علامت فرد راضی به رضای خدا چیست؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
علامت فرد راضی به رضای خدا چیست؟

مقام رضایت به آنچه خدا می‌خواهد از مقامات بسیار رفیع اخلاقی و عرفانی است و خوشا به سعادت آنانی که در این مسیر حرکت می‌کنند و شوق پروردگار در وجودشان زبانه می‌کشد

معنای راضی بودن، خوشنودی به خواست خداست و اینکه فرد از قضا وتقدیر الاهی بدش نمی‌آید 1 ؛ با زبان و در دل از مقدرات الهی راضی بوده و هیچ گله و شکایتی نداشته باشد . کسی که راضی به رضای حق است , نسبت به تک تک احکامی که خداوند تعالی در قرآن عزیزش فرموده , از ته دل راضی است ، لذا تلاش می کند تا در عمل نیز عامل به احکام الهی باشد.
امام خمینی (ره)می فرمایند : رضا یعنی خوشنودی بنده از حق تعالی و اراده او و مقدرات او. کسی که - نعوذ بالله – به یکی از احکام اسلامیه در باطن قلب اعتراضی دارد , یا کدورتی از یکی از احکام اسلامیه در دل دارد یا بخواهد که یکی از احکام غیر از این که هست باشد , یا بگوید که کاش این حکم کذایی این طور بود نه آن طور , این راضی به دین اسلام نیست و نتواند این دعوای کاذب را بکند. 2
قطعا یک انسان راضی به رضای خدا در ابعاد گوناگون دارای نشانه‌هایی است که مهم‌ترین آنها را برمی‌شمریم:

الف: نشانه‌های اعتقادی:
1- مبنای اینکه انسان به مقام رضایت برسد آن است که در اعتقاد و باور خود ، خدا را حکیم بداند که همه کارهایش بر اساس عدل ، حکمت و رحمت است یعنی خدای مهربانی که دائما خیر بندگانش را می خواهد و همیشه بهترین گزینه را برای انها انتخاب می کند ؛2- همچنین خدا را همه کاره عالم بداند(توحید افعالی ) و به این مطلب باور هم داشته باشد. 3 در این صورت به یک فرد راضی تبدیل می شود.
توجه کنید: رفتارهای ما عمدتا از باورهای ما نشأت می‌گیرند. البته دقت کنید که همه افراد یکسان نیستند و در همین نشانه‌ها هم دارای مراتب گوناگون هستند، حد اعلای این مطلب در معصومین علیهم السلام وجود دارد که خداشناسان واقعی‌اند و در همه حال حتی مصیبت‌های بسیار بزرگ از این اعتقاد غافل نمی‌شوند و شما می‌توانید نمونه‌های آن را در کلمات امام حسین علیه السلام در روز عاشورا ببینید.

ب: نشانه‌های فکری و رفتاری:

1- از نشانه‌های اعتقادی و فکری فرد راضی که در عمل و زندگی او بروز می‌کند داشتن زهد است یعنی به آنچه از دست می‌دهد یا مصیبتی که به او می‌رسد اظهار افسوس نمی‌کند و ناامید و افسرده نمی شود و در مقابل، برای امور دنیوی و نعمت‌های آن خوشحال و بهت زده نمی‌شود 4 2- چنین فردی با آرامش خاطر و3- اعتماد به نفس زندگی می‌کند 5 و 4- در تمام اختلاف‌های فکری، اخلاقی ، حقوقی و... تسلیم حکم خدا و رسول اوست 6 .5- فرد راضی به حکم خدا ، هر چند بر علیه او حکم شود آن را با روی باز می‌پذیرد و چون حکم خداست تسلیم ان می شود.
6- این فرد هیچ وقت طمع نمی ورزد و حسادت نمی کند 7 ؛ 7- غصه روزی نمی خورد اگر چه اهل تلاش وکوشش است 8 و 8- همیشه شکر گذار نعمت های خدا خواهد بود 9 .
9- از دیگر نشانه‌های این فرد که در برخورد و تعامل با انسان‌ها از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار است آن که در غیر رضای خدا خشمگین نمی شود و 10- برای رضای خدا دوست میدارد و 11- دوست انتخاب می‌کند 10 . این ویژگی مخصوصا در دوران جوانی انسان را از دام‌های شیطان صفتان حفظ می‌کند و عمل به آن باعث برکات بسیاری در سنین بالاتر برای فرد می‌شود.
12- پیشه کردن صبر از نشانه‌های فرد راضی است. 11 او سختی‌ها و گرفتاری‌ها را هر چند بزرگ باشند تحمل می‌کند 12 برای این نشانه مثالی بیان کردیم.

ج: نشانه‌های رفتاری:
1- از نشانه‌های مهم فرد راضی در حوزه رفتاری توجه به انجام دادن اعمال خیر و شایسته است که البته با انجام آنها این فرد رضایت خداوند را نیز به دست می‌آورد 13 .
2- یکی دیگر از نشانه‌های رفتاری او استفاده و بهره مندی از نعمتهای خدا به انگیزه رضای اوست . اهمیت این مورد بسیار زیاد است زیرا انسان نباید خود را به بهانه زهد، از نعمت‌های الاهی محروم نماید حال آنکه این نعمت‌ها برای مؤمنین آفریده شده است 14 .
3- انفاق در راه خدا بدون هیچ چشم‌داشت و حتی توقع تشکر نیز از علایم رفتاری آنهاست 15 .
توجه کنید: نقطه مشترک در رفتارهای فرد راضی آن است که همه اعمال خود را با اخلاص انجام می‌دهد 16 و مقصد او خداست.
خلاصه کسی که راضی به رضا و قضای خدا باشد صاحب مقام بسیار بلندی شده است که دنیا و آخرت او را تحت تاثیر قرار می دهد و در میان مردم شاخص می گردد.
-------------------

1-ر. ک: قاموس قران ، ج3 ، ص 102و 104 .
2-امام خمینی (ره ) / جنود عقل و جهل / صص167و161 .
3-ر.ک: تفسیر موضوعی قران کریم ، ایة الله جوادی آملی ، ج 11 ، صص 376-381
4-همان ؛ اشاره به آیه 23 حدید.
5-اشاره به آیات آخر سوره فجر: یَأَیَّتهَُا النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّةُ(27)ارْجِعِى إِلىَ‏ رَبِّکِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً(28)؛همچنین ر.ک: نهج البلاغه ،حکمت 273.
6-سوره نساء ، آیه 65. برای توضیح بیشتر ر.ک: تفسیر موضوعی قران کریم ، ایة الله جوادی آملی ، ج 11 ، صص 379-380.
7-پیام امام شرح تازه و جامعی بر نهج البلاغه ، ج 2 ، صص 43و44.
8-همان ، ص 48. و ر.ک: نهج البلاغه ابن ابی الحدید حکمت 273 و فرهنگ معارف نهج البلاغه ج 2 ص 793.
9-ر.ک : سوره نمل آیه 19؛ سوره زمر آیه 7؛ سوره أحقاف آیه 15؛ سوره فتح آیه 29.
10-ر.ک: سوره فتح آیه 29؛ سوره مجادله آیه 22 ؛ سوره ممتحنه آیه 1 .
11-ر.ک: تفسیر نور ، ج 5 صص 84-85. و سوره طه آیه 130.
12-ر.ک: سوره حشر آیه 8 .
13-ر.ک: سوره طه آیه 130؛ سوره نمل آیه 19؛ سوره زمر آیه 7؛ سوره أحقاف آیه 15؛ سوره فتح آیه 29 و سوره قارعه آیه 6و7.
14-ر.ک: سوره حدید آیه 27
15-ر.ک: سوره لیل آیات 18 تا آخر.
16-ر.ک: نهج البلاغه صبحی صالح ، حکمت 276.

رضا یعنی خشنودی و فرحناکی عبد از خدا و آنچه خدا اراده و مقدر کرده است، و هیچ گونه اعتراض و کراهت درونی نداشتن به خاطر مقدرات الهی،

رضا نتیجه محبت به خداست. هر محب کارهای محبوب خود را زیبا و دوست داشتنی می‌بیند و هر چه را به دست محبوب عملی می‌شود به گوارایی و شادی استقبال می‌کند. «آنچه از دوست رسد نیکوست.»

بنابراین با توجه به اینکه در جهان فاعلی جز خدا وجود ندارد و هر چه می‌شود در واقع کار خداست، کسی که دل در گرو عشق الهی سپرده است، از شرایط و موقعیت‌هایی که در ان قرار دارد و از حوادث و رخدادهایی که برایش پیش می‌آید و نیز از اوامر و دستوراتی که خدا مقرر می‌نماید، راضی و شادمان است و با روحیه‌ای شاد و آغوشی باز از آنها استقبال می‌کند.

اگر به مراتب رضا دقت کنیم علائم آن را در فرد مشاهده خواهیم کرد:

اهل رضا به اعتبار مرتبه معرفت و کمال به دو گروه تقسیم می‌شوند.

1- گروه نخست کسانی‌اند که چنان در جاذبه جمال دوست قرار گرفته‌اند که از هر چه جز او غافل و بی خبرند. در نتیجه، اگر مصیبت و مشقتی بر آنها وارد شود، اساسا آن را احساس نمی‌کنند؛ همان‌گونه که طبق فرموده قرآن کریم، زنان دربار مصر، چنان محو جمال حضرت یوسف(ع) شدند که به جای میوه دست‌های خود را بریدند و کوچک‌ترین دردی از بریده شدن دست‌هایشان احساس نکردند.

نمونه بارز این گروه از اهل رضا، اصحاب اباعبدالله الحسین علیه‌السلام می‌باشند که پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و اله و سلم در مورد آنها به امام حسین علیه‌السلام فرمودند: «گروهی از اصحاب تو همراه تو شهید می‌شوند در حالی که درد تیر و تیغ‌های آهنین را احساس نمی‌کنند.»[1]؛ رمز این نکته در آن است که اصحاب آن حضرت چنان در جاذبه جمال حسینی قرار داشتند و محو جمال آن حضرت گشته و از خود بی‌خود شده بودند که دردی احساس نمی‌کردند.

دربلایا می‌چشم لذات او / مات اویم مات اویم مات او

2- گروه دوم کسانی‌اند که گر چه در حالت صحو بعد المحو و هشیاریند و درد را احساس می‌کنند، اما چون زننده ضربت را خود محبوب و معشوق می‌بینند، از آن درد لذت می‌برند و سرشار از شادی و خرسندی می‌باشند.

اولیای خدا که از یک سو فاعلی در جهان جز خدا قائل نیستند و هر چه را برای آنها پیش می‌آید را کار خدا می‌دانند و از سوی دیگر وجودشان سرشار از عشق الهی است آنچه را از مصائب ، شدائد، و ناملایمات که برای ایشان پیش می‌آید، کار معشوق می‌دانند و از دست محبوب می‌بینند و از آن غرق لذت و مسرت می‌شوند.

مصداق بارز این گروه خود اباعبدالله الحسین علیه‌السلام و برخی از اصحاب خاص ایشان می‌باشند. آن حضرت در روز عاشورا با وجود اینکه به اقتضای مقام جمع الجمعی و صحو بعد المحو، همه داغ‌ها و مصیبت‌ها را احساس می‌کردند. اما امام سجاد علیه‌السلام در مورد ایشان می‌فرمایند: «وقتی کار بر امام حسین علیه‌السلام سخت شد، کسانی که همراه حضرت بودن مشاهده کردند که رنگ چهره آن حضرت و برخی از اصحاب خاص ایشان می‌درخشد و اعضای بدن و روح‌هایشان در آرامش کامل می‌باشد.»[2]

«به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقی است
به ارادت بکشم درد که درمان هم اوست.»[3]

پی‌نوشت:
[1].بحارالانوار، ج45، ص80
[2].بحارالانوار، ج44، ص297
[3].سعدی

موضوع قفل شده است