مسابقه فرهنگی مذهبی تا اربعین حسینی با خادمان حسینی: بخش فرهنگی و رسانه مذهبی
تبهای اولیه
1- دوستان برای کسب امتیاز می بایست لینک پست ارسالی خود را که در بخش
در این تاپپیک مطالب مربوط به محرم که با انجمن فرهنگی و رسانه مذهبی (صوت، تصویر(فیلم و فلش)، عکس ، کتاب و...) مرتبط است را قرار دهید تا مورد ارزیابی داوران قرار گیرد.
قوانین
2- پست های گذشته کاربران در این مسابقه شرکت داده نخواهد شد.
در صورت ارسال مطالبی که متعلق به خود شخص نیست ذکر منبع ضروریست
برای نمونه محتوای این تاپیک در این بخش قرار می گیرد.
http://www.askdin.com/thread25085.html
مسوولین این بخش مدیران انجمن فرهنگی هستند.
مشاهده سایر بخش های مسابقه
با تشکر
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]ضمن دعوت از دوستان گرامی برای شرکت در طرح تا اربعین حسینی با خادمان حسینی
:1: تصاویر در گالری سایت آپلود شود و از لینک اولی (
تصویر کوچک با لینک سایز بزرگ ) [=microsoft sans serif]که به انها داده می شود استفاده نمایند.[h=1]مستند شفاعت یا شکایت در سه نسخه[/h]این مطلب را من در دو سه روز گذشته توسایت گذاشتم امیدوارم تو مسابقه شرکت داده بشه.
منبع شفاعت یا شکایت
آری یادتان آمد ....
اما اینبار کاری کنیم که ادامه اش به تاریخ سپرده شود ،
بیایید همگی زینبی شویم !
ماه بالیدن است نه نالیدن!
بساطش آموزه است نه موزه!
تمرین خوب نگریستن است نه خوب گریستن!
نماد شعور مذهب است نه شور مذ هب!
منتظران مهدی(عج)به هوش باشند
حسین را منتظرانش کشتند
زمانه ی عجیبی است!
برخی مردمان امام گذشته راعاشقند، نه امام حاضر را!
میدانی چرا؟!
امام ِگذشته را هرگونه بخواهند تفسیرمی کنند،
اما امام ِحاضر را باید فرمان ببرند.
وکوفیان عاشورا را اینگونه رقم زدند ...
( منبع مطلب )
[=arial] باز باران با ترانه , با گهرهای فراوان , می خورد بر بام خانه یادم آمد کربلا را , دشت پرشور و بلا را گردش یک ظهر غمگین , گرم و خونین لرزش طفلان نالان , زیر تیغ و نیزه هارا با صدای گریه های کودکانه , واندرین صحرای سوزان می دود طفلی سه ساله پر ز ناله دل شکسته پای خسته باز باران , قطره قطره , می چکد از چوب محمل
یا حسین فرات هنوز شرمگین است
[=arial] بیچاره رود پیر قرن هاست آهسته و شکسته میرود
[=arial] هنوز چکاچک شمشیرها را میشنود
[=arial] هنوز صدای گریه بچه ها و نعره های دلیرانه را میشنود
[=arial] هنوز شیون های زنان و غم و اندوه اهل بیت(علیهم السلام) و شیعیان آنها شنیده میشود
[=arial] هنوز شهادتها و دلاورى ها و شجاعت ها و ایثارهاى سید الشهدا امام حسین(ع) و یاران با وفاى او را میشود حس کرد خاطرات زیادی این پیر کهنه رود در دل دارد که همچنان در درون خویش محفوظ نگاه داشته است
[=arial] ماه محرم برای مذهب شیعه دوستدار اهل بیت، ماهی است که پیروزی در متن فداکاری و خون به دست آمده است
[=arial] محرم ماه نهضت بزرگ سید شهیدان و سرور اولیای خداست که با قیام خود در مقابل طاغوت تعلیم سازندگی و کوبندگی به بشر داد و راه فنای ظالم و شکستن ستمکار را به فدایی دادن و فدایی شدن دانست و این خود سرلوحۀ تعلیمات اسلام است برای ملتهای جهان تا آخر الزمان ...
منبع مطلب:http://37006.persianblog.ir/
منبع عکس:http://sohrabiha.mihanblog.com/
من و داغ غمی سنگین چهل روز/ چه ها بر من گذشته این چهل روز من و بغضی چهل ساله که بی تو/ شکسته در گلویم این چهل روز
چهل روز است هجران من و تو / که هر روزش مرا چندین چهل روز
مرا جز ضربه های تازیانه / نداده هیچ کس تسکین چهل روز
اسارت/ طعن دشمن/ تهمت دوست / نصیب عترت یاسین چهل روز
در این غم خوب میدانی که باید / چه رنجی برده باشم این چهل روز
تو و راسی پر از خاکستر و غم / من و پیشانی خونین چهل روز
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود..........
منبع:http://doayemadar.blogfa.com
منبع عکس:http://www.valiasr-aj.com
با سلام و صلوات به پیشگاه مقدس حضرت ولی عصر{عج}
متن ادبی حقیر جهت شرکت در مسابقه:
✜:: قطعه ادبی در مورد محرم ::✜
یا علی مدد
**** بي بي زينب ازم دل خورد ****
**** آخه بس که گناه کردم پروندمو سياه کردم ****
**** چي کشيد وقتي که به نامحرم نگاه کردم ****
**** اگه ميگي بد چادر نداري از خدا باکي ****
**** دل مولا ازت شاکي بايد جواب بدي به يه چادر خاکي ****
منبع عکس: http://hejab14.blogfa.com/
منبع مطلب: شعر یک مداحی(زمینه)
[="Arial Narrow"][="Teal"] با سلام و احترام مطلبی از هیئت محبین سیدالشهداء (ع) انجمن گفتگوی دینی [h=3] توصیفی نو و زیبا به سبک 3d max از یاران حسین (ع) و یزید ملعون [/h]
ای بزرگترین سند مظلوميّت پدر!
سلام ای سنگین ترین وزنه تاریخ شهادت!ای سورهي كوچك قرآن كربلا !
تو را نمیتوان گفت مگر با بغضی غيور كه حنجره را می فشرد و سوزی غريب كه شعلهورمان می سازد .وشیاطین تاب دیدن هیچ صحنه ی عبادتی را ندارند...
واین گرمی امضاي رنگین توست بر صحيفهي كربلاکه هنوز جاری است گاه و بیگاه از گلوی شيرخوارگان و کودکان، در بمبارانها و حملات یزیدیان زمان.
منبع مطلب:http://1001talangor.blogfa.com
منبع عکس:http://m5793m.blogfa.com
[="Arial"][="DarkGreen"]سلام اجتماء -عکس فقط میخایید یا با همراه متن های موضوعه با تشکر
در این تاپپیک مطالب مربوط به محرم که با انجمن فرهنگی و رسانه مذهبی (صوت، تصویر(فیلم و فلش)، عکس ، کتاب و...) مرتبط است را قرار دهید تا مورد ارزیابی داوران قرار گیرد.
سلام و عرض ادب
عکس تنها یا عکس همراه با متن یا سایر محتواها همگی در مسابقه شرکت داده می شود.
با تشکر.[/]
سلام دوستان . برگ سبزی است تهفه درویش /چه کند بی نوا همین داند . اگر مقبولتان افتد من نیز با نثر و نظمی از خودم یاریتان دهم .
فریاد عاشورا در دلی عاشق طنین افکند و در موسم اربعین طلعلع انوار محبت دو دوست متجلی گشت . شکوه این دیدار آنقدر پر صلابت بود که در آستانه ای از رؤیت باصفای مقام یار زیبا ترین نمایش تاریخ را به ظهور رساند . در لابلای رازهای نهفته ی این واقعه ی بی نظیر تاریخ ، یکی از آن همچون چلچراغی در پهنه ی تاریک آن با رخشندگی خویش مجال آرامش را از هر قلب فهیمی می گرفت . آنگاه که دیداری در فضای پر از احساس و تعلق میان عاشق و معشوق چنان رضایتها را جلا می داد که نگارش این رُخداد هرگز بر دوستان و معاندان گران نیامد و توفیق تحزُّن را از هر مقامی منقطع نساخت .
پیامد این زیارت چنان در سیطره ی تاریخ پرتو افکند که به یک نسخه ی بسیار حاذق در آرامش قلب های دلسوخته از هجران یار مبدّل گشت .حبیب در هنگام یافتن محبوب خویش در صورتی که بینا به زیارت چهره اش نیست جز با ورود عطر دل انگیزش بر مشام خسته و منتظرش امکان پذیر نبود . تاریخ بر تارک خونین خویش اینگونه حک نمود که جابر نه با دیده ی سر بلکه با بصیرت دل خود را بر مزار دوست کشانید و جان تشنه ی ملاقاتش را با رضایتی به بلندای عشق سیراب نمود .
بر مشامم میرسد بوی حبیبم زین زمین
آن گل پر پر شده یار غریبم زین زمین
بوی خوش می آید اینک بوی یاری آشناست
چون حسینم خفته اینجا بوستانی با صفاست
دستهایم را مگیرید بوی او خود رهنماست
می کشانم سوی خود او مهربانی باوفا ست
دیده هایم از چه یارب بر حبیبم بسته است ؟
این چه اقبالی بُوَد ایندم نصیبم گشته است ؟
مرقد پاکت بُوَد چون جنّت و مینای من
خاک قبرت توتیای چشم نابینای من
می سپارم گوش جانم بر مزارت ماهرُخم
بر ندارم سر ز خاکت تا ندادی پاسخم
سوختم وقتی شنیدم سر جدایت ساختند
کوفیان مقتول خاک کربلایت ساختند
کاش بودم تا نهم لب بر رگ ببریده ات
تا ببوسم کام عطشان و لب خشکیده ات
شرمسارم چون نکردم یاریت محبوب من
کرد جدا از تو مرا این دیده ی محجوب من
اربعین یعنی اشک خشکیده ،
اربعین یعنی خورشید را بالای نیزه دیدن ،
اربعین یعنی عدالت درزنجیر بودن ،
اربعین یعنی یک دنیا تقوی در اسارت بودن ،
اربعین یعنی چشمان مظهر علم عصمت و طهارت را اشک آلود دیدن.
اربعین یعنی سکوت را شکستن ،
چهل روز بر حضرت سجاد (ع) و زینب کبری (س) چه گذشت
چهل روز از شهادت امام حسین (ع) و هفتاد و دو تن از یاران
چهل روز از مقابله ی ظلم و کفر ستیزی و نجات اسلام
منبع مطلب:http://www.yabentamohamad.blogfa.com
منبع عکس:http://roozgozar.com/piczibasazi/mazhabi/08/roozgozar.com-0215.GIF
جوش زند خـون حـسـیـن از زمیــن
شـد چـهـلـم روز عــزای حـسـیــن
جــان جــهــان بـــاد فدای حـسین بسوز ای دل که امروز اربعین است
عزای پور ختم المرسلین است
قیام کربلایش تا قیامت
سراسر درس، بهر مسلمین است
اربعین حسینی تسلیت باد
بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد
دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد
به یاد کاروان اربعینی با گریه می گوید
همی بوسم خاکی را که بوی کربلا دارد
اربعین آمد و اشکم ز بصر می آید
گوییا زینب محزون ز سفر می آید
باز در کرب و بلا شیون و شینی برپاست
کز اسیران ره شام خبر می آید
[=arial]بوی یاس می آید
[=arial]پدید آورنده : زهرا رضائیان ، صفحه 35
[=arial]هزار و سیصد و شصت و اندی سال از آن روزی که عاشقان و دلباختگان کوی دوست در سرزمین بلا پروانه صفت به دور شمع وجود سردار عشق جمع شدند و جام وصال دوست را سرکشیدند، می گذرد . هنوز هم هر سال محرم و عاشورا که می آید، سرزمین بلا همچون کربلای سال 61 هجری می شود . هنوز هم غروب دهم محرم که می شود، آسمان در فراق یار می گرید و علقمه از بودن خود در سرزمین عاشقی شرمنده می شود که روزی عباس مشک بر دوش گرفت تا جرعه جرعه عشق را در آن بریزد و عطش را از جگرهای تشنه کودکان بردارد .
[=arial]و عباس، علمدار وفا، نهر علقمه را تا قیام قیامت شرمنده خویش ساخت و عشق را رنگی دیگر بخشید .
[=arial]عباس و عشق، عباس و علقمه، عباس و دست های از تن جدا، عباس و سینه ای پرتیر، با مشکی که سوراخ بر زمین افتاده است . هیهات از این سینه ای که آماج تیرها قرار گرفته است .
[=arial]راه باز کنید، و از برای هر قدمش گل یاسی بر زمین بنهید . ملائک! بال در بال هم بنهید و گستره آسمان را پر کنید; با چشمانی به وسعت اقیانوس ها و اشکی به وسعت باران ها!
[=arial]ای خاک! ای سرزمین کربلا! این جا چه می گذرد؟ حسین عمری سوخته است در شنیدن نام «اخا» از برادرش: «یا اخا ادرک اخاک » و سوز عشق آرام می گیرد .
[=arial]این چه جمعی است که نهر علقمه از آن بر خود می لرزد; سویی رسول الله ... سویی علی ... سویی حسن و فاطمه; حسین می آید . و سرزمین نینوا از شیون ملائک پر می شود: «الآن انکسر ظهری و قلت حیلتی ...»
[=arial]... چه سوزان است غروب روز عاشورا; وای از علقمه ... وای از دست های بر زمین افتاده ... وای از مشک پاره ... .
[=arial]شمیم [=arial]یاس[=arial] :: اسفند 1382، شماره 12 حوزه نت
[=arial]
منبع مطلب:http://www.yaabofazl.blogfa.com
منبع عکس:http://yaspic.ir/wp-content/uploads/2013/06/babol-8.gif