مهلک ترین بیماری سالک إلی الله از نظر میرزا جواد آقا ملکی تبریزی(ره)
تبهای اولیه
[="Tahoma"][="Navy"]بسمه تعالی
اگر کسی اغلب اوقاتش را به عبادت مشغول باشد،مثل اکثر مردم به خصوص اهل علم که بیشتر اوقاتشان را به تحصیل علوم ربانی که از شریف ترین عبادت ها است می گذرانند، ولی در دل نور و صفائی ندید و معرفتش رو به فزونی نبود،به طور قطع و یقین بداند که اعمال معیوب است و او در زمره زیانکاران قرار دارد.
کسانی که به قول قرآن: سعی و کوششان در این زندگانی دنیا گم گشته و خود چنین می پندارند که در زمره نیکوکاران هستند.
چنین کسی باید از این برحذر باشد که در پیشگاه خداوند از اموری آشکار شود که خود خبر ندارد،و آن روز که پرده ها به کناری رود،او در میزان عمل خود به جای ثواب،گناه بیند.
مثلا نمازش را در کفه ی گناهانش و یا تحصیل علمش را تحصیل جاه و مقام و نام آوری مشاهده کند.
در مدت پنجاه یا شصت سال عمر،عملش عمل اهل الله باشد و خود را در زمره مقدسین و اهل تقوا بداند و مردم هم او را به این عنوان بشناسند و به مومن و متقی و مجاهد فی سبیل الله معروف باشد،ولی در آخرت،آدنی ریا کار و حیله گر و فاجر و بلکه منافق و کافر از کار درآید،که باید از غرور و شیطان به خدا پناه برد.[/][/]
بسمه تعالی
من معتقدم که برای سالک إلی الله مرضی مهلک تر از غرور و عملی بی بهره تر و زیان بارتر از عمل مغرور نیست.ما نیز امیدواریم که خداوند به فضل و عنایتش ما را از این غائله برهاند،والا چه بد خواهد بود حال ما آن گاه که آنچه را عبادت خدا می پنداشتیم، در نامه ی عمل خود و بلکه در صحیفه ی وجود خود بیابیم که عبادت شیطان بوده و سبب دوری ما از خدا گشته است و آنچه را نور پنداشته بودیم،ظلمت و آنچه را شفیع خود می دانستیم،از بین رفته مشاهده کنیم،إنا لله و إنا إلیه راجعون.
مصیبتی است بس بزرگ که عقوبتی سخت در پی دارد.پی وای از آن خجلت و شرمساری و فضاحت و وای از این سوء کردار،کسی که در این دنیا مردم را ملامت می کند و آنها را از مخالفت با خدا بر حذر می دارد و موعظه می کند.بعد در قیامت آنها را ببیند که مورد عفو و غفران پروردگار قرار گرفته و طراوت نعمت های بهشتی را در چهره هایشان مشاهده کند و خود را ببیند که بر اثر ظلمت معاصی چهره اش سیاه گشته است،چنین کسی چه حالی خواهد داشت؟!
بسمه تعالی
به جان خودم سوگند که این مصیبت بر خلاف مصیبت های دنیوی است که تحملش آسان است،چون در این دنیا اگر به انسان مصیبتی برسد،به امید دست یابی به اجر و پاداش اخروی آن، و تأسی به نیکان،تحملش آسان است،ولی مصایب آخرت چنین نیست،چون نه اجر و پاداشی برای تحمل آنهاست و نه اسوه ای برای انسان هست،مگر شیطان و پیروانش که دشمنان خدا و رانده شدگان از درگاه عزت حق هستند.
از این امر باید به خدا و اسمای حسنی او پناه برد و از او خواست که ما را از غایله وجوه غرور نجات دهد و گناهان ما را به حسنات مبدّل سازد که او ولی هر رغبت و میل و منجی بندگان از ورطه ی هلاکت و نابودی است.
اسرار الصلوة میرزا جواد آقا ملکی تبریزی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
سلام و خداقوت
به قول قرآن: سعی و کوششان در این زندگانی دنیا گم گشته و خود چنین می پندارند که در زمره نیکوکاران هستند.
اشاره به کدام آیه از قرآن دارد؟
تشکر.
با سلام و عرض ادب
استاد اینی که گفتید خیلی ناراحت کننده است. یعنی من مدام باید حالات معنویم رو به فزونی باشد یا احساس تغییر و تحول در خودم بکنم؟
در صورتی که من ... حالات معنوی خودم رو در نوسان میبینم گاهی خوب گاهی...
[="Tahoma"][="Navy"]بسم الله الرّحمن الرّحیم
سلام و خداقوت
اشاره به کدام آیه از قرآن دارد؟
تشکر.
سلام علیکم
« قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالاَخْسَريْنَ اَعْمالاً اَلّذيْنَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فَي الْحَيوةِ الدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبوُنَ اَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً »« سوره كهف ، آيه ۱۰۳ و ۱۰۴ » [/]
[="Tahoma"][="Navy"] استاد اینی که گفتید خیلی ناراحت کننده است. یعنی من مدام باید حالات معنویم رو به فزونی باشد یا احساس تغییر و تحول در خودم بکنم؟با سلام و عرض ادب
در صورتی که من ... حالات معنوی خودم رو در نوسان میبینم گاهی خوب گاهی...
بسمه تعالی
این ملاکی که مرحوم ملکی تبریزی رحمة الله علیه فرمودند،در حقیقت از کُدها و رمزهای برگرفته از معارف دینی است که برای سالکان از اهمّیت ویژه ای برخوردار است.
زیرا اعمال دینی،دارای اثر تکوینی بوده و می بایست اثر آنها به صورت فعلی بروز کند.حال اگر چنین اتفاقی نیفتاد،باید مشکل و مانع را پیدا کرد.
البته ممکن است این مسأله زمان بَر باشد و سالک نباید گرفتار یأس و نا امیدی شود.
ما کاری مهم تر از خودسازی نداریم و خودسازی فرع بر کسب معرفت است.
موفق باشید.[/]
ممنون به خاطر این موضوع خوبی که انتخاب کردید من هم از وقتی این آیه رو در مورد زیانکارترین مردم شنیده بودم این نگرانی برام به و جود آمده بود
من معتقدم که برای سالک إلی الله مرضی مهلک تر از غرور و عملی بی بهره تر و زیان بارتر از عمل مغرور نیست.
منظور از غرور در اینجا دقیقا چه نوع غروری است ؟ و منظور از غرور در برابر چه کسی است ؟
راستش نمی دونم چه طور بگم گاهی اوقات مثلا من خودم از این که قدمی به سوی خدا بر می دارم احساس خیلی خوبی می کنم و فکر می کنم چه قدر کسانی که از خدا دور هستن محروم واقع شدن و نمیدونم شاید کمی احساس غرور کنم البته این احساس در بیرون بروز نمی کند و هیچ گاه نعوذ بالله در برابر خدا نبوده فقط یک احساس درونی است . آیا این هم همان غروری است که اشاره کردید؟
ما کاری مهم تر از خودسازی نداریم و خودسازی فرع بر کسب معرفت است.
ببخشید استاد میشه راجع به این جمله توضیح بیشتری بدید؟
[="Tahoma"][="Navy"]منظور از غرور در اینجا دقیقا چه نوع غروری است ؟ و منظور از غرور در برابر چه کسی است ؟ راستش نمی دونم چه طور بگم گاهی اوقات مثلا من خودم از این که قدمی به سوی خدا بر می دارم احساس خیلی خوبی می کنم و فکر می کنم چه قدر کسانی که از خدا دور هستن محروم واقع شدن و نمیدونم شاید کمی احساس غرور کنم البته این احساس در بیرون بروز نمی کند و هیچ گاه نعوذ بالله در برابر خدا نبوده فقط یک احساس درونی است . آیا این هم همان غروری است که اشاره کردید؟
سلام علیکم
اینکه انسان در درون خود به خاطر بهره مندی از عبادات احساس بهجت و شعف داشته باشد و برای کسانی که خود را از این لذات حقیقی بی بهره کرده اند،احساس تأسف بکند،غرور نیست.
غرور به دو لحاظ و جنبه برای انسان رخ می دهد:
1-اینکه انسان خود را به لحاظ عبادات و معارف در مرتبه ای ببیند که نیازی به بالاتر از آن نداشته باشد و به اصطلاح خود را بی نیاز از عنایت بیشتر می پندارد.
2-اینکه انسان در قیاس با دیگران خود را بالاتر از ایشان پنداشته و خود را واصل و ایشان را بی بهره بپندارد.البته اینکه مثلا ما شخص گناه کاری را ببینیم و او را گرفتار نفس و شیطان بپنداریم ایرادی ندارد.
چیزی که ایراد دارد اینست که خود را مصون از خطا و گناه پنداشته و احتمال اصلاح در دیگران را ندهیم.[/]
[="Tahoma"][="Navy"]ببخشید استاد میشه راجع به این جمله توضیح بیشتری بدید؟
بسمه تعالی
حقیقت آنست که هدف خلقت انسان رسیدن به کمال الهی بوده و غیر از مطلب نباید هدف انسان باشد.تمام امور اعم از کار و درس خواندن و تفریح و دیگر امور روز مره باید در خدمت آن هدف مقدس باشد،وگرنه همه اش خسران خواهد بود:
- وَالْعَصْرِ
- إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ
- إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ
«و من كان في هذه اعمي فهو في الاخره اعمي و اضل سبيلا»[اسراء / 72 ]
و كسي كه در اينجا (زندگي دنيا) كور باشد، در زندگي آخرت هم كور خواهد بود و گمراهتر.
اگر در این دنیا و تا قبل از مرگ چشم ما به حقایق روشن و باز نشود دیگر . . . . . . . .
لذا ما کاری مهم تر از خود سازی نداریم.
و این خود سازی باید با بینه ی معرفت انجام شود.پس اهمیت کسب معرفت بسیار بسیار زیاد است. . . . . .
[/]