جمع بندی آیاخالق دودنیای خیروشرفقط یک خداست ویااین دو،حاصل خلقت یک آفریدگاراند..؟
تبهای اولیه
بنام او
باسلام..
{باعرض معذرت سوالاتی هستندکه واقعانیازبه دانستن پاسخهای درست آن خواهدبود،لذا ضمن عذرخواهی ازخودسوالات و نحوه طرح آنها و حتی درصورت تکراری بودن،آنهارادراین مکان علمی و اعتقادی مطرح خواهم نمود}
آیا همه جهان و مخلوقات آن و آنچه که وجود دارد آفریده فقط یک خالق بنام خداست ..؟؟
آیا جهان و منجمله همین سیاره زمین و موجودات و مخلوقات روی آن یا درون آن {خاصه طبیعت و خاصه طبیعت وحشی و بیرحم} فقط توسط یک آفریدگارخلقت یافته است..؟؟ اگرچنین است آیا این جهان زیباست یا وحشی و نازیبا ..؟؟ یا چرا این خدا که گفته شده و میشود که مظهرزیبایی هاست،چنین طبیعت وحشی و وحشتناکی را در جوار یک طبیعت زیبا و رحیم پدید آورده و خلق نموده ..؟؟ {و آیا اصلا چیزی بنام رحم در وجود موجودات {چه انسان و چه گیاهان یا غیرانسان حتی گلها} وجوددارد یا وجودخواهدداشت..؟؟}
توضیحات و اضافات..
آیا این طبیعت وحشی با اینهمه حیوانات وحشی و درنده خو که ذره ای هم رحم بهم ندارند {که ذات طبیعی آنهاهم میباشدکه خودنیز بی تقصیر} آیا توسط همین یک خدای خوب و مهربان خلقت یافته اند ..؟؟ چرا و به چه دلیل..؟؟
واقعا فلسفه اینچنین خلقتهای متضاد و تواما زیبا و نازیبا در جوار و کنار یکدیگر و تا این حد نزدیک بهم چه بوده یا چه میتواندباشد و اگر همه آنها حاصل تفکر و خلقت یک خالق اند آیا این خدا را میتوان فقط مظهرزیبایی ها و محبتها دانست یا شاید حقایق جور دیگری بوده و هستند که ما انسانها تاکنون ازپرداختن به آنها ترس و ابا داشتیم و یا جرات روبرو شدن یا بیان آنهارانداشتیم ..؟؟ {اگرنیست که هیچ اما اگر هست،آن حقایق چه چیز ممکن است باشند ..؟؟} بعبارتی فلسفه دو خالقی که باعقل و منطق انسانی هم جور در خواهد آمد ، چرا با باورهای اعتقادی یا دینی ما همخوانی نداشته یا نخواهدداشت..؟؟
{بازهم عذرخواهی ازنوع و طرح این سوالات وهمچنین درصورت تکراری بودن}
{ممنون و سپاسگذار}:Gol::Gol:
{{باعرض معذرت در عنوان تاپیک حرف الف { آ } از کلمه آیا در قسمت دوم سوال درج یا چاپ نشده بود که دراینجا و بدینطریق تصحیح میگردد}}
[h=2]آیا خالق دو دنیای خیر و شر یا دو جهان زیبا و وحشی فقط یک خداست و آیا این دو فقط حاصل تفکر و خلقت یک آفریدگاراند ..؟؟[/h]
{باسپاس}
با عرض سلام به شما دوست گرامی
به اعتقاد مسلمانان:
جهان هستی تنها و تنها یک خالق مستقل دارد.(انعام/1)
این خالق مستقل، برای ایجاد مخلوقات خود، نیازی به تفکر و اندیشیدن ندارد بلکه طبق علم ذاتی (که کاملا با تفکر و اندیشیدن فرق دارد) و اراده خود آنها را ایجاد میکند.(بقره/117)
این خالق متعال، از هر نقصی مبراست زیرا نقص به معنای محدودیت و نیاز است و خدای نیازمند، در حقیقت، خدا نیست بلکه مخلوقی قویتر از مخلوقات ضعیفتر است نه خدا. بنابراین هم وجود خدا نامتناهی و کامل مطلق است و هم صفات او.(حج/64)
وقتی میگوییم خدا نامتناهی و کامل مطلق است دیگر فرض دو خدا غیر منطقی و غیر عقلانی خواهد بود زیرا وقتی میگوییم دو خدا یعنی دو موجودی که هر یک فاقد توانمندی های دیگری است و این یعنی نقص هر دو، و ناقص بودن هیچ سازگاری ای با نامتناهی و کامل مطلق بودن ندارد.(الالهیات/ج2/ص14)
خداوند همه صفات کمالی را آنهم بصورت نامتناهی دارد هم مهربان کامل است و هم دانای کامل است و هم حکیم کامل. پس آنجا که باید مهربانی کند مهربانی میکند و آنجا که باید غضب کند غضب میکند. خدایی که فقط مهربان باشد ظالم و مظلوم را به یک چشم مینگرد در حالیکه هر عاقلی این را مذمت میکند.
خداوند حکیم رحیم، هم حیوان گیاهخوار می آفریند و هم حیوان گوشتخوار؛ حیوان گیاهخوار می آفریند تا رشد گیاهی سطح زمین را کنترل کند و حیوان گوشتخوار را می آفریند تا جمعیت حیوانات گیاهخوار را تنظیم کند؛ و با انجام این تنظیمات، فضای مناسب زندگی انسان و دیگر موجودات فراهم شود.
گیاهخوار باید فیزیک بدنی و غریزه ای متناسب با نوع تغذیه و شرایط زندگی خود را داشته باشد و گوشتخوار نیز باید فیزیک بدنی و غریزه ای متناسب با تغذیه و زندگی خود را دارا باشد. اگر این هر دو را در کنار هم ببینیم همه را در جای خود زیبا میبینیم ولی اگر دچار جزئی نگری شویم رفتار حیوان گوشتخوار را وحشیانه و نازیبا و خلقت او را نابجا توصیف میکنیم.
این قضاوت گزینشی ممکن است دیدگان ما را به روی این حقیقت نیز ببندد که حیوان گوشتخوار سرشار از مهر و رحم و عطوفت است تا جایی که برای حفظ جان فرزندان ناتوانش جان خود را هم میدهد.
آنچه بیان شد تنها بخشی از حکمتهایی است که انسانها به آن دست یافته اند و چه بسیار حکمتها که در گستره حکمت نامتناهی الهی وجود دارد اما از تیررس نگاه محدود ما انسانهای محدود خارج است.
در پناه حق
بنام او
باسلام..
{باعرض معذرت سوالاتی هستندکه واقعانیازبه دانستن پاسخهای درست آن خواهدبود،لذا ضمن عذرخواهی ازخودسوالات و نحوه طرح آنها و حتی درصورت تکراری بودن،آنهارادراین مکان علمی و اعتقادی مطرح خواهم نمود}
آیا همه جهان و مخلوقات آن و آنچه که وجود دارد آفریده فقط یک خالق بنام خداست ..؟؟
آیا جهان و منجمله همین سیاره زمین و موجودات و مخلوقات روی آن یا درون آن {خاصه طبیعت و خاصه طبیعت وحشی و بیرحم} فقط توسط یک آفریدگارخلقت یافته است..؟؟ اگرچنین است آیا این جهان زیباست یا وحشی و نازیبا ..؟؟ یا چرا این خدا که گفته شده و میشود که مظهرزیبایی هاست،چنین طبیعت وحشی و وحشتناکی را در جوار یک طبیعت زیبا و رحیم پدید آورده و خلق نموده ..؟؟ {و آیا اصلا چیزی بنام رحم در وجود موجودات {چه انسان و چه گیاهان یا غیرانسان حتی گلها} وجوددارد یا وجودخواهدداشت..؟؟}
توضیحات و اضافات..
آیا این طبیعت وحشی با اینهمه حیوانات وحشی و درنده خو که ذره ای هم رحم بهم ندارند {که ذات طبیعی آنهاهم میباشدکه خودنیز بی تقصیر} آیا توسط همین یک خدای خوب و مهربان خلقت یافته اند ..؟؟ چرا و به چه دلیل..؟؟
واقعا فلسفه اینچنین خلقتهای متضاد و تواما زیبا و نازیبا در جوار و کنار یکدیگر و تا این حد نزدیک بهم چه بوده یا چه میتواندباشد و اگر همه آنها حاصل تفکر و خلقت یک خالق اند آیا این خدا را میتوان فقط مظهرزیبایی ها و محبتها دانست یا شاید حقایق جور دیگری بوده و هستند که ما انسانها تاکنون ازپرداختن به آنها ترس و ابا داشتیم و یا جرات روبرو شدن یا بیان آنهارانداشتیم ..؟؟ {اگرنیست که هیچ اما اگر هست،آن حقایق چه چیز ممکن است باشند ..؟؟} بعبارتی فلسفه دو خالقی که باعقل و منطق انسانی هم جور در خواهد آمد ، چرا با باورهای اعتقادی یا دینی ما همخوانی نداشته یا نخواهدداشت..؟؟
{بازهم عذرخواهی ازنوع و طرح این سوالات وهمچنین درصورت تکراری بودن}
{ممنون و سپاسگذار}:Gol::Gol:
سلام
خوب و بد و زشت و زیبا نسبی اند چیزی که برای انسان بد و زشت است برای خودش و هم نوعانش زیبا و خوب است پس این امور نسبی است نه مطلق به یک اعتبار هر آنچه در عالم است خوب و زیباست و خالق همه این خوبها و زیباهای دارای مراتب یک حقیقت واحده یعنی خدای متعال است
یا علیم
باسلام ..
1
خداوند همه صفات کمالی را آنهم بصورت نامتناهی دارد هم مهربان کامل است و هم دانای کامل است و هم حکیم کامل. پس آنجا که باید مهربانی کند مهربانی میکند و آنجا که باید غضب کند غضب میکند.
ضمن تشکر .. ابتدا که آیا میتوانم باشماراحت باشم..؟؟{بنابراین با کسب اجازه،راحت حرفم رامیزنم و پیشاپیش نیزممنون و سپاسگذار}
ببینید بزگوار .. {ابتدا که الان در اینجا یک شبهه برای من بوجود آمده که امیدوارم با درایت و هوش سرشارشما استادبزرگوار برطرف گردد .. آیا خدایی که غضب میکند،خشمگین هم میشود ..؟؟ یا مثلا دروغ هم گفته یا میگوید ..؟؟ یا دارای صفات دیگر اعم از همه خوبی ها و بدی ها هم خواهدبود.؟؟ لطفا ابتدا این شبهه را نیز برطرف نمایید هرچند که با این تعریف شما بحث چندخالقی منتفی شده یا خواهدشد اما بحث و شبهات دیگری مطرح خواهندشد که اگر چه خداوند را از تهمت و افترای شریک مبری میدارد اما ..؟؟ اما ممکن است تهمتهای دیگری متوجه ذات پاک او گردند {بنابراین ممنون میشوم کمی بیشتر در این باره هم توضیح دهید که منظور از غضب آیا صفات منفی دیگری نیز خواهندبود یا خیر ..؟؟}
2
خداوند حکیم رحیم، هم حیوان گیاهخوار می آفریند و هم حیوان گوشتخوار؛ حیوان گیاهخوار می آفریند تا رشد گیاهی سطح زمین را کنترل کند و حیوان گوشتخوار را می آفریند تا جمعیت حیوانات گیاهخوار را تنظیم کند؛ و با انجام این تنظیمات، فضای مناسب زندگی انسان و دیگر موجودات فراهم شود.
متاسفانه دراینجا نیز حقیرنمیتوانم این سخنان را براحتی پذیرفته و ازکنارشان براحتی عبورنمایم ..
واقعا چگونه میتوان به این سادگی و راحتی از کنار غذا شدن و میل شدن و آنهم با آن طرز وحشتناک خوردن آنهم توسط یک حیوان وحشی و وحشتناک گذشت یا عبورکرد..؟؟
واقعا ما یک لحظه خودمان را بگذاریم جای یک بچه آهو یا حیوانی گیاهخوار شبیه آهو یا گوزن که چندین حیوان وحشی {مثلا شیرها یا گرگها} درپی شکار اویند و ..
و حالا بعد ازیک تعقیب و گریز و جان دادن ذره ذره ای در آخر هم درچنگال بیرحم آنها اسیر و گرفتار آمده و ..
و اینک هم هریک از آنها دارند بر قسمتی از بدن ما چنگالشان را و همزمان،دندانهای تیزشان را میکشند یا فرو میبرند تا قسمتی از گوشت و پوست بدن ما را زنده زنده کنده و بخورند ..
آیا این مسئله واقعا مسئله کوچک یا ناچیزی ست ..؟؟
بنابراین فکرنمیکنم این موضوع،مسئله کوچکی باشد که بتوان حتی براحتی هم از کنارش عبور نمود ..؟؟ آیا این حیوان واقعا اگر قدرت فهم و درک انسان را داشت و اگر زبان هم داشت آیا از این وضعیت راضی یا خشنود بود و آیا هیچ شکایتی از این طبیعت و نظام وحشیانه و بسیار وحشتناک نمینمود ..؟؟
من الان یک مثال دیگر بیان مینمایم تا موضوع کمی بیشتر قابل درک یا تامل گردد :
برای درک بهتر و راحت تر مسئله میتوان به روابط اجتماعی بین انسانها و در بعد سیاسی ملل هم اشاره ای نموده یا مثالی بسیار نزدیک از حیات وحش و طبیعت در مورد آن بیان نمود ..
1 نمونه مرگ و میرها یا مردنهای مختلف یا وحشتناک ازجمله تصادف و ازهم پاشیدن مغز یک انسان در کف خیابان ..
2 نمونه ظلم و زورگویی انسانهای قلدر و قدرتمند در حق انسانهای مستضعف و ضعیفتر و ..
و متعاقبا نمونه ظلم و زورگویی کشورهای قدرتمند و قلدر درحق کشورهای ضعیف تر ..
و آیا میشود اینهمه ظلمی را که دارد از جانب جهان قدرتمند و وحشی و زورگو {و دقیقا همانند بچه آهویی اسیر در قدرت و چنگال شیرهای وحشی} در حق ملل ضعیف یا ملت ما صورت میگیرد را براحتی گذشت و چیزی نگفت یا اعتراضی ننمود ..؟؟ بهرحال باور داریم که همه رویدادها میتوانند بنوعی بخود خدا برسند .. لذا اگر الان قدرت دردست جهانخواران وحشی صفت است ، ملل ضعیف تر که ما باشیم و حکم آن آهو یا بچه آهو را داریم نباید هیچ اعتراضی بنماییم و نباید آمریکا یا سایر جهانخواران وحشی را ملامت نموده یا حتی در صدد هدایت آنان برآمده یا حتی انتظار هدایتشان را داشته باشیم و بلکه بدتر باید هرلحظه منتظر باشیم که اگر در تیررس نگاه یا ناراحتی و خشم آنها هم قرار گرفتیم چه بسا بما حمله نموده و در عرض چندلحظه ما را نیست و نابود نمایند و البته بصورتی بسیار وحشیانه و وحشتناک همچون جان دادن زیر بمبارانهای اتمی آنان و جان دادنهای بسار زجرآورد همچون همان شکار بینوای اسیر درچنگال گرگهای وحشی ..
بنابراین این نیز توسط خالق جهان و نظام خلقت چنین وضع شده که الان ما یا کشورهای ضعیف تر حکم شکار را داریم و آمریکا و قدرتهای برتر حکم شیرها و ببرها و گرگها یا حیوانات قدرتمند و وحشی حیات وحش ..
{بهرحال که من هیچ فرقی نمیبینم بین دو دنیای حیات وحش حیوانات و رفتار برخی انسانها یا کشورها و اگر عده ای بخواهند تکرار مکررات نموده و بگویند فرق میکند و آنها حیوان اند و ماانسان .. پاسخ هم مجددا تکراری میشود و دامنه دار که نیازی به تکرار مکررات نمیباشد}
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که آنان هیچ فرقی با حیوان وحشی نداشته و نخواهندداشت و به این دلیل و علیرغم همه دلایلی که دوستان آورده یا خواهندآورد حقیر نمیتوانم به این راحتی و سادگی درک و هضم نمایم که خالق این وحشیان یا وحشی صفتان هم همان خدا و خالق یکتا و مهربان بوده یا خواهدبود {مگر ..؟؟}
{{مگربحث 2 خدایی به بحث 2 مدیریتی و 1 خدایی یا یک خالقی صعود یا تغییر نماید که ..؟؟ که دراینصورت شاید همه چیز تاحدودی قابل درک و احترام و پذیرش گردند و عدالت خداوند هم مورد سوال قرار نگیرد چرا که ..؟؟}}
{ابتدامنتظر پاسخ دوستان بزرگوار و اساتید گرامی به موارد یا شبهات بالا میباشم}
{باسپاس}
با عرض سلام به شما دوست گرامی
1- خشم خدا معنا و حقیقتی متفاوت از خشم انسانی دارد. خشم انسان حاصل نوعی هیجان و انفعال است و حالتی است که عارض بر انسان میشود یعنی قبلا آن حالت را نداشت اما بعدا در او پیدا شد. از آنجا که هیجان و انفعال و عارض شدن از ویژگیهای موجودات ممکن الوجود (مخلوقات) و حامل نوعی نقص است در خدا که از هر نقصی مبراست راه ندارند از اینروست که میگوییم خشم در خدا متفاوت از خشم در انسان است.
2- خدا دروغ نمیگوید زیرا دروغگویی حاکی از نقصی در شخص دروغگو است و گفتیم خدا از هر نقصی مبراست.
3- بدی و بطور کلی هر صفت منفی (منفی به معنای زشت و پلید) در خدا راه ندارد زیرا نوعی نقص است و خدا از هر نقصی مبراست.
4- دوست عزیز مشکل اصلی اینست که شما به عنوان یک انسان با روح و فهم انسانی میخواهید خود را جای یک بچه آهو و گوزن و امثال اینگونه حیوانات گیاهخوار قرار دهید. هر موجودی را باید از نقطه نظر وجودی خود او و در رتبه وجودی خود او در نظر گرفت و الا سنگ روی سنگ بند نمیشود.
مثالی میزنم:
همان حیوان گیاهخواری که شما او را قربانی شیر و گرگ قلمداد میکنید خود یک وحشی تمام عیار در قبال گیاهان است. تعجب نکنید. آیا تا به حال به یک گیاه تازه سر از زمین برآورده نگاه کرده اید. با چه زحمتی پوسته دانه و خاکها و سنگها را میشکافد تا از نور آفتاب و هوا استفاده کند و با چه زحمتی ریشه ها را به اطراف گسیل میکند تا قطره ای آب بجوید. تا بحال به گلبرگهای نرم و لطیف و ظریف آن نگاه کرده اید. همین گیاه که اینگونه برای زندگی در تلاش است یکباره اسیر دندانهای سفت و ضخیم یک آهو میشود. ساقه اش از کمر میشکند و زیر دندانهای او جویده و له میشود آنگاه به دستگاه گوارشی میرود که خود داستان مفصلی دارد.
هزاران مثال از این نوع میتوان زد که از نقطه نظری میتوان آن را وحشیانه و ناعادلانه شمرد. آیا به راستی شما چنین نگاهی را تایید میکنید.
دوست عزیز هر حیوانی در این دنیا محکوم به قوانینی است که بقای مجموعه موجودات دنیوی را تضمین میکند و همه و همه خلق شده اند تا هم در چرخه خاص خود نفع ببرند و هم نفع برسانند. لطفا مراقب باشید دچار جزئی نگری نشوید. بله قبول داریم که اسراف و تبذیر خطاست. قبول داریم که حیوانات هم حقوقی دارند هم میان خود و هم در رابطه با انسان. در روایات و آیات در این باره مطالب مفیدی وجود دارد.
5- مثالهایی که زده اید بدون توجه به ظرفیتها و قوانین حاکم بر این دنیاست. قانون اختیار، قانون تضاد و قوانینی از این دست هر یک در جای خود بسیار مفیدند و به نوعی موجودیت این دنیا را تضمین میکنند.
فولادی که بدنه یک ماشین را به وجود میاورد تیغه یک شمشیر و دیگر وسایل و ابزار مورد نیاز انسان را نیز تشکیل میدهد. اگر فولاد محکم نباشد شمشیری که از آن ساخته شده نمیتواند حافظ جان شخص باشد و نمیواند اره ای با تیغه های محکم باشد و درخت را ببرد تا سرپناهی برای او بسازد و نمیتواند چکشی باشدکه سنگها را خرد کرده و راه او را هموار کند. پس باید فولاد محکم باشد و اگر محکم است موجودات نرم را از هم میدرد که یکی از آنها گوشت بدن است. هر یک در جای خود خوبند هم نرمی گوشت و هم سفتی فولاد و طبیعی است موجود سفت موجود نرم را میشکافد.
آنچه گفتیم درباره اختیار انسانها نیز وجود دارد. اگر انسان مختار نباشد فرمان ماشینش را به اختیار خود به سوی زن سالخورده کنار خیابان در زیر برف و باران نمیپیچاند تا او را سوار کند. همین انسان مختار قدرت و ماشینش را در راه تخریب و کشتار دیگران میتواند متمایل کند. راه مشخص است و اختیار نیز ضروری. استفاده ناخوب از این نعمت است که سزاوار مذمت است نه خلق اختیار و ماشین و قدرت.
هر چه در جهان وجود دارد وقتی وجود او را در رتبه خودش در نظر میگیریم بسیار بجا و نیکوست. بله محدودیتهای دنیا باعث میشوند گاه آثار نازیبایی از انها مشاهده کنیم. این نازیبایی ها را باید در کنار آن زیباییها دید و انگاه قضاوت نمود.
فرضا اگر ما به هر دلیل نتوانیم وجود نازیبایی در این دنیا را نیز توجیه کنیم جایی برای این ادعا وجود ندارد که نازیبایی ها خالقی غیر از خالق یکتا دارند زیرا این نوعی محدودیت و نقص در خداست و همانطور که گفتیم خدای ناقص و محدود در حقیقت خدا نیست بلکه مخلوقی قوی است. پس باید منتظر توجیه مناسب بمانیم نه اینکه قطعیات را قربانی احساسات کنیم.
در پناه حق
باسلام..
منظور از غضب آیا صفات منفی دیگری نیز خواهندبود یا خیر ..؟؟}
ممنون میشدم در مورد این مورد آخری هم نقطه نظر خود یا دین را نیز اعلام مینمودید ..
- خشم خدا معنا و حقیقتی متفاوت از خشم انسانی دارد. خشم انسان حاصل نوعی هیجان و انفعال است و حالتی است که عارض بر انسان میشود یعنی قبلا آن حالت را نداشت اما بعدا در او پیدا شد. از آنجا که هیجان و انفعال و عارض شدن از ویژگیهای موجودات ممکن الوجود (مخلوقات) و حامل نوعی نقص است در خدا که از هر نقصی مبراست راه ندارند از اینروست که میگوییم خشم در خدا متفاوت از خشم در انسان است..
و البته ممنون هم میشدم میفرمودید که این خشم مورد نظر شما درمورد خشم خداوند چگونه خشمی خواهدبود ..؟؟
4- دوست عزیز مشکل اصلی اینست که شما به عنوان یک انسان با روح و فهم انسانی میخواهید خود را جای یک بچه آهو و گوزن و امثال اینگونه حیوانات گیاهخوار قرار دهید. هر موجودی را باید از نقطه نظر وجودی خود او و در رتبه وجودی خود او در نظر گرفت و الا سنگ روی سنگ بند نمیشود.
ضمن تشکر .. بفرض که این سخن شما درست باشد {البته بفرض چون بنظرم هیچ فرقی بین سوزش و رنجی که شکار از دندانهای شکارچی خود کشیده یا خواهدبرد با سایر رنج های انسان وجودنخواهدداشت و البته که این قدرت بالای انسان،این اشرف مخلوقات در واقع این موجودات یا سایر موجودات گیاهخوار و گوشتخوارخواهدبود که باید هم بتواند بدون تجربه نمودن،این وضعیت یا شکار و خورده شدن یا همه غم و رنج های این موجودات را بخوبی درک و لمس نماید و ..؟؟}
و ازاینرو احتمالا هیچ مثال دیگری نیز قابل درک و لمس نخواهدبود اما برای آشکارترشدن موضوع لازم است به نکته ای دیگرنیز اشاره نمایم ..
درد ..
واژه و کلمه درد را احتمالا همه ماشنیده و حتی ممکن است به شخصه،تجربه اش نیز نموده باشیم ..
درد در واقع و البته تاجاییکه اشتباه نکرده باشم،یک کلمه و اصطلاح کاملا ایرانی میباشد که با بود آن انسان میتواند عمق فاجعه ای را که دارد در بدن صاحب درد {یا خودش} اتفاق می افتد گاهی مواقع درک و لمس نماید ..
از اینرو انسانها اگر بتوانند بدون تجربه نمودن جسم و روح خود از درد ، درد دیگران یا سایر موجودات را درک و لمس نمایند ممکن است این شانس را نیز داشته باشند که این محبت خداوند و خالق مهربان شامل حالشان گردیده که دیگر نیازی نباشد تا خود آن انسان {یا حتی درابعادبزرگتر .. خانواده و دولت و ملت و یک جامعه} این واژه یا رنج را و البته در ابعادی دیگر تجربه نموده لذا برخورداری از قدرت درک قبل از هر قدرت دیگری نیازاولیه همه انسانها خواهدبود تا مشکلات و فجایعی را بدون تجربه نمودن لمسی،شخصا تجربه حسی شان نمایند و احتمالا دراینصورت است که لقب اشرف مخلوقات یا موجودات {و دراین زمینه} برازنده یک انسان خواهدشد ..
مثالی میزنم:همان حیوان گیاهخواری که شما او را قربانی شیر و گرگ قلمداد میکنید خود یک وحشی تمام عیار در قبال گیاهان است. تعجب نکنید. آیا تا به حال به یک گیاه تازه سر از زمین برآورده نگاه کرده اید. با چه زحمتی پوسته دانه و خاکها و سنگها را میشکافد تا از نور آفتاب و هوا استفاده کند و با چه زحمتی ریشه ها را به اطراف گسیل میکند تا قطره ای آب بجوید. تا بحال به گلبرگهای نرم و لطیف و ظریف آن نگاه کرده اید. همین گیاه که اینگونه برای زندگی در تلاش است یکباره اسیر دندانهای سفت و ضخیم یک آهو میشود. ساقه اش از کمر میشکند و زیر دندانهای او جویده و له میشود آنگاه به دستگاه گوارشی میرود که خود داستان مفصلی دارد.
هزاران مثال از این نوع میتوان زد که از نقطه نظری میتوان آن را وحشیانه و ناعادلانه شمرد. آیا به راستی شما چنین نگاهی را تایید میکنید.
بله مثال زیبا و جامعی را بیان نمودید که بواقع نیز چنین خواهدبود که بنوعی منظور و هدف اصلی حقیر را نیز در بر داشته یا پوشش داده یا خواهدداد که همان گل بظاهر زیبا و خوش بو نیز درواقع با بروز وحشیگری از خود توانسته به این مقام و منزلت و بظاهرزیبایی دست یابد که او نیز یک نازیبای تمام عیار یا خونخوار پنهان بوده که تا آخرنیز چنین خواهدماند ..
از اینرو .. درمورد سوالتان بله حقیر فعلا به شخصه آنرا تایید مینمایم و فعلا چنین تاکید دارم که دنیا تماما وحشی و وحشتناک خلق شده {فقط برای عده ای که همچنان آنرا درک ننموده یا نخواهندنمود البته چنین گمان دارند که هنوز درکش نکرده اند} و احتمالا این عده باید منتظر باشند تا روز اجرای وحشتناک فهم و درک چنین خلقتی را به عینه تجربه نمایند روزی که از یک درد کوچک یا جابجایی یک مویرگ کوچک حتی یا .. یا انواع درد و مریضی ها ناشی از جسم و روح یا ذهن بخود پیچیده و در آن لحظه دقیقا حس و حال همان حیوان گیاهخواری {مانند بچه آهویی} را پیدا نمایند که اسیر درد ناشی از دندانهای تیز و برنده یک یا چند گرگ وحشی و درنده گردیده ..
و همه اینها نشانگر واقعیت خلقتی بسیار تلخ است که در ظاهر زیبا اما در بطن و باطن بسیار زشت و نازیبا خواهدبود ..
{و همانند ساختار فیزیکی یا داخلی همه موجودات یا جانداران که احتمالا اگر قابل دیدن بود بسیار هم چندش آور میگردید اما انگار با کشیدن یک ظاهر نسبتا زیبا و البته احتمالا توسط خلقتی زیبا پسند ، همه آن زشتی ها از دستگاه گوارش و روده و معده و غیره پوشیده یا در پوشش آن ظاهر زیبا پنهان گردیده یا پنهان میگردند} و همه اینها جز به چنین شک و شبهه نخواهند انجامید و رسید که گویا این جهان صاحب دو تفکر متضاد با هم بوده که در کمال رعایت عدالت و یا با داوری فرد سوم که بسیار عدالت دوست و مهربان و عدالت محور بوده،یکی زشت و زشتی ها را و دیگری خوب و زیبایی ها را خلق نموده {و البته که احتمالا ابتدا خلقت شب و تیرگی ها و سپس روز و روشنایی ها اتفاق افتاده}
و البته اگر سند و مدرکی قرآنی یا عقلی و منطقی بسیار محکم در رد این شبهه یا سوال وجود دارد بسیار خوشحال خواهم شد آنرا بیان نمایید تا انشاا...پاسخی کوبنده گردد به چنین شک و شبهاتی ..
{باسپاس}
باسلام..
فرضا اگر ما به هر دلیل نتوانیم وجود نازیبایی در این دنیا را نیز توجیه کنیم جایی برای این ادعا وجود ندارد که نازیبایی ها خالقی غیر از خالق یکتا دارند زیرا این نوعی محدودیت و نقص در خداست و همانطور که گفتیم خدای ناقص و محدود در حقیقت خدا نیست بلکه مخلوقی قوی است. پس باید منتظر توجیه مناسب بمانیم نه اینکه قطعیات را قربانی احساسات کنیم.در پناه حق
باعرض معذرت،متاسفانه این بخش ازصحبتهای شما استادبزرگوار را هم اکنون متوجه شدم که با لحاظ نمودن آن،قسمت انتهایی ارسال پیشین حقیردرمورد معرفی مدارک و اسنادمحکم قرآنی یا عقلی و منطقی در مورد همان ارسال نیز منتفی شده و ازاینرو انتظارنیز دراین رابطه مردود شمرده شده یا خواهدشد{اما احتمالا دلیلی بر عدم تلاش و جستجو جهت یافتن دلایل عقلانی و منطقی غیر قابل رد جهت رفع چنین شبهاتی نیز نخواهدبود}
{باسپاس}
با عرض سلام به شما دوست گرامی
همانطور که عرض شد هم از نظر عقل و هم دین، خداوند منزه از هر صفت منفی است زیرا با خالق بودن او در تنافی است.
همانطور که بیان شد خشم در خداوند حالتی انفعالی و هیجانی نیست بلکه به معنای قطع رحمت است و اصطلاحا به آن «صفت فعل» گفته میشود نه «صفت ذات». (لطفا برای مطالعه بیشتر به کتب کلامی مثلا آموزش کلام آقای سعیدی مهر و یا به این آدرس مراجعه کنید: http://www.pasokhgoo.ir/node/47935)
درست است که سوزش و درد هم در انسان و هم موجودات زنده دیگر وجود دارد اما نگاه شما به این سوزش با نگاه حیوان به این سوزش یکی نیست. شما آنرا ظالمانه قلمداد میکنید اما حیوان آن را لازمه زندگی خود میبیند. مثال روشنش سوزشی است که شما از خوردن آمپول درک میکنید. این سوزش شما را می آزارد اما هیچ شخص عاقلی آن را ظالمانه نمی پندارد و دهها مثال دیگر در زندگی ما انسانها.
در کلام شما نوعی تناقض گویی وجود دارد از طرفی میگویید در دنیا با گل زیبا و خوشبو مواجه هستیم و در کلامی دیگر میگویید دنیا تماما وحشی و وحشتناک است. اگر مبنای شما وحشی گری تام و تمام است دیگر جایی برای زیبایی وجود ندارد مگر اینکه بگویید گرچه زیبا نیست اما ما زیبا میبینیم. اگر اینرا بگویید میگوییم چرا عکس آنرا نمیگویید گرچه زیباست اما آنرا زشت میبینیم. به چه علت شما قسمت اول را ترجیح داده اید؟
بگذارید با شما همراه شویم و دنیا را دارای آفرینشی تماما وحشتناک و وحشی ببینیم (البته کسی با شما همعقیده نیست حتی سرسخت ترین منکران یا شکاکان در وجود خدا زیرا آنها به وجود وجود برخی زشتیها معترفند نه اینکه همه چیز زشت است) لازمه سخن شما اینست که فقط به خدای شر قایل باشید نه آنگونه که در برخی از عباراتتان است: دو خدا: یکی شر و دیگری خیر.
این دیدگاه که دنیا سراسر وحشت است و شر، بیش از آنکه بینشی و فکری باشد به نظر بنده روحی و روانی است بطوری که با بحث علمی و نظری قابل حل نیست و تنها راه آن مشاوره است.
تاکید ما بر اینکه خدا واحد است نه متعدد، هم برهانهای محکم عقلی است و هم تاکیدهایی که در دین آمده است. وقتی این دلیلهای محکم را داریم منطقی است که آنها را معیار قضاوت خود قرار دهیم و درباره پدیده های جهان که بسیاری از آنها را درست و کامل و همه جانبه نمیشناسیم بر اساس آن دلیلها قضاوت کنیم.
نکته آخر اینکه بر اساس برهانهای عقلی و گزاره های دینی، جهان آفرینش در همین دنیای مادی با نقایص آن (و به تعبیر شما وحشیگری) خلاصه نمیشود بلکه این دنیای مادی همچون ذره ای در برابر بیکران است و در جهانهای غیر مادی خبری از تزاحم و تضاد و مخاصمه نیست. در این صورت همه نقایص این دنیا در برابر کمال و زیباییهای جهان آفرینش بسیار اندک است و این نقصان اندک نیز از محدودیتهای ماده در قبول نور و زیبایی، ناشی شده است نه عرضه ناقص از طرف خالق. به عبارت دیگر، خالق همچون خورشیدی تابنده نور خود را بر سراسر آنچه دارای استعداد پذیرش نور وجود است می تاباند اما همگان به یک اندازه از آن نور بهره نمیبرند چون استعداد ذاتی آنها برای پذیرش نور وجود کم یا زیاد است. موجوداتی که در دنیای مادی زندگی میکنند استعدادشان برای دریافت نور وجود کمتر است و نتیجه این ناتوانی فراوان، بروز تزاحم است. بنابراین این نقایص ناشی از محدودیت وجودی اشیای مادی است نه دوئیت خالق.
در پناه حق
سلام خدمت استاد گرامی
حقیر هم سوالی دارم
فرمودید خشم و غضب در خداوند راه ندارد
ولی وقتی قران را نگاه می کنیم
ایاتی وجود دارد که خداوند تصمیمات مقطعی و ناگهانی از روی خشم می گیرد
نظیر مسخ شدن عده ای
یا سوختن باغ در اتش
اینها را چگونه توجیه می کنید
یا لطیف
فرمودید خشم و غضب در خداوند راه ندارد
با عرض سلام به شما دوست گرامی
آنچه عرض شد این بود که خداوند خشم و غضب از نوع خشم انسانی ندارد زیرا خشم انسانی حالتی انفعالی و تاثری روحی است در حالیکه اینها مستلزم محدودیت و نقص در خالق است. اما غضب و خشم به معنای قطع رحمت، درباره خداوند درست است زیرا اشکالاتی که درباره خشم انسانی وجود دارد در این معنا وجود ندارد.
بله خداوند رحمت خود را از عده ای به دلیل انتخاب باور و رفتار نادرست، قطع میکند اما نه آنگونه که شما توصیف کرده اید: «خداوند تصمیمات مقطعی و ناگهانی از روی خشم می گیرد» زیرا لازمه این بیان شما همان غضب و خشم از نوع خشم انسانی یعنی انفعال و تاثر نفسانی است در حالیکه عرض شد این مخالف براهین عقلی و نیز نصوص دینی است. (http://www.pasokhgoo.ir/node/47935)
بعلاوه آنچه موجب قطع رحمت الهی میشود اعمال و رفتارهای خود ماست نه خشم ناگهانی خدا؛ به عبارت دیگر این دنیا دار اسباب و مسببات است و هر عملی اثر و عکس العملی را در پی دارد. زمانی که رفتارهای انسان به حد معینی از زشتی یا زیبایی برسد اثر مناسب آن نیز بروز میکند. معنای این سخن این است که این ما هستیم که عذاب را ناگهانی میپنداریم در حالی که زمینه های این عذاب و قطع رحمت الهی، پیشتر توسط خود ما فراهم شده است. حاصل سخن اینکه عذاب الهی حاصل تصمیم مقطعی و خشم ناگهانی خدا نیست بلکه نتیجه منطقی و محتوم اعمال و رفتار خود ماست.
در پناه حق