شاخصه های همسر خوب

[="Arial"][="Black"][=microsoft sans serif]سلام

دوستان گرامی
سازگاری برای خانم ها
و
چشم پاکی برای آقایان
از ویژگی های مهم همسر شایسته است.:hamdel:
خانم سازگار به مردخانه فشار نمی آورد تا هر طور شده مخارج زندگی را تامین کند راضیست و چشم وهم چشمی ندارد وآقای چشم پاک موجب آرامش زن و دورشدن زندگی از بسیاری از خیانت ها می شود.

سلام

معیارهای خوبی دارید مثل من

متشکرم

مغرور،خودخواه،خسیس و دروغگو نباشه

دوستان سلام

آرمانی یعنی چیزی دست نیافتنی

اطراف ما که از این دست افراد زیاد پیدا می شود، حالا نمی دانم ما با این همه گناه آدم های علیه السلامی تشریف داشتیم و خودمان نمی دانستیم یا اینکه شما واقعا یک چیزهایی را که آرمانی نیست، آرمانی می دانید؟!!

درست است که در نسبت با عموم افراد جامعه، افراد کمتری هستند اما نایاب و کمیاب نیستند. در همین چند ماهه 2 نفر از دوستان بنده - یکی دانشجو و دیگری طلبه- که این ویژگی ها را داشتند با دو بانوی بزرگوار ازدواج کردند.

دعای عهد روزانه و نماز شب و دغدغه جامعه و فرهنگ داشتن، حداقل چیزهایی است که حقیر به وفور در دانشجو و و طلبه های اطراف خود می بینم.

طلابی را می شناسم که از سویی به صورتی اصولی، با برنامه و هدفمند در جهت رسیدن به اجتهاد تلاش می کنند و از سویی تمام تلاش خود را برای دست یابی به ملکات اخلاقی به کار گرفته و شرکت در کلاس های اخلاق و پیروی از دستورات استاد اخلاق را بر خود فرض می دانند. دانشجویانی را می شناسم که با هدف تولید علم درس می خوانند و در دروس اخلاق شرکت می کنند؛ این دسته افراد کمیابی هستند.

علی علی

دوستان سلام

علیک السلام

امام زمان علیه السلام و بزرگان دین و بسیاری از مردم به رسم ادب، سعی می کنند که از ورودی های منتهی به پایین پای روضه منوره امام رضا علیه السلام وارد حرم شوند و زیارت خود را آغاز کنند.
اگر دقت کنید در قسمت روضه منوره نیز، خدام حضرت اجازه نمی دهند که زائرین از قسمت بالاسر وارد روضه منوره شوند.

ورودی رواق دارالاجابة از قسمت بست شهید نواب صفوی و ورودی ها به محدوده روضه منوره از قسمت صحن آزادی، این گونه اند.

علی علی

چرا نمی خوره!!!؟؟؟؟
به جای جمله های شما:
متواضع باشه، خیرخواه باشه،دست ودل باز و مقتصد باشه،راست گو باشه

[="#EE82EE"]دوستان گرامی توجه کنید:[/]
[="#EE82EE"]اگر مایل هستید همسرآینده تون ویژگی های + داشته باشه ابتدا سعی کنید اون ویژگی ها رو درون خودتون به وجود بیارید و تقویت کنید.چون ما انسان هایی مانند خودمونو جذب می کنیم و به خاطر شباهت هامون به هم علاقه مند میشیم.[/]

سلام علیکم
همسر خوب را ندانم!
ولی اسک دینی خوب هستش که در آن بجای نقد پیام دیگران به موضوع تاپیک و پیام استارتر بیشتر رسیده بشه:Gol::Cheshmak:

باسلام .
در این باب جای سخن بسیار است ولی به طور کلی مهم ترین شاخصه یک همسر خوب ( اعم از زن ومرد) خوش بخت وسعادت مند نمودن همسرش است .
حال باید دید که سعادت مندی در چیست ؟
واژة خوشبختی در لغت، به معنای سعادت و خوش طالعی است.(1)
«در مورد راه‏های رسیدن به خوشبختی، دیدگاه‏های متفاوتی وجود دارد. مفهوم سعادت در همة نظام‌ها، اسلامی یا غیر اسلامی،‌یک مفهوم مقایسه‌ای است و به معنی دوام لذت و یا دوام نسبی لذت است و حتی مکاتب مادی نیز در زمینة سعادت دنیوی همین تفسیر را دارند. از این رو مثلاً به کسی که از مواد مخدّر استفاده می‌کند و در دفعات نخستین از مصرف آن لذت فوق‌العاده می‌برد،‌در هیچ مکتبی حتی مکتب‌های مادی گفته نمی‌شود که او «سعادتمند» است؛‌زیرا، در ورای این لذّتّها و در باطن این احساسات و ادراکات لذتبخش، بدبختی‌ها و سیه‌روزی‌های بسیار وجود دارد. یکی از دانشمندان غربی می‏گوید: یکی از بزرگان گذشته 288 عقیده مختلف را درباره خوشبختی، نقل می‏کند که تمام این عقاید را فیلسوفان و بزرگان جهان، اظهار داشته‏اند و هر یک از آنها برای وصول به خوشبختی راه متفاوتی را نشان داده‏اند.(2)
چیزی که اسلام به طور ویژه مطرح می‌کند و منشأ تفاوت آن با نظام‌های دیگر می‌شود، این است که بر اساس ایمان به جهان پس از مرگ از وجود لذایذ و آلام دیگری نیز خبر می‌دهد و به تناسب آن، مفهوم سعادت را در مرحلة نخست، لذت دائمی و جاودانی آخرت معرفی می‌کند.
اسلام، به انسان هشدار می‌دهد که زندگی وی منحصر به زندگی دنیا و لذایذ و رنج‌های دنیوی نیست. بلکه زندگی ابدی و جاودانه نیز با رنج‌ها و لذت‌های متناسب با اعمال انسان‌ها در راه است و این آدمی است که می‌تواند انتخاب کند زندگی زودگذر و فانی، ‌یا سعادت جاودانه و همیشگی را».(3)
مسّلم است که سعادت و خوشبختی از آنِ جامعه‏ای است که آسایش خاطر و آرامش بیشتری داشته باشد. با این بیان می‏توان گفت مال و ثروت و قدرت، منشأ سعادت و خوشبختی به حساب نمی‏آید، زیرا ثروت و قدرت، رفاه می‏آورند اما آرام بخش نیستند. یکی از دانشمندان انگلیسی می‏گوید: برای مردم عاقل، ثروت یکی از عوامل اضطراب و بدبختی است. مسئله مهم این است که باید بکوشیم تا مالک ثروت خود باشیم، نه بنده آن. کسانی که ثروت را بی اندازه دوست دارند، گویی خودشان را اسیر آن ساخته‏اند و از فکر این که مبادا در کشمکش حوادث، ثروتشان از دست برود، دائماً به خود می‏لرزند و هیچ وقت روی آسایش را نمی‏بینند.(4)
با نگاهی به دنیای غرب، به خوبی می‏توان دید که آنان از نظر ثروت و قدرت، در اوج قرار دارند اما هرگز عدم نگرانی و آسایش را (که رمز سعادت است) به دست نیاورده‏اند. در سال 1998 میلادی در ایالات متحده، هجده میلیون نفر به افسردگی دچار شدند. دراوایل دهه 1990 میلادی ارتکاب جرایم عمده در ایالات متحده در هر سال بیش از چهار صد میلیارد دلار به جامعه و قربانیان اصلی آن خسارت وارد ساخته است.(5)
استاد مطهری می‌گوید: طرح و تنظیم برنامة سعادت، فرع بر این است که انسان با تمام استعدادهای پنهانی که دارد، شناخته شود؛ زیرا سعادت از شکفته شدن استعدادها و بروز و ظهور و فعلیت یافتن قوه‌ها پیدامی شود. سعادت حقیقی وقتی حاصل می‌شود که تمام استعدادهای انسانی، بالاخص استعدادهای عالی وجود وی، از قوّه به فعلیت برسد.
انسان با همة استعدادهایش باید شناخته شود، تا طرح و تنظیم چنین برنامه‌ای ممکن و میسر گردد. از طرف دیگر با توجه به این که با همة پیشرفت‌های عظیمی که نصیب بشر در علم و صنعت شده و با همة کشفیات شگفت‌آوری که در دنیای جمادات و نباتات و جانداران صورت گرفته، انسان هنوز موجودی ناشناخته است؛ پس باید قبول کرد هنوز علم بشر نتوانسته است مدعی شود می‌تواند طرح سعادت بشر را تنظیم کند.(6) چگونه می‌توان طرح سعادت جامعی برای یک موجود تنظیم کرد، در حالی که حقیقت و ماهیت آن هنوز کاملا شناخته نباشد. بر این اساس برای شناخت عوامل سعادت و خوش بختی باید به سراغ آفریدگار انسان که حقیقت وجود انسان را می‌داند و از راز و رمز سعادت انسانی و راههای شقاوت آن آگاه است برویم و از قرآن و مفسران واقعی آن (روایات معصومین ) کمک بگیریم.
اسلام بشر را از جنبة جسم و جان و ازجهت معنوی و مادی مورد توجه قرار داده است و سعادت انسان را در برخورداری از کمالات روحی و استفادة صحیح از تمایلات مادی می‌داند؛ از این رو عواملی مادی و معنوی را در تحصیل سعادت مؤثر می‌داند، که عبارتند از:
1- ایمان به خدا؛ قرآن مجید در سورة عصر، افرادی را از خسران مستثنی کرده است و آن افراد مؤمن ونیکوکارند. آنها به فلاح و رستگار نائل می‌شوند.
خوش‌بخت کسی است که زندگی خوشایندی داشته باشد و این جز با آرمیدن در بستر خشنودی خداوند، امکان‏پذیر نیست.
2- تقوا و خودسازی؛ قرآن مجید پس از یازده سوگند به صراحت می‌فرماید: «سعادت و رستگاری برای کسی است که جان خود را از پلیدی تطهیر کند و بدبخت کسی است که به ناپاکی بگراید».(7)
استاد مطهری می‌گوید: پیغمبران الهی آمده‌اند که به ما راه زندگی و درِ ورودی زندگی و خوش‌بختی را نشان دهند. آمده‌اند به بشر بفهمانند بدی، بدکاری، هوس بازی، دروغ، خیانت، منفعت‌پرستی، کینه‌توزی و خودپرستی، راه ورودی زندگی و طریق رسیدن به سعادت و آرامش و رضایت خاطر نیست. درِوازه ورودی زندگی و خوش‌بختی، نیکی و نیکوکاری، راستی و درستی و استحکام اخلاقی و خیرخواهی و مهربانی است. تنها ایمان و اعتقاد به معنویات و سپس نیکوکاری بر اساس آن اعتقادات مقدس است که قلب را آرام و رضایت خاطر را تأمین می‌کند و سعادت را میسر می‌سازد.(8)
3- یاد خدا؛ قرآن مجید مهم‌ترین عامل و وسیله برای خوشی و آرامش روح را یاد خدا می‌داند و می‌فرماید: «دل آرام گیرد به یاد خدا»،(9) و روی گرداندن از یاد خدا را عامل سیه‌روزی می‌داند و می‌فرماید: «هر کس از یاد من روی گرداند، زندگی‌اش تنگ می‌شود».(10)
4 - عمل صالح ؛ قرآن کریم اموری همانند جهاد در راه خدا، امر به معروف، نهی از منکر، شکر نعمت‌های الهی و توبه را مایة حیات و سعادت انسان می‌شناسد.
5 - هم‌نشینی با بزرگان ؛ پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «أسعد الناس من خالط کرام الناس؛(11) سعادت‌مندترین مردم کسی است که با افراد بزرگوار و کریم هم‌نشین باشد».
6 - همسر، فرزند و منزل شایسته؛ در روایتی رسول خدا(ص)می‌فرماید: «مِن سعادة المرء المسلم الزوجة الصالحة و المسکن الواسع و المرکب الهنیء و الولد الصالح؛(12) از سعادت مرد مسلمان است که همسر شایسته، خانه وسیع، مرکب راهوار و فرزند شایسته داشته باشد».
7- پندپذیری؛ امام علی (ع) می‌فرماید: «السعید من وعظ بغیره؛(13) سعادت‌مند کسی است که از سرنوشت دیگران پند گیرد».
8 - عاقبت به خیری؛ امام صادق (ع) از امام علی (ع) نقل می‌کند: «حقیقت سعادت این است که آخرین مرحلة زندگی انسان با عمل سعادت مندانه‌ای پایان پذیرد و حقیقت شقاوت این است که آخرین مرحلة عمر با عمل شقاوت مندانه‌ای خاتمه یابد».(14)
9- آخرت‌گرایی: از منظر حدیث، ‌خوش‌بخت، دنیا را (که فقط برای امتحان در مسیر راه انسان قرار گرفته) رها می‌کند یا از تعلقاتش به آن می‌کاهد و در مسیر اخرت گام بر می‌دارد.
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
زهر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
انسان عاقل،‌خوشبختی را در امور فانی و متغیر نمی‌جوید. سعادت واژة ‌مقدسی است که عقل و روان پاک آن را تفسیر می‌کند و متاع قلیل،‌ لذت زودگذر و متغیر و در یک کلمه «دنیا» نمی‌تواند تفسیر کنندة آن باشد.
مولای متقیان نیک‌بختی را چنین تفسیر می‌کند: «نیک‌بخت‌ترین فرد کسی است که لذّت فانی(دنیا) را برای لذّت باقی(آخرت) رها کند».(15)
چون دنیا دار فانی است و بی اعتباری خویش را ثابت کرده و مرگ، عبرت بزرگ آن است، گشتن در پی خوش بختی و یافتن این گنج بزرگ در جایی و برای جایی که از بین رفتنی است، بیهوده است.

پی نوشت‏ها:
1. لغت نامه دهخدا، ج 6، ص 8875..
2. سید هاشم رسولی محلاتی، کیفر گناه، ص 278.
3.محمد تقی مصباح اخلاق در قرآن ج 1ص 102.
4. همان، ص 280.
5. حدیث زندگی، ش 12، ص 58 به نقل از ویلیام، جی، سنت، شاخص‏های فرهنگی در ایالات متحده، ترجمه فاطمه فراهانی.
6 . استاد مطهری، مقالات فلسفی، ج 2 ص 96.
7. شمس (91) آیه 9.
8. حکمت‌ها و اندرزها، ص 40ـ 41 با تلخیص .
9. رعد (13) آیه 28.
10. طه (20) آیه 124.
11. بحارالانوار، ج 74 ص 185.
12. بحارالانوار، ج 104 ص 98.
13. نهج البلاغة فیض الاسلام، خطبه 85.
14. تفسیر نمونه، ج 9 ص 250.
15. غرر الحکم ج2 ص441.

اخلاق ایمان نجابت هوش

به نظر من(حداقل برا خودم) مهمترین خصیصه داشتن درک و فهمه .دیدی که نسبت به دنیا و زندگی داره به من نزدیک باشه. بعد اون عقیده و ایمان و هوشش و اخلاقشه .

دوستان سلام

کلا حقیر در اطراف خود آقایان آرمانگرای مومن و متخلق زیادی می شناسم که واقعا کمیاب هستند اما گویا دخترانی که مناسب اینان باشند پیدا نمی شود.
کمتر دختری پیدا می شود که واقعا اهل رشد باشد و مهریه پایین بخواهد و دوست نداشته باشد عروسی کند و غبطه سبک زندگی شهدا و بزرگان دین را بخورد و در زندگی خود واقعا پیگیر این سیره باشد. دختری که عقلانیت دینی منش وی باشد و بتواند با تکلیف گرایی شوهر خود کنار بیاید.
ندیده ام دختری مهریه خود را 14 جهیزیه ساده و برای سایر دختران قرار دهد، کمتر دیده ام دختری خود بخواهد که عروسی نگیرد و آن را به روش بهتری هزینه کند و ...
نمی گویم چنین دخترانی پیدا نمی شوند، قطعا هستند اما هر چه هست ما نمی شناسیم و در دسترس ما نیستند.

یکی از همین دوستان طلبه بدین منظور مراجعه کرده بودند به حوزه خواهران، مسئول حوزه به ایشان فرموده بودند که بین خواهران طلبه چنین کسی را نمی شناسم. خواهران طلبه عزیز اینجا قبل از هر چیز می پرسند که این طلبه چگونه می خواهد با شرایط موجود درآمد زندگی خود را تامین کند؟
قصد ندارم این موضوع را به خواهران محترمه مخصوصا خواهران طلبه تعمیم دهم اما بالاخره این یک نمونه است.

علی علی

[="Arial Narrow"][="Olive"]دوست ندارم همسرم، با غریبه گرم بگیرد.
اگر حتی آن غریبه من باشم.
و ای کاش به غریبه عشق نورزم،
حتی اگر آن غریبه خود او باشد.
---------------------------------------
دوست دارم بخشی از توقعاتم را فدای اویم کنم،
که در عوض او هم بخشی از انتظاراتش را فدای منش کند.
انشاء الله هر جا زوج طلبه هست، هوای همو داشته باشن.

دعا کنید فقط این ده سالو به خوبی بگذرونم.

[/]

[=Arial Narrow]

گشتم نبود
نگرد، نيست...
:Nishkhand:

[=Arial Narrow]

جناب مکلف اين سوال خيلي منطقي وبجاست!!

دوستان سلام

بنده نیز تایید می کنم که این سوال در جای خود بسیار منطقی و صحیح است.
اصولا بنده معتقد هستم که یک طلبه نیز باید در اندازه خود به فکر مسائل مادی باشد؛ در پست زیر توضیح مفصلی داده ام:
http://www.askdin.com/thread42837.html#post570268
اما هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد
به نظر می رسد که وقتی مسئول حوزه که تبعا آشنا به این مسائل است و مراجعاتی در این زمینه دارد، می فرمایند که طلبه ای با چنین ویژگی را نمی شناسم و خواهران محترم طلبه در اینجا قبل از هر چیز از مادیات می پرسند، یک منظور و معنا و مفهوم خاصی را می رساند.
دقت کنید که مراجعه کننده، خود طلبه ای مومن و متخلق و ممحض در دروس و ویژگی های خوب دیگر بوده و تبعا به دنبال هم کفو خود بوده و شخصی را برای همسری می خواسته که نگرشی چون وی داشته باشد و در پاسخ با این مواجه می شود که طلبه ای با ملاک های وی در میان طلاب خواهر نیست.

علی علی

سلام و عرض ادب
همسری خوبه که قدر خوبی ها و فداکاری های همسرشو بدونه. بدونه اگر همسرش از خطاش میگذره و به روی اون نمیاره بخاطر این نیست که نمیفهمه بخاطره اینه که زندگی و همسرشو دوست داره و چشمشو روی خیلی از مسایل میبنده تا زندگیش حفظ بشه..

در ابتدا باید گفت یکی از سپرهای قوی برای حفظ دین، ازدواج است. تسریع در امر ازدواج فایده‏های فراوانی دارد و تأخیر آن زیان‏های بسیار. کم‏ تر عاملی پیدا می‏شود که به اندازه فساد و انحرافات جنسی، به نوجوانان و جوانان لطمه بزند. این مفاسد لطمه هایی می‏زند که در کل زندگی و در طول عمر انسان تأثیر سوء دارد. حال که ازدواج مفید و لازم است، باید ببینم معیارهای یک همسر خوب چیست؟
در انتخاب همسر باید متوجه باشیم می‏خواهیم کسی را انتخاب کنیم که یک عمر در کنار او زندگی کنیم. نباید این مسئله مهم از روی احساسات و بدون دقت و مشورت انجام گیرد، زیرا اگر انسان دچار همسر ناشایست یا نامتناسب و ناهماهنگ شود، کارش بسیار مشکل خواهد بود. مبادا با خود بگوید: فعلاً ازدواج می‏کنم و اگر در آینده نتوانستیم با هم زندگی کنیم، با طلاق از هم جدا می‏شویم.
برای انتخاب همسر باید معیارهایی داشته باشیم؛ یعنی دختر و پسر، باید ملاک‏ها و میزان هایی داشته باشند و بدانند چه همسری، با چه مشخصات و چه صفاتی می‏خواهد؟ می‏توان ملاک‏ها و معیارها و خصوصیاتی را که در انتخاب همسر باید در نظر گرفته شود، به دو قسم دسته بندی کرد:
1 - آن هایی که رکن و اساس اند و برای زندگی سعادتمندانه حتماً لازم اند؛
2 - آن هایی که شرط کمال هستند و برای بهتر و کامل‏تر شدن زندگی اند و بیشتر به سلیقه و موقعیت افراد بستگی دارند.
به طور مجمل درباره همه آنها بحث می‏کنیم:
1 - تدین و دینداری، کسی که پای بند دین نیست، تضمینی وجود ندارد که پای بند رعایت حقوق همسر و ادامه زندگی مشترک باشد. اگر یکی دیندار و دیگری بی دین باشد، زندگی آنان روی سعادت را نخواهد دید. سعادت بدون دیانت محال است. اگر هر دو بی دین باشند، باز تضمینی وجود ندارد که رعایت حقوق یکدیگر را بنمایند. البته منظور از دینداری و تدیّن این است که پای بند کامل به اسلام داشته باشند و اسلام را با جان و دل پذیرفته و در عمل به آن کوشا باشند، نه تدین سطحی و بی ریشه و بی عمل.
پیامبر(ص) به شخصی که می‏خواست ازدواج کند، فرمود: "علیک بذات الدین؛ (1) بر تو باد که همسر دیندار بگیری".
در مورد دیگری فرمود: "کسی که با زنی به خاطر ثروتش ازدواج کند، خداوند او را به حال خودش وامی‏گذارد و کسی که فقط به خاطر زیبایی با زنی ازدواج کند، دراو امور ناخوشایند خواهد دید. کسی که به خاطر دین و ایمانش با او ازدواج کند، خداوندهمه آن امتیازات را برایش فراهم خواهد کرد".(2)
دین دار بودن، به این است که دارای صفات ذیل باشد: عفت، حجاب، حیا، نجابت، اخلاق خوب، خوش حرف و خوش زبان بودن، اهل نماز و مناجات، علاقه‏مند به قرآن و اهل بیت پیامبر(ص)، ترس از خدا داشتن، آبرونگه‏دار بودن، اسراف کار نبودن و...
2 - اخلاق خوب از ویژگی‏های لازم و اساسی برای همسر است. منظور از اخلاق خوب تنها خنده رویی و خوش خلقی نیست، بلکه به معنای اخلاق اسلامی داشتن و نفس اماره را تهذیب کردن است.
پیامبر(ص) فرمود: "اذا جاءکم من ترضون خُلقه و دینه فزوّجوه و ان لا تفعلواتکن فتنة فی الارض و فساد کبیر؛(3) با کسی که اخلاق و دینش مورد پسند باشد، ازدواج کنید. اگر چنین نکنید، فتنه و فساد بزرگی در زمین به وجود خواهد آمد".
فردی از امام رضا(ع) سؤال کرد: برای دختری خواستگاری آمده که بد اخلاق است. آیا دخترم را به او بدهم؟ حضرت فرمود: "لا تزوّجه ان کان سیئی الخُلق؛(4) اگر بد اخلاق است، دخترت را به او نده".
نمونه اخلاق بد، لجاجت و یکدندگی، تکبر نسبت به همسر، بی ادب بودن، بی وفایی، کینه توزی، سوءظن داشتن، سبکی و هرزگی، کم ظرفیتی و بی تابی، با محبت نبودن و بد چشم بودن است.
3 - شرافت خانوادگی: منظور از شرافت خانوادگی، شهرت و ثروت و موقعیت اجتماعی نیست، بلکه منظور نجابت و پاکی و تدین خانوادگی طرفین است، زیرا ازدواج با یک فرد مساوی است با پیوند با یک خانواده و فامیل و ایجاد و یک نسل. در ازدواج و انتخاب همسر معقول نیست که انسان بگوید: من می‏خواهم با خود این فرد زندگی کنم و کاری به کار خانواده‏اش ندارم. لذا پیامبر(ص) فرمود: "انظر فی أی شی تضع ولدک فان العرق دساس؛ نیک بنگر که فرزندت را در کجا قرار می‏دهی، زیرا نطفه و ژن‏ها و خصوصیات ارثی، خواه ناخواه منتقل می‏شود و تأثیر می‏گذارد".
پیامبر(ص) فرمود: "بنگرید چه کسی را به همسری بر می‏گزینید، زیرا فرزندان، شبیه و مانند دایی هایشان می‏شوند".(5)
باز حضرت فرمود: "ایاکم و خضراء الدمن قیل یا رسول الله: و ما خضراء الدمن؟ قال: المرءة الحسناء فی منبت السوء؛ از سبزه‏های قشنگی که روی مزبله‏ها سبز میشود، پرهیز کنید. پرسیدند: مقصودتان چیست؟ فرمود: زن زیبایی که در خانواده پلیدی رشد کرده باشد (پسر نیز همین طور).
4 - زیبایی: زیبایی نیز یک امتیاز است و در شیرینی و سعادت زندگی زناشویی تأثیر به سزایی دارد. اگرانسانی، قیافه ظاهری و اندام همسرش را نپسندد و او را دوست نداشته باشد، ممکن است به طور ناخواسته به او ستم و جفا کند و از او بهانه و ایراد بگیرد و زندگی را بر او تلخ نماید.
به همسران سفارش شده است که خود را برای هم بیارایند و یکدیگر را اشباع و ارضا کنند تا از انحرافات و مفاسد مصون بمانند.
5 - کفو همدیگر بودن: سنخیت و تناسب و همتایی در علم و سواد و دین و ایمان و فرهنگ و فکر و اخلاق و تحصیلات علمی و سن و مال، اگر در تمامی جهات تناسب بیشتر باشد، مشکلات خانوادگی کم‏تر خواهد بود.(6)
پی‏نوشت‏ها:
1. وسائل، ج 14، ص 30.
2. وسائل، ج‏14، ص 31.
3. همان، ص 51.
4. بحار، ج‏100، ص 235.
5. جواهر،ج 29، ص 37.
6. علی اکبر مظاهری، جوانان و انتخاب همسر، با تلخیص و اضافات.

دوستان و بزرگواران نکات خیلی زیبایی رو بیان کردند که جای تامل داره...

اگه یه روز خواستم زن بگیرم حتما به روشی که مد نظرمه امتحانش میکنم تا ببینم تا ناراحتی هام و غم و غصه هام عکس العملش چیه…

خودمو نا امید نشون میدم تا ببینم میمونه کنارم یا میره…

اونی که تو شرایط سخت کنارم باشه و بهترین تصمیمات و حرفارو بزنه میشه زن زندگی من:hamdel:

الان که بعضی آقایون نظرشون اینه که زن خوب و متدین کسی هست که به ازدواج مجدد و متعه همسرش راضی باشه و هیچ مخالفتی نکنه:khaneh: و چه بهتر که خودش بره برای شوهرش زن بگیره!!!

مطمئن باش پسرا دنبال همچین دخترایی نمیرن.خیالت تخت تخت..

پسر جمائت میدونه به کی دل بده به کی دل نده...

پسرا حسابدار خوبین تو اینجور مسائل...

هر چند که حسابداریشونم فقط و فقط به درده خودشون میخوره:khaneh:

[="Times New Roman"][="Black"]به نظرم بهترین همسر برای یک مرد کسی هست که خوش اخلاق و خدا ترس و اهل زندگی و از همه مهم تر مطیع باشه..
.
زنی که مطیع نباشه زندگی رو به ... میکشه..
.
اینقدر توی دوست و فامیل و آشنا چنین خانواده هایی رو دیدم که حد نداره..انگار آقا رو شوهر دادن..تمام تصمیم ها رو خانوم میگیره..
.
تا شوهرش میخواد نفس بکشه زود میگه به تو چه . تو حرف نزن . باز تو حرف زدی و...
.
چنین زنی رو باید به 24 قسمت مساوی تقسیم کرد..اصلا نمی دونم چجوری چنین زندگی رو تحمل میکنن.. :Gig:[/]

همسر یعنی مرد یا زن؟:ok:

سلام
منظورتون از مطیع بودن چیه؟اینکه به 24قسمت مساوی تقسیمش کنید؟؟توزندگی که زن و شوهر جایگاه خودشونو بدونن هیچوقت این ذهنیت پیش نمیاد درسته که مرد ولایت زندگی به دست داره ولی بدین معنی نیست که زن بعنوان یک ضعیفه شناخته بشه!!

[="Times New Roman"][="Black"]

ولی ازبیان شما در خصوص تقسیم کردن به 24 قسمت چیزی غیر این برداشت نمیشه؟؟گاهی اوقات سیاست زندگی دست زن باشه به نفع آقاست !!منم با این قضیه که همه کاره زندگی زن باشه مخالفم چون اینطوری گاهی اوقات خوشبحال آقایون میشه ودیگه جای زن و مرد تعویض میشه

حرف تونو کاملا قبول دارم.اما همیشه این طور نیس.متاسفانه برعکسش هم هست. خانوم های طلبه ای که سعی می کنن کسی رو پیدا کنن که نگرشی مث اونا داشته باشن اما دریغ. متاسفانه بعضی وقتا خود همین آقایون ایراد می گیرن که مثلا خانوم رو چ به سیاست مثلااا.

بهترین همسر اینه که انقد حرفهای مادرش رو نکوبونه تو سر زن بیچاره:Ghamgin: مادر جای خود زنم جای خود نکه مادر بشه فرمانده کل قوا:Narahat:

آقا مسعود اعصاب ندارینا!!! :aatash::jangjoo: