جمع بندی جزای گناه در موقعیت های مختلف
تبهای اولیه
سلام علیکم
اندازه جزای گناه در جهان آخرت چه مقدار است؟
1- به همان صورت که در روایات آمده است
2- با توجه به عواقب و آثار آن شخص جزا داده می شود
..............
بطور مثال شخصی دروغ می گوید وبه دیگری فقط مبلغی ضرر مالی می زند.
ولی در جایی ، فردی دیگری دروغ گفته و باعث گمراهی میلیون ها انسان می شود.
کسانی هستند که مرتکب گناهی هر چند کوچک می گردند ولی تبعات آن تا روز قیامت به طول می کشد.
آیا جزای این دو گناه یکسان ، برای این دو شخص یکی است؟
با کمال تشکر
سلام علیکم
اندازه جزای گناه در جهان آخرت چه مقدار است؟
1- به همان صورت که در روایات آمده است
2- با توجه به عواقب و آثار آن شخص جزا داده می شود
..............
بطور مثال شخصی دروغ می گوید وبه دیگری فقط مبلغی ضرر مالی می زند.
ولی در جایی ، فردی دیگری دروغ گفته و باعث گمراهی میلیون ها انسان می شود.
کسانی هستند که مرتکب گناهی هر چند کوچک می گردند ولی تبعات آن تا روز قیامت به طول می کشد.
آیا جزای این دو گناه یکسان ، برای این دو شخص یکی است؟با کمال تشکر
با سلام وتشکر :
برخي فكر مي كنند كه همان طوري كه در وضع قوانين جزائي بايد بين جرم و جريمه تناسب رعايت شود؛ اين موضوع در مجازات هاي الهي نيز بايد به همين شكل باشد مثلاً اگر كسي بر سر رهگذري كه از خيابان ميگذرد زباله بريزد، عدالت ايجاب ميكند كه براي او كيفري مناسب در نظر گرفته شود. شكي نيست كه كيفر اين چنين جرمي نميتواند خيلي سنگين از قبيل اعدام يا حبس ابد بوده باشد. بنابر اصل تناسب ميان جرم و مجازات براي چنين جرمي حداكثر يك هفته زندان كافي است و اگر اين مجرم را به خاطر اين جرم كوچك محاكمه صحرائي و تير باران كنند، بر خلاف عدالت خواهد بود. كيفر دادن بر جرم ها لازمه عدل است ولي اگر تناسب بين جرم و كيفر رعايت نگردد، خود كيفر دادن، نوعي بي عدالتي خواهد بود.
همچنين گناهاني از قبيل غيبت، دروغ، زنا، قتل نفس، جرمند و كيفر ميطلبند ولي آيا كيفرهايي كه در آخرت براي آنها تعيين شده است بيرون از اندازه نيست؟ قرآن كيفر قتل نفس را جاويدان ماندن در جهنم معين فرموده است. درباره غيبت روايت شده است كه غذاي سگ هاي جهنم است؛ و به همين طريق براي ساير گناهان، عقوبت ها و مجازات هاي سخت و غير قابل تحملي ذكر شده است؛ عقوبت هايي كه از لحاظ كيفيت، فوقالعاده شديد است و از لحاظ مدت، بسيار طولاني. ايراد اين است كه اين بيتناسبي چگونه با عدل الهي سازگار است؟
در پاسخ بايد بگوييم از ديدگاه شيعه، خلود در جهنم فقط براي كفّار و مشركين و منكرين خدا و قيامت و انبياء است و انسان مسلمان و مؤمن، اگر چه مرتكب كباير شده باشد دائماً در جهنم نميماند، بلكه پس از چشيدن عذاب به مقدار مناسب بالاخره نجات پيدا ميكند و اهل بهشت ميشود، امّا در مورد كفّار كه چگونه ممكن است آنها مثلاً هشتاد سال عمر بكنند، امّا تا ابد در جهنم بسوزند؟ بايد گفته شود: مجازات و كيفرها سه گونه است:
1- مجازات قراردادي، همان كيفرها و مقرّرات جزئي است كه در جوامع بشري قانون گذاران الهي يا غير الهي وضع ميكنند، مثل حدّ شراب خوار، دزد، قاتل و... .
در اين گونه مجازات همه گفته اند بايد بين جرم و كيفر تناسب وجود داشته باشد.
چنان كه در اسلام هم چنين چيزي ملاحظه شده است بين مجازات زناكاري كه زن دارد و كسي كه زن ندارد تفاوت وجود دارد. بين كسي كه بار اول دزدي كرد يا چيزي را خارج از صندوق و انبار در بسته دزديده و كسي كه دزد حرفهاي است، يا با شكستن صندوق و انبار چيزي را دزديده است، تفاوت وجود دارد و... .
2- مجازاتي كه با عمل رابطه تكويني يا علت و معلولي دارد، مثلاً بين خوردن سمّ و مسموم شدن رابطه تكويني وجود دارد، چه شخص بداند و چه نداند، بچه باشد يا بزرگ، گناه كار باشد يا بي گناه،... فرقي نميكند هر كسي بخورد مسموم ميشود، همان طوري ملاحظه ميشود در اين جا تناسب وجود ندارد و احدي هم اعتراض نميكند كه اين چه ظلمي است در حق بچه يا بي گناه و... صورت گرفته است. يك لحظه سم مي خورد اما تا هميشه از حيات در دنيا بي بهره مي ماند
3- مجازاتي كه تجسم و عينيّت يافتن خود جرم و گناه است، در قرآن آمده است: آناني كه اموال يتيمان را از راه ظلم و غير شرعي ميخورند در واقع آتش در شكم خود وارد ميكنند.(1) يعني مال يتيم به صورت آتش در ميآيد و همين طور ساير گناهان چنين است.(2)
در اين نوع از مجازات هم تناسب بين جرم و كيفر لازم نيست، چون در حقيقت كيفري از طرف خداوند جعل نشده است، بلكه خود عمل شخص تجسم پيدا ميكند و به اين شكل در ميآيد.
كفر و شرك حقيقي به خدا كه ريشهاي نفساني دارد و روان انسان را در تاريكي مطلق قرار ميدهد در سراي ديگر تجسم عيني و اخروي آن رنگ ابديت را دارد و مايه كيفر دائمي ميشود.(3)
يعني اين حالت كفر و انكار حقيقت در درون اين شخص رنگ ابديت گرفته، به گونه اي كه اگر تا ابد در همين دنياي مادي باشد، همين گونه خواهد بود اما از آن جا كه اين دنياي مادي، شايستگي ابديت ندارد، مرحله ظهور اين باطن و درون قيامت است، و ظهور كفر و انكار حقيقت جز دوزخ نيست.
پي نوشتها:
1. نساء (4) آيه 10.
2. شهيد مطهري ، مجموعه آثار، ج 1، ص 225.
3. آيت ا....سبحاني جعفر ،منشور جاويد، ناشر انتشارات موسسه سيدالشهداء ، پائيز 1369ش ، ج 9، از ص 400 به بعد.
سوال :
اندازه جزای گناه در جهان آخرت چه مقدار است؟
1- به همان صورت که در روایات آمده است
2- با توجه به عواقب و آثار آن شخص جزا داده می شود
بطور مثال شخصی دروغ می گوید وبه دیگری فقط مبلغی ضرر مالی می زند.
ولی در جایی ، فردی دیگری دروغ گفته و باعث گمراهی میلیون ها انسان می شود.
کسانی هستند که مرتکب گناهی هر چند کوچک می گردند ولی تبعات آن تا روز قیامت به طول می کشد.
آیا جزای این دو گناه یکسان ، برای این دو شخص یکی است؟
پاسخ :
برخي فكر مي كنند كه همان طوري كه در وضع قوانين جزائي بايد بين جرم و جريمه تناسب رعايت شود؛ اين موضوع در مجازات هاي الهي نيز بايد به همين شكل باشد مثلاً اگر كسي بر سر رهگذري كه از خيابان ميگذرد زباله بريزد، عدالت ايجاب ميكند كه براي او كيفري مناسب در نظر گرفته شود. شكي نيست كه كيفر اين چنين جرمي نميتواند خيلي سنگين از قبيل اعدام يا حبس ابد بوده باشد. بنابر اصل تناسب ميان جرم و مجازات براي چنين جرمي حداكثر يك هفته زندان كافي است و اگر اين مجرم را به خاطر اين جرم كوچك محاكمه صحرائي و تير باران كنند، بر خلاف عدالت خواهد بود. كيفر دادن بر جرم ها لازمه عدل است ولي اگر تناسب بين جرم و كيفر رعايت نگردد، خود كيفر دادن، نوعي بي عدالتي خواهد بود.
همچنين گناهاني از قبيل غيبت، دروغ، زنا، قتل نفس، جرمند و كيفر ميطلبند ولي آيا كيفرهايي كه در آخرت براي آنها تعيين شده است بيرون از اندازه نيست؟ قرآن كيفر قتل نفس را جاويدان ماندن در جهنم معين فرموده است. درباره غيبت روايت شده است كه غذاي سگ هاي جهنم است؛ و به همين طريق براي ساير گناهان، عقوبت ها و مجازات هاي سخت و غير قابل تحملي ذكر شده است؛ عقوبت هايي كه از لحاظ كيفيت، فوقالعاده شديد است و از لحاظ مدت، بسيار طولاني. ايراد اين است كه اين بيتناسبي چگونه با عدل الهي سازگار است؟
در پاسخ بايد بگوييم از ديدگاه شيعه، خلود در جهنم فقط براي كفّار و مشركين و منكرين خدا و قيامت و انبياء است و انسان مسلمان و مؤمن، اگر چه مرتكب كباير شده باشد دائماً در جهنم نميماند، بلكه پس از چشيدن عذاب به مقدار مناسب بالاخره نجات پيدا ميكند و اهل بهشت ميشود، امّا در مورد كفّار كه چگونه ممكن است آنها مثلاً هشتاد سال عمر بكنند، امّا تا ابد در جهنم بسوزند؟ بايد گفته شود: مجازات و كيفرها سه گونه است:
1- مجازات قراردادي، همان كيفرها و مقرّرات جزئي است كه در جوامع بشري قانون گذاران الهي يا غير الهي وضع ميكنند، مثل حدّ شراب خوار، دزد، قاتل و... .
در اين گونه مجازات همه گفته اند بايد بين جرم و كيفر تناسب وجود داشته باشد.
چنان كه در اسلام هم چنين چيزي ملاحظه شده است بين مجازات زناكاري كه زن دارد و كسي كه زن ندارد تفاوت وجود دارد. بين كسي كه بار اول دزدي كرد يا چيزي را خارج از صندوق و انبار در بسته دزديده و كسي كه دزد حرفهاي است، يا با شكستن صندوق و انبار چيزي را دزديده است، تفاوت وجود دارد و... .
2- مجازاتي كه با عمل رابطه تكويني يا علت و معلولي دارد، مثلاً بين خوردن سمّ و مسموم شدن رابطه تكويني وجود دارد، چه شخص بداند و چه نداند، بچه باشد يا بزرگ، گناه كار باشد يا بي گناه،... فرقي نميكند هر كسي بخورد مسموم ميشود، همان طوري ملاحظه ميشود در اين جا تناسب وجود ندارد و احدي هم اعتراض نميكند كه اين چه ظلمي است در حق بچه يا بي گناه و... صورت گرفته است. يك لحظه سم مي خورد اما تا هميشه از حيات در دنيا بي بهره مي ماند
3- مجازاتي كه تجسم و عينيّت يافتن خود جرم و گناه است، در قرآن آمده است: آناني كه اموال يتيمان را از راه ظلم و غير شرعي ميخورند در واقع آتش در شكم خود وارد ميكنند.(1) يعني مال يتيم به صورت آتش در ميآيد و همين طور ساير گناهان چنين است.(2)
در اين نوع از مجازات هم تناسب بين جرم و كيفر لازم نيست، چون در حقيقت كيفري از طرف خداوند جعل نشده است، بلكه خود عمل شخص تجسم پيدا ميكند و به اين شكل در ميآيد.
كفر و شرك حقيقي به خدا كه ريشهاي نفساني دارد و روان انسان را در تاريكي مطلق قرار ميدهد در سراي ديگر تجسم عيني و اخروي آن رنگ ابديت را دارد و مايه كيفر دائمي ميشود.(3)
يعني اين حالت كفر و انكار حقيقت در درون اين شخص رنگ ابديت گرفته، به گونه اي كه اگر تا ابد در همين دنياي مادي باشد، همين گونه خواهد بود اما از آن جا كه اين دنياي مادي، شايستگي ابديت ندارد، مرحله ظهور اين باطن و درون قيامت است، و ظهور كفر و انكار حقيقت جز دوزخ نيست.
پي نوشتها:
1. نساء (4) آيه 10.
2. شهيد مطهري ، مجموعه آثار، ج 1، ص 225.
3. آيت ا....سبحاني جعفر ،منشور جاويد، ناشر انتشارات موسسه سيدالشهداء ، پائيز 1369ش ، ج 9، از ص 400 به بعد.
سوال : اندازه جزای گناه در جهان آخرت چه مقدار است؟
1- به همان صورت که در روایات آمده است
2- با توجه به عواقب و آثار آن شخص جزا داده می شود
بطور مثال شخصی دروغ می گوید وبه دیگری فقط مبلغی ضرر مالی می زند.
ولی در جایی ، فردی دیگری دروغ گفته و باعث گمراهی میلیون ها انسان می شود.
کسانی هستند که مرتکب گناهی هر چند کوچک می گردند ولی تبعات آن تا روز قیامت به طول می کشد.
آیا جزای این دو گناه یکسان ، برای این دو شخص یکی است؟
پاسخ :
برخي فكر مي كنند كه همان طوري كه در وضع قوانين جزائي بايد بين جرم و جريمه تناسب رعايت شود؛ اين موضوع در مجازات هاي الهي نيز بايد به همين شكل باشد مثلاً اگر كسي بر سر رهگذري كه از خيابان ميگذرد زباله بريزد، عدالت ايجاب ميكند كه براي او كيفري مناسب در نظر گرفته شود. شكي نيست كه كيفر اين چنين جرمي نميتواند خيلي سنگين از قبيل اعدام يا حبس ابد بوده باشد. بنابر اصل تناسب ميان جرم و مجازات براي چنين جرمي حداكثر يك هفته زندان كافي است و اگر اين مجرم را به خاطر اين جرم كوچك محاكمه صحرائي و تير باران كنند، بر خلاف عدالت خواهد بود. كيفر دادن بر جرم ها لازمه عدل است ولي اگر تناسب بين جرم و كيفر رعايت نگردد، خود كيفر دادن، نوعي بي عدالتي خواهد بود.
همچنين گناهاني از قبيل غيبت، دروغ، زنا، قتل نفس، جرمند و كيفر ميطلبند ولي آيا كيفرهايي كه در آخرت براي آنها تعيين شده است بيرون از اندازه نيست؟ قرآن كيفر قتل نفس را جاويدان ماندن در جهنم معين فرموده است. درباره غيبت روايت شده است كه غذاي سگ هاي جهنم است؛ و به همين طريق براي ساير گناهان، عقوبت ها و مجازات هاي سخت و غير قابل تحملي ذكر شده است؛ عقوبت هايي كه از لحاظ كيفيت، فوقالعاده شديد است و از لحاظ مدت، بسيار طولاني. ايراد اين است كه اين بيتناسبي چگونه با عدل الهي سازگار است؟
در پاسخ بايد بگوييم از ديدگاه شيعه، خلود در جهنم فقط براي كفّار و مشركين و منكرين خدا و قيامت و انبياء است و انسان مسلمان و مؤمن، اگر چه مرتكب كباير شده باشد دائماً در جهنم نميماند، بلكه پس از چشيدن عذاب به مقدار مناسب بالاخره نجات پيدا ميكند و اهل بهشت ميشود، امّا در مورد كفّار كه چگونه ممكن است آنها مثلاً هشتاد سال عمر بكنند، امّا تا ابد در جهنم بسوزند؟ بايد گفته شود: مجازات و كيفرها سه گونه است:
1- مجازات قراردادي، همان كيفرها و مقرّرات جزئي است كه در جوامع بشري قانون گذاران الهي يا غير الهي وضع ميكنند، مثل حدّ شراب خوار، دزد، قاتل و... .
در اين گونه مجازات همه گفته اند بايد بين جرم و كيفر تناسب وجود داشته باشد.
چنان كه در اسلام هم چنين چيزي ملاحظه شده است بين مجازات زناكاري كه زن دارد و كسي كه زن ندارد تفاوت وجود دارد. بين كسي كه بار اول دزدي كرد يا چيزي را خارج از صندوق و انبار در بسته دزديده و كسي كه دزد حرفهاي است، يا با شكستن صندوق و انبار چيزي را دزديده است، تفاوت وجود دارد و... .
2- مجازاتي كه با عمل رابطه تكويني يا علت و معلولي دارد، مثلاً بين خوردن سمّ و مسموم شدن رابطه تكويني وجود دارد، چه شخص بداند و چه نداند، بچه باشد يا بزرگ، گناه كار باشد يا بي گناه،... فرقي نميكند هر كسي بخورد مسموم ميشود، همان طوري ملاحظه ميشود در اين جا تناسب وجود ندارد و احدي هم اعتراض نميكند كه اين چه ظلمي است در حق بچه يا بي گناه و... صورت گرفته است. يك لحظه سم مي خورد اما تا هميشه از حيات در دنيا بي بهره مي ماند
3- مجازاتي كه تجسم و عينيّت يافتن خود جرم و گناه است، در قرآن آمده است: آناني كه اموال يتيمان را از راه ظلم و غير شرعي ميخورند در واقع آتش در شكم خود وارد ميكنند.(1) يعني مال يتيم به صورت آتش در ميآيد و همين طور ساير گناهان چنين است.(2)
در اين نوع از مجازات هم تناسب بين جرم و كيفر لازم نيست، چون در حقيقت كيفري از طرف خداوند جعل نشده است، بلكه خود عمل شخص تجسم پيدا ميكند و به اين شكل در ميآيد.
كفر و شرك حقيقي به خدا كه ريشهاي نفساني دارد و روان انسان را در تاريكي مطلق قرار ميدهد در سراي ديگر تجسم عيني و اخروي آن رنگ ابديت را دارد و مايه كيفر دائمي ميشود.(3)
يعني اين حالت كفر و انكار حقيقت در درون اين شخص رنگ ابديت گرفته، به گونه اي كه اگر تا ابد در همين دنياي مادي باشد، همين گونه خواهد بود اما از آن جا كه اين دنياي مادي، شايستگي ابديت ندارد، مرحله ظهور اين باطن و درون قيامت است، و ظهور كفر و انكار حقيقت جز دوزخ نيست.
پي نوشتها:
1. نساء (4) آيه 10.
2. شهيد مطهري ، مجموعه آثار، ج 1، ص 225.
3. آيت ا....سبحاني جعفر ،منشور جاويد، ناشر انتشارات موسسه سيدالشهداء ، پائيز 1369ش ، ج 9، از ص 400 به بعد.