جمع بندی آیا اعتقاد قلبی بدون داشتن حجاب کافی است؟
تبهای اولیه
سلام وقت همه بزرگواران بخیر >
مدت هاست این صحبتبرای من جای سوال شده! آیا این که صرف اعتقاد داشته باشیم ! یعنی اینکه بگیم من دلم پاکه ! شما نگاهت رو درویش کن درسته ؟
آیا اینکه حجاب نداشته باشیم اما قرآن به سر بگیریم درسته ؟
خواهشی دارم از اساتید محترم بحث که نظرشون روبفرمایند و همچنین همه کاربران محترم که دیدگاه شخصی شون درج بفرمایین
ارادتمندیم
[FONT=microsoft sans serif]
[FONT=microsoft sans serif][FONT=microsoft sans serif][FONT=microsoft sans serif]پس اگر کسی به خوبی رعایت حجاب میکنه این امر میتونه دلیلی باشه برای عفیف بودن اون شخص. عفاف با علائم و نشانه های رفتاری و گفتاری همراهه و وجودش بستگی به وجود نشانه های اون داره پس حفظ عفاف بدون رعایت نشانه های اون ممکن نیست. عفّت نمیتونه یک امر صرفا درونی باشه و هیچ علامت بیرونی نداشته باشه.
[FONT=microsoft sans serif][FONT=microsoft sans serif][FONT=microsoft sans serif]اما در عین حال این صحبت به معنی عدم عفیف بودن افراد بدحجاب نیست.
[FONT=microsoft sans serif][FONT=microsoft sans serif]
[FONT=microsoft sans serif]
[FONT=microsoft sans serif]
[FONT=microsoft sans serif]
[FONT=microsoft sans serif] توجه به فلسفه ی حجاب میتونه به یک زن در رعایت پوشش اسلامی کمک کنه چرا که هدف آموزه های اسلام تضمین سلامت وسعادت فرد وجامعه هست این که حتی اگه زن رعایت پوشش در جامعه نداشته باشه وبگه همین که دل پاکه کافیه آیا این امر میتونه تضمینی برای سعادت اون جامعه باشه«پس لازمه خانم ها توجه کنند که حتی اگر بدون حجاب، اما در عین حال عفیف و پاک باشند، آیا مردان هم همینگونه اند ، و هوسبازی نمیکنند ؟
توجه به این نکته میتونه زن را برای رعایت پوشش مجاب کنه
حجاب به معنای تنها پوشش نیست.حجاب به معنای حیا و پرهیز از گناهان و کارهایی که ممکن است انسان را به خطا بیندازد هم هست.
اما اگر منظور شما از حجاب داشتن پوشش است حجاب یکی از واجبات دین است که باعث میشود اعتقاد قلبی دچار اسیب نشود.
اگر با خودمان صادق باشیم همه انسان ها میل به زیبا بودن دارند و همه به گونه ای هستیم که میخواهیم همیشه بهترین باشیم.
حالا با کمی تامل در این موضوع فکر کنیم نداشتن پوشش باعث چه حسی در فرد میشود؟
بهترین بودن؟
همیشه زیبا بودن؟
پز دادن؟
فخر فروشی؟
باعث به گناه افتادن دیگران به خاطر میل به زیبایی شخصی؟
از بین رفت امنیت شخصی؟
عشوه؟
ریختن حیای ذاتی؟
شکسته شدن بعضی از خطوط قرمز در معاشرت ها؟
تغییر نگاه جامعه به فرد و القای بعضی از ویژگی ها به ضمیر ناخود آگاه فرد؟
سرگرم کردن شخص به لذات؟
فکر کردن به این امر که چرا راحبه های مسیحی حتی تا الان پوشش خود را حفظ کرده اند؟
در یکی از ادیان انحرافی آمده است که ازدواج باعث میشون روح تعبد از شخص گرفته شود وخلوص از بین برود و عشق به خدا بین خدا و شخص دیگری تقسیم شود این گفته کاملا افراطی از زبان یک شخص غیر مسلمان کمی در این بحث جای فکر دارد که چگونه ممکن است ازدواج باعث اختلال در روح پرستش شود ولی سرپیچی از فرامین یا انجام ندادن یک حرکت کوچک تر نسبت به ازدواج اینگونه نباشد.
کسی که اعتقاد قلب و درونی محکمی داشته باشد عاشق معبود خود میشود و چگونه ممکن است فرامین معبودش را اطاعت نکندو عشق خود را نسبت به او نشان ندهد؟؟؟؟
طبیعتا در این نوع اعتقاد نقص دیده میشود و اعتقاد ناقص ممکن است دچار لغزش شود.
سوال:
آیا اعتقاد قلبی بدون داشتن حجاب کافیست؟
پاسخ:
اگه بخواهیم در رابطه با حجاب صحبت کنیم می تونیم بگیم حجاب هم در بُعد درونی تعریف داره وهم در بُعد بیرونی.در واقع تجلی بُعد درونی حجاب ،رعایت عفت وحیاست وتجلی ونمود بُعد بیرونی حجاب،همون پوشش وحفظ ظاهر.هرچه که انسان انجام میده بازتاب عقیده ی درونی ومیزان باور وایمانش هست .وصد در صد رفتار یک انسان عقیده مند و بی عقیده، متفاوته.
پس اگر کسی به خوبی رعایت حجاب میکنه این امر میتونه دلیلی باشه برای عفیف بودن اون شخص. عفاف با علائم و نشانه های رفتاری و گفتاری همراهه و وجودش بستگی به وجود نشانه های اون داره پس حفظ عفاف بدون رعایت نشانه های اون ممکن نیست. عفّت نمیتونه یک امر صرفا درونی باشه و هیچ علامت بیرونی نداشته باشه.
اما در عین حال این صحبت به معنی عدم عفیف بودن افراد بدحجاب نیست .چراکه دلایل بدحجابی متعدد هست که یکی از اونها بی عفتی هست اما دلایل دیگر همچون جهل وغفلت وناآگاهی وحتی گاهی لجبازیهای کودکانه ناشی از جهل وبعضا عقده ی حقارت وخود کم بینی و....میتونه دلیله بدحجابی باشه.
در واقع می شه گفت به واسطه ی حجاب ،ظاهر ما از گناه منع می شه وبه واسطه ی عفت، باطن ما از گناه منع می شه.عفاف نوعی حجاب درونیه که انسان را از گناه باز میداره.
البته فراموش نکنیم که تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگیهای عمومی وبدیهی انسانه؛ بنابراین، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثّر متقابل وجود داره.
توجه به این نکته هم لازمه که کسی که حجاب ظاهری داره نمیشه نتیجه گرفت که حتما به تمام مراتب عفاف دسترسی پیدا کرده ،همونطور که کسی که رعایت حجاب نمیکنه ومیگه دل باید پاک باشه اون هم به همه ی مراتب عفاف دسترسی پیدا نکرده. انسان بد حجاب با دل پاک و اخلاق خوب ویا برعکس شخص باحجاب با اخلاق بد ویا دل ناپاک هر کدوم در یه مرتبه ای دچار تزلزل هستند که باید در رفع این عیوب اقدام کنند.
حکمت حجاب، سنجش میزان عبودیت واطاعت بندگان است. بانوان با حفظ حجاب میتونند در زمره اطاعتکنندگان الهی قرار بگیرن.
توجه به فلسفه ی حجاب میتونه به یک زن در رعایت پوشش اسلامی کمک کنه چرا که هدف آموزه های اسلام تضمین سلامت وسعادت فرد وجامعه هست این که حتی اگه زن رعایت پوشش در جامعه نداشته باشه وبگه همین که دل پاکه کافیه آیا این امر میتونه تضمینی برای سعادت اون جامعه باشه«پس لازمه خانم ها توجه کنند که حتی اگر بدون حجاب، اما در عین حال عفیف و پاک باشند، آیا مردان هم همینگونه اند ، و هوسبازی نمیکنند ؟
توجه به این نکته میتونه زن را برای رعایت پوشش مجاب کنه