جمع بندی آیا پذیرش دین اسلام برای مسلمان اجباری است؟

کارشناس بحث: استاد محراب

[=arial]

با سلام
عرض ادب و احترام

برای پاسخ سوال این عزیز بزرگوار
ابتدا پای مطالب استاد علامه می نشینیم
ایشان ذیل ایه 99 س.ره یونس می فرمایند:

وَلَوْ شَاء رَبُّكَ لآمَنَ مَن فِي الأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُواْ مُؤْمِنِينَ

اگر پروردگارت مى خواست، تمامى انسانهائى كه روى زمينند ايمان مى آوردند
و ليكن اينطور نخواسته و در نتيجه همه ايمان نياوردند، و از اين به بعد هم همه ايمان نخواهند آورد.

پس، مشيت در اين باب با خداى سبحان است، و مطلب به خواست او بستگى دارد،
و چون او چنين چيزى را نخواسته
تو اى پيامبر نبايد چنين طمع و توقعى داشته باشى،

و نيز نبايد در اين باب خود را خسته كنى براى اينكه تو قادر نيستى مردم را مجبور بر ايمان كنى،
و ايمانى كه از روى اكراه باشد خواست ما نيست، آن ايمانى را ما از انسانها خواسته ايم كه از حسن اختيار باشد.(1)

پی نوشت:
1-المیزان-ج10 ص186

[=arial]
و ایشان این چنین ادامه می دهند :

و به همين جهت است كه بعد از بيان اين حقيقت،
در قالب استفهام انكارى فرموده : افانت تكره الناس حتى يكونوا مؤ منين

، يعنى بعد از آنكه بيان كرديم كه امر مشيت و خواست به دست خداى تعالى است
و او نخواسته كه تمامى مردم ايمان بياورند،
و در نتيجه همه مردم به اختيار خود به هيچ وجه ايمان نخواهند آورد،

با اين حال ديگر راهى براى تو باقى نمانده جز اينكه فرضا مردم را به زور و به اكراه بر ايمان واداشته و مجبور سازى،
و من اين عمل را براى تو عملى منكر كرده ام

و تو نبايد دست به چنين كارى بزنى،
و نمى توانى اين كار را بكنى،
و خود من هم ايمان اين چنينى را قبول نمى كنم(1).

پی نوشت:
1- المیزان-ج10 ص187

[=arial] با سلام
عرض ادب

بله طبق مبانی دین عزیز اسلام هیچ فردی از انسانها مجبور به پذیرفتن دینی نیستند
وکسی هم نمی تواند مردم را به دینی مجبور کند.

اساسا مولفه های دینی از جنس تفکرواندیشه است و باید در دل انسانها نفوذ پیدا بکند تا تبدیل به اعتقاد شود
پس اعتقاد انسانها اکراه بردار نیست خداوند در ایه 256 سوره بقره می فرماید: لااکراه فی الدین

[=arial]باز سلام
و اما استاد قرائتی هم

در تفسیر نور چنین می نویسند:

خداوند هم قدرت دارد و هم حکمت
واز قدرات اش انجا و انگونه استفاده می کند که خلاف حکمت اش نباشد

وچون حکمت اش اقتضا دارد که مردم ازاد باشند و و هر کز با قدرت قهری خود انان را به ایمان اجباری وادار نمی کند
اما مشرکان می گفتند لوشاءالله مااشرکنا (1)

اگر خدا می خواسشت ما مشرک نبودیم
پس شرک ما خواست خدا بوده است و ما بالاجبار مشرک شده ایم

این ایه می تواند پاسخی به سخنان انان باشد که اگر اراده خداوند بر اجبار کردن باشد
چرا اجبار به انحراف و شرک و لااقل اجبار به هدایت و ایمان نکند؟

پی نوشت:

1- سوره انعام- ایه 48
2- تفسیر نور-ج5 ص267

[=arial]

با سلام
بنده این قسمت از سوال حضرتعالی را متوجه نشدم

می توانید در این مورد بیشتر توضیح بفرمایید
منافع چه کسانی ؟؟
چه منافعی؟؟

نظر من اینه که این که ما الآن مسلمان هستیم هم لطف و خواسته خدای عظیم و مهربان ماست و باید خدا رو شکر کنیم.
اما این که ما در جامعه و خانواده اسلامی هستیم لزومی بر قبول کردن دین نیست.
و حالا که در خانواده مسلمون هستیم اینطور نیست که بدون تحقیق به این دین برسیم
میتونیم من باب دین تحقیق کنیم و در آن صورت میبینیم که خدا چه لطف بزرگی به ما کرده که ما مسلمان به دنیا اومدیم.
صرفا نظر خودم بود و ممکنه بعضی قسمت ها صحیح نباشه!:ok:

پرسش:
حالا که ما مسلمانیم بر حسب تصادف، در همین دین ما هم اجباری در پذیرفتن آن نیست؛ اما منافع بعضی ها بر این هست که همه به اجبار به سمت و سوی دلخواه آن ها حرکت کنند.
این هم یک آیه از قرآن: «وَلَوْ شَاء رَبُّكَ لآمَنَ مَن فِي الأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُواْ مُؤْمِنِينَ»؛ و اگر پروردگار تو مى‏ خواست قطعا هر كه در زمين است همه آن ها يكسر ايمان مى آوردند پس تو آيا مردم را به اکراه وامیداری تا مومن شوند؟

پاسخ:
برای پاسخ به سوال فوق ابتدا پای مطالب استاد علامه می نشینیم:

ایشان ذیل آیه 99 سوره یونس می فرمایند: «وَ لَوْ شَاء رَبُّكَ لآمَنَ مَن فِي الأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُواْ مُؤْمِنِينَ»؛ اگر پروردگارت مى خواست، تمامى انسان هائى كه روى زمينند ايمان مى آوردند و ليكن اين طور نخواسته و در نتيجه همه ايمان نياوردند، و از اين به بعد هم همه ايمان نخواهند آورد.

پس، مشيت در اين باب با خداى سبحان است، و مطلب به خواست او بستگى دارد، و چون او چنين چيزى را نخواسته تو اى پيامبر نبايد چنين طمع و توقعى داشته باشى، و نيز نبايد در اين باب خود را خسته كنى براى اين كه تو قادر نيستى مردم را مجبور بر ايمان كنى، و ايمانى كه از روى اكراه باشد خواست ما نيست، آن ايمانى را ما از انسان ها خواسته ايم كه از حسن اختيار باشد.(1)

و ایشان این چنین ادامه می دهند: و به همين جهت است كه بعد از بيان اين حقيقت، در قالب استفهام انكارى فرموده: «افانت تكره الناس حتى يكونوا مؤمنين»، يعنى بعد از آنكه بيان كرديم كه امر مشيت و خواست به دست خداى تعالى است و او نخواسته كه تمامى مردم ايمان بياورند،
و در نتيجه همه مردم به اختيار خود به هيچ وجه ايمان نخواهند آورد، با اين حال ديگر راهى براى تو باقى نمانده جز اينكه فرضا مردم را به زور و به اكراه بر ايمان واداشته و مجبور سازى، و من اين عمل را براى تو عملى منكر كرده ام و تو نبايد دست به چنين كارى بزنى، و نمى توانى اين كار را بكنى، و خود من هم ايمان اين چنينى را قبول نمى كنم.(2)
بله طبق مبانی دین عزیز اسلام هیچ فردی از انسان ها مجبور به پذیرفتن دینی نیستند و کسی هم نمی تواند مردم را به دینی مجبور کند.

اساسا مولفه های دینی از جنس تفکر و اندیشه است و باید در دل انسان ها نفوذ پیدا کند تا تبدیل به اعتقاد شود، پس اعتقاد انسان ها اکراه بردار نیست خداوند در آیه 256 سوره بقره می فرماید: «لااکراه فی الدین»

___________
(1) المیزان، ج10،ص 186.
(2) المیزان، ج10،ص 187.