جمع بندی منظور از زمان چیست؟
تبهای اولیه
با سلام و خسته نباشید.(از نظر فلسفی یا ملکوتی)
منظور زمان در قرآن چیست؟
معیار اندازه گیری آن چیست؟
مثلا وقتی گفته می شود که خداوند جهان را در 6 روز آفرید.
و یا وقتی گفته می شود: خداوند فرمود....بعد فرشتگان جواب دادند......
مفهوم این "بعد" چیست؟
تشکر.
با سلام و خسته نباشید.(از نظر فلسفی یا ملکوتی)
منظور زمان در قرآن چیست؟
معیار اندازه گیری آن چیست؟
مثلا وقتی گفته می شود که خداوند جهان را در 6 روز آفرید.
و یا وقتی گفته می شود: خداوند فرمود....بعد فرشتگان جواب دادند......
مفهوم این "بعد" چیست؟
تشکر.
پاسخ :
با سلام وتقدیر از شما .
در ابتدا باید گفت : کار های خداوند زمان مند نیست ودر ظرف زمان اجام نمی شود ولی برای تفهیم وتفهم بشر با زبان وبیانی کار حق تعالی باز گو می شود که انسان ها در ظرف زمان آن را درک می کند وگرنه خداوند فوق زمان ومکان است حال در خصوص دو فراز پرسش باید به اختصار اشاره شود :
الف_ در باره فراز اول پرسش باید گفت : وقتی اراده خدا بر وجود چیزی تعلق گرفت، وجود آن، بر چیز دیگری توقف ندارد . اراده خدا علت تامه وجود آن است; اما هر طور که اراده کند، همان طور موجود میشود; یعنی اگر اراده کند در یک لحظه موجود شود، در همان یک لحظه ؛ اگر اراده کند در چند میلیون سال موجود شود ، در همان مقدار از زمان، بدون کم و زیادی موجود میشود.(1)
آنچه خدا انجام میدهد، همان اراده است، که اراده زمان بردار نبوده و در زمان واقع نمیشود. اما آنچه تحقق مییابد و موجود میشود، دو قسم است:
موجودی مادی و محدود به ظرف زمان است و یا موجودی مجرد و غیر زمانی;
در مورد مجردات واضح است که وجودشان زمان بردار نیست . بلافاصله بعد از اراده خدا در یک لحظه موجود میشوند. اما، از آنجا که ماده شایستگی آفرینش دفعی را ندارد، محال است موجودات مادی در یک لحظه خلق شوند و این به قدرت خالق ربطی ندارد; مثلاً: اگر گفته شود در ظرف یک لیتری نمیتوان دو لیتر شیر ریخت، به این مفهوم نیست که شیر کم و محدود است، بلکه ظرف محدود است. همان طور که مکان و طول و عرض بُعد وجودی موجودات مادی است; بنابراین تحقق یافتن ماده بدون آن ها محال است، بدون زمان هم ممکن نیست به وجود بیایند . زماندار بودن، مقتضای مادی بودن آن ها است، به عنوان نمونه: یا یخ موجود نمیشود و یا اگر موجود شود، حتماً سرد است .
ممکن نیست یخی باشد که سرد نباشد. پس در خلقت موجودات مادی آنچه از خدا واقع میشود، همان اراده است. چون موجود مادی به علّتِ مادّی بودن، زماندار است، باید در زمان مشخصی موجود شود و خلقِ موجود مادی بدون زمان محال است.(2)
اما اینکه چرا زمان خلقت عالم 6 روز بوده ، نه کم تر و نه بیش تر؟ یعنی چرا خدا اراده کرد که در 6 روز موجود شوند؟
مراد از 6 روز (ستّة ایّام) شش روز از روزهای معمولی نیست، چون روز معمولی از حرکت زمین به دور خود و به دور خورشید حاصل میشود، که قبل از خلق آسمان و زمین معنا ندارد، بلکه مراد از آن 6 زمان(3) یا 6 دوره و 6 مرحله خلقت،(4) میباشد. اما دلیل 6 مرحله بودن یا 6 بُرهه از زمان بودن خلق آسمان ها و زمین این است که، مسیر عادی تکامل آسمان و زمین و قابل سکونت شدن زمین همان مقدار بوده، خدا اراده کرده است که همه امور به اسباب عادی خود تکامل یافته و مسیر عادی خود را طی کنند، که این، اراده تکوینی خداست. همان طور که سیر عادی تکامل جنین 9 ماه و 9 روز طول میکشد، اما خدا قادر است در کم تر از آن هم آن را کامل کند.
پس: خلقت آسمان ها و زمین که خداوند میفرماید: "وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَـَواتِ وَالاْرْضَ وَ مَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّام...؛ (5) آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است، در شش روز آفریدیم..." به علّت مادّی بودن شان زمانمند است و در یک لحظه ممکن نیست.
دوّم: چرا در کم تر از 6 مرحله یا شش مرحله از زمان نشد؟ به دلیل این بود که خدا خواست مسیر عادی و طبیعی تکامل خود را طی کنند و اراده تکوینی خدا بر همین است.
در خاتمه ممکن است دوران های شش گانه را بر اساس نظریات علمی به ترتیب ذیل بیان کرد:
1ـ روزی همه جهان به صورت توده گازی بود که بعد در اثر گردش به دور خود از هم جدا گردید و کرات آسمانی تشکیل شد;
2ـ کرات تدریجاً به صورت توده مذاب نورانی , یا سرد و قابل سکونت درآمد; یعنی کرات نخست همه با هم بودند و در مقطعی از هم جدا شدند;
3 -بعد منظومه شمسی تشکیل یافت و زمین از خورشید جدا شد;
4 -در مرحله دیگر زمین سرد شد و آماده حیات گردید;
5 -مقطع دیگر گیاهان و درختان در زمین آشکار شدند;
6 -سرانجام حیوانات و انسان در روی زمین پدیدار شدند.(6)
ب_ اما در باره فرازدوم پرسش باید گفت : مراد از این گونه ((بعد ها)) بعد زمانی نظیر آن چه در گفتگوی میان بشر مطرح است نمی باشد بلکه مراد بعدیت رتبی است . ولی برای قابل درک شدن مسله برای بشر با این بیان مطرح شده است .
پی نوشت ها:
1.ناصر مکارم ،تفسیر نمونه، ج 1، ص 418 ،نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران، بی تا.
2.محمد تقی مصباح یزدی.معارف قرآن،، ص 177 ـ 192، نشر انتشارات اسلامی،قم، بی تا.
3. سید محمد حسین طباطبایی،المیزان، ج 17، ص 362، نشر جامعة مدرسین، قم ،1378 ش .
4. معارف قرآن، ج 2، ص 241.
5. ق(50) آیة 38 .
6. تفسیر نمونه، ج6، ص 202 - 200. نشر پیشین.
در ابتدا باید گفت : کار های خداوند زمان مند نیست ودر ظرف زمان اجام نمی شود
درود
استاد گرامی از همین آغاز از پیش خود شمشیر را از رو بسته اید یا بی گداز به آب می زنید ؟
این فرمایش شما را نخستین بار کی گفته است ؟
پس بفرمایید کل یوم هو فی شان در این میان ینی چه ؟
پیش از پاسخ دادن دمی نگاهی به آیه های نُبی انداختن بد نیست گرامی
اگر کار های خدا زمان مند نیست پس بفرما دگر گونی و گردش هستی در این میان چگونه است ؟:negah:
در خاتمه ممکن است دوران های شش گانه را بر اساس نظریات علمی به ترتیب ذیل بیان کرد:
1ـ روزی همه جهان به صورت توده گازی بود که بعد در اثر گردش به دور خود از هم جدا گردید و کرات آسمانی تشکیل شد;
جهان روزی توده گازی بود و سپس در پی گردش به دور خود اگز هم جدا گشت ؟؟:Gig:
کجا دانش اینگونه گفته است
جهان توده ی گاز بود؟ مگر چگالی یک توده ی گاز چقدر است که همه ی هستی در توده ی گازی نهفته بود ؟
2ـ کرات تدریجاً به صورت توده مذاب نورانی , یا سرد و قابل سکونت درآمد; یعنی کرات نخست همه با هم بودند و در مقطعی از هم جدا شدند;
کرات قابل سکونت ؟ مهرمندانه بفرمایید کدام کره ها ؟کی ؟؟ پس از توده ی گازی ؟؟؟
آیا بهرام - کیوان - تیر در نگر شما زیست پذیر ( قابل سکونت و حیات ) هستند ؟
منظور زمان در قرآن چیست؟
سلام عزیز دل . اگر دقت کنی ، زمان وابسته به مکان است و مکان هم وابسته به زمان . دنیا مکان است و وابسته به زمان و برای ما که موجودی زمینی هستیم و همچنین جسمی مادی داریم ، هم زمان معنا دارد ( چون دارای عمری مشخص هستیم . بالاخره یه روزی باید از این دنیا بریم و برای اینکه باید از دنیا بریم ، باید دچار فرسودگی شویم و برای فرسودگی در جسم ، باید زمان بگذرد تا بر اثر گذر زمان ، فرسایش صورت گرفته و از دنیا برویم ) و هم مکان .
شما تصور کن که در حال حاضر که در خانه خودت نشستی ، توی مرقد امام تهران هم حضور و ظهور داشته باشی . برای ما که به مکان و زمان وابسته ایم ، امری محال است . چون نمی شود در یک زمان ، در دو مکان باشیم ، چون هر مکان ، زمان خودش را دارد .
معیار اندازه گیری آن چیست؟
در دنیا معیار اندازه گیری زمان ، ثانیه است و روز و شب . اما در آخرت متفاوت است .
و یا وقتی گفته می شود: خداوند فرمود....بعد فرشتگان جواب دادند......
مفهوم این "بعد" چیست؟
شما فرض کن که با برادرت می گویی :" به پدر بگو که من به بازار می روم . " خوب اول شما گفتی و بعد برادرتان .
قلب و ذهن و کل وجود ما ، قدرت دیدن و رویایی با خداوند را ندارد . پس نیاز به واسظه ای است . واسطه میان ما و خدا فرشتگان هستند . خدا به فرشتگان می گوید و فرشتگان با قدرتی که خدا به آنها داده ، به پیامبران می گویند و پیامبران به ما می گویند .
سلام و تشکر از پاسخ شما.
کار های خداوند زمان مند نیست ودر ظرف زمان اجام نمی شود
ظرف زمان چیست؟
ولی برای تفهیم وتفهم بشر با زبان وبیانی کار حق تعالی باز گو می شود که انسان ها در ظرف زمان آن را درک می کند
مرجع؟
وگرنه خداوند فوق زمان ومکان است
یعنی چه؟
منظور زمان در قرآن چیست؟
الف_ در باره فراز اول پرسش باید گفت : وقتی اراده خدا بر وجود چیزی تعلق گرفت، وجود آن، بر چیز دیگری توقف ندارد
"وقتی " یعنی چه؟
مثلاً اگر این "وقتی" در لحظه "َآ" باشد , قبل آن چه بوده ؟ بعد آن چی هست؟ معیار قبل , بعد , لحظه در مجردات چیست؟
توضیح : شما فرض کن جز خداوند هیچ چیزی نیست. یعنی چیزی خلق نشده است . بعد ناگهان مخلوقی مجرد (غیر مادی)خلق می شود .
در این خصوص :قبل , بعد, لحظه به چه معناست؟
سوالات دیگری هم هست که متعاقباً عرض میکنم.
با تشکر.
جا داره یه تعریفی از زمان داشتیم
زمین به دور خورشید می چرخه و خورشید هم با مجموعه عظیم کهکشانی شیری در حال چرخش هست این گذشت زمان رو بوجود میاره
یعنی زمان یه چیز نسبی هست و مخلوق و این زمان هم مخصوص این دنیای مادی هست
در عالم ذات خداوند( عالم لاهوت) زمان مفهوم ندارد
اگر جایی ما در گفتار خداوند زمان را مشاهده می کنیم این برای فهم بشر هست یعنی خداوند برای فهم بشر از این عبارات استفاده میکند و در بعد زمان صحبت میکند
والسلام
سوال : چرا معلمان فیزیک می گویند که اگر دو برادر دوقلو باشند که یکی زندگی عادی را پی گیرد و دیگری با یک ماشینی حرکت کند که سرعت آن هم اندازه سرعت نور باشد ، 100 سال بعد ، برادری که با ماشین پر سرعتش حرکت می کند ، پیر نشده و به همان لطافت و جوانی 100 سال پیش است اما برادری که زندگی عادی را پیش گرفته ، پیر و شکسته و فرسوده شده است .
چرا اینگونه است ؟
سوال : چرا معلمان فیزیک می گویند که اگر دو برادر دوقلو باشند که یکی زندگی عادی را پی گیرد و دیگری با یک ماشینی حرکت کند که سرعت آن هم اندازه سرعت نور باشد ، 100 سال بعد ، برادری که با ماشین پر سرعتش حرکت می کند ، پیر نشده و به همان لطافت و جوانی 100 سال پیش است اما برادری که زندگی عادی را پیش گرفته ، پیر و شکسته و فرسوده شده است .
چرا اینگونه است ؟
جواب ساده است
چون برادری که با سرعت نور حرکت میکند گذشت زمان برایش صفر میشود و اگر زمان صفر شود گذشت عمر نخواهد بود
جواب ساده است
چون برادری که با سرعت نور حرکت میکند گذشت زمان برایش صفر میشود و اگر زمان صفر شود گذشت عمر نخواهد بود
گذشت زمان بسیار بسیار کند میشود ولی صفر بمعنی مطلق نمیشود!
الحمد لله رب العالمین
[FONT=verdana]سلام منظور از زمان را باید به صورت تفسیری و تخصصی بحث کرد، چراکه مدت آن غیر قابل تخمین است
مثلا درباره 6000سال عبادت شیطان امام علی می فرماید:مانمی دانیم روزهای این6000سال زمینی ست یا آسمانی (چرا که هر روز آسمانی برابر است با 1000سال زمین)
سلام. ببخشید این سئوال را اینجا مطرح میکنم. هر چه گشتم جای مناسبی برای آن پیدا نکردم.معدل انگلیسی "تشکیک در وجود" (از دستاوردهای حکمت صدرایی) چیست؟
تقدم و تاخری که در نوشته های قرآنی و مذهبی وجود داره مصداق دقیق زمان است.
لطفا توضیح بفرمائید.
در عالم ذات خداوند( عالم لاهوت) زمان مفهوم ندارد
پس جواب این سوال را چگونه می دهید:
شما فرض کن جز خداوند هیچ چیزی نیست. یعنی چیزی خلق نشده است . بعد ناگهان مخلوقی مجرد (غیر مادی)خلق می شود .
در این خصوص :قبل , بعد, لحظه به چه معناست؟
یا مثلا وقتی خداوند با مبائکه سخن می گفتند و اگر هیچ ماده ای خاق نشده بود , در اینصورت آیا زمان وجود داشته یا نه؟
اگر داشته ماهیت آن چه بوده؟(چون دوستان گفتند که زمان ناشی از گردش اجرام آسمانی است)
اگر وجود نداشته پس تقدم و تاخر معنائی ندارد و لذا چگونه بوده است قبل از خلقت ماده؟
به نظر حقیر اگر تقدم و تاخر وجود نداشته باشه باید تمام وقایع در یک لحظه رخ می داده (البته خود "لحظه" نامفهومه) .
واقعا کسی هست که از نظر فلسفی جواب این سوال را بدونه؟
موفق باشید.
جواب ساده است
چون برادری که با سرعت نور حرکت میکند گذشت زمان برایش صفر میشود و اگر زمان صفر شود گذشت عمر نخواهد بود
باسمه تعالی شأنه
سلام علیکم
جواب ساده است اما درکش سخت.
چگونه زمان صفر می شود در حالی که زمان خود پی آمد حرکت است؟؟؟
اگر عمر گذران نداشته باشد یعنی حیات متوقف شده . به گفته دیگر کسی که باسرعت نور حرکت می کند می میرد.
اما می توان گفت که وقتی با سرعت نور حرکت کند قوانین دیگری بر ماده حاکم می شود که با قوانین آن در حالت عادی متفاوت است.
باسمه تعالی شأنه
سلام علیکم
مشکل درک این مفاهیم آن است که ما با تصوراتی که از قوانین حاکم بر ماده که با انها زندگی می کنیم وبه آنها عادت کرده ایم می خواهیم قوانین فوق ماده که بر مجردات حاکم است را بیان و درک کنیم . این است که به این علت :
1- از اصطلاحات همین قوانین مادی استفاده می کنیم و البته چار ه ای نداریم . و اگر در قرآن هم به این گونه مطرح شده است برای نزد یک کردن به ذهن است . پس باید با تدبر در قرآن به بطن موضوع نزدیک شد.
2- برای درک بهتر این مقوله از مفاهیم بهترین کار افزایش تجرد نفس خودمان است و ان با دوری از کثرات عالم میسر می شود که نیاز به بحث مفصلی دارد.
سلام
این دو کتاب میتونه کمک تون بکنه
http://www.aviny.com/Library/Motahari/Books/40/index.htm
http://www.aviny.com/Library/Motahari/Books/41/index.htm
زمان وجود ندارد....یک امر عدمی است برای اندازه گیری...وگرنه در اصل وجود ندارد...چون اگه چیزی بنام زمان وجود داشت دقیقا می شد ازلی و ابدی و هیچ چیز جز خدا ازلی و ابدی نیست....و خدا در زمان هم نمی گنجد....البته این نظر من بود
امام علی می فرماید:مانمی دانیم روزهای این6000سال زمینی ست یا آسمانیما که می دانیم امام علی می داند.....!!!!
سوال :
منظور از زمان چیست؟ (از نظر فلسفی یا ملکوتی)
منظور زمان در قرآن چیست؟معیار اندازه گیری آن چیست؟
مثلا وقتی گفته می شود که خداوند جهان را در 6 روز آفرید.
و یا وقتی گفته می شود: خداوند فرمود....بعد فرشتگان جواب دادند......
مفهوم این "بعد" چیست؟
پاسخ :
در ابتدا باید گفت : کارهای خداوند زمان مند نیست ودر ظرف زمان اجام نمی شود ولی برای تفهیم وتفهم بشر با زبان وبیانی کار حق تعالی باز گو می شود که انسان ها در ظرف زمان آن را درک می کند وگرنه خداوند فوق زمان ومکان است حال در خصوص دو فراز پرسش باید به اختصار اشاره شود :
الف_ در باره فراز اول پرسش باید گفت : وقتی اراده خدا بر وجود چیزی تعلق گرفت، وجود آن، بر چیز دیگری توقف ندارد . اراده خدا علت تامه وجود آن است; اما هر طور که اراده کند، همان طور موجود میشود; یعنی اگر اراده کند در یک لحظه موجود شود، در همان یک لحظه ؛ اگر اراده کند در چند میلیون سال موجود شود ، در همان مقدار از زمان، بدون کم و زیادی موجود میشود.(1)
آنچه خدا انجام میدهد، همان اراده است، که اراده زمان بردار نبوده و در زمان واقع نمیشود. اما آنچه تحقق مییابد و موجود میشود، دو قسم است:
موجودی مادی و محدود به ظرف زمان است و یا موجودی مجرد و غیر زمانی;
در مورد مجردات واضح است که وجودشان زمان بردار نیست . بلافاصله بعد از اراده خدا در یک لحظه موجود میشوند. اما، از آنجا که ماده شایستگی آفرینش دفعی را ندارد، محال است موجودات مادی در یک لحظه خلق شوند و این به قدرت خالق ربطی ندارد; مثلاً: اگر گفته شود در ظرف یک لیتری نمیتوان دو لیتر شیر ریخت، به این مفهوم نیست که شیر کم و محدود است، بلکه ظرف محدود است. همان طور که مکان و طول و عرض بُعد وجودی موجودات مادی است;
بنابراین تحقق یافتن ماده بدون آن ها محال است، بدون زمان هم ممکن نیست به وجود بیایند . زماندار بودن، مقتضای مادی بودن آن ها است، به عنوان نمونه: یا یخ موجود نمیشود و یا اگر موجود شود، حتماً سرد است .
ممکن نیست یخی باشد که سرد نباشد. پس در خلقت موجودات مادی آنچه از خدا واقع میشود، همان اراده است. چون موجود مادی به علّتِ مادّی بودن، زماندار است، باید در زمان مشخصی موجود شود و خلقِ موجود مادی بدون زمان محال است.(2)
اما اینکه چرا زمان خلقت عالم 6 روز بوده ، نه کم تر و نه بیش تر؟ یعنی چرا خدا اراده کرد که در 6 روز موجود شوند؟
مراد از 6 روز (ستّة ایّام) شش روز از روزهای معمولی نیست، چون روز معمولی از حرکت زمین به دور خود و به دور خورشید حاصل میشود، که قبل از خلق آسمان و زمین معنا ندارد، بلکه مراد از آن 6 زمان(3) یا 6 دوره و 6 مرحله خلقت،(4) میباشد. اما دلیل 6 مرحله بودن یا 6 بُرهه از زمان بودن خلق آسمان ها و زمین این است که، مسیر عادی تکامل آسمان و زمین و قابل سکونت شدن زمین همان مقدار بوده، خدا اراده کرده است که همه امور به اسباب عادی خود تکامل یافته و مسیر عادی خود را طی کنند، که این، اراده تکوینی خداست. همان طور که سیر عادی تکامل جنین 9 ماه و 9 روز طول میکشد، اما خدا قادر است در کم تر از آن هم آن را کامل کند.
پس: خلقت آسمان ها و زمین که خداوند میفرماید: "وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَـَواتِ وَالاْرْضَ وَ مَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّام...؛ (5) آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است، در شش روز آفریدیم..." به علّت مادّی بودن شان زمانمند است و در یک لحظه ممکن نیست.
دوّم: چرا در کم تر از 6 مرحله یا شش مرحله از زمان نشد؟ به دلیل این بود که خدا خواست مسیر عادی و طبیعی تکامل خود را طی کنند و اراده تکوینی خدا بر همین است.
در خاتمه ممکن است دوران های شش گانه را بر اساس نظریات علمی به ترتیب ذیل بیان کرد:
1ـ روزی همه جهان به صورت توده گازی بود که بعد در اثر گردش به دور خود از هم جدا گردید و کرات آسمانی تشکیل شد;
2ـ کرات تدریجاً به صورت توده مذاب نورانی , یا سرد و قابل سکونت درآمد; یعنی کرات نخست همه با هم بودند و در مقطعی از هم جدا شدند;
3 -بعد منظومه شمسی تشکیل یافت و زمین از خورشید جدا شد;
4 -در مرحله دیگر زمین سرد شد و آماده حیات گردید;
5 -مقطع دیگر گیاهان و درختان در زمین آشکار شدند;
6 -سرانجام حیوانات و انسان در روی زمین پدیدار شدند.(6)
ب_ اما در باره فرازدوم پرسش باید گفت : مراد از این گونه ((بعد ها)) بعد زمانی نظیر آن چه در گفتگوی میان بشر مطرح است نمی باشد بلکه مراد بعدیت رتبی است . ولی برای قابل درک شدن مسله برای بشر با این بیان مطرح شده است .
پی نوشت ها:
1.ناصر مکارم ،تفسیر نمونه، ،نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران، بی تا.ج 1، ص 418 ،
2.محمد تقی مصباح یزدی.معارف قرآن،،نشر انتشارات اسلامی،قم، بی تا. ص 177 ـ 192،
3. سید محمد حسین طباطبایی،المیزان، نشر جامعة مدرسین، قم ،1378 ش .ج 17، ص 362،
4.مصباح . معارف قرآن،نشر موسسه آموزشی و پژوهشی . ج 2، ص 241.
5. ق(50) آیة 38 .
6. تفسیر نمونه، ج6، ص 202 - 200. نشر پیشین.