غیرت

ویژگی های مرد غیرتمند!

با سلام بنده به یاد دارم جایی احتمالا از حضرت علی (ع) خواندم که "غیرت مرد را از رفتارش با ناموس مردم بسنجید نه ناموس خودش"آیا شما چنین حدیثی در منایع معتبر سراغ دارید؟شاید از امامی دیگر.
برچسب: 

ترک نگاه به نامحرم

سلام من ۲۴سالمه و الان دانشجو هستم مشکلم اینه که نمیتونم نگاه به نامحرمو ترک کنم خصوصا با وضع حجابی که تو دانشگاه هست ادم بدتر تحریک میشه واسه نگاه کردن بهترین راهکاربرای ترک نگاه به نامحرم چیه بنظرتون؟

غیرت امیرالمؤمنین (ع) و جسارت به حضرت زهرا (س)

با عرض سلام و ادب و احترام
چند روز پیش داشتم به یک کلیپ از علمای اهل سنت گوش می دادم که آن عالم یک شبهه مطرح کرد. می خواستم بدونم که پاسخ این شبهه چیست؟
و آن شبهه این است: امام علی (ع) در غیرت مشهور بوده است و در جنگاوری هم هیچ کس به پایش نمی رسیده است. پس چگونه وقتی به خانه ی حضرت حمله کردند و این حمله باعث شهادت حضرت زهرا (ع) شد هیچ اقدامی نکرد؟

آیا غیرت زن کفر است؟

آیا حساس بودن زن به ارتباط شوهرش با سایر زنها حرام است یه نفر میگفت درنهج البلاغه آمده که غیرت زن کفر است

آیا پیامبر نعوذ بالله در مورد زنانش تعصب بی جا داشت؟

انجمن: 

سلام
در تفسیر المیزان آمده
" وَ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً ..."
شما را نمى‏سزد كه رسول خدا (ص) را با مخالفت كردن دستوراتش- چه آنها كه در خصوص همسرانش داده، و چه غير آنها- او را اذيت كنيد، و نيز سزاوار نيست كه شما بعد از در گذشت او با يكى از همسرانش ازدواج كنيد، چون اين عمل نزد خدا جرمى است بزرگ.
در اين آيه اشعارى هست به اينكه گويا بعضى از مسلمانان گفته‏ اند كه بعد از در گذشت او همسرانش را مى‏ گيريم، و به طورى كه در بحث روايتى آينده خواهيد خواند، همين طور هم بوده.

شبهه ای که مطرح می شود:
بنا بر روایت «لا غیرة فی الحلال» غیرت ورزی در مورد حلال جایز و صحیح نیست. وقتی یک مرد حق دارد چند زن بگیرد و غیرت ورزی زن در مقابل آن امر حلال، ناپسند است؛ به همان اندازه غیرت ورزی مرد در مورد زن سابقش (که از او طلاق گرفته یا پس از مرگش) ناپسند می باشد چرا باید برای پیامبر این غیرت ورزی صحیح باشد و اینکه اذیت می شود ازدواج زنانش حرام باشد اما برای دیگران نه؟

آیا شایسته است مردی که همسرش را طلاق داده، به خود اجازه دهد ازدواج کند، ولی به همسرش چنین اجازه ای ندهد و از ازدواج دوباره آن زن اذیت شود و ناراحت گردد؟

پیامبر اسوه مکارم اخلاق است، آیا شایستگی اخلاقی است چیزی را که برای خود می پسندد، برای دیگران نپسندد؟! قطعا پیامبر که دیگران را از غیرت ورزی بیجا منع می کند، خود به طریق اَوْلی باید از آن خودداری کند.

علاوه بر آن، غیرت ورزی نسبت به زنی که طلاق داده شده یا نسبت به همسر برای بعد از مرگ خود، چندان عقلایی نیست و از انحصارطلبی و خودخواهی ناشی می شود و رسول خدا از چنین انحصارطلبی ها و خودخواهی هایی باید پیراسته می باشد.چرا اینکه مثلا کسی بگوید من بعد از فوت پیامبر با همسرش ازدواج می کنم به خاطر این باید پیامبر ناراحت شود و حتی این ازدواج هم حرام شود؟

آقـــای محـــترم حجابت رو لطفا رعایت کن !!!

انجمن: 

بسم الله الرحمن الرحیم

این پست زده شده تا حجاب اقایان ( اون چیزی که میتونیم تعبیر کنیم به حجاب اقایان ) رو گوشزد و یاداوری کنیم

منتظر پست های بعدی ما باشید

فعلا یه سر بزنیم به اتاق فرمان ( بله اشاره میکنند چندتا تبلیغ داریم= مایع ظرف شویی گمج و . . )

ببینیم و بعدا در خدمت خواهیم بود

بیا اینجا تا برات از "غیرت" بگم ___ غیرت یعنی . . .

انجمن: 

بسم الله الرحمن الرحیم

ای کسی که به سادگی وارد حریم ناموس دیگران میشی
(در این فضای مجازی هم بیشتر مشاهده میشه)
و به ناموس خودت احترام میذاری و دوس نداری کسی نزدیکشون بشود :
برادرانه بهت میگم :
بی غیرت هستی . . .

به دل نگیر . . .
چون حرف حق رو نباید به دل بگیریم


یه باغیرت به خودش اجازه نمیدهد وارد حریم دیگران شود
و نمیذارد که مزاحمتی برای ناموس دیگران بشود
حالا ناموس خود هم جای خود
.
.

دشمن روی غیرت زوم کرده و میخواد با خمپاره بزنه

چند همسری ، غیرت ، حسادت و مسأله مالکیت در عقد ازدواج


سلام

چند همسری، غیرت ، حسادت و مسئله مالکیت در عقد ازدواج ؟

غیرت ، یعنی تلاش در نگهداری آنچه كه حفظش ضروری است و یک مصداق ضرورت، می تواند حفاظت از ملک و دارایی باشد.
حسد یعنی مانع شدن از به دست آوردن یک نعمت یا تمنای زوال یک نعمت از دیگران.

غیرت :
زن : من نسبت به چند همسری شوهرم، غیرت می ورزم. و میخواهم او را در مقابل سایر زن ها حفاظت کنم.
مرد : من نسبت به چند شوهری زنم، غیرت می ورزم. و میخواهم او را در مقابل سایر مرد ها حفاظت کنم.

حسادت:
زن : مرد حسود است چون میخواهد مانع شود من از نعمت مردان دیگر برخوردار شوم.
مرد : زن حسود است چون میخواهد مانع شود من از نعمت زنان دیگر برخودار شوم.

چرا حسادتِ مرد، غیرت است و غیرتِ زن ، حسادت ؟
چرا هر دو غیرت و یا هر دو حسادت نیستند ؟
آیا تنها یک مسئله تعبدی است و ملاک آن را نمیدانیم ؟

مالکیت مبنای تعریف غیرت و حسادت است.

در ازدواج ، شما منافع جنسی و منافع رحم ( نه خود زن یا خود رحم ) را از زن می خرید که به آن حق بضع گفته میشود.
و به همین دلیل است که می توانید نسبت به چند شوهری، اعتراض کنید. چون کس دیگری حق ندارد در منافع شما دست ببرد. و به همین دلیل به این کار غیرت می گویند.
اما کار زن، حسادت است چون حقی نسبت به افعال مرد ندارد. و مالک منافع مرد نیست تا نسبت به چند همسری او، اعتراضی بکند.
بر مبنای مالکیت است که مرد ، ولی و سرپرست کودک است. چون منافع حاصل از رحم را مالک می شود.
و به دلیل همین مالکیت است که مرد، موظف به تامین معاش کودک است.
و به همین دلیل است که مرد باید نفقه ی زن و فرزند را تامین کند.
و به همین دلیل است که زن، حق دارد در مقابل شیری که به فرزند میدهد اجرت دریافت کند.

و به همین دلیل است که زن، می تواند برای کاری که در منزل انجام میدهد اجرت بخواهد.
چون مرد تنها مالک منافع جنسی و منافع رحم شده است و نه چیز دیگر. و در هر موردی غیر از منافع جنسی و منافع رحم، زن می تواند بابت کاری که انجام میدهد ، اجرتی دریافت کند.
شاید اگر زن اجازه داشت منافع جنسی خودش را نفروشد و بر عکس منافع جنسی مرد را بخرد، میتوانست چند شوهری اختیار کند.

اما چرا مرد می تواند مالک بشود ولی زن نمی تواند ؟ باز سوال دیگری مطرح میشود.

شاید پاسخ آن ، وجودصفت قوام برای مرد و صفت قانت برای زن است.
شاید یک دلیل این منع برای زن ، وجود این صفات در این دو جنسیت است که مورد اشاره قرآن قرار گرفته است.

یعنی اگر قرار باشد زن مانند مرد بتواند منافع جنسی مرد را بخرد، در تضاد با صفت قوامیت مرد خواهد بود.
البته سوال دیگری مطرح میشود که فرضا، این امور موافق طبع و فطرت باشد ایا هر امر فطری لزوما، الزام اور خواهد بود ؟
اما اگر این حق مالکیت برای زن وجود داشته باشد. می توان گفت زن حق نفقه شوهر و فرزند و سرپرستی فرزند را به دوش می کشد. و حسادت او حسادت نیست بلکه غیرت خواهد بود.

سوال اصلی : غیرت و حسادت را تعریف کنید و بر مبنای آن توضیح بدهید که
چرا غیرت مرد ( خصوصا در مورد چند شوهری زن)، غیرت است اما غیرت زن ( خصوصا در مورد تعدد زوجات مرد)، حسادت است ؟
( مبنا و ملاک چیست ؟)

چرا پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) در زمان همسر اولشان ازدواج مجدد نکردند؟

انجمن: 

سلام
این شبهه ای است که در تاپیک های مختلفی ضمن موضوعات دیگر مطرح شده اما چون مستقلا به آن پرداخته نشده است و پاسخ های پراکنده ای داده شده این تاپیک را زدیم تا پاسخی به این شبهه داده شود و کارشناس محترم هم نظر خودش را ذکر کند:

طبق نظر مشهور فقها ازدواج مجدد مستحب است
( مسألة ) : الاستحباب لا يزول بالواحدة ، بل التعدد مستحب أيضا قال تعالى ( فانكحوا ما طاب لكم من النساء مثنى وثلاث ورباع ) والظاهر عدم اختصاص الاستحباب بالنكاح الدائم أو المنقطع ، بل المستحب أعم منهما ومن التسري بالإماء .
العروه الوثقی،ج5،ص:457

شبهه ای که مطرح می کنند این است که اگر ازدواج مجدد مستحب است پس چرا حضرت محمد در زمان حضرت خدیجه و حضرت علی در زمان حضرت فاطمه به این مستحب عمل نکردند؟!

جوابی که بنده از منابع مختلف جمع اوری نمودم به این شرح است که اگر کارشناس محترم مطلبی اضافه بر این دارد بیان کند:

[HL]اولاً[/HL]،سایر ائمه به این مسئله عمل نکردند که در تاپیک http://www.askdin.com/thread47822.html#post662815 بررسی شد که این شیوه فقط در زندگانی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و امام علی(علیه السلام) مشاهده می شود،آنهم به این صورت بوده است که با توجه به شخصیت و جایگاه ویژه حضرت خدیجه(سلام الله علیها) تا زمان حیات حضرت خدیجه(سلام الله علیها)پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) با زن دیگری ازدواج نکردند،همچنین با توجه به مقام عصمت حضرت زهرا(سلام الله علیها) امام علی(علیه السلام) هم تا زمانی که آن بانوی دو سرا زنده بودند با زن دیگری ازدواج نکردند اما مثلا امام صادق با وجود همسری مثل حمیده ازدواج مجدد داشته اند حمیده کسی است که امام صادق زنان را به برای پاسخ به سوالات به او ارجاع می داد و همچنین امام صادق(ع) نیز درباره او می فرماید: حمیده، پاکیزه از پلیدی ها و مانند شِمش طلاست. ملائکه، همواره از وی مراقبت می کردند تا کرامتی از سوی خداوند برای من و حجت بعد از من به دستم رسید.(کلینی، ج 1، ص 477) پس اگر همه امامان ما با وجود همسر اوّل همسر ديگري اختيار نمي كردند مي شد فهميد كه امامان ما هم با اين امر موافقند ؛ ولي اگر يك امام بزرگوار همچون علي عليه السلام با وجود حضرت زهرا سلام الله عليها به ازدواج دوم مبادرت نكرد حتماً شرايطشان اقتضاء نمي كرد . ولي مي دانيم كه ساير امامان ما كه عمل آنها نيز براي ما حجّت است به ازدواج دوم و سوم و ... با وجود همسر اوّل مبادرت نموده اند همچون امام حسين عليه السلام و امام كاظم عليه السلام و ساير ائمه عليهم السلام ...

[HL]ثانیاً[/HL]، ممکن است آنان در آن زمان با وجود خدیجه و فاطمه‏ علیهما السلام نیازى به این مسئله نداشته‏ اند؛ زیرا اگر زن داراى تمام کمالات و محاسن باشد، نیاز به چندهمسرى به وجود نخواهد آمد.

[HL]ثالثاً،[/HL] شاید امکانات و شرایط چندهمسرى در آن زمان براى آنها وجود نداشته است؛ زیرا همان‏گونه که گفته شد، چندهمسرى داراى شرایطى است و یکى‏ از آن شرایط، ایجاد عدالت بین آنهاست و اگر نتوان بین چند همسر عدالت برقرار نمود، باید به یک زن اکتفا کرد؛ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً. در نتیجه، ممکن است ایجاد عدالت بین شخصى مثل خدیجه و حضرت زهرا علیها السلام با سایر زنان مشکل بوده باشد و حتى در نظام خانواده، ایجاد خلل نماید؛ زیرا اگر بین آنها به تساوى برخورد شود، ظلم است (تساوى با عدالت فرق دارد). عدالت آن است که با هر کس طبق شأن خود رفتار شود و اگر به عدالت واقعى و طبق مقامات و شئونات آنان عمل شود، چه بسا زنان دیگر، تحمل نداشته، شدت حسادت زنانگى و بشرى آنها، نظام خانواده پیامبر و على‏ علیه السلام را مختل مى‏کرد.

[HL]رابعاً[/HL]، هر حکم عامى، مى‏تواند داراى تخصیص باشد؛ یعنى با وجودى که چندهمسرى به خودى خود و فى نفسه مباح است، ولى گاهى برخى موارد، خصوصیت خاص دارد؛ به عنوان مثال، خدیجه کسى بود که پیامبر در شأن او فرمود:

خدیجه و اَینَ مثل خدیجه، صَدَّقَتْنى حینَ کَذَّبنى الناس و ازرتنى على دین‏اللَّه و اَعانَتْنى بمالها؛
خدیجه و کجا مانند خدیجه پیدا مى‏شود؟ او در زمانى که همه مرا تکذیب مى‏کردند، تصدیقم نمود و بر دین خدا یارى‏ام کرد و با همه مال خود کمکم نمود.

همچنین در روایت دیگرى رسول خدا صلى الله علیه وآله و سلم فرمودند: انّ جبرئیل‏ علیه السلام قال لىِ لیلةً اُسْرِىَ بى‏حین رَجَعتُ و قلت یا جبرئیل هل لک مِن حاجةٍ؟ قال حاجتى اَنْ تقرأ على خدیجه من اللَّه و مِنّى السلام؛
هنگامى که از معراج برمى‏گشتم، به جبرئیل گفتم: آیا درخواستى دارى؟ جبرئیل گفت: درخواست من از تو این است که از طرف من و خداوند به خدیجه سلام برسانى. در تاریخ نیز ثبت شده که پیامبر در روز دوشنبه به رسالت مبعوث گشت و نماز خواند و خدیجه در آخر همان روز به نماز ایستاد. و در مورد حضرت فاطمه؛ هم که قلم از توصیف فضایل و خصوصیات حضرت زهرا علیها السلام عاجز است. او کسى است که پیامبر او را «ام ابیها» خواند و در شأنش فرمود: او سیده نساء عالمین است و سوره انسان، در شأن او و شوهر و فرزندانش نازل شد. در نتیجه، نمى‏توان زن دیگرى را پیدا کرد که شرایط شراکت در زندگى با آن دو بزرگوار را داشته باشند.

[HL]
خامساً
[/HL] شیخ طوسی در امالی از امام صادق علیه السّلام نقل کرده:«تا زمانی که حضرت فاطمه علیها السّلام زنده بود خداوند متعال زنان دیگر را برای علی علیه السّلام حرام کرده بود.»
ابو بصیر اسدی که راوی این حدیث است، می گوید: پرسیدم: چگونه؟ امام علیه السّلام فرمود: «چون فاطمه علیها السّلام همیشه طاهر بود و هرگز حائض نمی شد»
علامه مجلسی در باره این حدیث دو احتمال داده است:
اوّل: چون حائض نمی شد؛ لذا علی علیه السّلام عذری برای ازدواج با زنان دیگر نداشته است.
دوم: جلالت و عظمت شأن فاطمه مانع از ازدواج مجدّد علی علیهما السّلام بوده است.(مجلسی، بحار الأنوار، ج ‏43، ص 153)

بنابر این با توجه به روایت می توان گفت:

1- حضرت زهرا علیها السّلام یک زن عادی نبود. بلکه به فرموده پیامبر صلّی الله علیه و آله ایشان حوریه انسیه،(طبرسی، الإحتجاج علی أهل اللجاج، ج ‏2، ص 409.) برترین زن جهان،[مجلسی، بحارالأنوار، ج 25، ص 361] برترین زن بهشتی بودند؛[مجلسی، بحار الأنوار، ج ‏43، ص 37.] از این رو علی علیه السّلام جهت احترام به حضرت فاطمه علیها السّلام با زن دیگری ازدواج نکردند. هم چنان که پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله با وجود حضرت خدیجه علیها السّلام با زن دیگری ازدواج نکردند.

یا اینکه چون حضرت زهرا عادت زنانگی نداشتند؛ لذا حضرت علی با وجود ایشان، نیاز به همسر دیگری نداشت. و یا احتمال داشت، همسر دوم، نتواند حرمت حضرت فاطمه علیها السّلام را نگهدارد.


[HL]سادساً [/HL]روایت داریم که شیخ صدوق نقل کرده است هنگامی که خدیجه در بستر بیماری و وفات بود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در بالین او فرمود: وقتی بر هووهایت وارد شدی سلام ما را به آنان برسان!
خدیجه گفت: هووهای من چه کسانی هستند ای رسول خدا!
پیامبر فرمود:
مریم دختر عمران، کلثم خواهر موسی و آسیه همسر فرعون
خدیجه گفت:
به خیر و خوشی ای رسول خدا!
متن روایت چنین است:
«دخل رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) علی خدیجة و هی لما بها، فقال لها: بالرغم منّا ما نری بک یا خدیجة، فاذا قدمت علی ضرائرک فأقرئیهنّ السلام فقالت: من هنّ یا رسول اللّه ؟ قال(ص): مریم بنت عمران، و کلثم أخت موسی، و آسیة امرأة فرعون، قالت:بالرفاء یا رسول اللّه
منبع:بحارالانوار، ج19، ص24. بیان شباهتها با استفاده از ساره، همسر ابراهیم خلیل الرحمن، احمد حیدری، پیام زن، شماره42 (سال چهارم)، ص24.

[HL]سابعاً [/HL] اگر پيامبر اكرم صلوات الله عليه و آله زندگي خود را با دو يا چند همسري آغاز مي كرد برخي دوستان نادان و دشمنان دانا او را انساني ( نعوذ بالله ) زن باره و هوسران معرفي مي كردند و با استفاده از اين نقطة ضعف ! علاقه مردم و مخصوصاً زنان جوامع مختلف را نسبت به دين مقدس اسلام ، كمرنگ كرده و يا از بين مي بردند . چون به خوبي از احساس ناخوشايند هوو داشتن زنان آگاهي داشتند .
[HL]
ثامناً
[/HL] اگر شرايط سالهاي آخر بعثت و سالهاي آغازين هجرت را ملاحظه كنيم خواهيم دانست كه كثرت اشتغالات علي عليه السلام در امر دفاع از اسلام اجازه و فرصتي به آن حضرت نمي داد تا به اين حكم عمل نمايد ؛ هر چند خوب مي دانيم كه تشريع حكم تعدّد زوجات در دو سال پاياني عمر حضرت زهرا سلام الله عليها بود كه آن دو سال نيز در اوج سختيها و دغدغه هاي علي عليه السلام بود ( زيرا موضوع فتح مكه و غدير خم و رحلت پيامبر اكرم پيش آمد ) . ولي وقتي آن حضرت در بيست و پنج سال سكوت تلخ ؛ فراغتي يافت با ازدواجهاي متعدد به اين حكم عملاً مبادرت فرمود و فرزندان زيادي ( مجموعاً 27 فرزند ) از خود به يادگار گذاشت .

[HL]عاشراً[/HL] مي دانيم كه حضرت خديجه سلام الله عليها در سال دهم بعثت رحلت كردند ولي آية تشريع تعدّد زوجات در اواخر سال هشتم هجري نازل شد يعني حدود يازده سال پس از رحلت حضرت خديجه سلام الله عليها . بنابراين وقتي تا زمان رحلت حضرت خديجه سلام الله عليها ، شريعت و قانوني از جانب خداوند در زمينة تعدّد زوجات بر پيامبر و مسلمانان نازل نشده بود ، پيامبر به چه چيزي مي بايست عمل مي كرد ؟
شايد بگوييد پس چرا پيامبر صلوات الله عليه و آله قبل از نزول آيه ، به چند همسري روي آوردند ؟
در جواب بايد گفت : هر چند آية تجويز و تشريع چند همسري در اواخر سال هشتم هجري نازل شد يعني در دو سال پاياني عمر پيامبر اكرم صلوات الله عليه و آله ، ولي از آنجا كه عمل پيامبر صلوات الله عليه و آله نيز به عنوان شارع مقدس براي مسلمانان حجّت است آنچنانكه خداوند مي فرمايد :
ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا ( حشر / 7 )

آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگيريد ( و اجرا كنيد ) ، و از آنچه نهى كرده خوددارى نماييد ؛

ايشان بعد از رحلت حضرت خديجه سلام الله عليها وقتي شرايط لازم به وجود آمد به چنين امري اقدام كردند و نزول اين آيه نيز به منزله تأييد عمل پيامبر اكرم صلوات الله عليه و آله و تشريع چنين حكمي براي همة مسلمانان بود .

[HL]عاشرا+1(شماره کم امد:Nishkhand:)[/HL]:خداوند تشريع يك حكم را معلّق بر شخصيت افراد نمي كند ، بلكه اگر حكمي به مصلحت جامعه باشد همه بايد در عمل به آن يا اعتقاد به آن پايبند باشند . بر فرض اگر آية تشريع تعدّد زوجات در زمان حيات حضرت خديجه سلام الله عليها نازل مي شد و اين حكم به مصلحت جامعه مسلمانان بود پيامبر صلوات الله عليه و آله خود را ملزم مي دانست تا با عمل به اين حكم ، راه را براي عمل ساير مسلمانان هموار سازد و در اين امر شخصيت والاي حضرت خديجه و ملاحظه ايشان ، ملاك عمل نبود . همچنانكه پيامبر اكرم صلوات الله عليه و آله از طرف خداوند مكلّف شد با همسر مطلّقة پسرخوانده خود ازدواج كند تا توهّم حرمت ازدواج با همسر پسر خوانده كه در ميان عرب همچون فرزند شمرده مي شد از بين برود . و اين امر هر چند بر رسول خدا صلوات الله عليه و آله سخت و دشوار بود ولي به خاطر مصلحت چنين حكمي به فرمان خداوند عمل كرد .

[HL]عاشرا+2: [/HL]اکثر قریب به اتفاق انبیا تعدد زوجات شیوه آنها بوده که سنت انبیا تعدد زوجات هست در روایت صحیح السندی آمده:
«ثلاث من سنن المرسلين العطر و اخذ الشعر و كثره الطروقه؛ محمر بن خلاد مي گويد شنيدم حضرت رضا(ع) مي فرمود: سه چيز از سنت پيامبران است: عطر زدن، زدودن موهاي زائد بدن و كثرت طروقه». طروقه در اين روايت به فتح طاء به معني همسران خواهد بود بنابراين مراد از آن كثرت همسران و ازدواج خواهد بود(بحار، ج 62، ص 5)

و دلایل دیگر ...

ای غیرتی‌ها! کجایید؟

[="Arial"]سلام دوستان
چند روز پیش بود که خبر تلخی مبنی بر تجاوز و آزار و اذیت دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده توسط پلیس ملعون عربستان سعودی منتشر شد، حتی باورش سخت بود. ابتدا خبر رسمی نشده بود ولی رفته رفته معلوم شد خبر واقعیت داشته:Ghamgin:
از اون روز تا حالا حالم خیلی بده، همش تو فکر اون دو تا نوجوانم که الآن چه حالی دارند؟؟؟
به امیرالمؤمنین خبر دادند خلخال از پای زن یهودیه در آورده اند، حضرت فرمودند اگر کسی جان بدهد جا دارد اگر خبر این جنایت به آن حضرت میرسید، چه می‌فرمودند؟!
بیشتر از این زورم میاد که قرار نیست با اون دو نفر متجاوز برخوردی بشه! مگه با اون دیپلمات مست و قاتل که دو شهروند ما را زیر گرفت چه برخوردی کردند که حالا دلمون خوش باشه که با اونا برخورد میشه؟
به قول آیت الله مکارم به مسوولان خودمان عرض می کنیم که از این مساله ساده نگذرند و بنشینند فکر کنند تا کی باید عمره مستحب را برویم. نباید تن به هر اهانتی بدهیم تا بخواهیم مستحبی را به جای آوریم.
خوشحال میشم اگه دوستان نظر خودشون رو اعلام کنند.
[/]