جمع بندی آیا بختک نوعی جن است؟

تب‌های اولیه

37 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا بختک نوعی جن است؟

[="DarkGreen"]سلام

در تاپیکی در انجمن مشاوره بحثی در مورد فلج خواب و بختک ایجاد شد که برخی دوستان معتقدند اینها (توضیحات علمی ایجاد حالت فلج خواب) تحت تاثیر عدم اعتقاد غربی ها به جن و تقلید ما در علم روانشناسی از اونهاست

با توجه به توضیحات جناب امیدوار در تاپیک http://www.askdin.com/thread40022.html و توضیحات جناب حامی در تاپیک آیا این یک حالت عرفانی است یا نوعی اختلال؟؟؟!

آیا واقعا بختک نوعی جن است؟[/]

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صدیق

اميدوار;532960 نوشت:
بسمه تعالی
با تقدیم سلام و تحیت و نیز عرض خوش آمد محضر جنابعالی،
توجه تان رابه مطالب زیر جلب میکنم.
خواب پدیده ای است که در برخی مواقع با اختلالاتی مواجه می شود که برخی از این اختلالات عبارتند از نارکولوپسی، بی خوابیهای مزمن یا ایدئوپاتیک، خوابگردی، کابوسهای شبانه، توهم رویایی، فلج خواب و یا همان بختک و...
به هنگام فلج خواب، علی الرغم اینکه فرد هوشیار است، احساس سنگینی شدید در ناحیه سینه، وحشت، فقدان مدیریت بر اعضای بدن و حرکت دادان آنها، از دست دادن قدرت تکلم، توهم دیداری، شنیداری و...رخ می دهد. این اختلال قبل از بیدار شدن و یا در لحظات آغازین خواب اتفاق می افتد. لذا با توجه به توضیحات حضرتعالی، شما در خواب خود دچار فلج خواب (بختک) شده اید و شنیدن صداهایی خاص بیانگر توهم شنیداری ناشی از این پدیده است که کاملا طبیعی است.
این اتفاق به خاطر اختلال در امواج مغزی در حین خواب رخ می دهد و با میزان استرس و فشار روزانه و سبک خوابیدن ارتباط دارد.
بنابراین موضوع ماورائی نیست و ارتباطی با اجنه ندارد!
در مجموع پیشنهاد می شود؛
_با تغییر سبک زندگی از استرس و اضطراب کاسته شود.
_ از طاق خوابیدن و به کمر خوابیدن پرهیز شود.
_ در هنگام بروز چنین حالتی، سعی کنید تا انگشتان خود را به حرکت درآورید و یا پلکهای خود را تکان دهید. در مواقع معمولی این صحنه را بازسازی کنید و سعی کنید تمرین حرکت انگشتان و یا پلک را در حالت عادی تمرین کنید. این تمرین زمینه کنترل شما در حالت واقعی را افزایش می دهد.
_ در صورت ادامه و تکرار شدن هفتگی در طول مدت چند ماه، مراجعه به متخصص و مصرف دارو دنبال شود.

با مسئلت توفیقات حضرتعالی از درگاه خداوند متعال

و آخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمین

سلام و عرض ادب خدمت جناب امیدوار
میبخشید این مطلب رو عرض میکنم ، یک وقت خدایی نکرده حمل بر بی احترامی نکنید.
شما در جواب این دوست ما که از اذیت در شب گلایه دارند یک جواب علمی دادید که اون رو هم شما در کتابهای روانشناسی
آموخته اید ولی آیا خود شما تا حالا به این مشکل (اذیت در شب توسط بختک یا هر چیزی که شما اسمش رو میذارید) گرفتار شدید؟ آیا تو اون لحظه که اطرافتون رو میتونید با چشم بسته ببینید و حس اینکه یکی روبروتون هست و داره نگاهتون میکنه و سنگینی نگاهش رو حس میکنید،قرار گرفته اید؟؟
بذارید یک مطلبی رو خدمتتون عرض کنم.
بنده زمانی که تحصیل میکردم تو خوابگاهمون یک دوستی داشتیم که تقریبا هر شب به این مشکل برمیخورد ولی خب عادت کرده بود دیگه.و وقتی برام تعرف کرد که یک همچین چیزی به نام بختک که یک نوع جن هست هر شب میاد و اذیتش میکنه من به حرفش خندیدم و گفتم اینا یک مشت خرافاته.
ولی خب نمیدونم چرا دقیقا بعد از اون جریان که بنده به حرف دوستم خندیدم به سر خودمم اومد.
البته تا قبل اون جریان حتی یکبار هم به بختک گرفتار نشده بودم.
و اینکه میفرمائید از طاق خوابیدن و به کمر خوابیدن پرهیز شود به نظر من ربطی به این جریان نداره چون بنده خودم بارها این جریان رو تجربه کردم در حالات مختلف: به کمر خوابیدم ، به پهلو چپ و راست خوابیدم،به شکم به طاق خوابیدم.
خلاصه هرجور که شما فکرش رو بکنید بنده در تمام حالات ممکن خوابیدم ولی باز به این مشکل برخوردم.
و جالب اینکه وقتی تو اون حالت وحشت و ترس قرار میگیری و ذکر خدا یا ائمه رو میگی رها میشی از اون وضعیت.
خلاصه میخواستم بگم بعید هم نیست که یک همچین چیزی (بختک) وجود داشته باشه.
میبخشید این فقط نظر شخصی بنده بود.

اميدوار;532960 نوشت:
بسمه تعالی
.... فلج خواب و یا همان بختک و...
به هنگام فلج خواب، علی الرغم اینکه فرد هوشیار است، احساس سنگینی شدید در ناحیه سینه، وحشت، فقدان مدیریت بر اعضای بدن و حرکت دادان آنها، از دست دادن قدرت تکلم، توهم دیداری، شنیداری و...رخ می دهد. این اختلال قبل از بیدار شدن و یا در لحظات آغازین خواب اتفاق می افتد. لذا با توجه به توضیحات حضرتعالی، شما در خواب خود دچار فلج خواب (بختک) شده اید و شنیدن صداهایی خاص بیانگر توهم شنیداری ناشی از این پدیده است که کاملا طبیعی است.
این اتفاق به خاطر اختلال در امواج مغزی در حین خواب رخ می دهد و با میزان استرس و فشار روزانه و سبک خوابیدن ارتباط دارد.
بنابراین موضوع ماورائی نیست و ارتباطی با اجنه ندارد!

سلام علیکم استاد بزرگوار،
البته بنده‌‌ی حقیر در اکثر موارد بدون داشتن تخصص نظر می‌دهم در این مورد فکر کنم بیش از موارد دیگه تخصص ندارم! اگر راهنماییم کنید خیلی ممنون میشوم.
خوب غربیها اصولا روح و جن و ... را منکرند ... وقتی پاشون به روان‌شناسی انسان باز بشود نمی‌شود ازشان انتظار تشخیص درست علت بیماری‌ها را داشت ... در برخی موارد هم که نظراتشان بد نباشد و خوب هم باشد در بسیاری از موارد از آموزه‌هایی که خودمان در دینمان داریم محروم هستند ...
مثلاً ما تسخیر شدن توسط اجنه را داریم ... مثل کسی که حضرت مسیح علیه‌السلام شفایش دادند و به ان شیطان جنی دستور دادند که از بدن او بیرون برود ... خوب یک روان‌شناس غربی اینها را افسانه می‌داند و اگر هم یکیش را با چشم خودش دید سعی می‌کند به ترشح زیاد فلان غده ربطش بدهد و بعد دارو تجویز می‌کند و جالب اینکه گاهی خوب هم می‌شود! (علتش را توضیح می‌دهم، البته اگر کلاً در اشتباه دور و دراز نباشم)

انسانی که ضعف بدن داشته باشد،‌ مثلاً خیلی سودایی باشد خوب سودایی هم می‌شود و مدام در هپروت و اوهام خواهد بود ... در عالم خیال هم انسان معمولی موم است در دست شیاطین که القاء خواطر می‌کنند ...
داروهای توهم‌زا مثل قرص x یا شیشه و ... اینها کاری که می‌کنند چیست؟ جز این است که در سیستم اعصاب خلل وارد می‌کنند و انسان را مستعد پذیرش القائات می‌کنند؟ آیا بدنشان ضعیف نمی‌شود؟ آیا اراده‌اشان ضعیف نمی‌شود؟ آیا شیطان وجود داشته باشد و از خیر این طعمه‌های آماده بگذرد؟ آیا ایشان را بتواند اسیر خود بکند و نکند؟
راستش نظر شخصی خودم اینه که حتی در اسکیزوفرنی هم آنچه که شخص می‌بیند ساخته و پرداخته‌ی ذهن خودش نیست ... بلکه به او القاء می‌شود ... بسیاری دیگر از بیماری‌های روانی هم همینطور ... و این بختک هم بعید نیست همینطور باشد ... بدن ضعیف خوابهای پریشان بیشتری هم می‌بیند ... بدن ضعیف پذیرای بهتری از شیاطین خواهد بود ... بدن ضعیف را می‌شود بهتر محل تاخت و تاز شیاطین کرد ...
اگر دارو می‌تونه کمک کنه، اگر رژیم‌های خوراکی می‌توانند این آثار را کم کنند لزوماً به این دلیل نیست که دلیل آن تجربیات روانی پس کلا ضعف بدن و ... بوده و خبری از اجنه نبوده است، بلکه به این دلیل است که عقل سالم در بدن سالم است، همانطور که کثیفی انسان را منزجر می‌کند و روح خسته می‌شود بدن ضعیف هم می‌تواند همین خستگی در نفس انسان و آسیب‌پذیرتر شدنش از دشمنان قسم‌خورده‌امان از شیاطین جنی را موجب گردد ...

ببخشید، پیش قاضی و معلق بازی ...
یا علی

با سلام
من هم چنین چیزایی رو شنیدم
مثلا یکی از دوستام می گفت وقتی می خوابید یکی اونو قلقلک میداد و می ترسید و از اون اتاقی که توش بود نصف شب فرار میکرد!

اون صدای سوتی هم که بعضی وقتها تو گوشمون می پیچه قبل اینکه اختلال در اعضاب شنوایی باشه ورود جن به درون بدن رو بیان میکنه !
یگ اتفاقی در دوره پیامبر هم افتاد که شخصی دچار بیماری صرع شد و پیامبر انگشتش رو گاز گرفت و چند بار گفت ملعون برو بیرون! یعنی جن رفته بود تو مغزش!)

[=microsoft sans serif]باسلام
بختک نام موجودی در عرف مردم و اثبات نشده است که در عرف عوام به عنوان عامل ایجاد حالت فلجی در خواب و عدم انجام دستورات مغز توسط اعضای بدن اطلاق میشود. در بین مردم شایع است زمانی که انسان درحالت میان خواب وبیداری که احساس میکند بیدار است ولی توان حرکت دادن عضلاتش را ندارد، بختک بر روی او افتاده است. در بین روان شناسان فیزیکالیسم که منکر هر رابطه بین بدن و موجودات وراء طبیعی و فوق مادی هستند، طبیعی است که این حالت را نیز فرایندی مادی و در نتیجه اختلال در عملکرد مغز و سیستم عصبی تفسیر کنند. به عقیده این افراد، زمانی که انسان خواب است، انتقال دستورات و پیام های عصبی مغز به عضلات اسکلتی متوقف میشود تا هنگامی که انسان قصد دارد بیدار شود. اما این فرایند دچار اختلال میشود و قبل از اینکه مغز بتواند پیام های عصبی را به عضلات بفرستد یا قبل از اینکه عضلات بتوانند این دستورات را عملیاتی کنند، انسان هوشیاری خود را به دست می آورد ولی توان انجام حرکات عضلاتی را ندارد.
با این وجود ، نه آنچه در میان عوام مطرح است و بختک را نوعی موجود فرامادی میپندارند، قابل انکار علمی است و نه نظری که روانشناسان ارائه کرده اند، قابل چشم پوشی. دلیل هم آن است که مدعایی که تا کنون مطرح بوده، در مورد موجودی است فرامادی که قابل تجربه و ازمایش نیست تا بتوان آنرا اثبات یا ابطال کرد. از سوی دیگر، این مسئله، مسئله ای عقلی یا برگرفته از وحی نیز نیست تا بر اساس روش عقلی یا نقلی بتوان به صورت دقیق یا حداقل اطمینان بخشی آنرا قبول یا رد کرد.
نکته بعدی در مورد جنسیت این موجود است، برفرض که این موجود واقعیت داشته باشد، سوال این است که از چه جنسی است؟ آیا مادی است یا مجرد؟ اگر مادی است، از نوع ماده کثیف(مانند انسان است) یا ماده لطیف(از نوع اجنه)
انچه مسلم است، این موجود، مجرد نیست زیرا مجردات توان تاثیر گذاری مادی بر روی موجودات مادی را ندارند. موجود مادی از نوع غیر لطیف نیز نیست، زیرا اگر بود( برفرض که چنین موجودی باشد) در زمان بروز این حالت قابل از سوی دیگران قابل مشاهده بود. بنابراین اگر هم چنین موجودی وجود داشته باشد و تخیلی نباشد، به نظر میرسد از نوع موجودات مادی از نوع مادی لطیف باشد.

صدیق;535803 نوشت:
این افراد، زمانی که انسان خواب است، انتقال دستورات و پیام های عصبی مغز به عضلات اسکلتی متوقف میشود تا هنگامی که انسان قصد دارد بیدار شود. اما این فرایند دچار اختلال میشود و قبل از اینکه مغز بتواند پیام های عصبی را به عضلات بفرستد یا قبل از اینکه عضلات بتوانند این دستورات را عملیاتی کنند، انسان هوشیاری خود را به دست می آورد ولی توان انجام حرکات عضلاتی را ندارد.

سلام
هوشياري و ديدن اطراف خود با چشم بسته را چگونه توجيح ميكنند!
اين حالت چندين بار براي بنده رخ داده كه انگار روح از بدنم فاصله گرفته و دارم اطرافم را نگاه ميكنم

[]

  • صدیق;535803 نوشت:
    [=microsoft sans serif]باسلام ...
    در بین روان شناسان فیزیکالیسم که منکر هر رابطه بین بدن و موجودات وراء طبیعی و فوق مادی هستند، طبیعی است که این حالت را نیز فرایندی مادی و در نتیجه اختلال در عملکرد مغز و سیستم عصبی تفسیر کنند. به عقیده این افراد، زمانی که انسان خواب است، انتقال دستورات و پیام های عصبی مغز به عضلات اسکلتی متوقف میشود تا هنگامی که انسان قصد دارد بیدار شود.

    سلام علیکم و رحمة‌الله،
    استاد بزرگوار فکر می‌کنم این حرف نمی‌تواند درست باشد، شاید حرف روان‌شناسان دقیقاً این مطلب نباشد، ولی احتمال بیشتر آن است که حقیر درست متوجه منظور شما نشده باشم. :Gig: به نظر حقیر اگر این مطلب (آنطور که حقیر برداشت کرده‌ام :Nishkhand:) درست می‌بود انسان در حال خواب می‌بایست مثل یک تکه چوب خشک می‌بود، در حالیکه نه تنها انسان در خواب گاهی مطابق با خوابی که می‌بیند حرکات دست و پا و سر و حتی دهان دارد که گاهی در خواب حرف هم می‌زند و یا راه هم می‌رود ... اگرچه حتی در غیر این حالات انسان در میانه‌ی خواب گاهی پهلو به پهلو می‌شود و ... برای راحتی بیشتر بدن.
    پهلو به پهلو شدن را خداوند در باره‌ی خواب اصحاب کهف به خودش نسبت داده است:

    وَ تَحْسَبُهُمْ أَيْقَاظًا وَهُمْ رُ‌قُودٌ ۚ وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْيَمِينِ وَذَاتَ الشِّمَالِ ۖ وَكَلْبُهُم بَاسِطٌ ذِرَ‌اعَيْهِ بِالْوَصِيدِ ۚ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِمْ لَوَلَّيْتَ مِنْهُمْ فِرَ‌ارً‌ا وَلَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُ‌عْبًا [الکهف، ۱۷]
    و (اگر به آنها نگاه می‌کردی) می‌پنداشتی بیدارند؛ در حالی که در خواب فرو رفته بودند! و ما آنها را به سمت راست و چپ میگرداندیم (تا بدنشان سالم بماند). و سگ آنها دستهای خود را بر دهانه غار گشوده بود (و نگهبانی می‌کرد). اگر نگاهشان می‌کردی، از آنان می‌گریختی؛ و سر تا پای تو از ترس و وحشت پر می‌شد!

    و در نتیجه شاید باید آنرا غیر ارادی بدانیم؟ اما در هر صورت به هر حال همین هم خبر از ارتباط بین مغز (اگرچه بخش کنترل اعمال غیرارادی باشد؟ همانکه سبب می‌گردد موقع ترس مثلاً انسان دستش را برای محافظت سرش از برخورد با اشیاء به بالا و اطراف سر برده و حائل بر آن کند) با عضلات اسکلتی دارد.

  • مواردی مانند راه رفتن در خواب و هذیان گفتن در خواب و ... هم اگرچه اختلال به حساب آید ولی شاید تا حدودی لازم باشد که ارادی به حساب بیاید، درست است که شخص نمی‌خواهد دست جسمش را تکان دهد و مثلاً دارد دست جسم برزخی‌اش در خواب را به صورت ارادی تکان می‌دهد ولی بدون آنکه بداند خواب است بدن مادی‌اش هم حرکت می‌کند، اما موضوع اینجاست که او نمی‌داند که خواب است و فکر می‌کند دارد همان دست جسمانی‌اش را تکان می‌دهد، پس این تکان خوردن دستش هم تا حدودی ارادی است ولی تا حدودی هم غیرطبیعی. اما باز هر چه که باشد به هر حال خبر از ارتباط مغز با عضلات اسکلتی می‌دهد. اشتباه می‌کنم؟
  • [/]
    یا علی

    پس‌نامه:
    شاید جواب خودم را باید اینطور دهم که از نظر قرآن هم خواب وقتی است که برادر مرگ باشد و غیر آن را نمی‌توان خواب نامید؟ چون درباره‌ی خواب هم در قرآن واژه‌ی توفی به کار رفته است!؟
    اما این هم دقیق نیست چون خواب سطوح متفاوت دارد، مثلاً خوابی وضو را باطل می‌کند که در آن چشم نبیند و گوش نشنود،‌ یعنی خوابهایی هم داریم که در آن مثلاً گوش می‌شنود (خواب خفقه؟). از رسول خدا صل‌الله‌علیه‌وآله هم اهل کتاب پرسیدند که شما چطور می‌خوابید (چون در کتابهایشان توصیف خواب ایشان آمده بود)؟ ایشان فرمودند چشمانم به خواب می‌روند ولی دلم بیدار است. این بیداری دل در مقابل خواب و غفلت دل قاعدتا همان چیزی است که مانع بطلان وضو (طهارت) می‌شود، پس اثر آن با توجه به فقه شیعه باید شنیدن گوش باشد، که این هم درست است و برخی اخبار هم هستند که نشان دهند خواب معصومین علیهم‌السلام سبک بوده و ایشان در خواب از دنیای بیرون غافل نبوده و می‌شنیدند. در عوض خواب سنگین همراه با غفلت که طهارت ظاهر را باطل می‌کند همان خوابی است که در آن گوش نمی‌شنود، چنانکه خداوند هم در مورد اصحاب کهف فرموده است:

    فَضَرَ‌بْنَا عَلَىٰ آذَانِهِمْ فِي الْكَهْفِ سِنِينَ عَدَدًا [الکهف، ۱۱]
    پس در آن غار ساليانى چند بر گوش‌هايشان [پرده‌ى خواب‌] زديم
    [SPOILER] ارتباط به خواب رفتن دل (غفلت) و باطل شدن طهارت را می‌توان از این موضوع هم متوجه شد که توصیه شده برای اینکه در نماز حضور قلب داشته باشیم باید در وضو (کسب طهارت) حضور قلب داشت، یعنی کسب طهارت درست که به درک فرصت حضور نزد خداوند لازم است در غفلت میسر نمی‌شود، اگر هم این طهارت کسب شد با از بین رفتن حضور قلب باطل خواهد شد.[/SPOILER]
    [SPOILER] اما گوش از طرف دیگر آخرین عضو بدن است که به خواب می‌رود و ظاهراً یکی از مسیرهای اصلی ارتباط عالم درون و بیرون هم هست، مثل اینکه کسی که خواب باشد (خوابی که گوش هم در آن نمی‌شنود) را اگر صدا بزنند بیدار می‌شود، صدا یا باید بلند باشد و یا از نزدیک در گوش نجوا شود با مخاطب کردن شخص، یا مثل اینکه در مرگ و حشر انسان‌ها در آستانه‌ی قیامت و خود قیامت صحبت از دمیدن در صور است که حتی اگر تمثیل هم باشد باز خداوند تمثیلی را به کار برده است که گوش را در آن مؤثر دانسته است، یا مثل بحث تلقین میت که مدام به مرده می‌زنند و می‌گویند «إفهم» (بفهم). ظاهراً اینکه تلقین در زنده و خواب و بیدار انسان اینقدر می‌تواند روی روان انسان اثر داشته باشد بخاطر اثر آن از طریق گوش است؟ (مثل روش‌های جدید آموزش مطالب در حین خواب
    :Gig:) این شاید بخاطر ارتباط نزدیکتر بخش شنوایی مغز با روان انسان باشد؟[/SPOILER]
    حالا اگر کسی خواب باشد بالأخره ارتباطش کامل با بدن قطع است یا خیر؟ اگر هست آیا پس آن حرکات در خواب همگی غیرارادی است و نسبتش به خداوند باز می‌گردد؟ و اگر نیست آن کارها ارادی هم می‌توانند به حساب بیایند یا ارتباط با بدن در حد شنوایی است و بیداری دل (سطوح متفاوت از هوشیاری بسته به سبک یا سنگین بودن خواب

    با سلام -
    جواب
    صدیق از همه راستگوتر است واقعا بختک یک موجود هم نیست که نوعی جن باشد و اما جن موحودات است
    بختک یک
    [=microsoft sans serif]اختلال در عملکرد مغز و سیستم عصبی است والسلام نیازی توضیح بیشتر نیست
    مبتلایان بختک برن پیش مختصص مغز و اعصاب تا درمان شود
    وقتی هنگام این مشکل رخ داد هیچ بدن نمیتونه حرکت کنه شما باید دستتان کم حرکت بدین و تا از خواب بیدار شوید مثل اینکه کسی بیدار کرد اگر خودتان بتوانین قبل از خواب شیوه برای فرار این آمادگی نمایین موفق میشوین که قبل از خواب یک فکر هنگام روبرو ترسیم کنین و با ان اشنا باش که به چه دلیل است خودتان بیدار شوین و راههای تمرین نمایین .... بیشتر نمیتونم توضیح بدم

    *`سپیده باوران...*;536471 نوشت:
    با سلام -
    جواب
    صدیق از همه راستگوتر است واقعا بختک یک موجود هم نیست که نوعی جن باشد و اما جن موحودات است
    بختک یک
    [=microsoft sans serif]اختلال در عملکرد مغز و سیستم عصبی است والسلام نیازی توضیح بیشتر نیست
    مبتلایان بختک برن پیش مختصص مغز و اعصاب تا درمان شود
    وقتی هنگام این مشکل رخ داد هیچ بدن نمیتونه حرکت کنه شما باید دستتان کم حرکت بدین و تا از خواب بیدار شوید مثل اینکه کسی بیدار کرد اگر خودتان بتوانین قبل از خواب شیوه برای فرار این آمادگی نمایین موفق میشوین که قبل از خواب یک فکر هنگام روبرو ترسیم کنین و با ان اشنا باش که به چه دلیل است خودتان بیدار شوین و راههای تمرین نمایین .... بیشتر نمیتونم توضیح بدم

    سلام علیکم،
    ظاهراً شما با تخصص پزشکی یا روان‌شناسی این پاسخ را داده‌اید اما به نظر حقیر حرفتان علمی نیست، می‌تواند علمی به لحاظ علم تجربی به حساب بیاید ولی همانطور که کارشناس محترم فرمودند علوم تجربی در این باره سکوت می‌کند، نه می‌تواند رد کند و نه می‌تواند اثبات کند، اگر هم گاهی سکوت نمی‌کند و انکار می‌کند این انکارش غیرعملی است، چون چه اثبات و چه انکار باید بر اساس دلیل باشد و در این مورد نفی مطلب بر اساس هیچ دلیلی نبوده است.
    اما شاید مثلاً شما بخواهید این مطلب را تعمیم خواب رفتن مثلاً دست در حین خوابیدن می‌دانید که موقع بیدار شدن انسان کنترلی بر آن ندارد و طول می‌کشد که اعصاب آن به کار افتد و انسان بتواند دستش را تکان دهد؟ دلایل متعددی برای خواب رفتن یا سِر شدن دست و پا یا سوزن‌سوزن شدن انگشتان و ... وجود دارد که یا به اختلال در کار حسگرهای پوستی و اعصاب عضلات بر می‌گردد، یا به ضعف در کار اعصاب از عضو به نخاع و یا در نخاع، برخی از این دلایل به عنوان بیماری شناخته می‌شوند و برخی خیر. در اکثر اوقات هم خواب رفتن عضو به علت تحت فشار بودن اعصاب برای مدت نسبتاً طولانی می‌شود. اطلاعات بیشتر را در اینجا و اینجا می‌توان خواند. اما تا جایی که حقیر دیدم اکثر این عوامل سبب فلج موقت در عضو یا برخی اعضاء می‌شوند و هیچ کدام منجر به فلج موقت کل بدن نمی‌شوند. با این حال جالب است که برخی از کسانی که دچار بختک‌خوابی هستند می‌گویند احساس فشار بر قفسه‌ی سینه کرده‌اند، این فشار هم روی سیستم اعصاب می‌تواند اثر داشته باشد و هم روی کارکرد قلب و سیستم خون‌رسانی به بافت‌ها. اینها ممکن است به بد خوابیدن مربوط باشد، شاید به فشارهای روانی و ... هم مربوط باشد، اما هیچ کدام از این‌ها رد کننده‌ی جنی به نام بختک نیست. البته حقیر تا کنون چنین تجربه‌ای را نداشته‌ام و اگر هم کرخی در خودم دیده باشم موقع بلند شدن از خواب هرگز آن را به بختک نسبت نداده‌ام، اما کسانی بوده‌اند که گفته‌اند موجودات پشمالو و بزرگی روی آنها نشسته بوده است یا چیزی شبیه به این. به همین دلیل این احتمال را هم به راحتی دانشمندان علوم تجربی رد نمی‌کنم. به هر حال کسی تا جنیان را نشناسد نمی‌تواند درباره‌ی وجود یا عدم وجود موجوداتی به نام بختک نظر بدهد و اگر از روی هوا نظر بدهد هم نظرش ارزشی ندارد.
    یا علی

    پس‌نامه:
    نمی‌دانم بختک اگر وجود داشته باشد شیطان به حساب می‌آید یا خیر، یا اصلاً برخی شیاطین جنی ممکن است چنین رفتارهایی داشته باشند یا خیر، فقط یک چیز برایم مثل روز روشن است، اینکه ما دشمن قسم‌خورده‌ای داریم که خودش و سپاهیانش هیچ فرصت کوچکی را برای ضربه زدن به دنیا و آخرت (و مهمتر هم برایشان همان آخر است) فرزندان حضرت آدم علیه‌السلام از دست نمی‌دهد. فرصتی پیش بیاید که شیطان بتواند در انسان راه پیدا کند و از این فرصت صرفنظر کند؟ شما باورتان می‌شود؟ حقیر نمی‌توانم باور کنم. کسی که سستی داشته باشد راه ورود شیطان به او راحت‌تر است. پس به نظرم عقلانی است که بسیاری از بیماری‌های روانی اگرچه دلایلی در بدن انسان هم داشته باشند اما مورد استفاده‌ی جنیان هم قرار گرفته و تشدید شوند یا اصلاً بیماری‌های جدیدی را و تجربیات جدیدی را باعث گردند، مثل توهماتی که فرد متوهم می‌بیند. این دامن زدن به بیماری و ضعف اعصاب و اراده راه تسلط ایشان را هم بر شخص مبتلا قوی‌تر می‌کنند ... در درک موضوع همین بس که انسان تنها در بیماری جسمانی است که باید راضی باشد به رضای خدا و تحمل درد کند و ... مگرنه ولو کوچکترین بیماری روانی و روحانی اشکال دارد و اگر بشود رفعش کرد چه بسا واجب باشد که رفعش کنیم. این تفاوت بزرگی است بین بیماری‌های جسامی و بیماری‌های روانی و روحانی ... انسان به دنیا آمده که از نظر روحانی تکامل یابد و بدنش اگر در این راه آسیب ببیند هم چندان ایجاد اشکال نمی‌کند اما اگر روح و روان بخاطر رشد بدنی و جسمانی مبتلا بشوند این نقض غرض آفرینش انسان است. اگر هم بیماری روانی اینقدر مهم است که رفع گردند آنوقت باید به دنبال نقش شیاطین در ایجاد و توسعه و تشدید این بیماری‌ها هم پرداخت و آنها را دست کم نگرفت.:
    دائکم الذنوب و داوئکم الإستغفار
    در شما گناهان است و دوای دردتان هم استغفار
    حالا اگر خلط مبحث نکرده باشم.

    با سلام

    در محل ما یکی از دوستانم اینطوری شده بود و هی می گفت یه میمون یا گوریل پشمالویی شبا میاد روی من می خوابه!
    اما من با اینکه وحشت میکنم ولی هر کاری میکنم نمی تونم بیدار بشم یعنی می بینم مثلا مادرم منو تکون میده اما اعصابم فرمان نمیگیرن!

    هوالعالم

    متاسفانه فرصت مطالعه کامل تاپیک رو نداشتم و در پاسخ عزیز
    ایجاد کننده تاپیک نظر خودم رو میگم

    حالا اگر بگیم بختک !
    شما باید ببینی تعریف بختک چیه
    بعد ببینی طرفی که دچار چنین مشکلی شده چی دیده و چی شده و چطور اتفاق افتاده و ایا این مساله عینا همون بختکی بوده که ما میشناسیم ؟

    بله ممکنه طرف در خواب مشاهداتی داشته باشه
    که کلا میگن خواب دیده !
    حالا این خواب دیدن مراحل و هر مرحله اش تعریف خودشو داره ...
    ممکنه بین خواب و بیداری بطور سمبلیک موجوداتی که در عالم مادی شناخته رو ببینه و با کیفیت کم یا زیاد درک کنه یا به اصطلاح لمس و در واقع حس کنه !!!

    گاهی پیش میاد شما بیداری اما توجه یا ارتباطی با محیط اطرافت نداری
    به همین شکل ممکنه گاهی در خواب متوجه محیط یا اطراف بشی ...

    ما جسم نیستیم
    در اصل روحی هستیم که به جسم پیوند خورده و هر چیز که درک میکنیم متوجه روح میشه
    روح بدون ذهن و جسم هم درک داره و باید گفت متاسفانه این دریافت با وجود جسم که شبیه قفسی برای روح بوده خیلی کمتر و ضعیفتر میشه ...

    مهم ترین مساله در رویا و ماورا تامل و توان درک ما از مشاهدات بوده !!
    مثال میزنم
    عزیزی چنین مشکلی داشت
    گاها شب ها زمان خواب, انگار که بین خواب و بیداری باشه موجودی به شکل زن میدید که به بالای شکمش (حدود قلب) چسبیده که این ممکنه برای همه ما پیش بیاد
    من گفتم بیش از حد به یه خانم که ضعف ایمان داره توجه کردی و حالا این نشانه ای ازونه تا شاید بفهمی و بفهمم که نباید بیش از حد به هر انسانی توجه کرد ... حالا این توجه میتونه از جنگ و خشم باشه از شهوترانی باشه از ترس و ....
    کلا چیزی که ذهن و وجود ما رو مغلوب شخص میکنه ! حالا دل فریبیه طرف یا خباثتش یا ...

    نظرم درست و منطقی بود و رد نشد !
    اینجا من به جای تعجب و شگفت از عالم رویا یا روح و ذهن فقط و فقط به تعبیر و دلیل این مشاهده فکر کردم و انگار که طرف خواب دیده و حالا باید تعبیر بشه که تا حدودی شد و نظرم درست بود ...

    یکی میگه وقتی میخوابم صدا میشنوم یا یکی دنبالم میکنه و هزار و یک مساله دیگه ...
    همه اینها دلیلی داره و عامل دنیوی! که باید ذهنی و جسمی و مادی دنبال بشه

    مثلا اگر ترسو باشیم ممکنه توی خوابی که فقط برای جسم بوده هزار و یک نفر به دنبال روح ما بیفتن و اذیت کنن و ما اینرو در خواب درک کنیم
    ممکنه برای یک ادم ادا اطواری بدحجاب محرک هزار و یک گرگ و کفتار و انسانهای پلید و زشت رویت بشه که انعکاس یا هشدار رفتار نادرست خودشو در خواب جسمی درک میکنه

    واژه جنی که در موارد شبیه بختک به کار گرفته میشه بیشتر به معنی موجود نادیدنی یا غریبه اس و شیطانی
    که میتونه همون روح بیداره ادمی درخواب باشه یا حتی تصورات و تخیلات و توهمات ذهنی ...

    نقل قول از عزراییل :
    در محل ما یکی از دوستانم اینطوری شده بود و هی می گفت یه میمون یا گوریل پشمالویی شبا میاد روی من می خوابه!
    اما من با اینکه وحشت میکنم ولی هر کاری میکنم نمی تونم بیدار بشم یعنی می بینم مثلا مادرم منو تکون میده اما اعصابم فرمان نمیگیرن!
    ---------------------------

    همون وحشت تمرکز طرفو میگیره
    . اونجا بیشتر از جسم ذهنه که به کمکه ادم میاد و باید با اراده بیدار شد .
    اراده هم در ارامش با قدرت و کیفیت بالاتری عمل میکنه ...

    هر قدر بترسیم فرصتهای بیشتری رو از دست میدیم .
    این فرصت میتونه زمان برای دقت و شناخت بیشتر باشه ...
    همون کسب معرفت
    از خود از خدا . از هر چیز ناشناخته و به ظاهر عجیب و غریب ...
    -----------------------

    سلام

    بله خب همین هست

    اما حالا یک سوال؟
    آیا میشه گفت این حالت یک نشانی از عالم برزخ هست!؟

    فکر کنم وقتی وجود جن در قرآن اشاره شده پس از اونجایی که قرآن مثالهایی از رخدادهای عظیم دیگه و مشابه میاره پس میشه بر موجودات دیگه هم فکر کرد.ممکنه جن مثالی بر این باشه که ما بیندیشیم و به موجودات دیگه ای مشابه جن فکر کنیم.
    بختک یا با هر اسم دیگه ای ممکنه باشه و اگه هم باشه اونطوری که من شنیدم از افراد مختلف اکثرا کسانی دچارش میشن که ایمانشون سست شده.
    البته همین سستی ایمان ممکنه باعث ایجاد همچین اختلالاتی از نظر روانی هم بشه مثل یک نوع فوبیا که فرد رو در این حالتها قرار میده مثل بیماریهایی از قبیل پانیک که نوعی ترس از اتفاقاته.
    شایدم بشه گفت این مساله اگر هم شبه روانشناسی از نوع نگاه مادی باشه رابطه ای هم با شیاطین داره چون هرچقدر از خداوند دورتر و به افکار منفیو شیطانی نزدیکتر , شیطان هم فشار عصبی رو بر فرد بیشتر میکنه و در نتیجه از خوده نوعه ساختار بدن انسان بر علیهش استفاده میکنه و در نتیجه فرد در خواب هم از حملات شیاطین در ذهنش امانی نداره جز اینکه به خدا پناه ببره و از این نوع افکار منفی دور بشه.
    پس منشا اکثر ضربات و اختلالات روانی از افکار منفی هست و این افکار منفی از طرف شیاطین هست و به همین سمت ادامه بدیم میرسیم به اختلالات جسمی دیگه از قبیل قفل شدن عضلات و سیستم حرکتی و اندامهای مربوط بهش که منشا روانی داره چون مغز وقتی صدمه ببینه بر دیگر قسمتهای بدن هم اثراتی میزاره.و این هم یکی دیگه از ترفندهای شیطانه.و راه مبارزه باهاش هرچه نزدیکتر شدن به خدا با افکار مثبت و دور شدن از شیطان با دور شدن از افکار منفی و ناامیدانست

    [="#DAA520"][/][="#000080"][="#000080"]

    نقل قول:
    آیا میشه گفت این حالت یک نشانی از عالم برزخ هست!؟

    [="#006400"]هوالعالم
    [/]
    از نظر حقیر
    بله هست اما
    قطعی نیست
    باید بگیم احتمال داره و احتمالش هم خیلی زیاده
    بیشتر بستگی داره به مشاهدات و وضعیت روحی روانی شخص !!
    که طرف چیزی مصرف نکرده باشه یا مشکلی نداشته باشه و ....

    [="#006400"][="#800000"]عالمه این روحی که در قفس جسم من و شماست اسمش روی خودشه
    عالم روح ![/][/]

    اگر قرار باشه با خواب رفتن جسم ,روح بیدار یا فعالتر بشه مطمعنا در محیط عالم روح یا نزدیک به عالم پس از مرگ فعالیت میکنه ...
    شاید بهتره بگیم همون برزخ یا حیطه بین این دنیا و اون دنیا ...

    [="#A52A2A"]البته باید تمیز داده بشه و فرق بین تخیل و تصور و توهم و دید برزخی موقت و چشم برزخی رو شناخت [/].[/][/]

    [=Georgia]عزیزم این جن نیستش مشکل از بدنته

    چون بعضی وقتا بدن خوابش میبره ولی مغز هنوز بیداره . مغزم همیشه قبل از خواب دستور میشه نوروون های حرکتی بدنو از کار بندازن تا بدن موقع خواب کمتر حرکت کنه

    اغلب یا وقتی که یهو از خواب میپری اینطور میشید
    یا وقتی که خوابتون نمیبره و الکی چشاتونو بستید

    چیز خطرناکی نیست نترسید .

    برید در اینترنت درموردش بخونید . سرچ کنید بختک خواب

    صدیق;535803 نوشت:
    [=microsoft sans serif]باسلام
    بختک نام موجودی در عرف مردم و اثبات نشده است که در عرف عوام به عنوان عامل ایجاد حالت فلجی در خواب و عدم انجام دستورات مغز توسط اعضای بدن اطلاق میشود. در بین مردم شایع است زمانی که انسان درحالت میان خواب وبیداری که احساس میکند بیدار است ولی توان حرکت دادن عضلاتش را ندارد، بختک بر روی او افتاده است. در بین روان شناسان فیزیکالیسم که منکر هر رابطه بین بدن و موجودات وراء طبیعی و فوق مادی هستند، طبیعی است که این حالت را نیز فرایندی مادی و در نتیجه اختلال در عملکرد مغز و سیستم عصبی تفسیر کنند. به عقیده این افراد، زمانی که انسان خواب است، انتقال دستورات و پیام های عصبی مغز به عضلات اسکلتی متوقف میشود تا هنگامی که انسان قصد دارد بیدار شود. اما این فرایند دچار اختلال میشود و قبل از اینکه مغز بتواند پیام های عصبی را به عضلات بفرستد یا قبل از اینکه عضلات بتوانند این دستورات را عملیاتی کنند، انسان هوشیاری خود را به دست می آورد ولی توان انجام حرکات عضلاتی را ندارد.
    با این وجود ، نه آنچه در میان عوام مطرح است و بختک را نوعی موجود فرامادی میپندارند، قابل انکار علمی است و نه نظری که روانشناسان ارائه کرده اند، قابل چشم پوشی. دلیل هم آن است که مدعایی که تا کنون مطرح بوده، در مورد موجودی است فرامادی که قابل تجربه و ازمایش نیست تا بتوان آنرا اثبات یا ابطال کرد. از سوی دیگر، این مسئله، مسئله ای عقلی یا برگرفته از وحی نیز نیست تا بر اساس روش عقلی یا نقلی بتوان به صورت دقیق یا حداقل اطمینان بخشی آنرا قبول یا رد کرد.
    نکته بعدی در مورد جنسیت این موجود است، برفرض که این موجود واقعیت داشته باشد، سوال این است که از چه جنسی است؟ آیا مادی است یا مجرد؟ اگر مادی است، از نوع ماده کثیف(مانند انسان است) یا ماده لطیف(از نوع اجنه)
    انچه مسلم است، این موجود، مجرد نیست زیرا مجردات توان تاثیر گذاری مادی بر روی موجودات مادی را ندارند. موجود مادی از نوع غیر لطیف نیز نیست، زیرا اگر بود( برفرض که چنین موجودی باشد) در زمان بروز این حالت قابل از سوی دیگران قابل مشاهده بود. بنابراین اگر هم چنین موجودی وجود داشته باشد و تخیلی نباشد، به نظر میرسد از نوع موجودات مادی از نوع مادی لطیف باشد.

    سلام آقای کارشناس صدیق

    میشه توضیح بدین ماده کثیف یعنی چی؟ و چرا ما انسان ها کثیف هستیم؟ و معیار کثیف بودن و نبودن یک ماده چیست؟

    سلام
    دوستمم همچین ادعایی رو داره که شبا بختک سراغش میره

    [=microsoft sans serif]

    ملا علي;536396 نوشت:
    هوشياري و ديدن اطراف خود با چشم بسته را چگونه توجيح ميكنند!
    اين حالت چندين بار براي بنده رخ داده كه انگار روح از بدنم فاصله گرفته و دارم اطرافم را نگاه ميكنم

    باسلام
    ملاک در نکته ای که بیان شد، این است که هوشیاری در چنین مواردی یا اصلا وجود ندارد یا اگر هست، به صورت کامل نیست.
    البته بنده عرض کردم که احتمال اینکه چنین موجوداتی وجود داشته باشند نیز هیچ منع عقلی ندارد و هیچ دلیل تجربی نیز آنرا نمیتواند ابطال کند. منتها عرض شد که توجیهی که پزشکان و دانشمندان تجربی بیان کرده اند نیز شایسته و توجه به آن خوب است.

    [=microsoft sans serif]

    owari;536459 نوشت:
    حالا اگر کسی خواب باشد بالأخره ارتباطش کامل با بدن قطع است یا خیر؟ اگر هست آیا پس آن حرکات در خواب همگی غیرارادی است و نسبتش به خداوند باز می‌گردد؟ و اگر نیست آن کارها ارادی هم می‌توانند به حساب بیایند یا ارتباط با بدن در حد شنوایی است و بیداری دل (سطوح متفاوت از هوشیاری بسته به سبک یا سنگین بودن خواب)؟

    باسلام
    این بحث بستگی به توجه به چند نکته دارد.
    اول اینکه انسان تنها یک روح ندارد. وقتی که انسان خواب است، گرچه روح و نفس ناطقه از بدن جداست ولی روح بخاری در بدن وجود دارد. علاوه بر اینکه ارتباط نفس ناطقه نیز با بدن به صورت کامل قطع نیست و در حالت خواب، هنوز ارتباطی با بدن دارد.
    دوم اینکه، خوابها نیز از نظر سطح هوشیاری فرد خواب به یک صورت و قسم نیست.
    با توجه به این نکات، به صورت دقیق نمی توان مشخص کرد که کدام یک از موارد ارادی و کدام یک به صورت غریزی و بر اساس عادت اعضای بدن انجام میشود.

    [=microsoft sans serif]

    وایسلی گوجا;536627 نوشت:
    میشه توضیح بدین ماده کثیف یعنی چی؟ و چرا ما انسان ها کثیف هستیم؟ و معیار کثیف بودن و نبودن یک ماده چیست؟

    [=microsoft sans serif]اجسام مادی، بر دو نوع هستند: جسم لطیف و جسم کثیف.
    [=microsoft sans serif]جسم کثیف، همان موجودات مادی هستند که
    [=microsoft sans serif]جسم كثيف آنست كه جلوی رویت نور میشود(1) و با ازمایش تجربی قابل تشخیص هستند.
    [=microsoft sans serif]اما موجوداتی که جسم لطیف دارند، نه مادی هستند و نه مجرد.
    [=microsoft sans serif]به عبارت دیگر، این قبیل موجودات، نه مانند موجودات مجرد، از خصوصیات ماده جدا هستند و نه مانند موجودات مادی، دارای ابعاد چهارگانه اند و قابل آزمایش. این قبیل از موجودات، از جلوی دیدن انسان را نمیگیرند(یعنی وقتی در جایی باشند، انسان میتواند، چیزهایی را که در پشت آنها قرار دارد را ببیند. یا موجوداتی اند که مانع از نفوذ نور در آن و رسیدن نور به بعد از انها نیست.(2)

    [=microsoft sans serif]ــــــــــــــ
    [=microsoft sans serif]1. فرهنگ معارف اسلامی، ج2، ص640
    [=microsoft sans serif]2. همان

    جناب کارشناس سلام
    آقا یعنی ته کلام اینکه چیزی تحت عنوان بختک و این ترس های شبانه وجود نداره؟

    [="Blue"]

    صدیق;539420 نوشت:
    یعنی وقتی در جایی باشند، انسان میتواند، چیزهایی را که در پشت آنها قرار دارد را ببیند. یا موجوداتی اند که مانع از نفوذ نور در آن و رسیدن نور به بعد از انها نیست.(2)

    یعنی میشه گفت اجنه انرژی اند؟؟؟؟:Gig:[/]

    با سلام
    حافظ یک شعر بسیار خوبی دارهبه این معنی داره که میگه:من همینطوری با کلاس رفتن حافظ نشدم و هیچ دانشمندی هم با کتاب ورق زدن علم الیقین و یاد نمیگیره!

    این یعنی دانشمندان و پزشکان نمی دونن این بختک چیه و فقط برای اینکه جهل خود را تخفیف بدهند یک دلیل علمی میاورند که یعنی ما حدودا می دونیم چیه!

    اما اگر در علوم اسلامی دقت و مطالعه شود متوجه می شویم که این عارضه به اعصاب و اینا مربوط نیست بلکه محاصره روح در صور اعمالی ما هست!

    یعنی اگر این یک بیماری بود پس چرا هیچ نماز شب خون یا حافظ قرانی بهش مبتلا نمیشه ؟!

    نتیجه اینکه این جانوران جن نیستن بلکه همون اعمال ما در سکنات برزخی هست!! ...که خدا به بندش اینطوری داره نشون میده که به خودش بیاد و بدون که وقتی عمرت تموم شد از دم همش موجودات اینطوری می بینی !
    واسه همینه که همه دلشون می خواد زود تر بر گردن توی دنیا تا از اون ناتوانی ناشی از هول و ترس خلاص بشوند !

    عزراییل;539570 نوشت:
    با سلام
    حافظ یک شعر بسیار خوبی دارهبه این معنی داره که میگه:من همینطوری با کلاس رفتن حافظ نشدم و هیچ دانشمندی هم با کتاب ورق زدن علم الیقین و یاد نمیگیره!

    این یعنی دانشمندان و پزشکان نمی دونن این بختک چیه و فقط برای اینکه جهل خود را تخفیف بدهند یک دلیل علمی میاورند که یعنی ما حدودا می دونیم چیه!

    اما اگر در علوم اسلامی دقت و مطالعه شود متوجه می شویم که این عارضه به اعصاب و اینا مربوط نیست بلکه محاصره روح در صور اعمالی ما هست!

    یعنی اگر این یک بیماری بود پس چرا هیچ نماز شب خون یا حافظ قرانی بهش مبتلا نمیشه ؟!

    نتیجه اینکه این جانوران جن نیستن بلکه همون اعمال ما در سکنات برزخی هست!! ...که خدا به بندش اینطوری داره نشون میده که به خودش بیاد و بدون که وقتی عمرت تموم شد از دم همش موجودات اینطوری می بینی !
    واسه همینه که همه دلشون می خواد زود تر بر گردن توی دنیا تا از اون ناتوانی ناشی از هول و ترس خلاص بشوند !


    شما روی چه آماری میگی هیچ نماز شب خونی بهش مبتلا نمیشه؟
    مگه شما همه نماز شب خونای دنیا رو میشناسی؟
    از کجا میدونی مبتلا نمیشند؟یا نیستند؟جل الخالق....
    حالا اگر مبتلا شدند چی؟قانع میشین که بختک یه خرافاته؟

    صدیق;539420 نوشت:

    [=microsoft sans serif]اجسام مادی، بر دو نوع هستند: جسم لطیف و جسم کثیف.
    [=microsoft sans serif]جسم کثیف، همان موجودات مادی هستند که
    [=microsoft sans serif]جسم كثيف آنست كه جلوی رویت نور میشود و با ازمایش تجربی قابل تشخیص هستند.
    [=microsoft sans serif]اما موجوداتی که جسم لطیف دارند، نه مادی هستند و نه مجرد.
    [=microsoft sans serif]به عبارت دیگر، این قبیل موجودات، نه مانند موجودات مجرد، از خصوصیات ماده جدا هستند و نه مانند موجودات مادی، دارای ابعاد چهارگانه اند و قابل آزمایش. این قبیل از موجودات، از جلوی دیدن انسان را نمیگیرند(یعنی وقتی در جایی باشند، انسان میتواند، چیزهایی را که در پشت آنها قرار دارد را ببیند. یا موجوداتی اند که مانع از نفوذ نور در آن و رسیدن نور به بعد از انها نیست.

    سلام علیکم استاد بزرگوار،
    اگرچه شما بنا بر موقعیت کارشناس بودن خودتان ناچار هستید از اقوال دیگران برای پاسخ دادن استفاده کنید و پاسختان را نیز به آوردن منابع و مأخذ محکم گردانید ولی حقیر کمی با این تعاریف مشکل دارم،
    اگر چیزی که جلوی دید انسان را نمی‌گیرد را ماده به حساب نیاوریم شیشه و هوا و بسیاری از گازها و مواد دیگر را نباید ماده به حساب آورد، تا جایی که حقیر دیده‌ام ملاک کثیف و لطیف خواندن مواد (که هر دو هم ماده هستند) در زیاد و کم بودن چگالی و تراکم آنهاست ... اشتباه می‌کنم؟
    یا علی

    پس‌نامه: تنها بخشی از نور در طیف مرئی قرار دارد و نورهای زیادی هستند که با چشم دیده نمی‌شوند ولی قابل آشکارسازی هستند و مثلاً دوربین‌های دید در شب بر همین مبنا کار می‌کنند و البته در احادیث هم داریم که مثلاً خداوند نور را بر حضرت ذوالقرنین علیه‌السلام بسط داد و او در تاریکی به ظاهر مطلق هم همه چیز را می‌توانست واضح ببینند.
    در مورد اجسام هم در علوم جدید اینطور بیان می‌شود که نوری که به یک ماده می‌رسد بخشی از آن منعکس می‌شود (همان بخشی که باعث دیدن اجسام می‌شود)، بخشی جذب می‌شود که باعث افزایش دمای جسم می‌شود (همان بخشی که باعث گرم شدن اجسام در مقابل تابش می‌شود و تفاوت حرارت در سایه و خارج از سایه هم از همین بخش است) و بخش دیگری از آن نیز عبور می‌کند. بر این اساس ماده‌ی تاریک ماده‌ای است که بخش انعکاس‌دهندگی نورش ضعیف است، ماده‌ی شفاف ماده‌ای است که بخش گذراندن نور در آن زیاد است و ماده‌ی سیاه ماده‌ای است که جذب نورش زیاد است و انعکاسش کم است و گذردهی آن هم کم است. البته جزئیات بحث طبیعی است که بیشتر از چیزی است که اینجا ذکر شد. درباره‌ی شفافیت که موضوع بحث است هم این شفافیت تابعی است از فرکانس نور، یعنی یک جسمی که نسبت به مثلاً نور مرئی کدر و غیرشفاف است (پشت آن دیده نمی‌شود) ممکن است نسبت به نور دیگری مثل اشعه‌ی ایکس شفاف باشد و در نتیجه مثلاً ما عکس‌برداری از درون بدن را خواهیم داشت و دیگر بشره (ظاهر) مانع از دیدن داخل (باطن) نخواهد شد، به طرز مشابه شیشه که نسبت به طیف مرئی شفاف است نیز ممکن است نسبت به نورهای دیگری کدر باشد و چه بسا اینکه نور آفتاب از پشت شیشه سبب طهارت زمین نجس نمی‌شود هم ناظر بر همین مطلب باشد،‌ شاید؟
    با این تفصیل شفافیت یک ماده نمی‌تواند مبنای تعریف ماده قرار بگیرد، ولی می‌تواند مبنای تعریف صفتی برای ماده مانند کثیف (اگر به معنای کدر بودن باشد) یا لطیف (اگر به معنای شفافیت باشد) قرار بگیرد. اما هر چیزی که با نور (که خودش ماده است، گرچه دیدنی نیست) تعامل داشته باشد ماده خواهد بود. جنیان هم ماده هستند و بحث‌هایی وجود دارد که آنچه در اصطلاح عرفی به آنها مجرد گفته می‌شود (مثل فرشتگان و ...) هم واقعاً مجرد حقیقی نبوده و مادی باشند، اما ماده با صفاتی که آنها را از حواس ظاهری ما دور نگاه می‌دارد.
    در مورد جنیان که شاید از جهاتی مانند هوا رقیق و شفاف باشند مطلب قابل اعتنایی وجود دارد و آن سؤالی است که از معصوم علیه‌السلام پرسیده شد و آن اینکه جنیان که در زمان طوفان نوح علیه‌السلام وارد کشتی او نشدند وضعش چگونه بود؟ امام علیه‌السلام پاسخ دادند که آنها مانند نسیم بر روی امواج در حرکت بودند ... نسیم هم یعنی جابجایی هوا ...
    مشابه این مطلب را هم در مورد فرشتگان داریم آنجا که در شب جنگ امیر مؤمنان علیه‌السلام رفتند برای رسول خدا از چاه آب بیاورند و در بازگشت سه باد شدید وزید و ایشان هر بار نشستند تا باد فروکش کند و بعد پیامبر خدا صل‌الله‌علیه‌وآله به ایشان خبر دادند که آن سه باد سه گروه از فرشتگان بودند که به امر خداوند برای یاری سپاه اسلام نازل شده بودند و بر امام علیه‌السلام با این وزیدنشان سلام کرده بودند، عبور هزار فرشته به صورت وزیدن یک باد شدید ...

    اینکه هم جنیان به خواست خودشان و هم فرشتگان به امر خداوند می‌توانند به صورت مادی تجسم پیدا کنند می‌تواند کمک کند به درک بهتر ما از حقیقت ایشان ... مهم نیست آنها را ماده بگیریم یا انرژی چون در نهایت یکی خواهند بود ولی به نظر می‌رسد درست نیست مانند عقل ایشان را مجرد بگیریم ... خصوصاً که هر دوی ایشان تحول زمانی دارند و واقعاً هم نمی‌توانند مجرد باشند، فرشتگان از حضرت آدم علیه‌السلام مطالبی را آموختند و بر ایشان سجده کردند و آیات متعدد را بر پیامبران خدا نازل کردند و ... و تمامی این حوادث در ظرف زمانی رخ داد که نشان می‌دهد ایشان مجرد به معنای واقعی نیستند اگرچه اصطلاحاً هم گاهی به ایشان مجرد گفته شود چون بسیاری از محدودیت‌های بدن انسان را ندارند.

    313;539565 نوشت:

    یعنی میشه گفت اجنه انرژی اند؟؟؟؟:Gig:

    سلام علیکم،
    تا حقیر دیده‌ام انرژی صفتی از ماده است و تفکیک انرژی از ماده چندان معنی‌دار نیست. در ذات یکسان هستند و در بروزشان است که متفاوت جلوه می‌کنند.

    [="Blue"]

    owari;539634 نوشت:

    سلام علیکم،
    تا حقیر دیده‌ام انرژی صفتی از ماده است و تفکیک انرژی از ماده چندان معنی‌دار نیست. در ذات یکسان هستند و در بروزشان است که متفاوت جلوه می‌کنند.


    وعلیکم السلام.
    این یکسان بودن رو کجا دیدین دقیقا؟[/]

    313;539728 نوشت:

    وعلیکم السلام.
    این یکسان بودن رو کجا دیدین دقیقا؟

    سلام علیکم،
    مطلب برای حقیر بدیهی است، شما اگر به نظرتان خلاف آن می‌آید بفرمایید ...
    اما فقط یک نکته اضافه کنم و آن اینکه بین ماده و انرژی هر کدام را اصل موضوعه بگیرید دیگری را می‌توان از روی آن تعریف کرد، مشکل علوم جدید این است که هر دو را به صورت مستقل اصل موضوعه می‌گیرند و بعد در نظریه‌ی نسبیت ناچار می‌شوند صحبت از امکان تبدیل یکی به دیگری به میان آورند! در حالیکه از ابتدا هم به دو مفهوم مستقل دلالت نمی‌کردند ... بماند که این ادعای حقیر که هر کدام را که اصل بگیرید دیگری بر مبنای آن قابل تعریف است از آن جهت که این تعاریف جنبه‌ی قطعی ندارند تا حدودی گزاف است و هرگز فصل‌الخطاب نخواهد بود.
    یا علی

    اگر انسان كم خوري كند بعد روحاني او زياد مي شود وبر بعد مادي مي چربد.نمونه مرتاز ها در يك سال مثلا روزي يك مغز بادام مي خورند و يوگا يعني تمرين متمركز نمودن ذهن كه با روح ارتباط دارد را انجام مي دهند و پس از سال ها تمرين اشيا را حركت مي دهند اين قوانين خداست براي همه وجود دارد.واما كسي كه زياد مي خورد بعد مادي او مي چربد و خواب هاي وحشتناك مي بيند و روح او در عالم مادي گرفتار مي شود وبه صورت بختك در مي آيد بنابر اين بختك جن نيست و پر خوري است روح هاي سبك وپاك خواب هاي جالب مي بينند و حتي اگر در سطح عالي باشد در بيداري نيز از پشت پرده غيب بهره مند مي شوند شخصي كه گرفتار بختك است مدتي خالص شود و كم خوري نمايد 100درصد بختك سراغش نمي آيد.

    بسم حق

    مرحوم حاج حسن فرشچی ( توکلی ) _ که شاگرد شیخ خیاط بود _ می گفت : « شبی در خواجه نفس ( = منطقه ای در ترکمن صحرا ) مهمان دوستی بودم و شب درخانه ی او خوابیدم . ناگهان دیدم چیزی روی من افتاد و در اثر آن ، از خواب پریدم ؛ هرچه تلاش کردم چشمم را باز کنم یا دست و پایم را حرکت دهم و برخیزم ، دیدم نمی توانم ؛ حتی زبانم را نمی توانستم حرکت دهم . ازاین رو در دلم شروع به خواندن آیة الکرسی کردم و هنگامی که به " و هو العلی العظیم " رسیدم ، آن بختک برخاست و من نیز بلند شدم و دنبال او در اتاق دویدم ؛ بختک دور اتاق می دوید و با آن هیکل بزرگ نمی توانست از در بیرون برود و برای این که من او را نبینم و تعقیبش نکنم ، چراغ گردسوزی را که در اتاق بود و شعله و فتیله اش را پائین کشیده بودم ، کاملاً خاموش کرد . در این هنگام من آیه ی " قل جاء الحق و زهق الباطل ؛ إن الباطل کان زهوقاً " را خواندم و او فرار کرد و با این که هیکل بزرگی داشت ، کوچک شد و از سوراخ بخاری بیرون رفت .
    این گونه چیزها [ = جانداران ] شبها هنگام خواب و در تاریکی می آیند و رفت و آمدشان در شب است ؛ به همین سبب مرحوم شیخ رجب علی خیاط فرمودند : " شبها هنگام خواب ، اگر نور کمی هم [ در اتاق ] باشد ، خوب است » ( خاطرات جناب شیخ ، ص 215 و 216 ) .

    چغمینی و آیة الله حسن زاده : « بختک موجودی خاص و جاندار نیست بلکه بیماری و ناخوشی ای است که در اثر استلقاء با معده ی پر، روی می دهد »
    آیة الله حسن زاده - و پیش از او ، چغمینی در کتاب قانونچه ی خود - بر آنند که بختک در اثر پری معده و افتادن به پشت و استلقاء روی می دهد ( زیرا غذا را از مجاری خود - معده و روده ها و ... - می راند ) و اگر انسان صبر کند تا غذا از دهنه ی معده ی او پائین برود ، اصلا به کابوس دچار نمی شود ، بویژه اگر غذایش هضم شده باشد و معده اش [ هنگام خواب ] پر نباشد ( هزار و یک نکته ، ص ۷۴۲ و ۷۴۱ و ۷۴۰ )
    نظر بنده:
    خودم یک بار تجربه داشتم .از شدت تاثر وضعف قوای روحی بر انسان رخ میدهد.بیشتر از جهت روحانی قابل بحثه تا جسمی.البته هر دو تاثیر دارند.
    اگر کسی تحت شرایط مختلف دوران بر مسایل ومصایب روحی فایق نیاد روح او روی به قلت وضعف میآورد و میشود از عوامل بیرونی غیر طبیعی تاثیر بگیرد.مادامی که نفس علاقه اش را از دنیا نبرد مرگی نیست ومادامی هم که از قدرت روح در نگهداری وکنترل شرایط ماده بدون جسم چیزی نکاهد بر عواقب آن نیست.

    فشار تمثیلی از نبود وفقدان جریانی به اسم شدت جریان قوای نفس بر نفس میتواند به دستاوردی به بختک بیانجامد.تا ضعیف شد هجمه موجودات عالم امکان که قابل تشخیص عادی نیستند قابل شناسایی میشود موجوداتی که نه نیستند ونه هستند (به قدرت آفرینندگی نفس ما بستگی دارد )همین که ما متصور میشویم قابل توجیه برای من با نفس تا زمانی که در دنیا هستیم هم نیست.

    [=system]با سلام

    منم یک سالی هست که دو هفته ای یک بار یا دوبار این حالت برام اتفاق میوفته..دقیقا تمام بدنم بی حس میشه مخصوصا بالای سرم که سردی خاص و فشاری رو احساس میکنم.....یک بار هم به طور کامل دیدمش که چه شکلیه.....مثل سایه ی سیاهی که شبیه بدن انسان باشه (انگار که یه آدم لباس سیاه ازسر تا پا پوشیده باشه)بعد فقط چشماش اونم قرمز رنگ معلوم بود که حالت شیطانی داشت و شکمش هم قرمز بود..خیلی وحشت کردم...و تنها جمله ای که گفتم یا امام زمان بود تا رفت.

    [="Arial"][="Black"]

    ahmadi613;539786 نوشت:
    گر انسان كم خوري كند بعد روحاني او زياد مي شود وبر بعد مادي مي چربد.نمونه مرتاز ها در يك سال مثلا روزي يك مغز بادام مي خورند و يوگا يعني تمرين متمركز نمودن ذهن كه با روح ارتباط دارد را انجام مي دهند و پس از سال ها تمرين اشيا را حركت مي دهند اين قوانين خداست براي همه وجود دارد.واما كسي كه زياد مي خورد بعد مادي او مي چربد و خواب هاي وحشتناك مي بيند و روح او در عالم مادي گرفتار مي شود وبه صورت بختك در مي آيد بنابر اين بختك جن نيست و پر خوري است روح هاي سبك وپاك خواب هاي جالب مي بينند و حتي اگر در سطح عالي باشد در بيداري نيز از پشت پرده غيب بهره مند مي شوند شخصي كه گرفتار بختك است مدتي خالص شود و كم خوري نمايد 100درصد بختك سراغش نمي آيد.

    اما من مواقعی ز که روزه هستم هم برام این حالت پیش میاد مخصوصا عصر ها که فشار افتاده و توانی برام نمونده.[/]

    با سلام
    تمرین کنید توی دلتون بتونید ذکر بگید برای اینکه این بهتون کمک میکنه زمانی که زبانتان نمیتواند حرکت بکند با کمک دلتان حرف بزنید و در واقع اینطوری تسلط دلتان بیشتر میشود وزمانی که خوابید هم توی دلتان اثرش باشه.
    حتی اینطوری تو خواب هم میتونی برای خروج از اون حالت یادی از خدا بکنید یا متوسل به ایمه بشود.
    در ثانی حالت طهارت و پاکی روح هم بی تاثیر نیست در واقع با وضو خوابیدن وطهارت قلب عاملی برای حفظ از حالات وحشت در خواب است.
    در مورد اوضاع فکری و مشغله فکری به موضوعات خوب ومثبت بیاندیشید

    [="Arial"][="Black"]سلام....ممنون از راهنمایی که کردید ..ان شاءالله بتونم به کار بگیرم و ازشون استفاده کنم...[/]

    پرسش:
    آیا بختک وجود دارد؟ اگر وجود دارد از نوع جن است یا نه؟

    پاسخ:
    بختک نام موجودی در عرف مردم و اثبات نشده است که در عرف عوام به عنوان عامل ایجاد حالت فلجی در خواب و عدم انجام دستورات مغز توسط اعضای بدن اطلاق می شود. در بین مردم شایع است زمانی که انسان در حالت میان خواب و بیداری که احساس می کند بیدار است ولی توان حرکت دادن عضلاتش را ندارد، بختک بر روی او افتاده است.
    در بین روان شناسان فیزیکالیسم که منکر هر رابطه بین بدن و موجودات وراء طبیعی و فوق مادی هستند، طبیعی است که این حالت را نیز فرایندی مادی و در نتیجه اختلال در عملکرد مغز و سیستم عصبی تفسیر کنند. به عقیده این افراد، زمانی که انسان خواب است، انتقال دستورات و پیام های عصبی مغز به عضلات اسکلتی متوقف می شود تا هنگامی که انسان قصد دارد بیدار شود. اما این فرایند دچار اختلال می شود و قبل از این که مغز بتواند پیام های عصبی را به عضلات بفرستد یا قبل از این که عضلات بتوانند این دستورات را عملیاتی کنند، انسان هوشیاری خود را به دست می آورد ولی توان انجام حرکات عضلاتی را ندارد.
    با این وجود ، نه آن چه در میان عوام مطرح است و بختک را نوعی موجود فرامادی می پندارند، قابل انکار علمی است و نه نظری که روانشناسان ارائه کرده اند، قابل چشم پوشی. دلیل هم آن است که مدعایی که تا کنون مطرح بوده، در مورد موجودی است فرامادی که قابل تجربه و آزمایش نیست تا بتوان آن را اثبات یا ابطال کرد. از سوی دیگر، این مسئله، مسئله ای عقلی یا برگرفته از وحی نیز نیست تا بر اساس روش عقلی یا نقلی بتوان به صورت دقیق یا حداقل اطمینان بخشی آن را قبول یا رد کرد.
    نکته بعدی در مورد جنسیت این موجود است، بر فرض که این موجود واقعیت داشته باشد، سوال این است که از چه جنسی است؟ آیا مادی است یا مجرد؟ اگر مادی است، از نوع ماده کثیف (مانند انسان است) یا ماده لطیف (از نوع اجنه)
    آن چه مسلّم است، این موجود، مجرد نیست زیرا مجردات توان تاثیر گذاری مادی بر روی موجودات مادی را ندارند. موجود مادی از نوع غیر لطیف نیز نیست، زیرا اگر بود (بر فرض که چنین موجودی باشد) در زمان بروز این حالت از سوی دیگران قابل مشاهده بود. بنا بر این اگر هم چنین موجودی وجود داشته باشد و تخیلی نباشد، به نظر می رسد از نوع موجودات مادی از نوع مادی لطیف باشد.

    موضوع قفل شده است