جمع بندی تفسیر آیه عرش خدا بر روی آب

تب‌های اولیه

28 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تفسیر آیه عرش خدا بر روی آب

سلام

مفهوم آیه و کان عرشه علی الماء چیست؟

با تشکر اجرتون با حق

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد یاسین

صمیمی;965972 نوشت:
سلام

مفهوم آیه و کان عرشه علی الماء چیست؟

با تشکر اجرتون با حق



بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و احترام


«وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَ لَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ»[1] (او كسى است كه آسمانها و زمين را در شش روز [شش دوران‏] آفريد؛ و عرش (حكومت) او، بر آب قرار داشت؛ (بخاطر اين آفريد) تا شما را بيازمايد كه كداميك عملتان بهتر است! و اگر (به آنها) بگويى: «شما بعد از مرگ، برانگيخته مى‏شويد! «، مسلّماً» كافران مى‏گويند: «اين سحرى آشكار است).


برای روشن شدن معنی (وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ)، ابتدا باید معنی کلمه(عرش) مشخص شود. " عرش" در اصل به معنى" سقف" يا" شيئى سقف‏ دار" است، و به تختهاى بلند همانند تختهاى سلاطين گذشته نيز عرش گفته مى‏شود، و همچنين داربستهايى كه درختهاى مو و مانند آن را روى آن قرار مى‏دهند.

اما اين كلمه بعدا به معنى قدرت نيز به كار رفته است، همانگونه كه واژه" تخت" در فارسى نيز به همين معنى استعمال مى‏شود: در عربى گفته مى‏شود فلان استوى على عرشه- او- ثل عرشه:" فلان كس بر تخت نشست" يا" تختش فرو ريخت" كنايه از اينكه به قدرت رسيد و يا قدرتش نابود شد، در فارسى نيز مى‏گوئيم فلان كس را بر تخت نشاندند و يا از تخت بپائينش كشيدند.[2]



علامه طباطبایی(ره) در تفسیر این آیه می فرماید: معناى مجموع آيه اينست كه: خداى تعالى در وقتى و در حالى به خلقت آسمانها و زمين پرداخت كه عرشش بر آب بود، و بر آب بودن عرش كنايه است از اينكه مالكيت خداى تعالى در آن روز مستقر بر اين آب بود كه ماده حيات و زندگى است، چون عرش و تخت سلطنت هر پادشاهى عبارت است از محل ظهور سلطنت او، و استقرار پادشاه بر آن محل به معناى استقرار ملك او بر آن محل است، (وقتى مى‏گويند فلان سلطان بر تخت سلطنت دست يافت و بر آن مستقر گرديد، معنايش اين نيست كه پس از سالها جنگ و خونريزى به چهار تخته چوب دست يافته، بلكه معنايش اين است كه بر مقام فرماندهى و اداره كشور مسلط شده است). پس" استواء بر عرش" به اين معنا است كه خداى تعالى بعد از خلقت آسمان و زمين در دو روز، به امر تدبير مخلوقات خود پرداخت.[3]


[/HR]
[1] - سوره هود:11/ 7.

[2]- تفسير نمونه، ج‏9، ص: 25

[3]- ترجمه تفسير الميزان، ج‏10، ص: 224.

[="Tahoma"][="Navy"]

صمیمی;965972 نوشت:
سلام

مفهوم آیه و کان عرشه علی الماء چیست؟

با تشکر اجرتون با حق


سلام
آب در تفسیر انفسی علم و دانش است و عرش همان قدرت و حاکمیت الهی است بنابراین معنای آیه چنین است که حاکمیت و قدرت خداوند برپایه علم و دانایی و حکمت است. نعم ما قال: العلم سلطان
یا علیم[/]

یاسین;966124 نوشت:
و بر آب بودن عرش كنايه است از اينكه مالكيت خداى تعالى در آن روز مستقر بر اين آب بود كه ماده حيات و زندگى است، چون عرش و تخت سلطنت هر پادشاهى عبارت است از محل ظهور سلطنت او، و استقرار پادشاه بر آن محل به معناى استقرار ملك او بر آن محل است،

سلام
من متوجه نشدم
اینجا آب به چه معناست؟معنای حقیقی ان منظور هست؟

محی الدین;966134 نوشت:
آب در تفسیر انفسی علم و دانش است و عرش همان قدرت و حاکمیت الهی است بنابراین معنای آیه چنین است که حاکمیت و قدرت خداوند برپایه علم و دانایی و حکمت است. نعم ما قال: العلم سلطان

سلام
آب چه ارتباطی به علم و دانش دارد و چرا باید بتوان براحتی چنین تفسیری ارائه داد؟ بر چه مبنایی؟
چرا بجای اب از عمان کلمه علم استفاده نشده؟ که اتفاقا زیاد در قرآن کلمه علم وجود دارد؟

صمیمی;966239 نوشت:
سلام
من متوجه نشدم
اینجا آب به چه معناست؟معنای حقیقی ان منظور هست؟

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم


برای توضیح مطلب حدیثی از امام صادق(علیه السلام) در این رابطه تقدیم می شود:

داود رقى گويد: از امام صادق (ع) راجع بقول خداى عز و جل «و عرش خدا بر آب بود» پرسيدم فرمود: در اين باره چه ميگويند؟ عرض كردم: ميگويند عرش روى آب بود و پروردگار بالاى آن، فرمود: دروغ گويند، هر كه اين گمان كند خدا را محمول قرار داده و او را بصفت مخلوق وصف كرده است و او را لازم آيد كه چيزى كه خدا را حمل ميكند تواناتر از او باشد. عرض كردم قربانت گردم شما برايم بيان كنيد. فرمود: پيش از آنكه زمينى يا آسمانى يا جن و انسى يا خورشيد و ماهى باشد، خدا دينش را و علمش را بآب عطا فرمود، (مقصود از آب ماده‏ ايست كه قابليت خلق پيغمبران را دارد- مرآت) چون خدا خواست مخلوق را بيافريند ايشان را در برابر خويش پراكنده ساخت و بآنها گفت: پروردگار شما كيست؟ نخستين كسى كه سخن گفت رسول خدا (ص) و امير المؤمنين (ع) و ائمه صلوات اللَّه عليهم بودند كه گفتند: توئى پروردگار ما، خدا بايشان علم و دين عطا كرد سپس بفرشتگان فرمود: اينان حاملان دين و علم من و امينان من در ميان خلقم و مسئولانند، آنگاه بفرزندان آدم گفت: بربوبيت خدا و ولايت و اطاعت اين اشخاص اعتراف كنيد، گفتند، آرى اى پروردگار ما اعتراف نموديم، پس خدا بفرشتگان فرمود: گواه باشيد، فرشتگان گفتند: گواهى دهيم و اين پيمان براى آن بود كه فردا نگويند ما از آن بى‏خبر بوديم يا آنكه بگويند: پدران ما از پيش مشرك شدند و ما هم فرزندان پس از آنها بوديم، مارا بآنچه اهل باطل كردند هلاك ميكنى؟ اى داود ولايت ما در زمان پيمان‏گيرى برايشان مؤكد گشته است.[1]


[/HR]
[1]- أصول الكافي / ترجمه مصطفوى، ج‏1، ص: 180-181.

[="Tahoma"][="Navy"]

صمیمی;966240 نوشت:
سلام
آب چه ارتباطی به علم و دانش دارد و چرا باید بتوان براحتی چنین تفسیری ارائه داد؟ بر چه مبنایی؟
چرا بجای اب از عمان کلمه علم استفاده نشده؟ که اتفاقا زیاد در قرآن کلمه علم وجود دارد؟

سلام
شما بفرمایید چرا خداوند بجای مفهوم حاکمیت و قدرت از لفظ عرش استفاده کرده است؟
یا علیم[/]

محی الدین;966293 نوشت:

سلام
شما بفرمایید چرا خداوند بجای مفهوم حاکمیت و قدرت از لفظ عرش استفاده کرده است؟
یا علیم

با سلام و عرض ادب و احترام

عرش به معنی تحت الفظی تاج و تخت هست و تاج و تخت نشانگر قدرت

یعنی اگر از یه بچه هم سوال کنید براش قابل درک هست

در مورد تعبیر آب به علم لطفا مفصل تر توضیح بدید ممنون

محی الدین;966293 نوشت:
سلام
شما بفرمایید چرا خداوند بجای مفهوم حاکمیت و قدرت از لفظ عرش استفاده کرده است؟
یا علیم

سلام
عرش کنایه از تخت و قدرت و فرمانروایی می باشد.چون یک فرمانروا برای تسلط و قدرت نمایی بر بروی عرش یا تخت خود تکیه میکند.و از قدیم چنین تشبیه و کنایه ای برای کلمه عرش بکار رفته و بوضوح میتوان کلمه عرش را کنایه از تخت و قدرت در نظر گرفت
ولی برای کلمه آب چنین کنایه واضح و مشخصی که به علم برسد نداریم.

یاسین;966282 نوشت:
برای توضیح مطلب حدیثی از امام صادق(علیه السلام) در این رابطه تقدیم می شود:

شاید مراد از اب مایع بودن لحظات اولیه خلقت جهان باشد همچنان که زمانی گاز بوده(و هی دخان)
البته این تفسیر هم قانع کننده بنظر نمیرسد

صمیمی;966331 نوشت:

شاید مراد از اب مایع بودن لحظات اولیه خلقت جهان باشد همچنان که زمانی گاز بوده(و هی دخان)
البته این تفسیر هم قانع کننده بنظر نمیرسد

اگر از منظر مادی بخوایم نگاه کنیم
جمع عناصر هیدروژن و اکسیژن (آب) موجود در هستی بیشترین میزان عناصر در جهان رو تشکیل داده

بسم الله الرحمن الرحیم

آیت الله جوادی آملی می فرماید چون خداوند وجودی مجرد و غیر مادی است، در معنی آیه«الرحمن علی العرش استوی» باید گفت این عرش امری مجرد و غیر مادی است که خداوند بر آن استقرار دارد و آن علم است که مجرد است.

ایشان می فرماید:« اگر عرش خدا به معناي علم خدا است علم خدا يك امر مادي نيست كه روي آب استقرار داشته باشد اين ماهيها در آب هستند يا مرغهاي هوايي كه دوزيست هستند روي آب هستند و مانند آن اينها را مىشود گفت اين مرغابيها روي آب هستند اما علم خدا روي آب باشد لابد آن آب،آب حيات است كه بتواند حامل علم الهي باشد نه اينكه يك آب مادي باشد البته آن آب حقيقي مظاهري دارد كه اين يكي از بارزترين مظاهرش طبق برخي از روايات آب جسماني و مادي است آن آب جسماني و مادي را بايد مظهر آن آبي دانست كه آن محل نزول علم الهي است و حامل علم الهي است ﴿و كان عرشه علي الماء﴾ اگر چنانچه اين ﴿علي﴾ به معناي محمول بودن باشد مثل اينكه ﴿وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّك فَوْقَهم يومئذٍ ثمانية﴾ اما اگر ﴿علي﴾ به معني فوق و اينها باشد خوب آن قابل معنا كردن است كه آب مىتواند مادّي باشد و آن عرش به معناي مجرد باشد آن فوق است و اين تحت است منتها فوقيّت او و تحتّيت اين نه آسيبي به علم مىرساند كه بشود مادّي نه بركتي نصيب آب مىشود كه بشود مجرد اگر فوقيّت وجودي باشد درجات وجودي باشد اما حالا همهٴ اينها در حد يك احتمال است»[1]


[/HR][1] - http://www.portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?kind=2&lang=fa&id=ODg2-k8igPPoByf8%3d


شروحیل;966338 نوشت:
گر از منظر مادی بخوایم نگاه کنیم
جمع عناصر هیدروژن و اکسیژن (آب) موجود در هستی بیشترین میزان عناصر در جهان رو تشکیل داده

درسته آب از دو عنصر هیدروژن و اکسیژن تشکیل یافته اما ماهیت آب متفاوت از این دو عنصر هست.
و آیه هم گفته عرش بر روی آب بوده نگفته هیدروژن و اکسیژن

یاسین;966358 نوشت:
آیت الله جوادی آملی می فرماید چون خداوند وجودی مجرد و غیر مادی است، در معنی آیه«الرحمن علی العرش استوی» باید گفت این عرش امری مجرد و غیر مادی است که خداوند بر آن استقرار دارد و آن علم است که مجرد است.

استاد عزیز هیچ اشکالی ندارد که عرش خدا رو همان جهانی که در آن زندگی میکنیم در نظر بگیریم.و زمان فعل کان هم گذشته هست یعنی معنی آیه میشود عرش او(جهان) برآب بود.(یعنی یک زمانی برآب بود.به هر حال اینجا در معنای عرش اشکال ندارم در معنای ماء اشکال دارم که اگر بر فرض بپذیریم به معنای علم هست چرا قرآن از همان واژه علم استفاده نکرده.چرا باید از ماء استفاده کند.چه وجه تشابهی مگر بین ماء و علم هست؟

صمیمی;966441 نوشت:

درسته آب از دو عنصر هیدروژن و اکسیژن تشکیل یافته اما ماهیت آب متفاوت از این دو عنصر هست.
و آیه هم گفته عرش بر روی آب بوده نگفته هیدروژن و اکسیژن

با سلام و عرض احترام

احتمالا توقع ندارید که خداوند 1400 سال پیش با زبان امروزی با مردم حرف زده باشه و بگه قدرت خداوند بواسطه اکسیژن و هیدروژن هستی رو بوجود آورده؟

یا به جای اینکه بگه انسان رو از گل آفریدم بگه انسان رو از (آب و خاک)عناصر(هیدروژن ، اکسیژن ، پتاسیم و ...) آفریدم!

براى فهم تفسير اين آیه بايد به مفهوم دو كلمه "عرش" و "ماء" آشنا شويم:
"عرش" در اصل به معنى "سقف" يا "شيئى سقف‏دار" است، و به تختهاى بلند همانند تختهاى سلاطين گذشته نيز عرش گفته مى‏شود، و همچنين داربستهايى كه درختهاى مو و مانند آن را روى آن قرار مى‏دهند.
اما اين كلمه بعدا به معنى قدرت نيز به كار رفته است، همانگونه كه واژه "تخت" در فارسى نيز به همين معنى استعمال مى‏ شود
و اما كلمه "ماء" معنى معمولى آن " آب" است، اما گاهى به هر شي‏ء مايع " ماء" گفته مى‏شود مانند فلزات مايع و امثال آن.
با آنچه در تفسير اين دو كلمه گفتيم چنين استفاده مى‏شود كه در آغاز آفرينش، جهان هستى به صورت مواد مذابى بود (يا گازهاى فوق العاده فشرده كه شكل مواد مذاب و مايع را داشت).
سپس در اين توده آبگونه حركات شديد و انفجارات عظيمى رخ داد، و قسمتهايى از سطح آن پى در پى به خارج پرتاب شد، اين اتصال و به هم پيوستگى به انفصال و جدايى گرائيد، و كواكب و سيارات و منظومه‏ ها يكى بعد از ديگرى تشكيل يافتند.
بنا بر اين جهان هستى و پايه تخت قدرت خدا نخست بر اين ماده عظيم آبگونه قرار داشت.
اين همان چيزى است كه در آيه 30 سوره انبياء نيز به آن اشاره شده است «أَ وَ لَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ كانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍّ»

____________
تفسير نمونه، ج‏9، ص: 26

شروحیل;966444 نوشت:
احتمالا توقع ندارید که خداوند 1400 سال پیش با زبان امروزی با مردم حرف زده باشه و بگه قدرت خداوند بواسطه اکسیژن و هیدروژن هستی رو بوجود آورده؟

یا به جای اینکه بگه انسان رو از گل آفریدم بگه انسان رو از (آب و خاک)عناصر(هیدروژن ، اکسیژن ، پتاسیم و ...) آفریدم!


سلام
اولا پس از هیدروژن هلیم فراونترین عنصر در جهانه.(هلیم پس از هیدروژن سادهترین ساختار اتمی رو داره)پس اولین دلیلی که شما اوردید جسارتا اشتباهه
ثانیا همان طور که گفتم ماهیت آب با هیدروژن و اکسیژن کاملا متفاوته و اب و هیدروژن و اکسیژن هرکدام ماده ای جداگانه هستند و اصلا معقولانه نیست که چون زمان نزول قران کسی هیدروژن و اکسژن نمیشناخته پس پیش خودمون بگیم قران بیاد بجاش از کلمه اب استفاده کنه.
پس اگر بناست تاویل مادی به ایه بدهیم میتوان گفت منظور از آب مایع بودن لحظات اولیه خلقت جهان(عرش خدا) می باشد.هرچند تفسیرهای دیگری نظیر علم بجای اب که دوستان ارائه کردند هم میتواند صحیح باشد.

صمیمی;966664 نوشت:

سلام
اولا پس از هیدروژن هلیم فراونترین عنصر در جهانه.(هلیم پس از هیدروژن سادهترین ساختار اتمی رو داره)پس اولین دلیلی که شما اوردید جسارتا اشتباهه
ثانیا همان طور که گفتم ماهیت آب با هیدروژن و اکسیژن کاملا متفاوته و اب و هیدروژن و اکسیژن هرکدام ماده ای جداگانه هستند و اصلا معقولانه نیست که چون زمان نزول قران کسی هیدروژن و اکسژن نمیشناخته قران بیاد بجاش از کلمه اب استفاده کنه.
پس اگر بناست تاویل مادی به ایه بدهیم میتوان گفت منظور از آب مایع بودن لحظات اولیه خلقت جهان(عرش خدا) می باشد.هرچند تفسیرهای دیگری نظیر علم بجای اب که دوستان ارائه کردند هم میتواند صحیح باشد.

با سلام و عرض احترام

بنده اکسیژن رو از هیدروژن جدا تصور نکردم

همان طور که در آب از هم جدا نیستن

جمع اکسیژن و هیدروژن فراوان ترین جزئ از حیات هست

الله اعلم

شاید تصور شما صحیح باشه

رحیق مختوم;966458 نوشت:
با آنچه در تفسير اين دو كلمه گفتيم چنين استفاده مى‏شود كه در آغاز آفرينش، جهان هستى به صورت مواد مذابى بود (يا گازهاى فوق العاده فشرده كه شكل مواد مذاب و مايع را داشت).
سپس در اين توده آبگونه حركات شديد و انفجارات عظيمى رخ داد، و قسمتهايى از سطح آن پى در پى به خارج پرتاب شد، اين اتصال و به هم پيوستگى به انفصال و جدايى گرائيد، و كواكب و سيارات و منظومه‏ ها يكى بعد از ديگرى تشكيل يافتند.
بنا بر اين جهان هستى و پايه تخت قدرت خدا نخست بر اين ماده عظيم آبگونه قرار داشت.

یعنی این هم از اعجاز قرآن هست که اشاره به بیگ بنگ و نحوه آفرینش کهکشانها و کیهان دارد؟! آن هم از کلمه (ماء) که هر عربی معنایش را میداند که آب است این همه معارف را استخراج کردید؟!
گیرم قبول! که تخت خداوند بر این ماده عظیم آبگونه قرار داشته. یعنی اکنون این تخت بر روی کهکشانها مستقر گردیده لابد! آنوقت در لحظه بیگ بنگ این تخت چگونه بوده؟ باور بفرمایید تصور استقرار چنین تخت عظیمی بر اعوجاجات کوانتمی به طول ثابت پلانک بسیار سخت است! قبل از بیگ بنگ هم که الله اعلم که این تخت کجا مستقر بوده؟
ضمنا هیچگاه کل هستی به شکل مایع یا همان ماده مذاب نبوده. مگر اینکه بفرمایید از اعجاز قرآن است که نظریات دانشمندان اخترفیزیک را به چالش کشیده که سخن دیگری است!

رحیق مختوم;966458 نوشت:
اين همان چيزى است كه در آيه 30 سوره انبياء نيز به آن اشاره شده است «أَ وَ لَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ كانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍّ»

اینجا هم بخش اول آیه از رتق و فتق زمین و آسمان میگوید که میتوان به کل کیهان هم تعمیم داد یا همان تفسیر! کرد. ولی هیچ ارتباطی با بخش دوم ندارد که (همه چیز را به آب زنده گردانیدیم) مگر رتق فتق کهکشانها و زمین و آسمان به این است که از آب همه چیز را زنده کردیم؟ مگر کرات و سیارات زنده اند؟

بسم الله الرحمن الرحیم


در مورد معنی کلمه« ماء» در آیه شریفه سوره هود مفسران و دانشمندان سخن فراوان گفته‌اند كه به برخي از آنها اشاره مي‌شود:
1- «ماء» به معناي همين آبي است كه ماية حيات و زندگي موجودات مي‌باشد و قرار داشتن عرش خداوند روي آب، كنايه از آن است كه ملك و حكومت خداوند در آن روز بر آب كه مادة حيات است قرار گرفته بود.[1]


جملة «و كان عرشه علي الماء» به دليل وجود واژة «كان» به معناي «بود» به اين معنا است كه خداوند پيش از آفرينش آسمانها و زمين‌ها، آب را آفريد و بر آبها سيطره و حكومت داشت. اين معناي مي‌رساند كه آب، پيش از آسمانها و زمين تشكيل دهندة هستي بوده است.[2]


2-برخي ديگر از مفسران گفته‌اند كلمه «ماء» به هر شيء مايع گفته مي‌شود كه شامل مواد مذاب و گازها نيز مي‌گردد.

بنابراين معنا، مي‌توان گفت: آنچه دانش امروز در اين باره مي‌گويد ]كه مجموعه جهان هستي در آغاز به صورت مواد مذاب يا گازهاي فشرده بوده است، كه شكل مايع داشته ‌است، سپس در اين تودة آبگونه حركات شديد و انفجارات عظيمي رخ داده، و قسمتهايي از سطح آن پي در پي به خارج پرتاب شده است و اين اتصال و به هم پيوستگي به انفصال و جدايي گرائيد كه كواكب، سيارات و منظومه‌ها يكي بعد از ديگري تشكيل يافتند[، منطبق با معناي آيه است.

در نتيجه، جهان هستي و پاية تخت قدرت خداوند نخست بر اين مادة عظيم آبگونه قرار داشت، اين همان چيزي است كه در آية 30 سورة انبياء به آن اشارت نموده، مي‌فرمايد: اولم ير الذين كفروا ان السماوات و الارض كانتا رتقاً ففتقناهما و جعلنا من الماء كل شيء حي، آيا آنها كه خدا را انكار مي‌كنند با چشم ]علم و دانش[ اين حقيقت را نديدند كه آسمانها و زمين در آغاز به هم پيوسته بود، سپس ما آنها را از هم گشوديم و هر موجود زنده‌اي را از آب آفريديم.

در روايات اسلامي از جمله نخستين خطبة نهج البلاغه نيز اشارات روشني به همين معنا دارد.


در حديثي از امام باقر آمده كه: كان كل شيء ماء و كان عرشه علي الماء فامر الله تعالي الماء فاخطرم ناراً ثم امرنارأ و خمدت فارتفع من خمودها دخان فخلق السماوات من ذلك الدخان و خلق الارض من الرماد، همه‌چيز آب بود و عرش الهي نيز بر آب بوده است، سپس پروردگار اشتعال و انفجاري در ماء پديد آورد آنگاه شعله و زبانه‌اش را خاموش نمود، و در پي اين حادثه، گازي پديدار شد كه همان مادة آفرينش آسمانها گرديد و جنس زمين را از خاك آفريد.[3]


حضرت علي مي‌فرمايد: ثم انشأ سبحانه فتق الاجواء و شق الارجاء و سكائك الهواء فاجري فيها متلاطماً تياره، متراكماً رخاره، سپس خداوند سبحان طبقات را از هم گشود و اطراف آن را باز كرد و فضاهاي خالي ايجاد نمود، سپس خداوند در آن ]فضاي عظيم[ آبي جاري ساخت كه امواج متلاطم و متراكم داشت(نهج البلاغه، خطبه1)


در اين قسمت، امام به چگونگي پيدايش جهان اشاره كرده، مي‌فرمايد: خداوند در آغاز آب (يا به تعبير ديگر: مايعي همانند آب) آفريد و آن را بر پشت تند بادي سوار كرد، اين تند باد مأمور بود آن مايع را كاملاً حفظ كند و از پراكندگي آن جلوگيري نمايد و در حدود و مرزهايش متوقف سازد.

سپس تند باد ديگري بر انگيخت كه كارش ايجاد امواج در آن مايع عظيم و گسترده بود و آن تند باد، امواج عظيم آب را عظيم‌تر ساخت، و آن را مرتباً درهم كوبيد، سپس موجها آن چنان اوج گرفتند كه پشت سر هم به فضا پرتاب شدند، و از آن، آسمانهاي هفتگانه به وجود آمد.[4]


در كتاب «قرآن و علم امروز» در مورد آية شريفه آمده است: «خداوند نخست آب را آفريد، همراه آن عناصر ديگري را آفريد، سپس در آن گرما نهاد، از آن بخار خارج گرديد، و آن بخار انباشته شد، اين بخار سخت تاريك بود؛ مانند دود، سپس خداوند آنها را متراكم ساخت و به شكلهاي گوناگون در آورد، و اين عمل تحت قوانيني استوار گرفت و از اين دود، در تمام جهان، هستي گشوده گرديد.[5]


خلاصة كلام اين كه، عرش در اين آيه به معناي مجموعه جهان هستي است و «ماء» به معناي شيء مايع مي‌باشد و معناي آيه اين خواهد بود كه، مادة اصلي جهان آفرينش از آب بود و اين تنها آيه‌اي است كه در صدد گزارش از مادة نخستين خلقت برآمده است و آن را آب دانسته است.[6]


پی نوشتها
:

[1]- ترجمه الميزان، ج10، ص239.
[2]- تفسير راهنما، ج7، ص27.
[3]- اصول كافي، به نقل از همان/19.
[4]- پيام امام، 1/131.
[5]- قرآن و علم امروز/92.


[6] -http://www.matquran.com/fa/Question/View/65000


صمیمی;965972 نوشت:
سلام

مفهوم آیه و کان عرشه علی الماء چیست؟

با تشکر اجرتون با حق

سلام
تصویر سازی نظام خلقت به چند طریق قابل طرح است
تصویر سازی اول :
ما هفت آسمان داریم و هفت طبقه تحت الثری
هر چه در طبقات آسمان بالاتر میرویم تعالی و نعمت و قرب الهی و نور بیشتر میشود
و هر چه پایین میرویم عذاب و نار و ظلمت افزایش می یابد...
عرش الهی در آسمان هفتم است..
این قوس صعود و نزول است
قاب قوسین او ادنی

تصویر سازی دوم :
نظام عالم مانند درخت است که پیامبر عند سدره المنتهی رفتند و بهشت را دیدند
یا کانها رووس الشیاطین
یا شجره الزقوم
و غیره
عرش همان قسمت بالای درخت است که محل میوه دادن درخت است
و این درخت نیاز به آب دارد
شما دقت کنید در توصیف بهشت همیشه گفته میشود تحتها الانهار
حیات بهشت به این آبها بسته است و این آبها از کجا می آید؟
قرآن می فرماید : یفجرونها تفجیرا
به تفاسیر نگاه کنید این است مقام ائمه معصومین

تصویر سازی سوم :
ماء یعنی علم
عرش یعنی قدرت و علم
که در برخی روایات اشاره شده است

(14)عِنـدَ سِدرَةِ الـمُنـتَـهىٰ
(15)عِنـدَها جَـنَّـةُ الـمَأوىٰ
(16)اِذ يَغـشَى السِّدرَةَ ما يَغـشىٰ

[="Tahoma"][="Navy"]

شروحیل;966296 نوشت:
با سلام و عرض ادب و احترام

عرش به معنی تحت الفظی تاج و تخت هست و تاج و تخت نشانگر قدرت

یعنی اگر از یه بچه هم سوال کنید براش قابل درک هست

در مورد تعبیر آب به علم لطفا مفصل تر توضیح بدید ممنون


سلام
اتفاقا کسانی که در قرآن ظاهرگرا هستند میگن خدا یک تخت پادشاهی داره کذا و کذا و آن معنای سر راست قدرت و حاکمیت رو نفهمیده و نمی فهمن. حالا شما در فضای فکری تشیع مطلب رو خوب می گیرید باید ممنون علمای شیعه باشید.
شاید یک جایی در مورد تفسیر انفسی قرآن مطالبی تقدیم شود.
یا علیم[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

صمیمی;966330 نوشت:
سلام
عرش کنایه از تخت و قدرت و فرمانروایی می باشد.چون یک فرمانروا برای تسلط و قدرت نمایی بر بروی عرش یا تخت خود تکیه میکند.و از قدیم چنین تشبیه و کنایه ای برای کلمه عرش بکار رفته و بوضوح میتوان کلمه عرش را کنایه از تخت و قدرت در نظر گرفت
ولی برای کلمه آب چنین کنایه واضح و مشخصی که به علم برسد نداریم.

سلام
به پاسخی که به آقای شروحیل دادیم مراجعه فرمایید.
یا علیم[/]

محی الدین;966134 نوشت:

سلام
آب در تفسیر انفسی علم و دانش است و عرش همان قدرت و حاکمیت الهی است بنابراین معنای آیه چنین است که حاکمیت و قدرت خداوند برپایه علم و دانایی و حکمت است. نعم ما قال: العلم سلطان
یا علیم

سلام خدمت استاد و برادر عزیزم
منبع تفسیر انفسی چیست؟

عبدالرحیم;967067 نوشت:
سلام خدمت استاد و برادر عزیزم
منبع تفسیر انفسی چیست؟

سلام برادر عزیز
منبع تفسیرهای انفسی کشف و شهود است. البته این کشفیات می تواند موید به نقل دینی یا برهان هم باشد.
یا علیم

سوال: مفهوم آیه و کان عرشه علی الماء چیست؟

پاسخ:

بسم الله الرحمن الرحیم

«وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماء»[1]
(او كسى است كه آسمانها و زمين را در شش روز [شش دوران‏] آفريد؛ و عرش (حكومت) او، بر آب قرار داشت).

برای روشن شدن معنی (وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ)، ابتدا باید معنی کلمه(عرش) مشخص شود. " عرش" در اصل به معنى" سقف" يا" شيئى سقف‏ دار" است، و به تختهاى بلند همانند تختهاى سلاطين گذشته نيز عرش گفته مى‏شود، و همچنين داربستهايى كه درختهاى مو و مانند آن را روى آن قرار مى‏دهند.

اما اين كلمه بعدا به معنى قدرت نيز به كار رفته است، همانگونه كه واژه" تخت" در فارسى نيز به همين معنى استعمال مى‏شود: در عربى گفته مى‏شود فلان استوى على عرشه- او- ثل عرشه:" فلان كس بر تخت نشست" يا" تختش فرو ريخت" كنايه از اينكه به قدرت رسيد و يا قدرتش نابود شد، در فارسى نيز مى‏گوئيم فلان كس را بر تخت نشاندند و يا از تخت بپائينش كشيدند.[2]

علامه طباطبایی(ره) در تفسیر این آیه می فرماید: معناى مجموع آيه اينست كه: خداى تعالى در وقتى و در حالى به خلقت آسمانها و زمين پرداخت كه عرشش بر آب بود، و بر آب بودن عرش كنايه است از اينكه مالكيت خداى تعالى در آن روز مستقر بر اين آب بود كه ماده حيات و زندگى است، چون عرش و تخت سلطنت هر پادشاهى عبارت است از محل ظهور سلطنت او، و استقرار پادشاه بر آن محل به معناى استقرار ملك او بر آن محل است، (وقتى مى‏گويند فلان سلطان بر تخت سلطنت دست يافت و بر آن مستقر گرديد، معنايش اين نيست كه پس از سالها جنگ و خونريزى به چهار تخته چوب دست يافته، بلكه معنايش اين است كه بر مقام فرماندهى و اداره كشور مسلط شده است). پس" استواء بر عرش" به اين معنا است كه خداى تعالى بعد از خلقت آسمان و زمين در دو روز، به امر تدبير مخلوقات خود پرداخت.[3]


آیت الله جوادی آملی می فرماید چون خداوند وجودی مجرد و غیر مادی است، در معنی آیه«الرحمن علی العرش استوی» باید گفت این عرش امری مجرد و غیر مادی است که خداوند بر آن استقرار دارد و آن علم است که مجرد است.

ایشان می فرماید:« اگر عرش خدا به معناي علم خدا است علم خدا يك امر مادي نيست كه روي آب استقرار داشته باشد اين ماهيها در آب هستند يا مرغهاي هوايي كه دوزيست هستند روي آب هستند و مانند آن اينها را مىشود گفت اين مرغابيها روي آب هستند اما علم خدا روي آب باشد لابد آن آب،آب حيات است كه بتواند حامل علم الهي باشد نه اينكه يك آب مادي باشد البته آن آب حقيقي مظاهري دارد كه اين يكي از بارزترين مظاهرش طبق برخي از روايات آب جسماني و مادي است آن آب جسماني و مادي را بايد مظهر آن آبي دانست كه آن محل نزول علم الهي است و حامل علم الهي است ﴿و كان عرشه علي الماء﴾ اگر چنانچه اين ﴿علي﴾ به معناي محمول بودن باشد مثل اينكه ﴿وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّك فَوْقَهم يومئذٍ ثمانية﴾ اما اگر ﴿علي﴾ به معني فوق و اينها باشد خوب آن قابل معنا كردن است كه آب مىتواند مادّي باشد و آن عرش به معناي مجرد باشد آن فوق است و اين تحت است منتها فوقيّت او و تحتّيت اين نه آسيبي به علم مىرساند كه بشود مادّي نه بركتي نصيب آب مىشود كه بشود مجرد اگر فوقيّت وجودي باشد درجات وجودي باشد اما حالا همهٴ اينها در حد يك احتمال است».[4]

کلید واژه: عرش، آب، خلقت، علم.


_______________________________________________________
[1] . هود: 11/ 7.
[2] . تفسير نمونه، ج‏9، ص: 25.
[3] .ترجمه تفسير الميزان، ج‏10، ص: 224.
[4] . http://www.portal.esra.ir/Pages/Inde...k8igPPoByf8%3d


موضوع قفل شده است