▐★*★ ▐یه جمله به امام حسین بگو ▐★*★ ▐

تب‌های اولیه

2060 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

IMAGE(http://static5.cloob.com//public/user_data/gen_thumb/n-15-08-6/16/edac974241da97c744acae00dba957aa-425)

السلام علیک یا ابا عبدالله…
ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿


سلام و عرض ادب و احترام...

آروم آروم آروم،ماه غم توی راه
پیرهنای مشکیمون،بیقرار این ماه(زیبا و دلنشین)

http://s3.picofile.com/file/8204896876/%D8%A2%D8%B1%D9%88%D9%85_%D8%A2%D8%B1%D9%88%D9%85_%D8%A2%D8%B1%D9%88%D9%85_%D9%85%D8%A7%D9%87_%D8%BA%D9%85_%D8%AA%D9%88%DB%8C_%D8%B1%D8%A7%D9%87_%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86%D9%87.mp3.html

دخترایرانی وقتی عزیزشد

که"ح س ی ن "

به همسری برگزید

شهــــربانــــو را ...

یاحسین❤

IMAGE(http://8pic.ir/images/66630948243902395655.png)

[h=2]مارا از در خانه ی خود دور کرده ای[/h][h=2]من از حرم ندیدن خود حدس میزنم....[/h]

بی تاب رسیدنم....
این روزها عجیب آرام می گذرند.....

از خدا میخوام تو زندگیمون فقط یه بار تو دوراهی بمونیم اونم در بین الحرمین که ندونیم پیش امام حسین زانو بزنیم یا روبروی حضرت عباس

...................................................................................................................

گفت: ضمائر را بشمار!
گفتم:من، من، من، من،...
گفت: فقط من؟ پس بقیه چی؟
گفتم: بقیه همه دارند میرن كربلا ... فقط من ماندم!

...................................................................................................................

گريه کن هاي تو آقايند، آقاى منند//////خاک پاشان را به ديده عين تربت مي کشم
يک دلى بشکن ز من تا گريه سيرى کنم//////ورنه بعد روضه ات تا صبح حسرت مي کشم
آبرويم را بگير و گريه هايم را نگير...///////گريه ام وقتى نمي گيرد خجالت مي کشم
سمت روضه آمدن طى طريقت کردن است///////وقت مردن هم خودم را سمت هيئت مي کشم
تا که من يک روز در هفته بيايم پيش تو///////جان زهرا مادرت شش روز منت مي کشم

کمکم کن... دلم را شاد کن.امامم

شهدای کربلا چگونه دفن شدند؟

بر اساس گزارش مورخان بعد از آن که عمر سعد و سپاهش از کربلا رفتند، گروهى از بنى اسد که در غاضریه ساکن بودند، به قتلگاه امام حسین(ع) و اصحابش آمدند و بر آنان نماز خواندند و امام حسین (ع) را در جایى که اکنون قبر اوست ،به خاک سپردند.
حضرت على اکبر را پایین پاى آن حضرت دفن کردند .
شهدای دیگر را در یک قبر بزرگ دفن کردند و ابوالفضل العباس را در همان جایی که به شهادت رسید دفن کردند.
بنی اسد حبیب بن مظاهر را نزد سر امام حسین (ع) دفن کردند . او را به همراه شهدای دیگر در آن قبر بزرگ دفن نکردند ؛ چون حبیب از بزرگان قبیله بنی اسد بود و نسبت به حبیب احترام فوق العاده ای داشتند؛ به همین خاطر او را جداگانه دفن کردند.
اما بدن حر بن یزید در فاصله ای دورتر از کربلا دفن شد ؛ چون حر از قبیله بنی تمیم بود و بنی تمیم نسبت به حر بن یزید احترام خاصی قائل بودند . همان ها که در لشگر عمر سعد بودند، نگذاشتند سر حر بن یزید را از بدن جدا کنند و بدن او را با خود بردند و در مکانی دیگر دفن کردند که امروز مزار او در آن جا است. (1)

پی نوشت :
1. المجالس السنیه ، سید محسن عاملی، ص 119، مجلس 73 .

رو به شش گوشه ترین قبله عالم…

“هرصبح”

بردن نام حسین بن علی…

مى چسبد….

” السلام علیک یا ابا عبدالله”

یک خیابان دوطرفه ...

یک سو ارباب
یک سو علمدار

و یک ‌جفت ‌چشم‌ِ حریص ...
که نمیداند کدام را نگاه کند ❔

این یعنی بزرگترین و زیباترین
↙ سر در گمی ↘

سر در گمم میانِ
شمس و قمرش ...

نوکرتم:hamdel:

تکنیکهای جنگی امام حسین؟

از جمله تاکتیک های نظامی که حضرت سید الشهدا(ع) در کربلا به کار برد، می توان به موارد زیر اشاره کرد:
یک. آرایش اردوگاه. هنگام ورود به سرزمین کربلا، امام حسین(ع) دستور داد چادرها را نزدیک هم بزنند؛ طناب های خیمه ها را از لابه لای هم بگذرانند؛ در مقابل خیمه ها حضور داشته باشند و با دشمن از یک طرف مواجه شوند در حالی که خیمه ها سمت راست و چپ و پشت سرشان باشد. به عبارت دیگر نصب چادرها به صورت نعلی شکل بود تا هم تسلط بر مجموعه مواضع خودی باشد و هم خود در وسط این شکل قرار گیرند و هم امکان محاصره از سوی دشمن سلب گردد.
دو. سازماندهی. صبح عاشورا زهیر بن قین را فرمانده جناح راست و حبیب بن مظاهر را فرمانده جناح چپ قرار داد و پرچم را به دست عباس سپرد؛ در گودالی که پشت چادرها به صورت خندق حفر کرده بودند، هیزم و نی ریختند. در گودال شبیه نهر آب، که شب قبل برای پیشگیری از حمله دشمن کنده بودند، آتش افروختند.
سه. روز عاشورا نیروهایی از دشمن می خواستند از پشت خط دفاعی از لابه لای خیمه ها حمله کنند (طناب خیمه ها یکی از موانع بود) و سه، چهار نفر از یاران امام در آن منطقه به دفاع پرداختند. امام حسین اجازه داد تا خیمه های خالی از اصحاب را دشمن آتش بزند تا نتوانند از لابه لای آنها نفوذ کنند.
این تاکتیک در انتخاب جا هم رعایت شد. سپاه امام در جایی فرود آمد که تپه ها موانع طبیعی برای جلوگیری یا کنترل دشمن بودند. حفر خندق و افروختن آتش نیز به عنوان مانع به کار گرفته شدند.
چهار. در آخرین لحظات بی یاوری و غربت، سید الشهدا(ع) در حالی که پیاده می جنگید، مراقب بود تا تیر دشمن به او اصابت نکند و در پی لحظات غفلت دشمن بود تا بر آنها حمله کند و به آنها حمله می برد.(1)
یادآوری: در کتاب فرهنگ عاشورا، تألیف جواد محدثی از صفحه 92 تا 103 تاکتیک های فراوانی که از سوی امام حسین(ع) به کار گرفته شد، آمده است. اما چون پرسشگر محترم تنها از تاکتیک های نظامی در روز عاشورا پرسیده است، به همین مقدار بسنده کردیم.
در کتاب امام حسین(ع) و ایران، تألیف کورت فریشلر نیز تاکتیک های دیگر آمده اما چون نویسنده برای نقل های خود سندی ذکر نکرده است، نمی توان به آنها اعتماد کرد و ما از نقل از آن کتاب خودداری کردیم.

1.فرهنگ عاشورا، ص 94 ـ 96.

السلام علیک یااباعبدالله :Gol:

[FONT=arial]من در عجبم ،چطور حسین را کشتند
بر فاطمه آن ،نور دو عین را کشتند

کشتند و به پیکرش [FONT=arial]جسارت [FONT=arial] کردند
بر خواهر و دخترش اهانت کردند

السلام علیک ایها المظلوم و ابن المظلوم

یاس۱۳۳

گفتند بخوان
زیارتنامه
که آرام شوی . . .
با
اشک
وضویی بساز
تا
با پای دل
راهیِ شهر دلدار شوی . . . .
.
اذن دخول
خواندم
و
نشستم رو به روی
عکسِ ضریح . . .
شروع کردم
خواندن
زیارتنامه ی
آن شَهِ غریب . . . .
سلام دادم
و
پهنای صورتم
شد
خیس اشک . . .
در دل
سخن می گفتم
با حضرتش . . .
که یا حضرت عشق
این فاصله امانم را برید ... .
.
رسیدم
به جمله ای
که آتش فراق
درونم زبانه کشید :
. «اکنون جلو برو و ببوس قبر حضرتش ...» .
.
کِی
روزی من
یک سفر کرب و بلا می شود . . .

ح س ی ن

IMAGE(http://static5.cloob.com//public/user_data/gen_thumb/n-15-07-29/21/536c38c071f5aaa5349b32a3b88840fc-425)


به نام خدا

السلام علیک یا ابا عبد الله

آقا مطمئنم آن یک جمله را هم خودتان می گوئید

و گرنه ما را نرسد بی نظر ولایی حضرتت با شما سخنی

بگوئیم:"أین التراب و ربّ الأرباب"

[FONT=arial]حسین و یک جهان سودای نامش
تمام عشق در غوغای نامش

گهر برگیر از دریای نامش
که از هرسو حسین بی انتها است

حسین و دلبری کار حسین است
خداوندش خریدار حسین است

دل عالم گرفتار حسین است
حسین کارش شکار قلب ها است

یاس133

[FONT=verdana]دلم خوش است دلم به آن مُهر خوش است….
مُهری که تربتش حسینی است ….
دلم به کربلا رفته ها خوش است ….
به گفته ها و شنیده ها و دیده هایشان…..
گفتن اینها دلم را پر میکند….
آری حسین جان دلم پر است …
حسرت کربلایت مرا دیوانه خواهد کرد...


[FONT=verdana]IMAGE(http://static5.cloob.com//public/user_data/gen_thumb/n-15-08-11/12/29920a427e9d300b7a49f3a0771bf55d-425)


[FONT=arial]در ره عشق حسین، با جان و دل آماده ام
تن به زیر ننگ هرگز، چون حسین آزاده ام

گر نبودم نوکری من درخور شأن شما
زان سبب گویم حسین جان ،از شما شرمنده ام

صلی الله علیک یا اباعبدالله

یاس133

[FONT=arial]شدم از کودکی من سینه چاکش
شدم مجذوب دریای نگاهش

خداوندا بگو اصلا حسین کیست
که اینگونه شدم من جان نثارش

السلام علیک یا اباعبدالله

یاس133

[FONT=arial]

:hamdel:یا رب الحسین :hamdel:بحق الحسین :hamdel:اشف صدرالحسین:hamdel: بظهورالحجه:hamdel:

یاریمان کن تا انسان شویم.....

[FONT=arial black]صلی الله علیکــــــــــــــــــــــــ ...
آقا یه سوال :
اسم من کجای دفتر شماست؟؟؟

سر دنیا اومدنم غوغا بود
یه هفته از موعدش گذشته بود ولی انگار من خیال اومدن نداشتم
انقدر طولش دادم تا برسم به تو، به اربعین
سر اذان صبح اربعین به دنیا اومدم
یادتونه مهر حسینی بودنم از همون روز تولد به پیشونیم خورد؟
یادتونه لباس تولد اولین سال و هرسالم یه پیرهن مشکی بود؟
یادتونه تولدم همیشه با محرم بود نه آبان ؟

یادتونه چند سال بعد وقتی قرارشد ایمان بیارم سوم شعبان بود؟

یادتونه چقدر به در و دیوار زدم تا روز عقدم روز عاشورا شد؟؟؟
می بینی که هنوزم بهم میگن عروس امام حسین؟؟؟

می بینی رد پای اسمت تو تک تک لحظه های زندگیم هست؟؟
پای برهنه و سینه کبود و اربعین و حرم ....
پس چرا سهم من فقط یه شال سیاهه؟؟؟

اینهمه صبوری بس نیست؟
دیگه هیچی نمیخوام، فقط ..

میشه بیام به کربلا و برنگردم؟؟؟

بسم رب الشهداء
حسین فریاد می زند: "هل من ناصر ینصرنی؟"
و من درحالی که نمازم قضا شده است می گویم:
لبیک یاحسین! لبیک...
حسین نگاه می کند لبخندی می زند و به سمت دشمن تاخت می کند...
و من باز می گویم:
لبیک یاحسین!لبیک...
حسین شمشیر می خورد من سر مادرم داد می زنم و می گویم:
لبیک یا حسین!لبیک...
حسین سنگ می خورد، من در مجلس غیبت می گویم:
لبیک یا حسین! لبیک...
حسین از اسب به زمین می افتد عرش به لرزه در می آید و من در پس نگاه های حرامم فریاد میزنم
لبیک یا حسین ! لبیک...
حسین رمق ندارد باز فریاد میزند: هل من ناصر ینصرنی؟
من محتاطانه دروغ میگویم و باز فریاد می زنم:
لبیک یا حسین لبیک...
حسین سینه اش سنگین شده است، کسی روی سینه است، حسین به من نگاه می کند می گوید: تنهایم یاریم کن...
من گناه می کنم و باز فریاد می زنم: لبیک...
خورشید غروب کرده است...
من لبخندی می زنم و می گویم:
اللهم عجل لولیک الفرج...
به چشمان مهدی خیره می شوم و می گویم:
"دوستت دارم تنهایت نمی گذارم..."
مهدی به محراب می رود و برای گناهان من طلب مغفرت می کند.
مهدی تنهاست...حسین تنهاست..
من این را میدانم اما....

IMAGE(http://static5.cloob.com//public/user_data/gen_thumb/n-15-08-18/0/5c1da5896cc5db434434c74a322102d7-425)

اشک و

نگاه و

حسرت و تصویر کـربـــــلا ...

این است روزگارِ زیارت نرفته ها ...


ح س ی ن
IMAGE(http://sangariha.com/i/attachments/1/1424377165114864_large.gif)



در ما تو جلوه می کنی و گریه میکنیم....

این یاحسین گفتن ما هم صدای توست

IMAGE(http://sangariha.com/i/attachments/1/1423604696593310_large.jpg)

[FONT=arial black]سلام آقای خوب لحظه های بودنم ...
چه میکنی با دل من آقا؟؟؟

باورم نمی شود....
همین چندساعت قبل گلایه میکردم از حرم ندیدنم
از سالها چشم انتظاری ام

پای برهنه و سینه کبود و اربعین و حرم ...
سهم من چرا فقط ....

مولاجان ببخش که سالها دربه در اربعینت بودم
ببخش که تحملم تمام شد و گلایه هایم از دل بر زبان آمد
ببخش ...

باورم نمی شود انقدر زود جوابم دادی
چند ساعتی است میگریم و میخندم ...
شرم قصور دارم و شوق حضور

مولای خوبم ممنونم که برات کربلایم دادی
تا ابد مدیون کرمت میمانم

چه سخت است این دوماه انتظار
و چه نمازی بشود نماز ظهر عاشورا در بین الحرمین ...

مولای خوب من رخصت آمدنم دادی
می شود امر به ماندنم کنی؟؟؟

اگه خدا مدد کنه کرببلارو ببینم
میام یه گوشه حرم مثل گداها میشینم
.
.
.
.
ان شاء الله قسمت اونایی که هنوز کربلارو ندیدن(خیلی صفا داره مخصوصا غروبای بین الحرمین)


http://s6.picofile.com/file/8207109642/%D8%A7%DA%AF%D9%87_%D8%AE%D8%AF%D8%A7_%D9%85%D8%AF%D8%AF_%DA%A9%D9%86%D9%87.mp3.html

یا لینک زیر

http://s110.uploadyar.com/s110/%D8%A7%DA%AF%D9%87-%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D9%85%D8%AF%D8%AF-%DA%A9%D9%86%D9%87-%D9%85%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A8-%D8%B1%D9%88%D8%B6%D9%87.mp3?download_token=ae241c34b84f478ae399eda0f4473940130ff999faf6c4abd4e0c7e434ce35cc

اربابم
دلم تنگ است برایت...
و این یعنی دلم هیچ نمی خواهد جز حرم یار...
و محتاجم به هوا...
هوای "بین الحرمین"

سلام ...اقا ...منتظرم ...:hamdel:

زکات دیدگان چون تو شاهی

مگر آن نیست کاندازی نگاهی؟

کربلا سلام .....گناه کاری باهام کرده که تو هیچ، حتی مشهد رفتن هم برایم آرزو شده ...... من خراب کردم خودت درستش کن آقا !!!

[FONT=arial black]حسین جان
بین بازار غلامان نظر انداخته ای
جنس مرغوب نبودم نخریدی؟! باشد!

دست عشاق گرفتی و حرم بردی...اه...
طبق معمول ز من دست کشیدی؟! باشد!

این همه زار زدم، داد زدم کرب بلا
این حرم گفتن من را نشنیدی؟! باشد!

چه کنم تلخی تو باز حلاوت دارد!!
دل تنگم بخدا میل زیارت دارد!

لطف کن حضرت ارباب قتیل العبرات
اربعین، پای پیاده، برسم کرببلات

IMAGE(https://encrypted-tbn2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcTOJVG43JImK5paWn-sdq1dt7XaNTuaq-VJszjFQdutnHePRu_k)

IMAGE(http://ar.rasekhoon.net/userfiles/Article/1392/09/A11354.JPG)

[FONT=arial black]سرمایه ندارم که برم محضر ارباب
سرمایه سری هست فدای سر ارباب

از کودکی ام یاد گرفتم که بگویم:
مادر پدرم نذر پدر مادر ارباب..

باز هم زایرت نیستم از دور سلام ...فدای تو بشم..دریابم:hamdel:

حسین جان:hamdel: مولای ما و آقای ما بعضی ها می گویند"کربلا،بین الحرمین،حسین"و راست می گویند لا یوم کیومک یا ابا عبدالله ولی با اجازتون من می خواهم بگویم "مدینه،بقیع،حسن:hamdel:":Ghamgin:

خوب دیگه تنبلا انشالله عرفه کربلا هستم.

یک تکونی به خودتون بدهید
یک پاسپورت تهیه کنید( از الان پول جمع کنید لااقل برای اربعین دویست یا سیصد دارید)
هم پول پاسپورت میشه هم رفت و برگشت.

نگید نگفتا

........

از نظر من کسی که حداقل اربعین کربلا نیاد
نخواسته بیاد
و بگه نتونستم بیام برامن توجیه قابل قبول حساب نمیشود.

در مصرع اول ،کربلا میخواهم!

در مصرع بعد ،کربلا میخواهم!

صد بیت اگر گفته شود در شعرم

هر مصرع آن، کرببلا می خواهم!

ایراد ندارد ، به کسی اصلا ً چه؟

شعر خودم است ، کربلا میخواهم!

يک عمر به هر روضه که رفتم گفتم

با پای پیاده ، کربلا می خواهم!

اللهم الرزقنا حرم

قصه عشق از جایی شروع شد که خدا
مهر یک شش گوشه انداخت
در دل من


السلام علیکم یا اباعبد الله الحسین (ع)

حسین جان می گوبند یک نگاه محبت آمیزت برتر از لذات بهشتی و نعمات بی پایانش هست؛

جان مادرت زهرا (سلام الله علیها) نیم نگاهی هم به ما بکن ...


السلام علیکم یا اباعبد الله الحسین (ع)

حسین جان می گوبند یک نگاه محبت آمیزت برتر از لذات بهشتی و نعمات بی پایانش هست؛

جان مادرت زهرا (سلام الله علیها) نیم نگاهی هم به ما بکن ...


هادی بزرگوار !
او نگاهش کامل است بر ما وتو
زین سبب داریم با او گفتکو
گر نبودی عشق واحسان حسین
ما نبودیم و نبود جام سبو

[FONT=Courier New]تنها دعا کن:

اگر عمر من کفاف نداد

....

جنازه ام شب جمعه،

به "کربلـــآ" برسد

IMAGE(http://sangariha.com/i/attachments/1/1424377696600608_large.gif)


[FONT=Courier New]چندی ست خواب حرم را هم ندیده ام.....


[FONT=Courier New]IMAGE(http://sangariha.com/i/attachments/1/1424380563660271_large.jpg)

صلی الله علیکـــــــــــــــــــــ ..

سلام آقا
باز منم همان گدای همیشگی
همان زاده سالهای نه چندان دور چهل روزگیهای نبودنت
همان رهاشده با دستهای آسمانی ات
همان که سالهاست داغدار سینه زنی برای توست
همان گریه کن دوری حرمت ....

یادت هست روزهای پاک و آسمانی بودنم؟
چه شبها که ضجه زدم برای حرمت...
ولی راهم ندادی

حال که غرق گناهم دعوتم کرده ای؟!

باورم نمیشود
من و ظهر عاشورا و بین الحرمین ...

[FONT=arial black]فقط 44 [FONT=arial black]روز تا حرم مانده
دلم تاب ندارد ...

[FONT=arial black]آقاجان
یادت هست آرزوی دیرینه ام برای روزهای حرم چه بود؟؟؟

بیام به کربلا و برنگردم
بیام به کربلا و برنگردم
بیام به کربلا و برنگردم

چرا گرفتارم کردی؟
حال چه کنم؟
چه کنم با دل شکسته ....
برنگردم بدون من میمیرد
برگردم چگونه تاب بیاورم هوای بی تو بودن را؟؟؟

ببین چه کردی با دلم؟
چه کنم با این دلتنگی شیرین؟
با این حس مبهم؟؟؟
...


مختار: تو چرا از قافله عشق جا ماندی؟ کیان: راه گم کردم ابو اسحاق.
مختار:راه بلدی چون تو که راه را گم کند ،نابلدان را چه گناه؟
کیان: راه را بسته بودند از بیراهه رفتم هر چه تاختم مقصد را نیافتم، وقتی به نینوا رسیدم خورشید بر نیزه بود.
مختار: شرط عشق جنون است ما که ماندیم، مجنون نبودیم.

چه خبر از کربلا...؟

چشمم که نه، ولی دلم هر روز و شب و هر لحظه آنجاست...

اصلا راستش را بگم....؟؟؟

یه زمانی کسی میرفت کربلا خیلی تو چشم بود...

ولی الان کسایی که جاموندن بیشتر تو چشمند...

يااباعبدالله(ع)....
پایم که جامانده....

دلم را میفرستم به زیارتت ارباب....

انگار که قسمت نیست....

چشمانم کربلایی شوند....

امسال هم دلم راهی کربلا میشود.........

بـردن نـام حـسيـن اذن خــدا مـيــطلبـد
نـــظر مــرحــمت فـــــاطـمه را مــيطلبـد
بـردن نـام حـسيـن ديـــده تـر مـيخواهد
سينه اى سوخته از سوز جگر ميخواهد

جواب یک شاعر به شاهین نجفی در پی اهانت به علمدار کربلا ♧

حتما بخونيد
.
.
.
.
خبر آمد كه به دلدار اهانت شده است
.
وَ به دستان علمدار جسارت شده است
.
به خيالت مثلا قافيه سازى كردى
.
بچه جان با دُم يك شير تو بازى كردى
.
پسرك آخر اين قصه خودت باخته اى
.
اين چه ابيات كثيفيست به هم بافته اى
.
به چه حقى تو دَم از دست علمدار زدى
.
شرح رسوايى خود را همه جا جار زدى
.
بى حيا حضرت عباس كجا وُ تو كجا
.
مايه ى فخر همه ناس كجا وُ تو كجا
.
تو كه هستى كه از عباس سخن مى رانى
.
ذره اى نام وُ نشان پدرت مى دانى؟
.
طينت پاك و نياكان نكو مى خواهد

بردن نام علمدار وضو مى خواهد
.
توىِ گنجشك به شيطان لعين بنده شدى

باز با واژه ى "شاهين" سبب خنده شدى
.
نجفى! با پسر شاه نجف كارَت چيست؟

خود ابليس حيا كرد وُ هوادارَت نيست

پرچمش فوق علم هاست علمدار حسين
.
پسر سوم زهراست علمدار حسين

اسوه ى مردى وُ اسطوره ى مردانگى است

بانىِ مكتب جانبازى و پروانگى است
.
صولت صفدرى وُ هيبت حيدر دارد

همت وُ معرفت فاتح خيبر دارد
.
خود الله به عباس على مغرور است

چشم خفاش به اين نور خدايى كور است