جمع بندی پیامبران و مرتاضان
تبهای اولیه
باتوجه به اینکه مرتاضان هم قادرهستند کارهای پیامبران راانجام دهند چراپیامبران ادعاءرسالت دارند؟
width: 700 | align: center |
---|---|
[TR] | |
[TD="align: center"]با نام و یاد دوست | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: center"]![]() | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD] | |
کارشناس بحث: استاد صدیق | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD][/TD] | |
[/TR] |
[FONT=microsoft sans serif]باتوجه به اینکه مرتاضان هم قادرهستند کارهای پیامبران راانجام دهند چراپیامبران ادعاءرسالت دارند؟
باسلام
این مطلب در حقیقت در بر دارنده یک ادعا و یک سوال است.
ادعای اثباتی این مطلب آن است که مرتاضان نیز کارهایی شبیه پیامبران انجام میدهند.
سوال نیز آن است که با وجود این شباهت، چرا یکی ادعای نبوت دارد و دیگری ندارد.
در مورد ادعای اثباتی این مطلب لازم است به تفاوتهایی که بین این دو عملکرد وجود دارد چشم بیندازیم.
چندین تفاوت بین این دو گفته شده است.
[FONT=microsoft sans serif]
[FONT=microsoft sans serif]
[FONT=microsoft sans serif]
[FONT=microsoft sans serif]
باتوجه به اینکه مرتاضان هم قادرهستند کارهای پیامبران راانجام دهند چراپیامبران ادعاءرسالت دارند؟
باتوجه به این نکته، مشخص میشود که اصولا کار و هدف این دو گروه یکسان نبوده.
نه کارشان یکسان است تا از پشتوانه اجتماعی یکسانی برخودار شوند.
و نه هدفشان یکسان بوده است.
البته باید به این نکته توجه کرد که آوردن معجزه برای قدرت نمایی نبوده است بلکه پشتوانه ای بوده برای اینکه مخاطبان سخن پیامبران را قبول کنند و از الهی بودن دعوت ایشان مطمئن شوند.
بنابراین اگر ایشان ادعای نبوت داشتند، به خاطر این بوده که از جانب خداوند ماموریت برای این کار داشتند.
نه اینکه مانند برخی مرتاضان به بهانه اینکه کارهایی عجیب و غریب انجام داده بودند، بخواهند خواسته های نفسانی خود را از مردم بخواهند و برای خود قدرت و مکنتی به دست بیاورند.
موفق باشید.
معجزات پیامبران هم یک باربیشتر رخ نداد مثلا یک بارشق القمراتفاق افتاد برای باردوم وسوم پیامبرقادرنبود این نشان دهنده تمرین وتعلیم است
باتوجه به اینکه مرتاضان هم قادرهستند کارهای پیامبران راانجام دهند چراپیامبران ادعاءرسالت دارند؟
با سلام و احترام
با تشکر از استاد گرامی جناب صدیق بابت پاسخ کاملشان.
دوست گرامی با توجه به سوال شما در اینکه مرتاظان هم کار پیامبران را انجام میدهند پس فعلن معجزات پیامبران را در کتب الهی قبول دارید.
به طور نمونه مرتاضی را نام ببرید که مرده را زنده می کند و یا از گل پرنده ای درست میکند ودر آن میدمد و یا شتری را با مشخصاتی که مردم به او می دهد از دل کوه در بیاورد.
با سپاس
اتوجه به اینکه مرتاضان هم قادرهستند کارهای پیامبران راانجام دهند چراپیامبران ادعاءرسالت دارند؟
سلام
اول اینکه معجزات انبیاء الهی خیلی بزرگتر از اعمال خارق العاده مرتاضان است.
ثانیا انجام امور خارق العاده و معجزه هردو بر پایه توانمندی های فوق العاده روح و جسم انسان است. اگر انسان بتواند این توانمندیها را بالفعل کند قادر به انجام امور خارق العاده می شود. اما توانایی افراد در این زمینه یکسان نیست. عموم افراد استعداد کمی در این زمینه دارند.
ثالثا عامل اصلی در اتصال انبیاء و اولیاء به ملکوت و عالم غیب و در نتیجه کسب قدرت های معنوی، طهارت روحی و اخلاقی و عملی آنهاست اما عامل اصلی توانمندیها در مرتاضان تمرین و ریاضت و قوی ساختن روح. به همین دلیل است که مرتاض ممکن است به خدا هم باور نداشته باشد چون صرف برخورداری از قوت ولو قوت روحی تلازمی با درک حقایق ندارد همانطور که قدرت بدنی افراد در این زمینه ملاک نیست. ادراک معنوی عالم غیب و ملکوت و حق متعال نیازمند پاکی و لطافت روحی و معنوی است.
رابعا یکی دیگر از چیزهایی که انبیا ع را از مرتاضان جدا می کند نحوه استفاده از قدرت های معنوی است. انبیاء ع از این قدرت و معرفت در مسیر هدایت انسانها استفاده می کنند ولی مرتاضان نه و چه بسا برای خودنمایی و هوسرانی از آن استفاده کنند.
یا علیم
معجزات پیامبران هم یک باربیشتر رخ نداد مثلا یک بارشق القمراتفاق افتاد برای باردوم وسوم پیامبرقادرنبود این نشان دهنده تمرین وتعلیم است
معجزات پیامبران هم یک باربیشتر رخ نداد مثلا یک بارشق القمراتفاق افتاد برای باردوم وسوم پیامبرقادرنبود این نشان دهنده تمرین وتعلیم است
سلام
عدم تکرار یک کار خارق العاده یا معجزه هیچ دلالتی بر تعلیمی بودن آن ندارد. اساسا انجام یک کار خارق العاده برای خارق العاده بودنش کافی است و نیاز به تکرار ندارد چون همان بار اول هم قدرت انجام دهنده اش را نشان می دهد.
اما عدم تکرار معجزه از سوی پیامبران ع بخاطر این است که این کار خارج از جریان عادی امور این عالم است و انجام آن تنها برای رد ادعای منکران یا درخواست امتها برای معجزه بوده و دیگر دلیلی برای تکرار آن وجود ندارد .
انبیاء نیامده اند اسباب تفریح منکران را فراهم کنند یا صدها بار معجزه ای را تکرار کنند تا کسی به ناچار ایمان بیاورد. آن کس که عقل سالمی دارد به یک معجزه هم اکتفا می کند.
یا علیم
معجزات پیامبران هم یک باربیشتر رخ نداد مثلا یک بارشق القمراتفاق افتاد برای باردوم وسوم پیامبرقادرنبود این نشان دهنده تمرین وتعلیم است
با سلام و احترام
اتفاقا طبق همین استدلال شما باید نتیجه گرفت که معجزات پیامبر طبق تعلیم و تربیت نبوده است چرا که اگر روش پیامبر هم همانند مرتاظان بوده باشد و خود این اعمال را انجام داده باشد، باید دوباره و چند باره آن را انجام میداد.
به هر حال شما برای فرضیه خود دلیل نیاوردید، کدام مرتاض است که مرده را زنده میکند و یا عصا را به مار تبدیل میکند و هزاران معجزه دیگر؟
سپاس
معجزات پیامبران هم یک باربیشتر رخ نداد مثلا یک بارشق القمراتفاق افتاد برای باردوم وسوم پیامبرقادرنبود این نشان دهنده تمرین وتعلیم است
باسلام
اینکه قابل تعلیم نیست چندین نشانه و شاهد دارد.
نخست اینکه هیچ معلمی برای آنان وجود نداشته است.
دوم اینکه کسی شبیه آنرا در حالت معارضه و مقابله نیاورده است.
باتمرین وتعلیم می توان معجزات پیامبران راانجام داد این مطالب توجیه است.بهانه ای است برای مطرح کردن دین
دوم اینکه کسی شبیه آنرا در حالت معارضه و مقابله نیاورده است.
توی سریال حضرت علی ( اگه درست یادم باشه ) زن جادوگر سگ رو تبدیل به انسان و انسان رو تبدیل به سگ میکرد ، آیا این موضوع مانند تبدیل عصا به مار نیست ؟
باتمرین وتعلیم می توان معجزات پیامبران راانجام داد این مطالب توجیه است.بهانه ای است برای مطرح کردن دین
بسم الله
یک نمونه از معجزات ایشان را نشان بدید.
یک نمونه که کسی بتونه کور مادرزاد شفا بده.
یا کسی بتوانه مرده ای را زنده کنه.
یا از دل کوه، شتری سالم بیرون بیاره.
یا کسی بتونه سوره ای همانند قران کریم بیاره.
توی سریال حضرت علی ( اگه درست یادم باشه ) زن جادوگر سگ رو تبدیل به انسان و انسان رو تبدیل به سگ میکرد ، آیا این موضوع مانند تبدیل عصا به مار نیست ؟
دوست عزیز
از شما بعید بود
از چه موقع، سریال امام علی شده یک منبع برای تحقیق!
دربسیاری ازمواردپیامبران شاهدی برای معجزات خودنداشته اندفقط حضرت ابراهیم وآتش بود اوتمرین مرتاضی کردوازآتش زنده خارج شد
دربسیاری ازمواردپیامبران شاهدی برای معجزات خودنداشته اندفقط حضرت ابراهیم وآتش بود اوتمرین مرتاضی کردوازآتش زنده خارج شد
باسلام
اولا: معجزه ایشان منحصر به این مورد نبوده است. ایه 260 سوره بقره(زنده کردن پرندگان) نمونه دیگری از معجزات حضرت ابراهیم است.
ثانیا: اگر این کار از هر کسی ساخته بود، باید نمونه ومشابهی برای آن میدیدیم. شرایط و لواحق داستان و نحوه مهیا ساختن اتش و اتفاقی که افتاد را در نظر بگیرید خودتان اذعان به خارق العاده بودنش میکنید.
یاعلی
ثانیا: اگر این کار از هر کسی ساخته بود، باید نمونه ومشابهی برای آن میدیدیم. شرایط و لواحق داستان و نحوه مهیا ساختن اتش و اتفاقی که افتاد را در نظر بگیرید خودتان اذعان به خارق العاده بودنش میکنید.یاعلی
سلام
شاید منظور داستانهایی مشابه حضرت ابراهیم است که در تاریخ آمده. داستانهایی که به اشکال مختلف نقل میشود که فلانی از میان اتش رد شد و سالم بیرون اند و نشانه صداقتش بوده.
شاید منظور داستانهایی مشابه حضرت ابراهیم است که در تاریخ آمده. داستانهایی که به اشکال مختلف نقل میشود که فلانی از میان اتش رد شد و سالم بیرون اند و نشانه صداقتش بوده.
باسلام
معیار برای بحث، منابعی است که صدق و دقت نویسنده آنها و صحت استنادشان به نویسنده آنها(و به صورت خلاصه اعتبارشان) اثبات شده است.(به صورت پیش فرض یا در طی بحث)
بنابراین از داستان های تاریخی تا زمانی که صحت انها اثبات نشده باشد نمیتوان بهره گرفت.
پرسش: باتوجه به اینکه مرتاضان هم قادرهستند کارهای پیامبران راانجام دهند چراپیامبران ادعاءرسالت دارند؟
پاسخ:
این مطلب در حقیقت در بر دارنده یک ادعا و یک سوال است.
ادعای اثباتی این مطلب آن است که مرتاضان نیز کارهایی شبیه پیامبران انجام میدهند.
سوال نیز آن است که با وجود این شباهت، چرا یکی ادعای نبوت دارد و دیگری ندارد.
در مورد ادعای اثباتی این مطلب لازم است به تفاوتهایی که بین این دو عملکرد وجود دارد چشم بیندازیم.
چندین تفاوت بین این دو گفته شده است.
نخست. قابل یاد گیری بودن و نبودن
[FONT=microsoft sans serif]
پی نوشتها:
1. سوره [FONT=microsoft sans serif]طه، آیه 64
2. [FONT=microsoft sans serif]سوره اسراء، آیه88
3. سوره [FONT=microsoft sans serif][FONT=microsoft sans serif][FONT=microsoft sans serif]طه، آیه 71
4. [FONT=microsoft sans serif][FONT=microsoft sans serif][FONT=microsoft sans serif]سوره اعراف، آیات 113 و 114
5. سوره [FONT=microsoft sans serif][FONT=microsoft sans serif][FONT=microsoft sans serif]شعراء، آیه 109