جمع بندی اصطلاح دور از دید معترضان به برهان علّیت
تبهای اولیه
اصطلاح دور از دید معترضان به برهان علّیت
سلام علیکم اصطلاح دوردر نظر برخی معترضان برهان علّی چه مفهومی دارد؟
محدثه83;925377 نوشت:
سلام علیکم اصطلاح دوردر نظر برخی معترضان برهان علّی چه مفهومی دارد؟
سلام علیکم
قبل از بیان پاسخ پرسش فوق، از شما کاربر گرامی بخاطر تأخیر در پاسخگویی پوزش می طلبم.
برای پاسخ به پرسش بالا ناچاریم توضیحی از دور حقیقی بیان کرده و بگوییم که معنا و مفهوم دور در اصطلاح فلسفه عبارت است از اینکه یک چیز علت برای چیزی باشد که خود آن چیز دوم نیز علت برای اولی است. یعنی الف علت برای باء باشد و باء علت برای الف.
این توقف گاه بلا واسطه است مانند توقف الف بر باء و توقف باء بر الف یعنی اگر الف بخواهد موجود شود متوقف بر آن است که باء آن را ایجاد کند و حال آنکه ایجاد باء متوقف است بر آنکه الف آن را ایجاد کند. این قسم را دور مصرّح می نامند زیرا توقف هر یک بر دیگری کاملا آشکار است.
و گاه این توقف با واسطه است مانند اینکه الف متوقف بر باء باشد و باء بر جیم و جیم بر دال و دال متوقف بر الف باشد. به این دور، دور مضمر می گویند.زیرا توقف الف بر دال و دال بر الف کاملا آشکار نمی باشد.
تحقق دور به هر دو قسم آن محال بوده و محال بودن تحقق آنها بدیهی می باشد زیرا لازمه ی آن این است که شیء بر خودش متوقف باشد. اگر الف بر باء متوقف است معنایش این است که باء باید موجود شود تا الف موجود شود. این در حالی است که باء بر الف متوقف است یعنی وجود باء متوقف است بر اینکه الف نیز متوقف شود بنا بر این الف بر خودش متوقف است زیرا الف بر چیزی متوقف است که وجودش بر خودش متوقف است. یعنی الف قبل از اینکه موجود شود باید وجود داشته باشد زیرا باید علت خودش را که باء است ایجاد کرده باشد تا باء بتواند الف را ایجاد کند. بازگشت دور محال به این است که الف هم باید معلول باشد و هم نباشد و یا هم موجود باشد و هم نباشد. (موجود باشد تا باء را ایجاد کند و موجود نباشد زیرا قرار است باء الف را ایجاد کند) و این همان اجتماع نقیضین است که استحاله آن امریست اوّلی و بی نیاز از دلیل. ابطال این نوع از دور است که در مقدمات برخی از براهین مطرح می شود.
اما اصطلاح دیگری برای دور وجود دارد که به آن (دور مَعی) می گویند و آن این است که دو طرف دور فقط از حیث کیفیّت وجودی بر یکدیگر اتّکاء دارند، نه ازنظراصل وجود و پیدایش. در واقع این نوع از دور محال نمی باشد، نظیر این که دو آجر یا دو کتاب بر یکدیگر تکیه زده وهر کدام دیگری را نگه دارند و یا آجرهای سقفهای دوردار که نیفتادن هر کدام، متوقف بر نیفتادن طرف دیگر است.
نکته قابل توجه این است که برخی از مخالفان، برای خدشه کردن در براهین مبتنی بر ابطال دور، به مثالهای فوق یا مثالهایی نظیر آن متمسک می گردند و بخیال خود استحاله دور را به نقد می کشند در حالی که هیچکدام از این موارد، از مصادیق دور محال نبوده و نقض آن بحساب نمی آیند بلکه از مصادیق دور معی بوده که محال نیست.
بنابراین اگرمراد آنها از دور، دور معی باشد که چنین مطلبی در مقدمات برهان علّی اخذ نمی شود و اگر دور محال منظور آنها باشد که تحقق آن امریست محال و خلاف عقل .اگر مراد شما از ذکر پرسش، مطلب دیگری غیر از این است، بیان بفرمایید. موفق باشید
و گاه این توقف با واسطه است مانند اینکه الف متوقف بر باء باشد و باء بر جیم و جیم بر دال و دال متوقف بر الف باشد. به این دور، دور مضمر می گویند.زیرا توقف الف بر دال و دال بر الف کاملا آشکار نمی باشد.
تحقق دور به هر دو قسم آن محال بوده و محال بودن تحقق آنها بدیهی می باشد زیرا لازمه ی آن این است که شیء بر خودش متوقف باشد. اگر الف بر باء متوقف است معنایش این است که باء باید موجود شود تا الف موجود شود. این در حالی است که باء بر الف متوقف است یعنی وجود باء متوقف است بر اینکه الف نیز متوقف شود بنا بر این الف بر خودش متوقف است زیرا الف بر چیزی متوقف است که وجودش بر خودش متوقف است. یعنی الف قبل از اینکه موجود شود باید وجود داشته باشد زیرا باید علت خودش را که باء است ایجاد کرده باشد تا باء بتواند الف را ایجاد کند. بازگشت دور محال به این است که الف هم باید معلول باشد و هم نباشد و یا هم موجود باشد و هم نباشد. (موجود باشد تا باء را ایجاد کند و موجود نباشد زیرا قرار است باء الف را ایجاد کند) و این همان اجتماع نقیضین است که استحاله آن امریست اوّلی و بی نیاز از دلیل. ابطال این نوع از دور است که در مقدمات برخی از براهین مطرح می شود.
اما اصطلاح دیگری برای دور وجود دارد که به آن (دور مَعی) می گویند و آن این است که دو طرف دور فقط از حیث کیفیّت وجودی بر یکدیگر اتّکاء دارند، نه ازنظراصل وجود و پیدایش. در واقع این نوع از دور محال نمی باشد، نظیر این که دو آجر یا دو کتاب بر یکدیگر تکیه زده وهر کدام دیگری را نگه دارند و یا آجرهای سقفهای دوردار که نیفتادن هر کدام، متوقف بر نیفتادن طرف دیگر است.
نکته قابل توجه این است که برخی از مخالفان، برای خدشه کردن در براهین مبتنی بر ابطال دور، به مثالهای فوق یا مثالهایی نظیر آن متمسک می گردند و بخیال خود استحاله دور را به نقد می کشند در حالی که هیچکدام از این موارد، از مصادیق دور محال نبوده و نقض آن بحساب نمی آیند بلکه از مصادیق دور معی بوده که محال نیست.
بنابراین اگرمراد آنها از دور، دور معی باشد که چنین مطلبی در مقدمات برهان علّی اخذ نمی شود و اگر دور محال منظور آنها باشد که تحقق آن امریست محال و خلاف عقل .اگر مراد شما از ذکر پرسش، مطلب دیگری غیر از این است، بیان بفرمایید. موفق باشید
جمع بندی
پرسش:
اصطلاح دور، از نظر برخی معترضان برهان علّی چه مفهومی دارد؟
پاسخ:
برای دور دو اصطلاح وجود دارد. 1- دورحقیقی (فلسفی). 2 - دورمعی.
1- دور حقیقی (فلسفی).
1-1 تعریف دورحقیقی؛
معنا و مفهوم دوردراصطلاح فلسفه عبارت است از این که؛ چیزی علت برای چیزدیگری باشد بطوری که خود آن شیئ دوم نیز علت برای شیئ اول است. یعنی مثلا؛ الف علت برای باء باشد و باء علت برای الف.
1-2 اقسام دورحقیقی؛
دورحقیقی که از آن به توقف علّی و معلولی نام برده می شود، به دو قسم بی واسطه و با واسطه تقسیم می شود.
1- توقف بلا واسطه، مانند؛ توقف الف بر باء و توقف باء برالف، یعنی اگر الف بخواهد موجود شود، متوقف بر آن است که باء آن را ایجاد کند، و حال آن که ایجاد باء نیز متوقف است بر آن که الف آن را ایجاد کند،این قسم از دور را، دور مصرّح می نامند زیرا توقف هر یک بر دیگری کاملا آشکار است.
2- توقف با واسطه، مانند این که؛ الف متوقف بر باء باشد و باء برجیم وجیم بردال و دال متوقف بر الف باشد. به این قسم از دور، دور مضمر می گویند، زیرا توقف الف بر دال و دال بر الف کاملا آشکار نمی باشد.
3- 1 حکم دور حقیقی
تحقق دورحقیقی به هر دو قسم آن، محال بوده و محال بودن تحقق آن ها امری بدیهی است، زیرا لازمه ی آن، تقدم الشئ علی نفسه است، یعنی؛ شیء بر خودش متوقف باشد. اگرالف برباء متوقف است، معنایش این است که باء باید موجود باشد تا آن گاه الف موجود شود.این در حالی است که وجود باء نیز برالف متوقف است، یعنی وجود باء متوقف است بر این که الف نیز موجود شود، بنا براین؛ الف بر خودش متوقف است زیرا الف بر چیزی متوقف است که وجودش بر خودش متوقف است. یعنی الف قبل از اینکه موجود شود باید وجود داشته باشد زیرا باید علت خودش را که باء است ایجاد کرده باشد تا باء بتواند الف را ایجاد کند.
بازگشت دور محال به این است که الف هم باید معلول باشد و هم نباشد و یا هم موجود باشد و هم نباشد. (موجود باشد تا باء را ایجاد کند و موجود نباشد زیرا قرار است باء الف را ایجاد کند) و این همان اجتماع نقیضین است که استحاله آن امریست اوّلی و بی نیاز از دلیل.ابطال این نوع از دور است که در مقدمات برخی از براهین مطرح می شود.[1]
2- دور معی
اصطلاح دیگری که برای دور وجود دارد این است که به آن (دور مَعی) می گویند.
1- 2 تعریف دور معی
تعریف دور معی این است که دو طرف دور فقط از حیث کیفیّت وجودی بر یکدیگر اتّکاء داشته باشند، نه ازنظراصل وجود و پیدایش. نظیر این که دو آجر یا دو کتاب بر یکدیگر تکیه زده وهر کدام دیگری را نگه دارند و یا آجرهای سقفهای دوردار که نیفتادن هر کدام، متوقف بر نیفتادن طرف دیگر است. [2]
2- 2 حکم دور معی
این نوع از دور محال نمی باشد.
نکته قابل توجه
نکته قابل توجه این است که برخی از مخالفان، برای خدشه کردن در براهین مبتنی بر ابطال دور، به مثالهای که برای دور معی بیان نمودیم یا مثالهایی نظیر آن متمسک می گردند و بخیال خود استحاله دور را به نقد می کشند در حالی که هیچکدام از این موارد، از مصادیق دور محال نبوده و نقض آن بحساب نمی آیند بلکه از مصادیق دور معی بوده که محال نیست.
اینک پس از تبیین دو اصطلاح دور و بیان حکم آن ها جواب ازپرسش فوق این است که:
اگرمراد معترضان به برهان علیّت از بیان دور، دور معی باشد، چنین دوری گر چه محال نمی باشد اما در مقدمات برهان علّی اخذ نمی شود. و اگر دور محال، منظور آنان باشد، که تحقق آن امریست محال و خلاف عقل و برهمین اساس به عنوان یکی از مقدمات برهان علّی به ابطال آن می پردازند.
[/HR]
[1] - ر. ک: طباطبایی، محمد حسین، بدایۀ الحکمۀ، فصل پنجم.
[2] - ر. ک، مقیمی اردکانی،حمید رضا و فتحعلی، محمود، مقاله دور معی، نشریه معرفت دینی، سال 12، ش4 ،