اسناد تاریخی گم شده به اغماض یا غرض ورزی
ارسال شده توسط منتقد در سهشنبه, ۱۳۹۰/۰۴/۰۷ - ۱۹:۳۷سلام
اسناد تاریخی همیشه در معرض تحریف بوده، مثلا سنی ها سعی میکردن اسناد شهادت حضرت زهرا رو از بین ببرن،یا سعی میکردن تو کتاباشون فضایل امام علی رو سانسور کنن
خود روایتایی که نقل میشد چون چند نسل با امام فاصله داشتن امکان تحریف و تغییرشون زیاد بود
حکومتا از نوشتن بعضی احادیثی که به نفعشون نبود جلوگیری میکردن و برعکسش دروغایی که به نفعشون بود مینوشتن ،الان برای پذیرفتن یه روایت تاریخی به روایتای دیگه ای رجوع میکنیم که خودشون ممکنه توسط کسانی که نمیخواستن حقیقت اون واقعه معلوم بشه نوشته شده یعنی برعکس اون واقعه رو ثبت کردن تا اصلش پنهان بمونه
خیلی از اسناد تو جنگها از بین رفته دست ما نیست، یا سوزونده شده یا از کتابخونه حکومتی به سرقت برده شده ،مثلا تو کتابای شرق شناسا و تاریخ شناسا نوشته شده که طی جنگهای صلیبی با انتقال کتابهای مسلمانان ،رنسانس علم به اروپا رسید و به همین خاطر کتابای علمی ما دست اونا قرار گرفت و از دست خودمون خارج شد و ما شدیم عقب مونده و اونا با دستاورد دانشمندای ما شدن پیش رفته، یا شنیدم به خط کوفی دست نوشته هایی هست که متعلق به یکی از شاگردای امام صادقه و احادیث امام صادق توش مکتوب شده، این مجموعه دست یه یهودی تو اورشلیمه
:Gig:
ما تو کتابای تاریخی ارجاع به کتابای دیگه ای داریم که وقتی به اون کتابای مرجع مراجعه میکنیم خبری از گفته های کتابی که نقل قول کرده نمیبینیم، برای همین شنیدم که بعضی از فرقه ها برای مقابله با دشمناشون بعضی روایتا تو کتاباشونو تحریف یا حذف میکردن
مثلا شعری از مولوی که توش درباره آب دهان انداختن عمر بن عبدود در صحنه جنگ بر امام علی حرف زده و خیلی هم معروفه ولی هیچ سندی دربارش نداریم
http://www.askdin.com/showthread.php?t=10837
یعنی ممکنه سندی بوده باشه که الان نیست؟
چقدر از اسناد ما اینطورین؟؟
الان ما نسخه اصلی کتابای تاریخی مرجع رو هم نداریم،مثلا نسخه های تاریخ طبری که دست ماست به خط عربی مدرن نوشته شده و مال قرن چهارمه یعنی یه قرن بعد طبری ، رونویسی شده
همین نسخه ها اونقدر با هم تفاوت دارند که محمدمتقی بهار تو کتاب تصحیح تاریخ بلعمی(ترجمه تاریخ طبری به فارسی) میگه:
«چیزی که اسباب تاسف و تحیر است آن که در تمام این ده نسخه ی خطی و یک نسخه ی چاپی که به نظر این نویسنده رسیده و با دقت آن ها را مقابله و مطالعه کرده ام دو نسخه دیده نمی شود که حتی به تقریب شبیه یکدیگر باشند و بتوان گفت که آن دو از یک ماخذ حکایت می کنند و هر نسخه ای چه در کم و زیاد مطالب و سقطات و چه در اضافات و یا در اغلاط یا اختلاف عبارت به قدری با نسخه ی دیگر متفاوت است که هرگاه خواننده صاحب مطالعه نباشد و به تصرفات روز افزون هزار ساله توجه نداشته باشد، تصور، بل حتم خواهد کرد که این کتاب را چند تن در فواصل قرون عدیده ترجمه کرده اند و چون به اول هر نسخه نگاه کند و ببیند که همه ی نسخه ها از آن بلعمی است باز خواهد گفت که بلعمی چند تن بوده اند و یا آن که بلعمی این ترجمه را به چند تن برگزار کرده است، چه متصور نبست یک نسخه که از دست یک شخص بیرون آمده باشد، این اختلافات فاحش را دارا باشد». (تاریخ بلعمی، تصحیح بهار، به کوشش محمد پروین گنابادی، ص ۷ و ۸)
تو تاریخ ، چنتا از منابع این بلا سرشون اومده؟
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=27395&page=2
الان منابع ما چجوری دستمون رسیدن؟نسل اندر نسل؟ چه سرنوشتی داشتن چجوری از کجاها به کجا منتقل شدن؟
از کجا معلوم همین منابعی که دستمون موندن، خودشون دچار تحریف نشده باشن؟