتان باد...
* بهار، بهانهای است پر از شادي براي بهتر زيستن، فرارسيدن فصل طراوت مبارک!
* زندگی وزن نگاهی است که در خاطر ما میماند. نوروز جشن نکوداشت نگاه توست پس نوروز بر شما فرخنده باد.
* جا برای من گنجشک زیاد است ولی من به درختان خیابان تو عادت کردم.
* مهم نیست چند بهار زندگی کردی مهم اینه که بهاری زندگی کردی و بهار زندگی مایی.
* بهخاطر خاطرههایت خاطرت در خاطرم خاطره انگیزترین خاطرههاست.
* دل کندن از دوست اگر آسان بود/ فرهاد به جای بیستون دل میکند
* سالی پر از توام و سرشار از آکنده را برایتان مملو از لبریزم!
* امیدوارم عید با بوسههایش، بهار با گلبرگهایش و زندگی با امیدهایش بر شما مبارک باشد.
* تقدیر، تقویم انسانهای عادی است و تغییر، تدبیر انسانهای عالی.
* یا مقلب! قلب یاران شاد کن. یا مدبر! خانهها آباد کن. یا محول! احسن الحالی نما، قلبها را از بدی خالی نما.
* بر سر سفره احساس اگر جایی بود/ سخن ساده تبریک مرا جا بدهید /سین هشتم سخن ساده تبریک من است/ جا سر سفره اگر نیست به دلها بدهید
* خدایا هر کسی یادم کند یادش بهخیر خدایا هرکسی یادم نکرد یادش بهخیر خدایا هرکسی یادش رود یادم کند یادش بهخیر.
* ای کاش نگذاریم روزگاران به عادت روزمرگی ما را به روزمردگی بکشاند.
* برآمد باد صبح و بوی نوروز به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال مبارک بادت این روز و همه روز.[1]
[FONT="]منبع: خانه خوبان ، شماره 50 و51 فروردین 1392.
اي گل هميشه بهار
چند پيامك بهاري مهدوي
* یا مقلبالقلوب و الابصار
سال نو آمد و نیامد یار!
یا مدبر اللیل و النهار
بیحضورش چه اشتیاقِ بهار؟
یا محولالحول و الاحوال
منتهی کن فراق را به وصال!
حول حالنا الی أحسن الحال
به امید فرج همین امسال
* «خانهتکانی»، رسم قدیمی همه «منتظران» بهار است؛ خانهتکانی دل را برای رسیدن بهار دلها، مهدی زهرا فراموش نکنیم.
* خوش آن زمان که برآید به یک کرشمه دو کار / یکی ظهور امام و یکی شروع بهار
* سال نو، 52 جمعه دارد و 52 نماز جمعه، 52 روزی که روز اوست. او میآید، و این یقین فراتر از هر امیدی است.
* آمد بهار و بی گل رویت بهار نیست/ باد صبا مباد چو پیغام یار نیست
* جلوه حق عندلیبان را غزلخوان میکند/ نام مهدی صد هزاران درد درمان میکند
مدعی گوید که با یک گل نمیگردد بهار/ ما گلی داریم که دنیا را گلستان میکند
* گلها همه با اذن تو برخاستهاند
از بهر ظهور تو خود آراستهاند
مردم همه در لحظه تحویل، بیشک
اول فرج تو از خدا خواستهاند
* اي گل همیشه بهار! این بهار هم رفت و نیامدی! بیش از پیش دعایت میکنم و منتظرت هستم. تو هم به جان مادرت، دعا کن فصل بعد فصل وصل باشد...
* بهار، همه طراوتش را مدیون یک گل است؛ گل زیبای نرگس.
* برای تعجیل در حلول بهار بشریت باید با خزانها جنگید. فیروز باشید.
* بهار را باید در حضور او دید. با صدای او شنید. بهار را باید در ظهور او باور کرد نه با صدای توپ تحویل سال.
* باران که میآید، مژده بهار میآورد، اما باران مرا یاد او میاندازد که قرار است بر دنیای تاریکمان ببارد.
* گناه بهار چیست، اگر ما هنوز در خواب زمستانی هستیم؟[FONT="][FONT="][1][FONT="]
[FONT="]خانه خوبان ، شماره 50 و51 فروردین 1392[FONT="]،ص 32 .[FONT="]
http://www.askdin.com/thread26609.html
http://www.askdin.com/thread26597.html
[FONT=b rose]فرق شادی و شادکامی؟
&&**&&
[FONT="][FONT=b rose][FONT=b rose]مدیریت نوروزی
[FONT=b rose] خداوند رحمان در قالب طبیعتش، عالی ترین هدایای خود را با تنوع رنگ ها، شکوفه ها، جاری شدن چشمه ها، نغمه پرندگان به ما می بخشد.
&&&&&&&&&***&&&&&&&&
[FONT=b rose]بهار با همه رنگ هایش یک درس به ما می دهد؛ یکرنگی
[FONT=b rose]بیاییم بهاری باشیم. [FONT=b rose]
عید و شادی
سوال: همانطور که مستحضرید یکی از سنت های ملی ملت ایران برپایی عید نوروز است که پیرایه هایی نیز برای آن قرار داده شده که از جمله مراسم چهارشنبه سوری و سیزده بدر است که در طول سالهای اخیر برپایی این مراسم ها علاوه بر به جا گذاشتن تلفات و خسارات جانی و مالی، موجب هتک حرمت مسائل شرعی شده و به ویژه در روز سیزده بدر در صحراها و بیابان ها برخی علاوه بر اختلاط محرم و نامحرم به رقص و پایکوبی و انجام برخی محرمات دیگر می پردازدند. از آنجایی که متاسفانه روز به روز این گونه سنت ها در حال رواج است خواهشمند است نظر مبارک را در مورد این عید پیرایه های آن بیان فرمائید تا متدینین وظیفه خود را در قبال آن بدانند قبلا از ارائه طریق حضرتعالی سپاسگزارم.
حضرت آیة الله خامنه ای:
در اصل عید و عید گرفتن اشکالی نیست ولی باید از کارهای حرام احتراز شود.
حضرت آیة الله صافی گلپایگانی:
رقص و اختلاط محرم و نامحرم در هر روز و هر جا حرام است خواه در عید نوروز باشد یا سیزده یا غیر اینها و همچنین هر عملی که موجب هتک حرمت اسلام باشد و همچنین آتش بازی در چهارشنبه سوری و یا هر وقت دیگر، و شخص مسلمان باید اسلام را بر همه شوون و مراسم مقدم بدارد و آنچه که ایرانیان قبل از اسلام به عناوین مذکوره بنام مراسم ملی و غیره انجام می داده اند محکوم اسلام است و اسلام بر آن خط بطلان کشیده کسی که مجددا بخواهد تحت هر نامی و عنوانی آن را احیاء کند برخلاف وظیفه اسلامی خود عمل کرده است.
حضرت آیة الله مکارم شیرازی:
عید نوروز مراسم و جنبه های مثبتی دارد مانند پاک سازی منازل و صله رحم و دید و بازدید و امثال اینها که از نظر شرع مقدس اسلام خوب است ولی از مراسم خرافی مانند شب چهارشنیه سوری و سیزده بدر سزاوار است اجتناب شود.
حضرت آیة الله فاضل لنکرانی:
عید فی حد نفسه مانعی ندارد ولی انجام محرمات شرعی در هیچ حال و تحت هیچ عنوان جایز نیست و مسلمانان و مؤمنان باید از کار حرام همواره اجتناب کنند و در این گونه موارد نهی از منکر کنند.
حضرت آیة الله تبریزی:
فعل حرام حرام است و فعل حلال حلال است چه در عید نوروز و چه در غیر آن و تکلیف دیگران است که در این موارد امر به معروف و نهی از منکر کنند.[1]
[FONT="]
[FONT="][1][FONT="] سید محسن محمودی،"مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع"، ج1، ص159.
[FONT="]
اعمال عيد نوروز:
مرحوم «علاّمه مجلسى» در كتاب «زادالمعاد» آورده است كه امام صادق(عليه السلام) براى نوروز، اعمالى را به معلّى بن خنيس آموخت و به او فرمود: چون روز نوروز شود، غسل كن و بهترين لباسهای خود را بپوش و خود را كاملاً خوشبو كن (و اگر توانستى) آن روز را روزه بدار و پس از نمازهاى ظهر و عصر و انجام نافلههای آن، چهار ركعت نماز بخوان (هر دو ركعت به يك سلام) و در ركعت اوّل بعد از سوره حمد، ده مرتبه سوره إنّا أنزلناه را بخوان و در ركعت دوم بعد از سوره حمد ده مرتبه سوره قُل يا أيّها الكافرون را; در ركعت سوم بعد از سوره حمد ده مرتبه سوره قل هو الله را بخوان و در ركعت چهارم بعد از سوره حمد، ده مرتبه سورههای قُل أعوذ به رب الْفَلَق و قُل أعُوذ به رب النّاس را بخوان. بعد از نماز به سجده شكر برو، و اين دعا را بخوان:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد الاَْوْصِيآءِ الْمَرْضِيِّينَ، وَعَلى جَمِيعِ اَنْبِيآئِكَ وَرُسُلِكَ به افضل صَلَواتِكَ، وَبارِكْ عَلَيْهِمْ به افضل بَرَكاتِكَ، وَصَلِّ عَلى اَرْواحِهِمْ وَاَجْسادِهِمْ، اَللّـهُمَّ بارِكْ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَبارِكْ لَنا فى يَوْمِنا هذَا، اَلَّذى فَضَّلْتَهُ وَكَرَّمْتَهُ وَشَرَّفْتَهُ وَعَظَّمْتَ خَطَرَهُ، اَللّـهُمَّ بارِكْ لى فيـما اَنْعَمْتَ بِهِ عَلَىَّ، حَتّى لا اَشْكُرَ اَحَداً غَيْرَكَ، وَوَسِّعْ عَلَىَّ فى رِزْقِى، يا ذَا الْجَلالِ وَالاِْكْرامِ، اَللّهُمَّ ما غابَ عَنّى فَلا يَغيبَنَّ عَنّى عَوْنُكَ وَحِفْظُكَ، وَما فَقَدْتُ مِنْ شَىْء، فَلا تُفْقِدْنِى عَوْنَكَ عَلَيْهِ، حَتّى لا اَتَكَلَّفَ ما لا اَحْتاجُ اِلَيْهِ، يا ذَاالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ.
خدايا درود فرست بر محمّد و آل محمّد آن اوصياى پسنديده و بر همه پيمبران و رسولانت به بهترين درودها و بركت ده بر ايشان به بهترين برکتهایتو درود فرست بر ارواح و اجسادشان خدايا بركت ده بر محمّد و آل محمّدو بركت ده به ما در اين روز كه آن را برترى داده و گراميش كرده و شرافتش دادى و مقامش را بزرگ كردىخدايا بركت ده به من در آنچه به من تفضل کردهای بد انسان كه هيچ كس را جز تو سپاس نگذارم و روزيم را وسيع گرداناى صاحب جلالت و بزرگوارى خدايا هر چه از من پنهان شده مبادا كمك و نگهدارى تو از من پنهان شودو هر چه را گم کردهام مبادا يارى خويش را بر آن از من گم كنى تا خود را بهزحمت نيندازم درباره آنچه را بدان نيازمند نیستمی صاحب جلالت و بزرگوارى.
×××××××
همچنين در برخى از كتب شده است كه در وقت تحويل سال اين دعا را كه مضمون خوب و سازندهای دارد، بخوانند:
يا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الاَْبْصارِ، يا مُدَبِّرَ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ، يا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَالاَْحْوالِ، حَوِّلْ حالَنا إلى اَحْسَنِ الْحالِ.
اى كسى كه تحوّل دلها و گردش چشمها در دست توست. اى تدبير كننده شب و روز و اى تغيير دهنده سال وحال; حال ما را به بهترين حال، تغيير ده!
مرحوم «علاّمه مجلسى» میافزاید: بعضى روايت کردهاند كه اين دعا را نيز، در روز نوروز، به عدد ايّام سال بخواند:
اَللّهُمَّ هذِهِ سَنَةٌ جَديدَةٌ، وانت مَلِكُ قَديم، اَسْألُكَ خَيْرَها وَ خَيْرَ ما فيها، وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّها وَ شَرِّ ما فيها، وَ اَسْتَكْفيكَ مَؤُونَتَها وَ شغلها، يا ذَاالْجَلالِ وَ الاِْكْرامِ.
خداوندا! اين سال نوى است و تو سلطان قديمى; از تو خير آن و خير آنچه در آن است رامیخواهم و به تو از شرّ آن و شرّ آنچه در آن است، پناه میبرم و حلّ مشكلات آن را از تو میخواهماى ذوالجلال و الاكرام.
البتّه اگر نتواند به اين مقدار بخواند به هر مقدار كه بتواند به قصد قربت مطلقه بخواند، خوب است. همچنين میتوان دعايى كه در اوّل ماه رمضان نقل شده است را، در اوّل سال شمسى به قصد قربت مطلقه خواند.
شادی و ناراحتی اعصاب
سؤال: زدن ترقه یا استفاده از مواد منفجره در برخی مناسبتها اگر موجب ترس و سقط جنین یا ناراحتی اعصاب و روان افراد یا خسارت مالی گردد چه صورت دارد و آیا شخص نسبت به خسارت مال و جانی و روحی و روانی افراد ضامن میباشد؟
خامنهای: در فرض سؤال جایز نیست و موجب ضمان است.
صافی گلپایگانی: اصل این اعمال از جهت اسراف و نیز تشبّه به آتش پرستان جایز نیست و چنانچه موجب ترس اشخاص شود حرمتش مؤکّد است و اگر موجب سقط جنین شود ضمانت نیز دارد و همچنین اگر موجب خسارت مالی شود.
بهجت: اینگونه کارهای بیهوده جایز نیست چنانچه این اعمال خسارتی به دنبال داشته باشد ضمان میآورد.
فاضل لنکرانی: اگر باعث خسارت شود ضمانت دارد.
سیستانی: اگر عرفاً مستند به وی باشد ضامن است.
تبریزی: در صورتی که موجب وحشت یا اضرار شود حرام است و در صورت وقوع جنایت یا خسارت مالی شخص مباشر ضامن است و در مورد جنایات نابالغ ولی او ضامن است.[FONT="][FONT="][1][FONT="]
[FONT="][FONT="][1][FONT="] . سید محسن محمودی مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ج 5، ص 169.
شادی و شادکامی
شادی یک «حالت و جلوة هیجانی گذارا » و «شادکامی صفتی پایدار» است. برخی فعلاً شاد هستند ولی در کلِ زندگی ناشادکام اند. برخی به دلائلی ناشاد هستند، ولی در کل، زندگی شادکام دارند و از زندگی راضی اند. افراد مذهبی زیادی داریم که بیماراند، در فقر بسر می برند و...ولی زندگی یشان و حتی رنجشان معنا دارد و از زندگی راضی هستند. در مقابل افرادی هم هستند که در پارتی ها و مجالس سکس و اکس و... لحظانی گذرا، به ظاهر، شادند، ولی در کل زندگی شان بی معنا است و در واقع عیاشی، استفاده از الکل و مواد مخدر فراری ناشیانه از تنهایی، اضطراب، واقعیت ها و بی معنایی، پوچی و بی هدفی زندگی است.
مادر شوهر و مادر زن
شهین خانم و مهین خانم توی خیابون به هم رسیدن ،بعد از کلی احوالپرسی و چاق سلامتی، شهین خانم پرسید: راستی از دخترت چه خبر؟
دوسالی باید باشه که ازدواج کرده، از زندگیش راضیه؟ بچه دار شد؟
مهین خانم یه بادی به غبغب انداخت و گفت:
آره جونم، این پسره، شوهرش، مثل پروانه دور سرش میچرخه، اون سال اول عروسی که دایم مسافرت بودن، همه جا رو رفتن دیدن، عید اون سال هم رفتن اروپا برای من هم یه پالتوی خیلی قشنگ آورده بود، تو کار های خونه هم نمی گذاره دست از سیاه به سفید بزنه، وقتی هم که حامله بود دیگه هیچی، اینقدر بهش می رسید حالا هم که بچه اشون به دنیا اومده تا پوشک بچه رو هم این عوض میکنه، آره شکر خدا خوشبخت شد بچهام.
شهین خانم گفت شکر خدا، ببینم پسرت چیکار میکنه از زنش راضیه!؟
مهین خانم یه آهی کشید و یه پشت چشم اومد که ای خواهر نگو که دلم خونه ، پسر بد بختم هر چی در میاره همش خرج مسافرت این دختره میکنه، انگار زمین خونه اشون میخ داره اون سال اول که اصلاً توی خونه بند نبودن، اصلاً فکر نمیکرد که بابا این بدبخت خرج این همه سفر رو از کجا بیاره، بعدش هم عیدیه رفتن دبی، دختره برا ننهاش رفته بود یه پالتو خریده بود ۱۰۰ دلار، پسره شده حمال خونواده زنش، طفلک بچهام توی خونه عین یه کلفت کار میکنه، زنه دست از سیاه به سفید نمیزنه، حامله که شده بود این پسره دیگه رسماً شده بود زن خونه، بعد هم که زایمان کرد حتی پوشک بچهاش رو میده این پسر بد بخت عوض میکنه.[1]
[1] . نرم افزار نیش ها و نوش ها، مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی، سایت اسک دین دات کام.
جناب حامی دستتون درد نکنه...واقعا زحمت کشیدید بابت این مطالب مفیدی که جمع آوری نمودید و در اختیار کاربران قرار دادید...اجرکم عندالله
http://www.askdin.com/thread3697.html#post327092
http://www.askdin.com/thread26667.html#post327134
http://www.askdin.com/thread17280-3.html#post327162
دست دادن زن و مرد
سؤال: هرگاه در منطقه و یا محیطی رسم براین باشد که هنگام برخورد با یکدیگر مصافحه می کنند ( حتی زنان با مردان ) و اگر این کار را ترک کنند ، اهانت و اساعه ادب نسبت به طرف مقابل محسوب می شود ، حکم دست دادن زن و مرد با این فرض چیست ؟
همه مراجع : [FONT="]دست دادن با زن نامحرم جایز نیست و شعائر دینی باید حفظ شود و با تفهیم حکم شرعی، حمل بر اسائه ادب از بین میرود.[FONT="][1]
[FONT="][1] [FONT="] . تبریزی، استفتاءات، س 1606؛ نوری، استفتاءات، ج 2، س 655؛ مکارم، استفتاءات، ج 1، س 818؛ صافی، جامع الاحکام، ج 2، س 1660؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1717؛ بهجت، توضیح المسائل، م 1934؛ سیستانی، منهاج الصالحین، ج 2، کتاب النکاح، م 16؛ امام، تحریرالوسیله، ج 2، کتاب النکاح، م 20؛ دفتر وحید و خامنه ای. رک: سید مجتبی حسینی، پرسشها و پاسخهای دانشجویی؛ نگاه و پوشش فصل 4 : ارتباط دختر و پسر.
چهار شنبه سوری و سیزده بدر
سؤال: انجام چهار شنبه سوری و سیزده بدر و اعتقاد به نحسی سیزده و ملی گرائی مانند تفاخر به تخت جمشید و احیاء سفرهی هفت سین چگونه است؟( متأسفانه این اعمال تبلیغ میشود) و خرید و فروش و استفاده از ترقه و مواد قابل انفجار و ساخت آنها اعم از اینکه موجب آزار و اذیت شوند یاخیر، چه صورت دارد؟
خامنهای: موارد فوق مبنای عُقلائی ندارد و در فرض دوم اسراف، لطمات جانی و آزار مردم و خلاف مقررات حرام است.
مکارم شیرازی: این کارها شایستهی مسلمان نیست.
صافی گلپایگانی: اشکال دارد.
تبریزی: هیچ یک از این امور رجحان شرعی نداردو تشویق مردم به این مورد تشویق به دنیا و غافل کردن از آخرت است و اینکه تصور میکنند این امور مردم را به حفظ وطن وعزّت، وامیدارد تصوری باطل است آنچه مردم را به عزّت میرساند و به حفظ وطن وامیدارد ایمان است و بس.
فاضل لنکرانی: در فرض مزبور که دارای خطرات جانی و مالی است و موجب اذیت و آزار دیگران است و مخالف مقررات و قانون و نظم جامعه است جایز نیست.
بهجت: این کارها مشروعیت ندارد.
سیستانی: اموری که به جامعه ضرر میزند و موجب ایذاء مردم است مانند استعمال ترقه، خرید و فروش آن جایز نیست.[1]
[FONT="][1][FONT="] . مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ج 1، ص 155. نیز رک: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره27
ریشه تاریخی سیزده بدر
سؤال: ریشه تاریخی سیزده بدر چیست؟
پاسخ: آیت الله مکارم شیرازی: مراسم خرافی سیزده بدر را من بررسی کردم، سرچشمهاش از نظر تاریخ بر میگردد به اصحاب الرّس که در قرآن به آن اشاره شده است و در یکی از شروح نهج البلاغه هم داستان مفصل آن را دیدم. دوازده روستا بود که هر روستا به نام یکی از ماههای سال خورشیدی بود. یکی اسمش فروردین بود، یکی اردیبهشت، یکی خرداد،... به ترتیب. مذهبشان هم بت پرستی بود که درختان صنوبر را پرستش میکردند صنوبر منبع درآمد خوبی برای آنها بود روز اول که میشد همه از تمام دوازده روستا در آبادی فروردین جمع میشدند و مراسم جشنی داشتند فردا به روستای اردیبهشت میرفتند و مراسمی داشتند روز سوم به روستای خرداد میرفتند تا به روستای اسفند که میرسید دوازده روستا تمام میشد روز سیزده دسته جمعی از روستاها به بیابانها میرفتند و مراسم سیزده و جشن و پایکوبی و آلودگی به انواع مفاسد را در آنجا برگزار میکردند بنابر این سیزده بدر سنتی بوده که از بت پرستان باقی مانده همان طوری که سنّت مراسم شب چهار شنبه سوری هم که احترامی برای آتش قائل میشدند سنتی از آتش پرستان است. این گونه امور وانمود میشود که نظافت از نیاکان ما به ما رسیده است در حالی که در اسلام نظافت بسیار سفارش شده و روز خاصّی ندارد و همیشه باید محیط و خودمان را تمیز نگاه داریم.[1]
[FONT="][FONT="][1][FONT="] سیدمحسن محمودی مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ج4، ص 180.