جمع بندی آیا منطق اسلام این است؟ (ولایت مولا بر کنیزش)

تب‌های اولیه

222 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

قیاس درستش اینه که میفرمودید زنی که اون رو به زور و بدون رضایتش شوهرش دادن ، اگر مرد باهاش رابطه داشته باشه ، مرتکب حرام و زنا شده؟
در این صورت پاسخش اینه که بله ، نه تنها مرتکب حرام و زنا شده ، که کلاً عقدشون باطله و زن میتونه بدون طلاق شوهر دیگری اختیار کنه


لطفا سند این حکم فقهی رو هم مستند بیان کنید.
قیاسی که تصحیح کردید چون در پست های قبلی بود بیان نکردم.


میشه دقیق و مستند بفرمائید کجای حکم مشکل داره؟
منظورم مشکل سندی و یا دلالتیه.
من که عرض کردم کارشناس روایات و احادیث نیستم
خیر هیچ دلیلی نمیتونم بیارم ، اما با عقلم سازگار نیست و نمیتونم بپذیرم
دلیل سازگار نبودن با عقل رو هم توضیح دادم که میل شخصی نیست ، بلکه:

1 - با شناختی که از اسلام دارم سازگار نیست

2 - با هدفی که اسلام ادعای اون رو داره سازگار نیست

3 - اینکه گفته میشه سفارش های زیادی در عدم اجرای اون هست ، دلیلی بر نادرست بودنشه

البته الان اجرا نمیشه و به عبارتی موضوع نداره
فرض کنید الان با آمریکا یا اسرائیل بجنگیم و اسیر زن از اونها بگیریم (کافر هم باشن). اون وقت چطور؟

اگر شما پول رو با زن یکی میدونید ، که بنده دیگه با شما حرفی ندارم!
ضمن اینکه حتی همون مال (مثلاً اتومبیل) رو هم آدم حاضر نمیشه بده هر روز یکی باهاش دور بزنه ، چه برسه به همسر!!!

برادر من فقط یه مثال زدم تا این استبعاد رو از ذهن شما پاک کنم، نه اینکه زن و پول یکی هستند!!!!

لطفا سند این حکم فقهی رو هم مستند بیان کنید.

رضايت زن و مرد به ازدواج شرط است و بدون آن عقد صحيح نيست
توضيح المسائل مراجع، م 2370؛ آيت الله نورى، توضيح المسائل، م 2366؛ آيت الله وحيد، توضيح المسائل، م 2379 ؛ آيت الله سيستانى، منهاج الصالحين، ج 2 م 41 و آيت الله خامنه‏اى، اجوبةالاستفتاءات س 70.

بدیهیه که وقتی عقد صحیح نباشه ، یعنی دو طرف به هم نامحرم هستن
و و قتی دو نفر به هم نامحرم باشن ، رابطهء جنسی اونها یعنی زنا

همچنین بدیهیه که وقتی زنی به مردی محرم نشده (همسرش نشده) ، یعنی هنوز مجرده ، پس میتونه شوهر دیگری اختیار کنه

من که عرض کردم کارشناس روایات و احادیث نیستم
خیر هیچ دلیلی نمیتونم بیارم ، اما با عقلم سازگار نیست و نمیتونم بپذیرم
دلیل سازگار نبودن با عقل رو هم توضیح دادم که میل شخصی نیست ، بلکه:

1 - با شناختی که از اسلام دارم سازگار نیست

2 - با هدفی که اسلام ادعای اون رو داره سازگار نیست

3 - اینکه گفته میشه سفارش های زیادی در عدم اجرای اون هست ، دلیلی بر نادرست بودنشه



یعنی هر چی با عقل شما ناسازگار باشه باید انکارش کنید؟
مثلا شما اگر ندانید دلیل دو رکعت خواندن نماز صبح چیه باید ترکش کنید؟
یا اگر ندانید چرا نماز رو به این شکل خاص میخوانیم، باید انکارش کنیم؟
یا اگر حکمت پرداخت دیه و یا نسبت تقسیم ارث و یا ... را ندانید باید انکار کنید؟

در اصول دین انسان حق تفکر و به کار گیری عقل رو داره و اصلا تقلید جایز نیست اما اگر دین رو پذیرفت در فروع دین که یکی از مواردش بحث کنیز و احکام اون هست رو باید تعبدا قبول کنه و حق چون و چرا نداره.

تجاوز با این چیزی که شما میفرمائید فرق داره.
منم منظورم همینه که اسم نزدیکی با کنیز رو تجاوز نذارید، ممکنه رضایت قلبی نداشته باشه ولی اسم این تجاوز نیست مگر اینکه منظور شما از تجاوز همان کراهت باشه که بحث خیلی فرق میکنه.
البته اسم تجاوز رو بنده نگفتم. فکر کنم جناب "طلوع" گفتن
اما چه تفاوتی میکنه؟

تجاوز جنسی یعنی چه؟
یعنی مردی با زنی نزدیکی کنه در حالیکه اون زن هیچگونه تمایلی نداره و جبراً به نزدیکی وادار شده باشه
این یعنی تجاوز! لازم نیست مرد حتماً زن رو زیر مشت و لگد بگیره که اسمش بشه تجاوز!
علتش هم خیلی واضحه چون در رابطهء جنسی مرد فاعله و زن مفعول
اگر توضیحات کافی نیست تا در خصوصی کامل کامل توضیح بدم که چرا نزدیکی با کراهت هم نوعی تجاوز به حساب میاد


یعنی هر چی با عقل شما ناسازگار باشه باید انکارش کنید؟
مثلا شما اگر ندانید دلیل دو رکعت خواندن نماز صبح چیه باید ترکش کنید؟
یا اگر ندانید چرا نماز رو به این شکل خاص میخوانیم، باید انکارش کنیم؟
یا اگر حکمت پرداخت دیه و یا نسبت تقسیم ارث و یا ... را ندانید باید انکار کنید؟
لطفاً به دلایل من دقت بفرمایید. من سه دلیل برای شما آوردم
ضمناً اگر پست های فبلی من رو بخونید ، دقیقاً به همین موارد که گفتید اشاره کردم که هرگز در اینها برای من سؤال پیش نمیاد
برای درک بهتر نظر من ، لطفاً پست شماره 10 رو مطالعه بفرمایید

در اصول دین انسان حق تفکر و به کار گیری عقل رو داره و اصلا تقلید جایز نیست اما اگر دین رو پذیرفت در فروع دین که یکی از مواردش بحث کنیز و احکام اون هست رو باید تعبدا قبول کنه و حق چون و چرا نداره
قابل توجه تمام دوستان که مطالب قبلی بنده رو خوندند
تشکر میکنم از شما جناب "صفایی" که بالاخره شما هم همین جواب رو به من تحویل دادید. اگر پاسخی غیر از این داده میشد تعجب میکردم

اتفاقاً من هم به اساتید سایت پیشنهاد دادم که تمام تاپیک های مربوط به فروع و احکام رو ببندن و فقط اصول رو برای مباحثه باز بذارن
ولی ظاهراً قراره برای سرگرمی باز باشن!

با سلام
عرض ادب و احترام
دوستان عزیز

پست های تایپک رفته رفته تکراری شده
و یا بحث در برخی مواقع از موضوع اصلی خارج می شود

لطفا دوستان نظرات نهایی خود را بیان نمایند تا بحث را جمع بندی نماییم

ببینید اون مولایی که حداقل یک زن و حداکثر چند زن داره چرا باید از کنیز هم تمتع جنسی ببره؟ جز برای خوشآمد خودشون؟
من نگفتم الزاما اون زن ازدواج کنه با غلام، همونطور که امروزه زنانی که شوهرشون فوت میکنه رو برای نیاز جنسیشون به زور به ازدواج کسی درنمیارید (البته اینجا مساله به مراتب بدتر از یک ازدواج تحمیلی است). در صورت نیاز جنسی خود کنیز، اولویت با ازدواج با غلام هست. نه تزویج با مولا (و نه تزویج بلکه ملکیت جنسی و بلکه تحلیل جنسی)

البته اینجاها طلاق و ازدواج نداریم در روایات معتبر اومده برمیگرداند به غیر نکاح و به غیر طلاق. فقط خون خود فرد باید حفظ بشه.

سلام علیکم و رحمه الله

1- تعدد زوجات در اسلام حرام ندانید چون حرام نیست .
( لطفا بدلیل انحراف بحث در این تاپیک دوستان پیگیر این مساله نشوند )

کنیز را در اسلام بنیت تمتع جنسی و برده را بنیت کار کشیدن درون خانه مسلمان نمیبرند. در بطن جریان زشت برده داری در جامعه جاهلی فرصتی برای تربیت اسلامی ایجاد شد تا برده و کنیز در بطن جامعه اسلامی تربیت شود . ( این متن را مطالعه بفرمائید )

2- تفاوت حقوق کنیز و زن مسلمان آزاد را نمیخواهید بپذیرید .

بسیار خوب من یک سوال مطرح میکنم شما راه حال نشان دهید .

فرض بر اینکه به اصرار شما خداوند حکم داد کنیز حق انتخاب همسر را مانند مسلمه آزاد داشته باشد .

کنیز رفت و عقد دائم با مردی خواند و مرد بنا بر حکم شرع نه تنها اجازه کار برای غیر را نداد حتی مجوز خروج از خانه را هم به زن نداد .

به این ترتیب کنیز ار کفالت مولی خارج شد و به کفالت شوهردرآمد .

حال شما تکلیف مولی را مشخص کنید.

نمیتوان تمام مسائل دین اسلام رو چه در جهت خوبی چه در جهت بدی توجیه کرد چون این لازمه اش قبول موید بودن اون سخنان نسبت به هم هست. (نه قبول تناقض صحبت انسانهای عادی) و این تلاش رو اون باید انجام بده که اکثرا هم ناکام میمونه و گفته میشه حکمتش دست خداست چون نمیتونه جمعشون بزنه.
اما اگه شما میتونید جمع بزنید بگید مگه گروه هایی مثل زن یائسه، زنی که عقد کرده ولی هنوز آمیزش نشده، زنی که حامله هست و وضع حملش چند لحظه بعد جدایی باشه عده نمیخواد؟ اونا حکمت بازگشت به زندگی که قرآن در آیه دیگه ای برای حکمت عده ذکر میکنه ندارن؟

کنیز یائسه 45 روز عده دارد
کنیز که حیض میشود مدت حیضش مدت عده اوست
زن آزاد مطلقه مدت عده اش 3 ماه و ده روز معادل 3 حیض است
زن آزاد شوهر مرده مدت عده اش 4 ماه و 10 رو است
...
..

جماع با همه این زنان حلال بوده و فرزند همه این زنان حلال زاده اند و در شرایط برابر
ولی یکی یک حیض عده اوست و دیگری بیش از 3 یا 4 حیض .

با وجود سونوگرافی هم کمتر فقیهی ممکن است پیدا شود و معتقد باشد که مدت عده بقول جناب مسعود 24 ساعت ( به اندازه زمان اعلام نتیجه سونوگرافی است )

اینها دلالت بر این میکند عده طهر عده ای صرفا برای صحت نسل نیست . برای اطمینان از صحت نسل و بیش از آن که مساله ای تعبدی است .

لتعرف برائة رحمها من الحمل او تعبداً (بحرانی، بی‌تا: ج25، ص23).
زن عده نگه می‌دارد تا از پاک بودن رحمش از حمل آگاهی یابد یا اساساً صبر کردن از ازدواج در مدت عده از باب تعبد است

علامه طباطبایی فرمودند ..تا امام معصوم دستور ندادند احدی حق نداره کسی رو به کنیزی ببره !این یعنی سوءاستفاده کردن از حکم !!این یعنی ظلم وجور !!

خواهر خوبم اگه منبعتون رو بنویسید بهتر میتونم ببینم. اینطوری نیست. یعنی دستور عام که در چه مواردی کنیز بگیرید رو ائمه در روایات گفتند اما لازم نیست دستور خاص بدند یعنی اسم برد کنند.

البته اینجا یه بحث دیگه ای هست شاید منظور حضرتعالی اونه در مورد شرایط امروز. فقها با دلایلی که خودشون برای خودشون دارند. یک مساله ای دارند که جنگ دفاعی که همیشه واجبه چون به هرحال دفاع هست. اما جنگ تهاجمی رو باید فرمانش رو امام معصوم صادر کنه. مثل این که در اواخر عمر پیامبر سپاه به فرماندهی اسامه به سمت روم فرستادن. طبعا در شرایط امروز که اجازه گیری ممکن نیست جهاد ابتدایی هم اتفاق نمی افته کنیز هم از منابع عمده اش در جنگ هست. ولی فقهای اخیر تغییر رویه داره دیده میشه و اجازه جهاد ابتدایی رو بدون اذن معصوم جائز میدونند. (آیت الله خوئی و خامنه ای) که به تبعش کنیز هم به دست میاد.

با سلام ....بله میدونم ..شما هم اینو میدونید که چه رفتاری محبت آمیز ی با اونا داشتن ؟

این که مادر برخی ائمه کنیز بودن هیچ منافاتی با قوانین دیگه ای که ائمه در مورد عمومیت مساله کنیز گفتن نداره.

شما اگر کمی تاریخ رو دیده باشید خیلی از پادشاهان بزرگ وارث سلطنتشون از کنیزشون به دنیا اومده به شدت نسبت به اون کنیز تعصب داشتن و خیلی جایگاه رفیعی پیدا میکرده و مادر ولیعهد و بعدها هم مادر سلطان بعدی بوده. اما همون پادشاهان در حمله هاشون، سپاهشون در جنگ زنان طرف مقابل رو به کنیزی میبرده. و باز گاهی هم باز در همان جوامع غیر اسلامی مثل یونان و روم افراد معمولی کنیزی میگرفتن طبق طبیعت انسانی محبت یا تعصب خاصی بهش پیدا میکردن.

اما اینا هیچ کدوم منافاتی با جنایاتی که در همان جوامع روم و یونان در باقی موارد با برده ها اتفاق میافتاده که نداره، برده ای که شما محبت و تعصب خاصی بهش نداری همینطور فرزند پسری برای مولا نیاوزده.

در بطن جریان زشت برده داری در جامعه جاهلی فرصتی برای تربیت اسلامی ایجاد شد تا برده و کنیز در بطن جامعه اسلامی تربیت شود .

اینو که قبلا نوشتم. نوشتم اولا از نظر شیعه مگه اون اعراب فرهنگی داشتن؟ اعرابی که سقیفه، انحراف جریان امامت، کربلا رو درست کردن؟ دوما بر فرض پذیرش فرهنگ داشتنشون، چرا اونا رو به حال خودشون نذاریم که از خانمهای خونه با فرهنگ اسلامی رو آشنا بشن.

فرض بر اینکه به اصرار شما خداوند حکم داد کنیز حق انتخاب همسر را مانند مسلمه آزاد داشته باشد .

کنیز رفت و عقد دائم با مردی خواند و مرد بنا بر حکم شرع نه تنها اجازه کار برای غیر را نداد حتی مجوز خروج از خانه را هم به زن نداد .

به این ترتیب کنیز ار کفالت مولی خارج شد و به کفالت شوهردرآمد .

حال شما تکلیف مولی را مشخص کنید.

اگه منظورتون قبل از تقسیمه به ملکیت همون آزاد درمیاد. اگه بعد از تقسیم، و در جریان اینکه مالک ولایت جنسی نداشت. و کنیز کار میکرد و از طریق خانمهای خونه با فرهنگ اسلامی آشنا میشد. عاشق مرد آزادی شد. اگه منظورتون اینه اون مرد آزاد باید یک کنیز با همون کارایی به مولا بده. یا قیمتش رو به مولا بده. اما اگه پول نداشت در عین حال عاشق بود. میتونه ازدواج کنه ولی دیگه اجازه اش برای خروج از منزل زنش و کار برای مولا ساقط بود.

کنیز یائسه 45 روز عده دارد

این خوبه (یعنی از غلظت مساله تا حد زیادی کم میکنه ولی از بین نمیبره)
به شرط منبع البته

پس چرا پیامبر(ص) سفارش میکردن که با اونها مهربان باشید؟
آیا پیامبر میخواستن خلاف خواست خدا عمل کنن؟

ثانیاً ، آیا با خوار و خفیف کردن کسی ، موجبات هدایتش فراهم میشه؟ (اگر هدف اسلام هدایته؟)

با سلام ..برادر بزرگوار..اگر شخصی بنده رو به قتل برسونه خداوند به والدین اجازه داده که قصاص کنند یعنی شخص قاتلو اعدام کنند ..حالا .. ..اگر قاتلو اعدام کنند حقش بوده واگرم هم اونو ببخشند از بخشندگی والدینمه نه اینکه حق اون این بوده باشه ..کنیز جرم سختی رو مرتکب شده بلاخره ضررهایی رو به مسلمین رسونده واز این نظر باید تنبیه بشه وحکمهایی براش اجرا بشه..خب حکومت اسلام اگر با اون با رافت رفتار کنه در اصل از بزرگی اسلامه که داره به اونا لطف میکنه وگرنه همون حکمی که براشون گذاشتند حقشونه !!!!!!!!!!

خواهر خوبم اگه منبعتون رو بنویسید بهتر میتونم ببینم. اینطوری نیست. یعنی دستور عام که در چه مواردی کنیز بگیرید رو ائمه در روایات گفتند اما لازم نیست دستور خاص بدند یعنی اسم برد کنند.
با سلام ..کافیه این مطلبو سرچ کنیدکنیز در اسلام

بنده تاپیکی درمورد برده داری میخوندم این متن رو کارشناس همین سایت گفتن:
حكم كنيز نيز همان صورت را دارد با اين تفاوت كه طلاق كنيز بدست مولاي اوست يعني مولاي كنيز مي تواند كنيز را از شوهري كه عبد خود اوست جدا كند و اين در حكم طلاق اوست لذا بايد استبراء رحم كند ( شبيه به عده در زنان آزاد) سپس خود مولا مي تواند با او همخوابگي نمايد و آنگاه دوباره او را به همسري شوهر قبلي اش در آورد .

آیا این حکم حکم اسلام است؟
آیا این حکم منطبق بر عقل است؟ یعنی ی کنیزی شوهر دارد و اربابش این حق رو دارد که او را از شوهر جدا کند و هر کاری خواست با او بکند و بعد به شوهرش بدهد؟
آیا غیرت یک مرد اجازه میدهد کسی با همسرش چنین کند؟
آیا حقوق انسان در اسلام اینست؟

مقدمات جواب:
1. اصولا بنده و کنیز خدمت گذار و در اختیار مولای خویش اند.
2. ایندو از خود اختیاری نداشته و تصمیم گیر نهایی مولی است.
3. ملکیت کنیز سبب حلیت استمتاع است.(همانند عقد در زن ازاد)
4. حکم و قانون شرعی(و یا حتی اجتماعی) باید کلی باشد و مصلحت عمومی را در نظر بگیرد.(البته گاهی موارد ممکن است عادلانه به نظر نرسد اما در غالب موارد عادلانه است)
5. صرف نظر از مصلحت عمومی به خاطر وجود برخی موارد نقص نادر عقلانی نیست.
6. علم نداشتن به حکمت چیزی مساوی با حکیمانه نبودن ان چیز نیست.
7. عقل انسان تسلط کامل بر حکمت های احکام ندارد.

جواب:

وظیفه کنیز ویا بنده خدمت گذاری برای مولی است و اگر مولی به ایندو اجازه ازدواج بدهد در حق انها لطف کرده و از حق خود گذشته است و سلب این لطف هم ظلم در حق انها نیست.
و اگر اسلام حق ازدواج را به اختیار ایندو میگذاشت حق مالکیت مولی ضایع میشد چرا که بالاخره ساعاتی از شب یا روز در اختیار مولی نبودند. بنابراین باید مولی تصمیم گیر ازدواج و طلاق باشد تا ملکیتش ضایع نشود.
اما عقلانی بودن این حکم مبتنی بر مقدمه چهارم و پنجم است. و اگر عقل ما به حکمت ان راه نیافت بنابر مقدمه ششم حکم به عدم علم به فایده میشود نه فایده نداشتن یا قبیح بودن.
اما حقوق انسان در اسلام بحث جداگانه ای میطلبد و البته باید در نظر داشت که تکامل انسان تدریجی است و اسلام هم در احکام این تدریج را رعایت نموده مثلا شرب خمر در سه مرحله ممنوع میشود نه به یکباره، در مورد کنیز و بنده هم همینطور است که با وجوب ازاد کردن بنده در کفارات و ... ویا استحباب ان و همچنین اشنایی انها با اموزه های اسلامی در خانه های مسلمین و ... قابل توجیه است.

با سلام ..برادر بزرگوار..اگر شخصی بنده رو به قتل برسونه خداوند به والدین اجازه داده که قصاص کنند یعنی شخص قاتلو اعدام کنند ..حالا .. ..اگر قاتلو اعدام کنند حقش بوده واگرم هم اونو ببخشند از بخشندگی والدینمه نه اینکه حق اون این بوده باشه ..کنیز جرم سختی رو مرتکب شده بلاخره ضررهایی رو به مسلمین رسونده واز این نظر باید تنبیه بشه وحکمهایی براش اجرا بشه..خب حکومت اسلام اگر با اون با رافت رفتار کنه در اصل از بزرگی اسلامه که داره به اونا لطف میکنه وگرنه همون حکمی که براشون گذاشتند حقشونه !!!!!!!!!!

سلام
باز برگشتیم سر خونهء اول!
ببخشید ولی الان بار چندم هست که دارم این مطلب رو میگم
ما هم نگفتیم قربون صدقهء اسیر برن. عرض د اسیر رو به کار وادار کنن ، کتک بزنن ، حتی مثل همون قاتل اعدامش کنن
با کتک زدن ، کار کشیدن و حتی اعدام کردن ، فرد در عین حال که تنیبه میشه ، اما اینطور نیست که هیچی براش باقی نمونه
اما استفادهء جنسی یعنی اوج تحقیر و خورد کردن یه انسان ، جوری که دیگه هیچ ارزشی و هیچ شخصیتی براش باقی نمونه

شما فکر کنید یه کنیز بارها و بارها بین مردها دست به دست شده باشه و ازش استفادهء جنسی برده باشن
چنین زنی حتی اگه فرض کنیم به راه راست بیاد و مسلمان بشه و آزاد هم بشه ، دیگه چطوری میتونه تو جامعه سر بلند کنه؟
وقتی هر روز باید چشمش به چشم مردهایی بیفته که چند روزی مال اونها بوده

شما مدام از رافت اسلامی میگید. اگر اصل حکم صحیح بوده ، دیگه این همه اصرار به رافت برای چیه؟!
تمام اینها رو من در پست های مختلف دونه به دونه توضیح دادم. از بحث رافت اسلامی بگیرید تا سایر موارد
اما باز همون ها به عنوان پاسخ تکرار میشه!
جناب "محراب" میفرمایند پست ها تکراری شده
عرض میکنم تقصیر از پرسش کننده ها نیست ، بلکه جواب هایی که تک تک رد شدن باز دارن تکرار میشن

صحبت آخر من:
به ایرادهای مطرح شده درمورد حکم کنیز (تمام ابعادش از جمله موضوع تاپیک) ، هیچ پاسخی تا الان داده نشده بجز دو پاسخ:

1 - حکمتی داره که بر ما پوشیده است

2 - تحقیق فقط در اصل جایز است و فروع و احکام رو باید تعبداً بپذیری

من هم گفتم اگر بنا بر پاسخ 2 باشه ، پس تاپیک های مربوط به شنهات فروع و احکام وجودشون کاملاً بی مورده
لذا تنها و تنها پاسخ 1 باقی میمونه ، یعنی اینکه: حکمتی داره که ما نمیدونیم

من هم همین رو به عنوان پاسخ دریافتی از سایت درنظر میگیرم
همگی موفق باشید

سلام

1. اصولا بنده و کنیز خدمت گذار و در اختیار مولای خویش اند.
پس این ادعا که اسلام مخالف برده داری است ، دروغی بیش نیست

7. عقل انسان تسلط کامل بر حکمت های احکام ندارد.
تمام صغری کبرایی که چیدید ، خلاصه اش همین یک جمله بود
یعنی همون که من در پست قبل گفتم:
"حکمتی دارد که ما نمیدانیم"
بقیهء جملات شما از مورد 1 تا 6 و همچنین قسمت "جواب" ، فقط شاخ و برگ دادن بود
از هر راهی که بروید ، در نهایت به یکی از دو پاسخ بالا خواهید رسید و هیچ پاسخ دیگه ای وجود نخواهد داشت

(بگذریم از اینکه بیشتر سؤال های من هم در لابلای مباحث بی پاسخ گذاشته شد!)

بسیار خوب من یک سوال مطرح میکنم شما راه حال نشان دهید .

سلام
جناب "محراب" زیر پست شما صلوات زدند. این یعنی با نظر شما موافق هستن
پس اگر ایشون اجازه بدن (چون گفتن جمع بندی آخر رو انجام بدید) ، من راه حل رو ارائه میدم

استاد محراب میشه لطفا یه توضیح اجمالی در مورد کنیز واحکام کنیزداری رو بفرمایید ؟

سلام.
سلام به شما
صحبت علامه طباطبایی رو از شما خواستم هنوز برام ننوشتید. خیلی مهمه
(شاید درصد زیادی از ایرادهای ذهن من رو حل کنه)

ضمناً یه پیشنهاد هم دارم خواهر گرامی
شما برای هر جمله یک پست جدا قرار میدید که هم تاپیک رو طولانی میکنه و هم پیدا کردن مطالب شما رو برای کاربران دشوار میکنه
به نظرم اگر بتونید پست های کوتاه رو با هم ترکیب کنید خیلی بهتر باشه (جسارت بنده رو ببخشید :Gol:)


لطفا دوستان نظرات نهایی خود را بیان نمایند تا بحث را جمع بندی نماییم

با سلام
من تقریبا تمامی پست های این تاپیک رو خوندم سوالی که از اول پرسیده شده بود پاسخ داده نشد
اما پاسخ های شما به سوال دوستان بیشتر بر تعجب من افزود
3. اگر كنيز با شخصِ ديگرى ازدواج كرده باشد يا او را به ديگرى بخشيده باشند، پس از سپرى شدن مدّت زمان عده‏ طلاق با شوهرش يا تمام شدنِ زمان بخشش، مجدداً كنيز بر مالكش حلال مى‏شود.

در حالی که سوال ما از چرایی این حکم بود چرا اسلام به زنان ( کنیزان ) به چشم کالا نگاه ک

کدام تجاوز جنسی؟؟؟
چرا احکام اسلام را این گونه برداشت می کنید؟؟؟
چه تجاوزی؟؟؟ به کدام فرد تجاوز می شود ؟؟
شما چرا بخشی از احکام را می خوانید و بخشی را رها می کنید؟؟؟
بعد از هر بار ازدواج این فرد با عبدی یا هرفرد دیکری باید استبرا رحم شود این یعنی تجاوز جنسی؟؟؟

اگر زنی بر ضد اسلام ( نه صرفا جنگجو و مبارز، احتمال دارد پرستاری باشد برای درمان مجروحان آمده یا زنی باشد که از همه جا بیخبر در خانه خود مورد هجوم قرار گرفته باشد ) وارد میدان جنگ شود اسیر شود

1- برده و کنیز محسوب میشه و از این لحظه تنها لطفی که اسلام به اون میکند زنده نگه داشتن اوست اما مرتبه این فرد از حیوان نیز پایین تر میاید اینجا دیگه نمیتونید مدعی شید اسلام دینی است که تضادها رو از بین برده و افراد رو از عناوین و القاب اربابی و بردگی نجات داده چون خودش داره به کنیز گرفتن افراد تشویق میکنه
2- همانند کالایی با او رفتار میشه، میشه به راحتی هر زمان که مولا امر کرد به جسمش حمله کرد نه فقط خود مولا بلکه میشه در اختیار دیگران هم قرارش داد البته این اصلا تجاوز نیست چون کنیز استبراء رحم شده و همین برای استفاده جنسی بدون رضایت اون کافی ست

3- حالا فرض کنید این کنیز شوهر کرده هر بار مولا خواست میتونه بره از شوهرش پسش بگیره بهش تجاوز کنه دوباره پسش بده درست مثل کالایی که قرض گرفته البته باز تجاور نیست چون استبرا رحم شده چهل روز صبر کرده الکی که نیست خانم تمیز شده نو شده دوباره میشه ازش استفاده کرده

4- این کنیز مادر شده باز مولا هوس پیدا میکنه سن و سال و ... مهم نیست دوباره یه طلاق صوری با شوهر ( همون غلام بدبخت ) راه میندازه و باز کنیز در اختیار مولا قرار میگیره این وسط احساسات زن و شوهر و بچه مهم نیست چون استبراء رحم شده هیچ تجاوزی هم صورت نگرفته حلاله دیگه ...

واقعا نمیدانم شما برای چه کسانی دارید جواب میدهید مگر سوال کنندگان بچه اند که با این جوابها قانع شوند البته دیگر بچه ها هم با این جوابها قانع نمی شوند
بهتره خودمون رو فریب ندهیم هیچ توجیهی برای حکم برده داری و برده گیری و احکام ضایع کنیز وجود نداره هیچ باوجدانی در جهان فارغ از دین و جنسیت چنین حکمی را نمی پذیرد
اگر این حکم واقعی باشد ( که صد در صد اشتباه بودن آن معلوم است ) اسلام با این حکم تمامی احکام قبلی خود چون مبارزه با برده داری، مبارزه با تضاد طبقاتی، احترام به شخصیت و حقوق انسان ها رو زیر سوال میبرد

با سلام
سلام خواهر گرامی
(سرکار خانم "شبنم" وارد شدن! خدا رحم کنه :Nishkhand:)

4- این کنیز مادر شده باز مولا هوس پیدا میکنه سن و سال و ... مهم نیست دوباره یه طلاق صوری با شوهر ( همون غلام بدبخت ) راه میندازه و باز کنیز در اختیار مولا قرار میگیره این وسط احساسات زن و شوهر و بچه مهم نیست چون استبراء رحم شده هیچ تجاوزی هم صورت نگرفته حلاله دیگه ...
این مورد رو من فراموش کرده بودم خوب شد اشاره کردید
اگر این غلام و کنیز فرزندی داشته باشن و بعد فرزند ببینه که مادرش هر چند ماه یک بار میره و با مولا.....!!!!!
چه چیزی بار بیاد از این فرزند...!!!

من دیگه حرفی برای گفتن ندارم!

سلام به شما
صحبت علامه طباطبایی رو از شما خواستم هنوز برام ننوشتید. خیلی مهمه
(شاید درصد زیادی از ایرادهای ذهن من رو حل کنه)
با سلامhttp://www.makaremshirazi.org/compilation/Reader.aspx?lid=o&mid=75503&catid=6557&pid=72303

سلام داداش ...

واقعا شما اگر جای حضرت موسی (ع) بودین و میدیدن حضرت خضر یک بچه رو میکشه چکار میکردین؟

چه توجیهی داشتین براش؟ چون واقعا حضرت خضر این کار رو کردن .. و حالا کشتی و .. هم بودش .

دیگه از حضرت موسی ع خیرخواه تر هستین ؟ حضرت موسی ع پیامبر خدا بودن ... نتونستن تحمل کنن ..

با اینکه حضرت خضر قبلش گفتن اگه میخوای حکمت بهت یاد بدم باید صبر کنی و هیچی نگی اما

بازم حضرت موسی ع نتونستن تحمل کنن ...


سلام
ببینید ی تفاوت عمده هست حضرت موسی پیامبر بود بهش وحی میشد علم یقینی به خدا داشت
احتمالا چشم برزخی داشت و ... شما نمیتونید ایشون رو با بنده مقایسه کنید
وجدانا این حکم خلاف انسانیت نیست؟
چند دلیل میتونه داشته باشه :

ممکنه کسی نپرسیده از ایشون ..

دوم اینکه ممکنه گفتن اما جایی ثبت نشده ..

سوم اینکه ممکنه گفته شده و ثبت شده اما چون متواتر نبوده به مرور از بین رفته ... یا بدست ما نرسیده


این پاسخ صحیح نیست
به دلیل اینکه امام خیلی مطالب رو گفته که ازش نپرسیده بودن خوب اینو هم خودش میگفت چرا نگفته ؟ اگر جایی ثبت نشده مشکل از ما نیست وظیفه امام هست دین رو به ما برسونه
چون بنظرم تغییر فرهنگ و اینچیزا باعث میشه ما دیدمون نسبت به برخی مسائل تغییر پیدا کنه ... شاید تو اون دوران اهل بیت کسی با این موضوع مشکلی نداشته بوده ...

دلیل دیگری آوردید ولی اینم مشکل داره چرا؟
ببینید همه کار ها قراردادی نیست که مثلا در ی فرهنگ درست و در فرهنگ دیگه غلط باشه
بعضی کارها از نظر هر انسانی غلط هست و این عمل به نظرم جز همون هاست

سلام
ببینید ی تفاوت عمده هست حضرت موسی پیامبر بود بهش وحی میشد علم یقینی به خدا داشت
احتمالا چشم برزخی داشت و ... شما نمیتونید ایشون رو با بنده مقایسه کنید
وجدانا این حکم خلاف انسانیت نیست؟

سلام
ببینید مهم پیامبر یا آدم عادی بودن نیست ، ما یه وجه مشترک با ایشون داریم اونم اینه که من و شما حکمت خدا رو نمیدونیم ، حضرت موسی ع هم نمیدونستن..
:Gol:

به پیامبر بودن و یقین و فلان کار نداره ... فرض کن حضرت موسی ع حکمت نمیدونستن خرده گرفتن خودت داری میگی ایشون خیلی از ما بالاترن اونوقت من و شما که از نظر تقوا پایین تر هستیم فکر میکنیم که از حکمت خدا سر در میاریم؟؟


این پاسخ صحیح نیست
به دلیل اینکه امام خیلی مطالب رو گفته که ازش نپرسیده بودن خوب اینو هم خودش میگفت چرا نگفته ؟ اگر جایی ثبت نشده مشکل از ما نیست وظیفه امام هست دین رو به ما برسونه

شما فقط دلیل اول رو جواب دادی اما اون دو احتمال دیگه رو بررسی نکردی .:Gol:

ببینید همه کار ها قراردادی نیست که مثلا در ی فرهنگ درست و در فرهنگ دیگه غلط باشه
بعضی کارها از نظر هر انسانی غلط هست و این عمل به نظرم جز همون هاست

داداش من در ادامه اون بحثم برات مثال آوردم کارهایی که فک میکنن انسانیه و ما میگیم غیر انسانیه .. از متعه و چهار همسری هم برات گفتم :Gol:

طلاق در انسانهای ازاد هم همیشه با رضایت نیست، از انجایی که طلاق به دست مرد است و چه با رضایت زوجه ویا بی رضایت او مرد میتواند زن خود را طلاق دهد و همچنین در طلاق خلع زن مهریه خود را میبخشد و یا وجهی به شوهر میدهد تا مرد او را طلاق دهد در حالی که ممکن است مرد رضایت کامل نداشته باشد و یا زمانی که یکی از موارد فسخ عقد محقق شود که باز هم یکی از طرفین ناراضی خواهد بود...

سلام
اگر دقت کنید در اسلام زن هم میتونه حق طلاق داشته باشه ولی بحث سر این نیست!
سر اینه که ی نفر به بهونه مولا بودن زن مردم رو هر وقت خواست برای خودش بر میداره!!!
اگر شما اصل رو بپذیرید باید محدودیت های عبد و کنیز رو هم بپذیرید

خیر ربطی نداره ما با فرض پذیرش این اصل رفتیم و در جزئیات به تناقش با حقوق بشر رسیدیم

صرف نظر از مصلحت عمومی به خاطر وجود برخی موارد نقص نادر عقلانی نیست.
6. علم نداشتن به حکمت چیزی مساوی با حکیمانه نبودن ان چیز نیست.
7. عقل انسان تسلط کامل بر حکمت های احکام ندارد.

لطفا به پست ده و تقسیم بندی بنده مراجعه کنید بنده نمیگم عقلم حکمت رو نمیدونه پس نمیپذیرم
بنده میگم عقلم کاملا حکم رو رد میکنه پس نمیپذیرم
اگر اسلام حق ازدواج را به اختیار ایندو میگذاشت حق مالکیت مولی ضایع میشد چرا که بالاخره ساعاتی از شب یا روز در اختیار مولی نبودند. بنابراین باید مولی تصمیم گیر ازدواج و طلاق باشد تا ملکیتش ضایع نشود.

این دیگه مشکل کسیه که اصل برده داری رو قبول داره خودش باید این تنناقض ها رو جواب بده
مثلا شرب خمر در سه مرحله ممنوع میشود نه به یکباره،

امید وارم از موضوع دور نشیم: پیامبر اسلام باید قبل فوتشان برده داری رو حرام میکرد تموم میشد اما ...

با سلام
عرض ادب و احترام
دوستان عزیز

پست های تایپک رفته رفته تکراری شده
و یا بحث در برخی مواقع از موضوع اصلی خارج می شود

لطفا دوستان نظرات نهایی خود را بیان نمایند تا بحث را جمع بندی نماییم


سلام
لطفا سوال بنده در پست 84 واقع در صفحه 9 رو پاسخ بدید
همین طور لطفا ی سوال هم در پست 86 کردم اونم پاسخ بدید
اگر هم پاسخ دیگری نمانده و بحث تکراری میشه که بنده دیگر صحبتی ندارم

تا به حال:
استدلال های زیادی در جهت توجیه حکم از طرف دوستان ارائه شد:
اما هر کدام رد شد
هیچ حدیثی در توجیه این حکم نیامده
تنها راه پذیرش تعبدی(زوری) هست که برای بنده این امکان وجود نداره:Gol:
با تشکر

با سلامhttp://www.makaremshirazi.org/compilation/Reader.aspx?lid=o&mid=75503&catid=6557&pid=72303

سلام
تشکر از شما ، اما لینکی که گذاشتید صرفاً یک سری تعریف و تمجید از روش برده داری اسلامی بود!
صحبتی که از زبان علامه فرمودید در این آدرس نبود و مطلبی مربوط به اون هم من ندیدم

داداش من در ادامه اون بحثم برات مثال آوردم کارهایی که فک میکنن انسانیه و ما میگیم غیر انسانیه .. از متعه و چهار همسری هم برات گفتم

سلام
زمان خاص، مکان خاص!! تابحال شنیدید که سرخپوستا برده داشته باشن!؟ یا ایرانیا تو دوره های قدیم!(در مورد ساسانیان نمیدونم ولی هخامنشیان که نداشتن!)
برده داری تو روم زیاد بود و مصر!(شاید عربستانم بوده!) اونجاها هم بخاطر نژاد پرستی و امثال اینا بود اغلب، که غیر انسانی حسابش نمیکردن!!

سلام
زمان خاص، مکان خاص!! تابحال شنیدید که سرخپوستا برده داشته باشن!؟ یا ایرانیا تو دوره های قدیم!(در مورد ساسانیان نمیدونم ولی هخامنشیان که نداشتن!)
برده داری تو روم زیاد بود و مصر!(شاید عربستانم بوده!) اونجاها هم بخاطر نژاد پرستی و امثال اینا بود اغلب، که غیر انسانی حسابش نمیکردن!!

سلام

داداش شما در اصل حرف من و اثبات کردی ... منم همین و گفتم .. گاهی در یک دوره خاص حالا طبق آداب و رسوم و فرهنگ و ... ممکنه یه کاری رو غیر انسانی بدونیم در حالی

که تو یه دوران یا یه مکان دیگر اینکار غیر انسانی نباشه ...

من گفتم که موقعی که اسلام اومدش قبلش برده داری رسم بودش و اسلام یهو نمیتونست برده داری رو محوش کنه ، برای همین طی دستوراتی همش در پی این بوده که

این عمل برده داری رو کم کم از بین ببره .. مثلا گفته اگر این گناه و کردی باید چند بنده آزاد کنی .. یا باید یک بنده ازاد کنی .. به مرور برده داری کمرنگ شد تا تقریبا از بین رفتش:Gol:

سلام
تشکر از شما ، اما لینکی که گذاشتید صرفاً یک سری تعریف و تمجید از روش برده داری اسلامی بود!
صحبتی که از زبان علامه فرمودید در این آدرس نبود و مطلبی مربوط به اون هم من ندیدم
http://اسلام وبرده داری -ویکی پدیا ،دانشنامه آزاد

سلام

داداش شما در اصل حرف من و اثبات کردی ... منم همین و گفتم .. گاهی در یک دوره خاص حالا طبق آداب و رسوم و فرهنگ و ... ممکنه یه کاری رو غیر انسانی بدونیم در حالی

که تو یه دوران یا یه مکان دیگر اینکار غیر انسانی نباشه ...

من گفتم که موقعی که اسلام اومدش قبلش برده داری رسم بودش و اسلام یهو نمیتونست برده داری رو محوش کنه ، برای همین طی دستوراتی همش در پی این بوده که

این عمل برده داری رو کم کم از بین ببره .. مثلا گفته اگر این گناه و کردی باید چند بنده آزاد کنی .. یا باید یک بنده ازاد کنی .. به مرور برده داری کمرنگ شد تا تقریبا از بین رفتش

:Gol:

با سلام
موضوع این نیست که مثلا درجامعه برده داری بوده و بعد برای اسلام مشکل بوده که یهویی برده داری رو براندازه! ( که البته با ادعایی که اسلام دارد اگر ضد برده داری بود باید اینکار را هم میکرد) . مساله این استکه در خود اسلام برده داری کاملا مقبول بوده و در تاریخ ما شهر مدینه صدر اسلام تبدیل به یکی از بزرگترین مراکز برده فروشی شد!!

مثلا شما جنگ بنی قریضه را در تاریخ مطالعه بفرمایید . من بخشی از مضمون آن را عرض میکنم. بعد از جنگ تمامی افراد قبیله از زن و مرد و کوچک و بزرگ به اسارت گرفته شدند و به مدینه منتقل شدند. در بازار مدینه گودالهایی چند حفر شد. سپس از بین این اسرا تمامی مردان بالغ را از دم تیغ گذراندند و در این چاله ها دفن کردند. (مشهور است که برای تشخیص بالغ بودن افراد ذکور با برداشتن لباسشان اگر موی درشت بر عورت داشتند بالغ محسوب شده و سرشان را میزدند) که در این بین به علی ابن ابیطالب و زبیر بن عوام به عنوان اجرا کنندگان حکم اشاره شده.

پس از قتل مردان نوبت به باقی اسیران میرسد . یعنی کودکان پسر و کلیه اسرای زن. در تاریخ آمده است که عثمان (خلیفه سوم) و عبدالزحمن بن عوف (اگر اشتباه نکنم) مشترکا اسرای زن را از حضرت رسول ابتیاع میکنند (یعنی کلی میخرند!) و سپس وقتی که داشتند بین خودشان تقسیم میکردند مشهور است که عثمان پیر زن ها را برمیداشته !!! و نه جوانتر ها را! که بعدها دلیل اینکار را از او میپرسند میفرمایند که چون پیرزنها جواهرات بیشتری دارند!!!! بالاخره عثمان زرنگتر بوده از شریکش دیگر!!!!!!

حال خواهش دارم دوستان و کارشناسان محترم بفرمایند در این واقعه که به دستور مستقیم خود رسول رخ داده مبارزه با برده داری چگونه انجام گرفته که ما نمیفهمیم؟!!!

[quote=جوجه اردک زشت;734020]سر اینه که ی نفر به بهونه مولا بودن زن مردم رو هر وقت خواست برای خودش بر میداره!!![/quote]

برادر اصالتا زن خودشه!!! (حق استمتاع) لطف کرده و به عقد یکی درش اورده ... حالا از لطفش پشیمان شده!

خیر ربطی نداره ما با فرض پذیرش این اصل رفتیم و در جزئیات به تناقش با حقوق بشر رسیدیم

نمیشه بکی من قبول دارم یکی برده(موجودی که خریداری شده و تمام منافعش از جمله استمتاع در کنیز متعلق به مولی است) باشه و در مسائل مهمی مثل ازدواج اختیار داشته باشه، مگر اینکه اصل برده داری رو قبول نداشته باشید(که در قسمتی به اون اشاره کردید) که در تاپیکی مجزا باید بررسی بشه و جواب بنده به این قسمت بسیار مختصر بود.

گر دقت کنید در اسلام زن هم میتونه حق طلاق داشته باشه

این حق اصالتا متعلق به مرده و با شرط ضمن عقد بطور عرضی به زن واگذار (به عنوان وکیل تام الاختیار مرد)میشود.

بنده میگم عقلم کاملا حکم رو رد میکنه پس نمیپذیرم

هنگامی عقل شما حق انکار داره که به تمامی مصالح و مفاسد یک حکم واقف باشد، و احتمالاتی که به عنوان جواب گفته شد این قطعیت رو مخدوش میکنه.

پیامبر اسلام باید قبل فوتشان برده داری رو حرام میکرد تموم میشد اما ...

برخی قوانین انقدر رد جامعه رسوخ میکنه که به راحتی قابل فسخ نیست و شاید این حکم هم از ان جمله باشه و یا شاید به دلیل برخی منافع که داشته مثل تربیت کفار در جامعه اسلامی به صورت نصفه و نیمه تایید شده(جمله اخر فقط در حد احتماله)

بهتره خودمون رو فریب ندهیم هیچ توجیهی برای حکم برده داری و برده گیری و احکام ضایع کنیز وجود نداره هیچ باوجدانی در جهان فارغ از دین و جنسیت چنین حکمی را نمی پذیرد
اگر این حکم واقعی باشد ( که صد در صد اشتباه بودن آن معلوم است ) اسلام با این حکم تمامی احکام قبلی خود چون مبارزه با برده داری، مبارزه با تضاد طبقاتی، احترام به شخصیت و حقوق انسان ها رو زیر سوال میبرد

سلام علیکم و رحمه الله

کسی خودش را فریب نداده . باورهای احساسی است که بر عقل چنبره زده.

یک قالپاق دزدی را در خیابان گرفتند ما نتوانستیم مانع شویم او را کتک نزنند و به کلانتری تحویل دهند که هیچ دوسه مشت هم نوش جان کردیم.

حال نمیدانم این دوستان کیسه از که پیدا کرده اند که اینچنین محارب میبخشند.

اما بعد

1-
برده داری در نظام و جامعه اسلامی جائی ندارد همانطوریکه سرمایه داری فوگریستی ( برده داری نوین ) جائی ندارد ولی عوارض خود را بر دیگر سرزمین ها تحمیل میکند همانطوریکه به کشور ما تحمیل کرده .

مثلا
و در این کشور به هر کسی میگوئید کار را برای نفس کار انجام دهید ( و روزی و رفع نیازهایتان را ازخدا طلب کنید که او نیاز مومنین را برآورده میکند ) نه بر اساس میزان درآمد و یا حقوقی که برایتان در نظر میگیرند چراکه این عیار و معیار , ( اولویت سود بجای اولویت سلامت کار و درآمد ) تضئیع حقوق ببار می آورد و شما و مردم را با هم دشمن میکند
و مال حرام به خانه میبرید . در همین کشور ( وای بحال غربیها ) مردم به این توصیه ها میخندند .

2- حرمت کنیز و برده با حقوق که برایش در نظر گرفته شده حفظ میشد و محدودیتها و سلب اختیارات او بواسطه جنایتی که مرتکب شده بود .

حكم كنيز نيز همان صورت را دارد با اين تفاوت كه طلاق كنيز بدست مولاي اوست يعني مولاي كنيز مي تواند كنيز را از شوهري كه عبد خود اوست جدا كند و اين در حكم طلاق اوست لذا بايد استبراء رحم كند ( شبيه به عده در زنان آزاد) سپس خود مولا مي تواند با او همخوابگي نمايد و آنگاه دوباره او را به همسري شوهر قبلي اش در آورد .

آیا این حکم حکم اسلام است؟
آیا این حکم منطبق بر عقل است؟ یعنی ی کنیزی شوهر دارد و اربابش این حق رو دارد که او را از شوهر جدا کند و هر کاری خواست با او بکند و بعد به شوهرش بدهد؟
آیا غیرت یک مرد اجازه میدهد کسی با همسرش چنین کند؟
آیا حقوق انسان در اسلام اینست؟

به نظرتان سلب آزادی از کنیز و برده یک مجازات نیست؟!

بخصوص شما که عقیده دارید اهل بیت (ع) معصوم هستند و علمشان الهی است از احادیث با سند معتبر پاسخ بنده رو بدید
امامان شما (ع) چه پاسخ منطقی به این سوال دارند؟
هیچ ملازمه ای بین علم داشتن و حرف زدن نیست. مگر آنها باید هر چه می دانند را بگویند؟ یعنی باید در هر زمینه ای اهل بیت (ع) پاسخ بدهند؟! تصورم این است که خیلی اوقات آن ذوات مقدسه به فکرها جهت می دهند. بارها فرموده اند: ما اصول و کلیات را طرح می کنیم و فقهاء تعیین فروع کنند(نقل به مضمون و محتوا). در مباحث عقائد هم کی گفته باید اونها جواب هر شبهه ای را بدهند. اونا آمدند عقلها را رشد کنند نه این که همه رو آماده خور بار بیارند.

سلام

داداش شما در اصل حرف من و اثبات کردی ... منم همین و گفتم .. گاهی در یک دوره خاص حالا طبق آداب و رسوم و فرهنگ و ... ممکنه یه کاری رو غیر انسانی بدونیم در حالی

که تو یه دوران یا یه مکان دیگر اینکار غیر انسانی نباشه ...

من گفتم که موقعی که اسلام اومدش قبلش برده داری رسم بودش و اسلام یهو نمیتونست برده داری رو محوش کنه ، برای همین طی دستوراتی همش در پی این بوده که

این عمل برده داری رو کم کم از بین ببره .. مثلا گفته اگر این گناه و کردی باید چند بنده آزاد کنی .. یا باید یک بنده ازاد کنی .. به مرور برده داری کمرنگ شد تا تقریبا از بین رفتش

:Gol:

سلام
برداشت من از پست شما زمان خاص بود و نه مکان خاص!
در ضمن آخر پستم گفتم که اینکه انسانی میپنداشتنش بخاطر این بوده که خودشونو نژاد برتر میدونستن و بقیه نژادها رو پست!(که اسلام ادعای براندازیشو داره!) وگرنه دلیل دیگه ای نبوده که چنین عملی رو توجیه کنه!

برادر اصالتا زن خودشه!!! (حق استمتاع) لطف کرده و به عقد یکی درش اورده ... حالا از لطفش پشیمان شده!

سلام
به نظرم بحث با شما داره منحرف میشه به عناون حرف آخرم
الان شما واقعا این چیزی که نوشتید رو وجدانتون قبول میکنه یا واقعا از سر حب بی جهت و زیاد نسبت به اهل بیت نوشتید
واقعا میتونید اینقدر راحت در مورد ی انسان دیگه صحبت کنید؟ (زن خودشه میخواد بدش به دیگری!!!!!!!)نیازی نیست به بنده پاسخ بدید خودتون در ذهنتون قضاوت کنید
موفق باشید

سلام
ببینید مهم پیامبر یا آدم عادی بودن نیست ، ما یه وجه مشترک با ایشون داریم اونم اینه که من و شما حکمت خدا رو نمیدونیم ، حضرت موسی ع هم نمیدونستن..

به پیامبر بودن و یقین و فلان کار نداره ... فرض کن حضرت موسی ع حکمت نمیدونستن خرده گرفتن خودت داری میگی ایشون خیلی از ما بالاترن اونوقت من و شما که از نظر تقوا پایین تر هستیم فکر میکنیم که از حکمت خدا سر در میاریم؟؟


سلام خیر این طور نیست
ببینید حضرت موسی (طبق نظر اسلام) پیامبر بود بهش وحی میشد و ... سطح یقین اون با ما فرق داره
دوما این داستانیه که در قرآن اومده برای من خیلی حقیقتش ثابت نیست

ببینید بحث داره خیلی منحرف میشه کار ما رسیده به داستان موسی و خضر
بنده خیلی برای این تاپیک وقت گذاشتم انتظارم این بود کار شناس بحث پاسخگو باشن و دلیلی منطقی ارائه بدن
با توجه به طولانی شدن بحث تا حالا 19 صفحه!!! و اینکه این بحث ها مشکلی رو حل نمیکنه از بنده
اجازه میخوام بحث رو با شما هم مثل دوست دیگه ادامه ندم
بنده فقط با کارشناس بحث رو ادامه میدم اونم اگر حرف جدیدی بداشته باشن

از کابر شبنم هم تشکر میکنم بنده پست هایی رو که مربوط بهم نبود و دوستان با هم بحث میکردن رو نخوندم ولی ی تکه بحث ایشون رو جناب رضا آوردن که
بحثشون این بوده که اگر کنیز و غلام صاحب بچه بشن بازم مولا میتونه هر کاری خواست بکنه
مثلا بچه بزرگ میشه میشه 20 ساله بهش میگن بابات کجاست میگه سر مزرعه
مامانت کجاست میگه پیش ارباب هست !!!!
یا پسره به مادرش میگه مامان کجا میری میگه پیش ارباب دیگه عزیزم!!!!
واقعا کدام دلیل این فاجعه حقوقی رو توجیه میکنه
چرا باید با حب الکی نسبت به ی عده وجدانم رو کنار بگذارم
به هر حال بنده منتظر جناب محراب هستم اگرم مایل نیستن بحث ادامه داشته باشه که دیگه هیچی میتونن تاپیک رو ببندن
بنده هرچی لازم بود گفتم

الان شما واقعا این چیزی که نوشتید رو وجدانتون قبول میکنه یا واقعا از سر حب بی جهت و زیاد نسبت به اهل بیت نوشتید
واقعا میتونید اینقدر راحت در مورد ی انسان دیگه صحبت کنید؟ (زن خودشه میخواد بدش به دیگری!!!!!!!)نیازی نیست به بنده پاسخ بدید خودتون در ذهنتون قضاوت کنید

دوست عزیز یا شما میپذیرید که کنیز خدمت کار و ملک مولی است و یا نمیپذیرید،
اگر نپذیرید که بحث به اصل برده داری برمیگردد و تاپیک دیگه ای رو میطلبد...
اگر این اصل را میپذیرید که کنیز ملک مولی است و تمام منافع اون مال مولی است(یکی از منافع هم استمتاع است)
باید توابع و قوانین اون رو هم بپذیرید، ویکی از این توابه و قوانین حق ازدواج کنیز است که در دست مولی است. که اگر نباشه ظلم در حق خریدار میشه و ...
حالا اگر مولی از حق استمتاع خود صرف نظر کند و او را به عقد دیگری دراورد لطف کرده و اگر دوباره بخواهد خود استمتاع ببرد حق برگرداندن کنیز را دارد چون برایش پول داده و تمام کنافع اون متعلق به مولی است.
برای درک این حکم باید خودتو توی شرایط اون زمان بذاری و شهروند درجه دو بودن کنیز رو بپذیری وگرنه با این تفکرات حقوق بشری امروزی هر چقدر هم جواب بشنوی میگی اقا خودتو جای کنیز بذار!!!!! مگه میشهههههههه...؟؟؟

اگر کنیز و غلام صاحب بچه بشن بازم مولا میتونه هر کاری خواست بکنه
مثلا بچه بزرگ میشه میشه 20 ساله بهش میگن بابات کجاست میگه سر مزرعه
مامانت کجاست میگه پیش ارباب هست !!!!
یا پسره به مادرش میگه مامان کجا میری میگه پیش ارباب دیگه عزیزم!!!!

یعنی شما تا به حال ندیدی زنی از شوهر اولش یه بچه داشته باشه و طلاق بگیره بعدش با یکی دیگه ازدواج کنه و همین سوال رو از بچه بیست ساله بپرسن چی میگه؟
میگه بابام حسن اقا سر کاره مادرم هم پیش شوهر جدیدش حسین اقاست!!
نه واقعا خیلی عجیبه!!!؟؟؟

سلام ...
من چیزی رو که عقلم بفهمه ،،، بتونم درکش کنم ،،، بتونم اثباتش کنم ،،، براش دلیل داشته باشم ،،، مسیرم هست ،،،

وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَليلاً (85)(اسرا) ... ما به انسان مقدار کمی از علم را عطا کردیم.
یعنی شما اگه مثلا خدای نکرده سرطان بگیری و دکتر متخصص مثلا بگه باید کورتون مصرف کنید و یا شیمی درمانی بشی و یا خدای نکرده تصادف سختی کرده و به اورژانس منتقل بشی میگی تا من نفهمم این دارو چه ترکیباتی داره و چه کاری برای من میکنه اونو مصرف نمیکنم و یا اجازه بستری شدن نمیدم؟ یا به دکتر اعنماد میکنید؟
ویا شما دلایل و حکمت تمام اعمال عبادی مثل نماز و روزه و حج و ... را میدانید و عمل میکنید؟!!!
و یا به اون قسمت که میدانید عمل میکنید و باقی را نه؟
إِخْراجُهُمْ أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذلِكَ مِنْكُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُرَدُّونَ إِلى‏ أَشَدِّ الْعَذابِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (85)(بقره)
گروهی خدمت پیامبر(ص) رسیده و گفتند ام اسلام می اوریم ولی به شرط اینکه رهبری امت اسلامی بعد شما به ما برسد، حضرت فرمود این امر به دست خداست و اسلام انها را نخواست.
فروع دین بسیار زیاد بوده و انسان قادر به درک و فهم تمام دلایل و حکمت های انها نیست و چاره ای جز تعبد نیست البته علت و حکمت برخی احکام توسط ائمه بیان شده که کتاب علل الشرایع یکی از نمونه های انست.

من خیلی چیزها رو نمیفهمم ،،، ولی اینو میفهمم که این دستور مشگل داره و نسبت به عقلم مسئولم

این مسئولیت عقل شما در مورد دو رکعت خواندن نماز صبح چی میگه؟ میکه چون نمیفهمی پس نخوان!!!
مدت زمان روزه که از سحر تا مغربه چی میگه؟ میگه چون نمیفهمی پس روزه نگیر!!!
و ...

فراموش نکنین که تو دنیا هنوز هیچ کسی ( دانشمندان و فلاسفه ) نتونسته نه وجود خدا ا اثبات کنه و نه رد کنه

منظور شما از فلاسفه کیا هستند؟
فلاسفه اسلامی(مشاء، اشراقی، صدرایی)، فلاسفه یونان باستان، فلاسفه قرون وسطی، فلاسفه مدرسی، فلاسفه بنیان گرای جدید و ... فیلسوف نیستند که برای اثبات خدا دلایل متعدد اوردند؟
یا متکلمین مسیحی و اسلامی جزو علما نیستند؟
فلاسفه رو شما منحصر در مادیگرا و یا نیهیلیزم میدانید؟

در حالی که سوال ما از چرایی این حکم بود چرا اسلام به زنان ( کنیزان ) به چشم کالا نگاه ک

با سلام
عرض ادب و احترام
چرایی این سوال را باید در فلسفه وجودی کنیر بخوانید

ارزش انسان به ما هو انسان به الهی بودن ان است در تفکر اندیشه اسلام کسانی که در مقابل خدای واحد ایستاده اند نجس اند
انما المشرکون نجس ..(توبه/28)
این تفکر الهی است و کسانی که در مقابل دین اسلام به مبارزه برمی خیزند جهاد با انها حکم الهی و برده و کنیز شدنشان برای مسلمین حکم خداست
خداوند خالق انسان است و این احکام را خودش برای بنده کانش صادر کرده است
حال انسانهایی در این زمان کاسه داغتر از اش شده و دلسوز دایه مهربانتر از مادر شده ان کاری نداریم
این احکام خداست

برده و کنیز محسوب میشه و از این لحظه تنها لطفی که اسلام به اون میکند زنده نگه داشتن اوست اما مرتبه این فرد از حیوان نیز پایین تر میاید اینجا دیگه نمیتونید مدعی شید اسلام دینی است که تضادها رو از بین برده و افراد رو از عناوین و القاب اربابی و بردگی نجات داده چون خودش داره به کنیز گرفتن افراد تشویق میکنه


این ها حرفهایی است که جواب هایش را بارها داده شده است و از موضوع تایپک خارج است
می توانید در تایپکی مستقل مطرح نمایید

حالا فرض کنید این کنیز شوهر کرده هر بار مولا خواست میتونه بره از شوهرش پسش بگیره بهش تجاوز کنه دوباره پسش بده درست مثل کالایی که قرض گرفته البته باز تجاور نیست چون استبرا رحم شده چهل روز صبر کرده الکی که نیست خانم تمیز شده نو شده دوباره میشه ازش استفاده کرده

این مساله هم قرار داد است یا عقد موقت یا شرط ضمن عقد بین مولی و عبد و کنیز
طرفین می توانند قبول نکنند
هر کدام از طرفین به این مساله اگاهند
و با اگاهی کامل تن به چنین مساله می دهند

با دانستن این مسایل که
کنیز و عبد کیست؟؟
قبلا چه کسی بوده؟؟
حالا چرا کنیز شده است؟؟
و البته این مسایل که:
اسلام اخلاقا برای مولی و ساحبان کنیز و عبدها چه فرامین اخلاقی صادر کرده است
چگونه پیامبر در احکام صادر در اسلام با ازاد کردن کنیز با این مساله مبارزه کرده اند
چگونه امامان شیعه با ازاد کردن یک طرفه برده گان خود به مسلمین چنین احکامی را کوش زد کرده اند

و.......
خب همه و همه این مسایل را کنار هم بگذارید
[FONT=arial]احکام صادره اسلام در برخوردبا کنیز چندین قطعه است مثل قطعات پازل که در کنار هم معنا پیدا می کنند و نمی شود یکی را دید و بقیه را ندید
مثل قطعات پازل که باید همه شان در کنار هم قرار کیرند تا تصویری واضح از حکم اسلام در برخودر با کنیز به دست اید
والا با یک قطعه ناقص از پازل در دست داشتن ونشان دادن ان به مردم که ای وای اسلام به کنیزها چنین و چنان کرده کسی به حرفهای شما اعتنایی نخواهد کرد


این کنیز مادر شده باز مولا هوس پیدا میکنه سن و سال و ... مهم نیست دوباره یه طلاق صوری با شوهر ( همون غلام بدبخت ) راه میندازه و باز کنیز در اختیار مولا قرار میگیره این وسط احساسات زن و شوهر و بچه مهم نیست چون استبراء رحم شده هیچ تجاوزی هم صورت نگرفته حلاله دیگه ...

این ها هر کدام احکام خاص به خود را دارد که می توانید مراجعه نمایید

واقعا نمیدانم شما برای چه کسانی دارید جواب میدهید مگر سوال کنندگان بچه اند که با این جوابها قانع شوند البته دیگر بچه ها هم با این جوابها قانع نمی شوند
بهتره خودمون رو فریب ندهیم هیچ توجیهی برای حکم برده داری و برده گیری و احکام ضایع کنیز وجود نداره هیچ باوجدانی در جهان فارغ از دین و جنسیت چنین حکمی را نمی پذیرد
اگر این حکم واقعی باشد ( که صد در صد اشتباه بودن آن معلوم است ) اسلام با این حکم تمامی احکام قبلی خود چون مبارزه با برده داری، مبارزه با تضاد طبقاتی، احترام به شخصیت و حقوق انسان ها رو زیر سوال میبرد

این ها هم شانتاژهای تبلیغاتی علیه اسلام و مقدسات دین است
که البته از سوی برخی از کاربران صورت می کیرد که نسبت به احکام دین علم ندارند
که برای دیکر کاربران این حرفها عادی شده است

لطفا سوال بنده در پست 84 واقع در صفحه 9 رو پاسخ بدید

باسلام
عرض ادب و احترام
سوال شما در صفحه 9

اجازه بدید این حکم رو مرور کنیم: فردی ی کنیز وی غلام دارد آنها زن و شوهرند او می تواند هر موقع خواست طلاق را جاری کند و با کنیزش رابطه جنسی برقرار کند
پس دوباره کنیز و غلام با هم ازدواج کنند آیا شما این حکم رو خلاف عقل نمیدانید؟!!! حقوق بشر اینجا ضایع نشده؟ یعنی بنده برای مطلب به این واضحی استدلال بیارم؟


پاسخ در تایپک بالا و صفحات اوایل تایپک
و حالا تکرار
این مساله هم قرار داد است یا عقد موقت یا شرط ضمن عقد بین مولی و عبد و کنیز
طرفین می توانند قبول نکنند
هر کدام از طرفین به این مساله اگاهند
و با اگاهی کامل تن به چنین مساله می دهند

با دانستن این مسایل که
کنیز و عبد کیست؟؟
قبلا چه کسی بوده؟؟
حالا چرا کنیز شده است؟؟
و البته این مسایل که:
اسلام اخلاقا برای مولی و ساحبان کنیز و عبدها چه فرامین اخلاقی صادر کرده است
چگونه پیامبر در احکام صادر در اسلام با ازاد کردن کنیز با این مساله مبارزه کرده اند
چگونه امامان شیعه با ازاد کردن یک طرفه برده گان خود به مسلمین چنین احکامی را کوش زد کرده اند
و.......
خب همه و همه این مسایل را کنار هم بگذارید
احکام صادره اسلام در برخوردبا کنیز چندین قطعه است مثل قطعات پازل که در کنار هم معنا پیدا می کنند و نمی شود یکی را دید و بقیه را ندید
مثل قطعات پازل که باید همه شان در کنار هم قرار کیرند تا تصویری واضح از حکم اسلام در برخودر با کنیز به دست اید
والا با یک قطعه ناقص از پازل در دست داشتن ونشان دادن ان به مردم که ای وای اسلام به کنیزها چنین و چنان کرده کسی به حرفهای شما اعتنایی نخواهد کرد

و اما سوال بعدی حضرتعالی

همین طور لطفا ی سوال هم در پست 86 کردم اونم پاسخ بدید

اما ی بحثی پیش میاد آیا غلام وکنیز با اجازه خودشون ازدواج میکنند یا نه اجبارا؟(اینو لطفا کارشناس بگن)
اگر اختیاری باشه غلام میتونه بگ من میدونم ازدواجم موقتی و با این فرض ازدواج میکنم
این شاید ی توجیه منطقی باشه
هرچند باز اون دعوای قدیمی سر خود ازدواج موقت پیش میاد!!!(البته این تاپیک پیش فرضی در این مورد نداره)

ببنید این مساله با اختیار خودشان است
با جبر نمی شود کسی را به کسی تجویز کرد
این سوال به نظرم کمی سوال خوبی نیست
خب مساله ازدواج است و بحث نزدیکی دو نفر انسان
مولی نمی تواند بکوید که الان جلوی چشم من ......بکنید
یعنی چه ازدواج زورکی؟؟؟
پس این سوال سوال خوبی نیست

تنها راه پذیرش تعبدی(زوری) هست که برای بنده این امکان وجود نداره

تعبد به معنای زورکی نیست که باها و مفصلا در تایپک ها قبلی توضیح اش کذشت و حتی بحث دکتر و مریض را مثال زدید که بنده توضیحات کامل را دادم ((((مراجعه و مطالعه نمایید))))
در ضمن در صورت عدم پذیرش اجباری هم برای پذیرش نیست
فقط خواهشا سوالات تکراری مطرح نکنید

پاسخ در تایپک بالا و صفحات اوایل تایپک
و حالا تکرار
نوشته اصلی توسط محراب
این مساله هم قرار داد است یا عقد موقت یا شرط ضمن عقد بین مولی و عبد و کنیز
طرفین می توانند قبول نکنند
هر کدام از طرفین به این مساله اگاهند
و با اگاهی کامل تن به چنین مساله می دهند

با دانستن این مسایل که
کنیز و عبد کیست؟؟
قبلا چه کسی بوده؟؟
حالا چرا کنیز شده است؟؟
و البته این مسایل که:
اسلام اخلاقا برای مولی و ساحبان کنیز و عبدها چه فرامین اخلاقی صادر کرده است
چگونه پیامبر در احکام صادر در اسلام با ازاد کردن کنیز با این مساله مبارزه کرده اند
چگونه امامان شیعه با ازاد کردن یک طرفه برده گان خود به مسلمین چنین احکامی را کوش زد کرده اند
و.......
خب همه و همه این مسایل را کنار هم بگذارید
احکام صادره اسلام در برخوردبا کنیز چندین قطعه است مثل قطعات پازل که در کنار هم معنا پیدا می کنند و نمی شود یکی را دید و بقیه را ندید
مثل قطعات پازل که باید همه شان در کنار هم قرار کیرند تا تصویری واضح از حکم اسلام در برخودر با کنیز به دست اید
والا با یک قطعه ناقص از پازل در دست داشتن ونشان دادن ان به مردم که ای وای اسلام به کنیزها چنین و چنان کرده کسی به حرفهای شما اعتنایی نخواهد کرد


سلام
تمام این پازل رو کنار هم بگذارید باز هم عقل نمیپذیرد با یک انسان چنین رفتاری بشه(دشمن کافر یا هر چیز دیگری یا بکشید یا بندازید زندان یا آزاد کنید و پولشو بگیرید و ...)
اما در جزئیات حکم ی نکته ای رو فرمودید که شاید شرایط رو تغییر بده!

بنید این مساله با اختیار خودشان است
با جبر نمی شود کسی را به کسی تجویز کرد
این سوال به نظرم کمی سوال خوبی نیست
خب مساله ازدواج است و بحث نزدیکی دو نفر انسان
مولی نمی تواند بکوید که الان جلوی چشم من ......بکنید

ببینید شما می فرمایید مولا نمی تواند کنیز و برده خود را به زور به ازدواج هم در آورد(منظور از ازدواج رابطه جنسی نیست بلکه کل شئون ازدواج رو شامل میشه بعد عاطفی و ...)
بنابرین در همان اول کار غلام یا کنیز میتوانند بگویند ما این شرط (اجازه مولا برای طلاق دادن و استفاده از کنیز)رو نمیپذیریم بنابرین مایل به ازدواج با هم نیستیم
اگر این صحیح باشد دیگه مشکلی نیست زیرا این هیچ عاقلی این شرط رو نمیپذیرد
یعنی :
1 ازدواج غلام و کنیزی که مال یک صاحبند شبیه ازدواج موقت بگیریم
2 هر دوباید راضی به ازدواج با هم باشند و شرط اجازه طلاق مولا رو بدونند
3 هیچ عاقلی این حکم رو نمیپذیره پس هیچ وقت عمل نمیشه و حکمی بیهوده هست وبدون حکمت(یعنی غلامه امکان نداره بگه باشه هر وقت خاصی بیا زن منو ببر)
4 اگر زن و شوهری هر دو هم زمان برده شوند و به خدمت یک مولا در بیان اون وقت چی آیا مولا حق جدا کردنشون رو داره؟
5 بنده فیلم محمد رسول الله (ص) رو دیدم در اون فیلم ابوجهل زن وبچه غلامش رو به خاطر بدهی غلامش داشت به یکی دیگه میفروخت
و اون بدبخت هم داشت التماس میکرد که زنم رو نفروش!!!!
بعدش پیامبر بدهیش رو داد اما نکته اینه که اینجور احکام کاملا بی منطق هستند و هیچ با وجدانی اونا رو نمیپذیره
همین طوری که در شماره 3 گفتم بر فرض اختیار طرفین(کنیز و غلام) هم کسی این حکم رو اجرا نمیکنه و بیهوده و الکی میشه و بدون کاربرد
پس ایراد جدید بر فرض اجازه دو طرف برای پذیرش ازدواج اول
کسی این حکمو عمل نمیکنه و بیهوده میشه
باید شبیه ازدواج موقت گرفته بشه
ما همچنان منتظریم تا اهل بیت هم توجیهی داشته باشن

تمام این پازل رو کنار هم بگذارید باز هم عقل نمیپذیرد با یک انسان چنین رفتاری بشه(دشمن کافر یا هر چیز دیگری یا بکشید یا بندازید زندان یا آزاد کنید و پولشو بگیرید و ...)
اما در جزئیات حکم ی نکته ای رو فرمودید که شاید شرایط رو تغییر بده!

با سلام
عرض ادب و احترام
قرار شد تمام قطعات پازل را کنار هم بگذاریم
شما باز بخشی از قطعات را نادیده گرفتید
اسلام در مورد انسانی که نظرش نجس بودن است و او را در حد انسان نمی داند حکم صادر می کند
متوجه باشید
انسانیت انسانبه الهی بودن ان است نه دو پا و دو دست و جسم و جان داشتن ان
از طرفی
شما باز مسایل اخلاقی را از این مساله کنار گذاشتید که باز بخشی از قطعات پازل است


ببینید شما می فرمایید مولا نمی تواند کنیز و برده خود را به زور به ازدواج هم در آورد(منظور از ازدواج رابطه جنسی نیست بلکه کل شئون ازدواج رو شامل میشه بعد عاطفی و ...)

خب فرق نمی کند
هر بخشی از ازدواج را شما مد نظرتان باشد
وقتی طرفین شرایط را بدانند می تواند ازدواج نکنند
بزرگوار
بنده مثالی که زدم مساله جنسی بود و خواستم نهایت مساله را بیان کرده باشم
خب وقتی برای این منظور مجبور نباشند در دیگر مسایل مثل محبت داشتن و عشق داشتن که به طریق اولی اختیار دارند
مولی می تواند به زور محبت کنیزی را در دل عبدی بکند؟؟؟؟
خب نمی تواند
اصلا نمی شود


یعنی :
1 ازدواج غلام و کنیزی که مال یک صاحبند شبیه ازدواج موقت بگیریم
2 هر دوباید راضی به ازدواج با هم باشند و شرط اجازه طلاق مولا رو بدونند

خب این را به عهده کنیز و عبد می گذاریم و حق تصمیم گیری در مورد انها را نداریم


هیچ عاقلی این حکم رو نمیپذیره پس هیچ وقت عمل نمیشه و حکمی بیهوده هست وبدون حکمت(یعنی غلامه امکان نداره بگه باشه هر وقت خاصی بیا زن منو ببر)

بی حکمت هم نیست
شما حساب بکنید
کنیز و عبد هم انسان هستند و مشکل جنسی دارند
یکی از روش های برطرف کردن ان این مساله است و البته شرایط اخلاقی که اسلام دستور داده به مولی که با برده کان خودت خوب رفتار بکند و ......
این مساله می تواند در حکم ازدواج موقت باشد

از طرفی شما از اول بحث تا به حال مولی را فردی جنایتکار و بد اخلاق و خشن و وحشی فرض کرده اید که مثل حیوان دارد با برده کان خود برخورد می کند و انگار قصد اذیت دارد و امروز کنیز را به عبد می دهد و یک ساعت دیکر پس می گیرد و.....
در صورتی که در بالا بیان شد مسایل اخلاقی یکی از قطعات پازل است که باید مد نظر باشد

اگر زن و شوهری هر دو هم زمان برده شوند و به خدمت یک مولا در بیان اون وقت چی آیا مولا حق جدا کردنشون رو داره؟

این مساله فقهی است
ولی از انچه بر می اید بله با اسیر شدن فرد طلاق در موردش جاری می شود و باز همان حکم را دارد

بنده فیلم محمد رسول الله (ص) رو دیدم در اون فیلم ابوجهل زن وبچه غلامش رو به خاطر بدهی غلامش داشت به یکی دیگه میفروخت
و اون بدبخت هم داشت التماس میکرد که زنم رو نفروش!!!!
بعدش پیامبر بدهیش رو داد اما نکته اینه که اینجور احکام کاملا بی منطق هستند و هیچ با وجدانی اونا رو نمیپذیره
همین طوری که در شماره 3 گفتم بر فرض اختیار طرفین(کنیز و غلام) هم کسی این حکم رو اجرا نمیکنه و بیهوده و الکی میشه و بدون کاربرد
پس ایراد جدید بر فرض اجازه دو طرف برای پذیرش ازدواج اول
کسی این حکمو عمل نمیکنه و بیهوده میشه
باید شبیه ازدواج موقت گرفته بشه
ما همچنان منتظریم تا اهل بیت هم توجیهی داشته باشن

این سوال دوباره تکرار سوال قبلی است
جواب اش واضح است
و بیان شد

بی حکمت هم نیست
شما حساب بکنید
کنیز و عبد هم انسان هستند و مشکل جنسی دارند
یکی از روش های برطرف کردن ان این مساله است و البته شرایط اخلاقی که اسلام دستور داده به مولی که با برده کان خودت خوب رفتار بکند و ......
این مساله می تواند در حکم ازدواج موقت باشد

اسلام در مورد انسانی که نظرش نجس بودن است و او را در حد انسان نمی داند حکم صادر می کند

سلام
به نظرم شما دچار تناقض گویی شدید
از یک طرف میگید انسان نمیدونیم از طرف دیگه می گید اوناهم انسان هستند و نیاز جنسی دارن!!!!:Moteajeb!:
به نظر خودتون چطوری میشه این سخنان شما را جمع بست؟
اسلام ی جاهایی میخواد فرار کنه میگه خوب اونا هم انسان هستند و نیاز جنسی دارن
شما که کفار را به قول خودتون انسان نمیدونید چطور نگران مسائل جنسی آنها هستید
اصلا مسائل جنسی کفار به اسلام چه ارتباطی دارد که بخواهد با برده داری حلش کند؟

از طرفی شما از اول بحث تا به حال مولی را فردی جنایتکار و بد اخلاق و خشن و وحشی فرض کرده اید که مثل حیوان دارد با برده کان خود برخورد می کند و انگار قصد اذیت دارد و امروز کنیز را به عبد می دهد و یک ساعت دیکر پس می گیرد و.....
در صورتی که در بالا بیان شد مسایل اخلاقی یکی از قطعات پازل است که باید مد نظر باشد

اگر فردی به صورت تناوبی کنیز رو بین خودشو غلام جابه جا کنه و غلام و کنیز هم هم راضی باشه از نظر شرعی هیچ خلافی نکرده!
چطور کاری اخلاقا در اسلام غلطه (هرزگی کنیز)ولی شرعا درسته بنابرین بنده مولا رو خشن و وحشی نشون ندادم بلکه گفتم اگر کسی چنین جنایتی در اسلام بکنه از نظر اسلام خلاف مرتکب نشده
پاسخ یک سوال رو هم ندادید
شما رفتید دکتر و سرما خوردگی دارید دکتر میگه عمل قلب باز شما چکار میکنید؟(این از پست های قبل مونده بود)
با تشکر

از یک طرف میگید انسان نمیدونیم از طرف دیگه می گید اوناهم انسان هستند و نیاز جنسی دارن!!!!
به نظر خودتون چطوری میشه این سخنان شما را جمع بست؟

با سلام
اینها تناقض گویی نیست
اینها عناد ورز برخی با حرف حق است
:ok:[FONT=arial]
در هیچ کدام از مطالب بنده نوشته نشده است انسان نیستند
بله نوشته شده درحد انسان و در پست های قبلی توضیح داده شده است که منظور کدام انسان است
:ok:

انسان اکر در مسیر حق تعالی نباشد انسان به ما هو انسان نیست و قران بدتر ازچهارپایان معرفی می کند
انسان بودن انسان به الهی بودن و در مسیر خدا بودنش است

اسلام ی جاهایی میخواد فرار کنه میگه خوب اونا هم انسان هستند و نیاز جنسی دارن
شما که کفار را به قول خودتون انسان نمیدونید چطور نگران مسائل جنسی آنها هستید


توضیح اش گذشت

اصلا مسائل جنسی کفار به اسلام چه ارتباطی دارد که بخواهد با برده داری حلش کند؟

به اسلام ربط دارد
چون ان فرد دارد در خانواده مسلمان و در جامعه اسلامی زندکی می کند
چون اسلام به خانواده مسلمان دستور داده که کنیز را در خانواده ات قبول بکن و او را تربیت بکن
اگر اسلام به فکر مشکل جنسی اونباشد خانواده ای که دران دختر و پسر و مرد و زن است را به فساد می کشد
و به تبع ان جامعه مسلمین را فساد می کند.

اسلام وقتی این کنیز را داخل در جامعه اسلامی و خانواده اسلامی می کند باید به فکر همه مسایل او حتی مساله جنسی او هم باشد و هست ولذا دستوراتی صادر کرده است

کفار تا زمانی که در کفرشان هستند به اسلام ربطی ندارد البته دراین مساله
ولی وقتی این فرد وارد جامعه مسلمین می شود و خانواده اسلامی اسلام موظف به تعیین تکلیف برای این فرد است
متوجه شدید؟؟؟؟؟؟؟

اگر فردی به صورت تناوبی کنیز رو بین خودشو غلام جابه جا کنه و غلام و کنیز هم هم راضی باشه از نظر شرعی هیچ خلافی نکرده!

عرض کردم شما مسایل و همه قطعات پازل را کنار هم بگذارید
بعدا همه این سوالات وسوالات اینده هم حل می شود
توصیه های اسلام
اخلاق در کنار احکام
فلسفه کنیر بودن و کنیز شدن
و..........

شما رفتید دکتر و سرما خوردگی دارید دکتر میگه عمل قلب باز شما چکار میکنید؟(این از پست های قبل مونده بود)

جواب این مساله را مفصلا در پست 76
و البته این جا هم تکرارا می اورم ((((که دیکه این سوال شما خیلی از بحث خارج است ولی برای این که نکویید ......))))
:Cheshmak:

[FONT=arial]جناب عزیز دقت نمایید؟؟
[FONT=arial]مراجعه به پزشک از باب اضطرار است درست می فرمایید چون انسانی که بیمار می شود راه دیکری جز مراجعه به پزشک ندارد البته شاید برخی خودشان درمان ان را بدانند که خب ان تعدا از مثال ما خارج اند [FONT=arial]ولی کوش کردن به حرف پزشک از باب اضطرار نیست بلکه از باب اعتماد است
[FONT=arial]مغلطه را شما می کنید که بین مراجعه به پزشک و اعتماد به حرف پزشک خلط مبحث می کنید
[FONT=arial]دقت نمایید
[FONT=arial]همین سرماخوردکی را چه کسی به شما یاد داده؟؟؟
ایا غیر از این است که پزشک ها به شما یاد داده اند که وقتی فلان علایم در شما پدیدار گشت شما سرما خورده اید؟؟؟؟

[FONT=arial]خب همین بحث سرماخوردکی اعتماد انسان است به پزشک که ما حتی دراین مساله هم به پزشک اعتماد کرده ایم که وقتی در خود این علایم را می بینیم می کوییم سرماخورده ایم
شما فکر بکنید فردی برای اولین بار این علایم در او پدیدار گشته است علایمی چون عطسه و درد بدن و گلودرد و ...طبیب بگوید این گلودرد از سرطان است و نه سرماخوردگی ای شما به حرف اش اعتماد نمی کنید؟ البته شاید اعتما نکنید ولی شک می کنید به حرف اش و وقتی به طبیب دیکری مراجعه می کنید و او می کوید بله سرطان سینه است و طیب دیکر شما به حرف های ایشان اعتماد می کنید و این یعنی استدلال عقلی که عقل به علم فراتر از خود اذعان می کند

[FONT=arial]اجزاه بدهید مثال دیکری بگویم
فردی برای اولین بار به خاطر بیماری جدید مثل همین انفلانزاهای مرغی و خوکی و ابولا و.....به دکتر مراجعه می کند بله مراجعه اش از باب اضطرار است و چاره ای ندارد ولی اعتماد اش به حرف دکتر از چه بابی است؟؟؟ دکتر معاینه می کند و می گوید این علایم نشان دهنده یک بیماری جدید است به نام ابولا
خب از شما سوال می کنم ایا انسانها به حرفهای دکتر اعتماد نمی کنند؟؟؟ یا به حرف ش اعتماد می کنند و هر چه دکتر گفت می پذیرند؟؟

[FONT=arial]دقت نمایید اقای جوجه اردک زشت
ولی از بس این اعتماد زیاد شده است و راه درمان سرماخوردگی عمومی شده است که مثل این اقای جوجه اردک زشت فکر می کند که خودش کشف کرده است ولی نمی داند که همین از باب اعتماد عقل است به علم طبیب.(((((دقت نمایید))))))

[FONT=arial]پس اعتماد عقل به علم موجودی برتر که علمی بالاتر دارد استدلال و حکم عقلی است این مساله نع مغالطه که استدلالی عقلی است.

موضوع قفل شده است