جناب بیخدا پست قبلی من رو با دقت مطالعه کردید یا فقط با عجله ازش رد شدید? خداشناسی ( به نظر من ) حتیاجی به بحث و نقد و... نداره فقط با مطالعه و“ تفکر“ این اعتقاد بدست میاد البته شاید در مورد شما فرق بکنه , شاید از این راه به نتیجه برسید ولی بنده یه مدت تو اعتقاداتم دچار شبهه شدم که با مطالعه رفع شداین کتابی هم که به شما معرفی کردم هیچکدام از مطالبش نیاز به دلیل وبرهان نداره چون همه چیز به شفافی بیان شده درپناه حق
اما در جوامع اسلامی چنین پیشرفت هایی شکل نگرفت و همانطور که نمیتوان از عقب افتادگی کشورهای اروپایی در قرون وسطی حرف زد اما حرفی از مسیحیت دروغینی که در اروپا حاکم بود نزد در جوامع اسلامی هم نمیتوان از تاثیر اسلام دروغین و افراطی حاکم بر آن گذشت. بطور خلاصه نقش دستگاه دین بطور واضح در کشورهای اسلامی همانند نقش کلیسا در قرون وسطی هست چرا که در کشورهای اسلامی وقتی دیدگاه امثالهم غزالی حاکم شد دیگر از طرف حکومت برای علم سرمایه گذاری نشد و دستگاه دین هم به تکفیر علما روی آورد که مثالهایش میتواند سهروردی و ابن راوندی و ابن مقفع و حسین بن منصور حلاج و عین القضات همدانی و خیلی های دیگر که بعضی شناخته شده و بعضی شناخته نشده هستند می باشد. پس در چنین فضایی علم پیشرفت نمیکند. نکته دیگر جایگاه دگر اندیش هست که در کشورهای اسلامی معمولا چوبه دار تنبیه انحراف از دین است مثلا همین الان بسیاری از دانشمندان در آمریکا مسیحی نیستند اما با آنها برخوردی صورت نمیگیرد (حال آنکه خبرنگار ما بجای اینکه به صحبت های پروفسور سمیعی توجه کند به فکر این است که چگونه میکروفون را بگیرد که کراوات او معلوم نشود!) اما اگر همین دانشمندان به یک کشور اسلامی بیایند نمیتوانند فعالیت کنند چرا که افراطیون بسیاری از آنها را ترور و باقی آنها را تهدید میکنند و همین باعث میشود که پیشرفتی صورت نگیرد.
در اینکه بعضی برداشتهای غلط از جانب اشخاص وعلماء خاصی به پیشرفت مسلمانان ضربه زده است وهمیشه آدمهای گج فهمی بودند که به خاطر برداشت غلط از اسلام عامدانه یا جاهلانه به ما ضربه زده است با شما هم عقیده هستیم اما اینها را نباید به حساب دین گذاشت والبته در این مسیر بعضی حکام وحکومتها بوده اند که با فراهم کردن زمینه برای دانشمندان موجب رونق علم در میان مسلمانان شده اند مثل مامون عباسی یا حکومت فاطمیان در مصر ویا صفویه که حمایت آنها از علمایی مانند شیخ بهایی موجب خدمات وپیشرفتهای علمی وتکنولوژی در میان مسلمانان شد. بنده در اینجا در مقام دقاع ازهمه سیاستها وروشها جاری در کشور نیستم وقبول دارم بعضی وقتها سلیقه های غلط وجود دارد اما ما باید همه چیز را در نظر بگیریم وقضاوت کنیم واینکه کشور ما بعد از انقلاب با در نظر گرفتن جنگ تحمیلی ودشمنی هایی که وجود داشته است چقدر موفق بوده است. وفکر می کنم نا انصافی باشد که بگوییم کشور ما در توسعه علم وحمایت از دانشمندان ورشد علم نسبت به توان وامکانات موجود ناموفق بوده است. واز افتخارات بزرگ این است که جنگ تحمیلی به دست جوانان همین کشور اداره شد وموفق بود که در کمتر کشوری این موقعیت برای جوانان پیش می آید.
پیشرفت اساسی نبوده و ما الان جزو کشورهای پیشرفته نیستیم و هنوز در حال توسعه هستیم.
بله ما در حال توسعه هستیم ولی شما همین کشور ما را با دیگر کشورهای تسلامی مقایسه کنید ببینید چقدر موفق بوده است واینکه الان در مصر هنوز 38درصد مردم بی سواد هستند ولی در کشور ما وبعد از انقلاب چقدر در زمینه سواد آموزی دم بر داشته شد.
مفسر معتقد به معجزه علمی: «1400 سال پیش پیغمبر اسلام از طرف خدا گفته کل منظومه شمسی بهمراه خورشیدش به سمتی در حرکت است»
شما را بخدا کمی انصاف داشته باشید. در این سوره خداوند برهانهائی از عظمت خلقت و قدرتش برای منکرین و کافرین میآورد تا آنها را متذکر کند و به فکر فرو ببرد. یعنی واقعیات جهان هستی را آنگونه که برای آنها ملموس است به ایشان تذکر میدهد. در آیه 37 برای اثبات قدرتش آفرینش شب و روز و در آیه 38 حرکت خورشید در آسمان (همان حرکت ظاهری) و در آیه 39 حرکت ماه در آسمان را بیان میکند. آنگاه در آیه 40 همه اینها را با هم جمع کرده و اینچنین برای اثبات قدرتش برهان می آورد که نه خورشید در حرکتش به ماه میرسد و نه شب به روز و هر کدام در مدار خود در حرکتند. بیان حرکت خورشید در کنار حرکت ماه بسیار ساده و روشن بیانگر حرکت ظاهری خورشید است. همان که کافرین هر روز مشاهده میکردند. پیوستگی این سه آیه، مؤید حرکت ظاهری خورشید نسبت به زمین میباشد. خیلی ساده. و همه اینها برهانهائی است برای منکرین فقط برای اینکه این مخلوقات را نشانه قدرت خدا بدانند. جهت اثبات این مطلب به بحث روایتی که در تفاسیر آمده دقت کنید:
در کتاب الدر المنثور، از ابوذر غفاری روایت شده(این روایت در تفسیر روض الجنان و روح الجنان، در تفسیر منهج الصادقین، در تفسیر گازر، در تفسیر انوار درخشان و در تفسیر المیزان ذکر شده) : «از رسول خدا پرسیدم معنای والشمس تجری لمستقر لها چیست ؟ و ایشان فرمودند مستقر خورشید در زیر عرش است»!؟
البته این تفسیر حضرت عالی هیچ دلالتی بر این نداشت که قرآن می گوید خورشید به دور زمین می چرخد. با در نظر گرفتن این مساله که خورشید خودش در کهکشان راه شیری به دور منظومه دیگری در حال گردش است لذا نمی تواند گفت که سخن قرآن در اینکه خورشید می چرخد غلط است.
در مورد احادیثی هم که فرمودید اولا احادیث غیر صحیح بنا به دلایلی که در جای خود بحث شده اند در میان ما کم نیست لذا وقتی محدثی می گوید این حدیث شاید صحیح نباشد نباید تعجب کرد واین خود نکته مهمی است که ما تجمد در این نداریم که بگوییم همه احادیث ما صحیح است هرچند مخالف با مسلمات وکشفیات یقینی باشد. وزمانی که می خواهند در مورد حدیثی اظهار نظر کنند باید تمام احادیث بررسی شوند وطبق واعدی که در علم حدیث وجود دارد نظر صحیح ودرست را به دست آورد وفرمایش امثال علامه طباطبایی از این قبیل است. وتاویل احادیث وآیات قرآن کار متخصصان آنهاست.
هیچ کس نمی تونه ثابت کنه خدا نیست...
و مهمتر ازون اگر خدا و قیامت راست باشه، ما ضرر نمیکنیم...
خداوکیلی آدم عاقل کدومو انتخاب میکنه؟
با عرض سلام
قبلا عرض کنم من معتقد به وجود خالق هستم
اما در مورد مطلبی که شما فرمودید باید عرض کنم:
1) اگر کسی موفق شود (با دلیل) ثابت کند خدایی وجود ندارد، در صورت وجود خدا و قیامت، لازم نیست نگران آن دنیای خود باشد چون یا با دلیل برایش ثابت شده خدا نیست و یا بادلیل خدایی را که ادیان معرفی میکنند نپذیرفته است.
2) بر عکس اگر کسی بدون دلیل و صرفا به خاطر ترس از قیامت خدایی را بپرستد، او باید نگران آن جهان خود باشد چون وقتی مبنا، پذیرش بی دلیل و کورکورانه باشد، هر نادرستی میتواند درست جلوه کند و تبدیل به اعتقاد شود. قطعا خدایی که مغز را به انسان به امانت داده، استفاده از آن و استدلال را از انسان طلب میکند.
در مورد سوالی هم که پرسیدید میتوان گفت انسان عاقل (تعقل) میکند و آن چیزی که عقلش به او میگوید را بر می گزیند.
با تشکر
آنچه از آیات و روایات بر می آید اگر انسان صرف ترس هم ایمان آورد جایگاهی بس بهتر از منکر دارد
با عرض سلام
در قرآن کریم به دفعات از علت تعقل و تفکر نکردن سوال شده ( افلا یعقلون.... اقلا یتفکرون....) که خود نشان از ارزش تفکر و تعقل در این کتاب است. من بعید میدانم کتابی که بر تفکر پافشاری میکند در جای دیگری پذیرش بی دلیل و از روی ترس را تایید کند. در همین رابطه ممنون میشوم آیاتی از قرآن کریم را که تایید کننده عبارت فوق الدکر شما میباشند ارائه بفرمایید. اگر چنین ایاتی وجود داشته باشد باید در مورد آنها بحث کرد.
اگر موفق شود و کسی نتوانست جوابش را بدهد که تابحال اصلا پیدا نشده چنین کسی.
بحث پیرامون اینکه کسی موفق شده یا نشده، بحث دیگری است که ارتباطی با این مطلب ندارد.
لبته این تفسیر حضرت عالی هیچ دلالتی بر این نداشت که قرآن می گوید خورشید به دور زمین می چرخد. با در نظر گرفتن این مساله که خورشید خودش در کهکشان راه شیری به دور منظومه دیگری در حال گردش است لذا نمی تواند گفت که سخن قرآن در اینکه خورشید می چرخد غلط است.
در مورد احادیثی هم که فرمودید اولا احادیث غیر صحیح بنا به دلایلی که در جای خود بحث شده اند در میان ما کم نیست لذا وقتی محدثی می گوید این حدیث شاید صحیح نباشد نباید تعجب کرد واین خود نکته مهمی است که ما تجمد در این نداریم که بگوییم همه احادیث ما صحیح است هرچند مخالف با مسلمات وکشفیات یقینی باشد. وزمانی که می خواهند در مورد حدیثی اظهار نظر کنند باید تمام احادیث بررسی شوند وطبق واعدی که در علم حدیث وجود دارد نظر صحیح ودرست را به دست آورد وفرمایش امثال علامه طباطبایی از این قبیل است. وتاویل احادیث وآیات قرآن کار متخصصان آنهاست.
قرآن به طور صریح به حرکت ماه و خورشید دور زمین اشاه دارد:
وَسَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَيْنِ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ
این که حرکت ماه و خورشید را کنار هم آورده دلیل بر یکسان بودن حرکت آنهاست و بین آن ها تفاوتی قایل نشده!
اگر قرآن آیه صریح داشت که زمین به دور خورشید می چرخد می شد به آن اعجاز علمی گفت نه اینکه بگوید خورشید حرکت می کند و تمام مردم آنزمان از آیات حرکت خورشید به دور زمین را بفهمند 1400 سال بعد که دیدند اوضاع خراب است بگویند کلمه گردش به دور زمین وجود ندارد!!
و یا این آیه که نویسنده قرآن فکر می کند ماه و خورشید در یک مدار به دور زمین می چرخند و از آن جهت می گوید که نه خورشید از ماه سبقت می گیرد و نه ماه از خورشید
لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ نویسنده قرآن فکر می کرده خورشید و ماه در یک مدار بوده اند اما به هم هرگز نمی رسند!!!
در ثانی نقص های علمی قرآن بسیار بیشتر از این موارد است مثلا همان مسئله زوجیت! که نویسنده قرآن در آن زمان هر حیوانی را می دید به صورت نر و ماده دید و سپس با یک استقرا به این نتیجه رسید که همه چیز زوج است اما امروز این عقیده به طور واضح رد شده و مثال هایش را هم زدم!
هیچ کس نمی تونه ثابت کنه خدا نیست...
و مهمتر ازون اگر خدا و قیامت راست باشه، ما ضرر نمیکنیم...
خداوکیلی آدم عاقل کدومو انتخاب میکنه؟
گذشته از این که این تفکر عملیاتی نیست، نکته اصلی در اینه که شما فرض میگیرید که اگر خدایی باشه، به معتقدان به وجودش حال میده! اما این فرض بی دلیله، از کجا معلوم که به خداوند فرضی دیوانه نباشه، منظور از دیوانه کسی که کارها رو برعکس انجام میده!
و یا
شاید هر چه خبیثتر باشیم نزد این خدای ناشناخته عزیزتر باشیم!
وَسَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَيْنِ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ
و برای شما خورشید و ماهی که همیشه در حرکت هستند و هم چنین شب و روز را رام کردیم.
همه حرکت ماه و خورشید و زمین به دنبال حرکت عظیم کهکشانی هست.
مغز ایه اینه که ما ماه و خورشید رو هم برای شما رام کرده ایم. ضمنا اگه قران میخواست همه حقایق رو بگه دیگه چه نیاز به عقل هست؟ تفکر انسان ارزشی داشت اون موقع؟ فقط میخواد مخ بشر رو به کار بیاندازد.
یه توصیه برادرانه به اقای بیخدا: از هرچی هم فرار کنی از مرگ دیگه نه اون موقع میفهمی حقیقت چه بود و من چه فکر میکردم.
1430 سال قبل کسی حتی تصور میکرد که ماه اصلا گرد هست که بیاد از حرکتش صحبت کنه؟
قرار نیست خداوند کاری کنه. خدا عقل داده که برن کار کنن شکمشونو پر کنن اینجوری گرسنگی نکشن.
صرف نظر از اینکه از روز روشن تره اینها بر اثر قحطی و خشکسالی{(که دست خداست, نه اینها)} اینطور شدن و نه تنبلی و بی فکری و پای تلویزیون خوابیدن! منظور من این بود که تضمینی نیست که خدا ، موجودی مهربان باشه
صرف نظر از اینکه از روز روشن تره اینها بر اثر قحطی و خشکسالی{(که دست خداست, نه اینها)} اینطور شدن و نه تنبلی و بی فکری و پای تلویزیون خوابیدن! منظور من این بود که تضمینی نیست که خدا ، موجودی مهربان باشه
..اگر وجود داشته باشه
شاد باشید
خداوند بشر رو توی این دنیای مادی فقط برای ازمایش خلق کرده. میخواد ببینه کی خوبه کی بد کی بندگی میکنه و چه کسی بندگی میکنه.
حالا خداوند بیاد مهربانیشو نشون بده اون وقت دیگه اختیار سلب میشه.
خرما توی مناطقی که خشک هستن میتونه محصول بده ایا نمی تونن خرما بکارن شکمشون رو سیر کنن؟
خداوند بشر رو توی این دنیای مادی فقط برای ازمایش خلق کرده. میخواد ببینه کی خوبه کی بد کی بندگی میکنه و چه کسی بندگی میکنه.
حالا خداوند بیاد مهربانیشو نشون بده اون وقت دیگه اختیار سلب میشه.
خرما توی مناطقی که خشک هستن میتونه محصول بده ایا نمی تونن خرما بکارن شکمشون رو سیر کنن؟
خدا این دنیا که فقط برای آزمایش است رو کمی زیادی بزرگ آفریده و 100 میلیارد کهکشان آفرید و در هر کدوم 100 میلیارد ستاره و برای هر کدوم 10 ها سیاره و قمر که ما رو بیافرینه و بگذاره روی زمین که ببینه کی خوبه و کی بد؟ فکر نمی کنید یکم زیادی چیز بیخود در دنیاست؟ البته جواب شما این است که حتما حکمتی دارد که ما نمی دانیم (مغلطه مصادره به مطلوب).
با این همه عظمتی که کیهان داره و بزرگی عالم خداوند میخواد مخ بشر رو به کار بیاندارد که
تو در برابر قدرت من هیچی . مبادا ادعای پادشاهی کنی و پا تو از گلیمت درازتر کنی.
ضمنا خورشید لازمه که بزرگ باشه تا انرژی هزاران میلیارد سال زمین رو تامین کنه
وَسَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَيْنِ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ
و برای شما خورشید و ماهی که همیشه در حرکت هستند و هم چنین شب و روز را رام کردیم.
همه حرکت ماه و خورشید و زمین به دنبال حرکت عظیم کهکشانی هست.
اولا آیه حرفی از حرکت زمین نزده
ثانیا برای ماه و زمین مدار تعیین کرده و می گوید در مدارد در حال حرکتند و در این مدار خورشید و ماه به هم نمی خورند
ثالثا از کجای آیه حرکت کهکشانی برداشت شد؟!
رابعا جواب زوجیت قرآن را چه می دهید؟!
ضمنا اگه قران میخواست همه حقایق رو بگه دیگه چه نیاز به عقل هست؟ تفکر انسان ارزشی داشت اون موقع؟ فقط میخواد مخ بشر رو به کار بیاندازد.
ما انتظاری نداریم قران تمام حقایق را بگوید فقط می گوییم چرا غیر حقیقت می گوید؟
یه توصیه برادرانه به اقای بیخدا: از هرچی هم فرار کنی از مرگ دیگه نه اون موقع میفهمی حقیقت چه بود و من چه فکر میکردم.
1430 سال قبل کسی حتی تصور میکرد که ماه اصلا گرد هست که بیاد از حرکتش صحبت کنه؟
برای اطلاع حضرت عالی 1400 سال پیش معتقد بودند تمام اجرام آسمانی به دور زمین در حال گردش هستند و زمین مرکز عالم است!
اما در در مورد مرگ هم دو حالت دارد یا عالمی نیست که همینطور است و یا عالمی هست اگر عالمی نباشد خوب شما ها ضرر کرده اید اما اگر عالمی و خدایی هم بود که نیست آنوقت من در مقابل آن خدا دلیل دارم و دلیلم هم این است که اگر تو خدا بودی چرا کسی را نفرستادی تا به سوالات و اشکالات ما جواب قانع کننده بدهد!
اینهمه نقش عجب بر در و دیوار وجود / هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار.
پاسخ من به عنودان و ستیزه جویان : سوره مبارکه کافرون.
بسم الله الرحیم الرحیم "به نام خداوند بخشنده بخشایگر"
قل یا ایها الکافرون "بگو ای کافران ، "
لا اعبد ما تعبدون "من آنچه شما می پرستید ، نمی پرستم."
ولا انتم عابدون ما اعبد "و نه شما آنچه من می پرستم می پرستید."
ولا انا عابد ما عبدتم "و نه من آنچه شما می پرستید می پرستم."
ولا انتم عابدون ما اعبد "و نه شما آنچه من می پرستم می پرستید."
لکم دینکم و لی دین. "دین شما برای خودتان و دین من برای خودم"
صدق الله العلی العظیم. "راست گفت خداوند والا و بلند مرتبه"
اینهمه نقش عجب بر در و دیوار وجود / هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار.
با این شعر ما را به 4000 سال پیش بردید!! شخصی در آسمان رنگین کمان می دید بعد که نمی دانست چرا چنین رنگ زیبایی به وجود آمده و علتش را نمی دانست آن را به خدا نسبت می داد و می گفت این نشانه .... خداست که رنگ های به این زیبایی را برای مدتی در آسمان آورد تا زیبایی او را مشاهده کنند!:ok:
بسم الله الرحیم الرحیم "به نام خداوند بخشنده بخشایگر"
قل یا ایها الکافرون "بگو ای کافران ، "
لا اعبد ما تعبدون "من آنچه شما می پرستید ، نمی پرستم."
ولا انتم عابدون ما اعبد "و نه شما آنچه من می پرستم می پرستید."
ولا انا عابد ما عبدتم "و نه من آنچه شما می پرستید می پرستم."
ولا انتم عابدون ما اعبد "و نه شما آنچه من می پرستم می پرستید."
لکم دینکم و لی دین. "دین شما برای خودتان و دین من برای خودم"
صدق الله العلی العظیم. "راست گفت خداوند والا و بلند مرتبه"
ما هم همین را می گوییم که لکم دینکم و لی دین اما شما ها هستید که می گویید باید شما را به جرم ارتداد کشت و دستانتان را قطع کرد و .....
با این حرف هایی که در اسلام است از این ادعا ها دیگر نکنید که بیشتر می خندیم!
این ها دروغ هایی است که دین دارد ها به شما می گویند!!!!
البته دروغگو شما ها و هم فکرانتان هستید.شما لیدر دارید.هر انسانی می تواند بفهمد که در چند روز اخیر تعدادی بی خدا یک دفعه به سایت وارد شده اند یا آن بی خدایانی که مدت ها نبودند،برگشتند.
مثلا فلان پدیده ثابت می شود مسیحی ها می گویند این در کتب ما بوده مسلمانان می گویند این را هم ما گفتیم
شاید هم حرف مسیحیان درست باشد هم مسلمانان.شاید در کتاب هر دو نوشته شده باشد 2=2.
در حالی که اصلا این قرآنی که ادعای علمی بودن می کند اشکالات علمی فراوانی دارد
این هم باز از کذب های شما و هم فکرانتان است.بار ها و بار ها دشمنان اسلام مواردی تحت عنوان تناقض های قرآن یا مطالب غیر علمی قرآن بیان کرده اند که ما نادرستی ادعاهای آن ها را نشان داده ایم.
مثلا می گوید هر چیزی را جفت و زوج آفریدیم در حالی که امروزه ثابت شده این حرف دروغ محض است!!!!
گفته نشده هر چیزی را زوج و جفت آفریده ایم.گفته شده هر چیزی را زوج آفریده ایم.زوج در لسان عربی معنی اصناف گوناگون می دهد.حتی قبل از این که علم کشف کند که برخی موجودات زنده جفت ندارند،مفسرین می گفتند معنای زوج در اینجا جفت نیست.عرب دوران جاهلیت هم می توانسته است بفهمد که یک کوه،جفتی ندارد.
معنی زوج همان اصناف گوناگون است و راجع به این ادعای شما می توانیم در تاپیک دیگری بحث کنیم.
این ها اگر راست می گویند قبل از اینکه دانشمندان بیایند مثلا پدیده بیگ بنگ را کشف کنند بیایند از قرآن آن را بیان کنند
این قول که قرآن بیگ بنگ را تایید کرده نیازمند بررسی است.
نه اینکه تا دیروز در احادیثی که درباره یک آیه آمده چیز دیگری می گفته اما وقتی علم چیزی را کشف کرده آن احادیث را دور انداخته و به توجیه و تاویل بپردازند و بگویند منظور این آیه همان است!!!
اولاً شما احادیث و آیات را یکی گرفتید که نشان دهنده دانش خیلی زیاد (!) شماست.
ثانیاً هر حدیثی حجت نیست و لزومی ندارد هر حدیثی از معصومین (ع) باشد.
ثالثاً بنده به شخصه نه دیدگاه شما را قبول دارم نه دیدگاه برخی مفسرین فعلی را.اصلاً نباید قرآن را با علوم تجربی مقایسه کرد.علوم تجربی مدام در حال تغییر هستند.بالفرض قرآن بگوید بیگ بنگ،علوم تجربی هم بگوید بیگ بنگ.بعد از مدتی علوم تجربی بگوید نخیر بیگ بنگ غلط بود.
اساساً هر کسی اندکی منطق کار کرده باشد می داند که دلیلی بر صحت علوم تجربی نداریم.بر خلاف باور عامه مردم.چون تمامی گزاره های علوم تجربی مبتنی بر استقراء ناقص هستند که صحتش معلوم نیست.
اگر این ها اینقدر علم داشتند پس چرا نمی دانستند که زمین به دور خورشید حرکت می کند و نه اینکه خورسید به دور زمین!!!!
اگر شما آیات و احادیث مسلمانان در این باره را بخوانی متوجه می شوی که اینها معتقد بودند خورشید به دور زمین می چرخد (احادیث فراوانی هست) اگر کتاب های این ها این ها اینقدر بار علمی داشت پس این سوتی ها دیگر چیست؟!!
اولاً آیه ای دال بر این مطلب نداریم.ثانیاً روایتی یا حدیثی هم دال بر این مطلب نداریم.ثالثاً بالفرض روایت یا حدیثی پیدا شود،صحت آن معلوم نیست.
چون که سخنان دانشمندان را متوجه نشدید فکر می کنید از محدوده آن ها خارج است در حالی که کاملا به آن مربوط است
خیر از محدوده آن ها خارج است.موضوع فیزیک تا حدودی بررسی ماده و عوارض آن است.حال چطور فیزیک می تواند راجع به غیر ماده اظهار نظر کند،وقتی موضوعش غیر ماده نیست و ابزار هایش مادی هستند؟
شما ها یک موجود (مثلا درخت) را می بینید و نمی توانید وجود این درخت با نظم در آن را توجیه کنید در ذهن خود موجودی ماوراءالطبیعی می سازید و می گویید این موجود خالق درخت است!
چه بدانیم چرا این موجود هست چه ندانیم،در هر صورت می گوییم خالقش خداست.حتی اگر از نظر فیزیکی معلوم شود که چرا پدید آمده،باز دلیل بر نفی وجود خدا نمی شود.تنها و تنها در صورتی دلیل بر نفی وجود خدا می شود که آن فرد معتقد،دلیلش برای وجود خدا توجیه چنین پدیده ای باشد.حال آن که دلیل ما این نیست.
اکثر اشکالات شما و هم فکرانتان (که لیدر دارید) اشکالاتی هستند که فلاسفه غربی به مسیحیت وارد کرده اند.شما هم عموماً چیزی از خودتان ندارید.ادعاهای آن ها را کپی پیست می کنید و راجع به اسلام به کار می برید.در صورتی که نظر اسلام در اکثر امور با نظر مسیحیت تفاوت می کند.
در حالی که دانشمند مانند شما ها در توجیه به وجود آمدن این نظم نمی مانند و طبق اصول علمی علت وجود و نظم آن مثلا درخت را ثابت می کند و می گویند برای توجیه وجود این درخت نیازی به وجود خدا نیست و بدون خدا هم وجود این درخت قابل توجیه است کاری که شما نمی توانید انجام دهید!
ما پاسخ این حرف شما را دادیم.از نظر فلسفی علت تامه تمامی مخلوقات خداست،در عین حال این مخلوقات می توانند علت های دیگری هم داشته باشند.ما در عین این که به وجود خدا اعتقاد داریم و مخلوق او می دانیم موجودات این جهان را،معتقدیم موجودات می توانند منشاء های متفاوتی در این عالم داشته باشند.کار علوم تجربی کشف این منشاء های دیگر است.
دقیقا همان حرفی که هاوکینگ می زند که برای توجیه وجود جهان نیازی به وجود خدا نیست.
حرف هاوکینگ غلط است و غلط بودن آن از طریق فلسفی قابل اثبات است.
شما و همفکرانتان و اکثر عوام الناس در جهان فکر می کنند حدوث زمانی راه صحیحی برای رسیدن به خداست.در حالی که غلط است.وقتی فیزیک می گوید حدوث زمانی شاید درست نباشد،می گویید خب پس خدایی هم نیست شاید.
پاسخ سایر ادعاهای شما،در پست های بعدی. لبیک یا مهدی
و من الله توفیق
البته دروغگو شما ها و هم فکرانتان هستید.شما لیدر دارید.هر انسانی می تواند بفهمد که در چند روز اخیر تعدادی بی خدا یک دفعه به سایت وارد شده اند یا آن بی خدایانی که مدت ها نبودند،برگشتند.
دروغ گو خودت تو هستی! همین حرف که شما لیدر دارید هم دروغ دیگر امثال شماست! این که تعدادی بیخدا وادر سایت شدند ربطی به من ندارد که پاسخ دهم! پس لابد شما خداساز ها هم لیدر دارید که اینهمه در این سایت هستید!:Nishkhand:
شاید هم حرف مسیحیان درست باشد هم مسلمانان.شاید در کتاب هر دو نوشته شده باشد 2=2.
شاید هم حرف هر دو غلط باشد و هر دو بگویند1=2 اما چون1=2 را در ذهنشان به خدای خیالیشان نسبت می دهند هر چه هم دلیل بیاوری باور نخواهند کرد که اشتباه است چون پیش داوری دارند
گفته نشده هر چیزی را زوج و جفت آفریده ایم.گفته شده هر چیزی را زوج آفریده ایم.زوج در لسان عربی معنی اصناف گوناگون می دهد.حتی قبل از این که علم کشف کند که برخی موجودات زنده جفت ندارند،مفسرین می گفتند معنای زوج در اینجا جفت نیست.عرب دوران جاهلیت هم می توانسته است بفهمد که یک کوه،جفتی ندارد.
معنی زوج همان اصناف گوناگون است و راجع به این ادعای شما می توانیم در تاپیک دیگری بحث کنیم.
این دروغ شما کاملا واضح و آشکار است می توانید به تفسیر نمونه رجوع کنید
وَمِن كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ
زوجین یعنی دو زوج بنا بر این نمی تواند معنای اصناف دهد مگر اینکه بگویید دو صنف که آن هم دلیلی بر آن ندارید و این دو صنف هم باطل است
اگر خواستید در تاپیک دیگری! اگر نام کاربریم مسدود نشد بحث خواهم کرد
ثانیاً هر حدیثی حجت نیست و لزومی ندارد هر حدیثی از معصومین (ع) باشد
شما باید ثابت کنید که از امامانتان نیستند
اساساً هر کسی اندکی منطق کار کرده باشد می داند که دلیلی بر صحت علوم تجربی نداریم.بر خلاف باور عامه مردم.چون تمامی گزاره های علوم تجربی مبتنی بر استقراء ناقص هستند که صحتش معلوم نیست.
چون منطق شما غلط است این نتیجه بدست آمده!!!!
اگر علوم تجربی غلط است پس دیگر از این تکنولوژی مثل کامپیوتر و ... استفاده نکنید چون همه آن اشتباه است و دیگر دکتر نروید و به مسجد ها رجوع کنید تا از خدایی که دارید شفا بگیرید نه از علمی که صحتش معلوم نیست!!!
اولاً آیه ای دال بر این مطلب نداریم.ثانیاً روایتی یا حدیثی هم دال بر این مطلب نداریم.ثالثاً بالفرض روایت یا حدیثی پیدا شود،صحت آن معلوم نیست.
در یک پست مفصل بحث شده لزومی به تکرار نمی بینم!
و در مورد احادیث هم ضعف سندی ان را اثبات کنید و گرنه ادعای بدون دلیل نفرمایید
خیر از محدوده آن ها خارج است.موضوع فیزیک تا حدودی بررسی ماده و عوارض آن است.حال چطور فیزیک می تواند راجع به غیر ماده اظهار نظر کند،وقتی موضوعش غیر ماده نیست و ابزار هایش مادی هستند؟
مگر چیزی غیر ماده وجود دارد؟! عقل و ذهن انسان هم مادی است پس طبق برهان شما نمی تواند خدا را درک کند
شما برای من از همین عقل یا فلسفه تان خدای خیالیتان را برایم با قویترین برهانتان ثابت کنید تا ببینیم این خدای شما را با عقلتان می توانید ثابت کنید و یا صرفا ادعا دارید!
اگر وارد مبحث فیزیک شوید، خواهید دید که فیزیک کوانتوم تا مرز بین ماده و غیر ماده پیش رفته.
در جائی ماده شما با جرم m، نمیتواند حتی به سرعت نزدیک به سرعت نور برسد، و در جائی دیگر در فیزیک کوانتوم مواجه میشوند با سرعتهائی تا چندین برابر سرعت نور!
آیا میتوانید مطابق فرمول E=m*c*c تصور کنید که جرم m میتواند به این سرعتها دست پیدا کند؟
عقل و ذهن انسان هم مادی است
در این مورد هم بد نیست نگاهی به تحقیقات انجام شده در مورد ذهن کوانتیک و کوانتوم میکروتوبولهای نرونهای مغز انسان بیندازید.
و ببینید که فرآیندهای مغز بسیار سریعتر از واکنشهای الکتروشیمیائی مادی هستند که در مغز روی میدهند و از طریق اعصاب منتقل میگردند. خیلی سریعتر از آنچه که فکرش را بکنید!
اگر وارد مبحث فیزیک شوید، خواهید دید که فیزیک کوانتوم تا مرز بین ماده و غیر ماده پیش رفته.
در جائی ماده شما با جرم m، نمیتواند حتی به سرعت نزدیک به سرعت نور برسد، و در جائی دیگر در فیزیک کوانتوم مواجه میشوند با سرعتهائی تا چندین ده برابر سرعت نور!
آیا میتوانید مطابق فرمول E=m*c*c تصور کنید که جرم m میتواند به این سرعتها دست پیدا کند؟
با تشکر از شما برای این پاسخ
چون بن موسی گفت با ماده نمی توان غیر ماده را کشف کرد و اصولا علم قادر به چنین کاری نیست که غیر ماده را کشف کند و شما با این سخنتان بیان کردید که علم می تواند تا مرز غیر مادی هم نظر دهد و ان را کشف کند و این خود مثال نقضی شد برای بن موسی(البته اگر سخنتان درست باشد)
با تشکر:Hedye:
با تشکر از شما برای این پاسخ
چون بن موسی گفت با ماده نمی توان غیر ماده را کشف کرد و اصولا علم قادر به چنین کاری نیست که غیر ماده را کشف کند و شما با این سخنتان بیان کردید که علم می تواند تا مرز غیر مادی هم نظر دهد و ان را کشف کند و این خود مثال نقضی شد برای بن موسی(البته اگر سخنتان درست باشد)
با تشکر:Hedye:
اگر اهل تحقیق در دانش باشید قطعاً با ورود همزمان به فیزیک کوانتوم و کوانتوم ذهن، به نتایج جالبی خواهید رسید.
راستش نمیخواستم اینو بگم. اما بگم بهتره:
نویسنده مطالب پستهای 137 و 136 شما، حداقل 400 ساعت مناظره فشرده با اینجانب داشت در مورد تناقضات قرآن و مطالب غیر علمی قرآن.
البته در وسع خودم شاید توانستم 50٪ ابهامات قرآنی ایشان را از بین ببرم. و این اندک باعث شد تغییر شگرفی در ایشان رخ دهد.
البته مانند شما بیخدا (آنهم از نوع Seriously) نبود. منتقد قرآن و نبوت بود.
الان اطلاع دقیقی از ایشان ندارم چون به اتریش رفت و ...
با تشکر از شما دوست عزیز. و آرزوی دستیابیتان به حقیقت:Hedye:
در این مورد هم بد نیست نگاهی به تحقیقات انجام شده در مورد ذهن کوانتیک و کوانتوم میکروتوبولهای نرونهای مغز انسان بیندازید.
و ببینید که فرآیندهای مغز بسیار سریعتر از واکنشهای الکتروشیمیائی مادی هستند که در مغز روی میدهند و از طریق اعصاب منتقل میگردند. خیلی سریعتر از آنچه که فکرش را بکنید!
آیا این فرآیندها از سرعت نور هم سریع تر هستند؟ چون تا وقتی سریع تر نباشند ادعای شما یعنی استناد به این سرعت برای توجیه غیرمادی بودن آن باطل است. لطفا منابع علمی ارائه کنید.
آیا این فرآیندها از سرعت نور هم سریع تر هستند؟ چون تا وقتی سریع تر نباشند ادعای شما یعنی استناد به این سرعت برای توجیه غیرمادی بودن آن باطل است. لطفا منابع علمی ارائه کنید.
میتوانید وارد صفحه ویکیپدیا پروفسور استوارت هامروف (Stuart Hameroff) شده و ضمن آشنائی با ایشان که یکی از برجسته ترین مدافعان نظریه ذهن کوانتیک میباشند، به منابع مرتبط دست پیدا کنید.
میتوانید وارد صفحه ویکیپدیا پروفسور استوارت هامروف (Stuart Hameroff) شده و ضمن آشنائی با ایشان که یکی از برجسته ترین مدافعان نظریه ذهن کوانتیک میباشند، به منابع مرتبط دست پیدا کنید.
خطاب به آقای بیخدا
آقای بیخدا به اباالفضل قسم خدا هست.:ok:(چون گاهی اوقات ما ابالفضل را بیشتر از خدا قبول داریم)
بابا شما اگه تو عکس آواتارتون میگین که "قطعا خدا نیست" خوب یه روز زحمت بکشید برید بهشت زهرا سر مزار شهید احمد پلارک .
برو دور و بر قبر را خوب بگرد ببین شیشه عطر و گلاب و ادکلنی پیدا می کنی؟ ولی میبینی که همینطور آب هایی که روی قبر می ریزند بوی عطر می گیرد.
بابا کجای علم اینو تونسته اثبات کنه؟
باشه بابا ما مسلمونا دینو نفهمیدیم و برای شما بد تعریف کردیم ولی به اباالفضل قسم این دین اسلام ناب خودش هیچ عیبی نداره.
آره عزیزم یه روز برو سر قبر این شهید بزرگوار و ببین که بدون هیچ دلیلی که تا حالا علم فهمیده باشه داره از قبر این شهید بوی خوش می زنه بالا. جون هر کی دوست داری یه روز برو و ببین.
با عرض سلام
من از دیدگاههای دوست عزیزمون بیخدا دفاع نمیکنم وای آیا به نظر شما این بوی خوش ثابت میکند که خدا هست؟
با تشکر
دوست عزیز . مهم اینه که آدم قلبش سلیم باشه و از هر آیت و نشانه ای به راحتی نگذره.
مثلا حضرت ابراهیم واقعا قلب سلیم و پاکی داشته که در اون دوران جاهلیت و خفقان با دیدن و مقایسه کردن ماه و ستاره و خورشید توانست به وجود خدا پی ببرد.
بله می تونه ثابت کنه(ولی نه اونقدر محکم که نشه زد زیرش چون من که فیلسوف نیستم که:ok:)
خوب ببینید چنین آدم با تقوایی همه خانواده و مردم میگن که آقا آدم با خدا و زیارت عاشورا خوان و مقید به غسل جمعه و ....بوده یعنی اینها را از روی ایمان به خدا انجام می داده و خدا به همین خاطر بهش فیض شهادت و همین فیض بوی خوش در دنیا را عنایت کرده.
البته این استدلال شاید اونقدر قوی نباشه که عنودان و ستیزه جویان قبول کنند ولی حداقل عینیه و خودمون می تونیم ببینیمش (و مثل این نیست که مثلا برای ما تعریف کنن که فلان پیامبر فلان معجزه را کرد)
البته دروغگو شما ها و هم فکرانتان هستید.شما لیدر دارید.هر انسانی می تواند بفهمد که در چند روز اخیر تعدادی بی خدا یک دفعه به سایت وارد شده اند یا آن بی خدایانی که مدت ها نبودند،برگشتند.
با عرض سلام
تصور کنید چه سعادت بزرگی است راهنمایی و هدایت افراد بی خدا و بی دینی که حتی رهبری و لیدر هم دارند! خوشا به سعادت آنان که با منطق صحیح و ارشادی در این سایت که با نام زیبای askdin نامگذاری شده رسالتی الهی را انجام میدهند و با هر هدایتی قطعه ای از بهشت را از آن خود میکنند.
جناب حاج سید مهندس دکتر یه سوال:
اینکه حالا در فیزیک وجود پاد ماده مطرح شده(انگار اثبات هم شده شما بهتر می دونید) می تونه درستی اینکه قرآن می فرماید ما از هر چیزی زوج آفریدیم را اثبات کند(حداقل زوجیت ماده)؟
مثلا یک میز که شاید بگید زوجش کجاست ، میشه گفت که زوجش پادماده اش هست که ما اون را نمی بینیم ولی فیزیک میگه که وجود داره.
اینکه حالا در فیزیک وجود پاد ماده مطرح شده(انگار اثبات هم شده شما بهتر می دونید) می تونه درستی اینکه قرآن می فرماید ما از هر چیزی زوج آفریدیم را اثبات کند(حداقل زوجیت ماده)؟
مثلا یک میز که شاید بگید زوجش کجاست ، میشه گفت که زوجش پادماده اش هست که ما اون را نمی بینیم ولی فیزیک میگه که وجود داره.
اگر این موضوع را برای ذرات بنیادی بیان کنید بهتر است. چون این بحث برای ماده و ضد ماده بیشتر حالت تصورگونه دارد.
پاد ذره دقیقاً ار نظر جرم و اسپین مانند ذره است ولی با بارالکتریکی متضاد.
بنظرم جفت ذره + پاد ذره میتواند مصداقی برای آن آیه قرآن باشد.
من در این صفحه و لیست منابع چیزی مرتبط با سرعت این فرآیندها و نتیجه گیری درباره مادی یا غیر مادی بودن آن ندیدم. اگر ممکن است راهنمایی کنید.
نکته اول: «سوپرپوزيسيون» که به موجب آن ذره میتواند در آن واحد در تمامی نقاط مکانی موجود باشد.
نکته دوم: «تقليل تابع موج» که هر نوع کوشش برای سنجش وضعيت ذره به کاهش صفات موجگونه آن ميانجامد و ذره از حالت سوپرپوزيسيون يا چند مکانی به وضعيت مشخصی در زمان و مکان تحويل میشود.
نکته سوم: «وابستگی کوانتيک ذرات» که به موجب آن دو ذرهای که از يک سيستم کوانتيک مانند اتم جدا ميشوند، و در مسيرهای مختلف از همديگر دور ميشوند، عليرغم بعد مسافت، وابستگی متقابل خود را حفظ ميکنند به نحوی که تعامل با يکی از آنها به منزله تعامل با ذره ديگر است.
پديده وابستگی کوانتيک بدان مفهوم است که تعاملهاي فيزيکیميتوانند با سرعتی به مراتب بيشتر از سرعت نور، منتشر شوند که با تئوری نسبيت اينشتين در تعارض است. دانشمندان اين مسأله را به اين ترتيب توجيه کردهاند که ذرات کوانتيک صرفا محاط در مکان و زمان نيستند.
و این یعنی علم به دروازههای غیر ماده رسیده و چارهای بجز پذیرشش ندارد.
پروفسور استوارت هامروف در مصاحبه خود با نشریه ترافیس در سال 1997 به زبانی ساده نظریات مشترک خود و راجرز پنروز را ارائه میدهد و به سه نکته بالا در مورد فرآیند پردازش در میکروتوبولهای سلولهای مغز انسان اشاره میکند. فرآیند پردازشی که بسیار سریعتر از انتشار اطلاعات حامل بر موج الکترومغناطیس با سرعت نور و نیز واکنشهای الکترو شیمیائی مربوطه است. http://www.quantumconsciousness.org/interviews/alternative.html
نکته مهم در اين بخش از سخنان استوارت هامروف عبارت از آن است که در هر ثانيه در حدود ۴۰ بار از وجود خود و عالم آگاه ميشويم.
و تنها چیزی که حقیر توانستم از این موضوع برداشت نمایم این بود:
منصفانه باید بپذیریم که علم ثابت میکند جهان و همه موجودات و همه ذراتش پیوسته و مستمر افاضه وجود میشوند.
پ.ن:
[/HR]امیدوارم این چند پست اخیر که زیاد با موضوع تاپیک مرتبط نیست، حذف نشود.
چرا که معتقدم ممکن است برای آنانی که ناباور به وجود غیر ماده و یا ناباور به وجود خدا هستند، راهگشا باشد.
خوب ببینید چنین آدم با تقوایی همه خانواده و مردم میگن که آقا آدم با خدا و زیارت عاشورا خوان و مقید به غسل جمعه و ....بوده یعنی اینها را از روی ایمان به خدا انجام می داده و خدا به همین خاطر بهش فیض شهادت و همین فیض بوی خوش در دنیا را عنایت کرده.
با عرض سلام
مطلبی را در باره (برنادت) یا بانوی قدیس برای شما میاورم:
در ۲۲ سپتامبر ۱۹۰۹ - ۱۲۸۸ ه.ش -، بدن او پس از ۳۰ سال از قبر مرطوبش درآورده شد. هرچند صلیبی که در دست او بود و تسبیحش زنگ زده بودند، اما بدنش سالم مانده بود . بدنش را شستند، لباس مجدد بر تنش کردند و دوباره به خاک سپرده شد. بار دوم، در ۳ آوریل ۱۹۱۹، بدن او مجدداً از قبر درآورده شد . باز هم بدنش سالم مانده بود . در ۱۹۲۵، بدن او برای بار سوم از قبر درآورده شد . نقابی مومی ( بر اساس عکسهای موجود و ظاهر صورتش) برای وی آماده شد، زیرا کلیسا نگران بود که هر چند بدن او سالم مانده، اما چشمان و بینی تورفته و رنگ تیره شدهٔ پوستش، تأثیر نامناسبی بر مردم داشته باشد . بدن او اکنون در کلیسای سنت برنادت در [Nevers] محل زیارت مؤمنان کاتولیک است. بدن او، با عمر نزدیک به ۱۳۴ سال، هنوز سالم است.
اتفاقاتی کم و بیش مشابه، گاهی اوقات برای افرادی که دارای خصوصیات معنوی خاصی هستند میافتد. در این رابطه (شاید) بتوان چند موضوع را نتیجه گرفت یا حد اقل احتمال داد:
1- این موضوع ارتباطی به مسلمان بودن یا شیعه بودن ندارد.
2- این گونه اتفاقات برای افرادی میافتد که یا موفق شده بودند ارتباط معنوی خاصی با ماوراء ایجاد کنند و یا به دلیلی انتخاب شده بودند و با آنها این ارتباط برقرار شده بود.
3- شواهد نشان میدهد این افراد همگی جزء پاک دل ترین افراد جامعه میباشند.
4- با توجه به اینکه اسلام، مسیحیت را تحریف شده میداند و مورد فوق (حداقل بعنوان تنها شاهد) در مسیحیت اتفاق افتاده، این سوال باقی است که چگونه فردی از یک دین تحریف شده میتواند به جنین درجه ای برسد؟
با تشکر
منظور ازتحریف مسیحیت اینه که کتابی که الان به دست ما رسیده تفاوت هایی با کتابی که مد نظر حضرت مسیح بود داره . اگر انسان به عقل خود رجوع کند می تواند راه درست را انتخاب کند واین ادیان مثل مسیحیت و اسلام راه هدایت و سعادت را به ما نشان می دهند.
نیروی گرانش و سایر نیرو ها از جایی نیامده اند بلکه در سرشت ( ذات)و هستی ماده هستن هر جاده ماده باشه گرانش هم هست
اینگونه نیست که ماده ای بوده باشد سپس خدایی نیروی گرانش را از جای دیگر گرفته وبرای نمونه بر روی ماده پخش کند !
ماده خودش نیرو زا است و نیرو هم همینگونه
ماده بی جان که دارای شعور نیست نمی تواند مفسر این مساله باشد ووجودش را از خودش بگیرد واین جمله که هر جا ماده باشد گرانش هم هست با توجه به اینکه ماده همیشه در حال تغییر وحرکت است نمی تواند جوابگوی این مساله باشد که وجود وقوایش را از خودش دارد چون چیزی که دائما در حال تغییر است باید محرک ومغیری داشته باشد.
نکته دیگر اینکه ماده در مورد چیزی ماوراء ماده نمی تواند سخنی بگوید که قبلا مفصل توضیح داده شد واینکه این صفات وآثار را از کجا دارد؟ خود ماده جوابگوی این مساله نیست لذا باید جواب معقولی پیدا کرد که عقل انسانی نیزپذیرای آن باشد.
قرآن به طور صریح به حرکت ماه و خورشید دور زمین اشاه دارد:
وَسَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَيْنِ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ
این که حرکت ماه و خورشید را کنار هم آورده دلیل بر یکسان بودن حرکت آنهاست و بین آن ها تفاوتی قایل نشده!
اگر قرآن آیه صریح داشت که زمین به دور خورشید می چرخد می شد به آن اعجاز علمی گفت نه اینکه بگوید خورشید حرکت می کند و تمام مردم آنزمان از آیات حرکت خورشید به دور زمین را بفهمند 1400 سال بعد که دیدند اوضاع خراب است بگویند کلمه گردش به دور زمین وجود ندارد!!
و یا این آیه که نویسنده قرآن فکر می کند ماه و خورشید در یک مدار به دور زمین می چرخند و از آن جهت می گوید که نه خورشید از ماه سبقت می گیرد و نه ماه از خورشید
لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ نویسنده قرآن فکر می کرده خورشید و ماه در یک مدار بوده اند اما به هم هرگز نمی رسند!!!
در ثانی نقص های علمی قرآن بسیار بیشتر از این موارد است مثلا همان مسئله زوجیت! که نویسنده قرآن در آن زمان هر حیوانی را می دید به صورت نر و ماده دید و سپس با یک استقرا به این نتیجه رسید که همه چیز زوج است اما امروز این عقیده به طور واضح رد شده و مثال هایش را هم زدم!
قرآن مفسر دارد واصول وقواعدی برای تفسیر دارد واگر قرار باشد هرکسی در مورد رآن نظر دهد مانند این است که یک آدمی که پنج کلا س سواد دارد در مورد فیزیک وعلوم تخصصی نظر دهد که در این صورت باید پرونده علم را جمع کرد وکنار گذاشت. آنچه که شما بیان می کنید هیچ صراحتی در گردش خورشید به دور زمین ندارد وترجمه هایی هم که نل کردید همچنین حال شما با خوش ذوقی خودتان چطور چنین برداشتی دارید به خودتان ربط دارد ولی نباید به قرآن وخدا نسبت داده وایراد علمی برای قرآن حساب کنید.
در مورد مساله زوجیت تعبیر قرآن حتما این نیست که این نر وماده باید جدای از هم باشند وطبق توضیح حضرتعالی چه بسا این نر ومادگی در یک چیز باشند والبته در مورد اینکه فلان چیز زوج وفردش چیست باید متخصصان آن در مورد ش نظر داده ومصداقش را مشخص کنند، سوای اینکه اگر قرار بود با هر استنباط علمی ما قرآن را زیر سوال ببریم الان دیگر اثری از قرآن نمانده بود چون آنقدر این قواعد علمی در حال تغییر وتحول است که روزی یک چیز اثبات شده وهمه تصور می کنند خدشه ناپذیر است اما بعد از مدتی با نظر جدیدی نظر قبلی از بین می رود که یکی از مصادیق بارز آن هیئت بطلمیوسی بود که بعد از صدها سال مشخص شد باطل بوده است.
دیوار قرآن را ایندر کوتاه نبینیم شما هم اگر کتابی را که قبلا معرفی کردم به نام ایان بابور ترجمه خرم شاهی را مطالعه کنید بیشتر با تغییر وتحولات علم آشنا می شوید.
گذشته از این که این تفکر عملیاتی نیست، نکته اصلی در اینه که شما فرض میگیرید که اگر خدایی باشه، به معتقدان به وجودش حال میده! اما این فرض بی دلیله، از کجا معلوم که به خداوند فرضی دیوانه نباشه، منظور از دیوانه کسی که کارها رو برعکس انجام میده!
و یا
شاید هر چه خبیثتر باشیم نزد این خدای ناشناخته عزیزتر باشیم!
خدایی که این ها رو میبینیه و کاری نمیکنه
خداوند برای بندگانش هیچ کم نگذاشته است بلکه این بندگان نااهل بوده اند که به خاطر ثروت ومقام ح دیگران را چپاول کرده اند ثروت آفریقا را غارت کرده ومردم آنرا بیچاره کرده اند کاری را که حیوانات با همدیگر نمی کنند قدرت طلبان با مردم فقیر کرده اند وهمه اینها به خاطر دوری از گفته های خدا بوده است واگر مردم به گفته های قرآن وحفظ رعایت حقو یکدیگر پایبند بودند الان این مشکلات نبود گناه خدا چیست که امکانات ونعمت ها را فراوان داده است مفت ومجانی ولی به انسانها اختیار گزینش داده است تا با اختیار خودشان مسیر حق را بر گزینند اما اگر در این وسط مردم خلاف خواسته خدا عمل کرده اند ما باید العیاذبالله خدا را مقصر بدانیم.
[FONT=arial]بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اعتقاد بر اینکه این دنیا خود به خود وجود دارد و قدیمی است و بقاء دارد از افکاری بوده که حداقل تا آنجایی که من می دانم در زمان پیامبر اکرم صل الله علیه و آله بوده است که به این گروه ( دهریه ) گفته می شد و البته پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و ائمه در رد آنها بیانات خیلی زیبایی دارند . توحید مفضل رضی الله عنه در رد بر فرقه مانویه است( البته نه به طور خاص) که توسط علامه مجلسی رحمه الله ترجمه شده است، و یا احتجاج طبرسی که از این مبحث پر است، و نیز الفصول المهمه شیخ اجل علامه حر عاملی که بخش زیبایی در جلد اول کتاب در این باره دارد . علی ای حال این فکری بوده است که با براهین قاطعی رد شده است و من چند مثال می زنم که از کتاب های شریف احتجاج ( که محدثین آن را قطعی الصدور می دانند ) و ترجمه آیت الله غفاری آوردم که کسل کننده هم نباشد این را فعلا علی الحساب داشته باشید .
احتجاج ، ترجمه غفاری، ج 1 ، ص 57 [احتجاج پيغمبر با دهريه] بعد از آن حضرت ختمى پناه روى بسوى دهريه گمراه آورده فرمود كه شما بچه حجت و دليل احتجاج و استدلال نموده ميگوئيد كه تمامى اشياى موجوده معينه و همگى اعيان صوريه نوعيه را بدايت بين و نهايت روشن نيست، بلكه جميع آنها قديم و ازلى و باقى و سرمدىاند، هرگز صفت فنا و صورت زوال نپذيرند.
دهريه بىرويه در جواب حضرت سيد البريه عليه الصلاة و التحيه عرض نمودند كه ما هر چه بديده عيان مشاهده و از روى عقل و عرفان ملاحظه نمائيم، بلكه حقايق همه آنها را تدبر و تفكر فرمائيم چون سببى كه وسيله حدوث اشيا و امرى كه موجب ايجاد همه آنها بعد از عدم بود بين و آشكارا و واضح و هويدا نيست، عقل ما از روى علم و حذاقت و خرد از روى فطنت و فراست حكم جزم نمود كه همگى اشيا موجوده بدايت و اولى و نهايت و آخرى ندارند، و چون دست زوال و فنا و نقصان و انطفا از دامن همگى كشيده و كوتاه است بناء عليه حكم بر صفت بقا و دوام آن اشياء نموديم.
حضرت رسول (ص) فرمود كه آيا شما آن اشيا را قديم يافتيد كه اصلا آنها را بدايت ظاهر و پيدا نباشد يا آنكه آن اشيا را دائم و باقى ابد الابد يافتيد كه بالكليه زوال و فناپذير نباشند، اگر قائل شويد بر آنكه ما اشياى موجوده خارجيه و ذهنيه را قديم و ازلى بلكه باقى و سرمدى يافتيم پس بايد كه شما تعقل و تفكر نفس و شخص خود نمائيد و در آن مرام از روى فراست تمام خوض فرمائيد، زيرا كه بنا بر اعتقاد شما لازم آيد كه شما در ازل الآزال بهمين صورت و صفت حال موجود باشيد بىقيل و قال، و شما را مدت بدايت و نهايت نباشد، يعنى زمانى در سابق بر ايجاد شما نگذشته باشد كه شما در آن زمان اين هيكل صورى و صفت نوعى كه الحال بدين منوال ميباشد سابقا در ازل الآزال بدين نوع و حال موجود نباشيد و يا اصلا از حين عدم پاى در مكان وجود ننهاده
باشيد بهر نحو و حال كه باشد.
و نيز چون قائل بر اين جمله كه همگى اشيا باقى و دائمند و هرگز زوال و فنا نپذيرند، شويد بايد كه ذوات شما نيز بر صفت دوام و بقا هميشه پابرجا باشد و اصلا موت و فنا را بر ذات شما راه نباشد. پس اگر طائفه دهريه بىرويه شما قائل بر اين قول لا يعنى ميگردند هر آينه بيقين شما مدافعه امرى معاينه و آشكارا ميكنيد و امرى كه بحسب بداهت عقل و رأى خلاف آن ظاهر و هويدا باشد ادعا مينمائيد، در اين مقال تمامى ارباب فضل و حال و اصحاب معرفت و كمال تكذيب شما نمايند، زيرا كه واضح و روشن و لايح و مبرهن است كه شما قبل از اين بمدت قليل بصفت وجود تغيير و تكميل يافته بوديد، بلكه باندك زمانى صور نوعيه تمام دهريه بل ساير البريه بمضمون «الجنس الى جنسه يميل» همگى و تمامى هيئت اصلى خود بخاك مستحيل ميگردد.
دهريه بعد از استماع كلام در نظام سيد الانام عليه الصلاة و السّلام گفتند: يا محمد ما اصلا چيزى كه دلالت بر قدم و ازليت اشيا يا بر بقا و ابديت آنها كند نديديم.
خداوند برای بندگانش هیچ کم نگذاشته است بلکه این بندگان نااهل بوده اند که به خاطر ثروت ومقام ح دیگران را چپاول کرده اند ثروت آفریقا را غارت کرده ومردم آنرا بیچاره کرده اند کاری را که حیوانات با همدیگر نمی کنند قدرت طلبان با مردم فقیر کرده اند وهمه اینها به خاطر دوری از گفته های خدا بوده است واگر مردم به گفته های قرآن وحفظ رعایت حقو یکدیگر پایبند بودند الان این مشکلات نبود گناه خدا چیست که امکانات ونعمت ها را فراوان داده است
با عرض سلام
لطفا جایگاه نعمت فراوان، عدالت و تکامل بعنوان هدف از آفرینش انسان را در اتفاق زیر که بعنوان نمونه آن را عرض میکنم مشخص فرمایید:
... در آفریقا متولد میشود. در روستایی بدور از هرگونه امکانات رفاهی. در خانواده ای مسلمان و فقیر بزرگ میشود و به صورت طبیعی بعلت مسلمان بودن والدین، مسلمان میگردد. قحطی و خشکسالی هدیه طبیعت به او، خانواده اش و کشورش است. او هم میخواهد (زندگی کند). برای فرار از این شرایط وحشتناک به خود فروشی روی میآورد تا شاید اندوخته ای کسب و بتواند خود و والدینش را از فقر و گرسنگی نجات دهد. الوده به ایدز میشود و این بیماری را به ده ها نفر دیگر منتقل میکند و در این بیماری میمیرد....داستان اینجا تمام نمیشود. او نه تنها خود فروشی و زنا کرده، که عامل غیر مستقیم بیماری و مرگ دهها انسان دیگر و فروپاشی خانواده های آنان گردیده و حالا باید پاسخگو باشد. او به جهنم میرود و برای ابد (لطفا در معنای ابد دقت بفرمایید. ابد بیشتر از هزار میلیارد تریلیارد سال است) باید به خاطر جرمی که انجام داده دائم بسوزد.
حهت یاد آوری سوال من در مورد جایگاه نعمت برای بندگان، عدالت و تکامل انسان (به عنوان هدف از آفرینش) بود.
با تشکر
خداوند برای بندگانش هیچ کم نگذاشته است بلکه این بندگان نااهل بوده اند که به خاطر ثروت ومقام ح دیگران را چپاول کرده اند ثروت آفریقا را غارت کرده ومردم آنرا بیچاره کرده اند کاری را که حیوانات با همدیگر نمی کنند قدرت طلبان با مردم فقیر کرده اند وهمه اینها به خاطر دوری از گفته های خدا بوده است واگر مردم به گفته های قرآن وحفظ رعایت حقو یکدیگر پایبند بودند الان این مشکلات نبود گناه خدا چیست که امکانات ونعمت ها را فراوان داده است مفت ومجانی ولی به انسانها اختیار گزینش داده است تا با اختیار خودشان مسیر حق را بر گزینند اما اگر در این وسط مردم خلاف خواسته خدا عمل کرده اند ما باید العیاذبالله خدا را مقصر بدانیم.
با برهان شر که اشنایی دارید. اگر شرور عالم رو به جند نوع تقسیم بندی کنیم، تنها میشه شروری که انسانها در حق هم انجام میدن رو به این روش توجیه کرد.
راجع به زلزله سیل و خشکسالی که باعث شر هستند چه توجیهی است؟
از این بگذریم که این توجیه اول شما هم مورد قبول بنده نیست اما راجع بهش صحبتی نمیکنم.
خلاصه اینکه شروری در عالم هست که تنها و تنها خدا در آنها دخیل است و همین برای درست بودن برهان شر کافیس.
====================
بیانی استنتاجی از برهان شر براساس کتابی نوشته دیوید هیوم:
خدا وجود دارد. (فرض اولیه)
خدا قادر و عالم مطلق است. (تعریف خدا)
خدا کریم و مهربان مطلق است. (تعریف خدا)
موجودی که مطلقاً کریم و مهربان باشد با هر بدی و شر مطلقاً مخالف است. (تعریف مهربان مطلق)
موجودی که مطلقاً کریم و مهربان باشد در صورت اطلاع از وجود شر و توانایی نابود کردن، آن شر را بلافاصله نابود میکند. (نتیجهگیری از گزاره ۴)
خدا با هر بدی و شر مخالف است. (نتیجهگیری از گزاره ۳ و ۴)
خدا آنی میتواند شر را به طور کامل نابود کند. (نتیجهگیری از گزاره ۲)
نتیجه شر و بدی هرچه که باشد خدا میتواند بدون متوسل شدن به شر به آن دست یابد. (نتیجهگیری از گزاره ۲)
خدا دلیلی برای نابود نکردن شر ندارد. (نتیجهگیری از گزاره ۷٫۱)
خدا دلیلی برای بلافاصله عمل نکردن ندارد. (نتیجهگیری از گزاره ۵)
خدا شر را به طور کامل و آنی نابود میکند. (نتیجهگیری از گزاره ۶، ۷٫۲ و ۷٫۳)
شر وجود داشتهاست، وجود دارد و وجود خواهد داشت. (فرض اولیه)
گزارههای ۸ و ۹ متناقض هستند. بنابراین یکی از فروض اولیه نادرست هستند. به این معنی که یا خدا وجود ندارد. یا شر وجود ندارد.
خدا شر را به طور کامل و آنی نابود میکند. (نتیجهگیری از گزاره ۶، ۷٫۲ و ۷٫۳)
شر وجود داشتهاست، وجود دارد و وجود خواهد داشت. (فرض اولیه)
گزارههای ۸ و ۹ متناقض هستند. بنابراین یکی از فروض اولیه نادرست هستند. به این معنی که یا خدا وجود ندارد. یا شر وجود ندارد.
با برهان شر که اشنایی دارید. اگر شرور عالم رو به جند نوع تقسیم بندی کنیم، تنها میشه شروری که انسانها در حق هم انجام میدن رو به این روش توجیه کرد.
راجع به زلزله سیل و خشکسالی که باعث شر هستند چه توجیهی است؟
از این بگذریم که این توجیه اول شما هم مورد قبول بنده نیست اما راجع بهش صحبتی نمیکنم.
خلاصه اینکه شروری در عالم هست که تنها و تنها خدا در آنها دخیل است و همین برای درست بودن برهان شر کافیس.
====================
بیانی استنتاجی از برهان شر براساس کتابی نوشته دیوید هیوم:
خدا وجود دارد. (فرض اولیه)
خدا قادر و عالم مطلق است. (تعریف خدا)
خدا کریم و مهربان مطلق است. (تعریف خدا)
موجودی که مطلقاً کریم و مهربان باشد با هر بدی و شر مطلقاً مخالف است. (تعریف مهربان مطلق)
موجودی که مطلقاً کریم و مهربان باشد در صورت اطلاع از وجود شر و توانایی نابود کردن، آن شر را بلافاصله نابود میکند. (نتیجهگیری از گزاره ۴)
خدا با هر بدی و شر مخالف است. (نتیجهگیری از گزاره ۳ و ۴)
خدا آنی میتواند شر را به طور کامل نابود کند. (نتیجهگیری از گزاره ۲)
نتیجه شر و بدی هرچه که باشد خدا میتواند بدون متوسل شدن به شر به آن دست یابد. (نتیجهگیری از گزاره ۲)
خدا دلیلی برای نابود نکردن شر ندارد. (نتیجهگیری از گزاره ۷٫۱)
خدا دلیلی برای بلافاصله عمل نکردن ندارد. (نتیجهگیری از گزاره ۵)
خدا شر را به طور کامل و آنی نابود میکند. (نتیجهگیری از گزاره ۶، ۷٫۲ و ۷٫۳)
شر وجود داشتهاست، وجود دارد و وجود خواهد داشت. (فرض اولیه)
گزارههای ۸ و ۹ متناقض هستند. بنابراین یکی از فروض اولیه نادرست هستند. به این معنی که یا خدا وجود ندارد. یا شر وجود ندارد.
خدا شر را به طور کامل و آنی نابود میکند. (نتیجهگیری از گزاره ۶، ۷٫۲ و ۷٫۳)
شر وجود داشتهاست، وجود دارد و وجود خواهد داشت. (فرض اولیه)
گزارههای ۸ و ۹ متناقض هستند. بنابراین یکی از فروض اولیه نادرست هستند. به این معنی که یا خدا وجود ندارد. یا شر وجود ندارد.
سلام جناب بی نشان عزیز ...
من مدت زمان زیادی بود بدر مورد چیزی که شما در موردش بحث میکنید تفکر میکردم ...
تا اینکه کسی یه توضیحی به من داد که برای من جالب به نظر اومد ...
زمانی که خدا میخواست انسان رو خلق کنه ... فرشتگان به خداوند متعرض شدند و گفتند میخواهی انسانی رو خلق کنی که بر روی زمین فساد میکند و خون میریزد ...
در حالیکه ما تو را تقدیس میکنیم ... ( مقدس میشماریم ) و تو را از این کار بری میدانیم ...
و جواب خداوند ... این بود که من چیزی میدانم که شما نمیدانید ... و بعد مساله اسما الهی و ...
با اینکه سئوال مربوطه ... از طرف خدا بی پاسخ ماند ... ولی برای من جالب بود ...
چرا جالب بود ... از آن جهت که اگر قرآن از سمت خدا نبود ... اینقدر نمیتونست دقیق باشه .... حضرت محمد نمیتونست چنین ایرادی رو پیدا کنه و بصورت تلویحی به اون اشاره کنه ... باید حتما عظمت و توانایی پشت این صحبت میبود ...
درست هست که هیچ جوابی به این پرسش داده نشده ... ولی همین که در قرآن به این مساله اشاره شده ... به نظر من میتونه دلیلی بر این مساله باشه که حکمتی بالاتر بر دنیا حاکم هست ...
درست هست که هیچ جوابی به این پرسش داده نشده ... ولی همین که در قرآن به این مساله اشاره شده ... به نظر من میتونه دلیلی بر این مساله باشه که حکمتی بالاتر بر دنیا حاکم هست ...
سلام و وفت بخیر خدمت شما
از دیدگاه جالبی به موضوع نگاه کردید.
=================================
اگه اشاره پیامبر و قرآن به برهان شرور ، اون هم بطور ضمنی باعث شده نتیجه بگیرید که قرآن از طرف خداست باید بگم که این موضوع رو گویا ابتدا اپیکور در 400 سال پیش از میلاد مسیح مطرح میکنه!
و در ضمن در جامعه زمان پیامبر ، با اون همه وحشیگری اعراب، پرسیدن این سوال که " چرا خداوند انسان رو آفرید .. این انسان شر رو ، با وجود علم به شرور بودنش" چیز دور از ذهنی نبوده.
--------------
و بی پاسخ موندن این سوال از جانب خدا هم جالب توجهه
با برهان شر که اشنایی دارید. اگر شرور عالم رو به جند نوع تقسیم بندی کنیم، تنها میشه شروری که انسانها در حق هم انجام میدن رو به این روش توجیه کرد.
راجع به زلزله سیل و خشکسالی که باعث شر هستند چه توجیهی است؟
از این بگذریم که این توجیه اول شما هم مورد قبول بنده نیست اما راجع بهش صحبتی نمیکنم.
خلاصه اینکه شروری در عالم هست که تنها و تنها خدا در آنها دخیل است و همین برای درست بودن برهان شر کافیس.
====================
بیانی استنتاجی از برهان شر براساس کتابی نوشته دیوید هیوم:
خدا وجود دارد. (فرض اولیه)
خدا قادر و عالم مطلق است. (تعریف خدا)
خدا کریم و مهربان مطلق است. (تعریف خدا)
موجودی که مطلقاً کریم و مهربان باشد با هر بدی و شر مطلقاً مخالف است. (تعریف مهربان مطلق)
موجودی که مطلقاً کریم و مهربان باشد در صورت اطلاع از وجود شر و توانایی نابود کردن، آن شر را بلافاصله نابود میکند. (نتیجهگیری از گزاره ۴)
خدا با هر بدی و شر مخالف است. (نتیجهگیری از گزاره ۳ و ۴)
خدا آنی میتواند شر را به طور کامل نابود کند. (نتیجهگیری از گزاره ۲)
نتیجه شر و بدی هرچه که باشد خدا میتواند بدون متوسل شدن به شر به آن دست یابد. (نتیجهگیری از گزاره ۲)
خدا دلیلی برای نابود نکردن شر ندارد. (نتیجهگیری از گزاره ۷٫۱)
خدا دلیلی برای بلافاصله عمل نکردن ندارد. (نتیجهگیری از گزاره ۵)
خدا شر را به طور کامل و آنی نابود میکند. (نتیجهگیری از گزاره ۶، ۷٫۲ و ۷٫۳)
شر وجود داشتهاست، وجود دارد و وجود خواهد داشت. (فرض اولیه)
گزارههای ۸ و ۹ متناقض هستند. بنابراین یکی از فروض اولیه نادرست هستند. به این معنی که یا خدا وجود ندارد. یا شر وجود ندارد.
خدا شر را به طور کامل و آنی نابود میکند. (نتیجهگیری از گزاره ۶، ۷٫۲ و ۷٫۳)
شر وجود داشتهاست، وجود دارد و وجود خواهد داشت. (فرض اولیه)
گزارههای ۸ و ۹ متناقض هستند. بنابراین یکی از فروض اولیه نادرست هستند. به این معنی که یا خدا وجود ندارد. یا شر وجود ندارد.
پاسخی که به این قضیه داده میشه اینه که خدا اجازه میده شر انجام بشه ولی در قیامت جبران می کنه. فقط من نمی فهمم که این چه کاری است؟! :Gig:
من مسئله شر رو یکی از دلایل قوی برای نبود خدای ادیان ابراهیمی می دونم. مسئله شر هم اتفاقی نیست که تقسیر انسان باشه، اساس و پایه جهان طبیعت بر شر است و این در حیوانات هم دیده میشه (70 درصد حیوانات اگه یک حیوان دیگه رو هر روز نکشند نمی توانند زنده بمانند) و این کشتارها هم دردآور و به دور از اخلاق است تا جایی که یک حیوان از بدن زنده حیوان دیگر تغذیه می کنه. چرا خدا جهان رو طوری نیافرید که حداقل در روال طبیعی خودش اینقدر شر و زجر دادن موجودات وجود نداشته باشه؟
با عرض سلام
دلیل این نتیجه گیری ها را متوجه نشدم. لطفا توضیح بیشتری بدهید.
با تشکر
سلام دوست عزیز
در اینجا هیوم میخواد تاکید کنه که خداوند شر رو بطور آنی نابود خواهد کرد. حالا چرا روی بطور آنی تاکید داره؟ چون ممکنه بعضی ها بگن، صبر کنید خدا شر رو به موقع اش نابود خواهد کرد!
در تقریر خود اپیکور به این موضوع توجه نشده:
تقریر اپیکورس
حالت اول: شر در جهان وجود دارد، چون خدا از وجود شر بی خبر است؛ در این صورت خدا عالم مطلق نیست.
حالت دوم: شر در جهان وجود دارد، و خدا از وجود شر باخبر است، اما نمیتواند آن را نابود کند؛ در این صورت خدا قادر مطلق نیست.
حالت سوم: شر در جهان وجود دارد، در حالی که خدا از وجود شر باخبر و نسبت به دفع آن تواناست؛ در این صورت خدا خیرخواه مطلق نیست.
===================================
برگردیم به نکته ای که شما مطرح کردید.
چون مطلب رو از ویکی پدیا کپی کردم فکر میکنم اعداد گزاره ها یکم جابجا شده. چون معمولن خوب ترجمه نمیشن.
خدا دلیلی برای نابود نکردن شر ندارد.
از آنجایی که خداوند وحود دارد (1)
خدا دلیلی برای بلافاصله عمل نکردن ندارد.
این هم نتیجه 5 به همراه 1-7 هستش.
5-موجودی که مطلقاً کریم و مهربان باشد در صورت اطلاع از وجود شر و توانایی نابود کردن، آن شر را بلافاصله نابود میکند.
7-1 - نتیجه شر و بدی هرچه که باشد خدا میتواند بدون متوسل شدن به شر به آن دست یابد.
بسیار ترجمه نا معتبری است تقریبا هر چی دلش خواسته از خودش نوشته . متنی را که آوردید با ترجمه عربی سخن پیغمبر مطابقت ندارد. حدیث به این قشنگی را کلا عوض کرده سبحان الله.
جناب بیخدا پست قبلی من رو با دقت مطالعه کردید یا فقط با عجله ازش رد شدید? خداشناسی ( به نظر من ) حتیاجی به بحث و نقد و... نداره فقط با مطالعه و“ تفکر“ این اعتقاد بدست میاد البته شاید در مورد شما فرق بکنه , شاید از این راه به نتیجه برسید ولی بنده یه مدت تو اعتقاداتم دچار شبهه شدم که با مطالعه رفع شداین کتابی هم که به شما معرفی کردم هیچکدام از مطالبش نیاز به دلیل وبرهان نداره چون همه چیز به شفافی بیان شده درپناه حق
در اینکه بعضی برداشتهای غلط از جانب اشخاص وعلماء خاصی به پیشرفت مسلمانان ضربه زده است وهمیشه آدمهای گج فهمی بودند که به خاطر برداشت غلط از اسلام عامدانه یا جاهلانه به ما ضربه زده است با شما هم عقیده هستیم اما اینها را نباید به حساب دین گذاشت والبته در این مسیر بعضی حکام وحکومتها بوده اند که با فراهم کردن زمینه برای دانشمندان موجب رونق علم در میان مسلمانان شده اند مثل مامون عباسی یا حکومت فاطمیان در مصر ویا صفویه که حمایت آنها از علمایی مانند شیخ بهایی موجب خدمات وپیشرفتهای علمی وتکنولوژی در میان مسلمانان شد. بنده در اینجا در مقام دقاع ازهمه سیاستها وروشها جاری در کشور نیستم وقبول دارم بعضی وقتها سلیقه های غلط وجود دارد اما ما باید همه چیز را در نظر بگیریم وقضاوت کنیم واینکه کشور ما بعد از انقلاب با در نظر گرفتن جنگ تحمیلی ودشمنی هایی که وجود داشته است چقدر موفق بوده است. وفکر می کنم نا انصافی باشد که بگوییم کشور ما در توسعه علم وحمایت از دانشمندان ورشد علم نسبت به توان وامکانات موجود ناموفق بوده است. واز افتخارات بزرگ این است که جنگ تحمیلی به دست جوانان همین کشور اداره شد وموفق بود که در کمتر کشوری این موقعیت برای جوانان پیش می آید.
بله ما در حال توسعه هستیم ولی شما همین کشور ما را با دیگر کشورهای تسلامی مقایسه کنید ببینید چقدر موفق بوده است واینکه الان در مصر هنوز 38درصد مردم بی سواد هستند ولی در کشور ما وبعد از انقلاب چقدر در زمینه سواد آموزی دم بر داشته شد.
البته این تفسیر حضرت عالی هیچ دلالتی بر این نداشت که قرآن می گوید خورشید به دور زمین می چرخد. با در نظر گرفتن این مساله که خورشید خودش در کهکشان راه شیری به دور منظومه دیگری در حال گردش است لذا نمی تواند گفت که سخن قرآن در اینکه خورشید می چرخد غلط است.
در مورد احادیثی هم که فرمودید اولا احادیث غیر صحیح بنا به دلایلی که در جای خود بحث شده اند در میان ما کم نیست لذا وقتی محدثی می گوید این حدیث شاید صحیح نباشد نباید تعجب کرد واین خود نکته مهمی است که ما تجمد در این نداریم که بگوییم همه احادیث ما صحیح است هرچند مخالف با مسلمات وکشفیات یقینی باشد. وزمانی که می خواهند در مورد حدیثی اظهار نظر کنند باید تمام احادیث بررسی شوند وطبق واعدی که در علم حدیث وجود دارد نظر صحیح ودرست را به دست آورد وفرمایش امثال علامه طباطبایی از این قبیل است. وتاویل احادیث وآیات قرآن کار متخصصان آنهاست.
با عرض سلام
قبلا عرض کنم من معتقد به وجود خالق هستم
اما در مورد مطلبی که شما فرمودید باید عرض کنم:
1) اگر کسی موفق شود (با دلیل) ثابت کند خدایی وجود ندارد، در صورت وجود خدا و قیامت، لازم نیست نگران آن دنیای خود باشد چون یا با دلیل برایش ثابت شده خدا نیست و یا بادلیل خدایی را که ادیان معرفی میکنند نپذیرفته است.
2) بر عکس اگر کسی بدون دلیل و صرفا به خاطر ترس از قیامت خدایی را بپرستد، او باید نگران آن جهان خود باشد چون وقتی مبنا، پذیرش بی دلیل و کورکورانه باشد، هر نادرستی میتواند درست جلوه کند و تبدیل به اعتقاد شود. قطعا خدایی که مغز را به انسان به امانت داده، استفاده از آن و استدلال را از انسان طلب میکند.
در مورد سوالی هم که پرسیدید میتوان گفت انسان عاقل (تعقل) میکند و آن چیزی که عقلش به او میگوید را بر می گزیند.
با تشکر
درود
نیروی گرانش و سایر نیرو ها از جایی نیامده اند بلکه در سرشت ( ذات)و هستی ماده هستن هر جاده ماده باشه گرانش هم هست
اینگونه نیست که ماده ای بوده باشد سپس خدایی نیروی گرانش را از جای دیگر گرفته وبرای نمونه بر روی ماده پخش کند !
ماده خودش نیرو زا است و نیرو هم همینگونه
عقل میگوید: از خطر احتمالی جلوگیری کن
خب کدوم خدا؟ اگه خدا و قیامت مسیحی ها راست باشه باز هم شما ضرر کردید. اگه مال یهودی ها راست باشه که کلاه شما پس معرکه است! :Gig: ممتنع بودن بهتره!
با عرض سلام
در قرآن کریم به دفعات از علت تعقل و تفکر نکردن سوال شده ( افلا یعقلون.... اقلا یتفکرون....) که خود نشان از ارزش تفکر و تعقل در این کتاب است. من بعید میدانم کتابی که بر تفکر پافشاری میکند در جای دیگری پذیرش بی دلیل و از روی ترس را تایید کند. در همین رابطه ممنون میشوم آیاتی از قرآن کریم را که تایید کننده عبارت فوق الدکر شما میباشند ارائه بفرمایید. اگر چنین ایاتی وجود داشته باشد باید در مورد آنها بحث کرد.
بحث پیرامون اینکه کسی موفق شده یا نشده، بحث دیگری است که ارتباطی با این مطلب ندارد.
با تشکر
قرآن به طور صریح به حرکت ماه و خورشید دور زمین اشاه دارد:
وَسَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَيْنِ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ
این که حرکت ماه و خورشید را کنار هم آورده دلیل بر یکسان بودن حرکت آنهاست و بین آن ها تفاوتی قایل نشده!
اگر قرآن آیه صریح داشت که زمین به دور خورشید می چرخد می شد به آن اعجاز علمی گفت نه اینکه بگوید خورشید حرکت می کند و تمام مردم آنزمان از آیات حرکت خورشید به دور زمین را بفهمند 1400 سال بعد که دیدند اوضاع خراب است بگویند کلمه گردش به دور زمین وجود ندارد!!
و یا این آیه که نویسنده قرآن فکر می کند ماه و خورشید در یک مدار به دور زمین می چرخند و از آن جهت می گوید که نه خورشید از ماه سبقت می گیرد و نه ماه از خورشید
لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ نویسنده قرآن فکر می کرده خورشید و ماه در یک مدار بوده اند اما به هم هرگز نمی رسند!!!
در ثانی نقص های علمی قرآن بسیار بیشتر از این موارد است مثلا همان مسئله زوجیت! که نویسنده قرآن در آن زمان هر حیوانی را می دید به صورت نر و ماده دید و سپس با یک استقرا به این نتیجه رسید که همه چیز زوج است اما امروز این عقیده به طور واضح رد شده و مثال هایش را هم زدم!
گذشته از این که این تفکر عملیاتی نیست، نکته اصلی در اینه که شما فرض میگیرید که اگر خدایی باشه، به معتقدان به وجودش حال میده! اما این فرض بی دلیله، از کجا معلوم که به خداوند فرضی دیوانه نباشه، منظور از دیوانه کسی که کارها رو برعکس انجام میده!
و یا
شاید هر چه خبیثتر باشیم نزد این خدای ناشناخته عزیزتر باشیم!
خدایی که این ها رو میبینیه و کاری نمیکنه:
چه انتظاری ازش میره!:Cheshmak:
وَسَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَيْنِ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ
و برای شما خورشید و ماهی که همیشه در حرکت هستند و هم چنین شب و روز را رام کردیم.
همه حرکت ماه و خورشید و زمین به دنبال حرکت عظیم کهکشانی هست.
مغز ایه اینه که ما ماه و خورشید رو هم برای شما رام کرده ایم.
ضمنا اگه قران میخواست همه حقایق رو بگه دیگه چه نیاز به عقل هست؟ تفکر انسان ارزشی داشت اون موقع؟ فقط میخواد مخ بشر رو به کار بیاندازد.
یه توصیه برادرانه به اقای بیخدا: از هرچی هم فرار کنی از مرگ دیگه نه اون موقع میفهمی حقیقت چه بود و من چه فکر میکردم.
1430 سال قبل کسی حتی تصور میکرد که ماه اصلا گرد هست که بیاد از حرکتش صحبت کنه؟
خدایی که این ها رو میبینیه و کاری نمیکنه:
قرار نیست خداوند کاری کنه. خدا عقل داده که برن کار کنن شکمشونو پر کنن اینجوری گرسنگی نکشن.
صرف نظر از اینکه از روز روشن تره اینها بر اثر قحطی و خشکسالی{(که دست خداست, نه اینها)} اینطور شدن و نه تنبلی و بی فکری و پای تلویزیون خوابیدن! منظور من این بود که تضمینی نیست که خدا ، موجودی مهربان باشه
..اگر وجود داشته باشه
شاد باشید
خداوند بشر رو توی این دنیای مادی فقط برای ازمایش خلق کرده. میخواد ببینه کی خوبه کی بد کی بندگی میکنه و چه کسی بندگی میکنه.
حالا خداوند بیاد مهربانیشو نشون بده اون وقت دیگه اختیار سلب میشه.
خرما توی مناطقی که خشک هستن میتونه محصول بده ایا نمی تونن خرما بکارن شکمشون رو سیر کنن؟
خدا این دنیا که فقط برای آزمایش است رو کمی زیادی بزرگ آفریده و 100 میلیارد کهکشان آفرید و در هر کدوم 100 میلیارد ستاره و برای هر کدوم 10 ها سیاره و قمر که ما رو بیافرینه و بگذاره روی زمین که ببینه کی خوبه و کی بد؟ فکر نمی کنید یکم زیادی چیز بیخود در دنیاست؟ البته جواب شما این است که حتما حکمتی دارد که ما نمی دانیم (مغلطه مصادره به مطلوب).
با این همه عظمتی که کیهان داره و بزرگی عالم خداوند میخواد مخ بشر رو به کار بیاندارد که
تو در برابر قدرت من هیچی . مبادا ادعای پادشاهی کنی و پا تو از گلیمت درازتر کنی.
ضمنا خورشید لازمه که بزرگ باشه تا انرژی هزاران میلیارد سال زمین رو تامین کنه
اولا آیه حرفی از حرکت زمین نزده
ثانیا برای ماه و زمین مدار تعیین کرده و می گوید در مدارد در حال حرکتند و در این مدار خورشید و ماه به هم نمی خورند
ثالثا از کجای آیه حرکت کهکشانی برداشت شد؟!
رابعا جواب زوجیت قرآن را چه می دهید؟!
ما انتظاری نداریم قران تمام حقایق را بگوید فقط می گوییم چرا غیر حقیقت می گوید؟
برای اطلاع حضرت عالی 1400 سال پیش معتقد بودند تمام اجرام آسمانی به دور زمین در حال گردش هستند و زمین مرکز عالم است!
اما در در مورد مرگ هم دو حالت دارد یا عالمی نیست که همینطور است و یا عالمی هست اگر عالمی نباشد خوب شما ها ضرر کرده اید اما اگر عالمی و خدایی هم بود که نیست آنوقت من در مقابل آن خدا دلیل دارم و دلیلم هم این است که اگر تو خدا بودی چرا کسی را نفرستادی تا به سوالات و اشکالات ما جواب قانع کننده بدهد!
گرامی، واقعن چه فکری کردی و این حرف رو زدی!! فقط امیدوارم شوخی کرده باشی...............
---------
با این هموطنان عزیزی که ما داریم، من با این پست زدنام ،میخوام به کجا برسم! ؟ بیخیال
اینهمه نقش عجب بر در و دیوار وجود / هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار.
پاسخ من به عنودان و ستیزه جویان : سوره مبارکه کافرون.
بسم الله الرحیم الرحیم "به نام خداوند بخشنده بخشایگر"
قل یا ایها الکافرون "بگو ای کافران ، "
لا اعبد ما تعبدون "من آنچه شما می پرستید ، نمی پرستم."
ولا انتم عابدون ما اعبد "و نه شما آنچه من می پرستم می پرستید."
ولا انا عابد ما عبدتم "و نه من آنچه شما می پرستید می پرستم."
ولا انتم عابدون ما اعبد "و نه شما آنچه من می پرستم می پرستید."
لکم دینکم و لی دین. "دین شما برای خودتان و دین من برای خودم"
صدق الله العلی العظیم. "راست گفت خداوند والا و بلند مرتبه"
با این شعر ما را به 4000 سال پیش بردید!! شخصی در آسمان رنگین کمان می دید بعد که نمی دانست چرا چنین رنگ زیبایی به وجود آمده و علتش را نمی دانست آن را به خدا نسبت می داد و می گفت این نشانه .... خداست که رنگ های به این زیبایی را برای مدتی در آسمان آورد تا زیبایی او را مشاهده کنند!:ok:
ما هم همین را می گوییم که لکم دینکم و لی دین اما شما ها هستید که می گویید باید شما را به جرم ارتداد کشت و دستانتان را قطع کرد و .....
با این حرف هایی که در اسلام است از این ادعا ها دیگر نکنید که بیشتر می خندیم!
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
البته دروغگو شما ها و هم فکرانتان هستید.شما لیدر دارید.هر انسانی می تواند بفهمد که در چند روز اخیر تعدادی بی خدا یک دفعه به سایت وارد شده اند یا آن بی خدایانی که مدت ها نبودند،برگشتند.
شاید هم حرف مسیحیان درست باشد هم مسلمانان.شاید در کتاب هر دو نوشته شده باشد 2=2.
این هم باز از کذب های شما و هم فکرانتان است.بار ها و بار ها دشمنان اسلام مواردی تحت عنوان تناقض های قرآن یا مطالب غیر علمی قرآن بیان کرده اند که ما نادرستی ادعاهای آن ها را نشان داده ایم.
گفته نشده هر چیزی را زوج و جفت آفریده ایم.گفته شده هر چیزی را زوج آفریده ایم.زوج در لسان عربی معنی اصناف گوناگون می دهد.حتی قبل از این که علم کشف کند که برخی موجودات زنده جفت ندارند،مفسرین می گفتند معنای زوج در اینجا جفت نیست.عرب دوران جاهلیت هم می توانسته است بفهمد که یک کوه،جفتی ندارد.
معنی زوج همان اصناف گوناگون است و راجع به این ادعای شما می توانیم در تاپیک دیگری بحث کنیم.
این قول که قرآن بیگ بنگ را تایید کرده نیازمند بررسی است.
اولاً شما احادیث و آیات را یکی گرفتید که نشان دهنده دانش خیلی زیاد (!) شماست.
ثانیاً هر حدیثی حجت نیست و لزومی ندارد هر حدیثی از معصومین (ع) باشد.
ثالثاً بنده به شخصه نه دیدگاه شما را قبول دارم نه دیدگاه برخی مفسرین فعلی را.اصلاً نباید قرآن را با علوم تجربی مقایسه کرد.علوم تجربی مدام در حال تغییر هستند.بالفرض قرآن بگوید بیگ بنگ،علوم تجربی هم بگوید بیگ بنگ.بعد از مدتی علوم تجربی بگوید نخیر بیگ بنگ غلط بود.
اساساً هر کسی اندکی منطق کار کرده باشد می داند که دلیلی بر صحت علوم تجربی نداریم.بر خلاف باور عامه مردم.چون تمامی گزاره های علوم تجربی مبتنی بر استقراء ناقص هستند که صحتش معلوم نیست.
اولاً آیه ای دال بر این مطلب نداریم.ثانیاً روایتی یا حدیثی هم دال بر این مطلب نداریم.ثالثاً بالفرض روایت یا حدیثی پیدا شود،صحت آن معلوم نیست.
خیر از محدوده آن ها خارج است.موضوع فیزیک تا حدودی بررسی ماده و عوارض آن است.حال چطور فیزیک می تواند راجع به غیر ماده اظهار نظر کند،وقتی موضوعش غیر ماده نیست و ابزار هایش مادی هستند؟
چه بدانیم چرا این موجود هست چه ندانیم،در هر صورت می گوییم خالقش خداست.حتی اگر از نظر فیزیکی معلوم شود که چرا پدید آمده،باز دلیل بر نفی وجود خدا نمی شود.تنها و تنها در صورتی دلیل بر نفی وجود خدا می شود که آن فرد معتقد،دلیلش برای وجود خدا توجیه چنین پدیده ای باشد.حال آن که دلیل ما این نیست.
اکثر اشکالات شما و هم فکرانتان (که لیدر دارید) اشکالاتی هستند که فلاسفه غربی به مسیحیت وارد کرده اند.شما هم عموماً چیزی از خودتان ندارید.ادعاهای آن ها را کپی پیست می کنید و راجع به اسلام به کار می برید.در صورتی که نظر اسلام در اکثر امور با نظر مسیحیت تفاوت می کند.
ما پاسخ این حرف شما را دادیم.از نظر فلسفی علت تامه تمامی مخلوقات خداست،در عین حال این مخلوقات می توانند علت های دیگری هم داشته باشند.ما در عین این که به وجود خدا اعتقاد داریم و مخلوق او می دانیم موجودات این جهان را،معتقدیم موجودات می توانند منشاء های متفاوتی در این عالم داشته باشند.کار علوم تجربی کشف این منشاء های دیگر است.
حرف هاوکینگ غلط است و غلط بودن آن از طریق فلسفی قابل اثبات است.
شما و همفکرانتان و اکثر عوام الناس در جهان فکر می کنند حدوث زمانی راه صحیحی برای رسیدن به خداست.در حالی که غلط است.وقتی فیزیک می گوید حدوث زمانی شاید درست نباشد،می گویید خب پس خدایی هم نیست شاید.
پاسخ سایر ادعاهای شما،در پست های بعدی.
لبیک یا مهدی
و من الله توفیق
آیا تفسیر یا ترجمه ای گفته است که معنی این جفت جفت، گوناگونی است؟
با تشکر
دروغ گو خودت تو هستی! همین حرف که شما لیدر دارید هم دروغ دیگر امثال شماست! این که تعدادی بیخدا وادر سایت شدند ربطی به من ندارد که پاسخ دهم! پس لابد شما خداساز ها هم لیدر دارید که اینهمه در این سایت هستید!:Nishkhand:
شاید هم حرف هر دو غلط باشد و هر دو بگویند1=2 اما چون1=2 را در ذهنشان به خدای خیالیشان نسبت می دهند هر چه هم دلیل بیاوری باور نخواهند کرد که اشتباه است چون پیش داوری دارند
این دروغ شما کاملا واضح و آشکار است می توانید به تفسیر نمونه رجوع کنید
وَمِن كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ
زوجین یعنی دو زوج بنا بر این نمی تواند معنای اصناف دهد مگر اینکه بگویید دو صنف که آن هم دلیلی بر آن ندارید و این دو صنف هم باطل است
اگر خواستید در تاپیک دیگری! اگر نام کاربریم مسدود نشد بحث خواهم کرد
سلام.
جناب دکتر نوری نیرو
اگر امکان دارد، بر روی جمله فوق تجدید نظری مختصر داشته باشید.
با تشکر
شما باید ثابت کنید که از امامانتان نیستند
چون منطق شما غلط است این نتیجه بدست آمده!!!!
اگر علوم تجربی غلط است پس دیگر از این تکنولوژی مثل کامپیوتر و ... استفاده نکنید چون همه آن اشتباه است و دیگر دکتر نروید و به مسجد ها رجوع کنید تا از خدایی که دارید شفا بگیرید نه از علمی که صحتش معلوم نیست!!!
در یک پست مفصل بحث شده لزومی به تکرار نمی بینم!
و در مورد احادیث هم ضعف سندی ان را اثبات کنید و گرنه ادعای بدون دلیل نفرمایید
مگر چیزی غیر ماده وجود دارد؟! عقل و ذهن انسان هم مادی است پس طبق برهان شما نمی تواند خدا را درک کند
شما برای من از همین عقل یا فلسفه تان خدای خیالیتان را برایم با قویترین برهانتان ثابت کنید تا ببینیم این خدای شما را با عقلتان می توانید ثابت کنید و یا صرفا ادعا دارید!
سلام.
جناب بیخدا
اگر وارد مبحث فیزیک شوید، خواهید دید که فیزیک کوانتوم تا مرز بین ماده و غیر ماده پیش رفته.
در جائی ماده شما با جرم m، نمیتواند حتی به سرعت نزدیک به سرعت نور برسد، و در جائی دیگر در فیزیک کوانتوم مواجه میشوند با سرعتهائی تا چندین برابر سرعت نور!
آیا میتوانید مطابق فرمول E=m*c*c تصور کنید که جرم m میتواند به این سرعتها دست پیدا کند؟
در این مورد هم بد نیست نگاهی به تحقیقات انجام شده در مورد ذهن کوانتیک و کوانتوم میکروتوبولهای نرونهای مغز انسان بیندازید.
و ببینید که فرآیندهای مغز بسیار سریعتر از واکنشهای الکتروشیمیائی مادی هستند که در مغز روی میدهند و از طریق اعصاب منتقل میگردند. خیلی سریعتر از آنچه که فکرش را بکنید!
آیا میتوانید مطابق فرمول E=m*c*c تصور کنید که جرم m میتواند به این سرعتها دست پیدا کند؟
با تشکر از شما برای این پاسخ
چون بن موسی گفت با ماده نمی توان غیر ماده را کشف کرد و اصولا علم قادر به چنین کاری نیست که غیر ماده را کشف کند و شما با این سخنتان بیان کردید که علم می تواند تا مرز غیر مادی هم نظر دهد و ان را کشف کند و این خود مثال نقضی شد برای بن موسی(البته اگر سخنتان درست باشد)
با تشکر:Hedye:
سلام.
جناب بیخدا.
اگر اهل تحقیق در دانش باشید قطعاً با ورود همزمان به فیزیک کوانتوم و کوانتوم ذهن، به نتایج جالبی خواهید رسید.
راستش نمیخواستم اینو بگم. اما بگم بهتره:
نویسنده مطالب پستهای 137 و 136 شما، حداقل 400 ساعت مناظره فشرده با اینجانب داشت در مورد تناقضات قرآن و مطالب غیر علمی قرآن.
البته در وسع خودم شاید توانستم 50٪ ابهامات قرآنی ایشان را از بین ببرم. و این اندک باعث شد تغییر شگرفی در ایشان رخ دهد.
البته مانند شما بیخدا (آنهم از نوع Seriously) نبود. منتقد قرآن و نبوت بود.
الان اطلاع دقیقی از ایشان ندارم چون به اتریش رفت و ...
با تشکر از شما دوست عزیز. و آرزوی دستیابیتان به حقیقت:Hedye:
آیا این فرآیندها از سرعت نور هم سریع تر هستند؟ چون تا وقتی سریع تر نباشند ادعای شما یعنی استناد به این سرعت برای توجیه غیرمادی بودن آن باطل است. لطفا منابع علمی ارائه کنید.
سلام و عرض ادب
سرکار کینزی.
میتوانید وارد صفحه ویکیپدیا پروفسور استوارت هامروف (Stuart Hameroff) شده و ضمن آشنائی با ایشان که یکی از برجسته ترین مدافعان نظریه ذهن کوانتیک میباشند، به منابع مرتبط دست پیدا کنید.
http://en.wikipedia.org/wiki/Stuart_Hameroff
سپاس از دقت نظر و نیز توجه شما به این فرآیند بسیار جالب.
ممنون.
من در این صفحه و لیست منابع چیزی مرتبط با سرعت این فرآیندها و نتیجه گیری درباره مادی یا غیر مادی بودن آن ندیدم. اگر ممکن است راهنمایی کنید.
خطاب به آقای بیخدا
آقای بیخدا به اباالفضل قسم خدا هست.:ok:(چون گاهی اوقات ما ابالفضل را بیشتر از خدا قبول داریم)
بابا شما اگه تو عکس آواتارتون میگین که "قطعا خدا نیست" خوب یه روز زحمت بکشید برید بهشت زهرا سر مزار شهید احمد پلارک .
برو دور و بر قبر را خوب بگرد ببین شیشه عطر و گلاب و ادکلنی پیدا می کنی؟ ولی میبینی که همینطور آب هایی که روی قبر می ریزند بوی عطر می گیرد.
بابا کجای علم اینو تونسته اثبات کنه؟
باشه بابا ما مسلمونا دینو نفهمیدیم و برای شما بد تعریف کردیم ولی به اباالفضل قسم این دین اسلام ناب خودش هیچ عیبی نداره.
آره عزیزم یه روز برو سر قبر این شهید بزرگوار و ببین که بدون هیچ دلیلی که تا حالا علم فهمیده باشه داره از قبر این شهید بوی خوش می زنه بالا. جون هر کی دوست داری یه روز برو و ببین.
با عرض سلام
من از دیدگاههای دوست عزیزمون بیخدا دفاع نمیکنم وای آیا به نظر شما این بوی خوش ثابت میکند که خدا هست؟
با تشکر
دوست عزیز . مهم اینه که آدم قلبش سلیم باشه و از هر آیت و نشانه ای به راحتی نگذره.
مثلا حضرت ابراهیم واقعا قلب سلیم و پاکی داشته که در اون دوران جاهلیت و خفقان با دیدن و مقایسه کردن ماه و ستاره و خورشید توانست به وجود خدا پی ببرد.
بله می تونه ثابت کنه(ولی نه اونقدر محکم که نشه زد زیرش چون من که فیلسوف نیستم که:ok:)
خوب ببینید چنین آدم با تقوایی همه خانواده و مردم میگن که آقا آدم با خدا و زیارت عاشورا خوان و مقید به غسل جمعه و ....بوده یعنی اینها را از روی ایمان به خدا انجام می داده و خدا به همین خاطر بهش فیض شهادت و همین فیض بوی خوش در دنیا را عنایت کرده.
البته این استدلال شاید اونقدر قوی نباشه که عنودان و ستیزه جویان قبول کنند ولی حداقل عینیه و خودمون می تونیم ببینیمش (و مثل این نیست که مثلا برای ما تعریف کنن که فلان پیامبر فلان معجزه را کرد)
با عرض سلام
تصور کنید چه سعادت بزرگی است راهنمایی و هدایت افراد بی خدا و بی دینی که حتی رهبری و لیدر هم دارند! خوشا به سعادت آنان که با منطق صحیح و ارشادی در این سایت که با نام زیبای askdin نامگذاری شده رسالتی الهی را انجام میدهند و با هر هدایتی قطعه ای از بهشت را از آن خود میکنند.
جناب حاج سید مهندس دکتر یه سوال:
اینکه حالا در فیزیک وجود پاد ماده مطرح شده(انگار اثبات هم شده شما بهتر می دونید) می تونه درستی اینکه قرآن می فرماید ما از هر چیزی زوج آفریدیم را اثبات کند(حداقل زوجیت ماده)؟
مثلا یک میز که شاید بگید زوجش کجاست ، میشه گفت که زوجش پادماده اش هست که ما اون را نمی بینیم ولی فیزیک میگه که وجود داره.
سلام.
برادرم، جناب نوه فاطمه
اگر این موضوع را برای ذرات بنیادی بیان کنید بهتر است. چون این بحث برای ماده و ضد ماده بیشتر حالت تصورگونه دارد.
پاد ذره دقیقاً ار نظر جرم و اسپین مانند ذره است ولی با بارالکتریکی متضاد.
بنظرم جفت ذره + پاد ذره میتواند مصداقی برای آن آیه قرآن باشد.
سلام.
سرکار کینزی.
نکته اول: «سوپرپوزيسيون» که به موجب آن ذره میتواند در آن واحد در تمامی نقاط مکانی موجود باشد.
نکته دوم: «تقليل تابع موج» که هر نوع کوشش برای سنجش وضعيت ذره به کاهش صفات موجگونه آن ميانجامد و ذره از حالت سوپرپوزيسيون يا چند مکانی به وضعيت مشخصی در زمان و مکان تحويل میشود.
نکته سوم: «وابستگی کوانتيک ذرات» که به موجب آن دو ذرهای که از يک سيستم کوانتيک مانند اتم جدا ميشوند، و در مسيرهای مختلف از همديگر دور ميشوند، عليرغم بعد مسافت، وابستگی متقابل خود را حفظ ميکنند به نحوی که تعامل با يکی از آنها به منزله تعامل با ذره ديگر است.
پديده وابستگی کوانتيک بدان مفهوم است که تعاملهاي فيزيکی ميتوانند با سرعتی به مراتب بيشتر از سرعت نور، منتشر شوند که با تئوری نسبيت اينشتين در تعارض است. دانشمندان اين مسأله را به اين ترتيب توجيه کردهاند که ذرات کوانتيک صرفا محاط در مکان و زمان نيستند.
و این یعنی علم به دروازههای غیر ماده رسیده و چارهای بجز پذیرشش ندارد.
پروفسور استوارت هامروف در مصاحبه خود با نشریه ترافیس در سال 1997 به زبانی ساده نظریات مشترک خود و راجرز پنروز را ارائه میدهد و به سه نکته بالا در مورد فرآیند پردازش در میکروتوبولهای سلولهای مغز انسان اشاره میکند. فرآیند پردازشی که بسیار سریعتر از انتشار اطلاعات حامل بر موج الکترومغناطیس با سرعت نور و نیز واکنشهای الکترو شیمیائی مربوطه است.
http://www.quantumconsciousness.org/interviews/alternative.html
نکته مهم در اين بخش از سخنان استوارت هامروف عبارت از آن است که در هر ثانيه در حدود ۴۰ بار از وجود خود و عالم آگاه ميشويم.
و تنها چیزی که حقیر توانستم از این موضوع برداشت نمایم این بود:
منصفانه باید بپذیریم که علم ثابت میکند جهان و همه موجودات و همه ذراتش پیوسته و مستمر افاضه وجود میشوند.
پ.ن:
[/HR]امیدوارم این چند پست اخیر که زیاد با موضوع تاپیک مرتبط نیست، حذف نشود.
چرا که معتقدم ممکن است برای آنانی که ناباور به وجود غیر ماده و یا ناباور به وجود خدا هستند، راهگشا باشد.
با عرض سلام
مطلبی را در باره (برنادت) یا بانوی قدیس برای شما میاورم:
در ۲۲ سپتامبر ۱۹۰۹ - ۱۲۸۸ ه.ش -، بدن او پس از ۳۰ سال از قبر مرطوبش درآورده شد. هرچند صلیبی که در دست او بود و تسبیحش زنگ زده بودند، اما بدنش سالم مانده بود . بدنش را شستند، لباس مجدد بر تنش کردند و دوباره به خاک سپرده شد. بار دوم، در ۳ آوریل ۱۹۱۹، بدن او مجدداً از قبر درآورده شد . باز هم بدنش سالم مانده بود . در ۱۹۲۵، بدن او برای بار سوم از قبر درآورده شد . نقابی مومی ( بر اساس عکسهای موجود و ظاهر صورتش) برای وی آماده شد، زیرا کلیسا نگران بود که هر چند بدن او سالم مانده، اما چشمان و بینی تورفته و رنگ تیره شدهٔ پوستش، تأثیر نامناسبی بر مردم داشته باشد . بدن او اکنون در کلیسای سنت برنادت در [Nevers] محل زیارت مؤمنان کاتولیک است. بدن او، با عمر نزدیک به ۱۳۴ سال، هنوز سالم است.
اتفاقاتی کم و بیش مشابه، گاهی اوقات برای افرادی که دارای خصوصیات معنوی خاصی هستند میافتد. در این رابطه (شاید) بتوان چند موضوع را نتیجه گرفت یا حد اقل احتمال داد:
1- این موضوع ارتباطی به مسلمان بودن یا شیعه بودن ندارد.
2- این گونه اتفاقات برای افرادی میافتد که یا موفق شده بودند ارتباط معنوی خاصی با ماوراء ایجاد کنند و یا به دلیلی انتخاب شده بودند و با آنها این ارتباط برقرار شده بود.
3- شواهد نشان میدهد این افراد همگی جزء پاک دل ترین افراد جامعه میباشند.
4- با توجه به اینکه اسلام، مسیحیت را تحریف شده میداند و مورد فوق (حداقل بعنوان تنها شاهد) در مسیحیت اتفاق افتاده، این سوال باقی است که چگونه فردی از یک دین تحریف شده میتواند به جنین درجه ای برسد؟
با تشکر
منظور ازتحریف مسیحیت اینه که کتابی که الان به دست ما رسیده تفاوت هایی با کتابی که مد نظر حضرت مسیح بود داره . اگر انسان به عقل خود رجوع کند می تواند راه درست را انتخاب کند واین ادیان مثل مسیحیت و اسلام راه هدایت و سعادت را به ما نشان می دهند.
ماده بی جان که دارای شعور نیست نمی تواند مفسر این مساله باشد ووجودش را از خودش بگیرد واین جمله که هر جا ماده باشد گرانش هم هست با توجه به اینکه ماده همیشه در حال تغییر وحرکت است نمی تواند جوابگوی این مساله باشد که وجود وقوایش را از خودش دارد چون چیزی که دائما در حال تغییر است باید محرک ومغیری داشته باشد.
نکته دیگر اینکه ماده در مورد چیزی ماوراء ماده نمی تواند سخنی بگوید که قبلا مفصل توضیح داده شد واینکه این صفات وآثار را از کجا دارد؟ خود ماده جوابگوی این مساله نیست لذا باید جواب معقولی پیدا کرد که عقل انسانی نیزپذیرای آن باشد.
قرآن مفسر دارد واصول وقواعدی برای تفسیر دارد واگر قرار باشد هرکسی در مورد رآن نظر دهد مانند این است که یک آدمی که پنج کلا س سواد دارد در مورد فیزیک وعلوم تخصصی نظر دهد که در این صورت باید پرونده علم را جمع کرد وکنار گذاشت. آنچه که شما بیان می کنید هیچ صراحتی در گردش خورشید به دور زمین ندارد وترجمه هایی هم که نل کردید همچنین حال شما با خوش ذوقی خودتان چطور چنین برداشتی دارید به خودتان ربط دارد ولی نباید به قرآن وخدا نسبت داده وایراد علمی برای قرآن حساب کنید.
در مورد مساله زوجیت تعبیر قرآن حتما این نیست که این نر وماده باید جدای از هم باشند وطبق توضیح حضرتعالی چه بسا این نر ومادگی در یک چیز باشند والبته در مورد اینکه فلان چیز زوج وفردش چیست باید متخصصان آن در مورد ش نظر داده ومصداقش را مشخص کنند، سوای اینکه اگر قرار بود با هر استنباط علمی ما قرآن را زیر سوال ببریم الان دیگر اثری از قرآن نمانده بود چون آنقدر این قواعد علمی در حال تغییر وتحول است که روزی یک چیز اثبات شده وهمه تصور می کنند خدشه ناپذیر است اما بعد از مدتی با نظر جدیدی نظر قبلی از بین می رود که یکی از مصادیق بارز آن هیئت بطلمیوسی بود که بعد از صدها سال مشخص شد باطل بوده است.
دیوار قرآن را ایندر کوتاه نبینیم شما هم اگر کتابی را که قبلا معرفی کردم به نام ایان بابور ترجمه خرم شاهی را مطالعه کنید بیشتر با تغییر وتحولات علم آشنا می شوید.
خداوند برای بندگانش هیچ کم نگذاشته است بلکه این بندگان نااهل بوده اند که به خاطر ثروت ومقام ح دیگران را چپاول کرده اند ثروت آفریقا را غارت کرده ومردم آنرا بیچاره کرده اند کاری را که حیوانات با همدیگر نمی کنند قدرت طلبان با مردم فقیر کرده اند وهمه اینها به خاطر دوری از گفته های خدا بوده است واگر مردم به گفته های قرآن وحفظ رعایت حقو یکدیگر پایبند بودند الان این مشکلات نبود گناه خدا چیست که امکانات ونعمت ها را فراوان داده است مفت ومجانی ولی به انسانها اختیار گزینش داده است تا با اختیار خودشان مسیر حق را بر گزینند اما اگر در این وسط مردم خلاف خواسته خدا عمل کرده اند ما باید العیاذبالله خدا را مقصر بدانیم.
سلام جناب کریم ...
امکان داره براتون در مورد پست 192 جناب چالشگر نیز اظهار نظر بکنید ...
پا تشکر از شما .
[FONT=arial]بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اعتقاد بر اینکه این دنیا خود به خود وجود دارد و قدیمی است و بقاء دارد از افکاری بوده که حداقل تا آنجایی که من می دانم در زمان پیامبر اکرم صل الله علیه و آله بوده است که به این گروه ( دهریه ) گفته می شد و البته پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و ائمه در رد آنها بیانات خیلی زیبایی دارند . توحید مفضل رضی الله عنه در رد بر فرقه مانویه است( البته نه به طور خاص) که توسط علامه مجلسی رحمه الله ترجمه شده است، و یا احتجاج طبرسی که از این مبحث پر است، و نیز الفصول المهمه شیخ اجل علامه حر عاملی که بخش زیبایی در جلد اول کتاب در این باره دارد . علی ای حال این فکری بوده است که با براهین قاطعی رد شده است و من چند مثال می زنم که از کتاب های شریف احتجاج ( که محدثین آن را قطعی الصدور می دانند ) و ترجمه آیت الله غفاری آوردم که کسل کننده هم نباشد این را فعلا علی الحساب داشته باشید .
احتجاج ، ترجمه غفاری، ج 1 ، ص 57
[احتجاج پيغمبر با دهريه]
بعد از آن حضرت ختمى پناه روى بسوى دهريه گمراه آورده فرمود كه شما بچه حجت و دليل احتجاج و استدلال نموده ميگوئيد كه تمامى اشياى موجوده معينه و همگى اعيان صوريه نوعيه را بدايت بين و نهايت روشن نيست، بلكه جميع آنها قديم و ازلى و باقى و سرمدىاند، هرگز صفت فنا و صورت زوال نپذيرند.
دهريه بىرويه در جواب حضرت سيد البريه عليه الصلاة و التحيه عرض نمودند كه ما هر چه بديده عيان مشاهده و از روى عقل و عرفان ملاحظه نمائيم، بلكه حقايق همه آنها را تدبر و تفكر فرمائيم چون سببى كه وسيله حدوث اشيا و امرى كه موجب ايجاد همه آنها بعد از عدم بود بين و آشكارا و واضح و هويدا نيست، عقل ما از روى علم و حذاقت و خرد از روى فطنت و فراست حكم جزم نمود كه همگى اشيا موجوده بدايت و اولى و نهايت و آخرى ندارند، و چون دست زوال و فنا و نقصان و انطفا از دامن همگى كشيده و كوتاه است بناء عليه حكم بر صفت بقا و دوام آن اشياء نموديم.
حضرت رسول (ص) فرمود كه آيا شما آن اشيا را قديم يافتيد كه اصلا آنها را بدايت ظاهر و پيدا نباشد يا آنكه آن اشيا را دائم و باقى ابد الابد يافتيد كه بالكليه زوال و فناپذير نباشند، اگر قائل شويد بر آنكه ما اشياى موجوده خارجيه و ذهنيه را قديم و ازلى بلكه باقى و سرمدى يافتيم پس بايد كه شما تعقل و تفكر نفس و شخص خود نمائيد و در آن مرام از روى فراست تمام خوض فرمائيد، زيرا كه بنا بر اعتقاد شما لازم آيد كه شما در ازل الآزال بهمين صورت و صفت حال موجود باشيد بىقيل و قال، و شما را مدت بدايت و نهايت نباشد، يعنى زمانى در سابق بر ايجاد شما نگذشته باشد كه شما در آن زمان اين هيكل صورى و صفت نوعى كه الحال بدين منوال ميباشد سابقا در ازل الآزال بدين نوع و حال موجود نباشيد و يا اصلا از حين عدم پاى در مكان وجود ننهاده
باشيد بهر نحو و حال كه باشد.
و نيز چون قائل بر اين جمله كه همگى اشيا باقى و دائمند و هرگز زوال و فنا نپذيرند، شويد بايد كه ذوات شما نيز بر صفت دوام و بقا هميشه پابرجا باشد و اصلا موت و فنا را بر ذات شما راه نباشد. پس اگر طائفه دهريه بىرويه شما قائل بر اين قول لا يعنى ميگردند هر آينه بيقين شما مدافعه امرى معاينه و آشكارا ميكنيد و امرى كه بحسب بداهت عقل و رأى خلاف آن ظاهر و هويدا باشد ادعا مينمائيد، در اين مقال تمامى ارباب فضل و حال و اصحاب معرفت و كمال تكذيب شما نمايند، زيرا كه واضح و روشن و لايح و مبرهن است كه شما قبل از اين بمدت قليل بصفت وجود تغيير و تكميل يافته بوديد، بلكه باندك زمانى صور نوعيه تمام دهريه بل ساير البريه بمضمون «الجنس الى جنسه يميل» همگى و تمامى هيئت اصلى خود بخاك مستحيل ميگردد.
دهريه بعد از استماع كلام در نظام سيد الانام عليه الصلاة و السّلام گفتند: يا محمد ما اصلا چيزى كه دلالت بر قدم و ازليت اشيا يا بر بقا و ابديت آنها كند نديديم.
با عرض سلام
لطفا جایگاه نعمت فراوان، عدالت و تکامل بعنوان هدف از آفرینش انسان را در اتفاق زیر که بعنوان نمونه آن را عرض میکنم مشخص فرمایید:
... در آفریقا متولد میشود. در روستایی بدور از هرگونه امکانات رفاهی. در خانواده ای مسلمان و فقیر بزرگ میشود و به صورت طبیعی بعلت مسلمان بودن والدین، مسلمان میگردد. قحطی و خشکسالی هدیه طبیعت به او، خانواده اش و کشورش است. او هم میخواهد (زندگی کند). برای فرار از این شرایط وحشتناک به خود فروشی روی میآورد تا شاید اندوخته ای کسب و بتواند خود و والدینش را از فقر و گرسنگی نجات دهد. الوده به ایدز میشود و این بیماری را به ده ها نفر دیگر منتقل میکند و در این بیماری میمیرد....داستان اینجا تمام نمیشود. او نه تنها خود فروشی و زنا کرده، که عامل غیر مستقیم بیماری و مرگ دهها انسان دیگر و فروپاشی خانواده های آنان گردیده و حالا باید پاسخگو باشد. او به جهنم میرود و برای ابد (لطفا در معنای ابد دقت بفرمایید. ابد بیشتر از هزار میلیارد تریلیارد سال است) باید به خاطر جرمی که انجام داده دائم بسوزد.
حهت یاد آوری سوال من در مورد جایگاه نعمت برای بندگان، عدالت و تکامل انسان (به عنوان هدف از آفرینش) بود.
با تشکر
با برهان شر که اشنایی دارید. اگر شرور عالم رو به جند نوع تقسیم بندی کنیم، تنها میشه شروری که انسانها در حق هم انجام میدن رو به این روش توجیه کرد.
راجع به زلزله سیل و خشکسالی که باعث شر هستند چه توجیهی است؟
از این بگذریم که این توجیه اول شما هم مورد قبول بنده نیست اما راجع بهش صحبتی نمیکنم.
خلاصه اینکه شروری در عالم هست که تنها و تنها خدا در آنها دخیل است و همین برای درست بودن برهان شر کافیس.
====================
بیانی استنتاجی از برهان شر براساس کتابی نوشته دیوید هیوم:
خدا شر را به طور کامل و آنی نابود میکند. (نتیجهگیری از گزاره ۶، ۷٫۲ و ۷٫۳)
شر وجود داشتهاست، وجود دارد و وجود خواهد داشت. (فرض اولیه)
گزارههای ۸ و ۹ متناقض هستند. بنابراین یکی از فروض اولیه نادرست هستند. به این معنی که یا خدا وجود ندارد. یا شر وجود ندارد.
سلام جناب بی نشان عزیز ...
من مدت زمان زیادی بود بدر مورد چیزی که شما در موردش بحث میکنید تفکر میکردم ...
تا اینکه کسی یه توضیحی به من داد که برای من جالب به نظر اومد ...
زمانی که خدا میخواست انسان رو خلق کنه ... فرشتگان به خداوند متعرض شدند و گفتند میخواهی انسانی رو خلق کنی که بر روی زمین فساد میکند و خون میریزد ...
در حالیکه ما تو را تقدیس میکنیم ... ( مقدس میشماریم ) و تو را از این کار بری میدانیم ...
و جواب خداوند ... این بود که من چیزی میدانم که شما نمیدانید ... و بعد مساله اسما الهی و ...
با اینکه سئوال مربوطه ... از طرف خدا بی پاسخ ماند ... ولی برای من جالب بود ...
چرا جالب بود ... از آن جهت که اگر قرآن از سمت خدا نبود ... اینقدر نمیتونست دقیق باشه .... حضرت محمد نمیتونست چنین ایرادی رو پیدا کنه و بصورت تلویحی به اون اشاره کنه ... باید حتما عظمت و توانایی پشت این صحبت میبود ...
درست هست که هیچ جوابی به این پرسش داده نشده ... ولی همین که در قرآن به این مساله اشاره شده ... به نظر من میتونه دلیلی بر این مساله باشه که حکمتی بالاتر بر دنیا حاکم هست ...
سلام و وفت بخیر خدمت شما
از دیدگاه جالبی به موضوع نگاه کردید.
=================================
اگه اشاره پیامبر و قرآن به برهان شرور ، اون هم بطور ضمنی باعث شده نتیجه بگیرید که قرآن از طرف خداست باید بگم که این موضوع رو گویا ابتدا اپیکور در 400 سال پیش از میلاد مسیح مطرح میکنه!
و در ضمن در جامعه زمان پیامبر ، با اون همه وحشیگری اعراب، پرسیدن این سوال که " چرا خداوند انسان رو آفرید .. این انسان شر رو ، با وجود علم به شرور بودنش" چیز دور از ذهنی نبوده.
--------------
و بی پاسخ موندن این سوال از جانب خدا هم جالب توجهه
با عرض سلام
دلیل این نتیجه گیری ها را متوجه نشدم. لطفا توضیح بیشتری بدهید.
با تشکر
پاسخی که به این قضیه داده میشه اینه که خدا اجازه میده شر انجام بشه ولی در قیامت جبران می کنه. فقط من نمی فهمم که این چه کاری است؟! :Gig:
من مسئله شر رو یکی از دلایل قوی برای نبود خدای ادیان ابراهیمی می دونم. مسئله شر هم اتفاقی نیست که تقسیر انسان باشه، اساس و پایه جهان طبیعت بر شر است و این در حیوانات هم دیده میشه (70 درصد حیوانات اگه یک حیوان دیگه رو هر روز نکشند نمی توانند زنده بمانند) و این کشتارها هم دردآور و به دور از اخلاق است تا جایی که یک حیوان از بدن زنده حیوان دیگر تغذیه می کنه. چرا خدا جهان رو طوری نیافرید که حداقل در روال طبیعی خودش اینقدر شر و زجر دادن موجودات وجود نداشته باشه؟
سلام دوست عزیز
در اینجا هیوم میخواد تاکید کنه که خداوند شر رو بطور آنی نابود خواهد کرد. حالا چرا روی بطور آنی تاکید داره؟ چون ممکنه بعضی ها بگن، صبر کنید خدا شر رو به موقع اش نابود خواهد کرد!
در تقریر خود اپیکور به این موضوع توجه نشده:
تقریر اپیکورس
حالت اول: شر در جهان وجود دارد، چون خدا از وجود شر بی خبر است؛ در این صورت خدا عالم مطلق نیست.
حالت دوم: شر در جهان وجود دارد، و خدا از وجود شر باخبر است، اما نمیتواند آن را نابود کند؛ در این صورت خدا قادر مطلق نیست.
حالت سوم: شر در جهان وجود دارد، در حالی که خدا از وجود شر باخبر و نسبت به دفع آن تواناست؛ در این صورت خدا خیرخواه مطلق نیست.
===================================
برگردیم به نکته ای که شما مطرح کردید.
چون مطلب رو از ویکی پدیا کپی کردم فکر میکنم اعداد گزاره ها یکم جابجا شده. چون معمولن خوب ترجمه نمیشن.
از آنجایی که خداوند وحود دارد (1)
این هم نتیجه 5 به همراه 1-7 هستش.
5-موجودی که مطلقاً کریم و مهربان باشد در صورت اطلاع از وجود شر و توانایی نابود کردن، آن شر را بلافاصله نابود میکند.
7-1 - نتیجه شر و بدی هرچه که باشد خدا میتواند بدون متوسل شدن به شر به آن دست یابد.
بسیار ترجمه نا معتبری است تقریبا هر چی دلش خواسته از خودش نوشته . متنی را که آوردید با ترجمه عربی سخن پیغمبر مطابقت ندارد. حدیث به این قشنگی را کلا عوض کرده سبحان الله.