رئیس سازمان هنری و ادبیات دفاع مقدس از نگارش و چاپ کتابي با موضوع شهدای غواص خبر داد.
رئیس سازمان هنری و ادبیات دفاع مقدس با اشاره به اینکه از زمان انتشار خبر تفحص ۱۷۵ شهید غواص و خطشکن عملیات «کربلای ۴» شاعران گمنام و صاحبنام زیادی به نشر دلنوشتهها و آثار هنری خود در شبکههای اجتماعی پرداختهاند، گفت: در مرحله احصای این اشعار برای چاپ و ثبت در قالب کتاب هستیم.
گلعلی بابایی، رئیس سازمان ادبیات و هنری دفاع مقدس با بیان اینکه تعداد اشعار موجود درباره شهدای غواص در شبکههای اجتماعی بسیار قابل توجه است، عنوان کرد: امیدواریم کتاب شهدای غواص تا اوایل مرداد در آستانه شهادت امام صادق(ع) که زمان تشییع و تدفین این شهدا اعلام شده، چاپ شود. بابایی هدف از چاپ کتاب شهدای غواص را ماندگار کردن این آثار برای استفاده بهتر علاقهمندان امروز و نسل آینده اعلام کرد و افزود: ماندگاری و بقای یک اثر مکتوب و چاپ شده بیشتر است و میتوان آن را قرنها در کتابخانهها نگهداری کرد. وی گفت: پیام اصلی شهدای غواص و تمام شهدای گمنام دفاع مقدس ایستادگی و زیر بار ظلم نرفتن است.
منبع : روزنامه جوان
به بهانه ي كشف پيكر مطهر ۱۷۵ شهيد غواص عمليات كربلاي چهار:
نصفِ تاريخ عاشقي، «آب» است/ قصه هايي عميق و پراحساس
قصه هايي پر از فدۣاكاري / قصه هايي عجيييب، اما خاص
قصه ي آبِچشمه ي زمزم / زيرِ پاكوبه هاي اسماعيل
قصه ي نيل و حضرت موسي / قصه ي آن گذشتنِ حسّاس
قصه ي حفظِ حضرت يونس / توي بطن نهنگ، در دريا
يا كه نفرينِ نوحِ پيغمبر / بر سرِ مردمِ نمك نشناس
قصه ي ظهر روز عاشورا / بستنِ آبروي وارثِ آن
كربلا بود و يك حرم، تشنه / كربلا بود و حضرتِ عباس(ع)
[TD="class: topcenterimg_142"]قرائت قرآن جهت شادی ارواح طیبه 175 شهید تازه تفحص شده کربلای چهار
[/TD]
[TD="class: topleftimg_142"][/TD]
[/TR]
[FONT=Tahoma ]
+تصاویر
[h=2][FONT=Times New Roman]قرائت قرآن جهت شادی ارواح طیبه 175 شهید تازه تفحص شده کربلای چهار [/h]
[h=3]در پی کشف پیکر مطهر 175 غواص شهید عملیات کربلای چهار ختم جمعی قرآن کریم در اکثر پایگاههای بسیج خواهران برگزار شد.[/h]
به گزارش تیار؛ در پی کشف پیکر مطهر 175 غواص شهیدی که در عملیات کربلای چهار با دستان بسته زنده به گور شدند، بانوان بسیجی جهت شادی ارواح طیبه این شهدای بزرگوار و گرانقدر قرائت جمعی قرآن کریم را در اکثر پایگاههای بسیج برگزار کردند.
حجت الاسلام والمسلمین لطفی عضو شورای شهر مشهد مقدس در مدح شهدای غواص شعری را سروده که صبح توس اقدام به انتشار آن نمود ؛ در ادامه می خوانیم: ((غواص دست بسته))
غواص دست بسته،جسم ستم کشیده / مست زباده حق ، جام لقاء چشیده
در کربلای چمار و اندر بلای مطلق / از منجلاب دنیا تا عرش حق رهیده
ای عاشق الهی ، بر رهروان تو شاهی / گفتی که قم فانذر ، وقت صلا رسیده
هم شاهدی و مشهود هم رازقی و مرزوق / هم عاشقی و معشوق روی خدا بدیده
اندرحصار آب و نان و هوا و یک "رحم” / ماندی و لحظه ای هم "ضعفت” عدو ندیده
ما بردگان نان و آب و رفاه و شهوت/چشمان به دست دشمن از خستگی تکیده
چشمی به غرب دون و چشمی به نفس امّار/با چشم پر زخونت چشمان ما بدیده
سرگرم اختلافات ، غرق تمام آفات / ناجی سر رسیده ، دست همه کشیده
آقای کربلایی ای شاهد خدایی / بنگر حسینیان را در برزخ "پدیده”
بانگ رحیل دادی ، راه و سبیل دادی / اندر غریبی "ماه” آن میر حق شنیده
آقا و سید ما ، مظلوم بود و تنها / یک لشگر الهی بهرش ز حق رسیده
دستت ببست و دستی با ظالمان ندادی / بنگر که دست ما را او تا کجا کشیده
این مظهر شیاطین این شرق و غرب بی دین / تامّر و مظهر خود ما را بهم تنیده
آغاز ماه قرآن ، قرآن شدی برامان / نازل نما "فتحنا” بر ارض "نم” ندیده
ماه علی مظلوم، از جور دوست مغموم / "عماریون” ندا ده از قلب حق چشیده
غواص و ناجی ما ، غرقیم به "یّم” دنیا / فریاد یا علی زن بر جمع حق بریده
خوش بین و ساده ایم ما ، محتاج باده ایم ما / بر تشنگان شرابی از دیده و ندیده
هم یاری و رفاقت ، هم رحمت و شفاعت / ای از فنای دنیا تا اوج حق پریده
ای صد درود از حق از میرفرق منشق/ بر جسم و جان و روحِ تا آسمان رسیده
باشد فقیر لطفت ، لطفی غرق امید / ای طائر الهی رحمی به رنج دیده
صدا زدن دوباره مادرارو
عکس بیارن استخون بگیرن
صدا زدن که بعد از این همه سال
دوباره داغ بچشو ببینه
یه دست لباسشو بِدَن به دستش
بگن تموم بچتون همینه
این مادرا تمامشون یه عمره
از بچههاشون یه نشون ندارن
دوباره اومدن به این هوا که
قبول کنن دگه جوون ندارن
پس از انتشار خبر تدفین یکی از شهدای گمنام غواص در حوزه هنری قائممقام حوزه هنری ضمن تأیید درخواست برای این تدفین اعلام کرد: مدتهاست منتظر موافقت با این درخواست هستیم. همچنین رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان قرچک گفت: سه شهید غواص
دفاع مقدس همزمان با شهادت امام علی (ع) تشییع و مردم ولایتمدار این خطه با آنان وداع
خواهند کرد.
[/HR] انتظار سرآمد
فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در این زمینه اعلام کرده است: در پی تشییع باشکوه و حماسی ۲۷۰ تن از شهدا و ازجمله ۱۷۵ شهید خطشکن و غواص دوران دفاع مقدس در روز ۲۶ خردادماه، با توجه به اینکه از سوی هنرمندان عرصههای مختلف بهویژه در عرصه گرافیک، عکاسی، نقاشی و همچنین در حوزه ادبیات، شاهد خلق آثار بسیار زیبا و برجستهای بودیم، احساس شد لازم است از این عزیزان به نحو شایستهای تقدیر شود.
وی ادامه داد: ازاینرو کمیته جستجوی مفقودین درصدد برآمده است تا بهپاس همت هنرمندان عزیزی که در خلق حماسه ۲۶ خرداد نقش مهمی ایفا کردهاند در آیندهای نزدیک، پیکر مطهر یکی از غواصان گمنام شهید را در مجموعه حوزه هنری انقلاب اسلامی وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی خاکسپاری کند. میزبانی از سه شهید در شامگاه شهادت
همچنین آزمان کادری در جمع خبرنگاران با اشاره به میزبانی شهرستان قرچک از سه غواص تازه تفحص شده دفاع مقدس اظهار داشت: شهرستان قرچک همزمان با ماه مبارک رمضان و لیالی پرفیض قدر، میزبان سه غواص شهید تازه تفحص شده است.
ازاینرو کمیته جستجوی مفقودین درصدد برآمده است تا بهپاس همت هنرمندان عزیزی که در خلق حماسه ۲۶ خرداد نقش مهمی ایفا کردهاند در آیندهای نزدیک، پیکر مطهر یکی از غواصان گمنام شهید را در مجموعه حوزه هنری انقلاب اسلامی وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی خاکسپاری کند
رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان قرچک افزود: بر اساس هماهنگیهای بهعملآمده و رایزنیهای صورت گرفته، همزمان با شب شهادت امام علی (ع)، شهرستان قرچک از سه شهید تازه تفحص شده پذیرایی خواهد کرد.
وی ادامه داد: در این مراسم که در گلزار شهدای گمنام شهرستان قرچک برگزار میشود، مردم متدین و انقلابی این شهرستان با پیکر پاک و مطهر سه شهید غواص وداع کرده و بار دیگر با آرمانهای بلند شهدای انقلاب اسلامی تجدید میثاق میکنند.
کادری اضافه کرد: عزت و اقتدار امروز ایران اسلامی مرهون رشادتها و سلحشوریهای شهدای انقلاب اسلامی است به همین خاطر امروز وظیفه همه ما پاسداشت یاد و خاطره این شهدا است.
این مسئول عنوان کرد: مردم شهرستان قرچک در مراسم وداع با شهدای غواص تازه تفحص شده، بار دیگر عشق و ارادت خود را به آرمانهای شهدای انقلاب اسلامی نشان میدهند.
کرج - پیکر مطهر شهید سید جلیل میری وَرکی یکی از ۱۷۵ شهید غواص و خط شکن عملیات کربلای ۴ در کرج با حضور خانوادههای معظم شهدا و ایثارگران، مردم و مسئولان استان البرز تشییع میشود. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی سپاه استان البرز،پیکر مطهر یک شهید از ۱۷۵ شهید غواص و خط شکن که در عملیات کربلای ۴ به شهادت رسیده و پیکر آنها با دستان بسته بعد از گذشت ۲۹ سال از شهادتشان در یک گور دسته جمعی تفحص شد، احراز هویت شد.شهید "سید جلیل میری وَرکی" فرزند سید قاسم یکی از خط شکنان عملیات کربلای ۴ بود که در منطقه ام الرصاص به شهادت رسیده است.وی متولد ششم فروردین ماه سال ۱۳۳۸ از شهرستان تنکابن در استان مازندران است که در جبهه به عنوان تک تیر انداز فعال بود و به عنوان خط شکن کربلای ۴ در این عملیات به شهادت رسید و حالا بعد از گذشت ۲۹ سال از شهادتش هویت پیکر مطهر او شناسایی شده است.پیکر شهید سید جلیل میری پنج شنبه ۱۸ تیرماه ۹۴ ساعت ۱۰ صبح از میدان شهدا به سمت میدان سپاه با حضور خانوادههای معظم شهدا و ایثارگران، مردم و مسئولان استان البرز تشییع و در گلزار شهدای امامزاده طاهر(ع) آرام خواهد گرفت.همچنین مراسم یادبود این شهید بزرگوار با حضور خانواده وی در روز شنبه ۲۰ تیرماه ۹۴ از ساعت ۱۷ الی ۱۹در حسینیه انصار الامام رزمندگان کرج واقع در میدان والفجر نرسیده به میدان امام خمینی(ره) برگزار خواهد شد
شهید امیر درتومیان، زودتر از همسنوسالان خود در کنکور شرکت میکند و در دانشگاه صنایع دفاعی اصفهان پذیرفته میشود اما 1365 عنوان یکی از غواصان در عملیات کربلای 4 شرکت میکند و میشود یکی از مهمانان 26 خردادماه میهن.
[/HR]
از مدرسه تا سپاه صدایش سادگی و مهربانی مادری بی غل و غش را در ذهن تداعی میکند. برای لحظهای از هیاهوی دنیای شهری در ذهن دور میشوی و به دل مهربان مادری ورود پیدا میکنی که آهنگ لبخندش تلختر از مویههای شبانهاش است. کهولت سن گاهی او را مجبور میکند بریده و شمرده سخن گوید. سخن از فرزندش، پسری که در چشم مادر 18 بهار را بیشتر تجربه نکرده بود.
خدیجه نودهی وقتی اسم امیر را بر زبان میآورد گویی طعم شیرین خنده بر لبانش نقش میبندد اما تداعی خاطرات و نبود فرزند، اندوه تنها حسی است که سالها با او عجین شده است. مکث میکند، جز حس گرمای وجود یک مادر دریادل برای ثانیهای صدای دیگری به گوش نمیرسد.
سخن میگوید: امیر 17 ساله بود که وارد سپاه شد و من و خانواده از این موضوع خبر نداشتیم. تمام مدت فکر میکردم در مدرسه در حال درس خواندن است غافل از اینکه به سپاه میرود. بعد از مدتی که متوجه شدم یک روز دنبالش به مدرسه رفتم و گفتند رفته بسیج. حدود ساعت 11 بود رفتم مسجد و صدایش کردم و گفتم: «مگه نباید الآن تو مدرسه باشی و درس بخوانی اینجا چیکار میکنی.» گفت مادر جبهه هممدرسه است، اصرار به رفتن داشت و من دائم در کارش نه میآوردم تا شاید منصرف شود. زمان اعزام رزمندگان شده بود و او خود را آماده کرده بود که با همقطاران عزم سفر کند برای همین بعد از خداحافظی از خانواده در محل اعزام حاضر شد. با دیگر سربازان سوار بر ماشین شده بود که خود را به هر صورتی بود به آنان رساندم و با سرعت وارد اتوبوس شدم و دستش را کشیدم و بازور پایین آوردمش و ماشین بدون امیر حرکت کرد. بعد از اعزام سربازان امیر طاقت نیاورد و مدتی نگذشته بود که دوباره عزم رفتن کرد و با اصرارهای او من هم تسلیم خواسته او شدم و تنها دعایم را بدرقه راهش کردم.
امیر در والفجر 8 سه ماه بهعنوان غواص خدمت کرد. یکبار بعد از عملیات وقتی به خانه آمد همراه خود لباسهای غواصی که آغشته به گل بود را آورده بود. تمام آنها را شستم و خوشحال بودم که فرزندم بازگشته اما این دیدار چندان طول نکشید و دوباره عزم رفتن کرد، چون قرار بود در عملیات کربلای 4 شرکت کند. او هم غواص بود و هم بیسیمچی. این آخرین دیدار ما با امیر بود؛ با اولین پسرم. امیر با همه اعضای خانواده و آشنایان خداحافظی کرد انگار میدانست که دیگر دیداری نخواهد بود. سربازان آن روز از میدان شهر بجنورد اعزام میشدند و امیر هم آماده میشد تا از خانه بیرون برود، به او گفتم پسرم کجا میروی؟ گفت میروم دانشگاه. چون مدتی بود دانشجوی دانشگاه شاهینشهر اصفهان شده بود و برای اینکه مرا التیام دهد نمیگفت که عازم جبهه است. امیر پسر باایمان، مومن در حین حال آرام، مظلوم و خوشرویی بود. انگار از همان ابتدای کودکی بزرگ بود. او رفت و آرزوی دیدن دوبارهاش برای همیشه بر دلم ماند. امیر حدود دو سال و نیم مفقودالاثر بود و از همسنگرش بهزاد قوامی شنیده بودم که در حین عملیات که از خاک ایران عبور کرده، شهید شده است.
دوباره سکوت مادر و بغضی که 29 سال در گلویش خانه کرده؛ اما باز همچنان آن را مثل یک یادگاری نگه میدارد و ادامه میدهد: زمانی که اسرا را آزادکرده بودند ما مشغول بنایی در حیاط خانه بودیم که صدای زنگ خانه آمد. وقتی در را باز کردم با دو زن جوان روبهرو شدم که بعد از احوالپرسی و معرفی خود یک آلبوم عکس را که بهمنظور شناسایی همراه خود داشتند به من نشان دادند. قلبم انگار دوست نداشت در سینه بماند. هر ورقی که میزدم ضربان قلبم تندتر میشد اما آخرین ورق هم بینتیجه بود. بعد از دیدن کامل آلبوم سری تکان دادم و گفتم نه نیست. هیچکدام اینان نیست. حالم خوب نبود، آن دو نفر به هم نگاه کردند و باکمی مکث یکی از آنان گفت مادر جان اگر شهید شده باشد چه میگویید؟ گفتم: فدای امام حسین (ع). در همان زمان همسرم نزدیک شد. بعدازآن بود که برای شناسایی به بیمارستان امام رضا رفتیم، همه دوستانش آنجا جمع بودند. وقتی جسد را دیدم قابلشناسایی نبود تنها از بلوز سبزرنگی که شب آخر خودم به او دادم که زیر لباس سربازی بپوشد شناختمش و بعد از دقایقی هم از هوش رفتم و دیگر چیزی نفهمیدم.
آخرین باری که او را دیدم همان زمان بود و به مدت دو سال و نیم پدر و مادرم چشمانتظار دیدن او یا حداقل خبری بودند
عشق به خدمتگذاری
بعد از گذشت سالها، انگار هنوز با شنیدن نام امیر صدایش میلرزد و دست و پای خود را برای حرف زدن راجع به او گم میکند. بازرگان درتومیان پدر امیر آهی میکشد و با لهجه شیرین بجنوردی میگوید: امیر؛ پسرم. چه باید بگویم، بعدازاینکه من و مادرش از مفقودالاثر بودنش باخبر شدیم نزدیک 3 سال از خرمشهر، دزفول و اهواز گرفته تا تهران همهجا را گشتیم تا شاید خبری از او بگیریم؛ اما انگار هر چه میگشتیم کمتر به نتیجه میرسیدیم؛ اما چیزی که بعدازاین همه رنج و مرارت ما را سرپا نگه میداشت امید بود اما متأسفانه آن را هم از دست دادیم. امیر غواص بود و یکبار که از او پرسیدم کارت چیست گفت که جمعآوری اطلاعات و انتقال آن به فرماندهان. او پسر متدین و باایمانی بود و برای خدمت به میهن خود عشق میورزید. انگار دیگر نمیخواهد ادامه دهد یا نمیتواند مکث میکند و بعد با تشکر و احترام خداحافظی میکند.
یک دلاور و صد خاطره جمیله باافتخار بهعنوان دومین خواهر و چهارمین فرزند خانواده بیشتر و بهتر از دیگر خواهر و برادران کوچکترش، امیر و خاطراتش را میتواند در ذهن تداعی کند.
میگوید: امیر در سال 1347 در بجنورد به دنیا آمد و در دوران تحصیل در مدرسه، معدلش کمتر از 19 نبود و در دانشگاه هم جزو دانشجویان ممتاز و بااستعداد بود.
امیر علاوه بر تحصیل، درترم سوم روی ساخت ماکت یک نوع هواپیما کار میکرد و طرح آن را به دانشگاهش داد و قرار بود که آن را در ابعاد بزرگتر بسازد که به جبهه رفت. او به آرمانهای امام خمینی (ره) بسیار پایبند بود و درجایی گفته بود: صدام باید از روی نعش ما رد شود تا دستش به خاک ایران و امام خمینی برسد. نفسی که از ته دل میکشد، گویی تداعی دلتنگی سالهای ازدسترفته است که گرد زمان هم نتوانسته آن را از دل و ذهن محو کند، ادامه میدهد: برادرم مقید به خواندن نماز اول وقت آنهم به جماعت و در مسجد بود. به خاطر ندارم که یکبار هم نمازش را در خانه خوانده باشد. امیر در جبهه در گردان اخلاص و جزو غواصان بود و ضمن اینکه بهعنوان آرپیجی زن و بیسیمچی هم در جبهه فعالیت میکرد. یکشب قبل از عملیات کربلای 4 از اهواز با قطار به مشهد و از مشهد هم با اتوبوس بهاتفاق همرزمانش به بجنورد آمدند. فرماندهشان اجازه داده بود که سربازان بهمنظور خداحافظی از خانوادههای خود به مرخصی بیایند.
ما از دیدن او خیلی خوشحال شدیم. آن شب همگی دورهم جمع شدیم. امیر صحبتهای زیادی داشت اما یک کلمه از جبهه نگفت که ما متوجه شویم اوضاع جبهه چطور است و چه اتفاقی قرار است بیفتد. آخر شب استحمام کرد و مادرم لباسهایش را شست و امیر هم طبق معمول اشکالات ریاضی خواهران و برادران خود را رفع کرد آخر ما ده فرزند بودیم. قبل از خواب وضو گرفت. قرآن را برداشت و همچنان که مشغول خواندن بود از فرط خستگی، به خواب رفت. وقتی مادرم قرآن را از روی سینهاش برداشت بیدار شد و رو کرد به مادرم و گفت: مادر جان چرا قرآن را برداشتی؟ هر وقت پلکهایم باز میشود کمی از آن را میخوانم....
صبح یکی از روزهای سرد دیماه بود، برف خیلی سنگینی باریده بود و امیر عازم رفتن بود. مادرم اصرار کرد هوا که آفتابی شد برو اما امیر گفت بچهها منتظرم هستند. بعد از دیدهبوسی با یکیک ما رفت اما چند دقیقه نگذشته بود که دیدیم دوباره برگشت و با نگاه سنگین و طولانی که به یکیک ما داشت، به مادرم گفت یکی از کتابهایم را فراموش کردهام. البته آن موقع ما متوجه نبودیم که قصد او آخرین دیدار و خداحافظی تا قیامت بود.
آخرین باری که او را دیدم همان زمان بود و به مدت دو سال و نیم پدر و مادرم چشمانتظار دیدن او یا حداقل خبری بودند. بعد از مفقود شدنش یکی از خاطراتی که از زبان فرماندهاش شنیدیم این بود: هوای جبهه بسیار گرم و طاقتفرسا بود. چند روزی متوجه شدم امیر سر سفره صبحانه و ناهار حاضر نیست. از دوستانش پرسیدم: «امیر چرا نمیاد غذا بخوره؟» گفتند: «امیر روزه میگیره.» احضارش کردم و گفتم تو این شرایط سخت چرا روزه میگیری؟ او فقط یک جمله گفت: آن جنگ با کفر است و این جنگ با نفس. ناراحتی بر صدایش مستولی میشود و میافزاید: اصلاً خبر نداشتیم که چه اتفاقی برای امیر افتاده است. بعد از دو سال و نیم انتظار طاقتفرسا و سختیهایی که خصوصاً پدر و مادرم برای پیدا کردنش متحمل شده بودند، شنیدیم که عراق در یک گودال در بصره پیکر 200 شهید ایرانی که غواصان هم بودند را دستهجمعی دفن کرده است که در مقابل تحویل 2 هزار اسیر قرار است آنان را به ایران تحویل دهد که پیکر امیر یکی از آن شهدا بود. وقتی به ما اطلاع دادند که برای شناسایی پیکر امیر برویم به دلیل شرایط خاصی که داشتم نتوانستم بروم و فقط مادر، پدر و خواهرم رفتند که به دلیل از بین رفتن بخشی از صورتش چهرهاش شناخته نمیشد و فقط او را از روی همان لباسی که مادرم در آخرین شب در بجنورد به او داده بود، شناسایی کردند. او با اشاره به این نکته که امیر نخستین شهید دانشگاه صنایع دفاعی اصفهان بود که مسئولان این دانشگاه کتابخانه آن را به نام او نامگذاری کردهاند. او درنهایت در عملیات کربلای 4 و در روز چهارم دیماه سال 65 به شهادت رسید. پیکر پاکش در گرماگرم مرداد چند سال بعد به گلزار شهدای بجنورد بازگشت و ماهی برکه کوچک این شهر در معصوم زاده به خاک سپرده شد. [LEFT] [/LEFT]
فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح گفت: مراسم تشییع شهدای غواص و خطشکن عملیات کربلای ۴ در ۵ استان کشور برگزار میشود.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از thvs،سردار سید محمد باقرزاده ظهر امروز در جلسه پارک موزه دفاع مقدس در استانداری مازندران، اظهار کرد: مازندران میزبان شهدای خط شکن و غواص تازهتفحصشده است.وی تصریح کرد: ۳۰ تن از شهدا در مازندران و نیز ۱۳ شهید نیز قرار است پس از تشییع در مازندران به استان گلستان بدرقه شوند.
فرمانده کمیته جستوجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح در ادامه خواستار تشکیل ستادی بهنام شهدای غواص در استان شد و بیان کرد: این ستاد متشکل از نیروهای مردمی و دولتی باشد تا بتواند اقدامات لازم برای بدرقه شایسته را فراهم کند.
این مسئول با بیان اینکه شهدای غواص و خطشکن از غرب مازندران وارد استان میشوند، خاطرنشان کرد: در طی مسیر تا مرکز استان این شهدا در شهرهای استان نیز تشییع میشوند.
باقرزاده از برگزاری مراسم شب وداع شهدای غواص و خط شکن در مازندران بهصورت یک اجتماع بزرگ خبر داد و اضافه کرد: تدارک برای حضور ۵۰ هزار نفره مردم در برنامه کاری مسئولان استانی قرار گیرد.
وی در ادامه خواستار دعوت و مشارکتدهی جوانان در مراسم تشیع شهدای غواص در سطح استان شد و تصریح کرد: باید تلاش کنیم که نسل کنونی با فرهنگ شهادت مأنوس باشند.
فرمانده کمیته جستجوى مفقودین ستاد کل نیروهاى مسلح در ادامه خواستار نامگذاری میدانی بهنام شهدا غواص و خط شکن در استان شد و ادامه داد: باید تلاش کنیم که فرهنگ شهادت را در جامعه بهخوبی نهادینه کنیم.
باقرزاده در ادامه با بیان اینکه به همراه شهدایی که قرار است در مازندران تشیع شوند، شهدای گمنام نیز حضور دارند، گفت: پس از بدرقه شهدای استان گلستان شهدای گمنام مازندران بهتدریج در سطح استان خاکسپاری میشوند.
وی با اعلام اینکه مراسم تشیع شهدای غواص و خطشکن کشور در پنج استان کشور بهصورت محوری و متمرکز برگزار میشود، افزود: این شهدا در استانهای مازندران، گلستان، خوزستان، کرمان و اصفهان تشیع میشوند.
فرمانده کمیته جستجوى مفقودین ستاد کل نیروهاى مسلح در ادامه به موضوع ساخت پارک موزه دفاع مقدس در استان نیز اشاره کرد و یادآور شد: مسئولان میراث فرهنگی در بهسازی و ساخت پارکموزه دفاع مقدس ورود پیدا نکردند که نیاز است متولیان این حوزه دقت نظر بیشتری در این زمینه داشته باشند.
این مسئول در پایان گفت: پارک موزه دفاع مقدس مازندران در سالهای اخیر از پیشرفت فیزیکی مناسبی برخودار شد ولی نیاز است که برنامه مدونی نسبت به تکمیل پارک موزه تدوین شود.
بچه ها پرچممون بالا بود بالاتر رفت
با ١٧٥ پلاكي كه بيرون نزده از دل خاك
.
.
عشق يعني يه پلاك
كه بيرون نزده از دل خاك٠٠٠
.
.
.
چو ايران نباشد تن من مباد
در اين بوم و بر زنده يك تن مباد
همه روي يكسر به جنگ آوريم
جهان بر بد انديش تنگ آوريم
همه سر بسر تن به كشتن دهيم
به از آنكه كشور به دشمن دهيم
شب شعر اربعین دریا
شعر «اربعینِ دریا» همزمان با چهلمین روز تشییع باشکوه ۲۷۰ شهید دوران دفاع مقدس و شهدای غواص عملیات کربلای ۴ عصر دوشنبه پنجم مرداد ماه در پردیس سینمایی رازی برگزار شد. علیرضا قزوه، سعید بیابانکی، مصطفی محدثی خراسانی، محمود حبیبی کسبی از جمله چهرههایی بودند که در این شب شعر تازهترین سرودههای خود را در رثای شهیدان قرائت کردند.
[h=1]آخرین توصیههای شهید غواص، «سعید شمس»[/h] [h=2]خبرگزاری تسنیم: غواص شهید سعید شمس سومین فرزند خانواده شمس بود. از زمان اعزام به جنگ او تا شهادتش حتی دو ماه زمان هم طول نکشید. او نیز همانند سایر شهدا قبل از شهادت را توصیهةایی را مکتوب کرد.[/h] نسخه قابل چاپ [EMAIL="?subject=%D8%AE%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C%20%D8%A8%DB%8C%D9%86%20%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%84%D9%84%DB%8C%20%D8%AA%D8%B3%D9%86%DB%8C%D9%85%20-%20%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86%20%D8%AA%D9%88%D8%B5%DB%8C%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF%20%D8%BA%D9%88%D8%A7%D8%B5%D8%8C%20%C2%AB%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF%20%D8%B4%D9%85%D8%B3%C2%BB&body=http://www.tasnimnews.com/Home/Single/812970?ref=tnews"]
[/EMAIL]
بهگزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، 28 اردیبهشت ماه بود که خبری مبنی بر کشف پیکر 175 شهید غواص با دستان بسته منتشر شد. سردار سید محمد باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح کشف آنها را طی عملیات تفحص اخیر در ابوفلوس خبر داده بود. در واقع پیکر 175 شهید از مجموع 270 شهید تازه تفحص شده که در آخرین مرحله تبادل شهدا از مرز شلمچه وارد کشور شد، جمعی از غواصان شهید عملیات کربلای 4 بودند.
بعد از گذشت تشییع باشکوه و 5 ساعته این شهدای والامقام در 26 خرداد ماه، از یک ماه پیش تا کنون مراحل شناسایی هویت آنان در حال انجام است. هویت پیکر مطهر شهید سید جلیل میری ورکی خط شکن این عملیات اولین شهیدی بود که به واسطه مدارک کامل شناسایی هویش احراز و اعلام شد. این مسأله و انتظار برای شناختن هر چه بیشتر روش، منش و هویت این شهدای مظلوم از جانب عموم مردم دستخوش معرفی شهدا و رزمندگانی است که در کسوت غواصی جنگ خوش درخشیدند و حماسه های فراوانی را در عملیاتهای آبی-خاکی هشت سال دفاع مقدس آفریدند.
عملیات والفجر 8 نیز یکی از عملیات های هشت سال دفاع مقدس بود که غواصان در آن نقش تعیین کننندهای داشتند. عملیات والفجر 8 طولانی ترین عملیات دوران جنگ بود که 75 روز طول کشید و تقریبا تنها عملیات مهمی بود که توانستیم منطقه بسیارمهمی از خاک عراق را به تصرف خود در بیاوریم. یعنی در والفجر 8 ارتباط دریایی عراق با خلیج فارس قطع شد و مثلث فاو به طور کامل به تصرف ایران در آمد. این عملیات در 20 بهمن ماه سال 1364با عبور غواصان لشکرهایی همچون لشکر 21 امام رضا(ع)، لشکر 10 سیدالشهدا(ع) و تیپ «الغدیر» استان یزد از اروند رود و حمله به مواضع دشمن بعثی در جزیره «ام الرصاص» ساعت 10 شب با رمز یازهرا(س) انجام شد. پس از عبور موفقیتآمیز غواصان از رود خروشان اروند، یگانهای نیروی زمینی سپاه پاسداران با پشتیبانی آتش تهیه و شلیک هزاران گلوله، تهاجم خود را در محورهای مورد نظر، آغاز و مبادرت به شکستن خط مقدم دشمن کردند.
شهید شمس یکی از غواصان شهید این عملیات است. شهید سعید شمس فرزند محمدمهدی یکی از غواصان دریا دلی است که در 24 مرداد ماه سال 1345 متولد شد. او سومین فرزند خانواده شمس بود. دوران ابتدایی و راهنمایی را در مدارس چمران و امیرکبیر گذراند. در دوران راهنمایی وارد نیروی انتظامی شد، اما به عنوان مددیار در جبهه شرکت کرد. از زمان اعزام به جنگ تا شهادتش حتی دو ماه زمان هم طول نکشید. عملیات والفجر8 سومین اعزام او به جبهه بود که نهایتا در همین عملیات به عنوان غواص حضور یافت و در 22 بهمن ماه سال 1364 و در منطقه فاو و حین غواصی در اروند رود به شهادت رسید.
او سه روز قبل از شهادتش در وصیت نامهاش آخرین دست نوشته خود را ماندگار کرد. او در آخرین توصیه هایش در این متن از همه میخواهد که فقط با مردم حزب الله باشند و خواستار طولانی تر شدن عمر امام باشند و هیچ وقت اسلام و امام را تنها نگذارید. متن وصیت نامه او در ادامه میآید: فرازی از وصیت نامه شهید شمس:
(بسم الله الرحمن الرحیم )
به نام خداوند آفریننده جانها و با دورد به رهبرکبیر انقلاب اسلامی و با سلام به شهیدان اسلام. فقط با مردم حزب الله باشید و خواستار طولانیتر شدن عمر امام باشید و هیچ وقت اسلام و امام را تنها نگذارید. امیدوارم که مرا حلال کنید. از خداوند خواهان آن هستم که به خانوادههای شهدا، اسرا، مفقود الاثر و جانبازان صبر و نیروی ایمان و اجری عظیم عنایت بفرماید.
و من الله توفیق.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
سعید شمس مورخه 19/11/64
انتهای پیام/
[h=1]تشییع و خاکسپاری پیکر شهدای غواص در خوزستان[/h] [h=3]تهران - ایرنا - رییس ستاد قرارگاه کمیته جستجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح در خوزستان، از تشییع پیکر چند شهید غواص همزمان با سالروز شهادت امام صادق(ع) در این استان خبر داد.[/h] به گزارش ایرنا از اپایگاه فرهنگی و اطلاع رسانی تفحص شهدا، حسین عشقی گفت: پیکرهای چند تن از شهدای غواص، 20 مرداد ماه همزمان با سالروز شهادت امام صادق(ع) در خوزستان تشییع خواهد شد.
وی افزود: پس از انجام بررسیهای نهایی و تکمیل مراحل احراز هویت شهدای غواص، پیکر تعداد دیگری از این شهدا علاوه بر استان خوزستان، در استانهای مازندران، گلستان، کرمان و اصفهان تشییع می شود.
چندی پیش پیکرهای مطهر 270 شهید دفاع مقدس از طریق مرز شلمچه به میهن اسلامی انتقال یافت که این شهدا با تلاش کمیته جستجوی مفقودین در عملیات تفحص در جنوب عراق فاو، ابوفلوس، شلمچه، مجنون و زبیدات کشف شدند.
از این تعداد، 175 نفر شهدای غواص بودند که اجساد مطهر آنان با دستان بسته در یک گور دستجمعی در منطقه ابوفلوس عراق کشف شد.
پیکر مطهر این شهدا 26 خرداد ماه با استقبال بی نظیر مردم در تهران تشییع شد.
شناسایی پیکر مطهر دو شهید دیگر از ۱۷۵ شهید غواص و خطشکن + مشخصات
[h=3]شناسایی پیکر مطهر دو شهید دیگر از ۱۷۵ شهید غواص و خطشکن + مشخصات[/h] پیکر مطهر دو شهید دیگر از ۱۷۵ شهید غواص و خطشکن کربلای۴ که در جریان تفحص در یک گور دستهجمعی با دستان بسته پیدا شدند، شناسایی و مشخصات آنها اعلام شد.
خبرگزاری تسنیم: پیکر مطهر دو شهید دیگر از ۱۷۵ شهید غواص و خطشکن کربلای۴ که در جریان تفحص در یک گور دستهجمعی با دستان بسته پیدا شدند، شناسایی و مشخصات آنها اعلام شد. این دو شهید متعلق به استان کرمان هستند که از طریق لشکر ۴۱ ثارالله به جبهههای جنگ اعزام شدند. طی انجام مراحل شناسایی هویت شهدا، شهیدان «مهدی عبداللهزاده» و «محمدرضا طالبیزاده» بعد از گذشت ۲۹ سال از شهادتشان، احراز هویت شدند و خبر شناسایی پیکر آنها توسط هیأتی از بزرگان و مسئولین شهرستان به خانوادههایشان اعلام شد.
شهید مهدی عبداللهزاده متولد خرداد ۱۳۴۳ در شهرستان زرند کرمان است. او عضو گردان ۴۱۱ لشکر ۴۱ ثارالله چهارم دی ۱۳۶۵ در عملیات کربلای۴ در جزیره امالرصاص و در سن ۲۲سالگی به شهادت رسید. مراسم تشییع پیکر مطهر شهید مهدی عبداللهزاده ۲۰ مردادماه جاری همزمان با سالروز شهادت امام صادق(ع) برگزار میشود.
شهید محمدرضا طالبیزاده سردری فرزند قنبر در ۲۷ تیرماه ۱۳۴۵ در شهرستان چترود در استان کرمان متولد شد. پدرش قنبر، قالیباف بود و مادرش زهرا نام داشت. او بهعنوان پاسدار به جبهه اعزام شد و در ۴ دی ماه سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای۴ و در جزیره امالرصاص در سن ۲۰سالگی به شهادت رسید.
سرهنگ مهدی ابوالحسنی مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان کرمان گفت: پیکرهای پاک ۲۱ شهید غواص بیستم مرداد همزمان با سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق(ع) در کرمان تشییع خواهد شد. برخی از این شهدای عزیز شناسایی شدهاند اما برخی هنوز گمنامند.
لشکر ۴۱ ثارالله که اکثر اعضای آن را جوانان کرمانی تشکیل میدادند در دوران دفاع مقدس نقش پررنگی در عملیات آبی و خاکی داشت و گردانهای ۴۰۸ و ۴۱۰ این لشکر که متشکل از غواصان دریادل بود خطشکن چندین عملیات مهم بودند.
حسن عرب رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران زرند نیز از شناسایی هویت ۱۱ نفر از این شهدا خبر داد و گفت: شهدای شناسایی شده مربوط به شهرستانهای کرمان، زرند، رفسنجان، شهربابک، سیرجان، بم و بافت هستند و ۱۰ شهید گمنام به رودبار جنوب برای تشییع و خاکسپاری منتقل میشوند.
۲۸ اردیبهشت ماه پیکر مطهر ۲۷۰ شهید دفاع مقدس، از طریق مرز شلمچه وارد کشور شدند. این شهدا با تلاش کمیته جستجوی مفقودین در عملیات تفحص در جنوب عراق فاو، ابوفلوس، شلمچه، مجنون و زبیدات کشف شدند. طبق اعلام سردار سید محمد باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح پیکر ۱۷۵ شهید از این ۲۷۰ شهید تازه تفحص شده، جمعی از غواصان شهید عملیات کربلای۴ بودند که با دستان بسته در یک گور دستهجمعی منطقه ابوفلوس کشف شدند. پیکر مطهر این شهدا در ۲۶ خرداد ماه با استقبال بینظیر مردم در تهران تشییع شد. این مراسم تشییع بیش از ۵ ساعت به طول انجامید. از یک ماه پیش تا کنون مراحل شناسایی هویت آنان در حال انجام است. هویت پیکر مطهر شهید «سید جلیل میری ورکی» خطشکن این عملیات اولین شهیدی بود که بهواسطه مدارک کامل شناسایی هویتش احراز و اعلام شد. او متولد ششم فروردین ماه سال ۱۳۳۸ از شهرستان تنکابن در استان مازندران و اعزامی لشکر ۲۵ کربلا بود که بهعنوان خطشکن کربلای۴ در این عملیات به شهادت رسید.
انتهای پیام/*
مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران خوزستان با بیان اینکه 7 شهید غواص استان خوزستان شناسایی شده اند، گفت: پیکر مطهر این شهدا به همراه ۳۱ شهید گمنام، ۲۰ مرداد در خوزستان تشییع خواهد شد.
عبدالرضا فرجیان با بیان اینکه 7 شهید غواص استان خوزستان شناسایی و تعیین هویت شدهاند، اظهار کرد: از این تعداد شهید شناسایی شده، 4 شهید از شهرستان دزفول و 3 شهید از شهرستان اهواز هستند. نام و هویت این شهدا پیش از برگزاری مراسم تشییع اعلام خواهد شد.
وی افزود: علاوه بر تشییع پیکر شهدای غواص در شهرستانهای مربوطه، پیکر 31 شهید گمنام نیز برای خاکسپاری به شهرستانهای مختلف استان همچون سوسنگرد، بستان، حمیدیه و .. منتقل و در روز 20 مرداد ماه همزمان با تشییع شهدای غواص، تشییع خواهند شد.
فرجیان گفت: نشست خبری مراسم تشییع پیکر شهدای غواص و گمنام شنبه 10 مرداد در استانداری خوزستان برگزار خواهد شد. مرجع / ایسنا
نشست شب شعر «اربعین دریا» به مناسبت چهلمین روز تشییع پیکر شهدای غواص با حضور جمعی از شاعران در فرهنگسرای رازی برگزار شد. در ادامه مروری داریم بر شعرهای خوانده شده:
[/HR] در ابتدای این نشست مصطفی محدثی خراسانی چند رباعی به این شرح قرائت کرد:
آن چشم پر از ستاره برمیگردد
آن منتظر اشاره برمیگردد
رفته است ولی به چشم خود میبینیم
یک روز دلم دوباره برمیگردد
***
از چنبر نفس، رسته بودند آنها
بتها، همه را شکسته بودند آنها
پرواز شدند و پر گشودند به عرش
هرچند که دستبسته بودند آنها
***
خورشید اگر به مهر تابنده شده است
و از عطر بهار شهر آکنده شده است
تغییر نیامده است در لیل و نهار
ذرات تو در جهان پراکندهشده است
***
هرچند که سوگوار برمیگردد
آشفته و بیقرار برمیگردد
از دشت شکوفههای رقصان در باد
این قافله از بهار برمیگردد
***
خورشید اگرچه سوگوار آمده است
بر سینه آسمان غبار آمده است
یکبار دگر به یمن تشییع شما
بر شانه شهر ما بهار آمده است محدثی همچنین ترانهای را نیز به این شرح قرائت کرد:
از شب تیره گذشتین شب بی روزن خسته
به سپیده پرکشیدین با پروبال شکسته
نفس سپیده بودین روشنی مرامتون بود
سکه عشق و حماسه اون روزا به نامتون بود
دنیا اون شب یه پرنده دنیا اون شب چه جوون بود
دلتون پنجرهای که روبه سمت آسمون بود
کربلای عاشقیها شب غربت شما بود
فاصله تو عرض اروند رفتن از خود به خدا بود
دستهای بسته نتونست سد پرواز شما شه
جز خدا کسی محاله محرم راز شما شه
حالا از اون طرف شب حالا از خونه خورشید
دارید این پرچم و بازم روی قلهها میبینید
آگه ما قله نشینیم اگر سربلند خاکیم
واسه اینکه هنوزم آشنای اون پلاکیم
هیچ دورهای بهاندازه این ۳۵ سال اتفاق زیبا در کشور نداشتهایم
محتشم از کاشان ارتباط داد
در ادامه علیرضا قزوه مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری اظهار کرد: حتی ما که در حوزه هنری هستیم و ادعا داریم که موضوعات مربوط به انقلاب اسلامی پیشرو هستیم از این موضوع غافل شدیم و این نشان میدهد که این برنامه و این نام با مصرع زیبای «این ماهی فتاده به دریای خون که هست/ ستاره بر تنش افزون حسین توست» از محتشم چطور باهم ارتباط پیدا میکنند.
«جز من که راه عشق به تسلیم میروم/ با دستبسته هیچ شناگر شنا نکرد».
قزوه در ادامه شعری به این شرح خواند:
یکصد و هفتادوپنج آینه بودند
یکصد و هفتادوپنج پنجره لبخند
یکصد و هفتادوپنج ماهی اروند
بسته همه دستشان به رشته پیوند
یکصد و هفتادوپنج کوه دماوند
**
ذکر خدا بر لباند تا به قیامت
آنهمه وجدان خوشا و اینهمه غیرت
عکس امام و پلاک و مُهر و وصیت
وای به جمعی که بعد از اینهمه عزت
دل نتوانند کند از زن و فرزند
**
بسته مبین دستشان پرندهتریناند
آینههای شهید کشور دیناند
اهل جنوناند و اهلبیت یقیناند
کاش رفیقان که والیان امیناند
اینهمه دستان باز را نفروشند!
**
آب فروشان مباد دین بفروشند
آبروی خلق بیش از این بفروشند
اسب و سوار و لگام و زین بفروشند
یوسف ما را به هند و چین بفروشند
آه که هر کدخدا شده ست خداوند!
**
آمدهاند از مسیر شام غریبان
طبل بزن هان! بگو ببارد باران
گریه کنید ای درختهای خیابان
یکصد و هفتادوپنج ماه درخشان
یکصد و هفتادوپنج یوسف دربند! در ادامه این نشست محمود حبیبی کسبی که مجری برنامه نیز بود شعری از بشری صاحبی را به این شرح خواند:
الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها
که درد عشق را هرگز نمیفهمند عاقلها
به ذکر «یاعلی» آغاز شد این عشق پس غم نیست
گر آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
همینکه دل به لبخند کسی بستند فهمیدند
جرس فریاد میدارد که بربندید محملها
به یمن ذکر «یازهرا» یشان شد باز معبرها
که سالک بیخبر نبوَد ز راه و رسم منزلها
به گوش موجها خواندند غواصان شب حمله
کجا دانند حال ما سبک باران ساحلها
شب حمله گذشت و بعد چندین سال این ایام
چنین با دستبسته سر برآوردند از گِلها
چگونه موج فتنه غرق خاک و خونشان کرده
که بیتاب است بعد از سالها از داغشان دلها
و راز دستهای بسته آخر فاش شد آری
نهان کی ماند آن رازی کزو سازند محفلها در ادامه محمدحسین جمشیدی نیز شعر خود را به این شرح به خانواده شهدا تقدیم کرد:
هر جا که اسم تو وسط اومد
رفت و یه گوشه با تو خلوت کرد
دنیاش قد قاب عکست بود
با منطق از دنیاش صحبت کرد:
میگفت بچه م، تازه دوماده
رختای دومادی واست آورد
امسال دیگه جشن میگیریم
اینجا همیشه بغضشو میخورد
مادر، کنار دار قالی، مرد
از بس، گره روی گره پژمرد
از هشت سال جنگ تحمیلی
مادر تمام هشت سالو مرد
حالا خبر دادن که برگشتی
حال تموم شهر، آشوبه
سیساله رفتی دیر برگشتی
دیره ولی بازم، همین خوبه
با چشمهای باز، زیرخاک
رفتی، ولی اصلاً نترسیدی
هی خاک روی خاک پاشیدن
اما تو مثل مرد، خندیدی
یکلحظه جای تو نمیتونیم
زخماتو بشماریم، میمیریم
سی سال زیرخاک جون دادی
ما جنگو خیلی ساده میگیریم
با این دل دریایی ممکن نیست
این خاک از تو دست برداره
سی سال پر پر میزدی تو خاک
تنها خدا از تو خبر داره
شعری که صائب برای غواصان سرود
در ادامه مراسم سعید بیابانکی نیز در سخنانی کوتاه گفت: در زمان شکلگیری کانون یادم است که ماجرای تشییع شهدا داغ بود، من اتفاقاً صائب را میخواندم و به این بیت برخوردم. ظاهراً صائب در قرن ۱۱ هجری این بیت را برای این شعرا سروده بود:
«جز من که راه عشق به تسلیم میروم/ با دستبسته هیچ شناگر شنا نکرد».
سرويس اجتماع نيلکوه: فرمانده سپاه شهرستان گاليکش از تشييع 13 شهيد غواص و خط شکن 8 سال دفاع مقدس در اين شهرستان خبر داد.
به گزارش «پايگاه خبري تحليلي نيلکوه» سرگرد سيد يحيي قاضوي در گفت و گو با خبرنگار نيکلوه گفت: روز 17 مرداد، اين شهرستان ميزبان 13 شهيد غواص و خط شکن 8 سال دفاع مقدس در قالب «با کاروان دردانه هاي دست بسته» خواهد بود.
وي افزود: تشییع پیکر پاک این شهدا ساعت 15 روز شنبه از مقابل شبکه بهداشت و درمان شهرستان گاليکش آغاز و تا گلزار شهداي گمنام اين شهر ادامه خواهد داشت.
وی تصریح کرد: پيکرهاي مطهر شهدا پس از تشييع در گاليکش رهسپار کلاله مي شوند.
به گزارش نيلکوه: استان گلستان در روز 14 مرداد ميزبان اين کاروان است که مراسم تشييع از شهر بندرگز آغاز و در مراوه تپه به پايان مي رسد.
پيش از اين اعلام شده بود شهداي غواص و خطشکن همزمان با سالروز شهادت امام صادق (ع)، (20 مردادماه) در استانهاي مازندران، گلستان، خوزستان، کرمان و اصفهان تشييع ميشوند.
30 نفر از اين شهدا متعلق به استان مازندران و 13 شهيد نيز متعلق به استان گلستان هستند؛ شهداي ديگر نيز در استانهاي خوزستان، کرمان و اصفهان تشييع ميشوند.
این روزها در مازندران ول ولهای برپاست، صحبت از حضور میهمانانی در مازندران است که سالهای دور برای عزت و سربلندی ایران اسلامی از پدر، مادر، همسر، فرزند و از خوشی و ناخوشی خویش زدند تا ایران اسلامی سربلند باشد. صحبت از حضور کسانی است که عزت خویش را در گرو عزت ایران اسلامی ایران میدانستند و برای سربلندی ایران اسلامی حتی با دستان بسته هم سر تسلیم در برابر دشمن فرود نیاورند.
صحبت از مردی است که این مدتی است تصویر دست بستهاش در بین شهدای گمنام دفاع مقدس بیشتر در معرض دید قرار دارد.
«منصور مهدوی نیاکی» متولد سومین روز فروردین ۱۳۴۶ است در آمل است. وی از غواصان لشکر ۲۵ کربلا بود و در جریان عملیات کربلای ۴ در منطقه امالرصاص، در تاریخ چهارم دی ماه ۶۵ براثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.
امروز خبر شهادت شهید منصور مهدوی نیاکی در شهرستان آمل به خانوادهاش داده شد.
شهدای غواص و خطشکن استان مازندران قرار است که در روز بیستم مردادماه امسال در مرکز مازندران تشییع شوند.
بنابر آمار رسمی منتشرشده تاکنون پیکر ۵۰ غواص شهید تفحص شده از عملیات کربلای چهار تعیین هویت شده و قریب به ۲۲۰ پیکر هنوز شناسایی نشدهاند.
[/HR]
پس از گذشت بیش از ۴۰ روز از بدرقه تاریخی پیکر ۲۷۰ شهید دفاع مقدس که جمعی از غواصان شهید نیز در میان آنها بودند، فرآیند هویتیابی این پیکرهای تفحصشده همچنان ادامه دارد و بنابر آمار منتشرشده تاکنون ۵۰ پیکر هویتیابی و شناساییشدهاند.
شناسایی یک ماهی خاکی
پیکر پاک شهید حسینعلی بالویی یکی از غواصان شهید کربلای چهار پس از ۲۹ سال از طریق پلاک هویت شناساییشده است.
شهید حسینعلی بالویی فرزند اصغر، متولد سال ۴۹ و اعزامی از استان مازندران بوده است. این شهید بزرگوار در سال ۶۵ از طریق بسیج استان مازندران اعزام و در عملیات «کربلای ۴» در منطقه عملیاتی «امالرصاص» به فیض شهادت نائل آمد.
۵۰ آشنا
همچنین سرهنگ ابراهیم رنگین رئیس معراج شهدای مرکز اعلام کرد: پس از انجام اقدامات کارشناسی تاکنون موفق به شناسایی بالغبر ۵۰ شهید از شهدای خطشکن و غواص از جمع ۱۷۵ شهید شدهایم. امید است با ادامه تلاشها بتوانیم تعداد بیشتری از این شهدای عزیز را شناسایی و تحویل خانوادههای چشمانتظارشان بدهیم.
پس از انجام اقدامات کارشناسی تاکنون موفق به شناسایی بالغبر ۵۰ شهید از شهدای خطشکن و غواص از جمع ۱۷۵ شهید شدهایم
رنگین در ادامه یادآور شد: قرار است این شهدای عزیز به همراه شهدای گمنام در ۲۵ شوال برابر با ۲۰ مردادماه سال جاری مصادف با شهادت امام جعفر صادق (علیهالسلام) در استانهای مربوطه تشییع و به خاک سپرده شوند.
رئیس معراج شهدای مرکز گفت: با توجه به اینکه هنوز به خانوادههای معظم شهدا شناساییشده اطلاعرسانی صورت نپذیرفته، امکان انتشار اسامی شهدا نیست. لذا بهمحض اطلاعرسانی به خانوادهها اسامی شهدا شناساییشده از طریق مبادی ذیربط در استانها اعلام خواهد شد. تشیع اولین ماهی خاکی آشنا
هویت پیکر مطهر شهید سید جلیل میری ورکی خطشکن این عملیات اولین شهیدی بود که بهواسطه مدارک کامل شناسایی هویتش احراز و اعلام شد. او متولد ششم فروردینماه سال ۱۳۳۸ از شهرستان تنکابن در استان مازندران و اعزامی لشکر ۲۵ کربلا بود که بهعنوان خطشکن کربلای ۴ در این عملیات به شهادت رسید. تشخیص هویت هنوز تمام نشده
پیکر مطهر ۲۷۰ شهید دفاع مقدس با تلاش کمیته جستجوی مفقودین در عملیات تفحص در جنوب عراق فاو، ابوفلوس، شلمچه، مجنون و زبیدات کشف شدند. 175 شهید از غواصان عملیات کربلای ۴ بودند که با دستان بسته در یک گور دستهجمعی منطقه ابوفلوس کشف شدند.
این شهدا در ۲۶ خردادماه با استقبال بینظیر مردم در تهران تشییع شد. این مراسم تشییع بیش از پنج ساعت به طول انجامید. از یک ماه پیش تاکنون مراحل شناسایی هویت آنان در حال انجام است.
شهید غواص، «حسینعلی بالویی» در 16سالگی در عملیات کربلای4 شرکت کرد و در نهایت بههمراه دیگر همرزمانش در این عملیات مجروح، اسیر و شهید شد. او هم همانند دیگر غواصان دریادل کربلای4 با همشهریهایش یعنی غواصان مازندرانی از لشکر 25 کربلا دل را به دریا زد و تن را به اروند سپرد تا در قلب خروشان اروندرود حماسه کربلای4 شکل بگیرد. اما مثل خیلیهای دیگر سهمش شهادت بود
[/HR]
شهید غواص، «حسینعلی بالویی» در 16سالگی در عملیات کربلای4 شرکت کرد و در نهایت بههمراه دیگر همرزمانش در این عملیات مجروح، اسیر و شهید شد. او هم همانند دیگر غواصان دریادل کربلای4 با همشهریهایش یعنی غواصان مازندرانی از لشکر 25 کربلا دل را به دریا زد و تن را به اروند سپرد تا در قلب خروشان اروندرود حماسه کربلای4 شکل بگیرد. اما مثل خیلیهای دیگر سهمش شهادت بود. 29 سال بعد استخوانهای پیکر او 15 کیلومتر جلوتر از خط مقدم جزیره امالرصاص یعنی در ابوفلوس کشف شد اما تنها نبود. بلکه او بههمراه 174 همرزم دیگرش با دستان بسته در یک گور دستهجمعی پیدا شدند. دستان بسته او شاید مجروحیت و سپس اسارت او را قبل از شهادت نشان میدهد اما بیش از آن سفاک بودن دشمن بعثی را ثابت میکند که در مقابلش قد علم کرده بود. حسینعلی بالویی حالا بعد از 29 سال بازگشته است تا پیام روزهای جهاد و مبارزه خود را دوباره برای همه مرور کند. پدر و مادر او این بار پیر و خسته کنارش مینشینند و با زبان محلی بهرسم بچههای بهشهر با او درددل میکنند و برایش روضه میخوانند، آن هم در معراج شهدای مرکز در پایتخت، یعنی شهری که چندی پیش در یک مراسم 5ساعته این 175 غواص و خطشکن شهید کربلای4 را بدرقه و تشییع کرد. نماز شکر پدر و مادر قبل از زیارت فرزند/موری خواندهای مازندرانی برای نوجوان 16 ساله
پدر، مادر و برادران شهید با یک دسته گل بزرگ، یک قاب عکس از شهید و یک بسته نقل رنگی وارد معراج شهدا میشوند. پدر با آن لهجه شیرین مازندرانی میگوید برای مبارک باد آمدهایم. پسرم مبارکت باشد. عروسیات مبارک باشد.
پدر شهید، مادر را ترغیب میکند برای اقامه نماز. قبل از اینکه شهید را ببینند مادر میرود بیرون وضو میگیرد و مثل پدر در داخل حسینیه شهدا در معراج به نماز میایستد. دو رکعت نماز شکر خوانده و بعد آماده زیارت فرزندش میشود. پدر هر از چند گاهی دستانش را بالا میگیرد و با صدای بلند خدا را شکر میکند که بعد از 29 سال پسرش را زیارت میکند.
تابوت غواص شهید اصغر بالویی را آوردند و مقابل خانواده گذاشتند. زبان گرفتنهای آنها آغاز شد. دقایقی گذشت. میکروفون را روشن کردند تا یکی از همراهان نوحه خوانی را آغاز کند بلکه فرصتی باشد تا خانواده راحت تر عزاداری کند. اما این خانواده به این روشها نیازی نداشت. مادر، پدر و همسران برادران شهید به رسم مردم خطه شمال و با گویش مازندرانی برایش مویه میکردند و موری میخواندند. یکی از همشهریهای همراهشان میگوید این شعر را مازندرانیها برای پسری که هنوز داماد نشده میخوانند. نقلهای دامادی که بر روی پیکر شهید ریخته میشد
طبق رسم همیشگی در معراج شهدا وسایل و مدارک شناسایی شهید که به همراه پیکر او پیدا شده است توسط سرهنگ ابراهیم رنگین رئیس ستاد معراج شهدای مرکز برای معرفی و توضیح به خانواده آورده میشود. به همراه پیکر شهید غواص اصغر بالویی، یک کارت شناسایی پرس شده است که هویت کامل او را نشان میدهد. یک تسبیح و بخشی از لباس او نیز هست که خانواده آن را دست به دست بین خود میچرخانند. بغل میگیرند، آن را میبوسند و صورتهایشان را با آن تبرک میکنند.
خانواده میخواستند بندهای کفن باز شود و پیکر شهید را ببینند. دور از چشم دوربینها این اتفاق افتاد. دیدن استخوانهای کامل پیکر این غواص شهید 16 ساله، طاقت را از اعضای خانواده برد و صدای شیونشان بلند شد. هر کدام روی زانوها بلند میشوند و خود را روی استخوانها میاندازند. آنها را در بغل گرفته و با آن حرف میزنند. پدر با پسرش بلند بلند صحبت میکند و با گویش مازندرانی اعضای خانواده و اطرافیان را به او معرفی میکند.
بسته نقل را باز کرده و درون تابوت روی کفن میریختند. گویی برایش جشن دامادی گرفتهاند. پدر میگفت: پسرم حسینعلی در ماه مبارک رمضان کارت عروسی خود را تقسیم کرده و الان عروسی دارد. ما امروز آمدهایم برای مبارک باد. با دسته گل آمدهایم دیدنش که جشن عروسیاش را تبریک بگوییم. روز عروسی او همان روز تدفینش خواهد بود. حالا مشخص میشود روز عروسیاش چه روزی است. مادر شهید: گاهی میگفتم نمیدانم او را چه کسی تربیت کرده است؟
راضیه انصاری مادر غواص شهید تازه تفحصشده حسینعلی بالویی در نخستین دیدار خود با پیکر فرزند شهید تازه شناسایی شدهاش در گفتوگو با تسنیم به معرفی او پرداخته و سخن میگوید. او با گفتم هر بند در مورد فرزند شهیدش مکثی کرده، اشکی میریزد و بعد دوباره جملاتش را ادامه میدهد: حسینعلی از سیزده سالگی به جبهه رفت. چند بار رفت و آمد تا شانزده سالگی که دیگر رفت و نیامد. فرزند اولم بودم به جز او دو پسر دیگر داشتم. رفت و دیگر بازنگشت و مرا برای همیشه چشم انتظار آمدنش گذاشت. هروقت شهیدی میآوردند یا وقتی اسیری آزاد میشد من هم منتظر خبری بودم که برایم بیاورند اما وقتی دیگر با هیچ گروهی برنگشت گفتم حتماً شهید شده است وگرنه به من خبر روشنی از شهادت نداده بودند. همیشه میگفتم خدایا هرجور تو صلاح میدانستی همان خوب است و تو را شکر میکنم. وقتی دلتنگش میشدم به پای مزار شهدای گمنام میرفتم و درد و دل میکردم.
گاهی فکر میکنم چه کسی او را تربیت کرد که تا این اندازه خوب بود و این خوبیها را از چه کسی یاد گرفت؟ اینها را مادر میگوید. کسی که لحظه به لحظه تربیت این فرزند شهید را با خود به همراه داشته است. راضیه انصاری با لهجه شیرین مازندرانی قربان صدقه پسرش میرود، از خوبیهای او میگوید و ادامه میدهد: حسینعلی آنقدری خوب بود که هرچه بگویم کم گفتهام. انقلابی، بسیجی، متعهد، غیرتمند، شجاع و دلسوز بود. به شهدا، انقلاب، رهبر و علماء ارادت زیادی داشت. بیشتر وقتش را در بسیج و مسجد بود کمتر او را در خانه میدیدیم. میگفت ما تا زندهایم باید برای انقلاب کار کنیم. بسیار مردمی و خوش اخلاق بود. هیچکس به اندازه سر سوزن حتی از او نرنجیده بود. همیشه به مادر و پدرش خدمت میکرد حتی لباسهایش را نمیگذاشت من بشویم. خودش همیشه وسایلش را مرتب نگه میداشت هنوز هم لباسهای بسیجیاش را تمیز یادگاری نگه داشتهایم. نماز اول وقتش ترک نمیشد. روزههایش خاص بود. به همه احترام میگذاشت. اخلاقش معمولی نبود. گاهی میگفتم نمیدانم او را چه کسی تربیت کرده است؟ این چیزها را چه کسی به او یاد داده؟ عقل و شعورش به قدر یک انسان 90 ساله بزرگ و وسیع بود.
او در پاسخ به این سوال که آیا با رفتن فرزندش به جبهه مخالفتی داشت یا نه میگوید: من هیچ مخالفتی نداشتم میدانستم برای جبهه و دفاع از نظام عطش دارد، میدانستم هرطور هم که جلوی او را بگیرم از تصمیمش صرف نظر نمیکند برای همین به میل او رفتار میکردم. میدانستم که سخت است اما باید پذیرفت. پدرش مریض بود آن موقع و من سر کار می رفتم. اطرافیان زیاد میگفتند آنها به حسینعلی میگفتند پدرت مریض است و مادرت مدام به سرکار میرود تو پیششان بمان. حسینعلی به من میگفت مادر ناراحت نباش حضرت علی(ع) دست کارگرها را میبوسید تو سرکار برو من هم میروم منطقه. من باید به جبهه بروم. باید به این انقلاب خدمت کنیم. اگر ما نرویم چه کسی باید بجنگد و دفاع کند؟ میگفت مادر یاد حضرت زینب(س) و حضرت زهرا(س) بیفت. یاد امام حسین(ع). آنها چطوری شهید شدند؟ ما مگر چه کسی هستیم مگر خونمان رنگین تر است. ناراحت نشوی. من باید به جبهه بروم. نمی دانید چه روحیات خوبی داشت.
از گفتن خوبیهایش خسته نمیشود و دائم این جمله را میان جملاتش تکرار میکند که هر چه از او بگویم کم گفتهام و ادامه میدهد: مردمی و دوست داشتنی بود. مهربان و شجاع بود و همیشه به من خدمت میکرد. من حسینعلی را خیلی سخت بزرگ کردم. بیشتر وقت سرکار بودم. دستم تنگ بود. شاید خیلی وقتها پیش میآمد که او از مدرسه میآمد و خبری از غذا نبود اما خستگی و گرسنگی باعث نمیشد تا او به من گلایهای بکند یک بار نشد به من گله کند و بگوید چرا برایم غذا درست نکردهای؟ لیاقت او چیزی جز شهادت نبود. به برادرهایش همیشه سفارش میکرد که اگر من شهید شدم اسلحه من را شما به دست بگیرید و برای انقلاب و نظام بجنگید چرا که این وظیفه ماست. به ما هم سفارش میکرد که اگر شهید شدم گریه نکنید. لباس سیاه به تن نکنید زیرا دشمن، شاد میشود و سوء استفاده میکند. سفارش دیگرش درمورد نماز جمعه بود. تأکید زیادی داشت میگفت هیچوقت نماز جمعه را ترک نکنید.
گریه صحبتش را قطع میکند به پیکر فرزندش نگاه میکند و از ساعتی میگوید که خبر پیدا شدن فرزند را به او دادند و میگوید: دیدم عروسم و پدر بچهها نشستهاند گریه میکنند گفتم چی شده؟ گفتند حسینعلی پیدا شد. در بین این غواصان او را آوردهاند. به ما خبر دادند که او پیدا شده و جزء غواصهایی بوده است که به تازگی تفحص شدهاند. وقتی در تلویزیون می دیدم که در مورد اینها صحبت میکنند و میگویند اینها را در آب گرفتند و دست و پاهایشان را بستند و همه را گرسنه و تشنه شهید کردند خیلی ناراحت بودم. پدر شهید: از این همه غواص شهید، فقط یکی حسینعلی من است
حسینعلی 13 ساله را به خاطر کم سن و سال بودن کسی به این راحتی جبهه راه نمیداد. اما پدر واسطه شد و از سپاه شهرستان خواست او را به خاطر علاقهاش به جبهه ببرند. خودش او را راهی کرد و شاید روزی که با مهربانی بدرقهاش میکرد فکر نیمکرد باید بعد از کربلای4 در میان اجساد شهدا پیکر او را جستجو کند. اصغر بالویی در گفتگو با تسنیم، با اشاره به اولین اعزام فرزندش به جبهه میگوید: بار اول که پسرم جبهه رفت او را به خاطر سن کمش برگرداندند. 13 ساله بود. آن شب تا صبح نخوابید و ناراحت بود. من صبح او را بردم سپاه گفتم این بچه دارد از بین می رود چرا او را به جبهه نمیبرید؟ همان روز با رفتنش موافقت کردند. چند ماه دوره آموزشی در پادگان داشت. بعد از دو ماه و خرده ای برای دیدنش رفتیم. دیدم فرمانده اش میگوید من به پسر شما آموزش نمیدهم بلکه این بچه دارد به من آموزش میدهد. او را کجا تربیت کردی؟ حسنیعلی چند ماه بعد دوره آموزشاش تمام شد و آمد و رفت کردستان. شش ماه آنجا بود. بعد رفت جنوب و دیگر بار آخر در عملیات کربلای4 بود که رفت و شهید شد. در 5 عملیات شرکت کرد و کربلای 4 آخرین آن بود. حسنیعلی در جنگ هم غواص بود، هم تیربارچی و هم آرپی جی زن. وقتی مفقود شد من رفتم اهواز پایگاه شهید بهشتی. در جسدها دنبال او گشتم اما نبود. چون در عملیات فاو پشت پایش ترکش خورده بود و مشخص بود. اما هرچه بین پیکر شهدا نگاه کردم دیدم نه با این مشخصه هیچ شهیدی آنجا نیست. رفتم خانه. خیلی گشتم که پیدایش کنم. اندازه وزن او پول خرج کردم تا نشانی از او پیدا کنم. الان هم خیلی خوشحالم که پیدا شده. به همه مردم تبریک میگویم. تبریک تبریک. خدا قبول کند. خدا از ما این شهید را قبول کند.
ماجرای پیدا کردن فرزند در میان این 175 غواص دست بسته، ماجرای مفصلی است. پدر شهید بالویی قبل از آنکه به او اعلام رسمی مبنی بر پیدا شدن پیکر فرزندش صورت بگیرد، از حضور او در میان این غواصان اطمینان داشت. او در این باره میگوید: میدانستم پسرم در عملیات کربلای4 مفقود شده است. وقتی این غواص ها را آوردند من دیگر نمیتوانستم در خانه طاقت بیاورم. آنقدر گریه میکردم که مادرش یک شب رفت برادر شهید(پسر بزرگم) را صدا کرد و گفت پدر دارد از دست میرود، یک کاری بکن. دیگر طاقت نداشتم و روز هجدهم ماه رمضان از مازندران به تهران آمدم. بعد از ظهر ماشین سوار شدم و آمدم معراج و آن شب را در معراج شهدا ماندم. کنار شهدا نشستم و دعا خواندم. روی تابوت شهدا را هم نوشتم و با پسرم حرف زدم. گفتم: «حسینعلی تو اینجایی؟ چرا به من نمیگویی؟ من که میدانم تو اینجایی.» همینطور کنار شهدا گریه میکردم ودعای توسل میخواندم. گریه میکردم و سرم روی تابوت بود که خوابم برد. دیدم حسینعلی در خواب آمده و به من میگوید: «آقاجون! من اینجا پهلوی تو هستم. اینجا هستم.» حضورش را به من در خواب خبر داد اما نگفت در کدام یک از تابوتها ست.
اصغر بالویی به خواب دیگری هم اشاره میکند و میگوید: فردایش تا ظهر اینجا ماندم. نماز خواندم و بعد نماز رفتم خانه. دیگر خیال من راحت شد که بچهام اینجاست. تا چند روز بعد که به ما خبر رسید بچه شما میان این غواصهاست. ما دیگر مطلع شدیم که پسرمان اینجاست. یک شب هم در ماه مبارک رمضان خواب دایی خودم را دیدم. دیدم کل خانوادههای ما همه در یک جا هستیم و دایی من که فوت شده به من میگوید: «چرا تو ناراحتی؟ حسینعلی که دیگر آمد بین این غواصها. از این همه غواص یکی حسینعلی توست. این همه شهید آمده. تو چرا ناراحتی میکنی؟» من از خواب بیدار شدم دیدم کسی کنارم نیست. قبلا برای پسرم یک قبر گرفتم. یک قبر خالی دارد. بنیاد شهید تهران رفتم و همان موقع گفتم میخواهم جای پسرم مشخص باشد. یک قبری داشته باشد تا وقتی که آمد همانجا دفنش کنیم. الان قبرش آماده است. در بهشت فاطمه شهرستان بهشهر تدفین میشود. خانواده شهدای مازندران هم از پیدا شدن فرزندانشان خیلی خوشحال هستند و هیچ کدام ناراحت نیستند. خدا را شکر میکنیم.
شهید حسینعلی بالویی نخستین فرزند از سه فرزند خانواده بالویی است که متولد 1349 شهرستان بهشهر در استان مازندران است. او در 13سالگی با علاقهمندی فراوان بهعنوان یک بسیجی داوطلب در میادین جنگ حضور پیدا میکند. در عملیات والفجر8 و فتح فاو از ناحیه پا مجروح میشود و بعد از گذشت سه سال و حضور مداوم در جبهههای هشت سال دفاع مقدس سرانجام در دی ماه سال 65 و در عملیات کربلای4 به شهادت میرسد. خانواده شهید «حسینعلی بالویی»، شهید غواص 16ساله عملیات کربلای4 که در جزیره امالرصاص به شهادت رسیده است، بعد از گذشت 29 سال از شهادت فرزندشان با او در روز چهارشنبه 7 مرداد ماه 94 در معراج شهدای مرکز واقع در تهران دیدار کردند.
[/HR] هویت پیکر مطهر غواصی که صحنه تکاندهندهای ابتدا برای خبرنگاران و سپس برای میلیونها ایرانی در اقصی نقاط دنیا از عملیات کربلای ۴ به نمایش گذاشت، شناساییشده است.[/HR]
اتفاق نادر
17 خردادماه 94 بود که تیتر زده شد: «پیکر غواص شهید دستبسته برای نخستینبار مقابل دوربینهای خبری قرار گرفت».
در آن روز با حضور سردار باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح و سرهنگ ابراهیم رنگین رئیس ستاد معراج شهدای مرکز پیکر مطهر یکی از غواصان شهید کربلای 4 با دستان بسته که در منطقه ابوفلوس عراق کشف شده است، برای نخستینبار در معراج شهدای مرکز در معرض دید خبرنگاران و دوربینهای خبری قرار گرفت.
صحنه تکاندهنده رویت پیکر مطهر و کامل این شهید دفاع مقدس حرفها و نقلهای فراوانی را در رسانههای مختلف انعکاس یافت. پیکری بالباس غواصی که دستانش از جلو باسیم بستهشده است. این پیکر یکی از 175 شهید غواص و خطشکن عملیات کربلای 4 بود که در یک گور دستهجمعی در منطقه ابوفلوس تفحص شد؛ و در آن نشست مطبوعاتی سندی برای رسوایی جنایات صدام و رژیم بعث عراق به همراه دستگاههای اطلاعاتی آمریکا شد.
حالا بعد از گذشت حدود دو ماه از این اتفاق نادر رسانهای، هویت پیکر مطهر غواصی که صحنه تکاندهندهای ابتدا برای خبرنگاران و سپس برای میلیونها ایرانی در اقصی نقاط دنیا از عملیات کربلای 4 به نمایش گذاشت، شناساییشده است. قهرمان آن اتفاق
در فروردینماه سال هزار و سیصد و چهلوشش که طبیعت میرفت جلوه باطراوتی به هستی بدهد، در خانواده متدین و پاکدامن و از ذریه پاک سادات «مهدوی نیاکی» که دل و چشم به آسمان داشتند و غیر از رضایت خداوند به چیزی راضی نبودند، کودکی به دنیا آمد که انگار هدیه نوروزی و عیدی جاودانگی از خالق هستی به پدر و مادر عاشق اهلبیت بود. نام زیبای «منصور» را بر او نهادند. دیباچه زندگی منصور بیانگر آینده درخشانش بود. از کودکی مودب و آرام بود که توجه داشت روابط و تعامل حسنهای با دیگران داشته باشد. دوران ابتدایی را در دبستان پستا (تقوا) و راهنمایی را در مدرسه شهید سقا علیزاده، پشت سر گذاشت و متوسطه را در دبیرستان امام خمینی (ره) آغاز نمود.
منصور فرد مستعد و خوشفکر بود و در کنار فعالیتهای درسی و آموزشی به کار هنر خوشنویسی و نقاشی و همچنین به تلاشهای ورزشی میپرداخت. درزمینه هنرهای رزمی و غواصی دوره تخصصی را گذرانده بود. منصور در همان اوایل دوران نوجوانی به امور واجبات اهمیت ویژهای میداد و اهتمام داشت که نماز شب را اقامه نماید و در فراگیری قرآن و علوم قرآنی گوی سبقت را برباید. او با اعتماد راسخ مبنی بر انجام کار برای رضای خدا و دعوت دیگران به مسیر متعالی اسلامی همواره با حضوری فعال در انجمن اسلامی دانشآموزان آمل و همچنین انجمن اسلامی محل و فرماندهی پایگاه شهید محلّه و همینطور همکاری در مسائل تربیتی مدرسه، تلاش چشمگیری از خود بر جای گذاشت.
ناصر در خردادماه سال 1342 همزمان با قیام باشکوه 15 خرداد به رهبری امام چشم به جهان گشود. رهبر انقلاب در آن روزهای بهیادماندنی فرمودند: یاران منالان در گهوارهها خوابیدهاند یا اینکه در شکم مادرانشان هستند
«سید منصور مهدوی نیاکی» با شروع جنگ تحمیلی باوجود داشتن 16 سال سن، راهی جبهههای نور علیه ظلمت شد و در طی چهار مرحله اعزام به مناطق جنگی، به دفاع از کیان کشور و ارزشهای اسلامی برآمد و جان شیرینش را بر سر پیمان گذاشت.
شهید در مکاتبات خود اطرافیان را به ترس از خدا سفارش میکرد و از رویآوری به ضد ارزشها بخصوص مظاهر مبتذل فرهنگ غرب بر حذر میداشت و به پیروی از ارزشهای انقلاب و حفظ دستاوردهای جمهوری اسلامی تأکید کرد. منصور در عملیات «والفجر 6» و «هورالعظیم» و «کربلای 4» شرکت داشت تا اینکه در عملیات کربلای 4 با لشگر 25 کربلا گردان یا رسولالله سوار موجهای آب شد.
سرانجام در سن 19 سالگی و پنجم دیماه 1365 در جزیره ام الرصاص عراق به فیض شهادت رسید.
به گفته سایت «شهدای نیاک» بعد از 9 سال آثاری از پیکر مطهرش به گلزار شهدای آمل انتقالیافته است. قهرمانی از گهوارههای 15 خرداد 42
«سید ناصر» برادر بزرگ این غواص شهید است که در خردادماه سال 1342 همزمان با قیام باشکوه 15 خرداد به رهبری امام چشم به جهان گشود. رهبر انقلاب در آن روزهای بهیادماندنی فرمودند: «یاران من الآن در گهوارهها خوابیدهاند یا اینکه در شکم مادرانشان هستند.» آری، چه زیبا امام یاران آینده خود را معرفی کرده بود.
وی در کنکور سال 63 - 1362 شرکت و در رشته مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی اصفهان پذیرفته شد. در دانشگاه نیز دست از جهاد فی سبیل آ... برنداشت و نفس کشیدن در میدان نبرد را بر زندگی در محیط آرام پشت جبهه ترجیح داد. علیرغم مفقودالاثر شدن برادرش، منصور، در تاریخ 1365/10/5 در عملیات کربلای چهار جبهههای جنگ را ترک نکرد تا اینکه در عملیات نصر 4 در آزادسازی شهر ماووت عراق به خیل شهیدان پیوست.
پیکر شهید خراط از آران و بیدگل در بین شهدای غواص شناسایی شد [h=3]پیکر مطهر شهید منوچهر خراط از بین شهدای غواص و خط شکن تفحص شده شناسایی شد/ قرار است پیکر این شهید 14 مرداد به همراه 50 شهید غواص دیگر در آران و بیدگل تشییع شود[/h] به گزارش «نسیم»، سرهنگ فرمانیان، فرمانده سپاه ناحیه مقاومت آران وبیدگل امروز با بیان اینکه شهید منوچهر خراط درعملیات کربلای4 به فیض شهادت رسید گفت: خراط متولد در آران و بیدگل پس از چندین سال فعالیت در زمینه کشاورزی باحضوردر جبهه به عنوان پاسدار وظیفه ،ودرعملیات کربلای 4 به عنوان خط شکن، در جزیره ام الرصاص عراق بر اثر اصابت ترکش به فیض شهادت نائل شد.
جوانان و فعالان مجازی شهرستان سیرجان در آستانه ورود پیکر این شهید غواص عملیات کربلای ۴ به سیرجان کمپینی از جنس استقبال در فضای های مجازی به وجود آوردند که مردم را برای شرکت در مراسم تشیع و خاکسپاری، دعوت کنند.
به گزارش سرویس حماسه و دفاع “سیرجان خبر” شهرستان سیرجان در روز های آینده شاهد حضور کاروانی از جنس مروارید های خاکی خواهد بود که سردار شهید حمیدرضا سلطانی از مروارید هایی است که پس از ۲۹ سال به محل زندگی خود باز میگردند.
بر همین اساس جوانان و فعالان مجازی شهرستان سیرجان در آستانه ورود پیکر این شهید غواص عملیات کربلای ۴ به سیرجان کمپینی از جنس استقبال در فضای های مجازی به وجود آوردند که مردم را برای شرکت در مراسم تشیع و خاکسپاری، دعوت کنند.
همه کاربران فضای مجازی می توانند پوستر های این کمپین را در شبکه های اجتماعی منتشر کنند تا در روز بیستم مرداد ماه شاهد حضور باشکوه و ماندگار مردم سیرجان در تشییع شهید سلطانی باشیم.
ما را با این هشتگ بشناسید #سیرجان_آماده_است #خبری-آورده_اند
یکی از غواصان و تخریبچیان لشکر 10 سیدالشهدا (ع) جزئیات دیگری از چگونگی شهادت و دلیل بستن دست 175 غواص شهید عملیات کربلای 4 را بازگو کرد.
[/HR] مردان قورباغهای
جعفری از رزمندگان دوران دفاعمقدس که دورههای ویژهای در زمان جنگ دیدهاست توضیح داد: من از عملیات خیبر به بعد آموزشهای نظامی خاصی را گذراندم تا همراه رزمندگان دیگر بتوانیم در شرایط مختلف آبی، خاکی، دشت و کویر با دشمن مقابله کنیم. در اصطلاح به کسانی که این دوره را گذرانده بودند «مردان قورباغهای» میگفتند. در دوران جنگ هنگامیکه قرار شد نخستین عملیات «آبپایه»(اجرای عملیات در آب) با اجرای والفجر 8 (فتح فاو) انجام شود سه محور عملیاتی شلمچه، امالرصاص و فاو شناسایی و انتخاب شدند که درنهایت عملیات اصلی در منطقه فاو انجام شد. کار عراق یکسره شود
لشکرهای 10 سیدالشهدا، 21 امام رضا (ع) و 18 الغدیر قرار بود تا از جزایر عبور کنند و ارتباط بین سپاه هفتم و سوم عراق را از قطع کنند. در حقیقت پس از عبور از فاو، جادههای فاو-بصره، فاو-البهار و موقعیت مربوط به کارخانه نمک عراق تصرف شد و ما توانستیم در آنجا خط پدافندی ایجاد کنیم.
پس از فتح فاو باید بخش دیگری از این منطقه را هم که در نزدیکیهای امالرصاص و ابوالخصیب بود میگرفتیم تا کار عراق یکسره شود. غواصهایی از لشکرهای 31 عاشورا و 10 سیدالشهدا برای انجام پیشانی (پیشقراول) کار را تشکیل داده بودند. در این عملیات 40 نفر از رزمندگان زبده و آموزشدیده در چهار گروه 10 نفره با 1000 بسته انفجاری به خاک عراق نفوذ کردند تا در ابوالخصیب عملیات خاصی انجام بدهند ولی عملیات لو رفته بود و باید عقبنشینی میکردیم. خود عقبنشینی هم مانند یک عملیات انجام شد تا در آن شرایط حساس تلفاتی نداشتیم.
دشمن حتی از دستان بسته این چریکها هم واهمه داشت. عراقیها میترسیدند که آنها با دستان بسته هم عملیات انجام بدهند
نوابغ تخریب
هر یک از این غواصان که توانسته بودند پیشروی کنند جزو نوابغ تخریب، اطلاعات و تیراندازی و رزم بودند و چون دشمن از آنها میترسید در هنگام اسارت دستان آنها را بسته بود. دشمن حتی از دستان بسته این چریکها هم واهمه داشت. عراقیها میترسیدند که آنها با دستان بسته هم عملیات انجام بدهند به همین خاطر آنها را با دستان بسته زندهبهگورشان کرد. این رزمندگان در موج اول آغاز عملیات کربلای 4 توانسته بودند به مواضعی که در نظر داشتیم برسند اما موجهای بعدی عملیات انجام نشد. اطلاعات موثق داریم که آمریکاییها اطلاعات عملیات را به عراقیها داده بودند. تا اینکه کمتر از 15 روز بعد عملیات کربلای 5 که مکمل عملیات کربلای 4 بود طرحریزی و اجرا شد. عملیات در سرما
شاید برای برخیها این پرسش پیش بیاید که چه اصراری بر انجام عملیات در فصل زمستان داشتیم؟ باید پاسخ بدهم که یکی از دلایلی که باعث میشد در زمستان عملیات انجام بدهیم این بود که به این نتیجه رسیده بودیم که توان زرهی دشمن به دلیل بارشهای باران در منطقه خوزستان بهشدت کاهش مییابد و در این شرایط انجام عملیات اینچنینی بهترین نتیجه را میدهد و پسازآن میتوانستیم با گرفتن خطوط دشمن در بهار مقابل تکهای دشمن پدافند کنیم.
[h=6]درگفتوگو با فرمانده مقاومت بسیج ناحیه فریدن مطرح شد:[/h] [h=3]تشریح برنامه های استقبال از شهدای غواص در فریدن[/h] سرهنگ فتحیان برنامههای استقبال از شهدای غواص را در گفتوگو با فریدن نیوز تشریح کرد.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری فریدن، سرهنگ علی فتحیان در گفتوگو با این پایگاه خبری با اشاره به حضور ۴۸ شهید غواص عملیات کربلای چهار در فریدن، اظهار داشت: با توجه به ورود ۴۸ شهید غواص عملیات کربلای چهار در استان اصفهان طبق برنامه زمانبندی شده این شهدای غواص در روز ۱۵ مرداد وارد شهرستان فریدن خواهند شد.
سرهنگ فتحیان با اشاره به فضاسازی سطح شهر برای استقبال از این شهدا، افزود: نصب بنرهای اطلاع رسانی در سطح شهر، دعوت از خانوادههای شهدا و اعلام زمان و مکان مراسم به بسیجیان تحت پوشش از جمله مهمترین کارها برای اطلاع رسانی این رویداد بزرگ فرهنگی بوده است.
وی تصریح کرد: کاروان شهدای گمنام و شهدای غواص تازه تفحص شده شامل ۴۸ شهید و سوار بر ۳ تریلر رأس ساعت ۱۷ و ۳۰ پنچ شنبه پانزدهم مرداد وارد شهرستان شهید پرور فریدن میشوند.
این فرمانده به مسیر حرکت این شهدا اشارهای کرد و خاطر نشان شد: شهدای عزیزمان پس از عبور از شهر دامنه با گذر از محله ی آشجرد، از میدان بیت المقدس شهر داران همراه با استقبال با شکوه مردم شهرستان فریدن تا گلستان شهدای این شهر تشییع می شوند که با اتمام این مراسم، شهدا در فضای سبز مجاور گلستان مستقر می گردند.
فرمانده مقاومت بسیج شهرستان فریدن ادامه داد: بعد از استقرار شهدا در آن مکان نماز جماعت با حضور تمام مردم شهرستان فریدن که در همه حال حاضر در صحنه هستند اقامه می شود.
وی با بیان اینکه بعد از اقامه نماز، یادواره شهدای غواص با عنوان شبی با شهدا در همان مکان برقرار می گردد، عنوان کرد: این برنامه توسط شبکه استانی پخش زنده خواهد شد و همچنین با سخنرانی امام جمعه محترم حجت الاسلام سیاوشی و با مداحی یکی از مداحان به نام کشور همراه خواهد بود.
سرهنگ فتحیان حضور این شهدا را یکی از تاریخی ترین روزهای فریدن دانست و عنوان کرد: مردم این خطه شهید پرور با حضورشان عهدی دوباره با شهدا خواهند بست و حضور این دلاوران میادین جنگ باعث برکات بسیاری خواهد شد.
سلام دوستان
ان شاء الله 3شنبه 20 مرداد همزمان با سالروز شهادت امام جعفر صادق علیه السلام مراسم تشیع شهدای غواص در اصفهان برگزار میشه. ( محل استقبال میدان حضرت امام)
دوستان همگی دعوتید....
اصفهان: پيکر مطهر 38 شهيد غواص و خط شکن اصفهان ديروز در نطنز و بادرود تشييع شد.
اين مراسم معنوي و باشکوه در نطنز از حسينيه ارشاد عليا آغاز شد و به سمت مصلاي نماز جمعه و حضور در کنار يادمان شهداي گمنام نطنز ادامه يافت.تشييع باشکوه کاروان شهداي دستبسته دوران دفاع مقدس در شهر بادرود نيز از ميدان امام خميني(ره) بادرود شروع شد و به طرف سه راه مرکز شهر پايان يافت.برنامه تشييع شهدا در اصفهان با حضور مردم ولايتمدار و انقلابي اصفهان دوشنبه آينده از چهارراه شکر شکن شروع و از مسير خيابان احمدآباد ـ خيابان بزرگمهر به سمت گلستان شهدا برگزار ميشود.
در سالگرد شهادت حضرت امام جعفر صادق(ع)، اصفهان ميزبان 38 شهيد غواص خط شکن و گمنام عمليات کربلاي4 است که از اين عده، هويت 11 شهيد شناسايي شدهاند.
خبرگزاری میزان: پیکر مطهر ۳۰ شهید غواص و خط شکن و گمنام دقایقی پیش با استقبال مردم وارد شهرستان رامسر در استان مازندان شد. به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان به نقل از خبرگزاری تسنیم از رامسر، پیکر پاک و مطهر 30 شهید غواص و خط شکن گمنام مازندران، دقایقی پیش در اردوگاه شهدای هفت تیر رامسر، اولین قدمگاه غواصان شهید مورد استقبال خانواده شهدا، جانبازان و همرزمان این شهدا قرار گرفت.
این مراسم که با برگزاری زیارت عاشورا همراه بود در فضایی روحانی و معنوی برگزار شد.
پیکرهای 30 شهید غواص و خط شکن مازندران در مراسمی، صبح فردا در شهرستانهای رامسر، تنکابن، عباس آباد و کلاردشت تشییع میشود.
فردا شب نیز در دومین قدمگاه شهدای غواص در شهرستان چالوس مورد استقبال مردم این مراسم قرار خواهد گرفت.
پیکر این شهدا در روزهای جمعه، شنبه، یکشنبه و دوشنبه پس از تشییع در شهرهای غرب، شرق و مرکزی مازندران صبح سه شنبه همزمان با شهادت امام جعفر صادق در شهر ساری، مرکز استان مازندران تشییع و پس از آن در شهرهای مازندان خاکسپاری میشود.
[/HR] پیکر مطهر شهید غواص سیدجلیل میریورکی بعد از گذشت 29 سال همراه با 175 شهید غواص تازه تفحص شده، شناسایی شد و به آغوش خانوادهاش بازگشت.[/HR]
پیکر مطهر شهید غواص سیدجلیل میریورکی بعد از گذشت 29 سال همراه با 175 شهید غواص تازه تفحص شده، شناسایی شد و به آغوش خانوادهاش بازگشت. شب بیست و یکم ماه رمضان عطر شهادت در استان البرز پیچید و حضور شهید میریوَرکی بار دیگر افتخاری بزرگ را برای این شهر به ارمغان آورد. سیدجلیل 27 سال بیشتر نداشت که در عملیات کربلای 4 در منطقه امالرصاص آسمانی شد. بسیجی دلاوری که بهخوبی راه و رسم ولایتمداری را میدانست و نحوه شهادت مظلومانهاش در کنار 175 شهید غواص دستبسته و زندهبهگور شده، بهخوبی گواه این مدعاست. آنچه در پی میآید حاصل همکلامی ما با خانواده اوست که بعد از 29 سال چشمانتظاری بهتازگی به دیدار عزیزشان نائل شدهاند. آذر آهنگری همسر شهید از روزهای دلتنگی و امید به دیدار یار زندگیاش میگوید؛ از غواص دستبسته کربلای 4 زندگی سهساله
ما اهل الموت قزوین هستیم. سیدجلیل متولد 1338 در قزوین بود. خاله شهید واسطه آشنایی من با ایشان شد. آن زمان من کارمند مدرسه بودم و سیدجلیل هم کارگر یک کارخانه. صحبتهایمان را کردیم و به تفاهم رسیدیم. بعد مراسم عقد را برگزار کردیم و شش ماهی نامزد ماندیم و بعد مراسم سادهای گرفتیم و زندگی مشترکمان را آغاز کردیم. سال 1360 بود. به خاطر شرایط کاریام، ابتدا در نظرآباد کرج، بعد هشتگرد و بعد کرج اقامت کردیم. مدت زندگی من با سید جلیل تنها سه سال بود. در همه این سه سال هم جمعاً یک سال و نیم در کنار ما حضور داشت. زمانی که راهی جبهه و جهاد شد، پسرم جواد دو سال داشت و دخترم زهرا را باردار بودم. شیدای جهاد
اولین بار اعزام همسرم به جبهه مربوط به کارخانه محل کارش میشد. با گروهی از مهندسان شرکت به جبهه اعزام شد. او در کارخانه هم نمونه بود. همواره تلاشش برای رفع مشکلات کارگرها بود. نگاه ویژهای به کارگرها داشت. آنها را حمایت میکرد. نماینده انجمن اسلامی کارخانه بود. در خانه نیز عاشق خانوادهاش بود و برای من حکم ستون مستحکمی را داشت که با شهادتش خانهام ویران شد. خیلی بخشنده بود، آنقدر که دو روز بعد از عروسی همه لباسها و کفش و وسایلش را به یک داماد تنگدست بخشیده بود.
بار اول که رفت، یکهفتهای در جبهه بود تا اینکه برگشت. نمیدانم جبهه با او چه کرده بود که وقتی آمد دیگر تاب ماندن نداشت. آنیک هفته ماندن در جبهه کار خودش را کرده بود. شهدا و همه آنچه از جبهه دیده و شنیده بود او را دلبسته و شیدای جهاد کرده بود. این بار نرو...
سیدجلیل بعد از آمدورفت به جبهه، در پایگاه بسیج یک دوره سهماهه آموزش دید. من باردار بودم به او گفتم: نرو، من تنها هستم. نمیدانم باید چگونه بگذرانم. گفت: نگران نباش، زود میآیم. رفت و یک ماه دیگر بازگشت. بعد از یک ماه دوباره عزم رفتن کرد و کوله بارش را بست. گفتم: این بار نرو...
گفت: «امام فتوا داده است باید جبههها را پرکنیم.» عاشق امام خمینی (ره) بود. این بار میخواست برود خط مقدم. آموزش غواصی دیده بود و تیربارچی هم بود. همه کار در جبهه انجام داد. خودش متقاضی انجام کارهای سخت میشد. اخلاق خیلی خوب، اخلاص و اعتقادات پاکش او را نمونه کرده بود. آخرین باری که راهی شد من حس غریبی داشتم. به خدا میگفتم: خدایا چطور در نبودش بچهها را بزرگ کنم. وقتی رفتم بدرقهاش، در مسیر گریه میکردم اما او اصلاً حرفی نمیزد. صحنه آخر از ذهنم نمیرود. نمیخواستم مانع رفتنش شوم. نمیخواستم بعداً عذاب وجدان بگیرم. او برای دفاع از مملکتش میرفت و من خوشحال بودم که نسبت به کشورش احساس مسئولیت میکند. زمانی که رفت نمیدانست فرزند دوممان دختر است، اما در وصیتنامهاش نوشته بود اگر دختر بود یا پسر چهکارهایی را برایش انجام بدهم.
پیکر شهید از روی کارت پایان خدمت سربازیاش شناسایی شد و دیگر نیازی به آزمایش دیانای نبود. وسایلش را به ما تحویل دادند البته در کنار آن ریسمانی هم که دستانش را با آن بسته بودند به ما تحویل دادند
بال گشود
درنهایت همسرم درروند عملیات کربلای 4 در امالرصاص، زمانی که در حال تیراندازی به دشمنان بعثی بود، مجروح میشود. دوستانش بالای سرش میروند و پیشانی مجروحش را میبندند اما حلقه محاصره تنگتر میشود و دشمن از زمین و هوا آنها را موردحمله قرار میدهد. فرمانده دستور عقبنشینی میدهد و همرزمانش خیلی تلاش میکنند تا سیدجلیل را هم به عقب برگردانند اما تعداد مجروحان زیاد بوده است.
آنها از منطقه فاصله میگیرند و عراقیها بالای سر شهدا و رزمندگان مجروح کربلای 4 میرسند. دوستانش بعدها برایمان تعریف کردند که ما از دور همه اتفاقات را میدیدیم اما کاری از دستمان برنمیآمد. عراقیها به مجروحان تیر خلاصی میزدند و زندهها را به شهادت میرساندند. دستان و پاهای تعدادی از غواصان و خطشکنان زنده را میبستند و آنها را در گورهایی دستهجمعی مدفون میکردند. سیدجلیل هم تیربارچی بود و هم غواص. دستان او را همبسته بودند و در میان دیگر دوستانش زندهبهگور کرده بودند. 29 سال چشمبهراه
چهار دیماه 1365 در عملیات کربلای 4 به شهادت رسید؛ اما نبودن پیکر و هیچ نشانی از او، ما را 29 سال چشمانتظار نگه داشت. زمانی که خبر شهادتش را برای من آوردند دخترم زهرا دو روزش بود. قبل از اینکه خبر شهادت را برایم بیاورند، خوابش را دیدم. سیدجلیل آمده بود، کنار رودی و تعدادی عکس شهید برای من آورده بود از او پرسیدم اینها چیست؟
گفت اینها عکس شهدا هستند. نگاه کردم میان عکسهای شهدا، عکس سیدجلیل من هم بود. گفت: ببین من هم شهید شدهام و پیش شهدا هستم. آن روز خیلی بیتابی کردم. تا اینکه دو روز بعد خبر شهادتش را برایم آوردند. گذشت اما سخت
یک سال اول مفقود شدن همسرم، خیلی دشوار بود. وقتی میدیدم پدری فرزندش را در آغوش گرفته خیلی اذیت میشدم. به خاطر مشکلات زندگی و تنهاییام کنار خانوادهام منزل اجاره میکردم. فرزندانم جواد و زهرا به لطف خدا بزرگ شدند. من همیشه به مادرشوهرم میگفتم تو سختیهایت با من فرق دارد، دلتنگیهایت جنس دیگری دارد. تو فرزندان دیگری هم داری اما من...
و فقط خدا کمکمان کرد و جواب سختیها را با بازگشت پیکر شهید داد و با آمدنش همهمان سرافراز شدیم.
من همواره امید داشتم که همسرم برگردد. همهاش فکر میکردم میشود زمان به عقب برگردد. اوایل که آزادهها به کشور میآمدند به حال خانوادههایشان حسرت میخوردم و همهاش منتظر بودم که همسر من هم میان آنها باشد؛ اما خبری نشد.
تشییع شهدا که میشد من راهی میشدم. همه عظمت تشییع شهدا و حضور مردم را که میدیدیم به خودم میگفتم یعنی میشود یک روزی پیکر شهید گمنام من هم میان این مردم و با دستان با مهر دوستداران شهدا تشییع شود. همه نگرانیام این بود که پیکرش آمده و در نقطهای در گمنامی و غربت مدفونشده باشد. وقتی همرزمانش را میدیدم، دلم سخت میگرفت. وقتی میدیدیم تابلوی شهدا را نصبکردهاند با خودم میگفتم: کاش یک روز عکس شهید من را هم اینگونه باعظمت نصب کنند و من همه اینها را به لطف خدا دیدم.
اما وقتی طنین آمدن پیکر شهدای گمنام و 270 شهید و غواصان کربلای 4 در کشور آغاز شد، ندایی درونی به من امید داد که پیکر همسرم هم در میان این شهدا است. همه مشخصات همان بود. سال 1365، کربلای 4، غواصان خطشکن... شناسایی شهید
قبل از اعلام شناسایی پیکرش هم خواب دیدم. 29 سال از نبودنهایش میگذشت خبر شناسایی پیکرش امید را در دل ما زنده کرد. شهید قبل از عملیات پلاکش را درآورده بود؛ اما وسایل شهیدم را شناختیم. آینهای که همیشه در کنار عکس امام خمینی (ره) همراهش بود، شانه و مهر نمازش.
پیکر شهید از روی کارت پایان خدمت سربازیاش شناسایی شد و دیگر نیازی به آزمایش دیانای نبود. وسایلش را به ما تحویل دادند البته در کنار آن ریسمانی هم که دستانش را با آن بسته بودند به ما تحویل دادند. تکههایی از استخوان پیکر همراه با جورابی که در استخوان پایش مانده بود و جمجمهای که دیگر چیزی از آن نمانده بود. وقتی خدا دل شادمان کرد خیلی خوشحالم که پیکر شهید 27 سالهمان بعد از 29 سال به خانه بازگشت. خدا دلمان را شاد کرد. انشاءالله روزی بشود که همه گمنامها بازگردند. شهدا زندهاند و ما در این مدت این را کاملاً حس و درک کردهایم. در مشکلات ما را همراهی میکرد و دعاهایش کمکحال ما بود. در این سالها هر زمان مشکل داشتم، شهیدم کمکم میکرد. خیلی به داد دل من میرسید و همراهیام میکرد. با آمدنش همه نبودنها و سختی این سالها را تلافی کرد. از مردم استان البرز تشکر میکنم که در مراسم تشییع پیکر شهید همراهیمان کردند. آنها سنگ تمام گذاشتند، من اصلاً باورم نمیشد که آرزوی من درباره تشییع شهیدم، محقق شده باشد. دخترم میگفت: مامان من دیگر وجود پدر را احساس میکنم. دیگر پدردار شدم. دیگر تنها نیستم. روزی دو بار برای زیارت مزار پدرش میرود. انگار بچهها تازه متولدشدهاند. آنها شهید را از آن خود میدانستند و همینطور هم هست. شهید متعلق به همه ملت است.
این روزها خاکسپاری بالابلندانی است که بالوپر پرپرشان را به سیمهای خاردار کربلای 4 گره زدند تا چشمان منتظر، در رسای آنها به نظاره بنشینند و در قفایشان به بدرقه بروند!
[/HR] [h=2]
54 نامدار[/h] سردار سید محمدباقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح، مراسم تشییع و تدفین شهدا را روز 20 مردادماه 94 مصادف با سالروز شهادت امام صادق (ع)، اعلام کرد تاریخی که قرار بود شهدا در تهران تشیع و به معراج بروند اما به خواست و اصرار جوانان و خانوادههای شهدا این تاریخ به 26 خردادماه تغییر کرد و 20 مرداد شد روز خاکسپاری شهدا.
وی در ادامه بیان میکند: پیکرهای طیبه 251 شهید دوران دفاعمقدس که 54 تن از آنان شناساییشدهاند در 20 استان کشور تشییع و خاکسپاری خواهند شد. پیکرهای مطهر غواصان و خطشکنان عملیات کربلای 4 هم در میان این شهدا هستند.
همچنین مسئول ستاد معراج شهدای تهران گفت: تاکنون هویت ۵۴ شهید از ۲۷۰ شهید غواص و خطشکن که اردیبهشت امسال از مرز شلمچه وارد کشور شدند، مشخصشده است.
سرهنگ ابراهیم رنگین عنوان کرد: قرار است 20 مرداد شهدای تازه تفحص شده در 6 نقطه تهران و چندین نقطه در استانهای مازندران، کرمان، هرمزگان، خراسان جنوبی، اصفهان، همدان، قم، قزوین، زنجان، کهکیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری و بوشهر تشییع و تدفین شوند.
[h=2]نگاهی به استانها[/h] پیکر 30 شهید غواص خطشکن کربلای 4 در چالوس ، کلاردشت، مرزنآباد و نوشهر تشییع شد. 13 شهید والامقام نیز همزمان با سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) روز سهشنبه هفته آینده در نوکنده، اینچه برون، قرق و شهر انبارالوم به خاک سپرده میشوند.13 شهید غواص رزمندگان عملیات کربلای چهار هستند.
پیکر مطهر 13 شهید غواص و خطشکن استان اصفهان در شهرستان چادگان تشییع شد.از شهدای تشییع شده در شهرستان فریدونشهر، یک نفر بانام شهید «محمدجواد زمانی» که زادگاهش در شهر برف انبار فریدونشهر است شناساییشده و قرار است در اصفهان به خاک سپرده شود.38 شهید غواص خطشکن و گمنام عملیات کربلای چهاراز استان اصفهان هستند که از این تعداد، هویت 11 شهید شناساییشده است و 27 شهید دیگر گمنام هستند.
پیکرهای طیبه 251 شهید دوران دفاعمقدس که 54 تن از آنان شناساییشدهاند در 20 استان کشور تشییع و خاکسپاری خواهند شد
[h=2]نامداری دو برادر بعد از ۳۱ سال گمنامی[/h] شهید «محمد حصاری» که قبل از ماه مبارک رمضان پیکرش پیداشده بود به همراه دیگر برادر شهیدش «محمدباقر حصاری» که در هفته اخیر پیداشده است، پس از سالها در شهر نیشابور تشییع خواهند شد.در بین این شهیدان پیکر دو برادر شهید که در عملیات بدر در سال 63 به شهادت رسیده بودند از شهر نیشابور قرار دارد. شهید «محمد حصاری» که قبل از ماه مبارک رمضان پیکرش پیداشده بود به همراه دیگر برادر شهیدش «محمدباقر حصاری» که در هفته اخیر پیداشده است، پس از سالها همزمان در شهر نیشابور تشییع خواهند شد.
[h=2]نامداران خوزستان[/h] مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران خوزستان پیکر پنج شهید رو به روی مسجد جامع خرمشهر، هشت شهید گمنام در پارک جزیره اهواز، دو شهید در مینوشهر، دو شهید در بستان، دو شهید در پارک ساحلی کیانپارس اهواز، دو شهید در پایگاه پدافند هوایی اهواز، دو شهید در بلوار قدس و خاکسپاری میشوند.وی افزود: محل خاکسپاری هشت شهید گمنام از سوی سردار باقر زاده مسئول کمیته مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح مشخص میشود.پیکر مطهر ۳۷ شهید که ۶ شهید غواص و ۳۱ شهید گمنام هستند.مراسم تشییع پیکر ۳۷ شهید ۲۰ مرداد و همزمان با سالروز شهادت امام صادق (ع) در اهواز برگزار میشود.فرجیان در پایان گفت: «یوسف عقیلی زاده» یکی از این شهدای غواص اهل رامشیر بوده، «عبدالامیر رمی» اهل دزفول، «منوچهر تنگ سیری، حسینعلی باایمانی نژاد، علی نبوی و عیسی جابری» نیز اهل به اهواز هستند.
[h=2]
روحانی از گروه شهیدان غواص و خطشکن[/h] نام روحانی بسیجی «حجتالاسلام محمد شیخ شعاعی» پنجم دیماه سال 65 در قالب گردان 415 ویژه تبلیغات سپاه ثارالله کرمان و در مرحله اول عملیات کربلای 4 در امالرصاص نامش در زمره روحانیون و غواصان شهید دوران دفاعمقدس ثبت شد.پیکر مطهر این شهید پس از 29 سال گمنامی احراز هویت شد. شهید شعاعی بهعنوان تنها روحانی شهید احراز هویت شده از گروه غواصان و خطشکنان شهید است. وی متولد 1334 در کرمان است و در سال 65 در عملیات کربلای چهار به شهادت رسیده است.
[h=2]نامه شهید غواص به دخترش[/h] متن ادبی شهید «حجتالاسلام محمد شیخ شعاعی» خطاب به دخترش، ازجمله یادگارهای این شهید بزرگوار است.
پیامی به همسر گرامی و والدین ارجمندم
به دخترم دروغ نگویید!
نگویید من به سفر رفتهام
نگویید از سفر بازخواهم گشت
نگویید زیباترین هدیه را برایش به ارمغان خواهم آورد
به دخترم واقعیت را بگویید،
بگویید به خاطر آزادی تو
هزاران خمپاره دشمن
سینهٔ پدرت را نشانه رفتهاند
بگویید خون پدرت بر تمام مرزهای غرب و جنوب کشورش
پریشان شده است
بگویید موشکهای دشمن
انگشتان پدرت را در سومار
دستهای پدرت را در میمک
پاهای پدرت را در موسیان
سینه پدرت را در شلمچه
چشمان پدرت را در هویزه
حنجرهٔ پدرت را در ارتفاعات اللهاکبر
خون پدرت را در رودخانه بهمنشیر
و قلب پدرت را در خونینشهر پرپر کردهاند
اما ایمان پدرت در تمام جبههها میجنگد
به دخترم واقعیت را بگویید!
بگذارید قلب کوچک دخترم ترک بردارد و
نفرت همیشگی از استعمار در آن بدواند
بگذارید دخترم بداند که چرا عکس پدرش را بزرگ کردهاند
چرا مادر دیگر نخواهد خندید
چرا گونههای مادربزرگش همیشه خیس است
چرا عموهایش، محبتی بیشازپیش به او دارند
و چرا پدرش به خانهبر نمیگردد
بگذارید دخترم بهجای عروسک بازی
نارنجک را بیاموزد
بهجای ترانه، فریاد را بیاموزد
و بهجای جغرافیای جهان،
تاریخ جهان خواران را بیاموزد
به دخترم دروغ نگویید
نمیخواهم آزادی دخترم، قربانی نیرنگ جهانخواران باشد
به دخترم واقعیت را بگویید
میخواهم دخترم دشمن را بشناسد
امپریالیسم را بشناسد
استعمار را بشناسد
به دخترم بگویید من شهید شدم
بگذارید دخترم تنها به دریای خون شهیدان هویزه بیندیشد
سلام مرا به دخترم برسانید
و این اشعار را که نوشتم
برایش نگهدارید که بزرگتر شد
خودش بخواند
شهیدان زندهاند اللهاکبر
به خون غلتیدهاند اللهاکبر
مشهد مقدس با شهدای غواص وداع کرد ه گزارش خبرنگار مهر، در این مراسم که عصر یکشنبه و با حضور جمع کثیری از اقشار مختلف مردم، استاندار خراسان رضوی و خانواده های شهدا و ایثارگران برگزار شد مردم خداجوی مشهد به استقبال شهدای غواص در بلوار هاشمیه رفته و تا بنای منتظریه و مسجد موسی ابن جعفر (ع) همراهی یادگاران دفاع مقدس را همراهی و با برپایی نماز جماعت در مراسم وداع با این شهدا به سوگ نشستند. خراسان رضوی میزبان ۱۳ شهید خط شکن در همین رابطه نماینده کمیته جستجو مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در استان خراسان رضوی گفت: همزمان با سالروز شهادت امام جعفرصادق(ع) تعداد ۱۳ شهید گمنام خط شکن در بخشهایی از استان خراسان رضوی تشییع و به خاک سپرده میشوند. محمد احراری در این رابطه به مهر گفت: از این تعداد شهیدان «محمد حصاری»، «محمدباقر حصاری» و «محمدرضا قائمی» که در منطقه عملیاتی بدر به درجه رفیع شهادت نائل شدند به شهرستان زادگاه خود نیشابور منتقل میشوند. وی افزود: پیکر پاک ۲ شهید در شهر زاوین تشییع و به خاک سپرده میشود و ۲ شهید دیگر در شهر ملک آباد و در روز شهادت امام جعفر صادق (ع) تشییع میشوند. نماینده کمیته جستجو مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در استان خراسان رضوی گفت: این شهدای والامقام در روز شهادت امام جعفر صادق(ع) و همزمان با تجمع عظیم صادقیون در مشهد از میدان شهدا به سمت حرم مطهر رضوی بر روی دستان آحاد مردم شهیدپرور مشهد تشییع خواهند شد.
[h=1]مراسم تشییع پیکر شهدای غواص استان کرمان برگزار شد[/h] [h=2]خبرگزاری تسنیم: مردم کرمان پس از هفتهها انتظار امشب با حضور باشکوه و بیسابقه، مراسم تشییع شهدای غواص و گمنام را برگزار کردند.[/h] نسخه قابل چاپ [EMAIL="?subject=%D8%AE%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C%20%D8%A8%DB%8C%D9%86%20%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%84%D9%84%DB%8C%20%D8%AA%D8%B3%D9%86%DB%8C%D9%85%20-%20%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85%20%D8%AA%D8%B4%DB%8C%DB%8C%D8%B9%20%D9%BE%DB%8C%DA%A9%D8%B1%20%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%20%D8%BA%D9%88%D8%A7%D8%B5%20%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%20%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%20%D8%B4%D8%AF%E2%80%8C&body=http://www.tasnimnews.com/Home/Single/824805"]
[/EMAIL]
به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرمان، امشب مردم دیار کریمان پس از هفتهها انتظار فرزندان شهید خطه کویر را در آغوش کشیدند.
مراسم تشییع 20 شهید غواص و خط شکن لشکر 41 ثارالله با حضور باشکوه و گسترده مردم کرمان برگزار شد.
همه آمده بودند، از پیر و جوان تا خانوادههای شهدا، کاروان شهدای غواص که از روز جمعه در کرمان بود، در شهرهای مختلف استان تشییع شدند و امشب مهمان مردم شهر کرمان شدند.
استقبال مردم به حدی بود که تمامی راههای منتهی به مصلی امام علی(ع) بسته شده بود و هجوم جمعیت مانع از تردد ماشینها شده بود.
مردم کرمان با شعار "لبیک یا حسین" شهدا را تا مصلی امام علی (ع) بدرقه کردند.
پس از اقامه نماز مراسم وداع با شهدای لشکر 41 ثارالله برگزار میشود و سخنران مراسم حجتالاسلام شیرازی است.
انتهای پیام/ آ
[h=2]تصاویر کمتر دیده شده از شهید رمی[/h]
دزفول امروز: پیکر مطهر “شهید رمی” که پس از 29 سال به خاک پاک میهن اسلامی بازگردانده شده در روز ۲۰ مردادماه مصادف با سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) با حضور مردم شهید پرور دزفول تشییع و به خاک سپرده خواهد شد.
به گزارش دزفول امروز: شهید “عبدالامیر رمی” متولد یکم شهریور ۱۳۴۶ است که در دی ماه ۱۳۶۵ در ۱۹ سالگی به درجه رفیع شهادت نائل و پس از ۲۹ سال پیکر مطهر این شهید شناسایی و به خاک پاک میهن اسلامی بازگردانده شد.
پیکر مطهر این شهید دوران دفاع مقدس ۲۰ مرداد ماه همزمان با سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) در دزفول تشییع و در قبرستان بهشت علی این شهر در جوار سایر شهدای هشت سال دفاع مقدس به خاک سپرده خواهد شد.
در سال ۸۳ شهادت شهید رمی به خانواده وی اطلاع و یادبودی برای شهید در گلزار بهشت علی دزفول ساخته شد.
شهید رمی نفر دوم از سمت راست
نفر نشسته
ازچب به راست:اقایان منصور نوری-شهید عبدالامیررمی-کجباف-نورعلی رضوانی
مراسم چهلم شهادت مسئول جلسه شهید محمد علی زمانی نیا وشهیدعبدالامیر آبزاده
مکان:مسجدصاحب الزمان(عج)
ایستاده بالای عکس نفر وسط شهید رمی
منزل شخصی حضرت حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدصالحی انصاری(امام جماعت مسجدصاحب الزمان عج)
ازراست به چب:مسعودهدایت-حسن مشیری-حاج اقا انصاری-رضاعلوی-محموداصغربور
نشسته:شهیدعبدالامیررمی
نشسته نفروسط:شهیدعبدالامیررمی
ازراست به چب:مسئول جلسه شهید محمدعلی زمانی نیا-حجه الاسلام شیخ محمدصالحی انصاری- شهیدعبدالامیررمی
انتهای پیام/
شامگاه هجدهمین روزمردادماه 94 مردم شهید پرور شهرستان سوادکوه شمالی پیکر پاک ده شهید غواص دوران دفاع مقدس را بر روی دستان خود از سپاه پاسدارن ناحیه سوادکوه شمالی به سمت فرمانداری این شهرستان بدرقه نمودند.
خبرگزاری بسیج مازندران، به گزارش روابط عمومی و تبلیغات ناحیه مقاومت بسیج سوادکوه شمالی عصر امروز، شهرستان سوادکوه شمالی معطر گشت به نام و حضور ده شهید گمنام دوران دفاع مقدس و مردم ولایتمدار و شهید پرور این شهرستان با خلق حماسه ای دیگر و این بار با استقبال پرشور از ده شهید غواص، تصویری از عشق و دلباختگی خود را به آرمان ها و شهدای انقلاب به تصویر کشیدند.
فرمانده ناحیه مقاومت بسیج شهرستان سوادکوه شمالی در حاشیه این مراسم و در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار بسیج این ناحیه گفتند: از میان شهدای غواصی که در استان مازندران تشییع می شوند یک شهید در شهرستان سوادکوه شمالی تدفین خواهد گردید و مراسم تشییع پیکر پاک آن شهید نیز در روز جمعه 23/05/1394 بعد از نماز جمعه از مقابل مسجد جامع تا فرمانداری شهرستان تشییع و سپس در پادگان شهید قاسمیان تدفین خواهد گردید.
سرهنگ ابراهیمی در ادامه افزودند: در همین راستا مراسم وداع با پیکر پاک آن شهید، گمنام عصر پنجشنبه 22/05/1394 همزمان با نماز مغرب و عشاء در پارک الغدیر شهرستان برگزار خواهد گردید.
بوی خوش خدا در گلوگاه پیچید- کوچه های گلوگاه شمیم کربلا گرفت.
خبرگزاری بسیج مازندران، بـــه گزارش روابط عمومی و تبلیغات سپاه ناحیه گلوگاه تشیع پیـــکر پاک ومطهردُردانه های بال بسته در خیابانهای گلوگاه برگزارگردید.
تشیع پیکر پاک ومطهر دُردانه های دست بسته، 20تن از شهدای غواص در خیابانهای گلوگاه با حضورگسترده وبی ســــابـــقه مردم عاشورایی و غیور وولایتمدارگلوگاه برگزارگردید.
باور کنیدهمه آمده بودند پیر، میانسال ،جوان، نوجوان ، کودک همه آمده بودند حتی بعضی از مادران نوزاد به بغل آمده بودند مادران شهدا هم آمده بودند تا ما شرمنده نشویم.
به گفته بعضی ها گلوگاه تا به حال چنین جمعیتی ندیده بود همه برای تشکر از شهدای غواص
آمده بودند.بعضی ها گوسفند قربانی میکردند وسر هرکوچه ای اسپند دود می کردند و سر هر خیابانی شربت صلواتی می دادند
عده ای گفته بودند ساعت 8 صبح زوده ،مردم گلوگاه نمی آیند ولی نفس گرم شهدا همه مردم را آورد.چه با شکوه هم آورد.
انگار عاشوراست انگار کربلاست از هر طیفی از هر صنفی از هرگروهی از هر قیافه ای حضور داشتند تا به شهدا بگویند ما هستیم ماتاآخر هستیم ماتاآخر ایستاه ایم.
امشب شهر مشهد میزبان 13 کبوتر خونین بال بود. صراط: عصر امروزدر اقدامی بی سابقه به همت جمعی از مردم و جوانان مشهدی آیین وداع با 13 شهید خط شکن گمنام که پیکر پاک آنان روز گذشته به مشهد منتقل شده بود در بولوار هاشمیه این شهر برگزار شد .
در این مراسم که با شکوه خاصی برگزار شد اکثر دختران و پسران جوان و همچنین خانواده ها مشهدی حضور داشتند .
نکته مهم این مراسم وداع چند کیلومتری با پیکر این شهدا بود که برگزاری چنین مراسمی در این منطقه از شهر مشهد که یکی از مناطق به اصطلاح بالاشهر و اعیان نشین این شهر است سابقه نداشته و حضور خیل عظیم مردم علی الخصوص جوانان در این مراسم حکایت از عمق عشق و ارادت قلبی و تعهد جوانان این مرزوبوم به آرمان های انقلاب اسلامی وشهدای هشت سال دفاع مقدس می باشد که خود پیامی روشن و قاطع به بدخواهان نظام اسلامی و کشور عزیزمان ایران است .
گفتنی است حضور پرشور و چندصد هزار نفری مردم مشهد در آیین وداع با شهدا در بولوار هاشمیه شهر مشهد آنجا اهمیت دوچندان پیدا میکند که رسانه های معاند مکررا در گزارش های خود از شهر مشهد مردم و جوانان این منطقه را افرادی خارج از دایره نظام معرفی می کرده که برگزاری آیین وداع با شهدا در این منطقه خود پاسخی روشن و قاطع به دورغ پردازی های رسانه های معاند و مخالف نظام اسلامی در ایران است .
امید است پیام این حرکت خودجوش و مردمی عصر امروز مردم مشهد در آیین وداع با 13 شهید خط شکن گمنام درس عبرت برای بدخواهان نظام اسلامی باشد.
هوای گرم بهشهر با حضور شهداء غواص بارانی شد
خبرگزاری شبستان: شرق مازندران با حضور شهدای غواص، در گرمترین روز خود بارانی شد.
به گزارش خبرنگار برگزاري شبستاناز بهشهر، برنامه کمیته ستاد استقبال شهدای غواص در شرق مازندران سفر کاروان شهدای غواص که ساعت 8 صبح امروز(18مرداد) از گلوگاه آغاز شده بود پس از عبور از شهرهای خلیل شهر، بهشهر، رستم کلا و نکا، قبل از اذان مغرب سفر خود به میاندرود را خاتمه داد.
علی رقم هوای بسیار گرم در گلوگاه و پراکندگی برخی روستاهای اطراف آن، جمعیت کثیری از مردم و روستائیان زودتر از موعد مقرر خود را به میدان 22 بهمن گلوگاه رساندند تا پذیرای میهمانان خود باشند.
حضور گسترده طیف های سیاسی در کنار هم و جوانان این منطقه جلوه دیگری از اتحاد را در گلوگاه رقم زده بود.
در جلوی اکثر مغازه های شهر میزهای پذیرایی برای زائران کاروان مقاومت وایثار برقرار بود و زنان بسیاری با درست کردن سینی های مخصوص حنا به استقبال جوانان غیور وطن رفتند.
به گفته برخی حاضران شهر گلوگاه تا کنون چنین جمعیتی به خود ندیده است و مسئولان این شهر از ابتدا تا انتهای مراسم در کنار مردم حضور داشتند و نهادهای خدماتی با تمام توان به ارائه خدمات مناسب رفاهی و اجتماعی به مردم پرداختند.
هر چنر قرار بود که ساعت 10 صبح این کاروان از گلوگاه خارج شود، اما به دلیل استقبال گسترده مردم با تأخیری بیشتر از یک ساعت به طول انجامید.
در مسیر حرکت کاروان به خلیل شهر، استقبال مردمی که در روستاهای مسیر قرار داشتند باعث توقف چندباره و بیش از اندازه تریلر های حامل پیکر شهدای غواص شد.
هرچند که ترافیک روان و مناسبی در مسیر برقرار بود، اما رانندگان و موتورسوارانی که در جهت عکس مسیر کاروان قرار داشتند به نشانه احترام به شهدای غواص، با پیاده شدن از ماشین و موتورهای خود ارادت خود به فرزندان اسلام را نشان می دادند و با گریه و اشک ها و تکان دادن دست و به تابوت شهداء ادای دین می کردند.
در خلیل شهر، بر خلاف برنامه ریزی برای توقف، استقبال مردم به حدی بود که مسیر تردد خودروها مسدود شد و ترافیک سنگینی به مدت 15 دقییق بر جاده ها حکم فرما شد.
برخی از مردم شهر ها و روستاهای شرق مازندران مسیر کاروان شهدا را از گلوگاه تا نکا بدرقه می کردند و انگار قرار نبود که با مسافران کربلا وداع نمایند.
بوی عطر و گلاب و اسفند جلوی خودنمایی دود ماشین ها را گرفته بود و گرمای طاقت فرسا نیز نتوانست در برابر اراده پولادین ملتی که شهادت را فوض عظیم می دانند، ایستادگی کند و جلوی حرکت آنها را بگیرد.
تا اینکه کاروان شهدای عشق و امید و ایثار در میان جمعیت انبوه مردم وارد بهشهر شد، هرچند آسمان، کمی ناملایمت به خرج داد و گرمای خود را بیشتراز روز های دیگر به مردم عرضه می داشت، ولی یک چیز را ظاهراً فراموش کرده بود... اینجا شهر "شهید هاشمی نژاد" است.
قرار بود که میعادگاه دیدار با شهداء از میدان قدس تا پارک ملت باشد، اما جمعیت مشتاق 5 کیلومتر قبل از این وعده گاه به استقبال شهدای غواص رفتند و از کنار گلزار شهدا و آرامستان بهشت فاطمه(سلام الله علیها) به انجام وظیفه میزبانی خود پرداختند.
اشتیاق پیرزنان و پیر مردان با پای برهنه بیشتر از دیگران بود و جوانان موتور سوار و ماشین های زیادی از خلیل شهر تا بهشهر همراه کاروان شهدا با چراغ های روشن حرکت می کردند تا به شهدا ثابت نمایند که همه مردم ایران خانواده آنها هستند.
مسیر میدان قدس تا پارک ملت که مسیری کمتراز 5 دقیقه است، طی 2 ساعت و 30دقیقه میزبان قدوم پر خیر برکت شهدا بود و شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل در کنار این پیکرهای مطهر طنین انداز شد.
جوانان این شهرستان به صورت خود جوش و بدون برنامه ریزی قبلی به سر دادن شعارهایی علیه رژیم آل سعود پرداختند و با حمایت از حکومت بشار اسد و قیام مردم فلسطین ، سربازی امام خامنه ای را بهترین افتخار خود نامیدند.
پلاکاردهایی مانند "شهداء مگر شما مذاکره بلد نبودید" در دست بسیاری از جوانان با خط های گوناگون نوشته شده بود که نشان از همان حرکت خودجوش و بصیرت بالای مردم اشرف البلاد بود.
پس از توقف کوتاه کاروان شهداء در پارک ملت بهشهر، آسمان که از این همه محبت و عشق به شهداء سنگین شده بود، معلوم نبود که می خواست جبران گرمای امروز را بکند، یا حکمت خدا را که ما نمی دانیم بر سر خلق جاری سازد، پس آنقدر بارید تا موجب آب گرفتگی برخی معابر شده بود.
اما دوباره این آسمان بود که مغلوب اراده ملت شد آسمانی که می خواست عرصه سیمرغ را بر همگان تنگ کند، حالا خودش در مقام یک مغلوب واقعی ظاهر شده است.
انگار هنوز باور ندارد که اینجا خطه طبرستان و دیار علویان است، دیار مردمی که صدای توپ و گلوله ها برایشان چون آهنگ شیرین زندگی زیباست و و هوای گرم تابستان و دود ماشین ها را در کنار شهدا چون هوای معطر و بوستانی از گل و بلبل می پندارند.
پس از کم شدن باران و توقف کوتاه کاروان شهدا رستم کلاء دیگر میزبان شهدای دفاع مقدس بود و علی رقم هوای بارانی، مردم زیادی به استقبال آمده بودند.
در این مسیر نیز همین داستان های بالا تکرار شد و توصیف این لحظات از عهده هیچ زبانی جز خدا بر نمی آید.
در رستم کلا نیز تأخیر 1 ساعته قافله شهدا نتنها موجب کم شدن جمعیت نشد، بلکه زحمت مردم و سختی این انتظار مردم را بیشتر شیفته دیدار شهدا کرده بود.
شهر نکاء دیگر میزبان شهدای غواص بود، اما انگار آسمان می خواست که تا بارش رحمت الهی را نوعی تداعی کننده حال و هوای غواصی و زیر آب بودن را به مردم نشان دهد.
شاید سختی این ساعات برای زنی که فرزند چند روزه اش را به استقبال شهداء آورده یا آن مریضی که برای دیدار شهدا از بیمارستان فرار کرده است بیشتر باشد، اما انگار زمین و آسمان دست به دست هم دادند و طوفانی به راه انداختنه اند دیدنی.
شاید شهدا هم اینطور می پسندیدند، شاید می خواهند ببینند آنهایی که می گویند راه شهدا را ادامه می دهم می توانند کمی سختی راه را تحمل کنند؟!!!
واین کاروان نیز در میان انبوه جمعیت به راه خود ادامه داد و پس از مدت بسیار زیادی توانست خیل جمعیت را کنار بزند و مسیر خود را به شهری دیگر و دیاری دیگر تغییر دهد.
حالا ما ماندیم و دنیایی که نمی دانیم با ما چه بازیها دارد و فقط شهدا باید برای ما دعا کنند.
[h=1]مردم شیبان امشب میزبان شهدای غواص هستند[/h] فرمانده سپاه ناحیه حضرت امام حسن مجتبی (ع) شهرستان باوی از تشییع پیکرهای مطهر ۳۷ شهید غواص و خط شکن در شهر شیبان خبر داد.
به گزارش باوی نیوز: سیدمعاد موسوی فرمانده سپاه شهرستان باوی در گفتوگو با باوی نیوز؛ گفت: در آستانه 25 شوال سالروز شهادت پیشوای ششم شیعیان جهان حضرت امام جعفر صادق(ع) شهرستان باوی میزبان 37 تن از شهدای والامقام غواص و دریا دل خط شکن است. وی اظهار کرد: به منظور تجلیل و استقبال از شهدای غواص و خط شکن ستادی در شهرستان باوی تشکیل شد که سپاه ناحیه باوی مسئولیت کمیته اجرایی استقبال از شهدا را بر عهده دارد. فرمانده سپاه حضرت امام حسن مجتبی (ع) شهرستان باوی در ادامه عنوان کرد: کاروان شهدای غواص و خط شکن ساعتی پیش وارد این شهرستان شد و قرار است مراسم استقبال از این شهدای والامقام در شهر ملاثانی صورت گیرد. وی عنوان کرد: مراسم وداع با شهدای غواص و خط شکن عصر امروز با حضور اقشار مختلف مردم شهرستان باوی به ویژه خانوادههای معظم شهدا، ایثارگران و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس برگزار میشود و مردم این شهرستان با 37 آلاله خونین عملیات کربلای 4 وداع میکنند. موسوی با اشاره به برنامههای حضور شهدا گفت: مردم شهر شیبان از توابع شهرستان باوی که بیصبرانه در انتظار در آغوش کشیدن 37 شهید غواص و خط شکن خوزستان هستند امشب به دیدار این پرستوهای خونین بال میروند و در کنار آنها با خداوند متعال نجوا میکنند.
[TD="class: news_title"]وداع خانواده شهدای غواص اصفهان با فرزندانشان [/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="class: news_desc"]شهیدخبر: خانواده شهدای غواص گردان یونس لشکر امام حسین علیه السلام اصفهان با عزیزانشان وداع کردند.[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD] [/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="class: news_body"]خانواده این شهدا در نمازخانه ستاد لشکر امام حسین (ع ) در کنار تابوت فرزندانشان حاضر شدند و برای آخرین بار با عزیزانشان وداع کردند.
در بین شهیدان یک شهید گمنام عملیات کربلای 4 هم حضور داشت.
مادران شهیدان مسائلی و صغیرا بر تابوت شهید گمنام نیز حاضر شدند و مادرانه برای این شهید عزیز مرثیه سرایی کردند.
حمیدرضا صغیرا نوه مرحوم صغیرا متخلص به صغیر اصفهانی از شعرای مشهور اصفهان است.
حرکت کاروان شهدای غواص، خط شکن و گمنام استان اصفهان از روز چهارشنبه از شهر کاشان آغاز و پس از عبور از شهرستانهای آران و بیدگل، گلپایگان، خوانسار، فریدن، تیران، نجف آباد، خمینی شهر، فلاورجان، لنجان، مبارکه، شهر بهارستان و شاهین شهر و برخوار، عصر دوشنبه 19مرداد همزمان با شب شهادت امام جعفر صادق (ع) در شهر اصفهان تشییع و خاکسپاری خواهد شد.
28 اردیبهشت ماه سال جاری پیکر مطهر 270 شهید دفاع مقدس، از طریق مرز شلمچه وارد کشور شد که پیکر 175 نفر از آنان جمعی از غواصان شهید عملیات کربلای 4 بودند که با دستان بسته در یک گور دسته جمعی منطقه ابوفلوس کشف شدند.
هویت پیکر مطهر 50 شهید از این شهدا تاکنون شناسایی شده است که 11 نفر آنها از استان اصفهان هستند.
سردار مجتبی شیروانیان دبیر ستاد استقبال از شهدای غواص اصفهان نیز رو پنجشنبه اسامی غواصان شناسایی شده از استان اصفهان را به شرح زیر اعلام کرد:
رسول رمضانی، حسین رفیعی، غلامرضا مظاهری، حمیدرضا صغیرا، محمد جواد زمانی، حمید مسائلی، علیرضا جمشیدی خوزانی، زهیر ترکان، محمد قاراخوانی از اصفهان و منوچهر خراط و ابوالفضل لسان از کاشان.
دبیر ستاد استقبال از شهدای غواص تصریح کرد: شهدای شناسایی شده روز سه شنبه در سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) در اصفهان خاکسپاری می شوند.
ریگان غرق در عطر شهید غواص عزیزا… راوند/ شمیم شهادت ریگان را فراگرفت
با استقبال پور شور مردم شهرستان ریگان از شهید غواص عزیزا… راوند، شمیم شهادت این شهرستان را فراگرفت.
به گزارش صبح کویر ،با ورود شهید غواص عزیزا… راوند پس از ۲۹ سال به شهرستان ریگان عطر شهادت فضای این شهر را فراگرفت.
توفان شن مانع از استقبال و تشییع بیسابقه مردم ریگان از فرزند شهیدشان، غواص خط شکن عزیزا…راوند نشد.
اقشار مختلف مردم،مسوولان،بسیج ،نیروهای انتظامی و خانواده های شاهدوایثارگر با حضور در مقابل گلزارشهدای گمنام از شهید راوند استقبال کرده و یاد و نام شهدای دفاع مقدس را گرامی داشتند.
انتهای پیام/
به گزارش “صبح زرند” به نقل از “دانشجو آزاد“؛ صبح امروز مراسم تشییع پیکر پاک شهید مهدی عبدالله زاده دانشجویِ غواص در دانشگاه فرهنگیان کرمان؛ پردیس خواجه نصیرالدین طوسی برگزار شد.
به گفته خواهر شهید، وی در وصیتنامه خود عنوان کرده بود که اساتید و هم شاگردی هایش پیکر او را تشییع خواهند کرد و امروز بعد از ۲۹ سال این پیش بینی شهید در بین دانشجو معلمان و اساتید دانشگاه فرهنگیان کرمان محقق شد.
در ابتدای این مراسم شهید با سان نظامی سربازان وارد دانشگاه شد.
بعد از تلاوت قرآن کریم، خانواده شهید به تلاوت قرآن کریم؛ خانواده شهید عبدالله زاده به زیارت تابوت شهید آمدند.
در ادامه امیرمحمدی راوی دفاع مقدس به نقل خاطره از شهدا پرداخت و مراحل رسیدن به شهادت و وصال را توضیح داد.
مراسم با مداحیِ رضایی مداح اهل بیت ادامه پیدا کرد به طوریکه فضای حاکم بر دانشگاه حال و هوایی دیگر گرفت.
در انتهای مراسم دانشجویان و اساتید در کنار تابوت شهید به درد دل و زیارت پرداختند.
رئیس سازمان هنری و ادبیات دفاع مقدس از نگارش و چاپ کتابي با موضوع شهدای غواص خبر داد.
رئیس سازمان هنری و ادبیات دفاع مقدس با اشاره به اینکه از زمان انتشار خبر تفحص ۱۷۵ شهید غواص و خطشکن عملیات «کربلای ۴» شاعران گمنام و صاحبنام زیادی به نشر دلنوشتهها و آثار هنری خود در شبکههای اجتماعی پرداختهاند، گفت: در مرحله احصای این اشعار برای چاپ و ثبت در قالب کتاب هستیم.
گلعلی بابایی، رئیس سازمان ادبیات و هنری دفاع مقدس با بیان اینکه تعداد اشعار موجود درباره شهدای غواص در شبکههای اجتماعی بسیار قابل توجه است، عنوان کرد: امیدواریم کتاب شهدای غواص تا اوایل مرداد در آستانه شهادت امام صادق(ع) که زمان تشییع و تدفین این شهدا اعلام شده، چاپ شود. بابایی هدف از چاپ کتاب شهدای غواص را ماندگار کردن این آثار برای استفاده بهتر علاقهمندان امروز و نسل آینده اعلام کرد و افزود: ماندگاری و بقای یک اثر مکتوب و چاپ شده بیشتر است و میتوان آن را قرنها در کتابخانهها نگهداری کرد. وی گفت: پیام اصلی شهدای غواص و تمام شهدای گمنام دفاع مقدس ایستادگی و زیر بار ظلم نرفتن است.
منبع : روزنامه جوان
لباس غواصی پوشیدند ... ،
ولی چه مظلومانه پرواز کردند ...
در شهادت از صدف کربلای 4 مبارکتان باد .
به بهانه ي كشف پيكر مطهر ۱۷۵ شهيد غواص عمليات كربلاي چهار:
نصفِ تاريخ عاشقي، «آب» است/ قصه هايي عميق و پراحساس
قصه هايي پر از فدۣاكاري / قصه هايي عجيييب، اما خاص
قصه ي آبِچشمه ي زمزم / زيرِ پاكوبه هاي اسماعيل
قصه ي نيل و حضرت موسي / قصه ي آن گذشتنِ حسّاس
قصه ي حفظِ حضرت يونس / توي بطن نهنگ، در دريا
يا كه نفرينِ نوحِ پيغمبر / بر سرِ مردمِ نمك نشناس
قصه ي ظهر روز عاشورا / بستنِ آبروي وارثِ آن
كربلا بود و يك حرم، تشنه / كربلا بود و حضرتِ عباس(ع)
+تصاویر
[h=3]در پی کشف پیکر مطهر 175 غواص شهید عملیات کربلای چهار ختم جمعی قرآن کریم در اکثر پایگاههای بسیج خواهران برگزار شد.[/h]
به گزارش تیار؛ در پی کشف پیکر مطهر 175 غواص شهیدی که در عملیات کربلای چهار با دستان بسته زنده به گور شدند، بانوان بسیجی جهت شادی ارواح طیبه این شهدای بزرگوار و گرانقدر قرائت جمعی قرآن کریم را در اکثر پایگاههای بسیج برگزار کردند.





انتهای پیام/
[/TD]
[h=1][/h]
حجت الاسلام والمسلمین لطفی عضو شورای شهر مشهد مقدس در مدح شهدای غواص شعری را سروده که صبح توس اقدام به انتشار آن نمود ؛ در ادامه می خوانیم:
((غواص دست بسته))
غواص دست بسته،جسم ستم کشیده / مست زباده حق ، جام لقاء چشیده
در کربلای چمار و اندر بلای مطلق / از منجلاب دنیا تا عرش حق رهیده
ای عاشق الهی ، بر رهروان تو شاهی / گفتی که قم فانذر ، وقت صلا رسیده
هم شاهدی و مشهود هم رازقی و مرزوق / هم عاشقی و معشوق روی خدا بدیده
اندرحصار آب و نان و هوا و یک "رحم” / ماندی و لحظه ای هم "ضعفت” عدو ندیده
ما بردگان نان و آب و رفاه و شهوت/چشمان به دست دشمن از خستگی تکیده
چشمی به غرب دون و چشمی به نفس امّار/با چشم پر زخونت چشمان ما بدیده
سرگرم اختلافات ، غرق تمام آفات / ناجی سر رسیده ، دست همه کشیده
آقای کربلایی ای شاهد خدایی / بنگر حسینیان را در برزخ "پدیده”
بانگ رحیل دادی ، راه و سبیل دادی / اندر غریبی "ماه” آن میر حق شنیده
آقا و سید ما ، مظلوم بود و تنها / یک لشگر الهی بهرش ز حق رسیده
دستت ببست و دستی با ظالمان ندادی / بنگر که دست ما را او تا کجا کشیده
این مظهر شیاطین این شرق و غرب بی دین / تامّر و مظهر خود ما را بهم تنیده
آغاز ماه قرآن ، قرآن شدی برامان / نازل نما "فتحنا” بر ارض "نم” ندیده
ماه علی مظلوم، از جور دوست مغموم / "عماریون” ندا ده از قلب حق چشیده
غواص و ناجی ما ، غرقیم به "یّم” دنیا / فریاد یا علی زن بر جمع حق بریده
خوش بین و ساده ایم ما ، محتاج باده ایم ما / بر تشنگان شرابی از دیده و ندیده
هم یاری و رفاقت ، هم رحمت و شفاعت / ای از فنای دنیا تا اوج حق پریده
ای صد درود از حق از میرفرق منشق/ بر جسم و جان و روحِ تا آسمان رسیده
باشد فقیر لطفت ، لطفی غرق امید / ای طائر الهی رحمی به رنج دیده
صدا زدن دوباره مادرارو
عکس بیارن استخون بگیرن
صدا زدن که بعد از این همه سال
دوباره داغ بچشو ببینه
یه دست لباسشو بِدَن به دستش
بگن تموم بچتون همینه
این مادرا تمامشون یه عمره
از بچههاشون یه نشون ندارن
دوباره اومدن به این هوا که
قبول کنن دگه جوون ندارن
[h=1]بهپاس همت هنرمندان[/h]
[/HR]
پس از انتشار خبر تدفین یکی از شهدای گمنام غواص در حوزه هنری قائممقام حوزه هنری ضمن تأیید درخواست برای این تدفین اعلام کرد: مدتهاست منتظر موافقت با این درخواست هستیم. همچنین رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان قرچک گفت: سه شهید غواص
دفاع مقدس همزمان با شهادت امام علی (ع) تشییع و مردم ولایتمدار این خطه با آنان وداع
خواهند کرد.
[/HR]
انتظار سرآمد
فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در این زمینه اعلام کرده است: در پی تشییع باشکوه و حماسی ۲۷۰ تن از شهدا و ازجمله ۱۷۵ شهید خطشکن و غواص دوران دفاع مقدس در روز ۲۶ خردادماه، با توجه به اینکه از سوی هنرمندان عرصههای مختلف بهویژه در عرصه گرافیک، عکاسی، نقاشی و همچنین در حوزه ادبیات، شاهد خلق آثار بسیار زیبا و برجستهای بودیم، احساس شد لازم است از این عزیزان به نحو شایستهای تقدیر شود.
وی ادامه داد: ازاینرو کمیته جستجوی مفقودین درصدد برآمده است تا بهپاس همت هنرمندان عزیزی که در خلق حماسه ۲۶ خرداد نقش مهمی ایفا کردهاند در آیندهای نزدیک، پیکر مطهر یکی از غواصان گمنام شهید را در مجموعه حوزه هنری انقلاب اسلامی وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی خاکسپاری کند.
میزبانی از سه شهید در شامگاه شهادت
همچنین آزمان کادری در جمع خبرنگاران با اشاره به میزبانی شهرستان قرچک از سه غواص تازه تفحص شده دفاع مقدس اظهار داشت: شهرستان قرچک همزمان با ماه مبارک رمضان و لیالی پرفیض قدر، میزبان سه غواص شهید تازه تفحص شده است.
ازاینرو کمیته جستجوی مفقودین درصدد برآمده است تا بهپاس همت هنرمندان عزیزی که در خلق حماسه ۲۶ خرداد نقش مهمی ایفا کردهاند در آیندهای نزدیک، پیکر مطهر یکی از غواصان گمنام شهید را در مجموعه حوزه هنری انقلاب اسلامی وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی خاکسپاری کند
رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان قرچک افزود: بر اساس هماهنگیهای بهعملآمده و رایزنیهای صورت گرفته، همزمان با شب شهادت امام علی (ع)، شهرستان قرچک از سه شهید تازه تفحص شده پذیرایی خواهد کرد.
وی ادامه داد: در این مراسم که در گلزار شهدای گمنام شهرستان قرچک برگزار میشود، مردم متدین و انقلابی این شهرستان با پیکر پاک و مطهر سه شهید غواص وداع کرده و بار دیگر با آرمانهای بلند شهدای انقلاب اسلامی تجدید میثاق میکنند.
کادری اضافه کرد: عزت و اقتدار امروز ایران اسلامی مرهون رشادتها و سلحشوریهای شهدای انقلاب اسلامی است به همین خاطر امروز وظیفه همه ما پاسداشت یاد و خاطره این شهدا است.
این مسئول عنوان کرد: مردم شهرستان قرچک در مراسم وداع با شهدای غواص تازه تفحص شده، بار دیگر عشق و ارادت خود را به آرمانهای شهدای انقلاب اسلامی نشان میدهند.
[/HR] منابع: پایگاه اطلاعرسانی تفحص شهدا، مهر
کرج - پیکر مطهر شهید سید جلیل میری وَرکی یکی از ۱۷۵ شهید غواص و خط شکن عملیات کربلای ۴ در کرج با حضور خانوادههای معظم شهدا و ایثارگران، مردم و مسئولان استان البرز تشییع میشود. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی سپاه استان البرز،پیکر مطهر یک شهید از ۱۷۵ شهید غواص و خط شکن که در عملیات کربلای ۴ به شهادت رسیده و پیکر آنها با دستان بسته بعد از گذشت ۲۹ سال از شهادتشان در یک گور دسته جمعی تفحص شد، احراز هویت شد.شهید "سید جلیل میری وَرکی" فرزند سید قاسم یکی از خط شکنان عملیات کربلای ۴ بود که در منطقه ام الرصاص به شهادت رسیده است.وی متولد ششم فروردین ماه سال ۱۳۳۸ از شهرستان تنکابن در استان مازندران است که در جبهه به عنوان تک تیر انداز فعال بود و به عنوان خط شکن کربلای ۴ در این عملیات به شهادت رسید و حالا بعد از گذشت ۲۹ سال از شهادتش هویت پیکر مطهر او شناسایی شده است.پیکر شهید سید جلیل میری پنج شنبه ۱۸ تیرماه ۹۴ ساعت ۱۰ صبح از میدان شهدا به سمت میدان سپاه با حضور خانوادههای معظم شهدا و ایثارگران، مردم و مسئولان استان البرز تشییع و در گلزار شهدای امامزاده طاهر(ع) آرام خواهد گرفت.همچنین مراسم یادبود این شهید بزرگوار با حضور خانواده وی در روز شنبه ۲۰ تیرماه ۹۴ از ساعت ۱۷ الی ۱۹در حسینیه انصار الامام رزمندگان کرج واقع در میدان والفجر نرسیده به میدان امام خمینی(ره) برگزار خواهد شد
[/HR]
شهید امیر درتومیان، زودتر از همسنوسالان خود در کنکور شرکت میکند و در دانشگاه صنایع دفاعی اصفهان پذیرفته میشود اما 1365 عنوان یکی از غواصان در عملیات کربلای 4 شرکت میکند و میشود یکی از مهمانان 26 خردادماه میهن.
[/HR]
از مدرسه تا سپاه
صدایش سادگی و مهربانی مادری بی غل و غش را در ذهن تداعی میکند. برای لحظهای از هیاهوی دنیای شهری در ذهن دور میشوی و به دل مهربان مادری ورود پیدا میکنی که آهنگ لبخندش تلختر از مویههای شبانهاش است. کهولت سن گاهی او را مجبور میکند بریده و شمرده سخن گوید. سخن از فرزندش، پسری که در چشم مادر 18 بهار را بیشتر تجربه نکرده بود.
خدیجه نودهی وقتی اسم امیر را بر زبان میآورد گویی طعم شیرین خنده بر لبانش نقش میبندد اما تداعی خاطرات و نبود فرزند، اندوه تنها حسی است که سالها با او عجین شده است. مکث میکند، جز حس گرمای وجود یک مادر دریادل برای ثانیهای صدای دیگری به گوش نمیرسد.
سخن میگوید: امیر 17 ساله بود که وارد سپاه شد و من و خانواده از این موضوع خبر نداشتیم. تمام مدت فکر میکردم در مدرسه در حال درس خواندن است غافل از اینکه به سپاه میرود. بعد از مدتی که متوجه شدم یک روز دنبالش به مدرسه رفتم و گفتند رفته بسیج. حدود ساعت 11 بود رفتم مسجد و صدایش کردم و گفتم: «مگه نباید الآن تو مدرسه باشی و درس بخوانی اینجا چیکار میکنی.» گفت مادر جبهه هممدرسه است، اصرار به رفتن داشت و من دائم در کارش نه میآوردم تا شاید منصرف شود. زمان اعزام رزمندگان شده بود و او خود را آماده کرده بود که با همقطاران عزم سفر کند برای همین بعد از خداحافظی از خانواده در محل اعزام حاضر شد. با دیگر سربازان سوار بر ماشین شده بود که خود را به هر صورتی بود به آنان رساندم و با سرعت وارد اتوبوس شدم و دستش را کشیدم و بازور پایین آوردمش و ماشین بدون امیر حرکت کرد. بعد از اعزام سربازان امیر طاقت نیاورد و مدتی نگذشته بود که دوباره عزم رفتن کرد و با اصرارهای او من هم تسلیم خواسته او شدم و تنها دعایم را بدرقه راهش کردم.
امیر در والفجر 8 سه ماه بهعنوان غواص خدمت کرد. یکبار بعد از عملیات وقتی به خانه آمد همراه خود لباسهای غواصی که آغشته به گل بود را آورده بود. تمام آنها را شستم و خوشحال بودم که فرزندم بازگشته اما این دیدار چندان طول نکشید و دوباره عزم رفتن کرد، چون قرار بود در عملیات کربلای 4 شرکت کند. او هم غواص بود و هم بیسیمچی. این آخرین دیدار ما با امیر بود؛ با اولین پسرم. امیر با همه اعضای خانواده و آشنایان خداحافظی کرد انگار میدانست که دیگر دیداری نخواهد بود. سربازان آن روز از میدان شهر بجنورد اعزام میشدند و امیر هم آماده میشد تا از خانه بیرون برود، به او گفتم پسرم کجا میروی؟ گفت میروم دانشگاه. چون مدتی بود دانشجوی دانشگاه شاهینشهر اصفهان شده بود و برای اینکه مرا التیام دهد نمیگفت که عازم جبهه است. امیر پسر باایمان، مومن در حین حال آرام، مظلوم و خوشرویی بود. انگار از همان ابتدای کودکی بزرگ بود. او رفت و آرزوی دیدن دوبارهاش برای همیشه بر دلم ماند. امیر حدود دو سال و نیم مفقودالاثر بود و از همسنگرش بهزاد قوامی شنیده بودم که در حین عملیات که از خاک ایران عبور کرده، شهید شده است.
دوباره سکوت مادر و بغضی که 29 سال در گلویش خانه کرده؛ اما باز همچنان آن را مثل یک یادگاری نگه میدارد و ادامه میدهد: زمانی که اسرا را آزادکرده بودند ما مشغول بنایی در حیاط خانه بودیم که صدای زنگ خانه آمد. وقتی در را باز کردم با دو زن جوان روبهرو شدم که بعد از احوالپرسی و معرفی خود یک آلبوم عکس را که بهمنظور شناسایی همراه خود داشتند به من نشان دادند. قلبم انگار دوست نداشت در سینه بماند. هر ورقی که میزدم ضربان قلبم تندتر میشد اما آخرین ورق هم بینتیجه بود. بعد از دیدن کامل آلبوم سری تکان دادم و گفتم نه نیست. هیچکدام اینان نیست. حالم خوب نبود، آن دو نفر به هم نگاه کردند و باکمی مکث یکی از آنان گفت مادر جان اگر شهید شده باشد چه میگویید؟ گفتم: فدای امام حسین (ع). در همان زمان همسرم نزدیک شد. بعدازآن بود که برای شناسایی به بیمارستان امام رضا رفتیم، همه دوستانش آنجا جمع بودند. وقتی جسد را دیدم قابلشناسایی نبود تنها از بلوز سبزرنگی که شب آخر خودم به او دادم که زیر لباس سربازی بپوشد شناختمش و بعد از دقایقی هم از هوش رفتم و دیگر چیزی نفهمیدم.
آخرین باری که او را دیدم همان زمان بود و به مدت دو سال و نیم پدر و مادرم چشمانتظار دیدن او یا حداقل خبری بودند
عشق به خدمتگذاری
بعد از گذشت سالها، انگار هنوز با شنیدن نام امیر صدایش میلرزد و دست و پای خود را برای حرف زدن راجع به او گم میکند. بازرگان درتومیان پدر امیر آهی میکشد و با لهجه شیرین بجنوردی میگوید: امیر؛ پسرم. چه باید بگویم، بعدازاینکه من و مادرش از مفقودالاثر بودنش باخبر شدیم نزدیک 3 سال از خرمشهر، دزفول و اهواز گرفته تا تهران همهجا را گشتیم تا شاید خبری از او بگیریم؛ اما انگار هر چه میگشتیم کمتر به نتیجه میرسیدیم؛ اما چیزی که بعدازاین همه رنج و مرارت ما را سرپا نگه میداشت امید بود اما متأسفانه آن را هم از دست دادیم. امیر غواص بود و یکبار که از او پرسیدم کارت چیست گفت که جمعآوری اطلاعات و انتقال آن به فرماندهان. او پسر متدین و باایمانی بود و برای خدمت به میهن خود عشق میورزید. انگار دیگر نمیخواهد ادامه دهد یا نمیتواند مکث میکند و بعد با تشکر و احترام خداحافظی میکند.
یک دلاور و صد خاطره
جمیله باافتخار بهعنوان دومین خواهر و چهارمین فرزند خانواده بیشتر و بهتر از دیگر خواهر و برادران کوچکترش، امیر و خاطراتش را میتواند در ذهن تداعی کند.
میگوید: امیر در سال 1347 در بجنورد به دنیا آمد و در دوران تحصیل در مدرسه، معدلش کمتر از 19 نبود و در دانشگاه هم جزو دانشجویان ممتاز و بااستعداد بود.
امیر علاوه بر تحصیل، درترم سوم روی ساخت ماکت یک نوع هواپیما کار میکرد و طرح آن را به دانشگاهش داد و قرار بود که آن را در ابعاد بزرگتر بسازد که به جبهه رفت. او به آرمانهای امام خمینی (ره) بسیار پایبند بود و درجایی گفته بود: صدام باید از روی نعش ما رد شود تا دستش به خاک ایران و امام خمینی برسد. نفسی که از ته دل میکشد، گویی تداعی دلتنگی سالهای ازدسترفته است که گرد زمان هم نتوانسته آن را از دل و ذهن محو کند، ادامه میدهد: برادرم مقید به خواندن نماز اول وقت آنهم به جماعت و در مسجد بود. به خاطر ندارم که یکبار هم نمازش را در خانه خوانده باشد. امیر در جبهه در گردان اخلاص و جزو غواصان بود و ضمن اینکه بهعنوان آرپیجی زن و بیسیمچی هم در جبهه فعالیت میکرد. یکشب قبل از عملیات کربلای 4 از اهواز با قطار به مشهد و از مشهد هم با اتوبوس بهاتفاق همرزمانش به بجنورد آمدند. فرماندهشان اجازه داده بود که سربازان بهمنظور خداحافظی از خانوادههای خود به مرخصی بیایند.
ما از دیدن او خیلی خوشحال شدیم. آن شب همگی دورهم جمع شدیم. امیر صحبتهای زیادی داشت اما یک کلمه از جبهه نگفت که ما متوجه شویم اوضاع جبهه چطور است و چه اتفاقی قرار است بیفتد. آخر شب استحمام کرد و مادرم لباسهایش را شست و امیر هم طبق معمول اشکالات ریاضی خواهران و برادران خود را رفع کرد آخر ما ده فرزند بودیم. قبل از خواب وضو گرفت. قرآن را برداشت و همچنان که مشغول خواندن بود از فرط خستگی، به خواب رفت. وقتی مادرم قرآن را از روی سینهاش برداشت بیدار شد و رو کرد به مادرم و گفت: مادر جان چرا قرآن را برداشتی؟ هر وقت پلکهایم باز میشود کمی از آن را میخوانم....
صبح یکی از روزهای سرد دیماه بود، برف خیلی سنگینی باریده بود و امیر عازم رفتن بود. مادرم اصرار کرد هوا که آفتابی شد برو اما امیر گفت بچهها منتظرم هستند. بعد از دیدهبوسی با یکیک ما رفت اما چند دقیقه نگذشته بود که دیدیم دوباره برگشت و با نگاه سنگین و طولانی که به یکیک ما داشت، به مادرم گفت یکی از کتابهایم را فراموش کردهام. البته آن موقع ما متوجه نبودیم که قصد او آخرین دیدار و خداحافظی تا قیامت بود.
آخرین باری که او را دیدم همان زمان بود و به مدت دو سال و نیم پدر و مادرم چشمانتظار دیدن او یا حداقل خبری بودند. بعد از مفقود شدنش یکی از خاطراتی که از زبان فرماندهاش شنیدیم این بود: هوای جبهه بسیار گرم و طاقتفرسا بود. چند روزی متوجه شدم امیر سر سفره صبحانه و ناهار حاضر نیست. از دوستانش پرسیدم: «امیر چرا نمیاد غذا بخوره؟» گفتند: «امیر روزه میگیره.» احضارش کردم و گفتم تو این شرایط سخت چرا روزه میگیری؟ او فقط یک جمله گفت: آن جنگ با کفر است و این جنگ با نفس. ناراحتی بر صدایش مستولی میشود و میافزاید: اصلاً خبر نداشتیم که چه اتفاقی برای امیر افتاده است. بعد از دو سال و نیم انتظار طاقتفرسا و سختیهایی که خصوصاً پدر و مادرم برای پیدا کردنش متحمل شده بودند، شنیدیم که عراق در یک گودال در بصره پیکر 200 شهید ایرانی که غواصان هم بودند را دستهجمعی دفن کرده است که در مقابل تحویل 2 هزار اسیر قرار است آنان را به ایران تحویل دهد که پیکر امیر یکی از آن شهدا بود. وقتی به ما اطلاع دادند که برای شناسایی پیکر امیر برویم به دلیل شرایط خاصی که داشتم نتوانستم بروم و فقط مادر، پدر و خواهرم رفتند که به دلیل از بین رفتن بخشی از صورتش چهرهاش شناخته نمیشد و فقط او را از روی همان لباسی که مادرم در آخرین شب در بجنورد به او داده بود، شناسایی کردند. او با اشاره به این نکته که امیر نخستین شهید دانشگاه صنایع دفاعی اصفهان بود که مسئولان این دانشگاه کتابخانه آن را به نام او نامگذاری کردهاند. او درنهایت در عملیات کربلای 4 و در روز چهارم دیماه سال 65 به شهادت رسید. پیکر پاکش در گرماگرم مرداد چند سال بعد به گلزار شهدای بجنورد بازگشت و ماهی برکه کوچک این شهر در معصوم زاده به خاک سپرده شد.
[LEFT]
[/LEFT]
[/HR]
منبع : روزنامه ایران(باتلخیص)
[h=1] مراسم تشییع شهدای غواص در ۵ استان کشور [/h]
فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح گفت: مراسم تشییع شهدای غواص و خطشکن عملیات کربلای ۴ در ۵ استان کشور برگزار میشود.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از thvs،سردار سید محمد باقرزاده ظهر امروز در جلسه پارک موزه دفاع مقدس در استانداری مازندران، اظهار کرد: مازندران میزبان شهدای خط شکن و غواص تازهتفحصشده است.وی تصریح کرد: ۳۰ تن از شهدا در مازندران و نیز ۱۳ شهید نیز قرار است پس از تشییع در مازندران به استان گلستان بدرقه شوند.
فرمانده کمیته جستوجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح در ادامه خواستار تشکیل ستادی بهنام شهدای غواص در استان شد و بیان کرد: این ستاد متشکل از نیروهای مردمی و دولتی باشد تا بتواند اقدامات لازم برای بدرقه شایسته را فراهم کند.
این مسئول با بیان اینکه شهدای غواص و خطشکن از غرب مازندران وارد استان میشوند، خاطرنشان کرد: در طی مسیر تا مرکز استان این شهدا در شهرهای استان نیز تشییع میشوند.
باقرزاده از برگزاری مراسم شب وداع شهدای غواص و خط شکن در مازندران بهصورت یک اجتماع بزرگ خبر داد و اضافه کرد: تدارک برای حضور ۵۰ هزار نفره مردم در برنامه کاری مسئولان استانی قرار گیرد.
وی در ادامه خواستار دعوت و مشارکتدهی جوانان در مراسم تشیع شهدای غواص در سطح استان شد و تصریح کرد: باید تلاش کنیم که نسل کنونی با فرهنگ شهادت مأنوس باشند.
فرمانده کمیته جستجوى مفقودین ستاد کل نیروهاى مسلح در ادامه خواستار نامگذاری میدانی بهنام شهدا غواص و خط شکن در استان شد و ادامه داد: باید تلاش کنیم که فرهنگ شهادت را در جامعه بهخوبی نهادینه کنیم.
باقرزاده در ادامه با بیان اینکه به همراه شهدایی که قرار است در مازندران تشیع شوند، شهدای گمنام نیز حضور دارند، گفت: پس از بدرقه شهدای استان گلستان شهدای گمنام مازندران بهتدریج در سطح استان خاکسپاری میشوند.
وی با اعلام اینکه مراسم تشیع شهدای غواص و خطشکن کشور در پنج استان کشور بهصورت محوری و متمرکز برگزار میشود، افزود: این شهدا در استانهای مازندران، گلستان، خوزستان، کرمان و اصفهان تشیع میشوند.
فرمانده کمیته جستجوى مفقودین ستاد کل نیروهاى مسلح در ادامه به موضوع ساخت پارک موزه دفاع مقدس در استان نیز اشاره کرد و یادآور شد: مسئولان میراث فرهنگی در بهسازی و ساخت پارکموزه دفاع مقدس ورود پیدا نکردند که نیاز است متولیان این حوزه دقت نظر بیشتری در این زمینه داشته باشند.
این مسئول در پایان گفت: پارک موزه دفاع مقدس مازندران در سالهای اخیر از پیشرفت فیزیکی مناسبی برخودار شد ولی نیاز است که برنامه مدونی نسبت به تکمیل پارک موزه تدوین شود.
بچه ها پرچممون بالا بود بالاتر رفت
با ١٧٥ پلاكي كه بيرون نزده از دل خاك
.
.
عشق يعني يه پلاك
كه بيرون نزده از دل خاك٠٠٠
.
.
.
چو ايران نباشد تن من مباد
در اين بوم و بر زنده يك تن مباد
همه روي يكسر به جنگ آوريم
جهان بر بد انديش تنگ آوريم
همه سر بسر تن به كشتن دهيم
به از آنكه كشور به دشمن دهيم
غيرت ايراني يعني اين
175 شهيد دستو پا بسته تو آب
شب شعر اربعین دریا
شعر «اربعینِ دریا» همزمان با چهلمین روز تشییع باشکوه ۲۷۰ شهید دوران دفاع مقدس و شهدای غواص عملیات کربلای ۴ عصر دوشنبه پنجم مرداد ماه در پردیس سینمایی رازی برگزار شد. علیرضا قزوه، سعید بیابانکی، مصطفی محدثی خراسانی، محمود حبیبی کسبی از جمله چهرههایی بودند که در این شب شعر تازهترین سرودههای خود را در رثای شهیدان قرائت کردند.
[EMAIL="?subject=%D8%AE%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C%20%D8%A8%DB%8C%D9%86%20%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%84%D9%84%DB%8C%20%D8%AA%D8%B3%D9%86%DB%8C%D9%85%20-%20%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86%20%D8%AA%D9%88%D8%B5%DB%8C%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF%20%D8%BA%D9%88%D8%A7%D8%B5%D8%8C%20%C2%AB%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF%20%D8%B4%D9%85%D8%B3%C2%BB&body=http://www.tasnimnews.com/Home/Single/812970?ref=tnews"]
[/EMAIL]
بهگزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، 28 اردیبهشت ماه بود که خبری مبنی بر کشف پیکر 175 شهید غواص با دستان بسته منتشر شد. سردار سید محمد باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح کشف آنها را طی عملیات تفحص اخیر در ابوفلوس خبر داده بود. در واقع پیکر 175 شهید از مجموع 270 شهید تازه تفحص شده که در آخرین مرحله تبادل شهدا از مرز شلمچه وارد کشور شد، جمعی از غواصان شهید عملیات کربلای 4 بودند.

او سه روز قبل از شهادتش در وصیت نامهاش آخرین دست نوشته خود را ماندگار کرد. او در آخرین توصیه هایش در این متن از همه میخواهد که فقط با مردم حزب الله باشند و خواستار طولانی تر شدن عمر امام باشند و هیچ وقت اسلام و امام را تنها نگذارید. متن وصیت نامه او در ادامه میآید:
بعد از گذشت تشییع باشکوه و 5 ساعته این شهدای والامقام در 26 خرداد ماه، از یک ماه پیش تا کنون مراحل شناسایی هویت آنان در حال انجام است. هویت پیکر مطهر شهید سید جلیل میری ورکی خط شکن این عملیات اولین شهیدی بود که به واسطه مدارک کامل شناسایی هویش احراز و اعلام شد. این مسأله و انتظار برای شناختن هر چه بیشتر روش، منش و هویت این شهدای مظلوم از جانب عموم مردم دستخوش معرفی شهدا و رزمندگانی است که در کسوت غواصی جنگ خوش درخشیدند و حماسه های فراوانی را در عملیاتهای آبی-خاکی هشت سال دفاع مقدس آفریدند.
عملیات والفجر 8 نیز یکی از عملیات های هشت سال دفاع مقدس بود که غواصان در آن نقش تعیین کننندهای داشتند. عملیات والفجر 8 طولانی ترین عملیات دوران جنگ بود که 75 روز طول کشید و تقریبا تنها عملیات مهمی بود که توانستیم منطقه بسیارمهمی از خاک عراق را به تصرف خود در بیاوریم. یعنی در والفجر 8 ارتباط دریایی عراق با خلیج فارس قطع شد و مثلث فاو به طور کامل به تصرف ایران در آمد. این عملیات در 20 بهمن ماه سال 1364با عبور غواصان لشکرهایی همچون لشکر 21 امام رضا(ع)، لشکر 10 سیدالشهدا(ع) و تیپ «الغدیر» استان یزد از اروند رود و حمله به مواضع دشمن بعثی در جزیره «ام الرصاص» ساعت 10 شب با رمز یازهرا(س) انجام شد. پس از عبور موفقیتآمیز غواصان از رود خروشان اروند، یگانهای نیروی زمینی سپاه پاسداران با پشتیبانی آتش تهیه و شلیک هزاران گلوله، تهاجم خود را در محورهای مورد نظر، آغاز و مبادرت به شکستن خط مقدم دشمن کردند.
شهید شمس یکی از غواصان شهید این عملیات است. شهید سعید شمس فرزند محمدمهدی یکی از غواصان دریا دلی است که در 24 مرداد ماه سال 1345 متولد شد. او سومین فرزند خانواده شمس بود. دوران ابتدایی و راهنمایی را در مدارس چمران و امیرکبیر گذراند. در دوران راهنمایی وارد نیروی انتظامی شد، اما به عنوان مددیار در جبهه شرکت کرد. از زمان اعزام به جنگ تا شهادتش حتی دو ماه زمان هم طول نکشید. عملیات والفجر8 سومین اعزام او به جبهه بود که نهایتا در همین عملیات به عنوان غواص حضور یافت و در 22 بهمن ماه سال 1364 و در منطقه فاو و حین غواصی در اروند رود به شهادت رسید.
فرازی از وصیت نامه شهید شمس:
(بسم الله الرحمن الرحیم )
به نام خداوند آفریننده جانها و با دورد به رهبرکبیر انقلاب اسلامی و با سلام به شهیدان اسلام. فقط با مردم حزب الله باشید و خواستار طولانیتر شدن عمر امام باشید و هیچ وقت اسلام و امام را تنها نگذارید. امیدوارم که مرا حلال کنید. از خداوند خواهان آن هستم که به خانوادههای شهدا، اسرا، مفقود الاثر و جانبازان صبر و نیروی ایمان و اجری عظیم عنایت بفرماید.
و من الله توفیق.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
سعید شمس مورخه 19/11/64
انتهای پیام/
[h=1]تشییع و خاکسپاری پیکر شهدای غواص در خوزستان[/h] [h=3]تهران - ایرنا - رییس ستاد قرارگاه کمیته جستجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح در خوزستان، از تشییع پیکر چند شهید غواص همزمان با سالروز شهادت امام صادق(ع) در این استان خبر داد.[/h]
به گزارش ایرنا از اپایگاه فرهنگی و اطلاع رسانی تفحص شهدا، حسین عشقی گفت: پیکرهای چند تن از شهدای غواص، 20 مرداد ماه همزمان با سالروز شهادت امام صادق(ع) در خوزستان تشییع خواهد شد.
وی افزود: پس از انجام بررسیهای نهایی و تکمیل مراحل احراز هویت شهدای غواص، پیکر تعداد دیگری از این شهدا علاوه بر استان خوزستان، در استانهای مازندران، گلستان، کرمان و اصفهان تشییع می شود.
چندی پیش پیکرهای مطهر 270 شهید دفاع مقدس از طریق مرز شلمچه به میهن اسلامی انتقال یافت که این شهدا با تلاش کمیته جستجوی مفقودین در عملیات تفحص در جنوب عراق فاو، ابوفلوس، شلمچه، مجنون و زبیدات کشف شدند.
از این تعداد، 175 نفر شهدای غواص بودند که اجساد مطهر آنان با دستان بسته در یک گور دستجمعی در منطقه ابوفلوس عراق کشف شد.
پیکر مطهر این شهدا 26 خرداد ماه با استقبال بی نظیر مردم در تهران تشییع شد.
خبرگزاری تسنیم: پیکر مطهر دو شهید دیگر از ۱۷۵ شهید غواص و خطشکن کربلای۴ که در جریان تفحص در یک گور دستهجمعی با دستان بسته پیدا شدند، شناسایی و مشخصات آنها اعلام شد. این دو شهید متعلق به استان کرمان هستند که از طریق لشکر ۴۱ ثارالله به جبهههای جنگ اعزام شدند. طی انجام مراحل شناسایی هویت شهدا، شهیدان «مهدی عبداللهزاده» و «محمدرضا طالبیزاده» بعد از گذشت ۲۹ سال از شهادتشان، احراز هویت شدند و خبر شناسایی پیکر آنها توسط هیأتی از بزرگان و مسئولین شهرستان به خانوادههایشان اعلام شد.


شهید مهدی عبداللهزاده متولد خرداد ۱۳۴۳ در شهرستان زرند کرمان است. او عضو گردان ۴۱۱ لشکر ۴۱ ثارالله چهارم دی ۱۳۶۵ در عملیات کربلای۴ در جزیره امالرصاص و در سن ۲۲سالگی به شهادت رسید. مراسم تشییع پیکر مطهر شهید مهدی عبداللهزاده ۲۰ مردادماه جاری همزمان با سالروز شهادت امام صادق(ع) برگزار میشود.
شهید محمدرضا طالبیزاده سردری فرزند قنبر در ۲۷ تیرماه ۱۳۴۵ در شهرستان چترود در استان کرمان متولد شد. پدرش قنبر، قالیباف بود و مادرش زهرا نام داشت. او بهعنوان پاسدار به جبهه اعزام شد و در ۴ دی ماه سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای۴ و در جزیره امالرصاص در سن ۲۰سالگی به شهادت رسید.
سرهنگ مهدی ابوالحسنی مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان کرمان گفت: پیکرهای پاک ۲۱ شهید غواص بیستم مرداد همزمان با سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق(ع) در کرمان تشییع خواهد شد. برخی از این شهدای عزیز شناسایی شدهاند اما برخی هنوز گمنامند.
لشکر ۴۱ ثارالله که اکثر اعضای آن را جوانان کرمانی تشکیل میدادند در دوران دفاع مقدس نقش پررنگی در عملیات آبی و خاکی داشت و گردانهای ۴۰۸ و ۴۱۰ این لشکر که متشکل از غواصان دریادل بود خطشکن چندین عملیات مهم بودند.
حسن عرب رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران زرند نیز از شناسایی هویت ۱۱ نفر از این شهدا خبر داد و گفت: شهدای شناسایی شده مربوط به شهرستانهای کرمان، زرند، رفسنجان، شهربابک، سیرجان، بم و بافت هستند و ۱۰ شهید گمنام به رودبار جنوب برای تشییع و خاکسپاری منتقل میشوند.
۲۸ اردیبهشت ماه پیکر مطهر ۲۷۰ شهید دفاع مقدس، از طریق مرز شلمچه وارد کشور شدند. این شهدا با تلاش کمیته جستجوی مفقودین در عملیات تفحص در جنوب عراق فاو، ابوفلوس، شلمچه، مجنون و زبیدات کشف شدند. طبق اعلام سردار سید محمد باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح پیکر ۱۷۵ شهید از این ۲۷۰ شهید تازه تفحص شده، جمعی از غواصان شهید عملیات کربلای۴ بودند که با دستان بسته در یک گور دستهجمعی منطقه ابوفلوس کشف شدند. پیکر مطهر این شهدا در ۲۶ خرداد ماه با استقبال بینظیر مردم در تهران تشییع شد. این مراسم تشییع بیش از ۵ ساعت به طول انجامید. از یک ماه پیش تا کنون مراحل شناسایی هویت آنان در حال انجام است. هویت پیکر مطهر شهید «سید جلیل میری ورکی» خطشکن این عملیات اولین شهیدی بود که بهواسطه مدارک کامل شناسایی هویتش احراز و اعلام شد. او متولد ششم فروردین ماه سال ۱۳۳۸ از شهرستان تنکابن در استان مازندران و اعزامی لشکر ۲۵ کربلا بود که بهعنوان خطشکن کربلای۴ در این عملیات به شهادت رسید.
انتهای پیام/*
[h=1] شهدای غواص خوزستان شناسایی شدند [/h]
مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران خوزستان با بیان اینکه 7 شهید غواص استان خوزستان شناسایی شده اند، گفت: پیکر مطهر این شهدا به همراه ۳۱ شهید گمنام، ۲۰ مرداد در خوزستان تشییع خواهد شد.
عبدالرضا فرجیان با بیان اینکه 7 شهید غواص استان خوزستان شناسایی و تعیین هویت شدهاند، اظهار کرد: از این تعداد شهید شناسایی شده، 4 شهید از شهرستان دزفول و 3 شهید از شهرستان اهواز هستند. نام و هویت این شهدا پیش از برگزاری مراسم تشییع اعلام خواهد شد.
وی افزود: علاوه بر تشییع پیکر شهدای غواص در شهرستانهای مربوطه، پیکر 31 شهید گمنام نیز برای خاکسپاری به شهرستانهای مختلف استان همچون سوسنگرد، بستان، حمیدیه و .. منتقل و در روز 20 مرداد ماه همزمان با تشییع شهدای غواص، تشییع خواهند شد.
فرجیان گفت: نشست خبری مراسم تشییع پیکر شهدای غواص و گمنام شنبه 10 مرداد در استانداری خوزستان برگزار خواهد شد.
مرجع / ایسنا
[h=1]اربعین دریایی[/h]
[/HR]
نشست شب شعر «اربعین دریا» به مناسبت چهلمین روز تشییع پیکر شهدای غواص با حضور جمعی از شاعران در فرهنگسرای رازی برگزار شد. در ادامه مروری داریم بر شعرهای خوانده شده:
[/HR]
در ابتدای این نشست مصطفی محدثی خراسانی چند رباعی به این شرح قرائت کرد:
آن چشم پر از ستاره برمیگردد
آن منتظر اشاره برمیگردد
رفته است ولی به چشم خود میبینیم
یک روز دلم دوباره برمیگردد
***
از چنبر نفس، رسته بودند آنها
بتها، همه را شکسته بودند آنها
پرواز شدند و پر گشودند به عرش
هرچند که دستبسته بودند آنها
***
خورشید اگر به مهر تابنده شده است
و از عطر بهار شهر آکنده شده است
تغییر نیامده است در لیل و نهار
ذرات تو در جهان پراکندهشده است
***
هرچند که سوگوار برمیگردد
آشفته و بیقرار برمیگردد
از دشت شکوفههای رقصان در باد
این قافله از بهار برمیگردد
***
خورشید اگرچه سوگوار آمده است
بر سینه آسمان غبار آمده است
یکبار دگر به یمن تشییع شما
بر شانه شهر ما بهار آمده است
محدثی همچنین ترانهای را نیز به این شرح قرائت کرد:
از شب تیره گذشتین شب بی روزن خسته
به سپیده پرکشیدین با پروبال شکسته
نفس سپیده بودین روشنی مرامتون بود
سکه عشق و حماسه اون روزا به نامتون بود
دنیا اون شب یه پرنده دنیا اون شب چه جوون بود
دلتون پنجرهای که روبه سمت آسمون بود
کربلای عاشقیها شب غربت شما بود
فاصله تو عرض اروند رفتن از خود به خدا بود
دستهای بسته نتونست سد پرواز شما شه
جز خدا کسی محاله محرم راز شما شه
حالا از اون طرف شب حالا از خونه خورشید
دارید این پرچم و بازم روی قلهها میبینید
آگه ما قله نشینیم اگر سربلند خاکیم
واسه اینکه هنوزم آشنای اون پلاکیم
هیچ دورهای بهاندازه این ۳۵ سال اتفاق زیبا در کشور نداشتهایم
محتشم از کاشان ارتباط داد
در ادامه علیرضا قزوه مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری اظهار کرد: حتی ما که در حوزه هنری هستیم و ادعا داریم که موضوعات مربوط به انقلاب اسلامی پیشرو هستیم از این موضوع غافل شدیم و این نشان میدهد که این برنامه و این نام با مصرع زیبای «این ماهی فتاده به دریای خون که هست/ ستاره بر تنش افزون حسین توست» از محتشم چطور باهم ارتباط پیدا میکنند.
«جز من که راه عشق به تسلیم میروم/ با دستبسته هیچ شناگر شنا نکرد».
قزوه در ادامه شعری به این شرح خواند:
یکصد و هفتادوپنج آینه بودند
یکصد و هفتادوپنج پنجره لبخند
یکصد و هفتادوپنج ماهی اروند
بسته همه دستشان به رشته پیوند
یکصد و هفتادوپنج کوه دماوند
**
ذکر خدا بر لباند تا به قیامت
آنهمه وجدان خوشا و اینهمه غیرت
عکس امام و پلاک و مُهر و وصیت
وای به جمعی که بعد از اینهمه عزت
دل نتوانند کند از زن و فرزند
**
بسته مبین دستشان پرندهتریناند
آینههای شهید کشور دیناند
اهل جنوناند و اهلبیت یقیناند
کاش رفیقان که والیان امیناند
اینهمه دستان باز را نفروشند!
**
آب فروشان مباد دین بفروشند
آبروی خلق بیش از این بفروشند
اسب و سوار و لگام و زین بفروشند
یوسف ما را به هند و چین بفروشند
آه که هر کدخدا شده ست خداوند!
**
آمدهاند از مسیر شام غریبان
طبل بزن هان! بگو ببارد باران
گریه کنید ای درختهای خیابان
یکصد و هفتادوپنج ماه درخشان
یکصد و هفتادوپنج یوسف دربند!
در ادامه این نشست محمود حبیبی کسبی که مجری برنامه نیز بود شعری از بشری صاحبی را به این شرح خواند:
الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها
که درد عشق را هرگز نمیفهمند عاقلها
به ذکر «یاعلی» آغاز شد این عشق پس غم نیست
گر آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
همینکه دل به لبخند کسی بستند فهمیدند
جرس فریاد میدارد که بربندید محملها
به یمن ذکر «یازهرا» یشان شد باز معبرها
که سالک بیخبر نبوَد ز راه و رسم منزلها
به گوش موجها خواندند غواصان شب حمله
کجا دانند حال ما سبک باران ساحلها
شب حمله گذشت و بعد چندین سال این ایام
چنین با دستبسته سر برآوردند از گِلها
چگونه موج فتنه غرق خاک و خونشان کرده
که بیتاب است بعد از سالها از داغشان دلها
و راز دستهای بسته آخر فاش شد آری
نهان کی ماند آن رازی کزو سازند محفلها
در ادامه محمدحسین جمشیدی نیز شعر خود را به این شرح به خانواده شهدا تقدیم کرد:
هر جا که اسم تو وسط اومد
رفت و یه گوشه با تو خلوت کرد
دنیاش قد قاب عکست بود
با منطق از دنیاش صحبت کرد:
میگفت بچه م، تازه دوماده
رختای دومادی واست آورد
امسال دیگه جشن میگیریم
اینجا همیشه بغضشو میخورد
مادر، کنار دار قالی، مرد
از بس، گره روی گره پژمرد
از هشت سال جنگ تحمیلی
مادر تمام هشت سالو مرد
حالا خبر دادن که برگشتی
حال تموم شهر، آشوبه
سیساله رفتی دیر برگشتی
دیره ولی بازم، همین خوبه
با چشمهای باز، زیرخاک
رفتی، ولی اصلاً نترسیدی
هی خاک روی خاک پاشیدن
اما تو مثل مرد، خندیدی
یکلحظه جای تو نمیتونیم
زخماتو بشماریم، میمیریم
سی سال زیرخاک جون دادی
ما جنگو خیلی ساده میگیریم
با این دل دریایی ممکن نیست
این خاک از تو دست برداره
سی سال پر پر میزدی تو خاک
تنها خدا از تو خبر داره
شعری که صائب برای غواصان سرود
در ادامه مراسم سعید بیابانکی نیز در سخنانی کوتاه گفت: در زمان شکلگیری کانون یادم است که ماجرای تشییع شهدا داغ بود، من اتفاقاً صائب را میخواندم و به این بیت برخوردم. ظاهراً صائب در قرن ۱۱ هجری این بیت را برای این شعرا سروده بود:
«جز من که راه عشق به تسلیم میروم/ با دستبسته هیچ شناگر شنا نکرد».
شنبه آينده؛
[h=2] گاليکش ميزبان 13 شهيد غواص و خط شکن خواهد بود[/h]
به گزارش «پايگاه خبري تحليلي نيلکوه» سرگرد سيد يحيي قاضوي در گفت و گو با خبرنگار نيکلوه گفت: روز 17 مرداد، اين شهرستان ميزبان 13 شهيد غواص و خط شکن 8 سال دفاع مقدس در قالب «با کاروان دردانه هاي دست بسته» خواهد بود.





وي افزود: تشییع پیکر پاک این شهدا ساعت 15 روز شنبه از مقابل شبکه بهداشت و درمان شهرستان گاليکش آغاز و تا گلزار شهداي گمنام اين شهر ادامه خواهد داشت.
وی تصریح کرد: پيکرهاي مطهر شهدا پس از تشييع در گاليکش رهسپار کلاله مي شوند.
به گزارش نيلکوه: استان گلستان در روز 14 مرداد ميزبان اين کاروان است که مراسم تشييع از شهر بندرگز آغاز و در مراوه تپه به پايان مي رسد.
پيش از اين اعلام شده بود شهداي غواص و خطشکن همزمان با سالروز شهادت امام صادق (ع)، (20 مردادماه) در استانهاي مازندران، گلستان، خوزستان، کرمان و اصفهان تشييع ميشوند.
30 نفر از اين شهدا متعلق به استان مازندران و 13 شهيد نيز متعلق به استان گلستان هستند؛ شهداي ديگر نيز در استانهاي خوزستان، کرمان و اصفهان تشييع ميشوند.
[h=4][/h]
[h=1]احراز هویت شهید غواصی که تصاویرش در رسانهها منتشر شده بود+عکس[/h]
شهید منصور مهدوی نیاکی همان شهیدی است که تصاویرش با دستان بسته در رسانهها منتشر شده بود.
این روزها در مازندران ول ولهای برپاست، صحبت از حضور میهمانانی در مازندران است که سالهای دور برای عزت و سربلندی ایران اسلامی از پدر، مادر، همسر، فرزند و از خوشی و ناخوشی خویش زدند تا ایران اسلامی سربلند باشد. صحبت از حضور کسانی است که عزت خویش را در گرو عزت ایران اسلامی ایران میدانستند و برای سربلندی ایران اسلامی حتی با دستان بسته هم سر تسلیم در برابر دشمن فرود نیاورند.


صحبت از مردی است که این مدتی است تصویر دست بستهاش در بین شهدای گمنام دفاع مقدس بیشتر در معرض دید قرار دارد.
«منصور مهدوی نیاکی» متولد سومین روز فروردین ۱۳۴۶ است در آمل است. وی از غواصان لشکر ۲۵ کربلا بود و در جریان عملیات کربلای ۴ در منطقه امالرصاص، در تاریخ چهارم دی ماه ۶۵ براثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.
امروز خبر شهادت شهید منصور مهدوی نیاکی در شهرستان آمل به خانوادهاش داده شد.
شهدای غواص و خطشکن استان مازندران قرار است که در روز بیستم مردادماه امسال در مرکز مازندران تشییع شوند.
منبع: فارس
[h=1][/h]
[/HR]
بنابر آمار رسمی منتشرشده تاکنون پیکر ۵۰ غواص شهید تفحص شده از عملیات کربلای چهار تعیین هویت شده و قریب به ۲۲۰ پیکر هنوز شناسایی نشدهاند.
[/HR]
پس از گذشت بیش از ۴۰ روز از بدرقه تاریخی پیکر ۲۷۰ شهید دفاع مقدس که جمعی از غواصان شهید نیز در میان آنها بودند، فرآیند هویتیابی این پیکرهای تفحصشده همچنان ادامه دارد و بنابر آمار منتشرشده تاکنون ۵۰ پیکر هویتیابی و شناساییشدهاند.
شناسایی یک ماهی خاکی
پیکر پاک شهید حسینعلی بالویی یکی از غواصان شهید کربلای چهار پس از ۲۹ سال از طریق پلاک هویت شناساییشده است.
شهید حسینعلی بالویی فرزند اصغر، متولد سال ۴۹ و اعزامی از استان مازندران بوده است. این شهید بزرگوار در سال ۶۵ از طریق بسیج استان مازندران اعزام و در عملیات «کربلای ۴» در منطقه عملیاتی «امالرصاص» به فیض شهادت نائل آمد.
۵۰ آشنا
همچنین سرهنگ ابراهیم رنگین رئیس معراج شهدای مرکز اعلام کرد: پس از انجام اقدامات کارشناسی تاکنون موفق به شناسایی بالغبر ۵۰ شهید از شهدای خطشکن و غواص از جمع ۱۷۵ شهید شدهایم. امید است با ادامه تلاشها بتوانیم تعداد بیشتری از این شهدای عزیز را شناسایی و تحویل خانوادههای چشمانتظارشان بدهیم.
پس از انجام اقدامات کارشناسی تاکنون موفق به شناسایی بالغبر ۵۰ شهید از شهدای خطشکن و غواص از جمع ۱۷۵ شهید شدهایم
رنگین در ادامه یادآور شد: قرار است این شهدای عزیز به همراه شهدای گمنام در ۲۵ شوال برابر با ۲۰ مردادماه سال جاری مصادف با شهادت امام جعفر صادق (علیهالسلام) در استانهای مربوطه تشییع و به خاک سپرده شوند.
رئیس معراج شهدای مرکز گفت: با توجه به اینکه هنوز به خانوادههای معظم شهدا شناساییشده اطلاعرسانی صورت نپذیرفته، امکان انتشار اسامی شهدا نیست. لذا بهمحض اطلاعرسانی به خانوادهها اسامی شهدا شناساییشده از طریق مبادی ذیربط در استانها اعلام خواهد شد.
تشیع اولین ماهی خاکی آشنا
هویت پیکر مطهر شهید سید جلیل میری ورکی خطشکن این عملیات اولین شهیدی بود که بهواسطه مدارک کامل شناسایی هویتش احراز و اعلام شد. او متولد ششم فروردینماه سال ۱۳۳۸ از شهرستان تنکابن در استان مازندران و اعزامی لشکر ۲۵ کربلا بود که بهعنوان خطشکن کربلای ۴ در این عملیات به شهادت رسید.
تشخیص هویت هنوز تمام نشده
پیکر مطهر ۲۷۰ شهید دفاع مقدس با تلاش کمیته جستجوی مفقودین در عملیات تفحص در جنوب عراق فاو، ابوفلوس، شلمچه، مجنون و زبیدات کشف شدند. 175 شهید از غواصان عملیات کربلای ۴ بودند که با دستان بسته در یک گور دستهجمعی منطقه ابوفلوس کشف شدند.
این شهدا در ۲۶ خردادماه با استقبال بینظیر مردم در تهران تشییع شد. این مراسم تشییع بیش از پنج ساعت به طول انجامید. از یک ماه پیش تاکنون مراحل شناسایی هویت آنان در حال انجام است.
[h=1][/h]
[/HR]
شهید غواص، «حسینعلی بالویی» در 16سالگی در عملیات کربلای4 شرکت کرد و در نهایت بههمراه دیگر همرزمانش در این عملیات مجروح، اسیر و شهید شد. او هم همانند دیگر غواصان دریادل کربلای4 با همشهریهایش یعنی غواصان مازندرانی از لشکر 25 کربلا دل را به دریا زد و تن را به اروند سپرد تا در قلب خروشان اروندرود حماسه کربلای4 شکل بگیرد. اما مثل خیلیهای دیگر سهمش شهادت بود
[/HR]
شهید غواص، «حسینعلی بالویی» در 16سالگی در عملیات کربلای4 شرکت کرد و در نهایت بههمراه دیگر همرزمانش در این عملیات مجروح، اسیر و شهید شد. او هم همانند دیگر غواصان دریادل کربلای4 با همشهریهایش یعنی غواصان مازندرانی از لشکر 25 کربلا دل را به دریا زد و تن را به اروند سپرد تا در قلب خروشان اروندرود حماسه کربلای4 شکل بگیرد. اما مثل خیلیهای دیگر سهمش شهادت بود. 29 سال بعد استخوانهای پیکر او 15 کیلومتر جلوتر از خط مقدم جزیره امالرصاص یعنی در ابوفلوس کشف شد اما تنها نبود. بلکه او بههمراه 174 همرزم دیگرش با دستان بسته در یک گور دستهجمعی پیدا شدند. دستان بسته او شاید مجروحیت و سپس اسارت او را قبل از شهادت نشان میدهد اما بیش از آن سفاک بودن دشمن بعثی را ثابت میکند که در مقابلش قد علم کرده بود. حسینعلی بالویی حالا بعد از 29 سال بازگشته است تا پیام روزهای جهاد و مبارزه خود را دوباره برای همه مرور کند. پدر و مادر او این بار پیر و خسته کنارش مینشینند و با زبان محلی بهرسم بچههای بهشهر با او درددل میکنند و برایش روضه میخوانند، آن هم در معراج شهدای مرکز در پایتخت، یعنی شهری که چندی پیش در یک مراسم 5ساعته این 175 غواص و خطشکن شهید کربلای4 را بدرقه و تشییع کرد.
نماز شکر پدر و مادر قبل از زیارت فرزند/موری خواندهای مازندرانی برای نوجوان 16 ساله
پدر، مادر و برادران شهید با یک دسته گل بزرگ، یک قاب عکس از شهید و یک بسته نقل رنگی وارد معراج شهدا میشوند. پدر با آن لهجه شیرین مازندرانی میگوید برای مبارک باد آمدهایم. پسرم مبارکت باشد. عروسیات مبارک باشد.
پدر شهید، مادر را ترغیب میکند برای اقامه نماز. قبل از اینکه شهید را ببینند مادر میرود بیرون وضو میگیرد و مثل پدر در داخل حسینیه شهدا در معراج به نماز میایستد. دو رکعت نماز شکر خوانده و بعد آماده زیارت فرزندش میشود. پدر هر از چند گاهی دستانش را بالا میگیرد و با صدای بلند خدا را شکر میکند که بعد از 29 سال پسرش را زیارت میکند.
تابوت غواص شهید اصغر بالویی را آوردند و مقابل خانواده گذاشتند. زبان گرفتنهای آنها آغاز شد. دقایقی گذشت. میکروفون را روشن کردند تا یکی از همراهان نوحه خوانی را آغاز کند بلکه فرصتی باشد تا خانواده راحت تر عزاداری کند. اما این خانواده به این روشها نیازی نداشت. مادر، پدر و همسران برادران شهید به رسم مردم خطه شمال و با گویش مازندرانی برایش مویه میکردند و موری میخواندند. یکی از همشهریهای همراهشان میگوید این شعر را مازندرانیها برای پسری که هنوز داماد نشده میخوانند.
نقلهای دامادی که بر روی پیکر شهید ریخته میشد
طبق رسم همیشگی در معراج شهدا وسایل و مدارک شناسایی شهید که به همراه پیکر او پیدا شده است توسط سرهنگ ابراهیم رنگین رئیس ستاد معراج شهدای مرکز برای معرفی و توضیح به خانواده آورده میشود. به همراه پیکر شهید غواص اصغر بالویی، یک کارت شناسایی پرس شده است که هویت کامل او را نشان میدهد. یک تسبیح و بخشی از لباس او نیز هست که خانواده آن را دست به دست بین خود میچرخانند. بغل میگیرند، آن را میبوسند و صورتهایشان را با آن تبرک میکنند.
خانواده میخواستند بندهای کفن باز شود و پیکر شهید را ببینند. دور از چشم دوربینها این اتفاق افتاد. دیدن استخوانهای کامل پیکر این غواص شهید 16 ساله، طاقت را از اعضای خانواده برد و صدای شیونشان بلند شد. هر کدام روی زانوها بلند میشوند و خود را روی استخوانها میاندازند. آنها را در بغل گرفته و با آن حرف میزنند. پدر با پسرش بلند بلند صحبت میکند و با گویش مازندرانی اعضای خانواده و اطرافیان را به او معرفی میکند.
بسته نقل را باز کرده و درون تابوت روی کفن میریختند. گویی برایش جشن دامادی گرفتهاند. پدر میگفت: پسرم حسینعلی در ماه مبارک رمضان کارت عروسی خود را تقسیم کرده و الان عروسی دارد. ما امروز آمدهایم برای مبارک باد. با دسته گل آمدهایم دیدنش که جشن عروسیاش را تبریک بگوییم. روز عروسی او همان روز تدفینش خواهد بود. حالا مشخص میشود روز عروسیاش چه روزی است.
مادر شهید: گاهی میگفتم نمیدانم او را چه کسی تربیت کرده است؟
راضیه انصاری مادر غواص شهید تازه تفحصشده حسینعلی بالویی در نخستین دیدار خود با پیکر فرزند شهید تازه شناسایی شدهاش در گفتوگو با تسنیم به معرفی او پرداخته و سخن میگوید. او با گفتم هر بند در مورد فرزند شهیدش مکثی کرده، اشکی میریزد و بعد دوباره جملاتش را ادامه میدهد: حسینعلی از سیزده سالگی به جبهه رفت. چند بار رفت و آمد تا شانزده سالگی که دیگر رفت و نیامد. فرزند اولم بودم به جز او دو پسر دیگر داشتم. رفت و دیگر بازنگشت و مرا برای همیشه چشم انتظار آمدنش گذاشت. هروقت شهیدی میآوردند یا وقتی اسیری آزاد میشد من هم منتظر خبری بودم که برایم بیاورند اما وقتی دیگر با هیچ گروهی برنگشت گفتم حتماً شهید شده است وگرنه به من خبر روشنی از شهادت نداده بودند. همیشه میگفتم خدایا هرجور تو صلاح میدانستی همان خوب است و تو را شکر میکنم. وقتی دلتنگش میشدم به پای مزار شهدای گمنام میرفتم و درد و دل میکردم.
گاهی فکر میکنم چه کسی او را تربیت کرد که تا این اندازه خوب بود و این خوبیها را از چه کسی یاد گرفت؟ اینها را مادر میگوید. کسی که لحظه به لحظه تربیت این فرزند شهید را با خود به همراه داشته است. راضیه انصاری با لهجه شیرین مازندرانی قربان صدقه پسرش میرود، از خوبیهای او میگوید و ادامه میدهد: حسینعلی آنقدری خوب بود که هرچه بگویم کم گفتهام. انقلابی، بسیجی، متعهد، غیرتمند، شجاع و دلسوز بود. به شهدا، انقلاب، رهبر و علماء ارادت زیادی داشت. بیشتر وقتش را در بسیج و مسجد بود کمتر او را در خانه میدیدیم. میگفت ما تا زندهایم باید برای انقلاب کار کنیم. بسیار مردمی و خوش اخلاق بود. هیچکس به اندازه سر سوزن حتی از او نرنجیده بود. همیشه به مادر و پدرش خدمت میکرد حتی لباسهایش را نمیگذاشت من بشویم. خودش همیشه وسایلش را مرتب نگه میداشت هنوز هم لباسهای بسیجیاش را تمیز یادگاری نگه داشتهایم. نماز اول وقتش ترک نمیشد. روزههایش خاص بود. به همه احترام میگذاشت. اخلاقش معمولی نبود. گاهی میگفتم نمیدانم او را چه کسی تربیت کرده است؟ این چیزها را چه کسی به او یاد داده؟ عقل و شعورش به قدر یک انسان 90 ساله بزرگ و وسیع بود.
او در پاسخ به این سوال که آیا با رفتن فرزندش به جبهه مخالفتی داشت یا نه میگوید: من هیچ مخالفتی نداشتم میدانستم برای جبهه و دفاع از نظام عطش دارد، میدانستم هرطور هم که جلوی او را بگیرم از تصمیمش صرف نظر نمیکند برای همین به میل او رفتار میکردم. میدانستم که سخت است اما باید پذیرفت. پدرش مریض بود آن موقع و من سر کار می رفتم. اطرافیان زیاد میگفتند آنها به حسینعلی میگفتند پدرت مریض است و مادرت مدام به سرکار میرود تو پیششان بمان. حسینعلی به من میگفت مادر ناراحت نباش حضرت علی(ع) دست کارگرها را میبوسید تو سرکار برو من هم میروم منطقه. من باید به جبهه بروم. باید به این انقلاب خدمت کنیم. اگر ما نرویم چه کسی باید بجنگد و دفاع کند؟ میگفت مادر یاد حضرت زینب(س) و حضرت زهرا(س) بیفت. یاد امام حسین(ع). آنها چطوری شهید شدند؟ ما مگر چه کسی هستیم مگر خونمان رنگین تر است. ناراحت نشوی. من باید به جبهه بروم. نمی دانید چه روحیات خوبی داشت.
از گفتن خوبیهایش خسته نمیشود و دائم این جمله را میان جملاتش تکرار میکند که هر چه از او بگویم کم گفتهام و ادامه میدهد: مردمی و دوست داشتنی بود. مهربان و شجاع بود و همیشه به من خدمت میکرد. من حسینعلی را خیلی سخت بزرگ کردم. بیشتر وقت سرکار بودم. دستم تنگ بود. شاید خیلی وقتها پیش میآمد که او از مدرسه میآمد و خبری از غذا نبود اما خستگی و گرسنگی باعث نمیشد تا او به من گلایهای بکند یک بار نشد به من گله کند و بگوید چرا برایم غذا درست نکردهای؟ لیاقت او چیزی جز شهادت نبود. به برادرهایش همیشه سفارش میکرد که اگر من شهید شدم اسلحه من را شما به دست بگیرید و برای انقلاب و نظام بجنگید چرا که این وظیفه ماست. به ما هم سفارش میکرد که اگر شهید شدم گریه نکنید. لباس سیاه به تن نکنید زیرا دشمن، شاد میشود و سوء استفاده میکند. سفارش دیگرش درمورد نماز جمعه بود. تأکید زیادی داشت میگفت هیچوقت نماز جمعه را ترک نکنید.
گریه صحبتش را قطع میکند به پیکر فرزندش نگاه میکند و از ساعتی میگوید که خبر پیدا شدن فرزند را به او دادند و میگوید: دیدم عروسم و پدر بچهها نشستهاند گریه میکنند گفتم چی شده؟ گفتند حسینعلی پیدا شد. در بین این غواصان او را آوردهاند. به ما خبر دادند که او پیدا شده و جزء غواصهایی بوده است که به تازگی تفحص شدهاند. وقتی در تلویزیون می دیدم که در مورد اینها صحبت میکنند و میگویند اینها را در آب گرفتند و دست و پاهایشان را بستند و همه را گرسنه و تشنه شهید کردند خیلی ناراحت بودم.
پدر شهید: از این همه غواص شهید، فقط یکی حسینعلی من است
حسینعلی 13 ساله را به خاطر کم سن و سال بودن کسی به این راحتی جبهه راه نمیداد. اما پدر واسطه شد و از سپاه شهرستان خواست او را به خاطر علاقهاش به جبهه ببرند. خودش او را راهی کرد و شاید روزی که با مهربانی بدرقهاش میکرد فکر نیمکرد باید بعد از کربلای4 در میان اجساد شهدا پیکر او را جستجو کند. اصغر بالویی در گفتگو با تسنیم، با اشاره به اولین اعزام فرزندش به جبهه میگوید: بار اول که پسرم جبهه رفت او را به خاطر سن کمش برگرداندند. 13 ساله بود. آن شب تا صبح نخوابید و ناراحت بود. من صبح او را بردم سپاه گفتم این بچه دارد از بین می رود چرا او را به جبهه نمیبرید؟ همان روز با رفتنش موافقت کردند. چند ماه دوره آموزشی در پادگان داشت. بعد از دو ماه و خرده ای برای دیدنش رفتیم. دیدم فرمانده اش میگوید من به پسر شما آموزش نمیدهم بلکه این بچه دارد به من آموزش میدهد. او را کجا تربیت کردی؟ حسنیعلی چند ماه بعد دوره آموزشاش تمام شد و آمد و رفت کردستان. شش ماه آنجا بود. بعد رفت جنوب و دیگر بار آخر در عملیات کربلای4 بود که رفت و شهید شد. در 5 عملیات شرکت کرد و کربلای 4 آخرین آن بود. حسنیعلی در جنگ هم غواص بود، هم تیربارچی و هم آرپی جی زن. وقتی مفقود شد من رفتم اهواز پایگاه شهید بهشتی. در جسدها دنبال او گشتم اما نبود. چون در عملیات فاو پشت پایش ترکش خورده بود و مشخص بود. اما هرچه بین پیکر شهدا نگاه کردم دیدم نه با این مشخصه هیچ شهیدی آنجا نیست. رفتم خانه. خیلی گشتم که پیدایش کنم. اندازه وزن او پول خرج کردم تا نشانی از او پیدا کنم. الان هم خیلی خوشحالم که پیدا شده. به همه مردم تبریک میگویم. تبریک تبریک. خدا قبول کند. خدا از ما این شهید را قبول کند.
ماجرای پیدا کردن فرزند در میان این 175 غواص دست بسته، ماجرای مفصلی است. پدر شهید بالویی قبل از آنکه به او اعلام رسمی مبنی بر پیدا شدن پیکر فرزندش صورت بگیرد، از حضور او در میان این غواصان اطمینان داشت. او در این باره میگوید: میدانستم پسرم در عملیات کربلای4 مفقود شده است. وقتی این غواص ها را آوردند من دیگر نمیتوانستم در خانه طاقت بیاورم. آنقدر گریه میکردم که مادرش یک شب رفت برادر شهید(پسر بزرگم) را صدا کرد و گفت پدر دارد از دست میرود، یک کاری بکن. دیگر طاقت نداشتم و روز هجدهم ماه رمضان از مازندران به تهران آمدم. بعد از ظهر ماشین سوار شدم و آمدم معراج و آن شب را در معراج شهدا ماندم. کنار شهدا نشستم و دعا خواندم. روی تابوت شهدا را هم نوشتم و با پسرم حرف زدم. گفتم: «حسینعلی تو اینجایی؟ چرا به من نمیگویی؟ من که میدانم تو اینجایی.» همینطور کنار شهدا گریه میکردم ودعای توسل میخواندم. گریه میکردم و سرم روی تابوت بود که خوابم برد. دیدم حسینعلی در خواب آمده و به من میگوید: «آقاجون! من اینجا پهلوی تو هستم. اینجا هستم.» حضورش را به من در خواب خبر داد اما نگفت در کدام یک از تابوتها ست.
اصغر بالویی به خواب دیگری هم اشاره میکند و میگوید: فردایش تا ظهر اینجا ماندم. نماز خواندم و بعد نماز رفتم خانه. دیگر خیال من راحت شد که بچهام اینجاست. تا چند روز بعد که به ما خبر رسید بچه شما میان این غواصهاست. ما دیگر مطلع شدیم که پسرمان اینجاست. یک شب هم در ماه مبارک رمضان خواب دایی خودم را دیدم. دیدم کل خانوادههای ما همه در یک جا هستیم و دایی من که فوت شده به من میگوید: «چرا تو ناراحتی؟ حسینعلی که دیگر آمد بین این غواصها. از این همه غواص یکی حسینعلی توست. این همه شهید آمده. تو چرا ناراحتی میکنی؟» من از خواب بیدار شدم دیدم کسی کنارم نیست. قبلا برای پسرم یک قبر گرفتم. یک قبر خالی دارد. بنیاد شهید تهران رفتم و همان موقع گفتم میخواهم جای پسرم مشخص باشد. یک قبری داشته باشد تا وقتی که آمد همانجا دفنش کنیم. الان قبرش آماده است. در بهشت فاطمه شهرستان بهشهر تدفین میشود. خانواده شهدای مازندران هم از پیدا شدن فرزندانشان خیلی خوشحال هستند و هیچ کدام ناراحت نیستند. خدا را شکر میکنیم.
شهید حسینعلی بالویی نخستین فرزند از سه فرزند خانواده بالویی است که متولد 1349 شهرستان بهشهر در استان مازندران است. او در 13سالگی با علاقهمندی فراوان بهعنوان یک بسیجی داوطلب در میادین جنگ حضور پیدا میکند. در عملیات والفجر8 و فتح فاو از ناحیه پا مجروح میشود و بعد از گذشت سه سال و حضور مداوم در جبهههای هشت سال دفاع مقدس سرانجام در دی ماه سال 65 و در عملیات کربلای4 به شهادت میرسد. خانواده شهید «حسینعلی بالویی»، شهید غواص 16ساله عملیات کربلای4 که در جزیره امالرصاص به شهادت رسیده است، بعد از گذشت 29 سال از شهادت فرزندشان با او در روز چهارشنبه 7 مرداد ماه 94 در معراج شهدای مرکز واقع در تهران دیدار کردند.
[/HR] منبع: تسنیم
قسمتی از نامه شهید غواص:
مادرم مرا ببخش که در سی سال انتظار برایت نامه ای ننوشتم
چراکه دستانم بسته بود و زیر " خــــــــــاک "
[h=1]قهرمان یک اتفاق نادر[/h]
[/HR] هویت پیکر مطهر غواصی که صحنه تکاندهندهای ابتدا برای خبرنگاران و سپس برای میلیونها ایرانی در اقصی نقاط دنیا از عملیات کربلای ۴ به نمایش گذاشت، شناساییشده است.
[/HR]
اتفاق نادر
17 خردادماه 94 بود که تیتر زده شد: «پیکر غواص شهید دستبسته برای نخستینبار مقابل دوربینهای خبری قرار گرفت».
در آن روز با حضور سردار باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح و سرهنگ ابراهیم رنگین رئیس ستاد معراج شهدای مرکز پیکر مطهر یکی از غواصان شهید کربلای 4 با دستان بسته که در منطقه ابوفلوس عراق کشف شده است، برای نخستینبار در معراج شهدای مرکز در معرض دید خبرنگاران و دوربینهای خبری قرار گرفت.
صحنه تکاندهنده رویت پیکر مطهر و کامل این شهید دفاع مقدس حرفها و نقلهای فراوانی را در رسانههای مختلف انعکاس یافت. پیکری بالباس غواصی که دستانش از جلو باسیم بستهشده است. این پیکر یکی از 175 شهید غواص و خطشکن عملیات کربلای 4 بود که در یک گور دستهجمعی در منطقه ابوفلوس تفحص شد؛ و در آن نشست مطبوعاتی سندی برای رسوایی جنایات صدام و رژیم بعث عراق به همراه دستگاههای اطلاعاتی آمریکا شد.
حالا بعد از گذشت حدود دو ماه از این اتفاق نادر رسانهای، هویت پیکر مطهر غواصی که صحنه تکاندهندهای ابتدا برای خبرنگاران و سپس برای میلیونها ایرانی در اقصی نقاط دنیا از عملیات کربلای 4 به نمایش گذاشت، شناساییشده است.
قهرمان آن اتفاق
در فروردینماه سال هزار و سیصد و چهلوشش که طبیعت میرفت جلوه باطراوتی به هستی بدهد، در خانواده متدین و پاکدامن و از ذریه پاک سادات «مهدوی نیاکی» که دل و چشم به آسمان داشتند و غیر از رضایت خداوند به چیزی راضی نبودند، کودکی به دنیا آمد که انگار هدیه نوروزی و عیدی جاودانگی از خالق هستی به پدر و مادر عاشق اهلبیت بود. نام زیبای «منصور» را بر او نهادند. دیباچه زندگی منصور بیانگر آینده درخشانش بود. از کودکی مودب و آرام بود که توجه داشت روابط و تعامل حسنهای با دیگران داشته باشد. دوران ابتدایی را در دبستان پستا (تقوا) و راهنمایی را در مدرسه شهید سقا علیزاده، پشت سر گذاشت و متوسطه را در دبیرستان امام خمینی (ره) آغاز نمود.
منصور فرد مستعد و خوشفکر بود و در کنار فعالیتهای درسی و آموزشی به کار هنر خوشنویسی و نقاشی و همچنین به تلاشهای ورزشی میپرداخت. درزمینه هنرهای رزمی و غواصی دوره تخصصی را گذرانده بود. منصور در همان اوایل دوران نوجوانی به امور واجبات اهمیت ویژهای میداد و اهتمام داشت که نماز شب را اقامه نماید و در فراگیری قرآن و علوم قرآنی گوی سبقت را برباید. او با اعتماد راسخ مبنی بر انجام کار برای رضای خدا و دعوت دیگران به مسیر متعالی اسلامی همواره با حضوری فعال در انجمن اسلامی دانشآموزان آمل و همچنین انجمن اسلامی محل و فرماندهی پایگاه شهید محلّه و همینطور همکاری در مسائل تربیتی مدرسه، تلاش چشمگیری از خود بر جای گذاشت.
ناصر در خردادماه سال 1342 همزمان با قیام باشکوه 15 خرداد به رهبری امام چشم به جهان گشود. رهبر انقلاب در آن روزهای بهیادماندنی فرمودند: یاران منالان در گهوارهها خوابیدهاند یا اینکه در شکم مادرانشان هستند
«سید منصور مهدوی نیاکی» با شروع جنگ تحمیلی باوجود داشتن 16 سال سن، راهی جبهههای نور علیه ظلمت شد و در طی چهار مرحله اعزام به مناطق جنگی، به دفاع از کیان کشور و ارزشهای اسلامی برآمد و جان شیرینش را بر سر پیمان گذاشت.

شهید در مکاتبات خود اطرافیان را به ترس از خدا سفارش میکرد و از رویآوری به ضد ارزشها بخصوص مظاهر مبتذل فرهنگ غرب بر حذر میداشت و به پیروی از ارزشهای انقلاب و حفظ دستاوردهای جمهوری اسلامی تأکید کرد. منصور در عملیات «والفجر 6» و «هورالعظیم» و «کربلای 4» شرکت داشت تا اینکه در عملیات کربلای 4 با لشگر 25 کربلا گردان یا رسولالله سوار موجهای آب شد.
سرانجام در سن 19 سالگی و پنجم دیماه 1365 در جزیره ام الرصاص عراق به فیض شهادت رسید.
به گفته سایت «شهدای نیاک» بعد از 9 سال آثاری از پیکر مطهرش به گلزار شهدای آمل انتقالیافته است.
قهرمانی از گهوارههای 15 خرداد 42
«سید ناصر» برادر بزرگ این غواص شهید است که در خردادماه سال 1342 همزمان با قیام باشکوه 15 خرداد به رهبری امام چشم به جهان گشود. رهبر انقلاب در آن روزهای بهیادماندنی فرمودند: «یاران من الآن در گهوارهها خوابیدهاند یا اینکه در شکم مادرانشان هستند.» آری، چه زیبا امام یاران آینده خود را معرفی کرده بود.
وی در کنکور سال 63 - 1362 شرکت و در رشته مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی اصفهان پذیرفته شد. در دانشگاه نیز دست از جهاد فی سبیل آ... برنداشت و نفس کشیدن در میدان نبرد را بر زندگی در محیط آرام پشت جبهه ترجیح داد. علیرغم مفقودالاثر شدن برادرش، منصور، در تاریخ 1365/10/5 در عملیات کربلای چهار جبهههای جنگ را ترک نکرد تا اینکه در عملیات نصر 4 در آزادسازی شهر ماووت عراق به خیل شهیدان پیوست.
[/HR] منابع: خبرگزاری تسنیم، سایت: رزمندگان شمال، کنگره مهندسین شهید، شهدای نیاک
پیکر شهید خراط از آران و بیدگل در بین شهدای غواص شناسایی شد [h=3]پیکر مطهر شهید منوچهر خراط از بین شهدای غواص و خط شکن تفحص شده شناسایی شد/ قرار است پیکر این شهید 14 مرداد به همراه 50 شهید غواص دیگر در آران و بیدگل تشییع شود[/h] به گزارش «نسیم»، سرهنگ فرمانیان، فرمانده سپاه ناحیه مقاومت آران وبیدگل امروز با بیان اینکه شهید منوچهر خراط درعملیات کربلای4 به فیض شهادت رسید گفت: خراط متولد در آران و بیدگل پس از چندین سال فعالیت در زمینه کشاورزی باحضوردر جبهه به عنوان پاسدار وظیفه ،ودرعملیات کربلای 4 به عنوان خط شکن، در جزیره ام الرصاص عراق بر اثر اصابت ترکش به فیض شهادت نائل شد.
۰
کمپین استقبال از شهید سلطانی راه اندازی شد/عکس
جوانان و فعالان مجازی شهرستان سیرجان در آستانه ورود پیکر این شهید غواص عملیات کربلای ۴ به سیرجان کمپینی از جنس استقبال در فضای های مجازی به وجود آوردند که مردم را برای شرکت در مراسم تشیع و خاکسپاری، دعوت کنند.
به گزارش سرویس حماسه و دفاع “سیرجان خبر” شهرستان سیرجان در روز های آینده شاهد حضور کاروانی از جنس مروارید های خاکی خواهد بود که سردار شهید حمیدرضا سلطانی از مروارید هایی است که پس از ۲۹ سال به محل زندگی خود باز میگردند.





بر همین اساس جوانان و فعالان مجازی شهرستان سیرجان در آستانه ورود پیکر این شهید غواص عملیات کربلای ۴ به سیرجان کمپینی از جنس استقبال در فضای های مجازی به وجود آوردند که مردم را برای شرکت در مراسم تشیع و خاکسپاری، دعوت کنند.
همه کاربران فضای مجازی می توانند پوستر های این کمپین را در شبکه های اجتماعی منتشر کنند تا در روز بیستم مرداد ماه شاهد حضور باشکوه و ماندگار مردم سیرجان در تشییع شهید سلطانی باشیم.
ما را با این هشتگ بشناسید
#سیرجان_آماده_است
#خبری-آورده_اند
[h=1]ترس از دستهای بسته[/h]
[/HR]
یکی از غواصان و تخریبچیان لشکر 10 سیدالشهدا (ع) جزئیات دیگری از چگونگی شهادت و دلیل بستن دست 175 غواص شهید عملیات کربلای 4 را بازگو کرد.
[/HR]
مردان قورباغهای
جعفری از رزمندگان دوران دفاعمقدس که دورههای ویژهای در زمان جنگ دیدهاست توضیح داد: من از عملیات خیبر به بعد آموزشهای نظامی خاصی را گذراندم تا همراه رزمندگان دیگر بتوانیم در شرایط مختلف آبی، خاکی، دشت و کویر با دشمن مقابله کنیم. در اصطلاح به کسانی که این دوره را گذرانده بودند «مردان قورباغهای» میگفتند. در دوران جنگ هنگامیکه قرار شد نخستین عملیات «آبپایه»(اجرای عملیات در آب) با اجرای والفجر 8 (فتح فاو) انجام شود سه محور عملیاتی شلمچه، امالرصاص و فاو شناسایی و انتخاب شدند که درنهایت عملیات اصلی در منطقه فاو انجام شد.
کار عراق یکسره شود
لشکرهای 10 سیدالشهدا، 21 امام رضا (ع) و 18 الغدیر قرار بود تا از جزایر عبور کنند و ارتباط بین سپاه هفتم و سوم عراق را از قطع کنند. در حقیقت پس از عبور از فاو، جادههای فاو-بصره، فاو-البهار و موقعیت مربوط به کارخانه نمک عراق تصرف شد و ما توانستیم در آنجا خط پدافندی ایجاد کنیم.
پس از فتح فاو باید بخش دیگری از این منطقه را هم که در نزدیکیهای امالرصاص و ابوالخصیب بود میگرفتیم تا کار عراق یکسره شود. غواصهایی از لشکرهای 31 عاشورا و 10 سیدالشهدا برای انجام پیشانی (پیشقراول) کار را تشکیل داده بودند. در این عملیات 40 نفر از رزمندگان زبده و آموزشدیده در چهار گروه 10 نفره با 1000 بسته انفجاری به خاک عراق نفوذ کردند تا در ابوالخصیب عملیات خاصی انجام بدهند ولی عملیات لو رفته بود و باید عقبنشینی میکردیم. خود عقبنشینی هم مانند یک عملیات انجام شد تا در آن شرایط حساس تلفاتی نداشتیم.
دشمن حتی از دستان بسته این چریکها هم واهمه داشت. عراقیها میترسیدند که آنها با دستان بسته هم عملیات انجام بدهند
نوابغ تخریب
هر یک از این غواصان که توانسته بودند پیشروی کنند جزو نوابغ تخریب، اطلاعات و تیراندازی و رزم بودند و چون دشمن از آنها میترسید در هنگام اسارت دستان آنها را بسته بود. دشمن حتی از دستان بسته این چریکها هم واهمه داشت. عراقیها میترسیدند که آنها با دستان بسته هم عملیات انجام بدهند به همین خاطر آنها را با دستان بسته زندهبهگورشان کرد. این رزمندگان در موج اول آغاز عملیات کربلای 4 توانسته بودند به مواضعی که در نظر داشتیم برسند اما موجهای بعدی عملیات انجام نشد. اطلاعات موثق داریم که آمریکاییها اطلاعات عملیات را به عراقیها داده بودند. تا اینکه کمتر از 15 روز بعد عملیات کربلای 5 که مکمل عملیات کربلای 4 بود طرحریزی و اجرا شد.
عملیات در سرما
شاید برای برخیها این پرسش پیش بیاید که چه اصراری بر انجام عملیات در فصل زمستان داشتیم؟ باید پاسخ بدهم که یکی از دلایلی که باعث میشد در زمستان عملیات انجام بدهیم این بود که به این نتیجه رسیده بودیم که توان زرهی دشمن به دلیل بارشهای باران در منطقه خوزستان بهشدت کاهش مییابد و در این شرایط انجام عملیات اینچنینی بهترین نتیجه را میدهد و پسازآن میتوانستیم با گرفتن خطوط دشمن در بهار مقابل تکهای دشمن پدافند کنیم.
[/HR]
منبع: ایسنا
[h=6]درگفتوگو با فرمانده مقاومت بسیج ناحیه فریدن مطرح شد:[/h] [h=3]تشریح برنامه های استقبال از شهدای غواص در فریدن[/h] سرهنگ فتحیان برنامههای استقبال از شهدای غواص را در گفتوگو با فریدن نیوز تشریح کرد.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری فریدن، سرهنگ علی فتحیان در گفتوگو با این پایگاه خبری با اشاره به حضور ۴۸ شهید غواص عملیات کربلای چهار در فریدن، اظهار داشت: با توجه به ورود ۴۸ شهید غواص عملیات کربلای چهار در استان اصفهان طبق برنامه زمانبندی شده این شهدای غواص در روز ۱۵ مرداد وارد شهرستان فریدن خواهند شد.
سرهنگ فتحیان با اشاره به فضاسازی سطح شهر برای استقبال از این شهدا، افزود: نصب بنرهای اطلاع رسانی در سطح شهر، دعوت از خانوادههای شهدا و اعلام زمان و مکان مراسم به بسیجیان تحت پوشش از جمله مهمترین کارها برای اطلاع رسانی این رویداد بزرگ فرهنگی بوده است.
وی تصریح کرد: کاروان شهدای گمنام و شهدای غواص تازه تفحص شده شامل ۴۸ شهید و سوار بر ۳ تریلر رأس ساعت ۱۷ و ۳۰ پنچ شنبه پانزدهم مرداد وارد شهرستان شهید پرور فریدن میشوند.
این فرمانده به مسیر حرکت این شهدا اشارهای کرد و خاطر نشان شد: شهدای عزیزمان پس از عبور از شهر دامنه با گذر از محله ی آشجرد، از میدان بیت المقدس شهر داران همراه با استقبال با شکوه مردم شهرستان فریدن تا گلستان شهدای این شهر تشییع می شوند که با اتمام این مراسم، شهدا در فضای سبز مجاور گلستان مستقر می گردند.
فرمانده مقاومت بسیج شهرستان فریدن ادامه داد: بعد از استقرار شهدا در آن مکان نماز جماعت با حضور تمام مردم شهرستان فریدن که در همه حال حاضر در صحنه هستند اقامه می شود.
وی با بیان اینکه بعد از اقامه نماز، یادواره شهدای غواص با عنوان شبی با شهدا در همان مکان برقرار می گردد، عنوان کرد: این برنامه توسط شبکه استانی پخش زنده خواهد شد و همچنین با سخنرانی امام جمعه محترم حجت الاسلام سیاوشی و با مداحی یکی از مداحان به نام کشور همراه خواهد بود.
سرهنگ فتحیان حضور این شهدا را یکی از تاریخی ترین روزهای فریدن دانست و عنوان کرد: مردم این خطه شهید پرور با حضورشان عهدی دوباره با شهدا خواهند بست و حضور این دلاوران میادین جنگ باعث برکات بسیاری خواهد شد.
سلام دوستان
ان شاء الله 3شنبه 20 مرداد همزمان با سالروز شهادت امام جعفر صادق علیه السلام مراسم تشیع شهدای غواص در اصفهان برگزار میشه. ( محل استقبال میدان حضرت امام)
دوستان همگی دعوتید....
تشييع 38 شهيد غواص و خط شکن در نطنز و بادرود
اصفهان: پيکر مطهر 38 شهيد غواص و خط شکن اصفهان ديروز در نطنز و بادرود تشييع شد.
اين مراسم معنوي و باشکوه در نطنز از حسينيه ارشاد عليا آغاز شد و به سمت مصلاي نماز جمعه و حضور در کنار يادمان شهداي گمنام نطنز ادامه يافت.تشييع باشکوه کاروان شهداي دستبسته دوران دفاع مقدس در شهر بادرود نيز از ميدان امام خميني(ره) بادرود شروع شد و به طرف سه راه مرکز شهر پايان يافت.برنامه تشييع شهدا در اصفهان با حضور مردم ولايتمدار و انقلابي اصفهان دوشنبه آينده از چهارراه شکر شکن شروع و از مسير خيابان احمدآباد ـ خيابان بزرگمهر به سمت گلستان شهدا برگزار ميشود.
در سالگرد شهادت حضرت امام جعفر صادق(ع)، اصفهان ميزبان 38 شهيد غواص خط شکن و گمنام عمليات کربلاي4 است که از اين عده، هويت 11 شهيد شناسايي شدهاند.
با استقبال پرشور مردم مازندران؛
[h=1] پیکر مطهر ۳۰ شهید غواص و خط شکن وارد مازندران شد [/h]
خبرگزاری میزان: پیکر مطهر ۳۰ شهید غواص و خط شکن و گمنام دقایقی پیش با استقبال مردم وارد شهرستان رامسر در استان مازندان شد.
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان به نقل از خبرگزاری تسنیم از رامسر، پیکر پاک و مطهر 30 شهید غواص و خط شکن گمنام مازندران، دقایقی پیش در اردوگاه شهدای هفت تیر رامسر، اولین قدمگاه غواصان شهید مورد استقبال خانواده شهدا، جانبازان و همرزمان این شهدا قرار گرفت.
این مراسم که با برگزاری زیارت عاشورا همراه بود در فضایی روحانی و معنوی برگزار شد.
پیکرهای 30 شهید غواص و خط شکن مازندران در مراسمی، صبح فردا در شهرستانهای رامسر، تنکابن، عباس آباد و کلاردشت تشییع میشود.
فردا شب نیز در دومین قدمگاه شهدای غواص در شهرستان چالوس مورد استقبال مردم این مراسم قرار خواهد گرفت.
پیکر این شهدا در روزهای جمعه، شنبه، یکشنبه و دوشنبه پس از تشییع در شهرهای غرب، شرق و مرکزی مازندران صبح سه شنبه همزمان با شهادت امام جعفر صادق در شهر ساری، مرکز استان مازندران تشییع و پس از آن در شهرهای مازندان خاکسپاری میشود.
[h=1]اوجگیری با بالهای بسته یک شهید[/h]
[/HR] پیکر مطهر شهید غواص سیدجلیل میریورکی بعد از گذشت 29 سال همراه با 175 شهید غواص تازه تفحص شده، شناسایی شد و به آغوش خانوادهاش بازگشت.
[/HR]
پیکر مطهر شهید غواص سیدجلیل میریورکی بعد از گذشت 29 سال همراه با 175 شهید غواص تازه تفحص شده، شناسایی شد و به آغوش خانوادهاش بازگشت. شب بیست و یکم ماه رمضان عطر شهادت در استان البرز پیچید و حضور شهید میریوَرکی بار دیگر افتخاری بزرگ را برای این شهر به ارمغان آورد. سیدجلیل 27 سال بیشتر نداشت که در عملیات کربلای 4 در منطقه امالرصاص آسمانی شد. بسیجی دلاوری که بهخوبی راه و رسم ولایتمداری را میدانست و نحوه شهادت مظلومانهاش در کنار 175 شهید غواص دستبسته و زندهبهگور شده، بهخوبی گواه این مدعاست. آنچه در پی میآید حاصل همکلامی ما با خانواده اوست که بعد از 29 سال چشمانتظاری بهتازگی به دیدار عزیزشان نائل شدهاند. آذر آهنگری همسر شهید از روزهای دلتنگی و امید به دیدار یار زندگیاش میگوید؛ از غواص دستبسته کربلای 4 زندگی سهساله
ما اهل الموت قزوین هستیم. سیدجلیل متولد 1338 در قزوین بود. خاله شهید واسطه آشنایی من با ایشان شد. آن زمان من کارمند مدرسه بودم و سیدجلیل هم کارگر یک کارخانه. صحبتهایمان را کردیم و به تفاهم رسیدیم. بعد مراسم عقد را برگزار کردیم و شش ماهی نامزد ماندیم و بعد مراسم سادهای گرفتیم و زندگی مشترکمان را آغاز کردیم. سال 1360 بود. به خاطر شرایط کاریام، ابتدا در نظرآباد کرج، بعد هشتگرد و بعد کرج اقامت کردیم. مدت زندگی من با سید جلیل تنها سه سال بود. در همه این سه سال هم جمعاً یک سال و نیم در کنار ما حضور داشت. زمانی که راهی جبهه و جهاد شد، پسرم جواد دو سال داشت و دخترم زهرا را باردار بودم.
شیدای جهاد
اولین بار اعزام همسرم به جبهه مربوط به کارخانه محل کارش میشد. با گروهی از مهندسان شرکت به جبهه اعزام شد. او در کارخانه هم نمونه بود. همواره تلاشش برای رفع مشکلات کارگرها بود. نگاه ویژهای به کارگرها داشت. آنها را حمایت میکرد. نماینده انجمن اسلامی کارخانه بود. در خانه نیز عاشق خانوادهاش بود و برای من حکم ستون مستحکمی را داشت که با شهادتش خانهام ویران شد. خیلی بخشنده بود، آنقدر که دو روز بعد از عروسی همه لباسها و کفش و وسایلش را به یک داماد تنگدست بخشیده بود.
بار اول که رفت، یکهفتهای در جبهه بود تا اینکه برگشت. نمیدانم جبهه با او چه کرده بود که وقتی آمد دیگر تاب ماندن نداشت. آنیک هفته ماندن در جبهه کار خودش را کرده بود. شهدا و همه آنچه از جبهه دیده و شنیده بود او را دلبسته و شیدای جهاد کرده بود.
این بار نرو...
سیدجلیل بعد از آمدورفت به جبهه، در پایگاه بسیج یک دوره سهماهه آموزش دید. من باردار بودم به او گفتم: نرو، من تنها هستم. نمیدانم باید چگونه بگذرانم. گفت: نگران نباش، زود میآیم. رفت و یک ماه دیگر بازگشت. بعد از یک ماه دوباره عزم رفتن کرد و کوله بارش را بست. گفتم: این بار نرو...
گفت: «امام فتوا داده است باید جبههها را پرکنیم.» عاشق امام خمینی (ره) بود. این بار میخواست برود خط مقدم. آموزش غواصی دیده بود و تیربارچی هم بود. همه کار در جبهه انجام داد. خودش متقاضی انجام کارهای سخت میشد. اخلاق خیلی خوب، اخلاص و اعتقادات پاکش او را نمونه کرده بود. آخرین باری که راهی شد من حس غریبی داشتم. به خدا میگفتم: خدایا چطور در نبودش بچهها را بزرگ کنم. وقتی رفتم بدرقهاش، در مسیر گریه میکردم اما او اصلاً حرفی نمیزد. صحنه آخر از ذهنم نمیرود. نمیخواستم مانع رفتنش شوم. نمیخواستم بعداً عذاب وجدان بگیرم. او برای دفاع از مملکتش میرفت و من خوشحال بودم که نسبت به کشورش احساس مسئولیت میکند. زمانی که رفت نمیدانست فرزند دوممان دختر است، اما در وصیتنامهاش نوشته بود اگر دختر بود یا پسر چهکارهایی را برایش انجام بدهم.
پیکر شهید از روی کارت پایان خدمت سربازیاش شناسایی شد و دیگر نیازی به آزمایش دیانای نبود. وسایلش را به ما تحویل دادند البته در کنار آن ریسمانی هم که دستانش را با آن بسته بودند به ما تحویل دادند
بال گشود

درنهایت همسرم درروند عملیات کربلای 4 در امالرصاص، زمانی که در حال تیراندازی به دشمنان بعثی بود، مجروح میشود. دوستانش بالای سرش میروند و پیشانی مجروحش را میبندند اما حلقه محاصره تنگتر میشود و دشمن از زمین و هوا آنها را موردحمله قرار میدهد. فرمانده دستور عقبنشینی میدهد و همرزمانش خیلی تلاش میکنند تا سیدجلیل را هم به عقب برگردانند اما تعداد مجروحان زیاد بوده است.
آنها از منطقه فاصله میگیرند و عراقیها بالای سر شهدا و رزمندگان مجروح کربلای 4 میرسند. دوستانش بعدها برایمان تعریف کردند که ما از دور همه اتفاقات را میدیدیم اما کاری از دستمان برنمیآمد. عراقیها به مجروحان تیر خلاصی میزدند و زندهها را به شهادت میرساندند. دستان و پاهای تعدادی از غواصان و خطشکنان زنده را میبستند و آنها را در گورهایی دستهجمعی مدفون میکردند. سیدجلیل هم تیربارچی بود و هم غواص. دستان او را همبسته بودند و در میان دیگر دوستانش زندهبهگور کرده بودند.
29 سال چشمبهراه
چهار دیماه 1365 در عملیات کربلای 4 به شهادت رسید؛ اما نبودن پیکر و هیچ نشانی از او، ما را 29 سال چشمانتظار نگه داشت. زمانی که خبر شهادتش را برای من آوردند دخترم زهرا دو روزش بود. قبل از اینکه خبر شهادت را برایم بیاورند، خوابش را دیدم. سیدجلیل آمده بود، کنار رودی و تعدادی عکس شهید برای من آورده بود از او پرسیدم اینها چیست؟
گفت اینها عکس شهدا هستند. نگاه کردم میان عکسهای شهدا، عکس سیدجلیل من هم بود. گفت: ببین من هم شهید شدهام و پیش شهدا هستم. آن روز خیلی بیتابی کردم. تا اینکه دو روز بعد خبر شهادتش را برایم آوردند.
گذشت اما سخت
یک سال اول مفقود شدن همسرم، خیلی دشوار بود. وقتی میدیدم پدری فرزندش را در آغوش گرفته خیلی اذیت میشدم. به خاطر مشکلات زندگی و تنهاییام کنار خانوادهام منزل اجاره میکردم. فرزندانم جواد و زهرا به لطف خدا بزرگ شدند. من همیشه به مادرشوهرم میگفتم تو سختیهایت با من فرق دارد، دلتنگیهایت جنس دیگری دارد. تو فرزندان دیگری هم داری اما من...
و فقط خدا کمکمان کرد و جواب سختیها را با بازگشت پیکر شهید داد و با آمدنش همهمان سرافراز شدیم.
من همواره امید داشتم که همسرم برگردد. همهاش فکر میکردم میشود زمان به عقب برگردد. اوایل که آزادهها به کشور میآمدند به حال خانوادههایشان حسرت میخوردم و همهاش منتظر بودم که همسر من هم میان آنها باشد؛ اما خبری نشد.
تشییع شهدا که میشد من راهی میشدم. همه عظمت تشییع شهدا و حضور مردم را که میدیدیم به خودم میگفتم یعنی میشود یک روزی پیکر شهید گمنام من هم میان این مردم و با دستان با مهر دوستداران شهدا تشییع شود. همه نگرانیام این بود که پیکرش آمده و در نقطهای در گمنامی و غربت مدفونشده باشد. وقتی همرزمانش را میدیدم، دلم سخت میگرفت. وقتی میدیدیم تابلوی شهدا را نصبکردهاند با خودم میگفتم: کاش یک روز عکس شهید من را هم اینگونه باعظمت نصب کنند و من همه اینها را به لطف خدا دیدم.
اما وقتی طنین آمدن پیکر شهدای گمنام و 270 شهید و غواصان کربلای 4 در کشور آغاز شد، ندایی درونی به من امید داد که پیکر همسرم هم در میان این شهدا است. همه مشخصات همان بود. سال 1365، کربلای 4، غواصان خطشکن...
شناسایی شهید
قبل از اعلام شناسایی پیکرش هم خواب دیدم. 29 سال از نبودنهایش میگذشت خبر شناسایی پیکرش امید را در دل ما زنده کرد. شهید قبل از عملیات پلاکش را درآورده بود؛ اما وسایل شهیدم را شناختیم. آینهای که همیشه در کنار عکس امام خمینی (ره) همراهش بود، شانه و مهر نمازش.
پیکر شهید از روی کارت پایان خدمت سربازیاش شناسایی شد و دیگر نیازی به آزمایش دیانای نبود. وسایلش را به ما تحویل دادند البته در کنار آن ریسمانی هم که دستانش را با آن بسته بودند به ما تحویل دادند. تکههایی از استخوان پیکر همراه با جورابی که در استخوان پایش مانده بود و جمجمهای که دیگر چیزی از آن نمانده بود.
وقتی خدا دل شادمان کرد
خیلی خوشحالم که پیکر شهید 27 سالهمان بعد از 29 سال به خانه بازگشت. خدا دلمان را شاد کرد. انشاءالله روزی بشود که همه گمنامها بازگردند. شهدا زندهاند و ما در این مدت این را کاملاً حس و درک کردهایم. در مشکلات ما را همراهی میکرد و دعاهایش کمکحال ما بود. در این سالها هر زمان مشکل داشتم، شهیدم کمکم میکرد. خیلی به داد دل من میرسید و همراهیام میکرد. با آمدنش همه نبودنها و سختی این سالها را تلافی کرد. از مردم استان البرز تشکر میکنم که در مراسم تشییع پیکر شهید همراهیمان کردند. آنها سنگ تمام گذاشتند، من اصلاً باورم نمیشد که آرزوی من درباره تشییع شهیدم، محقق شده باشد. دخترم میگفت: مامان من دیگر وجود پدر را احساس میکنم. دیگر پدردار شدم. دیگر تنها نیستم. روزی دو بار برای زیارت مزار پدرش میرود. انگار بچهها تازه متولدشدهاند. آنها شهید را از آن خود میدانستند و همینطور هم هست. شهید متعلق به همه ملت است.
[/HR] منبع: روزنامه جوان
[h=1]نامدارانی در بین گمنامها[/h]
[/HR]
این روزها خاکسپاری بالابلندانی است که بالوپر پرپرشان را به سیمهای خاردار کربلای 4 گره زدند تا چشمان منتظر، در رسای آنها به نظاره بنشینند و در قفایشان به بدرقه بروند!
[/HR] [h=2]
54 نامدار[/h] سردار سید محمدباقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح، مراسم تشییع و تدفین شهدا را روز 20 مردادماه 94 مصادف با سالروز شهادت امام صادق (ع)، اعلام کرد تاریخی که قرار بود شهدا در تهران تشیع و به معراج بروند اما به خواست و اصرار جوانان و خانوادههای شهدا این تاریخ به 26 خردادماه تغییر کرد و 20 مرداد شد روز خاکسپاری شهدا.
وی در ادامه بیان میکند: پیکرهای طیبه 251 شهید دوران دفاعمقدس که 54 تن از آنان شناساییشدهاند در 20 استان کشور تشییع و خاکسپاری خواهند شد. پیکرهای مطهر غواصان و خطشکنان عملیات کربلای 4 هم در میان این شهدا هستند.
همچنین مسئول ستاد معراج شهدای تهران گفت: تاکنون هویت ۵۴ شهید از ۲۷۰ شهید غواص و خطشکن که اردیبهشت امسال از مرز شلمچه وارد کشور شدند، مشخصشده است.
سرهنگ ابراهیم رنگین عنوان کرد: قرار است 20 مرداد شهدای تازه تفحص شده در 6 نقطه تهران و چندین نقطه در استانهای مازندران، کرمان، هرمزگان، خراسان جنوبی، اصفهان، همدان، قم، قزوین، زنجان، کهکیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری و بوشهر تشییع و تدفین شوند.
[h=2]نگاهی به استانها[/h] پیکر 30 شهید غواص خطشکن کربلای 4 در چالوس ، کلاردشت، مرزنآباد و نوشهر تشییع شد. 13 شهید والامقام نیز همزمان با سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) روز سهشنبه هفته آینده در نوکنده، اینچه برون، قرق و شهر انبارالوم به خاک سپرده میشوند.13 شهید غواص رزمندگان عملیات کربلای چهار هستند.
پیکر مطهر 13 شهید غواص و خطشکن استان اصفهان در شهرستان چادگان تشییع شد.از شهدای تشییع شده در شهرستان فریدونشهر، یک نفر بانام شهید «محمدجواد زمانی» که زادگاهش در شهر برف انبار فریدونشهر است شناساییشده و قرار است در اصفهان به خاک سپرده شود.38 شهید غواص خطشکن و گمنام عملیات کربلای چهاراز استان اصفهان هستند که از این تعداد، هویت 11 شهید شناساییشده است و 27 شهید دیگر گمنام هستند.
پیکرهای طیبه 251 شهید دوران دفاعمقدس که 54 تن از آنان شناساییشدهاند در 20 استان کشور تشییع و خاکسپاری خواهند شد
[h=2]نامداری دو برادر بعد از ۳۱ سال گمنامی[/h] شهید «محمد حصاری» که قبل از ماه مبارک رمضان پیکرش پیداشده بود به همراه دیگر برادر شهیدش «محمدباقر حصاری» که در هفته اخیر پیداشده است، پس از سالها در شهر نیشابور تشییع خواهند شد.در بین این شهیدان پیکر دو برادر شهید که در عملیات بدر در سال 63 به شهادت رسیده بودند از شهر نیشابور قرار دارد. شهید «محمد حصاری» که قبل از ماه مبارک رمضان پیکرش پیداشده بود به همراه دیگر برادر شهیدش «محمدباقر حصاری» که در هفته اخیر پیداشده است، پس از سالها همزمان در شهر نیشابور تشییع خواهند شد.
[h=2]نامداران خوزستان[/h] مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران خوزستان پیکر پنج شهید رو به روی مسجد جامع خرمشهر، هشت شهید گمنام در پارک جزیره اهواز، دو شهید در مینوشهر، دو شهید در بستان، دو شهید در پارک ساحلی کیانپارس اهواز، دو شهید در پایگاه پدافند هوایی اهواز، دو شهید در بلوار قدس و خاکسپاری میشوند.وی افزود: محل خاکسپاری هشت شهید گمنام از سوی سردار باقر زاده مسئول کمیته مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح مشخص میشود.پیکر مطهر ۳۷ شهید که ۶ شهید غواص و ۳۱ شهید گمنام هستند.مراسم تشییع پیکر ۳۷ شهید ۲۰ مرداد و همزمان با سالروز شهادت امام صادق (ع) در اهواز برگزار میشود.فرجیان در پایان گفت: «یوسف عقیلی زاده» یکی از این شهدای غواص اهل رامشیر بوده، «عبدالامیر رمی» اهل دزفول، «منوچهر تنگ سیری، حسینعلی باایمانی نژاد، علی نبوی و عیسی جابری» نیز اهل به اهواز هستند.
[h=2]
روحانی از گروه شهیدان غواص و خطشکن[/h] نام روحانی بسیجی «حجتالاسلام محمد شیخ شعاعی» پنجم دیماه سال 65 در قالب گردان 415 ویژه تبلیغات سپاه ثارالله کرمان و در مرحله اول عملیات کربلای 4 در امالرصاص نامش در زمره روحانیون و غواصان شهید دوران دفاعمقدس ثبت شد.پیکر مطهر این شهید پس از 29 سال گمنامی احراز هویت شد. شهید شعاعی بهعنوان تنها روحانی شهید احراز هویت شده از گروه غواصان و خطشکنان شهید است. وی متولد 1334 در کرمان است و در سال 65 در عملیات کربلای چهار به شهادت رسیده است.
[h=2]نامه شهید غواص به دخترش[/h] متن ادبی شهید «حجتالاسلام محمد شیخ شعاعی» خطاب به دخترش، ازجمله یادگارهای این شهید بزرگوار است.
پیامی به همسر گرامی و والدین ارجمندم
به دخترم دروغ نگویید!
نگویید من به سفر رفتهام
نگویید از سفر بازخواهم گشت
نگویید زیباترین هدیه را برایش به ارمغان خواهم آورد
به دخترم واقعیت را بگویید،
بگویید به خاطر آزادی تو
هزاران خمپاره دشمن
سینهٔ پدرت را نشانه رفتهاند
بگویید خون پدرت بر تمام مرزهای غرب و جنوب کشورش
پریشان شده است
بگویید موشکهای دشمن
انگشتان پدرت را در سومار
دستهای پدرت را در میمک
پاهای پدرت را در موسیان
سینه پدرت را در شلمچه
چشمان پدرت را در هویزه
حنجرهٔ پدرت را در ارتفاعات اللهاکبر
خون پدرت را در رودخانه بهمنشیر
و قلب پدرت را در خونینشهر پرپر کردهاند
اما ایمان پدرت در تمام جبههها میجنگد
به دخترم واقعیت را بگویید!
بگذارید قلب کوچک دخترم ترک بردارد و
نفرت همیشگی از استعمار در آن بدواند
بگذارید دخترم بداند که چرا عکس پدرش را بزرگ کردهاند
چرا مادر دیگر نخواهد خندید
چرا گونههای مادربزرگش همیشه خیس است
چرا عموهایش، محبتی بیشازپیش به او دارند
و چرا پدرش به خانهبر نمیگردد
بگذارید دخترم بهجای عروسک بازی
نارنجک را بیاموزد
بهجای ترانه، فریاد را بیاموزد
و بهجای جغرافیای جهان،
تاریخ جهان خواران را بیاموزد
به دخترم دروغ نگویید
نمیخواهم آزادی دخترم، قربانی نیرنگ جهانخواران باشد
به دخترم واقعیت را بگویید
میخواهم دخترم دشمن را بشناسد
امپریالیسم را بشناسد
استعمار را بشناسد
به دخترم بگویید من شهید شدم
بگذارید دخترم تنها به دریای خون شهیدان هویزه بیندیشد
سلام مرا به دخترم برسانید
و این اشعار را که نوشتم
برایش نگهدارید که بزرگتر شد
خودش بخواند
شهیدان زندهاند اللهاکبر
به خون غلتیدهاند اللهاکبر
[/HR] منابع: خبرگزاری: صداوسیما، مهر، تسنیم، ایسنا، فارس، ایکنا، سایت: جام جم آنلاین، جوان آنلاین
مشهد مقدس با شهدای غواص وداع کرد ه گزارش خبرنگار مهر، در این مراسم که عصر یکشنبه و با حضور جمع کثیری از اقشار مختلف مردم، استاندار خراسان رضوی و خانواده های شهدا و ایثارگران برگزار شد مردم خداجوی مشهد به استقبال شهدای غواص در بلوار هاشمیه رفته و تا بنای منتظریه و مسجد موسی ابن جعفر (ع) همراهی یادگاران دفاع مقدس را همراهی و با برپایی نماز جماعت در مراسم وداع با این شهدا به سوگ نشستند. خراسان رضوی میزبان ۱۳ شهید خط شکن در همین رابطه نماینده کمیته جستجو مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در استان خراسان رضوی گفت: همزمان با سالروز شهادت امام جعفرصادق(ع) تعداد ۱۳ شهید گمنام خط شکن در بخشهایی از استان خراسان رضوی تشییع و به خاک سپرده میشوند. محمد احراری در این رابطه به مهر گفت: از این تعداد شهیدان «محمد حصاری»، «محمدباقر حصاری» و «محمدرضا قائمی» که در منطقه عملیاتی بدر به درجه رفیع شهادت نائل شدند به شهرستان زادگاه خود نیشابور منتقل میشوند. وی افزود: پیکر پاک ۲ شهید در شهر زاوین تشییع و به خاک سپرده میشود و ۲ شهید دیگر در شهر ملک آباد و در روز شهادت امام جعفر صادق (ع) تشییع میشوند. نماینده کمیته جستجو مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در استان خراسان رضوی گفت: این شهدای والامقام در روز شهادت امام جعفر صادق(ع) و همزمان با تجمع عظیم صادقیون در مشهد از میدان شهدا به سمت حرم مطهر رضوی بر روی دستان آحاد مردم شهیدپرور مشهد تشییع خواهند شد.
[EMAIL="?subject=%D8%AE%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C%20%D8%A8%DB%8C%D9%86%20%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%84%D9%84%DB%8C%20%D8%AA%D8%B3%D9%86%DB%8C%D9%85%20-%20%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85%20%D8%AA%D8%B4%DB%8C%DB%8C%D8%B9%20%D9%BE%DB%8C%DA%A9%D8%B1%20%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%20%D8%BA%D9%88%D8%A7%D8%B5%20%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%20%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%20%D8%B4%D8%AF%E2%80%8C&body=http://www.tasnimnews.com/Home/Single/824805"]
[/EMAIL]
به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرمان، امشب مردم دیار کریمان پس از هفتهها انتظار فرزندان شهید خطه کویر را در آغوش کشیدند.
مراسم تشییع 20 شهید غواص و خط شکن لشکر 41 ثارالله با حضور باشکوه و گسترده مردم کرمان برگزار شد.
همه آمده بودند، از پیر و جوان تا خانوادههای شهدا، کاروان شهدای غواص که از روز جمعه در کرمان بود، در شهرهای مختلف استان تشییع شدند و امشب مهمان مردم شهر کرمان شدند.
استقبال مردم به حدی بود که تمامی راههای منتهی به مصلی امام علی(ع) بسته شده بود و هجوم جمعیت مانع از تردد ماشینها شده بود.
مردم کرمان با شعار "لبیک یا حسین" شهدا را تا مصلی امام علی (ع) بدرقه کردند.
پس از اقامه نماز مراسم وداع با شهدای لشکر 41 ثارالله برگزار میشود و سخنران مراسم حجتالاسلام شیرازی است.
انتهای پیام/ آ
[h=1] تصاویر/ تشییع شهدای غواص در بندرعباس [/h]
[h=2]تصاویر کمتر دیده شده از شهید رمی[/h]
دزفول امروز: پیکر مطهر “شهید رمی” که پس از 29 سال به خاک پاک میهن اسلامی بازگردانده شده در روز ۲۰ مردادماه مصادف با سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) با حضور مردم شهید پرور دزفول تشییع و به خاک سپرده خواهد شد.
به گزارش دزفول امروز: شهید “عبدالامیر رمی” متولد یکم شهریور ۱۳۴۶ است که در دی ماه ۱۳۶۵ در ۱۹ سالگی به درجه رفیع شهادت نائل و پس از ۲۹ سال پیکر مطهر این شهید شناسایی و به خاک پاک میهن اسلامی بازگردانده شد.
پیکر مطهر این شهید دوران دفاع مقدس ۲۰ مرداد ماه همزمان با سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) در دزفول تشییع و در قبرستان بهشت علی این شهر در جوار سایر شهدای هشت سال دفاع مقدس به خاک سپرده خواهد شد.
در سال ۸۳ شهادت شهید رمی به خانواده وی اطلاع و یادبودی برای شهید در گلزار بهشت علی دزفول ساخته شد.
شهید رمی نفر دوم از سمت راست
نفر نشسته
ازچب به راست:اقایان منصور نوری-شهید عبدالامیررمی-کجباف-نورعلی رضوانی
مراسم چهلم شهادت مسئول جلسه شهید محمد علی زمانی نیا وشهیدعبدالامیر آبزاده
مکان:مسجدصاحب الزمان(عج)
ایستاده بالای عکس نفر وسط شهید رمی
منزل شخصی حضرت حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدصالحی انصاری(امام جماعت مسجدصاحب الزمان عج)
ازراست به چب:مسعودهدایت-حسن مشیری-حاج اقا انصاری-رضاعلوی-محموداصغربور
نشسته:شهیدعبدالامیررمی
نشسته نفروسط:شهیدعبدالامیررمی
ازراست به چب:مسئول جلسه شهید محمدعلی زمانی نیا-حجه الاسلام شیخ محمدصالحی انصاری- شهیدعبدالامیررمی
انتهای پیام/
شـنـیـدیـن مـیـگـن دخـتـرا بــابــایـی مـیـشـن؟؟
بـعـضـی دخـتـرا آرزو دارن بـابـاشـون مـیـلـیـاردر بـاشـه
بـعـضـیـا مـیـخـوان بـابـای مـریـضـشـون سـالـم بـاشـه
بـعـضـیـا هـم دوسـت دارن سـایـه پـدر بـالـاسـرشـون بـاشـه
امــا هـسـتـن تـو ایـن مـرز و بـوم دخـتـرایـی کـه فـقـط آرزو دارن
بـدونـن قـبـر بـابـاشـون کـجـاسـت؟؟؟
شـادی روح شـهـدا مـخـصـوصـا شـهـدای گـمـنـام صـلـواتـی هـدیـه کـنـیـم...
در استقبال شهدای غواص مازندران
[h=1][/h]
شامگاه هجدهمین روزمردادماه 94 مردم شهید پرور شهرستان سوادکوه شمالی پیکر پاک ده شهید غواص دوران دفاع مقدس را بر روی دستان خود از سپاه پاسدارن ناحیه سوادکوه شمالی به سمت فرمانداری این شهرستان بدرقه نمودند.
خبرگزاری بسیج مازندران، به گزارش روابط عمومی و تبلیغات ناحیه مقاومت بسیج سوادکوه شمالی عصر امروز، شهرستان سوادکوه شمالی معطر گشت به نام و حضور ده شهید گمنام دوران دفاع مقدس و مردم ولایتمدار و شهید پرور این شهرستان با خلق حماسه ای دیگر و این بار با استقبال پرشور از ده شهید غواص، تصویری از عشق و دلباختگی خود را به آرمان ها و شهدای انقلاب به تصویر کشیدند.
فرمانده ناحیه مقاومت بسیج شهرستان سوادکوه شمالی در حاشیه این مراسم و در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار بسیج این ناحیه گفتند: از میان شهدای غواصی که در استان مازندران تشییع می شوند یک شهید در شهرستان سوادکوه شمالی تدفین خواهد گردید و مراسم تشییع پیکر پاک آن شهید نیز در روز جمعه 23/05/1394 بعد از نماز جمعه از مقابل مسجد جامع تا فرمانداری شهرستان تشییع و سپس در پادگان شهید قاسمیان تدفین خواهد گردید.
سرهنگ ابراهیمی در ادامه افزودند: در همین راستا مراسم وداع با پیکر پاک آن شهید، گمنام عصر پنجشنبه 22/05/1394 همزمان با نماز مغرب و عشاء در پارک الغدیر شهرستان برگزار خواهد گردید.
استقبال از شهیدان غواص مازندران
[h=1] استقبال بی سابقه از کبوتران بال بسته غواص در گلوگاه [/h]
بوی خوش خدا در گلوگاه پیچید- کوچه های گلوگاه شمیم کربلا گرفت.
خبرگزاری بسیج مازندران، بـــه گزارش روابط عمومی و تبلیغات سپاه ناحیه گلوگاه تشیع پیـــکر پاک ومطهردُردانه های بال بسته در خیابانهای گلوگاه برگزارگردید.
تشیع پیکر پاک ومطهر دُردانه های دست بسته، 20تن از شهدای غواص در خیابانهای گلوگاه با حضورگسترده وبی ســــابـــقه مردم عاشورایی و غیور وولایتمدارگلوگاه برگزارگردید.
باور کنیدهمه آمده بودند پیر، میانسال ،جوان، نوجوان ، کودک همه آمده بودند حتی بعضی از مادران نوزاد به بغل آمده بودند مادران شهدا هم آمده بودند تا ما شرمنده نشویم.
به گفته بعضی ها گلوگاه تا به حال چنین جمعیتی ندیده بود همه برای تشکر از شهدای غواص
آمده بودند.بعضی ها گوسفند قربانی میکردند وسر هرکوچه ای اسپند دود می کردند و سر هر خیابانی شربت صلواتی می دادند
عده ای گفته بودند ساعت 8 صبح زوده ،مردم گلوگاه نمی آیند ولی نفس گرم شهدا همه مردم را آورد.چه با شکوه هم آورد.
انگار عاشوراست انگار کربلاست از هر طیفی از هر صنفی از هرگروهی از هر قیافه ای حضور داشتند تا به شهدا بگویند ما هستیم ماتاآخر هستیم ماتاآخر ایستاه ایم.
[h=1] وداع باشکوه و متفاوت با 13 شهید+تصاویر [/h]
امشب شهر مشهد میزبان 13 کبوتر خونین بال بود.
صراط: عصر امروزدر اقدامی بی سابقه به همت جمعی از مردم و جوانان مشهدی آیین وداع با 13 شهید خط شکن گمنام که پیکر پاک آنان روز گذشته به مشهد منتقل شده بود در بولوار هاشمیه این شهر برگزار شد .
در این مراسم که با شکوه خاصی برگزار شد اکثر دختران و پسران جوان و همچنین خانواده ها مشهدی حضور داشتند .
نکته مهم این مراسم وداع چند کیلومتری با پیکر این شهدا بود که برگزاری چنین مراسمی در این منطقه از شهر مشهد که یکی از مناطق به اصطلاح بالاشهر و اعیان نشین این شهر است سابقه نداشته و حضور خیل عظیم مردم علی الخصوص جوانان در این مراسم حکایت از عمق عشق و ارادت قلبی و تعهد جوانان این مرزوبوم به آرمان های انقلاب اسلامی وشهدای هشت سال دفاع مقدس می باشد که خود پیامی روشن و قاطع به بدخواهان نظام اسلامی و کشور عزیزمان ایران است .
گفتنی است حضور پرشور و چندصد هزار نفری مردم مشهد در آیین وداع با شهدا در بولوار هاشمیه شهر مشهد آنجا اهمیت دوچندان پیدا میکند که رسانه های معاند مکررا در گزارش های خود از شهر مشهد مردم و جوانان این منطقه را افرادی خارج از دایره نظام معرفی می کرده که برگزاری آیین وداع با شهدا در این منطقه خود پاسخی روشن و قاطع به دورغ پردازی های رسانه های معاند و مخالف نظام اسلامی در ایران است .
امید است پیام این حرکت خودجوش و مردمی عصر امروز مردم مشهد در آیین وداع با 13 شهید خط شکن گمنام درس عبرت برای بدخواهان نظام اسلامی باشد.
منبع: باشگاه خبرنگاران
هوای گرم بهشهر با حضور شهداء غواص بارانی شد
خبرگزاری شبستان: شرق مازندران با حضور شهدای غواص، در گرمترین روز خود بارانی شد.
به گزارش خبرنگار برگزاري شبستاناز بهشهر، برنامه کمیته ستاد استقبال شهدای غواص در شرق مازندران سفر کاروان شهدای غواص که ساعت 8 صبح امروز(18مرداد) از گلوگاه آغاز شده بود پس از عبور از شهرهای خلیل شهر، بهشهر، رستم کلا و نکا، قبل از اذان مغرب سفر خود به میاندرود را خاتمه داد.
علی رقم هوای بسیار گرم در گلوگاه و پراکندگی برخی روستاهای اطراف آن، جمعیت کثیری از مردم و روستائیان زودتر از موعد مقرر خود را به میدان 22 بهمن گلوگاه رساندند تا پذیرای میهمانان خود باشند.
حضور گسترده طیف های سیاسی در کنار هم و جوانان این منطقه جلوه دیگری از اتحاد را در گلوگاه رقم زده بود.
در جلوی اکثر مغازه های شهر میزهای پذیرایی برای زائران کاروان مقاومت وایثار برقرار بود و زنان بسیاری با درست کردن سینی های مخصوص حنا به استقبال جوانان غیور وطن رفتند.
به گفته برخی حاضران شهر گلوگاه تا کنون چنین جمعیتی به خود ندیده است و مسئولان این شهر از ابتدا تا انتهای مراسم در کنار مردم حضور داشتند و نهادهای خدماتی با تمام توان به ارائه خدمات مناسب رفاهی و اجتماعی به مردم پرداختند.
هر چنر قرار بود که ساعت 10 صبح این کاروان از گلوگاه خارج شود، اما به دلیل استقبال گسترده مردم با تأخیری بیشتر از یک ساعت به طول انجامید.
در مسیر حرکت کاروان به خلیل شهر، استقبال مردمی که در روستاهای مسیر قرار داشتند باعث توقف چندباره و بیش از اندازه تریلر های حامل پیکر شهدای غواص شد.
هرچند که ترافیک روان و مناسبی در مسیر برقرار بود، اما رانندگان و موتورسوارانی که در جهت عکس مسیر کاروان قرار داشتند به نشانه احترام به شهدای غواص، با پیاده شدن از ماشین و موتورهای خود ارادت خود به فرزندان اسلام را نشان می دادند و با گریه و اشک ها و تکان دادن دست و به تابوت شهداء ادای دین می کردند.
در خلیل شهر، بر خلاف برنامه ریزی برای توقف، استقبال مردم به حدی بود که مسیر تردد خودروها مسدود شد و ترافیک سنگینی به مدت 15 دقییق بر جاده ها حکم فرما شد.
برخی از مردم شهر ها و روستاهای شرق مازندران مسیر کاروان شهدا را از گلوگاه تا نکا بدرقه می کردند و انگار قرار نبود که با مسافران کربلا وداع نمایند.
بوی عطر و گلاب و اسفند جلوی خودنمایی دود ماشین ها را گرفته بود و گرمای طاقت فرسا نیز نتوانست در برابر اراده پولادین ملتی که شهادت را فوض عظیم می دانند، ایستادگی کند و جلوی حرکت آنها را بگیرد.
تا اینکه کاروان شهدای عشق و امید و ایثار در میان جمعیت انبوه مردم وارد بهشهر شد، هرچند آسمان، کمی ناملایمت به خرج داد و گرمای خود را بیشتراز روز های دیگر به مردم عرضه می داشت، ولی یک چیز را ظاهراً فراموش کرده بود... اینجا شهر "شهید هاشمی نژاد" است.
قرار بود که میعادگاه دیدار با شهداء از میدان قدس تا پارک ملت باشد، اما جمعیت مشتاق 5 کیلومتر قبل از این وعده گاه به استقبال شهدای غواص رفتند و از کنار گلزار شهدا و آرامستان بهشت فاطمه(سلام الله علیها) به انجام وظیفه میزبانی خود پرداختند.
اشتیاق پیرزنان و پیر مردان با پای برهنه بیشتر از دیگران بود و جوانان موتور سوار و ماشین های زیادی از خلیل شهر تا بهشهر همراه کاروان شهدا با چراغ های روشن حرکت می کردند تا به شهدا ثابت نمایند که همه مردم ایران خانواده آنها هستند.

مسیر میدان قدس تا پارک ملت که مسیری کمتراز 5 دقیقه است، طی 2 ساعت و 30دقیقه میزبان قدوم پر خیر برکت شهدا بود و شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل در کنار این پیکرهای مطهر طنین انداز شد.
جوانان این شهرستان به صورت خود جوش و بدون برنامه ریزی قبلی به سر دادن شعارهایی علیه رژیم آل سعود پرداختند و با حمایت از حکومت بشار اسد و قیام مردم فلسطین ، سربازی امام خامنه ای را بهترین افتخار خود نامیدند.
پلاکاردهایی مانند "شهداء مگر شما مذاکره بلد نبودید" در دست بسیاری از جوانان با خط های گوناگون نوشته شده بود که نشان از همان حرکت خودجوش و بصیرت بالای مردم اشرف البلاد بود.
پس از توقف کوتاه کاروان شهداء در پارک ملت بهشهر، آسمان که از این همه محبت و عشق به شهداء سنگین شده بود، معلوم نبود که می خواست جبران گرمای امروز را بکند، یا حکمت خدا را که ما نمی دانیم بر سر خلق جاری سازد، پس آنقدر بارید تا موجب آب گرفتگی برخی معابر شده بود.
اما دوباره این آسمان بود که مغلوب اراده ملت شد آسمانی که می خواست عرصه سیمرغ را بر همگان تنگ کند، حالا خودش در مقام یک مغلوب واقعی ظاهر شده است.
انگار هنوز باور ندارد که اینجا خطه طبرستان و دیار علویان است، دیار مردمی که صدای توپ و گلوله ها برایشان چون آهنگ شیرین زندگی زیباست و و هوای گرم تابستان و دود ماشین ها را در کنار شهدا چون هوای معطر و بوستانی از گل و بلبل می پندارند.
پس از کم شدن باران و توقف کوتاه کاروان شهدا رستم کلاء دیگر میزبان شهدای دفاع مقدس بود و علی رقم هوای بارانی، مردم زیادی به استقبال آمده بودند.
در این مسیر نیز همین داستان های بالا تکرار شد و توصیف این لحظات از عهده هیچ زبانی جز خدا بر نمی آید.
در رستم کلا نیز تأخیر 1 ساعته قافله شهدا نتنها موجب کم شدن جمعیت نشد، بلکه زحمت مردم و سختی این انتظار مردم را بیشتر شیفته دیدار شهدا کرده بود.
شهر نکاء دیگر میزبان شهدای غواص بود، اما انگار آسمان می خواست که تا بارش رحمت الهی را نوعی تداعی کننده حال و هوای غواصی و زیر آب بودن را به مردم نشان دهد.
شاید سختی این ساعات برای زنی که فرزند چند روزه اش را به استقبال شهداء آورده یا آن مریضی که برای دیدار شهدا از بیمارستان فرار کرده است بیشتر باشد، اما انگار زمین و آسمان دست به دست هم دادند و طوفانی به راه انداختنه اند دیدنی.
شاید شهدا هم اینطور می پسندیدند، شاید می خواهند ببینند آنهایی که می گویند راه شهدا را ادامه می دهم می توانند کمی سختی راه را تحمل کنند؟!!!
واین کاروان نیز در میان انبوه جمعیت به راه خود ادامه داد و پس از مدت بسیار زیادی توانست خیل جمعیت را کنار بزند و مسیر خود را به شهری دیگر و دیاری دیگر تغییر دهد.
حالا ما ماندیم و دنیایی که نمی دانیم با ما چه بازیها دارد و فقط شهدا باید برای ما دعا کنند.
[h=1]مردم شیبان امشب میزبان شهدای غواص هستند[/h] فرمانده سپاه ناحیه حضرت امام حسن مجتبی (ع) شهرستان باوی از تشییع پیکرهای مطهر ۳۷ شهید غواص و خط شکن در شهر شیبان خبر داد.

به گزارش باوی نیوز: سیدمعاد موسوی فرمانده سپاه شهرستان باوی در گفتوگو با باوی نیوز؛ گفت: در آستانه 25 شوال سالروز شهادت پیشوای ششم شیعیان جهان حضرت امام جعفر صادق(ع) شهرستان باوی میزبان 37 تن از شهدای والامقام غواص و دریا دل خط شکن است. وی اظهار کرد: به منظور تجلیل و استقبال از شهدای غواص و خط شکن ستادی در شهرستان باوی تشکیل شد که سپاه ناحیه باوی مسئولیت کمیته اجرایی استقبال از شهدا را بر عهده دارد. فرمانده سپاه حضرت امام حسن مجتبی (ع) شهرستان باوی در ادامه عنوان کرد: کاروان شهدای غواص و خط شکن ساعتی پیش وارد این شهرستان شد و قرار است مراسم استقبال از این شهدای والامقام در شهر ملاثانی صورت گیرد. وی عنوان کرد: مراسم وداع با شهدای غواص و خط شکن عصر امروز با حضور اقشار مختلف مردم شهرستان باوی به ویژه خانوادههای معظم شهدا، ایثارگران و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس برگزار میشود و مردم این شهرستان با 37 آلاله خونین عملیات کربلای 4 وداع میکنند. موسوی با اشاره به برنامههای حضور شهدا گفت: مردم شهر شیبان از توابع شهرستان باوی که بیصبرانه در انتظار در آغوش کشیدن 37 شهید غواص و خط شکن خوزستان هستند امشب به دیدار این پرستوهای خونین بال میروند و در کنار آنها با خداوند متعال نجوا میکنند.
[h=1] مراسم وداع و تشییع 13 شهید غواص در گرگان
[/h]
تعداد نظرات (0)
© Copyright 1998-2013 Iranian Students' News Agency - ISNA
ریگان غرق در عطر شهید غواص عزیزا… راوند/ شمیم شهادت ریگان را فراگرفت
با استقبال پور شور مردم شهرستان ریگان از شهید غواص عزیزا… راوند، شمیم شهادت این شهرستان را فراگرفت.
به گزارش صبح کویر ،با ورود شهید غواص عزیزا… راوند پس از ۲۹ سال به شهرستان ریگان عطر شهادت فضای این شهر را فراگرفت.

توفان شن مانع از استقبال و تشییع بیسابقه مردم ریگان از فرزند شهیدشان، غواص خط شکن عزیزا…راوند نشد.
اقشار مختلف مردم،مسوولان،بسیج ،نیروهای انتظامی و خانواده های شاهدوایثارگر با حضور در مقابل گلزارشهدای گمنام از شهید راوند استقبال کرده و یاد و نام شهدای دفاع مقدس را گرامی داشتند.
انتهای پیام/
[h=1] مراسم وداع و تشییع ۱۳ شهید غواص/گزارش تصویری [/h]
[h=2]پیش بینی شهید مهدی عبدالله زاده بعد از ۲۹ سال محقق شد[/h] صبح امروز مراسم تشییع پیکر پاک شهید مهدی عبدالله زاده دانشجویِ غواص در دانشگاه فرهنگیان کرمان؛ پردیس خواجه نصیرالدین طوسی برگزار شد.
به گزارش “صبح زرند” به نقل از “دانشجو آزاد“؛ صبح امروز مراسم تشییع پیکر پاک شهید مهدی عبدالله زاده دانشجویِ غواص در دانشگاه فرهنگیان کرمان؛ پردیس خواجه نصیرالدین طوسی برگزار شد.









به گفته خواهر شهید، وی در وصیتنامه خود عنوان کرده بود که اساتید و هم شاگردی هایش پیکر او را تشییع خواهند کرد و امروز بعد از ۲۹ سال این پیش بینی شهید در بین دانشجو معلمان و اساتید دانشگاه فرهنگیان کرمان محقق شد.
در ابتدای این مراسم شهید با سان نظامی سربازان وارد دانشگاه شد.
بعد از تلاوت قرآن کریم، خانواده شهید به تلاوت قرآن کریم؛ خانواده شهید عبدالله زاده به زیارت تابوت شهید آمدند.
در ادامه امیرمحمدی راوی دفاع مقدس به نقل خاطره از شهدا پرداخت و مراحل رسیدن به شهادت و وصال را توضیح داد.
مراسم با مداحیِ رضایی مداح اهل بیت ادامه پیدا کرد به طوریکه فضای حاکم بر دانشگاه حال و هوایی دیگر گرفت.
در انتهای مراسم دانشجویان و اساتید در کنار تابوت شهید به درد دل و زیارت پرداختند.
[h=1]عکس : تشییع پیکر شهدا در شهر تنکابن[/h]
صفحه نخست ›› عکس