جمع بندی شفا و دوا چه تفاوتی با هم دارند؟
تبهای اولیه
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
الف و ب یک مریضی و یک شرایط دارند
الف و ب دقیقاً مثل هم دوا را مصرف میکنند.
آیا ممکن است که الف و ب هر دو تمام مراحل درمان را طی کنند، و یکی شفا یابد و دیگری نیابند؟
یعنی آیا شفا مرحله ای فیزیکی در طول جریانات درمان است یا نه شفا به صورت پارامتری غیرمادی است که خدا در طول جریانات درمان هرگاه اراده کند، عطا میکند
با تشکر
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلامالف و ب یک مریضی و یک شرایط دارند
الف و ب دقیقاً مثل هم دوا را مصرف میکنند.آیا ممکن است که الف و ب هر دو تمام مراحل درمان را طی کنند، و یکی شفا یابد و دیگری نیابند؟
یعنی آیا شفا مرحله ای فیزیکی در طول جریانات درمان است یا نه شفا به صورت پارامتری غیرمادی است که خدا در طول جریانات درمان هرگاه اراده کند، عطا میکند
با تشکر
با سلام خدمت شما دوست گرامی
دوست گرامی، عللی که در عالم تاثیر گذار هستند، در یک نگاه به دو دسته قابل تقسیم اند. علل مادی و علل ماوراء مادی. توجه به این مسئله ما را در بسیاری از مباحث یاری می کند.
در مورد سوال شما که بحث درمان مریضی است باید گفت که بسیاری از اوقات فرایند درمان و بهبودی به جهت پیروی از قوانین طبیعی و مصرف داروی های مادی است بطوریکه بر طبق قوانین مادی، داروها حاوی موادی هستند که زمینه بیماری را از بین می برد و فرد سلامت خود را بازمی یابد.
حالت دیگر آن است که علل فرامادی، موجب درمان یک بیمار شود. به طور مثال افرادی که بیمار هستند بر اثر نذر و نیاز و یا هر امر دیگری، سلامت خود را به دست می آورند. در این جا نیز علتی موجب درمان او شده است ولی آن علت، مادی نیست.
نکته ای که باید بدان توجه شود این است که درمان چه از راه علل مادی و چه از راه علل ماورا ماده، تحت اراده خداوند صورت می گیرد. به عبارت دیگر، قدرت و اراده خداوند شامل تمام علل می شود و در این بین تفاوتی بین علل مادی و غیر مادی نیست. با توجه به این مسئله چه درمانی که از راه علل مادی بوده است و چه درمانی که از راه علل ماوراء ماده بوده است، خواست خداوند است.
موفق باشید
با سلام و تشکر از پاسخگویی شما
خیلی از سخنرانهای مذهبی همچین چیزی میگن که:
درسته دوا از دکتر هست، اما تا خدا نخواد شفا داده نمیشه
صحبتم اصلش این بود که این شفا میتونه به واسطه عللی غیر مادی باشه
اگر بتواند بواسطه عللی غیر مادی باشه
پس باید یه سررشته هایی در دوا باشه، که بدون هیچ علت مادی قابل تغییر باشه
چیزی شبیه به احتمالات در کوانتوم
نمیدونم منظورم رو رسوندم یا نه
یعنی هر پدیده مادی از دیدگاه مادی باید قابلیت دخالت پارامتر فرامادی رو داشته باشه
این هم زمانی محقق میشه که پدیده سررشته هایی از اتفاقات داشته باشه که به علل مادی ختم نشه
این هم یعنی اینکه وقتی ما علل مادی رو پیگیر بشیم و سرنخ جویی کنیم، یهو به جایی برسیم که دیگه علتی نباشه و ظاهراً خودبه خود (به صورت مادی) پدیده ای رخ داده.
با سلام و تشکر از پاسخگویی شماخیلی از سخنرانهای مذهبی همچین چیزی میگن که:
درسته دوا از دکتر هست، اما تا خدا نخواد شفا داده نمیشه
صحبتم اصلش این بود که این شفا میتونه به واسطه عللی غیر مادی باشه
اگر بتواند بواسطه عللی غیر مادی باشه
پس باید یه سررشته هایی در دوا باشه، که بدون هیچ علت مادی قابل تغییر باشهچیزی شبیه به احتمالات در کوانتوم
نمیدونم منظورم رو رسوندم یا نه
یعنی هر پدیده مادی از دیدگاه مادی باید قابلیت دخالت پارامتر فرامادی رو داشته باشه
این هم زمانی محقق میشه که پدیده سررشته هایی از اتفاقات داشته باشه که به علل مادی ختم نشه
این هم یعنی اینکه وقتی ما علل مادی رو پیگیر بشیم و سرنخ جویی کنیم، یهو به جایی برسیم که دیگه علتی نباشه و ظاهراً خودبه خود (به صورت مادی) پدیده ای رخ داده.
با سلام خدمت شما دوست گرامی
توجه شما را به جمله آخرتان جلب می کنم. اینکه سررشته ی علل مادی به جایی برسد که "دیگر علتی نباشد" و "ظاهرا خود به خود" رخ داده باشد، از دیدگاه دینی مورد قبول نیست. زیرا علل محدود در مادیات نیست و علل فرا مادی نیز وجود دارد.
البته پیش فرض علوم طبیعی جدید در این است که علل منحصر در جهان مادی است که این پیش فرض باعث می شود که هر امر ماوراء ماده ای با برچسب های "غیر علی" یا "خود به خود" معرفی شود.
مطلب دیگر اینکه در جهان شناسی دینی، عالم محدود در ماده نیست و فلاسفه مباحث زیادی در مورد عالم موجود و مراتب آن کرده اند. عالم ماده مرتبه ای از عالم هستی است و فراتر از این عالم، عالم مثال قرار دارد و سپس عالم مجردات وجود دارد. این عوالم اگرچه هرکدام دارای شرایط خاص خود هستند ولی در ارتباط با یکدیگر اند و این مسئله زمینه ساز تاثیر و تاثر میان آنهاست.
موفق باشید
با سلام خدمت شما پاسخگوی گرامی
توجه شما را به جمله آخرتان جلب می کنم. اینکه سررشته ی علل مادی به جایی برسد که "دیگر علتی نباشد" و "ظاهرا خود به خود" رخ داده باشد، از دیدگاه دینی مورد قبول نیست. زیرا علل محدود در مادیات نیست و علل فرا مادی نیز وجود دارد.
والا نمیدونم چی بگم
منظورم از ظاهراً، همین ظاهراً بود، یعنی باطناً دارد
شما کمی پیچوندیش
منظورم همان منظور شماست
بنده در حقیقت دنبال این هستم که آیا از طریق علم پزشکی، دلیلی هست که یک دارو، بدون هیچ دلیل فیزیکی و مادی اثر کند یا نکند
که در وهله بعد اون رو به دخالت موجودی غیرمادی، مبنی بر شفا ربط دهم
و اگر چنین چیزی نباشه
صحبت سخنرانان و دوستانی که میگویند، شفا غیر از دوا است، بیمورد است.
با سلام خدمت شما پاسخگوی گرامیوالا نمیدونم چی بگم
منظورم از ظاهراً، همین ظاهراً بود، یعنی باطناً دارد
شما کمی پیچوندیش
منظورم همان منظور شماستبنده در حقیقت دنبال این هستم که آیا از طریق علم پزشکی، دلیلی هست که یک دارو، بدون هیچ دلیل فیزیکی و مادی اثر کند یا نکند
که در وهله بعد اون رو به دخالت موجودی غیرمادی، مبنی بر شفا ربط دهم
و اگر چنین چیزی نباشه
صحبت سخنرانان و دوستانی که میگویند، شفا غیر از دوا است، بیمورد است.
با سلام مجدد خدمت شما دوست گرامی
1. شفاء یافتن همیشه متوقف بر داروی مادی نیست و ای بسا بدون آن هم رخ دهد.
2. علم پزشکی، دارای این پیش فرض است که پدیده ها را تنها باید در چارچوب علل طبیعی تحلیل کند و به فراتر از آن راه ندارد. معمولا در مواقعی که امری ماورائی رخ دهد، (لا اقل برخی از آنها) مدعی می شوند که دلیل این پدیده را نمی دانند و ممکن است آن را به ماورا نسبت ندهند زیرا که پیش فرض آنها چنین است. البته در موارد هم می توان یافت که بیمارانی مشکلات حادی داشته اند و آزمایشات و عکس های پزشکی آنها نیز تایید کننده بیماری صعب العلاج/لاعلاج آنها بوده است ولی پس از مراجعه به مراکز معنوی مانند حرم امام رضا (ع) شفا یافته اند که بیانگر تاثیر امر معنوی در سلامت آنهاست.
موفق باشید
باسلام.
بنده در حقیقت دنبال این هستم که آیا از طریق علم پزشکی، دلیلی هست که یک دارو، بدون هیچ دلیل فیزیکی و مادی اثر کند یا نکند
که در وهله بعد اون رو به دخالت موجودی غیرمادی، مبنی بر شفا ربط دهم
1. بنا بر قاعده علیت هر چیزی علتی دارد. لذا درمان یک بیماری هم علتی دارد.
2. اینکه علم نتواند چگونگی بهبودی برخی بیماری ها را تبیین کند دلیل بر نبودن علت مادی نیست. چه بسا در آینده علت های به قول شما غیر مادی تبیین علمی گردند.
3. باید ابتدا مشخص کنیم مرز بین ماده و غیر ماده چیست؟ مثلا عالم انرژی ها عالم مادی است یا غیر مادی؟ ماده و فراماده اعتباراتیست که ما برای موجودات عالم هستی قایل شدیم.
4. یجری الامور باسبابها. بر این اساس اراده خدا صرفا بوسیله اسباب عالم هستی محقق می شود. حال این اسباب یا مادی اند یا غیر مادی. ( باز هم به تعریف ما از ماده و غیر ماده بستگی دارد. )
بر اساس مطالب بالا به اعتقاد بنده دوا همان شفاست و چیز جدایی نیست. ابزارهای خداوند برای شفای بیماران یا مادی است یا ابزارهای فرامادی. در هر دو صورت می توان اسم دوا و درمان را هم روی این شفا گذاشت.
و من الله توفیق
با سلام
1. بنا بر قاعده علیت هر چیزی علتی دارد. لذا درمان یک بیماری هم علتی دارد.
2. اینکه علم نتواند چگونگی بهبودی برخی بیماری ها را تبیین کند دلیل بر نبودن علت مادی نیست. چه بسا در آینده علت های به قول شما غیر مادی تبیین علمی گردند.
3. باید ابتدا مشخص کنیم مرز بین ماده و غیر ماده چیست؟ مثلا عالم انرژی ها عالم مادی است یا غیر مادی؟ ماده و فراماده اعتباراتیست که ما برای موجودات عالم هستی قایل شدیم.
4. یجری الامور باسبابها. بر این اساس اراده خدا صرفا بوسیله اسباب عالم هستی محقق می شود. حال این اسباب یا مادی اند یا غیر مادی. ( باز هم به تعریف ما از ماده و غیر ماده بستگی دارد. )
خب خلاف اینها را نگفتم
بر اساس مطالب بالا به اعتقاد بنده دوا همان شفاست و چیز جدایی نیست. ابزارهای خداوند برای شفای بیماران یا مادی است یا ابزارهای فرامادی. در هر دو صورت می توان اسم دوا و درمان را هم روی این شفا گذاشت.
اصلاً صحبتم این نبود!
بنده دنبال این هستم آیا شواهد پزشکی هست که یک دارو بدون دلیل مادی تاثیر داشته باشد یا نداشته باشد
با عرض پوزش اعتقاد شما رو جویا نشدم
معمولا در مواقعی که امری ماورائی رخ دهد، (لا اقل برخی از آنها) مدعی می شوند که دلیل این پدیده را نمی دانند و ممکن است آن را به ماورا نسبت ندهند زیرا که پیش فرض آنها چنین است. البته در موارد هم می توان یافت که بیمارانی مشکلات حادی داشته اند و آزمایشات و عکس های پزشکی آنها نیز تایید کننده بیماری صعب العلاج/لاعلاج آنها بوده است ولی پس از مراجعه به مراکز معنوی مانند حرم امام رضا (ع) شفا یافته اند که بیانگر تاثیر امر معنوی در سلامت آنهاست
بله در مورد معجزات قبول دارم
ولی میخواستم ببینم همین قضیه برای بحث شفا و دوا هم مطرح است
اجازه بدید یک مثال فیزیکی بزنم
فیزیکدانها میگویند، ماده ای در فضا هست که هر لحظه ممکن است منفجر شود و با سرعت نور کل عالم مادی را به آتش بکشد و منفجر کند و این اتفاق کاملاً بدون دلیل مادی میتواند رخ دهد
بنده میتونم از همین استفاده کنم و بگم که قیامت میتواند به اراده خدا در هر لحظه رخ دهد!
آیا همچین چیزی هم در بحث شفا و دوا میتونه باشه
یعنی ما دارو رو مصرف میکنیم، ولی شفا دست خداست، شفا در اثر پارامترهایی باشه که غیرمادی هستند
برای این هم صرفاً نیاز به شواهد پزشکی دارم.
با سلام...
بله در مورد معجزات قبول دارم
ولی میخواستم ببینم همین قضیه برای بحث شفا و دوا هم مطرح استاجازه بدید یک مثال فیزیکی بزنم
فیزیکدانها میگویند، ماده ای در فضا هست که هر لحظه ممکن است منفجر شود و با سرعت نور کل عالم مادی را به آتش بکشد و منفجر کند و این اتفاق کاملاً بدون دلیل مادی میتواند رخ دهد
بنده میتونم از همین استفاده کنم و بگم که قیامت میتواند به اراده خدا در هر لحظه رخ دهد!آیا همچین چیزی هم در بحث شفا و دوا میتونه باشه
یعنی ما دارو رو مصرف میکنیم، ولی شفا دست خداست، شفا در اثر پارامترهایی باشه که غیرمادی هستند
برای این هم صرفاً نیاز به شواهد پزشکی دارم.
با سلام مجدد
مسئله ای که شما مطرح کردید(و از فیزیک هم مثال زدید) و شواهد صرفا پزشکی ای که مورد نظر شما است، نیازمند بررسی های تخصصی در حیطه های علومی چون پزشکی و شیمی است و بنده در این زمینه تخصصی ندارم.
موفق باشید
با سلام
مسئله ای که شما مطرح کردید(و از فیزیک هم مثال زدید) و شواهد صرفا پزشکی ای که مورد نظر شما است، نیازمند بررسی های تخصصی در حیطه های علومی چون پزشکی و شیمی است و بنده در این زمینه تخصصی ندارم.
خیلی ممنون از لطف شما
حالا سوای مسایل فیزیکی و شیمی
و با فرض اینکه در برخی مواقع شفا غیر از دوا باشد
آیا به این معنا نیست که پدیده ها دارای علل غیرمادی باشند، طوریکه وقتی از منظر علوم مادی به اونها نگاه کنیم، بدون دلیل بنمایانند؟
بنده دنبال این هستم آیا شواهد پزشکی هست که یک دارو بدون دلیل مادی تاثیر داشته باشد یا نداشته باشد
با سلام مجدد خدمت شما.
به نظر بنده سوال کمی مشکل دارد یا شاید هم بنده متوجه نشدم.
علم پزشکی اگر دارویی تجویز می کند قطعا به تاثیر مادی آن ایمان دارد.
علم هیچ وقت نمی گوید بدون دلیل. نهایتا می گوید دلیلی که نمیدانیم و اگر دلیل درمانی را هم ندانستند بدنبال کشف آن می روند. از نظر علم دلیل غیر مادی وجود ندارد. اگر هم وجود داشته باشد همان عالم انرژی هاست. لذا از نظر علم هر درمانی چه با داروهای مصطلح چه با غیر داروهای مصطلح یا علت مادی دارد یا علتی از نوع انرژی یا علتی که هنوز کشف نشده و امید دارند در آینده کشف شود.
یعنی ما دارو رو مصرف میکنیم، ولی شفا دست خداست، شفا در اثر پارامترهایی باشه که غیرمادی هستند
برای این هم صرفاً نیاز به شواهد پزشکی دارم.
شفای خداوند چیزی جدای از درمان دارویی نیست. اگر هم غیر دارویی باشد ممکن است این درمان ناشناخته باشد که در آینده کشف می شود. مسلما شواهد پزشکی زیاد وجود دارد که هنوز پزشکان نتوانسته اند علتی برای آن بیابند. ولی نمی گویند علتی نداشته و بلکه امید دارند در آینده مشخص شود. علم پزشکی نمی تواند بگوید این درمان صرفا به اراده خدا انجام شده و هیچ علت مشخصی ندارد.
و من الله توفیق
با سلام
شفای خداوند چیزی جدای از درمان دارویی نیست.
اگه اینطوری باشه، مسئله منتفی است.
فعلاً تحقیق میکنم که آیا اینطوری است یا نه؟
اگر هم غیر دارویی باشد ممکن است این درمان ناشناخته باشد که در آینده کشف می شود. مسلما شواهد پزشکی زیاد وجود دارد که هنوز پزشکان نتوانسته اند علتی برای آن بیابند. ولی نمی گویند علتی نداشته و بلکه امید دارند در آینده مشخص شود. علم پزشکی نمی تواند بگوید این درمان صرفا به اراده خدا انجام شده و هیچ علت مشخصی ندارد.
بنده به صورت عقلانی میگویم:
اگر شفا غیر از دوا باشد، می بایست که سررشته امورات در دست موجودی غیبی باشد
نه صرفاً علت و معلول فلسفی، بلکه سررشته هر درمانی
مثلاً وقتی در نهایت شربت سرماخوردگی رو و شیوه تاثیرش بر بدن رو بررسی کنیم
به اینجا برسیم که مولکولهای شربت در بدن به صورت کاملاً اتفاقی عمل میکنند
مثل همون مثال فیزیکی که آوردم
فعلاً دلایل شما برای پذیرش اینکه شفا همان دوا است، قابل قبول و قانع کننده نیست
بنده هم بر فرض اینکه شفا غیر از دوا باشد، بحث رو مطرح کردم
با تشکر
با سلام دوباره.
اینکه گفتم سوال کمی مشکل دارد منظورم این بود که شما در صورت سوال واژگانی آوردید که تعریف مشخصی برای آن نکردید. ماده و غیر ماده چیست؟
2 تعریف می توان ارایه داد :
تعریف اول :
علت مادی : هر آنچه مخلوق خداست.
علت غیر ماد : اراده مستقیم و بلاواسطه خدا
تعریف دوم :
ماده : عناصر جدول تناوبی
غیر ماده : انرژی
در این تعریف اراده خداوند منجر به خلق علتهای مادی و غیر مادی شده است.
لذا اگر مشخص کنید منظورتان را بهتر می توان پاسخ داد.
مثلاً وقتی در نهایت شربت سرماخوردگی رو و شیوه تاثیرش بر بدن رو بررسی کنیم
به اینجا برسیم که مولکولهای شربت در بدن به صورت کاملاً اتفاقی عمل میکنند
تا آنجایی که بنده می دانم در علم چیزی به نام اتفاق وجود ندارد. اصولا علم نمی تواند بگوید اتفاق. بلکه می گوید علتی که نمی دانیم و در آینده مشخص می شود.
و من الله توفیق
الف و ب یک مریضی و یک شرایط دارند
الف و ب دقیقاً مثل هم دوا را مصرف میکنند.
آیا ممکن است که الف و ب هر دو تمام مراحل درمان را طی کنند، و یکی شفا یابد و دیگری نیابند؟
یعنی آیا شفا مرحله ای فیزیکی در طول جریانات درمان است یا نه شفا به صورت پارامتری غیرمادی است که خدا در طول جریانات درمان هرگاه اراده کند، عطا میکند
سلام.
1) آیه 82 سوره الاسراء: «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إَلاَّ خَسَارًا»[INDENT]ترجمه: «و ما آنچه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است از قرآن نازل مىكنيم و[لى] ستمگران را جز زيان نمىافزايد»[/INDENT]
2) قال الامام علي - عليه السّلام - : لا تستشفينَّ بغير القرآن فانه من کل داءٍ شاف.[INDENT]امام علی(ع) فرمود: به غير قرآن شفا مجوييد، زيرا که از هر دردی، شفا دهنده خواهد بود.
[/INDENT]
3) قال الامام الکاظم - عليه السّلام - : في القرآن شفاء من کل داء.[INDENT]امام کاظم(ع) فرمود: در قرآن، شفای هر دردی است.[/INDENT]
دواء فقط جزئی از شفاء میباشد. لذا در شرایط مشابه الف و ب و با دواهای یکسان، لزومی ندارد شفا نیز یکسان باشد.
دواء فقط جزئی از شفاء میباشد. لذا در شرایط مشابه الف و ب و با دواهای یکسان، لزومی ندارد شفا نیز یکسان باشد.
با سلام خدمت دوست عزیز.
دوستمان دنبال شواهد پزشکی می گردد. آیا از نظر علمیمی توان ثابت کرد که مثلا ب ای که قرآن خوانده شفا یافته و درمان هم شده ولی الف که قرآن نخوانده درمان شده ولی شفا نیافته؟
به اعتقاد بنده پاسخ این سوال در حیطه ایمان است نه علم.
دوستمان می خواهد از نظر علمی ثابت کند که :
تا خدا نخواهد هیچ چیزی اتفاق نمی افتد.
من فکر می کنم اثبات علمی این گزاره غیر ممکن است.
و من الله توفیق
با سلام
اصلاً صحبتم خواندن قرآن و اعتقاد به آن هم نیست(هر چند در جای خودش درست است و بنده منکر آن نیستم)
صحبت قابلیت احتمالی بودن تاثیر خود دوا(از دیدگاه مادی) است
فقط در این صورت است که شفا غیر از دوا خواهد بود.
بنده دنبال این هستم آیا شواهد پزشکی هست که یک دارو بدون دلیل مادی تاثیر داشته باشد یا نداشته باشد
شواهد پزشکی بسیاری ثابت می کند که دارونما اثر بهبودی داشته است
موفق باشید
شواهد پزشکی بسیاری ثابت می کند که دارونما اثر بهبودی داشته است
اگر بدون هیچ اعقتادی و تلقینی و ... باشد
میتواند گزینه مناسبی برای مطرح کردن باشد
و گرنه باز میتواند به دلایل تلقینی و .... رخ دهد که خودش دلیلی روانی است
اگر بدون هیچ اعقتادی و تلقینی و ... باشد
میتواند گزینه مناسبی برای مطرح کردن باشد
و گرنه باز میتواند به دلایل تلقینی و .... رخ دهد که خودش دلیلی روانی است
اعتقاد در همان حد بوده که طرف فکر می کرده داروی اصلی را دریافت کرده است
اعتقاد در همان حد بوده که طرف فکر می کرده داروی اصلی را دریافت کرده است
اگه بشه به نحوی تاثیر اعتقاد خود فرد رو در این آزمایشها حذف کرد، قابل توجه است.
منظورم اینه که برای تاثیر اعتقاد افراد بر خودشون یه مولفه هایی باشه
با اندازه گیری اون مولفه ها بشه، تاثیر اعتقاد فرد بر خودش، رو برآورد کرد
بعد دو نفر با تاثیر اعتقادی یکسان به دارو نتیجه متفاوت بگیرند، صرفاً به دلیل باور به خدا و عدم باور به خدا
اگه بشه به نحوی تاثیر اعتقاد خود فرد رو در این آزمایشها حذف کرد، قابل توجه است.
یعنی چی که دارو هیچ اثرمادی نداشته باشه و تلقین و اعتقاد هم در کار نباشه مریض خوب بشه ؟
یعنی خودبخودی خوب بشه ؟
اگر منظورتون اینه بعضی از بیماریها خود بخود بدون هیچ درمانی خوب می شوند
مانند سرماخوردگی
منظورم اینه که برای تاثیر اعتقاد افراد بر خودشون یه مولفه هایی باشه
با اندازه گیری اون مولفه ها بشه، تاثیر اعتقاد فرد بر خودش، رو برآورد کرد
بعد دو نفر با تاثیر اعتقادی یکسان به دارو نتیجه متفاوت بگیرند، صرفاً به دلیل باور به خدا و عدم باور به خدا
این مورد زیاد پیش میاد که دکترها اون رو وابسته به دفاع بدن و عکسالعمل دارو می دونند
ممکنه دو نفر سرطان بگیرن و هر دو تحت یک درمان واقع شوند
ولی یکی خوب شود و دیگری نه
دکترها ان را به ساختار بدن و خصوصیات بدنی ربط می دهند
این مورد زیاد پیش میاد که دکترها اون رو وابسته به دفاع بدن و عکسالعمل دارو می دونندممکنه دو نفر سرطان بگیرن و هر دو تحت یک درمان واقع شوند
ولی یکی خوب شود و دیگری نهدکترها ان را به ساختار بدن و خصوصیات بدنی ربط می دهند
از اول عرض کردم:
الف و ب شرایط یکسان دارند
الف و ب شدت باور یکسان دارند
الف و ب داروی یکسان مصرف میکنند
ولی الف به خدا اعتقاد دارد
ب به خدا اعتقاد ندارد
اصلا هر دو به خدا اعتقاد دارند
خدا یکی را شفا میدهد و یکی را شفا نمیدهد
دقت کنید، بدون هیچ دلیل مادی
از اول عرض کردم:
الف و ب شرایط یکسان دارند
الف و ب شدت باور یکسان دارند
الف و ب داروی یکسان مصرف میکنند
ولی الف به خدا اعتقاد دارد
ب به خدا اعتقاد ندارد
اصلا هر دو به خدا اعتقاد دارند
خدا یکی را شفا میدهد و یکی را شفا نمیدهد
دقت کنید، بدون هیچ دلیل مادی
دوست عزیز. علوم تجربی مانند علم منطق و ریاضی نیستند که قطعیت داشته باشند. اگر هم دانشمندان بگویند دو بیمار شرایط یکسان دارند بعد آزمایش کنند و نتیجه متفاوت بگیرند می گویند حتما شرایط یکسان نبوده. در واقع یکسان بودن شرایط دو بیمار چیزی نیست که بتوان آن را محقق کرد. از یکسان بودن شرایط دو بیمار نمی توان اطمینان قطعی حاصل کرد. همه چیز تجربی است و امکان خطا همیشه هست.
همان طور که عرض شد اثبات چنین چیزی در حیطه علوم تجربی نیست.
و من الله توفیق
از اول عرض کردم:
الف و ب شرایط یکسان دارند
الف و ب شدت باور یکسان دارند
الف و ب داروی یکسان مصرف میکنند
ولی الف به خدا اعتقاد دارد
ب به خدا اعتقاد ندارد
اصلا هر دو به خدا اعتقاد دارند
خدا یکی را شفا میدهد و یکی را شفا نمیدهددقت کنید، بدون هیچ دلیل مادی
به نظر حقیر اگر معتقد به شفا باشید ان هم علل مادی و معنوی دارد
وگرنه اگر معتقد به هیچ دلیلی برای شفا نباشید
یا خدا شیر یا خط انداخته
یا بدون هیچ علل و اسبابی و فقط صلاحی که خودش می داند یکی را شفا داده یکی را نه
از نظر حقیر هر دو مورد رد است
و خداوند برای شفا هم علل و اسبابی قرار داده
موفق باشید
با سلام
دوست عزیز. علوم تجربی مانند علم منطق و ریاضی نیستند که قطعیت داشته باشند. اگر هم دانشمندان بگویند دو بیمار شرایط یکسان دارند بعد آزمایش کنند و نتیجه متفاوت بگیرند می گویند حتما شرایط یکسان نبوده. در واقع یکسان بودن شرایط دو بیمار چیزی نیست که بتوان آن را محقق کرد. از یکسان بودن شرایط دو بیمار نمی توان اطمینان قطعی حاصل کرد. همه چیز تجربی است و امکان خطا همیشه هست.
همان طور که عرض شد اثبات چنین چیزی در حیطه علوم تجربی نیست.
به هر حال بخشی از علم پزشکی و داروسازی هم در ارتباط با فیزیک و منطق و ریاضی است
گفتم شاید شاهدی داشته باشیم برای زمانیکه مولکولها وارد بدن میشن، اونجا به صورت اتفاقی عمل کنند.
به نظر حقیر اگر معتقد به شفا باشید ان هم علل مادی و معنوی دارد
اگه علل معنوی باشه، از دیدگاه مادی بدون علت است و بدون اسباب است
دنبال همین قسمت هستم
اعتقادات شما هم بدون دلیل است.
با تشکر از شرکت در بحث
حضرت ابراهیم(ع)، کارد رو رو گلوی اسماعیل گذاشت، نیتش هم بر بریدن بود، اعتقاد هم بر بریدن داشت، اسماعیل هم نیتش بر کشته شدن بود، بنابراین تاثیر اعتقاد و باور خود حضرت ابراهیم (ع) و اسماعیل(ع) منتفی است
پس علت قضیه در ورای مادیات است.
با سلامخیلی ممنون از لطف شما
حالا سوای مسایل فیزیکی و شیمی
و با فرض اینکه در برخی مواقع شفا غیر از دوا باشدآیا به این معنا نیست که پدیده ها دارای علل غیرمادی باشند، طوریکه وقتی از منظر علوم مادی به اونها نگاه کنیم، بدون دلیل بنمایانند؟
با سلام خدمت شما دوست گرامی
پدیده ها یا اسباب غیرمادی وجود دارند و اگر از زاویه نگاه مادی گرایانه به آنها نگاه کنیم، ممکن است بدون دلیل به نظر برسند.
در این بین نکته ای وجود دارد که توجه به آن مفید است:
از لحاظ روش شناسی این یک خطای بزرگ است که نیافتن را مساوی نبودن تلقی کنیم. به عبارت دیگر، علوم تجربی، می توانند ادعا کنند که برای پدیده ی الف، علتی "یافت نشد"/ "علتی مادی یافت نشد" اما هیچگاه نمی توانند مدعی شوند که علتی ندارد و یا اینکه علتی ماورائی ندارد.
به عبارت دیگر، علوم تجربی اولا تنها در حیطه ماده می توانند سخن بگویند و نه ماوراء ماده و ثانیا در عالم ماده نیز به صرف نیافتن نمی توانند حکم به نبودن کنند.
موفق باشید
با سلام و تشکر
از لحاظ روش شناسی این یک خطای بزرگ است که نیافتن را مساوی نبودن تلقی کنیم. به عبارت دیگر، علوم تجربی، می توانند ادعا کنند که برای پدیده ی الف، علتی "یافت نشد"/ "علتی مادی یافت نشد" اما هیچگاه نمی توانند مدعی شوند که علتی ندارد و یا اینکه علتی ماورائی ندارد.
به عبارت دیگر، علوم تجربی اولا تنها در حیطه ماده می توانند سخن بگویند و نه ماوراء ماده و ثانیا در عالم ماده نیز به صرف نیافتن نمی توانند حکم به نبودن کنند.
بله بنده هم این رو قبول دارم
بلکه میگویم اگر به جایی رسیدم که واقعاً هیچ دلیل مادی نبود، اونجا حتماً یک دلیل غیرمادی هست.
بلکه میگویم اگر به جایی رسیدم که واقعاً هیچ دلیل مادی نبود، اونجا حتماً یک دلیل غیرمادی هست.
سلام.
برای انسان کسب اطمینان کامل از عدم وجود دلیل مادی با توجه به روند پیشرفت دانش بشری، به نظر غیر ممکن است.
لذا ممکن است دلیل مادی غیر مکشوفی وجود داشته باشد و نه اینکه حتماً دلیل غیر مادی باشد.
با سلام
برای انسان کسب اطمینان کامل از عدم وجود دلیل مادی با توجه به روند پیشرفت دانش بشری، به نظر غیر ممکن است.
شاید سخت باشه، اما به نظرم غیرممکن نیست
گه علل معنوی باشه، از دیدگاه مادی بدون علت است و بدون اسباب است
علل معنوی یعنی نیروهای ناشناخته
حضرت ابراهیم(ع)، کارد رو رو گلوی اسماعیل گذاشت، نیتش هم بر بریدن بود، اعتقاد هم بر بریدن داشت، اسماعیل هم نیتش بر کشته شدن بود، بنابراین تاثیر اعتقاد و باور خود حضرت ابراهیم (ع) و اسماعیل(ع) منتفی است
پس علت قضیه در ورای مادیات است.
حضرت ابراهیم می دانست مورد امتحان خدای تعالی است وگرنه ان پیام را شیطانی تلقی می کرد و به ان عمل نمی کرد
زیرا ابراهیم ع می داند خداوند حکیم است و کار عیث و بیهوده انجام نمی دهد
از ذبح فرزند چه کاری عبث تر ؟!
حضرت ابراهیم می دانست مورد امتحان خدای تعالی است وگرنه ان پیام را شیطانی تلقی می کرد و به ان عمل نمی کرد!
چه ربطی به این داره که میدانست
شاید سخت باشه، اما به نظرم غیرممکن نیست
سلام.
شاید واژه «سخت» در این خصوص کاربردی نداشته باشد.
به مرور که ابواب علم و دانش بر روی بشر گشوده میگردد، دلایل مادی بیشتری را شناسائی میکند.
اطمینان کامل از عدم وجود دلایل مادی، نیازمند رسیدن بشر به نهایت و اوج دانش مادیست و این به علت محدودیت عقل و ذهن، غیر ممکن است نه سخت.
حالا سخت نه آسون
سلام.
توجه نکردید:
اطمینان کامل از عدم وجود دلایل مادی، نیازمند رسیدن بشر به نهایت و اوج دانش مادیست و این به علت محدودیت عقل و ذهن، غیر ممکن است نه سخت.
سخت نه.
بلکه غیر ممکن.
یعنی همواره ممکن است دلیل مادی غیر مکشوف موجود باشد.
لذا نمیتوانید بگوئید: «حتماً دلیل غیر مادی دارد»
با سلام
سخت نه.
بلکه غیر ممکن.
یعنی همواره ممکن است دلیل مادی غیر مکشوف موجود باشد.
لذا نمیتوانید بگوئید: «حتماً دلیل غیر مادی دارد»
دوست عزیز
دلایل شما رو شنیدم
به نظرم به صورت منطقی نمیتونه آدم رو قانع کنه
بنده میگویم ممکن است که انسان روزی بفهمد که فلان واقعه هیچ دلیل مادی ندارد
و دلایلی که تا الان ارائه شده مبنی بر اینکه، این قضیه ناممکن است، کافی نیست
بنده میگویم ممکن است که انسان روزی بفهمد که فلان واقعه هیچ دلیل مادی ندارد
و دلایلی که تا الان ارائه شده مبنی بر اینکه، این قضیه ناممکن است، کافی نیست
سلام.
چه دلیلی منطقیتر از این:
محدودیت ابعاد ذهنی انسان و محدودیت عقل انسان، وی را از رسیدن به اوج علم و احاطه کامل بر کلیه قوانین جهان مادی، باز میدارد.
چگونه ممکن است بشر به این جایگاه نرسد، اما بتواند با اطمینان کامل بگوید که دلیل مادی برای فلان واقعه وجود ندارد؟
چه دلیلی منطقیتر از این:
محدودیت ابعاد ذهنی انسان و محدودیت عقل انسان، وی را از رسیدن به اوج علم و احاطه کامل بر کلیه قوانین جهان مادی، باز میدارد.چگونه ممکن است بشر به این جایگاه نرسد، اما بتواند با اطمینان کامل بگوید که دلیل مادی برای فلان واقعه وجود ندارد؟
اول اینکه شما محدودیت خودتان را به کل بشر تعمیم دادید، ممکنه زمانی برسه که عقل بشر کامل باشه
شما مسلمان هستید؟
به کامل شدن عقلها در زمان ظهور حضرت حجت(ع) و کشف کامل علوم مادی اعتقاد ندارید؟
ممکن است انسانی باشد که محدودیتهای شما را نداشته باشد
دوم اینکه شما در کوانتوم چه میگویید؟ الکترون یا فوتون چه شد یک نقطه را برای فرود انتخاب کرد؟
سوم اینکه محدود بودن صرفاً یک امکان میسازد، نه اینکه ایجاد قطعیت کند
اول اینکه شما محدودیت خودتان را به کل بشر تعمیم دادید،
...
ممکن است انسانی باشد که محدودیتهای شما را نداشته باشد
...
سوم اینکه محدود بودن صرفاً یک امکان میسازد، نه اینکه ایجاد قطعیت کند
سلام.
محدودیت نوع بشر در ابعاد ذهن و عقل، کلیت دارد و شامل همه میشود. و نه فقط بنده.
این مطلب تناقضی با استعدادهای مختلف و توانهای فکری و عقلی گوناگون ندارد.
یعنی علیرغم این تفاوتها، باز هم عقل نوع بشر محدود است.
این محدودیت اتفاقاً قطعیت در محال بودن رسیدن به اوج و کمال دانش مادی را نتیجه میدهد.
و همواره این امکان وجود دلایل مادی غیر مکشوف را باز میگذارد.
ممکنه زمانی برسه که عقل بشر کامل باشه
شما مسلمان هستید؟
به کامل شدن عقلها در زمان ظهور حضرت حجت(ع) و کشف کامل علوم مادی اعتقاد ندارید؟
مطابق گفته خودتان، شما جویای اعتقادات دیگران نیستید:
بنده دنبال این هستم آیا شواهد پزشکی هست که یک دارو بدون دلیل مادی تاثیر داشته باشد یا نداشته باشد
با عرض پوزش اعتقاد شما رو جویا نشدم
لذا پرسش از اعتقاد بنده توسط شما، مفهومی ندارد.
اما اگر مایلید از این کانال بحث کنید، احادیث بیانگر این است که تا قبل از ظهور حضرت قائم(عج) بیش از 2 حرف از 27 حرف علم برای نوع بشر مکشوف نخواهد شد.
حال اگر پرسش شما در مورد دوا و شفا مربوط به دوران پس از ظهور است، این مبحثی جدا میباشد.
تا قبل از ظهور منجی، غیر ممکن است بشر بیش از دو حرف علم را کشف نماید. و نه سخت.
دوم اینکه شما در کوانتوم چه میگویید؟ الکترون یا فوتون چه شد یک نقطه را برای فرود انتخاب کرد؟
این نظر حقیر در این مورد است:
در اینجا خلط بین «پیش بینی پذیری» و «علیت» صورت گرفته.
اینکه نتوانیم وقوع یک رخداد را پیش بینی کنیم، لزوماً به معنای طرد علیت نیست.
علیت میتواند وجود داشته باشد اما مشخص نبودن شرایط اولیه باعث پیش بینی ناپذیری گردد.
علیت میتواند وجود داشته باشد اما ناآگاهی از قوانین باعث پیش بینی ناپذیری گردد.
و ...
نیافتن دلیل بر نبودن نیست. (عدم الوجدان لا یدل علی عدم الوجود)
با سلام
[SPOILER] جناب استوار، همانطور که عرض کردم، پاسخ مباحث شما رو در داخل تاپیکها نخواهم نوشت، شما نه کارشناسی عزیز من و نه طرف صحبت من و نه مرجعی برای این تاپیک، صحبتی داشتید خصوصی بفرمایید درخدمتم[/SPOILER]
به نظرم بهتره که بحث برگرده سر موضوع اصلی
در خیلی جاها دیده و شنیده میشه که:
شفا غیر از دواست
از اونجایی که شفا ربط به یک موجود مادی داره
پس سررشته برخی امور مادی(مربوط به شفا) باید غیر از امور مادی دیگر باشد
یک موردی بگم شاید کمکتون کنه
مادر من تعریف می کنه می گه رماتیسم قلبی شدید داشته که حتی قادر به حرکت و راه رفتن نبوده و داروها هم دیگر اثری نداشته
ولی در یک شب بطور ناگهانی شفا پیدا می کنه و دیگه اثری از رماتیسم در بدنش تا همین الان نیست
با سلام
[SPOILER] جناب استوار، همانطور که عرض کردم، پاسخ مباحث شما رو در داخل تاپیکها نخواهم نوشت، شما نه کارشناسی عزیز من و نه طرف صحبت من و نه مرجعی برای این تاپیک، صحبتی داشتید خصوصی بفرمایید درخدمتم[/SPOILER]
به نظرم بهتره که بحث برگرده سر موضوع اصلی.
سلام.
جناب ab-ho گرامی.
مطالبی که بنده طی چند پست اخیر مکتوب نمودم، همگی در راستای موضوع اصلی بحث و در پاسخ به مطلب شماست.
بنده نه کارشناسم و نه مرجع. اما یک کاربر عادیم که تا وقتی قوانین سایت را نقض نکردهام، اجازه دارم در مباحث شرکت کنم.
صحبت حقیر در چارچوب موضوع تاپیک بوده و این یک بحث عمومی است. لذا لزومی ندارد نظراتم را در این زمینه بصورت خصوصی بیان کنم.
عدم پاسخ گوئی شما به مطالب بنده، قطعاً برداشتهای متفاوتی را از سوی خوانندگان در پی خواهد داشت.
اگر مایلید، پاسخ ندهید.
گفتنیها تاکنون گفته شده. و اگر ضرورت باشد بعد از این هم در تاپیک گفته خواهد شد.
از اینکه با خواندن نظرات حقیر دچار آلرژی میشوید، از شما پوزش میطلبم :Gol:
با سلام
مطالبی که بنده طی چند پست اخیر مکتوب نمودم، همگی در راستای موضوع اصلی بحث و در پاسخ به مطلب شماست.
به نظرم نیست
بنده نه کارشناسم و نه مرجع. اما یک کاربر عادیم که تا وقتی قوانین سایت را نقض نکردهام، اجازه دارم در مباحث شرکت کنم.
اینکه نه کارشناسید و نه مرجع درسته ولی اینکه کاربر عادی هستید نیاز به اثبات داره
شاید غیرعادی باشید
خب حالا در مباحث شرکت کن
که چی؟
صحبت حقیر در چارچوب موضوع تاپیک بوده و این یک بحث عمومی است. لذا لزومی ندارد نظراتم را در این زمینه بصورت خصوصی بیان کنم.
عرض کردم، اندیشه های شمای حقیر سروسامان درستی ندارد، پست خصوصی راحت تر خدمتتان میرسم
عدم پاسخ گوئی شما به مطالب بنده، قطعاً برداشتهای متفاوتی را از سوی خوانندگان در پی خواهد داشت.
یادم است خودت گفتی: بندگان خدا ممکن است ملاکهای گوناگونی برای ارزش گذاری داشته باشند. این موضوع چندان مهم نیست و ابائی از آن ندارم.
اگر مایلید، پاسخ ندهید.
دلیلش رو خصوصی خدمتتون عرض کردم
گفتنیها تاکنون گفته شده. و اگر ضرورت باشد بعد از این هم در تاپیک گفته خواهد شد.
قربون این ضرورت که شما رو تا ساعت 1 شب مشغول نوشتن اینها کرده است
از اینکه با خواندن نظرات حقیر دچار آلرژی میشوید، از شما پوزش میطلبم
خب واقعیتش اینه کسی اگه حقیر و کوچک باشه، حرفش هم ارزشی نداره
چه میشه کرد!
مطالبی که بنده طی چند پست اخیر مکتوب نمودم، همگی در راستای موضوع اصلی بحث و در پاسخ به مطلب شماست.
به نظرم نیست
سلام.
اگر دقت کنید، در پست شماره 3 کارشناس محترم و نیز پست شماره 4 شما کاربر گرامی، بحث دلایل مادی و فرا مادی باز شد.
آنگاه شما در پست شماره 30 فرمودید:
بلکه میگویم اگر به جایی رسیدم که واقعاً هیچ دلیل مادی نبود، اونجا حتماً یک دلیل غیرمادی هست.
بحث بنده نیز با شما بر همین محور بود که همواره امکان وجود دلایل غیر مکشوف مادی وجود دارد و در نتیجه سخن شما: «اونجا حتماً یک دلیل غیرمادی هست» نادرست است.
لذا همانطور که گفتم، بحثی خارج از موضوع تاپیک صورت نگرفته.
عرض کردم، اندیشه های شمای حقیر سروسامان درستی ندارد، پست خصوصی راحت تر خدمتتان میرسم
خب واقعیتش اینه کسی اگه حقیر و کوچک باشه، حرفش هم ارزشی نداره
اینکه بنده در مقابل بزرگان علم و ادب و معرفت و انسانیت و نیز مؤمنین و متقین، حقیر و کوچک هستم نیازی به اثبات ندارد و مطلبی بدیهی و کاملاً هویداست.
انشاالله خداوند توفیق دهد ما نیز بزرگ شویم. آمین.
اما اینکه اندیشههایم سر و سامان ندارد، نیاز به اثبات دارد.
و اینکه حرفهایم ارزشی نداشته باشد، فکر کنم با قضاوت خوانندگان تاپیک معلوم گردد.
آخ ببخشید یادم رفت به شما محبت بکنم: :Gol:
نیازی نیست برادر. لطفاً خودتان را به زحمت نیندازید.
انشاالله از محبت اولیای خدا محروم نشویم.
پیشنهاد میکنم در راستای موضوع تاپیک بحث کنید.
بحث بنده نیز با شما بر همین محور بود که همواره امکان وجود دلایل غیر مکشوف مادی وجود دارد و در نتیجه سخن شما: «اونجا حتماً یک دلیل غیرمادی هست» نادرست است.
لذا همانطور که گفتم، بحثی خارج از موضوع تاپیک صورت نگرفته.
سلام بر شما
جناب استوار همچنان که در پست بالا هم گفتم تجربه شفا بدون توسل به مسائل مادی را من از نزدیک شاهد بوده ام
حتی تجربیاتی از این بالاتر و واضح تر و دقیق تر
بنابراین من با توجه به تجربیات شخصی خودم حرف جناب سلمان را تصدیق می کنم
که عوامل غیر مادی هم در بعضی جاها اثر گذار هستند
موفق باشید
سلام
بحث بنده نیز با شما بر همین محور بود که همواره امکان وجود دلایل غیر مکشوف مادی وجود دارد و در نتیجه سخن شما: «اونجا حتماً یک دلیل غیرمادی هست» نادرست است.
لذا همانطور که گفتم، بحثی خارج از موضوع تاپیک صورت نگرفته.
در پستهای قبلی دلیلی آوردم که اینطور نیست
ضمناً به نظرم صحبت شما اصلاً بی ربط است
خب خارج از تاپیک نباشد که چه؟
اما اینکه اندیشههایم سر و سامان ندارد، نیاز به اثبات دارد.
گفتم به صورت خصوصی بیا تا برات ثابت کنم
و اینکه حرفهایم ارزشی نداشته باشد، فکر کنم با قضاوت خوانندگان تاپیک معلوم گردد.
هر کسی نظر خودش رو داره
پیشنهاد میکنم در راستای موضوع تاپیک بحث کنید.
تا وقتی که ادامه بدی همین دست جوابها رو میگیری
سلام بر شما
جناب استوار همچنان که در پست بالا هم گفتم تجربه شفا بدون توسل به مسائل مادی را من از نزدیک شاهد بوده ام
حتی تجربیاتی از این بالاتر و واضح تر و دقیق تر
بنابراین من با توجه به تجربیات شخصی خودم حرف جناب سلمان را تصدیق می کنم
که عوامل غیر مادی هم در بعضی جاها اثر گذار هستند
موفق باشید
سلام و عرض ادب.
خواهر گرامی سرکار دل آرام، در پستهای ابتدای تاپیک جناب شریعت عقلانی به مطلب مهمی اشاره کردند مبنی بر مشخص کردن مرز بین دلایل مادی و دلایل غیر مادی.
بشر هنوز احاطه کامل بر مکانیزم عملکرد مغز پیدا نکرده و هنوز بسیاری قابلیتها و قدرتهای نهفته در سیستم عصبی ناشناخته باقی مانده.
بحث بنده با جناب ab-ho نیز همین است که با توجه به نسبی بودن دانش بشری و محدودیتهای ذهن و عقل، نمیتوانیم به جائی برسیم که ادعا کنیم تمامی قوانین حاکم بر عالم ماده را میشناسیم و آنگاه بگوئیم: «فلان رخداد را بررسی کردیم و دیدیم که هیچ دلیل مادی ندارد. لذا حتماً دلیل غیر مادی دارد.»
امکان اینکه دلیل مادی ناشناختهای وجود داشته باشد هست، همانطور که امکان وجود دلیل غیر مادی هست.
اما اطمینان کامل بر یکی از ایندو چگونه برای بشر قابل تحصیل میباشد؟