آقـــای محـــترم حجابت رو لطفا رعایت کن !!!

تب‌های اولیه

26 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آقـــای محـــترم حجابت رو لطفا رعایت کن !!!

بسم الله الرحمن الرحیم

این پست زده شده تا حجاب اقایان ( اون چیزی که میتونیم تعبیر کنیم به حجاب اقایان ) رو گوشزد و یاداوری کنیم

منتظر پست های بعدی ما باشید

فعلا یه سر بزنیم به اتاق فرمان ( بله اشاره میکنند چندتا تبلیغ داریم= مایع ظرف شویی گمج و . . )

ببینیم و بعدا در خدمت خواهیم بود

با سلام

حجاب آقایون! حجاب از جمله ضروریات دین است که هر مسلمانی چه مرد و چه زن بایستی آن را رعایت نماید. حدود شرعی حجاب برای زنان و مردان متفاوت است. اسلام عزیز همان طور که دستور داده است تا زنان خود و زینت هایشان را از نگاه نامحرمان بپوشانند و حجاب سر و بدن و چشم ها را رعایت کنند، به مردان نیز دستور داده است تا حجاب داشته باشند!

حدود شرعی حجاب آقایون! براساس احکام شرعی یکی از حجاب های مهم مردان حجاب ایشان در زمینه نگاه کردن است. مردان بایستی غضّ بصر داشته باشند. این بدان معناست که چشم های خود را فرو افتاده نگاه دارند. بر این اساس احکام نگاه کردن دارای ظرافت های خاص است که در ادامه بدان می پردازیم.

(( فعلا یه سر بزنیم به اتاق فرمان ))

با نام خدا

خب چیزی که در اینجا ما بعنوان حجاب اقایان مطرح میکنیم مانند خانم ها بیشتر پوشش لباسی نیست ( = باید حجاب لباسی هم داشته باشد در حد معمول ولی بحث ما یه چیز دیگه هست)

معنی لغوی حجاب همانطور که میدونید : پرده ، در پرده کردن و . . .

تقسیم بندی از نظر بنده :

حجاب نگاه => کنترل نگاه در جهت مثبت ==> مگر نه اینکه یکی از وظایف پلک و گردش چشم ها گرداندن در جهت مثبت هست !

حجاب در گفتار و ادب => کنترل گفتار در جهت مثبت

حجاب خیال => اینکه تفکر و خیال انسان در چه مسیری هست مهم هست

حجاب رعایت حد و حدود ==> شناخت حد و حدود شرعی و رعایت حریم ها

حجاب نزدیک نشدن و گفتگوی غیر ضروری

حجاب گردش در فضای مجازی

ابوالفضل;779855 نوشت:
حجاب خیال => اینکه تفکر و خیال انسان در چه مسیری هست مهم هست

سلام
می بخشید اگه شخص به مکروه یا حرامی هم بیندیشد باز گناه کرده؟؟؟

با سلام

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى‏ یَدَیْهِ یَقُولُ یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلاً (فرقان-27)

یا وَیْلَتى‏ لَیْتَنی‏ لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلیلاً (28)لَقَدْ أَضَلَّنی‏ عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنی‏ وَ كانَ الشَّیْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولاً (29)

و(به خاطر آور) روزى را كه ستمكار دست خود را(از شدّت حسرت) به دندان مى‏گزد و مى‏گوید: «اى كاش با رسول(خدا) راهى برگزیده بودم! اى واى بر من، كاش فلان(شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نكرده بودم!
او مرا از یادآورى(حق) گمراه ساخت بعد از آنكه(یاد حق) به سراغ من آمده بود!» و شیطان همیشه خواركنند* انسان بوده است!عواملی که دررشد وترقی انسان و درپاکی روح انسان موثر است وبالعکس موجبات تزلزل وانحطاط را بدنبال دارد چند عامل است

1- سلب پدر : نطفه ای که از خون درست میشود.

2- رحم مادر Sad پدر از یک جهت دخیل است ومادر از سه جهت )

الف: نطفه

ب: رحم

ج: شیر دهی کودک

3- معلم ومربی

4- محیط ( فرق است که انسان درمحیط مذهبی زندگی کند یا محله های که بی بندوباری از درودیوار آن محل نمایان است )

5- لقمه : از حیث حلال بودن یا حرام بودن ( با یک لقمه حرام تا 40 روز دعا مستجاب نمی شود )

اما از همه این عوامل مهم تر وموثرتر در سلامت روح یابیماری آن عامل دیگری است که عموما به آن کمتر توجه میشود و آن عامل مهم (معاشرت وهمنیشینی است )که اثرش از همه موارد بالا بیشتراست .

مثال .: دختری در خانه مذهبی ،پدر متدین ،مادر با حیا ، معلمان واساتید مجرب درتربیت او نقش داشته اند اما .بعد از ازواج وارد خانه شوهر میشود ومرتبط می شود با خانواده شوهر بعد از مدت کوتاهی تغییر کرده تغییر رویه میدهد ( پس معلوم میشود که اثرارتباط بیشترازعوامل دیگر است)

(یاپسر فرقی نمی کند در ارتباط با دوست بیرونی یا دوست داخلی مثل همسر فرقی ندارد چنان تغییر میکند که زحمات 25 ساله پدر ومادر را برباد میدهد یا تارک الصلات میشود یا منحرف ...)

دو خطر مهم در اثر همنشینی چه از جهت منفی وچه از جهت مثبت

1- اثر معاشرت درهردو جنبه منفی یامثبت آرام آرام عمل میکند.

مثال وقتی شخصی با دوست یا همسایه بی بندوبار و غیر متعهد دوست میشود وارتباط برقرار میکند دفعتا دچار بی بندوباری وبی حیائی نمی شود اول قبح گناه درنظراو از بین میرود بعدنوع برخورد او عوض میشود بعد حرمت محرم ونامحرم درنزد او تنزل پیدامیکند درنهایت خود وبچه هایش بی حجاب وبی حیا وبی بندوبار میشوند .

2- معاشرت بطوری اثر میکند که شخص خودش نمی فهمد (مثال ترکیدگی لوله زیر ساختمان که بعد مدتی میفهمیم که لوله نشت کرده وزیر ساختمان را آب فراگرفته است .)

این تاثیر عالم وغیرعالم پیرو جوان کوچک و بزرگ ندارد هرکه بگوید ازماگذشته که دیگران درماتاثیر بگذارند سخت دراشتباه است

حضرت علی علیه السلام می فرمایندبا افراد بد مصاجبت نکن طبیعت تو سرقت میکند وخود نمی دانی .

(مابهتر می فهمیم یا امیرالمومنین علیه السلام) خداوند روح انسان را طوری آفریده است که جاذبه دارد ومیگیرد هر چه می بینی ، هرچه می شنوی ، هرچه میخوری مطمئن باشیم که در روح اثر میکندحال اگر کسی می خواهد سالم بماند باید معاشرتهایش را کنترل کند حتی با نزدیکترین افراد

گِلی خوشبوی در حمام روزی

رسید از دست محبوبی به دستم

بدو گفتم : كه مُشكی یا عَبیری ؟!!!

كه از بُوی دلاویز تو مستم!!

بگفتا : من گِلی ناچیز بودم

ولیكن مدتی با گُل نشستم


كمال همنشین در من اثر كرد

وگرنه من همان خاکم که هستم

زهرا22;779882 نوشت:
سلام
می بخشید اگه شخص به مکروه یا حرامی هم بیندیشد باز گناه کرده؟؟؟

سلام و درود

ارتباط زیادی با بحث و هدف موضوع نداره ولی در کل :

در حکم شرعی شرط اصلیِ عمل گناه و حرام ، رفتار فیزیکی هست و فکر به گناه و حرام گناه نیست و خصوصا زمانی که بی اختیار در خیال انسان نفوذ کنه

اما چون میتونه زمینه ساز گناه و حرام باشه و انسان رو متمایل کنه به گناه و حرام باید خیال رو هم کنترل کرد

یعنی کسی که بتونه خیال خودش رو کنترل کنه مسلما کنترل رفتار فیزیکی اسانتر میشه !

________________

و قطعا در روح و روان انسان اثر گذار هست و بنوعی زنگاری میشه بر روح شفاف انسانی

با سلام

داستان زیر هم یک ماجرای واقعی می باشد در مورد شخصی که به حجاب اعتقادی ندارد، اما به تفکر و قاضی کردن وجدان، واداشته شده و با اراده خویش، این پوشش آسمانی را اختیار می کند.


امام جماعت یکی از مساجد تهران تعریف می کرد که: قبل از انقلاب بود و خانم های بسیاری در خیابان ها ،بی حجاب بودند، یک روز صداى در منزل بلند شد، وقتى در را باز کردم ، خانمى بدون حجاب اسلامی ، با لباس باز و آرایش کرده را مقابل خود دیدم ، ابتدا خواستم در را ببندم و به او بى اعتنایى کنم، اما بعد فکر کردم، همین که در این روزگار، به خانه یک روحانى آمده، خودش خیلی است، شاید معایب بى حجابى را نمی داند و بتوانم نصیحتش کنم .

سرم را پائین انداخته و گفتم بفرمائید، خانمم را هم صدا کردم و هر سه باهم داخل اطاق شدیم، آن خانم، مسئله اى در مورد ارث از من سوال کرد، پاسخش را دادم، وقتی می خواست برود، گفتم: خانم، من هم از شما مى خواهم مسئله اى بپرسم.
گفت : شما از من بپرسید؟
گفتم: بله
با تعجب گفت: بفرمائید!

گفتم: شخصى در محل عمومی، مثلا در خیابان، مشغول غذا خوردن است، غذا هم بسیار مطبوع و خوشبو است ، گرسنه اى از کنار او مى گذرد، پایش از حرکت مى ایستد، جلوى او مى نشیند، شاید تعارفش کند، ولى او اعتنا نمى کند.
شخص گرسنه تقاضاى یک لقمه می کند، او می گوید: غذا متعلق به من است و نمى دهم، هر چه التماس مى کند، او به خوردن ادامه میدهد، خانم این چگونه آدمیست ؟


گفت : آن شخص بیرحم، از شمر بدتر است .می تواند جوری غذا بخورد که افراد گرسنه را آزار ندهد.
گفتم : گرسنه دو جور است ، یکى گرسنه شکم و یکى گرسنه شهوت .


جوان گرسنه شهوت ، خانم نیمه برهنه و زیبائى را مى بیند که همه نوع عطرها و آرایش هاى مطبوع دارد، هر چه با او راه میرود، شاید خانم توجهى به او بکند و مقدارى روى خوش به او نشان بدهد، جوان او اعتنا نمى کند.
جوان اظهار علاقه می کند، زن محل نمى گذارد، جوان خواهش ‍ مى کند، زن می گوید: من نجیبم و حاضر نیستم با تو صحبت کنم .


جوان التماس میکند، زن توجه نمى کند. این خانم چگونه آدمى است؟
خانم سرش را پایین انداخت و از خانه بیرون رفت .


بعد از یکی دو روز، دوباره در منزل به صدا درآمد، دیدم سرهنگى دم در ایستاده و اجازه ورود مى خواهد، وقتى وارد اطاق شد و نشست . گفت : من شوهر همان خانم بی حجاب هستم ، وقتى که با او ازدواج کردم، چون خانواده اى مذهبى بودیم، از او خواستم با حجاب باشد، گفت : بعد از ازدواج ، اما بعد از ازدواج به عهد خود وفا نکرد و کماکان بی حجاب ماند، هر چه با او صحبت کردم و از او خواهش می کردم ، هیچ نتیجه ای نداشت،خیلی می ترسیدم که زندگیمان از هم بپاشد، ولى دیروز آمد و از من روسری و پوشش اسلامى خواست ، شما دیروز به او چه گفتید که به یکباره با حجاب شد؟ در حالی که در دل تسبیح خدا را می گفتم، ماجرا را برایش تعریف کردم.

با سلام

پیام زن بی حجاب
زن بی‌حجاب با طرز پوشش و سخن، ناز و عشوه‌های خود، ناخودآگاه می‌گوید: من به ظاهر مسلمانم، امّا در عمل، خیر؛ و به خدا و قیامت چندان اعتقادی ندارم و ظاهرم، گواه روشنی از باطنم است.خداوند علیم می‌فرماید :« قُلْ کُلُّ یَعْمَلْ عَلی شاکِلَتِهِ فَرَبِّکُمْ اَعْلَمَ بِمَنْ اَهْدی سَبیلاً »ای پیامبر ، بگو هر کس برطبق روش و باطن خود عمل کند. پس پرودگار شما آنان را که راهشان نیکوتر است ، بهتر می‌شناسد.به قول شاعر : از کوزه همان برون تراود که در اوست.این قبیل زنان با حرکات تحریک آمیز خود اظهار می‌کنند که شوهر ، پدر و برادرشان نسبت به ناموس ، غیرت و مردانگی از خود نشان نمی‌دهند، زیرا اگر غیرتی بودند اجازه نمی‌دادند آنها این گونه پا به محیط بیرون از خانه بگذارند.



پیام این زنان آن است که من گلی خوشبو هستم که با آرایش و ناز و کرشمه همه از بویم استشمام می‌کنند و من با صرف وقت برای آرایش و زیباسازی خود می‌خواهم دلهای مردان هرزه را متوجّه خود سازم. و با این کار، مورد نظر آنها قرار گیرم و شهرتی به دست آورم و کمبودهایی که در وجودم هست جبران کنم. زیرا می‌بینم بعضی از انسانها مورد احترامند و از مقام و شخصیت بالایی برخوردار هستند؛ امّا من هم به ناچار می‌خواهم با ناز و عشوه و حرکات شهوت انگیز مورد احترام قرار گیرم؛
ولی افسوس در همان لحظه‌ای که مرد هرزه‌ای نگاهم می‌کند در خود احساس شخصیّت و غرور کاذب می‌کنم ولی بعد دچار اضطراب و سردرگمی می‌شوم و تمام آن کمبودها و عقده‌ها در وجودم نه تنها کم نمی‌شود بلکه شدّت می‌یابد. اگر نتوانستم کسی را شکار کنم یا در اثر تقوا و غیرت، جوانی نگاهم نکرد برایم ناراحت کننده است به طوری که می‌خواهم از درون فریاد برآورم.

آقایان محترم لطفا حجاب خود را رعایت کنید !!!

اقایان محترم لطفا نگاه خود رو کنترل فرماییید !

اقایان محترم ببینید غیرتون سر جاشه یا پیشی خورده ؟

اقایان محترم قبل از اذیت و ازار ناموس دیگران ببینید من مزاحم ناموس شما شوم خوشتان می اید ؟

اقای محترم اگر وقت ازدواجت هست برو به ننه ات بگو و مزاحم دیگران نباش به اسم ازدواج و فلان!

اقای محترم حد و حدود و حرمت خودت رو حفظ کن و ارامش دیگران رو نگیر

اقای محترم این لباس های پاره پوره چیه ؟ یه لباس درست و حسابی بپوش ! لباس نشانه ی شخصیت هست

اقای محترم شهوت خودت رو کنترل کن و ول نکن به امان خدا

اقای محترم . . .

[=nasim]مرد های مذهبی

[=nasim]گاه یادشان میرود که از همسرانشان

[=nasim]بابت حجاب تشکر کنند !

[=nasim]یادشان میرود که پذیرایی از مهمان

[=nasim]با حجاب سخت تر است !

[=nasim]یادشان میرود که

[=nasim]مسافرت با حجاب سخت تر است !

[=nasim]یادشان میرود که بچه داری با حجاب سخت تر است !

[=nasim]یادشان میرود که خرید با حجاب سخت تر است !

[=nasim]یادشان میرود که در گرمای تابستان چه جهادی است چادری بودن !

[=nasim]یادشان میرود اگر خیالشان از همسرشان راحت است ؛

[=nasim]بخاطر سختی حجابی است که آنها تحمل میکنند !

[=nasim]گاهی با شاخه ای گل

[=nasim]از همسرانتان بابت حجابشان تشکر کنید،

[=nasim]تا بدانند که جهادی که امروز با حجابشان میکنند ،

[=nasim]برایتان ارزشمند است .

[=nasim]


با سلام

غیرت و مردانگی/حیا و حجاب

غیرت چیزی است که خداوند در وجود مرد قرار داده است تا به چیزهایی که باید تعصب داشته باشد، غیرت نشون بده ....مانند حیا که در وجود زن قرار داده شده، مانند حفظ ناموس و ... متاسفانه بعضی از آقایان محترم، غیرت را اینگونه بی معنی نشان می دهند که "من تمایل ندارم که همسرم را محدود کنم و دوست دارم که او آزاد و راحت باشد و خود باید انتخاب کند که چگونه بپوشد و چگونه آرایش کند و چگونه رفتار کند!!!" و وقتی از زنان بد حجاب سئوال می شود که چرا حجابت را رعایت نمی کنی؟ می گوید؛ همسرم راضی به این امر است در صورتی که حجاب جزء واجبات است و یک امر اجتماعی است و نه فردی؛ نه جزء حقوق زن و مرد نسبت به یکدیگر که با رضایت همسر، زن بتواند بد حجاب در محافل عمومی ظاهر شود. پس احتمالاً شما آقای محترم نیز همانطور که به همسرت آزادی داده ای انتظار داری که خودت هم آزاد و راحت باشی! (بازی برنده- برنده است دیگر!) دوست داری هر لباسی که میخوای بپوشی، انتظار داری به هر کسی که میخواهی به راحتی نگاه کنی و با هر دختر دیگری ارتباط داشته باشی و کسی به تو چیزی نگوید، دوست داری ابرو برداری! لباس تنگ و بدن نما بپوشی، دوست داری در هر جمعی و در هر مهمانی حضور پیدا کنی و به خاطر اینکه به همسرت آزادی هایی داده ای او هم نتواند به تو چیزی بگوید، که اگر بگوید تو نیز آزادی های او را زیر سوال ببری...‍! در حالی که این آزاد گذاشتن و راحت گذاشتن نیست، این به معنی واقع کلمه گرو کشی است بر اعمال اشتباه خودت... (چرا خودمون رو گول بزنیم، بیایید کمی واقع بین باشیم و واقع گرا)کجایند مرادنی که در زمان های نه چندان دور چنان مرادنگی می کردند که نه فقط خانواده بلکه تمام کشور به ایشان افتخار می کردند؟!؟ شما چه تفاوتی دارید با آن مردان...
قبول کنید که مردانگی فقط به ریش و سیبیل نیست! هر چند ایکاش ما همین ظاهر مردانگی را حفظ می کردیم. باز به شرف کسانی که حداقل ظاهر را حفظ می کنند. در این دوره زمان ریش و سبیل (علائم ظاهری مردان) را می زنند که هیچ، بلکه خود را شبیه زنان نیز می کنند!!! (مانند ابرو تمیز کردن و ...)حال سوالی دارم از شما آقای محترم... غیرتی که خداوند در وجودت قرار داده کجا رفته است ؟؟؟ غیرتی که خدا در وجودت قرار داده که از ناموست محافظت کنی کجا رفته است ؟ آیا فکر میکنی با نگاه به نامحرم ..پوشیدن لباسهای کوتاه ... ابرو برداشتن ... ناموست میتونه به خودش روحیه بده که

پسر ایرانی

این بار اگر زن زیبا رویی دیدی هوس را زنده به گور کن

زیر باران اگر دختری را سوار کردی به جای شماره دادن به او امنیت بده

و او را به مقصد

مورد نظرش برسان نه مقصد مورد نظرت..

اگر زنی به تو اعتماد کرد جوابش را با اعتماد بده نه خیانت

بگذار زن ایرانی وقتی مرد ایرانی میبیند احساس امنیت کند نه ترس

بیا فارغ از جنسیتت کمی مرد باش....

yalda solimani;779930 نوشت:
زن بی‌حجاب با طرز پوشش و سخن، ناز و عشوه‌های خود، ناخودآگاه می‌گوید: من به ظاهر مسلمانم، امّا در عمل، خیر؛ و به خدا و قیامت چندان اعتقادی ندارم و ظاهرم، گواه روشنی از باطنم است.خداوند علیم می‌فرماید :« قُلْ کُلُّ یَعْمَلْ عَلی شاکِلَتِهِ فَرَبِّکُمْ اَعْلَمَ بِمَنْ اَهْدی سَبیلاً »ای پیامبر ، بگو هر کس برطبق روش و باطن خود عمل کند. پس پرودگار شما آنان را که راهشان نیکوتر است ، بهتر می‌شناسد.به قول شاعر : از کوزه همان برون تراود که در اوست.این قبیل زنان با حرکات تحریک آمیز خود اظهار می‌کنند که شوهر ، پدر و برادرشان نسبت به ناموس ، غیرت و مردانگی از خود نشان نمی‌دهند، زیرا اگر غیرتی بودند اجازه نمی‌دادند آنها این گونه پا به محیط بیرون از خانه بگذارند.

پیام این زنان آن است که من گلی خوشبو هستم که با آرایش و ناز و کرشمه همه از بویم استشمام می‌کنند و من با صرف وقت برای آرایش و زیباسازی خود می‌خواهم دلهای مردان هرزه را متوجّه خود سازم. و با این کار، مورد نظر آنها قرار گیرم و شهرتی به دست آورم و کمبودهایی که در وجودم هست جبران کنم. زیرا می‌بینم بعضی از انسانها مورد احترامند و از مقام و شخصیت بالایی برخوردار هستند؛ امّا من هم به ناچار می‌خواهم با ناز و عشوه و حرکات شهوت انگیز مورد احترام قرار گیرم؛
ولی افسوس در همان لحظه‌ای که مرد هرزه‌ای نگاهم می‌کند در خود احساس شخصیّت و غرور کاذب می‌کنم ولی بعد دچار اضطراب و سردرگمی می‌شوم و تمام آن کمبودها و عقده‌ها در وجودم نه تنها کم نمی‌شود بلکه شدّت می‌یابد. اگر نتوانستم کسی را شکار کنم یا در اثر تقوا و غیرت، جوانی نگاهم نکرد برایم ناراحت کننده است به طوری که می‌خواهم از درون فریاد برآورم.

:Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf:عالي بود


اگر مرد باشی خواهرت ، مادرت ، همسرت ، . . . به احترامت مواظب حجابشان خواهند شد

نه به خاطر زور یا ترس

به خاطر مرد بودنت

. . . .