جمع بندی رفتار با شارب خمر
تبهای اولیه
سلام
تعدادی از دوستان من ساکن خوابگاه دانشجویی هستند
امشب متوجه شدم چندتا از اون ها (دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری) در حال مصرف مشروبات الکلی هستند
در میان اون ها یکیشون پسر خوبی هست که اصلا ازش انتظار چنین کاری رو نداشتم
با توجه به این که نامبرده از خانواده ای مذهبی و معتقد هم هست، می خواستم بدونم چطور باید او رو امر به معروف کنم؟
به غیر از این فرد، سه نفر دیگه هم هستند که من سال پیش شاهد روزه داری شون بودم (مسلمان ماه رمضانی هستند و واجبات رو فقط در این ماه انجام میدن!)، برای امر به معروف این افراد باید چکار کرد؟
آیا اصلا نیازی هست به مسئولان دانشگاه اطلاع داده بشه؟ با توجه به این که رفتار سلبی معمولا نتیجه معکوس میده و ممکنه آینده اون ها رو خراب کنه و اون ها رو در رفتارشون جری تر؟
----------------------
نمایندگان مقام رهبری در دانشگاه دقیقا به چه دردی می خورند؟ وظیفه اون ها فقط 4 تا سخنرانی در مراسمات و پیشنمازی هست؟
چرا اینقدر بی کفایت هستند؟ خیلی از افرادی که در حول و حوش من هستند از نظر اطلاعات عمومی مذهبی ضعیف هستند و قبح بسیاری از اعمال براشون جا افتاده نیست
سلامتعدادی از دوستان من ساکن خوابگاه دانشجویی هستند
امشب متوجه شدم چندتا از اون ها (دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری) در حال مصرف مشروبات الکلی هستند
در میان اون ها یکیشون پسر خوبی هست که اصلا ازش انتظار چنین کاری رو نداشتم
با توجه به این که نامبرده از خانواده ای مذهبی و معتقد هم هست، می خواستم بدونم چطور باید او رو امر به معروف کنم؟
به غیر از این فرد، سه نفر دیگه هم هستند که من سال پیش شاهد روزه داری شون بودم (مسلمان ماه رمضانی هستند و واجبات رو فقط در این ماه انجام میدن!)، برای امر به معروف این افراد باید چکار کرد؟
آیا اصلا نیازی هست به مسئولان دانشگاه اطلاع داده بشه؟ با توجه به این که رفتار سلبی معمولا نتیجه معکوس میده و ممکنه آینده اون ها رو خراب کنه و اون ها رو در رفتارشون جری تر؟
[=book antiqua]امر به معروف و نهی از منکر شرایط خاص خود را دارد که بدون در نظر گرفتن شرایط ، نتیجه ی مطلوبی نخواهد داشت. بنابراین بر ما لازم است که با دقت و تیزبینی به دنبال دعوت دیگران به نیکی ها و نهی انها از بدیها باشیم.امر به معروف و نهی از منکر بر ما واجب و لازم است و چنانچه انسان نسبت به این امر بی تفاوت باشد گناهکار است.
برای این فریضه شرایطی در نظر گرفته شده که با تحقق این شرایط بر ما لازم است که اقدام کنیم.
۱. علم به معروف و منکر.
۲. احتمال تأثیر.
۳. اصرار بر گناه.
۴. نداشتن مفسده.
همین که شما احتمال تاثیر می دهید ولو در آینده ، پس بر شما لازم است اقدام به این امر نمایید.البته توجه کنید که این امر دارای مفسده نباشد یعنی نهی از منکر شما به گونه ای باشد که ضربه ی آبرویی به دوست شما وارد نشود و در واقع مخفیانه و دور از چشم دیگران باشد. البته برای امر به معروف و نهی از منکر مراتبی در نظر گرفته شده از جمله امر و نهی قلبی ، لسانی و عملی.
در حالت اول یعنی مرتبه ی قلبی شما قلبا از انجام عمل حرام ناراحت هستید و تنفر خود را از حرام باید آشکار نمایید. به عنوان مثال شما در ابتدا می توانید در ابتدا قهرو قطع رابطه ی خیلی کوتاه و یکی دوروزه داشته باشید و از این طریق به دوست خود بفهمانید که علت این قهر و ناراحتی نوع عملکرد او بوده است.قطعا دوست شما با دیدن این حالت به سراغ شما آمده و علت را جویا می شود در این حالت شما می توانید وارد مرتبه ی دوم یعنی تذکر لسانی شوید.در این مرحله ارشاد کردن، تذکر دادن، موعظه کردن، پند و اندرز دادن، مصالح و مفاسد و سود و زیان آن عمل را ذکر کردن و استدلالی سخن گفتن می تواند مفید فایده باشد.
بنابراین در این شرایط توصیه می شود موضوع را خودتا ن پیگیری نمایید .لذا گفتن به خانواده و یا مسئولین دانشگاه در مرحله ی اول توصیه نمی شود اما چنانچه با تذکر لسانی و از طریق قوی کردن ارتباط دوستی و محبت نتوانستید ایشان را از عمل بد پشیمان نمایید و به مسیر درست برگردانید می توانید در مرحله ی اول به خانواده ونهایتنا در صورت تداوم این امر به دانشگاه اطلاع دهید.
در مرحله ی صحبت و نصیحت نیز زمان و مکان مناسبی را برای این کار در نظر بگیرید و از طرفی در شرایطی که دوست شما روحیه ی شاد و خوبی دارد با او وارد صحبت شوید چرا که زمانهایی که مشغول است و یا احساس خستگی می کند و یا روحیه ی کسلی دارد حرف شما در او تاثیر نخواهد داشت و اصلا رغبتی برای شنیدن صحبت شما ندارد.در صحبت خود از عوارض این گناه برایش بگویید و عوارض مادی و معنوی آن و را به او متذکر شوید. گاهی گفتن پی در پی و تذکر چندین باره اثر خواهد داشت بنابراین در این مسیر ناامید نشوید و مدتی برای این کار وقت بگذارید تا بتوانید نتیجه ی مطلوب بگیرید.اگر فکر می کنید ارتباط صمیمی تر و بیشتر با شما موجبات ترک گناه و عدم ارتباط با دوستان گناهکار دیگر را برایش فراهم می آورد شما دوستی تان را قویتر و بیشتر نمایید تا وقت بیشتری را با شما سپری کند و کمتر برای دوستان دیگر وقت داشته باشد.
نمایندگان مقام رهبری در دانشگاه دقیقا به چه دردی می خورند؟ وظیفه اون ها فقط 4 تا سخنرانی در مراسمات و پیشنمازی هست؟چرا اینقدر بی کفایت هستند؟ خیلی از افرادی که در حول و حوش من هستند از نظر اطلاعات عمومی مذهبی ضعیف هستند و قبح بسیاری از اعمال براشون جا افتاده نیست
برای آشنایی با نهاد رهبری در دانشگاه ها و وظایف انها می تونید به سایت خود نهاد مراجعه بفرمایید.
http://nahad.ir/?siteid=546&pageid=60996
والبته چنانچه شاهد بی مسئولیتی برخی مسئولان بودید می توانید موضوع را به مراتب بالاتر گزارش دهید.توجه کنید که نهاد رهبری در دانشگاهها از جمله مراکزی است که نسبت به انتقادها و پیشنهادات ارائه شده حساسیت خاصی دارد و توجه لازم را در این امر مبذول می دارند.
سلام
ممنون از شما
اما به نظر می رسه این رفیق ما افسردگی داره
به نظر یه جورهایی احساس تنهایی می کنه و برای فرار از اون، به دوستان ناخلفش پناه می بره
فرزند شهید هست و اصلا پدرش رو ندیده. برادرش هم مدتی قبل در تصادف فوت کرده و در خونه فقط خودش و مادرش هستند
راهکاری برای این مشکل می تونید پیشنهاد بدین؟
سلامممنون از شما
اما به نظر می رسه این رفیق ما افسردگی داره
به نظر یه جورهایی احساس تنهایی می کنه و برای فرار از اون، به دوستان ناخلفش پناه می بره
فرزند شهید هست و اصلا پدرش رو ندیده. برادرش هم مدتی قبل در تصادف فوت کرده و در خونه فقط خودش و مادرش هستند
راهکاری برای این مشکل می تونید پیشنهاد بدین؟
سلام و عرض ادب
این بخش از سوال شما مربوط به انجمن مشاوره هست لطفا در انجمن مربوطه پیگیری بفرمایید.
ممنون
سلام و عرض ادباین بخش از سوال شما مربوط به انجمن مشاوره هست لطفا در انجمن مربوطه پیگیری بفرمایید.
ممنون
ممنونم
الان من باید انتقال بدم یا مسئولان محترم این کار رو می کنن؟
سلامتعدادی از دوستان من ساکن خوابگاه دانشجویی هستند
امشب متوجه شدم چندتا از اون ها (دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری) در حال مصرف مشروبات الکلی هستند
در میان اون ها یکیشون پسر خوبی هست که اصلا ازش انتظار چنین کاری رو نداشتم
با توجه به این که نامبرده از خانواده ای مذهبی و معتقد هم هست، می خواستم بدونم چطور باید او رو امر به معروف کنم؟
به غیر از این فرد، سه نفر دیگه هم هستند که من سال پیش شاهد روزه داری شون بودم (مسلمان ماه رمضانی هستند و واجبات رو فقط در این ماه انجام میدن!)، برای امر به معروف این افراد باید چکار کرد؟
آیا اصلا نیازی هست به مسئولان دانشگاه اطلاع داده بشه؟ با توجه به این که رفتار سلبی معمولا نتیجه معکوس میده و ممکنه آینده اون ها رو خراب کنه و اون ها رو در رفتارشون جری تر؟
----------------------
نمایندگان مقام رهبری در دانشگاه دقیقا به چه دردی می خورند؟ وظیفه اون ها فقط 4 تا سخنرانی در مراسمات و پیشنمازی هست؟چرا اینقدر بی کفایت هستند؟ خیلی از افرادی که در حول و حوش من هستند از نظر اطلاعات عمومی مذهبی ضعیف هستند و قبح بسیاری از اعمال براشون جا افتاده نیست
سلام
ما تو خوابگاهمون سرنگ تزریق مواد پیدا شده بود ولی مشروب نه
مطمئنید شاید یه نوشیدنی دیگه باشه شما فکر کردید شرابه
دانشگاه ما کرمانشاست و خیلی از بچه ها تجربه ی مصرف مشروب داشتند . حقیقت اینه که حلال بیشتر داروها همین الکل هست . الکل با خیلی از داروها هم تداخل داره و نباید مصرف بشه . مقدار کم الکل برای سلامتی ضرری نداره .(من فکر میکنم) مگر به مستی بکشه که خب خطر داره و سلولهای مغزو از بین میبره. به نظر من شما هم اول باید دوستاتونو آگاه کنید و تمامی جنبه های علمی و مذهبی مصرف الکلو براشون توضیح بدید .
به خانواده ی اونا نگید . من که به شخصه دوست ندارم اگه مرتکب خطا شدم خانواده ام بفهمند . خانواده ی آدم بیشتر از اینکه آدمو آگاه کنه بستر رشد و تغذیه ی جسمی آدمه . روح و فکرو کتاب و اندیشه و انسان های دیگه میسازند.
سلام. چقدر سوال خوبی اینجا مطرح شده. منم همین مشکلو دارم. البته با نامزدم. اعتراضای دو روزه و ناراحتی هم اثری نداشته و امر به معروف هم فایده نداره چون من هنوز حرف نزده میگه من توبه نمیکنم. صفات عالی زیادی داره ولی وقتی با اصول دین مشکل داره نمیشه. خب ما که ایرانی نیستیم. وقتی ساکن کشور مسلمان نباشی و محرم و فاطمیه و رمضان و نذر و بقیه اخلاقیات رو احترام کنی آدم واقعا نمیدونه چکار بکنه با این جام شراب و اصول شکنی. اول نمیدونستم ولی خب زندگی پر از تجربه است. گاهی اینجا احساس میکنم خدا چقدر غریب هست که نوک پیکان اعتراضها همش به سوی اوست. من هم سردرگم شدم که چه باید کرد. اگر اهل بیت که درود خدا بر ایشان باد با چنین مساله ای مواجه میشدند چطور عمل میکردند. چطور میشه چنین دلهایی رو با خدا آشتی داد.
سلام
ما تو خوابگاهمون سرنگ تزریق مواد پیدا شده بود ولی مشروب نه
مطمئنید شاید یه نوشیدنی دیگه باشه شما فکر کردید شرابه
سلام
ظرف مشروب رو دیدم و این افراد هم مست بودند
دانشگاه ما کرمانشاست و خیلی از بچه ها تجربه ی مصرف مشروب داشتند . حقیقت اینه که حلال بیشتر داروها همین الکل هست . الکل با خیلی از داروها هم تداخل داره و نباید مصرف بشه . مقدار کم الکل برای سلامتی ضرری نداره .(من فکر میکنم) مگر به مستی بکشه که خب خطر داره و سلولهای مغزو از بین میبره. به نظر من شما هم اول باید دوستاتونو آگاه کنید و تمامی جنبه های علمی و مذهبی مصرف الکلو براشون توضیح بدید .
ایشون فرزند شهید هست و به قول خودش هر جمعه خونشون دعای ندبه برقراره. همه چیز رو هم درباره نظر اسلام پیرامون مصرف مشروبات میدونه
به خانواده ی اونا نگید . من که به شخصه دوست ندارم اگه مرتکب خطا شدم خانواده ام بفهمند . خانواده ی آدم بیشتر از اینکه آدمو آگاه کنه بستر رشد و تغذیه ی جسمی آدمه . روح و فکرو کتاب و اندیشه و انسان های دیگه میسازند.
بنده خدا مادرش اگر بدونه سکته می کنه. نمیدونم چطور سر عقل بیارمش
سلام. چقدر سوال خوبی اینجا مطرح شده. منم همین مشکلو دارم. البته با نامزدم. اعتراضای دو روزه و ناراحتی هم اثری نداشته و امر به معروف هم فایده نداره چون من هنوز حرف نزده میگه من توبه نمیکنم. صفات عالی زیادی داره ولی وقتی با اصول دین مشکل داره نمیشه. خب ما که ایرانی نیستیم. وقتی ساکن کشور مسلمان نباشی و محرم و فاطمیه و رمضان و نذر و بقیه اخلاقیات رو احترام کنی آدم واقعا نمیدونه چکار بکنه با این جام شراب و اصول شکنی. اول نمیدونستم ولی خب زندگی پر از تجربه است. گاهی اینجا احساس میکنم خدا چقدر غریب هست که نوک پیکان اعتراضها همش به سوی اوست. من هم سردرگم شدم که چه باید کرد. اگر اهل بیت که درود خدا بر ایشان باد با چنین مساله ای مواجه میشدند چطور عمل میکردند. چطور میشه چنین دلهایی رو با خدا آشتی داد.
سلام
امیدوارم یه راهی برای این مشکل پیدا کنیم
---------------
یکی از مشکلاتی که من دارم رفتار اعراب صدر اسلام در فتوحات و کشتارهای بی حساب و کتاب هست. الان هم که داعش و القاعده و بوکوحرام و طالبان و سعودی هم اون رفتارها رو تکرار می کنند و قبولوندن این مسئله که این رفتارها به اسلام ربطی نداره سخت شده
متاسفانه رفتارهای این گروه ها باعث فرار خیلی از افراد تحصیل کرده از اسلام شده
سلام. چقدر سوال خوبی اینجا مطرح شده. منم همین مشکلو دارم. البته با نامزدم. اعتراضای دو روزه و ناراحتی هم اثری نداشته و امر به معروف هم فایده نداره چون من هنوز حرف نزده میگه من توبه نمیکنم. صفات عالی زیادی داره ولی وقتی با اصول دین مشکل داره نمیشه. خب ما که ایرانی نیستیم. وقتی ساکن کشور مسلمان نباشی و محرم و فاطمیه و رمضان و نذر و بقیه اخلاقیات رو احترام کنی آدم واقعا نمیدونه چکار بکنه با این جام شراب و اصول شکنی. اول نمیدونستم ولی خب زندگی پر از تجربه است. گاهی اینجا احساس میکنم خدا چقدر غریب هست که نوک پیکان اعتراضها همش به سوی اوست. من هم سردرگم شدم که چه باید کرد. اگر اهل بیت که درود خدا بر ایشان باد با چنین مساله ای مواجه میشدند چطور عمل میکردند. چطور میشه چنین دلهایی رو با خدا آشتی داد.
باید بهش بگی خودشو کنترل کنه . مگه ویتامینی به اسم ویتامین شراب تو بدن وجود داره که بعضیا حتما باید شراب بخورند ؟باید اراده داشته باشه.
ممنونمالان من باید انتقال بدم یا مسئولان محترم این کار رو می کنن؟
هم خودتون میتونید یه تاپیک دیگه تو انجمن مشاوره بزنید هم به جناب طاهر پیام خصوصی بدید منتقل کنن(البته فکرکنم)
ایشون فرزند شهید هست و به قول خودش هر جمعه خونشون دعای ندبه برقراره. همه چیز رو هم درباره نظر اسلام پیرامون مصرف مشروبات میدونه
میگم شاید کلک زدن بهش مشروب خوروندن یعنی بهش نگفتن مشروبه اونم نمیدونسته.امکان داره؟
شما سرت تو كار خودت باشه چيكار داري ميخوره يا نميخوره شما رو مگه تو قبر اون بنده خدا قراره بذارن ؟ به جاي امر به معروف سعي كنيم خودمون إنسان درستي باشيم
شما سرت تو كار خودت باشه چيكار داري ميخوره يا نميخوره شما رو مگه تو قبر اون بنده خدا قراره بذارن ؟ به جاي امر به معروف سعي كنيم خودمون إنسان درستي باشيم
داداش خودتون هم بود همینو میگفتید؟
یه جوون که چند سال تک و تنها میره تو یه شهر دیگه تو خوابگاه احتمال افسرده شدن و خطا رفتنش هست.شما ببینی یکی داره میفته تو چاه بهش نمیگی جلوت چاهه؟
هم باید خودمون انسان درستی باشیم هم امر به معروف کنیم تضادی نداره
داداش خودتون هم بود همینو میگفتید؟
یه جوون که چند سال تک و تنها میره تو یه شهر دیگه تو خوابگاه احتمال افسرده شدن و خطا رفتنش هست.شما ببینی یکی داره میفته تو چاه بهش نمیگی جلوت چاهه؟
هم باید خودمون انسان درستی باشیم هم امر به معروف کنیم تضادی نداره
كي ميگه كسي كه شراب ميخوره انگار تو چاه قراره بيوفته ؟!!!!
كي ميگه كسي كه شراب ميخوره انگار تو چاه قراره بيوفته ؟!!!!
ای کاش تو چاه میفتاد
نه پس قراره با شراب اوج بگیره بره تو فضا:khandeh!:
باید بهش بگی خودشو کنترل کنه . مگه ویتامینی به اسم ویتامین شراب تو بدن وجود داره که بعضیا حتما باید شراب بخورند ؟باید اراده داشته باشه.
نمیشه و تا حالا حرف و بحث هم بی فایده بوده. حتی اگر خودم را بکشم کنار چون قابل پذیرش نیست برایم ولی باز هم خیلی حیف هست که آدمی اینطوری پله پله از خدا دورتر بشه. صحبت درباره خدا و دین و نماز و شراب کار مشکلی است وقتی که سازهای مخالف اینقدر قوی میزنند و عزیزی اینقدر تهاجمی با معتقداتم برخورد میکند. کاش میشد بین دو راه بودن و نبودن خودم راه دیگری برای تالیف قلبیش با خدا می یافتم. چکار کنم
سلام
متاسفانه کردم از دین زده شده اند. مقصر اصلی هم علما هستند و قانون گذاران
کار به جایی رسیده که به دوستام میگم من مشروب نمی خورم مسخرم می کنن و میگن ما تو یخچالمون همیشه مشروب هست (دوستام نیستن فقط قبلا هم دوره بودیم)
بهرحال همکلاسیم بودن اما من نمیخوردم
شاید اون دوست شما هم نخورده
سلامبا عرض سلام و ادب خدمت شما برادر گرامی
و آفرین بر شما که ضمن تلاش جهت خودسازس خود به فکر فریضه امر به معروف و نهی از منکر هستید د واقع به فکر دوست خود می باشید.ممنون از شما
اما به نظر می رسه این رفیق ما افسردگی داره
به نظر یه جورهایی احساس تنهایی می کنه و برای فرار از اون، به دوستان ناخلفش پناه می بره
فرزند شهید هست و اصلا پدرش رو ندیده. برادرش هم مدتی قبل در تصادف فوت کرده و در خونه فقط خودش و مادرش هستند
راهکاری برای این مشکل می تونید پیشنهاد بدین؟
از دست دادن بستگان و پدری که انسان ایشان را ندیده است بسیار سخت می باشد لذا امکان افسردگی در ایشان زیاد می باشد البته این عمل حرام ایشان حاکی از کمبود ایمان و باور ایشان نیز می باشد لذا علاوه بر اینکه ایشان باید وقت خود را مدیریت نمایند و کارها و رفتارهای درست و حلال که سبب خروج از اافسردگی و شادی آور باشند انجام دهند بایددر مورد ایمان و تقوی و باور خود نیز کار کنند و آنها را قویتر نمایند.
در نظر داشته باشیددر مرحله اول به هیچ عنوان با کسی (خانواده و مسئولین دانشگاه و...)در میان نگذارید و خود در صدد اصلاح برآیید.
در صورت وجود شرایط و نبود ضرر برای شما ابتدا دوستی خود را با ایشان قویتر نمایید و زمینه کمرنگ شدن و قطع ارتباط دوستی با آن دوستان نامناسب را فراهم آورید.
در ضمن تقویت دوستی سعی کنید ابتدا به صورت غیر مستقیم ایشان را نهی ا منکر نمایید و به صورت غیر مستقیم موجب تقویت ایمان ایشان شوید.مثلا او را به محیطهای مذهبی ببرید مثل زیارتگاهها ،مساجد مراسم دعاها،هیئات،کلاسهای اخلاق و...
[=arial]مهارتهای اثرگذاری بر دیگران را یاد گرفته و عمل نمایید:
1 محبت و صمصمیت
2 برخورد با نشاط
3 آغاز مثبت
4 شنونده خوب بودن
5 ارج گذاری
6 رفتار مطلوب
هدیه دادن
8 گفتار زیبا
9 تبلیغ عملی
باهم در مورد مسائل دینی گفتگو نمایید و در ضمن به این مطلب(شراب خواری) نیز اشاره نمایید.
در عین عمل به راهکار فوق برنامه های شادی آفرین برای خود و دوستتون فراهم آورید و ایشان را از این کسالت خارج نمایید .
البته لازم به ذکر است شاید در ایشان افسردگی نباشد ولی لازم به ذکر است برای آگاهی از افسردگی و راهکارهای مقابله با آن به تاپیک زیر مراجعه نمایید:
انگیزه ای برای انجام هیچ کاری ندارم
در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی
از دست دادن بستگان و پدری که انسان ایشان را ندیده است بسیار سخت می باشد لذا امکان افسردگی در ایشان زیاد می باشد البته این عمل حرام ایشان حاکی از کمبود ایمان و باور ایشان نیز می باشد لذا علاوه بر اینکه ایشان باید وقت خود را مدیریت نمایند و کارها و رفتارهای درست و حلال که سبب خروج از اافسردگی و شادی آور باشند انجام دهند بایددر مورد ایمان و تقوی و باور خود نیز کار کنند و آنها را قویتر نمایند.
در نظر داشته باشیددر مرحله اول به هیچ عنوان با کسی (خانواده و مسئولین دانشگاه و...)در میان نگذارید و خود در صدد اصلاح برآیید.
در صورت وجود شرایط و نبود ضرر برای شما ابتدا دوستی خود را با ایشان قویتر نمایید و زمینه کمرنگ شدن و قطع ارتباط دوستی با آن دوستان نامناسب را فراهم آورید.
در ضمن تقویت دوستی سعی کنید ابتدا به صورت غیر مستقیم ایشان را نهی ا منکر نمایید و به صورت غیر مستقیم موجب تقویت ایمان ایشان شوید.مثلا او را به محیطهای مذهبی ببرید مثل زیارتگاهها ،مساجد مراسم دعاها،هیئات،کلاسهای اخلاق و...
مهارتهای اثرگذاری بر دیگران
1 محبت و صمصمیت
2 برخورد با نشاط
3 آغاز مثبت
4 شنونده خوب بودن
5 ارج گذاری
6 رفتار مطلوب
هدیه دادن
8 گفتار زیبا
9 تبلیغ عملی
یا باهم در مورد مسائل دینی گفتگو نمایید و در ضمن به این مطلب(شراب خواری) نیز اشاره نمایید.
در عین عمل به راهکار فوق برنامه های شادی آفرین برای خود و دوستتون فراهم آورید و ایشان را از این کسالت خارج نمایید .
البته لازم به ذکر است شاید در ایشان افسردگی نباشد ولی لازم به ذکر است برای آگاهی از افسردگی و راهکارهای مقابله با آن به تاپیک زیر مراجعه نمایید:انگیزه ای برای انجام هیچ کاری ندارم
در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی
سلام و ممنون از شما
ببینید این ها یک تیم 4 نفره هستند
دو نفرشون که اصل کاری اند دانشجوی دکتری هستند و مواقعی که اون ها نیستند، دو نفر دیگه معمولا به دنبال شرب خمر نیستند
از دو نفر باقیمانده که کارشناسی ارشد هستند، تا حدی روشون نفوذ دارم
یکیشون که فرزند شهید هست تا دیپلم پیش خانواده زندگی می کرده و همونطور که قبلا گفتم خانواده خیلی مذهبی هستند و هر روز نماز جماعت می رفته و ...
در دوره لیسانس ظاهرا با خانومی آشنا شده که 10 سالی از خودش بزرگتر بوده و تقریبا پیش اون زن زندگی می کرده و همه هزینه هاش رو اون زن پرداخت می کرده و ایشون هم نیازهای جنسی اون زن رو براورده می کرده (این دوست من خیلی رقیق القلب هست و زود هم تحت تاثیر قرار می گیره)، متاسفانه در ادامه این رابطه نامشروع کم کم نماز و روزه و ... رو ترک میکنه و اون زن ایشون رو به سمت دخانیات و تریاک و ... می کشونه و حتی عقاید مسیحیت رو هم به ایشون تلقین می کنه. بعد که جناب دوست (اسمش رو میگذارم الف!) کارشناسی ارشد قبول میشه، به تهران میاد و مدت کوتاهی بعد از اون برادرش در اثر تصادف فوت میکنه. بعد که به دانشگاه بر می گرده با اون دو تا دانشجوی دکتری آشنا میشه و به بهانه فراموش کردن غم و ناراحتی به مجالس مشروب خوری اون ها وارد میشه و ...
دومی (اسمش رو میگذارم آقای ب) هم خانواده مذهبی داره و هنوز هم بک گراندهای مذهبی اون بیشتر هست (به من پیشنهاد کرد برای اعتکاف دانشگاه ثبت نام کنیم) و ماه رمضون سال قبل هم روزه می گرفت و در نماز جماعت حاضر می شد و ... . ایشون هم زمانی که دانشجوی لیسانس بودند، دانشگاه بهشون خوابگاه نداده و مجبور شدند خونه شخصی اجاره کنند. هم خونه ای ایشون اهل مشروب و دختر آوردن و ... بوده و ایشون هم وارد این وادی ها شده. زمانی که وارد دوره ارشد شد، تحت تاثیر یکی از اون دو دکتر قرار گرفت و وارد گروهشون شد (خیلی تحت تاثیر اون شخص هست و یه جورهایی اون شخص الگوش محسوب میشه). با این حال مشکلی با خدا و پیغمبر نداره و مشکل اصلیش رو ناتوانی در ازدواج میدونه و صبر کردن هم براش ممکن نیست!
یکی از مشکلاتی که من دارم، همونطور که قبلا گفتم رفتار داعش و اعراب دوره فتوحات خلفا هست. همین جناب الف (فرزند شهید) در بحث ها مکرر به این موضوع اشاره می کنه و به مسیحیت هم گرایش پیدا کرده
به نظر شما من در برخورد با این دو شخص (الف و ب) چه رفتاری رو در پیش بگیرم؟ راه حلی به ذهنتون می رسه که بشه کمکشون کرد؟
ممنون
سلام و ممنون از شماببینید این ها یک تیم 4 نفره هستند
دو نفرشون که اصل کاری اند دانشجوی دکتری هستند و مواقعی که اون ها نیستند، دو نفر دیگه معمولا به دنبال شرب خمر نیستند
از دو نفر باقیمانده که کارشناسی ارشد هستند، تا حدی روشون نفوذ دارم
یکیشون که فرزند شهید هست تا دیپلم پیش خانواده زندگی می کرده و همونطور که قبلا گفتم خانواده خیلی مذهبی هستند و هر روز نماز جماعت می رفته و ...
در دوره لیسانس ظاهرا با خانومی آشنا شده که 10 سالی از خودش بزرگتر بوده و تقریبا پیش اون زن زندگی می کرده و همه هزینه هاش رو اون زن پرداخت می کرده و ایشون هم نیازهای جنسی اون زن رو براورده می کرده (این دوست من خیلی رقیق القلب هست و زود هم تحت تاثیر قرار می گیره)، متاسفانه در ادامه این رابطه نامشروع کم کم نماز و روزه و ... رو ترک میکنه و اون زن ایشون رو به سمت دخانیات و تریاک و ... می کشونه و حتی عقاید مسیحیت رو هم به ایشون تلقین می کنه. بعد که جناب دوست (اسمش رو میگذارم الف!) کارشناسی ارشد قبول میشه، به تهران میاد و مدت کوتاهی بعد از اون برادرش در اثر تصادف فوت میکنه. بعد که به دانشگاه بر می گرده با اون دو تا دانشجوی دکتری آشنا میشه و به بهانه فراموش کردن غم و ناراحتی به مجالس مشروب خوری اون ها وارد میشه و ...
دومی (اسمش رو میگذارم آقای ب) هم خانواده مذهبی داره و هنوز هم بک گراندهای مذهبی اون بیشتر هست (به من پیشنهاد کرد برای اعتکاف دانشگاه ثبت نام کنیم) و ماه رمضون سال قبل هم روزه می گرفت و در نماز جماعت حاضر می شد و ... . ایشون هم زمانی که دانشجوی لیسانس بودند، دانشگاه بهشون خوابگاه نداده و مجبور شدند خونه شخصی اجاره کنند. هم خونه ای ایشون اهل مشروب و دختر آوردن و ... بوده و ایشون هم وارد این وادی ها شده. زمانی که وارد دوره ارشد شد، تحت تاثیر یکی از اون دو دکتر قرار گرفت و وارد گروهشون شد (خیلی تحت تاثیر اون شخص هست و یه جورهایی اون شخص الگوش محسوب میشه). با این حال مشکلی با خدا و پیغمبر نداره و مشکل اصلیش رو ناتوانی در ازدواج میدونه و صبر کردن هم براش ممکن نیست!
یکی از مشکلاتی که من دارم، همونطور که قبلا گفتم رفتار داعش و اعراب دوره فتوحات خلفا هست. همین جناب الف (فرزند شهید) در بحث ها مکرر به این موضوع اشاره می کنه و به مسیحیت هم گرایش پیدا کرده
به نظر شما من در برخورد با این دو شخص (الف و ب) چه رفتاری رو در پیش بگیرم؟ راه حلی به ذهنتون می رسه که بشه کمکشون کرد؟
ممنون
با عرض سلام و ادب
علاوه بر راهکارهای ذکر شده :
http://www.askdin.com/thread48156-3.html#post665720
سعی نمایید
- با دوستان مذهبی که اطلاعات دینی آنها بالا می باشد ارتباط بیشتری برقرار نمایید و بدین وسیله فرصت ارتباط و دوستی با اشخاص مذهبی را برای خود و دوستانتون فراهم آورید.
- به محیطهای مذهبی(همانند موارد ذکر شده و البته اعتکافی که شما اشاره نمودید و الان ایام آن می باشد) بیشتر بروید و بدین وسیله از معنویت و برنامه های آنجا استفاده نمایید.
- برنامه های شادی بخش حلال نظیر کوهنوردی ،شنا و...(مواردی که دوستانتون از آنها استقبال می کنند و از آنها لذت می برند) تدارک ببینید و سعی کنید به اتفاق دوستان مذهبی به برنامه های شادی آفرین داشته باشید درواقع شما با این کار تقویت افتراقی انجام داده اید به این صورت که بدون پرهیز دادن دوستانتون از رفتارهای غلط شادی مناسبی را جایگزین رفتار اشتباه آنها نموده اید.
- الگوهای موفق مذهبی را به آنها معرفی نمایید(به صورت غیرمستقیم)
- مهر و محبت و صمیمت را هرگز فراموش ننمایید و اطلاعات خود را در زمینه مسائل دینی افزایش دهید.
یا علی
سوال :
تعدادی از دوستان من ساکن خوابگاه دانشجویی هستند .امشب متوجه شدم چندتا از اون ها در حال مصرف مشروبات الکلی هستند.چطور باید امر به معروف کنم؟
پاسخ:
امر به معروف و نهی از منکر شرایط خاص خود را دارد که بدون در نظر گرفتن شرایط ، نتیجه ی مطلوبی نخواهد داشت. بنابراین بر ما لازم است که با دقت و تیزبینی به دنبال دعوت دیگران به نیکی ها و نهی انها از بدیها باشیم.امر به معروف و نهی از منکر بر ما واجب و لازم است و چنانچه انسان نسبت به این امر بی تفاوت باشد گناهکار است.
برای این فریضه شرایطی در نظر گرفته شده که با تحقق این شرایط بر ما لازم است که اقدام کنیم.
۱. علم به معروف و منکر.
۲. احتمال تأثیر.
۳. اصرار بر گناه.
۴. نداشتن مفسده.
همین که شما احتمال تاثیر می دهید ولو در آینده ، پس بر شما لازم است اقدام به این امر نمایید.البته توجه کنید که این امر دارای مفسده نباشد یعنی نهی از منکر شما به گونه ای باشد که ضربه ی آبرویی به دوست شما وارد نشود و در واقع مخفیانه و دور از چشم دیگران باشد. البته برای امر به معروف و نهی از منکر مراتبی در نظر گرفته شده از جمله امر و نهی قلبی ، لسانی و عملی.
در حالت اول یعنی مرتبه ی قلبی شما قلبا از انجام عمل حرام ناراحت هستید و تنفر خود را از حرام باید آشکار نمایید. به عنوان مثال شما در ابتدا می توانید در ابتدا قهرو قطع رابطه ی خیلی کوتاه و یکی دوروزه داشته باشید و از این طریق به دوست خود بفهمانید که علت این قهر و ناراحتی نوع عملکرد او بوده است.قطعا دوست شما با دیدن این حالت به سراغ شما آمده و علت را جویا می شود در این حالت شما می توانید وارد مرتبه ی دوم یعنی تذکر لسانی شوید.در این مرحله ارشاد کردن، تذکر دادن، موعظه کردن، پند و اندرز دادن، مصالح و مفاسد و سود و زیان آن عمل را ذکر کردن و استدلالی سخن گفتن می تواند مفید فایده باشد.
بنابراین در این شرایط توصیه می شود موضوع را خودتا ن پیگیری نمایید .لذا گفتن به خانواده و یا مسئولین دانشگاه در مرحله ی اول توصیه نمی شود اما چنانچه با تذکر لسانی و از طریق قوی کردن ارتباط دوستی و محبت نتوانستید ایشان را از عمل بد پشیمان نمایید و به مسیر درست برگردانید می توانید در مرحله ی اول به خانواده ونهایتنا در صورت تداوم این امر به دانشگاه اطلاع دهید.
در مرحله ی صحبت و نصیحت نیز زمان و مکان مناسبی را برای این کار در نظر بگیرید و از طرفی در شرایطی که دوست شما روحیه ی شاد و خوبی دارد با او وارد صحبت شوید چرا که زمانهایی که مشغول است و یا احساس خستگی می کند و یا روحیه ی کسلی دارد حرف شما در او تاثیر نخواهد داشت و اصلا رغبتی برای شنیدن صحبت شما ندارد.در صحبت خود از عوارض این گناه برایش بگویید و عوارض مادی و معنوی آن و را به او متذکر شوید. گاهی گفتن پی در پی و تذکر چندین باره اثر خواهد داشت بنابراین در این مسیر ناامید نشوید و مدتی برای این کار وقت بگذارید تا بتوانید نتیجه ی مطلوب بگیرید.اگر فکر می کنید ارتباط صمیمی تر و بیشتر با شما موجبات ترک گناه و عدم ارتباط با دوستان گناهکار دیگر را برایش فراهم می آورد شما دوستی تان را قویتر و بیشتر نمایید تا وقت بیشتری را با شما سپری کند و کمتر برای دوستان دیگر وقت داشته باشد.
اگر علت این رفتاردوستان افسردگی است وبرای فرار از تنهائی به چنین کار دست زده اند
می توان گفت:
از دست دادن بستگان و پدری که انسان ایشان را ندیده است بسیار سخت می باشد لذا امکان افسردگی در ایشان زیاد می باشد البته این عمل حرام ایشان حاکی از کمبود ایمان و باور ایشان نیز می باشد لذا علاوه بر اینکه ایشان باید وقت خود را مدیریت نمایند و کارها و رفتارهای درست و حلال که سبب خروج از اافسردگی و شادی آور باشند انجام دهند بایددر مورد ایمان و تقوی و باور خود نیز کار کنند و آنها را قویتر نمایند.
در نظر داشته باشیددر مرحله اول به هیچ عنوان با کسی (خانواده و مسئولین دانشگاه و...)در میان نگذارید و خود در صدد اصلاح برآیید.
در صورت وجود شرایط و نبود ضرر برای شما ابتدا دوستی خود را با ایشان قویتر نمایید و زمینه کمرنگ شدن و قطع ارتباط دوستی با آن دوستان نامناسب را فراهم آورید.
در ضمن تقویت دوستی سعی کنید ابتدا به صورت غیر مستقیم ایشان را نهی ا منکر نمایید و به صورت غیر مستقیم موجب تقویت ایمان ایشان شوید.مثلا او را به محیطهای مذهبی ببرید مثل زیارتگاهها ،مساجد مراسم دعاها،هیئات،کلاسهای اخلاق و...
مهارتهای اثرگذاری بر دیگران را یاد گرفته و عمل نمایید:
1 محبت و صمصمیت
2 برخورد با نشاط
3 آغاز مثبت
4 شنونده خوب بودن
5 ارج گذاری
6 رفتار مطلوب
7هدیه دادن
8 گفتار زیبا
9 تبلیغ عملی
باهم در مورد مسائل دینی گفتگو نمایید و در ضمن به این مطلب(شراب خواری) نیز اشاره نمایید.در عین عمل به راهکار فوق برنامه های شادی آفرین برای خود و دوستتون فراهم آورید و ایشان را از این کسالت خارج نمایید .با دوستان مذهبی که اطلاعات دینی آنها بالا می باشد ارتباط بیشتری برقرار نمایید و بدین وسیله فرصت ارتباط و دوستی با اشخاص مذهبی را برای خود و دوستانتون فراهم آورید. به محیطهای مذهبی(همانند موارد ذکر شده و البته اعتکافی که شما اشاره نمودید و الان ایام آن می باشد) بیشتر بروید و بدین وسیله از معنویت و برنامه های آنجا استفاده نمایید.
برنامه های شادی بخش حلال نظیر کوهنوردی ،شنا و...(مواردی که دوستانتون از آنها استقبال می کنند و از آنها لذت می برند) تدارک ببینید و سعی کنید به اتفاق دوستان مذهبی به برنامه های شادی آفرین داشته باشید درواقع شما با این کار تقویت افتراقی انجام داده اید به این صورت که بدون پرهیز دادن دوستانتون از رفتارهای غلط شادی مناسبی را جایگزین رفتار اشتباه آنها نموده اید.الگوهای موفق مذهبی را به آنها معرفی نمایید(به صورت غیرمستقیم)ومهر و محبت و صمیمت را هرگز فراموش ننمایید و اطلاعات خود را در زمینه مسائل دینی افزایش دهید.