جمع بندی تعریفی شفاف از امر به معروف ارائه نمایید
تبهای اولیه
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
امر به معروف یا بقول بعضی ها * واجب فراموش شده , دقیقا چی هست ؟
مثال به روزی می زنم تا حواب به روزی بگیرم
در صفحه اجتماعی اینستاگرام خانم مسیح علینژاد مرتبا ارسال میشه ویدیوهایی از کسانی که امر به معروف و نهی از منکر می کنند .
سوال اینجاست , تمام ویدیوها جز خشونت و بی حرمتی , دستاوردی ندارد, چرا ؟
نکته اول, اگر امر ب معروف منجر ب بی حرمتی افراد شود ؟؟؟
نکته دوم ، امر ب معروف چند مرحله دارد , چرا بعضیا فقط مرحله اولش انجام میدهند , یعنی تذکر خشن لسانی یا اگرم خشن نباشه تذکر با لطافت بی نتیجه؟
نکته سوم , اینکه کسی مقید ب حجاب نباشه و نخواد حجاب داشته باشه ایا چون در مملکت ما زندگی می کنه باید اجبارا رعایت کنه ؟ چه ایه ای پشت این اجبار هست؟
ایا اینکه همیشه میگن اجبار کنی نتیجه عکس میده جایگاهی در دین داره یا اجبار همیشه رضایت بخشه؟
ممنون
width: 700 | align: center |
---|---|
[TD="align: center"]با نام و یاد دوست | |
[/TD] | |
[TD="align: center"] | |
[/TD] | |
کارشناس بحث: استاد صدیق | |
[TD][/TD] | |
[=microsoft sans serif]امر به معروف یا بقول بعضی ها * واجب فراموش شده , دقیقا چی هست ؟
مثال به روزی می زنم تا حواب به روزی بگیرم
باسلام وعرض ادب
پرسشی که مطرح شد گرچه در ظاهر مربوط به تعریف امر به معروف است ولی در حقیقت به لوازم آن و در نتیجه راجع به ضرورت و لزوم آن در زمان کنونی است.
برای این منظور ابتدا لازم است به چند نکته توجه کرد:
نخست. توجه به رفتارها به جای توجه به خود یک مسئله و نظریه، مغالطه تعمیم است.
اینکه ما به جای اینکه در مورد یک نظریه و نتایج و لوازم آن بحث کنیم نسبت به رفتار طرفدارانش بحث کنیم، نادرست است.
مثلا انسان به جای اینکه در مورد صحت و سقم پزشکی سنتی بحث کند و آنرا بررسی کند بیاید و بر روی بی سواد بودن و بی اطلاع بودن عطاری های مدعی این علم زوم کند اشتباه است.
شاید بگویید که رفتار مدعیان نشان دهنده نتایج و لوازم آن مدعا است. حتی اگر خود مدعا صحیح باشد ولی چون لوازم اجتماعی و روانی نادرستی دارد قابل قبول نیست.
ولی این اشکال در صورتی درست بود که همه طرفداران این نظریه و عمل کنندگان بر اساس آن چنین رفتاری داشته باشند.
[=microsoft sans serif]اما نکته دوم: مطلب دوم توجه به مغالطه جامعه آماری و انتخاب درست آنهاست.
بدین صورت که در یک رفتار اجتماعی انسان باید جامعه اماری درستی را انتخاب کند.
انتخاب گزینشی خود نوعی مغالطه در مقام نقد است که جای آن در مغالطه است نه در بحث علمی و بحثی که به دنبال حق هستیم.
واقعا ان چیزی که بنده و شما احتمالا با آن روبرو هستید آن چیزی نیست که این شخص بازنشر میدهد.
این کلیپها، در حقیقت گزینشی هستند و ملاک خوبی برای قضاوت نیست.
[=microsoft sans serif]نکته سوم. در ادامه دو نکته قبل و در همان راستا لازم است توجه کنیم که گاهی اوقات یک برخورد از یک شخص، ممکن است در شرایط خاصی صورت گرفته باشد که قطع کردن زمینه ها و قرائن، باعث فهم نادرست و کج فهمی از آن رویداد میشود.
کسانی که قصد نقد رفتارهای اجتماعی به صورت ناصحیح را دارند دقیقا از همین شیوه استفاده میکنند.
مثلا شما از شخصی که برخورد خیلی خوبی با دیگران دارد کلیپی میبینید که او در حال عتاب و خطاب با فردی دیگر است.
اولین تصوری که در ذهن مخاطب این فیلم شکل میگیرد این است که این شخص حالا واقعیت خود را نشان داد.
ولی قرائنی در کار بوده که به دست ما نرسیده است و حذف شده است.
مثلا ممکن است فرد مورد عتاب، کار بسیار زشتی را انجام داده یا حرف بسیار زشتی گفته و این شخص را تا این حد عصبانی کرده است.
یا ممکن است او خطایی نابخشودنی انجام داده و اعتبار این شخص را خدشه دار کرده
یا صدها احتمال دیگر.
دقت کنید در اینجا به دنبال مسامحه نیست بلکه حرفم این است که به استناد یک کلیپ، نه آنرا به همگان نسبت بدهیم و نه حتی رفتار و عادت آن شخص بدانیم.
[=microsoft sans serif]نکته چهارم. مراتب امر به معروف
امر به معروف و نهی از منکر، مراتب و مراحلی دارد.
نخست.
[=microsoft sans serif]
سوم. اقدامات عملی از قبیل كتک زدن، در تنگنا قرار دادن، حبس نمودن و مانند آن، ولی نباید به حدّی برسد كه سبب شكستن یا نقص عضو یا مجروح شدن بدن و مانند آن شود و به تعبیر دیگر اقدامات عملی نباید به گونهای باشد که موجب دیه یا قصاص گردد.(توضیح المسائل مراجع)
در این مورد، لازم است که ترتیب بین این سه مرحله رعایت شود و تا زمانی که مرتبه اول ممکن است نباید سراغ مراتب بعدی رفت.
بعلاوه، برای اجزای مرحله سوم، اذن و اجازه حاکم شرع یا ولی فقیه نیاز است و شخص به صورت مستقل حق انجام چنین مرحله ای را ندارد.
[=lucida sans unicode]
[=microsoft sans serif]اینک برمیگردیم به سوالات شما.
اما سوال نخست.
سوال اینجاست , تمام ویدیوها جز خشونت و بی حرمتی , دستاوردی ندارد, چرا ؟
این مطلب، نیاز به اثبات دارد.
یعنی از سویی باید جامعه آماری را دید و مشخص شود که این نمونه گیری به صورت صحیح صورت گرفته یا اشتباه و عمدی در کار بوده است.
بعد از این مسئله تازه میتوان نسبت به این رفتار اجتماعی نظر داد.
در مورد همین افراد نیز، ممکن است عوامل مختلفی باعث این رفتار شده باشد.
ممکن است شرایط خاصی ایجاد شده که آن شخص آمر را عصبانی کرده است.
یا اینکه اصلا خود این فرد، صلاحیت این کار را نداشته ولی بالاخره به جهت احساس مسئولیت انجام داده است.
[=microsoft sans serif]نکته اول, اگر امر ب معروف منجر ب بی حرمتی افراد شود ؟؟؟
بر اساس آنچه در پستهای قبل گفته شد، گاهی اوقات، این کار موجب توهین و حتی بی حرمتی به افراد میشود.
البته افراد هم با هم فرق دارند.
یک نفر اگر در بین جمع یک تذکر با زبان ملایم هم داده شود احساس بی حرمتی میکندو
به یک نفر اگر تشر زده نشود احساس بی حرمتی ندارد و
یک نفر هم جز با تنبیه عملی، چنین احساسی را ندارد.
بنابراین افراد با هم فرق دارند.
ولی به هر حال، آنچه مهم است فهم نوع انسانهاست. بنابراین کاری را موجب بی حرمتی می دانیم که عموم مردم میگویند.
بر این اساس و انچه گفته شد،
چون مرحله اول امر به معروف، نوعا و معمولا موجب توهین و ازار و اذیت نمیشود، و چون آن مرحله مقدم بر مراحل قبلی است، پس اگر چنین راهی امکان داشت حق رفتن به مراحل بعدی وجود ندارد پس توهینی نیز وجود ندارد.
اما اگر راه اول ممکن نبود و تنها مرحله دوم ممکن است، در همان مرحله دوم نیز به خاطر اینکه امر به معروف در وهله نخست برای اگاه کردن خود آن فرد است پس باید به صورت صورت گیرد که تاثیر داشته باشد.
بنابراین درهمان مرحله نیز باید در ابتدا از رفتارهایی استفاده کنیم که توهین یا تحقیر نداشته باشد یا کم داشته باشد.
[=microsoft sans serif]نکته دوم ، امر ب معروف چند مرحله دارد , چرا بعضیا فقط مرحله اولش انجام میدهند , یعنی تذکر خشن لسانی یا اگرم خشن نباشه تذکر با لطافت بی نتیجه؟
در این مورد، فتوای مراجع این است که انسان باید به تاثیر کار خود توجه کند.
اگر مرحله نخست امکان دارد، آن مرحله مقدم است.
ولی اگر شخص به هر جهت( بر اساس تجربه در مورد مخاطبش یا نوع مخاطبانش) میداند که مرحله نخست تاثیر ندارد، خب طبیعی است که سراغ مرحله دوم میرود.
نکته سوم , اینکه کسی مقید ب حجاب نباشه و نخواد حجاب داشته باشه ایا چون در مملکت ما زندگی می کنه باید اجبارا رعایت کنه ؟ چه ایه ای پشت این اجبار هست؟
این بحثی دیگر است و مجالی دیگر را میطلبد.
بنابراین طرح آن در اینجا جز منحرف کردن اصل سوال نتیجه دیگری ندارد.
این سوال را در مورد هر کدام از معروف و منکرها انجام داد و بحث را از عمومیت خارج میکند.
[=microsoft sans serif]
ایا اینکه همیشه میگن اجبار کنی نتیجه عکس میده جایگاهی در دین داره یا اجبار همیشه رضایت بخشه؟
این مسئله نیز بحثی روان شناختی است و تفصیل آن مجالی دیگر را میطلبد.
ولی به صورت خلاصه عرض میکنم.
برخی انسانها جز از طریق اجبار و زور قانون زیر بار رعایت نمیروند.
شما خودتان قضاوت کنید.
این همه در اخبار و گفتار مردم از تصادفات جاده ای میشنویم و خودمان میبینیم، ولی با این حال، بارها و بارها خودما و دوستانمان این تخلفات را انجام میدهند.
این طبع انسان است که معمولا جز از طریقی که اجبار در کار نباشد، زیر بار نمیرود.
انسان یا باید نسبت به چیزی علاقه داشته باشد یا از عواقبش بترسد.
خواه علاقه و ترس دنیایی و خواه آخرتی.
نظام تشویق و تنبیه هم به همین جهت است.
به همین جهت است که خداوند نیز این دو شیوه را همواره برای تربیت انسانها به کار گرفته است.
البته هستند کسانی که نه از روی ترس و نه به جهت تشویق عمل میکنند.
ولی این عده بسیار کم هستند و عموم جامعه اینگونه نیستند.
اینکه اجبار نتیجه عکس میدهد تا حدودی درست است ولی این باعث نمیشود که کار درست را انجام ندهیم.
بلکه در کنار اجبار قانونی میتوان راهکارهایی را برای تشویق به کار گرفت.
بسم الله الرحمن الرحیم
یک مساله ی ظریفی که در امر به معروف و نهی از منکر هست و خیلی مغفول واقع شده بحث نیت هست که باید آن خیرخواهی و دلسوزی مشفقانه باشد.
و هدف باید اصلاح باشد نه چیرگی عقیده بر اشخاص.
سوره مبارکه طه آیه 44.
فقولا له قولا لینا لعله یتذکر او یخشی
و با او(فرعون) سخنى نرم گوييد، شايد پند گيرد يا بترسد.
[=microsoft sans serif]پرسش: امر به معروف دقیقا چیست و چرا تصویر خشن و توأم با بی احترامی از آن وجود دارد؟ اگر امر به معروف منجر به بی حرمتی افراد شود ؟؟؟
ایا اینکه همیشه میگن اجبار کنی نتیجه عکس میده جایگاهی در دین داره یا اجبار همیشه رضایت بخشه؟
پاسخ:
پرسشی که مطرح شد گرچه در ظاهر مربوط به تعریف امر به معروف است ولی در حقیقت به لوازم آن و در نتیجه راجع به ضرورت و لزوم آن در زمان کنونی است.
برای این منظور ابتدا لازم است به چند نکته توجه کرد:
نخست. توجه به رفتارها به جای توجه به خود یک مسئله و نظریه، مغالطه تعمیم است.
اینکه ما به جای اینکه در مورد یک نظریه و نتایج و لوازم آن بحث کنیم نسبت به رفتار طرفدارانش بحث کنیم، نادرست است.
مثلا انسان به جای اینکه در مورد صحت و سقم پزشکی سنتی بحث کند و آنرا بررسی کند بیاید و بر روی بی سواد بودن و بی اطلاع بودن عطاری های مدعی این علم زوم کند اشتباه است.
شاید بگویید که رفتار مدعیان نشان دهنده نتایج و لوازم آن مدعا است. حتی اگر خود مدعا صحیح باشد ولی چون لوازم اجتماعی و روانی نادرستی دارد قابل قبول نیست.
ولی این اشکال در صورتی درست بود که همه طرفداران این نظریه و عمل کنندگان بر اساس آن چنین رفتاری داشته باشند.
اما نکته دوم: مطلب دوم توجه به مغالطه جامعه آماری و انتخاب درست آنهاست.
بدین صورت که در یک رفتار اجتماعی انسان باید جامعه اماری درستی را انتخاب کند.
انتخاب گزینشی خود نوعی مغالطه در مقام نقد است که جای آن در مغالطه است نه در بحث علمی و بحثی که به دنبال حق هستیم.
واقعا ان چیزی که بنده و شما احتمالا با آن روبرو هستید آن چیزی نیست که این شخص بازنشر میدهد.
این کلیپها، در حقیقت گزینشی هستند و ملاک خوبی برای قضاوت نیست.
نکته سوم. در ادامه دو نکته قبل و در همان راستا لازم است توجه کنیم که گاهی اوقات یک برخورد از یک شخص، ممکن است در شرایط خاصی صورت گرفته باشد که قطع کردن زمینه ها و قرائن، باعث فهم نادرست و کج فهمی از آن رویداد میشود.
کسانی که قصد نقد رفتارهای اجتماعی به صورت ناصحیح را دارند دقیقا از همین شیوه استفاده میکنند.
مثلا شما از شخصی که برخورد خیلی خوبی با دیگران دارد کلیپی میبینید که او در حال عتاب و خطاب با فردی دیگر است.
اولین تصوری که در ذهن مخاطب این فیلم شکل میگیرد این است که این شخص حالا واقعیت خود را نشان داد.
ولی قرائنی در کار بوده که به دست ما نرسیده است و حذف شده است.
مثلا ممکن است فرد مورد عتاب، کار بسیار زشتی را انجام داده یا حرف بسیار زشتی گفته و این شخص را تا این حد عصبانی کرده است.
یا ممکن است او خطایی نابخشودنی انجام داده و اعتبار این شخص را خدشه دار کرده
یا صدها احتمال دیگر.
دقت کنید در اینجا به دنبال مسامحه نیست بلکه حرفم این است که به استناد یک کلیپ، نه آنرا به همگان نسبت بدهیم و نه حتی رفتار و عادت آن شخص بدانیم.
نکته چهارم. مراتب امر به معروف
امر به معروف و نهی از منکر، مراتب و مراحلی دارد.
نخست.
[=microsoft sans serif]
سوم. اقدامات عملی از قبیل كتک زدن، در تنگنا قرار دادن، حبس نمودن و مانند آن، ولی نباید به حدّی برسد كه سبب شكستن یا نقص عضو یا مجروح شدن بدن و مانند آن شود و به تعبیر دیگر اقدامات عملی نباید به گونهای باشد که موجب دیه یا قصاص گردد.
در این مورد، لازم است که ترتیب بین این سه مرحله رعایت شود و تا زمانی که مرتبه اول ممکن است نباید سراغ مراتب بعدی رفت.
بعلاوه، برای اجزای مرحله سوم، اذن و اجازه حاکم شرع یا ولی فقیه نیاز است و شخص به صورت مستقل حق انجام چنین مرحله ای را ندارد.
اینک برمیگردیم به سوالات شما.
این مطلب، نیاز به اثبات دارد.
یعنی از سویی باید جامعه آماری را دید و مشخص شود که این نمونه گیری به صورت صحیح صورت گرفته یا اشتباه و عمدی در کار بوده است.
بعد از این مسئله تازه میتوان نسبت به این رفتار اجتماعی نظر داد.
در مورد همین افراد نیز، ممکن است عوامل مختلفی باعث این رفتار شده باشد.
ممکن است شرایط خاصی ایجاد شده که آن شخص آمر را عصبانی کرده است.
یا اینکه اصلا خود این فرد، صلاحیت این کار را نداشته ولی بالاخره به جهت احساس مسئولیت انجام داده است.
بر اساس آنچه در پستهای قبل گفته شد، گاهی اوقات، این کار موجب توهین و حتی بی حرمتی به افراد میشود.
البته افراد هم با هم فرق دارند.
یک نفر اگر در بین جمع یک تذکر با زبان ملایم هم داده شود احساس بی حرمتی میکندو
به یک نفر اگر تشر زده نشود احساس بی حرمتی ندارد و
یک نفر هم جز با تنبیه عملی، چنین احساسی را ندارد.
بنابراین افراد با هم فرق دارند.
ولی به هر حال، آنچه مهم است فهم نوع انسانهاست. بنابراین کاری را موجب بی حرمتی می دانیم که عموم مردم میگویند.
بر این اساس و انچه گفته شد،
چون مرحله اول امر به معروف، نوعا و معمولا موجب توهین و ازار و اذیت نمیشود، و چون آن مرحله مقدم بر مراحل قبلی است، پس اگر چنین راهی امکان داشت حق رفتن به مراحل بعدی وجود ندارد پس توهینی نیز وجود ندارد.
اما اگر راه اول ممکن نبود و تنها مرحله دوم ممکن است، در همان مرحله دوم نیز به خاطر اینکه امر به معروف در وهله نخست برای اگاه کردن خود آن فرد است پس باید به صورتی انجام گیرد که تاثیر داشته باشد.
بنابراین درهمان مرحله نیز باید در ابتدا از رفتارهایی استفاده کنیم که توهین یا تحقیر نداشته باشد یا کم داشته باشد.
[=microsoft sans serif]
اما سوال سوم. جایگاه اجبار در دین اسلام
این مسئله نیز بحثی روان شناختی است و تفصیل آن مجالی دیگر را میطلبد.
ولی به صورت خلاصه عرض میکنم.
برخی انسانها جز از طریق اجبار و زور قانون زیر بار رعایت نمیروند.
شما خودتان قضاوت کنید.
این همه در اخبار و گفتار مردم از تصادفات جاده ای میشنویم و خودمان میبینیم، ولی با این حال، بارها و بارها خودما و دوستانمان این تخلفات را انجام میدهند.
این طبع انسان است که معمولا جز از طریقی که اجبار در کار نباشد، زیر بار نمیرود.
انسان یا باید نسبت به چیزی علاقه داشته باشد یا از عواقبش بترسد.
خواه علاقه و ترس دنیایی و خواه آخرتی.
نظام تشویق و تنبیه هم به همین جهت است.
به همین جهت است که خداوند نیز این دو شیوه را همواره برای تربیت انسانها به کار گرفته است.
البته هستند کسانی که نه از روی ترس و نه به جهت تشویق عمل میکنند.
ولی این عده بسیار کم هستند و عموم جامعه اینگونه نیستند.
اینکه اجبار نتیجه عکس میدهد تا حدودی درست است ولی این باعث نمیشود که کار درست را انجام ندهیم.
بلکه در کنار اجبار قانونی میتوان راهکارهایی را برای تشویق به کار گرفت.