جمع بندی آیا زمان ظهور مدام در حال تغییر است؟
تبهای اولیه
با سلام
در روایات و داستان های نقل شده شیعی مدام میخوانیم که عده ای در مورد زمان ظهور ادعاهایی کرده اند...اونهم از جانب افرادی که از دروغ گفتن بری بودند... مثلا در مورد مرحوم سید ابن طاووس میخونیم:
"
"پس ما قبل از ظهور امتحانات سختی را باید پس دهیم . یعنی حتی سخت تر از فتنه سال قبل؟
ببینید با یک خاطره دیگر که خودم از آقای بهجت شنیدم جوابتان را می دهم. تابستان حدود 23 سال قبل بود که یکی از علمای بزرگ از دنیا رفت. ما حدود پانزده نفر بودیم که می رفتیم درس آیت الله بهجت. آیت الله مصباح هم به بنده توصیه کرده بود که پای درس ایشان زودتر بروید و دیرتر بیایید بیرون تا غیر از درس، از آقای بهجت بهره های دیگر هم ببرید. آن روز یادم هست درس که تمام شد، ایشان با یک حالت خاصی فرمودند که نمی دانم آقایان خبر دارند یا نه ولی خوب است که توجه داشته باشید. آیت الله بهجت به ما فرمودند که یکی از دوستان لبنانی من که تشرف خدمت حضرت دارد، آمده بود قم و می گفت در تابستان وقتی در محضر آقا در لبنان بودم، ایشان به من فرمودند که فلانی من می خواهم بروم نجف شما هم می آیید؟ دوست لبنانی هم به حضرت گفته بود بله! به یکباره می بیند که در و دیوار و آدمها همه عوض شدند و متوجه می شود که رسیده اند به نجف! آقا می رسند به در خانه ای یاالله می گویند و وارد می شوند که منزل همان عالمی بوده که تابستان مرحوم شده بود. این دوست لبنانی آیت الله بهجت به ایشان گفته بود که من هم وارد اتاق شدم و پشت در ایستادم و در را بستم. دیدم حضرت با آن عالم بزرگوار صحبت می کنند. من الفاظ را می شنیدم ولی نمی فهمیدم. بعد از حدود نیم یا یک ساعت آقا آمدند بیرون، خداحافظی کردند. بعد آقا به من فرمودند که این آقای بزرگوار یک هفته بیشتر زنده نیست و من هم برای خداحافظی آمده بودم. البته ایشان از ما گلایه کرد، چون من به این بنده خدا قول داده بودم که تا در قید حیات هست، ظهور من اتفاق می افتد، اما چه کنم که باز هم به امر الهی در ظهورم تاخیر افتاد! یعنی ببینید بنا بود حدود بیست و چند سال قبل ظهور اتفاق بیافتد ولی باز هم تاخیر افتاد! این اتفاقات می تواند نشانه هایی از ظهور باشد ولی ممکن است به دلیل کمبود ظرفیت ما این امر الهی باز هم تاخیر بیفتد...
چه حادثه ای درآن دوره اتفاق افتاده که ظهور حضرت به گفته آن دوست آیت الله بهجت تاخیر می افتد؟
همین موضوع آن چیزی است که ما باید به آن فکر کنیم. امام که امام بود، خدا هم که خداست، دشمنان حضرت هم که همان دشمنان بودند! فقط مشکل از ماست، مقصراصلی خودمان هستیم! البته آیت الله بهجت از آن دوست لبنانی شان پرسیده بودند که من این را برای دیگران هم بگویم که ظهور تأخیر افتاد، فرموده بودند بگو که آقای بهجت هم به ما خبر دادند. این خودش یک نکته ای است که مرحوم سید بن طاووس به فرزندشان در کشف المحجة می گویند که بارها قرار بود آقا بیاید و همه چیز تمام شده بود ولی باز تاخیر افتاد."
یه چیزی تو ذهنمه اونم اینه که چرا خدا به امام نزدیک بودن ظهورو الهام میکنه و بعد اونو دوباره تاخیر میندازه.....امام گناه نداره؟ آیا در روایات در این باره مطلبی داریم؟
با سلام
در روایات و داستان های نقل شده شیعی مدام میخوانیم که عده ای در مورد زمان ظهور ادعاهایی کرده اند...اونهم از جانب افرادی که از دروغ گفتن بری بودند... مثلا در مورد مرحوم سید ابن طاووس میخونیم:
"
"پس ما قبل از ظهور امتحانات سختی را باید پس دهیم . یعنی حتی سخت تر از فتنه سال قبل؟
ببینید با یک خاطره دیگر که خودم از آقای بهجت شنیدم جوابتان را می دهم. تابستان حدود 23 سال قبل بود که یکی از علمای بزرگ از دنیا رفت. ما حدود پانزده نفر بودیم که می رفتیم درس آیت الله بهجت. آیت الله مصباح هم به بنده توصیه کرده بود که پای درس ایشان زودتر بروید و دیرتر بیایید بیرون تا غیر از درس، از آقای بهجت بهره های دیگر هم ببرید. آن روز یادم هست درس که تمام شد، ایشان با یک حالت خاصی فرمودند که نمی دانم آقایان خبر دارند یا نه ولی خوب است که توجه داشته باشید. آیت الله بهجت به ما فرمودند که یکی از دوستان لبنانی من که تشرف خدمت حضرت دارد، آمده بود قم و می گفت در تابستان وقتی در محضر آقا در لبنان بودم، ایشان به من فرمودند که فلانی من می خواهم بروم نجف شما هم می آیید؟ دوست لبنانی هم به حضرت گفته بود بله! به یکباره می بیند که در و دیوار و آدمها همه عوض شدند و متوجه می شود که رسیده اند به نجف! آقا می رسند به در خانه ای یاالله می گویند و وارد می شوند که منزل همان عالمی بوده که تابستان مرحوم شده بود. این دوست لبنانی آیت الله بهجت به ایشان گفته بود که من هم وارد اتاق شدم و پشت در ایستادم و در را بستم. دیدم حضرت با آن عالم بزرگوار صحبت می کنند. من الفاظ را می شنیدم ولی نمی فهمیدم. بعد از حدود نیم یا یک ساعت آقا آمدند بیرون، خداحافظی کردند. بعد آقا به من فرمودند که این آقای بزرگوار یک هفته بیشتر زنده نیست و من هم برای خداحافظی آمده بودم. البته ایشان از ما گلایه کرد، چون من به این بنده خدا قول داده بودم که تا در قید حیات هست، ظهور من اتفاق می افتد، اما چه کنم که باز هم به امر الهی در ظهورم تاخیر افتاد! یعنی ببینید بنا بود حدود بیست و چند سال قبل ظهور اتفاق بیافتد ولی باز هم تاخیر افتاد! این اتفاقات می تواند نشانه هایی از ظهور باشد ولی ممکن است به دلیل کمبود ظرفیت ما این امر الهی باز هم تاخیر بیفتد...
چه حادثه ای درآن دوره اتفاق افتاده که ظهور حضرت به گفته آن دوست آیت الله بهجت تاخیر می افتد؟
همین موضوع آن چیزی است که ما باید به آن فکر کنیم. امام که امام بود، خدا هم که خداست، دشمنان حضرت هم که همان دشمنان بودند! فقط مشکل از ماست، مقصراصلی خودمان هستیم! البته آیت الله بهجت از آن دوست لبنانی شان پرسیده بودند که من این را برای دیگران هم بگویم که ظهور تأخیر افتاد، فرموده بودند بگو که آقای بهجت هم به ما خبر دادند. این خودش یک نکته ای است که مرحوم سید بن طاووس به فرزندشان در کشف المحجة می گویند که بارها قرار بود آقا بیاید و همه چیز تمام شده بود ولی باز تاخیر افتاد."
یه چیزی تو ذهنمه اونم اینه که چرا خدا به امام نزدیک بودن ظهورو الهام میکنه و بعد اونو دوباره تاخیر میندازه.....امام گناه نداره؟ آیا در روایات در این باره مطلبی داریم؟
باسلام وتشکر .
در ابتدا باید گفت آنچه از تجربه های عرفانی ومعنوی از برخی بزرگان نقل شده در جای خود درست است ممکن است در این باره الهاماتی نصیب برخی شده باشد
ولی این مسله به لحاظ منابع روایی دقیق روشن نیست ودر روایات در این خصوص یه طور واضح بحث نشده
ودر مجموع طولانی شدن دوران غیبت و ظهور نکردن حضرت ویا تاخیر افتادن در ظهور علت واقعی آن بر ما مجهول است و جز خدا و ائمه معصومین(ع) کسی از سبب آن آگاهی ندارد، زیرا فهم و درک مردم بسیار محدود است و درک بعضی از مسائل برای آنان مشکل است . چه بسا بیان مطلبی که مردم توان درک آن را ندارند، آثار و عواقب زیانباری را در برداشته باشد، امام صادق(ع) میفرماید:
«برای حضرت چنان غیبتی است که اهل باطل در آن تردید کنند». علت غیبت چون از حضرت پرسیده شد، فرمود:
«حکمت آن بعد از ظهور آشکار میشود، چنان که حکمت سوراخ کردن کشتی توسط (خضر) برای حضرت موسى(ع) آشکار نشد مگر زمانی که آن دو خواستند از یکدیگر جدا شوند.(1) غیبت سری از اسرار الهی است و غیبی از غیبهای خداست». چون دانستیم که خدا حکیم است، تصدیق میکنیم که تمام کارهای خدا، دارای حکمت و مصلحت است ، گرچه نتوانیم حکمت آنها را درک کنیم.(2)
البته در برخی روایات اشاره به برخی علتهای غیبت شده است که یکی از آنها، آزمایش و امتحان مردم است ،چون از امام باقر راجع به فرج و ظهور پرسیده شد، فرمود:«هیهات، هیهات! فرج ما نخواهد رسید مگر اینکه غربال شوید» و این جمله را سه مرتبه تکرار کرد، سپس فرمود: « افراد آلوده بروند و افراد پاک و مخلص باقی بمانند».
خواجه نصیرالدین طوسی از علمای بزرگ شیعه معتقد است که علت غیبت و ظهور نکردن امام زمان (عج) مردم هستند، مردم باید به وظایف خود عمل نمایند، در اجرای اوامرش کوتاهی نکنند و او را از گزند دشمنان (اگر ظهور کرد) حفظ نماین. هر وقت در مردم این آمادگی فراهم شد حضرت ظهور میکند. تا زمانی که در جامعه آمادگی نباشد، حضرت ظهور نخواهد کرد.(3)
روشن است که فعلاً در جامعه چنین آمادگی وجود ندارد. در جامعه ما چه تعداد از مردم به تمام دستور اسلام و ائمه(ع) عمل میکنند، چه تعداد مؤمن واقعی در جامعه وجود دارد، چه اندازه انسانها با صداقت هستند؟ تا زمانی که کارگر، بازاری، کارمند، دانشگاهی، روحانی و... وظیفه اسلامی خود را انجام ندهند، زمینه ظهور فراهم نخواهد شد. به مجرد ادعای عشق و علاقه به امام زمان، مشکل حل نخواهد شد. اگر الان امام زمان ظهور نماید و مورد حمله دشمن قرار گیرد، چه تعداد از دوستان حضرت تا پای جان حاضرند دفاع نمایند؟ ممکن است به ظاهر انسان فکر کند که به چنین مرحله ای رسیده است ولی اشتباه میکنیم.
کسانی که انتظار ظهور حضرت را دارند، باید از نظر اخلاقی و رفتار و گفتار، نمونه و سرمشق باشند، به دیگران خدمت کنند، اهل گذشت باشند، اهل احسان به دیگران باشند، لازم نیست انسان منتظر ظهور باشد. از همین الان باید به صورتی که امام زمان(عج) میخواهد، خود را اصلاح کنیم تا یار حضرت به حساب آییم ،چه در زمان ما، ظهور کند یا نکند . اگر خود را نتوانیم اصلاح کنیم، با ظهور حضرت هم بعید است اصلاح شویم. مگر علی(ع) در میان مردم نبود، چه اندازه مردم به دستور او عمل میکردند؟ سربازان خودش هم سخنش را نمیپذیرفتند.
تعداد بسیار اندکی خدمت حضرت ممکن است برسند . این طور نیست که هر انسان خوبی خدمت حضرت برسد و هر انسان بدی خدمت او نرسد .خیلی از افراد خوب در جامعه هستند که خدمت آن حضرت نمیرسند .
به خدمت رسیدن یا نرسیبدن دلیل و ملاک های است که باید درک ژرفای آن را برای اهلش سپرد .آنچه بیش از دیدار اهمیت دارد ، رضایت حضرت است . جلب رضایت حضرت در عمل به دستور الهی است.
آنچه بیش از رابطه ظاهری با امام زمان اهمیت دارد ،رابطه معنوی و درونی با حضرت است.
بسیاری از نیازهای دینی و شرعی با رجوع با عالمان دین و آثار توانمند مکتوب می تواند رفع شود. حضرت نیز در مسایل دین ، مردم را به عالمان رجوع داده اند.
گفتنی است گرچه در این روایات نهی از «توقیت» صورت گرفته است اما نباید منجر به این شود که شیعیان و منتظران، امر ظهور را پدیدهای دور از دسترس و مستقل از اراده خویش، که در آیندهای محتمل و نامعلوم به وقوع خواهد پیوست، بیانگارند. بلکه باید با حفظ روحیه نشاط و امید، همواره ظهور را در چند قدمی خویش ببینند و این همان چیزی است که در برخی منابع روایی و پارهای از متون دینی بدان تصریح شده ، چنان که در دعای «عهد» آمده است:
«... اللهم اکشف هذه الغمة عن هذه الامة بحضوره و عجل لنا ظهوره انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا»(4(
پروردگارا! با حضور ولی و دوست خود اندوه را از دل های این امت بزدای و در ظهور وی شتاب کن (هرچند) دیگران ظهور حضرتش را دور می انگارند و لی ما آن را نزدیک می بینیم.
پس اگر در برخی گفته ها آمده : فالوقت قد دناه فالوقت قد دنا...
ناظر به همین نکته است که نباید ظهور را نا امیدانه دیر تصور نمود .
پینوشتها:
1. بحار الانوار، ج 52، ص 91؛ در انتظار خورشید ولایت، ص 78 ـ 79.
2. همان، ص 113و ص 80.
3. همان، ص 83.
4. مفاتیح الجنان، دعای عهد.
باسلام وتشکر .
در ابتدا باید گفت آنچه از تجربه های عرفانی ومعنوی از برخی بزرگان نقل شده در جای خود درست است ممکن است در این باره الهاماتی نصیب برخی شده باشد
ولی این مسله به لحاظ منابع روایی دقیق روشن نیست ودر روایات در این خصوص یه طور واضح بحث نشده
ودر مجموع طولانی شدن دوران غیبت و ظهور نکردن حضرت ویا تاخیر افتادن در ظهور علت واقعی آن بر ما مجهول است و جز خدا و ائمه معصومین(ع) کسی از سبب آن آگاهی ندارد، زیرا فهم و درک مردم بسیار محدود است و درک بعضی از مسائل برای آنان مشکل است . چه بسا بیان مطلبی که مردم توان درک آن را ندارند، آثار و عواقب زیانباری را در برداشته باشد، امام صادق(ع) میفرماید:
«برای حضرت چنان غیبتی است که اهل باطل در آن تردید کنند». علت غیبت چون از حضرت پرسیده شد، فرمود:
«حکمت آن بعد از ظهور آشکار میشود، چنان که حکمت سوراخ کردن کشتی توسط (خضر) برای حضرت موسى(ع) آشکار نشد مگر زمانی که آن دو خواستند از یکدیگر جدا شوند.(1) غیبت سری از اسرار الهی است و غیبی از غیبهای خداست». چون دانستیم که خدا حکیم است، تصدیق میکنیم که تمام کارهای خدا، دارای حکمت و مصلحت است ، گرچه نتوانیم حکمت آنها را درک کنیم.(2)
البته در برخی روایات اشاره به برخی علتهای غیبت شده است که یکی از آنها، آزمایش و امتحان مردم است ،چون از امام باقر راجع به فرج و ظهور پرسیده شد، فرمود:«هیهات، هیهات! فرج ما نخواهد رسید مگر اینکه غربال شوید» و این جمله را سه مرتبه تکرار کرد، سپس فرمود: « افراد آلوده بروند و افراد پاک و مخلص باقی بمانند».
خواجه نصیرالدین طوسی از علمای بزرگ شیعه معتقد است که علت غیبت و ظهور نکردن امام زمان (عج) مردم هستند، مردم باید به وظایف خود عمل نمایند، در اجرای اوامرش کوتاهی نکنند و او را از گزند دشمنان (اگر ظهور کرد) حفظ نماین. هر وقت در مردم این آمادگی فراهم شد حضرت ظهور میکند. تا زمانی که در جامعه آمادگی نباشد، حضرت ظهور نخواهد کرد.(3)
روشن است که فعلاً در جامعه چنین آمادگی وجود ندارد. در جامعه ما چه تعداد از مردم به تمام دستور اسلام و ائمه(ع) عمل میکنند، چه تعداد مؤمن واقعی در جامعه وجود دارد، چه اندازه انسانها با صداقت هستند؟ تا زمانی که کارگر، بازاری، کارمند، دانشگاهی، روحانی و... وظیفه اسلامی خود را انجام ندهند، زمینه ظهور فراهم نخواهد شد. به مجرد ادعای عشق و علاقه به امام زمان، مشکل حل نخواهد شد. اگر الان امام زمان ظهور نماید و مورد حمله دشمن قرار گیرد، چه تعداد از دوستان حضرت تا پای جان حاضرند دفاع نمایند؟ ممکن است به ظاهر انسان فکر کند که به چنین مرحله ای رسیده است ولی اشتباه میکنیم.
کسانی که انتظار ظهور حضرت را دارند، باید از نظر اخلاقی و رفتار و گفتار، نمونه و سرمشق باشند، به دیگران خدمت کنند، اهل گذشت باشند، اهل احسان به دیگران باشند، لازم نیست انسان منتظر ظهور باشد. از همین الان باید به صورتی که امام زمان(عج) میخواهد، خود را اصلاح کنیم تا یار حضرت به حساب آییم ،چه در زمان ما، ظهور کند یا نکند . اگر خود را نتوانیم اصلاح کنیم، با ظهور حضرت هم بعید است اصلاح شویم. مگر علی(ع) در میان مردم نبود، چه اندازه مردم به دستور او عمل میکردند؟ سربازان خودش هم سخنش را نمیپذیرفتند.
تعداد بسیار اندکی خدمت حضرت ممکن است برسند . این طور نیست که هر انسان خوبی خدمت حضرت برسد و هر انسان بدی خدمت او نرسد .خیلی از افراد خوب در جامعه هستند که خدمت آن حضرت نمیرسند .
به خدمت رسیدن یا نرسیبدن دلیل و ملاک های است که باید درک ژرفای آن را برای اهلش سپرد .آنچه بیش از دیدار اهمیت دارد ، رضایت حضرت است . جلب رضایت حضرت در عمل به دستور الهی است.
آنچه بیش از رابطه ظاهری با امام زمان اهمیت دارد ،رابطه معنوی و درونی با حضرت است.
بسیاری از نیازهای دینی و شرعی با رجوع با عالمان دین و آثار توانمند مکتوب می تواند رفع شود. حضرت نیز در مسایل دین ، مردم را به عالمان رجوع داده اند.
گفتنی است گرچه در این روایات نهی از «توقیت» صورت گرفته است اما نباید منجر به این شود که شیعیان و منتظران، امر ظهور را پدیدهای دور از دسترس و مستقل از اراده خویش، که در آیندهای محتمل و نامعلوم به وقوع خواهد پیوست، بیانگارند. بلکه باید با حفظ روحیه نشاط و امید، همواره ظهور را در چند قدمی خویش ببینند و این همان چیزی است که در برخی منابع روایی و پارهای از متون دینی بدان تصریح شده ، چنان که در دعای «عهد» آمده است:
«... اللهم اکشف هذه الغمة عن هذه الامة بحضوره و عجل لنا ظهوره انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا»(4(
پروردگارا! با حضور ولی و دوست خود اندوه را از دل های این امت بزدای و در ظهور وی شتاب کن (هرچند) دیگران ظهور حضرتش را دور می انگارند و لی ما آن را نزدیک می بینیم.
پس اگر در برخی گفته ها آمده : فالوقت قد دناه فالوقت قد دنا...
ناظر به همین نکته است که نباید ظهور را نا امیدانه دیر تصور نمود .
پینوشتها:
1. بحار الانوار، ج 52، ص 91؛ در انتظار خورشید ولایت، ص 78 ـ 79.
2. همان، ص 113و ص 80.
3. همان، ص 83.
4. مفاتیح الجنان، دعای عهد.
با سلام و تشکر از پاسخ..خیلی ممنون
ولی پاسخ یه تیکه از سوالم موند...اونم اینه که چرا وقتی امام زمان مثلا قراره که دیگه تا 3 سال دیگه ظهور کنه...دوباره خدا اینو دیرتر میکنه!یعنی تو اون بازه چه اتفاقی میفته که قبلش حضرت قرار بوده بیاد ولی دوباره باعث میشه دوباره زمان دیرتر بشه؟
با سلام و تشکر از پاسخ..خیلی ممنون
ولی پاسخ یه تیکه از سوالم موند...اونم اینه که چرا وقتی امام زمان مثلا قراره که دیگه تا 3 سال دیگه ظهور کنه...دوباره خدا اینو دیرتر میکنه!یعنی تو اون بازه چه اتفاقی میفته که قبلش حضرت قرار بوده بیاد ولی دوباره باعث میشه دوباره زمان دیرتر بشه؟
با سلام وتشکر .
چنان که در پاسخ قبل اشاره شد در روایات این گونه امور جزیی بحث نشده
ولی به طور کلی باید گفت که چنین تغییر وتاخیر های که مطرح نموده اید گرچه در تجربه های عرفانی برخی بزرگان آمده باشد ولی درر و ایات ذکر نشده
ودلیل روای نمی توان برای آن پیدا نمود .
ولی در مجموع حکمت ومصلحت الهی هنوز ایجاب ننموده تا حضرت ظهور کند وسبب اصلی را غیر خدا وائمه ع نمی داند .
سوال :
آیا زمان ظهور مدام در حال تغییر است؟
پاسخ :
در ابتدا باید گفت آنچه از تجربه های عرفانی ومعنوی از برخی بزرگان نقل شده در جای خود درست است ممکن است در این باره الهاماتی نصیب برخی شده باشد
ولی این مسله به لحاظ منابع روایی دقیق روشن نیست ودر روایات در این خصوص یه طور واضح بحث نشده
ودر مجموع طولانی شدن دوران غیبت و ظهور نکردن حضرت ویا تاخیر افتادن در ظهور علت واقعی آن بر ما مجهول است و جز خدا و ائمه معصومین(ع) کسی از سبب آن آگاهی ندارد، زیرا فهم و درک مردم بسیار محدود است و درک بعضی از مسائل برای آنان مشکل است . چه بسا بیان مطلبی که مردم توان درک آن را ندارند، آثار و عواقب زیانباری را در برداشته باشد، امام صادق(ع) میفرماید:
«برای حضرت چنان غیبتی است که اهل باطل در آن تردید کنند». علت غیبت چون از حضرت پرسیده شد، فرمود:
«حکمت آن بعد از ظهور آشکار میشود، چنان که حکمت سوراخ کردن کشتی توسط (خضر) برای حضرت موسى(ع) آشکار نشد مگر زمانی که آن دو خواستند از یکدیگر جدا شوند.(1) غیبت سری از اسرار الهی است و غیبی از غیبهای خداست». چون دانستیم که خدا حکیم است، تصدیق میکنیم که تمام کارهای خدا، دارای حکمت و مصلحت است ، گرچه نتوانیم حکمت آنها را درک کنیم.(2)
البته در برخی روایات اشاره به برخی علتهای غیبت شده است که یکی از آنها، آزمایش و امتحان مردم است ،چون از امام باقر راجع به فرج و ظهور پرسیده شد، فرمود:«هیهات، هیهات! فرج ما نخواهد رسید مگر اینکه غربال شوید» و این جمله را سه مرتبه تکرار کرد، سپس فرمود: « افراد آلوده بروند و افراد پاک و مخلص باقی بمانند».
خواجه نصیرالدین طوسی از علمای بزرگ شیعه معتقد است که علت غیبت و ظهور نکردن امام زمان (عج) مردم هستند، مردم باید به وظایف خود عمل نمایند، در اجرای اوامرش کوتاهی نکنند و او را از گزند دشمنان (اگر ظهور کرد) حفظ نماین. هر وقت در مردم این آمادگی فراهم شد حضرت ظهور میکند. تا زمانی که در جامعه آمادگی نباشد، حضرت ظهور نخواهد کرد.(3)
روشن است که فعلاً در جامعه چنین آمادگی وجود ندارد. در جامعه ما چه تعداد از مردم به تمام دستور اسلام و ائمه(ع) عمل میکنند، چه تعداد مؤمن واقعی در جامعه وجود دارد، چه اندازه انسانها با صداقت هستند؟ تا زمانی که کارگر، بازاری، کارمند، دانشگاهی، روحانی و... وظیفه اسلامی خود را انجام ندهند، زمینه ظهور فراهم نخواهد شد. به مجرد ادعای عشق و علاقه به امام زمان، مشکل حل نخواهد شد. اگر الان امام زمان ظهور نماید و مورد حمله دشمن قرار گیرد، چه تعداد از دوستان حضرت تا پای جان حاضرند دفاع نمایند؟ ممکن است به ظاهر انسان فکر کند که به چنین مرحله ای رسیده است ولی اشتباه میکنیم.
کسانی که انتظار ظهور حضرت را دارند، باید از نظر اخلاقی و رفتار و گفتار، نمونه و سرمشق باشند، به دیگران خدمت کنند، اهل گذشت باشند، اهل احسان به دیگران باشند، لازم نیست انسان منتظر ظهور باشد. از همین الان باید به صورتی که امام زمان(عج) میخواهد، خود را اصلاح کنیم تا یار حضرت به حساب آییم ،چه در زمان ما، ظهور کند یا نکند . اگر خود را نتوانیم اصلاح کنیم، با ظهور حضرت هم بعید است اصلاح شویم. مگر علی(ع) در میان مردم نبود، چه اندازه مردم به دستور او عمل میکردند؟ سربازان خودش هم سخنش را نمیپذیرفتند.
تعداد بسیار اندکی خدمت حضرت ممکن است برسند . این طور نیست که هر انسان خوبی خدمت حضرت برسد و هر انسان بدی خدمت او نرسد .خیلی از افراد خوب در جامعه هستند که خدمت آن حضرت نمیرسند .
به خدمت رسیدن یا نرسیبدن دلیل و ملاک های است که باید درک ژرفای آن را برای اهلش سپرد .آنچه بیش از دیدار اهمیت دارد ، رضایت حضرت است . جلب رضایت حضرت در عمل به دستور الهی است.
آنچه بیش از رابطه ظاهری با امام زمان اهمیت دارد ،رابطه معنوی و درونی با حضرت است.
بسیاری از نیازهای دینی و شرعی با رجوع با عالمان دین و آثار توانمند مکتوب می تواند رفع شود. حضرت نیز در مسایل دین ، مردم را به عالمان رجوع داده اند.
گفتنی است گرچه در این روایات نهی از «توقیت» صورت گرفته است اما نباید منجر به این شود که شیعیان و منتظران، امر ظهور را پدیدهای دور از دسترس و مستقل از اراده خویش، که در آیندهای محتمل و نامعلوم به وقوع خواهد پیوست، بیانگارند. بلکه باید با حفظ روحیه نشاط و امید، همواره ظهور را در چند قدمی خویش ببینند و این همان چیزی است که در برخی منابع روایی و پارهای از متون دینی بدان تصریح شده ، چنان که در دعای «عهد» آمده است:
«... اللهم اکشف هذه الغمة عن هذه الامة بحضوره و عجل لنا ظهوره انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا»(4(
پروردگارا! با حضور ولی و دوست خود اندوه را از دل های این امت بزدای و در ظهور وی شتاب کن (هرچند) دیگران ظهور حضرتش را دور می انگارند و لی ما آن را نزدیک می بینیم.
پس اگر در برخی گفته ها آمده : فالوقت قد دناه فالوقت قد دنا...
ناظر به همین نکته است که نباید ظهور را نا امیدانه دیر تصور نمود .
پینوشتها:
1. بحار الانوار، ج 52، ص 91؛ در انتظار خورشید ولایت، ص 78 ـ 79.
2. همان، ص 113و ص 80.
3. همان، ص 83.
4. مفاتیح الجنان، دعای عهد.