تولد دوباره گرامی
سلام علیکم
از قدیم تر رسم مشاعره اینگونه بود که آخرین حرف از شعر قبل میشود آغاز شعر بعدی و این بار شما باید آغاز شعرتان را با حرف ر قرار دهید
[FONT=microsoft sans serif]د[FONT=microsoft sans serif]ر خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت
کي در سراي چشمم، قصد ظهور دار[FONT=microsoft sans serif]ي[FONT=microsoft sans serif]؟[FONT=microsoft sans serif]
يوسف نديده است به دنيا نظارهات کردم هزار حنجره نذر هزارهات راضی مشو که طعمه ی دست خزان شوم وا میشود گل لب من با اشارهات حرفی برای گفتن از اين دل نمانده است جانا! کجاست در دل اين شب ستارهات؟ رازی است سر به مهر، دو چشم سياه تو ديدم به قاب ديده ی تو استخارهات سر می نهم به پای تو در آستان عشق من زندهام به نام و نگاه دوبارهات
[FONT=B Mitra][FONT=B Mitra]آ[FONT=B Mitra]قا بیا تا زندگی معنا بگیرد
شاید دعای مادرت زهرا بگیرد
آقا بیا تا با ظهور چشمهایت
این چشمهای ما کمی تقوا بگیر[FONT=B Mitra]د[FONT=B Mitra]
باسلام وتبریک زاد روز صاحب عالم وجود مهدی موعود عج
انتظار :hamdel:
آفتابا ! تا به کی پشت سحاب ؟
جان به لب آمد نما قدری شتاب
ما زتارکی شب افسرده ایم
تا به کی قرص قمر دارد نقاب ؟
صدهزاران چشم اندر انتظار
تا ببیند جلوه ی رخسار یار
پس بیا ای مظهر غیب الغیوب
تا ببنیم نرگس آن گلنگار
تولد دوباره گرامی
سلام علیکم
از قدیم تر رسم مشاعره اینگونه بود که آخرین حرف از شعر قبل میشود آغاز شعر بعدی و این بار شما باید آغاز شعرتان را با حرف ر قرار دهید
این لشتباه شد . داشتم درستش می کردم .
[/CENTER][/CENTER][/CENTER][/CENTER]
[CENTER]باز آید و برهاندم از بند ملامت
[/CENTER][CENTER]خاک ره آن یار سفر کرده بیارید
[/CENTER][CENTER]تا چشم جهان بین کنمش جای اقامت[/CENTER][/CENTER]
[FONT=microsoft sans serif]
م[FONT=microsoft sans serif]ا معتقدیم که عشق سر خواهد زد
بر پشت ستم کسی تیر خواهد زد
سوگند به هر چهارده آیه نور
سوگند به زخم های سرشار غرور
آخر شب سرد ما سحر می گردد
مهدی به میان شیعه برمی گرد[FONT=microsoft sans serif]د[FONT=microsoft sans serif]
[FONT=microsoft sans serif]د[FONT=microsoft sans serif]ر خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت
کي در سراي چشمم، قصد ظهور دار[FONT=microsoft sans serif]ي[FONT=microsoft sans serif]؟[FONT=microsoft sans serif]
[FONT=microsoft sans serif]نسیم صبح نمی آورد ترانه ی شوق
[FONT=microsoft sans serif] سر بهار ندارند بلبلان بی تو
[FONT=microsoft sans serif] لب از حکایت شب های تار می بندم
[FONT=microsoft sans serif] اگر امان دهدم چشم خون فشان بی تو
واقـعـه ي ديـــدنروي تـــــو را
ثـانـيـه اي بـيـشـتـرم آرزوسـت
[FONT=microsoft sans serif]ت[FONT=microsoft sans serif]اریک و سرد می گذرد روز و شب، شبی
[FONT=microsoft sans serif] رخسار ماه وَشَت را به قاب کن
[FONT=microsoft sans serif]
دیری ست تشنه ایم، وَ مخمور باده ایم
[FONT=microsoft sans serif] این جام را به جرأت جانت شراب ک[FONT=microsoft sans serif]ن[FONT=microsoft sans serif]
مرضیه اوجی
[FONT=microsoft sans serif][INDENT]
[/INDENT]
[INDENT]م
[/INDENT]
[INDENT]
[/INDENT]
[FONT=microsoft sans serif]
علی رضا حکمتی
[FONT=microsoft sans serif]م[FONT=microsoft sans serif]اييم و دلي زعشق رويت سرشار
اي مرد خدا! سوار آيينه تبار!
هر فاصله ترجمان دلتنگي ماست
بازآ و همه فاصله ها را بردا[FONT=microsoft sans serif]ر
[FONT=microsoft sans serif]
[FONT=microsoft sans serif]ر[FONT=microsoft sans serif]وزها گردی اگر بر روی دلها می نشست
[FONT=microsoft sans serif]شب که می شد سنّت خانه تکانی داشتیم
[FONT=microsoft sans serif]مثل شیر مادران ما حلال و پاک بود
[FONT=microsoft sans serif]در میان سفره ها گر لقمه نانی داشتیم[FONT=microsoft sans serif]
[FONT=microsoft sans serif]
نذری روز ظهور مهدی موعودمان
[FONT=microsoft sans serif]صبحها چله به چله عهد خوانی داشتی[FONT=microsoft sans serif]م
[FONT=microsoft sans serif]
[FONT=microsoft sans serif]علی اکبر لطیفیان[FONT=microsoft sans serif]
[FONT=microsoft sans serif]مر[FONT=microsoft sans serif]دم ديده به هر سو نگرانند هنوز
چشم در راه تو، صاحب نظرانند هنوز
زهد و صلاح و شرف و فضل را
هم قدر و هم قدم حیدری
آنچه که در وصف تو گویند باز
برتر و بالاتر و والاتری
[FONT=microsoft sans serif]یابن الحسن مرا شد کوی تو کعبه دل
آیا شود که روزی آید از آن نشانم
[FONT=microsoft sans serif]م[FONT=microsoft sans serif]ا منتظران لحظه دیداریم
از عطر گل محمدی سرشاریم
[FONT=microsoft sans serif]این حرمت و عزّت و سر افرازی را
از حُرمت انتظار مهدی(عج) داری[FONT=microsoft sans serif]م
مهرعلیست با تو،با توست تیغ حیدر
شاه نسیم و طوفان، صاحب زمان کجایی
دنیا اسیر گشته در بند ظلم و بیداد
ای مصلح جهانی، صاحب زمان کجایی
باسلام
مشاعره تک نفریه
عجب
با سلام
:Gig::Gig::Gig::Gig::Gig:
:khandeh!::khandeh!::khandeh!::khandeh!:
يوسف نديده است به دنيا نظارهات
کردم هزار حنجره نذر هزارهات
راضی مشو که طعمه ی دست خزان شوم
وا میشود گل لب من با اشارهات
حرفی برای گفتن از اين دل نمانده است
جانا! کجاست در دل اين شب ستارهات؟
رازی است سر به مهر، دو چشم سياه تو
ديدم به قاب ديده ی تو استخارهات
سر می نهم به پای تو در آستان عشق
من زندهام به نام و نگاه دوبارهات
تا کسی رخ ننماید ز کسی دل نبرد
دلبر ما دل ما برد و ز ما رخ ننمود
اللهم عجل فرجه
دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم
«و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم
من به حافظ زده ام فال و جوابم آمد
غم مخور عاقبت از راه،كسی می آید
با خدا عهد من این است،خدا می داند
دیدنت آرزوی روز و شب چلچلههاست
باز میپرسم از آن مسئلة دوری و عشق
و ظهور تو جواب همة مسألههاست
[FONT=arial]تمام هفته خطا و غروب جمعه دعا
کمی خجالت از این انتظار هم خوب است
تو را با خوشه ی پروین همیشه جستجو کردم
از آن روزی که از پردیس جاویدان شدم مطرود
[FONT="]دانای اسرار نهان این جهان کو
[FONT="]فرزند زهرا مهدی صاحب زمان کو
[FONT="]کو آنکه از هر بی نشان دارد نشانه
[FONT="]کو آنکه باشد آگه از دفن شبانه
[FONT="]کو آنکه ریزد اشک از سیلی بگوید
[FONT="]با سوز دل از صورت نیلی بگوید
[FONT="]تا از مزار مخفی مادر بگوید
[FONT="]تا از جفای خصم بدگوهر بگوید
:geryeh::geryeh::geryeh:
[FONT=arial]دلم جز هوایت هوایی ندارد
لبم غیر نامت نوایی ندارد
وضو و اذان و نماز و قنوتم
بدون ولایت بهایی ندارد
دلی که نشد خانه یاس نرگس
خراب است و ویران بهایی ندارد
دل به جان رسید و دلدار من نیامد
مُردم از جدایی
:geryeh::geryeh::geryeh:
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]یکی از جمعه ها جان خواهد آمد
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]
به درد عشق درمان خواهد آمد:Gol:
دلیل این همه غیبت كجاست ای مولا
بگو كه این همه دوری رواست؛ای مولا
نظاره كردن آن چهره ی دل آرایت
[FONT=B Mitra][FONT=B Mitra]آ[FONT=B Mitra]قا بیا تا زندگی معنا بگیرد
شاید دعای مادرت زهرا بگیرد
آقا بیا تا با ظهور چشمهایت
این چشمهای ما کمی تقوا بگیر[FONT=B Mitra]د[FONT=B Mitra]
[FONT=system]دوست دارم که یک شب جمعه / صبح گردد به رسم خوش عهدی
ناگهان بشنوم زسمت حجاز / نغمه ی دلخوش [FONT=system]انا المهدی[FONT=system] . . .
[RIGHT]یا صاحب الزمان و زمین موعود،دانای هرکه آمد و هر چه بود
[RIGHT]
گم نامم و تویی تو،که می دانی،تنها به نام سبز تو می نازم
باسلام وتبریک زاد روز صاحب عالم وجود مهدی موعود عج
انتظار :hamdel:
آفتابا ! تا به کی پشت سحاب ؟
جان به لب آمد نما قدری شتاب
ما زتارکی شب افسرده ایم
تا به کی قرص قمر دارد نقاب ؟
صدهزاران چشم اندر انتظار
تا ببیند جلوه ی رخسار یار
پس بیا ای مظهر غیب الغیوب
تا ببنیم نرگس آن گلنگار
:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:
ارزگانی
خداکند که رضایم فقط رضای توباشد
هوای نفس نباشد همه هوای توباشد
خداکندکه گذارت فتد به منظرچشمم
که سجده گاه نمازم به جای پای توباشد.:Gol:
ما زنده به عشقیم که با عشق بمیریم
صد مرتبه از داغ تو مردیم و نمردیم
مهدی جان!
باز به انتظار تو جمعه غروب می شود / اگر بیایی از سفر، آه چه خوب می شود…