جمع بندی امام صادق (ع) و دانشگاه استراسبورگ
تبهای اولیه
این مطالب از کتاب " مغز متفکر شیعه " که از مقالات مجمع تحقیقاتی ادیان استراسبورگ هست که می تونین مطالعه کنین
درود در مورد این کتاب بحث هایی فراوان شده که از ارزش کافی برخوردار نیست
کلیپ مربوط به اعجاز کلام امام صادق در لینک پایین بازش کنین و ببینین یک دقیقه ست و کم حجمه
در مورد کلیپ!
گفته؛
امام صادق گفته تمام چیز هایی که در خاک هست در بدن هستش
خب ببینیم در خاک چه هست
بعد گفته هشتا چیز خیلی کمه
هشتا کمه
4 تا زیاد
بگذریم از اینکه این دسته بندی اشتباهه
جای عناصر تیتانیوم ،وندیوم ،آلومینیوم و... کجاست؟
زیرا ادراک ما نمی پذیرد که یک عالم عادی که از معلومات بشری برخوردار می باشد در دوازده قرن و نیم قبل بتواند به یک چنین واقعیتی پی ببرد
اگر در 1250 سال پیش چنین چیز های اشتباه باعث ایمان آوردنتون شده
در 2300 سال پیش اقلیدوس و فیثاغورث و... اثبات های ریاضی و هندسی اقامه کردن که نه تنها درستی آنها ثابت شده بلکه در نظام آموزشی ما و مختلف دنیا درس داده میشود
یا علی❤
موفق باشید بدرود
موفق باشید بدرود
سلام
در مورد این کتاب نویسنده اون قبلا بحث شده وکتاب ومطالب آن هیچ ارزش علمی ندارد
ذبیح الله منصوری کیست؟
[SPOILER]
[h=1]مغز متفکر جهان شیعه (کتاب)[/h]class: infobox | width: 22 |
---|---|
[TR] | |
[TH="colspan: 2 | align: center"]مغز متفکر جهان شیعه |
[/TH] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="colspan: 2 | align: center"]![]() |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TH="align: left"]نویسنده:[/TH] | |
[TD]ذبیح الله منصوری[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TH="align: left"]موضوع:[/TH] | |
[TD]امام صادق (ع)[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TH="align: left"]سبک:[/TH] | |
[TD]تاریخی[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TH="align: left"]زبان:[/TH] | |
[TD]فارسی[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TH="align: left"]محل نشر:[/TH] | |
[TD]تهران[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TH="align: left"]سری:[/TH] | |
[TD]۱ جلد[/TD] | |
[/TR] |
مغز متفکر جهان شیعه، کتابی به قلم ذبیح الله منصوری نویسنده و مترجم درباره امام صادق(ع). این کتاب در دهه ۱۳۵۰ش در ایران منتشر شد و مورد استقبال قرار گرفت و بارها تجدید چاپ شد. آشتی دادن علم و دین از دغدغههای اصلی این کتاب است. مترجم مدعی است این کتاب، اقتباس و ترجمه کتابی است که جمعی از نویسندگان در مرکز مطالعات اسلامی استراسبورگ فرانسه نوشتهاند. منتقدان متعددی این کتاب را ساخته و پرداخته منصوری میدانند و اصالتی برای آن قائل نیستند.
[h=2]محتویات[/h]
[h=2]نویسنده[/h]ذبیح الله منصوری (۱۲۷۶ - ۱۳۶۵ ه ش) در سنندج به دنیا آمد. در کودکی زبان فرانسه آموخت. با روزنامههای ایران ما و اختر امروز، مجلههای روشنفکر، سپید و سیاه، امید ایران، روزنامه پست تهران و سرانجام مجله دانستنیها همکاری کرد. عمده کارهای او ترجمه و تهیه نوشتههای علمی بود. گفته میشود حدود ۱۴۰۰ کتاب و نشریه منتشر کرده که از پرفروشترین کتابها در زبان فارسی بودهاند. بنابر شواهد موجود، بسیاری از کارهای او که با عنوان ترجمه چاپ شده، تالیف و ساخته ذهن خود او بوده، اما بنا بر اقتضائات فرهنگی جامعه و تمایل ناشران برای چاپ آثار ترجمه از نویسندگان خارجی، وی کارهایش را در پوشش ترجمه چاپ میکرد.[۱] منصوری آثار فراوانی از خود به جای گذاشته است؛ سینوهه پزشک مخصوص فرعون، خواجه تاجدار، خداوند اَلَموت (حسن صباح)، ابن سینا نابغهای از شرق، اسپارتاکوس، امام حسین و ایران، افکار مِتِرلینگ، خداوند بزرگ و من، خداوند بزرگ و انسان، محمد پیغمبری که از نو باید شناخت، عایشه، و امام جعفر صادق مغز متفکر جهان شیعه.[۲]
[h=2]محتوا[/h][h=3]هویتگرایی دینی[/h]این کتاب متاثر از فضای اندیشه دینی در دهه ۵۰ شمسی است. کتاب در زمانی منتشر شده است که هویتجویی و هویتخواهی در ایران مطرح است و انتشار کتابهایی که زمینه ساز پیوند دین و دنیای مدرن و بازسازی هویت دینی باشند، با استقبال مردم مواجه میشد. دفاع علمی از دین واکنشی به گفتمان نوسازی غربی و شرقی بود. در دهههای بیست تا پنجاه شمسی روند رو به رشد ادبیات دینی علمزده را در میان دانشگاهیان دینمدار و روحانیان دانشگاهدیده میتوان مشاهده کرد.[۳]
[h=3]آشتی دادن علم و دین[/h]در چنین فضایی از هویتیابی دینی، «مغز متفکر جهان شیعه: امام جعفر صادق(ع)» به عنوان اقرار دانشمندان غربی به سرچشمههای دینی منتشر شده است تا ضمن تأیید گفتمان علمی، تبار دینی آن را برجسته کند؛ و نزاع دین و دنیا و نسبت دین و دانش را در جدال اسلام و غرب، با تکیه بر تبار مشترک دینی و برتری نسبی ما در دانشاندوزی (دست کم در فضیلت سبقت) فیصله دهد. به بیان دیگر، اقبال به این کتاب، سازوکار جبرانی عقدۀ حقارت –یا دستکم احساس کمبود- در برابر غرب (و تمدن مادی به صورت عام) و بیان وارونۀ حس عقبماندگی عمومی جامعه (نسبت به جوامع دیگر و از لحاظ دستیابی به دانش و فن) است که چارۀ آن را در بازگشت به سنت دینی و احیاء آن میبیند. واکنش دیرهنگام به این کتاب، خود نشان از قوت گفتمان علمزدگی نزد دینداران و نبود پاسخی بدیل و اصیل برای این پرسش هویتی است.[۴]
[h=2]نکتههایی از کتاب[/h]
- چشمان امام آبی بود دانشمندان آن را به خاطر وراثت از نسل ایرانیها میدانند.
- او به فرضیههای نجوم آن زمان ایراد گرفته است. به عنوان مثال فرضیه گردش خورشید به دور زمین از این فرضیهها بوده است.
- در حالی که اکثرا دانشمندان بحث مذهب و علم را جدا از هم میدانند، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) این دو را در کنار هم تدریس میکردند.
- در اسلام ابراز نظریههای علمی که ولو با مذهب تماس حاصل میکرد، آزادتر از اروپا بوده و حتی در سختترین دورههای اسلامی از لحاظ ایدئولوژی مثل دوره خلافت بعضی از عباسیان، یک دانشمند اسلامی آزادتر از یک دانشمند اروپائی برای ابراز نظریه علمی بوده است.
- عقیده به عناصر چهارگانه آب، هوا، خاک و آتش جزء لاینفک علم فیزیک آن دوران بوده است اما امام جعفر صادق (ع) این نظریه را رد میکند و به عناصر مختلف در خاک و هوا اشاره میکند.
- در درس امام، پیروان دیگر ادیان مانند مسیحیان نیز شرکت میکردند.
- او با رهبانیت در دوره خود مبارزه کرد.
- امام اولین کسی بوده است که راجع به گردش زمین به دور خودش توضیح داده است.
- یکی از قوانینی که جعفر صادق در فیزیک ابراز کرد قانون مربوط به کدورت اجسام و شفاف بودن آنها است.
- آنچه ابن راوندی در کتاب خود گفت این بود که نباید به دستاویز دین از پیشرفت علم ممانعت کرد و این موضوع نشان میدهد که آن مرد در مکتب فرهنگ مذهبی جعفر صادق (ع) پرورش یافته بود.
- جعفر صادق در اسلام اولین کسی است که روایات تاریخی را بادیده انتقاد نگریست و نشان داد که روایات تاریخی را نباید بدون تعمق و نقد پذیرفت و هم او بود که در نوشتن تاریخ استاد و مربی ابنجریر طبری شد و سبب گردید که وقتی ابنجریر طبری برای نوشتن تاریخ قلم به دست گرفت که باید چیزهائی را بنویسد که عقل بپذیرد و از ذکر افسانههایی که شنیدن آن عوام را میخواباند خوداری نماید.
- طول عمر انسان بدون تردید وابسته به دو چیز است: یکی رعایت بهداشت و دیگری خودداری از پرخوری.
- یکی از مظاهر نبوغ علمی جعفر صادق توصیه او به مادران بود تا این که کودکان شیرخوار را در طرف چپ خود بخوابانند.[۵]
[h=2]واکنش ها[/h]غلامحسین ابراهیمی دینانی[۶]، صادق آئینه وند[۷]، بهاءالدین خرمشاهی[۸]، کامران فانی[۹] و محمد علی مهدوی راد[۱۰] از کسانی هستند که در این باره اظهار نظر کردهاند:
- عنوان کتاب، نادرست است. اطلاق عنوان «مغز متفکر جهان شیعه» به امام صادق (ع) بر اساس قیاس نادرستی با دانشمندان و فلاسفه استوار است که با مقام امامت همخوانی ندارد.
- در نگارش کتاب، به مستنداتی از کتب روائی استناد شده است؛ با این وجود برخی از مباحث آن با یافتههای علمی ناهمخواناند.
- مستندات کتاب واقعیت ندارد. مطالب آن اثبات نشده، غیرعلمی و عجیباند.
- کتاب ارزش تحقیقی ندارد؛ ارزش نقد هم ندارد؛ ولی اثر منفی دارد.
- جمعی به نام مجمع مطالعات اسلامی استراسبورگ وجود نداشته است.
- اسامی عالمان نام برده شده در کتاب حقیقی نیست.
- نوشتۀ منصوری ساخته و پروردۀ ذهن اوست.
- نویسنده، به جعل و تحریف در نگارش کتاب اعتراف کرده است.
- محتوای کتاب جعل و انتساب قول ناروا به امام صادق (ع) است.
- با توجه به استناد به این کتاب در برخی مباحث اعتقادی، مصداق کتب ضاله است.[۱۱]
[h=2]نسخه اصلی کتاب[/h]درباره نسخه اصلی این کتاب بحثهایی صورت گرفته است. نویسنده در مقدمه کتاب میگوید خواندن این کتاب چشمان او را بینا کرده است و با این کتاب امام صادق(ع) را شناخته است.[۱۲] پژوهش مفصلی که یکی از پژوهشگران بعدها انجام داد تأیید میکند که این کتاب تالیف ذبیح الله منصوری بوده و نسخه اصلی در این زمینه یافت نشده است.[۱۳]
احمد پاکتچی بیان کرده است که اصل این کتاب مقالهای است درباره علم جفر از دیدگاه امام صادق. این مقاله که چیزی حدود ۲۵ صفحه است در مجله بولتن مطالعات اسلامی استراسبورگ منتشر شده است. ولی منصوری آن را به ۵۰۰ صفحه رسانده است. نویسنده مقاله محققی مصری به نام توفیق فهد است که این مقاله را از رساله دکتری خودش استخراج کرده است. موضوع رساله او کهانت عربی است. [۱۴][/SPOILER]
http://fa.wikishia.net/view/%D9%85%D8%BA%D8%B2_%D9%85%D8%AA%D9%81%DA%A9%D8%B1_%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86_%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8)
به احتمال زیاد اینها همه بافتههای ذهن ذبیح الله منصوری است. کسی که کتاب 100 صفحهای را طوری ترجمه میکرد که 1000 صفحه میشد.
اساسا علم ماوریی امامان زیاد مستند و قابل اثبات نیست.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت شما بزرگواران امیدوارم حالتون خوب و لحظه هاتون آروم باشه
.
ایام شهادت امام صادق رو تسلیت عرض می کنم خدمت تون❤
.
این کلیپ الان کار ساختش تموم شد و منم دوست داشتم برای اشتراک گذاشتنش معطل نکنم
.
این مطالب از کتاب " مغز متفکر شیعه " که از مقالات مجمع تحقیقاتی ادیان استراسبورگ هست که می تونین مطالعه کنین
.
.
گوشه ای از کتاب " مغز متفکر شیعه صفحه 213
.
او گفت چهار چیز است که در بدن انسان زیاد می باشد و هشت چیز است که در بدن انسان کم می باشد و هشت چیز دیگر در بدن انسان خیلی کم است.
.
این نظریه که راجع به ساختمان بدن آدمی از طرف آن مرد ابراز گردید آنقدر غرابت دارد که گاهی انسان فکر می کند آیا همان طور که شیعیان عقیده دارند جعفر صادق دارای علم امامت بوده و این نظریه را از علم امامت استنباط کرده نه از علم بشری
.
زیرا ادراک ما نمی پذیرد که یک عالم عادی که از معلومات بشری برخوردار می باشد در دوازده قرن و نیم قبل بتواند به یک چنین واقعیتی پی ببرد.
.
یه صلوات به روح پاک امام صادق (ع) بفرستین.
.
این کلیپ رو نشر بدین تا همه حقانیت شیعه و علم بی انتهای امامت رو بفهمن.
.
یا علی❤
سلام و ادب@};-
در خصوص مطالب فوق، در خصوص کتاب مورد نظر نکاتی را تقدیم می کنیم:
اين كتاب به كوشش چند پژوهش گر غربي در مركز مطالعات استراسبورگ نوشته شده است. ترجمه اين كتاب را آقاي ذبيح ا... منصوري انجام داده اند. اين كتاب درباره ي زندگي و افكار امام صادق(ع) مي باشد. اين كتاب هم داراي مطالب صحيح و معتبر و هم نامعتبر و ضعيف مي باشد. نقد و بررسي كامل اين كتاب به عهده اين مركز نمي باشد و بايد كارشناسان و متخصصين به اين امر بپردازند.
همان گونه كه مترجم كتاب در مقدمه و در ضمن برخي از توضيحات خود در متن كتاب تذكر داده است جمع آوري كنندگان اين مقالات و تنظيم كنندگان محتواي آن ها دانشمندان غربي كه عموما غير مسلمان بوده و با گرايشهاي تحقيقات علمي تاريخي، تهيه كرده اند و نمي توان انتظار داشت كه با اين توصيف بر طبق اعتقاد شيعه كه مبتني بر يك سري ادله يقينيه كه آنها هم مبتني بر يك سري مقدمات اثبات شده است، مطلب بنويسند. در قسمتي از توضيحات مترجم آمده است: « ما عقيده داريم كه امام چون داراي علم كامل است همه چيز را مي داند ولي مركز تحقيقات اسلامي در استراسبورگ مسائل اسلامي را فقط از لحاظ تاريخي مورد مطالعه قرار مي دهد و بدون ترديد امام محمد باقر(ع) با علم امامت از نقص سيستم نجومي بطلميوس بخوبي مطلع بوده است.»(1)
بعلاوه تحقيقات صورت گرفته از طرف آن مركز، مي تواند به لحاظ يك تحقيق كاملا تاريخي كه بر اساس مستندات تاريخي ( علم تجربي ) انجام گرفته است مورد مطالعه قرار گيرد و از اين جهت مفيد مي باشد. ولي به هيچ وجه نمي تواند به عنوان كتابي اعتقادي كه بر اساس مستنداتي مخصوص به خود است مورد توجه باشد. در تحقيقات علمي تاريخي كه از علوم تجربي است و از ابزار خاصي براي شناسائي پديده هاي تاريخي استفاده مي كند شايد نتوان وجود حضرت آدم(ع) يا بسياري ديگر از انبياء الهي و اقوام آنها را اثبات كرد. چون آثار آنها در دسترس محقق تاريخي موجود نمي باشد. ولي از نظر اعتقادي چون اسم آنها و احوالات آنها در قرآن كه الهي بودن آن براي ما ثابت شده است، آمده است، ما يقين به وجود آنها و ايمان به آنها داريم. در مورد حضرت امام صادق(ع) هم وقتي مورد مطالعه تاريخي قرار بگيرد، براي يك محقق تاريخي مهم اين نيست كه آيا ايشان داراي امامت بوده است يا خير و آيا از علم لدني برخوردار بوده است يا خير، چرا كه اين گونه مسائل موضوع تحقيق علم تاريخ تجربي نيست و از طريق علم تجربي هم قابل اثبات نمي باشد و نمي تواند هم در مورد آنها تحقيق و بحث كند. بلكه او مي تواند در اموري تحقيق كند و نظر خود را اعلام كند كه اسناد تجربي آن در دسترس مي باشد.
بنابراين توضيحات، از اين محققان نه به لحاظ موقعيت حقيقي ( كه افرادي غير مسلمان و غير شيعه هستند ) و نه به لحاظ موقعيت حقوقي (كه محققين تجربي موضوعات تاريخي هستند) نمي توان انتظار داشت كه بر اساس مستندات اعتقادي و ايماني شيعيان مطلب بنويسند و به امام صادق(ع) همان نگاهي را داشته باشند كه يك شيعه معتقد دارد. بر اين اساس جاهائي كه اين محققين از حيطه كاري خود خارج شده و در مستندات ديني نظر داده اند كاملا به خطا رفته اند. چرا كه از حوزه كاري خود خارج شده اند مانند جائي كه در مورد روايات موجود در باب اثبات امامت حضرت امام صادق(ع) به بحث نشسته و روايات در اين باب را مورد بررسي و نقد قرار داده اند. از نوع بحث هم روشن است كه در اين مباحث وارد نبوده اند. به عنوان مثال رواياتي از ابوهريره نقل مي كنند و ادعا مي كنند كه شيعيان براساس روايات اين شخص قائل به امامت ايشان شده اند در حالي كه هر كس با علوم اسلامي شيعه مانند علم رجال و درايه آشنا باشد مي داند كه ابوهريره از نظر شيعه فردي غير قابل اعتماد است و در هيچ امري ( حتي مسائل جزئي عملي ) به روايات نقل شده از طرف ايشان استناد نمي شود ( بله اهل سنت ايشان را قبول داشته از صحابه بزرگ مي شمارد) بنابراين در نقد اعتقادات شيعه صحيح نيست، روايات كسي نقل و نقد شود كه اصلا شيعه او را قبول ندارد.
امور اعتقادي در نزد شيعه به قدری مهم است كه در اثبات آنها وجود يقين را شرط مي داند. بنابراين در اثبات اعتقادات مثل توحيد و نبوت و معاد و امامت تنها به يك روايت يا دو روايت استناد نمي كند. بلكه بايد در اين رابطه روايات به حد تواتر برسد ( كه در منطق ثابت شده است يقين آور است.)(2)
بحث در اين رابطه به فرصتي مفصل تر نيازمند است و بیش از این در این مجال نمی گنجد، از اینرو شما را به مطالعه منابع معرفي شده در اين رابطه توصيه مي كنيم:(3)
1- زندگاني امام صادق(ع)، ( ترجمه جلد 47 بحارالانوار علامه مجلسي )، ترجمه موسي خسروي، تهران، انتشارات اسلاميه.
2- درباره علم امام(ع): http://www.andisheqom.com/Files/mahdi.php?idVeiw=1810&&level=4&subid=1810
3- همچنين : http://www.rasekhoon.net/article/show-57353.aspx
موفق باشید ...@};-
پي نوشت ها________________________________________________
1. جمعي از نويسندگان مركز اسلامي استراسبورگ، مغز متفكر جهان شيعه، تهران، سازمان انتشارات جاويدان، 1368هـ.ش، ص 35، پاورقي مترجم.
2. ر.ك : سيد جعفرسجادي، فرهنگ معارف اسلامي، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1373هـ.ق، ج3، ص 1685.
3. ر.ک: مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی، بررسی اعتبار سند کتاب معروف امام جعفر صادق(ع)، مغز متفکر جهان شیعه.