جمع بندی اختیار یا جبر؟ اختیار یا نقض قانون علیت؟

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اختیار یا جبر؟ اختیار یا نقض قانون علیت؟

سلام.
اصل علیت می شه گفت چه مستقیم و چه غیر مستقیم پشتوانه خیلی از براهین اثبات وجود خداست.یک اصلی هست که خیلی از فلاسفه اون رو پذیرفتن و اون رو بدیهی می دونن.
هر پدیده ای و یا هر معلولی ویا هر ممکنی که هستی پیدا می کنه، نیاز به علت و یا هست کننده ای داره.
گفته می شه که ما اختیار داریم،مثلا من می تونم الان انتخاب کنم و اراده کنم به اینکه این تاپیک رو ایجاد کنم و یا ایجاد نکنم.دو تا حق انتخاب دارم.یا تاپیک رو ایجاد کنم و یا نکنم.خوب هر کدوم ممکن هستن.حالا من اراده کردم و اولی رو انتخاب می کنم.اراده من به هر یکی می تونست تعلق بگیره.یعنی هم اراده به اینکه تاپیک رو ایجاد کنم و هم اراده به اینکه تاپیک رو ایجاد نکنم.حالا اینجا هم به قولی دو تا ممکن الوجود داریم.
خوب حالا سوال، چرا اراده من به ایجاد تاپیک تعلق گرفت؟؟

اگر بگیم بدون دلیل که اصل علیت نقض شده.

اگر بگیم دلیل داشته.اونوقت می پرسیم که آیا دلیل داشتن اینکه اراده من به اولی تعلق گرفته اختیار من رو سلب نمی کنه و جبر بر من حاکم نمی شه؟؟فکر کنم سوال مفهوم بود دیگه.سوال آشنایی به نظر می رسه.من این سوال در سایتهایی دیدم که مطرح شده و جواباشو همچنین.ولی هیچ یک از جوابا، برام قانع کننده نبودند.امیدوام قدم به قدم و با زبانی ساده در این تاپیک به پاسخ برسیم.

پی نوشت اول:در یک تاپیک با استاد صدیق سر اینکه آیا خدا اختیار داره و یا نه گفت و گو داشتیم.من نتونستم با فرمایشات استاد صدیق قانع بشم که خدا اختیار داره.حالا یک مرحله برگشتیم به عقب.در این تاپیک می خوام بگم نه خدا، بلکه همه مخلوقات خدا هم اختیار ندارند.و جبر حاکمه بر همه موجودات، البته شایدم نظرم عوض شد طبیعتا.

پی نوشت دوم: یک سوال هم در پی نوشت دوم می پرسم.آیا از نظر عقلی همچین امری که انسان اختیار نداشته باشه ولی در توهم این باشه که اختیار داره، شدنی هست؟یعنی همچین امری از نظر عقلی می تونه که وجود داشته باشه.نمی گم الان وجود داره.بلکه می پرسم.می تونه وجود داشته باشه؟

با تشکر

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد صدیق

[=microsoft sans serif]باسلام و تشکر بابت سوال دقیقی که مطرح کردید.

زمانی که انسان(به عنوان یک موجود مختار) قصد انجام یک کار اختیاری را دارد فرایندی در وجود او طی میشود که گرچه گاه بسیار سریع و ناآگاهانه است، اما این فرایند با بررسی موارد مشابه قابل فهم است.
این مراحل عبارتند از: تصور آن کار، تصدیق به آن کار، تصور فایده داشتن آن کار برای شخص، تصدیق فایده آن، میل به انجام آن، شوق اکید به انجام آن، عزم و اجماع(که اراده خوانده میشود). (1[=microsoft sans serif])
هنگامی که این مراحل به مرحله عزم و اجماع رسید، مغز انسان به عضلاتی که متناسب با انجام آن کار هستند، دستور لازم را میدهد و بعد باقی ماجرا.(2)
سوالی که مطرح شد، دقیقا مربوط به فرایند انجام یک عمل اختیاری است.
بخشی از این سوال، مربوط به مراحل قبل از اراده است و بخشی مربوط به علت این فرایند.
اما بخش اول سوال:
همانطور که گفته شد، فرایند انجام عمل اختیاری دارای مراحلی است که از تصور و تصدیق شروع و تا شوق اکید ادامه می یابد و در انتها به عزم و اجماع میرسد. این بخش آخر در عمل ارادی را جزء اخیر علت تامه برای تحقق یک عمل اختیاری مینامند.
اینها نشان میدهد که یک عمل اختیاری و ارادی، تابع یک سری از امور است که به نام مبادی عمل اختیاری خوانده میشود و باعث شکل گیری یا زمینه ساز شکل گیری یک عمل اختیاری میشود.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
[=microsoft sans serif]1. ( مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ج2، ص 58)
2. ملاصدرا، اسفار اربعه، ص 135

[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]مبادی اراده و افعال اختیاری از قبیل حرکات و افعال خارجی انسان نیست که همواره مسبوق به مقدمات اختیاری باشد وگرنه مستلزم تسلسل می­گردد، اما به نحو موجبه جزئیه می­تواند مسبوق به اراده باشد. نشانه اختیاری بودن این مقدمات در برخی موارد نیز تعلیمات اخلاقی راجع به تقویت اراده و تقویت تعقل و ایجاد ملکه تقوا و شجاعت است. علاوه بر اینکه، این مقدمات اگر چه در برخی موارد به صورت مستقیم و بدون واسطه تحت نفوذ اراده انسان نیست، اما با انجام مقدماتی که بدون واسطه در اختیار شخص است، به تدریج حالاتی در شخص ایجاد می­شود تا تصور و تصدیق و میل و شوق و عزمش بر همان اساسی باشد که می­خواهد.(3)

[=microsoft sans serif]اما این تمام ماجرا نیست، مسئله دیگری وجود دارد. آن مسئله این است که بخش دوم سوال شما را تشکیل میدهد اینچنین است:
[=microsoft sans serif]اگر این فرایند تحت تاثیر علتی است که در بخش قبل گفتیم هست، آیا این به معنای مجبور بودن انسان نیست؟
[=microsoft sans serif]به عبارت دیگر، علت این انتخاب از کجا می آید و آیا موجب مجبور شدن انسان نمیشود؟
[=microsoft sans serif]انتخاب های انسان تحت تاثیر مبادی تصور، تصدیق و میل و شوق او و اراده ای است که در نهایت دارد.
[=microsoft sans serif]تصور، تصدی، میل و شوق تحت تاثیر عواملی چون خانواده، جامعه، تغذیه، فرهنگ و آموزش و پرورش و اموری از این دست است.
[=microsoft sans serif]
ّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

3. [=microsoft sans serif]مطهری، مجموعه اثار، ج6، صص 623-6254.
[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]بعد از این مرحله، دو نکته کاملا جدای از هم وجود دارد:
[=microsoft sans serif]اینکه اراده انسان تحت تاثیر عوامل و زمینه هایی شکلی میگیرد و اینکه آیا این علتها که باعث ضرورت وجود یافتن معلول میشود، موجب جبر نمیشود.
[=microsoft sans serif]نکته اول که روشن است و فرایند آن همانی است که در بالا توضیح داده شد.
[=microsoft sans serif]نکته دوم نیز باتوجه با مباحث بالا روشن میشود. اینکه انسان با وجود این شرایط هنوز توان مقابله با مقتضای شرایط و مبادی یکسانش را دارد.
[=microsoft sans serif]اگرچه این مقدمات در برخی موارد مسبوق به اراده نیست، اما با تحقق هر یک، ضرورتا مرحله بعد و در نهایت اراده محقق نمی­گردد. بلکه انسان می­تواند این سلسله را در هر کجا که خواست قطع نماید و میزان دخالت نفس در این مراحل و توان آن بستگی به شدت و ضعف وجودی نفس فاعل دارد که در کدام مرحله بتواند این سلسله را قطع نموده و عمل را محقق ننماید. چنانچه بسیار اتفاق می­افتد که شخص، اعتقاد به نفع عمل را دارد و با این حال آنرا انجام نمی­دهد و اراده نمی­نماید و یا با وجود عدم اعتقاد به نفع داشتن یک عمل یا حتی ضرر داشتن آن، انرا انجام می­دهد و یا با وجود تحقق شوق و میل به انجام یک عمل، آنرا انجام نمی­دهد. (4)
بر اساس این تحلیل، اراده کیفیتی نفسانی عارض بر نفس و یا فعل مستقیم نفس انسانی است که نفس با قدرت خود و بعد از حصول مقدمات، به انشا و ایجاد اراده فعل می­پردازد. بنابراین از آنجا که اراده فعل مستقیم نفس است و ازبیرون به آن تحمیل نشده است. فاعل مختار نیز فاعلی است که فعلش با اراده ای انجام گیرد که آن اراده به اراده دیگری نیازی ندارد وگرنه موجب تسلسل در اراده و در نتیجه عدم انجام فعل خارجی میشود.(5
[=microsoft sans serif])

[=microsoft sans serif]با این وجود ما هنوز در مورد فرایند تک تک اعمال اختیاری خود آگاهی کامل نداریم و نمیدانیم دقیقا چه اتفاقی می افتد که یک شخص خاص با وجود شرایط کاملا مشابه تصمیمهای متفاوتی میگیرد. هرچند میتوانیم وجود آن و نیز عدم منافات میان آن و اختیار انسان را با دلیل اثبات کنیم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
[=microsoft sans serif]4. ملاصدرا، اسفار، ج‏6، صص 337-339
5.
[=microsoft sans serif]ر.ک: قراملکی، نگاه سوم به جبر و اختیار، صص 212و 213

[=microsoft sans serif]پرسش:
چرا انسان یک کار را انتخاب میکند و اراده اش به انجام آن تعلق می گیرد؟ اگر به خاطر علتی بوده، آیا این علت، موجب سلب اختیار از فاعلش نمیشود؟

پاسخ:
باسلام و تشکر بابت سوال دقیقی که مطرح کردید.

زمانی که انسان(به عنوان یک موجود مختار) قصد انجام یک کار اختیاری را دارد فرایندی در وجود او طی میشود که گرچه گاه بسیار سریع و ناآگاهانه است، اما این فرایند با بررسی موارد مشابه قابل فهم است.
این مراحل عبارتند از: تصور آن کار، تصدیق به آن کار، تصور فایده داشتن آن کار برای شخص، تصدیق فایده آن، میل به انجام آن، شوق اکید به انجام آن، عزم و اجماع(که اراده خوانده میشود). (1
)

هنگامی که این مراحل به مرحله عزم و اجماع رسید، مغز انسان به عضلاتی که متناسب با انجام آن کار هستند، دستور لازم را میدهد و بعد باقی ماجرا.(2)
سوالی که مطرح شد، دقیقا مربوط به فرایند انجام یک عمل اختیاری است.
بخشی از این سوال، مربوط به مراحل قبل از اراده است و بخشی مربوط به علت این فرایند.

اما بخش اول سوال:
همانطور که گفته شد، فرایند انجام عمل اختیاری دارای مراحلی است که از تصور و تصدیق شروع و تا شوق اکید ادامه می یابد و در انتها به عزم و اجماع میرسد. این بخش آخر در عمل ارادی را جزء اخیر علت تامه برای تحقق یک عمل اختیاری مینامند.
اینها نشان میدهد که یک عمل اختیاری و ارادی، تابع یک سری از امور است که به نام مبادی عمل اختیاری خوانده میشود و باعث شکل گیری یا زمینه ساز شکل گیری یک عمل اختیاری میشود.

مبادی اراده و افعال اختیاری از قبیل حرکات و افعال خارجی انسان نیست که همواره مسبوق به مقدمات اختیاری باشد وگرنه مستلزم تسلسل می­گردد، اما به نحو موجبه جزئیه می­تواند مسبوق به اراده باشد. نشانه اختیاری بودن این مقدمات در برخی موارد نیز تعلیمات اخلاقی راجع به تقویت اراده و تقویت تعقل و ایجاد ملکه تقوا و شجاعت است.
علاوه بر اینکه، این مقدمات اگر چه در برخی موارد به صورت مستقیم و بدون واسطه تحت نفوذ اراده انسان نیست، اما با انجام مقدماتی که بدون واسطه در اختیار شخص است، به تدریج حالاتی در شخص ایجاد می­شود تا تصور و تصدیق و میل و شوق و عزمش بر همان اساسی باشد که میخواهد.(3)

اما این تمام ماجرا نیست، مسئله دیگری وجود دارد. آن مسئله این است که بخش دوم سوال شما را تشکیل میدهد این چنین است:
اگر این فرایند تحت تاثیر علتی است که در بخش قبل گفتیم هست، آیا این به معنای مجبور بودن انسان نیست؟
به عبارت دیگر، علت این انتخاب از کجا می آید و آیا موجب مجبور شدن انسان نمیشود؟
انتخاب های انسان تحت تاثیر مبادی تصور، تصدیق و میل و شوق او و اراده ای است که در نهایت دارد.
تصور، تصدی، میل و شوق تحت تاثیر عواملی چون خانواده، جامعه، تغذیه، فرهنگ و آموزش و پرورش و اموری از این دست است.

ّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّبعد از این مرحله، دو نکته کاملا جدای از هم وجود دارد:
اینکه اراده انسان تحت تاثیر عوامل و زمینه هایی شکلی میگیرد و اینکه آیا این علت ها که باعث ضرورت وجود یافتن معلول میشود، موجب جبر نمیشود.

نکته اول که روشن است و فرایند آن همانی است که در بالا توضیح داده شد.
نکته دوم نیز باتوجه با مباحث بالا روشن میشود. اینکه انسان با وجود این شرایط هنوز توان مقابله با مقتضای شرایط و مبادی یکسانش را دارد.
اگرچه این مقدمات در برخی موارد مسبوق به اراده نیست، اما با تحقق هر یک، ضرورتا مرحله بعد و در نهایت اراده محقق نمی­گردد. بلکه انسان می­تواند این سلسله را در هر کجا که خواست قطع نماید و میزان دخالت نفس در این مراحل و توان آن بستگی به شدت و ضعف وجودی نفس فاعل دارد که در کدام مرحله بتواند این سلسله را قطع نموده و عمل را محقق ننماید. چنانچه بسیار اتفاق می­افتد که شخص، اعتقاد به نفع عمل را دارد و با این حال آن را انجام نمی­دهد و اراده نمی ­نماید و یا با وجود عدم اعتقاد به نفع داشتن یک عمل یا حتی ضرر داشتن آن، ان را انجام می­دهد و یا با وجود تحقق شوق و میل به انجام یک عمل، آنرا انجام نمی­دهد. (4)
بر اساس این تحلیل، اراده کیفیتی نفسانی عارض بر نفس و یا فعل مستقیم نفس انسانی است که نفس با قدرت خود و بعد از حصول مقدمات، به انشا و ایجاد اراده فعل می­ پردازد. بنابراین از آنجا که اراده فعل مستقیم نفس است و ازبیرون به آن تحمیل نشده است. فاعل مختار نیز فاعلی است که فعلش با اراده ای انجام گیرد که آن اراده به اراده دیگری نیازی ندارد وگرنه موجب تسلسل در اراده و در نتیجه عدم انجام فعل خارجی میشود.(5)

با این وجود ما هنوز در مورد فرایند تک تک اعمال اختیاری خود آگاهی کامل نداریم و نمیدانیم دقیقا چه اتفاقی می افتد که یک شخص خاص با وجود شرایط کاملا مشابه تصمیم های متفاوتی میگیرد. هرچند میتوانیم وجود آن و نیز عدم منافات میان آن و اختیار انسان را با دلیل اثبات کنیم.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ج2، ص 58(تهران، چاپ و نشر بین الملل، 1382)
2. ملاصدرا، اسفار اربعه، ص 135(چاپ بیروت)
3. مطهری، مجموعه اثار، ج6، صص 623-6254(نرم افزار مجموعه اثار شهید مطهری، نور).
4. ملاصدرا، اسفار، ج‏6، صص 337-339
5. ر.ک: قراملکی، نگاه سوم به جبر و اختیار، صص 212و 213(تهران، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، 1386)

موضوع قفل شده است