جمع بندی تفاوت های اصلی اخباری مسلکان شیعه با اشعری های اهل سنت در چیست؟
تبهای اولیه
تفاوت های اصلی اخباری مسلکان شیعه با اشعری های اهل سنت غیر از اینکه یکی شیعه و دیگری سنی است در چیست؟
با سلام و عرض ادب
تفکر اخباری گری که در دامنه ی تفکرات شیعی شکل یافت؛ رویکردی با محوریت توجه به نقل و اجتناب از حجیت بخشی به حکم مستقل عقل در مباحث فقهی و معرفتی بوده است؛ هر چند که دامنه ی طرح این تفکر در غالب موارد در مباحث فقهی و استنباط احکام شرعی بوده که تقابل دو مکتب اخباری و اصولی در حوزه های دینی بیانگر ان می باشد.
بخلاف مشرب اشعری که رویکردی برخواسته در حوزه ی مباحث کلامی و اعتقادی بوده؛ ونه در حوزه ی مباحث احکام شرعی؛ لذا وجه اشتراکی میان این دو رویکرد، بواسطه ی تفاوت موضوع بحث و روش آنان دیده نمی شود؛ هر چند که میان اخباری گری در شیعه و اهل حدیث در اهل سنت شباهتهایی یافت می گردد.
الف) بیان ويژگىهاى مكتب كلامى اشاعره
مكتب كلامى اشعرى در پرتو اصلاحات و تغييراتى كه در عقايد اهل حديث بوجود آورد، ويژگيهايى پيدا كرد كه بدانها اشاره مى شود:
1) توجه به دلايل عقلى: بيشترين تكيه گاه معتزله در مسائل كلامى، بهره گيرى از دلايل عقلى بود حتى گاهى به خاطر پيش داوريهاى خاص خود، نصوص شرعى (از كتاب و سنت) را تأويل مى نمودند. در برابر آنان اهل حديث بودند كه هيچ گونه نقشى براى عقل در مسائل اعتقادى قائل نبودند و براى اثبات هر مسأله اعتقادى دنبال دليل شرعى بودند، امّا اشعرى در عين اعتماد بر كتاب و سنت به عقل نيز توجه نمود و حتّى رساله اى به نام «استحسان الخوض فى الكلام» نوشت و در آن گفت كه يكى از منابع در زمينه مسائل اعتقادى، عقل است.
2) مكتبى ميانه بين معتزله و اهل حديث: با تصرفى كه اشعرى در مسائل كلامى اهل حديث انجام داد توانست مكتب معتدلى را پايه ريزى كند. به عنوان نمونه، در مورد صفات خبریه،[1] عده اى مانند مجسمه و مشبهه از اهل حديث، الفاظ «يد، عين و وجه» را با همان معناى لغوى و عرفى اش درباره خداوند به كار برده و از تجسيم و تشبيه او به مخلوقاتش ابايى نداشته اند.
اشعرى قائل شد كه الفاظ ياد شده، با همان معناى لغوى و عرفى، اما با يك قيد عدمى «بلا كيف» درباره خدا به كار مى روند، يعنى بايد گفت خدا صورت دارد بدون اينكه به كيفيت صورت انسان باشد. همينطور در مورد دست و چشم. و همينطور خدا بر عرشش مستقر شده و نشسته بدون اينكه كيفيت استقرار و جلوس انسان را داشته باشد.
در واقع اشعرى خواسته با اين نظريه هم اهل حديث را راضى كند كه به ظواهر آيات و احاديث پايبندند و هم مى خواهد از مشبهه (آنان كه خدا را به مخلوقاتش تشبيه مى كنند) فاصله بگيرد و اصل تنزيه را مراعات كند. اشعری همچنین نظریاتی در مورد رؤیت خدا در قیامت؛ حسن و قبح افعال؛ نظریه ی کسب؛ صفت تکلم و...بیان داشته است.
ب) بیان برخی از ویژگی های تفکر اخباری گری
1. بیشتر آیات قرآن کریم برای مردم قابل فهم نیست و تنها امامان معصوم قدرت فهم مراد همه ی آیات را دارند، بنابر این استناد به آیات برای به دست آوردن حکم و نظریه شارع صحیح نیست. این نظریه در دوره های بعد مورد قبول برخی اخباریان میانه رو قرار نگرفت.
2. تمامی امور نظری و عملی که انسان به آن محتاج است در میراث حدیثی اهل بیت موجود است.
3.عقل انسان توان فهم و درک احکام و نظریات شرعی را ندارد.[2]
4.اجماع، دلیلِ شرعی برگرفته از اهل سنت است و نمی تواند به عنوان دلیل حکم شرعی قرار گیرد. اگر همه فقیهان بر حکم مسئله ای اجماع کنند آن نظریه حجت نخواهد بود؛ زیرا هیچ یک از آنان معصوم نیستند، پس بود و نبود اجماع یکسان خواهد بود. [3]
5. روایات کتب اربعه قطعی الصدور و عمل به آنها لازم است و تقسیم بندی احادیث به چهار گروه صحیح، موثق، حسن و ضعیف که از دوران علامه حلی رواج پیدا کرده نادرست و نارواست.[4]
6. اجتهاد و تقلید بدعت و نادرست است؛ زیرا این گونه اجتهاد و تقلید، در زمان معصومین پیشینه ای نداشته و از طریق اهل سنت به جامعه شیعی منتقل شده است. اصحاب امامان هم از شیوه اجتهادی آگاهی نداشته و تنها منبع علمی آنان، روایات معصومین بوده است که بر اساس آن عمل می کردند و امامان هرگز آنان را به اجتهاد فرا نخوانده و از عمل به روایات منع نکرده اند، بلکه آنان را از قیاس و استحسان بر حذر داشته اند. این شیوه روش عالمان و فقیهان کهن نیز بوده است. اجتهاد و مباحث اصولی از زمان ابن ابی عقیل و ابن جنید در میان عالمان شیعی راه افتاد. [5]
بنابر این، اجتهاد و استنباط، حرام بوده و تقلید توده مردم از مجتهدین نیز جایز نیست. با توجه به این طرز تفکر است که شیخ حر عاملی، صاحب وسایل الشیعه در ذیل روایت:«فاما من کان من الفقهاء صائنا لنفسه، حافظا لدینه مخالفا علی هواه، مطیعا لامر مولاه، فللعوام أن یقلدوه»؛ هر فقیهی که خود نگهدار و نگهبان دینش باشد و همچنین در مقابل هوای نفس خود ایستاده و از امر مولایش فرمان برد، پس بر مردم است که از او تقلید کنند- آورده است: منظور از تقلید محض در این حدیث، فقط پذیرش روایت او است، نه پذیرش رأی و اجتهاد و گمان وی ... .[6]
7.همه شیعیان مقلد ائمه هستند؛ بنابراین ارتباط عالمان با توده مردم در مقام مجتهد و مقلد صحیح نیست.
8. نتیجه ویژگی قبل این است که تقلید از میت جایز است.
9. اصول عملی عقلی هیچ گونه حجیتی ندارد؛ زیرا عقل شایستگی ورود به مباحث دقیق شرعی را ندارد.
10. چون برائت عقلی مورد پذیرش نیست، بنابراین هر جا به مورد مشکوکی بر جواز یا عدم آن برخوردیم، باید نسبت به آن احتیاط کرد.
با این مقدمات که تا حدودی ما را با تفکر اخباریگری آشنا می کند، می توان مبانی اخباری را به دو دسته تقسیم کرد:
الف)مبانی معرفتی: در این محدوده، آنها تنها سنت منقول از امامان را منبع معرفتی می شمارند و کتاب و عقل و اجماع را مصدر معرفت نمی دانند.
ب) روش دست یابی به آموزه های دینی: در این محدوده نیز، روش اجتهادی را نقد، و اجتهاد و تقلید و بهره گیری از علم اصول و بهره گیری از اصول عملیه را نفی می کنند.[7]
نتیجه گیری:
حوزه ی مباحث اشعری در حیطه ی مباحث کلامی و اعتقادی می باشد و این در حالی است که حوزه ی مباحث اخباری گری بیشتر در مباحث فروعات فقهی و استنباط احکام شرعی می باشد.
2. در مکتب اشعری از عقل برای تحلیل برخی از مسائل اعتقادی کمک گرفته شده؛ هر چند که این استفاده در غالب موارد از دیدگاه شیعه به خطا بوده؛ واین در حالی است که در مکتب اخباری گری به تحلیل های عقلی بهایی داده نشده و احکام آن حجت نمی باشد.
موفق باشید.
[/HR] [1] . صفات خبرى صفاتىاند كه از را عقل نمىتوان آنها را براى خدا اثبات كرد، مانند دست، چشم و صورت داشتن كه فقط با استناد به الفاظ قرآن و حديث براى خداوند اثبات مى شوند.
[2]. الفوائد المدنیة، ص 471، استر آبادی به سخن امامان در نفی قیاس، استدلال می کند و در پی اثبات این نظریه است که عقل در محدوده احکام شرعی حق دخالت ندارد و نور افشانی نمی کند. او در نهایت دخالت عقل را در تمامی موارد شرعی انکار می کند. الفوائد المدنیة، ص 77، جامعه مدرسین، قم، 1426 ق .
[3]. الفوائد المدنیة، ص 57.
[4]. همان، ص 30، موضع گیری استر آبادی نسبت به علامه حلی بسیار تند است.
[5]. همان، 78.
[6]. حر عاملى، وسایل الشیعة، ج 27، ص 131و132، مؤسسه آل البیت، قم، 1409 ق.
[7]. این قسمت برگرفته از سایت اسلام کوئیست می باشد.