بعضی ها می گویند که این محمد بن حسن بن علی بن موسی الرضا بوده ولی شیخ مفید وخیلی از علمای دیگر به جز حضرت جواد فرد دیگری را از فرزندان ایشان نمی دانسته اند
پس می توان گفت که اشتباه از نساخ بوده ودلیل دیگر بر رد این موضوع اینست که این اقا ارث پدرش را می خواسته که تقریبا در نزدیک ان موقع فوت کرده است یعنی حسن بن علی العسکری(علیه السلام)
با تشکر
به این لینک هم یک نگاه بفرمایید که تاریخ طبری ادامه داشته تا به کدام نویسندگان .
تاريخ طبري تاريخي مدون بوده و مورد استناد قرار ميگرفته ولي طبري شاگردي بنام قرطبي نداشته
در لينكي كه اشاره فرموديد بله از خود طبري چنين ماخذهائي گرفته شده و چنين ادامه يافته حتي تا الكامل في التاريخ
شاید طبری نخستین کسی باشد که بر کتاب خویش ذیل نوشته است (سخاوی ، 1382، ص 301ـ302؛ طبری ، ج 1، مقدمة ابوالفضل ابراهیم ، ص 5). وی کتاب ذیل المُذَیَّل را که تاریخ رجال است ، در شرح حال صحابه و تابعان و علما تا نسل مشایخ خود، پس از سال 300 تألیف کرد (یاقوت حموی ، ج 6، ص 2444ـ2457). گزیده ای از این کتاب با نام المنتخب من ذیل المذیّل ، از مؤلفی ناشناس ، باقی است . عبداللّه بن احمد فَرغانی (متوفی 362)، محدّث و مورخ ، الصلة یا التاریخ المذیّل یا ذیل التاریخ را به عنوان دنبالة تاریخ طبری تألیف کرد (یاقوت حموی ، ج 4، ص 1493ـ1494؛ ذهبی ، 1401ـ1409، ج 16، ص 132ـ133).
و
ابن جوزی عبدالرحمان بن علی (متوفی 597)، مورخ و واعظ حنبلی بغدادی ، در المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم * که از دیگر تکمله های تاریخ طبری به شمار می آید، حوادث را تا 574 ادامه داد (رجوع کنید به قفطی ، همانجا).
الحمد;268364 نوشت:
بعضی ها می گویند که این محمد بن حسن بن علی بن موسی الرضا بوده ولی شیخ مفید وخیلی از علمای دیگر به جز حضرت جواد فرد دیگری را از فرزندان ایشان نمی دانسته اند
این اقا ارث پدرش را می خواسته که تقریبا در نزدیک ان موقع فوت کرده است یعنی حسن بن علی العسکری(علیه السلام)
اين هم هست . مثل همين بحثي كه در اين تاپيك شاهديد در آن زمان نيز حتاما كساني بودند كه چنين ادعائي ميكردند و شايد هم درست بوده نسب ميبردند ولي سيره امام و مشخصات يك امام در تشيع مشخصات خاصي است.
اگر كسي در گفتار و فعل ائمه شيعه در موضوعات و بحثهاي مختلف كمي بررسي كند ايشان را خيلي متفاوت تر از كساني ميبيند كه نسب برادري داشتند و يا حتي امروز هم فكر نكنم كسي را بشود يافت كه اين قدر نماد يك انسان تمام و كمال باشد.
حداقل حقير كه سراغ ندارم.
ياحق
[="]سلام علیکم جمیعاً[/][="] [/][="]با عرض معذرت از همه ی اساتید محترم بنده قصد دارم 2 حدیث که استادم برایم نقل کرد در اینجا ذکر نمایم که طرفداران این کذاب مفتر یهودی انشاءالله بساطشان را از اینجا جمع کنند و بروند[/][="].
-1- [/][="]قال الامام الباقرعلیه السلام ((من یدعی انه ولدٌ للامام المهدی فالعنوه))منابع:المختصرج2ص23[/][="]/[/][="]الروادع النفوس ص29/الحجة البیضاء ص187/الکفایة فی شرح الغیبه ج2ص1[/] [="]ترجمه:هرکس ادعاکندکه من فرزندامام مهدی (عج)هستم اورالعنت کنید[/] [="]
-2- [/][="]قال الامام الجوادعلیه السلام(من یدعی فی عصرالغیبه انه ولد للامام القائم فهومفعول)[/] [="]منابع:منابع المختصرج2ص25/الروادع ص32/الامام فی العصرالغیبه مرحوم خاتون آبادی ص165./و[/] [="]هرکس ادعاکند درزمان غیبت من پسرامام مهدی (عج)هستم پس او.....!!!!!!!!!! معنی نکنم بهتره!!!![/]
[="]بروید جمع کنید خودتان را بیسوادها!!!![/][="]( و امامتان را!!!!!!) [/]
[="]شیعه ی امام زمان روحی فداه با این دوز و کلک های صهیونیست از بین نمیرود و انشاءالله به زودی زود با ظهور مولا بساط شیاطینی چون شما برچیده خواهد شد.[/]
تاريخ طبري تاريخي مدون بوده و مورد استناد قرار ميگرفته ولي طبري شاگردي بنام قرطبي نداشته
در لينكي كه اشاره فرموديد بله از خود طبري چنين ماخذهائي گرفته شده و چنين ادامه يافته حتي تا الكامل في التاريخ
شاید طبری نخستین کسی باشد که بر کتاب خویش ذیل نوشته است (سخاوی ، 1382، ص 301ـ302؛ طبری ، ج 1، مقدمة ابوالفضل ابراهیم ، ص 5). وی کتاب ذیل المُذَیَّل را که تاریخ رجال است ، در شرح حال صحابه و تابعان و علما تا نسل مشایخ خود، پس از سال 300 تألیف کرد (یاقوت حموی ، ج 6، ص 2444ـ2457). گزیده ای از این کتاب با نام المنتخب من ذیل المذیّل ، از مؤلفی ناشناس ، باقی است . عبداللّه بن احمد فَرغانی (متوفی 362)، محدّث و مورخ ، الصلة یا التاریخ المذیّل یا ذیل التاریخ را به عنوان دنبالة تاریخ طبری تألیف کرد (یاقوت حموی ، ج 4، ص 1493ـ1494؛ ذهبی ، 1401ـ1409، ج 16، ص 132ـ133).
و
ابن جوزی عبدالرحمان بن علی (متوفی 597)، مورخ و واعظ حنبلی بغدادی ، در المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم * که از دیگر تکمله های تاریخ طبری به شمار می آید، حوادث را تا 574 ادامه داد (رجوع کنید به قفطی ، همانجا).
اين هم هست . مثل همين بحثي كه در اين تاپيك شاهديد در آن زمان نيز حتاما كساني بودند كه چنين ادعائي ميكردند و شايد هم درست بوده نسب ميبردند ولي سيره امام و مشخصات يك امام در تشيع مشخصات خاصي است.
اگر كسي در گفتار و فعل ائمه شيعه در موضوعات و بحثهاي مختلف كمي بررسي كند ايشان را خيلي متفاوت تر از كساني ميبيند كه نسب برادري داشتند و يا حتي امروز هم فكر نكنم كسي را بشود يافت كه اين قدر نماد يك انسان تمام و كمال باشد.
حداقل حقير كه سراغ ندارم.
ياحق
البته در خیلی از جا ها به همین صله استناد می کنند
این بنده خدا که می قرمایید متاسفانه تحت تاثیر احادیث جعلی و ضعیف قرار گرفته اندبله علی بن ابیطالب (ع) نماد این انسانهاست
[="]سلام علیکم جمیعاً[/][="] [/][="]با عرض معذرت از همه ی اساتید محترم بنده قصد دارم 2 حدیث که استادم برایم نقل کرد در اینجا ذکر نمایم که طرفداران این کذاب مفتر یهودی انشاءالله بساطشان را از اینجا جمع کنند و بروند[/][="].
-1-
[/][="]قال الامام الباقرعلیه السلام ((من یدعی انه ولدٌ للامام المهدی فالعنوه))منابع:المختصرج2ص23[/][="]/[/][="]الروادع النفوس ص29/الحجة البیضاء ص187/الکفایة فی شرح الغیبه ج2ص1[/] [="]ترجمه:هرکس ادعاکندکه من فرزندامام مهدی (عج)هستم اورالعنت کنید[/] [="]
-2- [/][="]قال الامام الجوادعلیه السلام(من یدعی فی عصرالغیبه انه ولد للامام القائم فهومفعول)[/] [="]منابع:منابع المختصرج2ص25/الروادع ص32/الامام فی العصرالغیبه مرحوم خاتون آبادی ص165./و[/] [="]هرکس ادعاکند درزمان غیبت من پسرامام مهدی (عج)هستم پس او.....!!!!!!!!!! معنی نکنم بهتره!!!![/] [="]بروید جمع کنید خودتان را بیسوادها!!!![/][="]( و امامتان را!!!!!!) [/]
[="]شیعه ی امام زمان روحی فداه با این دوز و کلک های صهیونیست از بین نمیرود و انشاءالله به زودی زود با ظهور مولا بساط شیاطینی چون شما برچیده خواهد شد.[/]
با سلام خدمت شما
سعی کنید حتی الامکان توهین نفرمایید به عنوان برادر کوچک شما
اگر می شود سلسله سند این احادیث را ذکر کنید یک بررسی بکنم
با تشکر
[1].شيخ طوسى در كتاب «غيبت» روايت ميكند كه حضرت صادق از پدران بزرگوارش روايت كرده كه امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله در شب رحلتش بمن فرمود: يا ابا الحسن! صحيفه و دواتى بياور! سپس پيغمبر وصيت خود را املا فرمود تا باينجا رسيد ...: يا على! بعد از من دوازده امام خواهد بود، و بعد از آنها دوازده مهدى ميباشد. يا على تو نخستين آن دوازده امامى. سپس يك يك ائمه را نام برد تا اينكه فرمود: حسن (عسكرى) هم اين صحيفه را بفرزندش م ح م د كه از ما آل محمد محفوظ است تسليم كند، اينها دوازده امام هستند. بعد از مهدى موعود دوازده مهدىديگر خواهد بود، چون او وفات كرد، آن را تسليم كند به مهدى اول كه داراى سه نام است: يك نام مثل نام من، و يك نام مانند نام پدرم عبد اللَّه و احمد و اسم سوم مهدى است و او نخستين مؤمن است.
سند این حدیث به قرار ذیل است:
1.اول ان جماعه می باشد که حالت مبهم دارد ومعلوم نیست
2.بزوفری ظاهرا ثقه وجلیل هستند البته به نام بن زکریا غضائری گفته ضعیف جدا بسیار ضعیف است
3.علی بن سنان مهمل می باشد
4.علی بن حسین مشترک ومجهول است
5.احمد بن محمد بن خلیل مهمل است
6.جعفر بن احمد مصری مهمل است
7.عموی او حسن بن علی نیز مهمل ومجهول است
8.پدرش نیز مجهول ومهمل است
مهملی از مجهولی از مهملی روایت کرده
اگر این نصوص می بود اینقدر اختلاف در بین طرفداران ائمه نبود مثلا حدیث لوح جابر که صریح در ان نوشته شده علاوه بر غلو وضعف راویان از نظر تاریخی نیز مشکل دارد که گفته هم زید وهم حضرت باقردر موقع احتضار با جابر صحبت کرده است در صورتی که جابر در دهه 70 هجری فوت کرده ولی حضرت باقر در سال 114 یا 118 قبض روح شده اند چطور همچین فاصله زمانی بوده است بیشتر از 40 سال!!!!!!
در سند ان نیز محمد بن عبدالله است که مجهول است و بعدی صالح بن ابی حماد رازی است که ضعیف ومعیوب است غضائری او را ضعیف شمرده و نجاشی به نامعلوم بودن وضعیت او اذعان می کند ومی گوید خوب وبد دارد بعدی بکر بن صالح است که ضعیف و علامه و غضائری در مورد او گفته اند:بسيار ضعيف است .اوداراي احاديث منفرد غريب است.
او از عبد الرحمان بن سالم که به قول علامه حلی و ممقانی مجهول وضعیف است از ابوبصیر که مشترک است وضعیف هستندکه یکی از انان یحیی بن قاسم است که علی بن ابی حمزه بطائنی رییس او بوده واین اقای بطائنی از روسا رهبران گروه واقفیه به شمار می رفت ودر رجال ابن داود هست أما الغلو فلا ولكن كان مخلطا به غلو نه ولی او مخلوط می کرد واشتباه می کرد دیگری عبد الله بن محمد الاسدي بوده که مهمل و مجهول است و دیگری یوسف بن حارث که جزء گروه بتریه بوده و ليث بن البختري که چیز خاصی در مورد او ذکر نشده در رجال نجاشی وابوبصیر ضمنا کور بوده است.
در ضمن در این حدیث لوح جملات ضد قران دارد که در بعضی موارد متعلق به جبریان است
یکی از دلایلی که انصار کذاب برای حقانیت خود بر آن تأکید دارتد حدیث زیر است که قصد داریم در اینجا بار دیگر مکر دجال گونه ی آنان را افشا کنیم.
عن الامام علی عليه السلام قال : ... ويخرج قبله (المهدی) رجل من أهل بيته بأهل المشرق ، يحمل السيف على عاتقه ثمانية أشهر ، يقتل ويمثل
امام علی (ع) فرمود : ... و مردی قبل از او (مهدی) از فرزندانش به اهل مشرق خروج می کند . او شمشیر را هشت ماه بر دوشش حمل می کند . او می کشد و مُثله می کند.
و او که از اهل بیت امام است کسی نیست جز امام احمدحسن صیامری دروغگو.
توضیح:
1- بدون شک خروج یمانی از یمن است و نه هیچ محل دیگر به حکم این احادیث:
الف) امام باقر (عليه السلام ) :وخروج رجل من ولد عمي زيد باليمن سيد بن طاووس ، فلاح السائل ص ۱۷۱)
وقيام مردي ازخاندان عمويم زيد دريمن
ب) آن حضرت در حديث ديگري فرموده اند :
...ثم يسير اليهم منصور اليماني من صنعا بجنوده (الفتن ص ۱۷۴)
... سپس منصور يماني همراه سپاهيانش به سوي آنها روانه مي شود .
ج) در روايت دیگرمحل قيام شخصي که چشمان سفياني را از کاسه درمي آورد صنعا معرفي شده است ازامام صادق (عليه السلام ) روايت شده است :
اني يخرج ذلک ولما يخرج کاسر عينيه بصنعا : (نعماني ، الغيبه ص ۳۸۸ باب ۱۴ ح ۶۰)
کجا وچگونه سفياني خروج مي کند درصورتي که آن کس که چشم اورا از کاسه درمي آورد هنوز ازصنعا خروج نکرده است .
2- منظور اهل بیت علیهم السلام از مشرق، یمن نیست و در هیچ جا از یمن به مشرق یاد نشده است . بلکه یمن در جنوب شبه جزیره عربستان است.
3- عزیزان به روایات زیر توجه بفرمایید:
الف) عن الامام علی عليه السلام قال : ... ويخرج قبله (المهدی) رجل من أهل بيته بأهل المشرق ، يحمل السيف على عاتقه ثمانية أشهر ، يقتل ويمثل
امام علی (ع) فرمود : ... و مردی قبل از او (مهدی) از فرزندانش به اهل مشرق خروج می کند . او شمشیر را هشت ماه بر دوشش حمل می کند . او می کشد و مُثله می کند
الملاحم ابن طاووس ص 66 باب 133 . الفتن ابن حماد ص 96 . عقد الدرر ص 129 . جمع الجوامع ج 2 ص 103 . برهان المتقي ص 103 . كنز العمال ج 14 ص 589
ب) عن عيسى الخشاب قال : قلت للحسين بن علي عليهما السلام : أنت صاحب هذا الامر ؟ قال : لا ، ولكن صاحب الامر الطريد الشريد ، الموتور بأبيه ، المكنى بعمه ، يضع سيفه على عاتقه ثمانية أشهر
عیسی خشاب گوید : به امام حسین بن علی (ع) گفتم : آیا شما صاحب این امر هستید ؟ فرمود : خیر ، ولیکن صاحب این امر فراری و بی خانمان است . کسی که خونخواهی پدرش را می کند . و کنیه اش عمویش است . شمشیرش را هشت ماه بر دوشش حمل می کند
الامامة والتبصرة ص 115 . کمال الدین ج 1 ص 318 . بحار الانوار ج 51 ص 133
سوال: مگر پدر او کشته شده که او خونخواهی اش را می کند؟ نخیر بلکه به نظر می رسد منظور از پدرش امام حسین علیه السلام می باشد.
ج) عن أبي بصير قال : قال أبو عبد الله عليه السلام : لا يخرج القائم عليه السلام حتى يكون تكملة الحلقة ، قلت : وكم تكملة الحلقة ؟ قال: عشرة آلاف جبرئيل عن يمينه، وميكائيل عن يساره، ثم يهز الراية ... نشرها رسول الله (صلى الله عليه وآله) يوم بدر، ثم لفها ودفعها إلى علي (عليه السلام)، فلم تزل عند علي (عليه السلام) حتى إذا كان يوم البصرة نشرها أمير المؤمنين (عليه السلام) ففتح الله عليه، ثم لفها وهي عندنا هناك لا ينشرها أحد حتى يقوم القائم عليه السلام ... إنه يخرج موتورا غضبان أسفا لغضب الله على هذا الخلق، يكون عليه قميص رسول الله (صلى الله عليه وآله) الذي كان عليه يوم أحد، وعمامته السحاب، ودرعه درع رسول الله (صلى الله عليه وآله) السابغة ، وسيفه سيف رسول الله (صلى الله عليه وآله) ذو الفقار، يجرد السيف على عاتقه ثمانية أشهر يقتل هرجا
ابی بصیر گوید : امام صادق (ع) فرمود : قائم (ع) خروج نمی کند تا زمانی که حلقه کامل شود . گفتم : حلقه با چه تعداد کامل می شود ؟ فرمود : ده هزار ، جبرئیل از سمت راست و میکائیل از سمت چپ او را همراهی می کنند . سپس پرچم را برمی افرازد ... رسول الله (ص) آن پرچم را در بدر برافراشت . سپس آن را پیچید و به علی (ع) داد . پس آن پرچم نزد علی (ع) بود تا روز بصره (جنگ جمل) که امیر المومنین (ع) آن را بر افراشت . و خداوند او را پیروز گردانید . سپس آن را پیچید و آن پرچم اکنون نزد ما است . کسی آن را برنمی افرازد تا این که قائم (ع) قیام کند ... بدرستی که او خونخواهانه و و غضبناک خروج می کند و متاسفانه به علت غضب خداوند بر این مردم . پیراهنی که رسول الله (ص) در روز احد بر تن داشت را بر تن می کند و عمامه ی او سحاب نام دارد . و زره او زره کامل رسول خدا (ص) است . و شمشیر او شمشیر رسول الله (ص) ذو الفقار است (((آن شمشیر را هشت ماه بر دوشش حمل می کند))) و بی ملاحظه می کشد . الغیبة النعمانی ص 308 . إثبات الهداة ج 3 ص 545 . حلية الأبرار ج 2 ص 633 . بحار الأنوار ج 52 ص 367
د) عن أمير المؤمنين عليه السلام قال : فانظروا أهل بيت نبيكم ، فإن لبدوا فالبدوا ، وإن استنصروكم فانصروهم ، فليفرجن الله الفتنة برجل منا أهل البيت ، بأبي ابن خيرة الاماء لا يعطيهم إلا السيف هرجا هرجا ، موضوعا على عاتقه ثمانية أشهر ، حتى تقول قريش : لو كان هذا من ولد فاطمة لرحمنا ، يغريه الله ببني أمية حتى يجعلهم حطاما ورفاتا ، مَلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا * سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا
امیر المومنین (ع) فرمود : پس نظر کنید به اهل بیت پیامبرتان . اگر سکوت کردند ، سکوت کنید . و اگر از شما یاری خواستند ، آنها را یاری کنید . پس خداوند فتنه ها را توسط مردی از ما اهل بیت از میان می برد . پدرم فدای فرزند بهترین کنیزان . کسی که به آنها جز شمشیر بی ملاحظه ندهد . که به مدت هشت ماه شمشیر بر دوشش است . تا جایی که قریش گویند : اگر از فرزندان فاطمه بود به ما رحم می کرد . خداوند او را بر بنی امیه مسلط می کند تا این که آنها را دگرگون و نابود سازد . آنها ملعون هستند هر کجا یافت شوند ، گرفته و به سختی کشته خواهند شد * سنت خداوند است که در پیشینیان نیز بوده است و هرگز در سنت خداوند تبدیل و تغییر نخواهی یافت
بحار الانوار ج 51 ص 121 . منتخب الاثر ص 238 . شرح نهج البلاغة ابن أبي الحديد ج 7 ص 58 . ينابيع المودة ص 498 باب 96
4- به روایات زیر عنایت بفرمایید:
الف) عن علي بن أبي طالب (ع)، قال: يخرج رجل قبل المهدي من أهل بيته بالمشرق، يحمل السيف على عاتقه ثمانية أشهر، يقتل ويمثل ويتوجه إلى بيت المقدس فلا يبلغه حتى يموت)فلا يقتله أحد حتى يموت(
علی بن ابیطالب سلام الله علیه فرمود: مردی قبل از مهدی از اهل بیت او از مشرق (((خروج))) می کند و (((هشت ماه شمشیرش را به دوش می کشد))) و میکشد و مثله می کند و به سوی بیت المقدس می رود (پس به آنجا نمی رسد و می میرد)( پس کسی او را نمی کشد تا می میرد) كتاب الفتن؛ نعيم بن حماد المروزي
ب) عن محمد بن الحنفية: ثم تخرج من خراسان رايات سود قلانسهم سود وثيابهم بيض، على مقدمتهم رجل يقال له شعيب بن صالح من تميم، يهزمون أصحاب السفياني، حتى تنزل ببيت المقدس توطئ للمهدي سلطانه. ابن حماد ص 86
از محمد بن حنفیه: از(((خراسان))) سپاهي حركت مي كند كه كمربند هاي سياه و پيراهن سفيد پوشيده‌اند، جزو پيش قراولان سپاه، فرمانده‌اي است به نام شعيب بن صالح از بنی تمیم آنان سپاهيان سفياني را شكست داده، گريزان مي كنند و در بيت المقدس فرود مي آيند و زمينه ظهور حضرت مهدي(ع) را پايه ريزي مي كنند.
ج) قال الباقر سلام الله علیه: لابد لبني فلان أن يملكوا ، فإذا ملكوا ثم اختلفوا تفرق كلهم و تشتت أمرهم حتى يخرج عليهم الخراساني و السفياني : هذا من المشرق ، و هذا من المغرب ، يستبقان إلى الكوفة كفرسي رهان : هذا من هنا ، و هذا من هنا حتى يكون هلاك بني فلان على أيديهما ، أما إنهما لا يبقون منهم أحدا بحار الأنوار ،مجلسي ، ج 52
حتما بني فلان حاکم مي شوند . بعد از حاکميت دچار تفرقه و تشتت شده تا اين که خراساني و سفياني بر آن ها خروج مي کنند . خراساني از (((مشرق))) و سفياني از مغرب.
نتایج:
· بدون شک لفظ مشرق بر یمن دلالت نمی کند.
· بدون شک یمانی از یمن خروج می کند.(و نه ظهور)
· بدون شک کسی که از مشرق خروج می کند ( و نه ظهور) یمانی نیست.
· بدون شک منظور از مشرق خراسان است.
· بدون شک کسی که از مشرق خروج می کند 8 ماه شمشیر به دوش دارد.
· بدون شک کسی که از مشرق خروج می کند به بیت المقدس می رود.
· بدون شک کسی که 8 ماه شمشیر به دوش دارد از اهل بیت امام است.
· بدون شک کسی که 8 ماه شمشیر به دوش دارد به بیت المقدس می رود.
· نتیجه کلی: روایاتی که به خروج فردی از اهل بیت امام مهدی سلام الله علیه درمشرق اشاره دارد که هشت ماه شمشیر به دوش می کشد به هیچ وجه من الوجوه به یمانی منطبق نمی شود و با توجه به ظواهر روایات ، منظور به سید خراسانی نزدیک است.گرچه انشاءالله ثابت خواهیم کرد منظور خود امام عصرارواحنا فداه است.اما بلا شک یمانی نیست.
جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عج صلوات.
با سلام خدمت شما
سعی کنید حتی الامکان توهین نفرمایید به عنوان برادر کوچک شما
اگر می شود سلسله سند این احادیث را ذکر کنید یک بررسی بکنم
با تشکر
بنده توهین نکردم برادر. نقل روایت که توهین نیست.
و حتی اگر توهین کنم، جواب کسانی که به کمک یهود و وهابیت قصد ریشه کن کردن شیعه یا ایجاد تفرقه را دارند را باید با احترام بدهیم؟
به خدا اگر قدرت اجرایی داشتم یک شبه همه را اعدام میکردم. ملعونین
[=arial]2)روایتهایی را ذکر کنید که می گویند بعد ازامام مهدی عج مستقیما رجعت می باشد.
[=arial]3)روایتهایی بیاورید که وصیت مخالف آن است.
[=arial]ادعای شما بر سه مورد فوق است لطفا اثبات کنید.
با سلام و عرض ادب
الف) معنای اولین مومنان هر چه باشد، ربطی به مقام امامت نخواهد داشت، وبا این عبارت نمی توان جایگاه امامت اصطلاحی در نزد شیعه ساخت.
ب) اینکه بعد از امام زمان علیه السلام بلافاصله رجعت اتفاق می افتد اعتقاد شیعه امامیه است، وشما عالمی را نام ببرید که شیعه باشد و چنین دیدگاهی را نداشته باشد.
اگر نگاهی به ابتدای کتاب شریف کافی«کتاب الحجة» بیندازید ابواب متعدی را خواهید دید مبنی بر اینکه: زمین هیچگاه خالی از حجت نیست؛ حجت خدا بر خلقش برپا نشود مگر به وجود امام؛ اگر در روی زمین دو نفر بیشتر باقی نماند یکی از آنها حجت خدا است؛ نشناختن امام موجب مرگ جاهلی است؛ راهنمایان تنها ائمه هستند؛ ائمه خلفای خدایند؛ ائمه ارکان زمین می باشند؛ جدا نشدن قرآن از امام معصوم؛ قرآن به سوی امام هدایت می کند؛ عرض اعمال بر امام معصوم و...
ادعای اینکه بعد از امام زمان امر به فرزندشان منتقل می گردد مخالفت صریح و رد روایات متواتر منقوله از جانب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام است. والبته افسوس بر شمااست که به واسطه غرق شدن در خرافات فراموش نمودید که وصیت اصلی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تمسک به ثقلین(قرآن و عترت) بود؛ قرآن و عترتی که هیچ گاه از هم جدا نمی شوند تا سر حوض کوثر که بر آن حضرت وارد شوند.
قالَ رَسُولُ اللّه (صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم): «إنّى تارِكٌ فِيكُمُ الثّقلَيْن، كِتابَ اللّهِ وَعِتْرَتى، أَهلِ بَيْتى، ما إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً، وَإِنَّهُما لَنْ يَفْتَرِقَا حَتّى يَرِدا عَلَىَّ الْحَوضَ».[1]من در ميان شما دو امانت نفيس و گرانبها مى گذارم، يكى كتاب خدا و ديگرى عترت من است مادامى كه شما به اين دو تمسك مى جوييد گمراه نمى شويد و اين دو يادگار من، هيچ گاه از هم جدا نمى شوند تا در كنار حوض بر من وارد شوند.
بیان چند روایت در مورد حجت بعد از امام مهدی علیه اسلام 1- شيخ حسن بن سليمان در كتاب «منتخب البصائر» از بهاء الدين سيد على بن عبد الحميد حسينى باسناد خود از احمد بن عقبه از پدرش روايت ميكند كه از حضرت صادق عليه السّلام پرسيدند: آيا رجعت صحيح است؟ فرمود: آرى. گفتند: نخستين كسى كه مىآيد كيست؟ فرمود: حسين عليه السّلام است كه بعد از ظهور قائم عليه السّلام مىآيد.
عرض شد آيا همه مردم با او هستند؟ فرمود: نه بلكه چنان است كه خدا ميفرمايد يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً مردمى بعد از مردمى مىآيند.[2] 2- همچنین آن حضرت فرمودند: امام حسين با يارانش كه با وى كشته شدند در حالى كه هفتاد پيغمبرى كه با حضرت موسى بن عمران برانگيخته شدند با اوست، بازگشت بدنيا مي كنند. قائم، انگشتر خود را بامام حسين مي دهد چون قائم رحلت كند، امام حسين عليه السّلام او را غسل ميدهد و كفن ميكند و حنوط كرده در قبر مي گذارد.[3]
3- کلینی در کافی در تفسیر آیه شریفۀ «ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَ أَمْدَدْناكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ جَعَلْناكُمْ أَكْثَرَ نَفِيراً»؛ (اسری/6).سپس شما را بر آنها چيره مىكنيم و شما را به وسيله داراييها و فرزندانى كمك خواهيم كرد و نفرات شما را بيشتر (از دشمن) قرار مىدهيم.
از امام صادق علیه السلام نقل می کند که حضرت فرمودند: مقصود خروج حسين علیه السلام است در رجعت با هفتاد تن از اصحابش كه با او شهيد شدند با خودهاى زرندودى كه دو رويه دارند، و به همه مردم ابلاغ مىكنند كه اين حسين است كه خروج كرده، نبايد مؤمنان در باره او شك كنند، او نه دجال است و نه شيطان، و حجت قائم هم ميان شما است و چون در دلهاى مؤمنين بر جا شد كه آن حضرت حسين علیه السلام است، موت حجت قائم در رسد و آنكه وى را غسل دهد و كفن كند و حنوط نهد و در گورش گذارد حسين بن على علیه السلام است چون متولى امام جز امام نباشد[=Traditional Arabic].[=Traditional Arabic][4]
[3].مختصر بصائر الدرجات،ص48:«عن أحمد بن محمد الأيادي يرفعه إلى أحمد بن عقبة عن أبيه عن أبي عبد الله علیه السلام سأل عن الرجعة أحق هي قال نعم فقيل له من أول من يخرج قال الحسين علیه السلام يخرج على اثر القائم علیه السلام قلت ومعه الناس كلهم قال لا بل كما ذكر الله تعالى في كتابه يوم ينفخ في الصور فتأتون أفواجا قوم بعد قوم .
وعنه عليه السلام ويقبل الحسين علیه السلام في أصحابه الذين قتلوا معه ومعه سبعون نبيا كما بعثوا مع موسى بن عمران علیه السلام فيدفع إليه القائم علیه السلام الخاتم فيكون الحسين عليه السلام هو الذي يلي غسله وكفنه وحنوطه ويواري به في حفرته» .
[=Calibri][4].الکافی، ج8،ص20:«. وبإسنادي عن محمد بن يعقوب ، عن عدة من أصحابنا ، عن سهل بن زياد ، عن محمد بن الحسن بن شمون ، عن عبد الله بن عبد الرحمن الأصم ، عن عبد الله ابن القاسم البطل ، عن أبي عبد الله ( عليه السلام ) في قوله ...( ثم رددنا لكم الكرة عليهم ) * خروج الحسين ( عليه السلام ) ، يخرج في سبعين من أصحابه ، عليهم البيض المذهبة لكل بيضة وجهان ، ( يؤذن المؤذنون ) إلى الناس أن هذا الحسين ( عليه السلام ) قد خرج حتى لا يشك المؤمنون فيه ، وأنه ليس بدجال ولا شيطان ، والحجة القائم بين أظهرهم ، فإذا استقرت المعرفة في قلوب المؤمنين أنه الحسين، جاء الحجة الموت ، فيكون الذي يغسله ويكفنه ويحنطه ويلحده في حفرته الحسين بن علي ( عليهما السلام ) ، ولا يلي الوصي إلا الوصي».
از نوشته های شما معلوم می شود که شما فقط می خواهید بگویید که چرا انصار از کلمه امام برای احمد الحسن استفاده می کنند و بخاطر همین خودتان را به در و دیوار می کوبید تا این وصیت را از همین راه باطل کنید لذا خوب دقت کن!!
اگر مستحضر هستید حضرت امام خمینی ( ره ) را امام خطاب می کنند آیا این کلمه از کجا برای حضرت امام خمینی (ره) آمده است؟ با چه دلیل آیا کسی از اهل بیت بدان اشاره کرده است؟؟؟ لذا مردم و بزرگان آن وقت به حضرت امام خمینی ( ره ) گفتند امام و بر وی امام اطلاق شد ( الله یرحمه ) لذا در مورد مهدیین نیز اهل بیت علیهم السلام در خبرهای متعددی بر امام خطاب کردن مهدیین که خلفای بعد از امام مهدی عج تصریح کرده اند حال بنده از شما سوال کرده ام، ما سید احمد الحسن علیه السلام را امام خطاب می کنیم چه ایرادی دارد؟ نامش در وصیت است و برای ما اثبات شد که وی نامش در وصیت می باشد و طبق نصوص قطعی مهدیین ائمه خطاب شده اند آیا می توانید در امام خطاب کردن روح الله امام خمینی ( ره ) طعنه بزنید ؟ قطعا نمی توانید چون کلمه امام برای وی به معنی امامت نصی نیست بلکه امامت پیشوایی مثلا در نماز جماعت و رهبری مردم است.
الف) ظاهرا فراموش نمودید که سعی شما و دوستتان از ابتدای ورود به بحث اثبات دوازده حجت و امام بعد از امام مهدی علیه السلام بود است؛ امامتی همتای امامت ائمه دوازده گانه از امام علی تا امام مهدی علیهم السلام است نه امامتی همچون امامت حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه؛ که فاصله بین آنها به فاصلۀ زمین تا آسمان است. ب) در تعابیر روایات مهدیون تعبیر امام به کار نرفته است؛ زیرا آنان در زمان خودشان هدایتگری به امام زمان خود می کنند نه اینکه خود امام و مقتدای مردم بوده باشند.
با سلام و عرض ادب و تشکر از دوستانی که در این بحث شرکت فرمودند.
دوستان گرامی در خاتمه بحث اگر نکته ای قابل توجه باقی مانده را بیان فرمایند تا بحث به اتمام رسد. موفق باشید.
سلام علیکم و رحمت الله
جناب استاد از زحمات حضرتعالی و سایر برادران جهت رسوایی این کذاب یهودی تشکر می کنم. خواهشمندم اگر ممکن باشد ببرای رسوایی این جماعت و نجات دادن جوانان از این خطر به صفحه ی نقد این جماعت در فیسبوک تشریف بیاورید تا از علم و تجربه شما استفاده کنیم. چرا که به دلیل شرایط خاص این شبکه ی اجتماعی اکثر جوانان در آن محیط جذب این فرقه می شوند و این ها هم خوب فهمیدند که از کجا شروع کنند. محیطی که اکثرا جوان و بی اطلاع یا کم اطلاع از تعالیم و احادیث اسلامی هستند.
سلمکم الله جمیعا http://www.facebook.com/groups/NaqdeAhmadAlhasan/
[="Times New Roman"]سلام عليكم جميعا و رحمه الله و بركاته
با سپاس از استاد صدراي گرامي و از دوستاني كه حضور داشتند و باعث طرح اين مباحث و ياداوري وظيفه ما بر ما شدند.
امین.ز;269636 نوشت:
جوانان از این خطر به صفحه ی نقد این جماعت در فیسبوک تشریف بیاورید تا از علم و تجربه شما استفاده کنیم. چرا که به دلیل شرایط خاص این شبکه ی اجتماعی اکثر جوانان در آن محیط جذب این فرقه می شوند و این ها هم خوب فهمیدند که از کجا شروع کنند.
بله اين كلام شما حق است و
خطرناك
متاسفانه اين مساله تبديل به فاجعه اي دارد ميشود در اين صفحات.
و مطمئنم اگر علماء اين مساله را مطلع شوند حتما واكنش نشان خواهند داد.
اميدوارم همتي ايجاد شود قبل از هر خسراني
ومن الله التوفيق
ياحق
کاربر مهمان خوش آمدید
بسم الله
با سلام
به این لینک هم یک نگاه بفرمایید که تاریخ طبری ادامه داشته تا به کدام نویسندگان .
http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=3056
بعضی ها می گویند که این محمد بن حسن بن علی بن موسی الرضا بوده ولی شیخ مفید وخیلی از علمای دیگر به جز حضرت جواد فرد دیگری را از فرزندان ایشان نمی دانسته اند
پس می توان گفت که اشتباه از نساخ بوده ودلیل دیگر بر رد این موضوع اینست که این اقا ارث پدرش را می خواسته که تقریبا در نزدیک ان موقع فوت کرده است یعنی حسن بن علی العسکری(علیه السلام)
با تشکر
[="Times New Roman"]سلام عليكم
تاريخ طبري تاريخي مدون بوده و مورد استناد قرار ميگرفته ولي طبري شاگردي بنام قرطبي نداشته
در لينكي كه اشاره فرموديد بله از خود طبري چنين ماخذهائي گرفته شده و چنين ادامه يافته حتي تا الكامل في التاريخ
شاید طبری نخستین کسی باشد که بر کتاب خویش ذیل نوشته است (سخاوی ، 1382، ص 301ـ302؛ طبری ، ج 1، مقدمة ابوالفضل ابراهیم ، ص 5). وی کتاب ذیل المُذَیَّل را که تاریخ رجال است ، در شرح حال صحابه و تابعان و علما تا نسل مشایخ خود، پس از سال 300 تألیف کرد (یاقوت حموی ، ج 6، ص 2444ـ2457). گزیده ای از این کتاب با نام المنتخب من ذیل المذیّل ، از مؤلفی ناشناس ، باقی است . عبداللّه بن احمد فَرغانی (متوفی 362)، محدّث و مورخ ، الصلة یا التاریخ المذیّل یا ذیل التاریخ را به عنوان دنبالة تاریخ طبری تألیف کرد (یاقوت حموی ، ج 4، ص 1493ـ1494؛ ذهبی ، 1401ـ1409، ج 16، ص 132ـ133).
و
ابن جوزی عبدالرحمان بن علی (متوفی 597)، مورخ و واعظ حنبلی بغدادی ، در المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم * که از دیگر تکمله های تاریخ طبری به شمار می آید، حوادث را تا 574 ادامه داد (رجوع کنید به قفطی ، همانجا).
بله نظرات متفاوت است
اين هم هست . مثل همين بحثي كه در اين تاپيك شاهديد در آن زمان نيز حتاما كساني بودند كه چنين ادعائي ميكردند و شايد هم درست بوده نسب ميبردند ولي سيره امام و مشخصات يك امام در تشيع مشخصات خاصي است.
اگر كسي در گفتار و فعل ائمه شيعه در موضوعات و بحثهاي مختلف كمي بررسي كند ايشان را خيلي متفاوت تر از كساني ميبيند كه نسب برادري داشتند و يا حتي امروز هم فكر نكنم كسي را بشود يافت كه اين قدر نماد يك انسان تمام و كمال باشد.
حداقل حقير كه سراغ ندارم.
ياحق
[="]سلام علیکم جمیعاً[/][="]
[/][="]با عرض معذرت از همه ی اساتید محترم بنده قصد دارم 2 حدیث که استادم برایم نقل کرد در اینجا ذکر نمایم که طرفداران این کذاب مفتر یهودی انشاءالله بساطشان را از اینجا جمع کنند و بروند[/][="].
-1- [/][="]قال الامام الباقرعلیه السلام ((من یدعی انه ولدٌ للامام المهدی فالعنوه))منابع:المختصرج2ص23[/][="]/[/][="]الروادع النفوس ص29/الحجة البیضاء ص187/الکفایة فی شرح الغیبه ج2ص1[/]
[="]ترجمه:هرکس ادعاکندکه من فرزندامام مهدی (عج)هستم اورالعنت کنید[/]
[="]
-2- [/][="]قال الامام الجوادعلیه السلام(من یدعی فی عصرالغیبه انه ولد للامام القائم فهومفعول)[/]
[="]منابع:منابع المختصرج2ص25/الروادع ص32/الامام فی العصرالغیبه مرحوم خاتون آبادی ص165./و[/]
[="]هرکس ادعاکند درزمان غیبت من پسرامام مهدی (عج)هستم پس او.....!!!!!!!!!! معنی نکنم بهتره!!!![/]
[="]بروید جمع کنید خودتان را بیسوادها!!!![/][="]( و امامتان را!!!!!!) [/]
[="]شیعه ی امام زمان روحی فداه با این دوز و کلک های صهیونیست از بین نمیرود و انشاءالله به زودی زود با ظهور مولا بساط شیاطینی چون شما برچیده خواهد شد.[/]
البته در خیلی از جا ها به همین صله استناد می کنند
این بنده خدا که می قرمایید متاسفانه تحت تاثیر احادیث جعلی و ضعیف قرار گرفته اندبله علی بن ابیطالب (ع) نماد این انسانهاست
بسم الله
با سلام خدمت شما
سعی کنید حتی الامکان توهین نفرمایید به عنوان برادر کوچک شما
اگر می شود سلسله سند این احادیث را ذکر کنید یک بررسی بکنم
با تشکر
بسم الله
ولی در کل مهدی موعود خواهد آمد چه از شرق چه از مکه خواهد آمد که نشانه های خاصی دارد
بسم الله الرحمن الرحیم
سند این حدیث به قرار ذیل است:
1.اول ان جماعه می باشد که حالت مبهم دارد ومعلوم نیست
2.بزوفری ظاهرا ثقه وجلیل هستند البته به نام بن زکریا غضائری گفته ضعیف جدا بسیار ضعیف است
3.علی بن سنان مهمل می باشد
4.علی بن حسین مشترک ومجهول است
5.احمد بن محمد بن خلیل مهمل است
6.جعفر بن احمد مصری مهمل است
7.عموی او حسن بن علی نیز مهمل ومجهول است
8.پدرش نیز مجهول ومهمل است
مهملی از مجهولی از مهملی روایت کرده
اگر این نصوص می بود اینقدر اختلاف در بین طرفداران ائمه نبود مثلا حدیث لوح جابر که صریح در ان نوشته شده علاوه بر غلو وضعف راویان از نظر تاریخی نیز مشکل دارد که گفته هم زید وهم حضرت باقردر موقع احتضار با جابر صحبت کرده است در صورتی که جابر در دهه 70 هجری فوت کرده ولی حضرت باقر در سال 114 یا 118 قبض روح شده اند چطور همچین فاصله زمانی بوده است بیشتر از 40 سال!!!!!!
در سند ان نیز محمد بن عبدالله است که مجهول است و بعدی صالح بن ابی حماد رازی است که ضعیف ومعیوب است غضائری او را ضعیف شمرده و نجاشی به نامعلوم بودن وضعیت او اذعان می کند ومی گوید خوب وبد دارد بعدی بکر بن صالح است که ضعیف و علامه و غضائری در مورد او گفته اند:بسيار ضعيف است .اوداراي احاديث منفرد غريب است.
او از عبد الرحمان بن سالم که به قول علامه حلی و ممقانی مجهول وضعیف است از ابوبصیر که مشترک است وضعیف هستندکه یکی از انان یحیی بن قاسم است که علی بن ابی حمزه بطائنی رییس او بوده واین اقای بطائنی از روسا رهبران گروه واقفیه به شمار می رفت ودر رجال ابن داود هست أما الغلو فلا ولكن كان مخلطا به غلو نه ولی او مخلوط می کرد واشتباه می کرد دیگری عبد الله بن محمد الاسدي بوده که مهمل و مجهول است و دیگری یوسف بن حارث که جزء گروه بتریه بوده و ليث بن البختري که چیز خاصی در مورد او ذکر نشده در رجال نجاشی وابوبصیر ضمنا کور بوده است.
در ضمن در این حدیث لوح جملات ضد قران دارد که در بعضی موارد متعلق به جبریان است
یکی از دلایلی که انصار کذاب برای حقانیت خود بر آن تأکید دارتد حدیث زیر است که قصد داریم در اینجا بار دیگر مکر دجال گونه ی آنان را افشا کنیم.
عن الامام علی عليه السلام قال : ... ويخرج قبله (المهدی) رجل من أهل بيته بأهل المشرق ، يحمل السيف على عاتقه ثمانية أشهر ، يقتل ويمثل
امام علی (ع) فرمود : ... و مردی قبل از او (مهدی) از فرزندانش به اهل مشرق خروج می کند . او شمشیر را هشت ماه بر دوشش حمل می کند . او می کشد و مُثله می کند.
و او که از اهل بیت امام است کسی نیست جز امام احمدحسن صیامری دروغگو.
توضیح:
1- بدون شک خروج یمانی از یمن است و نه هیچ محل دیگر به حکم این احادیث:
الف) امام باقر (عليه السلام ) :وخروج رجل من ولد عمي زيد باليمن
سيد بن طاووس ، فلاح السائل ص ۱۷۱)
وقيام مردي ازخاندان عمويم زيد دريمن
ب) آن حضرت در حديث ديگري فرموده اند :
...ثم يسير اليهم منصور اليماني من صنعا بجنوده (الفتن ص ۱۷۴)
... سپس منصور يماني همراه سپاهيانش به سوي آنها روانه مي شود .
ج) در روايت دیگرمحل قيام شخصي که چشمان سفياني را از کاسه درمي آورد صنعا معرفي شده است ازامام صادق (عليه السلام ) روايت شده است :
اني يخرج ذلک ولما يخرج کاسر عينيه بصنعا : (نعماني ، الغيبه ص ۳۸۸ باب ۱۴ ح ۶۰)
کجا وچگونه سفياني خروج مي کند درصورتي که آن کس که چشم اورا از کاسه درمي آورد هنوز ازصنعا خروج نکرده است .
2- منظور اهل بیت علیهم السلام از مشرق، یمن نیست و در هیچ جا از یمن به مشرق یاد نشده است . بلکه یمن در جنوب شبه جزیره عربستان است.
3- عزیزان به روایات زیر توجه بفرمایید:
الف) عن الامام علی عليه السلام قال : ... ويخرج قبله (المهدی) رجل من أهل بيته بأهل المشرق ، يحمل السيف على عاتقه ثمانية أشهر ، يقتل ويمثل
امام علی (ع) فرمود : ... و مردی قبل از او (مهدی) از فرزندانش به اهل مشرق خروج می کند . او شمشیر را هشت ماه بر دوشش حمل می کند . او می کشد و مُثله می کند
الملاحم ابن طاووس ص 66 باب 133 . الفتن ابن حماد ص 96 . عقد الدرر ص 129 . جمع الجوامع ج 2 ص 103 . برهان المتقي ص 103 . كنز العمال ج 14 ص 589
ب) عن عيسى الخشاب قال : قلت للحسين بن علي عليهما السلام : أنت صاحب هذا الامر ؟ قال : لا ، ولكن صاحب الامر الطريد الشريد ، الموتور بأبيه ، المكنى بعمه ، يضع سيفه على عاتقه ثمانية أشهر
عیسی خشاب گوید : به امام حسین بن علی (ع) گفتم : آیا شما صاحب این امر هستید ؟ فرمود : خیر ، ولیکن صاحب این امر فراری و بی خانمان است . کسی که خونخواهی پدرش را می کند . و کنیه اش عمویش است . شمشیرش را هشت ماه بر دوشش حمل می کند
الامامة والتبصرة ص 115 . کمال الدین ج 1 ص 318 . بحار الانوار ج 51 ص 133
سوال: مگر پدر او کشته شده که او خونخواهی اش را می کند؟ نخیر بلکه به نظر می رسد منظور از پدرش امام حسین علیه السلام می باشد.
ج) عن أبي بصير قال : قال أبو عبد الله عليه السلام : لا يخرج القائم عليه السلام حتى يكون تكملة الحلقة ، قلت : وكم تكملة الحلقة ؟ قال: عشرة آلاف جبرئيل عن يمينه، وميكائيل عن يساره، ثم يهز الراية ... نشرها رسول الله (صلى الله عليه وآله) يوم بدر، ثم لفها ودفعها إلى علي (عليه السلام)، فلم تزل عند علي (عليه السلام) حتى إذا كان يوم البصرة نشرها أمير المؤمنين (عليه السلام) ففتح الله عليه، ثم لفها وهي عندنا هناك لا ينشرها أحد حتى يقوم القائم عليه السلام ... إنه يخرج موتورا غضبان أسفا لغضب الله على هذا الخلق، يكون عليه قميص رسول الله (صلى الله عليه وآله) الذي كان عليه يوم أحد، وعمامته السحاب، ودرعه درع رسول الله (صلى الله عليه وآله) السابغة ، وسيفه سيف رسول الله (صلى الله عليه وآله) ذو الفقار، يجرد السيف على عاتقه ثمانية أشهر يقتل هرجا
ابی بصیر گوید : امام صادق (ع) فرمود : قائم (ع) خروج نمی کند تا زمانی که حلقه کامل شود . گفتم : حلقه با چه تعداد کامل می شود ؟ فرمود : ده هزار ، جبرئیل از سمت راست و میکائیل از سمت چپ او را همراهی می کنند . سپس پرچم را برمی افرازد ... رسول الله (ص) آن پرچم را در بدر برافراشت . سپس آن را پیچید و به علی (ع) داد . پس آن پرچم نزد علی (ع) بود تا روز بصره (جنگ جمل) که امیر المومنین (ع) آن را بر افراشت . و خداوند او را پیروز گردانید . سپس آن را پیچید و آن پرچم اکنون نزد ما است . کسی آن را برنمی افرازد تا این که قائم (ع) قیام کند ... بدرستی که او خونخواهانه و و غضبناک خروج می کند و متاسفانه به علت غضب خداوند بر این مردم . پیراهنی که رسول الله (ص) در روز احد بر تن داشت را بر تن می کند و عمامه ی او سحاب نام دارد . و زره او زره کامل رسول خدا (ص) است . و شمشیر او شمشیر رسول الله (ص) ذو الفقار است (((آن شمشیر را هشت ماه بر دوشش حمل می کند))) و بی ملاحظه می کشد . الغیبة النعمانی ص 308 . إثبات الهداة ج 3 ص 545 . حلية الأبرار ج 2 ص 633 . بحار الأنوار ج 52 ص 367
د) عن أمير المؤمنين عليه السلام قال : فانظروا أهل بيت نبيكم ، فإن لبدوا فالبدوا ، وإن استنصروكم فانصروهم ، فليفرجن الله الفتنة برجل منا أهل البيت ، بأبي ابن خيرة الاماء لا يعطيهم إلا السيف هرجا هرجا ، موضوعا على عاتقه ثمانية أشهر ، حتى تقول قريش : لو كان هذا من ولد فاطمة لرحمنا ، يغريه الله ببني أمية حتى يجعلهم حطاما ورفاتا ، مَلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا * سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا
امیر المومنین (ع) فرمود : پس نظر کنید به اهل بیت پیامبرتان . اگر سکوت کردند ، سکوت کنید . و اگر از شما یاری خواستند ، آنها را یاری کنید . پس خداوند فتنه ها را توسط مردی از ما اهل بیت از میان می برد . پدرم فدای فرزند بهترین کنیزان . کسی که به آنها جز شمشیر بی ملاحظه ندهد . که به مدت هشت ماه شمشیر بر دوشش است . تا جایی که قریش گویند : اگر از فرزندان فاطمه بود به ما رحم می کرد . خداوند او را بر بنی امیه مسلط می کند تا این که آنها را دگرگون و نابود سازد . آنها ملعون هستند هر کجا یافت شوند ، گرفته و به سختی کشته خواهند شد * سنت خداوند است که در پیشینیان نیز بوده است و هرگز در سنت خداوند تبدیل و تغییر نخواهی یافت
بحار الانوار ج 51 ص 121 . منتخب الاثر ص 238 . شرح نهج البلاغة ابن أبي الحديد ج 7 ص 58 . ينابيع المودة ص 498 باب 96
4- به روایات زیر عنایت بفرمایید:
الف) عن علي بن أبي طالب (ع)، قال: يخرج رجل قبل المهدي من أهل بيته بالمشرق، يحمل السيف على عاتقه ثمانية أشهر، يقتل ويمثل ويتوجه إلى بيت المقدس فلا يبلغه حتى يموت)فلا يقتله أحد حتى يموت(
علی بن ابیطالب سلام الله علیه فرمود: مردی قبل از مهدی از اهل بیت او از مشرق (((خروج))) می کند و (((هشت ماه شمشیرش را به دوش می کشد))) و میکشد و مثله می کند و به سوی بیت المقدس می رود (پس به آنجا نمی رسد و می میرد)( پس کسی او را نمی کشد تا می میرد) كتاب الفتن؛ نعيم بن حماد المروزي
ب) عن محمد بن الحنفية: ثم تخرج من خراسان رايات سود قلانسهم سود وثيابهم بيض، على مقدمتهم رجل يقال له شعيب بن صالح من تميم، يهزمون أصحاب السفياني، حتى تنزل ببيت المقدس توطئ للمهدي سلطانه. ابن حماد ص 86
از محمد بن حنفیه: از(((خراسان))) سپاهي حركت مي كند كه كمربند هاي سياه و پيراهن سفيد پوشيده‌اند، جزو پيش قراولان سپاه، فرمانده‌اي است به نام شعيب بن صالح از بنی تمیم آنان سپاهيان سفياني را شكست داده، گريزان مي كنند و در بيت المقدس فرود مي آيند و زمينه ظهور حضرت مهدي(ع) را پايه ريزي مي كنند.
ج) قال الباقر سلام الله علیه: لابد لبني فلان أن يملكوا ، فإذا ملكوا ثم اختلفوا تفرق كلهم و تشتت أمرهم حتى يخرج عليهم الخراساني و السفياني : هذا من المشرق ، و هذا من المغرب ، يستبقان إلى الكوفة كفرسي رهان : هذا من هنا ، و هذا من هنا حتى يكون هلاك بني فلان على أيديهما ، أما إنهما لا يبقون منهم أحدا بحار الأنوار ،مجلسي ، ج 52
حتما بني فلان حاکم مي شوند . بعد از حاکميت دچار تفرقه و تشتت شده تا اين که خراساني و سفياني بر آن ها خروج مي کنند . خراساني از (((مشرق))) و سفياني از مغرب.
نتایج:
· بدون شک لفظ مشرق بر یمن دلالت نمی کند.
· بدون شک یمانی از یمن خروج می کند.(و نه ظهور)
· بدون شک کسی که از مشرق خروج می کند ( و نه ظهور) یمانی نیست.
· بدون شک منظور از مشرق خراسان است.
· بدون شک کسی که از مشرق خروج می کند 8 ماه شمشیر به دوش دارد.
· بدون شک کسی که از مشرق خروج می کند به بیت المقدس می رود.
· بدون شک کسی که 8 ماه شمشیر به دوش دارد از اهل بیت امام است.
· بدون شک کسی که 8 ماه شمشیر به دوش دارد به بیت المقدس می رود.
· نتیجه کلی: روایاتی که به خروج فردی از اهل بیت امام مهدی سلام الله علیه درمشرق اشاره دارد که هشت ماه شمشیر به دوش می کشد به هیچ وجه من الوجوه به یمانی منطبق نمی شود و با توجه به ظواهر روایات ، منظور به سید خراسانی نزدیک است.گرچه انشاءالله ثابت خواهیم کرد منظور خود امام عصرارواحنا فداه است.اما بلا شک یمانی نیست.
جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عج صلوات.
بنده توهین نکردم برادر. نقل روایت که توهین نیست.
و حتی اگر توهین کنم، جواب کسانی که به کمک یهود و وهابیت قصد ریشه کن کردن شیعه یا ایجاد تفرقه را دارند را باید با احترام بدهیم؟
به خدا اگر قدرت اجرایی داشتم یک شبه همه را اعدام میکردم. ملعونین
[="Teal"]جواب سوال ما شیاد این هفته بیاید شیاد.....[/]
با سلام و عرض ادب
الف) معنای اولین مومنان هر چه باشد، ربطی به مقام امامت نخواهد داشت، وبا این عبارت نمی توان جایگاه امامت اصطلاحی در نزد شیعه ساخت.
ب) اینکه بعد از امام زمان علیه السلام بلافاصله رجعت اتفاق می افتد اعتقاد شیعه امامیه است، وشما عالمی را نام ببرید که شیعه باشد و چنین دیدگاهی را نداشته باشد.
اگر نگاهی به ابتدای کتاب شریف کافی«کتاب الحجة» بیندازید ابواب متعدی را خواهید دید مبنی بر اینکه: زمین هیچگاه خالی از حجت نیست؛ حجت خدا بر خلقش برپا نشود مگر به وجود امام؛ اگر در روی زمین دو نفر بیشتر باقی نماند یکی از آنها حجت خدا است؛ نشناختن امام موجب مرگ جاهلی است؛ راهنمایان تنها ائمه هستند؛ ائمه خلفای خدایند؛ ائمه ارکان زمین می باشند؛ جدا نشدن قرآن از امام معصوم؛ قرآن به سوی امام هدایت می کند؛ عرض اعمال بر امام معصوم و...
ادعای اینکه بعد از امام زمان امر به فرزندشان منتقل می گردد مخالفت صریح و رد روایات متواتر منقوله از جانب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام است. والبته افسوس بر شمااست که به واسطه غرق شدن در خرافات فراموش نمودید که وصیت اصلی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تمسک به ثقلین(قرآن و عترت) بود؛ قرآن و عترتی که هیچ گاه از هم جدا نمی شوند تا سر حوض کوثر که بر آن حضرت وارد شوند.
قالَ رَسُولُ اللّه (صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم): «إنّى تارِكٌ فِيكُمُ الثّقلَيْن، كِتابَ اللّهِ وَعِتْرَتى، أَهلِ بَيْتى، ما إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً، وَإِنَّهُما لَنْ يَفْتَرِقَا حَتّى يَرِدا عَلَىَّ الْحَوضَ».[1]من در ميان شما دو امانت نفيس و گرانبها مى گذارم، يكى كتاب خدا و ديگرى عترت من است مادامى كه شما به اين دو تمسك مى جوييد گمراه نمى شويد و اين دو يادگار من، هيچ گاه از هم جدا نمى شوند تا در كنار حوض بر من وارد شوند.
بیان چند روایت در مورد حجت بعد از امام مهدی علیه اسلام
1- شيخ حسن بن سليمان در كتاب «منتخب البصائر» از بهاء الدين سيد على بن عبد الحميد حسينى باسناد خود از احمد بن عقبه از پدرش روايت ميكند كه از حضرت صادق عليه السّلام پرسيدند: آيا رجعت صحيح است؟ فرمود: آرى. گفتند: نخستين كسى كه مىآيد كيست؟ فرمود: حسين عليه السّلام است كه بعد از ظهور قائم عليه السّلام مىآيد.
عرض شد آيا همه مردم با او هستند؟ فرمود: نه بلكه چنان است كه خدا ميفرمايد يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً مردمى بعد از مردمى مىآيند.[2]
2- همچنین آن حضرت فرمودند: امام حسين با يارانش كه با وى كشته شدند در حالى كه هفتاد پيغمبرى كه با حضرت موسى بن عمران برانگيخته شدند با اوست، بازگشت بدنيا مي كنند. قائم، انگشتر خود را بامام حسين مي دهد چون قائم رحلت كند، امام حسين عليه السّلام او را غسل ميدهد و كفن ميكند و حنوط كرده در قبر مي گذارد.[3]
3- کلینی در کافی در تفسیر آیه شریفۀ «ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَ أَمْدَدْناكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ جَعَلْناكُمْ أَكْثَرَ نَفِيراً»؛ (اسری/6).سپس شما را بر آنها چيره مىكنيم و شما را به وسيله داراييها و فرزندانى كمك خواهيم كرد و نفرات شما را بيشتر (از دشمن) قرار مىدهيم.
از امام صادق علیه السلام نقل می کند که حضرت فرمودند: مقصود خروج حسين علیه السلام است در رجعت با هفتاد تن از اصحابش كه با او شهيد شدند با خودهاى زرندودى كه دو رويه دارند، و به همه مردم ابلاغ مىكنند كه اين حسين است كه خروج كرده، نبايد مؤمنان در باره او شك كنند، او نه دجال است و نه شيطان، و حجت قائم هم ميان شما است و چون در دلهاى مؤمنين بر جا شد كه آن حضرت حسين علیه السلام است، موت حجت قائم در رسد و آنكه وى را غسل دهد و كفن كند و حنوط نهد و در گورش گذارد حسين بن على علیه السلام است چون متولى امام جز امام نباشد[=Traditional Arabic].[=Traditional Arabic][4]
[1]. حدیث ثقلین حدیث متواتری است که در اکثر کتب عامه و تمام کتب روایی شیعه آمده است.
[2].مختصر بصائر الدرجات،ص:48.
[3].مختصر بصائر الدرجات،ص48:«عن أحمد بن محمد الأيادي يرفعه إلى أحمد بن عقبة عن أبيه عن أبي عبد الله علیه السلام سأل عن الرجعة أحق هي قال نعم فقيل له من أول من يخرج قال الحسين علیه السلام يخرج على اثر القائم علیه السلام قلت ومعه الناس كلهم قال لا بل كما ذكر الله تعالى في كتابه يوم ينفخ في الصور فتأتون أفواجا قوم بعد قوم .
وعنه عليه السلام ويقبل الحسين علیه السلام في أصحابه الذين قتلوا معه ومعه سبعون نبيا كما بعثوا مع موسى بن عمران علیه السلام فيدفع إليه القائم علیه السلام الخاتم فيكون الحسين عليه السلام هو الذي يلي غسله وكفنه وحنوطه ويواري به في حفرته» .
[=Calibri][4].الکافی، ج8،ص20:«. وبإسنادي عن محمد بن يعقوب ، عن عدة من أصحابنا ، عن سهل بن زياد ، عن محمد بن الحسن بن شمون ، عن عبد الله بن عبد الرحمن الأصم ، عن عبد الله ابن القاسم البطل ، عن أبي عبد الله ( عليه السلام ) في قوله ...( ثم رددنا لكم الكرة عليهم ) * خروج الحسين ( عليه السلام ) ، يخرج في سبعين من أصحابه ، عليهم البيض المذهبة لكل بيضة وجهان ، ( يؤذن المؤذنون ) إلى الناس أن هذا الحسين ( عليه السلام ) قد خرج حتى لا يشك المؤمنون فيه ، وأنه ليس بدجال ولا شيطان ، والحجة القائم بين أظهرهم ، فإذا استقرت المعرفة في قلوب المؤمنين أنه الحسين، جاء الحجة الموت ، فيكون الذي يغسله ويكفنه ويحنطه ويلحده في حفرته الحسين بن علي ( عليهما السلام ) ، ولا يلي الوصي إلا الوصي».
الف) ظاهرا فراموش نمودید که سعی شما و دوستتان از ابتدای ورود به بحث اثبات دوازده حجت و امام بعد از امام مهدی علیه السلام بود است؛ امامتی همتای امامت ائمه دوازده گانه از امام علی تا امام مهدی علیهم السلام است نه امامتی همچون امامت حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه؛ که فاصله بین آنها به فاصلۀ زمین تا آسمان است.
ب) در تعابیر روایات مهدیون تعبیر امام به کار نرفته است؛ زیرا آنان در زمان خودشان هدایتگری به امام زمان خود می کنند نه اینکه خود امام و مقتدای مردم بوده باشند.
با سلام و عرض ادب و تشکر از دوستانی که در این بحث شرکت فرمودند.
دوستان گرامی در خاتمه بحث اگر نکته ای قابل توجه باقی مانده را بیان فرمایند تا بحث به اتمام رسد.
موفق باشید.
سلام علیکم و رحمت الله
جناب استاد از زحمات حضرتعالی و سایر برادران جهت رسوایی این کذاب یهودی تشکر می کنم. خواهشمندم اگر ممکن باشد ببرای رسوایی این جماعت و نجات دادن جوانان از این خطر به صفحه ی نقد این جماعت در فیسبوک تشریف بیاورید تا از علم و تجربه شما استفاده کنیم. چرا که به دلیل شرایط خاص این شبکه ی اجتماعی اکثر جوانان در آن محیط جذب این فرقه می شوند و این ها هم خوب فهمیدند که از کجا شروع کنند. محیطی که اکثرا جوان و بی اطلاع یا کم اطلاع از تعالیم و احادیث اسلامی هستند.
سلمکم الله جمیعا
http://www.facebook.com/groups/NaqdeAhmadAlhasan/
[="Times New Roman"]سلام عليكم جميعا و رحمه الله و بركاته
با سپاس از استاد صدراي گرامي و از دوستاني كه حضور داشتند و باعث طرح اين مباحث و ياداوري وظيفه ما بر ما شدند.
بله اين كلام شما حق است و
خطرناك
متاسفانه اين مساله تبديل به فاجعه اي دارد ميشود در اين صفحات.
و مطمئنم اگر علماء اين مساله را مطلع شوند حتما واكنش نشان خواهند داد.
اميدوارم همتي ايجاد شود قبل از هر خسراني
ومن الله التوفيق
ياحق