جمع بندی آیا خداوند عادل است؟ (تبعیض در قوانین جامعه)
تبهای اولیه
یکی از اقوام نرفت سربازی هم سن خودم هست ازدواج کرد (به ظاهر هم که اهل نماز و خدا و این حرفا هم نیست بگذریم) نرفت سربازی قانون سند به نام کردن خونه برداشته شد نرفت قانون سند ماشین هم برداشته شد....نرفت الان خیلی خوشگل (اگه قانون جدید تصویب بشه ) با ده تومن سربازیشو می خره
حالا ماها گفتیم بابا حداقل یه وضعیت حداقلی داشته باشیم که دختر مردم رو و ایضا خودمون رو بدبخت نکنیم بعد بریم ازدواج کنیم گفتیم درس بخونیم بعدش بریم سر یه کار، بعدش رفتیم سربازی بعدش هر جا که رفتیم کار کنیم کسی به ما کار نداد الان هم که در خدمت شماییم
جالبه این آدم با مدرک زیر دیپلم رفته جایی سر کار که تقریبا تخصص من است من می گم همه قوانین مملکت درست ...... آیا این عدالت خداست یکی که کمتر تلاش می کنه بیشتر نتیجه بگیره و مایی که هی تلاش می کنیم هیچی ، فقط به خاطر اینکه متاهله ....آخه این چه عدالتیه؟؟؟؟؟؟؟؟
حالا ماها گفتیم بابا حداقل یه وضعیت حداقلی داشته باشیم که دختر مردم رو و ایضا خودمون رو بدبخت نکنیم بعد بریم ازدواج کنیم گفتیم درس بخونیم بعدش بریم سر یه کار، بعدش رفتیم سربازی بعدش هر جا که رفتیم کار کنیم کسی به ما کار نداد الان هم که در خدمت شماییم جالبه این آدم با مدرک زیر دیپلم رفته جایی سر کار که تقریبا تخصص من است من می گم همه قوانین مملکت درست ...... آیا این عدالت خداست یکی که کمتر تلاش می کنه بیشتر نتیجه بگیره و مایی که هی تلاش می کنیم هیچی ، فقط به خاطر اینکه متاهله ....آخه این چه عدالتیه؟؟؟؟؟؟؟؟یکی از اقوام نرفت سربازی هم سن خودم هست ازدواج کرد (به ظاهر هم که اهل نماز و خدا و این حرفا هم نیست بگذریم) نرفت سربازی قانون سند به نام کردن خونه برداشته شد نرفت قانون سند ماشین هم برداشته شد....نرفت الان خیلی خوشگل (اگه قانون جدید تصویب بشه ) با ده تومن سربازیشو می خره
سلام وعرض ادب،
اشکال شما به عدالت خدا بر نمی گردد. بلکه مربوط به وجود تبعیض یا عدم اجرای صحیح قانون، وبه تعبیر بهتر عدم وجود شایسته سالاری است. اینها را نمی توان به حساب خدا گذاشت تا بی عدالتیش اثبات شود.
خداوند عادل است. چون همه چیز را سر جای خود قرار می دهد. چنانچه شهید مطهری در کتاب عدل الهی خود این مساله را به خوبی بحث کرده است. ویکی از مصادیق این عدالت مختار خلق کردن انسان بوده است. خداوند انسان را با اختیار آفریده است. لذا اعمالش حساب وکتاب دارد.
برنامه ریزی برای آینده زندگی وتلاش با اختیار خود ماست. اما دنیایی که دار تزاحم است. ودر آن ظالم ومظلوم قرار دارد. اگر قرار باشد. مسئول جایی در گزینش خود مجبور باشد. یعنی خداوند بخواهد واو مثل یک ربات انجام دهد. دیگر اختیاری این وسط نیست.
با این حساب وقتی حق ملک سلمان قاتل کودکان است که اعدام شود. چرا باید سر سیخ نمر با شمشیر قطع شود؟ این بی عدالتی نیست؟
خیر نیست. مامکلفیم که به وظیفه عمل کنیم. وبه اندازه وسع وتوان مان تلاش کنیم. لا یکلف الله نفسا إلّا وسعها.
در ثانی شما چقدر برای رسیدن به آن چیزی که می خواهید تلاش کرده اید؟ لیس للإنسان إلّا ما سعی، انسان به اندازه تلاشش نتیجه می گیرد.
مطلب دیگر اینکه در قرآن آیه قشنگی است. که می فرماید: عسی أن تحبّوا شیئا وهو شرّ لکم، چه بسا چیزی را دوست داشته باشید. ولی در واقع آنچیز به ضرر شماست.
شما الان تصور می کنید جایی که آن شخص رفته، حق شما بوده. در حالی که اگر می رفتید چه بسا آینده خوبی در انتظار شما نبوده، ودرست نمی توانستید عمل کنید. ودر آینده شرایط بهتری پیش بیاید.
مطلب دیگر: ما چقدر در انجام وظیفه خود در برابر خداوند متعال درست عمل می کنیم. که انتظار داریم خداوند حتی در شغل یابی ما هم خوب عمل نماید؟ نمازی که می خوانیم چقدرش برای خداوند است؟ همین خداوند در سوره طلاق فرموده است: من یتق الله یجعل له مخرجا ویرزقه من حیث لا یحتسب، کسی که اهل تقوا باشد خداوند از جایی که گمان نمی برید. روزی او را می رساند.
وهمین خداوند در قرآن روزی نه انسانها بلکه همه موجودات را ضمانت کرده است. ما من دابّة في الأرض إلّا علی الله رزقها.
مطلب دیگر:
رویه غلط جامعه را نمی توان به حساب خداوند گذاشت، در حال حاضر سرنوشت همه جوانان ما ختم به کنکوری شده است. که الان تجاری هم شده، با پول بدون کنکور درس بخوان، مدرک بگیر، بدون کنکور در میدان انقلاب تهران وخیلی جاها پایان نامه دکتری وغیره برات می نویسند. وبازار کار غیر شفاف که وجودی دارد. در عین روابطی که بر ضوابط می چربد. شما بفرمایید،
وقتی بنده ها درست عمل نمی کنند، تقصیر خداوند چیست؟
در ثانی، مگر ما چقدر کار کارمندی ودولتی داریم که اینهمه آدم آنجا مشغول باشند؟ خیلی از جوانان ما بخاطر گرفتن مدارک دانشگاهی غیر میز نشینی را قبول ندارند. مگر کشور ما چقدر فرصت شغلی مخصوصا الان که خیلی از نیروها دارند تعدیل می شوند. وعذر قرار دادی ها خواسته می شود. دارد که همه اینها کار کنند.
در امور سختی مثل کشاورزی، یا کارهای عملیاتی مرتبط به رشته افراد هم کم کسی حاضر به کار کردن است.
منظور از تمام این سخنان شما نبودید بلکه تصویری از وضعیت فعلی بود.
با این شرایط خداوند چکار باید بکند؟
توکل به خدا:
ما چقدر به خدا اعتماد داریم وبه او توکل میکنیم؟
توکل به معنای اعتماد بر غیر است وتوکل بر خدا یعنی اعتماد برخدا. کسی که به خدا اعتماد میکند یعنی چون خدا را مهربان وخیرخواه خود می داند بر او اعتماد می کند وخواست او را مقدم بر خواست خود قرار می دهد.
در لغت گفته اند:
التَّوْكِيلُ: أن تعتمد على غيرك و تجعله نائبا عنك(مفردات راغب، ص882)، توکیل یعنی بر غیر خودت اعتماد می کنی واو را نائب از خودت قرار می دهی.
اگر ما توحید را درست فهمیده باشیم وبه آن رسیده باشیم خواهیم دید که خداوند خیر ما را بهتر از ما می خواهد. لذا اگر بر او اعتماد داشته باشیم هرگز شکست نخواهیم خورد.
اما نمی شود انتظار داشت که خدا همان چیزی را برای برای ما بخواهد که ما دوست داریم. چون:
عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (بقره/216)، بسا چيزى را خوش نمىداريد و آن براى شما خوب است، و بسا چيزى را دوست مى داريد و آن براى شما بد است، و خدا مىداند و شما نمى دانيد.
~اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ وَكيلٌ (زمر/62)، خدا خالق هر چیزی است وبرهر چیزی وکیل است.
توکل یعنی اینکه من تلاشم را انجام دهم ولی همه کار خدا را بدانم وبجای اینکه بر عمل خویش اعتماد داشته باشم.
اگر توکل ما به خدا باشد به مشکل بر نمی خوریم.
[="Tahoma"][="Black"]مفهوم عدل: معنای لغوی عدل، برابری و برابر کردن است و در عرف به معنای رعایت حقوق دیگران در برابر ظلم (تجاوز به حقوق مردم ) است. در تعریف عدل آمده است: «اعطاء کل ذی حق حقه » همچنین معانی دیگری برای عدل ذکر شده است؛ لیکن معنایی از عدل که به خداوند نسبت می دهیم عبارت است از: «رعایت استحقاق ها در افاضه وجود و امتناع نکردن از افاضه و رحمت به آنچه امکان وجود یا کمال وجود دارد». بنابراین عدل خداوند عبارت است از فیض عام و بخشش گسترده در مورد همه موجوداتی که امکان هستی یا کمال در هستی دارند؛ بدون هیچ گونه امساک یا تبعیضی.
در اینجا ممکن است سؤال شود: چرا در جهان تبعیض وجود دارد؛ چرا یکی سفید است و دیگری سیاه؟ یکی زشت است و دیگری زیبا؟ یکی سالم است و دیگری ناقص؟
در پاسخ گفتنی است: آنچه در نظام خلقت وجود دارد، تفاوت است؛ نه تبعیض و آنچه مذموم می باشد، تبعیض است نه تفاوت. لازمه عدل، برابر قرار دادن همه انسان ها یا همه اشیا نیست؛ مثلا" معلم عادل کسی نیست که همه شاگردان را - خواه کوشا باشند و خواه تنبل - به طور یکسان مورد تشویق و توبیخ قرار دهد و قاضی عادل کسی نیست که مال مورد نزاع را به طور مساوی بین طرفین دعوا تقسیم کند؛ بلکه معلم عادل، کسی است که هر کدام از شاگردان را به اندازه استحقاقشان، ستایش یا نکوهش کند و قاضی عادل کسی است که مال مورد نزاع را به صاحبش بدهد. پس مقتضای حکمت و عدل الهی این نیست که همه مخلوقات را یکسان بیافریند؛ بلکه اقتضای حکمت این است که جهان را به گونه ای بیافریند که موجودات مختلف متناسب با هدف نهایی باشند. در این رابطه اجزای عالم اشیا نباید گسسته و جدا از یکدیگر در نظر گرفت، بلکه باید آنها را به صورت مجموعی که هر عضو واقعا" و تکوینا" جزء و عضو یک نظامند و در این صورت هر امر جزیی و موردی باید با نظام سنجیده شود. در یک مجموعه، هر جزء موقعیت خاصی دارد که برحسب آن، کیفیت خاصی را دارا می شود.
جهان چون چشم و خط و خال و ابروست که هر چیزی به جای خویش نیکوست[/]
من یتق الله یجعل له مخرجا ویرزقه من حیث لا یحتسب، کسی که اهل تقوا باشد خداوند از جایی که گمان نمی برید. روزی او را می رساند.
الان که دارم این متن رو می نویسم وعده غذای نهارم رو نصف کردم که شب هم بخورم چرا چون دولت محترم روحانی غذا رو گرون کرده و این نصف کردن غذا فقط مختص من نیست خیلی از بچه های خوابگاه دارن به همین روش عمل می کنند.....منی که دارم این رو می نویسم توی یکی از بهترین دانشگاه های ایران دارم در مقطع تحصیلات تکمیلی درس می خونم کسی نیستم که برم پایان نامه ام را از وسط میدون انقلاب جمع کنم اما خیلی از بچه های همین دانشگاه و خوابگاه دارن پایان نامه هاشون رو می فروشن از بدبختی و اوضاعی که دارند که هم خیانت به خودشون می کنن و هم به بقیه.کاری که سیستم آموزشی کرده و می کنن اینه که این سیستم ارزش آب دهان انداختن بهش رو هم نداشته باشه شما یه مقایسه به خارج بفرمایید......
چرا خدا از جایی که گمان نمی کنیم به ما روزی می ده آخه خدایا یه نقطه روشن فقط یه نقطه روشن جلو ما بذار که دلمون به اون خوش باش یه ذره آرامش داشته باشیم بتونیم کار کنیم از فرط استرس نمی تونم درست کار کنم و تمرکز داشته باشه از صفحه سیاهی که جلوم هست.....
گفتین هر نفر به اندازه تلاشش نتیجه می بینه من به شخصه دارم چوب بیشتر کار کردنم رو هم دارم می خورم نمی دونم این چه وضعیتیه
وقتی بنده ها درست عمل نمی کنند، تقصیر خداوند چیست؟
آخه این چه جور خلقتی هست که بشر باید هی به سمت تاریکی بره تا یکی بیاد یه انقلاب کنه و یه چیز درست بشه آخه چرا بشریت به سمت امید و فضای مثبت پیش نمی ره .....
دانشجو واقعی اهل کار کردنه وگرنه نمی رفت ساعت هایی بالای 10 ساعت روزانه با کتاب ها و منابع ور بره اون هایی که نشستن پشت میزها می گن ما دانشجو بودیم که نبودند اتفاقا کاری هم که براتون عنوان کردم یه کار عملی بود نه نشستن پشت میز.......
اساسا مشاوران و مسولان دارای یه تفکر از پیش تعیین شده هستند ولی به هر جهت مباحث سوال برانگیز رو براتون برجسته کردم
با سلام
بســــــــم الله الرحمــــــن الرحیــــــــــم
إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِساب . همانا خداوند هر کس را که بخواهد ، بی حساب روزی می دهد . بغیر حساب سه معنی دارد :
1- آنچه را می دهد ، به این حساب نبوده که در قبال حسناتی باشد که انجام داده ای .
2- از آنچه داده حساب نمی کشد .
3- بی اندازه و بی حساب و زیاد می دهد .
به خودتان رجوع کنید ببینید این نعماتی را که خداوند به شما داده بابت کدام یک از کارهایی بوده که شما انجام داده اید ؟ از همان اول محاسبه کنید که ما برای خدا چکار کرده بودیم که خداوند این بدن سالم را به ما داد ؟ این عقل سالم را به ما داد ؟ این رزق را به ما داد ؟ این پدر و مادر را به ما داد ؟ واقعاً چکار کرده بودیم ؟
این چیزهای را که داریم ، چه از جنبه های مادی و چه از جنبه های معنوی، که اگر درست نگاه کنیم می بینیم واقعاً ما چکار کرده بودیم که در یک خانواده شیعه اثنی عشری متولد شدیم ؟ حالا اگر در یک خانواده وهابی و یا کافر متولد شده بودیم تا رسیدن به این نقطه که الآن شما قرار دارید چقدر راه داشتیم ؟ و تا رسیدن به تشیع و ولایت اهل بیت (ع) چقدر راه داشتیم و چقدر راه طولانی بود .واقعاً ما چکار کرده بودیم که پدر و مادرمان شیعه و در یک جامعه شیعه متولد شدیم ؟
چکار کرده بودیم که سر از این جلسات قرآن و معارف اهل بیت (ع) درآوردیم ؟ اینها عطاهای بغیر حساب خداوند است .
خدا در مورد روزیی که به مؤمنین داده است ، از آنها حساب نمی کشد و سؤال نمی کند ، بلکه از دلشان و محبتشان که امانت خدا نزد مؤمن است ، سؤال می کند که به چه کسی سپرده اند . حالا که خدا از روزی سؤال نمی کند ، تو هم از او سؤال نکن . چون دستور دادن به صاحبخانه عیب است . گله و شکایت هم نکن . اگر هم یک وقت از دهانت پرید ، زود استغفار کن .
گفتین هر نفر به اندازه تلاشش نتیجه می بینه من به شخصه دارم چوب بیشتر کار کردنم رو هم دارم می خورم نمی دونم این چه وضعیتیهچرا خدا از جایی که گمان نمی کنیم به ما روزی می ده آخه خدایا یه نقطه روشن فقط یه نقطه روشن جلو ما بذار که دلمون به اون خوش باش یه ذره آرامش داشته باشیم بتونیم کار کنیم از فرط استرس نمی تونم درست کار کنم و تمرکز داشته باشه از صفحه سیاهی که جلوم هست.....
بنده شرایط که می فرمایید درک میکنم. وخود نیز از مصادیق مواردی هستم که شما می فرمایید. چون من هم می دانم که خیلی از مسئولان ما کسی که زا نظر مدرک یا توانایی قوی تر از خودشان باشد. زیر آبش می زنند.
اما برادر اینهایی که می فرمایید اولا ظلم برخی بندگان است نه خداوند متعال، لذا ما نباید بی عدالتی برخی انسانها را به پای خداوند متعال قرار دهیم.
در ثانی طبق وعده خداوند در سوره بقره، آیه 155 بندگانش را امتحان می کند. با نداری، گرسنگی، بیماری وغیره، وبنده سربلند وپیروز خواهد بود که در این امتحانها سربلند بیرون آید.
اگر دقت داشته باشید. ودر نوع افکار عمومی ما، آخرین خانه ای که ما به آن سر می زنیم. خداوند است. وبعد از ناامید شدن از همه بنده ها، کوزه ها را سر خداوند می شکنیم. در حالی که اگر از اول با خدا معامله می کردیم. شاید بیشتر از اینها سود می بردیم. شما وضعیت خود را با یکی که بدتر از خودتان است مقایسه کنید. کسی که بیماری سرطان دارد، ومشکلاتی ده برابر مشکلات شما، که رد بین آنها مساله ازدواج( از باب مثال) گم شده است. ولی امیدش خیلی بیشتر از ماهاست.
ما باید این وعده الهی را قبول کنیم. وبا خدا معامله داشته باشیم. إنّ مع العسر یسرا، بعد هز سختی آسانی هم وجود دارد. ولی خدا کند که در آن آسانی وآسایش خدا را فراموش نکنیم.
گلایه خدا در سوره اسراء هم از ما همین است که وقتی کارد به استخوان می رسد یاد خدا می افتیم. وزمانی که به ساحل نجات وآسایش رسیدیم. خدا فراموش می شود. شما شک نداشه باشید، اگر امیدتان را از همه جا قطع وفقط با خدا معامله کنید. وضعیت خیلی بهتر از اینها خواهد شد.
ولی دوست عزیز نباید هیچوقت خود را از خدا طلبکار بدانیم. چون ما همیشه مقروض محبت های او هستیم. همیشه باید داشته های خودر ا با نداشته ها مقایسه کنیم. تا شدت لطف الهی را در یابیم.
آخه این چه جور خلقتی هست که بشر باید هی به سمت تاریکی بره تا یکی بیاد یه انقلاب کنه و یه چیز درست بشه آخه چرا بشریت به سمت امید و فضای مثبت پیش نمی ره .....
همه بشرها اینطور نیستند. چون خیلی هم مثل اهل بیت علیهم السلام همیشه در نور زندگی می کردند. بطوری که در اوج مشکلات ومصیبت های زینب کبری در برابر عبیدالله بن زیاد می فرماید:
ما رأیت إلّا جمیلا، من در کربلا غیر زیبایی ندیدم. بستگی به نگاه وعینک دید ما دارد که زندگی را چطور ببینیم. با عینک صاف وپاک یا با عینک آلوده.
شما خاطرات شهید چمران را بخوانید تا یک دید نورانی را مشاهده کنید. شهید چمران خیلی بیشتر از من وشما زحمت کشیده بود. ودر رشته خود فیزیک پلاسما جزء ده دانشمند برتر دنیا بود. ودر طول تحصیل بهترین دانش آمور در میان دوستانش بود. حتی در دانشگاه برکلی آمریکا.
اما در آخر عمر نه خانه ای داشت ونه ماشینی، اما در سخنانش اصلا گلایه ای از خدا نمی بینی، خودر ا مقصر می داند.وخیلی به زندگی با دید مثبت نگاه می کند.
مطالعه تاپیک زیر هم بی ربط با موضوع فعلی نیست:
http://www.askdin.com/thread53467.html#post774906
من از شما سوال میکنم، رفتار این جهان با ائمه بخصوص امام حسین علیه السلام عادلانه بود ؟
اصولا جایی که گناه هست عدل پایمال میشود
چون ما همیشه مقروض محبت های او هستیم. همیشه باید داشته های خودر ا با نداشته ها مقایسه کنیم. تا شدت لطف الهی را در یابیم.
ما دچار یک اختیار اجباری هستیم کاش اول خدا که خلق کرد می پرسید دوست داری مثلا آدم باشی یا فرشته اون موقع نمی دونم شرایط چی می شد........من یه بار از خدا تمام هستی اش رو خواستم (خیلی ایده آل گرایانه هست ولی خب یه خواسته هست دیگه) آیا این نداشته با تمام داشته ها فعلی برابر می کنه یا حتی کمتر است....... کسی منکر الطاف خدا نمی شه شاید خنده دار باشه ولی تعجب داره که هر روز خورشید از سمت شرق طلوع می کنه یا چرا جاذبه زمین تموم نمی شه منکر خیلی از این دست الطاف و نادیده ها نمی شویم ولی ما دچار اختیار اجباری هستیم
ما دچار یک اختیار اجباری هستیم کاش اول خدا که خلق کرد می پرسید دوست داری مثلا آدم باشی یا فرشته اون موقع نمی دونم شرایط چی می شد........من یه بار از خدا تمام هستی اش رو خواستم (خیلی ایده آل گرایانه هست ولی خب یه خواسته هست دیگه) آیا این نداشته با تمام داشته ها فعلی برابر می کنه یا حتی کمتر است....... کسی منکر الطاف خدا نمی شه شاید خنده دار باشه ولی تعجب داره که هر روز خورشید از سمت ما نیستشرق طلوع می کنه یا چرا جاذبه زمین تموم نمی شه منکر خیلی از این دست الطاف و نادیده ها نمی شویم ولی ما دچار اختیار اجباری هستیم
سلام احسنت، ما در اصل خلقت خود مجبور هستیم. واختیار به دنیا آمدن با ما نیست. وخداوند ما را مختار آفریده است. بدون اینکه خود بخواهیم. اما اگر قرار بود من فرشته شوم. دیگر نیازی به خلقت من نبود. چون فرشته وجود داشت. خداوند مخلوقی خلق کرده است که می تواند با اختیار خود به مراتبی برسد که فرشته نمی تواند در آن حریم گام گذارد. انسان به قاب قوسینی می رسد. که فرشته نمی تواند.
اما انسانی که از عقل، گوش وچشم ونعمتهای وجودی خود درست استفاده کند.
خداوند اگر انسان را آفریده، راه سعادتش را هم بیان کرده است. حال اگر انسان کفران نعمت کرده ومسیر ار اشتباه می رود. وبه سراب می رسد. تقصیر خدا چیست!
پرسش:
آیا با تبعیض موجود در گزینش افراد و موقعیت خوب افراد کم سواد و تجربه به خاطر پارتی و عکس آن نبود کار برای افراد مومن و شایسته عدالت خدا زیر سوال نمی رود؟
پاسخ:
خیر، به چند علت:
1- سوء اختیار انسان:
سیستم و ساختار غلط و یا عدم حفظ عدالت و انصاف از جانب مسئولان مربوطه نباید به حساب خدا نوشته شود. خدا هیچ تبعیضی بین بندگان خود قائل نمی شود. پیامبری که می فرستد برای همه است. امکانات و روزی که قرار داده است. برای همه است. ولی دنیا دار تزاحم است و از طرف دیگر طمع انسان ها باعث می شود. حق دیگران را هم تصاحب کنند.
«إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً، إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً، وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً، إِلاَّ الْمُصَلِّينَ ...»؛ به راستى كه انسان سخت آزمند [و بىتاب] خلق شده است.چون صدمهاى به او رسد عجز و لابه كند.و چون خيرى به او رسد بخل ورزد.غير از نمازگزاران ...(1)
طبیعت انسانی همین است. ولی اگر همین انسان به گفته خود عمل کرده بود و از او فاصله نگرفته بود، و همانطور که آیه می فرماید: اهل نماز، یاد آخرت، رعایت حق دیگران بود. این اتفاقات هم نمی افتاد.
2- تغییر سبک زندگی:
چرا 30 سال پیش مشکل شغل نبود؟ و الان این مساله معضلی شده است. چون سبک ها عوض شده، شهر نشینی زیاد شده، و اکثر جوانان ما بخاطر تحصیلات دانشگاهی دنبال شغلی دولتی هستند و بی زحمت. که اینهمه شدنی نیست. چون مگر برای چند درصد مردم می توان شغل دولتی درست کرد؟ ادارات کشاورزی بیشتر رشد داشته اند تا اصل کشاورزی، بجای تقویت اصل کشاورزی و سایر شغل اداراتی که کارمندها در آن مگس می پرانند از فرط بیکاری بیشتر شده است. لذا طبیعی است که شغل هم بیشتر خواهد شد. از طرف دیگر گزینش بر حسب نیاز نیست. و خود دانشگاه ها بیشتر از تربیت افراد بر حسب نیاز بدنیال کسب درآمد هستند.
واینجاست که باید گفت: هرچه بگندد نمکش می زنند وای به روزی که بگندد نمک.
خلاصه اینکه ایراد از جانب خداوند نیست بلکه این سوء اختیار و سوء عمل ماست که موجب این مشکلات شده است. و الا این همه مجال کار در روستاها وجود دارد و کسی حاضر نیست. انجام دهد.
_________
(1) معارج/ 19-22.