جمع بندی آیا به قرآن های عثمان طه می توان اعتماد کرد ؟
تبهای اولیه
سلام
میخواستم بدونم آیا به قران هایی با رسم الخط عثمان طه می توان اعتماد کرد ؟ چند روز پش در اینترنت در مورد رسم الخط عثمان طه جستجو کردم ، ولی به جواب قانع کننده ای نرسیدم !!! و بیشتر گیج شدم.
در حال حاضر از نمایشگاه قرآن دو قرآن با این رسم الخط تهیه کردم که واقعا این موضوع مرا دچار تردید کرده هست ، که آیا از روی این قرآن ها میتوان مطالعه کرد یا نه ؟ افراد مبتدی مشکلی برایشان بوجود نمی آید ؟
اگر این رسم الخط قابل اعتماد نیست ، بهترین قرآن چه قرانی هست ؟
اگر این رسم الخط دچار مشکل بوده و هست ، چرا در طی این چند ساله مرکز دارالقرآن کاری انجام نداده است ؟
چرا بعد از این همه سال تازه ( اوایل سال 86 ) متوجه همچین موضوعی شدند ؟ چرا مراجع دیگر و یا مراکز پژوهش های قرآنی قبلا متوجه موضوع نشده اند ؟
توضيح آيتالله مكارم شيرازي درباره غلطهاي رسم الخطي قرآن عثمان طه
خبرگزاري فارس: دفتر آيتالله مكارم شيرازي با صدور اطلاعيهاي درباره اظهارات اين مرجع تقليد درباره غلطهاي رسم الخطي و املائي قرآن عثمان طه توضيحات بيشتري را ارائه كرد.
بعضي از قرآنها مانند قرآن معروف «عثمان طه» كه امروز در دسترس همه ماست اشتباهات فراواني در املاء و رسم الخط آن واقع شده است كه بايد اصلاح گردد تا تودههاي مردم آيات را صحيح بخوانند. متأسفانه تاكنون علماي حجاز اقدام به اصلاح اين اشتباهات رسم الخطي كه گاه معني و مفهوم آيه را تغيير ميدهد، نكردهاند.
به عنوان نمونه نظر خوانندگان را ذيلاً به گوشهاي از آن جلب مي كنيم. در 10 آيه از قرآن مجيد واژة «انِّما» و «انَّما» به صورت متصل نوشته شده، در حالي كه بايد به صورت جداگانه (اِنّ ما و اَنّ ما) نوشته شود زيرا «ما» در آن موصوله است و حتماً بايد جداگانه نوشته شود تا با «اِنّما» كه كلمه حصر است، و «اَنّما» كه آن هم گاه به معني حصر و گاه فقط براي تأكيد است، اشتباه نشود و معني تغيير نكند. اين آيات به شرح زير است:سوره نحل آيه 95، سوره طه آيه 69، سوره ذاريات آيه 5، سوره مرسلات آيه 7، سوره آل عمران آيه 178، سوره رعد آيه 19، سوره مومنون آيه 55، سوره غافر آيه 43، سوره انفال آيه 41 و سوره لقمان آيه 27. در تمام اين آيات، املاي صحيح «اِنّ ما...» و «اَنَّ ما ...» ميباشد. عجب اينكه در موارد ديگري به صورت صحيح و جدا از هم نوشته شده مانند دو آيه 62 سوره حج و آيه 30 سوره لقمان.
منبع : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8610230263
یا
[h=2]آیت الله مکارم شیرازی:قرآن به رسم الخط عثمان طه غلط های متعددی دارد[/h]
آیت الله مکارم شیرازی رسم الخط عثمان طه را باعث گمراهی و اشتباه خوانندگان دانست و گفت: قرآن به رسم الخط عثمان طه غلط های متعددی دارد.
به گزارش خبرگزاری شبستان ، آیت الله مکارم در دیدار معاون دارالقرآن کشور از چاپ قرآن های عثمان طه و ترجمه های متفاوت آن انتقاد کرد و افزود: قرآن عثمان طه که با سرمایه های فراوان عربستان سعودی چاپ و منتشر شده و در ایام حج تبلیغ می شود، اشکالات فراوانی دارد.
آیت الله مکارم شیرازی افزود: اخیرا از سوی وهابی ها قرآن به زبان فارسی منتشر شده است که متاسفانه انحرافات مذهبی فراوانی در آن وجود دارد زیرا آیات ولایت را تفسیر به خلاف نموده اند.
وی در پایان تاكید كرد: وظیفه وزارت ارشاد است که از فعالیت کسانی که دانسته یا ندانسته مسلمات شیعه را درترجمه های انحرافی خود زیر سوال برده اند جلوگیری نماید.
منبع : http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=55649
با تشکر
میخواستم بدونم آیا به قران هایی با رسم الخط عثمان طه می توان اعتماد کرد ؟ سلام
با سلام و درود
در این زمینه چند نکته عرض می شود:
1. قرآن از اعتبار و جایگاه ویژه ای برخوردار است به همین خاطر باید نگارش و یا ترجمه قرآن، به بهترین وجه انجام شود تا پیام قرآن بطور کامل و صحیح به مخاطب منتقل شود.
2. یک موضوعی که در علوم قرآن مطرح است، موضوع خطاهای املایی و یا غلط های نگارشی در قرآن است، زیرا کاتبان صدر اسلام، مسلط به فنون خط نبوده اند و اصلا خط چندان رشدی ـ مانند زمان های بعد ـ نداشته است لذا نگارش یک کلمه به صورت مختلف در قرآن آمده است که برخی موارد آن خلاف قوانین نگارشی است.
3. نکته مهم این است که قرائت صحیح از آیات قرآن، از صدر اسلام تاکنون، به صورت متواتر و نسل به نسل بین مسلمانان شایع بوده تا به ما رسیده است لذا این خطای املایی ضرری به اصل قرائت صحیح از قرآن وارد نمی کند.
4. بله، این نوع نگارش برخی کلمات که مطابق قوانین نگارشی موجود نیست، سختی هایی را برای خوانندگان به ویژه برای مبتدیان و تازه واردها ایجاد می کند، که البته با تمرین و ممارست، این سختی برطرف می شود.
5. در بین دانشمندان علوم قرآنی، از ابتدا تاکنون این بحث بوده که آیا این رسم الخط عثمانی قرآن، توقیفی است یعنی از طرف شارع مقدس تایید شده است لذا به واجب است به همان صورتی که آن کاتبان از ابتدا نوشته اند باقی بماند و کسی اجازه تغییر در املا و نگارش کلمات ندارد؛ یا غیر توقیفی است و لذا وجوبی بر تبعیت از آن نیست و می توان املا و نگارش آن را متناسب با قوانین رسم الخط مرسوم تغییر داد.
مشهور دانشمندان علوم قرآنی شیعه بر این عقیده اند که رسم الخط قرآن توقیفی نیست و می توان املای آن را تغییر داد.
اما در بین اهل سنت اختلاف است و گروهی آن را توقیفی و پیروی از آن را واجب دانسته، گروهی غیر توقیفی، و حتی برخی تغییر املای آن را واجب می دانند و چنین استدلال می کنند که اگر این خطاهای املایی باشد ممکن است خود خواننده چون قرائت برایش سخت است آن را به گونه ای که آسان است تغییر دهد، و این موجب تحریف می شود لذا برای جلوگیری از تحریف باید آن را اصلاح نمود.
6. آیت الله مکارم نیز معتقدند در قرآن خطای نگارشی و املایی وجود دارد و باید اصلاح شود تا خوانندگان فارسی زبان هم بتوانند بدون سختی و اشتباه، آن را بخوانند.
ولی این که وهابیت قرآن را با ترجمه فارسی تحریف شده، چاپ و نشر می دهد، یک خیانت و در راستای انحراف از اسلام راستین است، و موضوع دیگری است و با آن خطای املایی که یک موضوع علمی و تخصصی است ارتباطی ندارد.
بنابر این:
قرآن های موجود که به خط عثمان طه است، از نظر قرائت معتبر و قابل اعتمادند، و این خطاهای املایی و نگارشی در حد نوشتن و کتابت است و به گونه ای نیست که معنای کلمه را تغییر دهد.
بله قرائت برخی کلمه ها برای خوانندگان مبتدی سخت است که آن هم با تمرین و ممارست برطرف می شود.
فراموش نشود که اعتبار قرآن به قرائتش است و قرائت صحیح ـ که همان قرائت حفص از عاصم است ـ به صورت متواتر از صدر اسلام تاکنون نسل به نسل حفظ شده و به ما رسیده است، لذا این خطاهای املایی ضرری به اصل اعتبار قرآن وارد نمی کند.
_____________
این موضوع توقیفی بودن یا نبودن رسم الخط قرآن، از موضوعات علوم قرآنی است که بطور مفصل در کتب علوم قرآن به آن پرداخته شده است، و من در این جا به خلاصه و چکیده آن اشاره کردم. لذا با مراجعه به کتب علوم قرآنی می توانید به تفصیل، موضوع را بررسی کنید.
با سلام و عرض ادب و احترام
طاعات و عبادات قبول حق
من از دوستانی شنیده بودم که آقا امام علی (ع) قران فصیح که بر حضرت محمد (ص) نازل شد را نگارش کرده بودند
و بنا به دلایلی حاکمان قسبی وقت از انشتاران ممانعت کردند
گاها به نکاتی اشاره کرد که این ایه در جای خود نیست
و قران حضرت الان در دست اقا صاحب الزمان است
اگر چه گفتن این امر یک دلیل میشود برای دشمانان شیعه که بگویند قران را قبول ندارند و .....
من تز مدیران عزیز بخش خواهش میکنم اگه امکان پاسخ گویی به صورت عمومی نیست با پیام خصوصی اطلاع بدهند و اگر پست بنده مشکل پیش می اورد لطفا حذف بفرمایید
که خدای ناکرده باعث انحراف نشود و دینی بر گردن بنده بمانند
یا علی
با سلام خدمت شما باید بگم قران عثمان طه همان قرانی است که بر پیامبر نازل شده و کربلایی کاظم سارویی این قضیه را تائید میکند
اما کربلایی کاظم کیست؟ ایشون فردی بیسواد بود که توسط امام زمان عالم کامل به قران شد و این قضیه را علمای بزرگواری چون ایت الله العظمی بروجردی-مرشعی قمی و... این فرد(کربلایی کاظم)را تائید میکنند جزئیات بیشتر در سایت ولایت velayattv.com در بخش ارشیو برنامه ها ویژه برنامه شهر باران فعلا این برنامه در بخش ارشیو نیست ولی چند روز دیگه میگذارند
سلام خدمت شما بزگوار
بله کربلایی کاظم را کراماتش را میدونم که در امام زاده ای به این توفیق نائل شدند
میگن یک مشت جمله عربی به همراه ایاتی بهش نشون میدادند ایشون ایات قران را نشان میداند
از ایشون میپرشند که چه طور متوجه مشوید
ایشون میفرمایند که از نور ایات قران
الله اکبر
خدا به همه توفیق بده که جنبه معنوی را علاوه بر توفیق دریافت بتونیم ببینیم
انشاالله
ممنونم
[="Tahoma"] من از دوستانی شنیده بودم که آقا امام علی (ع) قران فصیح که بر حضرت محمد (ص) نازل شد را نگارش کرده بودندبا سلام و عرض ادب و احترام
طاعات و عبادات قبول حق
و بنا به دلایلی حاکمان قسبی وقت از انشتاران ممانعت کردند
گاها به نکاتی اشاره کرد که این ایه در جای خود نیست
و قران حضرت الان در دست اقا صاحب الزمان است
اگر چه گفتن این امر یک دلیل میشود برای دشمانان شیعه که بگویند قران را قبول ندارند و .....
با سلام و درود
قرآن حضرت علی علیه السلام دارای ویژگی هایی بیش از قرآن های دیگر بودآ از جمله این که ترتيب دقيق آيات و سوره ها، طبق نزول آن ها رعايت شده بود، قرائت آیات طبق قرائت پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله ـ كه اصيل ترين قرائت بود ـ ثبت شده بود، هم چنین مشتمل بر تنزيل و تأويل بود، يعنى موارد نزول و مناسبت هايى را كه موجب نزول آيات و سوره ها بود، در حاشيه مصحف توضيح مى داد.
این ویژگی ها هم مانع ورود اختلاف قرائات می شد و هم بهترين وسيله براى فهم معانى قرآن و رفع بسيارى از مبهمات بود. ولی تعصب و جهل و نادانی باعث شد تا آن قرآن را نپذیرند.
از آن پس نیز آن قرآن را کسی ندید و طبق روایات، از هر امامی به امام معصوم دیگر می رسید و اکنون نزد حضرت مهدی علیه السلام است. (بحار الانوار، ج 89، ص40 و 52)
اما نباید فراموش کرد که این قرآن موجود همان قرآنی است که بر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نازل شده و آیاتش نیز همان آیاتی هستند که به وحی بر ایشان نازل شده است. لذا از این جهت اعتبار و ارزش و جایگاه قرآن، در جای خود ثابت و محفوظ است.
به این روایت توجه کنید:
"إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ (ع) ضَرَبَ فَسَاطِيطَ لِمَنْ يُعَلِّمُ النَّاسَ الْقُرْآنَ عَلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ فَأَصْعَبُ مَا يَكُونُ عَلَى مَنْ حَفِظَهُ الْيَوْمَ لِأَنَّهُ يُخَالِفُ فِيهِ التَّأْلِيف"
از امام باقر عليه السلام روايت شده كه فرمودند:
هنگامى كه قائم آل محمد عليهم السّلام قيام كند خيمه هائى بزند و قرآن را به ترتيبى كه فرود آمده، بر مردم بياموزد، آن روز براى كسانى كه قرآن را حفظ كرده اند بسيار دشوار است، زيرا آن طرز آموختن مخالف با ترتيب كنونى قرآن است. (شیخ مفید، الإرشاد، ج 2، ص 386)
به بیان دیگر، قرآنى كه حضرت ارائه مى دهند، به جز در ترتيب و نحوه تأليف آيات و سوره ها، هيچ گونه تفاوتى با مصحف موجود ندارد.
توجه:
همان طور که در پست قبلی عرض کردم، قرائت قرآن طبق همان قرائت نازل شده بر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، به روایت حفص از عاصم، و به تواتر بین مسلمین از صدر اسلام محفوظ مانده و به ما رسیده است، و خطای کتابت و اشتباه در املای کلمات، مانع قرائت صحیح نمی شود، البته با تصحیح این خطاهای املایی، قرائت آسان تر می شود.
رسا: استاد عثمان طه، حافظ برجسته و شهیر معاصر سوری است که کتابت قرآن کریم توسط وی در دو دهه پیش باعث تحولی شگرف در زمینه رسم الخط و چاپ قرآن کریم در جهان اسلام گشت.
وی در دهه هفتاد میلادی کتابت قرآنی را به خط نسخ به پایان رسانید. نخستین چاپ این قرآن در قطع رحلی در سال 1400(هـ ق)از سوی دارالشامیه للمعارف با همکاری مؤسسه علوم قرآن، و با تایید وهمکاری علمی چند کشور اسلامی در دمشق انتشار یافت. کتابت این قرآن طرح سنجیده و برنامه ریزی داشته است، به این معنی که هر صفحه آن پانزده سطر دارد وهر صفحه، با اول یک آیه آغاز شده و به آخر یک آیه ختم میگردد و هر جزء قرآن در بیست صفحه نوشته شده و با احتساب دو صفحه در اول و دو صفحه در آخر که برای تذهیب و تزیینهای دیگر در نظر گرفته شده مجموعا در 604 صفحه تدوین شده است.
عثمان طه این ویژگی ها را که باعث نشر و رواج مصحف حافظ عثمان (1119م) گردیده بود در مصحف خود جمع نمود (این ویژگی ها در کتابتهای مصطفی نظیف و حامد الآمدی نیز دیده میشود) و علاوه بر این تمامی ذوق و هنر خود را در نوشتن قرآن به خط نسخ بکار برد و بدین ترتیب در طی یک دهه توانست مصحف رایج آن زمان جهان اسلام یعنی مصحف مصطفی نظیف را از دایره چاپهای مکرر خارج نماید.
قرآن مکتوب به خط عثمان طه که به نسخ بسیار شیرین و شیوهای آمیخته به ثلث به نگارش در آمده و به تصدیق خبرگان فن از نظر خوشنویسی و استحکام دست و قلم و چشمنوازی و یکدستی، در میان قرآنهای خوشنوشته قدیم وجدید نظیر ندارد، چنانکه انتظار میرفت به محض انتشار با استقبال وسیعی در سراسر جهان اسلام روبرو شد و به انواع شکلها و قطعها مخصوصا قطع وزیری تجدید چاپ شد.
عثمان طه مبنای کتابت خود را مصحف مصر یا طبع ملک فؤاد پادشاه مصر قرار داد. این قرآن معروف به امیری مصر است. اما توضیحی مختصر پیرامون قرآن امیری مصر:
مصحفی که از لحاظ معروفیت بر تمام مصاحف چاپی برتری دارد همان مصحفی است که شروع کتابت آن به سال 1337 (هـ ق) 93 سال قبل بازمیگردد که هیأتی از علمای الازهر مصربه چاپ آن اشراف داشتند و به مصحف امیری مصر معروف است. (این هیات متشکل از شیخ محمد علی خلف الحسینی(شیخ المقاری مصر)، حنفی ناصر، مصطفی عنانی واحمد الاسکندری بود) . چاپ اول آن در سال 1342 برابر با 1932 میلادی (88 سال قبل) منتشر شده است. این مصحف مطابق روایت حفص از عاصم نوشته شده و علامتهای آن بر اساس کتاب « الطراز علی ضبط الخراز» تألیف التنسی است؛ ولی علامتهای اهل مغرب و اندلس به علامتهای خلیل بن احمد و پیروان او از اهل مشرق تبدیل شده است.
علمایی که بر این مصحف و ضبط و چاپ آن اشراف داشتند، در شناسنامهای که به آخر آن ملحق کردهاند طریقه ضبط آن و دلالت علامتهایی را که به کار بردهاند ذکر کردهاند؛ ملاحظه میشود که علامت سکون در این مصحف سر حرف خاء بدون نقطه است که گفته شده آن را از کلمه (خفیف) برداشتهاند؛ و این همان روش خلیل و سیبویه و اصحاب آنهاست؛ و این همان روشی است که ابن بواب در مصحفی که در سال 391 هجری نوشته، آن را به کار برده است.
این مصحف بر گرفته از روایت حفص بن سلیمان بن مغیره الاسدی الکوفی ازقرائت عاصم بن ابی النجود الکوفی التابعی عن ابی عبد الرحمن عبدالله ابن حبیب السلمی از عثمان بن عفان وعلی بن ابی طالب، و زیدبن ثابت، و ابی ابن کعب از پیامبر صلیالله علیه و ءاله وسلم میباشد. رسم الخط این مصحف اصطلاحی بر گرفته از مصاحف شش گانه عثمانی است.
رواج مصحف عثمان طه و شناخته شدن آن به عنوان قرآن برتر و رسمی در جهان اسلام از زمانی آغاز شد که علمای قرآن شناس عربستان این قرآن را به عنوان بهترین و صحیحترین کتابت به رسمیت شناختند. و این کتابت را با اندکی تصحیح و چاپ نفیس جدید به صورت مصحف المدینه در تیراژ هرساله چندین میلیون منتشر کردند. در ایران نیز به در خواست سازمان تبلیغات اسلامی ناشر اصلی در دمشق، تیراژ وسیعی از همین قرآن را به قطع وزیری خاص جمهوری اسلامی ایران چاپ کرد و به ایران ارسال داشت، علاوه بر این ناشرها، نهادها و سازمانهای مختلفی با اجازه و یا بی اجازه با سلیقه و یا بی سلیقه، اقدام به طبع افست آن کردهاند.
محاسن و مزایای قرآن به خط عثمان طه:
1-برتری رسم المصحف(عثمان طه) بر رسم الاملاء:
تا به حال در کتابت قرآن دو گونه عمل میشده است: کتابت به صورت رسم المصحف و رسم الاملاء.عمل به رسم المصحف عملی پسندیدهتراست زیرا که به امانتداری نزدیکتر است و قرآن همانگونه که نوشته شده است با رعایت امانت به نسلهای بعد منتقل میشود تا این معجزهی مکتوب جاوید بدون هیچ خدشهای بتواند مزیت خود را برسایر کتب آسمانی آشکار نماید.
البته بدون اینکه بخواهیم بحث توقیفی یا غیر توقیفی بودن را بیان کنیم باید این معجزه را با همان شکل اولیه انتقال داد. حذف حرکات که عدهای بر همت دارند کاری عبث و بیهوده بوده، ایرانیانی که چنین اشتباهی را مرتکب شدهاند بعد به فکر چاره افتادهاند که بافتوایی از علمای الازهر مصرعمل خود را توجیه کنند.
2-رسم الخط عثمان طه به روایت حفص از عاصم :
همانطور که قبلا ذکر شد روایت حفص از عاصم در تحریر و قرا ئت قرآن عثمان طه وجه مشترک بین شیعه و سنی است اگر این قرآن با قرا ئتی دیگر نوشته شده بود ممکن بود گفته شود وقف و ابتدا در این قرآن با اعتقادات شیعه هماهنگی ندارد حال که این وجه اشتراک وجود دارد امتیاز آن چند برابر است.بهتر است سایر بلاد به خصوص ایران هم تبعیت کند و در تکثیر همین قرآن بکوشد تا دشمنان نگویندقرآن شیعیان با قرآن اهل سنت متفاوت است یا گفته شود شیعیان قرآن علی بن ابی طالب و یا مصحف فاطمه میخوانند!
در اینجا نظر خوانندگان عزیز را به نظر یک پژوهشگر اروپایی که تازه مسلمان شده جلب میکنم: قرآنشیعه!؟در متن دامن زدن به اختلافات سنی وشیعه، که اوج آن را با خسارتهای جبران ناپذیر معنوی و مادی در عراق شاهدیم و گاه گاه نیز در پاکستان و افغانستان. مضمونی که پیش از این از سوی برخی علمای وهابی مثل احسان الهی ظهیر در پاکستان ترویج میشد که شیعه قائل به تحریف در قرآن است واساسا قرآن شیعه با دیگر مسلمانان فرق دارد.
تازگیکتابی دیدم که نه از سوی علمای وهابی بلکه توسط یک پژوهشگر غربی نوشته شده است وانتشارات روتلج که ناشر مهم و مشهوری است کتاب را چاپ کرده است. عنوان کتاب: زندگی پنجاه چهرهی تاثیرگذار درجهان اسلام است. کتاب توسط روی جکسون نوشته شده است. نکته قابل توجه این است که نویسنده نام احمد را هم به عنوان اسم دومش استفاده کرده است. یعنی با یک پژوهشگر غربی روبرو هستیم که مسلمان شده است.
این مسلمان گرامی پنجاه چهرهی شاخصی که انتخاب کرده است، جای تامل بسیار دارد.
در باره نامهایی که در کتاب آمده و آنهایی که نیامده جای گفتگوی بسیار است. به عنوان نمونه نام امام صادق علیه السلام ذکر نشده است، و البته نامهای بی تاثیری در تاریخ اسلام هم آمده است. نکته مورد توجهم این نامها نیست، نکته این است که در بررسی زندگی امام علی علیه السلام به عنوان چهره مؤثر، نوشته است: شیعیان امروزه از قرآن امام علی استفاده میکنند که با قرآن مسلمانان سنی متفاوت است.(ص:18 کتاب)
پیداست برای بیگانه سازی و دشمن تراشی میان مسلمانان کارسازترین وسیله و حربه همین است. که اهل سنت گمان کنند شیعه قرآن دیگری دارد به گمانم چنانچه پاسخ درستی به این کتاب و انتشارات روتلج داده شود ممکن است در موارد دیگر با تامل عمل کنند. »
3- کامل ترین اعراب گذاری بعد از 1400سال.
کشورهایی که در تهیهی این رسم الخط با هم همکاری کردهاند افراد خبرهی خودرا با تمام امکانات تجهیز کردهاند تا کاری عظیم ارائه دهند، مشخص است که موفق بودهاند.بطور نمونه فتحههای ماقبل «الف» و کسرههای ما قبل «یاء» وضمههای ماقبل «واو» نمایانگر این موفقیت است. اما ایرانیها چون دلایل این کار را ندانستهاند این حرکات را حذف کردهاند، با آنکه اعراب بیشتر، کلمات را محدودتر میکنند ودقیقتر خوانده میشوند.
4- دقیقترین اعراب گذاری بعد از 1400سال.
قرآنهایی که بوسیلهی خطاطانی مانند مرحوم خوشنویس و نیریزی تحریر یافتهاند بخاطرزبان فارسی و عدم تسلّط این دو بزرگوار برادبیات عرب از نظر اعراب گذاری دارای مشکل شده است واین مساله نشات گرفته از روش تدریس در مکتبخانههای آن زمان بوده است. چون آنچه را درمکتبخانه فراگرفته بودهاند در نوشتن خصوصًا کتابت قرآن هم بکار بردهاند.
به دو نمونه از آنها اشاره میشود. مثلا در مکتبخانه درس واو مدی اینگونه تدریس میشده است. الف و اوی اوُ، بِ و اوی بوُ، تِ و اوی توُ الخ.... که حرکت ضمه را روی حرف واو قرار میدادند با آنکه قرار گرفتن حرکت ضمه روی واو در ادبیات عرب ثقیل بوده و اگر هم چنین اتفاقی رخ دهد،نقل به حرف ماقبل میشود و یا حذف میگردد.
بطور مثال کلمه یَقُولُونَ در کتابت مکتبخانهای بدین شکل نوشته میشده است(یَقوُلوُنَ).در حالی که طریقهی صحیح که با ادبیات عرب نیز همخوانی داشته باشد باید چنین نوشته شود( یَقُولُونَ ) یعنی ضمه باید روی قاف و لام باشد..
برای تدریس تنوین نیز درمکتب خانه چنین تدریس میکردهاند که دو زبر، تنوین نصب، ودو زیر،تنوین جرّ، و دو پیش، تنوین رفع خوانده میشده است.
و میگفتند: الف دوزبر اَن ( ً )، الف دوزیر اِن (ٍ)،الف دو پیش اُن ( ٌ ). بِ دوزبر (باً)، بِ دو زیر( بٍ). .بِ دوپیش (بٌ ) که آنها را روی حروف قرار میدادند مثلا کلماتی مانند: قلماً، کتاباً، هدیً، مسمیً، تنوین روی الف(ا) و یاء(ی) قرار میگرفت با آنکه تنوین روی الف(ا) ویاء(ی) باعث التقاء ساکنین میشود. یعنی اعراب در جای خود قرار ندارد.
پس تنوین باید روی حرف ماقبل قرار گیرد، مانند: قَلَمًا، کِتَابًا، هُدًی، مُسَمًّی . اگرخوب دقت شود کلمات را غلط اعراب گذاری میکردند ومینوشتند ولی صحیح میخواندند.
دیگرخطاطان هم چون از روی خط پیشینیان کتابت کردهاند اشتباهاتآنهارا تکرارکردهاند. این اشکالها در قرآنهای قبل ازاین دو مرحوم کمتر دیده شده است حتی قرآنهای قبل، از نظر اِعراب بسیار کاملتر بوده است. این اشکالها بیشتر در قرآنهای فارسی و ترکی دیده میشود و در قرآنهای هندی و پاکستانی دیده نمیشود.
5- بهترین علائم اختصاری برای حروف ناخوانا و اشباع هاء ضمیر بعد از 1400سال.
علائم اختصاری به کار برده شده در این قرآن کار آموزش را راحتتر کرده است.به مواردی میتوان اشاره کرد.
الف) تشخیص همزهی قطع و وصل: به این قسمت آیه توجه فرمائید( الْیَوْمُ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَاَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی ) وقتی به ظاهر آیه توجه میکنیم اگر با ادبیات عرب آشنا نباشیم نمیتوانیم همزهی قطع را از وصل تشخیص دهیم ولی با این علامت اختصاری که یک صاد کوچک باشد همزه وصل تشخیص داده میشود.
ب) تشخیص حروف ناخوانا: یکی از مشکلاتی که همیشه در آموزش قرآن وجود داشته است تدریس حروف ناخواناست تنها قرآنی که بهترین علائم اختصاری را در مورد حروف ناخوانا ایجاد کرده است و با تک رنگ بودن میتوان آن را تشخیص داد این قرآن میباشد که کار آموزش را سادهتر و دقیقتر کرده است.
ج) اشباع هاء ضمیر: در عربی چندین نوع «هاء» وجود دارد که عبارتند از: هاء ضمیر، سکت، ذاتی، تأنیث و... که تنها «هاء» ضمیرمذکر است که اشباع میشود و تشخیص «هاء» ضمیر از دیگر موارد برای غیر عرب و کسی که با ادبیات عرب آشنا نیست بسیار مشکل است به خصوص که کلماتی استثناء هستند و «هاء» ضمیر ندارند ولی اشباع میشوند. ویا بر عکس ممکن است ضمیر نباشد واستثنائا اشباع شود مانند هاء تانیث «هذه» که دو علامت اختصاری (وـ ی) بکار گرفته شده دراین کتابت کار را بسیار آسان کرده است.
6 – دقیقترین رعایت قواعد تجوید مانند: ادغام تام، ناقص، اظهار، اقلاب، اخفاء و رعایت استثناءها در این قرآن.
رعایت قواعد تجویددر کتابت: بحث ادغام، اظهار، اقلاب واخفاء که در زبان عربی بسیار مهم است مربوط به زبان عربی نیست بلکه در تمام زبانها وجود دارد یا بهتر بگوئیم خداوند محل تکلم انسانها را دارای هر زبانی که باشند چنین قرار داده است. در زبانهای فارسی،لاتین،ترکی، انگلیسی و...نیز وجود دارد. ولی با تخصیص یک علامت اختصاری که در این رسم الخط بکار رفته و کارشناسی دقیقی روی این موارد انجام گرفته تغییر در شکل تنوینها این مهم را عملی نموده است.
7 - بهترین روش برای آموزش وفرگیری لحن عربی.
پیامبر بزرگوار فرمودند قرآن را بالحن عربی فرا گیرید این نوع اعراب گذاری به ما کمک میکند که به لحن عرب نزدیک شویم و در آموزش از همان ابتدا باید به لحن عرب تکیه کرد همانطور که کودکان لحن و لهجههای ترکی، یزدی وشمالی را از همان کودکی فرا میگیرند، مشکلی ندارند که لحن عربی را فرا گیرند پس میتوان نتیجه گرفت از همان ابتدا میتوان لحن عرب را آموزش داد.
8- بکار گیری تجوید در رسم الخط
قواعدی مانند: ادغام، اظهار،اقلاب واخفاء مخصوص زبان عربی نیست بلکه انجام این قواعد بصورت ناخودآگاه در تمام زبانها صورت میگیرد یعنی محل تکلم تمام انسانها چنین وضعیتی دارد چون این قواعد در کلاسهای تجوید بصورت کلاسیک تدریس میشود ما فکر میکنیم انسان باید اینطور تکلم کند در حالی که چنین نیست بلکه محل تکلم انسانها فطرتا و ذاتا چنین است. و الا یک عرب وغیر عرب هم این قواعد را از بدو تولد انجام میدهد بدون آنکه در کلاس درسی حاضر شده باشد. برای آگاهی بیشتر به کلمات فارسی ذیل توجه فرمایید.
اظهار در فارسی: من اَحمد را آوردم، من اِنسانی زود باورم، من اُمیدوارم به زودی جهان اصلاح شود، من همراه خوبی خواهم بود، من عالم به مطلب هستم، من غافل به موضوع بودم، من حمید را راهنمایی کردم، من خریدار افکار زیبایم. که در این موارد نون کاملا اظهار میشود.
ادغام در فارسی: «من مسلمانم» که هنگام تکلم گفته میشود «مَمُّسلمانم»
اقلاب در فارسی: «شنبه - اَنبُر» که هنگام تکلم گفته میشود «شمبه- اَمبُر»
اخفاء در فارسی: «استنکاف – کنکاش - منکر»
خوانندگان عزیز باید بدانند که این کارقبلا نیزدر قرآن امیری مصرصورت گرفته و نگارش مذکور خدمتی بزرگ است که دانشگاه الازهر مصر نسبت به قرآن انجام داده است. زیراکتابت عثمان طه و یا احمد باری از روی قرآن امیری مصر بوده است..
در زبان انگلیسی نیز اگر آخر کلمهای حرف n باشد واوّل کلمه بعد با حرف b شروع شود، خود به خود حرف n تبدیل به حرف m میشود ویا اگرحرفb بعدازحرفn قرارگیردحرفn تبدیل به حرفm میشودیعنی قلب صورت میگیرد. واگرآخر کلمهای حرف n باشد و کلمهی بعد با حرف k شروع شود خود به خود حرف n نزد حرف k اخفاء میشود. واگر حرف آخر کلمهایn باشد و کلمه بعد با حرف r شروع شود ادغام صورت میگیرد. و سایر موارد تجویدی نیز چنین است.
9- بهترین ترجمهها
بهترین ترجمههای نثر ونظم ازجمله: خرمشاهی، فولادوند مکارم، مشکینی، قمشهای، مجد و...... از این قرآن.
بعضی از افراد شلوغی اِعراب حرکات کشیده، علائم اختصاری ناخواناوعلائم تجویدی را عیب برشمردهاند در حالیکه از مزایای این قرآن همین موارد است که این قرآن را بر سایر قرآنها برتری میبخشد. این عزیزان خال سیاه روی چهرهی مه روی را به خاطر سیاه بودنش عیب میپندارند، در حالیکه همین خال سیاه است که چهرهی مهرویی را زیباتر میکند.
شلوغی اعراب خدمت بزرگی برای تدریس و صحیح خوانی بوده و تعریف جامعتری را به ما ارائه میدهد.
مثلا درلغت «نوحیها»اگر ضمه را روی حرف نون قرار دادهاند، به این دلیل است که واوحرف مدی است نه حرف لین. اگر ضمه نباشد نون را میتوان هم مفتوح خواند و هم مضموم. که در صورت مفتوح بودن واو لین، ودر صورت مضموم بودن واو مدی است.
کسرهی حرف «حاء» نشانگر این است که حرف یاء مدی است، و اگر ما قبل آن فتحه باشد نشانگر این است که حرف یاء لین است. واگر هیچ حرکتی نداشته باشد که به نظر ایشان حرکت اضافی است حرف یاء میتواند هم مد باشد وهم لین.
اگر ماقبل الف مفتوح است به این خاطر است که ماقبل الف همیشه مفتوح است وارتباط تگاتنگی بین الف و فتحه ماقبل است .ابن جنّی در بیان رابطهی میان حرکات کوتاه و بلند آن چنان با وضوح سخن گفته که تحقیقات جدید جز تاکید و تکرار سخن ابن جنّی مطلب تازهای ندارد.پس آقایان باید توجه کنند که کاربرد این علائم و حرکات چیست.
باید در ادبیات عرب غور بیشتری کنند و اگر از علمی آگاهی ندارند وارد آن نشوند و نادانستههای خود را اشتباه وعیب بردیگران ندانند. نه تنها این اِعراب اضافی نیست بلکه نبود این حرکات میتواند در کلمات تغییر ایجاد کند در این جا نظر خوانندگان عزیز را به سخن ابن جنّی معطوف می نمایم.
ابن جنّی در این باره میفرماید: حرکات بخشهایی از حروف مدّ و لین هستند و آنها عبارتند از : الف و یاء و واو. همانگونه که این حروف سه تا هستند حرکات نیز سه نوع می باشند : فتحه، کسره و ضمه. فتحه بخشی از الف، کسره بخشی از یاء و ضمه بخشی از واو است و علمای پیشین نحو، فتحه را الف کوچک، کسره را یاء کوچک و ضمه را واو کوچک مینامند. آنها در این نام گذاری راه صواب میرفتند.
دلیل اینکه حرکات بخشهایی از این حروف هستند این است که وقتی یکی از آنها را اشباع میکنی میبینی که بلافاصله پس از آن حرفی که این حرکت بخشی از آن است حادث شد. وی سپس میگوید: از توصیف حال این حروف روشن شد که آنها تابع حرکات هستند و از حرکات بوجود آمدهاند و حرکات منشأ آنها و جزئی از آنها است و الف همان فتحهی اشباع شده، یاء همان کسره اشباع شده و واو همان ضمه اشباع شده میباشد.پایان سخن ابنجنّی.
مثلا لغت «عین» به سه حالت خوانده میشود: فتحهی عین و سکون یاء، کسرهی عین و سکون یاء، و کسرهی عین بدون علامت سکون یاء. پس کثرت اعراب و علائم کمال است.
پس ورود تجوید در خط نه تنها عیب نیست بلکه مزیت وکمال است. اما چرا تمام تجوید را اعمال نکرده است برای اینکه سایر موارد تجویدی اختلافی است به همین سبب است که قاریان در رتبههای متفاوت قرار میگیرند و الا اگر قواعد تجویدی اختلافی نبود و یک استاندارد داشت که همه رعایت میکردند همه قاریان رتبهی اول را کسب میکردند.
لازم میدانم به اطلاع خوانندگان محترم برسانم که ورود تجوید در رسم الخط قرآنهای پاکستان وهند نیز وجود داشته است و منحصر به خط عثمان طه نیست.
لازم به ذکر است که آقای عثمان طه قرآنهای دیگری طبق روایه ورش برای کشورهای مغرب شامل تونس، الجزایر، المغرب، موریتانی وسنگال و طبق روایه الدوری برای وسط آفریقا شامل سودان، سومالی و حبشه و طبق روایه قالون برای کشورهایی مانند لیبی، نیجریه، نیجر، موریتانی ومالی نیز نوشته است. که باعث تشتت در بین مسلمانان میشود.
چه اصراری وجود دارد که هر کشوری قرآن مخصوص به خود داشته باشد. سران کشورهای اسلامی بیایند به توافق برسند و همان قرآن امیری مصر که با خطهای زیبای آقایان احمد باری و عثمان طه که کاملترین اعراب گذاری بعد از 1400سال در آن صورت گرفته و کتابت شده را در تمام جهان ترویج کنند.
بهتر است کشور جمهوری اسلامی پیش قدم شود واین قدم بزرگ وجهانی را بر دارد تا از تهمتها و تبلیغاتی نیز که علیه شیعه صورت میگیرد پرده برداشته شود. وسایر مسلمانان بدانند که شیعیان قرآن مخصوص به خود ندارند که قرآن علی بن ابی طالب یا مصحف فاطمه سلام الله علیهما باشد.
در فرصتی نزدیک به کسانی که ایرادهائی را وارد کردهاند پاسخ خواهیم داد.
به امید روزی که رسم الخط واحدی سراسر جهان اسلام را فرا گیرد. والسلام.
منابع:
1- قرآن خط عثمان طه چاپ سعودی سال 1405
2- قرآن خط عثمان طه چاپ سعودی سال1426
3- قرآن خط عثمان طه چاپ الجمهوریة الاسلامیة فی ایران
منظمة الحج والاوقاف والشؤون الخیریة شؤون الحج و الزیارة طهران عام 1406 هـ قطع وزیری
4- قرآن پژوهش، بهاء الدین خرمشاهی
5-کتابشناسی قرآنهای چاپی ایران، سید یاسر ایازی
6- پژوهشی در رسم المصحف، حسن تفکری
حجت الاسلام سعید همایون
جمع بندی
پرسش:
آیا به قرآن هایی با رسم الخط عثمان طه می توان اعتماد کرد؟ اگر این رسم الخط قابل اعتماد نیست، بهترین قرآن چه قرانی هست؟ اگر این رسم الخط دچار مشکل بوده و هست، چرا در طی این چند ساله مرکز دارالقرآن کاری انجام نداده است؟
پاسخ:
در این زمینه چند نکته عرض می شود:
1. قرآن از اعتبار و جایگاه ویژه ای برخوردار است به همین خاطر باید نگارش و یا ترجمه قرآن، به بهترین وجه انجام شود تا پیام قرآن بطور کامل و صحیح به مخاطب منتقل شود.
2. یک موضوعی که در علوم قرآن مطرح است، موضوع خطاهای املایی و یا غلط های نگارشی در قرآن است، زیرا کاتبان صدر اسلام، مسلط به فنون خط نبوده اند و اصلا خط چندان رشدی ـ مانند زمان های بعد ـ نداشته است لذا نگارش یک کلمه به صورت مختلف در قرآن آمده است که برخی موارد آن خلاف قوانین نگارشی است.
3. نکته مهم این است که قرائت صحیح از آیات قرآن، از صدر اسلام تاکنون، به صورت متواتر و نسل به نسل بین مسلمانان شایع بوده تا به ما رسیده است لذا این خطای املایی ضرری به اصل قرائت صحیح از قرآن وارد نمی کند.
4. بله، این نوع نگارش برخی کلمات که مطابق قوانین نگارشی موجود نیست، سختی هایی را برای خوانندگان به ویژه برای مبتدیان و تازه واردها ایجاد می کند، که البته با تمرین و ممارست، این سختی برطرف می شود.
5. در بین دانشمندان علوم قرآنی، از ابتدا تاکنون این بحث بوده که آیا این رسم الخط عثمانی قرآن، توقیفی است یعنی از طرف شارع مقدس تایید شده است لذا به واجب است به همان صورتی که آن کاتبان از ابتدا نوشته اند باقی بماند و کسی اجازه تغییر در املا و نگارش کلمات ندارد؛ یا غیر توقیفی است و لذا وجوبی بر تبعیت از آن نیست و می توان املا و نگارش آن را متناسب با قوانین رسم الخط مرسوم تغییر داد.
مشهور دانشمندان علوم قرآنی شیعه بر این عقیده اند که رسم الخط قرآن توقیفی نیست و می توان املای آن را تغییر داد.
اما در بین اهل سنت اختلاف است و گروهی آن را توقیفی و پیروی از آن را واجب دانسته، گروهی غیر توقیفی، و حتی برخی تغییر املای آن را واجب می دانند و چنین استدلال می کنند که اگر این خطاهای املایی باشد ممکن است خود خواننده چون قرائت برایش سخت است آن را به گونه ای که آسان است تغییر دهد، و این موجب تحریف می شود لذا برای جلوگیری از تحریف باید آن را اصلاح نمود.
6. آیت الله مکارم نیز معتقدند در قرآن خطای نگارشی و املایی وجود دارد و باید اصلاح شود تا خوانندگان فارسی زبان هم بتوانند بدون سختی و اشتباه، آن را بخوانند.
ولی این که وهابیت قرآن را با ترجمه فارسی تحریف شده، چاپ و نشر می دهد، یک خیانت و در راستای انحراف از اسلام راستین است، و موضوع دیگری است و با آن خطای املایی که یک موضوع علمی و تخصصی است ارتباطی ندارد.
بنابر این:
قرآن های موجود که به خط عثمان طه است، از نظر قرائت معتبر و قابل اعتمادند، و این خطاهای املایی و نگارشی در حد نوشتن و کتابت است و به گونه ای نیست که معنای کلمه را تغییر دهد.
بله قرائت برخی کلمه ها برای خوانندگان مبتدی سخت است که آن هم با تمرین و ممارست برطرف می شود.
فراموش نشود که اعتبار قرآن به قرائتش است و قرائت صحیح ـ که همان قرائت حفص از عاصم است ـ به صورت متواتر از صدر اسلام تا کنون نسل به نسل حفظ شده و به ما رسیده است، لذا این خطاهای املایی ضرری به اصل اعتبار قرآن وارد نمی کند.(1)
قرآن حضرت علی علیه السلام دارای ویژگی هایی بیش از قرآن های دیگر بود از جمله این که ترتيب دقيق آيات و سوره ها، طبق نزول آن ها رعايت شده بود، قرائت آیات طبق قرائت پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) كه اصيل ترين قرائت بود ـ ثبت شده بود، هم چنین مشتمل بر تنزيل و تأويل بود، يعنى موارد نزول و مناسبت هايى را كه موجب نزول آيات و سوره ها بود، در حاشيه مصحف توضيح مى داد.
این ویژگی ها هم مانع ورود اختلاف قرائات می شد و هم بهترين وسيله براى فهم معانى قرآن و رفع بسيارى از مبهمات بود. ولی تعصب و جهل و نادانی باعث شد تا آن قرآن را نپذیرند.
از آن پس نیز آن قرآن را کسی ندید و طبق روایات، از هر امامی به امام معصوم دیگر می رسید و اکنون نزد حضرت مهدی علیه السلام است.(2)
اما نباید فراموش کرد که این قرآن موجود همان قرآنی است که بر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نازل شده و آیاتش نیز همان آیاتی هستند که به وحی بر ایشان نازل شده است. لذا از این جهت اعتبار و ارزش و جایگاه قرآن، در جای خود ثابت و محفوظ است.
به این روایت توجه کنید:
"إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ (ع) ضَرَبَ فَسَاطِيطَ لِمَنْ يُعَلِّمُ النَّاسَ الْقُرْآنَ عَلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ فَأَصْعَبُ مَا يَكُونُ عَلَى مَنْ حَفِظَهُ الْيَوْمَ لِأَنَّهُ يُخَالِفُ فِيهِ التَّأْلِيف"؛ از امام باقر عليه السلام روايت شده كه فرمودند: هنگامى كه قائم آل محمد عليهم السّلام قيام كند خيمه هائى بزند و قرآن را به ترتيبى كه فرود آمده، بر مردم بياموزد، آن روز براى كسانى كه قرآن را حفظ كرده اند بسيار دشوار است، زيرا آن طرز آموختن مخالف با ترتيب كنونى قرآن است.(3)
به بیان دیگر، قرآنى كه حضرت ارائه مى دهند، به جز در ترتيب و نحوه تأليف آيات و سوره ها، هيچ گونه تفاوتى با مصحف موجود ندارد.
توجه: همان طور که در پست قبلی عرض کردم، قرائت قرآن طبق همان قرائت نازل شده بر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، به روایت حفص از عاصم، و به تواتر بین مسلمین از صدر اسلام محفوظ مانده و به ما رسیده است، و خطای کتابت و اشتباه در املای کلمات، مانع قرائت صحیح نمی شود، البته با تصحیح این خطاهای املایی، قرائت آسان تر می شود.
پی نوشت ها:
- موضوع توقیفی بودن یا نبودن رسم الخط قرآن، از موضوعات علوم قرآنی است که بطور مفصل در کتب علوم قرآن به آن پرداخته شده است، و بنده به خلاصه و چکیده آن اشاره کردم. لذا با مراجعه به کتب علوم قرآنی می توانید به تفصیل، موضوع را بررسی کنید.
- بحار الانوار، ج 89، ص40 و 52.
- شیخ مفید، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 386.