جمع بندی چرايي و شرايط استحباب تعدد زوجات !
تبهای اولیه
جسارت نشه ولي چرا ذهن بعضي مردها رو اين حكم أنقد درگير كرده ؟!!! كاش استحباب احكام ديگه هم انقد رو بورس بود !
سلام
حالم از قضیه کنیز وبرده داری وتعدد زوجات بهم میخوره ....
چراوقتی امثال زیبر وطلحه وعثمانوعمر وابوبکر وصدتا صحابی دیگه بنگاه برده داری راه انداختن واتفاقاخیلی هاشون همین زنان زیبای ایرانی عصر ساسانی بود پیامبر (ص) بهشون گیر نداد ؟
عقلم خوب چیزی اینقدرمسلمانان واسه رفتار مردم صدر اسلام قداست قائلند ؟
سلام
مطلبی در مورد استحباب تعدد زوجات شنیده بودم می خواستم از صحت آن آگاهی پیدا کنم ، آیا از نظر فقهی تعدد زوجات مستحب است؟
نظر مرحوم امام و آیت الله سیستانی
بابا بی خیال! شونصدتا موضوع توی این سایت برای موضوع ازدواجه، اونم با یک خانم، که هیچ کدومش به جایی نمیرسه. از 50 سال قبل شرایط طوری شده که اگه یه خانم تنها باشه می تونه خرج خودش رو دربیاره. اما از ابتدای تاریخ تا همین 50 سال قبل کمتر شرایطی پیش اومده که در اون یه نفر (اونم خانوم) بتونه تنها و صرفا با تکیه بر خودش امرار معاش کنه. این 4 تایی هم که گفتن کمه. یه مرد بود و کلی خدم و حشم. خوب هرچی که بیشتر می تونست از ثروتش برای سرپرستی خانم ها استفاده کنه بهتر. الان جنگ بر سر حداقل هاست. آقایون تو همون یکیش هم موندن.
واقعا چرا مردا انقدر به این موضوع گیر میدن؟متاسفانه همین چیزا هست که باعث میشه جامعه دید خوبی مخصوصا به مدای مذهبی نداشته باشه و بگن که آره یه زن داره 10تا صیغه!!
به خدا دارید اینجوری مسلمونی رو بد جلوه میدید.
سلام علیکم خواهر بزرگوار،
وَلَن تَرْضَىٰ عَنكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ...
ملاک مؤمن بودن به خداوند نظر دیگران در مورد انسان نیست، بلکه شناختن دین خداوند و دفاع از آن و پایبند بودن به آن است ... گاهی اوقات مؤمن طوری است که باید ملامت ملامتگران را تحمل کند: «وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ»
این به آن معنا نیست که نباید برای نظر دیگران تره هم خرد کرد، نه، مدارای با مردم برای جلب ایشان به دین خدا آنقدر مهم است که ما حتی یک تقیهی مداراتی در مقابل تقیهی اخفاتی داریم اگر اشتباه نکنم، یعنی مخفی کردن برخی مسائل از مخالفان برای آنکه بین مؤمنان و مخالفان مودتی برقرار شود ... از این نظر حق با شماست، شاید بهتر باشد زیاد به این احکام فعلاً گیر نداد، ولی یادتان باشد که شما هم مؤمن هستید و نه مخالف، بهتر است مانند کسی رفتار نکنید که از قبول برخی احکام خداوند در درون خود خجالت میکشد و ترجیح میدهد آن احکام جزء دین خدا نباشند ...
اما یک بحث دیگر این است که امروزه که دوست دختر و روابط باز و ازدواج سفید و همجنسبازی و غیره آشکارا تبلیغ میشود آیا واقعاً جا برای چنان تقیههایی هست؟ :Gig: آیا وقتی هر فسادی رنگ هنجار به خود گرفت و فقط احکامی مثل چندهمسری و متعه زشت و ناهنجار شمرده شد واقعاً زمان آن است که ما هم گیر ندهیم و تقیه کنیم تا دیگران به سمت دین جلب شوند و دینداران از دین خدا زده نشوند؟ شاید امروز روز مبارزهی علنی باشد در چنین ساحتهایی، فکر کنم بهتر است کارشناس محترم پاسخگو باشند که آیا واقعاً در شرایط فعلی بصیرت این است که ما سکوت کنیم تا به قول آن دوستمان فیمینیسماسلامی یا غیراسلامی بیاید و عرف جامعه را تعیین کند؟ کما اینکه تا کنون کرده است؟ :Gig:
من قصد رد این حکم رو ندارم!ولی اگه قرآن حجت هست توی خود قرآن هم نوشته برای تعدد زوجات باید عدالت رو رعایت کنید که شما مردان هرگز نمی توانید عدالت را برقرار کنید.(وَ لَنْ تَسْتَطيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّساءِ)
خوب خواهر عزیز اینکه شما میفرمایید در تناقض است با حکیم بودن خداوند، اینکه خدا چیزی را حلال کند یا حتی مستحب کند بعد بگوید هیچ کسی نمیتواند انجامش دهد و در نتیجه حرام است! همین شبهه را یک زندیق از یکی از علمای عراق پرسید و آن عالم هم درش ماند، بعد رفت از امام صادق علیهالسلام پرسید و امام فرمودند که منظور از عدالتی که نمیتوانید رعایت کنید در محبت است و منظور از عدالتی که واجب است رعایت کنید در نفقه است.
و این که آقایونی که دنبال تعدد زوجات هستن ببین آیا خود امام خمینی این کارو کردن؟؟؟؟؟؟؟؟
اگر بحث تعیین واجب و حرام بود حتماً حرف شما درست بود، اما اینجا بحث مستحب و مکروه است و البته بحثهای دیگری هم هست، اما در هر صورت علمایی هم بودهاند که خودشان پیشقدم شدهاند تا مردم هم به تبع ایشان به این سنت روی بیاورند ... یک ایده این است که در جامعهی ما که دارد زیرپوستی دچار فساد میشود ازدواج موقت میتواند به درمان این فساد کمک کند، چه آنکه حضرت علی علیهالسلام فرمودند که اگر دومی این حکم را حرام نمیکرد تا قیامت جز اشقیای از امت تن به زنا نمیدادند ...
یا علی علیهالسلام
معلوم است که شرایط خودش را دارد و شامل همه نمیشود، مطابق قرآن برای برخی حرام است یا لااقل کراهت دارد، اگرچه همهی مستحبات و حلائل خداوند شرایط خودشان را دارند ...
خوب خانمها اجازه دهند این مسأله برای ما مردان که سؤال داریم حل بشود دیگر، شما هم اگر سؤالی دارید بپرسید، دعوا که نداریم، هر کدام هم که شرایطش را داشتیم اگر خواستیم انجام میدهیم و نخواستیم نمیدهیم
شما هم قبول دارید ازدواج مجدد فقط برای شرایط خاصی است و برای هر کسی توصیه نمی شود چه بسا در دوره ای اصلا نیازی به این امر نباشد در حال حاضر که جوانان از ازدواج رویگردان هستند به جای اینکه مجردان را تشویق به ازدواج کنیم چه نیازی هست که مدام گفته شود ازدواج مجدد مستحب است و چنین احادیثی هم ذکر شود دلیل این همه تاکید و اصرار بر این تاپیک ها چیست احتمال یک درصد بدیم به خاطر وجود این صحبت ها شخصی که هیچ نیازی به ازدواج مجدد نداشته باشد با ایجاد کوچکترین مشکلی در زندگیش به جای اینکه به دنبال رفع مشکل برود یاد این احادیثی که راست و دروغش رو فقط خدا میدونه بیفته یا یاد این صحبت ها که اینجا میشود دقت کنید اصلا بحث شرایط مطرح نمی شود در تاپیکی دوستان از حق مسلم خود صحبت میکردند در تاپیک دیگه ای احادیثی آورده میشود که هر مردی اون احادیث رو بخواند هیچ وقت عذاب وجدان سراغش نمی آید و حتی کارشناسان نیز از پاسخ دادن به برخی سوال ها طفره میروند تا جایی که در حدیثی آورده میشه همسرت رو تنبیه کن و با کنیزت باش!!! خوب با وجود چنین مطالبی ممکنه کم کم زشتی این مسائل برای اون شخص از بین بره و با اعتقاد به اینکه حقشه و بدون در نظر گرفتن عواقبش سراغ ازدواج مجدد رفت و زندگی همسر و فرزندانش رو نابود کرد گناه زندگی این اشخاص بر گردن کیست؟
چراوقتی امثال زیبر وطلحه وعثمانوعمر وابوبکر وصدتا صحابی دیگه بنگاه برده داری راه انداختن واتفاقاخیلی هاشون همین زنان زیبای ایرانی عصر ساسانی بود پیامبر (ص) بهشون گیر نداد ؟
تصرف ایران در زمان حکومت عمر اتفاق افتاد و پیامبر در اون زمان زنده نبودند.
شما هم قبول دارید ازدواج مجدد فقط برای شرایط خاصی است و برای هر کسی توصیه نمی شود چه بسا در دوره ای اصلا نیازی به این امر نباشد در حال حاضر که جوانان از ازدواج رویگردان هستند به جای اینکه مجردان را تشویق به ازدواج کنیم چه نیازی هست که مدام گفته شود ازدواج مجدد مستحب است و چنین احادیثی هم ذکر شود دلیل این همه تاکید و اصرار بر این تاپیک ها چیست احتمال یک درصد بدیم به خاطر وجود این صحبت ها شخصی که هیچ نیازی به ازدواج مجدد نداشته باشد با ایجاد کوچکترین مشکلی در زندگیش به جای اینکه به دنبال رفع مشکل برود
طبق آمار رسمی حدود 7 میلیون زن بیوه یا مطلقه جوان در مملکت وجود داره
معمولا یک جوان هم نمیره زن مطلقه بگیره
این بندگان خدا انسان نیستند؟ محبت نمی خوان؟ نیاز جنسی ندارن؟
میدونید چقدر فساد زیاد شده؟ یکی از راه های مقابله با این مشکلات، چند همسری هست...
آقا بی خیال
7000000 نفر یعنی خیلی ها؟
طبق آمار رسمی حدود 7 میلیون زن بیوه یا مطلقه جوان در مملکت وجود داره
آقا مطمئنا آمارشون مشکل داره. این دیگه خیلی سیاه نماییه. اگه 700 هزار هم میگفتن باور کردنش تحقیق جامع می خواست.
اگه با پیرزن های 60 هفتاد ساله بخوایم حساب کنیم باز هم اینقدر نمیشن.
آقا مطمئنا آمارشون مشکل داره. این دیگه خیلی سیاه نماییه. اگه 700 هزار هم میگفتن باور کردنش تحقیق جامع می خواست.
اگه با پیرزن های 60 هفتاد ساله بخوایم حساب کنیم باز هم اینقدر نمیشن.
اتفاقا دست پایین گرفته شده
وقتی 30% ازدواج ها به طلاق منجر میشه، جز این هم نباید انتظار داشت
تو گوگل هم سرچ کنید می بینید آمار هفت میلیون زن جوان بی شوهر درسته
مثلا ایـــــــــــــــــن لینک
طبق آمار رسمی حدود 7 میلیون زن بیوه یا مطلقه جوان در مملکت وجود دارهمعمولا یک جوان هم نمیره زن مطلقه بگیره
این بندگان خدا انسان نیستند؟ محبت نمی خوان؟ نیاز جنسی ندارن؟
میدونید چقدر فساد زیاد شده؟ یکی از راه های مقابله با این مشکلات، چند همسری هست...
شما هم آمار رو دارید که چقدر ازدواج کم شده چقدر سن ازدواج بالا رفته و احتمالا خبر دارید که جوانان وضعیت زندگی خود را بیشتر دوست دارند یعنی ترس از دست دادن موقعیتشان ترس از دست دادن اشتغال و نیز ترس از مسئولیت های مضاعف باعث شده اکثر مجردان دور ازدواج رو خط بکشند حالا جوانی که به خاطر موقعیتش حاضر نیست ازدواج کند رو شما چه طوری میخوای راضی کنی با سه هوو زیر یک سقف برود حالا اگه این وسط دو سه نفر میرن سر زندگی با این تبلیغات تعدد زوجات زندگیشون رو از هم نپاشید
الان در حال حاضر مشکلاتی که چند همسری به دنبال داره رو در نظر بگیرد زن طلاق میگیرد ولی با هوو نمی سازد در چنین خانواده هایی فرزندان ارزشی برای پدرشون قائل نیستند و پدر الگوی مناسبی برای فرزندان به حساب نمی آید دید مردم جامعه به مردان چند زنه زندگی افراد چند زنه رو در نظر بگیرید واقعا یک مرد 50 ساله اینقدر رضای خدا براش اهمیت دارد که با دختر مطلقه 18 ساله جوانتر و خوشگلتر از همسر خودش ازدواج میکند تا به سنت پیامبر عمل کند در عوض زندگی همسر و فرزندان خود را فدای این مصلحت جامعه می کند؟
بله راههای دیگه ای هم برای مشکل وجود دارد شما می توانید فرهنگ سازی کنید که جوانان یا مردانی که همسرشان را از دست داده اند به سمت ازدواج با اشخاص مطلقه و بیوه هم بروند تا اینکه دنبال این جور فرهنگ سازی ها باشیم که کشورمون رو شبیه عربستان کنیم شما فرهنگ سازی کنید که مردانی که همسر ندارند با زنانی که مشکلی با تعدد زوجات ندارند ازدواج کنند احیانا بین زنان چنین زنانی هم پیدا شود حالا با دو یا سه یا چهار یا هر چند صیغه که صلاح میدانند ازدواج کنند مشکلی پیش نمیاد نه مردی رو که به همسرش قول میدهد تا اخر عمر کنارش باشد و بهش خیانت نکند و همسرش با همین امید باهاش ازدواج کرده رو به سمت تعدد زوجات تشویق کنیم
شما هم مؤمن هستید و نه مخالف، بهتر است مانند کسی رفتار نکنید که از قبول داشتن برخی احکام خداوند در درون خود خجالت میکشد و ترجیح میدهد آنها جزء دین خدا نباشند معلوم نیست، اگر در درون میگویید الهی سمعنا و أطعنا اما میتوانید برای جلب جوانان به دین برخی اعتقادات خود را مخفی نمایید، مخفی نمایید برای حکمتی و نه همینطوری ...
خب این مورد نه جزو اصول دینه نه فروع دین
از نظر من توی این دوره و زمانه هم تعدد زوجات مصداق نداره. قدیم به خاطر شرایطی که بود و این که قبل از اسلام هم تعدد زوجات بوده خدا دستور داده که دیگه بیشتر از 4 تا نکاح دائم حرامه و به همین 4تا بسنده بشه و این که قبل از اسلام احتمالا عدالت بین زنان وجود نداشته و خدا فرموده که عدالت رو رعایت کنید.
ولی توی این دوران با این اوضاع جامعه به قول دوستان نه شرایط مادی و نه شرایط فرهنگی ایجاب میکنه که مرا همچین کاری بکنن.و اگه همچین کاری بکنن احتمالا فقط از روی هوس خودشون باشه.
من با این آیات مخالف نیستم ولی با اتفاق افتادن این قضیه توی این دوره از زندگی کاملا مخالف هستم! و این هم فکر نمیکنم مشکلی در مسلمان بودن یا نبودن داشته باشه.
منظور از عدالتی که نمیتوانید رعایت کنید در محبت است
به نظر شما وجود نداشتن همین عدالت باعث نمیشه که زندگی ها از هم بپاشه؟
من راستش علمش رو ندارم، ولی فکر می کنم همین که پیامبر در زمان حضرت خدیجه ازدواج دیگه ای انجام ندادن شاید به خاطر همین مورد بوده که از نظر عاطفی و احساسی توجه بیشتری به ایشون داشتن....بازم میگم این فقط یه نظر غیر کارشناسی خودم هست
زیرپوستی دچار فساد میشود ازدواج موقت میتواند به درمان این فساد کمک کند
تا اونجایی که من اطلاع دارم برای مرد متاهل شرایط خاصی داره ازدواج موقت و اینطور هم نیست که کسی فکر گناه افتاد تو سرش بره و اقدام به ازدواج موقت کنه. تا جایی که من میدونم این برای زمانی هست که همسر اون فرد نتونه خواسته های شوهرش رو برآورده کنه و یا در سفر باشه
میدونید چقدر فساد زیاد شده؟ یکی از راه های مقابله با این مشکلات، چند همسری هست..
:khaneh: ای خدا...
آقا میشه شما که آمار می دید بگید طبق آمار رسمی چند درصد از فساد متعلق هست به خانم های بیوه و مطلقه؟
وقتی 30% ازدواج ها به طلاق منجر میشه، جز این هم نباید انتظار داشت
اونوقت خیلی معذرت می خوام این 30% طلاقی که می فرمایید فقط خانم ها جدا میشن؟!
شما برید فرهنگسازی کنید این آقایون برن با خانم های بیوه و مطلقه دیگه ازدواج کنن
این همه راه برای جلوگیری از فساد،بعضی آقایون فقط دنبال راهی هستن که به نفع خودشون باشه
اتفاقا دست پایین گرفته شدهوقتی 30% ازدواج ها به طلاق منجر میشه، جز این هم نباید انتظار داشت
تو گوگل هم سرچ کنید می بینید آمار هفت میلیون زن جوان بی شوهر درسته
خوب دلیل این طلاقها چی بوده؟
اینم میتونید پیدا کنید
وقتی یه دختر پونزده ساله رو به عقد مردی چهل پنجاه ساله در میاریم باید هم دختر در اوج جوانی یا میانسالی بیوه شه
این همه بر هم سن گزینی در ازدواج تاکید میکنند ولی خیلی ها با بهانه های مختلف مانع اجرای چنین راهکارهایی در جامعه میشن و معتقدند دختر باید در سن کم ازدواج کنه
اون رو در سن پایین به مردی که جای پدرش هست شوهر میدن طرف بزرگتر که بشه یا طلاق میگیره یا بیوه میشه
قرار نیست مرد پنجاه ساله عمر نوح پیدا کنه متاسفانه این قبیل ازدواج ها در روستاها و برخی شهرها به وفور یافت میشه و نتیجه ایی جز افزودن جمعیت بیوه زنان و مطلقه ها در پی نخواهد داشت.
اینقدر بر تعدد زوجات و متعه تاکید میشه که دختران مجرد از ازدواج واهمه دارند بجای اینکه مرتب نگران هووی آینده ی خود باشند ترجیح میدهند مجرد باقی بمونن
اینقدر زیر گوشش مردان تعدد زوجات و متعه رو زمزمه میکنند مردی که نیازی نداره سراغ اون میره و باعث نابودی زندگی خود و فرزندانش میشه نتیجه چی میشه فقط بر تعداد مطلقه ها و طلاق گرفته ها اضافه میشه
اولین مسئله ایی که الان در اولویته ازدواج جوونهاست بجای فراهم کردن شرایط بجای فرهنگسازی مناسب تاکید بیجای ما بر تعدد زوجات و متعه فقط و فقط باعث میشود این جوانها هم از ازدواج بازمانند و فردا جزء انبوه مجردان جامعه گردند پیردخترها و پسرهایی که فکر میکنیم باز هم با خواندن مزایای تعددزوجات میتونیم درد مجردیشون رو درمان کنیم
آقای متاهلی که میتونه دو سه زن دیگه رو به ازدواج خود در بیاره و ترسی هم از مخارج نداره اگه به ازدواج دو جوون کمک کنه چیزی از خیرخواهیش کم میشه
پیرمردی که دم پیری از باب ثواب بردن سراغ ازدواج با دختری کم سن میره چرا سراغ فراهم کردن خرج و مخارج ازدواج دو جوون نره تا هم زمینه های گناه رو در این دو جوون از بین ببره و هم در اوج جوانی دختری رو بیوه نکنه
چرا نباید روی چنین موضوعاتی تاکید کنیم
زمزمه کردن مرتب و تاکید بیش از حد بر تعدد زوجات و متعه چه دردی رو تاکنون درمان کرده هیچی فقط باعث بدبینی زنان به دین شده باعث فراری شدن زنان از ازدواج شده باعث افزایش طلاق شده
باید بپذیریم نمیشه زنان رو مجبور به زندگی با هوو کنیم هستند کسانی که به قیمت جدایی هم زیر بار این مسئله نمیرن پس بهتره به افزایش طلاق های کشور کمک نکنیم.
سلام
حالم از قضیه کنیز وبرده داری وتعدد زوجات بهم میخوره ....
چراوقتی امثال زیبر وطلحه وعثمانوعمر وابوبکر وصدتا صحابی دیگه بنگاه برده داری راه انداختن واتفاقاخیلی هاشون همین زنان زیبای ایرانی عصر ساسانی بود پیامبر (ص) بهشون گیر نداد ؟
عقلم خوب چیزی اینقدرمسلمانان واسه رفتار مردم صدر اسلام قداست قائلند ؟
سلام علیکم برادر، جناب مرد عشق،
این پاسخ شما که دو بار هم تکرار کردهاید بیارتباط با موضوع تاپیک است، اما در عین حال شامل ادعاهایی هم هست که باید در جای خودش بررسی شود، فقط این وسط اینکه میفرمایید «همین زنان زیبای ایرانی عصر ساسانی» به نظر ناقص حقیر بوی نژادپرستی و تعصب بیجا میدهد، زنان درباری قاجار چند وقت پیش عکسهایشان دستبهدست در اینترنت میگشت و یادم هست که همه چقدر مسخره میکردند که زنان زیبای حرمسرای پادشان در قدیم چه اشکالی داشتهاند ... بگذریم، زیبایی تا بخشی از آن سلیقهای است، شاید هم آنان زیبا بودهاند، شاید زنان سرزمینهای دیگر هم زیبا بودهاند، شاید ایرانیها زیباتر بودهاند، شاید هم زشتتر بودهاند، ما که نبودیم و ندیدیم ولی از یک طرف علف باید به دهان بزی شیرین باشد و از طرف دیگر آن حرف کمی متعصبانه بود ...
در عین حال اینکه شما حالتان از چه چیزهایی به هم میخورد به ما ارتباط ندارد و ما اینجا نیستیم که دینمان را با سلیقهی شما اختیار کنیم، معیار ما عقل است که ما را رسانده است به اسلام تشیع، حالا میخواهیم ببینیم نظرات اسلام تشیع در موارد تفاوت چگونه است. و عقل همان چیزی است که میفرمایید «خوب چیزیه» ... ما کاری به مسلمانان صدر اسلام نداریم و اتفاقاً یک نظر هست که بعد از رسول خدا همه مرتد (به معنای خاصی) شدند مگر چند نفر، ما کار به دستورات خود اسلام داریم و البته اهل بیت علیهمالسلام برایمان قداست بالایی دارند و قول و فعلشان برایمان حجت است.
یا علی علیهالسلام
سلام علیکم سرکار خانم
اگر به این حکم گیر داده نشود که این حکم از رسالهها حذف نمیشود، به هر حال این هم یک حکم است در کنار احکام دیگر، یک بار برای همیشه رویش همه بتوانند آنرا درک کنند دیگر لزومی ندارد مدام از رساله بیرون آورده شده و شخم زده شود و دوباره در آنجا گذاشته شود.
شما فرض کنید که یک نفر میخواهد ازدواج مجدد کند به هر دلیلی و میخواهد این کارش مرضی خدا باشد و اگر بفهمد که نیست هم تقوا پیشه میکند و به این کار دست نمیزند، چنین کسی به دنبال یادگیری دین خداست، آیا پرسیدن این سؤال در یک سایت دینی در بخش فقهی یا هر بخش دیگری اشکالی دارد؟
خوب خانمها اجازه دهند این مسأله برای ما مردان که سؤال داریم حل بشود دیگر، شما هم اگر سؤالی دارید بپرسید، دعوا که نداریم، هر کدام هم که شرایطش را داشتیم اگر خواستیم انجام میدهیم و نخواستیم نمیدهیم، کسی هم که شرایطش را ندارد میفهمد که باید از آن دوری کند چون گناه گناه است چه اسمش زنا باشد و چه دروغ بستن به خدا و چه ازدواج حرام، این ازدواج حرام میتواند ازدواج با زن کافر باشد یا ازدواج مجدد یا موقت در شرایطی که از نظر خداوند این ازدواج حرام است.
یا علی علیهالسلام
الان هرچی بگم انقدر تو تاپیک های دیگه گفتم خودم خسته شدم ولی استارتر به نظرم مخصوصا همش دارن در مورد این موضوع تاپیک میزنن!!!!!!
شما هم قبول دارید ازدواج مجدد فقط برای شرایط خاصی است و برای هر کسی توصیه نمی شود چه بسا در دوره ای اصلا نیازی به این امر نباشد در حال حاضر که جوانان از ازدواج رویگردان هستند به جای اینکه مجردان را تشویق به ازدواج کنیم چه نیازی هست که مدام گفته شود ازدواج مجدد مستحب است و چنین احادیثی هم ذکر شود دلیل این همه تاکید و اصرار بر این تاپیک ها چیست احتمال یک درصد بدیم به خاطر وجود این صحبت ها شخصی که هیچ نیازی به ازدواج مجدد نداشته باشد با ایجاد کوچکترین مشکلی در زندگیش به جای اینکه به دنبال رفع مشکل برود یاد این احادیثی که راست و دروغش رو فقط خدا میدونه بیفته یا یاد این صحبت ها که اینجا میشود دقت کنید اصلا بحث شرایط مطرح نمی شود در تاپیکی دوستان از حق مسلم خود صحبت میکردند در تاپیک دیگه ای احادیثی آورده میشود که هر مردی اون احادیث رو بخواند هیچ وقت عذاب وجدان سراغش نمی آید و حتی کارشناسان نیز از پاسخ دادن به برخی سوال ها طفره میروند تا جایی که در حدیثی آورده میشه همسرت رو تنبیه کن و با کنیزت باش!!! خوب با وجود چنین مطالبی ممکنه کم کم زشتی این مسائل برای اون شخص از بین بره و با اعتقاد به اینکه حقشه و بدون در نظر گرفتن عواقبش سراغ ازدواج مجدد رفت و زندگی همسر و فرزندانش رو نابود کرد گناه زندگی این اشخاص بر گردن کیست؟
سلام سرکار نگین،
حداقل ما و شما دیگر منظورهای همدیگر را میدانیم بعد از چندین ماه بحث کردن روی این موارد، دیگر باید بدانیم که حرف حساب طرف مقابل چیست.
در پاسخ به سؤال شما که فرمودید حقیر قبول داریم که ازدواج مجدد فقط برای شرایط خاصی است نظر حقیر هم بله است و هم خیر. در واقع اختلاف ما روی «خاص» بودن شرایط است، ما میگوییم فقها گفتهاند که این ازدواج به خودی خود حلال است، یعنی نیازی نیست حتماً شرایط خاصی وجود داشته باشد تا حلال باشد، ولی خوب قبول هم داریم که هر حلالی ممکن است گاهی واجب یا حرام بشود، اینجاست که شرایط دیگر دخیل شدهاند و در نتیجه سؤال درست از نظر ما این است که «ازدواج مجدد فقط در شرایط خاصی حرام است، در شرایط خاص دیگری هم شاید مکروه باشد، در شرایط خاص دیگری هم واجب است، اما به طور عادی حلال و از نظر بعضی فقها مستحب است». میبینید که همه قبول داریم که در شرایطی این کار حلال است و گاهی واجب و گاهی حرام، فقط بحث سر این است که یک طرف میگوید این حکم به طور طبیعی هم حلال است و یک طرف دیگر میگوید که خیر به طور طبیعی حرام است مگر آنکه شرایط خاصی برقرار شود. خوب این سؤال فقهی است، شما که نمیپرسید آیا به نظر من ازدواج مجدد حلال است یا حرام؟ شما میپرسید نظر دین در این مورد چه است، نظر دین را هم فقها از قرآن و حدیث اینطور برداشت کردهاند که به طور طبیعی حلال است. نظر دین که قرار نیست بر نظر ما منطبق بشود، دین که قرار نیست از ما تبعیت کند، ما قرار است از دین تبعیت کنیم، خدا که خلیفهی ما در آسمانها نیست ما قرار است بنده و خلیفهی خدا باشیم یا بشویم ...
وقتی تکلیف نظر دین مشخص بشود آن وقت تازه وقت آن میرسد که بپرسیم در این دین چه کارهایی خوب به حساب میایند و چه کارهایی بد، یعنی بگوییم معیار ارزشگذاری یک عمل به زشت و زیبا چیست. وقتی خوبها و بدهای این دین را شناختیم دیگر میتوانیم بگوییم که این کار زشت است و باید مراقب بود که زشتی آن در نظر کسی نشکند، یا این کار خوب است و باید مراقب بود که کسی آنرا زشت نشمرد ... الآن به نظر شما آیا علمای اخلاق و عرفان و فقه و کلام باید کاری که مطابق اسلام زشت نیست را اول زشت معرفی کنند و بعد از بیانش امتناع کنند تا نکند کسی در نظرش زشتی آنچه آنها زشت معرفی کردهاند ولی در دین خدا زشت نبوده است نریزد؟
حقیر فقط میدانم که در عرف جامعهی ما و بالاتر از آن در عرف فرهنگی جهان معاصر کلاً مفهوم عشق و زوج و مرد و زن و اینها اشتباه جا افتاده است ... این هم نظری است که در سایهی انکار رابطهی انسانها با خداوند ایجاد شده است، یعنی روابط اعتباری میان انسانها حقیقی شمرده شده است و سایه انداخته است بر رابطهی میان انسان و خدا ... یک همسر ابتدا یک بنده است و بعد یک همسر، یک پدر اول یک بنده است و بعد یک پدر، یک مادر اول یک بنده است و بعد یک مادر، یک فرزند اول یک بنده است و بعد یک فرزند، یک دانشجو اول یک بنده است بعد یک دانشجو، نقش بندگی است که باید تمام نقشهای دیگر ما در زندگی را تنظیم کند ولی امروز این نقشهای دیگر هستند که نقش بندگی انسان را تنظیم میکنند و فیتیلهاش را گاهی بالا میکشند و گاهی پایین میکشند ... و این درست نیست.
یا علی علیهالسلام
خب این مورد نه جزو اصول دینه نه فروع دین
سلام علیکم خواهر عزیز،
بله طبق نظر بزرگان جزء هیچکدام نیست ولی جزء ضروریات دین هست و در نتیجه آنقدر مهم است که انکارش بعد از دانستن اینکه از ضروریات دین است سبب خروج از دین میشود ... پس نمیتوان چون نه از اصول است و نه از فروع آنرا سبک شمرد ... بدون اینکه بگویم شما سبک میشمرید، حرفم کلی بود در تکمیل فقط همان یک جملهی بالا که نوشته بودید :Gol:
از نظر من توی این دوره و زمانه هم تعدد زوجات مصداق نداره. قدیم به خاطر شرایطی که بود و این که قبل از اسلام هم تعدد زوجات بوده خدا دستور داده که دیگه بیشتر از 4 تا نکاح دائم حرامه و به همین 4تا بسنده بشه و این که قبل از اسلام احتمالا عدالت بین زنان وجود نداشته و خدا فرموده که عدالت رو رعایت کنید.
ولی توی این دوران با این اوضاع جامعه به قول دوستان نه شرایط مادی و نه شرایط فرهنگی ایجاب میکنه که مرا همچین کاری بکنن.و اگه همچین کاری بکنن احتمالا فقط از روی هوس خودشون باشه.
من با این آیات مخالف نیستم ولی با اتفاق افتادن این قضیه توی این دوره از زندگی کاملا مخالف هستم! و این هم فکر نمیکنم مشکلی در مسلمان بودن یا نبودن داشته باشه.
آیا جز این است که استخراج احکام بر عهدهی فقهاست و دادن حکم حکومتی و ثانویه هم بر عهدهی ولی فقیه است؟ به نظر مشهور علمای معاصر این حکم امروز بدون کارکرد نیست و البته اگر قرار بود کاربرد محدود در زمانهای خاص داشته باشد باید در همان قرآن یا روایات بیان میشد، که نشده است. مثلاً اگر در زمان رسول خدا باید بعد از جلال شدنش حرام میشد (ادعایی که اهل سنت در مورد متعه دارند و البته از نظر ما حکم حرمت متعه به دست دومی بوده است و حتی یکی از دختران ابوبکر تا زمان عمر خودش متعه میکرد و بعد از حرمت عمر هم به این حکم اعتنایی نکرد و گفت حلال خدا را با دستور بعض مردم کنار نمیگذارم، اگر درست خاطرم باشد و اشتباه نقل نکرده باشم) باید در قرآن آیهای میآمد که ناسخ آن آیهای باشد که آنرا حلال کرده است، ولی چنین آیاتی را ما سراغ نداریم. بعد از آن هم که دیگر روایت داریم که حلال محمد تا قیامت حلال و حرامش تا قیامت حرام است و البته بدیهی هم هست چون شریعت مطابق قرآن در مقام تنزیل کامل شده است.
البته نظر فقها این نیست که اگر شرایط طوری بود که شخص نمیتوانست ازدواج موقت یا مجدد داشته باشد باز این حکم برایش حلال باشد، بلکه به طور طبیعی این کارها حلال است. اگر به قول شما امروز شرایط طوری است که دیگر این کارها نمیتوانند درست باشند با آنکه قبول دارید به خودی خود کار زشت و اشتباهی نیستند در این صورت شاید حق با شما باشد، ولی تا کنون تشخیص فقها ظاهراً چیز دیگری است و آنها مصادر فتوا هستند نه ما.
البته باز تأکید دارم که مفهوم هوس و شهوت برای ما بد جا افتاده است، هوس و شهوت به خودی خود بد نیستند که اگر کسی از روی شهوت رفت و ازدواج کرد، یا ازدواج مجدد کرد، یا متعه کرد بگوییم کار زشت یا حیوانی کرده است، آنچه بد است این است که شخص عنان زندگیاش را به دست شهوت بسپرد و با کنار گذاشتن عقل از شأن انسانی تنزل پیدا کند. اما به نظر شما ممکن است کسی عقلش را کنار بگذارد و شهواتش به او بگویند بیا و از احکام خدا برای کامیابی استفاده کن؟ شهوت بدون عقل از راه ممکنی سعی خواهد کرد خود را به هدفش برساند و راه خدا همیشه قیودی را سر راه انسان میگذارد که آسیبهای ممکن در روند برطرف کردن نیازهای جسمی یا روحیاش را کاهش دهد.
به نظر شما وجود نداشتن همین عدالت باعث نمیشه که زندگی ها از هم بپاشه؟
من راستش علمش رو ندارم، ولی فکر می کنم همین که پیامبر در زمان حضرت خدیجه ازدواج دیگه ای انجام ندادن شاید به خاطر همین مورد بوده که از نظر عاطفی و احساسی توجه بیشتری به ایشون داشتن....بازم میگم این فقط یه نظر غیر کارشناسی خودم هست
خداوند در قرآن گفته است این عدالت را نمیتوانید رعایت کنید ولی باید مراقب باشید که این عدم رعایت از حد هم نگذرد، البته حدّش را هم خودش تعریف کرده است و تلورانسش نسبت به عدالت کامل خیلی زیاد است. اینکه میتواند به پاشیدن زندگی منجر بشود یا نه بستگی به برخورد همهی طرفهای درگیر دارد، اینکه رفتارشان طوری نباشد که لج طرف دیگر را در بیاورد یا غیره ... اگر کاری بشود که همسری که مورد کممهری قرار گرفته است خود را معلق در بین زمین و آسمان بپندارد ولو اینکه به او محبت هم شده است همین خروج از عدالت برای مرد ممکن است به حساب بیاید، نمیدانم، کارشناسها باید توضیح دهند.
فرض کنید (که البته ظاهراً این نظر درست هم نیست) که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بخاطر محبت حضرت خدیجه سلاماللهعلیها و حضرت علی علیهالسلام بخاطر احترام و محبت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها در زمان حیات همسرانشان ازدواجهای دیگری نکردند، اما همین حضرات بعد از آن دو خانمی که جزء چهار خانم برگزیده بودند چندهمسری را اتخاذ کردند و البته باز جرء همسرانشان زنان بزرگی مانند امّ سلمه و امالبنین وجود داشتهاند. آیا اینکه زنان امروز انتظار دارند با ایشان مانند حضرت خدیجه و حضرت زهراء سلاماللهعلیهما برخورد شود خود را بزرگتر از امّ سلمه و امّ البنین میدانند؟ آیا واقعبینانهتر نیست که بگوییم حداکثر احکام برای فقط همان دو زن برگزیده متفاوت بوده است چنانکه این احکام شامل زنان دیگر حضرت رسول و امام علیهماالسلام هم نشده است؟
تا اونجایی که من اطلاع دارم برای مرد متاهل شرایط خاصی داره ازدواج موقت و اینطور هم نیست که کسی فکر گناه افتاد تو سرش بره و اقدام به ازدواج موقت کنه. تا جایی که من میدونم این برای زمانی هست که همسر اون فرد نتونه خواسته های شوهرش رو برآورده کنه و یا در سفر باشه
تا جایی که حقیر میدانم هم شرایط خاصی وجود ندارد، اگرچه شرایط خاص ممکن است ایجاد محدودیتهایی بکند. ولی حقیر کارشناس نیستم و این برداشتم از نظرات مراجع تقلیدی است که نظراتشان را خواندهام، بعید نیست در اشتباه باشم.
یا علی علیهالسلام
الان هرچی بگم انقدر تو تاپیک های دیگه گفتم خودم خسته شدم ولی استارتر به نظرم مخصوصا همش دارن در مورد این موضوع تاپیک میزنن!!!!!!
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
خواهر گرامی خوب بزنند، قانونی نداریم که گفته باشد تنها از برخی احکام دین میشود سؤال پرسید ...
اما اگر گمان میکنید ایشان دارند اینکارها را به قصد آزار دادن خانمهای سایت انجام میدهند این دیگر قضاوت در مورد نیات دیگران است و تا جایی که حقیر جناب علی را میشناسیم اینطور نیستند و نیتشان دفاع از دین خداست نه آزار دادن شما ...
اگر گمان میکنید که ایشان این کار را میکنند که جوانان را تشویق به احکام دین خدا بکنند آیا اگر اینطور باشد ایرادی به ایشان وارد است؟ تشویق به حرام که نکردهاند خواهر عزیز، البته هر کسی که شرایطش خاص است مطابق همین احکام نباید سراغ این کارها برود ... آنها که در گرفتن یک همسر ماندهاند خوب باید تشویقشان کرد که بروند همان یک همسر را بگیرند و تاپیکهایی هم در همین راستا وجود دارد، اگر کسی یک همسر دارد و مثل خیلی از آقایان سایت داشتن همین یک همسر برایشان کفایت میکند دیگر لزومی ندارد خود را درگیر سختیهای ازدواج مجدد کنند، اما اگر کسی لازم دارد باید بداند که احکامش چیست و در واقع خداوند چه راهکاری برایش گذاشته است ... اگر هم خانم است و تنوعطلب است اسلام چندهمسری را برای خانمها منع کرده است متعه را که منع نکرده است ... این هم که مرد ذوّاق در روایات نکوهش شده است در همان روایات اینطور توضیح داده شده است که او مدام ازدواج میکند و بعد از کامیابی طلاق میدهد و این میتواند بخاطر کراهت شدید طلاق باشد که شخص ذاوق به راحتی مانند آب خوردن به آن تن میدهد ... در هر صورت میل جنسی به خودی خود چیز بدی نیست و به اشتباه برای ما اینطور تابو شده است، از مسیر همین حس است که تمایل بین دو همسر تقویت میشود و بچه متولد میشود تا نسل حفظ شود و بستر تربیت فرزند هم با استحکام علاقه میان والدینش تقویت میشود و غیره ... آنچه که باید در تاپیکها مورد نقد مؤمنان قرار بگیرد رفتارهای بیقیدوبند است که خداوند هم از آن نهی کرده است ... اینجا یک سایت دینی است، لااقل در این یک سایت که باید به حکومت خداوند احترام گذاشت وقتی به دین او اختصاص داده شده است
اگر هم چیز دیگری گمان میکنید نمیدانم چه گمانی دارید تا نظرم را بگویم :Gol:
یا علی علیهالسلام
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
خواهر گرامی خوب بزنند، قانونی نداریم که گفته باشد تنها از برخی احکام دین میشود سؤال پرسید ...
اما اگر گمان میکنید ایشان دارند اینکارها را به قصد آزار دادن خانمهای سایت انجام میدهند این دیگر قضاوت در مورد نیات دیگران است و تا جایی که حقیر جناب علی را میشناسیم اینطور نیستند و نیتشان دفاع از دین خداست نه آزار دادن شما ...
اگر گمان میکنید که ایشان این کار را میکنند که جوانان را تشویق به احکام دین خدا بکنند آیا اگر اینطور باشد ایرادی به ایشان وارد است؟ تشویق به حرام که نکردهاند خواهر عزیز، البته هر کسی که شرایطش خاص است مطابق همین احکام نباید سراغ این کارها برود ... آنها که در گرفتن یک همسر ماندهاند خوب باید تشویقشان کرد که بروند همان یک همسر را بگیرند و تاپیکهایی هم در همین راستا وجود دارد، اگر کسی یک همسر دارد و مثل خیلی از آقایان سایت داشتن همین یک همسر برایشان کفایت میکند دیگر لزومی ندارد خود را درگیر سختیهای ازدواج مجدد کنند، اما اگر کسی لازم دارد باید بداند که احکامش چیست و در واقع خداوند چه راهکاری برایش گذاشته است ... اگر هم خانم است و تنوعطلب است اسلام چندهمسری را برای خانمها منع کرده است متعه را که منع نکرده است ... این هم که مرد ذوّاق در روایات نکوهش شده است در همان روایات اینطور توضیح داده شده است که او مدام ازدواج میکند و بعد از کامیابی طلاق میدهد و این میتواند بخاطر کراهت شدید طلاق باشد که شخص ذاوق به راحتی مانند آب خوردن به آن تن میدهد ... در هر صورت میل جنسی به خودی خود چیز بدی نیست و به اشتباه برای ما اینطور تابو شده است، از مسیر همین حس است که تمایل بین دو همسر تقویت میشود و بچه متولد میشود تا نسل حفظ شود و بستر تربیت فرزند هم با استحکام علاقه میان والدینش تقویت میشود و غیره ... آنچه که باید در تاپیکها مورد نقد مؤمنان قرار بگیرد رفتارهای بیقیدوبند است که خداوند هم از آن نهی کرده است ... اینجا یک سایت دینی است، لااقل در این یک سایت که باید به حکومت خداوند احترام گذاشت وقتی به دین او اختصاص داده شده است
اگر هم چیز دیگری گمان میکنید نمیدانم چه گمانی دارید تا نظرم را بگویم :Gol:
یا علی علیهالسلام
شخصا براتون احترام زیادی قایل هستم باهاتون وارد بحث نمیشم چون دوستان خواستن فقط بدونید اصلا اونجور که شما فکر میکنی بنده فکر نمیکنم کاملا مشخصه عده ای دارن متعه رو تبلیغ میکنن!
جزء ضروریات دین هست و در نتیجه آنقدر مهم است که انکارش بعد از دانستن اینکه از ضروریات دین است سبب خروج از دین میشود
با تمام احترامی که براتون قائلم از این که پست ها رو کامل نمیخونید واقعا در تعجب هستم. کسی انکار نکرد ولی کسی که این کارو نمیپسنده رو نباید جزو انکار کنندگان طبقه بندی کرد!
اتفاقا من به دوستانی که موافق تعدد همسر بودن پیشنهاد کردم با 4زن بیوه و مطلقه ازدواج کنن تا هم رضایت خدا رو داشته باشن هم رضایت خودشون هم رضایت زنان رو ولی به مذاقشون خوش نیومد!
این یعنی چی؟ یعنی این که این افراد اهدافی غیر از رضایت خدا رو توی ذهنشون دارن و احتمالا فقط دنبال هوا و هوس خودشون هستن!
آیا اینکه زنان امروز انتظار دارند با ایشان مانند حضرت خدیجه و حضرت زهراء سلاماللهعلیهما برخورد شود
و آیا مردان امروز فکر می کنند مثل پیامبر و امام علی هستن؟ آیا در اون حد هستن که زنان راضی بشن با مرد چند همسره ازدواج کنن؟
تا جایی که حقیر میدانم هم شرایط خاصی وجود ندارد، اگرچه شرایط خاص ممکن است ایجاد محدودیتهایی بکند. ولی حقیر کارشناس نیستم و این برداشتم از نظرات مراجع تقلیدی است که نظراتشان را خواندهام، بعید نیست در اشتباه باشم.
یا علی علیهالسلام
لطفا این تاپیک رو مطالعه کنید: http://www.askdin.com/thread44664.html
سلام لطفا شما هم به عنوان یه عضو رده بالا نظرتون در این موضوع بفرمایین.
علیکم السلام
نظری ندارم.
درحال حاضر نظر بنده مهم نیست، نظر خدا مهمه، رضایت خدا مهمه.
حالا هرکس بگرده ببینه خدا از چه خشنود و از چه ناراضی ست.
[SPOILER]خودخواهی بیماری ِ عصر ماست...[/SPOILER]
هر کی پول داره بره زن صیغه کنه اصلا انقدر صیغه کنه تا بمیره...تهش چی؟؟ میری میمیری بعد اون دنیا با خودت میگی خب که چی حالا مثلا ؟؟ والله به خدا...لذت واقعی ول کردیم چسبیدیم لذت های دنیایی ... این صیغه میغه برای زنای مطعلقست که بتونه... حالا تو که مجردی به تو چه مربوط؟ به نظرم کثیف ترین راه برای برای بهره بردن از لذت جنسی همینه...
سلام علیکم برادر،
جملهی آخر شما دقیقاً همان چیزی است که ما ازش نگران هستیم و این همه بحث میکنیم ...
اینکه شما حلال خدا را کثیفترین راه بهره بردن از لذت جنسی میدانید جای تعجب ندارد با این هجمهی دشمنان اسلام، بلکه جای تأسف دارد و حمیت شخص دیندار برای تغییر همین نگاه است، اینکه ایها الناس ارزشهای خودتان را از دین خدا بگیرید و نه از حقوق بشری که جنایتکاران و مفسدان بیخدای شرق و غرب بر بالای منبر سازمان ملل برایمان دیکته میکنند ...
یا علی علیهالسلام
شما خودتون به خودتون شک دارید من مگه حرفی زدم؟
جوابتون رو دادم با دقت بخونید میفهمید
من که هرچی نگاه میکنم حرفی که نشانه شک باشه نمی بینم. فقط جوابتون جالب نبود.
سوال من خیلی واضح بود ولی جواب شما منو یاد دوران دبستانم میندازه.
وقتی معلم یه سوال درسی میپرسید و من چون نخونده بودم برای حفظ ظاهر میگفتم جوابش که خیلی معلومه همونی که جلسه پیش گفتین دیگه آقا معلم!
مرد متعهد نداریم اینجا به جای ایشون جوابمو بده؟
سلام علیکم برادر،
جملهی آخر شما دقیقاً همان چیزی است که ما ازش نگران هستیم و این همه بحث میکنیم ...
اینکه شما حلال خدا را کثیفترین راه بهره بردن از لذت جنسی میدانید جای تعجب ندارد با این هجمهی دشمنان اسلام، بلکه جای تأسف دارد و حمیت شخص دیندار برای تغییر همین نگاه است، اینکه ایها الناس ارزشهای خودتان را از دین خدا بگیرید و نه از حقوق بشری که جنایتکاران و مفسدان بیخدای شرق و غرب بر بالای منبر سازمان ملل برایمان دیکته میکنند ...
یا علی علیهالسلام
ما خیلی دوست داریم ارزشهای خودمون رو از اسلام بگیریم
منتهی می بینیم حرفهای شما که مدعی ان هستید حرف اسلام است
ارزش و اهمیتی به عشق زن و نظر او قائل نشده
به مرد گفته می تواند با وجود داشتن زن ازدواج کند
این یعنی همون لحظه که مرد دارد بغل زن دومش لذت می برد زن اول از درد به خودش می پیچد
اشکالات ازدواج مجدد چیست؟
1- مرد شهوت ران دنبال متعه یا ازدواج مجدد می رود یا مردی که آنقدر ضعیف است که نمیتواند جلوی شهوتش را بگیرد. و به دنبال شهوات زفتن در دین ما بسیار مذموم است.
2- مردی که چند زنه باشد باعث برهم خوردن تعادل جمعیتی شده و باعث میشود یک زن برای جوان جویای ازدواج کمتر شود.
3- اینکار خیانت است و با عشق و علاقه و وابستگی یک زن به یک مرد و یک مرد به یک زن سازگار نیست.
4- موجب غیرت زن شده و باعث آزار روحی وی میشود.
5- مردها نمیتونند عدالت رو رعایت کنند.
6- عرف نمیپسندد و ما نباید کاری کنیم که عرف نپسندد تا دین گریزی یا بدبینی نسبت به دین پیش نیاید.
7- زنها هم حقوقی دارند مثلا کار خونه وظیفه شون نیست (وظیفه مرد هم نیست) و از اونجایی که اخلاقا زنها دنبال این حقوقشون نمیرن مردها هم دنبال این حقوقشون نرن.
اونایی که من تو این چند تا تاپیک دیدم اینا رو میگفتن بازم اشکال دیگه ای هست؟
اصلا اونجور که شما فکر میکنی بنده فکر نمیکنم کاملا مشخصه عده ای دارن متعه رو تبلیغ میکنن!
سلام علیکم خواهر گرامی،
حقیر هم برای شما احترام زیادی قائل هستم وقتی دینتان را چنگ و دندان در آن شرایط سخت حفظ کردید و نشان دادید که اگر حقیقت را شناختید مرد پذیرفتنش هم هستید، حقیر اصلاً به گرد دینداری شما هم شاید نرسم.
حرف حقیر هم همین است، فرض کنید ایشان دارند متعه را تبلیغ میکنند، آیا آنچه به دست ایشان ورد تبلیغ قرار گرفته است در راستای حکم خداست یا در مقابل آن؟ البته بحث این تاپیک متعه نیست ولی فقط یک خاطره برایتان تعریف میکنم، متأسفانه در اقوام افرادی که غربزده باشند و از اسلام فاصله گرفته باشند زیاد پیدا میشود، یک روز با یک آقا پسری که امروز ازدواج کرده است و برای ادامهی تحصیل به اتریش رفته است در یک جمعی صحبت میکردم و البته تمام آن جمع که شامل والدین او هم بودند میدانستند که این آقا دوست دختر دارد. به او گفتم که بیا و با آن دختر شرعاً دوستی کن تا شما که راضی هستید خدای شما هم راضی باشد، دیگر هر کسی هم که ناراضی است به خودش ربط دارد، خدا راضی بندهی خدا هم راضی. با تعجب پرسید که یعنی چه؟ بعد ازدواج موقت را برایش توضیح دادم و اینکه دختر میتواند روی حدود ارتباط در زمان محرمیت قید بگذارد، که مثلاً فقط بتوانند با هم صحبت کنند، یا بتوانند دست همدیگر را هم بگیرند یا غیره تا برسد به روابط زناشویی، چیزی که متأسفانه تمام سطوحش در دوستیهای غیرشرعی کمابیش وجود دارد، هر دوستیای تا یک سطحی البته، بهش گفتم خدا راضیه، خدا زن و مرد را برای هم خلق کرده و این اشتباهه که فکر کنیم در اسلام کلاً گفتن زن و مرد جدا باشند و فقط تقوا پیشه کنند و باز تقوا پیشه کنند و باز تقوی پیشه کنند ... گفت فقط همین یک جمله را بخونم و یک هدیه برایش بگیرم؟ گفتم آره! رفته بود تو فکر که ناگهان از دهان مادرش جملهای صادر شد که لفظ صیغه در آن آمده بود! ناگهان رنگ این آقا پسر سرخ و سفید شد! با تعجب گفت این همان صیغه است!؟ گفتم بله! به جای آنکه بگوید اِ چه جالب تا حالا نمیدونستم صیغه چیه از رأیش برگشت و گفت نمیتواند این کار را بکند! گفتم که مگر اسمش عوض شود خودش هم عوض میشود؟ هنوز همان است که بهت گفتم! ولی دیگر حرفهای حقیر را نمیشنید! فقط میگفت نمیشود! امکان ندارد! اصلاً اگر بهش بگم میزند در گوشم!
بله حقیر هم فکر میکنم باید متعه را تبلیغ کنیم! چیزی که غربیها با بالا رفتن سن ازدواج جایگزین ازدواج کردهاند را ما شرعیاش را داریم، دین کامل همین است، سن ازدواج بالا برود پایین بیاید مؤمن باید بتواند حفظ شود، دشمن شبیخون فرهنگی بزند یا نزند مؤمن باید بتواند دین خودش را حفظ کند ... الآن از یک طرف باید شرایط ازدواج را ساده کرد و سن ازدواج را پایین آورد و از طرف دیگر برای کسانی که نمیتوانند ازدواج کنند یا به هر ترتیب شرایطش را ندارند از همان حوالی سن بلوغ شرایط متعه را فراهم کرد تا جوان بتواند عفت و حیاء خودش را حفظ کند و هر روز تابع یک مد نشود که بتواند جلب توجه کند، شهوت جنسی نعمت است نباید با آن مثل بلای خانمان سوز برخورد کرد، نباید گذاشت حیاء جوان مثل سدی که با زیاد شدن آب پشتش ترک برمیدارد بشکند و سیلی ویرانگر به راه بیاندازد ... جوانان جامعهی ما گمان کردهاند اسلام کلا گفته است زنان و مردان نباید با هم هیچ ارتباطی داشته باشند، حکمت محرم و نامحرم را متوجه نشدهاند، نتوانستهاند هجوم فساد از غرب و تابوهای داخلی و شرایط سخت ازدواج را تحمل کنند الآن سدّشان ترک خورده است و سیلابش تا بیرون خانههای ما هم آمده است ... چرا متعه را تبلیغ نکنند؟ اگر نکنند درد دین دارند و اگر بکنند درد خود را دارند؟ نفرمایید خواهر گرامی، فساد موجود در جامعه بر کسی پوشیده نیست، وقت آن است که به علم و حکمت الهی اعتماد کنیم.
یا علی علیهالسلام
سلام علیکم خواهر گرامی،
حقیر هم برای شما احترام زیادی قائل هستم وقتی دینتان را چنگ و دندان در آن شرایط سخت حفظ کردید و نشان دادید که اگر حقیقت را شناختید مرد پذیرفتنش هم هستید، حقیر اصلاً به گرد دینداری شما هم شاید نرسم.
حرف حقیر هم همین است، فرض کنید ایشان دارند متعه را تبلیغ میکنند، آیا آنچه به دست ایشان ورد تبلیغ قرار گرفته است در راستای حکم خداست یا در مقابل آن؟ البته بحث این تاپیک متعه نیست ولی فقط یک خاطره برایتان تعریف میکنم، متأسفانه در اقوام افرادی که غربزده باشند و از اسلام فاصله گرفته باشند زیاد پیدا میشود، یک روز با یک آقا پسری که امروز ازدواج کرده است و برای ادامهی تحصیل به اتریش رفته است در یک جمعی صحبت میکردم و البته تمام آن جمع که شامل والدین او هم بودند میدانستند که این آقا دوست دختر دارد. به او گفتم که بیا و با آن دختر شرعاً دوستی کن تا شما که راضی هستید خدای شما هم راضی باشد، دیگر هر کسی هم که ناراضی است به خودش ربط دارد، خدا راضی بندهی خدا هم راضی. با تعجب پرسید که یعنی چه؟ بعد ازدواج موقت را برایش توضیح دادم و اینکه دختر میتواند روی حدود ارتباط در زمان محرمیت قید بگذارد، که مثلاً فقط بتوانند با هم صحبت کنند، یا بتوانند دست همدیگر را هم بگیرند یا غیره تا برسد به روابط زناشویی، چیزی که متأسفانه تمام سطوحش در دوستیهای غیرشرعی کمابیش وجود دارد، هر دوستیای تا یک سطحی البته، بهش گفتم خدا راضیه، خدا زن و مرد را برای هم خلق کرده و این اشتباهه که فکر کنیم در اسلام کلاً گفتن زن و مرد جدا باشند و فقط تقوا پیشه کنند و باز تقوا پیشه کنند و باز تقوی پیشه کنند ... گفت فقط همین یک جمله را بخونم و یک هدیه برایش بگیرم؟ گفتم آره! رفته بود تو فکر که ناگهان از دهان مادرش جملهای صادر شد که لفظ صیغه در آن آمده بود! ناگهان رنگ این آقا پسر سرخ و سفید شد! با تعجب گفت این همان صیغه است!؟ گفتم بله! به جای آنکه بگوید اِ چه جالب تا حالا نمیدونستم صیغه چیه از رأیش برگشت و گفت نمیتواند این کار را بکند! گفتم که مگر اسمش عوض شود خودش هم عوض میشود؟ هنوز همان است که بهت گفتم! ولی دیگر حرفهای حقیر را نمیشنید! فقط میگفت نمیشود! امکان ندارد! اصلاً اگر بهش بگم میزند در گوشم!
بله حقیر هم فکر میکنم باید متعه را تبلیغ کنیم! چیزی که غربیها با بالا رفتن سن ازدواج جایگزین ازدواج کردهاند را ما شرعیاش را داریم، دین کامل همین است، سن ازدواج بالا برود پایین بیاید مؤمن باید بتواند حفظ شود، دشمن شبیخون فرهنگی بزند یا نزند مؤمن باید بتواند دین خودش را حفظ کند ... الآن از یک طرف باید شرایط ازدواج را ساده کرد و سن ازدواج را پایین آورد و از طرف دیگر برای کسانی که نمیتوانند ازدواج کنند یا به هر ترتیب شرایطش را ندارند از همان حوالی سن بلوغ شرایط متعه را فراهم کرد تا جوان بتواند عفت و حیاء خودش را حفظ کند و هر روز تابع یک مد نشود که بتواند جلب توجه کند، شهوت جنسی نعمت است نباید با آن مثل بلای خانمان سوز برخورد کرد، نباید گذاشت حیاء جوان مثل سدی که با زیاد شدن آب پشتش ترک برمیدارد بشکند و سیلی ویرانگر به راه بیاندازد ... جوانان جامعهی ما گمان کردهاند اسلام کلا گفته است زنان و مردان نباید با هم هیچ ارتباطی داشته باشند، حکمت محرم و نامحرم را متوجه نشدهاند، نتوانستهاند هجوم فساد از غرب و تابوهای داخلی و شرایط سخت ازدواج را تحمل کنند الآن سدّشان ترک خورده است و سیلابش تا بیرون خانههای ما هم آمده است ... چرا متعه را تبلیغ نکنند؟ اگر نکنند درد دین دارند و اگر بکنند درد خود را دارند؟ نفرمایید خواهر گرامی، فساد موجود در جامعه بر کسی پوشیده نیست، وقت آن است که به علم و حکمت الهی اعتماد کنیم.
یا علی علیهالسلام
اولا شما لطف دارید بنده اصلا ایمانم در این حد نیست و خیلی نقص دارم حکم حجاب هم وظیفه من بوده کار خاصی انجام ندادم
شما این چند مورد رو توجه کنید:
اگه مردی تصمیم به ازدواج با دخنری داشته باشه ولی شرایط مساعد نباشه تا زمانیکه شرایطشون جور بشه میتونن صیغه کنن این دزست کسی مخالف این مدل صیغه کردن نیست
اما مثلا پسر نوچوانی برای دفع شهوتش صیغه کند و از این رابطه دختر باردار بشه ایا این مدل صیغه درست هست؟ سقط که حرامه تکلیف بچه چی میشه ؟ این اتفاق ها کم نیوفتاده!
یا مثلا زنی باردار میشه نه ماه دکتر اچازه رابطه نمیده و مرد صیغه میکنه ایا این مخالف مفهوم تعهد نیست ؟ زن رنج بارداری بکشه ولی مرد رنج کنترل نفسش رو نکشه؟
و انواع و اقسام استفاده غلط از صیغه اینجاست که ما میگیم صیغه حکم خداست قبول ولی شرایط داره پس نباید نااگاهانه فقظ تبلیغش رو کرد
بله حقیر هم فکر میکنم باید متعه را تبلیغ کنیم! چیزی که غربیها با بالا رفتن سن ازدواج جایگزین ازدواج کردهاند را ما شرعیاش را داریم، دین کامل همین است، سن ازدواج بالا برود پایین بیاید مؤمن باید بتواند حفظ شود، دشمن شبیخون فرهنگی بزند یا نزند مؤمن باید بتواند دین خودش را حفظ کند ... الآن از یک طرف باید شرایط ازدواج را ساده کرد و سن ازدواج را پایین آورد و از طرف دیگر برای کسانی که نمیتوانند ازدواج کنند یا به هر ترتیب شرایطش را ندارند از همان حوالی سن بلوغ شرایط متعه را فراهم کرد تا جوان بتواند عفت و حیاء خودش را حفظ کند و هر روز تابع یک مد نشود که بتواند جلب توجه کند، شهوت جنسی نعمت است نباید با آن مثل بلای خانمان سوز برخورد کرد، نباید گذاشت حیاء جوان مثل سدی که با زیاد شدن آب پشتش ترک برمیدارد بشکند و سیلی ویرانگر به راه بیاندازد ...
من هم راستش زیاد متوجه نشدم که جای متعه کجاست
مرد همسردار به دلائلی که در بالا ذکر شد نباید به سمت متعه برود.
جوان مجرد هم نباید به این سمت برود. البته نه اینکه متعه کلا حرام باشد نه متعه حلال است ولی در شرایط خاصی. متعه نباید تبلیغ بشود حتی اگر 90 درصد جوانها به گناه کبیره استمنا مشغول باشند.
بلکه باید سن ازدواج پایین آورده شود به محض بلوغ ازدواج کنند.
اگر هم کسانی مشکل اقتصادی یا هر مشکل دیگری دارند اولا به دلیل فرهنگ غلطشان است که آن مشکل را مانع ازدواج میدانند.
دوما اگر واقعا نمیتوانند ازدواج کنند که فرض کاملا بعیدی است باید پاکدامنی و مبارزه با نفس پیشه کنند. اگرچه بالای 90 درصدشان در این مبارزه مدام شکست بخورند و بارها یک گناه کبیره را انجام دهند. ولی بازهم متعه برای عموم تجویز نمیشود.
جای متعه دقیقا کجاست؟
سلام علیکم
خواهران خوب و بزرگوار لطفا چند دقیقه به حرفهای بنده حقیر بدون تعصب گوش دهید
هر خانمی دوست داردقلب همسرش فقط برای خودش باشد،اصل ازدواج بر تک همسری است ،تک همسری به مراتب خیلی خیلی راحت تر از چند همسری است و در تمام این ها شکی نیست
مردان زیادی را در جامعه دیده ایم که از روی هوسرانی با زنان متعددی ازدواج کرده اند(صیغه یا دائم) و عدالت را رعایت نکرده اند و بعد از آن هزار و صد و یک بدبختی داشته اند ،در این موارد هم شکی نیست
اما هیچگاه مصادیق اشتباه اصل درست را از بین نمیبرد
حلال پيامبر(ص) تا قيامت حلال و حرام پيامبر(ص) تا قيامت حرام است. ازدواج مجدد و متعه تا قیامت حلال است ،اینها جزو احکام های قراني هستند وحكم قرآن تا ابد پابرجاست مگر اينكه در خود قرآن نسخ شود!
ما اینجا داریم سر چه بحث میکنیم ؟ خواهر من آن آقایی که نیاز ندارد ازدواج مجددانجام دهد ،آن آقایی که نیاز به متعه ندارد انجام ندهد ،اما ما نمتوانیم بگویم کلا نباید هیچکس ازواج دائم یا موقت داشته باشد ، نباید بگوییم این دو حکم نباشد ! اصلا حق گفتن چنین چیزی را نداریم
ما در صورتی می توانیم بگوییم ازدواج مجدد و متعه نباشد که خدا بشویم!!! یا رسول خدا(ص) بشویم و حکم حلال الهی را تغییر دهیم
حتی اگر همه مردان عالم از این حکم سوءاستفاده کنند باز هم ما حق نداریم بگوییم ازدواج دائم و موقت اشتباه است!! اگر عده ای از اصول اصلی احکام اشتباه استفاده کرده اند آن افراد مقصرند نه حکم الهی!
وقتی در حمد میگوییم ایاک نعبد و ایاک نستعین یکی از مصادیقش یعنی تسلیم اوامر الهی بودند ولو اینکه آن حکم برای ما خوش آیند نباشد،ولو اینکه همه زنان و مردان عالم مارار به خاطر تسلیم احکام الهی بودن مسخره کنن ،ولو اینکه همه یک طرف بشوند ماهم یک طرف...
خواهران بزرگوارم خواهش میکنم بیایید تعصبی به احکام الهی نگاه نکنیم زیرا این تعصبی نگاه کردن خطرات جبران ناپذیری را به دنبال خواهد داشت همانگونه که در طول تاریخ خیلی جاها اگر دین ضربه خورد از تعصبات بیجای زنان و مردان ضربه خورده است
خداوند عاقبت همه ما را ختم به خیر بگرداند ان شاءالله
یازهرا(س)
یا رب جان عزیزم کسی اینجا نگفت متعه حرامه ما داریم میگیم نباید انقدر تبلیغ بشه تو شرایط خاصی میشه انجامش داد خداوند طلاق رو هم حلال کرده ولی شرایط خاص میخواد !!!!!!!!!!
یا رب جان عزیزم کسی اینجا نگفت متعه حرامه ما داریم میگیم نباید انقدر تبلیغ بشه تو شرایط خاصی میشه انجامش داد خداوند طلاق رو هم حلال کرده ولی شرایط خاص میخواد !!!!!!!!!!
خانوم نهال حرفهای شما همش برای آدم سوال ایجاد میکنه .
منظور شما از شرایط خاص که متعه در اون حلال میشه چیه؟ یک آقا یا خانوم از کجا بفهمه شرایطشو داره یانه؟
من همچین حکمی تا الان ندیدم در منابع شیعی.
خانوم نهال حرفهای شما همش برای آدم سوال ایجاد میکنه .
منظور شما از شرایط خاص که متعه در اون حلال میشه چیه؟ یک آقا یا خانوم از کجا بفهمه شرایطشو داره یانه؟
من همچین حکمی تا الان ندیدم در منابع شیعی.
در جواب اقای با یک نمونه اوردم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
منظور شما از شرایط خاص که متعه در اون حلال میشه چیه؟ یک آقا یا خانوم از کجا بفهمه شرایطشو داره یانه؟
من همچین حکمی تا الان ندیدم در منابع شیعی.
شرایط خاص و استثنایی که میشه اجازه داد مردی متعه کنه یعنی مردی که واقعا بهش نیاز داره به همسرش دسترسی نداره و نمیتونه در آن زمان یا اگر مدتی طولانی صبر کند باز نمیتونه به همسرش دسترسی پیدا کنه و داره لب پرتگاه گناه قرار میگیره عفت و پاکدامنی که پیشه کرده دیگه واقعا جواب نمیده همه درها به روش بسته شده پس به ناچار سراغ متعه میره( هر چند من چنین مردی رو نمی پسندم ولی خوب نمیشه جلوی مردم رو هم گرفت )
نه اینکه طرف با زنش قهر کرده سراغ متعه میره، طرف از زنش خسته شده سراغ متعه میره، میخواد نوعهای مختلف و زنان جدید رو امتحان کنه سراغ متعه میره، دو روز رفته مسافرت از اول تو ذهنش بوده بره سراغ متعه، زنش مشکلی داره بجای درمان زنش میره سراغ متعه، میخواد از زنش انتقام بگیره میره سراغ متعه، و ...... خوب این شرایط مستحب شدن یا بقول برخی حلال شدن حکم نیست به این ها میگن بهانه ایی برای رفتن سراغ متعه، خوب اگه واقعا رضایت خدا رو میخوای بشین مشکلتو حل کن اگر حل شدنی نبود و از توانت خارج بود به راههای دیگه فکر کن نه از اول متعه رو تو ذهنت حاضر و آماده بعنوان مفیدترین و اولین راه داشته باشی
حالا شرایط استثنا رو متوجه شدید :khaneh:
یا رب جان عزیزم کسی اینجا نگفت متعه حرامه ما داریم میگیم نباید انقدر تبلیغ بشه تو شرایط خاصی میشه انجامش داد خداوند طلاق رو هم حلال کرده ولی شرایط خاص میخواد !!!!!!!!!!
میدونید شرایط خاص باید مشخص باشه در چه شرایطی دقیقا.
چون یک معنی شرایط خاص، شرایط بسیار مشکله که کسی توانایی انجامش رو نداشته باشه.
منظور خانم ها هم عموما از شرایط همینه یعنی: مگه ازدواج مجدد یا متعه الکیه اونقدر شرایط داره (منظورشون اینه که قابل انجام نیست)
نه این که یکی یکی شرایط انجامش رو بررسی کنند.
یادمه در یه تاپیک امر به معروف و نهی از منکر بود یه آقایی تاپیک زد که باید امر به معروف کنیم یه خانم گفت امر به معروف شرایط زیادی داره. کارشناسها و بعضی کاربران کلی سرزنشش کردند.
اون بنده خدا میگفت مگه من چی گفتم؟ نمیدونست که بعضا معنی شرایط دارد متفاوته.
چون بعضی وقتها شرایط دارد به معنی اینه که میخوایم مثلا امر به معروف رو انجام ندیم میگیم شرایط زیادی داره مگه همینطور الکیه که کسی امر به معروف کنه اونقدر شرایط داره..
و نتیجتا امر به معروفو مهجور میکنیم.
یه معنی شرایط دارد هم اینه که دقیقا چه شرایطی دارد شرایطش رو بشناسیم و کسی که شرایطش رو داره به اون واجب یا مستحب یا مباح عمل میکنه.
شرایط خاص و استثنایی که میشه اجازه داد مردی متعه کنه یعنی مردی که واقعا بهش نیاز داره به همسرش دسترسی نداره و نمیتونه در آن زمان یا اگر مدتی صبر کند به همسرش دسترسی پیدا کنه و داره لب پرتگاه گناه قرار میگیرهعفت و پاکدامنی که پیشه کرده دیگه واقعا جواب نمیده همه درها به روش بسته شده پس به ناچار سراغ متعه میره( هر چند من چنین مردی رو نمی پسندم ولی خوب نمیشه جلوی مردم رو هم گرفت )
نه اینکه طرف با زنش قهر کرده سراغ متعه میره، طرف از زنش خسته شده سراغ متعه میره، میخواد نوعهای مختلف و زنان جدید رو امتحان کنه سراغ متعه میره، دو روز رفته مسافرت از اول تو ذهنش بوده بره سراغ متعه، زنش مشکلی داره بجای درمان زنش میره سراغ متعه، میخواد از زنش انتقام بگیره میره سراغ متعه، و ......
حالا شرایط استثنا رو متوجه شدید
بله من منظورتونو فهمیدم.
اگه اینجوری که شما می فرمایین باشه پس اون پسری که تا 30 سالگی مجبوره مجرد بمونه تو این جامعه ی پر از تحریک جواز داره متعه کنه.
ولی خانومهای مذهبی هم اینجور پسری رو با اونی که روابط مختلف نامشروع برقرار میکنه با دخترا یکی میدونن. مشکل کجاست؟
حتی اگر همه مردان عالم از این حکم سوءاستفاده کنند باز هم ما حق نداریم بگوییم ازدواج دائم و موقت اشتباه است!! اگر عده ای از اصول اصلی احکام اشتباه استفاده کرده اند آن افراد مقصرند نه حکم الهی!
چطور اگر حکمی باعث ظلم شود آن را بطور موقت انجام نمیدهند یا به روشی دیگر اجرا میکنند
چطور باید از اسلام هراسی جلوگیری شود ولو به قیمت کنار گذاشتن حکمی از اسلام ولی اگر به همه زنان عالم ظلم شود حق کنار گذاشتن متعه و تعدد زوجات را نداریم؟
حکمی که باعث ظلم شود حکمی که فساد به بار آورد حکمی که مانع اجرای حلال خدا شود در حالی که خود عملی مستحب بوده و نه حلال و نه لازم
حکمی که بودنش هزار مصیبت و مشکل به بار میاورد باز هم باید اجرا شود ؟؟؟؟؟؟؟
کجای قرآن چنین از مردم خواسته شده ؟
خدا گفته اگر میتوانید اگر شرایطشو رو دارید وقتی همه مردان از این حکم سوء استفاده کنند در حالی که شرایطش رو ندارند چرا نباید مانعی برای جلوگیری از ظلم آنان وجود داشته باشد؟
این عدالتی است که یک دین باید برای مردمش به بار بیاره؟ دین اومده عدالت رو برقرار کنه ظلم رو از بین ببره نه خود مسبب ظلم و فساد شود
چه اشکال دارد مراجع و فقهای ما شرایط این حکم رو همانند خود حکم پررنگ کنند چه اشکال دارد مانع ظلم و فساد شوند
واقعا فکر میکنی اگر مانع این ظلم شوند اصل دین، اصل حقانیت دین و امامن زیرسئوال میرود؟ نه سکوت در برابر چنین ظلم هایی حقانیت رو زیر سئوال میبر؟
چرا مردم یه زمانی اسلام رو پذیرفتند چون در سایه اون احساس آرامش و امنیت و برابری و عدالت کردند غیر از این بود اسلام چه فرقی با بقیه ادیان تحریف داشت؟
اگر به ظلم ادامه داده شه یه روز هم مردم شورش میکنن و دین رو کلا کنار میزارن چون دین براشون استفاده ایی جز به بار آوردن رنج و مشقت نداشته مثل همون کاری که با مسیحیت کردند و دستشو از سیاست کوتاه کردند
اگه اینجوری که شما می فرمایین باشه پس اون پسری که تا 30 سالگی مجبوره مجرد بمونه تو این جامعه ی پر از تحریک جواز داره متعه کنه.
پس معلومه متوجه منظور من نشدید یه فرد مجرد میتونه متعه کنه ولی نمیتونه شرایط ازدواج دائمش رو فراهم کنه؟ مگه متعه مفت و مجانیه؟ باید در قبال رابطه ایی که میخواد عطایی هم پرداخت کنه یا نه؟ ده بار متعه کنه بیست بار متعه کنه خوب چرا پولهاشو کنار نزاره ازدواج دائم کنه تا همیشه از مزایاش استفاده کنه نه اینکه بر اثر متعه به فردی تنوع طلب تبدیل شه . میتونه تو محیط گناه آلود و تحریک آمیز قرار بگیره ولی نمیتونه از اونا دوری کنه ؟ نمیتونه عفت و پاکدامنی پیشه کنه؟ تو کشور ما کجا همه جا تحریک وجود داره؟ مردم اکثراً مذهبین این همه مجالس مذهبی وجود داره نمیتونه تو این مجالس حاضر شه
کسی که دنبال متعه و تعدد بره همیشه بهانه ایی پیدا میکنه نیازی نیست زیاد به خودش سخت بگیره
من گفتم شرایط خیلی خیلی استثنایی اینجور که شما مثال زدید یه پسر ده دوازده ساله هم میتونه بره دنبال متعه این دیگه کجاش استثنایی بود
پس معلومه متوجه منظور من نشدید یه فرد مجرد میتونه متعه کنه ولی نمیتونه شرایط ازدواج دائمش رو فراهم کنه؟ مگه متعه مفت و مجانیه؟ باید در قبال رابطه ایی که میخواد عطایی هم پرداخت کنه یا نه؟ ده بار متعه کنه بیست بار متعه کنه خوب چرا پولهاشو کنار نزاره ازدواج دائم کنه تا همیشه از مزایاش استفاده کنه نه اینکه بر اثر متعه به فردی تنوع طلب تبدیل شه . میتونه تو محیط گناه آلود و تحریک آمیز قرار بگیره ولی نمیتونه از اونا دوری کنه ؟ نمیتونه عفت و پاکدامنی پیشه کنه؟ تو کشور ما کجا همه جا تحریک وجود داره؟ مردم اکثراً مذهبین این همه مجالس مذهبی وجود داره نمیتونه تو این مجالس حاضر شه
کسی که دنبال متعه و تعدد بره همیشه بهانه ایی پیدا میکنه نیازی نیست زیاد به خودش سخت بگیره
من گفتم شرایط خیلی خیلی استثنایی اینجور که شما مثال زدید یه پسر ده دوازده ساله هم میتونه بره دنبال متعه این دیگه کجاش استثنایی بود
راستش در این مورد جواب رد و بدل کردن خیلی حوصله میخواد.
در کل به نظر من متعه یک حکم یا به قول یکی از دوستان یک تبصره هست که هر کسی نمیتونه پی به فایده ای که برای جامعه داره ببره.
هرکی هم که از این حکم خوشش نمیاد و از طرفی به خاطر اعتقاداتش مجبوره قبولش کنه یه جوری تغییرش میده که با منافعش تداخل نداشته باشه. توجیهاتی که اصلا منطقی نیست و برا خودش کاربرد داره.
من میگم اگه خانومی خوشش نمیاد نه خودش انجام بده و نه با مردی ازدواج کنه که احتمال بده دوربرش بره و متعه کنه. دیگه لازم نیست علیه اون تبلیغات کنه و خدای ناکرده کمک کنه توی عرف مذموم تر بشه و با دشمنای دین همکاری کنه.
این که سخت نیست.:Gol:
وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ ﴿۳﴾ نساء
و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيمناكيد هر چه از زنان [ديگر] كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گيريد پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد به يك [زن آزاد] يا به آنچه [از كنيزان] مالك شدهايد [اكتفا كنيد] اين [خوددارى] نزديكتر است تا به ستم گراييد [و بيهوده عيالوار گرديد] (۳)
---------
وَآتُواْ النَّسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَّرِيئًا ﴿۴﴾نساء
و مهر زنان را به عنوان هديهاى از روى طيب خاطر به ايشان بدهيد و اگر به ميل خودشان چيزى از آن را به شما واگذاشتند آن را حلال و گوارا بخوريد (۴)
یا رب جان عزیزم کسی اینجا نگفت متعه حرامه ما داریم میگیم نباید انقدر تبلیغ بشه تو شرایط خاصی میشه انجامش داد خداوند طلاق رو هم حلال کرده ولی شرایط خاص میخواد !!!!!!!!!!
سلام علیکم
خواهر خوب و بزرگوارم
ازدواج دائم و موقت احکامی است مثل سایر احکام الهی! یک سری جاها واجب میشود،یک سری جاها حرام ،یک سری جاها مستحب و...
همین که خانمها اینقدر در برابر این حکم الهی موضع میگیرند اشتباه است ! این باعث میشود دید افراد نسبت به این حکم الهی بد شود ،باعث میشود خیلی ها حلال خداوند را رها کنند و تن به گناه بدهند و خیلی موارد دیگر...
یازهرا(س)
نظر دین را هم فقها از قرآن و حدیث اینطور برداشت کردهاند که به طور طبیعی حلال است. نظر دین که قرار نیست بر نظر ما منطبق بشود، دین که قرار نیست از ما تبعیت کند، ما قرار است از دین تبعیت کنیم، خدا که خلیفهی ما در آسمانها نیست ما قرار است بنده و خلیفهی خدا باشیم یا بشویم ...
لآن به نظر شما آیا علمای اخلاق و عرفان و فقه و کلام باید کاری که مطابق اسلام زشت نیست را اول زشت معرفی کنند و بعد از بیانش امتناع کنند تا نکند کسی در نظرش زشتی آنچه آنها زشت معرفی کردهاند ولی در دین خدا زشت نبوده است نریزد؟
حقیر فقط میدانم که در عرف جامعهی ما و بالاتر از آن در عرف فرهنگی جهان معاصر کلاً مفهوم عشق و زوج و مرد و زن و اینها اشتباه جا افتاده است .
جناب باء قبول به فرض که خداوند این حکم رو حلال قرار داده و زشت هم نباشد
با توجه به احادیث و روایات و نظر بزرگان در این قضیه ما متاسفانه به جز دلایل و واقعیت هایی که در این باره می بینیم چیز دیگه ای نداریم حالا یه سوال برام پیش اومده چرا هر کار واجبی رو اگه مشکلی وجود داشته باشد میتوان ازش گذشت مثلا حج واجب اگه شما بدانید با رفتنتان به حج ممکن است به فرض یکی از اعضای خانواده دچار مشکل شود نمی روید یا هر چیز دیگه ای اونوقت چرا ازواج مجدد باید به هر قیمتی حلال باشد مثلا اگر شخصی بعد از ازدواج مجدد همسرش رو از دست بدهد یا زندگی فرزندانش نابود شود مهم نیست؟
خدایی که عدالت رو رعایت کرده و به فکر مصالح جامعه و به فکر نیاز مردان بوده چرا زنان رو احساساتی آفرید وقتی که قرار بود برای هر مردی چهار زن قرار بده چرا این احساسات رو تو وجود بنده اش گذاشت اونوقت هیچ ارزشی برای احساس او قائل نشد؟ طوری که روی کره زمین نمیشه زنی رو یافت از ازدواج مجدد همسرش خوشحال باشد اکثرا جدا میشوند ولی نمپذیرند
بازم تکرار میکنم چرا معصومی که محاله اشتباه کنه بدون توجه به احساس زنان میاد چنین صحبت هایی میکنه مگه دین فقط برای مردان آمده که اینجوری صحبت میکنند مگه فقط مردان آدمند که همسرانشان باید مختص خودشان باشد مگه فقط مردان غیرت دارند که هم می توانند تنوع طلبی کنند هم نسبت به همسرشان غیرت بورزند در عین حال در بهشت هم هزاران حوری داشته باشند
جناب باء چرا دین به زنان توصیه به تعهد نسبت به همسر و رعایت اخلاق و حجاب و حیا می کند ولی برای مردان توصیه ای نداشته جز اینکه تشویق به چهار همسر و بی نهایت صیغه کند چرا زنی باید اخلاق بد شوهرش رو تحمل کند تمام سختی ها و مشکلات زندگی را تحمل کند اصلا چرا باید خود را فدای شوهر و فرزند کند آن وقت اون طرف قضیه مرد میتواند هر زمان که عشقش کشید سراغ متعه و تعدد زوجات رود هر زمان که نتوانست جلوی شهوتش را بگیرد به سمت ازدواج مجدد برود و در این باره نه تنها سرزنش نمی شود بلکه احتمالا کلی هم پاداش نصیبش می شود
ما دختریم یک ثانیه هم که شده خودتان رو جای ما بذارید به ما حق بدید این مسائل باعث بشه به دین شک کنیم خدا شاهده مسلمان ماندنم فقط به خاطر اینه که یک درصد شک دارم همه ی این احادیث صحیح باشد شک دارم منظور از آیه ی تعدد زوجات چیزهایی باشه که کارشناسان و مراجع میگن و به خاطر تمام لطف هایی که خداوند بهم داشته و توسلی که به ائمه داشتم وگرنه انصافا دینی که بیاد بگه فقط مردان به خواسته های خود برسند به هر قیمتی حتی به قیمت اینکه شخصی دچار مشکلات روحی روانی شود خودکشی کند فرزندانش آواره شوند فقط و فقط مردان مهم هستند از روی چه عقل و منطقی باید پذیرفت ؟
استحباب نكاح به گرفتن يك زن ساقط نمىشود بلكه تعدد مستحب است. و ظاهر آن است كه استحباب مختص به نكاح دائم يا منقطع نباشد بلكه تسرّى به كنيز نيز مستحب است.
العروة الوثقی مع تعالیق الامام خمینی:
کتاب نکاح ،مساله 2
سلام
لطفا بگید این استحباب شرایط خاصی دارد یا نه؟ شامل همه مردان میشود یا نه؟
یا اگر تعدد زوجات و صیغه منجر به فروپاشی زندگی اول مرد شود در این صورت هم تعدد زوجات مرد مستحب است؟
در شرایط کنونی که خانمی حاضر است حتی به قیمت فروپاشی زندگی خود و فرزندانش زیر بار تعدد زوجات شوهرش نرود آیا باز هم باید مرد رو به تعدد زوجات دعوت کرد؟
واقعا چرا مردا انقدر به این موضوع گیر میدن؟متاسفانه همین چیزا هست که باعث میشه جامعه دید خوبی مخصوصا به مدای مذهبی نداشته باشه و بگن که آره یه زن داره 10تا صیغه!!
به خدا دارید اینجوری مسلمونی رو بد جلوه میدید.
من قصد رد این حکم رو ندارم!ولی اگه قرآن حجت هست توی خود قرآن هم نوشته برای تعدد زوجات باید عدالت رو رعایت کنید که شما مردان هرگز نمی توانید عدالت را برقرار کنید.(وَ لَنْ تَسْتَطيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّساءِ)
و این که آقایونی که دنبال تعدد زوجات هستن ببین آیا خود امام خمینی این کارو کردن؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام
لطفا بگید این استحباب شرایط خاصی دارد یا نه؟ شامل همه مردان میشود یا نه؟
یا اگر تعدد زوجات و صیغه منجر به فروپاشی زندگی اول مرد شود در این صورت هم تعدد زوجات مرد مستحب است؟
در شرایط کنونی که خانمی حاضر است حتی به قیمت فروپاشی زندگی خود و فرزندانش زیر بار تعدد زوجات شوهرش نرود آیا باز هم باید مرد رو به تعدد زوجات دعوت کرد؟
سلام علیکم سرکار شبنم،
معلوم است که شرایط خودش را دارد و شامل همه نمیشود، مطابق قرآن برای برخی حرام است یا لااقل کراهت دارد، اگرچه همهی مستحبات و حلائل خداوند شرایط خودشان را دارند ...
اما بخش دوم صحبتتان یافتن مصداقهای استحباب یا کراهت و وجوب یا حرمت این حلال خداست در شرایط متفاوت، این یک بحث دیگر است و بعید میدانم با کلیگویی بشود روی آن نظر داد، باید شرایط را کامل توضیح داد تا بدون اما و اگر بشود پاسخ داد، در واقع هر چه بپرسید احتمالا کارشناس محترم خواهند گفت با فرض سؤال اشکال دارد یا ندارد، آنچه تا کنون گفته شده است این است که همینطوری به خودی خود این کار حلال و بلکه مستحب است، نه چیز بیشتر، شرایط میتواند این حکم را تغییر دهد، ممکن است برخی از شرایط مدّ نظر شما این حکم را به صورت موضعی باطل کند و برخی هم ضرری به این حکم نزند ....
به طور عمومی اگر حکم حلال خدا مزاحم یک واجب خدا قرار بگیرد آن حلال حرام میشود، مثلاً اگر ازدواج دوم مرد حقی را از زنش ضایع نماید و مصداق ظلم به او بگردد، اما اینکه در دین خدا آیا مثلاً زن حق دارد که شوهرش را مال خودش بداند و کسی را با خودش در داشتن او شریک نکند یا خیر و اگر مرد این کار را کرد این کار او چون باعث ناراحتی زن میشود ظلم به او خواهد بود خیر فکر نکنم چنین چیزی حلال خدا را حرام کند، ولی به شخصه فکر میکنم ممکن است قیودی بر مرد بگذارد، چه آنکه حکم عقل است که هر کاری با کمترین تلفات انجام شود و گرهی با دست باز میشود با دهان باز نشود، تعیین این قیود هم شاید کار سادهای نباشد و به خیلی چیزها بستگی داشته باشد :Gig:
یا علی علیهالسلام
جسارت نشه ولي چرا ذهن بعضي مردها رو اين حكم أنقد درگير كرده ؟!!! كاش استحباب احكام ديگه هم انقد رو بورس بود !
سلام علیکم سرکار خانم
اگر به این حکم گیر داده نشود که این حکم از رسالهها حذف نمیشود، به هر حال این هم یک حکم است در کنار احکام دیگر، یک بار برای همیشه رویش همه بتوانند آنرا درک کنند دیگر لزومی ندارد مدام از رساله بیرون آورده شده و شخم زده شود و دوباره در آنجا گذاشته شود.
شما فرض کنید که یک نفر میخواهد ازدواج مجدد کند به هر دلیلی و میخواهد این کارش مرضی خدا باشد و اگر بفهمد که نیست هم تقوا پیشه میکند و به این کار دست نمیزند، چنین کسی به دنبال یادگیری دین خداست، آیا پرسیدن این سؤال در یک سایت دینی در بخش فقهی یا هر بخش دیگری اشکالی دارد؟
خوب خانمها اجازه دهند این مسأله برای ما مردان که سؤال داریم حل بشود دیگر، شما هم اگر سؤالی دارید بپرسید، دعوا که نداریم، هر کدام هم که شرایطش را داشتیم اگر خواستیم انجام میدهیم و نخواستیم نمیدهیم، کسی هم که شرایطش را ندارد میفهمد که باید از آن دوری کند چون گناه گناه است چه اسمش زنا باشد و چه دروغ بستن به خدا و چه ازدواج حرام، این ازدواج حرام میتواند ازدواج با زن کافر باشد یا ازدواج مجدد یا موقت در شرایطی که از نظر خداوند این ازدواج حرام است.
یا علی علیهالسلام
سلام
لطفا بگید این استحباب شرایط خاصی دارد یا نه؟ شامل همه مردان میشود یا نه؟
یا اگر تعدد زوجات و صیغه منجر به فروپاشی زندگی اول مرد شود در این صورت هم تعدد زوجات مرد مستحب است؟
در شرایط کنونی که خانمی حاضر است حتی به قیمت فروپاشی زندگی خود و فرزندانش زیر بار تعدد زوجات شوهرش نرود آیا باز هم باید مرد رو به تعدد زوجات دعوت کرد؟
سلام علیکم
در جواب، به معنای چندهمسری و پیشینه و دلایل و شرائط چندهمسری پرداخته می شود.
مفهوم شناسی چندهمسری
چندهمسری (polygamy) یا تعدد زوجات، در لغت به معنای چند تن بودن همسران یک مرد است و در رویکرد حقوقی، عرف و سنّت، یک وضعیت قانونی است که به عنوان واقعیتی در برخی جوامع انسانی وجود داشته و دارد. [۱]
به گفته مرتضی مطهری تک همسری، طبیعیترین فرم زناشویی است. در تک همسری روح اختصاص یعنی مالکیت فردی و خصوصی ـ که البته با مالکیت خصوصی ثروت متفاوت است ـ حکمفرماست. در تک همسری هر یک از زن و شوهر احساسات و عواطف و منافع جنسی دیگری را «از آنِ» خود و مخصوص شخص خود میداند. [۲]
پیشینه چندهمسری
سنّت چندهمسری در بسیاری از اجتماعات بشری سابقۀ دیرینه دارد و همواره به عنوان یک قاعده رایج بوده است. [۳] چندهمسری در میان ملل و اقوام مختلف جهان از جمله ایرانیان باستان، چین، هند و مصر رواج داشته است [۴] و در همۀ ادیان آسمانی پیش از اسلام نیز امری مقبول بوده است.
چندهمسری در کتاب مقدس
در کتاب مقدس (تورات) آن را به رسمیت شناخته است؛ زیرا در تورات عباراتی آمده است که به جواز چندهمسری دلالت دارد؛ مانند شرح زندگی بعضی پیامبران و شخصیتها که در خلال آن به تعدد زوجات آنها نیز اشاره شده است. [۵] اباحۀ تعدد زوجات در آیین یهود، بدون محدودیت در تعداد همسران تا قرن یازدهم ادامه داشت و در این قرن، احبار آن را منع کردند و همچنان این قانون جاری است. [۶]
در اناجیل چهارگانه دربارۀ تعدد زوجات بیان روشنی مبتنی بر جواز یا تحریم به چشم نمیخورد، ولی بررسی تاریخی نشان میدهد برخی از پادشاهان مسیحی زنان متعدد داشتهاند، [۷] هر چند در قرن اخیر کلیسا تعدد زوجات را تحریم کرده است و برخی نظام تک همسری را از ویژگیهای مسیحیت تلقی کردهاند. [۸]
چندهمسری در روزگار جدید
تعدد زوجات هم اکنون در بسیاری از مناطق جهان به صورت یک قاعده وجود دارد و طبق تحقیقات برخی صاحب نظران در ۶۷درصد جوامع بشری چندزنی رایج است، [۹] ولی چندشوهری فقط در بعضی جوامع خاص وجود دارد و در دوران اخیر در برخی جوامع عقب مانده مانند قبایلی از آفریقا (در کنگو و نیجریه) و سرخ پوستان پاویوتسو (paviotso)، دالاهای هند و چین (dala) و برخی جوامع دیگر دیده شده است. [۱۰] چند شوهری در هیچ شریعت آسمانی پذیرفته نشده است و در ملل متمدن نیز رایج نیست.
تعدد زوجات در دین اسلام
در اسلام تعدد زوجات به دلایل اجتهادی کتاب، سنّت، اجماع فقیهان مذاهب اسلامی و سیرۀ قطعی مسلمانان امری پذیرفته شده است. [۱۱] در آیاتی از قرآن کریم به تعدد زوجات اشاره شده است [۱۲] که مهمترین آنها، آیۀ ۳ سوره نساء است که از نظر مشهور مفسران، مفهوم آیه بر جواز تعدد زوجات تا ۴ همسر با رعایت شرایط آن دلالت دارد. [۱۳] در احادیث متعدد از منابع شیعه و سنی نیز این مسئله مطرح شده است.[۱۴]
ادله فقهاء برای جواز تعدد زوجات
فقهاء با توجه به آیات و روایات، این بحث را در اولین کتابهای فقهی مطرح کردهاند، ولی تا قرن پنجم بحث استدلالی مبنی بر حکم جواز تعدد زوجات و حرمت مازاد بر چهار زن را ارائه نکرده و فقط به بیان فتوا بسنده کردهاند. [۱۵] شیخ طوسی (قرن پنجم) نخستین فقیهی بود که در کتاب خلاف در بحث نکاح، به اجماع و روایت استناد کرده است و دلالت آیۀ سوم سوره نساء را بر این حکم ناتمام دانسته و بعد از او نیز تا علامه حلی، در هیچ کتاب فقهی دلیلی غیر از این دو دلیل ارائه نشده است و ایشان علاوه بر اجماع و روایت، به آیه سوم سوره نساء نیز بر این حکم استناد کرد: «فَانكِحُوا مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ» یعنی خداوند مردان مسلمان را مورد خطاب قرار میدهد و آنها را در انتخاب چند زن مجاز میداند، مشروط به این که بتوانند در میان همسران خود اجرای عدالت کنند. بعد از علامه حلی نیز شهید ثانی و محقق کرکی و دیگران به این دلایل استناد کردهاند. [۱۶]
بنا بر این، فقیهان با تمسک به منطوق این آیه که تعدد زوجات را جایز دانسته است و نیز روایاتی که ازدواج بیش از چهار همسر را جایز نمیدانند، جواز تعدد را اثبات کردهاند. [۱۷] علاوه بر آن، فقیهان و مفسران این آیه را مهمترین دلیل بر محدودیت تعدد ازدواج تا حداکثر چهار زن دانستهاند. [۱۸]
چرایی جواز تعدد زوجات
جواز تعدد زوجات با شرایطی که در شریعت اسلام آمده است، مبتنی بر مصالح فردی و اجتماعی انسانها و با در نظر گرفتن طبیعت وضعیت جسمی و جنسی زن و مرد و ویژگیها و نیازهای آنهاست. از آنجا که تعدد زوجات در میان همۀ امتهای گذشته وجود داشته است، بیشتر اندیشمندان عوامل گوناگونی مانند شرایط جغرافیایی، آب و هوا، مسائل اقتصادی و وضعیت جسمانی زن و مرد را به عنوان فلسفۀ تعدد زوجات برشمردهاند و بیماریهای ماهانۀ زن و عدم آمادگی او برای تمتع مرد در صورت بیماری، عقیم بودن و یائسگی زن را عامل انتخاب همسران دیگر میدانند. [۱۹] ولی بیشترین تأکید بر فزونی عدد زنان بر مردان است که در نتیجۀ تلفات مردان در جنگها و حوادث و مقاومت بیشتر زنان در مقابل بیماریها به وجود میآید. [۲۰]
شرایط تعدد زوجات
همه ادیانی که تعدد زوجات را جایز دانستهاند، آن را به شرایطی مشروط کردهاند. در آیین یهود، چندزنی به توانایی مالی مرد مشروط شده است و در میان یهودیان علاوه بر توانایی مالی، شروط دیگری مانند عقیم یا دیوانه بودن زن اول و عدالت میان زنان را شرط دانستهاند و در دین زرتشت نیز این قانون وجود داشته است. [۲۱] از شروط اساسی همۀ ادیان عدالت است. مثلاً در تورات دربارۀ پسری که با کنیز پدر خود ازدواج کرده است، ازدواج مجدد او به عدم تقلیل وظایف زناشویی و تأمین غذا و لباس وی شده است یا در کتاب مذهبی مالدیو، به شوهر دستور میدهد که با زنان خود به صورت تساوی رفتار کند. [۲۲] فقیهان نیز با توجه به آیات و روایات، در کتب فقهی برای تعدد زوجات شرایطی مطرح کردهاند.
عدالت
تنها شرطی را که فقهای همۀ دورانها و همۀ مذاهب اسلامی بر آن اتفاق نظر داشتهاند، رعایت عدالت است. آنها این شرط را با استناد به آیۀ ۳ سوره نساء در ابواب مختلف کتاب نکاح ذکر کردهاند. مفسران و فقیهان، «ذلک أدنی الّا تعولوا» را حکمت تشریع دانستهاند و بر این باورند که اساس تشریع احکام نکاح بر عدل و عدم تجاوز به حقوق دیگران است. [۲۳]
مفسران شیعه و سنّی مقصود از عدالت در آیۀ مذکور را عدالت در رفتار خارجی و امور مشترک داخلی که در اختیار انسان است دانستهاند؛ مانند همخوابگی، وسایل زندگی و نفقه. [۲۴] و آیه ۱۲۹ سوره نساء را ـ که در آن عدالت میان همسران محال دانسته شده است ـ بر اموری که در اختیار انسان نیست، مانند محبت قلبی، حمل کردهاند؛ زیرا در ادامۀ آیه ذکر شده است که چون نمیتوانید در میان همسران خود عدالت را مراعات کنید، پس همۀ تمایلات قلبی خود را متوجه یکی از همسران نکنید تا دیگری بدون تکلیف نماند. [۲۵]
رضایت همسر
در هیچ یک از منابع فقهی، ازدواج مجدد به رضایت همسر اول یا همسران فعلی شخص مشروط نشده است. فقها نیز با استناد به اطلاق دلیل جواز چندزنی، جواز حکم را به رضایت همسر اول مشروط نکردهاند، مگر در مواردی خاص مانند ازدواج با برادرزادۀ همسر یا خواهرزادۀ او. در این موارد با استناد به روایاتی [۲۶] اذن همسر را شرط صحت ازدواج مجدد دانستهاند. [۲۷]
بر اساس نظر فقیهان، اگر زوجه به موجب شرط ضمن عقد، وکالت داشته باشد که در صورت ازدواج مجدد زوج بتواند خود را مطلقه کند، میتواند از این اختیار خود استفاده کند. [۲۸] همچنین، اگر ازدواج مجدد زوج باعث مشکلات روحی شدید برای زوجۀ اول و عسر و حرج او شود و ادامۀ زندگی مشترک را برای وی مشقت آمیز و تحمل ناپذیر کند، میتواند با رجوع به حاکم شرع، تقاضای طلاق کند. [۲۹]
توان مالی و جنسی مرد
در متون روایی و فقهی شرایطی مانند شرط قدرت مالی زوج در تأمین نفقه و همچنین قدرت جنسی او برای ارضای جنسی همسران نیامده است. دلایل جواز تعدد زوجات از این حیث اطلاق دارند. در صورتی که ناتوانی مرد در هر یک از این دو باعث عسر و حرج برای همسرانش دیگر شود برخی فقیهان به کراهت یا در مواردی به حرمت قائل شدهاند. [۳۰]
برخی از فقیهان معاصر اهل سنت توان مالی و جنسی مرد را شرط ازدواج مجدد دانستهاند، [۳۱] ولی این حکم ااز نظر آنان حکم تکلیفی است و باعث بطلان عقد ازدواج نمیشود. تنها در صورتی که عدم توانایی مالی یا جنسی زوج باعث عسر و حرج و مشقت شدید هر یک از زوجات شود، او میتواند از دادگاه صالحه تقاضای طلاق کند.
آثار و احکام چندهمسری
چندهمسری وضعیت حقوقی خاصی را فراهم میکند که آثار و احکامی بر آن مترتب است که حقوق و تکالیف زوج و زوجه را تحت تأثیر قرار میدهد و در مقایسه با حقوق زوجهای که زوجش تک همسر است، متفاوت میسازد.
حق همخوابگی
یکی از حقوق زن، حق همخوابگی است. در صورتی که مردی چند زن داشته باشد باید این حق بین همه تقسیم شود. در اصطلاح فقهی به این حق حق قَسم میگویند، به این معنا که زوج، شبهای خود را میان همسرانش تقسیم کند. [۳۲] و اگر مردی چهار زن داشت باید هر شب نزد یکی از آنها باشد.
فقیهان امامیه و اهل سنت در اصل وجوب قسم اتفاق نظر دارند. شیخ مفید نخستین فقیهی است که بابی را به نام باب قسم در کتاب نکاح خود مطرح کرده است [۳۳] و فقهای بعدی از او تبعیت کردهاند. [۳۴] روایات فراوانی نیز بر آن دلالت دارد. [۳۵]
ارث زوجات
از نظر فقیهان، سهم ارث زن و شوهر از یکدیگر میزان مشخصی از ترکه است که در آیات ۱۱ و ۱۲ سوره نساء بیان شده است. [۳۶] اگر شوهر، فرزند نداشته باشد، سهم همسر دائم او، یک چهارم ترکه است و اگر فرزند داشته باشد، سهم او یک هشتم ترکه است و حتی اگر مردی چند همسر داشته باشد، ارث آنها افزوده نمیشود و همان مقدار به تساوی میان آنها تقسیم میشود.
تحریم همسر پنجم
از نظر فقیهان همۀ مذاهب اسلامی و به ضرورت دین، اختیار همسر پنجم در ازدواج دائم جایز نیست. [۳۷] مستند اصلی این حکم، آیه ۳ سوره نساء و روایاتی است که در منابع روایی شیعی و سنّی نقل شده است؛ [۳۸] مثلا جمیل بن دراج نقل میکند که امام صادق (علیه السلام) به مردی که در یک عقد، پنج زن را به ازدواج خود درآورده بود، دستور داد هر کدام را که خواست رها کند و چهار زن دیگر را نگه دارد. [۳۹] نیز در خبری رسیده است که یکی از صحابه هنگامی که به اسلام گروید ۱۰ زن داشت. پیامبر (صلی الله علیه و آله) از وی خواست که چهار زن را نگه دارد و بقیه را رها کند. [۴۰]
بر اساس نظر مشهور فقهاء امامیه، این حکم فقط مخصوص ازدواج دائم است و در ازدواج موقت محدودیت در تعداد وجود ندارد. [۴۱]
منابع:
1. عبدی پور، ابراهیم، مجله فقه و حقوق، سال پنجم، شماره 20، بهار 1388ش، ص ۸.
2. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، صدرا، تهران، ۱۳۷۷ش، ج ۱۹، ص ٢٩٩.
3. دورانت، ویل، تاریخ تمدن،انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، تهران، 1370ش، سوم، ص ۵.
4. منتسکیو، روح القوانین، ترجمه علی اکبر مهتدی، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۴۹ش، ۴۳۴ ـ ۴۳۵.
5. فرحات، کرم حلمی، تعدد الزوجات فی الأدیان، دارالآفاق العربیه، قاهره، ۱۴۲۲ق، ص ۱۱ ـ ۱۳؛ زحیلی، وهبه، و البغا، مصطفی و لحام، حنان، تعدد الزوجات فی الإسلام، دارالحافظ، دمشق، ۲۰۰۰م، ص ۷.
6. لحام، شاکر، تعدد الزوجات، دارالتوفیق، دمشق، ۱۴۲۲ق، ص ۲۸.
7. منتسکیو، همان، ص ۴۳۴؛ لحام، همان، ص ۲۹.
8. عبدالفتاح، عبدالمصنف محمود، تعدد الزوجات فی الإسلام، مجله الإسلام، ش 4، ۱۴۰۸ق، ص ۳۵۹؛ لحام، همان، ص ۲۹.
9. دیرین، خلیل، راهی به سوی مردم شناسی، بی نا، شیراز، ۱۳۶۶ش، یکم، ص ۷۰.
10. منتسکیو، همان، ۴۳۴ ـ ۴۳۵؛ دیرین، همان، ص ۷۲.
11. نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۷ش، ج۳۰، ص ۲؛ کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد، مؤسسه آل البیت (علیهم السلام)، قم، ۱۴۱۱ق، ج۱۲، ص ۳۷۳؛ زحیلی، وهبه، الفقه الإسلامی و ادلته، دارالفکر، دمشق، ۱۴۱۸ق، ج ۵، ص ۷ و ۳۵؛ مطهری، همان، ج ۱۹، ص ۳۰۳ و ۳۵۷.
12. تحریم: 66/ ۱؛ احزاب: ۳۲/ ۵۰.
13. شیخ مفید، محمد، المقنعه، دفتر انتشارات اسلامی، قم ۱۴۱۰ق، ص ۵۱۷؛ طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، دفتر انتشارات اسلامی، قم ۱۳۹۳ق، ج ۴، ص ۱۶۶ ـ ۱۶۷.
14. حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳ق، ج ۱۴، ص ۳۹۸؛ بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، دارالفکر، بیروت، ۱۳۷۶ق، ج ۱۷، ص ۱۸۱ ـ۱۸۲.
15. مفید، همان، ص ۵۱۷؛ سلار، عبدالعزیز، المراسم العلویه، مطبعه امیر، قم، ۱۴۱۴ق، ص ۱۴۸.
16. علامه حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعه، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۸ق، ج ۷، ص ۸۲؛ کرکی، همان، ج ۱۲، ص ۳۷۴؛ طباطبائی، سید علی، ریاض المسائل، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۲ق، ج ۱۰، ۲۱۷؛ نجفی، همان، ج ۳۰، ص ۳.
17. طباطبائی، سید علی، ریاض المسائل، همان.
18. شیخ مفید، همان، ص ۴۶.
19. اسعدی، سید حسن، خانواده و حقوق آن، به نشر، مشهد، ۱۳۸۷ش، ص ۳۱۶ ـ ۳۲۳؛ طباطبائی، سید محمد حسین، تعدد زوجات و مقام زن در اسلام، انتشارات آزادی زن، قم، بی تا، ص ۴۰.
20. مطهری، همان، ج ۱۹، ص ۳۳۳ – ۳۳۴.
21. مطهری، همان، ج 19، ص ۳۳۷، ۳۴۰ – ۳۴۱.
22. منتسکیو، همان، ۳۴۷ – ۳۴۸.
23. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۴، ص ۱۸۲؛ زحیلی، وهبه، الفقه الإسلامی، ج ۹، ص ۹.
24. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، مؤسسه اعلمی، بیروت، ۱۴۱۵ق، ج ۳، ص ۱۱؛ مطهری، همان، ص ۴۲۱؛ مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ش، ج ۳، ص ۲۵۵.
25. مفید، همان، ج۷، ص ۴۹۱؛ طبرسی، همان، ج ۷، ص ۴۲۱؛ طباطبایی، سید علی، ریاض المسائل، ج ۵، ص ۱۰۱.
26. طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۵ش، ج ۷، ص ۳۳۲.
27. نجفی، همان، ج۲۹: ۳۵۷.
28. موسوی خمینی، سید روح الله، تحریر الوسیله، دارالکتب العلمیه، نجف، ۱۳۹۰ق، ج ۲، ص ۳۰۲ـ ۳۰۳.
29. مادۀ ۱۳۰ قانون مدنی ایران.
30. نجفی، همان، ج ۲۹، ۳۵ ـ ۳۶؛ خویی، سید ابوالقاسم، مبانی العروة الوثقی، کتاب النکاح، مدرسه دارالعلم، نجف، ۱۴۰۴ق، ج ۱، ص ۱۲ ـ ۱۳.
31. زحیلی، الفقه الاسلامی، ج ۹، ص ۶۶۷۰.
32. محقق حلّی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، انتشارات استقلال، تهران، ۱۴۰۹، ج ۲، ص ۵۶۶؛ نجفی، همان، ج ۳۱، ص ۱۴۸.
33. مفید، همان، ۵۱۶.
34. سلار، همان، ۱۵۵؛ بحرانی، یوسف، الحدائق الناضره، دفتر انتشارت اسلامی، قم، بی تا، ج ۲۴، ص ۵۸۸؛ انصاری، مرتضی، کتاب النکاح، المؤتمر العالمی، قم، ۱۴۱۵، ص ۴۷۰ ـ ۴۷۱؛ جزیری، عبدالرحمن، الفقه علی المذاهب الاربعه، شرکة دارالارقم، بیروت، ۱۴۲۰ق، ج ۴، ص ۲۲۸.
35. بحرانی، یوسف، همان، ج ۲۴، ص ۵۸۸ ـ ۵۸۹؛ حر عاملی، همان، ج ۱۵، ص ۸۰.
36. مفید، همان، ص ۶۸۷؛ نجفی، همان، ج ۳۹: ۱۹۶.
37. علامه حلّی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۹ق، ج ۳، ص ۴۱؛ کرکی، همان، ج ۱۲، ص ۳۷۳؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، مؤسسه المعارف الاسلامیه، قم، ۱۴۱۳، ج ۷، ص ۳۴۷.
38. بیهقی، همان، ج ۷، ص ۱۸۱ ـ ۱۸۴؛ ابن قدامه، عبدالله، المغنی، دارالکتب العربی، بیروت، ۱۴۱۶ق، ج ۷، ص ۴۳۶؛ حرّ عاملی، همان، ج ۱۴، ص ۳۹۹ ـ ۴۰۴.
39. حرّ عاملی، همان، ج ۱۴، ص ۴۰۳.
40. بیهقی، همان، ج ۷، ص ۱۸۱.
41. کرکی، همان، ج ۱۲، ص ۳۷۹؛ شهید ثانی، مسالک، ج ۷، ص ۳۴۸؛ نجفی، همان، ج ۳۰، ص ۸.
الحمد لله رب العالمین.
چند همسری در دوران گذشته در تمام اقوام بوده و تمام ادیان هم درباره اون صحبت کردند درست ولی به خاطر این بوده که مردمشان اینجوری زندگی کردند مردم اون زمان چنین زندگی رو قبول داشتند و لابد تصور میکردند این نوع زندگی طبیعی و درسته و زنان با چنین مسئله ای مشکل نداشتند ادیان هم با توجه به فهم و درک مردم ان زمان صحبت کردند ولی حالا که شما می گویید از نظر آقای مطهری طبیعی ترین زندگی تک همسری است خوب این زمان به این نتیجه رسیدند که بهترین زندگی و سالم ترین و طبیعی ترین و مطلوبت ترین زندگی همین تک همسری است الان خیلی نسبت به گذشته پیشرفت کردیم اون زمان کی زنان رو انسان حساب میکردند که بخوان به عنوان شریک زندگی مرد ازش نام ببرند ما هم که قرار نیست زندگیمون شبیه گذشته بشه اگه اینجوریه باید بریم درون غار زندگی کنیم
تعدد زوجات اگر به خطر وجود جنگ بود خوب در زمانی که جنگی رخ ندهد و تعداد زنان و مردان برابر باشد یا حتی تعداد زنان خیلی کمتر از مردان باشد این حکم چرا باید وجود داشته باشد اگر به خاطر وجود شهوت بالای مردان است که طبق برخی احادیث شهوت زنان بالاتر از مردان است اگر به خاطر دو سه روز عادت ماهیانه ی زنان و دوران زایمان است که مرد نمی تواند خود را کنترل کند که دیگه خیلی دلیل جالبیه مرد دو سه روز نمی تواند خود را کنترل کند آنوقت زن اگر شوهرش تا چند ماه یا چند سال ازش دور باشه باید عفت پیشه ورزد واقعا چه بگیم دیگه!!
البته من تعدد زوجات رو در شرایط خاص خود نه در تمام دوران به شرط رضایت همسر اول قبول دارم
یکی از حقوق زن، حق همخوابگی است
سلام به همه
وارد موضوع اصلي تاپيك نميشوم. فقط يك سوال برايم پيش آمده كه از كارشناس عزيز ميپرسم
1 - هميشه گفته شده و ميشود كه شهوت و علاقه به رابطهء جنسي فقط مخصوص مرد است (بحث طالب و مطلوب) و زنها ميل چنداني به آن ندارند و به همين دليل است كه مرد بايد به عنوان خريدار به خواستگاري برود (لااقل يكي از دلايل)
2 - گفته ميشود ، زنان فقط به عواطف توجه دارند و رابطهء جنسي براي آنها موضوعيتي ندارد و توجه آنها به شهوت بسيار ناچيز است
يا فراتر از آن ، حتي برخي از خانمها ميگويند: "ما ازوابط جنسي بدمان مي آيد و اگر انجام ميدهيم ، صرفاً به دليل وظيفه ايست كه نسبت به شوهر داريم"
با توجه به مواردي كه عرض كردم ، پرسشم از شما اين است كه ، پس به چه دليل حق همخوابي براي زنان درنظر گرفته شده؟
آيا حق چيزي به آنها داده شده كه تمايل چنداني به آن ندارند؟ (يا در مواردي اصلاً تمايل ندارند؟)
اگر هم بفرماييد زنها هم ميل جنسي در حد مرد دارند (كه با توجه به عرايض قبلي بعيد ميدانم پاسخ اين باشد) ، آن وقت اين پرسش پيش ميآيد كه اگر ميل جنسي ، يك تمايل دو طرفه است ، ديگر اينكه گفته ميشود مرد حق جنسي دارد ، چه معنايي خواهد داشت؟!
البته اگر ميدانيد پرسش بنده به موضوع تاپيك بي ارتباط است ، بفرماييد تا آن را حذف كنم. تشكر از شما
سلام به همه
وارد موضوع اصلي تاپيك نميشوم. فقط يك سوال برايم پيش آمده كه از كارشناس عزيز ميپرسم
1 - هميشه گفته شده و ميشود كه شهوت و علاقه به رابطهء جنسي فقط مخصوص مرد است (بحث طالب و مطلوب) و زنها ميل چنداني به آن ندارند و به همين دليل است كه مرد بايد به عنوان خريدار به خواستگاري برود (لااقل يكي از دلايل)
2 - گفته ميشود ، زنان فقط به عواطف توجه دارند و رابطهء جنسي براي آنها موضوعيتي ندارد و توجه آنها به شهوت بسيار ناچيز است
يا فراتر از آن ، حتي برخي از خانمها ميگويند: "ما ازوابط جنسي بدمان مي آيد و اگر انجام ميدهيم ، صرفاً به دليل وظيفه ايست كه نسبت به شوهر داريم"
با توجه به مواردي كه عرض كردم ، پرسشم از شما اين است كه ، پس به چه دليل حق همخوابي براي زنان درنظر گرفته شده؟
آيا حق چيزي به آنها داده شده كه تمايل چنداني به آن ندارند؟ (يا در مواردي اصلاً تمايل ندارند؟)
اگر هم بفرماييد زنها هم ميل جنسي در حد مرد دارند (كه با توجه به عرايض قبلي بعيد ميدانم پاسخ اين باشد) ، آن وقت اين پرسش پيش ميآيد كه اگر ميل جنسي ، يك تمايل دو طرفه است ، ديگر اينكه گفته ميشود مرد حق جنسي دارد ، چه معنايي خواهد داشت؟!
البته اگر ميدانيد پرسش بنده به موضوع تاپيك بي ارتباط است ، بفرماييد تا آن را حذف كنم. تشكر از شما
سلام علیکم
هیچ یک از گفته های شما صحت ندارد
شهوت زنان، بنابر روایات اهل بیت (علیهم السلام) و تجربه عینی، ده برابر شهوت مردان است و اگر اظهار نمی کنند، به خاطر حیاء آنها است. بنابراین شهوت زنان، بیشتر از شهوت مردان است.
علاوه بر این که همخوابگی، تنها به رابطه جنسی خلاصه نمی شود و موجب تقویت رابطه عاطفی نیز می شود. اصلاً تا رابطه عاطفی صورت نگیرد، رابطه جنسی (به صورت معمول) صورت نمی گیرد.
والسلام
سلام علیکم
هیچ یک از گفته های شما صحت ندارد
شهوت زنان، بنابر روایات اهل بیت (علیهم السلام) و تجربه عینی، ده برابر شهوت مردان است و اگر اظهار نمی کنند، به خاطر حیاء آنها است. بنابراین شهوت زنان، بیشتر از شهوت مردان است.
علاوه بر این که همخوابگی، تنها به رابطه جنسی خلاصه نمی شود و موجب تقویت رابطه عاطفی نیز می شود. اصلاً تا رابطه عاطفی صورت نگیرد، رابطه جنسی (به صورت معمول) صورت نمی گیرد.
والسلام
تشكر از شما
البته بزرگوار اينها حرف بنده نبود. عرض كردم: گفته ميشود.... گفته اند.... عنوان كرده اند.... (ديگران ، بخصوص خود خانمها)
مرسي از پاسخ
اگر امكان دارد اين بخش را هم پاسخ دهيد:
اگر ميل جنسي ، يك تمايل دو طرفه است (و با توجه به فرمايش شما حتي در زنان بيشتر است) ، پس اينكه گفته ميشود مرد حق جنسي دارد ، چه معنايي خواهد داشت؟!